برهان

قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقین‏ /البقرة ۱۱۱
دوشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۱، ۱۱:۳۳ ق.ظ

مطالبی در مورد حقوق زنان در اسلام، قسمت دوم، چرا مرد حق زدن همسرش را دارد و آیا مرد برتر از زن است؟

در نزد برخی‌ها علی‌الخصوص خانم‌های جامعه، این سؤال وجود دارد که چرا در اسلام به مرد حق زدن همسرش را داده؟! همچنین در بحث برتری مرد بر زن نیز سؤال است.

برای پاسخ به این سؤال اول آیه‌ای که در این خصوص است را می‌آوریم سپس روی آیه بحث می‌کنیم:

«الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتی‏ تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبیلاً إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیًّا کَبیراً؛ مردان، سرپرست زنانند، به دلیل آنکه خدا برخى از ایشان را بر برخى برترى داده و [نیز] به دلیل آنکه از اموالشان خرج مى‏کنند. پس، زنانِ درستکار، فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان‏] حفظ کرده، اسرار [شوهرانِ خود] را حفظ مى‏کنند. و زنانى را که از نافرمانى آنان بیم دارید [نخست‏] پندشان دهید و [بعد] در خوابگاه‏ها از ایشان دورى کنید و [اگر تاثیر نکرد] آنان را بزنید؛ پس اگر شما را اطاعت کردند [دیگر] بر آنها هیچ راهى [براى سرزنش‏] مجویید، که خدا والاى بزرگ است.» (سورهٔ نساء، آیهٔ ۳۴)

برخی ها از این آیه برتری مطلق مرد بر زن را فهمیده‌اند. در حالی که اینچنین نیست.
این آیه اوّلاً مربوط است به زن و شوهر نه مطلق زن و مرد. و ثانیاً صرفاً بیان می کند که مرد خانوده اغلب دارای ویژگی های خاصّی است مثل قدرت بدنی بالا، کلّی بینی، متعادل بودن احساسات و عواطف، صبورتر بودن در حوادث ناگوار، داشتن حسّ غیرت و ... که او را مناسب‌تر می کند برای ریاست بر خانواده. لذا فضل مطرح در آیه، این گونه ویژگی هاست نه فضائل انسانی. چرا که قرآن کریم در آیات متعدّد متذکّر شده که مرد و زن بودن دخلی در برتری های انسانی ندارد. برتری انسانی در گرو عمل اختیاری خود شخص می‌باشد. لذا چه بسا زنی که مقرّب خداست و چه بسا مردی که ملعون درگاه اوست. خداوند متعال می فرماید:

«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ؛ هر کس کار شایسته‏اى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى که مؤمن است، او را به حیاتى پاک زنده مى‏داریم؛ و پاداش آنها را به بهترین اعمالى که انجام مى‏دادند، خواهیم داد.» (سورهٔ النحل، آیهٔ ۹۷)

و می فرماید:

«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیر؛ اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‏ها و قبیله‏ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ گرامى‏ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ همانا خداوند علیم و خبیر است» (سورهٔ الحجرات، آیهٔ ۱۳)

آیا خانواده رئیس می خواهد؟

برخی افراد نادان و شاید هم مغرض، تحت تأثیر افکار نشأت گرفته از غرب، به بهانه ی دفاع از حقوق زن، مدام شعار می دهند که چرا باید مردها فرمانده خانواده باشند؟ البته نمی گویند زنها فرمانده باشند، بلکه می گویند خانواده فرمانده نمی‌خواهد. این‌ها یا حقیقتاً جاهلند یا می‌خواهند سیستم منسجم خانواده را در بلاد اسلامی تخریب نمایند؛ و ما را هم به همان بلایی گرفتار کنند که خود غربی ها گرفتارش شده‌اند. عقلاً شکّ نیست که هر زندگی جمعی —چه کوچک و چه بزرگ— محتاج یک مسئول و ناظم است تا قوام آن جمع را حفظ نماید؛ و الّا آن جمع دچار هرج و مرج خواهد شد. قرآن کریم صحبت از رئیس نکرده؛ بلکه مرد را قوّام زن نامیده؛ و قوّام یعنی بسیار قیام کننده و به معنی کسی که مسئول نظم و انسجام بخشی به آن زندگی جمعی است. قرآن کریم از چنین مسئولی تعبیر می کند به قوّام و مرد خانواده را به عنوان قوّام آن خانواده معرّقی نموده می فرماید: «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ». مرد قوّام زن است یعنی مدام قیام می‌کند برای رسیدگی به امور همسرش. مدرسه مدیر و ناظم می‌خواهد تا قیام کنند برای امور مدرسه؛ کلاس معلّم و مبصر می خواهد تا قیام کنند برای امور کلاس؛ شهر، شهردار و فرماندار می‌خواهد تا قیام کنند برای امور شهر. استان، استاندار می‌خواهد تا قیام کند برای امور استان؛ و مملکت رهبر و رئیس جمهور و وزیر می‌خواهد تا قیام کنند برای امور کشور. خانواده هم جامعه‌ای است بسیار مهمّ و اساسی، که در حقیقت پایهٔ بافتهای سازندهٔ جامعه می‌باشد. لذا آن هم بدون وجود قوّام، از هم می‌پاشد و دچار هرج و مرج می شود.

لذا اگر قوّم را به معنی سر پرست می‌گیرند از آن جهت است که سرپرست همواره باید برپا و آمادهٔ کار و خدمت باشد. سرپرست، یعنی آنکه بر بالای سر کسانی ایستاده تا پرستاری آن‌ها را بکند. لذا این واژه‌ها در اصل، دلالت بر مسئولیّت بیشتر فرد می‌کنند، نه بر برتری حقیقی او. امّا از منظر روانشناختی باید با این گونه افراد به نحوی برخورد شود که خود را نوکر ندانند. وقتی در کلاس درس می خواهند نوکر کلاس انتخاب کنند که مثلاً تخته را پاک کند و گچ بیاورد و کلاس را منظم نگه دارد و ...، نمی گویند که کی می خواهد نوکر کلاس شود، بلکه می‌گویند: کی می‌خواهد مبصر کلاس شود؛ در حالی که مبصر کاری غیر از نوکری نمی‌کند. امّا اگر بگویند کی می‌خواهد نوکر کلاس شود، هیچکدام از شاگردان دست بلند نمی‌کند، ولی وقتی می‌گویند کی می‌خواهد مبصر کلاس شود، همه دست بلند می‌کند. قوّام خانواده نیز در حقیقت نوکر خانواده است؛ یعنی کسی که باید خرج خانه را درآورد، امنیّت خانه را حفظ کند، منازعات افراد خانواده را حلّ و فصل نماید و ...؛ امّا خداوند حکیم به جای نوکر خانواده لفظ قوّام را به کار برد تا مردها از زیر این مسئولیّت شانه خالی نکنند.

شکّ نیست که فرزندان نمی توانند قوّام خانواده باشند. لذا امر دایر است بین قوّام بودن دو نفر، یعنی پدر و مادر خانواده؛ که خداوند متعال این مسئولیّت را بر گردن مرد نهاده تا برای رفع نیازهای همسر و فرزندانش قوّام (بسیار قیام کننده) باشد؛ چرا که شرائط بدنی و روانی لازم برای این مسئولیّت در او بیشتر است. کما اینکه خداوند متعال، امر تربیت فرزندان را هم بر گردن زن نهاده است. چرا که او نیز در این امر برتری هایی بر مرد دارد، که او را مناسب این مسئولیّت فوق العاده مهمّ می‌کند.

چرا زن و مرد باهم خانواده را اداره نکنند؟

شکّ نیست که زن و مرد باهم زندگی را اداره می کنند. امّا صحبت سر این است که وقتی زن و مرد به یک تصمیم مشترک نرسیدند، حرف آخر را چه کسی باید بزند؟ چون بالاخره جایی که زن و مرد اختلاف نظر دارند، باید حرف یکی به اجرا گذاشته شود. اگر کسی مدّعی است که حرف زن باید به اجرا درآید، حجّتش چیست؟ و اگر کسی مدّعی است که حرف مرد باید به اجرا درآید، باز حجّتش چیست؟ اگر ما باشیم با این فهم ناقص بشری، هیچ‌گاه به نتیجهٔ واحد نخواهیم رسید. چون عدّه ای نظر اوّل را قبول خواهند نمود و عدّه ای هم نظر دوم را. لذا عملاً نزاع برطرف نخواهد شد. پس قضاوت را باید به خدا واگذار نمود. چرا که او حقیقت مرد و زن و حقیقت جامعه را بهتر از همه می‌داند؛ و خدا چنین تقسیم کار نموده که: ادارهٔ اقتصادی و سیاسی خانواده با مرد است و ادارهٔ فرهنگی و آموزشی خانوده با زن؛ و البته هر کدام برای دیگری نقش مشاور را هم دارند. لذا اساساً صحبت از برتری دادن و امثال این مزخرفات غربی نیست؛ بلکه صحبت از این است که یک خانواده چگونه اداره شود؟

آیا مرد حقّ زدن همسرش را دارد؟

همان گونه که مرد مسئولیّتی در قبال همسرش دارد، مثل تهیّه مسکن و خوراک و پوشاک و حفظ امنیّت و ...، زن نیز مسئولیّتی در برابر شوهرش دارد؛ که عبارت است از برآوردن نیاز جنسی او؛ که نیازی است طبیعی و اجتناب ناپذیر. حال اگر یکی از دو طرف، مسئولیّت خود را انجام نداد، خداوند متعال به دیگری حقّ استیفای حقوق خود را داده است.

اگر مردی وظایف خود را انجام نداد، زن می تواند با مراجعه به حاکم اسلامی شوهرش را وادار به این کار کند. امّا اگر زن حقّ شوهرش را مراعات نکرد، مرد نمی تواند به این راحتی به مجاری قانونی مراجعه کند. چون حقّ او از سنخ اموری است که نباید نزد دیگران فاش شود. لذا خداوند متعال در چنین مواردی به خود مرد حقّ اعمال قانون را می‌دهد. امّا مرد ابتداً حقّ زدن ندارد؛ بلکه طبق آیهٔ مورد بحث، مرد ابتدا باید رختخواب خود را از زن جدا کند و به تعبیری او را تحریم عاطفی کند تا شاید متنبّه شود. و اگر تحریم عاطفی یا به تعبیر عرفی، قهر نمودن، جواب نداد، می‌تواند به علامت اینکه شدیداً ناراحت است، او را بزند؛ امّا در چه حدّی؟ طبق روایات، باید جوری بزند که موجب دیه نشود؛ یعنی باید جوری بزند که موجب سرخ شدن پوست زن نشود. در برخی روایات آمده که با مسواک بزند. لذا این زدن صرفاً برای ابراز شدّت ناراحتی است نه برای اذیّت نمودن. چون زدنی با این ویژگی بیشتر به نوازش می‌ماند تا به زدن. دقّت شود که این زدن برای جلب محبّت زن است نه برای آزردن او؛ و روشن است که برای جلب محبّت زن، اذیّت نمودن او سودی ندارد. چرا که اذیّت موجب تنفّر می‌شود نه محبّت. لذا این زدن باید به گونه ای باشد که عاطفه بر انگیز باشد؛ یعنی زن بفهمد که همسرش به شدّت ناراحت است، تا آن اندازه که اگر او را دوست نداشت شدیداً او را می زد؛ لکن چون دوستش دارد فقط ادای زدن را درآورد. اگر چنین حسّی در وجود زن بیدار شود، امید است که از نشوز خود دست بردارد.

چرا حقّ جنسی مرد تا این اندازه جدّی است؟

زن در برابر مرد تنها یک وظیفهٔ واجب دارد که عبارت است از برآوردن نیاز جنسی او؛ که این مسئولیّت در برابر آنچه بر گردن مرد گذاشته شده، بسیار ناچیز می باشد. امّا خداوند متعال همین یک مسئولیّت را بسیار جدّی گرفته است. چرا که:

  1. اوّلاً مردها از این ناحیه به شدّت آسیب پذیر می باشند. زن‌ها مدّت زیادی می توانند بدون رابطهٔ جنسی سر کنند؛ چرا که حسّ جنسی زن‌ها بیشتر با لمس بیدار می شود؛ در حالی که حسّ جنسی مردها در اثر هر نوع عامل تحریک کننده‌ای مثل نگاه، بو، صدا و لمس و ... بیدار می‌شود. بلکه حتّی بدون هیچ عامل محرّک نیز بیدار می شود؛ فقط کافی است یک مرد، چند روزی رابطهٔ جنسی نداشته باشد تا شدیداً احساس نیاز کند. لذا مردها از این ناحیه به شدّت آسیب پذیر می باشند. و خطرات بالقوّه ای آنها را تهدید می کند.
  2. ثانیاً کم رنگ شدن این رابطه، بخصوص از سوی زن، محبّت بین زن و مرد را کم رنگ کرده و در نتیجه خانواده را در معرض فروپاشی قرار می دهد. لذا در آیه ۲۱ سورهٔ روم از رابطهٔ جنسی تعبیر به مودّت شده است که نتیجه اش فرزند می باشد که خداوند متعال آن را رحمت نامید.
  3. ثالثاً نشوز زن موجب می شود که میل مرد به سوی زنان دیگر کشیده شود و این امر علاوه بر آثار سوء اخلاقی و شرعی بر خود مرد، و زنان جامعه، موجب نابودی خانواده نیز می شود.

لذا نشوز زن صرفاً یک عمل عادی نیست بلکه در حقیقت نابود نمودن یک خانواده و بلکه چند خانواده است. از این رو خداوند متعال در چنین موردی به مرد حقّ تنبیه جزئی داده تا بتواند شدّت ناراحتی خود را از عمل همسرش ابراز نماید. البته دقّت شود که

  1. اوّلاً زدن نرم بعد از روش تحریم عاطفی است.
  2. ثانیاً این زدن نباید شدید باشد. بلکه فقط باید برای ابراز ناخشنودی باشد. چون مرد برای ابراز این حسّ ناخشنودی خود راه دیگری ندارد. او یا باید گریه کند، که زشت است و ابّهت او را از بین می برد. یا باید داد و فریاد کند، که اسلام چنین اجازه ای را به او نمی دهد. پس برای ابراز شدّت ناراحتی خود مثلاً با حالت اخم و با پشت یک انگشتش ضربه ای بر بدن همسرش می زند؛ آن هم در حدّی که موجب سرخی پوست نشود. این زدن باید به گونه ای باشد که زن را متوجّه ناراحتی همسرش بکند.


نوشته شده توسط محمد
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

برهان

قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقین‏ /البقرة ۱۱۱
بسم الله الرحمن الرحیم

در این وب‌نوشت سعی بر این داریم که شبهات موجود و رایجی که در مورد دین وجود دارد را بررسی، و پاسخ مناسبی برای آن‌ها پیدا کنیم.

مسلم است که پاسخ‌ها ممکن است ناقص بوده و یا قانع‌کننده نباشند و یا حتا ایرادی به نحوهٔ استدلال آن‌ها وارد باشد. در مورد هر یک از پاسخ‌ها اگر سؤال و یا شبههٔ جدیدی برای‌تان ایجاد شد، آن‌ها را در ذیل همان مطلب عنوان کنید.

در صورت تمایل به همکاری یا ارائهٔ پیشنهاد، با ما تماس بگیرید.
جهت طرح مسائل حدیثی-دینی-اعتقادی خود اعم از پرسش از صحت و سقم یک حدیث یا شبهات اعتقادی خویش از طریق تلگرام میتوانید با یوزرنیم m26011438@ در ارتباط باشید.

مشترک خوراک (فید) شوید

حمایت می‌کنیم

آخرین مطالب

آخرین نظرات

در نزد برخی‌ها علی‌الخصوص خانم‌های جامعه، این سؤال وجود دارد که چرا در اسلام به مرد حق زدن همسرش را داده؟! همچنین در بحث برتری مرد بر زن نیز سؤال است.

برای پاسخ به این سؤال اول آیه‌ای که در این خصوص است را می‌آوریم سپس روی آیه بحث می‌کنیم:

«الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتی‏ تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبیلاً إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیًّا کَبیراً؛ مردان، سرپرست زنانند، به دلیل آنکه خدا برخى از ایشان را بر برخى برترى داده و [نیز] به دلیل آنکه از اموالشان خرج مى‏کنند. پس، زنانِ درستکار، فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان‏] حفظ کرده، اسرار [شوهرانِ خود] را حفظ مى‏کنند. و زنانى را که از نافرمانى آنان بیم دارید [نخست‏] پندشان دهید و [بعد] در خوابگاه‏ها از ایشان دورى کنید و [اگر تاثیر نکرد] آنان را بزنید؛ پس اگر شما را اطاعت کردند [دیگر] بر آنها هیچ راهى [براى سرزنش‏] مجویید، که خدا والاى بزرگ است.» (سورهٔ نساء، آیهٔ ۳۴)

برخی ها از این آیه برتری مطلق مرد بر زن را فهمیده‌اند. در حالی که اینچنین نیست.
این آیه اوّلاً مربوط است به زن و شوهر نه مطلق زن و مرد. و ثانیاً صرفاً بیان می کند که مرد خانوده اغلب دارای ویژگی های خاصّی است مثل قدرت بدنی بالا، کلّی بینی، متعادل بودن احساسات و عواطف، صبورتر بودن در حوادث ناگوار، داشتن حسّ غیرت و ... که او را مناسب‌تر می کند برای ریاست بر خانواده. لذا فضل مطرح در آیه، این گونه ویژگی هاست نه فضائل انسانی. چرا که قرآن کریم در آیات متعدّد متذکّر شده که مرد و زن بودن دخلی در برتری های انسانی ندارد. برتری انسانی در گرو عمل اختیاری خود شخص می‌باشد. لذا چه بسا زنی که مقرّب خداست و چه بسا مردی که ملعون درگاه اوست. خداوند متعال می فرماید:

«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ؛ هر کس کار شایسته‏اى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى که مؤمن است، او را به حیاتى پاک زنده مى‏داریم؛ و پاداش آنها را به بهترین اعمالى که انجام مى‏دادند، خواهیم داد.» (سورهٔ النحل، آیهٔ ۹۷)

و می فرماید:

«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیر؛ اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‏ها و قبیله‏ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ گرامى‏ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ همانا خداوند علیم و خبیر است» (سورهٔ الحجرات، آیهٔ ۱۳)

آیا خانواده رئیس می خواهد؟

برخی افراد نادان و شاید هم مغرض، تحت تأثیر افکار نشأت گرفته از غرب، به بهانه ی دفاع از حقوق زن، مدام شعار می دهند که چرا باید مردها فرمانده خانواده باشند؟ البته نمی گویند زنها فرمانده باشند، بلکه می گویند خانواده فرمانده نمی‌خواهد. این‌ها یا حقیقتاً جاهلند یا می‌خواهند سیستم منسجم خانواده را در بلاد اسلامی تخریب نمایند؛ و ما را هم به همان بلایی گرفتار کنند که خود غربی ها گرفتارش شده‌اند. عقلاً شکّ نیست که هر زندگی جمعی —چه کوچک و چه بزرگ— محتاج یک مسئول و ناظم است تا قوام آن جمع را حفظ نماید؛ و الّا آن جمع دچار هرج و مرج خواهد شد. قرآن کریم صحبت از رئیس نکرده؛ بلکه مرد را قوّام زن نامیده؛ و قوّام یعنی بسیار قیام کننده و به معنی کسی که مسئول نظم و انسجام بخشی به آن زندگی جمعی است. قرآن کریم از چنین مسئولی تعبیر می کند به قوّام و مرد خانواده را به عنوان قوّام آن خانواده معرّقی نموده می فرماید: «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ». مرد قوّام زن است یعنی مدام قیام می‌کند برای رسیدگی به امور همسرش. مدرسه مدیر و ناظم می‌خواهد تا قیام کنند برای امور مدرسه؛ کلاس معلّم و مبصر می خواهد تا قیام کنند برای امور کلاس؛ شهر، شهردار و فرماندار می‌خواهد تا قیام کنند برای امور شهر. استان، استاندار می‌خواهد تا قیام کند برای امور استان؛ و مملکت رهبر و رئیس جمهور و وزیر می‌خواهد تا قیام کنند برای امور کشور. خانواده هم جامعه‌ای است بسیار مهمّ و اساسی، که در حقیقت پایهٔ بافتهای سازندهٔ جامعه می‌باشد. لذا آن هم بدون وجود قوّام، از هم می‌پاشد و دچار هرج و مرج می شود.

لذا اگر قوّم را به معنی سر پرست می‌گیرند از آن جهت است که سرپرست همواره باید برپا و آمادهٔ کار و خدمت باشد. سرپرست، یعنی آنکه بر بالای سر کسانی ایستاده تا پرستاری آن‌ها را بکند. لذا این واژه‌ها در اصل، دلالت بر مسئولیّت بیشتر فرد می‌کنند، نه بر برتری حقیقی او. امّا از منظر روانشناختی باید با این گونه افراد به نحوی برخورد شود که خود را نوکر ندانند. وقتی در کلاس درس می خواهند نوکر کلاس انتخاب کنند که مثلاً تخته را پاک کند و گچ بیاورد و کلاس را منظم نگه دارد و ...، نمی گویند که کی می خواهد نوکر کلاس شود، بلکه می‌گویند: کی می‌خواهد مبصر کلاس شود؛ در حالی که مبصر کاری غیر از نوکری نمی‌کند. امّا اگر بگویند کی می‌خواهد نوکر کلاس شود، هیچکدام از شاگردان دست بلند نمی‌کند، ولی وقتی می‌گویند کی می‌خواهد مبصر کلاس شود، همه دست بلند می‌کند. قوّام خانواده نیز در حقیقت نوکر خانواده است؛ یعنی کسی که باید خرج خانه را درآورد، امنیّت خانه را حفظ کند، منازعات افراد خانواده را حلّ و فصل نماید و ...؛ امّا خداوند حکیم به جای نوکر خانواده لفظ قوّام را به کار برد تا مردها از زیر این مسئولیّت شانه خالی نکنند.

شکّ نیست که فرزندان نمی توانند قوّام خانواده باشند. لذا امر دایر است بین قوّام بودن دو نفر، یعنی پدر و مادر خانواده؛ که خداوند متعال این مسئولیّت را بر گردن مرد نهاده تا برای رفع نیازهای همسر و فرزندانش قوّام (بسیار قیام کننده) باشد؛ چرا که شرائط بدنی و روانی لازم برای این مسئولیّت در او بیشتر است. کما اینکه خداوند متعال، امر تربیت فرزندان را هم بر گردن زن نهاده است. چرا که او نیز در این امر برتری هایی بر مرد دارد، که او را مناسب این مسئولیّت فوق العاده مهمّ می‌کند.

چرا زن و مرد باهم خانواده را اداره نکنند؟

شکّ نیست که زن و مرد باهم زندگی را اداره می کنند. امّا صحبت سر این است که وقتی زن و مرد به یک تصمیم مشترک نرسیدند، حرف آخر را چه کسی باید بزند؟ چون بالاخره جایی که زن و مرد اختلاف نظر دارند، باید حرف یکی به اجرا گذاشته شود. اگر کسی مدّعی است که حرف زن باید به اجرا درآید، حجّتش چیست؟ و اگر کسی مدّعی است که حرف مرد باید به اجرا درآید، باز حجّتش چیست؟ اگر ما باشیم با این فهم ناقص بشری، هیچ‌گاه به نتیجهٔ واحد نخواهیم رسید. چون عدّه ای نظر اوّل را قبول خواهند نمود و عدّه ای هم نظر دوم را. لذا عملاً نزاع برطرف نخواهد شد. پس قضاوت را باید به خدا واگذار نمود. چرا که او حقیقت مرد و زن و حقیقت جامعه را بهتر از همه می‌داند؛ و خدا چنین تقسیم کار نموده که: ادارهٔ اقتصادی و سیاسی خانواده با مرد است و ادارهٔ فرهنگی و آموزشی خانوده با زن؛ و البته هر کدام برای دیگری نقش مشاور را هم دارند. لذا اساساً صحبت از برتری دادن و امثال این مزخرفات غربی نیست؛ بلکه صحبت از این است که یک خانواده چگونه اداره شود؟

آیا مرد حقّ زدن همسرش را دارد؟

همان گونه که مرد مسئولیّتی در قبال همسرش دارد، مثل تهیّه مسکن و خوراک و پوشاک و حفظ امنیّت و ...، زن نیز مسئولیّتی در برابر شوهرش دارد؛ که عبارت است از برآوردن نیاز جنسی او؛ که نیازی است طبیعی و اجتناب ناپذیر. حال اگر یکی از دو طرف، مسئولیّت خود را انجام نداد، خداوند متعال به دیگری حقّ استیفای حقوق خود را داده است.

اگر مردی وظایف خود را انجام نداد، زن می تواند با مراجعه به حاکم اسلامی شوهرش را وادار به این کار کند. امّا اگر زن حقّ شوهرش را مراعات نکرد، مرد نمی تواند به این راحتی به مجاری قانونی مراجعه کند. چون حقّ او از سنخ اموری است که نباید نزد دیگران فاش شود. لذا خداوند متعال در چنین مواردی به خود مرد حقّ اعمال قانون را می‌دهد. امّا مرد ابتداً حقّ زدن ندارد؛ بلکه طبق آیهٔ مورد بحث، مرد ابتدا باید رختخواب خود را از زن جدا کند و به تعبیری او را تحریم عاطفی کند تا شاید متنبّه شود. و اگر تحریم عاطفی یا به تعبیر عرفی، قهر نمودن، جواب نداد، می‌تواند به علامت اینکه شدیداً ناراحت است، او را بزند؛ امّا در چه حدّی؟ طبق روایات، باید جوری بزند که موجب دیه نشود؛ یعنی باید جوری بزند که موجب سرخ شدن پوست زن نشود. در برخی روایات آمده که با مسواک بزند. لذا این زدن صرفاً برای ابراز شدّت ناراحتی است نه برای اذیّت نمودن. چون زدنی با این ویژگی بیشتر به نوازش می‌ماند تا به زدن. دقّت شود که این زدن برای جلب محبّت زن است نه برای آزردن او؛ و روشن است که برای جلب محبّت زن، اذیّت نمودن او سودی ندارد. چرا که اذیّت موجب تنفّر می‌شود نه محبّت. لذا این زدن باید به گونه ای باشد که عاطفه بر انگیز باشد؛ یعنی زن بفهمد که همسرش به شدّت ناراحت است، تا آن اندازه که اگر او را دوست نداشت شدیداً او را می زد؛ لکن چون دوستش دارد فقط ادای زدن را درآورد. اگر چنین حسّی در وجود زن بیدار شود، امید است که از نشوز خود دست بردارد.

چرا حقّ جنسی مرد تا این اندازه جدّی است؟

زن در برابر مرد تنها یک وظیفهٔ واجب دارد که عبارت است از برآوردن نیاز جنسی او؛ که این مسئولیّت در برابر آنچه بر گردن مرد گذاشته شده، بسیار ناچیز می باشد. امّا خداوند متعال همین یک مسئولیّت را بسیار جدّی گرفته است. چرا که:

  1. اوّلاً مردها از این ناحیه به شدّت آسیب پذیر می باشند. زن‌ها مدّت زیادی می توانند بدون رابطهٔ جنسی سر کنند؛ چرا که حسّ جنسی زن‌ها بیشتر با لمس بیدار می شود؛ در حالی که حسّ جنسی مردها در اثر هر نوع عامل تحریک کننده‌ای مثل نگاه، بو، صدا و لمس و ... بیدار می‌شود. بلکه حتّی بدون هیچ عامل محرّک نیز بیدار می شود؛ فقط کافی است یک مرد، چند روزی رابطهٔ جنسی نداشته باشد تا شدیداً احساس نیاز کند. لذا مردها از این ناحیه به شدّت آسیب پذیر می باشند. و خطرات بالقوّه ای آنها را تهدید می کند.
  2. ثانیاً کم رنگ شدن این رابطه، بخصوص از سوی زن، محبّت بین زن و مرد را کم رنگ کرده و در نتیجه خانواده را در معرض فروپاشی قرار می دهد. لذا در آیه ۲۱ سورهٔ روم از رابطهٔ جنسی تعبیر به مودّت شده است که نتیجه اش فرزند می باشد که خداوند متعال آن را رحمت نامید.
  3. ثالثاً نشوز زن موجب می شود که میل مرد به سوی زنان دیگر کشیده شود و این امر علاوه بر آثار سوء اخلاقی و شرعی بر خود مرد، و زنان جامعه، موجب نابودی خانواده نیز می شود.

لذا نشوز زن صرفاً یک عمل عادی نیست بلکه در حقیقت نابود نمودن یک خانواده و بلکه چند خانواده است. از این رو خداوند متعال در چنین موردی به مرد حقّ تنبیه جزئی داده تا بتواند شدّت ناراحتی خود را از عمل همسرش ابراز نماید. البته دقّت شود که

  1. اوّلاً زدن نرم بعد از روش تحریم عاطفی است.
  2. ثانیاً این زدن نباید شدید باشد. بلکه فقط باید برای ابراز ناخشنودی باشد. چون مرد برای ابراز این حسّ ناخشنودی خود راه دیگری ندارد. او یا باید گریه کند، که زشت است و ابّهت او را از بین می برد. یا باید داد و فریاد کند، که اسلام چنین اجازه ای را به او نمی دهد. پس برای ابراز شدّت ناراحتی خود مثلاً با حالت اخم و با پشت یک انگشتش ضربه ای بر بدن همسرش می زند؛ آن هم در حدّی که موجب سرخی پوست نشود. این زدن باید به گونه ای باشد که زن را متوجّه ناراحتی همسرش بکند.
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۱/۰۶/۲۰
محمد

نظرات  (۵۵)

سلام

ممنونم

موفق باشید

سلام.

دوباره قوانین اسلام چقدر خوب اینجا بیان شده اما در عمل چیزی از سوی مردان ندیدیم خصوصا جمله " یا باید داد و فریاد کند، ....  این زدن باید به گونه ای باشد که زن را متوجّه ناراحتی همسرش بکند." که بیشتر شبیه جک می مونه تا قانونی که اجرا باید بشه از جانب مردا.

یه سری به دادگاهها بزنیم ببینینیم اسلام کجاست وقتی زده سیاه و کبودش کرده. اینجور مواقع مردا اینقد این ور اون پارتی دارن که اب از اب تکون نمیخوره این میشه آمار طلاق میره بالا . حالا این از کم شعوری ماهاست( اول از همه خودم) یا کار سکولاریسته؟؟؟؟

 

پاسخ:
سلام
این هم جواب این کامنته شماست هم جواب کامنت قبلی
بازم میگم ما اینجا می خوایم از اسلام صحبت کنیم نه از عملکرد مسلمین.
عملکرد مسلمین را ما کاری با آنها نداریم و خودمان نیز قبول داریم عملکرد خیلی ها در خیلی زمینه ها(چه مباحث زناشوئی چه سایر مباحث) اشتباه است. این اشتباه هم فقط از سوی مردان نیست. هم از سوی مردان است هم از سوی زنان.
زنی که فردای ازدواجش می رود مهریه 2000 سکه ای اش را به اجرا می گذارد این ظلم و ستمی از شوهر دیده که این کار را می کند؟!!! زنی که همینکه شوهر خانه را به نامش کرد دیگر در خانه راهش نمی دهد این اخلاقی است؟!!! زنی که ... .
از ظلم های مردان اسم نبردم چون هم خودم قبول دارم هم شما بدان اشاره کردید.
اما در مورد گذشته گذشته نیز کامل و بی عیب نبوده. اما 100 شرف داشته به الان. الان همین بالا رفتن سن ازدواج ها می دانید چقدر مضرات جسمی معنوی اجتماعی دارد؟!!! اگر می دانستید اینها چه بلائی سر جامعه آورده اند اینقدر از سکولاریسم و مدرنیستم دفاع نمی کردید. غرب که به انتهای مدرنیستم رسیده است به کجا رسیده است؟!!! بنیان خانواده که از هم پاشیده.
آمار روابط نامشروع که غوغا می کند. دوستی های دختر و پسر که غوغا می کند. فرزندان نامشروع به همین ترتیب و قس علی هذا.
درباره این جمله که فرمودید:«یه زن طبق فرمایش شما که استناد کردین به کتاب آقای مطهری و قوانین

 اسلام؛ حق نداره برا خودش زندگی کنه و ارزویی داشته باشه؟؟ و از بدو تولد باید به شوهر داری و بچه بزرگ کردن فکر کنه یا این این دو موضوع با توجه به حقوقش مدیریت کنه؟؟؟ کدوم یکی؟؟»

درباره این جمله در یک پست جداگانه صحبت می کنیم.

سلام.

این اولین سایتی که به سوال های یه زن در هر زمینه ای  حتی بی ربط جواب میده.

جواباتون هم تا حدودی قانع کننده و منطقیه.

دست مریضاد.

با عرض سلام من یک زن هستم شوهرم بیشتر مواقع ازارم میدهد همیشه میگوید تا کتک نخوری ادم نمیشی ولی من همیشه صبوری کردم وبه خدا واگذارش میکنم ولی او  میگوید خداهم میخواهد تو یک چنین زندگی داشته باشی یک بار سرو انگشتم را شکسته ولی من ابرو داری کردم حتی موقع نزدیکی میگوید تو باید طرف من بیایی من هیچ وقت سمت تو نمی ایم شما بگویید چه کار کنم خیلی گذشت میکنم ولی هرروز بدتر میشود هیچ وقت هم سزای اعمالش را ندیده بعضی وقتها شک میکنم عدالتی هست به من بگویید چه کنم 
پاسخ:
سلام
این را من نمی دانم.
بهتر است به مشاور رجوع کنید. شاید طلاق قضائی راهگشا باشد.
می تونین مشکلتون رو با این سایت هم در میون بزارین
http://porseman.org/q/newq.aspx

ممنون از مطلبی که گذاشتی کاملا قانع شدم من رو اینجور مسایل خیلی حساسم حتی چند وقت پیش با یکی از استادام  سر برتری مرد به زن بحث کردیم  که هر چی من میگفتم اون یه جوابی میداد که ربطی نداشت یا طفره میرفت حالا که مطلبتونو خوندم  خیالم راحت شد حرفایی که نظر شخصی خودم بوده تو قران هم اومده حداقل روسفیدم که حرفم درسته  

   بازم ممنون

چرا زن در هر لحظه که عذر شرعی ندارد در صورت درخواست مرد باید به رابطه جنسی پاسخ دهد. اما در شرع مرد فقط هر چهار ماه یکبار موظف است با زن رابطه جنسی داشته باشد حتی برخی از مراجع می گویند این رابطه در حدی که معمولی باشد و اگر زن را هم ارگاسم نکند کافی است و فقط مرد در صورتی می تواند تعداد رابطه را زیاد کند که خوف گناه برای زن ایجاد کند.

حال سوال اینجاست:

اگر یک زن عفیفه که حتی اگر هم به شدت ، به رابطه نیاز داشته باشد اما در صورت برآورده نشدن هم به هیچ عنوان به گناه فکر نکند تکلیفش چیست.

به بیان دیگر یک زن گرم مزاج از نداشتن رابطه به گناه نمی افتد اما با داشتن رابطه مثلا برای دو بار در هفته لذت می برد و سودی برای او دارد ، تکلیف این زن در شرع اسلام چیست؟ لطفا پیش از سوال دادن در این رابطه در بین مراجع تحقیق کنید شرعا مراجع برای چنین زن عفیفه ای حق قائل نشدند فقط برای زنی حق قائل شدند که خوف گناه درباره او است.

با تشکر

پاسخ:
سلام علیکم
این را میتوانید از مراجع نیز استفتاء کنید یا از سایرین نیز بپرسید. اما بنده در حد توان و سوادم پاسخ میدهم:
انهم اینکه ما باید بپذیریم که احکام خدا مطابق مصلحت است و خدا با در نظر گرفتن همه عوامل احکام را وضع کرده است. پس وقتی خدا به زن دستور داده در غیر موقع عذر شرعی همواره باید درخواست همسرت را اجابت کنی؛ اما به مرد همچین دستوری نداده؛ می فهمیم نیاز مرد به رابطه جنسی خیلی خیلی بیشتر از زن است. که البته این مطلب را حتی علوم روز مثل روانشناسی و پزشکی نیز اثبات کرده است.
اما در مورد زن گرم مزاج؛ خب این زن میتواند در انتخاب همسر دقت کند و همسری بگیر که او نیز گرم مزاج باشد تا به درد سر نیفتد.

نتیجه از پاسخ بالا و دیگر پاسخ هایی که از جاهای مختلف گرفتم:

اینکه اسلام دین کاملی است که فکر همه قسمت های زندگی افراد را کرده است یک ادعاست. و این ادعا برای مدافعان که احکام خدا مصلحت است ثابت شده است اما برای امثال من تا دلیل واضح و کاملی را ‍پیدا نکنم قبول نمی کنم راه طولانی برای اثبات ادعای کامل بودن اسلام وجود دارد. برخی مسایل را عنوان می کنم نمونه ای از مواردی است اسلام یا تفسیری که از اسلام داریم(فقه) آن را بوجود آورده یا به آن دامن زده است:

۱- بین دختر بچه ۸ ساله و نه ماهه با فرد ۴۰ ساله هیچ تفاوتی در قصاص و حدود قرار نداده است.

۲- ارث زنان از زمین را بر مبنای روایتی که باید در درستی آن تأمل کرد را فقها سالیان سال پایمال کردند که خوشبختانه در قانون جدید ایران این مورد برطرف شده است.

۳- عقد و ازدواج دختر بچه حتی اگر شیرخواره باشد مجاز است و لذت جویی از او مشروط بر اینکه موجب افضاء دختر بچه نباشد مجاز است. که اکثر فقها نظیر امام خمینی هم این مسله را مجاز می دانند.

حال چگونه اسلام فقهی در مورد مساله افضاء کودکان هیچکونه پیشگیری در نظر نگرفته است و بدتر از آنکه فقها می گویند اگر مصلحت دختر بچه در ازدواج باشد باید او را ازدواج داد  اما هیچگاه توضیح نداده اند که آن کدام مصلحت است که با تمتع جنسی از یک کودک بر آورده می شود مثلا در تحریر الوسیله امام خمینی تفخیذ(تمتع جنسی از لای پا) دختر شیر خواره نیز مجاز است. اگر فقها دست مردی را برای اینکار باز بگذارند چه تضمینی وجود دارد این مرد دختر را افضا نکند و تازه در صورت وقوع اینکار در صورتی که دختر زیر نه سال را دارد و با شرایط بسیار زحمت کشیده اند و دیه قرار داده اند اما اگر دختر بالای ۹ سال بوده است هیچ فکری برای آن نکرده اند و جالب اینست که فقهای معاصر که به شرایط روز آگاه اند نیز شرطی برای بلوغ جسمانی دختر بالای ۹ ساله قرار نداده اند. البته آلام روحی و اخلال در فرآیند کودکی را در نظر نمی گیریم.

پس اینکه می گویند اسلام پیشگیری می کند تا درمان این مسله کجاست

چرا برای این مورد مهم پیشگیری نمی کند .

۴- قرار دادن اختیارات و سیع و بی حد و حصر جنسی برای مرد و در عین حال محدودیت های بسیار جنسی برای زن فقط به صرف اینکه زن و مرد از لحاظ جنسی و عاطفی با هم فرق دارند . که البته صحیح است. اینکه مرد از نظر جنسی فعالتر از زن است اختیارات وسیع جنسی برای او در نظر گرفته اند مانند داشتن ۴ زن دایمی در قدیم کنیزان زیاد و تعداد نامحدودی صیغه . اما اینکه زن از نظر عاطفی به مرد پیشی دارد برای زن چه چیزهایی در نظر گرفته اند؟ جالب است زمانی که زن بیشتر از هر وقت دیگر به مرد نیاز دارد مانند زمان بارداری و زایمان برخی مردان  چون نمی توانند استفاده جنسی از زن خود بکنند به سراغ زن دوم می روند. که از نظر فقها در صورت نیاز مرد حتی انجام اینکار مستحب است. و جالب است که غیرت زنان که مزاحم زنبازی مردان است در روایات کاملا زشت و بد است البته حتی امام  معصوم هم آن مذموم می داند چرا که غیرت زنان برای مردی که ۱۳ تا زن و کنیز و متعه هایی که فقط خداوند به تعداد آنها آگاه است مانند جرقه در انبار باروت است پس هر وقت روی منبر می رود آن را مذموم می داند.

---در علم روانشناسی هیچ زنی سرد مزاج بدنیا نمی آید بلکه رفتار بد مردان با زن او را سرد مزاج می کنند . حال مردی که زنش سرد مزاج است به جای انتظار و تحقیق و درمان به حکم فقه به سرعت به سراغ زن دیگر می رود چه بسا زن قبلی خود را بکلی فراموش می کند

۵- در روایات کلی منت سر زن می گذارند که اسلام حقوق جنسی شما را نیز رعایت کرده است چراکه هر چهار ماه یکبار بر مرد واجب است البته در صورتی که در سفر نباشد و عذری نیز نداشته باشد با زن خود نزدیکی کند. و جالب اینکه اگر مردی که ۳ بار در سال با زن خود نزدیکی کند یکی از شروط عدالت بین همسران را رعایت کرده است . اگر هم زن تعداد بیشتری را بخواهد و مرد برآورده نکند بر مرد گناهی نیست مشروط بر اینکه زن به زنا نیفتد.

درست است که مردان نیاز بیشتری نسبت به زنان دارند ....اما تا این حد

۶- روایات بیشماری از معصومین در مذمت زن نازا وجود دارد اینکه با زنان نازا ازدواج نکنید زن نازا از حصیر خانه بی ارزش تر است و غیره

با توجه به اینکه در آن زمان دست مردان در ازدواج بسیار باز بوده است و براحتی می توانستند زن دیگری اختیار کنند چرا این جمله ها  امامان بر زبان راندند که هیچ جایگاهی در عقل ندارد.  در بهترین حالت زمانی می توان این مذمت ها را کرد که مرد تنها یک همسر داشته باشد . مدافعان می گویند این روایات بدلیل تاکید بر فرزند آوری است که به نظر من با توجه به تعدد زوجات آنزمان مذمت زنان نازا بی مورد است

و مسایل بسیار زیاد در حوزه های دیگر که من هیچ جواب قانع کننده ای برای آن نیافتم بدتر اینکه روایات به این مسایل دامن می زنند

به نظر من اینکه اسلام کامل است یک ادعاست.

پاسخ:
سلام علیکم
مطالبی که شما مرقوم فرموده اید پاسخش یک کتاب چند ده صحفه ای یا چند صد صفحه ای می شود که از توان بنده بیرون است.
اما شما میتوانید اشکالات خود را با سایت پرسمان که وابسته به نهاد رهبری است مطرح بفرمائید پاسخهای خوبی می گیرید.
اگر هم میخواهید آدرس ایمیلتان را لطف بفرمائید تا بنده خودم سوالات را بپرسم و پاسخ را برایتان ارسال کنم.
سلام
نظر خانم نرگس را خواندم اگر جوابی یافتید بسیار خوشحال میشوم برای من هم ارسال بفرمایید.
پاسخ:
سلام علیکم
جوابهایی هستند که اصل جواب هستند. اما متأسفانه بدلیل اینکه تعبد نسل جوان ما خیلی کم شده است نمی توانند بپذیرند. جواب همه اینها یک کلمه است. حکم خداست و حکم خدا بدون حکمت نیست؛ هر چند ما حکمتش را ندانیم. نکته ی بعد آنکه ما با عقل خودمان نمی توانیم حکمت خیلی از مسائل را درک کنیم.
همین جواب است.
اما جهت جواب تفصیلی و اینکه ممکن است برخی از ابعاد و زوایای برخی احکام خدا با علوم روز آشکار شود ایشان را به سایت پرسمان ارجاع دادم.
۱۱ دی ۹۲ ، ۱۳:۲۴ ظاهر محمد برکت
ایا این وافعیت دارد که خداوند (ج) ګفته ، اګر در دنیا سجده کردن امر میکردم، زن را امر می نمودم تا به شوهر سجده نماید؟
۱۱ دی ۹۲ ، ۱۳:۲۸ ظاهر محمد برکت
ایا این وافعیت دارد که خداوند (ج) ګفته ، اګر در دنیا سجده کردن امر میکردم، زن را امر می نمودم تا به شوهر سجده نماید؟
۰۳ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۱۴ علی الهی فر
با سلام
اول مسلمان شویم یعنی به خدا و پیامبرش ایمان بیاوریم بعد با دقت به آیات و روایات صحیح از طریقمجتهدین در احکام و متفکران اسلامی در جمع بندی آیات روایات استفاده کنیم   ناسلامتی علوم اسلامی نیز مانند سایر علوم تخصصی است کشکی و ذوقی و تجربه شخصی ارزشی ندارد دردی را دوا نمی کند خواهش می کنم تا یک آیه و روایت می بینید شروع به برداشت وتفسیر نکنید کاش اصلا صنعت چاپ اختراع نمی شد تا هر بچه ای سراغ ایات وروایات نرود
پاسخ:
سلام علیکم!
نفهمیدم الان این انتقادی بود نسبت به بنده یا نسبت به سایر کامنت گذاران.
اما اگر انتقادی نسبت به بنده بود؛ بنده نص صریح قرآن را آوردم که تحت شرایطی به مرد اجازه زدن زنش را میدهد. این بحث در فتاوای فقهاء عظام نیز تحت بحث نشوز آمده است.
صرفاً خواستیم تبیین بکنیم چرائی این قضیه را.
راجع به جوابی که به نرگس خانوم دادید سوالی داشتم اونم اینه که شما گفتید زن اگر گرم مزاج باشه باید تو انتخاب هسر دقت داشته باشه که اونم گرم مزاج باشه.خب پس چرا مرد گرم مزاج دنبال زن گرم مزاج نمیگرده و اسلام گفته زنه چه سرد چه گرم باید نیازشو براورده کنه خب اگه میل جنسی مرد از زن ذاتا بیشتر باشه کار مرد سرد مزاج که اسونتر از زن سرد مزاج برای براورده کردن نیاز همسر گرم مزاجه!
پاسخ:
سلام علیکم
این بحث دقت داشتن را بنده به عنوان یک راهکار گفتم نه یک امر شرعی.
اما اگر زنی سردمزاج است؛ خب همسر مرد گرم مزاج نشود که به دردسر بیفتد.

برای اینکه بتونی اسلام رو درک کنی اول باید فکرت این باشه که در خدا هیچ نقصانی نیست و اگر مارا به کاری امر کرده حتما در اون حکمت و صلاحی است .پس اول خدارو بشناس خالصانه و بی هیچ جبهه گیری.ودرمورد دستورات اول قران دوم قران سوم قران و در نهایت به سراغ روایات و احادیث برید ومطمئن باشید که قوانین جامعه حالا حالاها نقصان خواهند داشت تا ظهور موعود . ولی اشکالات رو به اسلام نسبت ندید چرا که نقص از ما آدماس نه دین کامل خدا .

شرط اول قدم آن است که عاشق باشی

حالا از کجا قبل از ازدواج باید سرد یا گرم مزاجی مرد رو فهمید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:
طب سنتی
باسلام به همه کسانیکه نوشته نرگس راخواندند ،
من مسلمان هستم وشیعه وبه اسلام عشق میورزم چون دینم دین کاملی است،نرگس جان دررابطه باتمام سوالهایت بایدبگویم فقط یک جواب وااااضح دارد وآن اینست که اللهم عجل لولیک الفرج
همه بایدبدانندکه بدون شک اسلام دین کاملیست چبساکه پای مباحثه بمیان بیاید همه فرقه ها زانومیزنند،اماهمه مامیدانیم قرآنیکه دراختیارداریم بترتیب نیست فقط صاحب الزمان میتواندباظهورش ترتیبش رادراختیارمابگذارد،ومحل دفن حضرت فاطمه س ،وخیلی مسایل دیگر،اسلام کامل است فقط گلی ازگلهای بهشت برروی زمین غریبانه میگرددکه اسلام به تکامل برسدو کسانی مثل نرگس جان بی چون وچرادرپیشگاه خدابندگی کنند.الهم عجل لولیک الفرج
سلام ببخشید من یک سوال داشتم و آن این است که اصلا چرا خدا به مرد حق داده که زن را بزند(هرچند زدن هم خیلی ملایم باشد)؟
پاسخ:
سلام
خب این رو باید از خود خدا پرسید. ما که واضع قانون نیستیم که بتونیم بهش جواب بدیم.
البته میشه برخی مسائل و حکمت ها رو به عنوان فواید یا وجوه حکم گفت. اونم به شکل احتمالی و ظنی. که یعنی احتمالاً شاید ممکنه به این دلیل باشه. اما علت اصلی وضع حکم رو واضع حکم می دونه نه ما. و کلاً این رو به عنوان یک نکته ی کلی بدونید؛ که علت و فلسفه احکام بر عقول ناقص بشری پوشیده است و اگر چیزی را خود واضع قانون که شارع مقدس باشد؛ بگوید قبول می کنیم. وگرنه باقی مسائل در حد ظن و گمانه و حدسیات است در مورد برخی وجوه و فواید احکام و علت اصلی احکام نمی باشد.
کلا ما زن ها بأید کتک بخوریم. و مثل گوسفند فقط غذا بخوریم یک أغل هم داشته باشیم بجه هم بزاییم نیاز جنسی طرف رو هم باورده کنیم 
به خانم هرچی:
نه خیر خانم مرد باید برود جان بکند برایتان پول دربیاورد. شما هم برای آشپزی پول مطالبه کنید(نگید نمی کنیم که چون اسلام گفته می تونید پول بگیرید می گیرید و من چندین نفر از دوستام رو می شناسم که زنهاشون پول آشپزی و خانه داری می گیرن) چرا شما باید خونه بشینید و مطالبه کنید مگه از بچه دار شدن و ارتباط جنسی فقط ما مردها لذت می بریم . شما هم لذت می برید پس باید هزینه پرداخت کنید.
ضمنا چه دلیلی دارد که مهریه بدهیم ؟ مثل کشورهای مترقی اروپایی مهریه رو منتفی کنید؟؟؟ ها نمی شه؟ می دونید چه یا مرغ باش بپر یا شتر باش ببر
یعنی یا مسلمون باش و از مزایاش ا ستفاده کن یا بی خود می کنی مطالبه مهریه می کنی؟
حرفم منطقی نیست؟
نرگس جون ممنونم از صحبتهایه بسیار زیبات، در اسلام متاسفانه به کل نیازهایه مرد جواب داده شده ولی نیازهایه زن بی جواب مونده چون زن جنس دومه! ایا زیباتر از عشق مادر به فرزند چیزی تو این دنیا وجود داره؟ به نظرتون مادر بیشتر حق مالکیته بچشو داره یا پدر؟ مادری که جدایه از شراکت در امر تولد دوران بارداری و شیردهی رو هم از سر گذرونده! بهتر نبود اسلام حضانت بچه هارو در صورت خواست  مادران  به اونها واگذار می کرد و ازشون حمایت می کرد نه که با دم دسترین راهه حل ممکن این عشقو از بین ببره و نابود کنه!  و قابل توجه کسایی که کامنت گذاشتن که اسلام دین کاملیه اگه کامل بود تو زمان فعلی هم قابله اجرا بود نه اینکه همین علما مجبور شن بعضی قوانینشو تغییر بدن مثله حق حضانت فرزند به مادر تا هفت سالگی! 
پیامبر هم از اعراب جاهلیت انتظار داشت اول به صحبتهاش گوش بدن و اگه حق بود بپذیرن که اون فرستاده ی خداست اونوقت چطوره که شما می گین اول به پیامبر و خداش باید  ایمان بیارید بعد سخنانش رو چون سخن خداست بپذیرید ، فوق العاده حرفاتون غیر منطقیه!!!!!!!

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


مثل اینکه کار گروه مصادیق مجرمانه دست به کار شدن جالبه در ایران حرف زدن از دشمنانش جرم است


به درستی که لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


جناب سپاه فلان ....


شما گفتی



بل جان چرا عصبانی میشی؟! جوابی برا سوالات من نداری؟ حالا که همه رو از تخم اعراب میبنی٬ لطفا در مورد اجدادت هم یه تحقیقی بکن. اصلا به این فکر کردی پدرت کی بوده؟ عرب بوده یا مغول؟ مقدونی بوده یا افغان؟ تا حالا به این فکر کردی یا نه؟ من از اینکه جدم به اعراب میرسه خوشحالم چون جد من ( حضرت محمد (ص) ) دو میلیارد طرفدار داره تو دنیا... ولی تویه مجهول الهویه چی میگی این وسط؟! فقط بلدی فحش بدی در حالیکه زمان پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت گرانقدرش هم کسانی بودن که فحش و ناسازا میدادند ولی حالا کدام یک مقدسند و کدام یک شیطان صفت؟ آریایی متوهم! تو و امثال تو مثل داعشی های مثلا اسلامی متوهم٬جایگاهتان جهنمیست که سرکردگانتان ( کوروش ها و ابوسفیان ها ) در آن آرمیده اند ( به درک واصل شده اند ).....


شما از رنگ پوست المانیها که نزاد اریایی دارند گفتی که چرا ما در ایران رنگ پوستمان متفاوت است خوب شما که قائل به اینی که همه ما از پشت ادم و هوا اومدیم میشه بگی چی جوری چینی ها اون شکلی هستن سرخ پوستا چی میشه سفید پوستان از کجا اومدن سیاه پوستان از کجا پا به این جهان گذاشتن برای فهم نفهمی شما همین استدلال چرت شما بس

خب از این که جدت به اون اعراب کثیف میرسه هم که کار ما رو راحت کردی


جمیعا تمام دانشگاه امام صادقیها رو .........

۱۱ تیر ۹۴ ، ۰۲:۳۵ عبدالاحد کرامتی قره تپه
شان نزول آیات قرآن اگر درست تفسیرنشودباعث گمراهی حتی کفر میگردد باآیات بازی نکنید فقط دریک صورت مرد حق زدن آرام وبسیار یواش رادارد که خیانت ببیند وادامه آن طلاق وجدا شدن است
3
پاسخ:
عزیز من شما بروید معنی آیات را دقیق بفهمید. بفهمید نشوز یعنی چه
سلام..اقای ظاهر برکت...اینکه خدا فرموده اگه قرار بود یه زن به غیر خدا سجده کنه اون شوهرشه ....رو  به هیچ وجه قبول ندارم...چون مرد نسبت به زنش حق خاصی ندارد غیر از قرار داد ازدواج...زیرا این زن است که نیاز همیشگی مرد را برطرف میکند...فرزندش را به دنیا می اورد...به فرزندش شیر مجانی میدهد...در حالی که میتواند پولش را بگیرد...تمام عمرش را عین کلفت بشور  و بپز میکند تا مرد بخورد و بیاشامد...در حالی که اگر انجام ندهد مرد باید کنیز بگیرد تا کارهای منزل را بکند ..... پس کسی که همیشه لطف به مرد دارد زن است و مرد مدیون زنش می باشد..........اگر چنین کسی هم بود تا زن به او سجده کند باید پدر زن بود یا مادرش ...و لا غیر...زیرا غیر این دو نفر کسی به گردن زن حقی ندارد...بلکه زن همیشه فداکار شوهرش است...و این خیلی احمقانه است که شما فرمودید....................چه دلیل دارد زنی که همیشه کلفت شوهرش بوده و نیازش را برطرف کرده و از خود گذشتگی کرده...به مردی که همیشه حقش را پایمال کرده سجده کند؟؟؟؟؟؟
سلام امشب موفق شدم این مطلب مفید شما رو هم بخونم البته نرگس خانم چقدر ایجاد شک و شبهه کرده بودند که البته فکر می کنم اگر این شک ها از راه صحیح هدایت بشن واقعا باعث کمال هستند

بازهم از مطالب مفیدتون ممنونم هرچه بیشتر می خونم بیشتر به حقانیت کلامتون پی می برم و البته به کمی سوادم  بعد از این همه سال خیلی احساس خالی بودن می کنم 

من هم نظرم اینکه که جدا جهان با دور بودن از خورشید وجود آقا صاحب الزمان داره تاریکتر و سردتر میشه واقعا چقدر احساس می کنم نور وجود ایشان برای دنیا لازمه 
خدایا ظهورش را نزدیک 
پاسخ:
سلام
ممنون
سلام به نظر من قران هم مثل تمام کتاب های آسمانی می تواند شامل تحریف شده باشد که در این صورت استفاده از آیات آن در مورد زندگی روزمره منتفی است ولی اگر تحریف نشده باشد باز هم قابل استناد نیست اگر ما خود را شیعه میدانیم و قائل به این نکته که قوانین قرآن فقط با دستور امام معصوم قابل اجرا است و  مطابق با شرایط و عرف زمانه قابل تغییر است پس باید صبر کنیم تا امام معصوم ظهور کنند. برای درک بهتر از مسائل باید عرض کنم دستورات مدنی قرآن برای زمانی است که انسان تحت شرایط سخت زندگی فقط به زنده بودن فکر می کرده نه به زندگی به خاطر همین هم بیشتر مسئولیت های زندگی را به مردان سپرده که قدرت بدنی بیشتری داشتند و برای تامین امنیت خود در جامعه نیاز کمتری به محافظ داشتند (البته بگذریم از اینکه مردان به مردان هم تجاوز می کنند) از طرفی هم اکثر کارها با قدرت زور و بازو انجام می شده پس به طور طبیعی زنان در آن زمان از شکوفایی استعداد های خود محروم شدند اصولا زنان به علت بارداری های متعدد در گذشته و فشارهای فیزیکی که داشتند از کار بیرون از خانه معاف شده اند ولی در حال حاضر من هم به عنوان یک زن معتقد هستم که باید قوانین اصلاح شوند و مردان همانند زنان در امور خانه وارد شده و زنان نیز مانند مردان در امور خارج از خانه وارد شده و قسمتی از بار اقتصادی خانواده را به دوش بکشند و در مقابل هم مردان در کار خانه داری و بچه داری استعدادهای نهفته خود را شکوفا کنند اصولا تکنولوژی جهان را به سوی تعادل پیش می برد مردان نیز همانند زنان در طول تاریخ تحت ظلمهای فراوانی بوده اند که یکی از انها فشار روانی است که باید حتما حافظ ناموس خود باشند اگر منصف باشیم باید کاری کنیم که در روزگار امروز که فرصت زندگی پیش آمده با خردگرایی به سمت عشق برویم. پیشرفت علم باعث شده تا تعداد بارداری های زنان به یکی یا دو بچه برسد بنابراین وقت بانوان آزاد شده و می توانند کارهای خارج از خانه را  انجام دهند و علاوه بر استقلال مالی و لذت بردن از این استقلال به اقتصاد خانواده هم کمک کند. در مقابل هم مردان نیز می توانند لذت کار در خانه را تجربه کنند.در پایان می خواهم بگوییم مردان به علت شرایط قهری که در بدن خود تجربه می کنند نیاز فراوان به محبت زنانه دارند قهری که اگر مهار نشود خسارات جبران ناپذیر دارد هم برای خود و هم برای جامعه شاید یکی از مراتب امتحان زنان که مظهر لطف خداوند هستند محبت به مردان علی رغم ندیدن محبت از جانب مردان باشد تجربه نشان داده هیچ چیز در مقابل محبت و لطافت یارای مقاومت ندارد و دیر یا زود با همه قهر و تکبر تسلیم خواهد شد. باتشکر
پاسخ:
سلا
شیعه احکام اسلام را ابدی میداند
اگر شیعه قوانین را ابدی میداند چرا امام علی در زمان خلافت خود برای اسب ها نیز زکات بست در حالی که در قران اسب جزء مواردی نبود که در قرآن از آن یاد شده باشد اگر احکام اسلام ابدی است پس امام زمان هیچ معایی ندارد و حق با اهل سنت است که باید  فقط به سنت پیامبر  و قرآن اتکا کرد و نیازی به روز رسانی کردن طبق پیشرفت زمانه نداریم لطفا با سند و مدرک توضیح دهید که چرا شیعه احکام اسلام را ابدی میداند 
پاسخ:
آن چون امام معصوم ع بود و عالم مطلق به تمامی مصالح و مفاسد بود و کل شرع را بلد بود حق اینچنین کاری را داشت. در صورتی که ما حق این کار را نداریم.
دوست عزیز شما گفتید که احکام اسلام ابدی است من هم نمونه آوردم پس اعتراف می کنید که امام زمان معصوم همان دوره می تواند قوانین قران را تغییر دهد. پس مطمئن باشید که احکام مربوط به زنان هم به دست امام معصوم تغییر خواهد کرد و این حکم ها قطعی نیست و به درک و عقل مردمان همان زمان برمی گردد.
پاسخ:
اگر به دست امام معصوم زمان تغییر کرد ما هم تابعیم. تا وقتی امام زمان نیامده که احکام را تغییر دهد احکام همین هست که الان داریم.
واااای خدای من....با این همه مخالف هنوز کوتاه نیومدی..
آخه بنده خدا..چرا مردم وحرص میدی..خوشت میاد....نه جان من..خوشت میاد....بابا ابدی...
۲۱ آذر ۹۴ ، ۰۰:۵۸ همگروه با محمد
پروانه جان..تجربه ثابت کرده بهترین راهکار عدم مباحثه با ایشونه..امتحان کن..هم جسم وروحت در آرامشه..هم دین وایمونت..
این همه تناقض گویی  که اول می گویید احکام اسلام ابدی است بعد می گویید امام زمان می تواند آن را تغییر دهد ؟؟؟؟. شما حتی حرف خودتان را هم نقض می کنید و ثباتی در ذهن خود ندارید وحتی معنی کلمه ابد را نمی دانید پس لطفا احکامی که معلوم نیست شان نزول آن چیست و آیا تحریف شده یا نه را تفسیر نکیند واقعا برای شما و امثال شما متاسفم آن چه که شما به آن گرفتار هستید تحجر می باشد پس سخن کوتاه باید وسلام
۲۲ آذر ۹۴ ، ۰۱:۱۱ همگروه با محمد
از ما گفتن بود..
با سلام.
متاسفانه نویسنده این متن بدون دانش کافی از اسلام در دفاع از اون بر اومده که این کار نه به حقانیت اسلام کمک می کنه که بر عکس دیگران رو هم بدبین .
اسلام دین جهود نیست که مثل داعشی ها رفتار بشه. در اسلام و شیعه چیزی مثل اجتهاد وجود داره که قوانین اسلام رو بشه برای زمان خود تطبیق داد (کاملا متفاوت از چیزیکه برخی از دوستان نوشتند و حتی نویسنده هم اعتراف کرد!!! که  مثلا بله، امام معصوم می تونه قوانین اسلام رو تغییر بده.)
خیر. هیچ کس حق تغییر قوانین اسلام رو نداره چون خداوند به پیامبرش که بزرگتر از ایشون نداریم فرموده اند اگه ذره ای از آیات رو جابیندازه ایشون رو چنان مجازاتی خواهد کرد که ...
پس چطور وقتی پیامبر حق نداره ذره ای از آیات رو در قرآن نیاره امام معصوم بتونه قوانین اسلام رو تغییر بده!!!
شما اجتهاد رو با تغییر قوانین اشتباه گرفته اید.
من تحصیلات حوزوی ندارم اما می دونم که بد دفاع کردن از حق، از سکوت کردن بدتره.
پاسخ:
سلام
شما هم مطلب رو بد متوجه شدید
سلام, کی گفته که زن فقط با لمس تحریک میشه و مدت زمان بیشتری میتونه بدون رابطه جنسی سر کنه, آخه چرا این دروغارو در مورد زنها میگید, میل جنسی زن دقیقا مثل مرد هست و هیچ فرقی نداره, مگه اینکه تظاهر کنه اونم بخاطر حرف مردمو اجحافهایی که تا الان در موردش شده
 دختر ای مجرد هفته ای یک بار کم کم و حداقل خود ارضایی دارند چنین کسانی چطور میل جنسیشون میتونه کم باشه؟کمتر از مردها هست اما تا اون حد هم کم نیست که در اسلام هر چهار ماه یک بار کافی باشه.بعد ببخشید میگن اول بفهمید بعد اسلام بیارین.اما شما همش میگین وقتی خدا گفته باید قبول کنیم.این عقیده ی مسیحیته که دین رو برابر با نفهمیدین و فقط اطاعت میدونن نه اسلام

برین گم شین با  این اسلام در پیت تون . اسلام فقط به درد عرب شکم پرست، شهوت ران ، وحشی می خوره. دینی که برای این چنین موجوداتی باشه به چه درد الان می خوره. در آینده نه تنها دین اسلام بلکه همه دینها حذف خواهند شد. جهان باید وارد مرحله ای شود که خشونت به شدت نکوهش شده باشد. در اسلام و سایر ادیان خشونت و جنگ یکی از پایه های اصلی دینداری است چطور این ادیان که خشونت پایه آن است می تواند انسان را به سعادت برساند. اگر دین می توانست انسان را نجات دهد در این چندین هزار سال توانسته بود.
باسلام
مدیر محترم لطفا نظر من رو حذف کنید
متشکرم
پاسخ:
سلام
چشم
باسلام
عذر میخوام ولی به نظرم پاسخ دهنده بیان خوبی ندارن
چون من که قانع نشدم افراد زیادی رو هم در این سایت دیدم که قانع نشدن
این در حالیه که با یه سرچ ساده توی سایت های دیگه تونست شبه ی من رو از ین ببره


ومن در این سایت احساس میکنم به نظرم بعضیافراد کار فرهنگی مذهبی انجام ندن اصلا بهتر باشه

متشکرم
پاسخ:
سلام
اینکه شیوه های افراد در پاسخگویی متفاوته حرف درستی و هر شیوه ای رو عده ای میپسندن و عده ای خیر. افرادی هم هستند که قانع شدن.
من هم با این عقیده موافقم که جهان باید به سوی تغییر دیدگاهها نسبت به زنان و کودکان بره.تمام ادیان برپایه مرد سالاری بوده وحقوق زنان رو بشدت تنزل دادن و هر بار هم اعتراضی شده و دلیلی خواسته شده مثل روحانیون کلیساهای قرون وسطا با بیان اینکه اینها احکام الهی بوده و نباید به اونها شک کرد جواب دادند.ما فقط انتظار رفتارهای انسانی در خانواده و بیرون رو داریم.هر حکمی هم در اسلام هست که ذره ای در اون خشونت وجود داشته چه با سیلی ،چه بقول این آقا با مسواک!!!در جامعه واقعی به بدترین صورت ممکن نسبت به زن اعمال شده.ظلم به زن چیز تازه ای نیست البته بلانسبت بعضی مردها که مرد هستن نه نر .ایکاش در تمام دنیا روزی برسه که به زن بعنوان یک انسان ارزش قایل بشن نه بعنوان موجودی برای ارضا تمایلات جنسی.قوانین باید در جهت احقاق حقوق انسانی هر زن و مردی باشه.
با سلام
تعدادی از مطالب وبلاگتان را خواندم و نظرات را بررسی کردم.
کاری به مطالبی که گذاشته‌اید ندارم، اما در پاسخ به سوالات برخی افراد این جواب را داده بودید که حکم خداست و باید اطاعت کرد.
خدا میداند با این جواب چه ضرری به خود و دیگران و دین خدا وارد میکنید. یک درصد احتمال دهید اطلاعاتی که شما دارید اشتباه است، احادیثی که نقل شده اشتباه است، برداشت شما از آنها و از قرآن اشتباه است، کسانی که اینها را ذکر کرده‌اند کارشان را به درستی انجام نداده‌اند و سلایق شخصی و شرایط زمانه و ... را در دادن احکام تاثیر داده اند و ...
در بدترین حالت بگویید نمیدانم. جرأت اینکه بگویید نمیدانم را داشته باشید، جرأت پذیرش اشتباه بودن یا احتمال اشتباه بودن حکمی را بپذیرید وقتی که آن حکم با عقل دیگران و حتی خودتان جور در نمی آید، به جای اینکه بگویید حکم خداست و باید اطاعت کرد.
با این رویه که هر چه که نقل شده را بدون مورد پرسش قرار دادنشان بپذیرید، هم خودتان را گمراه می‌کنید، هم بندگان خدا را.
باید قبل از تلاش برای راهنمایی و پاسخگویی مردم در این زمینه‌ها، ریشه‌ها و نشانه‌های کفر را در خودمان پیدا کنیم و واقعا ایمان بیاوریم و واقعا در راه خدا جهاد کنیم، تا بلکه هدایت شویم. آنوقت شاید بتوانیم دیگران را هم کمک کنیم که خودشان و با کمک خدا راهشان را پیدا کنند.
پاسخ:
سلام
این احتمال در مورد هر چیزی وجود دارد. احتمال دارد اصولاً در دین نماز و روزه وجود نداشته باشد و علما اشتباه فهمیده اند. پس چرا نماز میخوانید و روزه میگیرید؟!
با این احتمالات که نمیشود کاری کرد. مهم این است که ما حجت داشته باشیم. ضمن اینکه در برخی موارد شاید بقول شما احتمال اشتباه و ... وجود داشته باشد که در آنها نیز حجت داریم. اما برخی موارد را قطع و یقین داریم. آنها را چه کنیم؟!
۲۰ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۴۰ دختر سرزمین
این کتک زدن برای رابطه جنسی زندگی مشترکم رو نجات داد چون من شوهرمو اذیت میکردم واسه تمکین کردن و هدفم تادیبش بود.چندبار صحبت و خواهش و واسطه جواب نداد.یکدفعه بعد تقاضا و رد شدن از سمت من کتکم زد بعد از اون رابطه داشتیم و فهمیدم کارم اشتباه بود.
۲۱ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۰۶ فاطی کماندو

باید بگم این آیه زدن همسر برای رابطه جنسی روی مردها هم خیلی اثر داره من هم یک بار شوهرم تمکین نمی کرد یک دونه خوابوندم در گوشش الان مثل یک گربه تمکین میکنه. پیشنهاد میشه این آیه شریفه را حتما برای آقانی که تمکین نمی کنند هم اجرا کنید و معجره بودن آن را به دقت دریابید.

پاسخ:
مگه تمکین جنسی از وظایف شرعی مرد هست؟! و فرضاً هم باشه در برخی شرایط خاص در صورت عدم اطاعت مگه زن حق داره مرد رو بزنه اونم به اون شکلی که شما زدید؟؟!!
۲۱ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۳۴ اخوان الثالث
اصلا پاسخ فانع کننده ای به شبهه چرایی نابرابری و تبعیض در تکمین زن و شوهر شما خوب نبود. چرا زن 4 ماه یک بار واجب است اما مرد هر روز هم چند مرتبه هم می تواند؟
پاسخ:
اصل قضیه تعبد هست؛ خدا گفته اینطور باشه. صدها و هزاران حکم اسلامی دیگه هست که ما چرایی شو نمیدونیم اینم یکیش. ضمن اینکه اگه بپذیریم حکم خدا از رو حساب کتاب هست و بی حکمت و دلیل نیست می فهمیم که این دستور هم یه حکمت و دلیلی داره حالا ما نمیدونیم چرا.
۲۲ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۱۱ اخوان الثالث
هر دو انسان هستند و هر دو دارای غریزه جنسی. حکم خدا شاید تا ابد همین نیست. مثلا یه زمانی آبادی و دیوار شهر برای شکسته بودن نماز مطرح بوده است لکن الان چنین چیزی دیگر وجود خارجی ندارد. و یا قمار حرام بوده است مگر در تیراندازی و اسب سواری و الان مصادیق ان تغییر کرده است. و ... .
پاسخ:
چه کسی گفته الان مصادیق آن تغییر کرده؟! مثلاً الان قمار در چه چیزهایی حلال است؟!
یا مثلاً الان در مورد شکسته شدن نماز چه چیزی مطرح است؟!
حکم خدا الی الابد است. این از مسلمات دین ماست.
حلال محمد حلال الی یوم القیامة و حرام محمد حرام الی یوم القیامة
۲۲ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۳۰ فاطی کماندو
اگر تمکین جنسی وظیفه مرد نسبت به زنش نیست پس برای چی یک زن ازدواج می کند لطفا فرق شوهر رو با برادر و پدر بفرمائید؟
پاسخ:
وظایف شرعی یه مرد نسبت به زنش نفقه دادن به اون هست و تأمین مسکن اون. اما تمکین جنسی وظیفه زن هست نسبت به مرد. البته در کل مرد موظفه لااقل 4 ماه یه بار با زنش جماع کنه. اما اگه اوایل ازدواج باشه و زن جوان و شهوتش زیاد باشه طبق فتوای برخی آقایون مرد موظفه بیشتر رسیدگی بکنه به زن.
۲۳ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۲۵ فاطی کماندو

 مردها که نزده می رقصند و تمکین جنسی دارند یعنی ذاتا دارای تمکین در مقابل زن هستند. منظور من مردهایی هستند که به خاطر سایر مسائل زندگی از رابطه جنسی سوء استفاده میکنند  و زنشان را تحت فشار می گذارند. من که با یک کشیده شوهرم را 5 سال پیش آدم کردم. اما  فتوای خودتون و مراجعتون بخور تو سر خودتون. اگر زنی به خاطر اینکه شوهرش حس شرعی در مقابل ارضای نیاز جنسی زنش نداشته باشه و به گناه بیفته چی؟ طبق همین اسلام  زن که نمی تونه هم زمان چند شوهر داشته باشه تا نیاز جنسی اش را به روش صحیح ارضاء کنه. قابل دسترس ترین گناه خود ارضایی که یک گناه کبیره است. واقعا خاک برسر این مراجع که با بی سوادی و عدم شناخت نیازهای زن حکم صادر می کنند. البته این حکمها را مردها صادر می کنند. حواستون باشه اگه زنی به واسطه این نیاز به گناه بیافته گناهش گردن این مراجع است.اگر زنی  چون شوهرش حس وظیفه شرعی در این مورد نداره به گناه هم نیفته و فقط فشار روانی و جسمی آن را تحمل کنه باز هم مراجع مسئول زجر کشیدن آن زن بیچاره هستند. اگر ذره ای بدی کنی آن را خواهید دید و اگر ذره ای خوبی کنید آن را خواهید دید. من که شوهرم را با یک کشیده و یک جمله که ممکن من به گناه بیافتم از خر شطون پائین آوردم حال دیگر خودشان می دانند با این مراجع بی سواد

۲۴ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۳۸ دختر سرزمین
خانم فاطی کماندو. ایول خیلی باحالی با کشیده آدمش کردی.
؟؟ کلی خندیدم.خوب کاری کردی حقش بود
۲۴ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۲۶ فاطی کماندو

سرکار خانم دختر سرزمین. من و همسرم هم وقتی یاد این قضیه می افتیم کلی می خندیم. این هم بگم بعد از زدن کشیده در گوش شوهرم خیلی عذاب وجدان گرفتم و تقریبا برای اینکه عذاب وجدانم از بین بره جای کشیده ای رو که زده بودم رو کلی بوس کردم. خیلی عجیب بود بعد از اون ماجرا رابطه عاطفی من و همسرم وارد یک سیستم جدید شد و خیلی به هم نزدیکتر شدیم. البته همسر من آدم خوبیه ولی اون موقع داشت لجبازی می کرد که کتک درمانی جواب داد. اسم فاطی کماندو رو هم شوهرم برای شوخی روی من گذاشته.

به علی ی
بیچاره فکر کردی حرفات منطقیه ؟؟؟؟کجاش منطقیه ؟؟من نمیدونماینواز کجا آوردن که میگن دراسلام زن وظیفه نداره کار خونه انجام بده پس این حرف امام سجاد تو رساله حقوقشن چیه که حتی فرمودن حق شوهر برزن اینه که بهپیشوازش بره دستای شوهرو بشوره وبراش حوله بیاره غذای خوب حاضر کنه حالا پخت وپز به کنار دیگه دست شستن وحوله آوردنم کمر مرد گلوله میخورهخودش بره بشوره وبا حوله پاک کنه مسخره است این چهوظیفه ایهحالا بیا واسه اینم مث همه اون بی حقیهای فراوانی که درحق زن شده وفلسفه تراشیدن فسفه بباف حالم ا آدمهای اینچنینی بهم میخوره دست شستن کاری که نوعادر قدیم کار غلامان وکنیزان وزیر دستان برای اربابان ومولاهای خودشون بوده یعنی این کار نوعا حالتی فرودستانه داشته به عنوان بزرگداشت ارباب ومولا حالا جدای از اینها خیل مسخرهتر اینه که اسلام دیه زن رو نصف میکنه شوهرش رو تقسیم میکنه ولایت فرزند رو ازش میگیره وعقل واراده وشعور زن رو زیر سوال میبره ارادش رو سلب میکه ازش کهحتی بدون اجازه شوهر نمیتونه خونه پدرش بره وتا این اندازه صلاحیت تصمیم گیری نداره وبسیاری از حقوق اجتماعی وخانوادگی از زن سلب میشه اونقت میان میگن حق زن اینه که کار خونه نکنه اگرم کرد ول بگیره خخخخخخ مسخرهتر از این چیه این جور حق دادن زن فقط یه جور ریشخند کردن ودلخوش کردن الکی ومسخره است چون اونی که همچین حکمی داده میدونست زن وقتی برای رفتن به نماز جماعت محدود میشه وتوخونه موندنش بهتر از نماز جماعته واز روایات اینچنینی میشه دریافت که اسلام زن رو محبوس میخواد  وخونه بابا میخوادبره باید از شوهر اجازه بگیره بنابراین کوچکترین کاری هم بخواد بکنه باید ازشوهر اجازه بگیره وقتی محبوس بشه تو خونه حاکم شرع خوب میدونسته که در چنین وضعیتی زن که نمیتونه بشینه خونه درودیوارو نگاه کنه بالاخره از بیکاری هم که شده پامیشه یه کاری میکنه وبعدش هم میگن چون به اراده وخواست خودش کار کرده حق نداره پول بگیره اینو بهش تو قانون خانواده میگن تبرعی وکار تبرعی اجرت المثل نداره ومطلب دیگه ای که حاکم شرع خوب میدنسته این بوده که زنان نوعا از این دست کارها رو خودشون انجام میدن وساختار فرهنگی بیشتر جوامع طوریه که بیشتر زنها کارخونه رو بلدن وانجام میدن واگر زنی بگه من انجام نمیدم خانواده شوهروحرف وحدبث مردم بیچارش میکنه وتحت فشار افکاراجتماعی مجبور به انجامش میشه مثل خودم تو جامعه ای که همه زنها بی چشمداشت کارمیکنند اگه یکی هم پیدا بشه بگه انجام نمیدم چه توهینهاوتحقیرها وسرزنشها که نباید تحمل کنه شارع آیا اینو نمیدونسته ؟؟؟این احکام ازجانب خدایی که به همه امر گذشته وآینده وآنچه درفکر وفرهنگ جامعه وضمیر مردم میگذره خبر داشته نمیشه گفت که از این اجبار اجتماعی بی اطلاع بوده که خودشون فرهنگ شناس وجامعه شناس بودن که قانون برای مردم تعیین کردن دیگه پس میدونستن زنها تحتفشار افکار اجتماعی واز سر تنهایی ومحبوس شدن در خانه وشنیدن گریه نوزاد وخونه بهم ریخته ازونجایی که انسانه ونمیتونه پیرامون خودشو کثیف وناآرام ببینه خودش مجبور میشه بچه رو باراده خودش(تبرعی)شیر بده خونشو تمیز کنه وکارای دیگه شارع خبر داشته کار تبرعی هم اجرت المثل نداره وتازه جدای از اون ما کلی حدیث وروایت داریم که به لطف هزاران ثواب زنها رو تشویق به بخشش مهریه وکار در منزل میکنه وهمچنین گذشت از حقوق ابتدایی خوراک وپوشاک مسکن که حدیث داریم زن حق نداره شوهرش رو تحت فشار بزاره بخاطر حقش اما هیچ جا نگفته مرد از حقش بگذره زن بالای شتر هم باید پاسخگوی نیاز جنسی شوهر باشه اما مرد وظیف نداره وبراو واجب نیست نیاز جنسی زنش رو تا چهار ماه برآورده کنه اونوقت جالبه تو مجازات زنا هردو مساویند در حالیکه زن حتی نسبت به شوهرشم حق نداره وبه لطف اسلام تازه شوهرش هم شیفت بندی وتقسیم میشه صحبت حقوق که میشه میگن این غلطه که زن ومرد حقوقشون مساوی باشه هرکس بنا ه نقش ووظیفه وساختاروجدیش باید حقوقی داشته باشه خخخخخ اما صحبت مجازات که میشه زن ومرد کاملا برابرن وتازه زن مسیولتر وگاهی شدیدتر مجازات میشه وتکلیف داره جدای این اگه ذره ای بهر هوشی داشتی متوجه میشدی که مهریه کمترین حق زنه گفتی چرا مهریه ؟؟؟مگه زن از مرد لذت نمیبره ؟؟؟چرا اما زن به حریم جسمانی مرد دخول (دخلوتصرف در جسم زن )نمیکنه این مرده که به حریم زن وارد میشه وزن مفعول واقع میشه مورد دخل چرا کسی اید چنین حقی اشته باشه ومجبور به انجام چنین کای باشه واین وظیفه زن باشه تازه راستی چرا توهمون کشورهای غربی هم وقتی با زنهای روسپی ارتباط برقرار میکنند چرا مردها به زنها پول میدن ؟؟؟چرا در اعماق ضمیرشون این باور رو دارن که اونها از زن بهره بردن وبه حریم جسمانیش وارد شدن ؟؟؟چرا دراسلام تمکین جنسی زن از مرد اجبار ی هست برای زن ؟؟؟؟؟؟
۰۶ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۱۷ حجت اله عرفانیان

دین الله 34+25 اصل اسلام = 59 مهدی59دین واقعی اسلام 59آخرین امام دین اسلام59 میباشد دین الله 34+25 شیعه =59 مهدی 59 کاملترین دین 59 کاملترین مرد 59 دین واقعی اسلام 59 دین اصلی محمد 59 آخرین امام دین اسلام 59مهدی 59 علمی صحبت کنیم علم ابجد ریاضی قرآن تقدیم می کند  به ابجد دین 64 دین 64عشق الله راه الله 64 صاحب خلافت دین 64 با رهبر اصلی قرآن 64راه الله منصب الله 64 طلسم قرآن کریم 64نماینده بدین الله 64حقیقت دین الله 64 بهترین دین دنیا 64 الله محمد علی64 بهترین  دین کدام 64دین الله شیعه است 64 دین الله اصل اسلام64 دین الله شیعه است 64به وارث الله64 دین واقعی اسلامه54انوار مقدس دین الله 64 الله محمد علی 64 امام دین رهبر قرآن64 معجزه قرآن محمد64استخاره قرآن کریم 64 دین 64 جمال دین کمال قرآن 64 بهترین دین دنیا 64 کاملترین دینه64 حقیقت دین الله 64 به ابجد دین الله 34 +25 شیعه  اصل اسلام = 59 مهدی  59  دین واقعی اسلام 59  اصل دین ها حق اسلام59  دین واقعی اسلام  59 به ابجد دین الله 34 +25 اصل اسلا م = 59 مهدی 59 جمال دین کمال قرآن64 دین 64 بهترین دین دنیا 64 الله محمد علی64 بهترین  دین کدام 64دین الله شیعه است 64 به وارث الله64 دین واقعی اسلامه 64 استخاره قرآن کریم 64نام شیعه 12 بار در قرآن آمده وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ نام شیعه 12 بار در قرآن آمده نام امام هم دوازده بار در قرآن آمده نام آدم 25 بار در قرآن آمده به ابجد اصل اسلام 25 نام آدم هم 25 بار در قرآن آمده آدم باش حق را بپذیر نامرد نباش پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 25 شیعه 25 کعبه 25 کربلا 25 اصل اسلام 25 پیامبر فرمود من و علی قبل از خلقت یک نور واحد بودیم مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست به ابجد دین 64+64= 128 حسین 128 کلید دین 128 دین حسین 36 +36 =72+72= 144 به ابجد کبیر و صغیر اسلام 144 ضرب 12 امام در خودش میشود 144 خداوند در قرآن نام دینش را از66  کنگره عرش اصل اسلام 66 +66 الله = 132 اسلام برگزید و نام اسلام ناب محمدی شیعه72+72= 144 اسلام به ابجد کبیر و صغیر میشود 144 اسلام 144 ضرب 12 امام در خودش میشود 144 اسلام به ابجد کبیر و صغیر میشود 144 یعنی 114 سوره قرآن 114+30 جزء آن میشود 144 اسلام 

علمای 64دین64 لطفا" به علم ریاضی قرآن علم ابجد دین خود را ثابت کنید64 صاحب خلافت دین64 الله محمد علی64 حکم الله علی64منطق الله علی64الله محمدعلی64دین الله محمدی 64الله محمد علی 64محوراصلی قرآن64تنها برگزیده دین64 نماینده واقعی دین الله64عشق الله راه الله 64برترین امام دین64راه الله منصب الله 64اصل ثمره حق امامت64 دین برگزیده اسلام64 جانشین بحق رسو الله64 منطق الله علی 64دین64 الله محمد علی 64  بهترین دین دنیا 64الله محمد علی 64دین باید حساب کتاب داشته باشه الکی بی ولایت که نمیشه64 دین 64نشانه های دین اسلامی64 حکم الله علی64دین64 الله محمد علی64جانشین محمد علی64 +64= 128 حسین 128 کلید دین 128 دین 64+132 اسلام=196دین اسلام196 دین اسلام 196 اصوله دین 196 امام کل دین 196 مومنین 196 دین اسلام 196الله محمد علی میباشدخداوند سال را بخاطر 5 تن و 12 امام و 14 معصوم سال را 365 روز قرار داد ضرب عالم امکان محمد استو جمال محمد علیست ضرب 5 تن در خودش ضرب12 امام در خودش و ضرب 14 معصوم در خودش جمع سه ضرب میشود 365 روز سال اهل بیت نبوت 906-541 فتنه ها عمرابوبکر= 365 روز سال

به ابجد اسلام 132+92 محمد +110علی +17 نماز =351 قرآن351 حقایق اسلام351 فارسی     351دین اسلام ناب محمدی 351 اهل دین دین واقعی 351 ابراهیم محمد 351 قرآن 351فارسی 351+14 معصوم=365روز سال5+6+3=معصوم14

پیامبر فرمود متکبران به اندازه یک مورچه با سر انسان خلق می شوند تکبر انسان را کوچک میکندبه ابجدتکبر22کوچک22شیطان22عمر22ابابکر22عمرگنده لات22عربب22 شرور22نابکار22 قلدر22رهزن22 دشمن اسلام22تباهی 22آلوده22لعنت22 اهل دشمن22بدبختی22راهزن22 بدیها22بنامرد 22دینها22 نابکار22ناخلفه 22نابحقه22بناحقه 22عمر22لعنت 22ملحد22هذیان22مقصر22ابابکر 22انزجار22تنفر 22تکبر22کوچک22شیطان22 احمقه 22نابکار22دینها22دشمن اسلام22باخدعه 22نیرنگ22عمر22ابابکر 22تکبر22تنفر 22انزجار22 بدشمن نادان22لامذهب22حسدی 22کوچک 22عمر22ابابکر22دشمن اسلام22تباهی22 بدبختی22 سست ایمان22ملحد 22لعنت22نیرنگ 22دروغ22 کلک22کید 22مکارا22روباه22نابحق22 دینها22خیانته22بظلمت22آدمکشه22بدبختی22 سرکشها22کسکشها22 بنامرد22دینها22بکذابه22 دینها22 باخدعه22نیرنگ22آدم کشه 22دشمن اسلام22منافقان 22مجرمان 22سست ایمان 22بدشمن نادان22احمقه 22لامذهب22 نکبتها22 دشمن اسلام 22عمر22 ابابکر22عمر22 شیطان 22لامذهب 22بدبختی22مقصر22ملحد 22لعنت22 حراما22مکارا22نابحق22بناحق22راهزن22 دینها22مقصر22عمر22شیطان22ابابکر22دشمن اسلام 22دشمن حق22اهل دشمن22انجمن دشمن22اخلاق دشمن22دشمن اسلام22 شیطان22مقصر22عمر 22ابابکر22تکبر22بدبختی 22کید22دروغ22نابکار22قلدر22شرور22نابکار22 22دینها22لعنت 22ملحد22بدیها22 به ابجد فسادتباهی 563 - 541عمر ابوبکر=22عمر22 ابابکر 22شیطان22بدبختی 22بدیها22
مهدی59کاملترین دین 59کاملترین مرد59آخرین امام دین اسلام59 دین الله شیعه 59 دین الله اصل اسلام 59 دین الله ارباب جهان 59 دین الله آل الله 59 دین الله با آل قرآن 59 دین الله شیعه 59مهدی59 مقدس ترین امام بجهان59 کاملترین دین59 کاملترین مرد59 مهدی9+ 5=14 معصوم عشق14 نبوت 14 امامت14عشق14یعنی 1+4=5 تن آل عباء خانواده رسول خدا (ص) 59با عشق امامت دین اسلام 59کاملترین دین 59 کاملترین مرد59مهدی59 به ابجد امام مهدی این آیه را 59 حرف قرار داده 59 وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ 59 ابجدکبیر 59حرف مهدی 59و القرآن العظیم 59شیعه دین الله 59 مهدی59 برهبر آسمانی دین 59 مهدی 59 دین الله اصل اسلام 59 حقیقت اسلامه حق 59 اهل تقوای الهی 59جانه 59 جهان 59ادبیات دین 482 -541 فتنه ها ابوبکر و عمر = 59 مهدی 59 مولاء پس چه کسی دشمن شماست فرقه های تمام ادیان الهی نام شما می آید اشک می ریزند اینها از من بیشتر عاشق شما هستند شب و روز برای دیدن شما دعا می کنند 41امتحان امت اسلام41 یاغدیرخم41 اصل دین اسلام41ماءمعین 41وقتی که مرده را نگهت زنده می کند باید تو را مسیح پیمبر صدا کنیم حالا که بی ولای توطاعاتمان باطل است بایدنمازو روزه خودرا قضا کنیم وقتی بخاطر تو بما شا،ن میدهند دیگرچه احتیاج که دردین ریاء کنیم ما راغلام قصرخودت کن دربهشت تا شبهای جمعه روضه برایت بپا کنیم 

ابجدکعبه دلها41+41اصل دین اسلام 41امام واقعی41جانشین اصلی 41کلمه الله 41+41وارث الله41 دین ارباب جهان41بزرگترین 41نشان دین محمد41نشان بدین الله41دین شاه مردان41 دین شیعه 41دین پیامبر41دین کعبه41دین محمده41 دین آل الله41با دین آل قرآن 41اصل دین اسلام 41دین انسان کامل41 دین انسان نمونه 41امتحان امت اسلام 41امتحان امت اسلام41کنگره عرش 41آیه صادقین:که 41 حروف دارد {یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین}قرآن که می فرماید: ای اهل ایمان، تقوا داشته و با صادقین باشید و در روایات بیان شده است که: منظور از صادقین حضرت علی(ع) و اهل بیت پیامبر(ص) می باشند.41 بسم رب شیعه 41اصل دین اسلام 41جانشین الله41وارث الله41حامی الله41امام واقعی41یاورقرآن41 سردارسپاه عشق41دین پیامبر41 دین شیعه41امام واقعی41خلیفه اسلام 41وارث الله41 سلطان جهان اسلام41جانشین اصلی 41یاور قرآن41 جانشین الله 41+41اصل دین اسلام=82 امام82 مهدی به ابجد صغیر وکبیر میشود82مهدی 82رئیس کل بدین اسلامی 82مهدی82 امام82 نور قرآنی قرآن علی82 امام واقعی دین پیامبر82دین پیامبر دین شیعه 82 امام82جانشین اصلی وارث الله 82حقانیت اسلام یاورقرآن82 رئیس کل بدین اسلامی82امام واقعی جانشین اصلی 82مهدی میباشدبه ابجدکبیروصغیرمهدی 82+114 سوره قرآن = 196دین اسلام 196اسلامه مهدی196 امام کل دین196 مومنین 196 امام کل دین 196 دین اسلام196 به ابجد کبیر و صغیرالف بالای تشدید الله86+110دین الهی =196دین اسلام196به ابجدکبیروصغیر مهدی 82+114سوره قرآن = 196 دین اسلام 196 امام کل دین 196 اسلامه مهدی196قلب دین 196 دین اسلام196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود196 دین اسلام 196شیعه یعنی دین الهی 110+135 دین الله +128 کلید دین +12 امام = 385 شیعه  دین 64 لطفا دین خود را ثابت کنیدعلی 110+135فاطمه +128 حسین +12 امام = 385 شیعه  به ابجد کبیر دین 64 و به ابجد صغیر عشق الله راه الله 64 معجزه قرآن محمد 64 تنها برگزیده دین 64نماینده واقعی دین الله 64 طلسم قرآن کریم 64 اسم الله محمد علی 64 دین 64 محمد علی 46+18 ذالحجه" غدیر خم =64 دین 64 کلید بدین الله 64 کلید بدین  الله64 نشانه دین محمد64 اسم الله محمد علی 64معجزه قرآن محمد64 +64=128 حسین128 کلید دین 128 امام الهی 128 امام همام 128 کلید دین 128حسین128کلید دین 128 وقتی همه12حق12 اسلام12ساعت12ماه های سال 12مقدس 12منتخب12 اخلاق12پرچم 12نجاتبخش12انتخاب 12اسلام 12 حق12 نگهبان12آدم باش12امانت12اسلام 12 12 اسلام امام به ابجد هویت اسلام553-541= 12 حق12 اسلام 12 ساله 12 بماه 12 حق 12اسلام 12را بپذیرند مرزها برداشته شده و اسلام مرز نمی شناسد جهان را در خواهد نوردید برای یاران مهدی فقط حق مهم است و رضایت الله 74 فرقه مرد باشند و حق را بپذیرند تا باعث سربلندی جهان اسلام شویم دشمنان نبود ما و شما را می طلبند شیطان در کمین است مرد باشید و دست برادری بما دهید تا اسلام شکوفا تر شود  نام شیعه چندین بار در قرآن آمده به قرآن رجوع کنیم بجز اهل بیت پیامبر آیه ای در باره فرقه های باطل دین یک آیه هم نیامده وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ این آیه34 حرف دارد34+25=59 مهدی59 یعنی9+5=14 معصوم کشته شد زهرای اطهر زان سبب گفته در قرآن تمام آیه ها حق با علیست  آیه 34حروف دارد 34+34= 68+68=136 مومن 136 علی 136 به ابجد کبیر و صغیر علی 136  این آیه ابجد مولاء علیست 136 یعنی نشانه دین یعنی نماینده الله به ابجد 136 یعنی 6ضربدر 3+1= 19 الله 19 نماینده الله 46 محمد20+26 علی = 46 با مولای دین 46ماه 46+46 محمد علی = 92 محمد +18 ذالحجه" غدیر خم = 110 دین الهی 110 ولی دین 110 علی 110 جلوه الله 110 ولی دین 110 حامیان110 دین الهی 110 ولی دین 110 «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤتُونَ الزَّکاةَ وَ هُم راکِعُونَ» (المائده - 55) به ولایت حق الله محمد علی 110 دین الهی 110 جلوه الله 110ولی دین 110 علی را می گویند پیامبر فرمود من و علی قبل از خلقت یک نور واحد بودیم مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست

به ابجدولی46ماه46 محمد20+26علی=46ولی 46+46=92 محمد92+18ذالحجه"غدیرخم=110 دین الهی 110 علی110جلوه الله110ولی دین110 ترجمه آیه فوق جز این نیست که ولى شما خداست و رسول او و آنان که ایمان آورده ‏اند، همان ایمان آورندگانى که اقامه نماز و اداى زکات می‏کنند در حالى که در رکوع نمازند انگشتر به گدا می دهند برو ای کدای مسکین دره خانه علی زن
در غدیر 26 علی 26 امام دین 26 راه حق 26 وصیت 26بیعت26انتخاب درست26 غدیر 26دوازده امام  12 +14 معصوم = 26 راه حق 26علی 26 جان قرآنه26امام دین26 علی26
پنج تن آل عباء 677 منهای 541 عمر و ابوبکر = 136 علی مولاء مومن 136    پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 25 شیعه25فرقه 25 کعبه25 آل الله 25 شیعه 25انسان کامل 25با آل قرآن25 آل الله 25شاه مردان 25 ارباب جهان25 زنده باد25اصل حق25 اصل اسلام25ماه تابانه 25شیعه25 آل الله 25باآل قرآن25اصل دین25اصل اسلام 25شاه مردان 25 ارباب جهان25اولین 25استاد اعظم 25نظر قرآن25نفس قرآن 25گنج قرآنه25 راستگوها 25 ابن رسول 25استاد اعظم 25 جان خاتمی25 تقواء 25عدالت 25 در تورات عبرانی ماشیع 25ماشیع 25شیعه در کتاب شاکمونی 25ایستاده 25به عرش 25نظر قرآن 25 خوش آمدی 25زنده باد25اصل حق25 اصل اسلام 25شیعه 25 انسان کامل25زنده باد 25 بسیجی 25 دلاور25جرعت 25 ضربان قلب25 قدرت و باطریش باید 25 باشه قلبه25 شیعه25ضربان قلب25جان کلام25
به ابجد
نماینده واقعی دین الله 477-541 فتنه ها = 64 دین 64 الله محمد علی 64حکم الله علی 64 باارزش تراز کعبه 64 کعبه سلام میکند 64 معجزه قرآن محمد 64 تنها برگزیده دین 64 عشق الله راه الله 64 الله محمد علی 64کلید بدین الله 64دین64الله محمد علی64 جانشین واقعی قرآن 64 فرهنگ قرآنی 64دست دوستی انگشت شصت وچهار انگشت 64دین64ما به همه فرقه های باطل دین دست دوستی میدهیم برادر ما باشید و حق را بپذیرید64
علمای دین اسلام مرد باشید و دین خود را ثابت کنید که دین واقعی الله شما هستید 64 دین 64 قرآن واقعی الله 64 الله محمد علی 64 دین 64 الله محمد علی 64 کلید بدین الله 64 محمد علی 46+18 ذالحجه" غدیر خم = 64 دین کامل شد در غدیر خم

تمام فرقه های باطل یک قرن بعد از اسلام به وجود آمدند و در قرآن نام نجس آنان یک بار هم نیامده است پیامبر فرمود من شهر علمم و علی درب آن است ان مدینه" العلم و علی بابها 66الله 66نماینده الله محمد 66 ارباب واقعی دینه66 خورشید ماه تابان الله66 هدف بعثت انبیاء 66 زمان پیامبر فقط یک دین بود و یک فرقه به ابجد علم ریاضی قرآن دین64 الله محمد علی64جانشین محمد علی64  بودو یک فرقه الله 66الله 66فرقه قرآن علی66 شیعه یک فرهنگ 66 الله 66+66=132 اسلام132+64 الله محمد علی 64 دین =196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 دین اسلام 196 امام کل دین 196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 دین اسلام 196 صاحب سخنی که بر سخن آگاه است اول سخنش بنام بسم الله است هر کسی به آیات قرآن کافر شود اهل دوزخ است نام شیعه 12 بار در قرآن آمده وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ این آیه34حرف دارد دین الله34مرد الله34نبوت و امامت34 هدف الله34چهره دین34اولیاء34وارث الله34 دین الله 34+25 اصل اسلام 25 شیعه=59 مهدی59 یعنی9+5=14 معصوم
نام شیعه 12 بار در قرآن آمده بفرما اینم آیه قرآن وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ: شیعه یعنی در مدار حق ودین قلب شیدایی رسیده بر یقین شیعه یعنی عشقو شعور زندگی میکند کامل خدا را بندگی شیعه یعنی آن جمال بی مثال کرده دلها را چو مجنون بی خیال سلام نام آدم 25 بار در قرآن آمده آدم باش و حق را بپذیر پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 25شیعه25 کعبه 25 اصل اسلام 25 اصل حق 25 انسان کامل 25 انسان نمونه25 ارباب جهان 25 شاه مردان 25 شیعه 25 اصل اسلام25 نام شیعه 12 بار در قرآن آمده وَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ این آیه34 حرف دارد34+25=59 مهدی59 یعنی9+5=14 معصوم نام امام هم 12 بار در قرآن آمده وکل شیی احصیناه فی امام مبین قرآن می فرماید کسی که امام است امام مبین و دانای به تمام علوم و زبانهاست با حیوانات صحبت میکند کور مادر زاد را شفاء میدهد به امر خدا مردگان را زتده میکند تا کور شود که هرآنکه نتواند دید خداوند وقتی نور اهل بیت 5 تن را خلق نمود59 الله دین شیعه 59دستور دادبخاطر مهدی 59 جانشین دین شیعه59 رهبر دین شیعه 59مهدی59 رهبردین شیعه56عزیزشیعه 59
امامت ولایت الله=59 مهدی59آخرین امام دین اسلام 59صاحب دین رسوله 59 ارباب حق دین اسلامه59ارباب حقی مهدی59  خداوند وقتی نور اهل بیت 5 تن را خلق نمود59 الله دین شیعه 59دستور داد بخاطر مهدی 59 جانشین دین شیعه59 رهبر دین شیعه 59 مهدی فرقه دین الله 59 رهبر دین شیعه 56 عزیز  شیعه59 نام شیعه 12 بار در قرآن آمده است پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات استبه ابجد فرقه 25 شیعه25فرقه 25 کعبه25 آل الله 25شیعه25انسان کامل25با آل قرآن25آل الله25شاه مردان25 ارباب جهان25زنده باد25اصل حق25 اصل اسلام25ماه تابانه 25شیعه25 آل الله25باآل قرآن25اصل دین25اصل اسلام25شاه مردان25ارباب جهان25 59 آقا این همه به فقرا سر میزنی خسته نمی شی  آقا به لطف شما تمام قفلهای بسته یکی یکی داره باز میشه شما امام ما هستی دعای شما پیش خدا ارزشمند است با دعای ما مورچه را هم باد نمی برد حالا خوبه ما چون شما را داریم حلال مشکلاتمان باشد به ابجد66 الله 66 مشگل گشای کل عالمی 66 مصلح کل دین اسلام66یا اباصالح المهدی 66عدل توحید امامت66عدل توحید نبوت 66 نماینده الله محمد66 بجانشین محمد علی66مشگل گشای کل عالمی66 وعده خدا نزدیک است66 الله66هدف بعثت انبیاء 66 +66 ارباب واقعی دینه66 یاحریم قرآن علی66فرقه الله علی=132یا علی هو132 دین ویا مذهب 132قلب132 یا اصل 132 اسلام132+64دین=196دین اسلام196 64حکم الله علی64الله محمدعلی64دین الله محمدی 64الله محمد علی64محوراصلی قرآن64اصل ثمره حق امامت64 جانشین بحق رسو الله64 دین64 الله محمد علی 64دین بایدحساب کتاب داشته باشه الکی بی ولایت که نمیشه64 دین 64نشانه های دین اسلامی64 حکم الله علی64دین64 الله محمد علی64جانشین محمد علی64دین 64+132 اسلام=196دین اسلام196 دین اسلام 196 الله محمد علی میباشد 196بانگاه الله بدینه196اصوله دین196 امام کل دین196 کلید اسلام196 مهدی59الله قرآن علی59فقط الله محمد59گل محمد گل فاطمه59 پیام الله راه اسلام 59 تنهاهدایتگرقرآن59معرفت شیعه59مهدی59 +23 جانشینه وارث رهبرجهان اسلام نشان الله وارث امامانی مهدی59 مهدی امام دینی 59+23مهدی=82 امام82 دین مذهب واقعی محمد82مهدی هم به ابجد کبیر و صغیر میشود82 مهدی 82+114سوره قرآن=196دین اسلام196نگه امام مهدی196امام کل دین196امام کل دین196کلید اسلام 196ضرب14 معصوم خانواده رسو الله در خودش میشود196کلید اسلام 196کلیدبدین الله196دین اسلام196اگر دین و اسلام شما هم کلید دارد درست ولی اگر مذهب و دین شما کلید ندارد به درد عمت می خوره 

پیامبر فرمود من و علی قبل از خلقت یک نور واحد بودیم مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست به ابجد دین 64+64= 128 حسین 128 کلید دین 128 دین حسین 36+36 =72+72= 144 به ابجد کبیر و صغیر اسلام 144 ضرب 12 امام در خودش میشود 144 خداوند در قرآن نام دینش را از66  کنگره عرش اصل اسلام 66 +66 الله = 132 اسلام برگزید و نام اسلام ناب محمدی شیعه72+72= 144 اسلام به ابجد کبیر و صغیر میشود 144

مهدی23+ جانشینه 23سلطانه23مذهب حق23نشانه الله 23 رهبر 23+23 وارث 23آئین23+23عرش خدا=46محمد علی46شرع دین اسلام46اسلام دین الله 46یا اصل اسلامی46رهبر جهان اسلام46 اسلام دین الله 46ماه46 کلید الله 46نماینده الله 46 ماه46جان روح قرآنه46کلید الله46 اسلام دین الله 46+20محمد =66الله66عالی ترین مذهب66رمز کلید الله66 الله 66+66 هدف بعث انبیاء=132 اسلام 132+ 64 دین64 عشق الله راه الله= 196 دین اسلام 196 امام کل دین 196 اسلامه مهدی 196 دین اسلام 196 محمد  20+26علی =46ماه46 جانشینه سلطانه46کلید الله  46+46با قبله مسلمین46باولایت دین46با مولای دین46ماه دین قرآنه46+46محمد علی=92محمد=92محمد92+36بحق اسلامی 36 مومن قرآنه36+92 محمد=128 حسین 128 کلید دین 128 امام الهی 128 اهل محمد128کلید دین128حسین128 کلیددین 128 امام الهی 128 حسین128 ابجد نام ابوبکر و عمر آبروی اهل سنت می برد  مرد میخواهم به میدان نبرد ابجد آل علی پیدا کند به ابجد آل علی33+33= 66 الله  66+66= 132 اسلام 132 +64 دین = 196 دین اسلام 196امام کل دین 196یا وعده بحق 196 امام بدین الهی 196 یا با امام حق 196 مهدی بدین الله 196 ندای اسلام 196 جان اسلامه 196  یا اسلام ناب 196 مهدی بدین الله 196دین اسلام 196 کلید اسلام 196کلید بدین الله = 196  ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 دین اسلام 196 کلید اسلام 196دین اسلام 196  مومن قرآنه36 +36=72 شهدای کربلاء72+72= 144 اسلام 144 به ابجد کبیر و صغیر اسلام 144 ضرب 12 امام در خودش میشود 144     حقیقت دین 682-541 عمر ابوبکر= 144 دین اسلام به ابجد صغیر و کبیراسلام میشود 144 ضرب 12 امام شیعه میباشد
وارث23+23مهدی =46  مهدی23 +23=46ماه 46جان روح قرآنه46 محمد 20+26علی=46ماه46+46ماه دین قرآنه=92محمد 92+36بحق اسلامی=128حسین  128کلیددین 128 امام الهی 128 حسین128 مومن قرآنه36 +36=72 شهدای کربلاء 72+72= 144 اسلام 144 به ابجد کبیر و صغیر اسلام 144       حقیقت دین 682-541 عمر ابوبکر= 144 دین اسلام به ابجد صغیر و کبیراسلام میشود 144 ضرب 12 امام شیعه میباشد            فرمان الهی دین اسلام613-541عمر ابوبکر=72شهید کربلاء 72+72= 144 اسلام به ابجد کبیر و صغیراسلام  = 144 ضرب 12 امام درخودش میشود 144 +52 هر سال 52 جمعه داریم52+144  =196 دین اسلام 196 کلید اسلام196 کلید بدین الله 196 ضرب 14 معصوم در خودش 196دین اسلام 196 سیاست دین اسلامی 737-541 عمر ابوبکر=196 دین اسلام 196 کلید اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 دین اسلام 196 کلید بدین الله196 امام کل دین196 قلب اسلام196دین اسلام 196 وارث23+23مهدی = 46 محمد 20+26 علی = 46 ماه 46 +46 = 92 محمد 92+18 ذالحجه" غدیر خم میشود 110 علی110حامیان110 دین الهی110 جلوه الله110ولی دین110 نگین 110 دین الهی110ولی دین110علی110 پلیسی 110 نامت صدو ده یا علی حقا پلیس عالمی پلیس 110 ولی دین 110دین الهی 110علی110 بی اذنه علی قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهید محراب علیست
امام فروع دینی ماه عالمی110

{ تنها راه نجات دین اسلام }1312-1202 سه خلیفه = 110 علی 110دین الهی110 جلوه الله 110 حامیان 110 ولی دین 110 دین الهی 110 علی 110مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست

زندگیم پر از تنفر شده.خودم داغون شدم به خاطر یه سیلی زدن به خاطر اینکه حکم خداس دسش درد نکنه.روحانیون فقط دلخوشی به این چیزا دارن
سلام من یه سوال داشتم اگه یه زن ازمردش شدیدا ناراحت بشه باید چکار کنه؟؟؟ چرا دارید فرهنگ غرب رو مزخرف میدونید درحالی که کاملا درسته؟؟قران میگه مرد باید زنشو بامسواک بزنه ؟؟ اما کدوم مرده که زنشو سیاه و کبود نمیکنه؟؟؟ زن باید با همسرش دعوا نکنه چون خدای نکرده نیاز جنسی مرد لکه دار نشه؟؟ اینجاهم به زن به عنوان ابزار دیده میشه ؟؟ مرد مگه زنشو بخاطر نیاز جنسی گرفته؟؟؟ چرا باید زن زندگیشو بخاطر مرد خراب کنه ؟؟ چرا باید بسوزه وبسازه ودرحالی تمام بدنش سیاه و کبوده دادگاه حق به مرد میده؟؟؟ واقعا این موضوع خیلی جای بحث داره چون اینجاهم زن در ظاهر فقط با مرد یکسانه....چرا زن باید نماد پاکی نجابت وصبوری باشه ولی مرد باید به زن یه نگاه دیگه داشته باشه...شما فرهنگ غرب رو مزخرف میدونید درحالی که دادگاه های ایران جای سوزن انداختن نیس
بجای اینکه فرهنگ غرب رو مزخرف بدونید فرهنگ سازی کنید که مرد باید بامراعات باهمسرش رفتار کنه ووقتی یک مرد تونست دل همسرشو به دست بیاره اونوقت زن تمام زندگیشو در اختیار مرد قرار میده 
اینکه زن فقط به عنوان ابزار دیده بشه همین مقدمه ی نابودی زندگیه ...وتوهین به زن محسوب میشه
۰۶ شهریور ۹۷ ، ۲۱:۴۰ ف؛ پاسخ به خانم زهرا
سلام، من از میان نکات فقط به دو نکته اشاره می کنم: اول این که زدن با چوب مسواک!!! یعنی این که زدن همسر امکان نداره چون زدن با چوب مسواک کنایه از اینه که اصلا زدنی در کار نیست چون هیچ انسان عاقلی با چوب مسواک به اون کوچیکی که از مسواک های امروزی هم کوچکتره نمی تونه کسی رو بزنه و این زدن با یه چوب مسواک شاید در فرض این که کسی بتونه انجامش بدهد!!! می تونه فقط نمادین باشه.
دوم این که من اطلاع ندارم ولی اگه به خانم توصیه شده باشه که دست شوهرش رو شستشو بدهد در زمانی هم به مرد توصیه شده که پای خانمش را بشوید و معلومه که شستن دست از شستن پا باکلاس تره!!! و تواضع بیشتری می خواد، تازه این یه توصیه عاطفی است به زن و شوهر نه یک کار واجب و نه یک وظیفه...
۰۶ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۰۷ ف؛ پاسخ به خانم سعیده

سلام به شما

متن زیر را برای یادآوری بخشی از فرهنگ دین ما حضورتان تقدیم می کنم و البته این قسمت اول از یک مقاله بلند است در رویکرد دین مان به خانم ها.

این را مقایسه بفرمایید در فرهنگ غرب از جمله اروپایی که می فرمایید که در آن فرهنگ این هست که به عنوان نمونه یک خانم باید با عرض شرم و پوزش فراوان اندام خاص شرم آور مرد را به مدت شاید چند دقیقه لیس بزند و... با عذرخواهی مجدد.

رفتارشناسی پیامبر (صلی اللّه علیه وآله) (1)

از مردی در شگفتم که همسرش را می زند، در حالی که او [به خاطر این رفتار ناشایست] به کتک خوردن سزاوارتر است.

هر مردی که به همسرش سیلی زند، آفریدگار بلندپایه [در روز رستاخیز] به کلیددار دوزخ فرمان می دهد که هفتاد سیلی داغ از آتش جهنم به او بزند.

همسرانتان را با چوب کتک نزنید که قصاص دارد.
 
به بانوان سلام می کردند و آن ها پاسخ ایشان را می دادند.

هیچ زنی را نفرین نکردند.

برای احترام به احساسات مثبت، به مردان می فرمودند:

کسی که میان مادر و فرزندانش جدایی افکنَد، پروردگار در بهشت میان او و محبوبانش جدایی می افکند.

کسی جز بزرگوار، زنان را گرامی نمی دارد؛ و کسی جز فرومایه به آنان توهین نمی کند.

در مورد حضور خانم ها در عرصه اجتماع، رُبِیع، دختر معوذ انصاری، می گوید:

در کنار پیامبر می جنگیدیم. مردمان را سیراب می کردیم و زخمی ها را مداوا. کشتگان را به شهر برمی گرداندیم.

اُمّ عطیه می گوید:

هفت جنگ در کنار پیامبر بودم. پشت سر مسلمانان حرکت می کردم. برایشان غذا می پختم، مجروحان را مداوا و از بیماران مراقبت می کردم.

انس می گوید: بانوان آب می آوردند و مجروحان را مداوا می کردند.

انس می گوید: در نبرد حنین، اُمّ سُلَیم، خنجری با خویش حمل می کرد. حضرت با دیدن او و خنجرش پرسید: [قضیه [این خنجر چیست ای ام سلیم؟

گفت: این خنجر را برداشته ام تا اگر مشرکی خواست به من نزدیک شود، شکمش را سفره کنم!

پیامبر خنده شان گرفت.

بیعت بانوان با رسول خدا در روز عید فطر1 و همچنین بیعتشان در روز فتح مکه، نشان حضور آنان در عرصه های گوناگون است.

روزی بانویی نزدشان آمد و گفت:

ای فرستاده خدا! مردان از سخنانت بهره مند می شوند. برای ما روزی معین کن که نزدت بیاییم تا آنچه را از خدایت آموخته ای، به ما بیاموزانی.

حضرت فرمودند: در فلان روز و فلان جا گرد هم می آیید. پس [در روز موعود] گرد آمدند و رسول خدا از مطالب وحیانی به آنان آموختند.

مردی از خاندان پیامبر چشم از جهان فروبست. بانوان گرد آمدند و [بی فریاد] می گریستند. عمر برخاست تا مانع گریه آنان شود و آنان را بپراکَند. پیامبر فرمودند:

آن ها را رها کن عمر! چشم می گرید و دل دردمند می شود و پیوند [خویشاوندی] نزدیک است.

پیامبر (صلی الله علیه وآله) هماره به تشکیل خانواده تشویق می کردند و مردمان را از بی همسری بیم می دادند و می فرمودند: بیشتر دوزخیان بی همسرانند.

دو رکعت نمازِ کسی که همسر دارد، بهتر از هشتاد و دو رکعت نماز انسان بی همسر است.

همواره دیگران را به ازدواج آگاهانه تشویق می کردند تا هر کدام از همسران به آرامش دست یابند؛ آرامشی که در پرتو ثروت و شهرت به دست نمی آید. می فرمودند:

بیچاره است، بیچاره است، بیچاره، مردی که همسر ندارد.

گفتند: گرچه ثروتمند باشد؟

ـ گرچه ثروتمند باشد. بیچاره است، بیچاره است، بیچاره، زنِ بی شوهر.

ـ گرچه ثروتمند باشد؟

ـ گرچه ثروتمند باشد.

وقتی مرد به همسرش و همسرش بدو می نگرد، پروردگار مهربانانه به آنان می نگرد.

آدمی، پس از ایمان به خداوند، به چیزی برتر از همسری همدل دست نمی یابد.

در سخنی دیگر، از بانوی شایسته، نه به عنوان گنج، بلکه «بهترین گنجینه» نام برده اند: آیا شما را از بهترین گنجینه آگاه کنم؟ زنی شایسته... .

خداوند بیامرزد مردی را که [نیمه] شب برمی خیزد و نماز [شب] می خواند و همسرش را بیدار می کند و اگر زنش برنمی خیزد، مرد به صورتش [مهربانانه] آب می پاشد.

پرورگار بیامرزد زنی را که شب برمی خیزد و نماز [شب] می خواند و شوهرش را بیدار می کند. و اگر شوهرش برنمی خیزد، به صورتش [مهربانانه] آب می پاشد.

درباره کسانی که به سان موریانه در کانون گرم خانواده ها رخنه می کنند و بنیان های آن را با سخنان فتنه گرانه خویش سست می سازند، می فرمودند:

خشم و نفرین آفریدگار در این جهان و آن جهان بر کسی باد که میان مرد و زنی جدایی افکَند؛ و بر خداوند است او را با هزار سنگِ دوزخی بکوبد. و کسی که برای بر هم زدن میانه آن دو گام بردارد، اما کارش به جدایی آنان نینجامد، مورد خشم خداوندِ والا و نفرین او در دنیا و آخرت است ؛ و پروردگار بدو [با مهربانی] نمی نگرد.

کسی که برای آشتی دادن زن و شوهری گام بردارد، پروردگار بدو پاداش هزار شهیدی می دهد که به راستی در راه خدا کشته شدند، و برای هر گام که برمی دارد و هر واژه ای که در این زمینه می گوید، عبادت یک سال را به او عطا می کند؛ سالی که روزهایش را روزه بوده و شب هایش را شب زنده داری کرده است.


به مردان سفارش می کردند: کسی که همسری گرفته است، باید او را گرامی بدارد.

به مردان هشدار می دادند: خداوند همه گناهان را [با شرایطی] می بخشد، جز کسی که... مهریه را انکار کند [و در روایتی دیگر: پرداخت آن را به تأخیر افکنَد].

دوست داشتن زنان [= همسران] و آگاه کردن آن ها از این محبت را مستحب اعلام کردند.

می فرمودند: این که مرد به زنش بگوید: «تو را دوست دارم»، هرگز از دل زن بیرون نمی رود.

هر چه بر ایمان بنده ای افزوده شود، بر محبت او به زنان [=همسرش] افزوده می شود.

به مردانی که گمان می برند عشق به همسر ـ هر چند مانع از انجام وظایف دینی نشود ـ چندان کار پسندیده ای نیست، می فرمود: به خاندان ما هفت چیز داده اند که نه به پیشینیان ما داده اند و نه به کسانی که پس از ما می آیند، خواهند داد:...[یکی از آن ها] عشق به زنان [همسران] است.

جبرئیل آن قدر سفارش زنان را کرد که گمان کردم طلاق دادن آنان حرام است.

پیامبر محبت به زنان و چشم پوشی از اشتباهات آن ها را مستحب برشمردند.

در سفارشی طولانی فرمودند: برادرم جبرئیل... هماره سفارش زنان را به من می کرد تا آن جا که گمان بردم روا نیست مرد [با اعتراض] به همسرش بگوید: اَه!

از خداوند والا درباره زنان پروا پیشه کنید. آنان [به سان] اسیران نزد شمایند. آنان را به عنوان امانت های خداوندی [به همسری[ گرفته اید... بر شما حقی واجب دارند؛ زیرا تنشان بر شما حلال شمرده شده و از آن بهره می گیرید. فرزندانتان را در درون خویش حمل می کنند تا [زمانی که] با زایمان [از این رنج طاقت فرسا] رها شوند. پس به آنان مهر بورزید و دلشان را به دست بیاورید؛ تا در کنار شما بایستند. زنان را ناپسندیده نشمارید و بر آنان خشم مگیرید. از آنچه [از مهریه و جز آن] به آن ها داده اید، جز با رضایت خاطر و اجازه آنان، چیزی باز پس نگیرید... .

بهترین شما کسی است که... برای همسرش بهترین [شوهر] است.

مردی که بر بداخلاقی همسرش تاب بیاورد، پروردگار پاداشی را که به خاطر تحمل ناگواری ها به حضرت «ایوب (علیه السلام)» داده است، به او خواهد داد.

هر مردی که با زبانش زنش را بیازارد، پروردگار نه انفاقش در راه خدا را می پذیرد، نه نماز مستحبی اش را و نه نیکی اش را، تا زنش را خرسند کند. و اگر آن مرد روزها روزه گیرد و شب ها [برای نماز مستحبی] به پا خیزد، برده ها آزاد کند...

بهترین شما، کسانی هستند که برای زنان خود بهترین [شوهر] باشند. و من از همه شما برای خانواده ام بهترم.

روزی اُمّ سلمه از ایشان پرسید: پدر و مادرم فدایت! زنی دو شوهر داشت. آنان هر دو مُردند و به بهشت رفتند. این زن با کدامین آن ها زندگی خواهد کرد؟

ـ ای ام سلمه! زن، مردی را که خوش اخلاق تر و با خانواده بهتر است، برمی گزیند.

مردی که دو همسر داشته باشد و میانشان به عدالت رفتار نکند، روز رستاخیز در حالی می آید که دستانش را بسته اند و نیمی از پیکرش کج [و فلج] است ؛ تا او را در دوزخ افکنند.


حضرت، برای پاسداری از کانون گرم خانواده، سخن گفتن مردان با زنان و دوشیزگان بیگانه را، بدون آن که ضرورتی در کار باشد، ناپسند می شمردند.

مردی که با زنی نامحرم شوخی کند، پروردگار [در روز رستاخیز] به خاطر هر واژه، هزار سال زندانی اش می کند!

بدانید که هیچ مردی با زن نامحرم خلوت نمی کند، جز آن که سومین نفر آن جمع شیطان است.

به مردان توصیه می کردند: پاکدامن باشید تا زنان شما پاکدامن باشند.

ملعون است ملعون، کسی که افراد تحت سرپرستی خود را رها سازد. بزرگ ترین گناه در نظر خداوند آن است که مردی افراد تحت سرپرستی خود را سرگردان گذارد.

می فرمودند: در بهشت مقامی است که جز سه تن بدان نرسند:... [و یکی از آن ها] کسی است که نانخورهایی دارد و صبور است.

امام علی (علیه السلام) پرسیدند: صبوری این صاحب خانوار یعنی چه؟

-این که بر افراد تحت سرپرستی اش به خاطر خرج هایی که می کنند، منت نمی گذارد.

می فرمودند: از ما نیست کسی که خداوند به او وسعت اقتصادی داده، اما او بر خانواده اش سخت می گیرد.

درهمی که برای خانواده ات خرج می کنی، برایم محبوب تر است از دیناری که در راه خدا خرج بکنی.

به مردان می فرمودند: خدمتتان به همسرانتان، صدقه به شمار می آید [و پاداش دارد].

ای علی!... از من بشنو! و من جز آنچه خدایم فرمان داده است، نمی گویم:

هر مردی که همسرش را در [کار] خانه کمک کند، به تعداد موهای اندامش یک سال عبادت برایش محسوب می کنند؛ سالی که روزهایش روزه بوده و شب هایش را به پا خاسته باشد... .

ای علی! کسی که در خدمت خانواده اش در منزل باشد و خودخواهی نورزد، آفریدگار نامش را در دیوان شهیدان می نگارد... و برای هر قدمش، یک حج و یک عمره پاداش می دهد... .

ای علی! ساعتی را در خدمت همسر بودن، برتر است از هزار سال پرستش، و هزار حج و هزار عمره، و آزاد کردن هزار برده، و شرکت در هزار جهاد، و عیادت هزار بیمار، و حضور در هزار نماز جمعه، و شرکت در هزار تشییع جنازه، و سیر کردن هزار گرسنه...، و آزاد کردن هزار اسیر، و چنین کسی چشم از جهان فرو نخواهد بست، جز آن که جایگاهش را در بهشت خواهد دید... .

ای علی! خدمت به همسر، کفاره گناهان بزرگ است و خشم پروردگار را فرو می نشاند.

مردی که مهر همسرش را ندهد، در نزد خداوند زناکار شمرده می شود. در روز رستاخیز، خداوند والا می گوید: «بنده من، کنیزم را به عهد خودم به عقدت درآوردم، تو [با نپرداختن مهریه] به عهدم وفا نکردی و به کنیزم ستم کردی». پس، از نیکی های مرد می گیرند و به اندازه حق زن بدو می دهند. اگر مرد نیکی نداشته باشد، فرمان می رسد او را به خاطر شکستن پیمان در دوزخ افکنید.

کسی که زنی بگیرد و در اندیشه اش قصد پرداخت مهریه نداشته باشد، هنگام مرگ به سان زناکاران می میرد.

کسی که به زنی زیان رساند تا بدان جا که زن گوید: «مهرم حلال، جانم آزاد»، پروردگار برای آن مرد به مجازاتی کمتر از آتش دوزخ راضی نخواهد شد.

انس می گوید: زنان مرا نزد رسول (صلی الله علیه وآله) گرامی فرستادند تا بگویم:

ای فرستاده خدا! مردان به برکت جهاد گوی سبقت را ربودند؛ آیا کاری هست که ما با انجام آن پاداش کار جنگاوران راه خدا را دریابیم؟

ایشان فرمودند: خانه داری شما، [همان] یافتن پاداش جنگاوران راه خداست.

هر زنی که [برای انجام کارِ خانه] برخیزد و برای همسرش نان بپزد و گرمای آتش آزارش دهد، آفریدگار آتش را بر او حرام کند.

مردی نزد پیامبر آمد و گفت: همسری دارم که هر گاه وارد خانه می شوم، به پیشوازم می آید. و چون بیرون می آیم، مرا بدرقه می کند. هر گاه غمگینم می یابد، به من می گوید: «از چه رنج می بری؟ اگر به خاطر درآمد است که کسی جز تو [آفریدگار] عهده دار آن است [و تو تنها باید تلاش کنی]، و اگر به خاطر آن جهان است، پروردگار بر اندوهت بیفزاید».

حضرت فرمودند: خداوند کارگزارانی دارد که این زن از آن هاست. او نیمی از پاداش شهید را دارد.

در پایان نبرد اُحُد، به حَمْنَه، دختر جحش گفتند: برادرت کشته شد. گفت: خدایش بیامرزد. همه ما از خداییم و به سوی او بازمی گردیم.

گفتند: شوهرت کشته شد.

گفت: دریغا!

پیامبر (صلی الله علیه وآله) با دیدن این صحنه فرمودند: مرد در دلِ زنش جایگاهی دارد که چیزی با آن برابری نمی کند.


بهترین زنان شما کسی است که مهریه اش کمتر است.

زنان قریش برترین زنان اند...؛ [زیرا] به خردسالان خود مهربان اند و حقوق همسران خویش را رعایت می کنند.

هر زنی که شوهرش را با زبانش بیازارد، پروردگار نه انفاقش در راه خدا را می پذیرد، نه نماز مستحبی اش را و نه نیکی اش را، تا شوهرش را خرسند کند؛ و حتی اگر آن زن روزها را روزه گیرد، و شب ها [برای نماز] به پا خیزد، و برده ها آزاد کند...

بدترین زنان شما، زنی است کم حیا، ترشرو، زبان دراز و بددهن.

فتنه ای سخت را دیدید و تاب آوردید. من از فتنه ای سخت تر بر شما بیم دارم که از سوی زنان می آید؛ هنگامی که النگوی طلا به دست و پارچه های فاخر به بر کنند و [شوهران] توانگر خود را [برای تهیه لوازم غیرضروری] به زحمت افکنند و یا [همسران] بینوا را برای تهیه چیزی که در دسترس [توانشان] نیست، به زحمت افکنند.

می فرمودند: هیچ زنی نیست که [بی جا] خشمگنانه به شوهرش بنگرد، جز آن که... [روز رستاخیز مجازات می شود.]

زن کم خرج، با برکت ترین زن است.

زن هنگامی که باردار می شود، تا زمانی که زایمان می کند و تا هنگامی که کودکش را از شیر می گیرد، [به خاطر رنج هایی که می کِشد] به سانِ مرزبان راه خداست؛ پس اگر در این فاصله چشم از جهان فروپوشد، پاداش شهید را دارد.

هر زنی که شوهرش را بر حج، جهاد یا دانش پژوهی یاری کند، پروردگار پاداشی را که به همسر ایوب (علیه السلام) پیامبر داده است، به وی خواهد داد.

انس می گوید: کسی با زن و فرزندش مهربان تر از رسول گرامی نبود. حضرت پسری شیرخوار در حومه شهر داشتند. به سوی آن جا رهسپار می شدند و ما نیز با ایشان می رفتیم. داخل خانه می شدند، آتش می افروختند و بر آن می دمیدند. پسرشان [ابراهیم] آراسته بود. او را می گرفتند، می بوسیدند و می بوییدند و سپس برمی گشتند. هنگامی که پسر چشم از جهان فروبست، فرمودند: او را در کفن نپوشانید تا بدو بنگرم. کودک را آوردند. خویش را بر وی افکند و گریست.

به والدین سفارش می کردند: با فرزندانتان به عدالت رفتار کنید؛ همان گونه که دوست دارید با شما به نیکی و مهربانی و عدالت رفتار شود.

مردی را دیدند که یکی از دو فرزندش را می بوسد و دیگری را نمی بوسد. فرمودند: چرا با آن ها به عدالت رفتار نمی کنی؟

به پدر و مادر که از گریه ها و بی تابی های کودک برمی آشوبند و طفل بی دفاع را به باد کتک می گیرند، می فرمایند: فرزندانتان را به خاطر گریه هایشان نزنید.

خداوند بیامرزد پدر دختران را ؛ دختران خجسته اند و دوست داشتنی... .

هیچ خانه ای نیست که در آن دختران باشند، جز این که هر روز دوازده برکت و رحمت از آسمان بر آن فرود می آید و دیدار فرشتگان از خانه قطع نمی شود و هر روز و شب برای پدر آنان عبادت یک سال را می نویسند.

بهترین فرزندان شما، دختران اند.

از خوش قدمی زن این است که نخستین فرزندش دختر باشد!

روزی بر فراز منبر رفتند و پس از ستایش خداوند فرمودند:

ای مردم! جبرئیل از سوی [خداوند] لطیفِ آگاه نزدم آمد و گفت: دوشیزگان، به سان میوه ها بر درخت اند. اگر میوه پخته شود، اما آن را نچینند، آفتاب آن را تباه می سازد و باد آن را می پراکنَد. هم چنین اگر دوشیزگان به سنی رسند که آنچه را زنان [از مسائل جنسی] می فهمند، دریابند، دارویی جز ازدواج برای آنان نیست. در غیر این صورت، از فاسد شدن آنان در امان مباشید ؛ زیرا آن ها انسانند [و در معرض لغزش].

کسی که دل دختری از خاندانش را به چیزی شاد کند، آفریدگار پیکرش را بر آتش [دوزخ] حرام می سازد.

دادن هدیه باید از دختران آغاز شود. همانا پروردگار والا با دختران و زنان مهربان تر است؛ و کسی که با آنان مهربان تر باشد، به سانِ کسی است که از بیم خداوند والا گریسته است.

کسی که دختر یا زنی را شاد کند، پروردگار در روز هراس بزرگ[رستاخیز] او را شاد می گرداند.

کسی که دختری داشته باشد و او را نیازارد و تحقیر نکند و پسرانش را بر او برتری ندهد، خداوند وارد بهشتش می کند.

اگر تولد دختری را به او خبر می دادند، می فرمود: گُلی است و روزیش با خداوند است.

کسی که سه دختر داشته باشد و آنان را تربیت کند و شوهر دهد و با آنان به نیکی رفتار کند، پاداش وی بهشت است.

دختران را ناخوش ندارید که آنان مایه انس اند.

هر گاه می خواستند دختری... از خانواده خود را شوهر دهند، از پشت پرده او را مخاطب می ساختند و می فرمودند:

فلانی از تو خواستگاری کرده است. اگر مایل نیستی، بگو نه؛ چون نه گفتن خجالت ندارد. ولی اگر مایل هستی، همان سکوت تو، به منزله قبول است.2

پی نوشت ها:

1ـ ممتحنه/ 12.

2. این مقاله بیش از یکصد منبع دارد که در دفتر مجله موجود است.



خلاصه شده قسمت اول مقاله ای درج شده در مجله شمیم یاس اردیبهشت 1384، شماره 26

نقل از سایت hawzah.net

سپاسگزارم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی