دوستان عزیز جهت طرح مسائل حدیثی-دینی-اعتقادی خود اعم از پرسش از صحت و سقم یک حدیث یا شبهات اعتقادی خویش از طریق تلگرام میتوانید با یوزرنیم @m26011438 در ارتباط باشید یا اینجا را کلیک کنید.
دوستان عزیز جهت طرح مسائل حدیثی-دینی-اعتقادی خود اعم از پرسش از صحت و سقم یک حدیث یا شبهات اعتقادی خویش از طریق تلگرام میتوانید با یوزرنیم @m26011438 در ارتباط باشید یا اینجا را کلیک کنید.
در نوشتن مطالب این وبنوشت در بسیاری از موارد از پاسخهای یکی از محققین «نهاد رهبری در دانشگاهها» استفاده میشود. که در همین جا لازم دیدیم این نکته را به همه دوستان تذکر دهیم.
برخی از مردم خصوصاً نسل جوان در مورد
نماز تصوری دارند که نماز برای تشکر از خداست یا تصور میکنند که نماز یک
مناجات عاشقانه با خداست و به همین خاطر و بدلیل داشتن این پیشفرض سوالاتی
در ذهنشان پدید میآید.
برای مثال از جانب برخی مردم علیالخصوص
نسل جوان این سوال مطرح میشود که چرا تمامی مسلمین جهان که زبانهای
مختلفی دارند، باید نمازهای روزانهی خویش را به زبان عربی بخوانند؟ چرا
هر کسی نتواند نماز را به زبان مادری خودش بخواند؟ گاهی اوقات نیز سوال
بدین شکل مطرح میشود که مگر نماز تشکر از خدا نیست؟ اگر تشکر از خداست ما
دلمان میخواهد به زبان خودمان و هر موقع که حال معنوی مناسبی داشتیم و در
شرایط و وضعیت مساعدی بودیم به شیوهای که خودمان میپسندیم از خدا تشکر
کنیم، اما چرا همهی مسلمین باید به زبان عربی و با کیفیتی خاص نماز
بخوانند؟
باز هم حدیثی بی منبع
«ای مالک! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن ، شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی»
عبارت بالاکه بسیار مشهور شده است و کثیری از سایتها و شبکههای اجتماعی و گروهها و کانالها دست به دست میچرخد و حتی در این چند روزهی اخیر به مناسبت برخی اتفاقات مجدداً بر سر زبانها افتاده است که گفته میشود توصیه امیرالمومنین(ع) است به مالک اشتر. حتی در 2 سایت خبر و مطرح زیر که ترجمه کامل نامهی 53 نهجالبلاغة میباشد که نامه حکومتی حضرت است خطاب به مالک به عنوان والی مصر؛ به عنوان تیتر سایت و تیتر خبر وجود دارد!!
http://www.parsine.com/fa/news/20095/
http://www.khabaronline.ir/detail/230174/culture/religion
اما جالب است در لینک اول در کل متن اثری از این عبارتی که به عنوان تیتر انتخاب شده نیست. در متن دوم نیز که عبارات اولیهی نامه آمده است و در ادامه این عبارت را آورده است. اما با مراجعه به متن اصلی این نامه اثری از این عبارت بسیار مشهور نمییابیم. با جستجو در سایر منابع روایی نیز همچین حدیثی را نمییابیم.
پس تا اینجا هیچ منبع و سندی ولو ضعیف برای این عبارتی که به عنوان حدیث مشهور شده است؛ یافت نشده است.
⛔️علم لا ینفع
✍️گاهی اوقات برخی عزیزان سوالاتی را در زمینهی مسائل دینی مطرح میکنند که حقیقتاً مصداق علم لا ینفع هست. یعنی واقعاً هیچ نفع و فایده و ثمرهای برایمان ندارد یا اصلاً مورد ابتلایمان نیست که بخواهیم حکمش را بدانیم. یا گاهی اوقات برخی عزیزان فروضی را مطرح میکنند و درخواست پاسخ دارند؛ که احتمال وقوع آن فروض یک در هزار است.
باید این نکته را بدانیم که دانستن هر مطلبی برایمان ضرورتی ندارد. هر چیزی را لازم نیست انسان بداند؛ نفعی برایش ندارد دانستنش. نه دردی از دینش را حل میکند نه دنیایش نه آخرتش. هیچ ثمرهی علمی یا عملی نیز بر دانستن برخی مطالب مترتب نیست.
برخی از این سوالاتی که برخی مواقع مطرح میشود و حتی از خود بنده نیز مطرح شده اما مصداق علم لا ینفع است به قرار زیر است:
چند وقتی است در فضای مجازی حدیثی دارد دست به دست میچرخد که در آن حدیث به ذکر حکمت_تسبحات_حضرت_زهراء(س) بر اساس یک روایت اشاره شده است. در این روایت که بین کیفیت ازدواج حضرت با امیرالمومنین(ع) با تسبیحات حضرت زهراء(س) ارتباط برقرار کرده است بطور خلاصه آمده است که زمان ازدواج دختر پیامبر اسلام حضرت فاطمه سلام الله علیها که فرا رسید در عرض کمتر از یک هفته تعداد خواستگارانش به 1700 نفر از ثروتمندان و رجال عرب رسید. در این زمان حضرت جبرئیل از جانب خداوند متعال نازل گشت و به پیامبر عرض کرد که فاطمه را به آن کسی تزویج کن که ستاره زهره درشب جمعه به خانه اش فرود میآید وقتی ...تا اینکه شب جمعه فرا رسید و پیامبر صلوات الله علیه و آله بر پشت بام رفت و منتظر نزول ستاره شد.حضرت زهرا سلام الله علیها نیز پشت سر آن حضرت نشستند تا شاهد فرود ستاره زهره باشند. تا اینکه نیمه شب شد و ناگهان ستاره فرود آمد و شب تاریک و ظلمانی همچون روز روشن شد.وقتی حضرت فاطمه سلام الله علیها ستاره را در حال فرود دید شروع به گفتن " الله اکبر " کرد. نزول ستاره طولانی شد تا جایی که حضرت زهرا سلام الله علیها سی و چهار مرتبه " الله اکبر " گفت. ستاره بر بام های خانه اصحاب دور زد تا بر بام خانه حضرت علی علیه السلام استقرار یافت و به خانه اش وارد گشت....
اما باید دانست که:
🚫🚫🚫#فقط_قرآن
✍️✍️✍️گاهی اوقات برخی از مردم وقتی بحثی دینی میکنند و از متخصص امر دین طلب سند و مدرک میکنند میگویند #فقط_از_قرآن برایم اثبات کن فلان مطلب را. من کاری به روایات ندارم.
👈👈در نقد این این طرز تفکر باید گفت:👇👇👇
چون امسال اول ماه قمری روز دوشنبه بود متن زیر در گروهها و کانالها تبلیغ میشد. اما طبق جستجوها همچین حدیثی پیدا نشد. دعایی هم که ذکر شد در انتهاء حدیث ادعایی در هیچ کجایی کل دعا با آن ترتیب ذکر شده یافت نشد. بلکه در هر منبعی بخشی از دعا قرار داشت آنهم دعا به دلایل دیگری نه این دعا کلش با این ترتیب آنهم به دلیلی که در حدیث وجود دارد.
بهتر است اگر شما نیز این متن به دستتان رسیده است دیگران را آگاه بکنید که همچین مطلبی نداریم در احادیث. البته ممکن است به عنوان امری مجرب برخی علماء آن را توصیه کرده باشند. اما حدیثی روایت شده از معصوم ع نداریم.
حدیث ادعایی این است:
در مورد آیه شریفه «الْخَبیثاتُ لِلْخَبیثینَ وَ الْخَبیثُونَ لِلْخَبیثاتِ وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ أُولئِکَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَریمٌ»(النور:26) تاکنون برای خیلی از افراد سوال شده است و این آیه باعث ایجاد شبهه و سوال شده است؛ که اگر آیه این است؛ پس چرا ما موارد نقض زیادی را چه در بین خودمان و بین دوستان و آشنایان چه حتی در موارد تاریخی مانند برخی أنبیاء(ع) و ائمه(ع) میبینیم؟ حتی برخی از افراد فراتر از یک شبهه یا سوال عادی در عدالت خداوند متعال برایشان شک ایجاد میشود؛ که اگر آیه این است و محتوای آیه این است پس چرا فلان دختر پاک معصوم بقول معروف آفتاب مهتاب ندیده نصیب بهمان پسر لات بی سر و پای که اهل هزار و یک غلط بوده است شده یا بالعکس چرا فلان پسر پاک معصوم عفیف چشم و گوش بسته نصیب بهمان دختر افریته شده است؟ میگویند ما که بطور کل به عدالت خدا شک کردیم و امثال اینطور تعابیر.
إن شاءالله به حول و قوه الهی در این پست توضیحاتی را راجع به این آیهی شریفه و بررسی و تحلیلش عرض خواهیم کرد که اگر دوستان کامل و با دقت بخوانند؛ إن شاءالله این اشکال و شبههشان برطرف شود.
دلیل پدید آمدن این سوال و این شبهه این است که اولاً آیه را به معنای قطعیای که در ذهن دارند؛ تصور کردهاند ثانیاً این آیه را ناظر به یک سنت تکوینی حاکم بر عالم خلقت گرفتهاند. ثالثاً طیب و خبیث را صرفاً در ناحیه مسائل جنسی میبینند. و رابعاً این را یک سنت لایتخلف الهی میدانند. که در همگی موارد مناقشه وجود دارد.
اما توضیح بیشتر مطلب:
1
پیرو پست قبلی وبلاگ مجدداً به برخی از نمونههایی از روایاتی که در هیچ منبعی ولو ضعیفالسند حسب جستجوها نیامده یا حداکثر در یک منبع ضعیف متأخر و به شکل مرسل آمده است اما مکرراً در فضای مجازی و شبکههای موبایلی دست به دست میشود اشاره میکنیم و البته مانند پست قبل از خوانندگان وبلاگ تقاضا داریم برای هر کدام از موارد منبع مطمئنی سراغ دارند یا متن عربی روایت را دیدهاند نویسنده را نیز آگاه نمایند. اما نمونهها:
احادیث بی سر و ته و بی منبع
فضای مجازی و شبکههای اجتماعی موبایلی در کنار مزایا و خوبیهایی که دارند؛ معایبی نیز دارند. یکی از معایب این شبکهها انتقال و انتشار بسیار سریع مطالب هست. به نحوی که مطلبی جذاب و جالب شاید در چند ساعت به سرعت منتشر شود و هزاران نفر این پیام به دستشان برسد. خیلی از این مطالب سندیت درستی ندارد و معلوم نیست از کجا پیدا شده است. داستانهای جذاب از افراد مشهور(اعم از خواننده، بازیگر، ورزشکار، دانشمند، شخصیت ایرانی مقیم خارج از کشور و ...)، داستان فلان کشف دانشمندان که با فلان آیه قرآن یا فلان روایت تطبیق دارد، جملات منتسب به افراد مشهوری مانند کوروش و اهورامزدا و ... از جملهی اینطور مطالب بی سر و تهی هستند که به سرعت رواج پیدا میکند. اگر فردی در گروههای متعددی عضو باشد؛ خیلی از اوقات پیش میآید در یک روز واحد یک متن واحد را از چند گروه در شبکههای مختلف اجتماعی دریافت کند که این نشان از سرعت بسیار زیاد انتشار اطلاعات در اینطور فضاها هست.
یکی از آن دسته مطالب بی سر و ته جملات و مطالبی هست که به عنوان حدیث منتسب به معصومین(ع) در فضای مجازی گسترش پیدا میکند؛ که وقتی پژوهشگر و محققی که به نرمافزارهای حدیثی دسترسی دارد؛ به نرمافزارها مراجعه و جستجو میکند؛ هر چقدر جستجو میکند به اثری از روایت دست پیدا نمیکند.
بنده خودم در مواری این کار را کردهام و مشاهده کردهام برخی مطالبی که به عنوان حدیث در فضای مجازی مطرح است و دهها و صدها هزار بار در فضای مجازی-اعم از وبلاگها، سایتها، گوگل پلاس، فیسبوک، شبکههای اجتماعی موبایلی و ...- منتشر شده است؛ اما هیچ سندی و منبعی ندارد. البته احادیث بی سر و ته منحصر به این دسته احادیث نیست. در مورد حدیث ما میبینیم مطالبی به عنوان حدیث در السنه و افواه مطرح بوده و هست از گذشتهها تا کنون و حتی علما و بزرگان نیز به آن احادیث در کتاب و مطالبشان استناد میکنند و حتی در شرح حدیث قلمفرساییها میشود؛ اما هیچ سر و تهی ندارد. یا حداکثر در فلان کتاب متأخری که قرن 9 یا 10 فرضاً تألیف شده است به عنوان یک حدیث-و البته بدون ذکر هیچگونه سندی- آمده است و همین حدیث بی سر و ته که نه سندی دارد و بعضاً متنش نیز مخالف احادیث معتبر ماست؛ امروزه چنان مشهور شده است که از عموم مردم گرفته تا علما و بزرگان ما این حدیث را دیده و شنیده و خواندهاند و در مطالبشان به حدیث استناد میکنند. و البته بررسی و پرداختن به علل و عوامل این واقعه مجال دیگری میطلبد.
بنده به برخی از اینطور مطالب در این پست اشاره میکنم؛ اگر کسی از خوانندگان وبلاگ سند و منبعی برای احادیث سراغ دارد؛ نویسنده وبلاگ را نیز مطلع کند: