برهان

قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقین‏ /البقرة ۱۱۱
پنجشنبه, ۲ آذر ۱۳۹۱، ۰۱:۰۲ ب.ظ

بررسی حدیثی منسوب به امام حسین(ع) در مذمت ایرانیان

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ عَلَیْکَ مِنِّی سَلَامُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ وَ لَا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیَارَتِکَ السَّلَامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلِیِ‏  بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَیْن‏

اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِکَ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَةَ الَّتِی جَاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شَایَعَتْ وَ بَایَعَتْ وَ تَابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِیعا

در این پست می خواهیم به بررسی حدیثی بپردازیم که افراد ضد اسلام در فضای سایر و شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک زیاد روی آن مانور می دهند. این حدیث تصور می شود که در مذمت ایرانیان است. اما با بررسی دقیق تر متوجه می شوم که خیر اینطور نیست که افراد از روی غرض و مرض یا از روی جهل و نادانی به مباحث علوم حدیث و رجال و ادبیات عرب اینچنین تصوری کرده اند که دعا می کنیم حالت دوم باشد.

متنی که عموما در فضای وب روی آن تبلیغ می شود از کتاب «سفینة البحار» تألیف شیخ عباس قمی(ره) صاحب کتاب مفتایح الجنان است.

اصل متن بدین ترتیب است:

«ما از تبار قریش هستیم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما ایرانی ها هستند روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهترو بالاتر و هر ایرانی از دشمنان ما هم بدتر است. ایرانی ها را باید دستگیر کرد و به مدینه آورد ، زنانشان را به فروش رسانید و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت.»

یکی از تصاویری که در اینترنت آمده است تصویر زیر است:

اما نقد و بررسی حدیث مذکور:

1- این حدیث از کتاب «سفینة البحار» تألیف شیخ عباس قمی(ره) آورده شده است. این کتاب در واقع معجم موضوعی کتاب شریف «بحارالأنوار» تألیف علامه مجلسی(ره) است. پس ما به اصل کتاب یعنی «بحارالأنوار» رجوع می کنیم.

2- این حدیث که محدث قمی آن را در «سفینة البحار» در مادّة «عجم» آورده، در بحارالانوار علامه مجلسی(ره) جلد 64، ص 176 ـ کتاب الایمان والکفر، باب «اصناف الناس فی الایمان» حدیث 13 نقل شده و مرحوم علامه مجلسی آن را از کتاب «معانی الاخبار» شیخ صدوق(ره) ص 403 نقل کرده است.

3- در متن حدیث آمده «سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُول‏...» در اینجا طراح شبهه اینقدر سواد دینی و حدیثی نداشته و در نهایت جهالت خیال کرده چون لقب امام حسین(ع) اباعبدالله است پس این حدیث نیز از امام حسین(ع) است. در حالی که لقب امام صادق(ع) نیز اباعبدالله است و در متون حدیثی هر وقت حدیثی از اباعبدالله نقل شود؛ منظور امام صادق(ع) است نه امام حسین(ع). اگر حدیثی از امام حسین(ع) نقل شود اسم حسین(ع) در روایت می آید. البته این نکته هیچ تأثیری ندارد. چون ائمه(ع) کلهم نور واحد هستند و همگی معصوم هستند و اگر حدیثی را امام صادق(ع) فرموده باشند گو اینکه امام حسین(ع) فرمودند و بالعکس. اما تنها خواستیم جهالت و ناآگاهی طراح شبهه را نشان دهیم.

4- اصل متن حدیث بدین ترتیب است:

«مع، معانی الأخبار بِالْإِسْنَادِ الْمُتَقَدِّمِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ یُوسُفَ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ ضُرَیْسِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ نَحْنُ قُرَیْشٌ وَ شِیعَتُنَا الْعَرَبُ وَ عَدُوُّنَا الْعَجَم»(بحارالأنوار ج64 ص176)‏

در ابتدای این حدیث لفظ «مع» آمده. این یعنی اینکه علامه مجلسی(ره) دارد حدیث را از کتاب «معانی الأخبار» شیخ صدوق(ره) نقل می کند. بعد از این لفظ نیز نام کتاب آمده.

ترجمه حدیث نیز بدین ترتیب است: «ما(یعنی اهل بیت(ع)) قریش هستیم؛ شیعیان ما عرب هستند و دشمنان ما عجم»

علامه مجلسی(ره) در شرح این حدیث عبارتی دارد که در بحارالأنوار با عبارت «بیان» مشخص شده است. اصولا در کتاب بحارالأنوار هر وقت علامه(ره) بخواهد در مورد حدیثی توضیح دهد توضیح را با کلمه «بیان» شروع می کند.

اگر در تصویر نیز دقت شود پس از پایان روایت کلمه «بیان» آمده که طراح نادان شبهه خیال کرده این هم ادامه روایت است در صورتی که این توضیح علامه(ره) است در مورد روایت.

توضیح علامه(ره):

«بیان: و شیعتنا العرب أی العرب الممدوح من کان شیعتنا و إن کان عجما و العجم المذموم من کان عدونا و إن کان عربا.» یعنی «عرب خوب اگر هست ، از شیعیان ما  است گر چه عجم باشد و عجم بد هر که هست ، از دشمنان ما است گر چه عرب باشد.»

پس در واقع علامه مجلسی(ره) اینجا می خواسته بفرماید منظور از عرب در این روایت دوستان اهل بیت(ع) و معتقدین به ولایت ایشان است حتی اگر عجم و غیر عرب باشند و منظور از عجم دشمنان ایشان و منکرین ولایت ائمه(ع) هستند حتی اگر عرب باشند و فرموده اند که ملاک دوستی اهل بیت عرب بودن یا نبودن نیست بلکه ملاک اعتقاد داشتن به اصل ولایت ائمه است. پس طبق توضیح علامه مجلسی که خود او این حدیث رانقل کرده منظور از این حدیث این نیست که عجم ها به خاطر عرب نبودنشان دشمن ائمه هستند.

اما طراح نادان شبهه اولاً کلمه «بیان» را به عنوان ادامه روایت فرض کرده و ثانیاً این کلمه را به معنی «روشن است» ترجمه کرده.

5- در فرهنگ عرب به همه افراد غیر عرب گفته می شده «عجم» مثل خود ما ایرانی ها که به همه افراد غیر ایرانی می گوییم «خارجی» امامنظور ما فقط اعراب نیستند بلکه همه غیر ایرانی ها هستند به همین گونه در عرب هم کلمه عجم به معنی غیر عرب است در صورتی که اشکال کننده آن را به معنی «ایرانی» ترجمه کرده است!! که این غرض ورزی او را می رساند.

6- اما در باب ادامه متن که گفته:«ایرانی ها را باید دستگیر کرد...» اگر در متن عربی دقت کنیم می بینیم پس از توضیح علامه(ره) آمده است: «سوء رأی الثانی فی الاعاجم» که اینهم طراح شبهه در ترجمه خویش نیاورده. و این نیز به معنی «سوء رأی دومی(یعنی عمر بن خطاب) در مورد اعاجم(یعنی عجم ها)» و واضح است که ادامه عبارت در مورد نظر عمر بن خطاب می باشد و ربطی به حدیث یا توضیح علامه مجلسی(ره) ندارد.

7- ادامه متن عربی که در تصویر است بدین شرح است:

« سوء رأی الثانی فی الاعاجم لمّا ورد سَبیُّ الفُرسْ الی المدینة أرادَ الثّانی أنْ یبیعَ النّساء وأنْ یَجْعلَ الرّجالَ عبید العرب و عَزَم عَلی أنْ یَحْمِلَ العلیل والضّعیف والشّیخ الکبیر فی الطّواف»

اما در اینجا نیز طراح شبهه با غرض ورزی تمام ادامه متن شیخ عباس(ره) را نیاورده. کل متن به شرح زیر است:

«لمّا ورد سَبیُّ الفُرسْ الی المدینة أرادَ الثّانی أنْ یبیعَ النّساء وأنْ یَجْعلَ الرّجالَ عبید العرب و عَزَم عَلی أنْ یَحْمِلَ العلیل والضّعیف والشّیخ الکبیر فی الطّواف و حَوْلَ البیت علی ظهورهم، فقال امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): اِنّ النّبی (صلی‌الله علیه وآله وسلم) قال: اکرمُوا کریمَ قومٍ وإنْ خالفوکم وهؤلاء الفُرس حُکماءٌکرماء فقد ألْقوا إلینا السّلام ورَغَبوا فی الإسلام وقد إعتقتُ منهم لوجهِ الله حَقّی و حَقّ بنی هاشم ... الخ»

ترجمه:

«وقتی اسراء فارسی زبان (ایرانیان) را به مدینه آوردند، دوّمی (عمر بن الخطاب) خواست زنهای آنان را بفروشد و مردان آنها را غلام و بردة عرب قرار دهد و تصمیم گرفت افراد معلول و ناتوان و پیرمرد را در طواف و اطراف بیت الله الحرام، سوار بر پشت آنها (ایرانیانِ به بردگی گرفته شده) کند. امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیه‌السلام) فرمود: به راستی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: کریم هر قومی را احترام کرده، گرامی دارید هر چند با شما مخالف باشند، این در حالی است که ایرانیان مردانی حکیم و دانشمند و انسانهایی با شخصیت و با کرامت‌اند، آنها بر ما سلام کرده و درود فرستاده و میل به اسلام پیدا کرده‌اند. و من سهم غنیمت خودم و حق بنی‌هاشم از آنها را، برای خوشنودی خدا آزاد کردم!!»

حال دوستان قضاوت کنید کسی که با ایران و ایرانیان دشمن بوده ائمه(ع) بوده اند یا عمر و پیروانش؟!

ملاحظه می‌کنید: آنچه در نوشتة تایپ شده در مورد ایرانی‌ها به امام حسین(ع) نسبت داده شده! رأی و نظر عمر بن الخطاب است که خواسته زنهای آنها را بفروشد و مردان آنها را غلام و برده عرب قرار دهد! و امام امیرالمؤمنین(ع) با او مخالفت کرده و ایرانی‌ها را مردمانی دانشمند و حکیم و افرادی باکرامت و شخصیت می‌شمارد و آنها را شایسته احترام می‌انگارد.

و صاحب برگه چاپ شده، با غرض ایجاد بغض و کینه در ایرانیان نسبت به امام حسین(ع)، اولاً حدیث امام صادق(ع) را ـکه مقصود از آن را توضیح خواهیم دادـ به دروغ به امام حسین(ع) نسبت می‌دهد و ثانیاً رأی و اقدام عمر بن الخطاب را به عنوان تتمة سخن آن حضرت ترجمه می‌کند و روشن است که این اقدام، خیانت و دروغی آشکار است.

8- اما در مورد حدیث:

اولاً سند حدیث دارای اشکال است یعنی هر چند راوی اصلی حدیث، ضریس بن عبدالملک، از اصحاب امام صادق(ع) موثق شمرده شده است؛ اما در سند او عثمان بن جبلة قرار گرفته که مجهول است و همچنین سلمة بن الخطات در سند او هست که نجاشی متخصص فن رجال، می گوید: او در حدیث  ضعیف است.

در حالی که حدیث معتبر حدیثی است که تمام سلسلة روات آن، لااقل توثیق داشته باشند. در نتیجه از نظر علم رجال شناسی، حدیث جزو احادیث ضعیف به شمار می‌آید.

ثانیاً معنای حدیث زمانی روشن می‌شود که تحقیقی در معنای کلمة «عرب» و «عجم» در لغت داشته باشیم و با ملاحظه سایر سخنان ائمه(ع) در مورد عجم‌ و مخصوصاً ایرانی‌ها به مقصود آن حضرت در این حدیث، پی ببریم:

در لغت عرب از جملة معانی کلمة «عَرَب و عَرِب» عبارت است از: کسی که فصیح سخن بگوید، خالص باشد، صاف و یک دست باشد لکنت زبان نداشته باشد و مقصود دیگری را خوب فهمیده و به دیگران منتقل کند.

و معنای عجم و عجمی عبارت است از: غیر عرب، کسی که نتواند فصیح سخن بگوید چه عرب باشد چه غیر عرب، فرد کاملاً بی‌اطلاع و کسی که منکر حقیقتی شود و اعجم به کسی گویند که: لال، زبان بسته، گنگ یا بی‌عقل باشد.

با توجه به آنچه در کتب لغت دربارة معنای این دو واژه (عرب و عجم) ذکر گردید، مقصود امام صادق(ع) از حدیث فوق چنین می‌شود:

ما قریش هستیم، یعنی باشخصیّت‌ترین، فهمیده‌ترین، خالص‌ترین و خوش لهجه‌ترین مردم هستیم، چرا که قریش برترین نژاد در میان نژادهای مختلف عرب، و بنی‌هاشم برترینِ قریش و ائمه اطهار علیهم‌السلام برترین بنی‌هاشم بودند. سپس می‌فرماید:

شیعیان ما عرب، یعنی افراد صاف، خالص و بی‌غل و غش هستند، فصیح سخن گفته، مقصود ما اهل بیت علیهم‌السلام را خوب فهمیده و هنگام تفهیم به دیگران با بیانی فصیح و سخنی شیوا مقصود ما را به دیگران منتقل می‌کنند؛ خواه از نژاد عرب باشند یا عجم.

و دشمنان ما عجم، یعنی: افراد بی‌اطلاع از مبانی فکری ما اهل بیت و انسانهای بی‌عقلی هستند که حقایق را منکر شده، با ما که برای هدایت و سعادت بشر آمده‌ایم دشمنی کرده، مقصود ما را نمی‌فهمند و هنگام انتقال به دیگران، سخن ما را به راستی و درستی با لهجه‌ای فصیح و قابل فهم به مخاطبان خود، منتقل نمی‌کنند؛ خواه از نژاد عرب باشند یا عجم.

و این معنا برای سخن امام صادق(ع)، با آنچه در خارج اتفاق افتاده نیز مطابقت دارد. زیرا در عصر خود امامان (ع)، تمام کسانی که با آنها دشمنی کرده و عاقبت مسمومشان کردند و به شهادت رساندند، همگی انسانهای نفهم و بی‌شعور از نژاد عرب بودند که منکر مقام و شخصیت امامان علیهم‌السلام بودند. این در حالی است که هیچ یک از عجم‌، از جمله ایرانی‌ها در به شهادت رساندن آن بزرگواران دخالتی نداشتند. هم چنان که همة اعراب هم دشمن امامان نبودند. بلکه در میان نژادهای مختلف عرب شیعیان فراوانی بودند که دارای فهم و شعور و ادب و محبّت بوده و ارادت خود را به اشکال مختلف به آن بزرگواران اظهار می‌کردند. از سوی دیگر، در میان عجم‌ها چه ایرانی و چه غیر ایرانی، شیعیان مخلص، فهمیده و بی‌غلّ و غشی بوده و هستند که ارادت خویش را در تمام عرصه‌ها به امامان دوازده گانه شیعه اظهار می‌کردند و در رأس همه آنها سلمان فارسی است که قلّه ده درجة ایمان را فتح کرده و به بهترین و برترین محبت و معرفت و اطاعت نسبت به امام زمان خویش امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) و فرزندان معصومش (ع) دست یافت و افتخار بزرگی برای ایرانیان آفرید.

حدیث معروف «سلمان منا اهل البیت» گواه این مطلب است. در یکی از همین احادیث آمده:«قَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَأَخْبِرْنِی عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ قَالَ بَخْ بَخْ سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ مَنْ لَکُمْ بِمِثْلِ لُقْمَانَ الْحَکِیمِ عَلِمَ عِلْمَ الْأَوَّلِ وَ الْآخِرِ ـــــ گفت یا ولى حضرت قادر حنان مرا از حقیقت احوال سلمان رضى اللَّه عنه مخبر و مطلع گردان. امیر المؤمنین علیه سلام الملک الدیّان فرمود:که‏ بخ بخ‏ سلمان از اهل بیت ما است و کیست در میان شما مثل لقمان حکیم که عالم علم اولین و آخرین بود»(                       الإحتجاج على أهل اللجاج ج1 ص260)

این نص است بر آنکه لقمان این امت محمد علیه السلام سلمان فارسى رضى اللَّه عنه است و او عالم و مطلع بعلم اولین و آخرین است‏.

همچنین در قرآن کریم داریم:

«وَ إِنَّهُ لَتَنْزیلُ رَبِّ الْعالَمینَ (192) نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمینُ (193) عَلى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرینَ (194) بِلِسانٍ عَرَبِیٍّ مُبینٍ (195) وَ إِنَّهُ لَفی زُبُرِ الْأَوَّلینَ (196) أَ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ آیَةً أَنْ یَعْلَمَهُ عُلَماءُ بَنی إِسْرائیلَ (197) وَ لَوْ نَزَّلْناهُ عَلى بَعْضِ الْأَعْجَمینَ (198) فَقَرَأَهُ عَلَیْهِمْ ما کانُوا بِهِ مُؤْمِنینَ (199) کَذلِکَ سَلَکْناهُ فی قُلُوبِ الْمُجْرِمین ـــــ  این(قرآن) از سوى پروردگار جهانیان نازل شده است (192) روح الامین آن را نازل کرده است... (193)  بر قلب تو، تا از انذارکنندگان باشى (194)  آن را به زبان عربى آشکار(نازل کرد) (195) و آن در کتابهاى پیشینیان نیز آمده است (196 آیا همین نشانه براى آنها کافى نیست که علماى بنى اسرائیل بخوبى از آن آگاهند؟! (197)هر گاه ما آن را بر بعضى از عجم (غیر عربها) نازل مى‏کردیم... (198)  و او (آن عجم) آن را بر ایشان (اعراب) مى‏خواند، به آن ایمان نمى‏آورند  (199)  (آرى،) این گونه(با بیانى رسا) قرآن را در دلهاى مجرمان وارد مى‏کنیم»(سوره شعراء)

در تفسیر قمی ذیل آیه ی مذکور از امام صادق (ع) نقل نموده که:

«لَوْ نُزِّلَ الْقُرْآنُ عَلَى الْعَجَمِ مَا آمَنَتْ بِهِ الْعَرَبُ وَ قَدْ نُزِّلَ عَلَى الْعَرَبِ فَآمَنَتْ بِهِ الْعَجَمُ فَهَذِهِ فَضِیلَةُ الْعَجَم‏ ــــ اگر قرآن بر عجم نازل مى‏شد، عرب به آن ایمان نمى‏آورد ؛ حال آنکه به عرب نازل شده و عجم به آن ایمان آورده است و این فضیلت عجم مى‏باشد»(بحار الأنوار ، ج‏64، ص174)

و این حدیثی است که محدّث قمی آن را در کتاب سفینه البحار خود، قبل از آن حدیث، نقل کرده، حال چگونه ممکن است امام صادقی که اینگونه برای عجم از جمله ایرانیان، فضیلت قائل است، در حدیث بعد ایرانیان را دشمنان خود بشمارد؟!

تاریخ نیز گواه است که اسلام را عجمها شکوفا نمودند. لذا اگر به تاریخ علوم اسلامی نظر فرمایید خواهید یافت که حتّی بزرگترین علمای ادبیات عرب نیز ایرانیان بوده اند. کسانی چون زمخشری ، خلیل نحوی ، سیبویه و همه ایرانی بوده اند. حتّی بزرگان حدیث شیعه و سنّی نیز اکثراً ایرانی اند. لذا به جرأت می توان گفت که عربها اسلام را رها نمودند و عجمها آن را از جان و دل پذیرفته و در شکوفا نمودنش کوشیدند. خداوند متعال نیز در قرآن کریم خبر داده که روزی عربها اسلام را رها خواهد نمود و عجمها آن را پذیرا خواهند شد.

خداوند متعال می فرماید:

«... إِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لا یَکُونُوا أَمْثالَکُمْ  ــــ و هر گاه سرپیچى کنید، خداوند گروه دیگرى را جاى شما مى‏آورد پس آنها مانند شما نخواهند بود»(محمد:38)

و فرمود:

«فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ ما أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَیْکُمْ وَ یَسْتَخْلِفُ رَبِّی قَوْماً غَیْرَکُمْ وَ لا تَضُرُّونَهُ شَیْئاً إِنَّ رَبِّی عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ حَفیظٌ  ــــ پس اگر روى برگردانید، من رسالتى را که مأمور بودم به شما رساندم؛ و پروردگارم گروه دیگرى را جانشین شما مى‏کند؛ و شما کمترین ضررى به او نمى‏رسانید؛ پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چیز است »(هود:57)

ابوهریره ـ که خود از اعراب متعصّب و مخالف شیعه است ـ درباره ی آیه 38 محمّد (ص) نقل نموده که:

«أَنَّ نَاساً مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ ذَکَرَ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ وَ کَانَ سَلْمَانُ إِلَى جَنْبِ رَسُولِ اللَّهِ فَضَرَبَ ص یَدَهُ عَلَى فَخِذِ سَلْمَانَ فَقَالَ هَذَا وَ قَوْمُهُ وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَوْ کَانَ الْإِیمَانُ مَنُوطاً بِالثُّرَیَّا لَتَنَاوَلَهُ رِجَالٌ مِنْ فَارِس‏ ــــ چند تن از اصحاب رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله گفتند: یا رسول اللَّه کیانند آنان که خدا در قرآنش یاد کرده ؟ و سلمان در پهلوى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله بود و آن حضرت دست بر ران سلمان زده و فرمودند: این است و قومش. سوگند به آن که جانم به دست اوست، اگر ایمان آویزان به ستاره ی ثریا باشد مردانى از فارس به آن دست می یابند.»(بحار الأنوار ،ج‏64،ص168)

آیا ایرانیانی که اینگونه و تا این حد مورد تعریف و ستایش پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم قرار می‌گیرند، چگونه فرزند و وصیّ ششم او امام صادق (ع)(یا به تعبیر صاحب برگه منتشر شده امام حسین علیه السلام!) آنها را دشمنان خود می‌شمارد؟!

امام صادق (ع) نیز در تفسیر آیه ی مذکور فرمودند:

«قَدْ وَ اللَّهِ أَبْدَلَ بِهِمْ خَیْراً مِنْهُمُ الْمَوَالِیَ ــ به خدا سوگند ، به قطع و یقین خداوند به جای آنها (اعراب) قوم دیگری را آورده است ؛ که بهتر از اعرابند ؛ و انها موالی اند»(بحار الأنوار ،ج‏64،ص168)

اعراب ، ایرانیان را بعد از حمله ی عمر بن خطّاب به ایران ، موالی می گفتند. در نقلها نیز آمده که چون عمر بن خطّاب از طریق روایات می دانست که ایرانیان شیعیان علی بن ابی طالب (ع) خواهند شد ، لذا هنگام فتح ایران ، دستور کشتار آنها را صادر نمود. تواریخ اهل سنّت به تفصیل این جنایات را نوشته اند. لذا ایرانیان در زمان وی ایمان نیاوردند تا هنگام حکومت امیرمومنان (ع) فرارسید.

خداوند متعال فرمود:

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ  ـــــ اى کسانى که ایمان آورده‏اید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد، (به خدا زیانى نمى‏رساند) ؛ خداوند جمعیّتى را مى‏آورد که آنها را دوست دارد و آنان(نیز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند؛ آنها در راه خدا جهاد مى‏کنند، و از سرزنش هیچ ملامتگرى هراسى ندارند. این، فضل خداست که به هر کس بخواهد مى‏دهد؛ و وسعت دهنده ی علیم است.»(المائدة:54)

«عن رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ هَذِهِ الْآیَةِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرِینَ  قَالَ الْمَوَالِی ـــ مردی گوید: از امام صادق (ع) درباره ی آیه ی « فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرِینَ » سوالم نمودم. فرمودند: آنها موالی (عجمها) می باشند.»(بحار الأنوار ،ج‏64 ،ص181) 

طبق این روایت نیز خداوند متعال به هنگان نزول قرآن خبر داده که روزی ایرانیان مسلمان و تابع اهل بیت (ع) خواهند شد ؛ و از دین خدا حمایت خواهند نمود. حال ای اهل بینش انصاف دهید که چنین نشده؟! آنانکه قرآن به زبان آنهاست چه از اسلام فهمیده اند و مردم ما چه از آن آموخته اند؟   

«قَالَ رَجُلٌ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ النَّاسَ یَقُولُونَ مَنْ لَمْ یَکُنْ عَرَبِیّاً صَلْباً وَ مَوْلًى صَرِیحاً فَهُوَ سِفْلِیٌّ فَقَالَ وَ أَیُ‏ شَیْ‏ءٍ الْمَوْلَى الصَّرِیحُ فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ مَنْ مُلِکَ أَبَوَاهُ قَالَ وَ لِمَ قَالُوا هَذَا قَالَ لِقَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص مَوْلَى الْقَوْمِ مِنْ أَنْفُسِهِمْ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ أَ مَا بَلَغَکَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ أَنَا مَوْلَى مَنْ لَا مَوْلَى لَهُ أَنَا مَوْلَى کُلِّ مُسْلِمٍ عَرَبِیِّهَا وَ عَجَمِیِّهَا فَمَنْ وَالَى رَسُولَ اللَّهِ ص أَ لَیْسَ یَکُونُ مِنْ نَفْسِ رَسُولِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ أَیُّهُمَا أَشْرَفُ مَنْ کَانَ مِنْ نَفْسِ رَسُولِ اللَّهِ ص أَوْ مَنْ کَانَ مِنْ نَفْسِ أَعْرَابِیٍّ جِلْفٍ بَائِلٍ عَلَى عَقِبَیْهِ ثُمَّ قَالَ ع مَنْ دَخَلَ فِی الْإِسْلَامِ رَغْبَةً خَیْرٌ مِمَّنْ دَخَلَ رَهْبَةً وَ دَخَلَ الْمُنَافِقُونَ رَهْبَةً وَ الْمَوَالِی دَخَلُوا رَغْبَةً  ـــــــ مردى به امام صادق علیه السّلام گفت: مردم می گویند:هر که عربى اصل یا مولا و وابسته صریح نباشد سفلى (دون مایه) و زبون است. امام پرسیدند: وابسته ی صریح کدام است؟ و آن مرد گفت: آنکه پدر و مادرش مملوک (برده) بودند و او آزاد شده است. امام فرمودند: براى چه این را گویند؟ مرد گفت: براى اینکه رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرموده اند: مولا و آزاد کرده مردمى از خود آنهایند. امام فرمودند: سبحان اللَّه ! آیا نرسیده به تو که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: منم مولاى هر که مولا ندارد و منم مولاى هر مسلمان از عرب و عجم. پس آنکه مولا و وابسته ی رسول خداست آیا از خود رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نیست؟! و آنگاه فرمودند: کدامیک شریفترند؟ آنکه از خود رسول خداست یا آنکه از خود یک عرب جِلف است که بر پاشنه‏هاى خویش ادرار می کند؟! و آنگاه فرمودند: آنکه با میل قلبی مسلمان شده بهتر از آن کسی است که از ترس مسلمان شده ؛ و منافقان (اعراب منافق) از ترس مسلمان شدند و موالى (عجمها) از روی میل خود مسلمان گشتند.» (بحار الأنوار ، ج‏64، ص169)

امام رضا (ع) فرمودند:

«النَّاسُ ثَلَاثَةٌ عَرَبِیٌّ وَ مَوْلًى وَ عِلْجٌ فَأَمَّا الْعَرَبُ فَنَحْنُ وَ أَمَّا الْمَوْلَى فَمَنْ وَالانَا وَ أَمَّا الْعِلْجُ فَمَنْ تَبَرَّأَ مِنَّا وَ نَاصَبَنَا ـــــ مردم بر سه گروه هستند، عرب ، مردمان آزاده شده ، و راهزنان و اشرار. عرب ما هستیم ، و موالى و آزادشده‏ها دوستان ما هستند ، و ناصبیان و دشمنان ما هم اشرار مى‏باشند.» (بحار الأنوار، ج‏64،ص176)

امام صادق(ع) نیز فرمودند:

«نَحْنُ الْعَرَبُ وَ شِیعَتُنَا الْمَوَالِی وَ سَائِرُ النَّاسِ هَمَج‏ ــــ عرب ما باشیم، و شیعه ی ما موالى هستند ، و مردمان دیگر مگس دم باد هستند»(بحار الأنوار،ج‏64،ص181)

علاوه بر این امام صادق علیه‌السلام خلیفة آن خدایی است که همه بندگانش را با یک چشم نگریسته و گرامی‌ترین آنها را با تقواترین آنان می‌شمارد، آن جا که می‌فرماید:

«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرــــ اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفریدیم، و شما را ملّت ملّت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایى متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. بى‏تردید، خداوند داناى آگاه است.»(الحجرات:13)

چگونه ممکن است، امام صادقی که خلیفه چنین خدایی است تمام عرب را بی هیچ قید و شرطی شیعه خود بداند و تمام عجم را دشمن خود بداند؟!

بنابراین با توجه به موارد کاربرد کلمة (عرب و عجم) در لغت عرب و همچنین آیات و روایاتی که بخشی از آن از نظر خواننده گرامی گذشت، ظاهر حدیث یاد شده مقصود نیست بلکه مقصود امام علیه‌السلام از حدیثی که دستاویز صاحب برگه قرار گرفته است، همان است که در سطوری قبل از این، بدان اشاره شد.

از خداوند خواستاریم که همه ما را از شیعیان و عزاداران مخلص ابا عبدالله الحسین(ع) قرار دهد و روز به روز بر معرفت و محبت و اطاعت ما نسبت به آن امام پاک و معصوم بیافزاید.

و آنان که سعیشان بر قطع ارتباط شیعیان مخصوصاً ایرانیان، با آن مولای مهربان است، چنانچه قابل هدایت نیستند، نسلشان را قطع و ریشة آنان را بسوزاند. إن شاء الله. 

 



نوشته شده توسط محمد
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

برهان

قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقین‏ /البقرة ۱۱۱
بسم الله الرحمن الرحیم

در این وب‌نوشت سعی بر این داریم که شبهات موجود و رایجی که در مورد دین وجود دارد را بررسی، و پاسخ مناسبی برای آن‌ها پیدا کنیم.

مسلم است که پاسخ‌ها ممکن است ناقص بوده و یا قانع‌کننده نباشند و یا حتا ایرادی به نحوهٔ استدلال آن‌ها وارد باشد. در مورد هر یک از پاسخ‌ها اگر سؤال و یا شبههٔ جدیدی برای‌تان ایجاد شد، آن‌ها را در ذیل همان مطلب عنوان کنید.

در صورت تمایل به همکاری یا ارائهٔ پیشنهاد، با ما تماس بگیرید.
جهت طرح مسائل حدیثی-دینی-اعتقادی خود اعم از پرسش از صحت و سقم یک حدیث یا شبهات اعتقادی خویش از طریق تلگرام میتوانید با یوزرنیم m26011438@ در ارتباط باشید.

مشترک خوراک (فید) شوید

حمایت می‌کنیم

آخرین مطالب

آخرین نظرات

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ عَلَیْکَ مِنِّی سَلَامُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ وَ لَا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیَارَتِکَ السَّلَامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلِیِ‏  بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَیْن‏

اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِکَ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَةَ الَّتِی جَاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شَایَعَتْ وَ بَایَعَتْ وَ تَابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِیعا

در این پست می خواهیم به بررسی حدیثی بپردازیم که افراد ضد اسلام در فضای سایر و شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک زیاد روی آن مانور می دهند. این حدیث تصور می شود که در مذمت ایرانیان است. اما با بررسی دقیق تر متوجه می شوم که خیر اینطور نیست که افراد از روی غرض و مرض یا از روی جهل و نادانی به مباحث علوم حدیث و رجال و ادبیات عرب اینچنین تصوری کرده اند که دعا می کنیم حالت دوم باشد.

متنی که عموما در فضای وب روی آن تبلیغ می شود از کتاب «سفینة البحار» تألیف شیخ عباس قمی(ره) صاحب کتاب مفتایح الجنان است.

اصل متن بدین ترتیب است:

«ما از تبار قریش هستیم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما ایرانی ها هستند روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهترو بالاتر و هر ایرانی از دشمنان ما هم بدتر است. ایرانی ها را باید دستگیر کرد و به مدینه آورد ، زنانشان را به فروش رسانید و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت.»

یکی از تصاویری که در اینترنت آمده است تصویر زیر است:

اما نقد و بررسی حدیث مذکور:

1- این حدیث از کتاب «سفینة البحار» تألیف شیخ عباس قمی(ره) آورده شده است. این کتاب در واقع معجم موضوعی کتاب شریف «بحارالأنوار» تألیف علامه مجلسی(ره) است. پس ما به اصل کتاب یعنی «بحارالأنوار» رجوع می کنیم.

2- این حدیث که محدث قمی آن را در «سفینة البحار» در مادّة «عجم» آورده، در بحارالانوار علامه مجلسی(ره) جلد 64، ص 176 ـ کتاب الایمان والکفر، باب «اصناف الناس فی الایمان» حدیث 13 نقل شده و مرحوم علامه مجلسی آن را از کتاب «معانی الاخبار» شیخ صدوق(ره) ص 403 نقل کرده است.

3- در متن حدیث آمده «سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُول‏...» در اینجا طراح شبهه اینقدر سواد دینی و حدیثی نداشته و در نهایت جهالت خیال کرده چون لقب امام حسین(ع) اباعبدالله است پس این حدیث نیز از امام حسین(ع) است. در حالی که لقب امام صادق(ع) نیز اباعبدالله است و در متون حدیثی هر وقت حدیثی از اباعبدالله نقل شود؛ منظور امام صادق(ع) است نه امام حسین(ع). اگر حدیثی از امام حسین(ع) نقل شود اسم حسین(ع) در روایت می آید. البته این نکته هیچ تأثیری ندارد. چون ائمه(ع) کلهم نور واحد هستند و همگی معصوم هستند و اگر حدیثی را امام صادق(ع) فرموده باشند گو اینکه امام حسین(ع) فرمودند و بالعکس. اما تنها خواستیم جهالت و ناآگاهی طراح شبهه را نشان دهیم.

4- اصل متن حدیث بدین ترتیب است:

«مع، معانی الأخبار بِالْإِسْنَادِ الْمُتَقَدِّمِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ یُوسُفَ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ ضُرَیْسِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ نَحْنُ قُرَیْشٌ وَ شِیعَتُنَا الْعَرَبُ وَ عَدُوُّنَا الْعَجَم»(بحارالأنوار ج64 ص176)‏

در ابتدای این حدیث لفظ «مع» آمده. این یعنی اینکه علامه مجلسی(ره) دارد حدیث را از کتاب «معانی الأخبار» شیخ صدوق(ره) نقل می کند. بعد از این لفظ نیز نام کتاب آمده.

ترجمه حدیث نیز بدین ترتیب است: «ما(یعنی اهل بیت(ع)) قریش هستیم؛ شیعیان ما عرب هستند و دشمنان ما عجم»

علامه مجلسی(ره) در شرح این حدیث عبارتی دارد که در بحارالأنوار با عبارت «بیان» مشخص شده است. اصولا در کتاب بحارالأنوار هر وقت علامه(ره) بخواهد در مورد حدیثی توضیح دهد توضیح را با کلمه «بیان» شروع می کند.

اگر در تصویر نیز دقت شود پس از پایان روایت کلمه «بیان» آمده که طراح نادان شبهه خیال کرده این هم ادامه روایت است در صورتی که این توضیح علامه(ره) است در مورد روایت.

توضیح علامه(ره):

«بیان: و شیعتنا العرب أی العرب الممدوح من کان شیعتنا و إن کان عجما و العجم المذموم من کان عدونا و إن کان عربا.» یعنی «عرب خوب اگر هست ، از شیعیان ما  است گر چه عجم باشد و عجم بد هر که هست ، از دشمنان ما است گر چه عرب باشد.»

پس در واقع علامه مجلسی(ره) اینجا می خواسته بفرماید منظور از عرب در این روایت دوستان اهل بیت(ع) و معتقدین به ولایت ایشان است حتی اگر عجم و غیر عرب باشند و منظور از عجم دشمنان ایشان و منکرین ولایت ائمه(ع) هستند حتی اگر عرب باشند و فرموده اند که ملاک دوستی اهل بیت عرب بودن یا نبودن نیست بلکه ملاک اعتقاد داشتن به اصل ولایت ائمه است. پس طبق توضیح علامه مجلسی که خود او این حدیث رانقل کرده منظور از این حدیث این نیست که عجم ها به خاطر عرب نبودنشان دشمن ائمه هستند.

اما طراح نادان شبهه اولاً کلمه «بیان» را به عنوان ادامه روایت فرض کرده و ثانیاً این کلمه را به معنی «روشن است» ترجمه کرده.

5- در فرهنگ عرب به همه افراد غیر عرب گفته می شده «عجم» مثل خود ما ایرانی ها که به همه افراد غیر ایرانی می گوییم «خارجی» امامنظور ما فقط اعراب نیستند بلکه همه غیر ایرانی ها هستند به همین گونه در عرب هم کلمه عجم به معنی غیر عرب است در صورتی که اشکال کننده آن را به معنی «ایرانی» ترجمه کرده است!! که این غرض ورزی او را می رساند.

6- اما در باب ادامه متن که گفته:«ایرانی ها را باید دستگیر کرد...» اگر در متن عربی دقت کنیم می بینیم پس از توضیح علامه(ره) آمده است: «سوء رأی الثانی فی الاعاجم» که اینهم طراح شبهه در ترجمه خویش نیاورده. و این نیز به معنی «سوء رأی دومی(یعنی عمر بن خطاب) در مورد اعاجم(یعنی عجم ها)» و واضح است که ادامه عبارت در مورد نظر عمر بن خطاب می باشد و ربطی به حدیث یا توضیح علامه مجلسی(ره) ندارد.

7- ادامه متن عربی که در تصویر است بدین شرح است:

« سوء رأی الثانی فی الاعاجم لمّا ورد سَبیُّ الفُرسْ الی المدینة أرادَ الثّانی أنْ یبیعَ النّساء وأنْ یَجْعلَ الرّجالَ عبید العرب و عَزَم عَلی أنْ یَحْمِلَ العلیل والضّعیف والشّیخ الکبیر فی الطّواف»

اما در اینجا نیز طراح شبهه با غرض ورزی تمام ادامه متن شیخ عباس(ره) را نیاورده. کل متن به شرح زیر است:

«لمّا ورد سَبیُّ الفُرسْ الی المدینة أرادَ الثّانی أنْ یبیعَ النّساء وأنْ یَجْعلَ الرّجالَ عبید العرب و عَزَم عَلی أنْ یَحْمِلَ العلیل والضّعیف والشّیخ الکبیر فی الطّواف و حَوْلَ البیت علی ظهورهم، فقال امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): اِنّ النّبی (صلی‌الله علیه وآله وسلم) قال: اکرمُوا کریمَ قومٍ وإنْ خالفوکم وهؤلاء الفُرس حُکماءٌکرماء فقد ألْقوا إلینا السّلام ورَغَبوا فی الإسلام وقد إعتقتُ منهم لوجهِ الله حَقّی و حَقّ بنی هاشم ... الخ»

ترجمه:

«وقتی اسراء فارسی زبان (ایرانیان) را به مدینه آوردند، دوّمی (عمر بن الخطاب) خواست زنهای آنان را بفروشد و مردان آنها را غلام و بردة عرب قرار دهد و تصمیم گرفت افراد معلول و ناتوان و پیرمرد را در طواف و اطراف بیت الله الحرام، سوار بر پشت آنها (ایرانیانِ به بردگی گرفته شده) کند. امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیه‌السلام) فرمود: به راستی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: کریم هر قومی را احترام کرده، گرامی دارید هر چند با شما مخالف باشند، این در حالی است که ایرانیان مردانی حکیم و دانشمند و انسانهایی با شخصیت و با کرامت‌اند، آنها بر ما سلام کرده و درود فرستاده و میل به اسلام پیدا کرده‌اند. و من سهم غنیمت خودم و حق بنی‌هاشم از آنها را، برای خوشنودی خدا آزاد کردم!!»

حال دوستان قضاوت کنید کسی که با ایران و ایرانیان دشمن بوده ائمه(ع) بوده اند یا عمر و پیروانش؟!

ملاحظه می‌کنید: آنچه در نوشتة تایپ شده در مورد ایرانی‌ها به امام حسین(ع) نسبت داده شده! رأی و نظر عمر بن الخطاب است که خواسته زنهای آنها را بفروشد و مردان آنها را غلام و برده عرب قرار دهد! و امام امیرالمؤمنین(ع) با او مخالفت کرده و ایرانی‌ها را مردمانی دانشمند و حکیم و افرادی باکرامت و شخصیت می‌شمارد و آنها را شایسته احترام می‌انگارد.

و صاحب برگه چاپ شده، با غرض ایجاد بغض و کینه در ایرانیان نسبت به امام حسین(ع)، اولاً حدیث امام صادق(ع) را ـکه مقصود از آن را توضیح خواهیم دادـ به دروغ به امام حسین(ع) نسبت می‌دهد و ثانیاً رأی و اقدام عمر بن الخطاب را به عنوان تتمة سخن آن حضرت ترجمه می‌کند و روشن است که این اقدام، خیانت و دروغی آشکار است.

8- اما در مورد حدیث:

اولاً سند حدیث دارای اشکال است یعنی هر چند راوی اصلی حدیث، ضریس بن عبدالملک، از اصحاب امام صادق(ع) موثق شمرده شده است؛ اما در سند او عثمان بن جبلة قرار گرفته که مجهول است و همچنین سلمة بن الخطات در سند او هست که نجاشی متخصص فن رجال، می گوید: او در حدیث  ضعیف است.

در حالی که حدیث معتبر حدیثی است که تمام سلسلة روات آن، لااقل توثیق داشته باشند. در نتیجه از نظر علم رجال شناسی، حدیث جزو احادیث ضعیف به شمار می‌آید.

ثانیاً معنای حدیث زمانی روشن می‌شود که تحقیقی در معنای کلمة «عرب» و «عجم» در لغت داشته باشیم و با ملاحظه سایر سخنان ائمه(ع) در مورد عجم‌ و مخصوصاً ایرانی‌ها به مقصود آن حضرت در این حدیث، پی ببریم:

در لغت عرب از جملة معانی کلمة «عَرَب و عَرِب» عبارت است از: کسی که فصیح سخن بگوید، خالص باشد، صاف و یک دست باشد لکنت زبان نداشته باشد و مقصود دیگری را خوب فهمیده و به دیگران منتقل کند.

و معنای عجم و عجمی عبارت است از: غیر عرب، کسی که نتواند فصیح سخن بگوید چه عرب باشد چه غیر عرب، فرد کاملاً بی‌اطلاع و کسی که منکر حقیقتی شود و اعجم به کسی گویند که: لال، زبان بسته، گنگ یا بی‌عقل باشد.

با توجه به آنچه در کتب لغت دربارة معنای این دو واژه (عرب و عجم) ذکر گردید، مقصود امام صادق(ع) از حدیث فوق چنین می‌شود:

ما قریش هستیم، یعنی باشخصیّت‌ترین، فهمیده‌ترین، خالص‌ترین و خوش لهجه‌ترین مردم هستیم، چرا که قریش برترین نژاد در میان نژادهای مختلف عرب، و بنی‌هاشم برترینِ قریش و ائمه اطهار علیهم‌السلام برترین بنی‌هاشم بودند. سپس می‌فرماید:

شیعیان ما عرب، یعنی افراد صاف، خالص و بی‌غل و غش هستند، فصیح سخن گفته، مقصود ما اهل بیت علیهم‌السلام را خوب فهمیده و هنگام تفهیم به دیگران با بیانی فصیح و سخنی شیوا مقصود ما را به دیگران منتقل می‌کنند؛ خواه از نژاد عرب باشند یا عجم.

و دشمنان ما عجم، یعنی: افراد بی‌اطلاع از مبانی فکری ما اهل بیت و انسانهای بی‌عقلی هستند که حقایق را منکر شده، با ما که برای هدایت و سعادت بشر آمده‌ایم دشمنی کرده، مقصود ما را نمی‌فهمند و هنگام انتقال به دیگران، سخن ما را به راستی و درستی با لهجه‌ای فصیح و قابل فهم به مخاطبان خود، منتقل نمی‌کنند؛ خواه از نژاد عرب باشند یا عجم.

و این معنا برای سخن امام صادق(ع)، با آنچه در خارج اتفاق افتاده نیز مطابقت دارد. زیرا در عصر خود امامان (ع)، تمام کسانی که با آنها دشمنی کرده و عاقبت مسمومشان کردند و به شهادت رساندند، همگی انسانهای نفهم و بی‌شعور از نژاد عرب بودند که منکر مقام و شخصیت امامان علیهم‌السلام بودند. این در حالی است که هیچ یک از عجم‌، از جمله ایرانی‌ها در به شهادت رساندن آن بزرگواران دخالتی نداشتند. هم چنان که همة اعراب هم دشمن امامان نبودند. بلکه در میان نژادهای مختلف عرب شیعیان فراوانی بودند که دارای فهم و شعور و ادب و محبّت بوده و ارادت خود را به اشکال مختلف به آن بزرگواران اظهار می‌کردند. از سوی دیگر، در میان عجم‌ها چه ایرانی و چه غیر ایرانی، شیعیان مخلص، فهمیده و بی‌غلّ و غشی بوده و هستند که ارادت خویش را در تمام عرصه‌ها به امامان دوازده گانه شیعه اظهار می‌کردند و در رأس همه آنها سلمان فارسی است که قلّه ده درجة ایمان را فتح کرده و به بهترین و برترین محبت و معرفت و اطاعت نسبت به امام زمان خویش امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) و فرزندان معصومش (ع) دست یافت و افتخار بزرگی برای ایرانیان آفرید.

حدیث معروف «سلمان منا اهل البیت» گواه این مطلب است. در یکی از همین احادیث آمده:«قَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَأَخْبِرْنِی عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ قَالَ بَخْ بَخْ سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ مَنْ لَکُمْ بِمِثْلِ لُقْمَانَ الْحَکِیمِ عَلِمَ عِلْمَ الْأَوَّلِ وَ الْآخِرِ ـــــ گفت یا ولى حضرت قادر حنان مرا از حقیقت احوال سلمان رضى اللَّه عنه مخبر و مطلع گردان. امیر المؤمنین علیه سلام الملک الدیّان فرمود:که‏ بخ بخ‏ سلمان از اهل بیت ما است و کیست در میان شما مثل لقمان حکیم که عالم علم اولین و آخرین بود»(                       الإحتجاج على أهل اللجاج ج1 ص260)

این نص است بر آنکه لقمان این امت محمد علیه السلام سلمان فارسى رضى اللَّه عنه است و او عالم و مطلع بعلم اولین و آخرین است‏.

همچنین در قرآن کریم داریم:

«وَ إِنَّهُ لَتَنْزیلُ رَبِّ الْعالَمینَ (192) نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمینُ (193) عَلى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرینَ (194) بِلِسانٍ عَرَبِیٍّ مُبینٍ (195) وَ إِنَّهُ لَفی زُبُرِ الْأَوَّلینَ (196) أَ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ آیَةً أَنْ یَعْلَمَهُ عُلَماءُ بَنی إِسْرائیلَ (197) وَ لَوْ نَزَّلْناهُ عَلى بَعْضِ الْأَعْجَمینَ (198) فَقَرَأَهُ عَلَیْهِمْ ما کانُوا بِهِ مُؤْمِنینَ (199) کَذلِکَ سَلَکْناهُ فی قُلُوبِ الْمُجْرِمین ـــــ  این(قرآن) از سوى پروردگار جهانیان نازل شده است (192) روح الامین آن را نازل کرده است... (193)  بر قلب تو، تا از انذارکنندگان باشى (194)  آن را به زبان عربى آشکار(نازل کرد) (195) و آن در کتابهاى پیشینیان نیز آمده است (196 آیا همین نشانه براى آنها کافى نیست که علماى بنى اسرائیل بخوبى از آن آگاهند؟! (197)هر گاه ما آن را بر بعضى از عجم (غیر عربها) نازل مى‏کردیم... (198)  و او (آن عجم) آن را بر ایشان (اعراب) مى‏خواند، به آن ایمان نمى‏آورند  (199)  (آرى،) این گونه(با بیانى رسا) قرآن را در دلهاى مجرمان وارد مى‏کنیم»(سوره شعراء)

در تفسیر قمی ذیل آیه ی مذکور از امام صادق (ع) نقل نموده که:

«لَوْ نُزِّلَ الْقُرْآنُ عَلَى الْعَجَمِ مَا آمَنَتْ بِهِ الْعَرَبُ وَ قَدْ نُزِّلَ عَلَى الْعَرَبِ فَآمَنَتْ بِهِ الْعَجَمُ فَهَذِهِ فَضِیلَةُ الْعَجَم‏ ــــ اگر قرآن بر عجم نازل مى‏شد، عرب به آن ایمان نمى‏آورد ؛ حال آنکه به عرب نازل شده و عجم به آن ایمان آورده است و این فضیلت عجم مى‏باشد»(بحار الأنوار ، ج‏64، ص174)

و این حدیثی است که محدّث قمی آن را در کتاب سفینه البحار خود، قبل از آن حدیث، نقل کرده، حال چگونه ممکن است امام صادقی که اینگونه برای عجم از جمله ایرانیان، فضیلت قائل است، در حدیث بعد ایرانیان را دشمنان خود بشمارد؟!

تاریخ نیز گواه است که اسلام را عجمها شکوفا نمودند. لذا اگر به تاریخ علوم اسلامی نظر فرمایید خواهید یافت که حتّی بزرگترین علمای ادبیات عرب نیز ایرانیان بوده اند. کسانی چون زمخشری ، خلیل نحوی ، سیبویه و همه ایرانی بوده اند. حتّی بزرگان حدیث شیعه و سنّی نیز اکثراً ایرانی اند. لذا به جرأت می توان گفت که عربها اسلام را رها نمودند و عجمها آن را از جان و دل پذیرفته و در شکوفا نمودنش کوشیدند. خداوند متعال نیز در قرآن کریم خبر داده که روزی عربها اسلام را رها خواهد نمود و عجمها آن را پذیرا خواهند شد.

خداوند متعال می فرماید:

«... إِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لا یَکُونُوا أَمْثالَکُمْ  ــــ و هر گاه سرپیچى کنید، خداوند گروه دیگرى را جاى شما مى‏آورد پس آنها مانند شما نخواهند بود»(محمد:38)

و فرمود:

«فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ ما أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَیْکُمْ وَ یَسْتَخْلِفُ رَبِّی قَوْماً غَیْرَکُمْ وَ لا تَضُرُّونَهُ شَیْئاً إِنَّ رَبِّی عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ حَفیظٌ  ــــ پس اگر روى برگردانید، من رسالتى را که مأمور بودم به شما رساندم؛ و پروردگارم گروه دیگرى را جانشین شما مى‏کند؛ و شما کمترین ضررى به او نمى‏رسانید؛ پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چیز است »(هود:57)

ابوهریره ـ که خود از اعراب متعصّب و مخالف شیعه است ـ درباره ی آیه 38 محمّد (ص) نقل نموده که:

«أَنَّ نَاساً مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ ذَکَرَ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ وَ کَانَ سَلْمَانُ إِلَى جَنْبِ رَسُولِ اللَّهِ فَضَرَبَ ص یَدَهُ عَلَى فَخِذِ سَلْمَانَ فَقَالَ هَذَا وَ قَوْمُهُ وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَوْ کَانَ الْإِیمَانُ مَنُوطاً بِالثُّرَیَّا لَتَنَاوَلَهُ رِجَالٌ مِنْ فَارِس‏ ــــ چند تن از اصحاب رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله گفتند: یا رسول اللَّه کیانند آنان که خدا در قرآنش یاد کرده ؟ و سلمان در پهلوى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله بود و آن حضرت دست بر ران سلمان زده و فرمودند: این است و قومش. سوگند به آن که جانم به دست اوست، اگر ایمان آویزان به ستاره ی ثریا باشد مردانى از فارس به آن دست می یابند.»(بحار الأنوار ،ج‏64،ص168)

آیا ایرانیانی که اینگونه و تا این حد مورد تعریف و ستایش پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم قرار می‌گیرند، چگونه فرزند و وصیّ ششم او امام صادق (ع)(یا به تعبیر صاحب برگه منتشر شده امام حسین علیه السلام!) آنها را دشمنان خود می‌شمارد؟!

امام صادق (ع) نیز در تفسیر آیه ی مذکور فرمودند:

«قَدْ وَ اللَّهِ أَبْدَلَ بِهِمْ خَیْراً مِنْهُمُ الْمَوَالِیَ ــ به خدا سوگند ، به قطع و یقین خداوند به جای آنها (اعراب) قوم دیگری را آورده است ؛ که بهتر از اعرابند ؛ و انها موالی اند»(بحار الأنوار ،ج‏64،ص168)

اعراب ، ایرانیان را بعد از حمله ی عمر بن خطّاب به ایران ، موالی می گفتند. در نقلها نیز آمده که چون عمر بن خطّاب از طریق روایات می دانست که ایرانیان شیعیان علی بن ابی طالب (ع) خواهند شد ، لذا هنگام فتح ایران ، دستور کشتار آنها را صادر نمود. تواریخ اهل سنّت به تفصیل این جنایات را نوشته اند. لذا ایرانیان در زمان وی ایمان نیاوردند تا هنگام حکومت امیرمومنان (ع) فرارسید.

خداوند متعال فرمود:

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ  ـــــ اى کسانى که ایمان آورده‏اید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد، (به خدا زیانى نمى‏رساند) ؛ خداوند جمعیّتى را مى‏آورد که آنها را دوست دارد و آنان(نیز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند؛ آنها در راه خدا جهاد مى‏کنند، و از سرزنش هیچ ملامتگرى هراسى ندارند. این، فضل خداست که به هر کس بخواهد مى‏دهد؛ و وسعت دهنده ی علیم است.»(المائدة:54)

«عن رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ هَذِهِ الْآیَةِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرِینَ  قَالَ الْمَوَالِی ـــ مردی گوید: از امام صادق (ع) درباره ی آیه ی « فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرِینَ » سوالم نمودم. فرمودند: آنها موالی (عجمها) می باشند.»(بحار الأنوار ،ج‏64 ،ص181) 

طبق این روایت نیز خداوند متعال به هنگان نزول قرآن خبر داده که روزی ایرانیان مسلمان و تابع اهل بیت (ع) خواهند شد ؛ و از دین خدا حمایت خواهند نمود. حال ای اهل بینش انصاف دهید که چنین نشده؟! آنانکه قرآن به زبان آنهاست چه از اسلام فهمیده اند و مردم ما چه از آن آموخته اند؟   

«قَالَ رَجُلٌ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ النَّاسَ یَقُولُونَ مَنْ لَمْ یَکُنْ عَرَبِیّاً صَلْباً وَ مَوْلًى صَرِیحاً فَهُوَ سِفْلِیٌّ فَقَالَ وَ أَیُ‏ شَیْ‏ءٍ الْمَوْلَى الصَّرِیحُ فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ مَنْ مُلِکَ أَبَوَاهُ قَالَ وَ لِمَ قَالُوا هَذَا قَالَ لِقَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص مَوْلَى الْقَوْمِ مِنْ أَنْفُسِهِمْ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ أَ مَا بَلَغَکَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ أَنَا مَوْلَى مَنْ لَا مَوْلَى لَهُ أَنَا مَوْلَى کُلِّ مُسْلِمٍ عَرَبِیِّهَا وَ عَجَمِیِّهَا فَمَنْ وَالَى رَسُولَ اللَّهِ ص أَ لَیْسَ یَکُونُ مِنْ نَفْسِ رَسُولِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ أَیُّهُمَا أَشْرَفُ مَنْ کَانَ مِنْ نَفْسِ رَسُولِ اللَّهِ ص أَوْ مَنْ کَانَ مِنْ نَفْسِ أَعْرَابِیٍّ جِلْفٍ بَائِلٍ عَلَى عَقِبَیْهِ ثُمَّ قَالَ ع مَنْ دَخَلَ فِی الْإِسْلَامِ رَغْبَةً خَیْرٌ مِمَّنْ دَخَلَ رَهْبَةً وَ دَخَلَ الْمُنَافِقُونَ رَهْبَةً وَ الْمَوَالِی دَخَلُوا رَغْبَةً  ـــــــ مردى به امام صادق علیه السّلام گفت: مردم می گویند:هر که عربى اصل یا مولا و وابسته صریح نباشد سفلى (دون مایه) و زبون است. امام پرسیدند: وابسته ی صریح کدام است؟ و آن مرد گفت: آنکه پدر و مادرش مملوک (برده) بودند و او آزاد شده است. امام فرمودند: براى چه این را گویند؟ مرد گفت: براى اینکه رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرموده اند: مولا و آزاد کرده مردمى از خود آنهایند. امام فرمودند: سبحان اللَّه ! آیا نرسیده به تو که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: منم مولاى هر که مولا ندارد و منم مولاى هر مسلمان از عرب و عجم. پس آنکه مولا و وابسته ی رسول خداست آیا از خود رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نیست؟! و آنگاه فرمودند: کدامیک شریفترند؟ آنکه از خود رسول خداست یا آنکه از خود یک عرب جِلف است که بر پاشنه‏هاى خویش ادرار می کند؟! و آنگاه فرمودند: آنکه با میل قلبی مسلمان شده بهتر از آن کسی است که از ترس مسلمان شده ؛ و منافقان (اعراب منافق) از ترس مسلمان شدند و موالى (عجمها) از روی میل خود مسلمان گشتند.» (بحار الأنوار ، ج‏64، ص169)

امام رضا (ع) فرمودند:

«النَّاسُ ثَلَاثَةٌ عَرَبِیٌّ وَ مَوْلًى وَ عِلْجٌ فَأَمَّا الْعَرَبُ فَنَحْنُ وَ أَمَّا الْمَوْلَى فَمَنْ وَالانَا وَ أَمَّا الْعِلْجُ فَمَنْ تَبَرَّأَ مِنَّا وَ نَاصَبَنَا ـــــ مردم بر سه گروه هستند، عرب ، مردمان آزاده شده ، و راهزنان و اشرار. عرب ما هستیم ، و موالى و آزادشده‏ها دوستان ما هستند ، و ناصبیان و دشمنان ما هم اشرار مى‏باشند.» (بحار الأنوار، ج‏64،ص176)

امام صادق(ع) نیز فرمودند:

«نَحْنُ الْعَرَبُ وَ شِیعَتُنَا الْمَوَالِی وَ سَائِرُ النَّاسِ هَمَج‏ ــــ عرب ما باشیم، و شیعه ی ما موالى هستند ، و مردمان دیگر مگس دم باد هستند»(بحار الأنوار،ج‏64،ص181)

علاوه بر این امام صادق علیه‌السلام خلیفة آن خدایی است که همه بندگانش را با یک چشم نگریسته و گرامی‌ترین آنها را با تقواترین آنان می‌شمارد، آن جا که می‌فرماید:

«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرــــ اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفریدیم، و شما را ملّت ملّت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایى متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. بى‏تردید، خداوند داناى آگاه است.»(الحجرات:13)

چگونه ممکن است، امام صادقی که خلیفه چنین خدایی است تمام عرب را بی هیچ قید و شرطی شیعه خود بداند و تمام عجم را دشمن خود بداند؟!

بنابراین با توجه به موارد کاربرد کلمة (عرب و عجم) در لغت عرب و همچنین آیات و روایاتی که بخشی از آن از نظر خواننده گرامی گذشت، ظاهر حدیث یاد شده مقصود نیست بلکه مقصود امام علیه‌السلام از حدیثی که دستاویز صاحب برگه قرار گرفته است، همان است که در سطوری قبل از این، بدان اشاره شد.

از خداوند خواستاریم که همه ما را از شیعیان و عزاداران مخلص ابا عبدالله الحسین(ع) قرار دهد و روز به روز بر معرفت و محبت و اطاعت ما نسبت به آن امام پاک و معصوم بیافزاید.

و آنان که سعیشان بر قطع ارتباط شیعیان مخصوصاً ایرانیان، با آن مولای مهربان است، چنانچه قابل هدایت نیستند، نسلشان را قطع و ریشة آنان را بسوزاند. إن شاء الله. 

 

نظرات  (۱۲۶۰)

سلام
بسیار عالی و شیوا بود
فقط خیلی طولانی بود
به نظر بنده این جواب های طولانی شاید نتواند پاسخگوی مردمی باشد که با خواندن چند سطر دچار اشتباه می شوند.
لطفا سعی کنید خلاصه و چکیده ی این پاسخ را هم در ابتدای هر مطلبی قرار دهید.
موفق باشید
یا حق
پاسخ:
سلام
ممنون از توجهتون
سعی ما هم بر مختصر نویسی است. اما برخی اوقات چاره ای نیتس که کمی مطالب طولانی شود
بسیار عالی

سلام

خیلی عالی بود.ولی بعضی احادیثی که آوردید[شیعه ی ما موالى هستند ، و مردمان دیگر مگس دم باد هستند] اینها هم نیاز به تجزیه و تحلیل داره و بهتره در اینجا که به شبهات پاسخ می دید،بهتره استفاده نکنید تا خودش باعث ایجاد شبهه ی جدید نشه.چون در اون حدیث گفته شده بقیه ی مردم مگس دم باد هستند که اگه کسی بخونه منظور رو نمی فهمه و فکر می کنه که ائمه علیهم السلام فقط پیروانشون رو آدم حساب می کنن.

یامهدی

با سلام خدا قوت از مطلب بالا در وبلاگم استفاده کردم با ذکر منبع .یا علی
پاسخ:
سلام
اشکال نداره
هدف ما ترویج معارف اهل بیت ع است.
سلام
بسیار کامل و جامع و مفید بود
بااجازه از مطلب با ذکر نویسنده و منبع استفاده کنم
اجرتان با شاه عرب......یا علی
پاسخ:
سلام
اشکال نداره
هدف ما ترویج معارف اهل بیت ع است.
فقط آدرس وبلاگتون رو ندادین
به نظر من  اگه بخواهید احادیث رو توجیه کنید عمر نوح هم براتون کم خواهد بود برخی احادیث هستن که حتی مخالف توحید یا مخالف قرآن مجید  هستن و به هیچ وجه نمیشه توجیهشون کرد و صد البته که اغلب احادیت موثق و حسن و صحیح نیستن و باید به سینه دیوار زده شون
پاسخ:
سلام
بله قرار نیست همه احادیث رو توجیه کنیم.
اما رو این یکی خیلی داره تبلیغ میشه. بهمین خاطر بررسی کردیم.

سلام

خدا خیرتون بده

چند روز بود که با شنیدن این شبهه ناراحت بودم و از اینکه نمیتونستم خودم پاسخشو به همکارم(که در محل کار مطرحش کرده بود) کامل بدم

و امروز پاسخ شمارو به این شبهه که خیلی عالی و مستند و مستدل بود  دیدم و واقعا شاد شدم و امیدوارم در روز قیامت با عنایت  خاصه بی بی دوعالم(س) مادر ائمه (ع) و همه مومنین شاد بشین چرا که با این کار قلب ایشان را شدا کردید.

والسلام و من الله توفیق لک.

لطفا برای حملشون به ایران هم یه دلیل بیار واگه حمله اونا به ابا واجداد ما نشانه عشق به ما عجمها  است که این عراقیها عجیب ما رو دوست داشتن البته این نظر موقعی قابل احترامه که شما واقعا ایرانی باشید

پاسخ:
شما ثابت کنید حمله کردن تا ما دلیل بیاریم

واقعا بی دلیلی بد دردیه برا کسی که یه بابایی خداش شده نمیتونه حقیقت رو قبول کنه راستی دختر یزگرد سوم  شهر بانو که تو فیس بوک با حسین اشنا نشد  و واقعا توهین به شعور خودتون میکنید اگه بگید بعد از حمله اعراب وکشتار و تجاوز وبی حرمت کردن دین زرتشت ملت ایران با کمال میل اسلام به قول شما اوردند یعنی داری رک انگ بی غیرتی رو میچسبونی رو اجداد ...... نمیدونم بگم اجدادمون یا نگم چون نمیدونم واقعا تو این یدونه مشترکیم یا نه

پاسخ:
فعلاً که شما بی دلیل هستید نه ما
جالبه اینهمه استدلال من در بالا دلیل نیست ولی امان از دست بحارالنوار  به نظر شما حرفهای بنده به واقعیت نزدیکتره یا این که علی با یه دست 50 تن درو کند البته این نوشته من برا کسایی که این مطلب رو میخونن شما که ثابت کردی  که  حاصل چه کاشت و برداشتی هستی البته نباید از این حرف من ناراحت بشی تازه باید بهش افتخارم کنی
پاسخ:
من که استدلالی از شما ندیدم
شما تو اولین کامنت گفتین در مورد حمله امام حسین(ع) به ایرانیا هم حرف بزنم که گفتم شما اثبات کنید تا من حرف بزنم

 حسین که برای شما الان امامه اونموقع سر باز بود تو سباه امام عمر (ع)  که صد البته شهر بانو دختر یزد گرد سوم غنیمت جنگیش  در عجبم از شما که حمله عراقیها به ایران رو دیدید ولی باز  نمیفهمید  اگه عراق ایران رو گرفته بود الان احتمالا اسم بعضی ها عبد الصدام بود  کشش نمیدم داداش خودت رو زدی به خواب از خواب بیدار شدی رو حرفام فکر کن

من نفهمیدم عربا به فرض اینکه جهاد کردن و برای اسلام و خدا هم به ایران حمله کردن به چه حقی زن ها رو اسیر کردن ؟ اونوقت زن ها رو اوردن مدینه و خاستن بفروشن که امام علی سهمش رو بخشیده ؟
مگه امام علی یا هر کس دیگه چه سهمی از زن دیگری داره که بخاد ببخشه ؟ مگه هر کی با یکی دیگه میجنگه و پیروز میشه زنش رو هم صاحب میشه ؟

فقط دوس دارم ببینم چطور دروغ گوها روز قیامت مقابل خداوند یکتا حاضر میشن
پاسخ:
سلام!
اگر اشکال شما به اصل مطلب برده داری و بحث کنیز هست؛ در همین وبلاگ در 4 قسمت بدین مطلب پرداخته شده است. اما همینقدر بدانید که خدا این اجازه را به مسلمین داده است و نص صریح چند آیه از قرآن کریم است.
ناتوان ترین مردم کسی است که از دعا کردن واماند و بخیل ترین مردم کسی است که از سلام کردن واماند. امام حسین(ع)
سلام
امیدوارم که بهترین لحظات رو داشته باشی[چشمک]
اگه دوست داشتی به وبلاگ منم یه سری بزن[چشمک]
[خداحافظ]
من اگربگم شیعه هستم دروغ گفتم من محب البیتم خوشحالم امیرم علی اربابم حسین غلام مهدی زهرایم من ایرانیم راستی ادمهای که خودشان رابخواب زدن نمیشه بیدارکرد
۲۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۱:۳۳ سرباز گمنام امام زمان
جناب آقای بل من براتون کوله باری از مدارک میارم که تخت جمشید شما 200 سال هم عمر نداره...
امام حسن و امام حسین و مولا علی در جنگ علیه ایران شرکت نداشتند چون حضرت علی معتقد بود که ایرانی ها موحد هستند و نباید با اونا وارد جنگ شد و دستور داد که فرزندانشون هم وارد جنگ نشن... تا جایی که عرب ها پشت سر علی (ع) شایعه کردن که در دین اسلام کم کاری می کنه و مولا می فرماید : اگر کل عرب ها روبروی من جمع شوند و شمشیر بکشن تا به نا حق به جنگی بیام به خدا سوگند به یک نفرشون پشت نمی کنم و با همشون (عرب ها ) می جنگم... دختر یزد گرد سوم اسیر جنگی عمر بن خطاب بود و به خاطر اهانت به ایرانی ها دستور تجاوز به دختر یزدگرد سوم رو دادند که مولا علی مانع شد و دستور داد که این دختر حق داره خودش همسر انتخاب کنه برای خودش و امام حسین رو انتخاب کرد...
در ضمن حمله به ایران رو نه حضرت محمد اجازه اش رو صادر کرده و نه حضرت علی بلکه عمر ملعون دستورش رو صادر کرده و در دین اسلام تفرقه ایجاد کرده...
دوست عزیز که به ایرانی بودنت می نازی چرا ؟ چون در کتاب های تاریخ دوره راهنمایی قلمرو کشورت رو می دیدی عشق می کردی ولی این رو هم بدون که خون ریخته شده تا اون قلمرو ها به دست اومده و با نامه نگاری نبوده و اون مردم که مورد حمله ایران عزیزت واقع شدن دقیقا حسی رو داشتن که شما مورد حمله اعراب و مغول ها واقع شدید..
پس سرت رو از برف بیار بیرون و منطقی و بی طرفانه به قضایا نگاه کن...
در ضمن کوروش کبیر هیچ انطباقی از لحاظ زمانی با ذوالقرنین نداره و بیخودی دلتون رو خوش نکنید که اون تازی یه پیامبر بوده...
من پیرو حق هستم و حق هم اسلامه و زاده ایرانم و هرکس در هرجای دور افتاده از جهان باشه و حق رو بگه من به اون ارادتمندم...
۲۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۱:۳۹ سرباز گمنام امام زمان
در ضمن جناب بل برای اینکه سخن حق به دل کسی نفوذ کنه یه سری شرایط لازمه و یکیش اینه که مال حلال خورده باشه و دوم اینکه حلال زاده باشه...پس سعی کن قبل از اینکه حق رو نفی کنی در باره اش تحقیق کنی و سبک سنگین کنی...
البته بهت حق می دم به لطف یهود و صهیونیزم امام . پیشوا و قبله و اعتقادات تو شده یه دختر فاحشه که شبا باهاش اس ام اس بازی می کنی و توی فیس بوک عکس های خودمونی شو که به معرض حراج گذاشته مرور می کنی...با شما وارد صحبت شدن و آوردن اسم پاک امام حسین توهین به کلمه حق و حقیقته و شما باید تو پروتکل یهود غوطه ور باشی و فکر کنی مامانت تورو زرنگ زاییده و ما رو جاهل و عقب مونده و عرب پرست...
در ضمن دین زرتشت دین الهی بود که در یک مقطع زمانی وارد شد و از ایران رفت... این قدر گوز گوز نکن که ما زرتشت داریم چون دین زرتشت دین کشور گشایی و شراب نوشیی و شاه سالاری و تبعیض بین رعیت و اشراف نبوده بلکه بخش هایی از اسلام بوده که در اون اقتضای زمانی از ایران نازل شده بوده
در ضمن در ایران 10 پیامبر برانگیخته شده به زرتشت اینقدر پیله نکنید
قیدار . یوشع . هیقوق . دانیال ... رو بقیه هم مانور بدین بیسواد های جنس مخالف پرسته شهوت پرست ربا خوار مال حرام خوره حرامزاده

۰۶ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۲۴ سرباز ایران زمین
(مسلمان و ادب از هم به دورند) جناب سرباز امام زمان خیلی بی ادبی )
پاسخ:
حواستان باشد تهمت نزنید.
بر هر چی حرام زاده هست لعنت ................
السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و  علی اصحاب الحسین .
یا امیر المومنین حیدر یا والی الولی یا مظهر العجائب یا مرتضی علی .
۳۱ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۰۳ فرزند کوروش
با درود
ای کاش به دور ار حب و بغض در محیطی مملو از احترام به عقاید همدیگر بحث مفید کنیم تا باعث رشد و تعالی فرهنگ ایران و ایرانی بشیم.
چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید.
من فرزند کوروشم فرزند ایرانم
زنده باد ایران و ایرانی
ضمنا تا محمد و علی بودند به جنگ با ایران و ایرانی نمی اندیشیدند. عمر که خدا در موردش قضاوت خواهد کرد باعث حمله به ایران و چیزی که باعث شکست ایران بود نه قدرت عرب بلکه نارضایتی مردم از وضعیت موجود کشور بود چرا که روم که قدرتی کم نظیر بود هیچگاه نتوانست ایران را شکستی انگونه که میخواست بدهد چه رسد به عراب...
سلام ، تحلیل ها بایستی برای روشنگری باشد. اهانتها مخصوصا از طرف یک مسلمان به دیگری قابل قبول نیست.
جناب مثلا سرباز امام مان خیلی بی فرهنگ تشریف داری . اولا تخت جمشید 2500 سال قدمت داره و ایران هم 7000 سال تمدن داره ونیازی به اثبات تو وطن فروش نداره. دوم: اون زمانی که تو در بیابان های حجاز سوسمار می خوردی و دخترا رو زنده به گور میکردی ، ایرانیان خدای یگانه را می پرستیدند وزنان ایرانی فرماندهان ارتش بودند ( بانو آرتمیس ،آذرمیدخت ، پوراندخت و....) سوم: هزار سال قبل از ظهور اسلام ما برده داری رو لغو کردیم درحالی که باوجود دین بزرگ اسلام ، هنوز در اوایل اسلام غلام و برده و کنیز وجود داشتند چهارم : هیچکس از جایگاه یک نفر نزد خدا در قیامت خبر نداره مطمئن باش روز قیامت خیلی چیزا برعکسه  نمیشه به این راحتیا در مورد افراد قضاوت کرد.
همه میدونیم که بر اساس  قران متعصبین به قوم و طایفه (نژاد پرستی ) همچون شیطان رانده درگاه حق هستند و روایات زیادی هم وارد شده این خانواده برای گسترش مکارم اخلاق برگزیده شدن و ایشان هم برای همین مسله که در جامعه گم نشه قیام کرد وگرنه اگه اعتقادش این بود همانجا بایزید بیعت میکرد و ....

damet garm dadash

agah shodim

modatha in haidis mokhamo goozoooooonde bood

vali khodaro shokr aln raf e ebham shod 

Ahan,Pas Natijeh Migirim Har Ki Amam Ha Ra Ghabol Nadasht Bayad Mardashon Ra Gardan Zad, Zanha V Dokhtarashon Ro B Kanizi Khod Dar Ovord V Kol Amvalesham Ba Bito allmal Nesf Nesf Areh? Faght Misheh Tasof KHord Hamin, Midonam K Jorat Tayp In Harfamo Nadari Chonke Vagheyat Talkheh
پاسخ:
سلام
اولاً در این سایت کامنت آزاد است و نیاز به تأئید بنده ندارد. از لحظه ای که شما کامنت گذاشته اید همه توانسته اند کامنت شما را ببینند.
ثانیاً می شود بفرمائید از کدام قسمت مطلب این نتیچه را گرفته اید؟؟؟!!!

عالی بود. واقعا لذت بردم. ممنون

ما ز محبان علی و عمر / هیچ نگوییم ز خیر و ز شر
حشر محبان علی با علی / حشر محبان عمر با عمر

دوستان ما با این سخنان می خواهیم چه چیزی را ثابت می کنیم  !؟

ما ایرانی هستیم ولی وقتی عده ای از ما به گمراهی تن به موج فتنه می دهند برایمان دشمن می شوند ، از اعراب هم در زمان جنگ با عجم چه توقعی می توان داشت !؟؟؟

حال این چند سطر حقیقی و خواه اشتباه منتشر کننده بی سواد آن !!!!

ما همچنان مخلص علی و اولادش هستیم و این جملات چیزی از جانفشانی های ایشان برای اسلام و مسلمانان نمی کاهد .

مطلب بسیار خوبی بود.ممنون

خدا دشمنان اسلام را نابود کند

دشمنان ما در حال حاضر اهل تسنن نیستند .

 آنها طبق فرمایش  امام خامنه ای و دیگر بزرگان شیعه برادران ما

هستند.ما که باشیم که آنها را دشمن خود بدانیم.

ما دارای یک کتاب ،یک قبله و عاشق و پیرو یک پیامبریم .پس باهم برادریم

این کسانی که این مطالب ضد ایرانی و ضد شیعه وسنی را منتشر میکنند

دشمن شیعه و سنی اند.

 

۱۱ مهر ۹۲ ، ۱۱:۳۲ شیعه مرتضی علی
لعنت بر دشمنان علی و آل علی(ع) ایرانیان همیشه مورد احترام اهلبیت بوده اند
خدا نابود کند دشمنان اهلبیت و وهابیت نجس و شیطان صفت را
۲۹ مهر ۹۲ ، ۱۷:۱۸ عبدالهادی
سلام
واقعا حیف آدم هست که خودشو بجای دلیل و منطق به حرفای زشت عادت بده
اینطور بی پرده صحبت کردن و توهین خوب نیست

در قرآن اومده پیامبری نیومده مگر اینکه پیامبر قبل خودشو تایید کرده
یه نگاه به پشت 5000 تومانی خودمون بندازین حدیث پیامبر اسلام (ص) رو در مدح ایرانی ها بخونید بعد به نظر شما امام حسین(ع) حرف پیامبر رو زیر سوال میبره

 مگه نفرمودن قم پایتخت پیروان ماست مگه قم تو ایران نیست

 مگه سلمان فارسی که پیامبر (ص) با نسبت دادن سلمان به «منی» مقامش رو واسه همه مشخص کرد ایرانی نبود

اگه هواداران امام حسین(ع) عربا هستن مگه قاتلان آقا غیر عرب بودن؟یا اگه دشمنای آقا ایرانی ها بودن این همه ایرانی با مختار جونشونو فدای اباعبدالله می کردن؟!

از این حرفای دشمن ناراحت نشین تا بوده همین بوده
از قدیم گفتن در هر چی رو میشه بست در دهن مردم رو نمیشه
سلام.ممنون خیلی خوب بود .ولی کاربران عزیز اونایی که نظرگذاشتید یادتون باشه ماایرانی هستیم ومسلمان زاده شدیم وبایدالگوی دیگران باشیم ومسلمون بودنمون رو حتی باانجام حرکات درست دررظاهر نشون بدیم .پس بهتره یادبگریم برای نظر همدیگه احترام قائل باشیم .باتشکر

هنوز از ژنتیک 1400 سال پیش هم مانده خدا قوت دهد براردان عرب را

و شرم بر ایرانی

این سرباز گمنام امام زمان پر از عقده و بدبختی و کمبوده

پیشنهاد میدم  اسم مستعارتو عوض کنی

۱۵ آبان ۹۲ ، ۰۸:۱۹ سرباز ولایت
وهابیهای ملعون انشاءلله امام زمان انتقام خون امام حسین علیه السلام رو ازشون میگیره
ممنون از وبلاگ پرمحتواتون
در پناه خدا موفق و عاقبت بخیر باشید

داداش دمت گرم.......عالللللللللللی بوووووووووووووود

من خیلی وقت است در مورد شیعه و سنی و اسلام و ... مطالعه میکنم همیشه هم به موارد مجهولی برخورد میکنم که متاسفانه ایرانیها چشم بسته قبول می کنند ... 
1. توهین و بی احترامی در هیچ دینی جایز شمرده نشده است آقای سرباز گمنام امام زمان ...
2. تنها دینی که اسارت زن و بچه و تجاوز به اسرا توصیه شده است اسلام است !! ( برداشت آزاد از حرفهای شما ) 
3. اگر عمر به ایران حمله نمیکرد که الان شما به ظاهر مسلمان هنوز هم زرتشیتی و یا ... بودی و کسی به نام حسین و علی و ... برات مفهومی نداشت .. پس باید جای خاک پای ایشان راببوسی که باعث شده اسم چنین اشخاصی را سر لوحه زندگیت قرار دهی .. ( برداشت آزاد )
4. شما مگر در 1400 سال قبل زندگی کرده ای که با چنین قاطعیتی در مورد ائمه و خلفای آن زمان سخن میگویی .. تمام چیزهایی که میدانید از همین کتاب ها و احادیثی است که به دست افرادی مانند خود ما گردآوری شده اند حالا بماند در طی گذشت زمان چقدر تحریف درآن صورت گرفته است و از واقعیت خود دور شده است ولی شما هنوز چشم بسته به آنها ایمان دارید ... چشمهایتان را با کنید الان در قرن 21 هستیم نه قرن 14
5. اگر شاه عباس صفوی نبود که شما اصلا چیزی به نام شیعه نداشتید ...  اسلام یک دین واحد بود که شاه عباس صفوی فرقه شیعه را بنیان گذاری کرد ... نه شخص بزرگواری مانند علی ( ع ) ...  با توجه به اختلافات موجود در آن زمان بر سر خلافت و امامت عده ای سنت پیامبر را پیش گرفته و عده ای دیگر پیرو مکتب اهل بیت شده اند .
6. مگر همین عثمان خلیفه سنی ها نبود که قرآن را گردآوری کرد ... اگر ایشان چنین کاری نمیکرد . کتابی به نام قرآن و کتاب مسلمانان وجود نداشت ...  بیایید کمی صادق باشیم ... 
7. الان هم که الان استدر تمام جهان فقط مسلمانان دست به کشتار و وحشیگری میزنن ... سوریه - بحرین و .... دیگر ادیان هم کنار اسیتاده اند و نظاره گر وحشی گری آنها هستند ... هر از گاهی کسی برای خودش فتوایی صادر میکند ... به اسم سنی ها تمام میشود ... در حالی که تا جایی که میدانم کسانی که این فتوا ها را صادر میکنند حتی به خدا هم ایمان دارند  و بخاطر منافع برخی دیگر دستور چنین فتواهای مسخره ای را میدهند ...  
8. در کشوری زندگی میکنیم که ادعای 7000 سال قدمت  فرهنگی و قدرت طلبی را داشته ایم .. ولی اکنون به به جای حل مشکلات خود مان به گذشته ای در 1400 سال پیش می اندیشیم و برای خودمان در برابر همدیگر موضع گیری میکنیم که حسن اینطوری شد و عمر اونطوری  .. و وضع فلاکتبار خودمان را در زمان حال نمی بینیم .. تحریم ها کمر تمام خانواده ها را شکانده است شما هم از روی شکم سیری هر از گاهی شعار های می پرانید تا فکر مردم را منحرف سازید .. بترسید از عذاب خدا ... 
من طرفدار هیچ فرقه ای نیستم ولی حرف حق را باید زد هرچند تلخ و برنده .. 
میدان از این حرفهای من بشدت موضع گیری میکنید ولی اگر یک ذره غیرت ایرانی و وطن پرتی در بدنتان جریان دارد به وضع مملکت خود بیاندیشید نا 1400 سال قبل ... گذشته ها گذشته به فکر حال خود باشید ... 
پاسخ:
سلام
اینها خطاب به بنده بود یا خطاب به سرباز گمنام؟
اگر خطاب به بنده بود؛ پاسخ به برخی مطالب خودش می شود یه مقاله. بهتر است بروید کمی کتاب بخوانید و اطلاعات خود را زیاد کنید. مثلاً تاریخ اسلام؛ تاریخ حدیث؛ علوم حدیث و ... .
اما برخی مطالب شما هم واقعاً مضحک است:
مثلاً گفته اید: «7. الان هم که الان استدر تمام جهان فقط مسلمانان دست به کشتار و وحشیگری میزنن»
لابد آمریکا؛ رژیم صهیونیستی؛ انگلیس و سایر کشورها اروپائی هم مسلمانان هستند با اینهمه جنایت و ظلم و کشتار در سرار دنیا.
دو جنگ بزرگ جهانی با بیش از 70 میلیون کشته جمعاً نیز حتماً کار مسلمانان بود!!!!.
عزیز من مرغ پخته در دیگ از این حرف شما خنده اش می گیرد. آخر حرفی بزنید که اندکی مبنا داشته باشد ولو مبنای غلط.
نکته ی بعد آنکه ما منکر این نیستیم که مسلمانان نیز جنایت هایی می کنند. اما این چه ربطی به اسلام دارد!؟ پیروان یک دین چه ربطی به خود آن دین دارد!؟ اگر اینگونه باشد تمام دین ها در دنیا محکوم است. دین مسیحیت و یهودیت بیشتر از باقی ادیان. چون پیروان همه ادیان جنایاتی می کنند. اما دین یک چیز است؛ پیروان یک دین چیز دیگر. به قول معروف الإسلام شیء و المسلمون شیء أخری.
همچنین گفته اید: «ولی اگر یک ذره غیرت ایرانی و وطن پرتی در بدنتان جریان دارد»
عزیز من ما خدا پرست هستیم نه وطن پرست. وطن پرستی شرک جلی است که خدا در قرآنش فرموده هر گناهی را می بخشد إلا شرک.
همچنین ما غیرت دینی داریم نه غیرت ایرانی. اگر حب وطن نیز داریم به دستور دین است.
یعنى خدا ٧ملیارد آدم آفریده که بوس دانه و فقط هرکى گفت طرفدار فلان دین یا مذهبم خدا قبولا کنه 
أیا خدا زیر سؤال نمیره
بنام خداوند بخشنده مهربان؛من و نه هیچ احدى حق قضاوت نداریم قدیمیها کم به اندازه شعو شان مطلب نوشته اند.جوابش اینه هر چى با فطرت شما مخالفه قبول نکنین
پاسخ:
سلام
منظورتون رو نفهمیدم.
نه هر کسی غیر مسلمون بود لزوماً جهنم نمیره و اینم درسته که ما حق قضاوت نداریم؛ اما این چه ربطی به مباحث ما داشت؟؟!!
یعنى خدا ٧ملیارد آدم آفریده که بسوزانه و فقط هرکى گفت طرفدار فلان دین یا مذهبم خدا قبولش کنه بفرمایید بهشت
أیا خدا زیر سؤال نمیره
بنام خداوند بخشنده مهربان؛من و نه هیچ احدى حق قضاوت نداریم قدیمیها هم به اندازه شعور شان مطلب نوشته اند.جوابشم اینه هر چى با فطرت شما مخالفه قبول نکنین


برگرفته شده از وب‌نوشت http://borhan.blog.ir
پاسخ:
سلام
منظورتون رو نفهمیدم.
نه هر کسی غیر مسلمون بود لزوماً جهنم نمیره و اینم درسته که ما حق قضاوت نداریم؛ اما این چه ربطی به مباحث ما داشت؟؟!!
با درود
من به عنوان یه ایرانی کتاب اوستا رو خوندم . حتی قسمتی از انجیل و تورات کلی تحقیق کردم . همه دینها بشر رو به سوی خداوند و کار نیک راهنمایی میکنن ولی قران بسیار کاملتر . مثل سیستم عامل جدیده . بسیاری از مسایل رو تکمیل و آپ دیت کرده . من با اراده و تصمیم خودم مسلمون شدم . وبرای همه ادیان احترام قایل هستم .
تا درودی دیگر بدرود
با سلام من یه سیدم من هم وطنم  رو از جون  ودل دوس دارم هم مردان و زنان بزرگ دینم رو چون تاریخ کشورم ماندانا و آرتمیس و یوتاب و دار یوش وکورورش داشته هم دینم مولا علی و آقا حسین وعباس و فاطمه و زینب وحجت  دوست عزیز سرباز گمنام امام زمان از شما میپرسم اگه تخت جمشید 200 سالش بیشتر نیس پس هخامنشیان هم 200سال پیش بودن به من بگو پس ذوالقرنین که همه میگن کوروشه و گفته میشه پیامبر تایید کرده و بسیار تحقیق شده دربارش تو قرآن 1400سال پیش چیکار میکنه برادر من آخه چقد تعصب کورکورانه اخه تو چرا باید این بگی تویی که به فارسی تایپ میکنی آیا در شان سرباز امام زمانه که اینارو بگه تو این شبای محرم با فکر کردن به حرفای تو یاد یه جمله افتادم منتظران مهدی به هوش که حسین را منتظرانش کشتند واقعا متاسفم 
پاسخ:
در مورد اینکه ذوالقرنین همان کوروش است این یک احتمال است. احتمالات دیگری نیز وجود دارد. افراد دیگری نیز نظریات دیگری دارند
در ضمن دوستان این احادیث و نوشته ها قرآن که نیستن که وحی منزل شده باشن  نمونش احادیث پیامبر که چقد تحریف شدن چه برسه به ائمه که در زمان خفقان اموی وعباسی بودن به نظر من الگو باید منبع نور باشه  که قرآنه نه سایه روشن البته من به کتابای دیگر ادیان از جمله اوستا احترام میذارم ولی به عنوان یه مسلمان کتاب اولم  قرآنه
در ضمن جناب بل لطفا تاریخ رو بخون علی ن در قادسیه بوده ن در فتح ایران شرکت داشته فقط یه دفه به شوش اومده  که اونم تابوت دانیال نبی رو میخواسته از دست یهودیا بگیره آخه تابوت دانیل رو خواستن بندازن تو آب یا در باره ی دختران یزد گرد  دو تا دختر داشته کیهان بانو و شهر بانو . گفته میشه که عمر در میدان شهر خواسته تازیاته بزندشون که دستی مانع میشه و اون دست علی بوده بعد از کلی بحث علی ع عمررو راضی میکنه که به کنیزی نبرنشون و اتفاقا هر دو به انتخاب خودشون ازدواج میکنن یکیشون با پسر ابوبکر ودیگری با اقا حسین ولی خداییش چطور مردی به پاکی حسین  بیاد همچین حرفی بزنه و زن ایرانی داشته باشه اونم زنی  که دختر شاهنشاه  ایران بوده و در ضمن عمر مستقیما  تو جنگ نبوده فرمانده اعراب سعد بن ابی وقاص ملعون بوده که پسر نجسش عمربن سعد بوده که همه میدونن چه کرد تو کربلا یا مثلا فاتح خراسان حرامزاده ی معروف ابن مرجانه بوده خاطیان کربلا بیشترشون تو قادسیه بودن و شایان ذکره که قادسیهع نزدیک کربلاس
۲۳ آبان ۹۲ ، ۱۳:۱۴ حسین ولایتی
با سلام مطالب بسیار عالی و بدرد بخور بود آخه دشمنا الان دارن خیلی از این حدیث سوء استفاده میکنن... خواهشا یه سری به این مطلب بزنین:::
پاسخ:
سلام اخوی
رفتم به لینکی که داده بودی اما چیزی نبود.
اگه میتونی محتواش رو بهم بگو چیه.
یا یه عکس از صفحه بگیر یه جا آپلود کن بهم بده.
ممنون
من نمیدونم با چه زبانی باید از شما تشکر کرد واقعا افرادی مثل شماها زینت شیعه هستید کاش شما در فیسبوک هم صفحه داشتید و این جور مطالبو اونجا هم ارائه میدادید ازتون متشکرم
درود بر شما
مقاله شما را خواندم صرفنظر از صحت و سقم مطالب باید گفت م: استدلال خوبی برای بی ارزشی و بی اعتباری حدیث ذکر شده عنوان شد که البته برای سایر احادیث هم صادق است پس برای اثبات بی اعتباری یک حدیث نمی توان از احادیث بی اعتبار دیگر استفاده کرد. با وجود استناد نویسنده به واقعیت های تاریخی هیچ مستندی در این باره از تاریخ ذکر نشده! باید گفت تاریخ شیعه با تاریخ اسلام یکسان نیست و اصولا این هردو با واقعیت تاریخی تطبیق ندارند. این بسیار خوب است که افرادی مطالب را پیگیری می کنند ولی چنین بحث های هیچ راهی به حقیقت ندارد و مانند دویدن گربه به دنبال دمش می باشد. ای کاش دوستان بجای احادیث کمی به تاریخ هم توجه می کردند.
پاسخ:
سلام علیکم
یعنی چه برای سایر احادیث نیز صادق است؟؟؟!!! یعنی از نظر شما تمامی احادیث بی اعتبار هستند؟؟؟!!! اگر اینگونه است باید بگویم این قضاوت شما ناشی از جهل شما نسبت به علم الحدیث و مسائل مربوطه می باشد.
همچنین چه کسی گفته تاریخ شیعه با تاریخ اسلام فرق دارد؟؟!! البته این مسأله هست که چون خیلی از مورخین سنی بوده اند؛ مطالب را غرض ورزانه و علیه شیعه نوشته باشند.
اما شما واقعیت تاریخی را از کجا میخواهید کسب کنید؟؟!!
یک نکته دیه را هم بگم بد نیست. با بازی با کلمات نمی شود حقیقت را تغییر داد. رفتار ها و اتفاقات صدر اسلام نه با حدیث جعلی و نه با ماله کشی درست نمی شود.
دوست عزیز شما آدم خوبی هستی چون نمی توانی از حقیقت چشم پوشی کنی ولی باید اخلاق علمی کسب کنی و پایبند واقعیت ها باشی. دوم اینکه جاهل بودن بخودی خود بد نیست اما نسبت دادنش به دیگران یک دشنامه!
در مورد سوال شما باید بگم اگر چشم شما درد بگیره آیا به احادیث رجوع می کنید؟ یا چشم پزشک. پس برای کشف واقعیت های تاریخی هم به تاریخ رجوع کنید.

پاسخ:
آیا بیان واقعیت دشنام و فحش است؟ مثلاً اگر شما به بنده گفتید شما نسبت به علم پزشکی جهل دارید؛ به بنده دشنام داده اید؟؟!! خیر چون من واقعاً نسبت به علم پزشکی جهل دارد و خودم به این امر اذعان دارم.
اما یک فرقی دین با بقیه امور متأسفانه در جامعه ما دارد. آنهم اینکه هر علمی متخصص خودش را دارد و اگر کسی در علمی تخصص نداشت؛ در آن علم و مسائل آن علم اظهار نظر نمی کند؛ اما در مسأله دین و علم دین همه خود را متخصص میدانند و همه به خود حق اظهار نظر در مسائل مختلف دینی را می دهند و اگر به کسی نیز گفته شود شما نسبت به مسائل دینی جهل داید به او برمیخورد و فکر می کند به او توهین شده است یا به او دشنام داده شده است.
به نظر شما علت این امر چیست؟؟!!
اما جاهل بودن به خودی خود بد نیست(هر چند خوب هم نیست. مخصوصاً اینکه علم نسبت به برخی امور واحب عینی است در شرع مقدس پس جاهل بودن نسبت به آن امور بد است. علم کمال است و هر چه علم بیشتر باشد بهتر است و کمالات فرد بیشتر است. پس جهل اگر بد نباشد(که فیه تأمل) خوب هم نیست.) اما اظهار نظر کردن بغیر علم و اظهار نظر کردن در مورد علمی که فرد نسبت به آن علم جهل دارد خیلی بد و قبیح است.
شما خلط مبحث کردید. در احادیث از واقعیات تاریخی نیز صحبت شده است. پس باید به احادیث نیز رجوع کرد. باید مبانی کلامی شیعه را نیز در بررسی تاریخ مد نظر قرار داد. مثلاً از آنجائیکه ما ائمه(ع) را با ادله قاطع عقلی معصوم می دانیم؛ اگر در یک حدیث یا یک مطلب تاریخی مطلبی دال بر اشتباه یا گناه معصوم(ع) وجود داشت به راحتی آب خوردن میگوئیم این مطلب دروغ است؛ یا این مطلب منظور دیگری دارد که ما نمی فهمیم.
نکته ی بعد آنکه ما میدانیم چون حکومت های آن زمان عموما علیه شیعه بوده اند و خیلی از مورخین سنی مذهب بوده اند؛ احتمال اینکه مورخین مطالب جعلی و دروغین نوشته باشند زیاد است.
اصولاً در علم تاریخ مطالب دروغ نیز یافت می شود. پس باید متخصص بود تا درست را از غلط تشخیص داد.
با درود مجدد
من میزان تحصیلات و سن شما را نمی دانم ای کاش بیشتر با شما آشنا می شدم تا بهتر می توانستم بحث کنیم. با این حال باید بگویم دین علم نیست یعنی دین در تعریف علم نمی گنجد می دانید چرا؟ چون دین همه جواب ها را از قبل دارد و نیازی نه به پرسش دارد و نه به پاسخ! نگاه شما باید همیشه رو به عقب باشد. یعنی خدا چه گفت یا معصوم چه گفت حتی اگر یقین داشته باشید زمین بدور خورشید می گردد وقتی قرآن بگوید خورشید در چشمه لجن فرو می رود باید بپذیرید. امیدوارم فرصت باشد بیشتر بحث کنیم. 
پاسخ:
سلام علیکم
اگر دین علم نیست و تحصص نمی خواهد؛ پس اینهمه علما حتماً بیکار هستند و مغز یکی از حیوانات رو خورده اند که عمری را در حوزه سپری می کنند تا متخصص دین بشوند.
عزیز من همین حرف شما هم نشان از جهل شما نسبت به علوم مختلف دینی هست.
بله در دین هر حرفی را خدا گفته باشد می پذیریم. اما حالا حرف خدا دقیقاً چیست که به آن ملتزم باشیم و منظور حرف خدا چیست؟ این کاری است که عالم دینی در حوزه انجام میدهد.
برای این کار به علوم مختلفی نیاز است. فقط برای فقه که ساده ترین علم در بین علوم دینی است به ادبیات عرب، منطق، رجال، درایه، تاریخ صدر اسلام و ... نیاز است. وای به روز مسائل اعتقادی و کلامی. از آن بالاتر فلسفه اسلامی و حکمت متعالیه و از آن بالاتر که اوج علوم دینی است عرفان نظری است.
همین مثالی که شما فرمودید که خورشید در چشمه لجن فرو می رود؛ ظاهرش خلاف یکی از گزاره های بدیهی و مسلم در بین تمامی انسانهاست. از آن طرف قطع و یقین داریم که حرف خدا درست است؛ پس حالا باید رفت دید منظور دقیق این آیه چیست.
پس می بیند علوم اسلامی به همین سادگی هم نیست.
برای نمونه در احکام و فقه کمتر حکم اسلامی است که چند حدیث بر خلاف آن حکم وجود نداشته باشد. حال از بین این احادیث متعارض فقیه کدام حدیث را و به چه دلیل بر حدیث دیگر ترجیح دهد؟! همین خودش کلی کار می برد و مستلزم داشتن تخصص در علوم گوناگونی است.
پس می بینید به همین سادگی که شما گمان کردید نیست براد من.
یک دانشمند هندی پس از بیست سال تحقیق وبررسی ثابت کرد که ذولقرنین کوروشه البته باز میشه شک کرد ولی دلایل محکمی وجود داره که کوروشه مثلا احتمال داده میشه که اسکندر باشه که این با تعبیر قرآن از خوب بودن فردی بنام ذولقرنین در تناقضه یا مثلا از یاجوج ماجوج یاد شده ک اقوامی غارتگر بودن و کوروش باهاشون مبارزه کرده
پاسخ:
سلام
بله بنده هم قبول دارم که مشهورترین قول این است که ذوالقرنین همان کوروش است. حتی علامه طباطبائی(ره) در المیزان نیز این قول را پذیرفته اند. اما گفتم افراد دیگری نظرات دیگری دارند.
البته اگر کسی معتقد باشد که ذوالقرنین همان اسکندر است؛ قاعدتاً باین این مطلب را که اسکند آدم سفاک و خونریر و بدی بود را قبول نداشته باشد و اعتقادش این باشد که این مطالب در مورد اسکند دروغ است.
افراد دیگری نیز هستند که کلاً اعتقادشان این است که در مورد تاریخ باستان ایران خیلی از مشهوراتی که امروزه شهرت پیدا کرده اعتبار چندانی ندارند.
راستی بنظر من طرح چنین سوالی تو چنین ایامی زیاد کار درستی نبود دوست عزیز دشمنان بشر نمیتونن باطرح چنین مزخرفاتی از زبان یه شخصیت بزرگ یه ارادت قدیمی رو از بین ببرن
پاسخ:
سلام
آخه من دیدم رو این حدیث زیاد مانور داده میشه تو فیس بوک و سایر شبکه های اجتماعی و کلاً فضای سایر. بخاطر همین گفتم خوبه بهش بپردازم تا اگه کسی با دیدن این حدیث براش شبهه و اشکالی بوجود اومده رفع بشه. کما اینکه تو نظرات همین مطلب افرادی هستند که گفتند ما با خوندن این حدیث برامون شبهه شده بود و با خوندن مطلب بنده شبهشون بحمدلله رفع شده بود.
درود مجدد
ابتدا تقاضا دارم تعریف علم را از زبان شما دوست عزیز بدانم زیرا نمی شود بصرف اینکه تعداد زیادی افراد هستند که از طریق دین ارتزاق می کنند دلیل بر علم بودن دین باشد.
آیا به نظر شما وحی و خواب دیدن و الهام شدن و ... می تواند مبنای علم باشد؟
حالا بعد از ۱۵۰ سال کسب علم در حوزه و گذراندن تمام علومی که شما فرمودید. آیا می توان حقیقت تاریخ را نفی کرد؟ چه فایده عملی دارد که این همه تلاش شود که فلانی در ۱۴۰۰ سال پیش این حرف را زده یا نزده در واقع این مساله می تواند مشکل بی کاری یا مشکل مسکن یا تحریم ها را حل کند البته قبول دارم این مباحث اگر برای مردم نفعی ندارد برای اهل علم ! قطعا نان و بوقلمونی دارد.
پاسخ:
سلام علیکم
اگر نمی دانید چرا تلاش می شود بفهمیم فلان شخص 1400 سال پیش فلان حرف را زده یا نه؛ بروید اندکی کلام مطالعه کنید تا بفهمید قضیه چیست.
خلاصه اش این است که ما به حکم شرع موظف به تبعیت از همان افرادی هستیم که 1400 سال پیش زندگی کرده اند. پس باید بدانیم چه گفته اند و چه نگفته اند و چه دستوری به ما داده اند.
با درود دوست عزیز چرا مغالطه می کنی اگر شما کلام خواندی بگو مگر می شود با وحی و الهام و غیب و حدیث و روایت و کمی لعاب فلسفه و منطق دین را توجیه کرد؟
شما اصل عدم ولایت را خوانده ای؟ شما به مختار بودن انسان اعتقاد داری؟ نظر شما در مورد بت پرستی چیست؟ خیلی آدم های عقب مانده ای بودند!
 وقتی که دل درد می شوی گریب میچر می خوری و برای سفر از هواپیما و قطار استفاده می کنی و برای خودت در اینترنت بلاگ راه انداخته ای ولی وقتی از شما انتظار می رود بقیه کارهایتان نیز عاقلانه و متناسب با زمان حال باشد ناگهان مغز محترمتان را خاموش و از سنن ۲۰۰۰ سال پیش یهود و عرب پیروی می کنی!
باز هم از شما تشکر می کنم که به دیگران احترام می گذاری و با شجاعت ایستاده ای و پاسخ هایی را که می دهند می خوانی و غلط یا درست پاسخ می دهی همین روحیه انسانی شما به من امید می دهد که بزودی تغییرات بزرگی را در زندگی تجربه می کنی و با کمی خوش شانسی به آزاد اندیشی و آزادی فکری می رسی موفق باشی.
پاسخ:
سلام علیکم
پس از نظر شما دین باید با چه چیزی توجیه شود؟ اصلاً تعریف دین از نظر شما چیست؟ و راه توجیهش چیه؟
بله اصل عدم ولایت را خوانده ام. چطور مگه؟ اصل عدم ولایت یه ادامه هم داره اصل بر عدم ولایت است إلا ما خرج بالدلیل. حال ما در مورد ولایت ائمه(ع) دلیل داریم.
همچنین به مختار بودن انسان نیز اعتقاد دارم. اما ربطش را به مباحث خودمان نمی فهمم. شما اگر توضیح بدهید ممنون می شوم.
در باب بت پرسی نیز ایضاً ربطش را نفهمیدم.
در مورد باقی مطالب نیز شما بروید کمی فقه بخوانید تا بدانید کجا ما باید به دین رجوع بکنیم کجا به عقل و دانش خودمان.
درود مجدد
اول آنکه برادر هنوز علم را تعریف نکرده ای تا ببینیم علوم دینی هم در چارچوب آن قرار می گیرند یا نه!
دوم آنکه پس شما هم اعتقاد داری دین را باید توجیه کرد؟ اگر دین از جانب خدا آمده چه نیازی به توجیه داره؟ سخن خدا به راحتی بر دل ها اثر می کرد و نه نیاز بود کسی کشته بشه و نه نیازی بود از ترس میلیون ها نفر مسلمان داشته باشیم و وقتی مجبوری مسلمان باشی پس باید یکجوری توجیهش کنی علم لازم نداری.
در مورد دلیل ولایت امامان باید بگم شما اول باید خدا را اثبات کنی بعد وحی و بعد نبوت  که نمی توانی (دانش شما درون دینی است) ولی اگر توانستی بعد می رسیم به موضوع امامت
در مورد اختیار  و انسان مختار زیاد بحث نمی کنم زیرا شما در موقیعت یک انسان مختار نیستی. شما مجبور به دفاع از اعتقاداتی هستی که فقط به شما ارث رسیده! از بیش از یک میلیارد مسلمان حتی ۵ نفرشان هم تجربه دینی ندارند و همه از ارث پدرانشان محافظت می کنند. 
بت پرستی اما بحث جالبیه می دانید که بت ها انواعی دارند بعضی به شکل انسان بعضی حیوان بعضی کوچک و بعضی بزرگ و بعضی ها قابل دیدن و بعضی ها غیر قابل دیدن هستند! اما بت پرست ها همه مانند هم هستند ولی خودشان فکر می کنند با بقیه متفاوت هستند.
راستی من هم مثل شما به فقه علاقه دارم ولی تمام مطالب فقهی بر یک پایه استوار هستند و آن تعطیل عقل است در مورد اعتقادات و مابقی توجیه است. وقتی خدا را عقلا اثبات نکردی و پذیرفتی که هست بعد توجیهات خنده داری می کنی در نهایت به وحی و نبوت و امامت می رسی و یک قزلباش تمام عیار می شوی حالا هر چه زور بزنی و عقل خرج کنی در واقع داری ساختمانی می سازی که پی و اساس نداره.
موفق باشی دوست عزیز
پاسخ:
سلام علیکم
بنده نگفتم دین را باید توجیه کرد. بنده طبق عبارت شما که گفته بودید آیا با وحی و الهام و غیب و ... می شود دین را توجیه کرد؟ من پرسیدم اصولاً از نظر شما دین چیست و راه توجیهش چیست؟
اما چه کسی گفته سخن خدا لزوماً باید به دل همه بشینه؟! طبق چه منطقی میفرمائید!؟ تازه کی گفته از ترس میلیون ها نفر مسلمان داریم؟! شما آمار گرفتی!؟ ضمناً از کجا میگین نیازی نبود کسی کشته بشه؟!
اما در مورد امامت و ولایت و ... بله این سیری که شما میگین درسته. و در علم کلام و در سطحی بالاتر در فلسفه همه این موارد بصورت عقلی و متقن اثبات میشه.
اما اثباتش در این مجال نمی گنجه.
اما کی گفته دفاع از اعتقاداتی که داریم یعنی اینکه داریم اختیار خودمان را نفی می کنیم؟؟؟!!! من الان قطعاً انسان مختاری هستم و چون با علم و تحقیق و بررسی به این نتیجه رسیده ام که اعتقاداتم حق هستند؛ دارم از آنها دفاع می کنم. این کجایش نفی اختیار است؟! یعنی هر کس از اعتقاداتی که داشت دفاع کرد یعنی دارد اختیار خودش را نفی می کند؟؟؟!!!
اما تجربه دینی دقیقاً منظورتان چیست که فرمودید حتی 5 نفر هم تجربه دینی ندارند؟!
اما فقه به معنای تغطیلی عقل نیست.
پیشنهاد می کنم اولین پست وبلاگ را مطالعه کنید.
آدرس: http://borhan.blog.ir/1391/02/23/the-role-of-intellect-in-religious-knowledge
اصلا بدون اینکه مطلبو بخونم مینویسم که امام حسین چهره ی معولی داشتن بر اساس روایات در ضمن طبق خصوصیاتی که داشتند مهربان بودند
پاسخ:
منظورتون از چهره معمولی چیه و چه ربطی به بحث این پست داشت؟
۰۷ آذر ۹۲ ، ۱۵:۰۵ سرباز گمنام
اگر آنچه شما می گویید درست باشد، علامه ی مجلسی ، شیخ صدوق و شیخ عباس قمی عقلشان به این موضوع نمی رسید، در حالی که شیخ عباس قمی در علوم حدیث بسیار بسیار دقیق بوده و اگر آنچه شما می گویید درست بود ایشان این حدیث نه حتی  را نقل نمی کرد بلکه نفی می کرد مگر اینکه معاذالله خودتان را اعلم تر از این علمای اعلام بدانید. اگر شخصی مثل شما به این راحتی نقل این سه محدث کبیر را نفی کند به قول امام حسین: و علی الاسلام والسلام.
پاسخ:
اولاً سلام علیکم
ثانیاً اعلم تره غلطه. اعلم درسته. چون خود اعلم یعنی عالم تر.
ثالثاً پس با این حساب شما دیگر هیچ محققی و هیچ عالمی هیچ تحقیقی نکند و همه از مطالب بزرگان بهره ببرند و کل بحار و کتب اربعه و سایر کتب حدیثی نیز من الجلد إلی الجلد صحیح هستند. برادر من این دیدگاه شما از افراطی ترین اخباریان نیز افراطی تر است. جون آنها نیز فقط کتب اربعه را تماماً می پذیرند نه سایر کتب را. اما شما ظاهراً کل بحار را قبول دارید.
رابعاً شما اگر در نقد ما اشکالی می بینید؛ اشکال کنید به نقد ما.
ممنون از توجهتون همه ی ما میدونیم عمر-ابوبکربن نامعلوم-ابوسفیان-10نفری که از روی بدن امام حسین بااسب تازیدند حرامزادهاند تازه عرب هم بودند
چرا مزخرف میگین.
حسین بن علی گفته ایرانی ها نوکر اعراب باید باشند، اونوقت شما میگین منظورش از اعراب اهل بیت بود؟
گیرم حرف شما درست، مگه همین شماها نیستین که میگین اهل بیت با برده فروشی مخالف بودن، پس قضیه این بردگی ایرانی ها برای اهل بیت چیه؟
پاسخ:
اگه متن رو دقیق خونده بودین این سوال براتون بوجود نمیومد. پیشنهاد می کنم یه بار دیگه متن رو دقیق بخونید.
ضمناً اهل البیت(ع) با نوعی از بردگی مخالف نبودند چون دستور شرع و اسلام است. و خود اهل البیت(ع) برده و کنیز داشته اند. مثلاً امام سجاد(ع) در طول عمر مبارکش 1000 برده را آزاد کرده است. پس برده داشته اند.
سلام دوست عزیز
ممنون از وبلاگ خوب و جمعی که داری و سپاسگذارم از توضیح کاملتون راجع به این حدیث, اما راجع به نظر دوستان دیگه باید بگم که از خوندن بعضی کامنت ها متاسف شدم , ببنید درست نیست در مورد اعتقادات افراد اینجوری بحث بشه که توام با توهین باشه من خودم به شخصه شیعه علی (ع) و محب حسین (ع) هستم واقعا یه سری افراد بدون هیچ علم و منطقی میان حرفهایی در مورد ائمه اطهار (ع) میزنن که آدم میمونه چی بگه...! نون و نمک حسین (ع) رو میخورن بازم این حرفهارو میزنن چجوری بخودتون اجازه میدین نام متبرک معصومین رو اینجوری ببرین؟ حضرت آدم رو خدا به پنج تن آل عباء بخشید چون حضرت آدم به این نامها خدارو قسم داد برید تحقیق کنید راجع به این مطلب, و اینکه ما انقدر تو قبقبمون باد میندازیم ما تومدن 7000 ساله داریم ما اینیم ما اونیم تو عملم اینجوری هستین؟ من ایرانی ام کشورمم خیلی دوست دارم جونمم میدم تا حتی ذره ای از این خاک دست بیگانه نیافته , اما واقعا ما فرهنگ نداریم تو هیچ زمینه ای قبول کنین, ما هنوز وقتی چراغ سبزه واسه ماشین نمی ایستیم سگ و گربه تو کشورای اروپایی میدونن چراغ عابر قرمزه نباید رد شد, ما هنوزم تصادف میکنیم میایم پائین گلاویز میشیم , ما تو خیلی چیزا بی فرهنگیم نمونش همین پیج فیس بوک لینل مسی بازیکن آرژانتین..!! بابا یه سر سوزن واقع بین باشید انقدر ادعا نداشته باشید , یه ذره از رفتارای کوروش کبیر و داریوش بزرگ تو رفتار روزانتون هست که تا یه چیزی میشه میگین ما از نسل کوروشیم؟؟ کوروش دروغ میگفت ؟ کوروش کلاهبرداری میکرد؟!! .. در آخر اینکه به هم احترام بگذاریم هرکس هر دیانتی در پیش داره نباید بهش توهین کرد ما همه انسانیم فارغ از هر دینی اول باید بهم احترام بذاریم!! با تشکر 

سلام حد اقل روی اون جمله رو که توی تصویر نوشته چهره خیالی....هیدنت کن
چه با حال جون قران برده فروشی رو آزاد گذاشته پس کار درستیه؟ دوست داری تو جنگ با مسیحی ها یه مسیحی زنتو ازت جدا کنه یا خواهر مادرتو به بردگی ببره و باهاشون هم خوابه بشه اگه دوست داری پس به مسلمونا حق بده. بعدم بزرگترین جنایت تاریخ رو ترکان مسلمان علیه ارمنی های مسیحی کردند که سال 1915 یک ونیم میلیون ارمنی رو کشتن و 2 میلیونو آواره کردن 12 استان مسلمان و ترک شرق ترکیه امروز ارمنستان غربی بود تا 100 سال پیش این بزرگترین نسلکشی تاریخه همون کاری که صهیونیستا با مسلمونا کردن الان شما سر فلسطین چه مظلوم نمایی میکنید؟ وقتی خودتون مردم ارمنستانو کشتید و سرزمینشون ازشون گرفتین شما مسلمونا جانی نیستید؟ نفرین بر شما
نمیفهمم چرا ما از عربها ادعای عربی بهتر داریم!
در واقعه غدیر ایرانی ها مولی را به معنی ولی گرفته اند در حالی که عربها این نظر را ندارند. خود حضرت علی در متون همزمان هیچگاه از آن بعنوان سند اسم نبرده اند لطفا مراجعه فرمائید.
اینکه عرب معنی آنچه شما می گویید دارد توجیهی بیشتر نیست. همه کلمات بار چندتایی دارند ولی مهم آنچه مسلط است می باشد. پارس به معنی پارس کردن است یک عرب مثل شما آن را اینجوری تخریب می کند. هیچ مصلحتی بالاتر از خود حقیقت نیست. 
پاسخ:
بهتر است کمی بیشتر تحقیق کند جناب محقق
با سلام
به نظر من کل اشکال در اینجاست که ما بعد از گذشت 1400 سال میخواهیم در باره مساپلی که چندان از آن اطلاع دقیقی نداریم اظهار نظر کنیم.
و مورد دیگر اینکه میخواهیم ایمان و احساس مذهبی را با تاریخ مخلوط کنیم که این دو مربوط به هم نیستند.
وقتی دین با سیاست در هم می آمیزد نتیجه همین میشود که میبینید.
این توهین ها که به دین و سایر مقدسات صورت میگیرد مربوط به کسانی است که در متون مختلف کند و کاو میکنند تا مطلبی بیابند که به نوعی عدم رضایتشان را از امور جاری بیان کنند.
پاسخ:
سلام علیکم
با این حساب شما کل علم تاریخ باید برود پی کارش. چون اطلاعات درستی از آنها نداریم. پس نباید دنبالش را بگیریم.
اما ما در حد توان بررسی می کنیم.
۲۰ دی ۹۲ ، ۰۱:۰۹ هلیا جووون
سلام به نظرمن خیلی الکی و تابلو دروغه اگه ایرانی بده چرا زن ایرانی گرفت که ادامه سلسله امامت از فرزند زن ایرانی باشه؟امام سجاد پسر شهربانو دختر یزدگرد سومه  خرررررررررررررررر خودتونین
۲۰ دی ۹۲ ، ۰۱:۲۰ @هلیاجووون
عاشوراو امام حسینو ایرانی ها حفظ کردن حدیث جعلیه بابا با عقلتون بسنجین  زن اصلیش  ایرانیه   مگه وهابیین یاسلفی که باید برن بچرن   تعقلون تعقلون تعقلون

سلام مجدد
دوست عزیز  نظربنده این است که متون دینی و ناریخ دین و شناخت صحت و ثقم احادیث و تفسیر قرآن مجید و علم رجال و امثالهم از بابت مکانیزم کار بر روی  (روش کار )آنها قطعا جزو علوم می باشند ولی واقعیت وجودی آنان با مکانیزم های کار بر روی مقوله های علمی قابل نفی یا اثبات نیست ـ فرضا اثبات وجود یا عدم وجود روح ـ بنابراین ورود این قبیل اندیشه ها به میان جامعه  و تلاش برای اثبات یا انکار شان و تداخل دین و سیاست موجب جنگ در بین عوام الناس می گردد چیزی که هم اکنون شاهد شعله ور شدن آن در جهان اسلام هستیم.
من فقط یک کلام میکم دینی ک میکی بردکی تجاوز وغلام داشتن مجازه کجاش کامله؟؟؟من خ تحقیق کردم درنفرت داشتن اعراب از ایرانیها هچ شکی نیست ضمن اینکه هرعربی ک زن ایرانی رو کنیزخودش میکرد یا زنش میشد انگارنوعی برتریشونو مخاستن نشون بدن
پاسخ:
سلام علیکم
در همین وبلاگ 4 تا پست در مورد برده داری و جهاد ابتدائی و احکامش بحث شده. میتونید رجوع کنید و بخونید
اعرابه وحشی وقتی ک به ایران ازسرزمین خشک وبی اب وعلفشون حمله کردندوهزاران ایرانی بی گناهو فقط بخاطراسلام کشتندوحپیروزشدندانگارواردبهشت شدندووقتی زن های ایرانی رو اسیرکردندمیکفتنداینها فرشته اند یاانسان،برین بخونین جنکهای ایران واعراب رو اگرباورنداریدببینم ایابه دین زورکیمون افتخاربایدبکنیم یانه
نویسنده عزیزبگمونم شما یک اسلامگرایه تندرو هستی که هرچی تواین دین مبارک هست رو تایید میکنی ویکسری دلایل بی منطق میاری دوسته من این اسلامی ک خودمم دینمه میگه سنگسارمجازه چندزن گرفتن مجازه کنیزغلام برده مجازه صیغه که نوعی فاحشگی با رنگ ولعاب اسلامیه مجازه سودبانک ها ک حرام علنیه مجازش کرده تغییردین حرام واعدامه وتو قرانم ک قربو.نش برم همش از جنگ جهنمه-این دین مخصوص اعراب وحشی و جاهل بود نه مردمان پاک ایران زمین ک خدای یکتا رو قبول داشتن و پرستشش میکردند
پاسخ:
سلام علیکم
منظور شما از اسلام گرای تندرو چیست دقیقاً؟! اگر منظورتان این است که ما تمامی احکام اسلام را 100% قبول داریم(هر چند در مرحله عمل خیلی از اوقات دچار معصیت شویم.) بله بنده یک اسلام گرای تندرو هستم و به این تندروی نیز افتخار می کنم.
دوست عزیز شما اگه پذیرفتین که این دین از جانب خدائی اومده که عالم مطلق و حکیم مطلق هست دیگه نباید به احکامش ایراد بگیرید.
نویسنده عزیزمن یک سوال دارم شمابادلایل بی منطقت میگی شرایط ایجاب میکرده ک برده داری ویا کنیزی پذیرفته بشه دردین اسلام  ایاحمله وحشیانه یه عده بادیه نشین به کشوری ک در صلح صفابوده وکشتن مردان یابزورمسلمون کردن ویابه زنانشون تجاوزکردن مسه قوم مغول انسانیته؟؟ایا اینکارصحیحه؟؟چراواقع بین نیستی ایا اگرخودت اون موقع تواین مملکت  میبودی ومثلاداشتی زندگیتومیکردی یهویه عده عرب وحشی به تو وخانوادت حمله میکردن ودرجلو خودت مادروزن فرزندت به اسارت میبردن و تجاوزبهشون میکردن بازم مگفتی شرایط ایجاب میکرد؟اگربازم ببخشین بگی هرچی خدابخاد همون درست بوده دیگه بحثی باتو ندارم ومعلوم میشه رگ وریشت عربه و هیچ غیرت وارق وطن وناموس نداری-
پاسخ:
سلام علیکم
بنده کی از حمله اعراب به ایران دفاع کردم؟؟!! بنده تنها چیزی که گفتم این است که تمامی احکام اسلام را بصورت تمام و کمال و 100% قبول دارم هر چند در مرحله عمل ممکنه برخی اوقات دچار گناه و معصیت بشم. حالا یکی از احکام اسلام نیز بحث جهاد و برده داری و کنیز گرفتن و حلال بودن رابطه جنسی با کنیز است. البته با شرایطش.
بنده هیچ موقع در مورد حمله اعراب به ایران صحبتی نکردم.
 نویسنده عزیز ماها راه اصلی رو فراموش کردیم وداریم به بیراهه ها میریم وقتی1500امام زاده اوایل انقلاب میشن حد.ود 10000وقتی مردم بجایه توکل بخداکارشون میشه فقط مرده پرستی وقتی نمازی که میخونیم حتی معنیشو نمیفهمیمم  وقتی بجای اموزش ادب واحترام به خقوق دیگران کارمون میشه روایت های چرت وپرت از1200سال پیش وگفتن افتابه ک کدوم دست بگیرم یانگیریم وقتی بجایافتخاربه ایرانی بودنمون باید اول به مسلمون بودنمون ببالین وقتی عوض کمک به بی بضاعتاو مستضعفا20بارمیریم حج وقتی سادات یاسیدایه مستضعف سهم دارن ولی مستضعف عام سهمی نداره وقتی میبینیم عربستان حامی تروریسمه ولی سال به سال با اعزام حاجی بیشترفربه ترشون میکنیم وبهشون میگیم برادرایه مسلمان وقتی یک فلسطینی ک توحماسه ووهابیه حمایت مالیش میکنیم ولی هموطن خودمون تو اذربایجان ازبعدزلزله هنوز خونه وکاشانه نداره وقتی میدونیم هزاران هزارایرانی درصدراسلام مظلومانه کشته شدند ومیگم حکم خدابوده واسلام باصلح اومدکشورمون وقتی صف اول نمازوایمیستیم ولی بعدش توفکریم سرکیوبتونیم بیسترکلاه بذاریم وغش بزنیم تومالمون وقتی خودزنی توعاشورامیشه شوربدونه شعور وقتی همه چیز میشه ریابعد میفهمیم عجب دینی داریم ما.پس واقع بین باش وقدری فکرکن من خودم مسلمونم وشیعم ولی اگرهزاراندی سال پیش میبودم حاظربودم بخاطر شرفم وطنم دینم بامردمی وحشی با دینه اجباریشون بجنگم وکشته میشدم.موفق باشی 
پاسخ:
سلام علیکم
شما کلی مسأله رو با هم خلط کردین.
تکلیف خودتون رو مشخص کنید.
شما با اصل اسلام و احکامش مشکل دارید؟! با اعمال غلط مسلمانان مشکل دارید؟! مشکل شما اعتقادی است یا فقهی یا کلامی یا ...؟!
من که متوجه نشدم مشکل اصلی شما چیست.
«قومی متفکرند اندر ره دین// قومی به‌گمان فتاده در راه یقین// می‌ترسم از آن‌که بانگ آید روزی// کی بی‌خبران راه نه آن‌ است و نه ‌این»
نوروزاین مراسم، یک رسم ایرانی است و ربطی به آیین شرک آلود زرتشتی ندارد. هیچگونه آثار شرک نیز در این مراسم وجود ندارد. لذا از نظر دین اسلام، این مراسم، یک کار مباح است، نوروز نه خوب است نه بد، بلکه چیزی است مثل خوردن و خوابیدن و تلوزیون نگاه کردن.

چهارشنبه سوری:

این مراسم، یک رسم ایرانی نیست بلکه یک رسم زرتشتی است. بلکه احیاء یک آموزه ی زرتشی است که از نظر اسلام، شعبه ای از شرک تلقّی می شود

واست متاسفم عرب پرسته نادون نوروز نه خوبه نه بد؟؟این چرت پرتا رو از کجامیاری بااین وبلاگ داغونت. تو ابوموسی عشعری دومی که هر چی حدیث جعلی هستش یا خضعبلاته اینجانوشتی و میگی تو فلان کتابه ادمایی مسه تو این مملکتو دارن به عقب میکشونن-برو اول ایین زرتشت بخون بعد بگومشرک من یکی از دوستام زرتشتیه اونام یکتا پرستن وازمامسلمونا خیلی صادق ترن به کوری امثال خشک مغزی مسه تو امسال چهارشنبه سوری پررنگ ترمیگیریم انشالا همیشه این ایین فراموش نشه

پاسخ:
سلام علیکم
این سلام هم به عنوان سلام بود هم در عمل به آیه قرآن.
اما ما داریم در مورد تعاریف شرعیه صحبت می کنیم در عرف جامعه. وقتی می گوئیم یک چیز مباح است یعنی به لحاظ شرعی نه ثوابی بر آن مترتب است نه عقابی. حالا کاری نداریم این در عرف یک جامعه خیلی خوب است و در عرف جامعه دیگر خیلی بد.
اما در مورد حدیث جعلی هر حدیثی آوردم که جعلیه شما با بررسی سندی و دلالی اون حدیث اثبات بفرمائید حدیث جعلیه وگرنه باید بگم از روی شکم یا باد شکم یا ... حرف زده اید.
در مورد آئین زرتشت هم 2 تا مطلب در همین وبلاگ هست برو بخون.
قسمت اول مطلب: http://borhan.blog.ir/1391/08/07/Overview-of-Zoroastrianism-Part-one
قسمت دوم مطلب: http://borhan.blog.ir/1391/08/18/Overview-of-Zoroastrianism-Part-two

شما خیلی زحمت کشیدید دستتون درد نکنه. من فقط یه سوال دیگه می پرسم این سخت از هر امامی نقل شده باشه مهم نیست مهم اینه که یه امام معصوم چرا باید بگه ما (اعراب) از یک قومیت یا از یک عده ای بالاتر هستیم؟ مگه پیامبر و امامان برای ترویج برابری بین آدمها تلاش نمی کردن؟ و چرا باید خودشون رو مجاز بدونن که به گروهی تجاوز کنن و مردانشان رو به غلامی ببرند و به زنان تجاوز کنن؟

پاسخ:
سلام علیکم
ظاهراً متن رو دقیق نخوندین. اگه یه بار دیگه با دقت بخونین این سوال در مورد اعراب براتون بوجود نمیاد
اما در مورد تجاوز و ... که احتمالاً منظور شما بحث برده داری هست:
اولاً این بحث در آیات متعددی از قرآن صراحتاً آمده است. پس ظاهراً خدا نیز ظالم است.
ثانیاً شیعه ائمه(ع) را معصوم میداند یعنی اینکه هر کاری بکنند قطعاً و بلاشک صحیح است. پس حتی اگر یک امام معصوم(ع) در یک روز مثلاً 10000 تا زن و کودک بی گناه را نیز بکشد؛ قطعاً آن صحیح و مطابق حق بوده.
ثالثاً در همین وبلاگ در مورد بحث برده داری و چرائی آن شبهات مربوطه 4 پست وجود دارد که می توانید آنها را مطالعه بفرمائید. فقط خواهشاً به ترتیب بخوانید و اینکه کلش را کامل و دقیق بخوانید.
لینک بحث برده داره: http://borhan.blog.ir/category/%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D9%87%20%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C/
سلام خسته نباشید.با اجازتون از این مطلب استفاده می کنم. با ذکر منبع.
پاسخ:
سلام
بفرمائید
هدف ما نشر معارف اهل البیت(ع) است.
لعنت الله علی عمر،ابوبکر،عثمان،عایشه و حفصه ،،،کلهم کافرون،،،و شجره الملعونه
میخوام به اون که اسم خودشو گزاشته سرباز گمنام بگم گوز تو روحت
ضمن تشکر از تحقیق مفصلی که انجام دادید،چطوراست در جاهایی که ائمه در تکریم ما از واژه ی "عجم"استفاده کرده اند آنرا معادل ایرانیها ترجمه کرده اید اما در جایی مثل این حدیث که برضد ما سخن گفته اند عجم را چیزهای دیگری ترجمه میکنید؟به خود بیایید و میانه رو باشید
پاسخ:
در آن احادیث از قرائن معلوم است که منظور از عجم ما ایرانی ها هستیم.
سلام دوست عزیز نویسنده
بنده شیعه اثنی عشری هستم و توفیق دارم در هییات شهر مشهد در ضمن خدمت به مکتب اهل بیت علیه السلام  با برخی خرافه پرستی ها مبارزه می کنم. و البته علاوه بر اینکه تحصیل کرده دانشگاه هستم بالغ بر هزار و اندی کتاب و منبع  در حوزه دین رو مطالعه کردم.
از خواندن برخی کامنت ها واقعا متاثر شدم که چرا در کشور ما متاسفانه یک سیستم اطلاع رسانی درستی وجود ندارد تا آنجا که برخی شبهه های نابخردانه تبدیل به عقاید برخی از هموطنان عزیزم شده است.
یک مشکل اساسی که در راه وجود دارد این است که متاسفانه ما یا از این ور بوم می افتیم یا از آن ور بوم!
ضکن تشکر و آرزوی توفیق برای شما
اما یک انتقاد به حضرت عالی داشتم ، اینکه واقعا برخی از پاسخ هایت سطحیه و نه تنهاباعث جذب نمیشه بلکه ممکنه به دفع برخی دوستان کم اطلاع منجر بشه. ضمن اینکه در برخی از پاسخ هایت هم چندان رعایت ادب نمی کنی، باید در راه نشر معارف اهل بیت علیه السلام صبر و حوصله پیشه کنی، قرار نیست شما وقتی این همه مخالفت های کورکورانه رو ببینی اختیار  از کف بدی عزیز!!!

پاسخ:
سلام
ممنون از تذکراتت
اما خوشحال مشم بگی از پاسخا کدوماش سطحی هستن؟
در مورد ادب من توهین نکردم. اما برخی اوقات طرف خیلی پررو هست. تو اینطور مواقعی ما هم باید یه خورده تند شیم تا هم طرف سرجاش بشینه هم بفهمه که چیزی نمی دونه.
در ادبیات ائمه(ع) هم گاهی اوقات از این تندی ها و بلکه بدتر داریم.
۱۰ تیر ۹۳ ، ۱۵:۴۳ عاشق حسین(ع)
سلام
به نظر بنده حتی مطرح کردن این مطالب در سایتها و فضای مجازی کار درستی نیست . با مطرح نمودن آن، افراد نادانی که این مسائل را مطرح می کنند به خودشان امیدوار تر میشوند و برای ادامه مطالب و اکاذیبشان پافشاری میکنند.
یا ابالفضل
پاسخ:
سلام
اما این حدیث رویش زیاد در فضای مجازی مانور داده میشد و برای افراد زیادی شبهه شده بود. لذا لازم بود بررسی شود
درود بر تمام شیعیان جهان,قابل توجه برادران شیعه و سنی سری به سوره ی بقره ایه ی  ١٢ بزنید,,,,,
درود بر تمام شیعیان جهان,قابل توجه برادران شیعه و سنی سری به سوره ی ماعده ایه ی ١٢ بزنید تا حق بر همگان روشن شود,,,

خیلى بى سوادى  جوابشون رو منطقى بده ولى مطمعنم خودتم میدونى جواب حامد. رو نتونستى بدى مزخرف جواب دادى 
پاسخ:
از نظر خودم جواب به حامد کامل و دقیق بود
سلام
خسته نباشید
همین که نوشته تون یه سری رو به خشم آورده معلومه اثر داشته و به فضل الهی بیشتر هم خواهد شد
به مزخرفات بعضی هم جواب ندید بهتره.کسی که نه تاریخ میشناسه و خونده، نه تکلیفش با دین معلومه، نه میدونه امام کیه و ... و از همه مهمتر دنبال حقیقت نیست و فقط میخاد یه حرفی زده باشه وقت گذاشتن براش فقط تلف کردن وقته
از خدای متعال توفیق بیشتر و روز افزون شمارو میخام
اجر شما با سیدالشهدا سلام الله علیه
یا علی
پاسخ:
سلام علیکم
ممنون
آقای کارن  از روی حماقت سخن گفتی و بدان افتخار نمودی
عزیزانی که در مورد جنگ ایران و عرب شبهه ای دارند به کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران مراجعه کنن
۲۵ تیر ۹۳ ، ۲۲:۲۴ پندار نیک
دوستان من تمام نظریات شما رو خوندم . 
بعضی ها خیلی بی ادب بودنند مانند سرباز امام زمان . بعضی ها هم خیلی با ادب جواب دادند . 
من شعری را از خداوند خرد فردوسی میزارم .تا جوابی باشد به این بی ادبان . تقدیدیم به شما . 
به یزدان که گر ما خرد داشتیم
...کجا این سر انجام بد داشتیم
بسوزد در آتش گرت جان و تن
به از زندگی کردن و زیستن
اگر مایه زندگی بندگی است
دو صد بار مردن به از زندگی است
بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم
برون سر از این بار ننگ آوریم

خوب یواش یواش میشه امیدوار بود که نسل جدید پته 1400 سال دروغگویی و تجاوز و اهانت به شعور انسانها و تزکیه کردن اونهارو توسط ادمهای ذینفع را  روی اب بریزه و به این حکومت عده ای ادم سو استفاده گر که گاهی به نام امام و یا خلیفه و  یا پیغمبر به جان و مال و ناموس مردم تجاوز کردند و اون رو انداختند گردن خدا پایان بده .....

پاسخ:
خدا و قرآن و دین و رسول الله(ص) و أهل البیت(ع) و روایات صادره از آنها روی سر ما جا دارند و نور چشم ما هستند. اینکه ما یک حدیثی را سنداً و دلالتاً به چالش کشیده ایم؛ دلیل نمی شود که کلاً به دین و خدا و احکام معتقد نباشیم.

تف به روحت با این پاسخت.

میگی‌ ثابت کن عرب به ما حمل کرده؟ ثابت کردن می‌خواد این ؟ تو خودت از بیخ عربی‌، و معلومه تخم عرب هم هستی‌.

برو یکم تاریخ بخون تا بفهمی اینرو.

تمام تلاشت در این متن این بود که علی‌ رو بالا ببری و عمر رو بکوبی.

محمد با اون علم لدنیش اگه اینارو می‌شناخت چرا باهاشون وصلت کرد.

دلایلی که آوردی فقط کوتاه مغزایی مس خودتو قانع می‌کنه.

در مورد کلمه عجم هم برو از زبان شناس‌ها بپرس تا معنیشو بت بگن، این اراجیفی که تو اینجا آوردی فقط توجیه.

پاسخ:
در عمل به آیه قرآن به شما میگم سلام
۳۱ تیر ۹۳ ، ۱۶:۴۰ بهنام گلستانی
واقعا جای بسی تاسفه که برای توجیه فروش زنان ایرانی در مدینه و حمله وحشیانه اعراب، با توسل به اختلاف شیعه و سنی میخواهید تقصیر این جنایات جنگی رو به گردن عمر و سنیها بندازید، هرچند که هر دو سر و ته یه کرباسند اما این توجیح و توضیح شما واقعا چندش آوره و نشون میده که مسلمونا به خودشون هم(سنیها) رحم نمیکنن...
اما واقعیت اینه که اسلام برای به قدرت رسیدن خودش جنایات زیادی مرتکب شد، نه تنها در ایران که در همه خاورمیانه و بخشی از اروپا... درست مانند هیتلر که همین جنایات رو برای کسترش افکار نژادپرستانه ش انجام داد...
شما هم مثل مردم آلمان باید این واقعیت تاریخی رو قبول کنید و اینقدر دنبال توجیح بردگی گرفتن و زنان رو به غنیمت بردن نباشید... وسلام
پاسخ:
کی گفته سر و ته یک کرباسند؟؟؟!!!
الاسلام شیء و المسلمون شیء آخر. اشتباه افراد را نباید به پای اسلام نوشت.
عمر یک غلطی کرد دلیل بر این نمی شود که اسلام بد باشد
ضمناً جنایت یعنی چه؟ مگه هر چیزی از نظر شما جنایت بود؛ واقعاً هم جنایت است؟؟؟!!!
امام حسین هم نظرش همین بوده شماهم ماسمالی نکنین که ... 
در تاریخ طبری هم آورده شده که امام حسن و امام حسین در جنگ ایران شرکت داشتن 
پاسخ:
مگر هر چیزی در تاریخ طبری آمده باشد درست است؟؟!!
۳۱ تیر ۹۳ ، ۲۲:۰۴ محمد مهدی
راستی رجالش چی؟
پاسخ:
رجال چی چی؟
خیلی جالبه پس شما میفرمایید خدا اجازه برده داری رو به مسلمانها داده ....دیگه تا همین جا بسه...بحثی باقی نمی مونه شما خدارو پارتی باز جلوه میدی؟؟؟ خدا هم تبعیض قایل میشه؟؟؟ دیگه تموم شد اون دوران که اراجیف ببافید وببافید وهمه باور کنن.مردم برخلاف شما شعور دارن.
پاسخ:
اگر نقدی علمی و منطقی بر بحث برده داری دارید زیل آن پست مطرح بفرمائید نه اینجا.

خوشم میاد دیگه حناتون رنگی نداره کارتون به دفاع از برده داری و تجاوز به کنیز   کشیده و  سعی دارید  مردم رو قانع کنید که اینها جنایت نیست.

مردم کم کم دارن بیدار میشن و کورکورانه هر  حرفی رو قبول نمی کنند.

خودشون می بینند با سپردن  عقلشون به دست امثال شما کار جامعه به کجا کشیده

پاسخ:
اگر نقدی علمی و منطقی بر بحث برده داری دارید زیل آن پست مطرح بفرمائید نه اینجا.
ﭘﺴﺖ ﺗﺮﯾﻦ ﻧﻮﻉ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﺍﺕ، ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ
ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩﯾﻪ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺗﻮﺵ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﯾﻦ
ﻧﻘﺸﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﯿﺪ… ﭼﻬﺮﻩ، ﻣﺎﻩ ﺗﻮﻟﺪ،
ﺛﺮﻭﺕ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﯽ، ﻧﮋﺍﺩ، ﻣﻠﯿﺖ، ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻭ ..
عرب یعنی عرب (نمیدونم چه معنی دیگه ای می تونی ازش استنباط کنی) :)
عجم هم همونطور که ما از بچگی همه جا دیدیم و خوندیم و شنیدیم فارس بوده الان شده ضد اهل بیت
همین الان دیدی نوشتم فارس به جای پارس
امیدوارم این کسایی که دم از اسلام می زنن ، اوناییش که پولشون تو این راهه که هیچ
اما اونایی که کورکورانه و بی منطق دنبال سر بریدن غیر خودیان زودتر از صحنه گیتی پاک شن
ضمنا جناب مسئول وبلاگ، من کل این مطلب رو با تمام دیدگاهاش خوندم
و امیدوارم به قول یکی از دوستان به جای اونچه که در 1400 سال پیش گفته شده دنبال انسان بودن و مردم آزار نبودن باشیم
قابل توجه بعضی از سربازان گمنام عزیز
پاسخ:
حالا این انسان بودن یعنی چی؟؟!!!
ضمناً مگه قتل و سر بریدن همیشه و تحت هر شرایطی بد هست؟؟؟!!!
انسان بودن یعنی جوری زندگی کن که کسی رو نرنجونی مفید باشی واسه جامعه حتی شده اندازه اینکه دست یه بچه رو بگیری ببری اونور خیابون
این همه آدم کشی ، حمله انتحاری، حزب الله، بسیج ، گریه ها و مداحی های الکی، قرآن سر گرفتن های بی هدف به قصد بهشتی که می خواین زوری آدمو بفرستین توش
کاشکی یاد می گرفتین عقیده هرکس محترمه تا زمانی که به اجبار کسی رو وادار به کاری نکنه و با عقیده اش قدرت یک مملکت رو بدست نگیره و بعد هرکس مخالف اون عقیدس ...
قتل و سر بریدن به چه دلایلی خوبه؟
قتل کسی که داره شما یا عزیزانتو می کشه آره
ولی نه اینکه طرز تفکر اصلی قتل و خ.نریزی و کشور گشایی و برده گیری و تجاوز و غنیمت گرفتن زنها و دخترها باشه 
مملکت ما با این تفکرات هر سال به عقب میره

پاسخ:
این تفکر که مطلقاً هیچکس را نرنجانیم در هیچ مکتب و ایدئولوژی ای(اعم از ایدئولوژی حق یا باطل) پذیرفته نیست. اتفاقاً گاهی اوقات باید کسی را رنجاند. گاهی اوقات باید زد زیر گوش کسی. گاهی اوقات حتی باید کسی را کشت.
من خیلی اتفاقی به این وبلاگ رسیدم
امیدوارم از این به بعد به اینجور جاها با تفکرات امثال تو کارم نیفته
ممنون از جوابات :)
حق به همراهت
با سلام به همه: {کسى‌ که‌ عقل‌ ندارد ادب‌ ندارد} ، و کسى‌ که‌ همت‌ ندارد مروت‌ ندارد ، و کسى‌ که‌ دین‌ ندارد حیا ندارد . و خردمندى‌ موجب‌ معاشرت‌ نیکو با مردم‌ است‌ ، و به‌ وسیله‌ عقل‌ سعادت‌ هر دو عالم‌ به‌ دست‌ مى‌آید (ی کی از اماما  می گه ) تقدیم به افرادی که ........                            اقای نویسنده در قران به شکیبای دعوت شده اگه هر کسی به دین شک بکنه باس این جوری جوابشو داد ؟؟؟؟!!!!! اونوخ چه فرقی بین تو و اون هس؟ ایا تو بد تر از اون نیسی که این جوابارو این طوری میدی ؟؟؟؟                اگه اون یه اشتبا میکنه تو 2 تا میکنی |:
اقا اجرتان با اقا امام حسین(ع)
خیلی مطلب زیبایی نوشتید واقعا دستان درد نکنه.
asan in hame khodetoono aziat kardid ke bi gonahie ye arabo sabet konid??? age shoma inqad arabaro doost darid, chera nemirid araq ya arabestan zendegi koni ta dast az sare ma bar darid??
aqa mardom nemikhan in eslame be zoore shamshiro. agaram chizi nemigan az tarseshoone chon midoonan ke saraz evin dar miaran. dast az sare ma bardarid be hamoon emam hoseinetoon qasam midam.
پاسخ:
بنده از اعراب دفاع دفاع نکردم. از امام معصوم(ع) و حجت الله فی ارضه و علی خلقه دفاع کردم. ایشان ترک بود؛ عرب بود؛ فارس؛ بود؛ آمریکایی بود؛ اروپائی بود و ... برای بنده هیچ فرقی نمی کرد؛ چون حجت الله بودن ربطی به نژاد و رنگ و جنسیت و منطقه زندگی ندارد.
حجت خدا یعنی حجت خدا.
اما بهتره شما از طرف مردم حرف نزنید.
البته میبینیم که واقعاً چقدر مردم به اسلام بی علاقه هستند. همین چند شب پیش مردم عزیز و مسلمان ایران ۳ شب را در مساجد و حسینیه ها احیاء داشتند و شب تا سحر به دعا و مناجات مشغول بودند. مساجد را نیز بروید ببینید در هنگامه نماز.
کمی اگر واقع نگر باشیم خیلی مسائل حل می شود.
ay admini ke dar pasokhe doostemoon gofti hatta bayad kasi ra kosht, shoma qalat mikoni kasio bokoshi arabe vahshi.age qarar be koshtan bood ke ma az hamoon avval shomaharo mikoshtim. manzooram az ma man va amsale man hastan, soosmar khor boro arabestan adam bokosh inja irane sarzamine ba tammadone 7000 sale. hamin amsale shomahan ke maro to donya bad nam kardan dg, dast az saremoon bar darid, vas khodetoon bashid har gohi mikhorid to khodetoon bokhorid, bezarid maham zendegimoono bokonim
پاسخ:
خب چرا نکشتید اگر باید ما را می کشتید؟؟!! البته شاید زورتان نمی رسید.
و در پاسخ به باقی مطالب در عمل به شریفه به شما می گویم سلام.
درود برهمه دوستان نکته دان درپاسخ به بعضی ها که برده داری رابه بهانه اینکه دراسلام آزادگذاشته شده توجیه میکنند بگویم برده داری درهرآئینی وبه هربهانه ای وبا هرتوجیهی وتوسط هرکسی که باشد فقط نشانه استثمار انسانهاست بهره کشی انسانهای زورمند از انسانهای ناتوان .بهره کشی انسانها یاهمان برده داری فقط ازسوی جباران وستمگران پذیرفتنی وتوجیه پذیر است آیا درمیان اعراب برده عربی را میشناسید؟بردگان از اسیران جنگی ازدیگرسرزمینهای غیر عرب تشکیل شده بودندچون اعراب خودرا سید وآقای دیگرمردمان میدانستند .انسانهای آزاده وآزاد اندیش نه خود برده میشوند نه راضی میشوندانسانهای دیگری راکه خداوند با آنها برابر آفریده به بردگی خودشان درآورند.در اسلام که دین برادری ویرابری است برده داری چه توجیهی دارد؟ دوم اینکه همه اعراب ایرانیان رادشمن دیرینه خود میدانند همانطور که پیشینیان آنها  چنین اندیشه ای داشتند.جنگ هشت ساله عراق با ایران وحمایت جهان عرب از عراق دلیل گفته های من است .اگر رشادتهاوجانفشانیهای نیروهای ما نبود  ارتش عراق به مرزهای خراسان وسیستان وبلوچستان هم رسیده بود .پس باتوجه به سابقه پیشین اعراب درجنگ بادیگرکشورها ورفتارشان بادیگرمردمان (مثل رفتار داعش با مردم عراق )این برداشتها از نوشته های عباس  قمی چندان دور از ذهن نیست.
پاسخ:
بهتره شما اولش ۴ پست این وبلاگ رو در زمینه برده داری بخونید بعد اگه نقدی دارید مطرح کنید.
لینک: http://borhan.blog.ir/category/%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D9%87%20%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C/
سرباز گمنام امام زمان : حیف از این اسم که رو خودت گذاشتی
آخه بی سواد چی بگم به تو برو 4 تا کتاب بخون بعد بگو کوروش تازی بوده تازی خودتی.خوبه ادم حرف حق رو بزنه.
با سلام خدمت همه دوستان
با توجه به بحث من چند مورد میخوام متذکر بشم؟
۱-قطعیت حمله اعراب به ایران که مهمترین جنگ هم جنگ قادسیه بود که سرنوشت کل حملات رقم زد.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D9%82%D8%A7%D8%AF%D8%B3%DB%8C%D9%87

۲-مهمترین سردار فاتح ایران سعد بن ابی وقاص بود که جالبه ایرانیها الان میرن سر مزار این فرد در سوریه زیارت!که همین فرد بود که نقش اصلی طراحی جنگ رو داشت البته به کمک فکر خلیف وقت عمر!البته هر دو اینها جز صحابه مهم به شمار میرفتن که حدیث مشهور از محمد بن عبدالله برای سعد بن ابی وقاص در جنگ احد  گفته شده:
«إرم یا سعد، فداک أبی و أمی» (ای سعد، تیراندازی کن، پدر و مادرم فدایت).

 http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B9%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D8%A8%DB%8C%E2%80%8C%D9%88%D9%82%D8%A7%D8%B5



۳- بیاید در مورد کشور خودمون تحقیق کنیم و کورکورانه یه سری صحبت در مورد اعراب و ایران نزنیم.ما مسلمان نیستیم! مسلمان زاده ایم بیاید با چشم باز از دینی که بهتون ارث رسید دفاع کنین یا ردش کنین...بدونین از چیا دارین دفاع میکنین..بدونین اگه الانم کسی به ایران حمله کنه و بخواد مادر و خواهر خودت به کنیزی ببره اگه وجدانت سالم باشه نباید قبولش کنی....اسلام از مسلمانان و مسلمانان از اسلام جدا نیستن...هیچ حرفی حتی فرآن رو کورکورانه باور نکنین در موردش تحقیق کنین....عاشق این بیت شعرم:
به یزدان که ما گر خرد داشتیم...
کجا این سرانجام بد داشتیم
آقای عبدالهادی عالی بود ممنون
۱۴ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۱۶ یاسر ترابی
شما فرموده اید حدیث ناقص است و حدیث کامل این است که من مینویسم. ای کاش نسخه اسکن شده حدیث از کتاب شیخ عباس قمی را بگذارید چون مخالفین میگویند ایشان هر آنچه خودش خواسته را به عنوان حدیث کامل قرار داده و از کجا معلوم که در کتاب شیخ عباس قمی ادامه حدیث چنین بوده باشد و یا اصولا ادامه داشته باشد.

این مورد یکی از موارد بسیار بسیار شبهه بر انگیز بوده و اگر در تمام روزهای سال به آن پرداخته شود، نیاز است که چنین شود چون بسیاری از جوانان را میشناسم که هم این روایت را دست به دست میکنند هم حمله اعراب به ایران و کشتن اجداد ایرانیان و به زور شمشیر اسلام را قبولاندن به ایرانیان. همچنین میگویند برای ایرانیان در آن زمان ضرب العجل گذاشتند که یا مالیات بدهید یا مسلمان شیعه شوید و ایرانیان به این وسیله شیعه شدند.

خلاصه من به عنوان یک فرد میانسال جوانان را با سوالات بسیاری میبینم و به نظرم نباید در مقابل شبهات جبهه گرفت و انها را به ارتداد متهم کرد یا از مجازات شلاق و قتل ترساند. بهتر است تک به تک این شبهات را با خوشرویی توضیح داد تا جوانان ارتباطشان را با ما حفظ کنند و به خاطر بدرفتاری و ترشرویی ما، از شنیدن حقیقت روگردان نشوند و ما را به دگم و قشری بودن متهم نکنند.
بل حرف مفد نزن ماشعیان علی هستیم ودهن شما سنی ها وعمری ها کافر رو جر میدیم شما تندرو ها استدلال سرتان نمیشه فقط اون دنیا میفهمید وقتی مورد شفاعت ائمه قرار نگرفتید میفهمید چه غلطی کردید.
باسلام.من نظرات تمام دوستانو خوندم وبرای همه احترام قائلم.قطعاًاین روایت منتسب به امام حسین(ع)جعلیه وفقط جهت ایجادنفاق وتضعیت جایگاه امام دراذهان ماایرانیان است.نبی اکرم(ص)وامام علی(ع)ودیگرائمه روایات زیادی در مدح ایرانیان گفته اندواین مطلب درتضادباآنهاست.پیامبر(ص)بابرده داری وتجاوز و...مخالف بودندچون درتضادباآیات قرآن ودین اسلام بوده.حتی پیامبر(ص)بعداز پاره شدن دعوتنامه ایشان به دین اسلام به خسروپرویزهرگزدستورحمله به ایران راندادندبلکه این حمله وقتل عام وچپاول وتوهین وتجاوزبه دستور عمربن خطاب بوده است درست درزمانیکه امام علی(ع)ازحق خوددورنگه داشته شده بودوسپاه یکپارچه ای جهت مقابله باخلیفه و یادفاع ازایرانیان نداشتند،اماخود وفرزندانش جهت کاستن از وحشی گری اعراب و حداکثرمقاومت درجهت احقاق حق ایرانیان به ایران آمدند.واگر عمربن خطاب سدی مانندعلی درپیش رونداشت ایران رو از ایرانیان خالی میکرد.امام علی(ع)فرمودند:من ازعربم وعرب ازمن نیست. همیشه ایرانیان درنظرمعصومین جلوه خوب وبرجسته ای داشتندواین هرگز به مزاق دیگراعراب خوش نمی آمد و بارها این اعراب که اکثراًخودرومطیع دستورات خدامیدانستندنتوانستن ازبرخی اعمال جاهلی خود وحسادت در برابرایرانیان متمدن دست بردارند.این ازفضیلت بی نظیرایرانیان است که حتی درپذیرش واجرای دستورات اسلام از اعراب متهجر و واپس گرا،برتری داشته اند.
پاسخ:
سلام
البته در دین اسلام برده داری و کنیزداری با شرایط خودش وجود دارد که آیاتی از قرآن نیز در این رابطه هست و روایات نیز در این باب داریم؛ و فقهاء نیز مفصل روی این موضوع بحث کرده اند.

باتشکراز توجه شما دوست عزیز،حرف شماکاملاًدرست و مستند است ولی معصومین با دیدآزادی همه انسانها وبه جهت کمک به برده ها آنان راخریداری و درراه خداآزادمینمودند.آنان که درخدمت معصومین بودندآزادانه به این بزرگواران خدمت میکردند.درآن زمان زندانهایی به شکل امروزی جهت نگهداری  اسیران جنگی وجودنداشت واعراب و دیگر ملل ازآنهابعنوان برده استفاده میکردند درواقع پیامبر(ص)ودیگرمعصومین با خریدن بردگان وآزادساختن آنها مردم را تشویق به آزادساختن بردگان میکردند.و این درجهت فرهنگ سازی این کارپسندیده و  تزریق تدریجی  بردگان به اجتماع وزندگی آزادنه بود.و این فرهنگ سازی تدریجی جهت ریشه کن کردن برده داری بوده است زیرا اگر پیامبر(ص)باحکم خداوند به یکباره آن را ممنوع میکردند خیل عظیمی از مردان و زنان بدون سرپناه و کار به حال خود رها میشدند.معصومین با محبت کردن به برده ها ونیز آزادکردنشان فرهنگ انسانیت را به اعراب جاهلی آموختند.اگراین فرهنگ سازی نبود سلمان فارسی و بلال وعمار یاسر وقنبر جزو برترین اصحاب پیامبر(ص)نبودند. و امروز نیز دردنیای اسلام برده داری وجود داشت.این تجویز اسلام جهت دفع تدریجی این کار زشت از پیکره اسلام بوده است.

پاسخ:
در جهت ریشه کن کردن کامل این موضوع نبوده است. همین الان نیز اگر جنگی با کفار واقع شود و مسلمین غلبه پیدا کنند؛ با شرایط درستش باز هم می توان اسرا را به بردگی و کنیزی گرفت که احکام خاص خودشان را دارند. مثلاً کنیز نیز مانند همسر بر انسان حلال است و می توان با او رابطه جنسی برقرار کرد. یا سایر احکام.

 امام علی علیه السلام می فرماید: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ آدَمَ لَمْ یَلِدْ عَبْداً وَ لَا أَمَةً وَ إِنَّ النَّاسَ کُلَّهُمْ أَحْرَار حضرت آدم علیه السلام غلام و کنیزی را به دنیا نیاورده است تمامی مردم آزادند» امضای برده گیری اسیران جنگ و افراد دارالحرب در قرآن نیامده است. در قرآن در باره محاربان و مهاجمان به کشور اسلامی فقط آمده:
فَإِذا لَقیتُمُ الَّذینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ حَتَّى إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها؛هنگامى که با کافران (جنایت‏پیشه) در میدان جنگ رو به رو شدید ،گردن هایشان را بزنید، (و این کار را هم چنان ادامه دهید) تا به اندازه کافى دشمن را در هم بکوبید .در این هنگام اسیران را محکم ببندید .سپس یا بر آنان منّت گذارید (و آزادشان کنید) یا در برابر آزادى از آنان فدیه [غرامت‏] بگیرید (و این وضع باید هم چنان ادامه یابد) تا جنگ بار سنگین خود را بر زمین نهد

اما اینکه چرا اسلام برده گیری و برده داری را به کلی و یکباره مردود ندانست 1. اصلاح عادات غلط به زمان نیازمند است.
2.اگر از ابتدا بردگی به طور کلّی ملغا می شد، رهایی بردگان باعث نابودی آنان و خانواده های شان می شد. زیرا بردگان در آن زمان نه کسب و کار مستقلی داشتند و نه زندگی مستقلی.
3. بندگان در آغاز اسلام، منبع اقتصادی و نیروی نظامی نیرومندی برای مشرکان و حتی مسلمانان بودند4. به طور کلی، دشمن محارب در صدد نابود ساختن است . فطرت بشر چنین فردی را محکوم به فنا دانسته و دست کم به بردگی گرفتن او را تجویز می کند.

کنیزان همسران اختیاری مسلمانان بودند.همسرمردانی که درجنگ با مسلمین کشته شده بودندویاازشوهران طلاق گرفته بودند.

احکام  ازدواج با بردگان زن نیز جهت ازبین بردن فرهنگ بهره وری جنسی غیرمشروع از زنان بوده تا لااقل بدین شکل به جای نگاه فسادآلود و رفتار سوء درقبال کنیزان،آنان همسرشرعی شناخته شده وازحقوق کامل شرعی درقبال شوهربرخوردار گردند.

امروزه دیگرفرهنگ برده داری وکنیزداری برچیده شده است.


 

پاسخ:
همه اینها که فرمودید درست است. اما باز هم میگویم اگر الان نیز جنگی با کفار شد؛ باز بحث عبد و امة موضوعیت پیدا می کند.
دوست من توضیحات شما نشان از درک بالا ومطالعات متعدد دراین مسایل جهت پی بردن به حقایق دارد.در دوران حضرت علی (ع) علیرغم وقوع جنگ های متعدد، هیچ برده گیری یا کنیز گیری نداریم.حضرت علی (ع): حکمرانان پیش از من کارهائى انجام دادند که در آنها با رسول خدا (ص) مخالفت کردند و از روى تعمد راه خلاف پیمودند، و پیمانش را شکستند، و سنت و روشش را تغییر دادند، و اگر من بخواهم مردم را بترک آنها وادارم و بجاى اصلى آنها بازگردانم و بهمان ترتیب که در زمان رسول خدا (ص) بود مقرر دارم لشکر از دور من پراکنده شوند تا جز خودم تک و تنها بجاى نمانم ... (در اینجا امیر المؤمنین علیه السّلام براى نمونه به چند موضوع که رسول خدا (ص) آنها را بطورى مقرر فرموده بود و أبو بکر و عمر و دیگران و بخصوص عمر آنها را تغییر داده اشاره میفرماید از جمله بحث تغییر مکان مقام ابراهیم (ع) – تحریفاتی در زمینه غسل -  غصب املاک عده ای از مسلمانان – ممنوع کردن متعه – تغییراتی در احکام خراج – تبعیض های نژادی -  احکام نماز میت و وضوء و ... – دفن کسانی در نزد رسول خدا (ص) در حالی که پیامبر (ص) به آنها چنین حقی نداده بود – تغییر وضعیت کسانی که از ایران به بردگی گرفته شده بودند -  و ... 
پاسخ:
خب بدیهی هست که در جنگ های امیرالمومنین ع عبد و امة نداشته باشیم. چون جنگ های حضرت جنگ بین دو گروه از مسلمین بود. و مسلم عبد و امة نمی شود. عبد و امة کافری است که در جنگ با مسلم اسیر شده باشد.
علاوه بر آن ممکن است در شرایطی حاکم شرع حتی در جنگ با کفار نیز مصلحت نبیند که اسرا به بردگی و کنیزی گرفته شوند.

مسائل مرتبط با هر جامعه ای را باید در همان فرهنگ و رسوم و در همان وضعیت خاص زمانی و مکانی مورد توجه قرار داد ؛ بسیاری از اموری که در جامعه ما قابل درک نبوده، نا معقول به نظر می رسد ،در جامعه خشک زمان بعثت طبیعی و قابل قبول بود ،مثلا اینکه زنی در طول زندگی شوهران متعددی داشته باشد که حتی برخی دشمنان قبلی قبیله او بلکه قاتلان بستگان او باشند، با توجه به کثرت جنگ ها و نزاع ها و قوانین آزاد ازدواج یا انواع بهره مندی جنسی از زنان در آن زمان امری متداول بود .
به علاوه رفتار خشن و خشک در جامعه آن زمان با زنان به گونه ای بود که زن همانند کالایی از خانه ای به خانه دیگر منتقل می شد. در نتیجه اینکه زنی بعد از شکست قبیله اش با مسلمانان به جامعه اسلامی وارد شده و در تملک مردی مسلمان (که بر اساس آموزه های اسلامی با او رفتاری محترمانه و کریمانه داشته باشد) در بیاید ،نه تنها غیر قابل تحمل و نامطلوب نبود، بلکه تا حد زیادی مطلوب بوده، حتی مورد توجه زنان مشرک قرار می گرفت. برخی از جامعه شرک آلود مکه فرار کرده ، خود را به مدینه می رساندند و خواستار قرار گرفتن در پناه جامعه اسلامی می شدند

پاسخ:
اینکه برخی مسائل اون زمان قابل تحمل بوده اما الان نیست یا بالعکس مطلبی هست که فی الجمله میشه پذیرفت. اما این تغییری تو احکام ایجاد نمیشه. بله امروزه اغلب خانم ها از اینکه ببینن شوهرشون همسران متعددی دارند؛ ناراحت میشن؛ اما این در حلیت تعدد زوجات و بلکه استحباب اون به فتوای کثیری از فقهاء تغییر ایجاد نمی کنه و همچنان تعدد زوجات امری حلال محسوب میشود.
ایضاً مسأله برده داری و کنیزداره.
یعنی  با این توجله و تفسیرت حالمو بهم زدی خودتو هزار پاره کردی تا اومدی حدیث شریفو تحریف کنی. مرد نا حسابی حرفیه که زده و خودشونم با افتخار قبول دارن تو چیکاره ای که اومدی دایه ی مهربان تر از مادر شدی؟
در همان زمانی که مردم استخر سر به شورش نهادند اهالی کرمان وفارس نیز بر ضد فرمانروایان عرب که از جانب خلیفه وقت علی ابن ابیطالب بر ان نواحی حکومت میکردند سر به شورش برداشتندو ماموران علی را از شهر بیرون راندند. علی برای سرکوبی شورشگران "زیاد ابن عبید" را به فارس و کرمان گسیل داشت و او که یکی از خونخوارترین حکمرانان زمان خود بود و همه تاریخ نویسان اسلامی از نظر خونخواری نامش را در کنار"حجاج ابن یوسف" و پسرش" عبیداله ابن زیاد" ذکر کرده اند، شورش مردم فارس و کرمان  را با خونریزی و وحشیگری بی سابقه ای فرو نشانید. در زمان خلافت علی اهالی ری نیز بر ضد حاکم تازی شورش کردند علی خلیفه وقت ابوموسی را با لشگری به ری گسیل داشت و وی شورش مردم را در سیل خون خفه نمود.  در زمان عثمان"عبداله ابن عامر" سوگند خورد انقدر از مردم استخر بکشد تا خون روانه گردد و اسیاب شهر بچرخد. پس از فتح استخر هر چقدر کشتند خون جاری نشد تا اسیاب بگردد از این رو اب گرم به خون های ریخته شده افزودند تا خون جاری شد و سوگند سردار حیوان صفت عرب تحقق پذیرفت. تنها نام شناخته شدگان چهل هزار تن بود.
1-ابن بلخی ، فارسنامه 2-بلاذری، فتوح البلدان 3- مسعودی مروج الذهب 4-احمد ابن ابی یعقوبی، تاریخ یعقوبی و ................
تو میگی" مگر هر چیزی در تاریخ طبری آمده باشد درست است؟؟!!" 

نخیر هر چرندیاتی که تو و امثال تو ازش خوشتون بیاد درست است  بقیه حرف مفت اند. برادر من خودتو به خواب نزن چرا لجبازی میکنی چرا واسه خودت بت میتراشی بنداز دور این تعصباتو  چرا از ناحق طرفداری میکنی مگه دنبال حقیقت نیستی؟ اینطوری فقط راه خودتو میری نه راه حق را
پاسخ:
یعنی شما قبول نداری همه مطالب طبری درست نیست؟؟!!!
ضمناً من تعصب ندارم. چیزی رو که بهش رسیدم که حقه ازش دفاع می کنم.
سلام.دوستان اشتباه نکنید اعراب ایرانیان را از اوج قدرت پایین نکشیدن بلکه یهودیها بودن که 13 فروردین نزدیک به 60000ایرانی رو قتل و عام کردن زمان خشایار شاه به خاطر همین ایرانیان 13رو نحس میدونندو13فروردینومیرن بیرون وهمین روز ویهودیها جشن میگرندبه نام جشن تحقیر ایرانیان به امید ظهور تا داداش های خوبم بهشون ثابت بشه بنی هاشم با اعراب فرق دارند به طور مثال حرف های حضرت رسول درباره ایرانیان وهمچنین محرم دانستن سلمان فارسی توسط حضرت علی وشرکت دادن سلمان درخاک سپاری حضرت فاطمه جای که عمر و امثال او نبودن 
سلام آقا مازیار پیش وجدان خودت میتونی راحت باشی شما درباره کسی اینچنین سخن میگویی که به خاطر دین خدا وقتی به خانه اش حمله کردن صبر کرد دست نوازش بر سر همه میکشید شما که دم از روشنفکری می زنید باید اینو بدونید حتی بخاطر هموطن هات هم شده به قهرمان ما تو هین نکنی کدوم دین کتابی مثل قران داره که مطالبی داره که دانشمندان تازه به اون میرسند تعصبی نباش در دین ما هیچ قومی برتری به دیگری ندارد راستی واسه ما باعث افتخار کسی مثل کوروش داریم کوروش به کسی توهین نمیکرد شما هم نکن
آقاحسین عرایض شمادرسته فقط  تصحیح کنم در13فروردین با توطئه  استر(ملکه خشایارشاه)و مردخای (دائی استر که در دربار حکومتی بود)  بیش از 70هزارایرانی  بهمراه هامان وزیر دربار و 10فرزند ایشان قتل عام شدند.

نتیجه اینکه دشمنی وتوطئه یهود بیش از اعراب بوده است.اعراب وحشی و عقب مانده تنها در جنگ قادسیه برایرانیان پیروز شدندآنهم فقط بخاطرنارضایتی مردم  ایران ازحکومت خود .حتی حالا هم اعراب باتمام کینه اشان جرأت رویارویی مستقیم با ایرانیان را ندارند، اما یهودیان بعدازاین توطئه وقتل عام ایرانیان هنوز دشمنی میکنند،آنان هرساله 13فروردین را به یاد کشتن هامان (وزیر ایران زمین) و 70هزارایرانی بیگناه جشن میگیرند - ایران راتهدیدبه حمله  نظامی میکنند ـ  بوسیله قدرت ونفوذ خود و ازطریق آمریکا دنیا را تطمیع خود ساخته تا ایران را به بدترین شکل و بی سابقه ترین نوع تحریم  و منزوی کنند و ... این نوع دشمنی قابل بخشش نیست.

اعراب هم مسئله ای متفاوت است دربرابر پیامبر(ص) ومعصومین(ع) . چون معصومین برخلاف اعراب متعصب و نادان و نژادپرست، همیشه دوستدار ایرانیان بوده اند.

ما پیرو دینی هستیم که درآن تا کید شده به بزرگان هر قومیاحترام بگزاریم قابل توجه آقا مازیار حدود30 سال پیش اسرایئل به این فکر افتاد که چرا نمی توانند بر شیعیان مسلط شوند و به این نتیجه رسیدن شیعیان 1 قرمز خط در پشت سر و یکی سبز جلو دارند که آن ها پرچم سرخ امام حسین (ع) و پرچم سبز آقا امام زمان است و تا وقتی شیعیان به آن اعتقاد دارند نمیتوانند کاری کنند واز همان موقع شروع به اسلام ستیزی و جوانان ما را به این گمراهی کشاندن که معصومین را با اعراب یکی کنند  دوستان خوبم شهدای 8 سال دفاع مقدس اگه رفتن شهید شدن چون الگویی چون امام حسین داشتند بچه فرقی نداره ما واسه چه قومی باشیم همه بندگان خداییم مهم اعمال ماست ما فرزندان آدمیم وتنها دشمن ما  شیطا است وهمه کسانی که از شیطان حمایت میکنند تشکر از دوست خوبم 7 مهر که اشتباه منو تصیح کرد .به امیدظهور
من اگر تند روی کردم و توهینی کردم از همه عذر خواهی میکنم مخصوصا از نویسنده . اما بیان یک واقعیت تاریخی توهین نیست.
حسین عزیز بحث ما اسلام و قران نیست بلکه ادمایی هست که بعد از رحلت پیامبر برای کسب قدرت از هیچ جنایتی در حق مردم بی دفاع دریغ نکردند. ایا میدونی که در حمله به ایران بیشتر سپاه اسلام کافر بودند و طبق روش تطمیع سرداران اسلام برای غنیمت و غارت اومده بودند؟ اونجایی که عمر میگه اگر علی نبود من نابود میشدم در مورد جنگ ایرانه که عمر بارها نزدیک بود سر اشتباهاتش جنگ را واگذار کنه اما علی نجاتش داد
آقا مازیار  یکی از دلایل پیروزی اعراب بر ایرانیان این بود که مردم پارس خودشون ازدست ساسانیان نا راضی بودن دوما حکومت ساسانی اقدام به حمله به مسلمانان را داشت و اما شما نهج الباغه محمد عبدوه ج3 ص 95 رو بخون مولایم علی در نامه 53 فرمودند این دین اسلام قبل از من دست اشرار اسیر بوده وطبق هوا و حوس با آن بر خورد میشد تا به واسطه دین به خواسته های دنیایی خود برسند بعدش اگه حضرت علی فقط مشاورههایی به عمر آن هم در میدان جنگ می داد نه مشاوره واسه به بردگی گرفتن آن هم به این دلیل مشاوره می داد که اگه مسلمانان از ساسانیان شکست میخوردند چیزی از اسلام باقی نمی موند برادر زود قضاوت نکن در مورد مولای ما
۳۱ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۳۱ صدیقه رئوف
با سلام و عرض تسلیت

بسیار زیبا و روشنگر و جامع پاسخ دادید. خداوند به شما خیر کثیر دهد

خداوند دشمنان کوردل و نادان و سفاک اهل بیت علیهم السلام را نابود کند

بسیار باعث افتخار ماست اگر به وبلاگ ما هم سر بزنید و با ما تبادل لینک کنید

موفق و مؤید و در پناه حضرت حق باشید
با سلام  خانم روئف شما سعی کن به جای دعا برای نابودی دعا برای هدایت همه بندگان خدا کنید اگه کسی از دوستان مطلبی منتشر میکنه دلیل بر دشمنی با اهل بیت نیست بلکه اطلات کافی در باره اهل بیت (ع) ندارند ما باید با مهربانی اهل بیت را به این عزیزان بشناسانیم یا حق به امید ظهور
۳۱ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۵۲ صدیقه رئوف
سلام به دوستان

من الان تمام کامنت ها رو خوندم. بعضی ها از طرف شیعیان به باقی بی ادبی و بد دهانی کرده بودند ، بعضی ها هم از طرف مقابل. در هر صورت بی ادبی نشانه جهل و تعصبه و این یعنی کور دلی. از هر طرف که باشه. کسی که بی ادب حرف بزنه، حتی اگر حق هم باهاش باشه، حق رو ضایع می کنه و خودش رو نادان جلوه می ده. پس بیایید انسان صفت بحث کنیم.

در جواب آقای مازیار، باید بگم که طبری حتی از دید عالمان سنی هم شخصی تعصبی بوده، که دل خوشی از حضرت علی ع نداشته. در ضمن خود طبری در مقدمه کتابش ذکر کرده که تمام اخبار رسیده بهش رو تو کتابش نقل کرده و نیازی به بررسی درستی سند اخبار ندیده. طبری بعد قرن چهارم(اگه اشتباه نکنم یا چهارم بوده یا ششم) کتابش رو نوشته. بنابراین همزمان با حضرت علی نبوده که بخوایم بگیم چیزی رو که دیده نوشته و یا اینقدر به تاریخ امام علی ع نزدیک بوده که امکان تحریف خبر وجود نداشته و یا او توانسته خبر را بدون واسطه دریافت کنه. پس دقت داشته باشید که از چه کسی نقل قول می کنید. حضرت علی که ابوموسی اشعری رو برای حکمیت قبول نداشته، برای چنین امر مهمی می فرستند؟؟؟ حضرت علی که زیادبن عبی را زنا زاده می دونستن، اون رو مأمور خودشون می کردن ؟؟؟؟؟ همون حضرت علی با تمام اوصافی که می دونیم؟؟؟

در مورد جنگ ایران و اعراب هم حضرت علی موافق جنگ نبودن و در خطبه ای هم گفتند که در دوران عمر اسلام آنگونه که پیغمبر می خواست و با تعلیم گسترش نیافت بلکه اسلام با شمشیر عرضه شد. حضرت علی به عمر نصایحی کردند ولی اگه اینقدر موافق این جنگ بودند چرا خودشون وارد این جنگ نشدن؟؟؟؟ حتی حضور فرزندانشون در این جنگ هم محل اختلافه. و باز هم می گم به تاریخ طبری اینقدر اعتماد نکنید. طبری خودش هم گفته که صرفا تمام اقوال رو جمع کرده که  البته در این راه غرض ورزی هایی هم داشته. پیشنهاد می کنم کتاب "شبهای پیشاور" رو بخونید تا نمونه هاش رو پیدا کنید.

و سایر دوستان که می گن اسلام ما ارثیه و یا اجدادمون به زور پذیرفته اند: فرض کنید اجدادمون به زور هم پذیرفته باشند که چنین هم نیست، ما که الان اینقدر دنبالشیم و به خاطرش جان بهترین و رشید ترین جوانانمون رو تو جنگ تحمیلی دادیم که به زور قبولش نکردیم.... ما همین الان اگه اسلاممون رو کنار بذاریم هم بعضی دشمنی ها تاکید می کنم بعضی دشمنی های غربی ها با ما تموم می شه. ولی ما پای دینمون هستیم . دینمون شرف ماست.

در ضمن آقا مازیار، تمام کتاب هایی که نام بردی از کتب متعصبین سنی هست که تازه اون ها هم احادیثشون همون منبعی رو داره که طبری داره و بعضا از خود طبری نقل شده.

در ضمن ، اعراب که اون زمان دشمن ما بودند. از دشمن توقعی نیست ... شما بفرمائید اون یزدگرد بی غیرت چرا فرار کرد؟؟؟؟؟ او که ایرانی بود؟؟؟ چطور تونست تمام نوامیسش رو در معرض خطر دشمن بذاره؟؟ اون که می دونست  دشمن اونها رو به بردگی می گیره چون اون زمان بین همه جوامع و حتی ایرانی ها مرسوم بوده و اسیران جنگی به کارهایی مثل بردگی گماشته می شدند. یزدگرد که پادشاهی ایرانی بوده! آیا درسته بر اساس کاری که اون کرد، همه ایرانی ها متهم بشن؟؟؟؟؟

دوستان عزیز، نژاد پرستی رو کنار بگذارید.
۳۱ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۵۹ صدیقه رئوف
آقای حسین
علیکم السلام
من گفتم دشمنان  اهل بیت، یعنی وهابی ها و سلفی ها و یهودی هایی که عالما و عامدا این مطالب کذب رو نشر می دن . نه دوستانی که به این مسائل حساسند و نظر می دهند.

من اونقدر نادان نیستم که کسانی رو که نقد می کنند نفرین کنم. دقیقا منظور من دشمنان بود و این دوستان رو دشمن نمی دونم.
درضمن من اون موقع هییییچ نظری در رابطه با کامنتها نداده بودم چون هنوز کامنتها رو نخونده بودم و حالا که خوندم نظر دادم. شما خیلی ناراحت نشید!!

اما اگر زیارت عاشورا خونده باشید، و تولی و تبری را به عنوان یکی از فروع دین که در نص صریح قرآن هم آمده قبول داشته باشید، نفرین و لعنت بر این دشمنان لازم است چه اینکه اصولا دشمن به کسی گفته می شود که عناد دارد و یا عالمانه به دین ضربه می زند مثلا از طریق شبهه.

قرآن هم در پاسخ به چنین کسانی می فرماید : فَقُتِلَ کَیفَ قَدَر* ثُمَ قُتِلَ کَیفَ قَدَر*

ممنون که کمکم کردید منظورم رو واضح تر بگم . 
:)
بی نهآیت عآلی بود .. مرحبآ بر شمآ .. اجرتون با اهل بیت علیه السلام
دوستی به نامhamvatanخیلی کارت درسته میتونم ایمیلت رو داشته باشم؟
آقا مردم  داشتند زندگیشونو میکردن ، یــه  اعراب پا برهنۀ وحشی با شمشیر های آخته ریختند تو سر مردم بیگناه و بی اسلحه ، کشتند ، تجاوز کردند ، غارت کردند ، زنان و کودکانرا به اسیری بردند  ، که چی ، که چی بشه ، اسلام را قبول کنید ،  حتی فرصت ندادند  دانشمندان ، فرهیختگان و عوام بفهمند اسلام چی هست ، ( اگر پیغمبر آن دعوت  مشهور را کردند  ، از مردم دعوت به اسلام نشد ، به خسرو انوشیروان نامه نوشتند و به جز درباریان کسی خبر از این دعوت نداشتند و ..   ..  ) انصاف بدهید زن وبچه ایکه در نهاوند مشغول آسیاب کردن گندم  « تو خونه شون » بودن ازکجا میدونستند اسلام چیه و کیه ؛  یــهـو  یـــه عـــــرب  نــخــراشــیــده نــتــراشــیــده بــآ شمشیر لخت بالای سرش ایستاده ، گردن شوهرشو زده ، به این زنو بچۀ بدبخت  میگه شما مال من هستین ، و الا با همین شمشیر سرتونو میزنم ، آخه یــه کسی پیدا بشه بگه این بدبختها چه کنند   !!  بدین ترتیب  آنچه نباید بشود شـــد  و فاجعۀ عظیمی  قادسیه لعنتی بوجود آورد !  آقای محترم  که ادعا داری ایرانی هستی  فقط  یک لحظه  مادر و خواهر و دختر و بچه هاتو بذار جای آن  آدمهائی که در قادسیه به خاک وخون غلطیدند ،  البته شما  اگر آخوند باشید  طبق معمول  « مال عربها به مــذاقت  خوش اومده  » و اصولا" نمیفهمی ناموس یعنی چــی ..     
پاسخ:
حالا مگه کسی عملکرد اون اعراب رو تأئید کرد؟؟!!
۲۹ مهر ۹۳ ، ۱۸:۳۷ دختر ایرانی
بازم ماله بکشید عب نداره  من با افتخار میگم اعلام برائت میکنم از دین کثیف شما ,^__^
پاسخ:
مشکلی نداره. شما اعلام برائت کنید.
لکم دینکم و لی دین.
مرسی.عالی بود.الهی آمین.
اجرت با امام حسین (ع)
پاسخ:
ممنون
إن شاء الله
۰۱ آبان ۹۳ ، ۱۲:۳۹ زهرا ۱۳ ساله
چه ایرانی چه عرب چه سفید و چه سیاه همه بنده های یک خدا هستیم  اگرم مسلمانیم که یک قبله و یک کتاب واحد داریم پس این همه نزاع و دشمنی برای چیه ؟ ما چند روزی بیشتر مهمان این دنیا نیستیم و بعد در درگاه خدا هممون قصاوت میشیم 

ابوبکربه گفته ی تاریخ زیبابوده اماه این همه قوموبه ذلالت کشونده زیبایی مهم نیست عمل به فرمان خدامهمه برای حقانیت امام حسین ع به جلالتش ببنگرید درزمن امام حسین جگرگوشه ی رسول خدابودن احانت به ایشان احانت به رسول خداس  بدبختابه خاطرزندگی دوروز دنیامرید شیطان شدین وبااومهشورخواهید شد
برای همه ی انسانسهامسلماسیمای خلفای راشدین واهل بیت رسول خدا ع چراطفرقه افکنی میکنین وشبهه ایجاد میکنین عاقبت یزید شمر ابن زیاد متوکل صدام و...چشمتان روبینانکرد رنگ ورخسارخبرمیدهدازسرضمیربه این هم چون امام حسین انسان مهربان وبافظیلتی بودن پس زیبا بودن درحدودهزارردشمشیرجراحات امیرالمومنین بوده درپیکرش ولی برخلاف بقیه حتی یک ضربه به صورت نداشتن خداامامان رومجذوب میافریندتابایک نکاه همه عاشقش شوند
خطاب به هموطن دوست عزیزعلم فقه به انسان جهت میدهد وعلم تجربی به انسان سرعت میدهد اگرانسان سرعت داشته باشه اماجهت نداشته باشه بقیشوخودت میدونی بدون علم دینی زندگی ممکن نیست درانگلیس خانواده مفهومی نداره درسته پیشرفتن ولی ثبات خانواده وجود نداره ازهرده کودک شش نفربی هویتن چون ارزشی برای دین قاعل نیستن همان طورکه بدن انسان به غذانیازداره روح انسانم به معنویات نیازداره اگریک نمازخون مومن افسرده به بن بست رسیده دیدیهرگز چون به قضاقدرخداتسلیمه چه گوشت بوقلمون بخوره چه نون ونمک
خواهرشماکه برای انسانیت ارزشی قاءل نیستین چه برسد به دین وخداوپیغمبرچشم شمابه حقیقت بسته شده مثل چشم شمروابن زیادپیامبرفرموده صراط مستقیم فقط علی ایست نه عمراین چپاولو عمرکرده نه اسلام ،اسلام شعارش صلحه نه جنگ رسالت پیامبرجهانی بوده چاره ای جزدعوت هوگانی نداشته دراین بین عده ای نه اسلام آورده نه صلح نه سازش وخیانت کرده مثل اصحاب بنی قریضه که همگی کشته شدن به پیشنهاد خودشان شعارپیامبربرابری دوری ازظلم وضعیف کشی دخترکشی بدبختاتاکی غفلت برید مطالعه کنید تاریخ اسلامو بعد قضاوت کنین 1400سالگذشته هنوزشماجاهلید وای برشمابرپدران شماکه این چنین دخترانوپسرانی تربیت کرده الهم اعجل لویک الفرج
سلام و درود به همه
به نظر من انتساب این مساله به امام حسین ع دروغ محض است و این مطلب را  به احتمال قوی دشمنانآن حضرت بخصوص بنی امیه و مروان دارو دستش زده به حضرت زدند، که نمونه این مساله هم کم نبوده ، اولا امام معصوم هستند، ثانیا خود شخص حضرت محمد ص و فزان هم صزیحا تبعیض نژادی را نفی کردند و به سلمان فارسی می گفت سلمان از اهل بیت ماست ، در ضمن امام حسین فرزند علی ع است ، بروید در مورد رفتار امام علی و علاقه ایرانیها به او بخوانید ، رفتار زشت عمر حرامزاده و بنی امیه را نباید به این افراد نیبت داد، خود فران می گوید ،: قال تعالى: الْأَعْرَابُ أَشَدُّ کُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا یَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (التوبة: 97) پس اینقدر زود تحت تاثیر دشمنان امام حسین قرار نگیرید، ضمنا یادتان باشد همسر محبوب امام حسین ع شهربانو بودند. لعنت بر خلفا جور
سلام,  دشمنی باهوش داریم . لطفا جواب دهید چطور است که به ایرانیان میگفتند عجبم در قبل از اسلام و ایرانیان به اعراب میگفتند تازی!!! اصلا چیزی که شما میگی با این نقل تاریخی تناقض دارد! لطفا معلوم کنید در حدیث نوشته عرب یا عرب یا عرب یا عجم یا اعجم یا عجم!!! درضمن من فکر میکنم یا این حدیث 100% دروغه یا 100% ما گمراه شدیم... یا حق
خدمت صدیقه رئوف عزیز:
1)داستان یزدگرد را در شاهنامه مطالعه کنید
) در جنگ 8ساله کسی برای اسلام نرفت همه برای وطن رفتند این دیگه خیلی ساده هست
3) ما فقط تاریخ را از روی منابع معتبر قضاوت میکنیم نه نقل قولهای نویسندگان بی شرم دوره شاه اسماعیل و بعد از آن
پاسخ:
۱- شاهنامه منبع معتبری نیست.
۲- یه خورده وصیت نامه شهداء رو بخونید و ایضاً اوضاع جنگ تا حساب کار دستتون بیاد.
۳- بله باید تاریخ رو از منابع معتبر مطالعه کرد نه نویسندگان عامه.
یه حرفایی اینجا زده میشه که دیگه خیلی بچگونست. علی اقا برده داری در اسلام کاملا به رسمیت شناخته شده. برو ببین امام باقر در طول زندگی مبارک چند صد برده داشته. شهربانو هم همسر ایشان نبودند اینو گفتند که بعضیا خوششون بیاد. هیچ جاهم ثبت نشده اگر بخوای واست اثبات میکنم
اولا من روی صحبتم با جنابعالی نبود که پاسخ میدید. دوما اره شاهنامه معتبر نیست و مفاتیح الجنننننننان معتبره. سوما  خبر نداری اینجا توی هر خانواده  چند شهید هست. چهارما من زیر و زبر جنگ را حفظم . بعدم من نمیدونم شما به چی میگید منبع معتبر شما که از هر منبعی حتی منابع معتبر شیعه فقط اون چیزایی که خوشتون میاد رو قبول میکنید
پاسخ:
میشه یه خورده از اون مسائل جنگ که شما زیر و زبرشو حفظی به ما هم بگی ما هم روشن شیم؟

همه ی پیامبرها فرمودند که خداوند یکتا است و خداوند را بپرستی



تمام
واقعا احساس حماقت میکنم یعنی اعراب موش وسوسمار خار که الان هم میخورن باان دندانهای زرد که چهار حرف میزنند 3تاش عاروقه در باره ایران متمدن اینجوری فکر میکردن حالا پادشا هشان خوبه جانب ادببش بوده
جناب کارن ک گفتین اگه شاه عباس صفوی نبود شما الان نامی از شیعه نداشتین، وکسی نتونست جواب سخنان کاملا بی پایه و اساسش رو بده
اولا هیچ کتاب تاریخی نیاورده ک شیعه رو شاه عباس تاسیس کرد و بنا کرد،سندت رو بیار ببینم، تمام کتب تاریخی نوشتن شاه عباس مذهب رسمی کشور را شیعه قرار داد،نه اینکه شیعه را تاسیس کنه،شیعه اززمان پیامبر شکل گرفت و خود پیامبر لفظ شیعه رو ب کار برد،
سیوطی امام الائمه اهل سنت هست، در کتاب تفسیر الدرالمنثور جلد ۶ ص ۳۱۷ سطر ۱۲ مینویسد، وقتی سوره بینه نازل شد،بعد از ایه خیرالبریه، پیامبر دست به شانه مبارک امام علی ع زد و فرمود: ای علی، خیرالبریه تو و شیعیان تو هستید،
کلمه شیعه را پیامبر اکرم ۱۴۵۰ سال پیش از زبان خودشون نقل میکنه و در زمان امام صادق شیعه متحول میشه
شاه عباش فقط مذهب رسمی کشور را شیعه قرار داد نه تاسیس شیعه،درضمن کتاب تاریخ ایران نوشته این کار شاه عباس ب خاطر عالم شیعه ان دوران شیخ بهایی بود ک توانست شیعه را برای شاه کاملا تفهیم کند،لطفا دیگه از خودتون تاریخ نسازین، اصل تاریخ رو بگین...
۱۴ آبان ۹۳ ، ۱۳:۳۹ ما مجبوریم ایرانی و مسلمان شیعه باشیم چون راه دیگری نداریم.
با سلام و درود
تمام مطالب و کامنت ها رو خوندم.
در نهایت نتیجه گیری میشود:
در اسلام و در قرآن چیزی به اسم برابری و برادری وجود نداره (امکان وجود برابری و مساورات نیست و احتمالا ≥ بوده است این را در رابطه با حق مرد به زن - مسلمان به غیر مسلمان - عرب به عجم-اسیر به مجاهد- و اموال غنیمت گرفته و حتی بهشت و جهنم و.شیعه و سنی و... چیزی به شکل مساوات وجود ندارد.)شاید نباید هم وجود داشته باشد؟پس در این صورت از گفتن اینکه اسلام دین برابری و برادری است باید اجتناب کرد.در احادیث نقل شده در کتب مختلف آنجا که منفعت گروهی مطرح بوده مدنظر قرارگرفته یعنی در کتاب شیخ قمی این حدیث جای تردید و دقت بیشتری پیدا کرده در حالی که در موضوعات دیگر عین نص به عنوان منبع عنوان گردیده است.
از این مباحث که بگذریم موضوع عصمت امامان به میان میاید آیا قران برای کسی مانند پیامبر و امامان عصمت قائل شده است(اگر این چنین بود چرا در قران پیامبر را سخن از نهی کاری به میان میاید)ایا بنده بودن امامان جایگاه انها را نزد خدای متعال کم میکند.آیا بجای بنده خدا بودن آرم معصوم بودن را باید به آنها زد ایا میلیاردها میلیارد آفریده باید بخاطر 5 تن اهل ابا قربانی خصومت شیطان و خداوند شده و با سختی و یا خوشی می آمدند و می رفتند.تنها برای آنکه حضرت آدم اسم آن 5 نفر را از ملائک شنیده بودند.لازم است بدانید در حوزه علمیه در خصوص عصمت بررسی های در حال انجام است.ولی نتیجه مشخص است چون ما باید از قبل اینها را بعنوان بدیهیات دین قبول کنیم وگر نه یا به قول نگارنده وبلاگ جاهلیم یا به روایت سرباز گمنام امام زمان حرامزاده حرام لقمه و مادر به خطا....آری من همانم که تو میگویی هستم  اما کورکورانه دینم را قبول نکرده ام زیر لوای کسی نرفته ام از ایرانی بودنم خیری نبرده ام از مسلمان بودن و از شیعه بودنم عاقبتی برایم حاصل نخواهد شد.من هم مانند بسیاری دیگر متوجه منظور آزادگی در مکتب امام حسین نشدم آما تمام محرم به عشق یا به عادت یا به خاطر دستاویزی در برابر مشکلاتم سیاه پوشم و ملتمسم.من را به کتاب و مطالعه سفارش نکن من گوشم پر است از روضه و حرف های بی منطق .دوستی گفته بود باید پای مبارک عمر را به خاطر حمله به ایران و مسلمان شدن ما تبرک کرد.آری از نگاهی درست است باید این کار را کرد .این خدمت است در حق مردم ایران اما هیچ خدمتی از اهل بیت برای مردم ایران صورت نگرفته جز امامزادگان فراری که مرقدشان جایگاهی والا برای ما دارند.شاید گیج شده باشید . اما چگونه از اسلام دفاع کنم در شرایطی که بیشترین کشتار در زمان کنونی را یک طرف آن اسلام تشکیل میدهد حتی قتل و عام مسلمانان بیشتر بدست خودشان است.
من ایرانی ام ایرانی که به هیچ چیز آن افتخاری نمانده نه تخت جمشید نه سپاه نادر نه مکتب ایرانی اسلامی نه فرهنگ نه تمدن 2500 ساله.
ما مجبوریم به گذراندن این اوضاع  نماز بخوانیم و  فریضات را ادا کنیم و از گذشته فقط 1400 سال را به ذهن داشته باشیم.
اما باید فکرکنیم که ما مجبوریم ایرانی باشیم و مسلمان و شیعه چون در جبر زمان و مکان هستیم.اما میتوانیم عاشق این بدیها و خوبیها باشیم همدیگر را با احترام قبول کنیم به دور از نگاه بر دین مرام قوم و حزب و... یا همه برای دین خدا مانند داعشیان یا تروریست های گروههای اسلامی ملت رانابود کنیم یا مثل مخالفان دین خدا صهیونیست ها وهابیون و (هر گروهی غیر خدایی)با ملت مسلمان در جنگ لفظی فیزیکی و.... بود.

در خاتمه :
پرستش به مستی است در کیش مهر 
برونند زین جرگه هوشیارها
تمام ادیان کاستی های دارند و اسلام در حالی که کاملتر از بقیه است اما در آن هم کاستی های وجود دارد.آیا قبول دارید ؟آیا میتوانید آن را تغییر دهید؟آیا باید دینی دیگر را انتخاب کرد؟آیا بی دین شد؟
نه اسلام با اینکه کاستی های دارد از بقیه ادیان بهتر و کاملتر است. باید با آن کنار آمد .نمیتوان با جریان رود به مخالفت برخواست.ما مجبوریم ایرانی و مسلمان شیعه باشیم چون راه دیگری نداریم.
پاسخ:
خیلی مباحث اینجا خلط شده است.
و از هر دری سخن گفته شده است.
اگر سوالات خود را واضح و دقیق و مشخص بیان بفرمائید بهتر می شود به ان جواب داد.
خاک  برسرکسانی که این احادیث  روقبول میکنند اسلام هیچ نژادیرو بردیگری برتری نداده که اگر بنا به برتری باشه پارسیان ازهمه برترند لعنت برگوینده این احادیث جعلی  ادم باید خرباشه که این احادیث اززبان یک معصوم قبول کنه این احادیث جعلی هستند مرگ بر زبانی که این احادیث روگفته
من نمیدونم چرا بالفظ عرب مشکل داریم مطمئنم اگه امام حسین مثلم رومی بود الان همه می گفتیم شخصیت بزرگیه اما چون عربه این حرفارو بعضی از دوستان می گن. چون روم الان تبدیل شده به کشورهای توسعه یافنه وعربام تو عراق بدبختن.اما من درمقابل کسی که در یک روز تمام خانواده ودوستانش را از دست می دهد وباتمام احساسش خداوند را ستایش می کند سرتعظیم فرود می آورم.
با سلام خدمت فقط هموطنانم فکر نمیکردم بعد از اینهمه مدت بیام ببینم این همه نظر این جا هست اما وقتی دیدم یه عده با توهین هر چی خواستن گفتن گفتم اینو نگم نمیشه حضور حسنین در جنگ طبرستان دلیلش عشق به ما ایرانی ها بوده . کسایی که کتب تاریخی رو بی اعتبار میدونن چرا موقعی که فیلم تاریخی اسلامی درست میکنن منابعشون همون کتابایی که الان قبولش نذارن پروردگار رو شکر که الان صدر اسلام رو با داعش به ما نشون داد که بهتر بفهمیم چه خبر بوده ماله کشا بیان وسط وهمین که الان برای یه نظر دادن باید با وی پی ان بیام تا بلایی سرم نیاد معلومه حق با کیه
سلام.من بلاد نیستم مثل دوستان زیبا بنویسم دریک جمله من خیلی..خیلی.خیلی .مذهبی دواتیشه بودم با خوندن این حدیث وکامنتهای دوستان دچار دوگانگی شدم دیشب تا صبح نخوابیدم دارم از دست میرم چکار کنم کمک کنید برای من خیلی زجر اوره یه هول دیگه به جای میرسم .
پاسخ:
سلام
مشکلتون دقیقاً چیه؟
مشکلش اینه که نمیدونه دروغهایی رو که شما ها امسال محمود کریمی و هلالی یا پا منبر یه مشت بیزینس من دین فروش شنیده رو باور کنه یا واقعیت رو که عین روز روشنه
پاسخ:
مشکل کی اینه؟
در ضمن به اون دوستمون که میگه دارم از دست میرم بگم که بنده خدا تازه داری به دست میای اگه دوباره از دست نری
این کهخودشو سرباز امام زمان معرفی کرده فکر کنم امامش ابوبکر البغدادی باشه چون تفکرشون مثل همه
درود به هرچی مرد باغیرت ایرانی
و لعنت به هرچی بیگانه پرست
جای آقا حامد خالیه واقعا،از صحبتاشون لذت بردم
همچنین دیگر دوستانی که ب دفاع از ایران پرداختند
با احترام ب صحبت های همه دوستان،،،خواستم بپرسم که
آیا اهل بیت عرب نبودن؟
آیا قبول ندارین عربها با وحشی گری هرچه تمام تر به ایران،و ایرانی تجاوز کردن؟
چرا سنگ اون هارو ب سینه میزنید؟خوب اگه خیلی دوستون دارین
برید عراق و عربستان زندگی کنید
شیعه چیه؟ سنی چیه؟اول از همه آدم باشیم
تمام مطالبی که تو قرآن اومده که 6000 هزار سال قبلش حضرت زرتشت فرموده بودن که
حالا بقول شما قرآن کاملش کرده،،،،چیش رو کامل کرده؟
البته اگه باز نگین به مطالب بالا رجوع شود یا در جواب شما سلام میکنم
خداروشکر شکر جوانها دارن بیدار میشن،
برده داری کجاش ازاده؟ به چه بهانه ای؟ چون در قرآن گفته شده؟
شما ب چه جرمی می خواهی آدم بکشی،،،چون کسی خلاف شما فکر میکنه؟
شما میدانید ایران چه مقامی داشت؟
بخدا اگه بدانید
اگه هم بدانید بروتون نمیگیرد،چون ب صلاح نیست
اون کسی که منتظر مثلا یکی ب اسم امام زمان بیاد و دنیا رو درست کنه
چرا یکم نمیشینه خودش فکر کنه ببینه چجوری میتونه خودش اینکاره 
بکنه،،،همش منتظرین یکی بیاد براتون یکاری بکنه
بابا عقل رو خدا داده واسه فکر کردن،1400 سال پیش یه چیزی رو میپزیرفت
الان دیگه شاید جواب گو نباشه،دنیا کجان شما کجایین؟

شما که میگی ایرانی هستی که امیدوارم همینطور باشه،پس از ناموست دفاع کن
شما های که میگیرن کوروش هم خون ریخت،و قبولش ندارین
دنیا قبولش داره،،،،کجایین؟
محمد فرد خیلی باهوشی بود،،،واقعا قبولش دارم
ولی وقتی هنوز سواد نداشت،،،1200 سال ققبلش کوروش بزرگ منشور حقوق بشر رو گفته بود،،،میدانید یعنی چی،؟
نه نمیدونی،،،چون مثل اون عرب بی همچیز میگین هرچی که لازم تو قرآن اومده،و دستور تمام کتابخانه هارو آتش زدن
ببخشید مه مثل شما نمیتونم درشت صحبت کنم،
کسی که خوابه رو میشه بیدارش کرد،ولی کسی که خودش رو زده
به خواب رو نه
شما به امام حسین اعتقاد داری،ایول،من ندارم،
ولی به اعتقاد شما احترام می‌گذارم ولی نمیام 10 شب مردم کشورم رو اسیر
کنم با انواع صدا ی گوش خراش تبل و دوقول
و راه بندون کنم یه خیابون رو با یه دسته الکی
شاید الان بگید من فکر میکنم الکیه،،،اون جمعیتی که سینه میزنن واسه
حسین اونا میدونن
ولی بهتون میگم اون ها هم متوجه نیستن
چون عزیزشون پشت همین دسته ها از دنیا نرفته
فقط نگین عیب نداره واسه حسین از دنیا رفته که خیلی خنده داره
و اینکه لطفا این همه آیه نیارین برای جمله اصلی مطلب
این حرف زده شده،،،اعراب با ما دشمنن،،،،،،حالا چه حسن بگه،،،چه حسین،،،چه صادق
اونها خودشون میدونن چی گفتن ب زبان خودشون،،،شما کاسه داغ تر از آش نشین،،،و عربی رو نپیچپونین لطفا
ب امید فردایی روشن برای ایرانم،،،و پاکی از هر گونه بیگانه پرستی

یسمه تعالی
با سلام بر خواننده محترم
و سلام ویژه و خسته نباشید محضر نویسنده این مطلب که زحمت ستودنی کشیده اند.
دوستان عزیز بحث های شیرینی کرده اند که همه بحث ها در هر زمینه ای حتی بت پرستی خوب است،برای درک و بهتر فهمیدن واقعیات
اما در مورد حدیثی که گفته شده،اگر کمی عقلمان را بکار بندازیم اصلا درک ان سخت نیست.و میفهمیم که شبه ای بیش نیست برای بد جلوه دادن اعتقادات دینیمان
همه ما خوب میدانیم که همسر امام حسین ع و مادر امام سجادع وهمچنین مادر بزرگ امام صادق ع یک ایرانی به نام خانم شهربانو بوده اند.
ایا امام حسین ع به همسرش که مادر یک امام است چنین اهانت میکند.
و یا امام صادق ع به مادر بزرگش که مادر همه ائمه بعد از امام حسین ع میباشد اهانت میکند؟
دوستان عزیز ایا فکر نکرده اید که یک ایرانی باشرف مادر نه تن از ائمه شیعه است.همانطور که حضرت صدیقه کبری(سلام الله علیها)مادر همه ائمه است.
ایا فکر نکرده اید که تقدیر الهی در این بوده که با وجود این که امام حسین ع چندین زن اصل و نصب دار عرب داشته،ولی نسل پاک ائمه علیهم السلام از نسب پاک این بانوی پاک و شریف ایرانی بوده است؟

و در اخر:
به ایرانی بودنمان افتخار میکنیم که مهمترین دلیل ان اینست که مادر نه تن از امامان پاک و مطهر شیعیان یک بانوی پاک و شریف و عالی نسب ایرانی بوده است.

جای تعجب اینجاست که اکثر ایرانیان تا زمان صفویان از اهل سنت بوده اند ولی شما استدلال فرموده اید ایرانیان تا زمان حضرت علی ایمان نیاورده بودند

من که درست متوجه نشدم.حسین اومده گفته ما اهل بیت هستیم دوستانمون عربن دشمنامون عجم بعد اون کسی که روایتو نقل میکنه میاد یه حرف دیگه میزنه؟خب چرا از اول حسین خودش همونو نگفته چرا روایتو تحریف میکنید؟ روایتی که از این عرب نقل شده کاملا واضحه نیازی نیست توضیحی دربارش بدید
برو بابا خودتون رنگ کنید.این احادیث که کلی توضیح دادی و اینجوری و اونجوری کی تایید و تکذیب کرده؟اوناهم چهارتا آدم مث شما بودن  منطق شما منطق تک فازیه هرکسم بخواد نقدی کنه یه جور سر و تهشو هم میارید .هم ایران و خراب کردین هم ایرانی رو.هرجا به نفعتون باشه احادیث اونطور معنی و تفسیر میکنید هرجا به ضررتو مث این مورد میگید عجم منظورش ایرانی نیست.هه خیلی جالبه؛دینی که دم از کامل بودن میزنه داخل تموم مسایلش پر از شبهست و ایراد و ایراد و ایراد. فقط اینو میدونم دین واسه شماها شده ی سپر واسه پنهون کردن ن کثیف کاریاتون. 
پاسخ:
کی گفته اونا مثل ما بودن؟؟؟!!! معصوم و حجت الهی کجاش مثل ما آدمای معمولی هست؟؟؟!!!!ضمناً این تصور شماست که هر جا به ضررمون بود یه طوری توجیه می کنیم.
اما اینکه از نظر شما برخی ایرادات و شبهات به دین وارد هست دلیل بر این نیست که واقعاً اون ایرادات بر دین وارده.
۱۸ آذر ۹۳ ، ۱۰:۳۹ فرزند شهید
شما که این مطالب را انتشار میکنید گناهکار ترید

شما عکسها و مطالب ادامه ی  عربهای وحشی دوران جاهلیت را به انتشار گذاشتید

هر غلطی می خواهید بکنید امامان را قاطی کثافت بازیهایتان نکنید مسئولین وبلاگ ها رسیدگی کنید ... بس دیگر ... ما برای حفظ نام حسینمان خون ها دادیم خانواده های ما پدران عزیز را از دست داده شما چه میفهمید
بس کنیییییییییید تو را به خدا دیگر تحمل اهانت به عزیزانمان را نداریم اهانت به امامانمان همانهایی که تنها همدم ما هستند در این دنیای کثافت و مردمی که به خون هم تشنه اند....... بس است دیگر


پاسخ:
عزیز من لااقل مطلب رو کامل میخوندید.
بنده هم قصد دفاع از حضرت سیدالشهداء ع و پاسخ به این شبهه داشتم

دوستان عزیز چرا بحث وجدل میکنید

موسی به دین خود عیسی به دین خود

منم نظرم اینه که هر کس باید بره در مورد مسائل دینیش تفکر کنه ، تاریخو مرور کنه بعد ببینه که کدومشو قابل قبولتره همونو انتخاب کنه

عزیزان ما الان شدیم مثل اون نفری که بمب به خودش میبنده و به امید اون که اون دنیا بهش حوری میدن خودشو میکشه

90درصد ما اصلا امام حسینو نمیشناسیم که کی هستو چکارایی کرده ، فقط میدونیم که روز عاشورا مظلومانه کشته شد

حتی در مورد تاریخ خودمون یا همون زرتشتو و ... چیز خاصی نمیدونیم

اون عده کمی هم که میدونن مثل سوزنیه تو انبار کاه ، اصلا معلوم نمیشن

پس بهتره بریم تحقیق کنیم و دینمونو خودمون انتخاب کنیم ، هر چند که اگر مسلمونیم نباید دینمونو عوض کیم چون حکمش  اعدامه در صورتی که تو قران نوشته هیچ اصراری بر دین نیست

 موفق باشید

عشق حضرت علی دردل ماست و امامان (فرزندان آن حضرتند) پس توی دهان کسانی میزنیم که یا از خودشان حدیث میسازند یا احادیث را به نفع خودشان جعل میکنند مثل داعش و وهابیان وکشتنشان حلال است!
۲۸ آذر ۹۳ ، ۱۱:۱۰ عاشق اهل بیت
سلام ، خدا خیرتون بدهد . وقتی من اون حدیث غلط رو که دشمنان درست کرده بودن شنیدم یقین داشتم که غلطه و به وبلاگ شما اومدم و آگاه شدم و تونستم جواب دوستان ساده لوحم را بدهم و آنها جوابی نداشتند که بگویند.
انشاءالله امام حسین روز قیامت رو سفیدت کند.
پاسخ:
سلام
ممنون
إن شاء الله حضرت سیدالشهداء(ع) و آباء و اولاد طاهرینش(ع) در قیامت دست همه شیعیان و محبینشان را بگیرند.
وای که چقد تحت تاثیر قرار گرفتم !!!!!!!!!!!!
پس بگو چرا بین شهدای کربلا ایرانی نیست ؟؟؟؟؟؟؟
اگه ایرانیهای اون موقع که از شما به اونا نزدیکتر بودن چرا به کمک امام حسین نرفتن؟؟؟؟؟؟
واقعا براتون متاسفم که با این جهلتون ایران رو به فنا بردین
هر کی یه به این دانسته های .... شما رو قبول کنه فقط از نظر عقلی مقبوله
و یه چیز دیگه چرا میشه به زن شوهر دار غیر مسلمون بدون حکم طلاق و خطبه عقد محرم شد ؟؟؟؟
این جواب بدین بقیه فیض ببرن !!!!!!!!
آیه 24 احزاب
پاسخ:
کی گفته به زن شوهردار غیر مسلمون بدون حکم طلاق و خطبه عقد میشه محرم شد؟؟!! اول ثابت بفرمائید بعد از چرائی اش سوال کنید.
چرا امام علی جلو جنگ نگرفت؟؟؟؟؟؟؟
چرا تو جنگ شرکت کرد و اجداد بخت برگشته ایرانی رو کشت؟
چرا تاریخ رو تحریف میکنید؟
برطبق تاریخ طبری
پاسخ:
حالا مگه هر چی طبری گفته باشه درسته و عین حقیقت؟؟!!
۰۳ دی ۹۳ ، ۲۰:۴۴ سرباز کوروش
درود
همه ایرانی ها به خوبی گناه میکنن دینی که زوری قبول کنن همین میشه
راه در جهان یکی است و آن هم راه راستی.برو سخنان زرتشت و کوروش بزرگ رو مطالعه کن همین اسلام بردگی صیغه کردن رو حلال کرده اما ما بردگی را برانداختبم و حرفی از صیغه تو میون نبود چون ما ایرانی بودیم الان ببین اسلام تو چه وضیعتیه.ما وهابیا رو بروز دادیم من اسلام رو قبول ندارم من اسلام امام زمان که ظهور کردو قبول میکنم نه الانو.بهت تهمت نمیزنم فقط برو مطالعه کن از تاریخ ایران نه اینکه حرف ملا هارو.ملا اصلا تاریخی نداره اصلا از کجا پیداشون شد؟ملا ها به دستور مستر همفر که یهودی بود بوجود اومد...برو مطالعه کن...سپاس
پاسخ:
حالا این راه راستی چی هست؟ چطور باید راه راست رو تشخیص داد!؟
ملاک تعیین راستی از غلطی چیه؟
HDBBBV

درود گرامیان
اولااون آقایی که گفت ثابت کن (شما ثابت کنید حمله کردن تا ما دلیل بیاریم

برگرفته شده از وب‌نوشت http://borhan.blog.ir
)توجه شما رو به خود حدیث جلب میکنم(«وقتی اسراء فارسی زبان (ایرانیان) را به مدینه آوردند، دوّمی (عمر بن الخطاب) خواست زنهای آنان را بفروشد و مردان آنها را غلام و بردة عرب قرار دهد و تصمیم گرفت افراد معلول و ناتوان و پیرمرد را در طواف و اطراف بیت الله الحرام، سوار بر پشت آنها (ایرانیانِ به بردگی گرفته شده) کند. امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیه‌السلام) فرمود: به راستی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: کریم هر قومی را احترام کرده، گرامی دارید هر چند با شما مخالف باشند، این در حالی است که ایرانیان مردانی حکیم و دانشمند و انسانهایی با شخصیت و با کرامت‌اند، آنها بر ما سلام کرده و درود فرستاده و میل به اسلام پیدا کرده‌اند. و من سهم غنیمت خودم و حق بنی‌هاشم از آنها را، برای خوشنودی خدا آزاد کردم!!»

برگرفته شده از وب‌نوشت http://borhan.blog.ir ماینکه امیر المومنین سهم خودش رو آزاد میکنه بهترین دلیل برای اینه که ایشون در جنگ اسیران یا بهتر بگویم برده هایی از ایران بهش رسیده که حالا دلش سوخته داره آزادشون میکنه. واینکه تاریخ طبری چرا واسه مختار نامه وساخت سریال مختار کاملا معتبر و خوبه ولی واسه حقایق دیگه نه. البته این رویه سالهاست که بواسطه افراد بی سواد والبته کاملا تهی از تفکر موردسواستفاده حکومت قرار گرفته. و اینکه راه راستی چیه و چطور باید تشخیصش داد برمیگرده به ذات انسان . یا به قولی ذات بد نیکو نگردد چونکه بنیادش بد است. شما زیاد خودتو به زحمت ننداز

)
۰۸ دی ۹۳ ، ۱۴:۰۶ محمد احمدی
 سلام. در متن حدیث (بفرض صحت ان ) اگر امام قصد مذمت ایرانیان را داشتند٬ از کلمه « فرس یا فارس یا بدبینانه از کلمه مجوس» استفاده می کردند. نکته دیگر اینکه اگر منظور امام٬ ایرانیان بودند پس چرا ایرانیانی که در همان زمان زندگی میکردند٬ به خون خواهی امام در کنار مختار با دشمنان اهل بیت جنگیدند؟ من گمان نمیکنم در صورت صحت حدیث فوق٬ امام قصد اهانت به مردمی را داشته باشند که جدش پیامبر انان را زنده نگهدارنده اسلام خوانده است. والسلام .
پاسخ:
سلام
ممنون از نکاتتون
از زمان وارد شدن اسلام که مخصوص قوم وحشی عرب بوده ایران ایرانی دیگه به شکوه سابق نرسید.به مردم بگید سود واقعی از این همه تحقیر ملت و کشور نصیب چه گروهی می شه!!!
۰۹ دی ۹۳ ، ۲۰:۳۷ نوکر مولا علی

سلام

نویسنده گرامی شما همچنان ادامه بده

اینکه بعضیا عصبانی شدن کاملا پیداست چون از اینکه یکی از شبهه ها و دام هاشون لو رفت ناراحت میشن

پس نیروی مضاعف بگیر

خدا قوت


اونها یک چیز رو نفهمیدن

هر چی بیشتر بخوان به اهل البیت چیز های غلط نسبت بدن ایرانی ها میرن دنبالش تا ببین درسته یا غلطه بر خلاف اهل سنت و وهابیت که چشم بسته قبول می کنن


یکی دو تا از کاربرا هم سنی و وهابی هستن و جملات همیشگی تکراری دارند برای زرتشتیان هم مطلب دارم


اما اگر خیلی نگران هستید برید بررسی کنید

ای کسی که میگی برو تاریخ بخون از شما میپرسم واقعا چند تا کتاب تاریخی خوندی

مطالبت رو با آدرس بگو

مثلا بگو کتاب فلان جلد فلان صفحه فلان

واقعا شما چقدر علم رجال و حدیث می دونید که به راحتی نظر میدید


ضرری نداره

برید بخونید

نترسید کتب همه رو بخونید البته معتبر

بسیاری از علمای اهل سنت که دنبال حقیقت بودند وقتی دنبال حقیقت رفتند و مطالعه کردند به مرور به حقانیت شیعه پی بردند


حضرت زهرا سلام الله علیها به تنهایی برای اثبات حقانیت شیعه کافی هستند

اگر انسان منصف در مورد حضرت زهرا تحقیق کنه خود به خود میفهمه شیعه کیه

وقتی حضرت زهرا سفارش می کنن که محل دفن ایشون معلوم نباشه به راحتی بغض ایشون از خلفا رو میشه دید به گفته آیت الله بهجت این وصیتشون شبیه کار پیامبران  هستش

وقتی ایشون برای گرفتن حقشون فدک میرن پیش اولی (خلیفه اول) اما در راه برگشت اون دومی(خلیفه دومی) ایشون رو میزنه

رسول خدا فرمودند کسی که باعث ناراحتی زهرا بشه من رو ناراحت کرده و کسی که من رو ناراحت کرده خدا رو ناراحت کرده میفهمید اینا یعنی چی

پیامبر این چیزارو خیلی خوب میدونست اما به دستور خداوند چاره ای جز صبر و سکوت نبود همانطور که حضرت پیامبر به مولا علی علیه اسلام هم همین دستور رو دادند و الانم شیعه ها اگر سکوت میکنن به دلیل طبعیت از مولا و پیامبر هستش وگرنه دلمون خونه


علمای اهل سنت می خواستن علامه امینی رو اذیت کنن و مجلسی ترتیب دادن تا ایشون رو تنها گیر بیارن و شروع کنن به اذیتش

اما خبر ندارن که علامه تکیه به مولا علی داره پس کم آوردن توی کارش نیست

فقط یه کتاب الغدیر ایشون خیلی ها رو به حقانیت شیعه آگاه کرده

حدیث من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه که از کتب اهل سنته

علامه امینی از علمای اهل سنت پرسیدن بگید ببینم

فاطمه زهرا امام زمان خودش رو میشناخت یا نه

گفتن بله

علامه پرسیدن بگید امام زمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کی بود

که همه ساکت شدن و بعد از مدتی کم کم پا شدن رفتن

حرفی ندارن بزنن

چی بگن

اگه بگن امام زمان فاطمه علی بود باید سه تا خلیفه رو خط بزنن اگر بگن نه

پس باید بگن پیامبر رو قبول ندارن

حضرت فاطمه به تنهایی برای اثبات حقانیت شیعه کافیه


دین خدا مثل درس و دانشگاه اومده و در هر مرحله برای بالا بردن سطح انسان بوده الا آخری که همین دین شریف اسلامه

ببینید دوستان کلام حق خود به خود در انسان حقیقت جو اثر می کنه

برید مطالعه کنید تفکر کنید

همین خودش عبادته


دسته طرفدار زرتشت هم نمیدونم چقدر خبر داره از آیین زرتشت

من چندتاشو مینویسم

زن زرتشت به خاطر گناه مرد مجازات میشه

گناه مرد زرتشتی در صورتی بخشیده میشد که موبدان با خواهر / دختر بیگناه او همخوابی کنن

رضی، هاشم، دانشنامه ایران باستان، جلد چهارم، صفحه ۲۴۴۷ و ۲۴۴۸؛ همو، ترجمه و شرح وندیداد، جلد سوم، صفحه ۱۴۳۴ و ۱۴۶۳

غسل در دین زرتشت با ادرار گاو هستش

دینکرد، کتاب سوم، دفتر یکم، ترجمه فریدون فضیلت، تهران، انتشارات دهخدا، 1381، صفحه 11 تا 14؛ دوستخواه، جلیل، اوستا، چاپ هفتم، تهران، انتشارت مروارید، 1382، جلد دوم، صفحه 713 تا 716؛ و بخش‌های گوناگون متن پهلوی ماتیگان هزاردادستان.

احکام زن و حیض رو در زرتشت تا حالا دیدید

بعید میدونم به یه ایرانی حتی بی دین بگی باید با ادرار گاو حمام کنی خوشش بیاد


هنوز نفهمیدید که دارید گول تبلیغات رو می خورید

هنوز نفهمیدید که بازیچه شدید

پاسخ:
سلام
ممنون
ایشان اشاره فرمودند: در فرهنگ عرب به همه افراد غیر عرب گفته می شده . شما که اینقدر به فرهنگ عرب آشنایی داری بد 
نیست بدونی در فرهنگ همون عرب هیچ وقت مولا به معنی امام خلیفه سرپرست یا همچین چیزایی نیست. خودت فهمیدی چی میگم.فقط محض اطلاع

پاسخ:
رجوع بفرمائید به الغدیر علامه امینی ره تا موضوع براتون روشن بشه.
من که از حرفای جناب نوکر چیزی نفهمیدم نمیدونم سر یه تیکه زمین(بخشی از مال دنیا) تازه اونم مال 1000 سال پیش تازه اونم مال یکی دیگه چرا ایشون باید دلشون خون باشه؟ پیامبر چندتا دختر دیگه هم داشته قبر کدوم الان هست که شما از نبودن قبر فاطمه ناراحتید اصلا قبر کدوم زن در تاریخ اسلام جاش معلومه؟ پس دلت از اینم خون نباشه. 
من دین زرتشت را تایید نمیکنم اما ادم با ادرار گاو حموم کنه ولی یک انسان را به بردگی نگیره 
پاسخ:
حضرت فاطمه س معصوم و حجت من عندالله بودن. مقایسه ایشون با یک زن معمولی کمال بی انصافی است.
من گفتم زن معمولی؟ زنان تاریخ اسلام مثل خدیجه عایشه یا دختران پیامبر مثل رقیه و ام کلثوم
۱۶ دی ۹۳ ، ۰۷:۰۸ نوکر مولا علی

سلام


خدمت جناب مازیار

جسارتا میتونید سری به تاریخ و جغرافیا یزنید و ببینید قبور کدوم زنان معلوم هست و نیست هر چند هیچ زنی رو با ایشون نمیشه مقایسه کرد

مثلا حضرت زینب سلام الله علیها در سوریه و حضرت خدیجه در مکه هستند و بسیاری دیگر


جناب مازیار قصب یه تیکه زمین به قول شما بحث مال دنیایی نیست

بحث حق و حقوقی هست که از ائمه ضایع شده و معرفتی هست

ما پیرو رفتار اونها باید باشیم

اونها پیگیری کردن ما هم پیگیری می کنیم و نشر میدیم


توصیه می کنم کمی به بحث های شناختی وارد بشید و مطالعه و تحقیق کنید اونموقع بیشتر متوجه این صحبت ها خواهید شد. الان طبیعی هست که متوجه نشید


یه نکته دیگه رو هم جهت اطلاع شما بگم

اسلام برده داری رو نیاورد و اتفاقا بر عکس

اگر کمی تاریخ بخونید متوجه خواهید شد که برده داری قبل از زمان پیامبر در میان اعراب بوده و  ائمه اطهار بردگان رو می خریدند و آزاد می کردند و بسیار از افرادی که خریداری می شدند دیگه از پیشگاه ائمه نمی رفتند و بهشون خدمت می کردند

این سنت واقعی پیامبر بوده نه سنت هایی که بسیاری از افراد با سو استفاده از نام پیامبر ایجاد کردند

سنت پیامبر رو در رفتار پیامبر و ائمه جستجو کنید

۱۶ دی ۹۳ ، ۰۷:۳۸ نوکر مولا علی

جناب مازیار ظاهرا شما از اهل تسنن هستید


ابتدا در مورد رقیه بگم و در مورد ام کلثوم خود شما دنبال کنید


کدوم رقیه رو شما میگید؟

با پیامبر بازی نکنید خیلی خطرناکه


اون رقیه که با عثمان ازدواج کرد رقیه ای که از حضرت خدیجه بعد از ازدواج با پیامبر باشه نبود

بلکه جریان اینجوری

حضرت خدیجه قبل از پیامبر با هاله ازدواج کرده بودند

یعنی از ازدواج خدیجه و هاله دختری بود به نام رقیه

پیامبر وقتی یا حضرت خدیجه ازدواج کردند این دختر شد دختر خوانده پیامبر

پس تکرار نکنید که عثمان داماد پیامبر بود

این هم سند

عاملی، پیشین، ج 1، ص125-124.

اون رقیه رو هم عثمان با ضربه شدید به قتل رسوند

این هم سند

اصول کافی ، ج 3 ص 237 ، 4718 .

این هم سند اهل سنت

مسند احمد بن حنیل ، ج 3 ، ص 229 و الاستیعاب هامش الاصابه ، ج 4 ، ص 301 و الاصابه ، ج 4 ، ص 304 و فتح الباری ، ج 3 ، ص 127 .

اطلاع بیشتر در مورد قتل رقیه توسط عثمان

http://vahabiat.porsemani.ir/content/%D8%A2%D9%8A%D8%A7-%D8%B9%D8%AB%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%AA%D9%84-%D8%AF%D9%88-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D9%BE%D9%8A%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1-%D8%B5-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%87-%D8%9F




سلام.تمام این شبهاتی که الان بین جوانان ما هست اولا به خاطر اینه که علما ومراجع تقلید ما (به جز تعدادی از آنها که البته ازسوی حکومت طرد شدند ) مسائلی رو که مربوط به 1400 سال پیش هست به روزرسانی نمیکنن در حالی که خیلی از اون مسائل مربوط به همون دوره بوده.دوم اینکه اونقد به اسم اسلام هر کاری خواستند کردن که نوعی اسلام ستیزی به وجود اومد.و در آخر هم باید گفت مرجع آدم عقلشه.
پاسخ:
سلام
بله از عقل هم استفاده میکنیم. اما فقط عقل نیست. مثلاً با صرف عقل میشه احکام نماز، روزه، حج، خمس، زکات، جهاد، طلاق، نکاح و دهها و صدها مسأله دیگه رو بدست آورد؟؟!! قطعاً خیر.
این مسائل رو باید به خود شرع مراجعه کرد. رجوع به شرع هم تخصص میخواد. حالا یا آدم خودش این تخصص رو داره که میشه مجتهد و فقیه یا تخصص نداره که میره از متخصص میپرسه. که میشه همون تقلید.
خود همین تقلید بر مبنای عقل هست. خود همین عقل به ما میگه تقلید کن.
رفتن به پزشک هنگام مریضی هم تقلید هست.
۱۶ دی ۹۳ ، ۱۹:۲۰ نوکر مولا علی

سلام

جناب ایلیا اولا که ظاهرا شما هم از اهل سنت هستی

دوما نسبت دادن امری به کل، خودش به نوعی تهمت و در مورد شما توهین هم بود

اینکه از اونها حلالیت بطلبید بر عهده خودتونه وگرنه باید در اون دنیا جواب سختی بهشون پس بدید

سوما ظاهرا از مسائل پیش روی علما خبر ندارید تا ببینید چقدر به روز هستند و نیستند

ما شیعیان حتی در مورد اهل سنت هم نمیگیم مسائل 1400 سال پیش رومیگن و قدیمی هستن اونوقت شما به راحتی به علما نسبت میدید

اگر مسائل اونموقع برای اونموقع بود گفته نمیشد که اسلام دینی برای همه دوران هاست


بله یکی از مراجع انسان عقلشه اما به شرطی که اطلاع کافی برای تصمیم داشته باشه

و چون هیچ انسانی به جز پیامبر صلی الله علیه و آله و امام معصوم علیه السلام به اذن خدا علم کافی رو نداره نمیتونه فقط به عقلش اتکا کنه

به همین دلیل و دلایل دیگه هست که قرآن میگه مشورت کنید (از اهل هر کاری)

و آخرین نکته

ایلیای گرامی

اگر هر دین و آیین رو به خاطر طرفدارانش بخواهیم بسنجیم که هیچ دینی باقی نیست

به گفته قرآن هر کس به خاطر کارهای خودش سوال و جواب میشه نه به خاطر کار های دیگرون

باید هر دین رو از مرکز و نقطه اصلیش گرفت

ما دینمون رو از خدا و و به دستور خدا از پیامبر و ائمه میگیریم

دیگرون رو به دستور قرآن توصیه می کنیم تا اولا ممکنه اثر کنه دوما این وظیفه رو انجام داده باشیم

۱۶ دی ۹۳ ، ۱۹:۳۱ نوکر مولا علی

ایلیای گرامی یه نکته دیگه اینکه شبهه وقتی پیش میاد که جوون اطلاعاتش رو به روز نکنه و از مرکزش نپرسه و هر چیزی رو که شبهه میندازن باور کنه

بنده خودم از افرادی میشناسم که میومدن و دائما رو ذهنش از این دست صحبت ها برای شبهه انداختن می کردن و چند سال این کار ادامه داشت

ایشون بعد از مدتی تا جایی که من اطلاع دارم رفته بود دنبال اینکه ببینه واقعا حق چیه و کدومه

از دفاتر مراجع یعنی از متخصص علم شیعه و نه هر کسی پرس و جوی حسابی کرده بود

الان میگه اگر تیکه تیکه بکنن دین و مذهبش رو رها نمی کنه

اینکه گفتم شیعه به این دلیله که شیعیان اسناد اهل تسنن رو هم بررسی می کنن بر خلاف اهل تسنن که خوندن کتاب های شیعیان براشون ممنوعه

مثلا حدیثی هست که کسی که بمیرد و امام زمان خودش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است از پیامبر و کتاب های اهل سنته که شیعیان این رو از کتب اونها میگن

جالبه که وقتی بهشون میگید الان امام زمانتون کیه جوابی ندارن

بنابراین از علمای شیعه بپرسید و حتر خیلی سفت و محکم ازشون سند بخواهید تا یقین پیدا کنید

شما توی هر شهری باشی یه مرکز حوزه هست توی حرم ها و امامزاده ها

اتفاقا خیلی با حوصله جواب میدن

سلام به عزیزی که جواب منو داده.اولا باید بگم که من هم به مانند نام کاربری شما نوکر امام علی ام و سنی نیستم.دوما تمام حرفهای شمارو قبول دارم ولی شاید من منظورم رو نتونستم کاملا بیان کنم.منظور من از علما همه نیستند کسانی هستند که بیشتر تبلیغ سیاست و حکومت رو میکنند تا تبلیغ دین.سوم اینکه اسلام به عنوان آخرین دین و کاملترین دین آورده شد و دینی که کامله یعنی اینکه از مسائل و فرامینش میشه در هر دوره ای بسته به شرایط اون زمان استنباط درست و بجایی کرد.منظور من این نیست که مباحث کلی دین به روز بشه بلکه مسائل و احادیثی گفته شده که مربوط به همون دروه بوده و با توجه به جهالت عربها گفته شده.چرا اسلام در میان ایرانی ها ظهور نکرد.شما جوابیه خسروپرویز به پیامبر رو خوندید؟در آخر باید بگم به هرحال کسانی که خواسته یا ناخواسته در جهت اسلام ستیزی در حرکتند به موفقیت هایی رسیده اند.و ماهستیم که باید بدانیم که نباید جزء رو به کل تشبیه کرد و ظلم هایی رو که 35 سال بر ما روا داشتند رو به حساب اسلام بگذاریم.باز هم از اینکه با حرف هاتون به علم اندک من افزودید قدردانی میکنم.

نکته ای رو یادم رفت و اون اینه که منظورم از این حرف که مرجع آدم عقلشه مربوط به همین سخنی است که به امام حسین منسوب شده نه چیز دیگری.در زمان پیامبر عمر قصد لشگرکشی به ایران رو داشت که پیامبر میفرماید به ایرانیان حمله نکن زیرا آنها آدمانی باهوش هستند که به اگر علم در آسمان هفتم هم باشد بدان دست می یابند.پس اگر به عقلمان رجوع کنیم می یابیم که این سخن اساسا اشتباه است.
باز هم سپاس
۱۶ دی ۹۳ ، ۲۲:۴۷ نوکر مولا علی

ایلیا جان

عزیز

این 35 سال که شما میفرمایی اگر منظورت ظلم دولت ایران به حق مردم ایران باشه که باید اثبات بشه نه اینکه به حرف رادیو و تلویزیون کشور های دیگه اعتماد کرد و یا حرف هر کس دیگری

مولا علی علیه السلام توی یکی از جملات زیباش گفتند

بین راست و دروغ چهار انگشت فاصله هستش یعنی دیدن و شنیدن

کسی نمیتونه به شنیده هاش اعتماد کنه

حرف ها که از سخن مولا بالاتر نیست


و نکته بعدی اینکه دین اسلام بین اعراب نازل شدن به هر دلیلی که خداوند متعال صلاح دید و ما نمیتونیم رو یصلاحدید خداوند نظری داشته باشیم جز اطاعت محض


عزیز جان مولا میگه باید نسبت به هم دید مثبت داشته باشیم

کسی که تبلیغ حکومت ایران رو میکنه آیا باید بد باشه؟

آیا ما از درون اونها خبر داریم؟

ما اگر خوب باشیم جامعه هم خود به خود خوب خواهد بود

فراموش نکنیم ایران اولین حکومت شیعه هستش

فراموش نکنیم حضرت صاحب الزمان در باره ایران فرمودند که اینجا ممکلت ما هستش یعنی مملکت امام زمان

فراموش نکنیم امام صادق علیه السلام در باره قم فرمودند که قم حرم اهل بیت هستش

عرب های اطراف و کشور های دیگه خیلی تلاش می کنن که جوونا رو نسبت به ایران نا امید کنن شما جز دسته گول خورده نباشید

حتما میدونید ایران 35 ساله که تحریمه

واقعا با 8 سال جنگ و بعدش بازسازی ایران 17000 نفر شهید فقط ترور  که الانم ادامه داره و حدود 15 سال اگر بگیم عمر انقلاب ایران بی انصافیه بگیم اوضاعمون خرابه

ایران توی 10-15 سال اخیر اون هم با اوج گرفتن فشار ها خیلی کارها کرده مثلا توی دنیا قدرت موشکی تقریبا سومه

تنهایی داره سوریه و عراق و یه بخشی از لبنان رو با همه فشار ها میگردونه

همین عربستان از گردوندن خودش مونده

پاکستا ن وافغانستان خودشونو نمی تونن بگردونن

ایران جاهای دیگه رو سرپا نگه داشته

مگه شوخیه

با اینهمه مشکلات که برای ایران درست کردن آدم خود به خود باید ایمان بیاره به اینکه دست صاحب الزمان روی سر ایران هست


مولا علی توی جنگ به مالک گفت برگرد

مالک تا کنار خیمه معاویه  پیش رفته بود و شمشیرش آماده کشتن معاویه

اما برگشت

اگر ما بودیم اول میکشتیم و بعد بر میگشتیم

طرفدار مولا یعنی این

باید اینجوری باشیم

بله ضعف توی ایران هست

ما باید به حرف مولا عمل کنیم نه اینکه نقطه ضعف به دشمنان شیعه بدیم


درسته ایران الان گرونیه اما باز هم مردم قدرت خرید دارن

هر کی یه تلویزیون میلیونی داره

گوشی میلیونی داره

من بیرون از ایران زندگی کردم

فشار و خفقان به مفهوم واقعی به چشم قابل مشاهده هستش


سخن آخرتون رو هم البته متوجه نشدم

۱۷ دی ۹۳ ، ۱۳:۰۵ دوست داشتم یه ایرانیه اصیل باشم نه یه دو رگه!
به نام ایران بزرگ
درود بر همگی
همه ما تا حالا خوندن خطبه عقد اسلامی رو دیدیم و خیلی از افراد هم موقع ازدواجشون این خطبه خوانده شده.اما فکر میکنید چند درصد معنی این خطبه رو میدونن؟
بریم ببینیم این خطبه که ائمه به اصطلاح معصوم ( همه به اندازه موهای سرشون کنیز و برده داشتن.) زیاد ازش استفاده کردن چیه و چه معنی ای داره؟
((از شر نفس و اعمال خود به الله پناه میبریم.کسی را که الله راهنمایی کند هیچکس نمیتواند گمراهش کند.ای کسانی که ایمان اورده اید همیشه به الله روی کنید و به او متکی باشید.و به الله متکی شوید و به خویشان یگانگی کنید و بدانید که الله مراقب شماست.والله منش شما را درست خواهد کرد و گناهان شما را خواهد بخشید و هر کس از الله و پیامبرش فرمانبرداری کند به پیروزی خواهد رسید.)) بعد از خواندن جملات بی اهمیت بالا آخوند (فرقی نمیکنه عمامه داشته باشه یا بدون عمامه باشه) از عروس میپرسد:((آیا وکیلم شما را به عقد آقای ..... در بیاورم؟))هنگامی که عروس پاسخ مثبت داد رو به داماد میکند و همین پرسش را از او میکند.
حالا ببینیم پس از شنیدن پاسخ مثبت داماد آخوند از طرف عروس چی میگه(برای این قسمت متن عربی رو هم مینویسم):
((انکحتک و زوجتک نفسی الی صداق المعلوم))
واژه ((انکحتک)) از ریشه ((نکح)) میاد که کلمه ((نکاح)) هم از همین ریشه میاد.
معنی این جمله که از طرف عروس به داماد گفته میشه هست:((من در برابر پول معینی که به من میدهی خود را در مقابل تو به گا...ن میدهم.))
عروس در برابر شنیدن جمله بالا که از طرف وکیلش (همون آخوند) گفته میشه میگوید:((قبول میکنم))
در فرهنگ دهخدا(جلد ن صفحه ۷۲۱) ((نکاح)) دارای دو معنی ((جماع کردن)) و ((گ ا ی ی د ن)) میباشد.همچنین در فرهنگ عربی به عربی((التوقیف علی مهمات التعاریف)) نکاح به این صورت توضیح داده شده: ((ایلاج ذکر فی الفرج لیصر بذالک کالشی الواحد)) که معنی کلمه به کلمه آن میشود:((وارد کردن آلت تناسلی مرد در آلت تناسلی زن برای اینکه یک جسم واحد بشود))
(مطالب بالا برگرفته شده از کتاب ((زن در دام ادیان ابراهیمی)) نوشته دکتر مسعود انصاری میباشد که من پس از اطمینان از درست بودنشون اونها رو در این پست قرار دادم)
توضیحات بالا به وضوح نشون میده که تازیان مسلمان زن رو فقط برای این میخواستن که پایین تنشون مشغول باشه و بی کار نمونه و عشق و علاقه میان دو نفر سر سوزنی ارزش نداره. نمیدونم آیا زنی حاضر میشه در شبی که به گفته خیلی ها به یاد ماندنی ترین شب زندگیشه همچین چیزهایی رو قبول کنه و بپذیره که بدن خودش رو به عنوان یک کالا به مرد بفروشه؟ آیا حاضر میشه با خوشحالی جواب ((بله)) بده؟نمیدونم آیا زنی که میاد با افتخار سینشو سپر میکنه و میگه من مسلمونم معنی این جملات رو میدونه یا نه؟ اگه اون زن سر سوزنی برای خودش ارزش قائل باشه همچین چیزهایی قبول میکنه؟و آیا اگر مردی بدونه همچین توهین هایی به همسر و مادر و خواهرش میشه یا شده باز هم با افتخار میگه من مسلمونم؟ خیام میگه:
قومی متفکرند در مذهب و دین / قومی به گمان فتاده در راه یقین
میترسم از آن که بانگ آید روزی / کای بی خبران راه نه آن است و نه این پاسخ:  با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
مستکبران جهان و مزدوران آنان خود را به هر دری می زنند تا افکار نسل جوان را نسبت به دین اسلام که در عصر حاضر خاری در چشم مستکبران عالم شده مشوش سازند و در این رهگذر یکی از دستاویزهای آنان بحث حقوق زن در اسلام است.
نویسنده نوشتار مذکور نیز تمام تلاش علمی خود را بکار برده تا ازدواج اسلامی را زیر سؤال ببرد و با پایین جلوه دادن منزلت زن از دیدگاه اسلام در بحث ازدواج حس إسلام ستیزی را در زنان و جوانان مسلمان ایجاد کند غافل از اینکه نوشتار مذکور بیش از آنکه به آموزه های اسلامی ضربه بزند سواد نویسنده را زیر سؤال برده و منزلت علمی خود وی را هدف قرار داده است. نویسنده مذکور این زحمت را به خود نداده تا متن صحیح عقد ازدواج را در کتب اسلامی مشاهده کند. نمونه بارز کم سوادی وی این است که گفته «آخوند از طرف عروس می گوید:« انکحتک و زوجتک نفسی الی صداق المعلوم» این عبارت مربوط به زمانی است که خود عروس بدون وکالت عاقد( آخوند یا غیر آخوند) می خواهد عقد را بخواند. زیرا ترجمه عبارت مذکور این است که من خودم را به عقد تو درآوردم و روشن است که عاقد نمی خواهد خود را به عقد داماد درآورد. بلکه عاقد با کسب إجازه از عروس و داماد وکیل شده تا موکله خود(عروس) را به عقد موکل (داماد)در آورد و لذا وقتی آخوند و عاقد از طرف عروس عقد را جاری می سازد به این صورت است که می گوید: «زوجتُ موکلتی لموکّلی علی الصداق المعلوم.» یعنی «من موکله خود(یعنی عروس) را به عقد موکل خود(یعنی داماد) در آوردم به مهریه مشخص و معین»
گذشته از این اشکال و سایر اشکالات که دلالت بر کم سوادی نویسنده نوشتار مذکور دارد درباره واژه نکاح هم باید بگوییم در کتب لغت (2) برای نکاح دو معنا بیان شده که یکی جماع و آمیزش است و دیگری پیوند زناشویی و عقد و نویسنده مذکور بدون تذکر این مسئله، این گونه جلوه داده که واژه نکاح در زبان عربی صرفا به معنای جماع بکار می رود!
اگر در لغت نامه دهخدا آمده که معنای نکاح جماع کردن است در همین لغت نامه به معنای عقدزناشویی نیز تصریح شده است. ولی نویسنده مذکور به آنها اشاره نکرده است. در لغت نامه دهخدا ذیل واژه نکاح معانی زیر نیز نقل شده است:
عقد زناشویی بستن، شوی کردن، عقدی که به موجب آن علاقه زناشویی بین زن و مرد ایجاد شود.(2)
همچنین در کتاب«التوقیف علی مهمات التعاریف» که نویسنده مذکور از وی استفاده نموده درباره معنای نکاح آمده که:« وقال الراغب أصل النکاح العقد ثم استعیر للجماع ومحال أن یکون فی الأصل للجماع ثم استعیر للعقد لأن أسماء الجماع کلها کنایات لاستقباحهم ذکره کتعاطیه و محال أن یستعملوا ما یستفظعونه لما یستحسنونه»(3)
«راغب اصفهانی معتقد است که اصل نِکَاح براى پیمان بستن و عقد است. سپس به صورت کنایه به معنای جماع استعمال شده و محال است که ابتدا به معنای جماع بوده باشد و سپس برای عقد بکار رفته باشد. زیرا اسم هائی که به معناى جماع است به خاطر قباحت ذکر و یاد آن امر تماما بطور کنایه است مثل زشتی معنای «تعاطیه» و محال است اسمى را که زشت می شمارند براى اسمى که نیکویش می دانند إستعمال کنند.»
چنانکه ملاحظه می کنید در کتاب « التوقیف علی مهمات التعاریف» نیز به صرف ذکر معنای « ایلاج ذکر فی الفرج...» اکتفاء نشده، بلکه آمده که معنای دیگر آن عقد زناشویی است و از راغب اصفهانی نیز نقل کرده که در اصل و ابتدا واژه نکاح در خصوص عقد استعمال شده است.
علاوه بر این صیغه عقد ازدواج در اسلام متوقف بر کلمه انکحت نیست. بلکه بجای آن زوجت نیز بکار می رود و تعبیر زوجت به روشنی دلالت بر زوجیت و پیوند و پیمان زناشویی دارد.
پی نوشت ها:
1. ر.ک: فیومى، احمد بن محمد مقرى‌، المصباح المنیر، قم، دارالرضی، بی تا، ج‌2، ص 624.
2. جنابعالی می توانید با مراجعه به سایت «واژه یاب» به آدرس « www.vajehyab.com » و تایپ کردن واژه نکاح معنای این واژه را در لغت نامه دهخدا مشاهده کنید.
3. المناوی، محمد عبد الرؤوف، التوقیف على مهمات التعاریف، قاهره، عالم الکتب، 1410ق، ص 320.موفق باشید
۱۷ دی ۹۳ ، ۱۳:۱۵ دوست داشتم یه ایرانیه اصیل باشم نه یه دو رگه!
متن عقد نامه ی ایران باستان
******************
ﺩﺍﻣﺎﺩ :
ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻧﺎﻣﯽ ﯾﺰﺩﺍﻥ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻦ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪﻡ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ِ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺑﺎﻥ
ﺑﺮﺍﯼ ﺯﯾﺴﺘﻦ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﯿﺎﻥ ِ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﺍﻫﺎﻥ
ﺑﺮ ﻟﺐ ﺁﺭﻡ ﺍﯾﻦ ﺳﺨﻦ ﺑﺎ ﺗﻮ
ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ
ﺩﺭ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺮ ﺟﺎ
ﭘﺬﯾﺮﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ ﺁﯾﺎ؟
***
ﻋﺮﻭﺱ:
ﭘﺬﯾﺮﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ ﻣﻬﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺟﺎﻥ
ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ
ﻣﯿﺎﻥ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﺑﺎ ﺗﻮ
ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ
ﺩﺭ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺮ ﺟﺎ!


پاسخ:
بله معنای لغویش این هست نکاح. اما الان نکاح به معنی ازدواج است. این اولاً
ثانیاً بالاخره یکی از اهداف نکاح ارضاء غریزه جنسی است. این را که نمی خواهید منکر شوید خدای نکرده؟؟؟!! خب تنها راه مشروع ارضاء غریزه جنسی ازدواج است. پس این خطبه بدین معنی است. ثالثاً خطبه را شارع مقدس جعل کرده است. شارع مقدس فرموده برای اینکه زن و مردی به هم محرم شوند؛ و تمتعاتشان از یکدیگر مشروع و حلال باشد باید این الفاظ إنشاء شود. حالا مشکل شما چیست؟
۱۷ دی ۹۳ ، ۱۳:۳۶ دوست داشتم یه ایرانیه اصیل باشم نه یه دو رگه!
درود و سپاس به تک تک ایرانی های عزیز..
با عرض پوزش از جملات زشتی که در معانیه خطبه ی ازدواج اسلامی امده
میخواستم بگم که این نوشته هارو به چند تا سایت (مراجع تقلید و طلبه پاسخگو )فرستادم ولی جوابی ندیدم میخواستم در این سایت از دوست داران دین سیاه(دین اسلام) جوابی ساده و بدون ابهام ببینم.
و از این که گفتم دین سیاه این جمله را مردم ایران بعد از تصرف ایران توسط اعراب تازی و ظلم و ستم هایی که به مردم میکردند دین اسلام را دین سیاه  و دین زردشت را دین سپید مینامیدند اگه دوست داشتید کتاب تاریخی مازیار
و بابک را پیدا کنید و اظلاعات بیشتری کسب کنید!
۱۷ دی ۹۳ ، ۱۳:۴۶ نوکر مولا علی

ما که نفهمیدیم می خواستی چیکار کنی

مثلا می خواستی اسلام و ازدواج رو زیر سوال ببری یا خودتو

حتما خیلی هم خوشحالی

یه شبهه رو فقی کپی پیست کردی آوردی اینجا و حواست هم نبود که وسط متن توسط سایت ولی عصر عج پاسخ داده شده

امام صادق علیه السلام چه زیبا گفتند که دشمنان ما از احمق ها هستند

خداوند دستور داده که دعا کنیم

ما هم دعا می کنیم تا از خواب بیدار بشید و به لذت واقعیه بودن با خدا برسید

۱۷ دی ۹۳ ، ۱۳:۵۷ نوکر مولا علی

در مورد دین سپید زرتشت هم چند نکته هست اول برید بخونید تا بفهمید کجای کار هستید


در زرتشت حمام کردن با ادرار گاو هستش

و برید در مورد احکام زنان در زرتشت بخونید که به خاطر احترام به کرامت زن اینجا نیاوردم و واقعا خجالت آوره


و اگر شما اینها رو برای دفاتر مراجع که هیچ برای یک فرد با دانش عادی در دین اسلام می فرستادید پاسخ نمیدادن چون جواب داخلشه

اولا زوجتک الی نیست و زوجتک علی المهر معلوم

الی و علی با هم فرق دارن

این از سواد شبهه انداز

دوم سواد شما

توی کامنت قبلی عرض شد

پاشخ شما توی مطلبی که فرستادی هست

واسه همین مراجع هیچ جوابی ندادن تازه اگر راست گفته باشی

جواب چی رو بدن

شما یه سوال براشون فرستادی که جوابش هم توش داده شده

وسط متن رو بخون

کپی پیست کردی حتی تا آخرش نخوندی

آبروی خودت و امثال خودت رو فقط داری میبری

تا آخر همون متنی که فرستادی رو بخون جوابت رو میبینی

همش سوال نیست

تیکه اول متن شبهه هستش و تیکه دوم متن جواب شبهه

۱۷ دی ۹۳ ، ۱۴:۱۲ نوکر مولا علی

نکته جال دیگه اینکه توی ایران باستان به زبان امروزی عقد رو به شعر می گفتن؟

ما همه ایرانی هستیم

حتی ائمه هم به ایران نظر خاصی دارند

پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمایند ایرانی ها باهوشند و به علم حتی اگر در ثریا باشد دست پیدا می کند

حضرت علی علیه السلام در جنگی که عمر علیه ایران راه انداخت یک شمشیر نکشید و گفت اگر همه با من جنگ کنند به اونها پشت نخواهم کرد

حضرت علی علیه السلام بعد از اون جنگ با اسرای ایرانی با احترام رفتار کرد و حتی فرمود برای ایشون از اونها هیچ غرامتی گرفته نشود

حضرت زهرا سلام الله علیها عزاداری آذری ها برای امام حسین علیه السلام رو دوست دارند

امام صادق علیه السلام شهر قم رو گفتند حرم اهل بیت هستش

امام زمان عج فرمودند این ممکلت خونه ما هستش

امام زمان عج حرم حضرت معصومه سلام الله علیها رو به جای زیارت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها معرفی کردند

پس اینقدر ایران ایران نکنید

اهل بیت خیلی بیشتر از امثال شما ایران رو دوست داشتند و دارند

این همه نعمت فکر کردید از کجاست

اینکه ایران اینجوری سر پا ایستاده فکر کردید چیزی غیر از نظارت و کمک حضرت صاحب الزمان هستش

تا این محصولات جهاد نکاح 1400 سال پیش در ایران عزیز هستند ایران و ایرانی روز خوش نخواهد دید در زیر به نمونه هایی از جفنگیات این تخم عربها اشاره میکنم

نوکر علی

سرباز گمنام امام زمان که مثل امامش گمه

کی گفته کنیز بده

کی میگه برده داری بده

کی گفته بریدن سر بده

کی گفته عربها به ما حمله کردن

شهربانو زن حسین بود نه کنیز(عربها غیر از زن عرب زنی رو به همسری نمیگرفتن و اگه میگرفتن به کنیزی بود)

حالا طرز فکر این نفهم ها رو در کنار داعش بگذارید تا ببینید داعش خیلی از ما دور نیست

۱۷ دی ۹۳ ، ۲۰:۳۳ نوکر مولا علی

گفتار شما نشان از ادب شماست

اگر جواب یا سواد داشتید می گفتید


بله ظاهرا داعش خیلی از شما دور نیست

لطفا دیگران رو با خودتون یکی نکنید

به دستور قرآن به شما میگیم سلام

نوکر مولا برو نوکریتو بکن مثلا الان میتونی به ابوبکر بغدادی خدمت کنی اگه قدیم بودی توجنگ خیبر مثلا میتونستی بعد از این که مولات سر 1200 ادم رو برید بری شونه هاش رو بمالی خستگیش رفع بشه یا میتونستی وقتی زنهای ایرانی رو به کنیزی برده بودن تو مدینه تو چوب دستت میگرفتی رو ناموس ایران قیمت بزاری یه چند تاش هم که به مولات رسید یکی رو بده به اقات حسین باقی رو ازاد کنه تا نوه نتیجت در اینده بگن منم من نوکر مولا علی
۱۸ دی ۹۳ ، ۰۷:۳۳ نوکر مولا علی

ظاهرا اینجور کارها با توجه به تفکرات داعشی از شما بر میاد


شیعیان راضی به اذیت کسی نیستند حتی لفظی

اهل سنت میگن 3 تا شیعه بکشی میری بهشت

وهابیت میگه 7 تا شیعه بکشی میری بهشت

به گفته قرآن کسی که مسلمانی رو بکشه مثل اینکه دنیایی رو کشته

شیعه ها کارشون عبادت خدا و ارادت به اهل البیته

در مورد برده داری و تاریخش و جنگش منابع تاریخی رو کامل و دقیق با مراجعه به اسناد بخون تا متوجه اشتباهاتت بشی

کاملا روشنه صحبت های تکراریه چه کسانی رو دارید تکرار می کنید که قبلا همه اونها از نظر منطق و تاریخ حتی اهل سنت هم رد شدند

تکرارشون چه فایده ای برای شما میتونه داشته باشه

صحبت های شما رو میگذارم روی نادانی شما و به پیروی از اهل بیت ع شما رو می بخشم اما باید تهمتی که به غیر از من زدید از خودشون حلالیت بطلبید

۱۸ دی ۹۳ ، ۱۲:۳۵ دوست داشتم یه ایرانیه اصیل باشم نه یه دو رگه!
به نام ایزد یزدان که همه ی انسان ها در برابر او یکسانند!
میخواستم چند مطاب کوچک به اقای نوکر بگم که زود از کوره در میره
و توهین میکنه و ما رو بیسواد میدونه بگم که با دقت نوشته سوم رو نخونده
یه سری بر گرده بخونه...
اولا:من جایی ذکر نکردم که نوشته اولی رو من نوشتم بله درسته در چند تاسایت مختلف دیدم و ارجاع دادم اینجا .منم اون جواب داخلشم خوندم ولی اینقد پیچونده از مقدمه اش فکر تو شستشو میده خواستم اینجا یه جواب ساده و روان ببینم که اقای نوکر هم شاید به خاطر اینکه زیاد رو این
مسایل حساس اند نفهمیدن منظورات منو!
 دوما:من در نوشته سوم دینی را خوب یا بد جلوه ندادم و اینکه
گفتم: دین اسلام را دین سیاه  و دین زردشت را دین سپید مینامیدند.
این جمله را مردمی که بهش ظلم شده را میگفتن نه من!
سوما:اینکه معانیه نکاح را همه میپیچونند(یکی میگه ازدواج)_(یکی میگه
آن هایی که عرب زبانند بهتر میدانند)میخواستم اینو بگم که تروست های
تکفیری که عرب هستند.آیا جهاد نکاح شنیدید؟
یک شیخی وهابی گفته که هر مسلمانی با سربازان جهاد در راه خدا (تروریست های تکفیری)امیزش کند جایش در بهشت است.بعد از این خطبه از کشور ایران سال گذشته حدود 1000 زن ایرانی رفتن با ترورست های تکفیری این  کار رو انجام دادن(در اخبار شبکه ی 6 نشان میداد)
و اسم این کار رو گزاشته بودن جهاد نکاح!
حالا یکم فکر تو بکار بندازی میفهمی نکاح یعنی چی!



۱۸ دی ۹۳ ، ۱۳:۲۴ دوست داشتم یه ایرانیه اصیل باشم نه یه دو رگه!
به نام خدای مهربان!
میخواستم دوباره درباره ی ساده بودن و کوته فکر کردن اقای نوکر در چند تا
از نوشته اش چند مطلب بگم!
1_(حضرت زهرا سلام الله علیها عزاداری آذری ها برای امام حسین علیه السلام رو دوست دارند).
چند نکته درباره ی پیام بالا بگم:اولا حضرت فاطمه زهرا تقریبا 1400 سال پیش میزستند و موقعی که از دنیا بروند پسرشان(امام حسین(ع)) 5 یا 6 سالش بوده چه طور ممکنه خدایی نکرده سرنوشت رو که نمی دونستند
بدونند که پسرش امام حسین (ع) بعد 45سال شهید میشن!
دوما:1400 سال پیش در جهان دو قبیله ی بی دین بودن (مغولان_ترکان)
در ضمن زبان انان اذری نبود بعده این که اعراب به ایان هجوم بردن
پادشاه ایران یزدگرد سوم اواره شد و طی جنگ های مکرر 120.000 ارتش به نابودی کشیده شد بعد نوه ی پادشاه ایران به چین میره تا از اونا
کمک بخواد اما پادشاه چین به بهانه ی دور بودن راه  نیرو
نمی فرسته.نوه ی پادشاه در حال برگشتن از چین به چند تا قبیله ی
ترکان برمیخوره و به اونا وعده ی جواهرات میده تا با آن ها در بیرون راندن
اعراب تازی کمک کند ولی وقتی این خبر به گوش عمر بن خطاب رسید
در دره ای که آن ها رد میشدند کمین گذاشتند و آن ها را تا آخرین نفر
به هزیمت کشاندند!
بعد که قبیله ی ترکان با خبر شدن به ایران کوچ کردن تا انتقام بگیرند
و در نواحی شمال غربی ایران ساکن شدن و با مخلوط شدن زبان پارسی و ترکان بعد از 700 سال اولین سلسله ی ترک تاسیس شد و زبان اذری
هم یک زبان اصلی بین ترکان شد!
حالا من نمیدونم اگه حضرت فاطمه زهرا (س)بعی از 700 سال را میدانست
که اعراب به او و خانواده اش ظلم نمیکردن.   
این حرف هایی که اقای نوکر میزنه بعضی از افراد سود جو میگفتن
فکر من و ایرانی مشغول کند...خدا کند منظور بدی برندارید!

پاسخ:
کی گفته حضرت زهراء س نمی دونست؟؟!!
مشکل شما بزرگوار اینه که با مبنای اعتقادی شیعه و امامت آشنا نیستید.
۱۸ دی ۹۳ ، ۱۵:۰۵ نوکر مولا علی

بنده ادعایی در سواد نداشتم

میگید منظورتون این بود و اون نبود که به این میگن دست و پا زدن

بنده دریافت منظور شما رو به خواننده ها وا میگذارم

چند تا نکته جالب هست

اولا اگر میگید جواب رو هم خوندید پس چه دلیلی داره که بگید اون متن رو واسه خیلی از سایتها فرستادید اما جوابی نگرفتید در کامنت 17 دی 1336 این حرف رو زدید

دوما جالبه که شما فتوای وهابی ها رو به اسم دین اسلام گذاشتید

همون شیخ رو در فرانسه کتک زدن و فرستادنش بیمارستان

حتی علمای اهل سنت هم وهابی ها رو مسلمان نمیدونن چه برسه به شیعیان

اصلا وهابی ها رو کسی دارای دین نمیدونه مگر اینکه شما بخواهید اونا رو به دین اسلام بچسبونید

وهابیت تکفیر و افراط اصلا جایی نداره

هرچند چند نفری که معلومه از کجا پولشون رو میگیرن مشغول تکفیر و تندروی هستن

وهابی ها عده ای هستند دقیقا علیه اسلام

شما هم اگر قصدتون مبارزه با اسلامه که هیچ اما اگر واقعا دنبال حقیقت واقعی هستید توصیه می کنم یک بار همه چیز رو از ذهنتون پاک کنید و دوباره تحقیق کنید خیلی ها اینکار رو کردند نتیجش هم براتون خوب باید باشه

سوما در مورد 1000 تا ایرانی هم اگر مدرک دارید که بیارید و اثبات کنید تا قابل قبول باشه وگرنه یعنی چیزی شنیدید و دارید تکرار می کنید

جهاد نکاح رو عده ای مفتی وهابی برای تخریب چهره زن ایجاد کردن

معنای ازدواج رو دقیقا توی همون جا براتون توضیح دادن حتی از همون فرهنگ دهخدا

معلوم نشد بالاخره شما فرهنگ دهخدا رو قبول دارید یا چیز دیگه رو

باید سرتون رو برف بیارید بیرون تا ببینید

مشکلتون اگر با عمر باشه که ما هم با عمر مشکل داریم یکیش چون به حرف پیامبر عمل نمی کرد در این شکی نیست


در مورد حضرت زهرا و از پیش گفتن هم حرف زدید

ظاهرا باز هم کتب تاریخی رو زیاد نخوندید

توی کتب تاریخی در موردحوادث زیادی توسط ائمه پیشگویی شده

اگر نمیشه پس چطور پیامبر 12تا امامی که 260 سال بعد به دنیا میاد رو به ترتیب اسمشونو گفتن که توی کتب اهل سنت هم هست

نتیجه جنگ روم ایران چطور در قرآن هست

چگونگی تشکیل دنیا که بیگ بنگ هم تقریبا در مورد اونه چطور در قرآن بوده

پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد شهادت امام حسین علیه السلام قبلا توضیح داده بودن

مثلا توی کتاب خوارزمی هست

امام باقر علیه السلام در مورد به حکومت رسیدن بنی عباس بعد از بنی امیه لع قبلا گفته بودند

امام صادق زمانی علیه السلام که از قم صحبت کردن قم بت پرست بودن اما ایشون گفتن آخر الزمان برید به قم و قم حرم اهل بیته

منتخب الاثر

حضرت علی علیه السلام از مسجد جمکران خبر دادن

اونقدر زیاده که اینجا جاش نمیشه


ابتدا در مورد امامان تحقیق کنید و فلسفه وجودی اونها رو بررسی کنید

بعد خواهید فهمید که اساسا پیش بینی امر عجیبی از اهل بیت نخواهد بود

و البته من دنبال سودی نیستم

حقوقی هم از دولت ایران نمیگیریم حتی دنبال کار دولتی هم نیستم

با افتخار کار می کنم

اما تا حدی دنبال مسائل اینجوری رفتم

با افراد مختلف نشست داشتم سنی ها  وهابی ها مخالف های اسلام

تا آتشکده ها و دخمه ها رفتم و باهاشون هم صحبت شدم

شما هم تحقیق کن نتایجش برای خود انسان بسیار خوب خواهد بود

مطالب رو جمع کن و بعد از چند سال تحقیق نتیجه گیری کن همون اول کار نمیشه نتیجه گرفت چون تصمیم شما رو تحقیق شما اثر داره

من تحقیق کردم رسیدم به عرفای شیعه

فقط یک گروه شما رو به آرامش میرسونه

شیعه . مخصوصا عرفای شیعه

توی همین دنیا با ملائک در ارتباط هستن

شما میگید حضرت زهرا سلام الله علیها از کجا می دونستن

بیایید من نشونتون بدم از افرادی که الان دور و بر ما به تمام ضمیر ما آشنا هستن

اگر تحقیق کنید پیدا می کنید

البته که شما هم اگر منظورتون توهینی به من بود شما رو هم حلال می کنم اما بقیه رو باید حلالیت بطلبید

این قمی ها پس از اولش توکار کفر وشرک بودن ما خبر نداشتیم  یه زمان مجسمه میپرستیدن الان هم یه سری مرده های مجسمه رو یه حرف بدرد بخور از نوکر عرب

۱۸ دی ۹۳ ، ۱۸:۳۳ نوکر مولا علی

جناب بل

کینه شما کاملا واضح هستش

ظاهرا شمایی که اهل سنت هستی نه قرآن می خونی و نه کتب اهل سنت رو و از توسل اهل سنت خبر نداری

توصیه می کنم یه سری به منابع اهل سنت خودتون بزنید تا جریان توسل رو خودتون مطالعه کنید

روسای مذاهب اهل سنت در کتب خودشون اقرار به همین موضوع می کنن

البته گفتم کتب اهل سنت خودتون رو ببینی چون ظاهرا شما قرآن رو قبول ندارید

وگرنه به اینجا نمیرسیدید

چون توی خود قرآن بارها به توسل اشاره شده

یا ایها الذین آمنو اتقوالله و ابتغوا الیه الوسیله

تقوا پیشه کنید و برای تقرب متوسل شوید به وسیله و واسط

دقیقا اشاره به وسیله ای جهت تقرب به خدا هست

آیات دیگر

برادران یوسف به پدرشون حضرت یعقوب گفتن که ای پدر تو برای ما طلب مغفرت کن که این میشه همون توسل

توجه کن که توسل = وسیله قرار دادن

در آیه دیگه سوره نسا

اگر به خودشان ظلم کردند و نزد تو آمدند پس از خداوند طلب بخشایش کنند و رسول خدا هم برای ایشان طلب بخشایش کند

این هم همون توسله

از تبرک و توسل در قرآن زیاد هست

مردم گهواره حضرت موسی رو نگه میداشتن و به وسیله اون برکات میگرفتند

این یعنی توسل و تبرک جستن

مردم پیراهن یوسف رو نگه میداشتن و تبرک می جستن

این یعنی توسل و تبرک

شما ظاهرا با قرآن هم مشکل داری

اون مرده ها هم اگر منظورت ائمه هستند که جای تاسف داره

ظاهرا شما قرآن هم نخوندی

ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون

قرآن به صراحت گفته که زنده هستند


در مورد مردم فقط خبر نداشتی از چیزای بیشتری خبر ندارید ظاهرا


البته شما اگر بخوای به مفهوم واقعی حقیقت پی ببری چشماتو نمی بندی

من فقط می تونم براتون دعا کنم تا چشماتونو باز کنید

۱۸ دی ۹۳ ، ۲۱:۵۰ دوست داشتم یه ایرانیه اصیل باشم نه یه دو رگه!
فقط خداست که به همه چیز داناست هیچ انسانی رو نمیشه با خدا یکی دانست.فقط خدا سرنوش رو میدونه!
اولا:من به کسی توهین نکردم این اسمی هست که خودتون گزاشتید
اسم شمارو که نمیدونم اسمتونو بیارم!
دوما:کجای نوشتم شیعه را با اعراب کثیفی مثل وهابییت یکی کردم؟
من میخواستم بگم که اونها زبانشون عربیه مگه درست نیست؟
خوب پس اونها معنی نکاح رو از من و تو بهتر میدونن درسته؟
پس وقتی میاییم میبینیم چه کارهایی انجام میشه معنی نکاح واضحه
دیگه چرا هی 50 سطر الکی مینویسی!
دوما:اون کاری که شما میگیدپیش گوییه(یعنی احتمال داره درست باشه).اگه میخوایید 5000 تا حدیث درباره ی اینکه سرنوشت رو میدونستن...من اصلا قبول میکنم !
سوالم اینجاس که خدا چرا پیامبر به عربستان فرستاد:دلایل مختلفی
میگم که شما هم قبول دارید 1.بت پرست بودن 2.مردمانی قبیله ای
و بی تمدن3.دخترانشان را زنده به گور میکردند4.و دلایل مختلفی که من نمیدونم فقط خدای بزرگ میدونه...
میخوام بگم که پیامبر این همه مهربان.پاک دامن بود مگر میشود
سرنوشت ایران را بداند که چقد انسان بیگناه کشته شده و جلوی
عمر را نگیرد؟زمانی که اگر پیامبر میگفتند عمر زندانی کنید قطعا
همه به حرفش گوش میدادند اگر عمر بر خلاف پیامبر عمل میکرد در یاران
پیامبر او را میکشتند!
پس حرفه بچه گونه ای که شمامیگید:پیامبر به عمر گفتند با ایرانیها کاری نداشته باشید عمر هم قبوا نکرد!!!!!!!مگه میشه همچن چیزی؟
پس اگه پیامبر سرنوشت رو میدنست هرگز نمی زاشت این همه جنایت
تجاوز کشتن زن و بچه ها رخ بده مگر اینکه خود خدای بی همتا سرنوشت رو به پیامبر بگه!
امیدوارم قانع شده باشی... 
۱۸ دی ۹۳ ، ۲۳:۳۳ نوکر مولا علی

در اینکه همه کاره فقط خداست شکی نیست وگرنه بهش میگن شرک

اما خداوند بنابر مصالح خودش بسیاری از امور رو با واسطه اولیای خودش در دنیا انجام میده

نه به واسطه نیازش بلکه به واسطه مقام بالای اولیای خدا

اولیای الهی حتی الان هم در حال حاضر هستند


اون عربی که شما میگید حتی قواعد صرف و نحوش رو ایرانی ها بهشون یاد دادن

تحقیق کنید ببینید چطور شد که ایرانی ها قواعد عربی رو به خود عربها یاد دادن

برنگردید و بگید که چطور ممکنه

تحقیق کنید تا ببینید


در ازدواج زن میگه زوجتک نفسی علی الصداق المعلوم

زوجت یعنی به ازدواج در آوردن

زوج شدن

و اگر موکل زن باشه میگه زوجت موکلتی

تزویجه که زوجیت رو میرسونه

معنی نکاح رو هم توی همون کامنت توضیح دادن

اینجا اختیار با شماست که معنی به این روشنی رو ببینی یا نبینی


اینکه شما پیشگویی پیامبر و ائمه رو قبول ندارید دیگه مشکل شماست

اسناد تاریخی همشون وجود داره

حتما باید با تاریخ هم مشکل داشته باشید


عزیز من پیامبر اونقدر مهربان نوه ای داره به اسم حسین که وقتی قاتلش روی سینش میشینه که سرش رو تن جدا کنه با اون بدن پاره پاره باز هم میگه اگر این کار رو نکنی من شفاعتت میکنم با اینکه برادر و بچه ها و سارانش رو کشتن باز هم میگه شفاعتت می کنم

پیامبر ببین خودش چی بوده که همچین نوه ای داره

ببین دخترش چی بوده


بعد از اینکه پیامبر از دنیا رفت عمر به ایران حمله کرد

ایرانی ها در اون جنگ فشار ها و سختی هایی از دست عمر کشیدند که گفتنش هم سخته

اینکه ایران تا چندین سال بعد از حمله عمر همچنان صحنه تظاهرات بود به همین دلیل بود که از دست حاکمان ظالم ایرانی خارج شدند اما گرفتار عمر شدند تا زمان حضرت علی که کم کم با تعویض والیان مختلف شدت اعتراضات کم شد و رافت اسلامی رو دیدن به همین دلیل هم هست که ایرانیان بیشتر شیعه شدند و عمری نشدند خیلی واضحه

اما بعضیا واسه گول زدن میگن از زمان صفوی ها شیعه درست شد

تاریخ رو بخون پیامبر در زمان خودش به حضرت علی می فرماید تو و شیعیان تو در آخرت رستگارید

در زمان عثمان هم دو روند مسلمان عثمانی و مسلمان شیعه علی بودند و ربطی به صفویه نداره

ایرانیان از ابتدا مردم مصلح و حق طلب بودند و به دلیل رفتار حق امام علی و ائمه شیعه رو پیش گرفتند

نعمت شیعه رو در ایران باید قدر دونست


اینکه پیامبر به چه دلیلی جلوی عمر رو نگرفت و جلوی خیلی از کار های دیگه رو برخی معلومه و برخی نه

مثلا اینکه امام حسین با تعداد کم یار به جنگ و کربلا بره برای ما شاید بی دلیل باشه چون به احتمال خیلی زیاد نتیجش شهادته اما وقتی به روند و ادامه حوادث کربلا خوب دقت کنید میفهمید که چقدر دقیق عمل شده

توصیه میکنم به مقاتل مراجعه کنید و نقش شیطان رو هم در این مسیر بررسی کنید

براتون این سیر بسیار شیرین خواهد شد

مثلا امام رضا میتونست نیاد به مشهد چون به هر حال شاید تنها میشد

اما اگر به ادامه اون ماجرا و سفر امامزاده ها در این مسیر و در ایران دقت کنید میبینید که چقدر حرفه ای و زیبا ایران رو برای حکومت شیعه آماده کردند

بعد از شهادت امام رضا و سفر های امامزادگان در هر نقطه ایران  خود به خود شیعه ماندگار  و مستحکم شد

چطور میتونیم بگیم اینها نقشه ائمه نبودند

میدونید که شیطان در همه عوالم دست و قدرت داره

تنها در پیامبر و ائمه قدرت نفوذ نداشته


همه این موارد نقشه های شیطان برای گمراه کردن و نقشه های پیامبر و ائمه برای هدایت هستن

مسلما اگر امامی دلیل کارش رو بروز بده که دیگه نقشه نیست

پیامبر هم همینطوره مسلما برای  خیلی از موارد به صلاح نبوده چیزی رو بگه حتی با منطق و فکر ما جور در نیاد

یکیش همینه

اینکه عمر برای کشور گشایی به ایران حمله کرد

اما ایران شد یک کشور بزرگ شیعی

حالا اینکه پیامبر نگفت به نفع بود یا به ضرر


نگید پیامبر اگر میدونست نمیذاشت

مگر خدا نمیدانست شیطان روی زمین چه کار هایی قراره بکنه پس چرا از بین نبردش

و مگر خدا نمیدانست انسان روی زمین چه کارهایی قراره بکنه پس چرا آفرید

پس بازم بگیم خدا هم نمیدونست وگرنه نمیذاشت

همیشه مصالحی هم که ما نمیدونیم و بعدا روشن میشه

همه این موارد برای اینه که ببینیم چقدر با خدا هستیم

راه و روش با خدا بودن رو هم پیامبر و ائمه یادمون دادن

در اوج سختی از خدا غافل نبودن

امام حین تو کربلا نمازش رو میخونه

به بچه ها میگه تا توی خیمه ها بمونن و صحنه جنگ رو نبینن تا خاطهر نشه براشون

همدیگه رو با احترام صدا زدن

رعایت تساوی

دادگاهای امام علی که معروفه

امام زین العابدین شیوه دعا

همه شیوه های مختلف بنده واقعی بودن رو اومدن به ما یاد بدن


در پایان احساس می کنم یه سری باورهایی دارید و یه سری نتایجی گرفتید که با باور های قبلیتون در تعارضه و با هم مخالفن

این خودش نشانه بدی نیست و خوب هم هست

یعنی شما در آستانه انقلاب درونی قرار دارید

در مورد نبرد خیر و شر و نقشه های شیطان برای گمراهی و نقشه های ائمه برای هدایت یه تحقیق کنید شاید یک سالی طول بکشه بعد یک شیرینی خاصی در دل شما خواهد نشست

خودتونو بسپارید به خدا و ازش کمک بخواهید که راه رو واقعا نشونتون بده

دو رکعت نماز و خواهش از خدا چاره کاره


در پایان بگم 50 سطر که سهله

حاضرم مدتها وقت بگذارم تا این شبهه هایی که نامردهایی در دل شما ایجاد کردند رو با صداقت رفع کنم تا به آرامشی برسی که هیچوقت نخوای از دست بدی

۱۸ دی ۹۳ ، ۲۳:۳۴ نوکر مولا علی
تا وقتی شبهه در دل شما هست آرام نداری

من میگم اعراب به ایران حمله کردن ووووووو  میگی شما سنی هستی تو هنوز تو دعوای سنی و شیعه گیری من با کلیتش مشکل دارم بشر

در ضمن کسایی که میگن امامان ما در حمله به ایران نقشی نداشتن پس این واقعیت رو قبول کنن دارن به دینی میبالن که اورندش عمر بوده نه امامانشون وجالبتر اینکه به عمر که اسلام رو به قول خودشون براشون اورده لعن میفرستن

مردم ایران عجیب ترین مردم روی زمین هستن

باز الان یه ادم نفهم میاد میگه شما سنی هستی اوووووف

۱۹ دی ۹۳ ، ۲۳:۲۳ نوکر مولا علی

کجا گفتیم که اعراب حمله نکردن

گفتار شما نشون میده اهل سنتی

بنده توی دعوای شیعه و سنی نیستم وگرنه شبیه شما صحبت میکردم

عمر مگر برای آوردن دین به ایران حمله کرد

اگر برای دین بود که پیامبر بهتر میتونست این کار رو بکنه

با توجه به تاریخ و صحبت هایی که از عمر در تاریخ هست این کار عمر بیشتر شبیه کشور گشایی و عقده گشایی هستش وگرنه عمر در زمان پیامبر در جنگ ها شرکت میکرد و شمشیر میکشید نه اینکه رو تخت بنشینه که البته این رو هم کتب اهل سنت میگن که فقط می نشسته تا جایی که پیامبر هم بهش تذکر همین موضوع رو دادند

و به فرض عمر آورده باشه

بگذار یه نکته جالب در مورد ایران بگم

حتما تاریخ خوندید

ایران حدود 70 سال زیر سلطه یونان بوده و در اون 70 سال کسی حق نداشته به غیر یونانی صحبت کنه

حالا بگو ببینم الا چی از کلمات یونانی مونده

ایرانی ها همیشه طرف حق بودند

عمر هم اگر به ایران حمله کرد اما تا دوران خلافت امیر المومنین علی علیه السلام شروع شد گرایش شیعه هم شروع شد و نتیجش جمعیت شیعی ایران شد

بیدار شو

اگر هم منظورت از نفهم من بودم عیبی نداره راحت باش به من فحش بدی به پیروی از قرآن و ائمه به شما سلام میکنم و قضاوت رو هم به خوانندگان وامیگذارم

تو باز گفتی سنی هستی که ثابت کردی همونی هستی که گفتم

70سال یونان (800سال) عرب قیاست تو حلقم اگرم چیزی از زبان یونانی مونده بود با اومدن اربابانت به ایران بعد 800 سال چیزی نمیموند

این که ایرانی ها همیشه طرف حقند هم لازم نیست توضیح بدم یه نگاه به جامعه جواب شما رو میده

دلیل گرایش ایرانیهای نگون بخت اسیر دست عرب به سمت علی واضح بود علی و عمر سر خلافت مشکل داشتن به دلیل نفرت ایرانی ها از عمر طرف مخالف رو گرفتن

نمونه عینی که الان هست گرفتن طرف سلفی های حماس وکمک به اونا فقط به خاطر دشمنی با اسراییل

باز الان یه نفهم میاد میگه سنی هستی یا طرفدار اسراییل

البته به نظر من اسراییل سگش شرف داره به این عربها که هنوز هم هنوزه دنبال قادسیه هستن سخنان اسماعیل هنیه سند حرف من یا صدام

تازه همین الان هم نگاه کنین نفرت بین ایرانی با عرب وجود داره که خود گواه واقعیته

۲۰ دی ۹۳ ، ۰۷:۳۱ نوکر مولا علی

به به دوباره جملات معقولانه از شما تراوش کرد

سلفی های حماس؟

حماس سلفی داره؟

النصره و العدل و داعش و گروه های دیگه که همه رو تکفیر میکنن سلفی نیستند بعد حماس سلفیه

به به

اصلا میدونی سلفی چیه و سلفی به کی میگن

یه تجدید نظر دوباره توی تحقیقاتت بکن


اتفاقا اگر بیشتر فکر کنی متوجه 70 سال میشی

وقتی بعد از 70سال از یونان توی ایران چیزی نموند

بعد از 800 سال شما چیزی از عمری ها هم نموند

این بنده خدا هایی هم که گولشون زدن همونایی هستند که عربستان از طریق پاکستان و افغانستان و کردستان عراق به ایران تحمیل می کنه

اینکه الان عربستان در عراق هم جنگ داره یکیش به خاطر همین موضعه که نمیتونه وهابیت و اهل تسنن رو از طریق عراق در ایران ترویج بده


گرایش به سمت حضرت علی رو هم خوب اومدی

پس خود شما هم اعتراف کردی که مردم از دست عمر ناراحت بودن

حالا بگو ببینیم چرا بعد از این همه سال حضرت علی علیه السلام توی ایران مونده

کمی به جمله های خودت فکر کن

خودت داری همین رو تایید می کنی


شما هر چی بخوای فحش بدی جز اینکه شخصیت خودت رو نشون بدی کار خاصی نکردی و من با به پیروی از قرآن به شما می کنم

گفتار شما خودش نشون دهنده شخصیت شماست


نفرت ایرانی از عرب همیشه وجود داره

من خودم یکیش

شکی نیست

البته حساب اعراب ایران رو جدا میکنیم


والبته امام خمینی هم گفت که اگر از اسرائیل بگذریم از عربستان نمیگذریم

عربستان دشمن روشن و سرسخت ایرانه اما پشت اسرائیل قایم شده

باید از اسرائیل عبور بشه تا به عربستان برسیم

بیشتر فکر کن

قرآن بارها توصیه کرده به تفکر


۲۰ دی ۹۳ ، ۰۷:۳۸ نوکر مولا علی

البته همین اسرائیل که ظاهرا بهش علاقه نشون میدی بارها اعلام کرده که شوش و همدان ایران برای اسرائیله و قصد تصرفشون رو داره و میخواد به ایران حمله کنه و اونها رو بگیره

حماس و حزب الله هم به نیابت از ایران برای ایران و علیه اسرائیل می جنگن و عربستان هم علیه اونهاست و به تکفیری های کمک مالی می کنه

پس اگر بیشتر فکر کنی و واقعی ایرانی باشی میفهمی که 2000 کیلومتر بیرون از ایران جنگ ایران و اسرائیل باشه خیلی بهتر از اینه که اسرائیل بخواد حمله کنه و توی ایران و لب مرز باهاش بجنگیم

چرا نسبت به عربستان ناراحتی نشون نمیدی و کار خوب ایران رو بد جلوه میدی

۲۰ دی ۹۳ ، ۱۷:۳۳ نوکر مولا علی

خب که چی

این چیه

۲۰ دی ۹۳ ، ۱۷:۳۶ نوکر مولا علی
البته انتظار جواب منطقی هم از شما ندارم

منم انتظار این که شما بفهمین رو نداشتم این عکس برای اونایی که میخوان بفهمن

در توضیح عکس (عضو کتایب القسام حماس با پرچم داعش و القاعده)

۲۰ دی ۹۳ ، ۲۰:۵۱ نوکر مولا علی

بحث رو از کجا به کجا کشوندی

حماس یه زمانی زیر ایران بود

بعد با عربستان رو هم ریختند و رفتند به طرف مورسی و مشعل هم با عبدالله دوم و اخوان المسلمین

دوباره ظاهرا ایران دوباره در اختیار گرفتش که قرار شد دفترشو بیاره ایران و همین عربستان رو ریخت به هم و حتی بیانیه تند داد

اینجوری شد که یه جبهه عربستان از بین رفت و از طرفداری علنی داعش اومد بیرون و قرار شد جلوی اسرائیل بایسته

تا این لحظه اینجوریه

ضمنا به عکس استناد نمیشه کرد

وقتی دفترش بیاد ایران یعنی چیزهایی رو قبول کرده

بحث هم دینی و اعتقادی بود نه سیاسی

سیاست شما عین دیانت شماست (قال امامی که وقتی بعد از 15 سال به ایران میومد احساسش هیچ بود ) تعجبی نداره یه نگاه به محل تولدش همه چیز رو روشن میکنه

مدیر سایت الان نقطه مشترک بین خودت با داعش رو پیدا کردی سانسور .

چه حذف کردن نوشته در صورت دیدن طرف حذف فیزیکی

پیوند دیرینتان مبارک

پاسخ:
به ائمه ع توهید کردید. سانسور شد.
۲۱ دی ۹۳ ، ۰۰:۵۱ نوکر مولا علی

پسر جون تو چته

کلا به همه می پری

یکم آروم باش

از همه کس و همه جا میگی

معلوم هم نیست آخرش حرفت چیه

واقعا از خدا برات آرامش میطلبم

که البته آرامش به ذکر خداست

بی خدا آرامش در دل نیست

اگر من به صدام توهین کنم به سه دسته ادم بر میخوره

1-عراقی

2-عرب

3-مجاهدین خلق

دسته اول و دوم اگه نباشی احتمالا پس یه خاین وطن فروشی

اگر یه سایت عربی حرفهای من رو سانسور میکرد میشود قبول کرد اما یه به اصطلاح ایرانی به خاطر یه عرب خوب دسته خودت رو خودت انتخاب کن

اگر هم توهین به دیگران رو بد میدونی پس چی جوری توهین 1400 سال قبل رو قبول میکنی واز توهین کنندگان به ایران حمایت میکنی

پاسخ:
هر توهینی بد نیست. جا و مکان داره.
برای ما نژاد و جنسیت و زمان و مکان ائمه ع مهم نیست. برای ما عصمت و حجت منصوص من عندالله و امامت ائمه ع مهم هست. اگه ائمه ع از آمریکا یا اسرائیل هم بودن برا ما امام ع بودند.
خط قرمز ما ائمه ع هست.
ضمن اینکه نهایتاً مدیر وبلاگ بنده هستم و بنده تصمیم میگیرم چه منتشر بشه چی نشه.
اگه نوکر خدا بودی مشکلی نبود ولی حالا نوکر علی
۲۱ دی ۹۳ ، ۰۷:۳۱ نوکر مولا علی

اولا 1400 سال پیش توهین از طرف کی بوده و به کی و ما از هیچ توهین کننده ای به ایرانی ها حمایت نمی کنیم

دوما اگر سلسله مراتب که در تربیت بشر هست رو درک میکردی میفهمیدی که نوکر مولا علی بودن یعنی نوکر پیامبر بودن و نوکر خدا بودن

و نوکر برابر با عبد است

حالا برو دنبال معنی عبد بگرد

البته برو در قرآن دنبال عبد بگرد که معانی اون رو مورد خدا و رسول خدا پیدا کنی

عبد در مورد خداوند معنای بنده رو میده و در غیر خدا دقیقا شرک هستش

ببین توی قرآن خداوند در کجا کلمه عبادکم به کار رفته

و این عبادکم خطاب به انسان هستش

حال اگر انسان بتونه عبد داشته باشه شرک میشه پس بدون معنی عبد در هر جا بنده و شرک نیست

این هم یک نمونه قرآنی

اگر شما این چیزهای ابتدایی رو درک نکردید دیگه مشکل شماست

به جای اینکه فقط بهونه بگیری به چیزایی که گفته میشه کمی فکر کن

۲۱ دی ۹۳ ، ۱۴:۴۳ حقیقت پنهان
دلیل اصلی حمایت کورکورانه عده ای از زرتشت و دشمنی با اسلام مخالفت با نظام حاکم بر کشور است وگرنه اگر اکثر این افراد احکام زرتشت را میدانستد با این جدیت از ان دفاع نمیکردند دربار یکتاپرستی ایرانیان هم باید بگیم ویرانه های معبد اناهیتا الهه اب ها در کرمانشاه هنوز هم موجود است اما چند تا از احکام دین زرتشت


هنگامی که زن در خانه مزدا پرست نشان حیض ببیند باید یک معبر در خانه که از گیاه و درخت خالی باشد انتخاب نماید و زمین آن را سنگ ریزه نرم بپاشد وآن را از نصف ، از سه یک ، از چهار یک یا از پنج یک خانه جدا کند و الا ممکن است دید زن به آتش افتد و فاصله او از آتش ،آب، شاخه برسم و مرد پارسا 30گام باشد و فرد معینی که برای او غذا وخوراک میبرد نباید از حد 3گام به وی نزدیک شود و غذای او را باید در یک ظرف آهنی یا سربی و یا هر ظرف فلزی معمولی باشد.
اگر مدت حیض او از سه شب و روز بگذرد و همچنان حائض بماند باید تا پایان شب چهارم و اگر پاک نشد تا شب ششم واگر پاک نشد تا شب هشتم و تا شب نهم اگر پاک نشود در جایگاه خود بماند.این زن هر گاه بعد شب نهم باز در خون حیض باشد، معلوم می دارد که دیو ها به او مستولی شده اند و او را در حالت دشتان باقی نگاه داشته اند و در جشن و بزرگداشت خودشان آفت خود را به این زن نازل ساخته اند.در این صورت جایی را انتخاب می کنند که از گیاه و درخت هیچ پوششی نداشته باشد.پس سه گودال و سوراخ در زمین می کنند و زن در دو گودال نخست با گومیز یا ادرار گاو غسل می دهند و در گودال سوم با آب شستشو می دهند. اگر در فصل تابستان باشد باید دویست مورچه دزد دانه (غله) و در زمستان دویست خرفستر(حشره) که مخلوق اهریمن هستند از هر نوع بکشد.
اگر یک مرد مزداپرست حالت قاعدگی را از زنی که نشانه حیض دیده زایل سازد ،او گناه پشوتن انجام داده و دویست ضربه اسپاهه و 200تازیانه سروشه باید بر او زده شود.
مردی که با زن در حالت قاعدگی و حایض ،نزدیکی و مقاربت کند مانند عملی است مکروه تر و مخوف تر از اینکه جسد پسر خود را که به بیماری نایزه گرفتار شده را در آتش طبخ نماید و چربی و روغن از آن روی آتش افتد.
از گناهانی که ارتکابش موجب حد شرعی مرگ می شده است این بوده که مرد با زن دشتان و حایض نزدیکی کند.[10]
در وندیداد نسبت به زنانی که حائض شده اند چنین آمده است: [این زن هرگاه پس از نه شب بازهم در خون حیض باشد چنین معلوم خواهد شد که دیوها در جشن و بزرگداشت خودشان آفت خود را به این زن نازل ساخته اند. مزداپرستان در این موقع باید یک معبر (گذرگاه)که از درخت و گیاه خالی باشد انتخاب نمایند و سه سوراخ در زمین بکنند و زن را در دو سوراخ اول با شاش گاو و در سوراخ سوم با آب شستشو دهند[11]. البته این شستشو و یژة زن حائض نیست، وضوء با گمیز یا گومز یعنی ادرار گاو! در آئین زرتشت شهرت دارد.[12]
در وندیداد می‌خوانیم: [ای آفرینندة جهان جسمانی و ای مقدس، بگو بدانم مردی که برای این زن غذا و خوراک همراه آورد – زنی که نشان حیض دیده و یا در قاعدگی زنانه باشد – باید از وی در چه فاصله باشد؟
اهورامزدا پاسخ داد و گفت: مردی که برای این زن غذا و خوراک همراه آورد – زنی که نشان حیض دیده و یا در قاعدگی باشد – باید از وی سه گام فاصله داشته باشد.

در کدام ظرف باید نان برای وی همراه آورد، در کدام ظرف باید آب جو برای وی همراه آورد؟

در یک ظرف آهنی یا سربی و یا هر ظرف فلزی معمولی.

چه مقدار نان و چه مقدار آب جو باید همراه آورد؟

اهورامزدا پاسخ داد و گفت: دو قطعه نان خشک و یک مقدار آب جو – یا شربت جو – و از خوراک کم ممکن است ناتوان و ضعیف شود.

هرگاه وی را کودک لمس نماید باید دست‌ها و سپس تن کودک شستشو شود.[13]
 

سگ مقام بسیار بالایی دارد بطوریکه اگر کسی استخوان سخت و ناجویدنی به آن بدهد یا آن را بترساند گرفتار مجازات «پشوتنو» یعنی مرگ ارزان که با دادن تاوان بخشیده نمی شود ،می شود.[14]
اگر کسی سگ آبی را بکشد باید 10 هزار بسته هیزم سخت خشک،10 هزار هیزم نرم خشک از چوب های خوشبو،10 هزار برسم( شاخه های تازه بریده شده)،10 هزار شیر پاک و ... را به روان سگ آبی بدهد.پس 10 هزار مار،10 هزار گربه،10 هزار سنگ پشت،10 هزار قورباغه ای که در خشکی زندگی می کند،10 هزار موردانه کش،10 هزار مورگودال کن،10 هزار کرم خاکی،10 هزار مگس را کشته و 10 هزار گودال ناپاک را پر کند[15] و ده ها کار دیگر که انسان از شنیدن آن حیران می شود. و نیز مجازات کسی که پیکر مرده سگی را زمین بیاندازد دو هزار ضربه شلاق است.[16]
« کسیکه ژوژای ( = خار پشت ) را بکشد پس پنج تناپل گناه باشد … کسی که گربه ی آبی ( = سمور آبی ) را بکشد یا روباهی و یا راسوئی را بکشد پس دو و نیم تناپل گنا ه است[17]»
کشتن مورچه یکی از کارهای با ارزش و پسندیده شمرده شده است که برای آن ثواب در نظر گرفته شده است! « کسیکه مورچه ای را بکشد یک یات ثواب است[18] »
مرد گناهکار موظف است که دختر باکره، جوان و سالم خود را با جهیزیه و نقدینه ای از زیورآلات زینتی و طلاجات برای مردان اشو(موبد) به ازدواج دهد.البته این دختر باید خواهر 15 ساله خود را نیز همراه گوشواره(جهیزیه) برای مردان اشو بیاورد.[19]
در گذشته در دین زرتشت روزه را به 4 روز نخوردن گوشت تعریف می کردند. اما امروزه روزه را حرام کرده اند. دلیلشان اینست که روزه باعث ضعف بدن می شود!


این آفرینندة جهان جسمانی و ای مقدس، بگو بدانم، نخستین خوراک و غذای این زن چه خواهد بود؟ اهورامزدا پاسخ داد و گفت: این زن باید یک مقدار خاکستر آمیخته باشاش گاو به اندازة سه لقمه، شش لقمه یا نه لقمه میل کند.[20]
اگر یک مزادپرست روی جسد مرده یک شیء کم‌ارزش ولو به قدر آنچه از دوک‌جولایی و نخ‌ریسی یک دختر جوان باقی مانده، بیدازد تا زنده است پارسا شمرده نمی‌شود و پس از مرگ در بهشت جای نخواهد داشت.[21]



در مورد مهریه، در کیش زرتشتی چون رهایی اختیاری نیست، به این جهت برای زناشویی مهریه ای قید نمیشود.
خویتودس یا ازدواج با ارحام (مانند خواهر و غیره) در آئین زرتشتی نیک شمرده شده و زرتشتیان بدان ترغیب گشته اند!
در ضمن یکی از استفتاء‌هایی که از هیربدان زرتشتی شده، پرسیده اند: اگر ازدواج با محرم با مادر یا خواهری باشد که امید به بچه‌دار شدن آنها نیست، آیا این یک «ازدواج با محرم» کامل محسوب می‌شود و اصولا حکم بر چنین ازدواجی چگونه خواهد بود؟ آیا ثواب هر ازدواج با محرم یکسان است یا بخش‌هایی از آن دارای مزیت بیشتری خواهند بود؟
مهریه

ازدواج با محارم

پاسخ هیربد زرتشتی چنین است:

ازدواج با محرم، با هریک از سه (مادر، خواهر، دختر) قطع نظر از سن، ازدواج کامل محسوب می‌شود به این جهت اگر هم فرزندی به وجود نیابد، ثواب این ازدواج کاهش نمی‌پذیرد.[22]

طلاق و علل آن

طلاق در آیین زرتشتی مطرود و امری منفور است و تحت شرایطی ویژه و در مواردی نادر و خاص طبق آیین نامه زرتشتیان مجوز داده می شود. به هر حال در این آئین طلاق اختیارى نیست.
 احکام طهارت

۱ – خواندن اوستا

۲ – طهارت و پاکی درون با آشامیدن « نیرنگ » ( ادرار تقدیس شده ی گاو) با کمی از خاکستر آتش مقدس

۳ – و طهارت و پاکی بیرون که با سه عامل « گمیز» ( ادرار تقدیس نشده ی گاو ) سنگ و آب انجام می شود.

طهارت برای دعا و نماز

فرد پاک دین باید پیش از هر نماز و دعا و نیایش پادیاب (= وضو) کند : « در بامداد وقتی از خواب بر می خیزد ابتدا باید با گومیز دست و روی و چشم و گوش و پای را بشوید : دست از ساعد تا سر دست سه بار ، روی از بیخ گوش تا زیر زنخدان ، سه بار پای تا سر ساق »[25]
افرادی که مرده ای را به دخمه برده اند ناپاکند باید در همانجا بفاصله ی چند گام دورتر از مرده بنشینند تا مزداپرستان برایشان ادرار بیاورند که سر و تن خود را بشویند. ادرار های پاک کننده عبارت اند از: ادرار چهارپایان کوچک ، ادرار سنوران ، ادرار زنی که ختودت کرده باشد و ادرار مردی که ختودت کرده باشد.[26]


اینکه امروزه زرتشتیان به این احکام عمل نمیکنندهم این مسائل رو از کتاب های مقدسشون پاک نمیکنه

عین شاش شتر که تو باید بخوری ولی با نخوردنش این حکم از کتاب مقدستون و توصیه ایمه شما پاک نمیکنه

در ضمن هر انسان عاقلی باید با چیز بد مخالفت کنه حالا میخواد نظام حاکم باشه یا داعش

تازه نظام حاکم در ایران فقط اسم اسلام رو به یدک میکشه واگه بخواد اسلام ناب رو به اجرا بزاره 99% از سران نظام  باید دست نداشتن تازه اون یه درصد رو هم خدا خودش بر عهده گرفته

پاسخ:
ائمه ما هیچ جا توصیه به خوردن بول شتر نکردند.
جواز نوشیدن بول شتر با توصیه فرق میکنه.
ضمن اینکه در برخی روایات این امر به قصد طبی استعمال شده.
نهج البلاغه کتاب کیه اونموقع
۲۱ دی ۹۳ ، ۱۹:۰۱ نوکر مولا علی

جناب حقیقت پنهان از زرتشت مطالبی رو آوردند که ما می خواستیم نشون داده بشه اما به دست ما نباشه

حالا هدفشون هر چی بود بالاخره خوب شد که نشون داده شد

و البته ایشون نوشتند عده ای رفتند طرف زرتشت و با اسلام دشمنی کردند به دلیل مخالفت با نظام حاکم ایران


سوالی پیش میاد اینجا

تا حالا توی کجای تاریخ نظامی بوده که همه ازش راضی باشن

با خود پیامبر هم دشمنی می کردند نمونش معاویه

بریم بالاتر

با خود خدا هم دشمنی می کنند همون شیطان پرست ها

پس مخالفت همیشه هست

دور و برت رو نگاه کن اطراف ایران و توی کل دنیا پر از جنگه

ایرانه که با این گرونی باز هم خوبه

قدر نمیدونین دیگه

والا ما بیرون از ایران زندگی کردیم


جناب بل با بد و بیراه گفتن که کاری پیش نمیره

حتما خبر داری که زمانی که دشمن پیامبر دستور به ساخت احادیث جعلی داد احادیث جعلی هم زیاد شدند

پس اون احادیث باید بررسی بشن

اون موقع قرص شیمیایی هم نبوده که از داروخونه بگیرن و گیاهی بوده

نکته بعدی اینکه چطور برات عجیب نیست که از سم مار و عقرب پاد زهر و دوا درست بشه

میدونی پنی سیلین چطور درست شد

آقای فلمینگ اونو درست کرد و در واقع کشف کرد

فلمینگ هم از یه حدیث از امام صادق علیه السلام که گفته شده بود مگسی هست با مشخصات خاص که اون رو باید روی زخم بگذارند و از اون طریق شیعه شد که چند ماه بعد هم کشتنش

http://www.aparat.com/v/QDVdN/%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87_%D8%B4%D8%AF%D9%86_%D9%81%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%86%DA%AF_(%DA%A9%D8%A7%D8%B4%D9%81_%D9%BE%D9%86%DB%8C_%D8%B3%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%86)

مگر ایران گفته که کشور 100 در 100 اسلامیه

اسلام واقعی به دست حضرت صاحب الزمان عج پیاده سازی خواهد شد

شما هم برو توبه کن

اینقدر بد و بیره به دیگرون نگو و بارت رو سنگین نکن

از طرف خدا هم صحبت نکن

خدا اگر بخواد خودش همه رو رسوا می کنه

شما که داری از خدا هم جلو میزنی

اونی که داره کاره خدا رو میکنه ادمهایی با طرز فکر شما هستند که حتی ایه لا اکراه فی دین رو هم نیازمند تفسیر چهار تا اخوند میدونن

100% نخندون ما رو این چیزی که میبینی ده درصد هم نیست

صد در صدش که میشه داعش و صدر اسلام بلا

۲۲ دی ۹۳ ، ۱۰:۴۰ نوکر مولا علی

به همه چیز همینجوری نگاه میکنی؟

من هم گفتم ایران خودش میگه هنوز با کشور 100% اسلامی فاصله داره و 100% اسلامی نیست

من کجا گفتم 100% اسلامیه که باعث خنده شما شد تا حالا میگفتم بیشتر فکر کن حالا میگم بیشتر دقت کن و بیشتر فکر کن

100% اسلام وهابی و برخی سنی ها میشه داعش

100% صدر اسلام رو هم مثل اینکه باهاش مشکل داری

اصلا معلوم هست حرفت حسابت چیه دینت چیه مذهبت چیه


و به خوانندگان وامیگذاریم ببینیم که چه کسی داره از خدا جلو میزنه


ضمنا قرآن روشنه که نیاز به تفسیر داره

دلایلش هم خیلی روشنه باید چشماتونو باز کنید

پیامبر طبق حدیث ثقلین که همه اله سنت و شیعه قبولش دارن و متواتر فرمودند که کتاب قرآن و اهل بیتم رو پیش شما یادگار میگذارم تا وقتی به اونها چنگ بزنید گمره نمیشید

ائمه هم آیات رو تفسیر می کردند هم اینکه در صحبتهاشون به آیات اشاره میردند

علمای شیعه تفسیر نوشتند

حتی از اهل سنت

حتما میخوای بگی قرآن نیاز به تاویل و تفسیر نداره

۲۲ دی ۹۳ ، ۱۰:۴۰ حقیقت پنهان
بر مبنای احکام اسلام بر زبان اوردن شهادتین یرای مسلمان شدن فرد کافی است و مایه ی حفظ جان و اجرای احکامی مانند ارث و نکاح میشود پس داعش و امثالهم با کشتن مسلمانان دقیقا بر خلاف احکام اسلام عمل می کنند از نظر اهل سنت قیام بر علیه حاکم جامعه اسلامی حرام است تا به حال به این فکر کرده اید که چرا این گروه ها از سوی کشور های عربی با نظام سلطنتی مطلقه علیه نظام جمهوری قیام میکنند؟ و هر کجا که سر و کله انها پیدا میشود پس از مدتی امریکا و ناتو هم پایشان به ان منطقه باز میشود ؟تا به حال به این فکر کرده اید چرا امریکا از نظام های سلطنتی مطلقه در منطقه خاورمیانه حمایت میکند اما با نظام های جمهوری مشکل دارد؟ تا به حال به این فکر کرده اید جمعیت مسلمانان یک و نیم میلیارد نفر است و جمعیت داعش و طالبان و القاعده روی هم به یک صدم درصد مسلمانان جهان نمیرسد ؟ میدانید شصت میلیون نفر مسلمان در اروپا زندگی میکنند ؟ ایا میدانید خاورمیانه نفت خیز ترین منطقه جهان و به لحاظ جغرافیایی محل اتصال سه قاره بزرگ و یک منطقه مهم) است ؟ عراق تا دویست سال اینده نفت دارد
قضاوت در  رابطه با علت جنگ ای این چنینی با اهل خرد
۲۲ دی ۹۳ ، ۱۰:۵۲ حقیقت پنهان
در اسلام، ابداً با کسی به جرم غیر مسلمان بودن نمی توان جهاد کرد. امّا مخالفین اسلام، از روی غرض ورزی تبلیغ می‌کنند که مسلمین می‌توانند به هر قوم غیر مسلمانی حمله کنند؛ و عدّه ای بی‌سواد نیز این حرفها را باور نموده اند.
جنگ با غیر مسلمان یا با محارب؟
در هیچ آیه ای نیست که شما می توانید با هر غیر مسلمانی یا کافری جنگ کنید؛ بلکه جهاد فقط با جماعت حربی است. آیا ما مسلمین، با مسیحیان و یهودیان کشورمان سر جنگ داریم؟! آیا در کشور ما زرتشتی نیست؟ آیا ما با اینها جنگ داریم؟ آیا فقهای ما فتوا به قتل اینها داده اند؟ در زمان خود رسول خدا (ص) نیز مشرکان و مسیحیان و یهودیانی در مدینه حضور داشتند و رسول خدا (ص) هیچ گاه با آنها سر جنگ نداشت، مگر زمانی که خیانتی کرده و توطئه‌ای می‌نمودند. حتّی در مدینه بت‌پرست هم وجود داشت؛ و کسی را با آنها کاری نبود. جنگ اسلام، فقط با محارب است؛ یعنی کسی که سر جنگ دارد؛ حال می خواهد کافر و مشرک باشد یا مسلمان؛ و جنگش هم ممکن است جنگ سخت باشد یا جنگ نرم.
طبق آیات جهاد، جنگ تنها با گروه‌هایی جایز است که تجاوز نموده باشند یا توطئه کرده باشند یا پیمان شکنی نموده باشند؛ در غیر این سه صورت هیچ مسلمانی حقّ جنگ با کسی را ندارد.
خداوند متعال می فرماید:«وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى‏ فَقاتِلُوا الَّتی‏ تَبْغی‏ حَتَّى تَفی‏ءَ إِلى‏ أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطین‏. ــــــ و هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتى دهید ؛ و اگر یکى از آن دو بر دیگرى تجاوز کند، با گروه متجاوز پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد؛ و هر گاه بازگشت (و زمینه صلح فراهم شد)، در میان آن دو به عدالت صلح برقرار سازید؛ و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت پیشگان را دوست مى‏دارد.» (سورهٔ الحجرات، آیهٔ ۹)
یعنی حتّی اگر گروهی مسلمان نیز تجاوز به حقّ دیگران کرده‌اند، باید با آنها جنگید تا به اعتدال برگردند؛ کافر متجاوز که جای خود دارد. خداوند متعال ابتدا امر می فرماید که دو طرف جنگ را با هم آشتی دهید؛ و اگر یکی از طرفین قصد ظلم و فساد و میل به کشتار بی‌گناهان داشت به قصد ممانعت از ظلم و کشتار با او بجنگید تا تسلیم حقّ شود و راه صلح پیش گیرد. لذا در این آیه نه تنها حکم جنگ، برای کشتن مردم نیست بلکه حکم جنگ برای جلوگیری از کشتار بیشتر است؛ آن هم بعد از بسته شدن تمام راههای مسالمت آمیز.  

و فرمود: «وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّى یُقاتِلُوکُمْ فیهِ فَإِنْ قاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ کَذلِکَ جَزاءُ الْکافِرین‏. ـــــ و آنها را (بت پرستان قریش را که منازل و اموال شما را غصب نموده اند) هر کجا یافتید، به قتل برسانید! و از آن جا که شما را بیرون ساختند (مکّه‏)، آنها را بیرون کنید! و فتنه از کشتار هم بدتر است. و با آنها، در نزد مسجد الحرام (در منطقه حرم) ، جنگ نکنید! مگر اینکه در آن جا با شما بجنگند. پس اگر (در آن جا) با شما پیکار کردند، آنها را به قتل برسانید! چنین است جزاى کافران.» (سورهٔ البقرة، آیهٔ ۱۹۱)
در این آیه به صراحت بیان شده که جنگ برای مقابله به مثل جایز است. عقل نیز حکم می کند که با متجاوز و غاصب باید جنگید و حقّ خود را باید از ظالم ستاند. امّا افراد مغرض بدون توجّه به قیود مطرح در آیه، طوری القاء می‌کنند که انگار اسلام حکم به کشتن هر مشرکی می‌دهد. کشتن مشرکی که تجاوز نموده کجا و کشتن مشرک عادی کجا؟! مشرکان مکّه گروهی از مهاجران را کشتند و گروهی را از خانه های خود بیرون نموده و امولشان را تصاحب کردند؛ و به این بسنده نکرده به مدینه لشکر کشیدند و در جنگ‌های احزاب و احد با مسلمین جنگیدند. حال آیا مانعی دارد که خدا حکم کند که اینها را هر کجا گیر آوردید بکشید؟! عقلا چه حکم می کنند؟ دشمن آمده و ما را از خانهٔ خودمان بیرون نموده و به قصد کشتن ما بارها به ما حمله کرده است. حال ما باید بنشینیم و مثل گاو به قصّابان خودمان نگاه کنیم؟! عجب! اینجوری که خیلی خوش به حال دشمنان ما می شود. ملاحظه می‌کنید که دشمنان امروزی اسلام نیز حزب الله لبنان و مبارزان فلسطین را تروریست می‌نامند. حال آنکه این‌ها در وطن خود هستند و دیگران وطنشان را اشغال نموده اند. مردم این منطقه از جایی دیگر نیامده اند؛ بلکه اجداد اینها زمانی یهودی بودند؛ آنگاه که عیسی(ع) مبعوث شد، اکثرشان به دین او درآمدند؛ و آنگاه که اسلام به این منطقه رفت، مسلمان شدند. اینها جدّ اندر جدّ اهل این منطقه بوده‌اند و اکنون به خاطر دفاع از آب و خاک خودشان متّهم می‌شوند به تروریسم؛ و آیاتی هم که این‌ها را تشویق می‌کنند به بازپس‌گیری حقّشان، متّهم می‌شوند به اینکه خلاف حقوق بشر هستند. در منطق این‌ها، منظور از بشر، بشر متجاوز و مستکبر است.
در قران ایه داریم که در کشتن اسراف نکنید یا به خانه هایتان از در های ان وارد شویدشما چطور انها را تفسیر میکنید ؟ مشخص است که این ایات باید با توجه به شان نزول خاص خودشان تفسیر شوند
۲۲ دی ۹۳ ، ۱۲:۵۶ نوکر مولا علی

بله

متاسفانه افرادی تفکرات وهابی گری رو پیش گرفتند و میگن قرآن به تنهایی بس است و نیاز به تفسیر هم ندارد

با شما غرق در نادانی ها بحث کردن یاسینه تو گوش ..........

۲۳ دی ۹۳ ، ۱۲:۰۹ حقیقت پنهان
بحث کردن با کسی که اندکی از قدرت تفکر و تعقل خودش استفاده نمی کند  و توانایی تحلیل موضوعات سیاسی و اقتصادی ندارد واقعا بی فایده است لازمه توجیه حضور غرب و امریکا در عراق و افغانستان ادامه حیات تروریست است وگرنه چه کسی باور میکند امریکا که مجهز به پیشرفته ترین سلاح ها و ابزار های نظامی جاسوسی است پس از این همه مدت توانایی نابودی تروریست را ندارد؟
جناب حقیقت پنهان اون چیزی که شما از آئین زرتشت ارائه میدی که ما سند و مدرکی هم از اون ندیدیم ربطی به چندین هزار سال تمدن ایران و ایرانی نداره که، آخوندهای زرتشتی اواخر ساسانی از این احکام و مسائل از خودشون زیاد در آوردند و این احکام و مسائل تو زندگی مردم نبود در صورتی که تمامی احکام و مسائل اسلام که با عقل جور در نمیاد در زندگی مردم اجبارا هست.
شما مسائلی رو از اسلام میگید که انگار یک اسلام جدید از خودتون نازل کردید وگرنه کاری که امروز داعش داره میکنه رو شما نمی تونید از نظر اسلامی بهش ایراد بگیرید چون جوابی که به شما میدن اینه که سنت الرسول اله و سنت اصحاب الرسول اله.
چون دقیقا اصحاب رسول اله یعنی همون هایی که اسلام رو سینه به سینه از محمد و بدون واسطه گرفته بودند همین کارهای داعش رو میکردند.
کی میگه مسلمون نمیتونه به غیر مسلمین و سرزمین های اونها حمله کنه؟ پس فتوحات اسلامی چی بود؟! مکه و مدینه و کوفه از صدقه سر اسرای ایرانی زن و بچه و مرد و ..... تبدیل به بزرگترین بازار برده فروشی دنیا در اون موقع شدند.
زنان شوهر دار رو در مکه و مدینه میفروختند و به اونها تجاوز میکردند.
کلا مسلمون ها وقتی از اسلام صحبت میکنند اسلام خیالی رو که در ذهن دارن برای مردم بیان میکنند اما اسلامی که بصورت عملی توسط اصحاب رسول اله بهش عمل شد و تاریخ کشتار و تجاوز و بردگی و غارت و جنگ افروزی رو رقم زد چیز دیگه ای بود.
سرباز گمنام میگه سرزمین زرتشت بخشی از سرزمین اسلام بوده این یعنی اینکه اصلا تقدم و تاخر ادیان رو نمیدونه و کلا تاریخ رو وارونه مینویسه.
دانیال و .....پیامبر بنی اسرائیل بودند که به ایران اومده بودند نه پیامبر ایرانی.
ما اینجا کاری به زرتشت هم نداریم تمدن پرشکوه ایرانی رو خرد ایرانی و تفکر پاک ایرانی ساخت و امروز توسط داعشی های دوران به ویرانه گی کشیده شده.
۲۳ دی ۹۳ ، ۱۸:۴۰ نوکر مولا علی

جناب بهنام

در مورد سند و مدرک که خیلی سخت نیست

میتونید جستجو کنید و آدرس سند و مدرک رو پیدا کنید و مراجعه کنید و ببینید درست بودن و نبودن رو بررسی کنید


شیعیان هم همیشه همین کار رو میکنن

الان اگر شما هم صحبتی بفرمایید ما هم میریم دنبالش


متاسفانه اکثرا این کار رو نمیکنن


اینکه شما بفرمایید اصحاب پیامبر دقیقا اینکار رو کردن و داعش امروز بودند رو میتونیم بگیم تهمت هستش و باید با سند اثبات کنید وگرنه جواب اون دنیا سخته براتون

داعش امروز هم دشمن شیعیانه

این خودش نشون دهنده مخالف بودن عقاید این گروه و شیعیانه


شیعیان هم همه اصحاب پیامبر رو قبول ندارند

چراکه در بین اونها افرادی بودند که با پیامبر مخالفت می کردند و حتی دشمن بودند اما در مورد ائمه حتی یک مورد رو هم نمیتونید پیدا کنید که مخالف پیامبر رفتار کرده باشند


پیامبر هیچوقت دستور حمله به ایران رو صادر نکردند و تازه از این کار منع کردند که عمر بعد از پیامبر از دستور پیامبر سرپیچی کرد و به ایران لشکر کشی کرد


عمر وقتی وارد ایران شد کتابخانه های ایران رو آتش زد

درحالی که پیامبر گفته بودند به ایران حمله نکنید اونها مردمانی باهوشند

علم اگر در ثریا باشد مردمانی از فارس به اون دسترسی پیدا می کنند

بعد از حمله عمر عمر دستور داد که ایرانی ها رو بکشند و زنانشون رو بفروشند و غرامت بگیرند و

اما حضرت علی گفت اگر غرامت باشه من بخشیدم و با ایرانی ها باید با احترام برخورد کنید

اون چیزی که شما میفرمایید تا حدی درسته اما دلیلش خود دین اسلام نیست

مردم ایران اگر نمیخواستند الان نمیگذاشتند از اسلام چیزی در ایران بمونه

همونطور که در زمانی که یونانی ها در ایران بودند دستور دادند تا 70 سال کسی جرات صحبت غیر یونانی نداشت اما الان چند کلمه مگر از یونانی در فارسی مونده

دین اسلام و مذهب شیعه رو خود ایرانی ها پذیرفتند و اگر هم دقت کنید عده ای از اهل تسنن که توسط کشورهای همسایه گول خوردند در ناحیه های اطراف ایران زندگی می کنند


تمدن پرشکوه ایرانی رو باید ما وامثال من و شما بسازیم

وقتی جوون ایران و پسر پول برای آرایش میده

وقتی تا 10-12 خوابه و تا 2 شب بیدار و همش کارش موبایله

واسه نمره پاچه خواری می کنه

مدرک و رشته و دانشگاه رو واسه مد میخواد

وقتی دنبال یه کار نمیره

چطور باید تمدن ساخته بشه

این تمدن توسط من و شما ساخته میشه

۲۳ دی ۹۳ ، ۱۸:۵۶ نوکر مولا علی

و البته شما اگر میتونید یکی از کارهایی که داعش انجام میده رو بگید تا ببینید که سرتاپاش ایراد که چه عرض کنم دقیقا مخالف اسلامه و واسه بدنامی اسلامه چه برسه به ایراد

چند ساله که کشورهای اسلامی بعد از ایران شروع کردن به تظاهرات علیه حکومتاشون و معروف شد به بیداری اسلامی

در واقع داعش اومد برای نمایش چهره بد از اسلام و یک نیرو از طرف عربستان و آمریکا و انگلیس برای حمایت از اسرائیل

اگر هم دقت کنید این چند تا کشور تفاهم نامه دارند و هم پیمان هستند


من به چندتاش که مخالفه اسلامه اشاره می کنم

جهاد نکاح

همبستر شدن یک زن در یک روز با چند مرد

کجای دین همچین چیزی اومده که داعشی ها دراوردن

نکاح با محارم که دقیقا در قرآن حرام اعلام شده

تکفیر

اونها به همه میگن کافر و میکشنش اما قرآن دقیقا میگه کس که شهادت به یانگی خدا و بعد پیامبر بده مسلمانه

پس اونا چرا میگن کافر

حرام بودن پوشیدن شلوار برای مردان

حرام بودن خوابیدن زن زیر باد کولر

بعضیاش اونقدر خنده دار و مسخرس که بچه ازشون ایراد میگیره و میخنده

حرام بودن خوردن گوجه فرنگی

دزدی دو نفری بهتر از دزدی تک نفره

خریدن خیار توسط زنان ممنوع است

خوابیدن زن کنار دیوار حرام است

کمر بند ایمنی ممنوع است چون مانع قضا و قدر می شود

گوشت رو نباید قبل از پختن شست

سمبوسه حرام


ادامه حرف نوکر در مورد داعش از نوع وطنی:

ماهی خاویار حرامه

ماشین حرامه

تنباکو حرامه(بعد که پول رسید حلال شد)

قند حرومه(///////////////////////////////)

تحصیل دختران حرومه

پسرا فقط تو مکتب خونه زیر دست اخوند

دانشکاه حرومه

علوم انسانی حرومه

صیغه حلاله(فاحشگی)

مرغ مکروهه(چون از حضرت نوح نافرمانی کرد)

وووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو

۲۴ دی ۹۳ ، ۱۴:۵۰ نوکر مولا علی

جناب بل

این خوابی که شما خودتونو بهش زدید خواب سنگینیه

در مورد متعه باید بررسی کنی و ببینی که جریانش چیه بعد در موردش نظر بدی

متعه تمام قوانین ازدواج رو داره و حتی بچه ارث میبره

متعه هم از زمان پیامبر بود و عمر اون رو حذف کرد و به گفته خود اهل سنت از وقتی عمر متعه رو حرام کرد فساد در جامعشون زیاد شد

اول تحقیق کن و بعد نظر بده

به جز متعه و به قول شما صیغه کدومش رو و کی گفته

کدوم یکی از موارد بالا الان توی جامعه حرومه

تا قبل از این حرفت فکر می کردم کمی تحقیق کردی اما الان فهمیدم فقط حرفای بچگونه میزنی و دنبال هیچ حرفی حتی یه ذره هم تحقیق نکردی

جای دیگه نگو بهت میخندن


۲۴ دی ۹۳ ، ۱۶:۰۳ حقیقت پنهان
 تمامی مسلمانان از هر فرقه ای معتقدندکه باید مطابق کتاب الله و سنت رسول الله رفتار کرد این نموه ای از سنت رسول الله است 

عَدى پسر حاتم طایی از بزرگان قبیله طَى بود و ریاست قوم خود را بر عهده داشت. او که ترکیبی از آیین ترسا و مسیحیت را پیروی می کرد، می گوید:
«در میان عرب کسی به اندازه من از رسول خدا صلّی الله علیه و آله بیزار نبود. به همین خاطر در سال نهم هجری هنگامی که خود را در برابر خطر ارتش مسلمانان دیدم، نقشه ای برای فرار آماده کردم. به غلام خود که شترانم را می چراند گفتم: از میان شتران من چند شتر تندرو و فربه انتخاب کن و آنها را در نزدیک خانه من نگهدارى نما و هنگامی که سربازان محمد نزدیک شدند مرا خبر کن.
غلام چنین کرد و دیری نپایید که به من گزارش داد که پرچم های لشکر اسلام را از دور دیده است. شتران را که آورد خانواده ام را سوار کردم و به سوی شام که سرزمین همکیشان من بود راهی شدم. اما چنان عجله کردم که خواهرم یعنی دختر حاتم طایی را نتوانستم با خود ببرم.»
سفانه دختر حاتم طائى که اسیر مسلمانان شده بود می گوید: «روزی رسول خدا صلى الله علیه و آله از جلوى اقامتگاه ما می گذشت. من برخاستم تا درخواستی کنم اما امیدوار به پذیرش نبودم که ناگاه مردی از پشت سر پیامبر به من اشاره کرد که سخن خود را بگو. من به حضرت گفتم: پدرم که از دنیا رفته و آن کس که باید به نزد شما بیاید، گریخته است. اکنون بر من منت گذار تا خداوند تو را مشمول عنایات خویش قرار دهد.
پیامبر به من فرمود: من با آزادی تو موافقت کرده ام اما براى رفتن شتاب مکن تا شخصى مورد اطمینان از قومت پیدا شود و تو را به او بسپارم.
مسلما این ایمان مستحکم، ریشه در رفتارهای به ظاهر کوچک اما به واقع بزرگ و تاثیرگذار دارد. ترکیبی از سخنان منطقی و رفتارهای حکیمانه، دل هر سنگی را آب می کند. بی شک سخن منطقی پیامبر وقتی در عمق وجود او نفوذ می کند و بر جانش می نشیند که پیامبر تُشک (صندلی) شخصی خویش را به مخالفش می دهد و خود بر روی زمین می نشیند. این تنها نمونه ای از عملکرد هوشمندانه پیامبر است که همه باید بیاموزیم
پیامبر که رفت از کسی پرسیدم: آن جوانمردی که در پشت سر پیامبر می رفت که بود؟ گفتند: علی بود علی (علیه السلام).
چند روز بعد گروهی مطمئن از قبیله ام پیدا شد و پیامبر مقدارى لباس و خرجى راه و مرکبى به من داد و مرا با آنها روانه کرد. من هم خود را به شام رساندم. (سید هاشم رسولی محلاتی، زندگانی محمد صلّی الله علیه و آله، ترجمه السیرة النبویة ابن هشام، ج 2، ص 361)

عدی می گوید: «خواهرم که به شام رسید آنقدر از مهر و محبت و عطوفت پیامبر سخن گفت که با خود گفتم بایستی بروم و او را از نزدیک مشاهده کنم.
با آنکه دشمن فراری پیامبر به حساب می آمدم، اما رهسپار مدینه شدم و خود را به مسجد نبوی رساندم و خدمت حضرت شرفیاب شدم. خود را که معرفی کردم از جای برخاست و دست مرا گرفت و به خانه برد.
در میانه راه پیرزنی به همراه کودکی آمد و از او درخواستی کرد. پیامبر زمانی طولانی در آنجا ایستاد و با او سخن گفت. با خود گفتم: به خدا سوگند این مرد داعیه پادشاهى ندارد.
رسیدگی به کار پیر زن که تمام شد به خانه ایشان رفتیم. تُشکی از لیف خرما در آنجا بود که حضرت برایم پهن کرد و مرا روی آن نشاند. اما خود بر روی زمین نشست.
پیش خود گفتم: به خدا این رفتار سلاطین و پادشاهان نیست.
او با من در مورد اسلام سخن گفت و به من فرمود: اسلام بیاور تا سعادت دو جهان را دریابی.
اما من گفتم: من دین دارم و خداپرستم.
حضرت فرمود: من از دین تو آگاهتر از تو هستم. مگر تو از مردم خود یک چهارم سود هر کس را نمی گیری؟ با اینکه این کار در آیین تو نارواست؟ اسلام بیاور تا رستگار شوی.
آنچه که بایسته بود گفتم و آنچه که شایسته بود شنیدم و یقین کردم هموست پیغمبری که مسیح از آن خبر داده است. به او ایمان آوردم و از پیروانش گردیدم. (سیدرضا صدر، راه محمد صلّی الله علیه و آله، ص 462 تا 465)
ایمان «عَدی» چنان مستحکم شد که بعدها از یاران امیر مومنان گشت و در جنگ صفین سه پسر خود را در راه خدا اهدا کرد.
مسلما این ایمان مستحکم، ریشه در رفتارهای به ظاهر کوچک اما به واقع بزرگ و تاثیرگذار دارد. ترکیبی از سخنان منطقی و رفتارهای حکیمانه، دل هر سنگی را آب می کند. بی شک سخن منطقی پیامبر وقتی در عمق وجود او نفوذ می کند و بر جانش می نشیند که پیامبر تُشک (صندلی) شخصی خویش را به مخالفش می دهد و خود بر روی زمین می نشیند. این تنها نمونه ای از عملکرد هوشمندانه پیامبر است سوال من این است رفتار پیامبر با دختر حاتم طایی چه شباهتی به رفتار داعش دارد؟ در ثانی داعش و القاعده و ...چند درصد مسلمانان جهان را تشکیل میدهد؟ کجا گفته شده که معیار مسلمانان باید رفتار تمامی صحابه پیامبر باشد ؟  شیعیان اعتقاد دارند که جناب عمر دختر پیامبر را به شهادت رسانید کدام ادم عاقلی رفتار چنین شخصی را که مخالف احادیث و سخنان پیامبر که گفته بود هر کس فاطمه را بیازارد مرا ازرده ساخته است به دختر ایشان ستم کرد مبنای عملکرد خود قرار میدهد ؟وانگهی شما اسلام را از داعش گرفته اید که تمامی گروه های سنی و شیعه انرا تکفیر کرده اند ؟خسته نباشید. کجای دنیا رفتار تکفیری های یک دین را به عنوان حقیقت ان دین می پذیرند ؟ تا به حال فکر کرده اید که کوروش که از نظر ایرانی ها یک پادشاه خوب و وطن دوست به شمار میرود از نظر سربازانی که در حمله کوروش به سرزمینشان کشته میشدند یک متجاوز است ؟ وطن دوستی   خوب است اما نباید مانع دیدن حقیقت شود شما باید اسلام را از سرچشمه ان یعنی همان کتاب الله و سنت رسول الله بگیرید نه اینکه تا یک گروه تکفیری پیدا شد عمل انها را مبنای قضاوت درباره تمامی مسلمانان قرار دهید واقعیت این است که افرادی مانند شما هیچگونه مطالعه یا اشنایی کاملی با اسلام و شیعه ندارند فقط چون متمدنین امروز (غربی ها ) و در واقع وحشی های دیروز (اندکی مطالعه در تاریخ و تمدن اروپا شما را به این نتیجه میرساند که انها وحشی بوده اند به جز تمدن روم که زمان ایران باستان وجود داشت) با اسلام مخالفت میکنند (چون عقاید مسلمانان نمیگذارد همان بلایی که سر سرخپوستان امد سرشان بیاید) شما هم بااسلام مخالفت میکنید  باور کنید سیاست های دول غربی هیچگاه به نفع ایران یا در حمایت از ایران نبوده است کسانی که شما هم اکنون فریب انها را میخورید همان کسانی اند که در جریان قحطی بزرگ یا اشغال ایران توسط متفقین یا در جریان جنگ با روس ها و بسته شدن قرارداد های ننگین ترکمانچای و گلستان و مرگ امیر کبیر دخیل بوده اند اگر اسلام منافاتی با میهن دوستی داشت هیچگاه فردوسی یک شاعر مسلمان و همنام رسول خدا که به عقیده مورخین شیعه نیز بود تاریخ باستانی ایران را نمینوشت
اما منابع احکام زرتشتیان که بالا گفته شد
- دانشنامه مزدیسنا، ص ۲۹

[2] - راهنمای دین زرتشتی، ص ۳

[3] - پورداود، یشت‌ها، جلد اول، ص ۳۸۵، ۲۸۳، ۶ و جلد دوم ص ۱۹۵

[4] - تاریخ تاجیکان، غفوروف، ص ۶۹

[5] - آبان یشت، ۱۸؛ یسنای ۹ بند ۱۳۳۸۴

[6] - گزیده‌های زادسپرم، فصل ۹، بند ۳ به بعد

[7] - یسنای ۵۳، بند ۳؛ یشت ۱۳، بند ۱۳۹.

[8] - یشت ۱۲، بند ۹۸

[9] - یشت ۱۳، بند ۹۵

[10] - وندیداد فرگرد ۱۵ نوشته موبدان زمان ساسانی ؛ کتاب مغان وندیداد نوشته هاشم رضی

[11] - وندیداد، ترجمة دکتر موسی جوان، ص 240

[12] - وندیداد، ج 3، ص 725 با پژوهش آقای هاشم رضی.

[13] - وندیداد، ترجمة دکتر موسی جوان، ص 239.

[14] - وندیداد/فرگرد،پانزدهم، بند 5-6 و بند1

[15] - وندیداد، فرگرد،پانزدهم،بندهای 1 تا 18

[16] -  منبع:وندیداد،فرگرد شمم، بند 24-25.

[17] - روایت پهلوی فصل ۲۱.

[18] - روایت پهلوی فصل ۲۱

[19] - وندیداد اوستا فرگرد 14، بند هشتم به بعد.

[20] - وندیداد، ترجمة دکتر موسی جوان، ص 128

[21] - وندیداد، ترجمة دکتر موسی جوان، ص 140.

[22] - جلد 2 وندیداد، با پژوهش آقای هاشم رضی، ص 925.

[23] - جشنهای فصلی که در آغاز ، نیمه یا پایان هر فصل سال برگزار می شود.

[24] - نذری غیر مایع خوردنی ، نان و گوشت و میوه.

[25] - شایست ناشایست ۲۱ ، بندهش ۳۵ ، ۵۰ ، ۷۴ و وندیداد ۲ / ۲۴ – ۷۲۱۷.

[26] - وندیداد ۲ / ۸۶۷ / ۸ / ۱۳





زرتشت از اهورامزدا پرسید:

ای اهوره مزدا! ای سپندترین مینو! ای دادار جهانِ استومند! ای اَشَوَن

کسی که سگ آبی را ... چنان بزند که جان از تن وی جدا شود، پادفرۀ ( جزای ) گناهش چیست؟

اهوره مزدا پاسخ داد:

باید ده هزار تازیانه ... بدو بزنند. ...

که البته کار به همین جا ختم نمی شود،

او باید ده هزار مار بر شکم خزنده را بکشد.
او باید ده هزار مار سنگ نمای را بکشد.
او باید ده هزار از قورباغگانی را که در خشکی می زیند، بکشد.
او باید ده هزار مور دانه کش را بکشد.
او باید ده هزار مور گزنده و گودال کن و آسیب رسان را بکشد.
او باید ده هزار کرم خاکی را بکشد.
او باید ده هزار مگس چندش برانگیز را بکشد... ‍[۲]

حال با توجه به این مطلب، جای این سئوال باقی است که:

چرا ارزش سگ آبی باید از انسان بیشتر باشد ؟

چرا انسان باید به خاطر کشتن سگ آبی ده هزار تازیانه بخورد ؟

براستی گناه این موجودات چیست که باید به عنوان کفاره کشتن سگ آبی، کشته شوند ؟

پی نوشت:

۱. سگ آبی
۲. اوستا / وندیداد / فرگرد ۱۴ / بند ۱ و ۲ و ۳ و ۴ و ۵ و ۶

عجله نکن یه سی سال دیگه گوجه تو موصل حلال میشه

این حقیقت پنهان به جای تحقیق روی ایین زرتشت یه تحقیق روی اتفاقات صدر اسلام میکردی بهتر به چیزی که الان قبولش داری میرسیدی سه تا داستان بهت میگم برو بخون دیگه جفنگ نگو

حمله اعراب به ایران و جنایاتش

داستان حمله به خیبر

بنی قریظه

۲۴ دی ۹۳ ، ۱۹:۳۰ نوکر مولا علی

جناب بل

کمی از دین و آیین و اعتقادات خودتون توضیح بدید

صحبتای آقایان نوکرمولا و حقیقت اونقدر طولانی و پراکنده ست که قابل خوندن نیست. اما ایشان اشاره کردند به قرارداد ترکمانچای و قتل امیرکبیر. پس بدانید وآگاه باشیدکه:
فتحعلی شاه زیر فشار آخوند سید محمد باقر بهبهانی موافقت کرد با روسیه وارد جنگ شود و به او اظهار داشت به شرطی جنگ را قبول میکند که وی نامه ای به او بدهد که شاه مسئول اغاز جنگ نبوده وبه توصیه ی روحانیون به این اقدام مبادرت کرده تا درشب اول قبر انرا به اکیر و منکر نشان دهد و او هم باتقاضای شاه احمق موافقت میکند ونتیجه اش میشود ترکمانچای.
همچنین امیرکبیر تصمیم گرفته بود نفوذ ملایان در دربار را کم کند و اوقاف را از چنگ ایشان نجات دهد که این امر سبب قتل ایشان شد.

اعتقاد من وطن پرستی نه عرب پرستی نوکر مولا(نوکر مولا=نوکرملا)

۲۵ دی ۹۳ ، ۰۷:۵۱ نوکر مولا علی

جناب مازیار

صبر و حوصله عامل گشایش است

اگر توضیح زیاده دلیلش اینه که خیلی از مقدمات رو هم ظاهرا نیاز به توضیح است

وگرنه به انسان عاقل یک اشاره بس است

اگر مطالب رو بخونید خواهید دید که بارها مطالبی ذکر شده و شما و امثال شما به جای اینکه اصل مطلب رو بگیرید یه موضوع دیگه رو پیش می کشید

جریان شما جریان ماه و نوک انگشت

فلانی با انگشت به ماه اشاره می کرد و بقلیش به نوک انگشتش نگاه می کرد و از نوک انگشت فراتر نمی رفت

۲۵ دی ۹۳ ، ۰۸:۰۷ نوکر مولا علی

جناب بل

وطن دوستی مگه بده

کی گفته کسی دینش اسلام باشه عرب پرسته

از بزرگترین دشمنان ایران همین عربستان خبیث هستش

ما از اسرائیل هم بگذریم از عربستان نمیگذریم

اما شما داری به خودی ها هم بد میگی

دشمنی کردن با هر کس بیشتر به خود فرد فشار میاره


اگر منظورت از عرب پیامبره

اول تحقیق کن ببین پیامبر عرب بودند یا نه

دوم ببین همین ائمه در مورد ایران و ایرانی و اعیاد ایرانی مثل نوروز چه نظرهایی داشتند

۲۵ دی ۹۳ ، ۱۰:۲۸ حقیقت پنهان
قحطی بزرگ ۱۲۹۶ - ۱۲۹۸ هجری شمسی (۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ میلادی) قحطی بزرگی بود که تلفات جانی فراوانی را در ایران سبب شد.ژنرال دنسترویل درباره اقدام انگلیس در خرید غله در ایران می‌نویسد: «در اثر خریدهای ما قیمت غله بالاتر رفت و هر افزایش جزئی به معنای مرگ بسیاری از افراد بود» وی در تاریخ 5 می 1918 از همدان می‌نویسد: «قحطی در این جا اسفناک است... ما محصول را 40 تومان می‌خریم و امیدواریم مقداری هم کمتر از این تهیه کنیم. هر روز بسیاری می‌میرند و بسیاری نیز در حال کمک‌رسانی مرده‌اند. اکنون که برف‌ها آب شده و بهار آغاز شده است، مردم می‌روند بیرون و مثل گاو در مراتع می‌چرند». بسیاری از این مردم نگون‌بخت در حال چریدن در مراتع مرده‌اند.(ویکی پدیا) 
من نمی دونم چرا بعضی ها حاضرند تاریخ هزار و چهارصد سال پیش رو زیرورو کنند ولی حاضر نیستند تاریخ معاصر رو بخونند تا بفهمند دشمن الان ما کیه ؟اگر قرار باشه با هر قومی که در طول تاریخ به ما حمله کرده دشمنی کنیم باید با کل دنیا دشمن باشیم  روم و یونان و اروپا و مغولستان و چین و
..... روز اول اسفندماه 1206، برابر با 21 فوریه 1828، «ننگ‌نامۀ» ترکمان‌چای، از سوی امپراتوری روسیه تزاری با هم‌راهی و هم‌گامی امپراتوری بریتانیا، بر ملت و دولت ایران تحمیل شد. 
بر پژوهش‌گران تاریخ معاصر ایران روشن است که روس‌ها، بدون همراهی و هم‌گامی انگلستان که به اصطلاح با هم‌پیمانی با ایرانیان، نقش «شریک دزد و رفیق قافله» را بازی می‌کرد، توان درهم‌شکستن نیروهای مسلح ایران را در میدان‌های نبرد نداشتند.

درباره یهودیان بنی قریظه
گزارش های مربوط به این واقعه، بسیار متأخر از اصل واقعه و همچنین غیر قابل اعتماد است و بررسی درباره آنها صورت نگرفته است. علاوه بر آن که قرآن اشاره ای به کشتار جمعی نکرده است؛ دلایل دیگری را در ردّ این موضوع می توان به شرح زیر بیان نمود:

الف: حکم اسلام در چنین واقعه ای آن است که تنها مسئولین فتنه مجازات شوند؛ چنان که تعداد و اسامی آنان در متن واقعه ذکر شده است. کشتن چنین رقم بالایی از افراد با عدل اسلامی و مبانی اساسی قرآن بخصوص آیه «لا تزر وازرة وزر اخری»( فاطر، 18) سازگار نیست.

ب: داستان کشتار یهودیان بنی قریظه با حکم قرآن در خصوص اسیران جنگی مخالف است که می فرماید: «یا منت گذاشته آزادشان کنید یا از آنان فدیه بگیرید»( محمد، 4)

ج: بسیار بعید است؛ بنی قریظه کشته شوند؛ در حالی که با مجموعه های قبلی یهود که پیش یا پس از آنان تسلیم شدند با رفق و مدارا برخورد شده و اجازه کوچ به آنها داده شده بود. ابوعبید بن سلام در کتاب الاموال چنین نقل می کند: «وقتی خیبر به دست مسلمانان فتح شد؛ برخی گروه ها یا خاندان هایی بودند که در دشمنی با رسول الله افراط می کردند. با این حال پیامبر فقط با این کلمات آنان را خطاب کرد که چیزی بیش از توبیخ نبود: ای خاندان ابوحقیق، دشمنی تان را با خدا و رسولش می دانم؛ اما این باعث نمی شود؛ بیش از آنچه با دوستانتان رفتار کردم؛ با شما هم رفتار کنم...»(کتاب الاموال، ص 247) آن حضرت این سخن را پس از غائله بنی قریظه فرموده است.

اگر این مطلب درست باشد که صدها نفر در بازار کشته شده و گودال هایی برای این امر حفر کرده باشند؛ پس چرا آثاری از آن یا کمترین علامتی که بر این واقعه اشاره کند؛ وجود ندارد. اگر چنین کشتار عظیمی رخ داده بود؛ فقها آن را به عنوان یک مبنا، مورد استناد قرار می دادند. در حالی که بر عکس مبنای آنان بر اساس آیه «لا تزر وازرة وزر اخری» است. نمونه آن گزارشی است که ابو عبید در الاموال – که کتابی فقهی و نه تاریخی است – چنین نقل می کند: زمانی که عبد الله بن علی، حاکم شام، گروهی از اهل کتاب را قلع و قمع کرد و دستور داد به محل دیگری کوچ کنند؛ اوزاعی فقیه معاصر ابن اسحاق، زبان به اعتراض گشود که آشوب از سوی همه آن افراد نبوده است تا همه مجازات شوند و حکم الاهی آن است که گروه زیادی به خطای چند نفر مجازات نمی شوند؛ بلکه بالعکس است. اگر اوزاعی داستان بنی قریظه را پذیرفته بود؛ بر اساس آن حکم می کرد.

آن چه در جریان یهود بنی قریظه دیده می شود؛ این که از اشخاص معینی نام برده شده و سپس همان ها کشته شده اند. بخصوص که برخی از آنان متهم به دشمنی شدید، علیه مسلمانان، بوده اند. نتیجه منطقی آن است که این چند نفر که رهبری ماجرا را بر عهده داشته اند؛ مجازات شده باشند؛ نه همه قبیله.

مطالعه جزئیات رویداد بنی قریظه نشان می دهد که موضوع قتل و کشتار در میان خود یهودیان مطرح شده و سپس به عنوان کار پیامبر صلی الله علیه و آله تلقی شده است. موضوعاتی چون مشورت سران قبیله هنگام محاصره و سخن کعب بن اسد و پیشنهاد کشتن زنان و کودکان برای جنگیدن جدّی با مسلمانان، مطالبی است که نسل بنی قریظه برای تمجید اسلاف خود نقل کرده باشند. همان گونه که بازماندگان مسلمانان مدینه هم در صدد تجلیل بزرگان خود بوده و موضوع قضاوت سعد بن معاذ علیه بنی قریظه و حمایت رسول خدا، از او که فرمود «حکم الاهی را در مورد آنان بیان کردی» از فرزندان سعد نقل شده است. طبیعی است که برای بزرگداشت پدران و تبرئه ایشان قصه هایی توسط نسل بعدی ساخته و پرداخته شود و ابن اسحاق هم آن ها را نقل کند.

مطالب دیگری نیز دراین گزارش هست که پذیرش آن را مشکل می نماید: مانند اینکه گفته می شود صدها نفر از بنی قریظه پیش از اعدام در خانه زنی از بنی نجار زندانی شدند.

به طور کلی تاریخ قبایل یهودی پس از ظهور اسلام کاملاً روشن نیست. چنان که کوچاندن جمعی از آنان از مدینه هم نیاز به تجدید نظر دارد. ابن حزم در کتاب جمهره انساب العرب به یهودیانی اشاره می کند که همچنان در مدینه می زیسته اند. در کتاب نسب قریش تحقیق عبدالسلام هارون، ص 340،  و مغازی، جلد 2، صفحه 634 و 684، آمده است که وقتی رسول خدا(ص) آماده نبرد خیبر می شد – و این زمانی است که ادعا می شود گروه های سه گانه یهودی از مدینه تبعید و اخراج شده اند – هنوز یهودیانی در مدینه حضور داشته اند. در گزارشی، سخن از 10 یهودی مدینه است که در مسیر خیبر به مسلمین پیوستند و در گزارش دیگری آمده است؛ یهودیانی از مدینه که با رسول خدا(ص) پیمان داشتند؛ هنگام بسیج نیرو علیه خیبر بسیار ترسیده بودند. واقدی هم چنین نقل می کند که این یهودیان در صدد بودند؛ مسلمانانی را که به یهودیان بدهکار بودند از مقابله با خیبریان منع کنند. ابن کثیر تنها به اقدام عمر در اخراج یهودیانی از خیبر که پیمانی با رسول خدا(ص) نداشتند؛ اشاره می کند و توضیح می دهد که در سال سیصد هجری، یهودیان خیبر ادعا کردند؛ قراردادی در اختیار دارند که رسول خدا(ص) آنان را از دادن جزیه استثنا کرده است. برخی علما هم این سخن را پذیرفته و آنان را از اعطای جزیه مستثنی کردند. در حالی که چنین چیزی درست نبود. زیرا در قرارداد موهوم از کسانی نام برده شده بود که در آن زمان مرده بودند و در آن اصطلاحاتی به کار رفته بود که جز در زمان های متأخر، کاربرد نداشت. جالب این که در آن پیمان خیالی از معاویه به عنوان شاهد، نام برده شده که وی در آن وقت هنوز جزء مسلمانان نبوده است.

به هر حال منبع واقعی داستان نادرست کشتار بنی قریظه، فرزندان یهودی های مدینه اند که ابن اسحاق از ایشان اخذ کرده و مورد اعتراض شدید علما و مورخان قرارگرفته و مالک او را دجال دانسته است.

بنابر این مصادر و منابع قصه بسیار مشکوک و جزئیات آن با روح اسلام و احکام قرآن ناسازگار است؛ به گونه ای که نمی توان آن را تصدیق و تأیید کرد. چون راویان مورد اعتماد بر آن خرده گرفته اند و قرآن هم آن را تأیید نمی کند. به نظر می رسد اساساً تأیید آن ناممکن باشد. نه راویان موثقی آن را نقل کرده اند و نه ادله معتبری آن را تأیید می کند. این نشان از آن دارد که این داستان واقعا مشکوک است.

از سوی دیگر باید توجه داشت که قضیه یهود بنی قریظه، داستانی مشابه و نمونه ای در تاریخ قدیمی یهود دارد که می توان این گزارش را نسخه ای از همان نقل کهن دانست. در آن حادثه گفته می شود؛ انقلابیون یهود، علیه رومیان قیام کردند. اما پس از تخریب معبد آنان در سال 73 میلادی و فرار متعصبان(الغیوریین = Zealots) و افراطی های(السکاری = Masada) آنان به قلعه صخره در ماسادا(masada )، ماجرا به قتل عام ایشان پس از محاصره شان انجامید.

آن گاه برخی از آنان از واقعه جان سالم به در بردند و به جنوب گریختند و بنا به یک نظریه، همان ها به یثرب آمدند و در آنجا ساکن شدند و آنان که ماندند گزارش آن را به نسل های بعدی منتقل کردند.

کسی که در واقعه ماسادا حضور داشته و آن را ثبت کرده است فلافیوس جوسیفوس(flavius josephus است که سمتی در روم داشته؛ اما یهودی بودن خود را پنهان می کرده است. جزئیات این واقعه شباهت زیادی به داستان بنی قریظه و مقاومت آنان در جنگ دارد. مثلاً اسکندر، هشتصد یهودی را دستگیر و در مقابل زنان و فرزندانشان کشت. چنان که عده فراوان دیگری از یهودیان، در ماجراهای دیگر کشته شدند. آن چه جلب توجه می کند؛ تشابه شمار کشتگان است. در ماسادا کشته شدگان را 960 نفر گفته اند که 600 نفرشان، انقلابیون یهود بودند.

تشابه دیگر این که وقتی از محاصره به تنگ آمدند؛ بزرگ آنان الیعازر مانند آنچه کعب بن اسد، در میان بنی قریظه پیشنهاد کرد؛ از دوستان خود خواست که زنان و کودکان خود را بکشند تا بدون دغدغه آنان، به سختی مبارزه کنند یا حتی پیشنهاد شد؛ به کشتن هم دیگر دست زنند.

تشابه میان این دو گزارش آن هم در جزئیات، جلب توجه می کند. مشابهت تنها در خودکشی دسته جمعی نیست؛ بلکه در اعداد و ارقام نیز هست. اینها تقریبا برابر است. برجستگی نام اشخاص و تشابه نام هایی، که در آن داستان ها آمده؛ محل توجه است.

به نظر می رسد؛ اصل داستان بنی قریظه از این واقعه گرفته شده و فرزندان یهود که به یثرب آمدند؛ آن را حفظ کرده و آن را با داستان بنی قریظه آمیخته اند. بسا کسی که تاریخ قدیم و جدید یهود در این واقعه را به هم آمیخته، همان کسی است که ابن اسحاق از او نقل کرده و مورخان مسلمان بدون توجه و بررسی آن را آورده اند.
یهودیان بنی قریظه همپیمانان مسلمانان بودند ولی برنامه این جنگ را یهودیان ریختند اهل مدینه برای دفاع از خود در قسمت شمالی مدینه به طول پنج کیلومتر خندقی کندند در این جنگ یهودیان بنی قریظه در جهت جنوبی بودند پشت خانه های مسلمانان محل بنی قریظه بود که پیاده هشت ساعت تا مدینه راه بود سپاه احزاب دو هزار جنگجو برای اهل بنی قریظه فرستادند و به خانه های مسلمانان که تنها زنان و کودکان در آن جای داشتند هجوم بردند تا راهی برای سپاه احزاب باز کنند این کار مسلمانان را در خطر جدی قرار دادند اما شبانه طوفانی سخت در گرفت و سپاه احزاب مجبور به عقب نشینی شدند 

اهالی مدینه که از خطر جنگ احزاب رسته بودند بنی قریظه را در محاصره ای بیست و پنج روزه گرفتند وسرانجام بنی قریظه تسلیم شدند پیام دادند که هرچه سعد بن معاذ به عنوان داور بگوید قبول داریم . روایت اهل سنت درباره حکم سعد بن معاذ بسیار اختلاف دارد .


چرا رسول خدا به جای آنکه به بنی قریظه اجازه دهد که مانند سایر یهودیان اموال خود را در اختیار مسلمانان گذارده و جلای وطن کنند ، با نظر سعد معاذ موافقت کرده و دستور قتل همه آنها را دادند ؟
پاسخ روشن است : زیرا هیچ بعید نبود که این گروه مانند بنی نضیر و بنی قین قاع ، وقتی از دسترس مسلمانان بیرون رفتند باز با تحریک نیروهای عرب بت پرست اسلام و مسلمانان را با خطرات بزرگی مواجه سازند ؛ (زیرا بنی قین و قاع بعد از بیرون رفتن از مدینه سبب بروز جنگ احد و کشته شدن بسیاری از مسلمانان شده و بنی نضیر نیز بعد از تبعید از مدینه مشغول فعالیت بر ضد مسلمانان شده و ایشان بودند که سبب بسیاری از جنگ ها مانند جنگ خندق شدند ) و باعث شوند که خون عده زیادی ریخته شود ؛ از این جهت پیامبر با این نظر موافقت نکرده و نظر سعد را که خود یهود او را به عنوان حکم قرار داده بودند ، پذیرفتند ؛ و نظر سعد نظری بود که از روی مدارک و دلائل مستحکم داده شده بود :
1 . یهود بنی قریظه با رسول خدا پیمان بسته بودند که اگر بر ضد مصالح اسلام قیام کنند مسلمانان در کشتن آنان آزاد باشند و در عوض بتوانند در مدینه بدون هیچ گونه محدودیتی رفت و آمد داشته باشند ودر حقیقت نبض اقتصادی مدینه را در دست گرفتند ؛ زیرا مسلمانان نمی توانستند به طور مستقیم با کفار در ارتباط باشند و یهود بنی قریظه در بسیاری مواقع نقش واسطه را ایفا می کردند .
2 . یهود بنی قریظه با خود فکر می کردند که بعد از حمله به مدینه عملی می شد ، تمامی مردان را اعدام کرده و زنان و کودکان به اسارت می گیرند و این عمل سعد دقیقا مطابق با طرحی بود که ایشان برای مسلمانان داشتند .
3 . در قوانین یهود و تورات چنین آمده است که : هنگامی که به قصد نبرد آهنگ شهری نمودی نخست ایشان را به صلح دعوت نما ؛ و اگر آن ها از در جنگ وارد شدند ، شهر را محاصره کن و وقتی بر شهر مسلط شدی مردان را از دم تیغ گذرانده و زنها و کودکان و حیوانات و هرچه در شهر موجود است را به غنیمت بگیر .
و در واقع او به همان قانون خود یهود دستور داده است .
شما مگه ادعای وطن دوستی نداری ؟همین انگلیسی هایی که مواضع  , حرفات درباره اسلام با اونا یکی هست چند میلیون نفر از مردم ایران رو مستقیم یا غیر مستقیم کشتند چرا فکر میکنید حرفهاشون از سر دلسوزی است ؟اسلام اگر بد بود دانشمندانی مثل ابن سینا و خواجه نصیر الدین توسی و ملاصدرا و شیخ بهایی فقیه و صاحب نظر در فقه و فلسفه اسلامی نمیشدند شهید چمران و پروفسور حسابی که حافظ کل قران بودند شعرایی مثل مولانا و سعدی و حافظ که امروز کشور های همسایه دنبال این هستند که بگویند ملیت شون ایرانی نبود تا افتخارات شون رو به ملت خودشون بدهند و...به جای شخم زدن گذشته های دور فکر دشمنان امروز ایران باشید درباره عرب پرستی هم باید بگم اگر یک پیشرفتی در یکی از کشور های همسایه حاصل بشه ما میگیم چون اونا ایرانی نیستند از پیشرفت شان هم استفاده نمیکیم ؟اسلام نسبت به دین زرتشت کاملتر و بهتر هست البته اسلام واقعی نه تعریف شما از اسلام

حقیقت پنهان در مقابل فهمیدن شدید داری مقاومت میکنی

وایتکسی که با اون مغزت رو شستشو دادن اصل اصل بوده

۲۶ دی ۹۳ ، ۱۱:۵۹ نوکر مولا علی

جناب بل

شما چرا در مقابل فهمیدن مقاومت می کنی

در صدی هم احتمال بده که شما داری اشتباه می کنی

۲۶ دی ۹۳ ، ۱۳:۰۴ حقیقت پنهان
هر کدوم از حرفهام که اشتباه بود بگو اشتباهه من این واقعه رو از دو دیدگاه اوردم در ثانی خیلی از مسائل تاریخی هست که ابهام داره مثل مرگ کوروش 
۲۶ دی ۹۳ ، ۱۷:۲۳ حقیقت پنهان
من نمیدانم شما چقدر با روال کار مورخین اشنایی دارید ولی تارخ دانان برای قضاوت درباره یک واقعه تاریخی صرفا به یک نقل قول اکتفا نمیکنند و از عقل خودشون هم استفاده میکنند مثلا نبرد سالامیس (نبرد خشایار شاه با یونانیان ) در کتب مورخین یونانی نوشته شده و اونها هم با توجه به تعصبات ملی خودشون انرا روایت کرده اند برای همین گاه با اماری غیرواقعی از سپاه ایرانیان یا یونانیان مواجه میشویم یا درباره زندگی و مرگ کوروش نمیتوان تمام مندرجات تاریخ هرودوت را معتبر و منطبق با واقعیت دانست  درباره بنی قریظه باید توجه داشت اولین کسی که این واقعه را روایت کرده صد و چهل سال بعد از واقعه انرا مکتوب کرده و مسلما انرا بر اساس شنیده های خود نقل کرده با توجه به کینه های رایج در میان اعراب و همچنین علاقه اعراب به داستان پردازی درباره تاریخ قوم و قبیله خود نمیتوان از تمام اعداد و ارقام گفته شد مطمئن بود همانطور که در قحطی و مرگ ایرانیان در زمان جنگ اول امارهایی از یک تا دوازده میلیون کشته وجود دارد که با توجه به اینکه جمعیت ایران در ان روزگار از سیزده میلیون نفر فراتر نمیرود دوازده میلیون کشته غیر واقعی است در نظرات قبلی هم به علل غیر منطقی بودن این امار و نحوه بیان ان اشاره کردم به علاوه شما بالاخره با چی مشکل داری ؟ مگه اصل اسلام رو قبول کردی که بخوای درباره تاریخ اسلام تحقیق کنی ؟ به هر حال انگلیس دشمن ما هست یا نه ؟ اگه دشمن ماست پس هیچ حرفی به نفع ما از دهنش بیرون نمیاد اگر هم علت دشمنیت با اسلام حمله اعراب ب ایران باشه اونها الان دیگه استخوان هاشو هم پودر شده و مثل اینه که بگیم ما به خاطر حمل مغولان یا اسکندر به ایران که قرن ها پیش اتفاق افتاده با یونان یا مغولستان دشمن هستیم خب اینحرف مسخره نیست؟  ملت ما هزار چهارصد ساله با اسلام زندگی کرده و بزرگ شده در حملات دشمنان به ایران هم با همین اعتقاد که هر کسی که در راه ناموس جان و مال مسلمین و دفاع از ایران  بمیره شهید محسوب میشه از ایران دفاع کرده که البته مشکل اصلی دول استعمارگر با اسلام هم همین فریضه جهاد هست یک کم بصیرت و اگاهی باعث میشه بتونی پشت پرده جنگ در خاورمیانه رو ببینی که به نفع کی تموم میشه همونطوری که عربستان حاضره به خاطر منافع امریکا و شکست دادن ملت ایران به خودش ضرر بزنه اگر واقعا وطن پرست هستی پس باید بهت بگم ما همه ایرانی و وطن دوست هستیم چون به فرموده پیامبر اسلام وطن دوستی نشانه ایمان هست و الان هم یک دشمن مشترک داریم که حاضر نیست پیشرفت و استقلال ما رو ببینه شما فقط به این فکر کن که اگر کوروش الان زنده بود با غربی ها و خواسته هاشون مخالفت میکرد یا نه؟ دشمن اصلی ما عربستان نیست خود عربستان هم یکی از عمال و کارگزاران اون در منطقه است 

اگر اونایی که شما الان داری براشون سینه میزنی به ایران حمله نکرده بودن سرنوشت ایران هیچوقت اینجوری رقم نمیخورد که بشه یه جهان سومی که عربستان بتونه با قیمت نفت باهاش بازی کنه

باز هم تاکید میکنم دشمن واقعی ما خود ما و دشمن پرستی ما است

من دقیقا نمیدونم چرا هرکی به ایران حمله کرده اسمش رو باید بزاریم روی فرزندانمون

من نمیخوام بحث اصلی رو ول کنم ولی اون کسی که نمیخواد ایران رابطه خوبی با غرب داشته باشه اتفاقا همین اعراب منطقه وروسیه دوست هستند عزیز

۲۶ دی ۹۳ ، ۲۲:۰۷ حقیقت پنهان
اونایی که به ایران حمله کردند عمر و ..... بودندکه ما هم لعنشون میکنیم چه بسا اگر غصب خلافت اتفاق نمی افتاد هیچوقت چنان حمله ویرانگری به ایران نمیشد تا زمان نادرشاه افشار رو که حساب کنیم انصافا ایران از خیلی از اروپایی ها جلوتر بود منتها از وقتی که پای استعمارگران به ایران باز شد پادشاهان نالایق ایرانی شیفته غرب شدند و فکر کردند باید برای پیشرفت کردن لباسمون رو شبیه اونها کنیم در حالیکه هر ملتی که به پیشرفت علم اهمیت بدهد پیشرفت میکند کما اینکه ملل اسلامی تا قبل از ورود استعمارگران و البته در دورانی که فقهای دانشمندی مثل خواجه نصیر الدین توسی و یا مسلمانان گرانقدری همچون خواجه نظام الملک و امیر کبیر به وزارت رسیدند پیشرفت کرد عراق و یا حداقل بخشی از ان تا قبل از حمله اعراب ب ایران جزئی از ایران بود پیشرفت های امت اسلامی در علم و تکنولوزی و نقش مسلمانان در پیشرفت ریاضیات غیر قابل انکار است نظریه حرکت جوهری ملاصدرا با نظریه بیگ بنگ قابل مقایسه است ابو سعید سجزی و ابوریحان بیرونی پیش از گالیله کشف کرده بودند که زمین به در خورشید میچرخد ولی ما به غلط فکر میکنیم غربی ها در همه دوران ها از ما جلوتر بودند در حالیکه یکی از علل پیشرفت غرب ترجمه کتاب های دانشمندان مسلمان و اشنایی با مسلمانان و یشرفت های انها پس از جنگ های صلیبی بود
امریکا یک ابر قدرت است که همه ملت هارا وابسته و تحت نظر خودش میخواهد وگرنه از هم پیمانان اروپایی خودش جاسوسی نمیکرد علت دشمنی انها با ملت ما و تحریم دارویی ملت نه نگرانی برای حقوق اقلیت ها که نگرانی برای اسرائیل و جایگاه متزلزل ان در منطقه است امریکا با استقلال ایران و کلا هر ملتی مشکل دارد گرنه با انرزی هسته ای صلح امیز ایران مخالفت نمیکرد شما یک کم درباره تاریخ غرب مطالعه داشته باشی میفهمی علت پیشرفت غرب غارت و چپاول ملل دیگر و به بردگی گرفتن انها بود و هنوز هم این روح وحشی گری در انها وجود دارد
حرفای خنده داری اینجا خونده میشه: "پیشرفت های امت اسلامی در علم و تکنولوزی و نقش مسلمانان در پیشرفت ریاضیات"؟؟؟؟
با کمال شوربختی ایرانیان تنها ملتی در تاریخ جهان هستند که اینچنین به حمد و ستایش دشمنان و متجاوزان به ناموس خویش می پردازند و افتخارات و ارزش های خود را در ازای ستاندن فقر و سیاهی به آنها پیشکش میکنند.
به یزدان که گر ما خرد داشتیم   کجا این سرانجام بد داشتیم
۲۶ دی ۹۳ ، ۲۳:۵۳ نوکر مولا علی

جناب بل

همانطور که جناب حقیقت پنهان گفتن اونایی که به ایران حمله کردن عمر و طرفدارانش بودن که شیعه ها هیچوقت براشون سینه نمیزنن و اسمشونو روی بچه هاشون نمیذارن

شما اگه دوست داری اسم عمر و ابوبکر و عثمان و یزید و معاویه و شمر و بقیه دار و دستشون رو روی بچه هات بگذار

عمر دستور داد کتابخانه های ایران به آتیش کشیده بشه که علمی نمونه

همین عمر بود که دید وقتی ایرانی ها میخوان مودبانه بایستند دستاشونو به هم وصل می کنن و گفت نماز رو هم اینجوری بخونن و خیلی چیزا رو توی دین سعی کرد تغییر بده

اما با روی کار آمدن خلافت امام علی علیه السلام مردم ایران تازه معنی دین رو فهمیدن و کلی دانشمند از طریق شاگردی ائمه تربیت شد

زکریای رازی

ابوریحان بیرونی

مثلث خیام-پاسکال رو شنیدی در اصل برای خیام هستش

تا همین چند سال پیش کتب ابو علی سینا توی آمریکا تدریس می شد

شما دیگه از نظر علمی هر چقدر بزرگ باشی فکر نکنم از فلمینگ و انیشتین بزرگتر باشی

اونها با مطالعه و علم شیعه شدن و هر دو هم با بزرگ دانشمند اون موقع ایران آیت الله بروجردی در ارتباط بودن و آیت الله بروجردی بهشون گفتن که شیعه شدنشون رو اعلام نکنن

فلمینگ اعلام کرد و چند ماه بعد هم کشته شد

در مورد نحوه شیعه شدن اونها مطالعه کن تا به اینکه چشمت رو روی چی بستی بیشتر مطلع بشی

شمایی که خیلی ادعای ایران پرستی می کنی به جای اینکه با ایران خوب باشی و همین دشمنای ایران رو بکوبی و جوونا رو تشویق کنی که بفهمن توی عربستان و امثالش مثل کویت و قطر و ترکیه و چی میگذره

انگلیس و آمریکا و اسرائیل چه نقشه ای برای ایرانی ها دارند

چرا داری علیه خود ایران حرف میزنی

کسی که کمی عاقلانه فکر کنه

اول دشمنای بیرونی رو ساکت می کنه

درون رو هم اصلاح می کنه

از خودش هم شروع  می کنه

و نقطه ضعف هم به بیرونی ها نمیده

درونی ها رو نمی کوبه

باید در وطن پرستی شما شک کرد چون ظاهرا از اصول وطن پرستی هم چیز زیادی اطلاع ندارید

به نظر میاد شما بیشتر قصد داری روحیه جوونای ایرانی رو خراب کنی

وطن پرستی اینی نیست که شما فکر می کنی داری

خیلی ها وقتی شنیدن به ایران حمله شده درسشونو توی آمریکا ول کردن و اومدن ایران که بجنگن با اینکه از نوابغ بودن

امثال چمران ها

اونها وطن دوستی رو به معنای واقعی داشتند

اومدن نذارن کسی به ایران چپ نگاه کنه

و بعد بلکه ایران رو اونها و امثال اونها و ما ها بسازیم

نه اینکه ژست وطن دوستی بگیرن و ادای روشن فکری در بیارن و فکر کنن اگر چند کلام توی ماهواره و جای دیگکه از زبون چند نفر اونم بدون سند شنیده باشن فکر کنن به بار علمیشون اضافه شد

نه خیر وطن دوستی یعنی قطع کردن دست دیگران از ایران و آباد کردن ایران

نه اینکه سعی کنی ایران رو از داخل خراب کنی

صحبت هایی که کردم از دلسوزی بود تا از این کلافی که توش گیر کردی بیرون بیای

چون افرادی مثل شما رو به اسم وطن پرستی و روشنفکری به راحتی گول میزنند و طرف یک عمر سردرگم میمونه

مگر اینکه از کسانی باشی که از جاهای دیگه پول میگیری که علیه ایران و ایرانی شروع به پخش موج منفی بکنی

من به عهده خوانندگان میگذارم تا خودشون ببینن که چند جمله از جملات شما برای دلسوزی برای ایران بوده و وطن دوستی توش بوده

چرا همش 1400 سال پیش 1400 سال پیش می کنی

چرا چشمتو روی دشمنی آمریکا و انگلیس و فرانسه و اسرائیل و عربستان بستی

الان اینا حمله کردن به ایران اگه خیلی ادعای وطن پرستیت میشه با اونها بجنگ

جنگشون جنگ نرمه تو هم با روشنگری باهاشون بجنگ

۲۷ دی ۹۳ ، ۰۰:۰۱ نوکر مولا علی

جناب مازیار

ایرانی ها هیچوقت حمد دشمن نکردن شمایی که دوست و دشمن رو نمیشناسی

ظاهرا شمایی که برای دشمنان ایران دوست داری فرش قرمز پهن کنی

اما فراموش نکن که وقتی برای دشمن فرش قرمز پهن کنی یعنی توی خونه خودت راه دادی و نزدیکترین کسی که دم دستشون هست تا بهش تجاوز کنن احتمالا خواهر و مادر خود شماست

اون بیت شعری هم که نوشتی کاملا مصداقش خود شمایی

جناب بل حداقل مثل شما از روی دشمنی صحبت نمیکنه

ظاهرا گولش زدن و ما هم سعی می کنیم تا با سند علمی و تاریخی مطلعشون کنیم

اما شما دشمنی خالص داری و امیدی به آگاه شدن شما نیست

همه اسامی که از افتخارات علوم  ایران اوردی دقیقا علوم خود رو از کجای اسلام به دست اوردند

یه چند تا دانشمند هم از عربستان اسم بیاری حرفت قبول ولی اگه نیست این افتخارات هم ربطی به اسلام نداره

ایمه شما در جنگ با ایران حضور داشتند غیر قابل انکاره

من تناقضی بین گفته های مازیار با خودم ندیدم گفتن واقعیتها دلیل بر دشمنی نیست

گولش زدن نمیفهممت

در ضمن اسراییل هنوز هم یکی از قدرتمندترین کشورهای منطقه هست وخیالت راحت نابود هم نمیشه

ایرانی ها اسلام رو به زور قبول کردن ولی نه اون اسلامی رو که عربها با حمله میخواستن اونا برای مخالفت با عربها یا همون اسلام ناب برداشت خودشون رو از اسلام قبول کردن اونم شیعه بود

دشمن واقعی ما طرز فکر شما و امثال شماست

در مقاله ای که "ادوارد براون" منتشر کرد به تعبیر خود ایرانیان آن زمان را اینچنین توصیف می کند:
"تغییرات ناشی از قبول اسلام در نزد ایرانیان از پوست فراتر نرفت و به درون نرسید. ایرانیان با نوآوریهایی چون تشیع و عرفان خیلی زود آئینی را که با شمشیر عرب به کشورشان وارد و تحمیل شده بود به چیزی تبدیل کردند که گرچه همچنان شباهتی با اسلام داشت ولی محتوای آن با آنچه محمد احتمالا میخواست بسیار متفاوت بود"

این یک راه هوشمندانه توسط ایرانیان برای مبارزه با اسلام و زور و آیین اجباری بود که ایرانیان آن را به خوبی انجام دادند.

ایرانی که عرب در سالهای 14 تا 16 هجری تحویل گرفت یکی از قدرتمندترین قدرتهای جهان بود با اعتبار سیاسی و رونقی اقتصادی و شکوهی فرهنگی که عمیقا مورد قبول جهانیان بود و وقتی بعد از حدودا 300 سال ایرانیان اعراب را از کشور بیرون کردند ایران نه جزئی از قدرت گذشته را دارا بود و نه اعتباری در جهان داشت. مردم ایران در بدترین شرایط زندگی میکردند . اسلام اعراب چیزی جز بدبختی و ننگ و غارت برای ایرانیان برجای نگذاشته بود.

درکتابی دیگر راجع به رفتار اعراب با ایرانیان نوشته شده:
"عربان مجموع سد هائی را که در میان رودخانه ها نهاده شده بود ویران کردند چندانکه کشتزارهای مردم کلا نابود و خشک شد و به ایشان ضرر های بسیار وارد میکردند و سدها را شکسته رودخانه هایشان را میشکافتند و منحرف میساختند و لاجرم مردم چون در دفع آنان هیچ چاره ای نداشتند و گرسنه و فقیر شده بودند به ناچار از آنها پیروی میکردند و چون عرب بانگ نماز سر میداد دهقانان و مردم آن ناحیه به وی دشنام میدادند"(کتاب تاریخ قم)
به گفته رنان (renan):
"ایران با آنکه اسلام را پذیرفت ولی هرگز تسلیم عقاید و فرهنگ بیابانی اعراب نشد. علیرغم اینکه زبان و مذهبی که به آنها تحمیل شده بود توانست حقوق خود را به عنوان یک ملت آریایی از اعراب بازپس گیرد. 20سال پس از مرگ محمد عربستان در مقایسه با سرزمینهای پهناوری که متصرف شده بود سرزمین بیمقداری بیش نبود. 100 سال پس از آن در حالی که مذهب و زبان برخاسته از حجاز از مالزی تا مراکش و از تومبوکتو تا سمرقند به اجبار برقرار بود عربستان همان کشور بیمقدار و ناچیز گذشته با همان مردمان بود"



۲۷ دی ۹۳ ، ۰۷:۰۷ نوکر مولا علی

جناب بل

شما کمی تحقیق کنی میبینی خیلی ها شاگرد چه کسانی بودند

جابر این حیان ایرانی که معروف به پدر علم شیمی هستش شاگرد امام صادق علیه السلام بوده

در ضمن نگو عربستان

بگو از شاگردان ائمه که افتخارات زیادن میتونی یه تحقیق کنی و لیستشون رو ببینی

همه حرف ما هم همینه که اون چیزی که به خورد شما از دین دادن دین ابوبکری و عمری و عثمانی هست نه اصل دین که باید از خدا و پیامبر و ائمه گرفت


بله اسرائیل نیروی زمینی قوی ای داره اما اسرائیل هم واقعا اگر خیلی قوی بود در مقابل یک گروه توی لبنان میتونست پیشرفت کنه و آخرش آتش بس نمیشد سه بار  عملا جلوی یک گروه شکست خورده پس خیلی هم گول تبلیغات رو نخور و واقعیت ها رو ببین

تازه حزب الله لبنان یک گروهه و هنوز ارتش نیست

اسرائیل جلوی یک ارتش منظم می خواد چیکار بکنه

همین اسرائیل همه اطرافش ایران رو پشت گوشش میبینه

این باید برای تو افتخار باشه

خیلی خود فروخته نباش

حس ایرانیت کو


این اسرائیل دشمن قسم خورده بود همه اون اعراب باهاش دشمن بودن چطور شد زیر بار کمپ دیوید رفتن

بند 5 ج تا 8 همون کمپ دیوید رو بخون ببین اسرائیل نقضش کرده یا نه


همین که میگی ایرانی ها اون اسلامی رو قبول نکردن که عرب ها به زور خواستن بیارن خودش تایید همین حرفه که ایرانی ها تا حالا در طول تاریخ چیزی رو به زور قبول نکردن

مثال سادش همون زبان یونانی بود که دفعه قبلی هم گفتم

ایرانی ها اگر نمی خواستن همانطور که از یونانی کلمه ای باقی نمونده از اسلام هم چیزی باقی نمی موند

جملاتی که از اون به اصطلاح کتب که کاملا نشون دهنده دشمنیشون با اسلامه رو آوردی که خودش نشون دهنده همین حرفه

و حرفهای قبلی ما رو هم تا حدی تایید می کنه

عمر به اسلام لشکر کشی کرد و البته نه امام حسن و نه امام حسین شرکت کردند چون حضرت علی علیه السلام اجازه نداند و خود حضرت علی هم حتی یک شمشیر نکشید

ایرانی ها اسلام رو قبول کردن اما فرهنگ اعراب رو نه

همانطور که بعد از مدتی اعراب رو بیرون کردن میتونستن اسلام رو هم بیرون کنن اما نکردن


کتب مخالف و موافق رو با هم بخون

مثلا خدمات متقابل ایران و اسلام رو هم بخون


اگر در مورد روابط ایرانی ها با ملل دیگه بررسی کنی متوجه خیلی موارد خواهی شد

مثل برو ببین چطور شد ایرانی ها کت و شلوار رو درست کردن و در چه زمانی بود و در مقابل چه چیز هایی رو برداشت می کردن


شما باز هم پیچوندی گفتی اسلام باعث شد در ایران دانشمند بوجود بیاد منم گفتم خود عربستان که مهد اسلام هست دو تا نمونه برام بیار

در ضمن امام صادق اگر علمی که شما میگید داشت پس خودش چرا هیچ کجای علم اسمی ازش نیست

اسراییل هر کاری بگی تو جنگ با لبنان وغزه کرده ومن نمیدونم منتظری اسراییل دیگه با اینا چیکار کنه تا شما بهش بگی پیروزی (جنگ 6 روزه)

عزیز دیگه بعد 800سال که اعراب گورشونو گم کردن چیزی از دین گذشته خودشون نمیدونسن که بخوان برگردن به این زمان زیاد یه عده کاسب دینی رو هم اضافه کنی میشه  همینی که داری میبینی

امامات هم بودن تفره نرو

من هنوز مطمین نیستم که ایرانیها موفق شدن اعراب رو بیرون کنن چون یه نگاه به جامعه یا لااقل حکام کشور چیز دیگه ای به ادم میگه

در مورد بیرون کردن دین اسلام از کشور هم عجله نکن تا الان که فقط شکلش مونده

۲۷ دی ۹۳ ، ۱۲:۰۸ نوکر مولا علی

من چیزی رو نپیچوندم

جواب شما رو دادم مجددا مطالعه کنید


دیگه اینکه معلوم نیست شما مشکلت چیه


و ظاهرا شما زیاد توی علم نیستی

یه مطالعه بکنی میبینی جای امام صادق علیه السلام توی علم کجاست

کسی که بتونه 1400 سال پیش شاگردانی تربیت کنه که  لقب پدر علم شیمی بگیرن و کتاباشون هنوز م منبع باشه و توی دانشگاه های آمریکا تدریس بشه باید فهمید که چه مقام علمی ای میتونه داشته باشه

چرا مطالعه نمی کنی و چرا چشماتو بستی

مثال سادش کشف پنی سیلین بود که فلمینگ از یک جمله امام صادق علیه السلام که 1400 سال پیش گفتند پی برده بود

به چگونگی کشف پنی سیلین دقت و تحقیق کنی متوجه می شی


اسرائیل هم اگر در سال 2006 خیلی کارها کرد به مرور توی 33 روزه و 22 روزه به گفته کابینه خودشون عملا شکست خوردند

این که دیگه نظریه ما نیست حرف خودشونه


در مورد دین و خروجش هم خیلی عجله نکن

اربعین و زیارت اربعین کربلا نشون دهنده خیلی چیزا بود


چه اصراری داری بگی که امامان توی حمله به ایران بودند

اولا هیچ منبع شیعی نیست که این مطلب رو تایید کنه

طبری منبع اهل سنت هم که گفته بودند به خود راوی صفت دروغگو رو دادند و میگن دروغ میگفته و  جعل می کرده

یه جا شنیدی که عده ای از روی دشمنی گفتن که امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام هم علیه ایران جنگ کردن و باور کردی

چرا سراغ اون همه منبع دیگه که اون رو به راحتی با اصول حدیث رد می کنن نرفتی تا ببینی واقعیت چیه

در تاریخ بغداد نوشته ی الخطیب بغدادی جلد 12 صفحه 106 درباره علی بن مجاهد میخوانیم : علی بن مجاهد حدیث جعل می کرد و او کتابی در مورد جنگها نوشت و برای سخنان خود، سندهایی را جعل می کرد.

این میاد میگه امامان بودن و تو باور می کنی چه انتظاری ازت میره خب بدون تحقیق باور می کنی دیگه

به بچه هم بگی یکی دروغگوئه و میگه یکی توی جنگ بوده بچه باور نمی کنه اونوقت تو بارو می کنی

آخه اصول حدیث و تاریخ رو بدون بعد تحقیق کن


۲۷ دی ۹۳ ، ۱۲:۳۷ نوکر مولا علی

و نکته بعدی

در گفتگو های اینچنینی شما باید از کتب مورد اعتماد ما (شیعی) مطالبت رو بیاری و ما هم همینطور

همین شرکت امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام رو از کتب شیعی بیار و آدرس بده

اگر بیاری و ما نتونستیم رد کنیم که حرف شما درسته

اما اگر نتونستی بیاری توی اینجو گفتگو ها جایگاهی نداره

اصرار شما عجیبه چون این موضوع به راحتی توسط خود اهل سنت و کتب تاریخی دیگه رد شده

۲۷ دی ۹۳ ، ۱۲:۴۶ نوکر مولا علی

و نکته آخر

شما اگر خیلی وطن پرستی دشمنای الان ایران رو چرا فراموش میکنی و چیزی نمیگی

چرا در مورد آمریکا که هواپیمای مسافربری ایران رو زد حرفی نداری

چرا در مورد پاکستان که جایگاه جیش العدل که میان لب مرز سربازا رو میشکن چیزی نمی گی

در مورد انگلیس که بمبای شیمیای توی جنگ ایران و عراق رو به عراق تامین میکرد چیزی نمی گی

از اونایی هستی که کاری بلد نیستی بکتی و میشینی یه جا فقط بهونه میگیری

حتما 1000 سال دیگه امثال تو میان درباره انگلیس و آمریکا و اسرائیل بد میگن


جناب نوکر مولا معذرت میخوام ولی خیلی پرت و پلا میگی. حرف توی دهن ادم میذاری من با شما بحث نخواهم کرد
۲۷ دی ۹۳ ، ۱۴:۳۶ حقیقت پنهان
تعدادی از داشنمندان مسلمان در علم پزشکی عبارتند از:
الف- ابوجعفر احمد محمدبن عیسی القمی: او که از فقها و دانشمندان شیعه به شمار می رفت، در طب کتاب هایی هم چون: الطب الکبیر و الطب الطغیر را به قلم آورده است.
ب-ابوعلی حسن بن فضال: وی از علمای شیعه و از یاران حضرت امام رضا (ع) بود که کتابی به نام کتاب الطب را به رشته تحریر درآورد.
ج-ابوالنصر محمد بن مسعود عیاشی تمیمی: ابن الندیم در مورد او گفته است: «او از حیث و سعت دانش، یگانه زمان خود بود». ولی مولف کتاب هایی به نام «الطب» و «النجوم» می باشد.
د.ابو یوسف یعقوب بن اسحاق کندی: وی فیلسوف مشهور مسلمان است که در سال 260 هجری وفات کرده است او و به علم طب نیز اشتغال داشت و در این علم، حدود 25 جلد کتاب تألیف کرده است که قسمتی از آن ها عبارتند از: الطب البقراطی، فی عله نفث الدم (خونریزی) تدبیر الاصحاء فی قدر منفعه صناعه الطب، فی وجع المعد، والنقرس، کیفیه الدماغ، فی بحارین الامراض، اشفیه السموم.
هـ- ابوزید احمد بن سهل بلخی: وی در حدود سال های 244 و352 هجری می زیست. این دانشمند، در فلسفه و نجوم و طب، معلومات و اطلاعاتب جامع داشت. کتاب معالج الابدان و الانفس در طب، از آثار اوست که به المقاتلین معروف است.
و- ابوعلی بن مسکویه: او بین سال های 325 و 421 هجری می زیست. کتاب های الشربه، ترکیب الاباجات، الادویه المفرد، البهق از آثار اوست.

اسامی تعدادی دیگر پزشکان در تمدن اسلامی
1-ابوالحسن احمد بن محمد طبیب طبری
2-علی بن العباس اهوازی
3-ابوجعفر بن ابراهیم الخزار
4-ابومنصور حسن بن نوح (استاد ابن سینا)
5-ابن منصور موفق بن علی الهروی
6-ابوعبدالله محمد بن احمد تمیمی مقدسی
7-ابوالحسن علی بن رضوان مصری
8-ابوالفرج عبدالله بن طبیب عراقی
9-ابوالحسن مختار بن الحسن بن عبدون
10-ابوعلی یحیی بن عیسی بن جزله
11-ابوروح محمد بن منصور جرجانی
12-جمال الدین عبدالرحمان بن علی
13-عزالدین ابراهیم سوید
14-ابوالفضائل اسماعیل جرجانی 
15-ابوالفرج عبدالرحمان شیرازی
16-مهذب الدین ابومحمد عبدالرحیم دمشقی
17-ابوالفضائل بن النافذ
18-ابوالمکارم هبه الله بن الجمیع
19-ابوالحسن هبه الله بن سعید
20-ابوزکریا یحیی بن محمد اللبودی
21-قاضی فتح الدین قیسی
22-علاء الدین ابوالحزم فرشی
23-جمال الدین اقصرائی
24-ابن العوض الکرمانی
25-سدید الدین الکازرونی
26-عریب بن سعد
27-ابوالمطرف عبدالرحمان طلیطلی
28-ابن طفیل
۲۷ دی ۹۳ ، ۱۴:۳۸ حقیقت پنهان
ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون حَضرَمی (۸۰۸-۷۳۲ ه‍ ق، تونس)( تولد ۲۷ مه۱۳۳۲ - درگذشت ۱۹ مارس ۱۴۰۶ )معروف به «ابن خلدون»، تاریخ‌نگار، جامعه‌شناس، مردم‌شناس و سیاست‌مدار عرب مسلمان است. وی را از پیشگامان تاریخ‌نگاری به شیوهٔ علمی و از پیشگامان علم جامعه‌شناسی می‌دانند که حدود ۴۰۰ سال پیش از اگوست کنت - مؤسس علمی به نام جامعه‌شناسی (به فرانسوی: La sociologie) در فرانسه - می‌زیست. ابن‌خلدون این علم جدید را عمران نام نهاد.
۲۷ دی ۹۳ ، ۱۴:۵۲ حقیقت پنهان
چون مطلب خیلی طولانی میشه این لینک از ویکیپدیا رو میگذارم اگر بگردید بیشتر از این هم پیدا میکنید در ضمن این رو هم اضافه کنم رضاخانی که ادعای وطن پرستی داشت مردم ایران رو مجبور کرد لباس انگلیسی هایی رو بپوشند که چند میلیون نفر از مردم ایران رو کشتند شما اینقدر کینه توزانه با اسلام برخورد میکنید که فقط چیزهایی رو میبینید که حرف خودتون رو تایید کنه ویرانگر ترین حمله به ایران حمله مغول ها بوده که همون مغول ها هم پس از غلبه بر ایران به دست ایرانی ها مسلمان میشوند کی باور میکند این هم تالیفات در زمینه قران و اسلام دلیلی به جز عمق نفوذ اسلام در جان ایرانی ها داشت باشد ؟ همین غربی که شما خواستار رابط با اون هستید چند میلیون ایرانی رو کشت. انصافا در حمله اعراب به ایران چند نفر کشته شدند؟
علوم در کشورهای اسلامی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C

گارودی:1364:106) در تمام قرون وسطی، پیشرفت ریاضیات تنها مدیون نبوغ ریاضی مسلمین بود. ترجمه‌ی آثار هندی مانند سدهانتا و آثار یونانی مانند اصول اقلیدس و نیز آثار سریانی و قبطی، بر رونق علم ریاضی مسلمین افزود. علت توجه اعراب به ریاضیات، علاقه آنها به تجارت بود و دانستن ریاضی مبنای بازرگانی است. (عطائی اصفهانی: 1378: 147) پس با توسعه‌ی تجارت در قرن چهار و پنج هجری، بر نیاز مسلمین به آگاهی از ریاضیات، افزوده شد. به جز توجه اعراب به بازرگانی باید گفت که گسترش تشکیلات اداری و دیوان محاسبات و به وجود آمدن سیستم دقیق مالیاتی در عصر عباسی هم سبب توسعه‌ی ریاضیات گشت. ریاضیات در علم و هنر اسلامی، راهی است برای درک وحدت الهی. (گارودی:1364:108) در همان زمانی که مسلمانان به پیشرفت‌های بزرگی در ریاضیات رسیده بودند، در تمام اروپا تنها یک ریاضیدان مشهور به نام آلکوین، وجود داشت که دانش او از بعضی اصول مقدماتی تجاوز نمی‌کرد. (حکیمی: بی تا:151-152) باید توجه داشت که ریاضیات اسلام به چند شاخه‌ی حساب، هندسه، مثلثات و جبر تقسیم می‌شود که مسلمانان در برخی شاخه ها نوآوری داشتند و در برخی مبدع آن بودند. هندسه معرب واژه‌ی پهلوی هندازک یا اندازه است. (کرامتی: 1380: 34) مسلمانان در هندسه، کار یونانیان را دنبال کردند و اصول اقلیدس را شرح وترجمه نمودند. (حکیمی: بی تا: 152) اصول هندسه اقلیدس در زمان هارون به عربی ترجمه شد. (تقی زاده: 1379: 132) اقلیدس، بطلمیوس، ارشمیدس، بلیناس و فیثاغورس از ریاضیدانان مشهور یونانی در بین مسلمین بودند. مسلمانان در هندسه چندان نوآوری نداشتند ولی با ترجمه و شرح آثار یونانیان، در واقع نگذاشتند این علم به فراموشی سپرده شود و آن را حفظ کردند و می‌توان گفت که اروپاییان، هندسه‌ی یونان را از مسلمانان گرفتند. (حلبی:1365: 261) این مسلمانان بودند که با ترکیب جبر وهندسه، اصول هندسه تحلیلی دکارت را به وجود آوردند. کارادوو می‌گوید که اعراب هندسه دانان خوبی بودند و از همین جهت نمی‌توانستند جبر را بدون کمک از پایه‌های هندسی ادراک و توصیف کنند وی می‌گوید ما اعتراف می‌کنیم که مسلمانان حداقل 250 سال قبل از اروپاییان این مسائل را می‌دانستند. (عطائی اصفهانی:1378: 148) همچنین گوستاولوبون می‌نویسد: «مسلمین به قدری در جبر و مقابله پیشرفت کردند که می‌توان گفت مبدع این علم هستند.»(گوستاولوبون:1316: 601) اولین بار مسلمانان، جبر را وارد مرحله‌ی علمی کردند و از جبر در هندسه استفاده نمودند که این سبب بسط هندسه‌ی تحلیلی گردید. (زرین کوب: 1348: 61)
به گفته‌ی کارا دوو، یونانیان با حل مسائل از طریق مثلثات آشنایی نداشتند. بطلمیوس هم با وتر و چهار ضلعی کار می‌کرد. این مسلمانان بودند که سه ضلعی (مثلث) و مسائل مربوط به آن را مطرح کردند. (دو وو: 1363: 146-147) در واقع مسلمانان پایه گذار مثلثات سطحی و حجمی بودند. پس حق این است که علم مثلثات را علم اسلامی بخوانیم. گوستا لوبون درباره‌ی علم ریاضی در اسلام می‌گوید: «این اعراب بودند که منحنی را بر مثلثات داخل نموده و جیب را بجای وتر استعمال کردند. علم جبر را بر هندسه تطبیق کرده و معادلات مکعبه را حل نمودند. درعلم مخروطات تحقیقات عمیقی نموده و علم مثلثات کروی را به کلی عوض کردند.» (عطائی اصفهانی:1378: 150)
مسلمانان با اینکه مخترع اولیه اعداد نبودند، ولی آن را به همگان آموختند. به گفته‌ی هونکه، تمام ملت متمدن امروز، از اعدادی استفاده می‌کنند که زمانی مسلمانان به اروپاییان یاد دادند. (هونکه:1370: 98) نخستین شخص اروپایی که به یاد گیری ریاضیات پرداخت، ژرور فرانسوی بود که بعدها به مقام پاپی رسید و لقب سیلوستر دوم گرفت. وی در سفر به اسپانیا با ریاضیات مسلمانان آشنا شد و پس از بازگشت به اروپا، به ترویج ارقام عربی پرداخت. او برای نخستین بار استعمال چرتکه را در اروپا رایج کرد. هر چند ژرور، هنوز با کاربرد عدد صفر آشنایی نداشت، رواج اعداد ساده مسلمانان توسط او، سبب تحول در محاسبات اروپائی و سهولت کار ایشان شد. لازم به ذکر است که استفاده از اعداد رومی، سبب کندی مطالعات ریاضی اروپاییان میگردید.
در نهضت ترجمه نخستین کتاب ریاضی هندی به نام سند هند، توسط ابراهیم الفزاری (متوفی 161 هجری) در زمان منصورعباسی (متوفی 158 هجری) به عربی ترجمه شد. به این ترتیب، مسلمانان با القاب هندی آشنا شده و به تحلیلی جدیدتر از ریاضیات پرداختند. مسلمانان در نیمه‌ی دوم قرن نهم میلادی، ارقام الغبار(2) را ابداع کردند که این ارقام از طریق اندلس به اروپا راه یافت و مبنای اعداد فعلی اروپا گردید. عدد صفر هم که ریشه‌ی هندی دارد و باعث دگرگونی در شمارش و به طور کلی در ریاضیات گردید، از طریق مسلمانان به اروپا راه یافت. در واقع اروپاییان از طریق مسلمانان با شیوه‌ی عدد نویسی ده دهی آشنا شدند. (ولایتی: 1384: 121) این شیوه‌ی عدد نویسی توسط لئوناردو فیبوناتسی (فیبوناتچی) به اروپاییان معرفی گردید. پدر لئوناردو، مسئول مستعمره‌ی تجارتی شهر پیزا بود. او در برخورد با تجار مسلمان، به برتری اعداد عربی پی برد و پسرش را برای تربیت در تجارت به نزد ریاضیدانان عرب فرستاد. لئوناردو در سفر با پدرش به ممالک اسلامی، به ویژه سوریه، مصر و سیسیل، نزد استادان مسلمان، ریاضی را فراگرفت. او پس از بازگشت به ایتالیا، در سال 1202 میلادی، کتاب محاسبه‌ی خود را تألیف کرد و علوم جبری را به اروپاییان معرفی نمود. نکته‌ی جالب توجه دیگر، این است که اروپاییان در ریاضیات، حتی اصطلاحات مسلمانان را به کار میگرفتند. مثلاً سینوس ((sin ترجمه‌ی جیب عربی است. (کاشفی: 1387: 142) و یا عدد مجهول (x) که اعراب به آن شیء می‌گفتند و اسپانیایی ها به اختصار آن را (ش) خواندند و (ش) در زبان اسپانیایی کهن به صورت X نوشته میشود. (هونکه:1370: 192-193)
در ادامه مبحث تأثیر ریاضیات اسلام بر غرب، به معرفی ریاضیدان اسلامی، ابداعات آنان و تأثیر آثارشان بر ریاضیات اروپا می‌پردازیم. لازم به ذکر است که تنها به ریاضیدانان مسلملنی که آثار آن ها در اروپا ترجمه شده یا موجود است، پرداخته می‌شود. دسته بندی ریاضیدانان هم بر اساس سال فوت آن ها انجام شده است.
ریاضیدانان مسلمان قرن سوم هجری:

الف) محمدبن موسی خوارزمی (متوفی 232 ق): در واقع ریاضیات اسلامی با خوارزمی آغاز می‌شود. خوارزمی در ریاضیات متأثر از تعالیم مکتب جندی شاپور و ریاضیات هندی بود. آلدومیلی درباره‌ی خوارزمی می‌گوید: «خوارزمی نه تنها در اسلام و شرق بلکه در مغرب زمین نیز از مشهورترین می‌باشد.خوارزمی در ریاضیات عصر جدیدی بوجود آورد و کتابهای او بی نظیر است.» (سامی:1365: 366) خوارزمی که مدرس عصر مأمون عباسی (متوفی 218 ق) به شمار می‌رود در واقع مبدع علم جبر در ریاضیات بود. کتاب جبر ومقابله‌ی او شامل مطالبی همچون قواعد حل معادلات درجه‌ی اول و دوم و اثبات هندسی آن، قواعدی درباره‌ی چهار عمل اصلی وجذر و سطوح و حجم ها می‌باشد. لازم به ذکر است جبر به معنای کاستن و مقابله به معنای افزودن به دو طرف معادله است تا با هم برابر شوند. خوارزمی قواعد حل معادلات را شرح داده وآن را به صورت هندسی مطرح کرده است. زوزمن خوارزمی را بزرگترین ریاضیدان و منجمی بی بدیل دانسته و می‌گوید: «کار اصلی او راجع به معادلات درجه ی دوم بود؛ازتقاطع مخروطی مسائل جبری را حل می‌نمود، معادلات درجه سوم را طبقه بندی کرد و برای هر یک راه حل هندسی ایجاد نمود.»(قدیانی:1381: 274-275) قدیم ترین جداول محاسبات مثلثات توسط خوارزمی نگاشته شد. وی سینوس را جایگزین وترهای قوس کرد. او به دو تقریب 10√ و 1416/3 درباره‌ی عدد پی (π) رسیده بود. ریاضات خوارزمی از طریق ژربر در دانشگاه اسلامی قرطبه و از طریق لئورناردو در سیسیل، ریاضیات غرب را زیرورو کرد. لئورناردو فیبوناتسی، از جبردانان برجسته غرب، در علم جبر خود را مدیون اعراب می‌داند. وی درکتاب جبر خود به نام (لیبراباکی)، شش قسمت از معادلات درجه‌ی دوم را عیناًمانند خوارزمی ذکر کرده است. فیبوناتسی در کتاب خود از اعداد هندی-عربی و عدد صفر سخن گفته است در واقع تألیفات او زیربنای پیشرفت ریاضیات در اروپا محسوب می‌شود. (محمدی:1373: 278) کتاب جبرومقابله‌ی خوارزمی، نخستین بار توسط رابرت چستر انگلیسی، در سال 1145 م، به لاتین ترجمه شد و لفظ الجبر به اروپا راه یافت. جرارد کرمونایی هم در همان قرن، این کتاب را در اسپانیا به لاتین ترجمه کرد. کتاب جبر خوارزمی تا زمان فرانسوا ویت (متوفی 1603 م) مبنای مطالعات ریاضی اروپاییان بوده است. آخرین ترجمه‌ی این کتاب در سال 1866 م توسط پرفسور مار و در رم منتشر شد و کارپیوسکی در سال 1915 م ترجمه‌ی رابرت چستر را منتشر کرد. لازم به ذکر است که رونویسهای کتاب جبر خوارزمی در سال 1143 م به آلمان برده شد. اروپاییان به دنبال ریشه‌ی کلمه الگوریتم بودند تا این که رایناند فرانسوی در سال 1845 م، رابطه‌ی اسمی الگوریتموس و الخوارزمی را کشف کرد.
در واقع با ترجمه‌ی کتاب (سند هند) توسط الفزاری به عربی، مسلمین در عهد منصور عباسی (متوفی 158 ق) با نقش عدد صفر، آشنا شدند و می‌توان گفت که خوارزمی با تکیه بر این کتاب، کتاب معروف (الجمع و التفریق بحساب هند) را نگاشت. این کتاب خوارزمی، توسط آدلارد باثی و جرارد کرمونایی در قرن دوازده میلادی به لاتین ترجمه شد و شمارش هندی- عربی وارد اروپا شد. (ولایتی:1384: 274) کتاب (الجمع و التفریق بحساب الهند) توسط ریموند، اسقف اعظم طلیطله هم به لاتین ترجمه شد. ریموند این کتاب را تحت عنوان (ارقام هندی الخوارزمی) ترجمه کرد و سیستم اعداد خوارزمی را جانشین محاسبات ژربر نمود. در نتیجه اصطلاح الگوریتم (الگوریسم) و صیفر (صفر) توسط آثار خوارزمی، وارد زبان اروپایی شد.
از دیگر مترجمان آثار خوارزمی می‌توان به ژان لونا، یوحنا الاسبانی، رودولف دو برجس و پیر آلفونس اشاره کرد. در پایان این مبحث، بهتر است نظر کارا دو وو درباره ارقام هندی یا عربی مطرح شود. او میگوید درست است که خود اعراب هم اعداد مورد استفاده شان را هندی می‌دانند، ولی باید توجه داشت که ممکن است کلمه‌ی هندسی، به اشتباه هندی نگارش شده باشد و مقصود اعداد هندسی بوده باشد نه هندی. (سیزده نفر از مستشرقین:1325: 301-302) هر چند این نظر دوو نمی‌توان قطعی تلقی کرد، ولی باید دانست بر سر این که این اعداد واقعاً هندی است یا عربی، اختلافی بسیار است و مباحث زیادی صورت گرفته است. به هر حال حتی اگر این شمارش اعداد رایج، هندی باشد، باز توسط مسلمین پروریده و در جهان منتشر شده است.
ب) احمد بن عبدالله مروزی: کهن ترین جداول توابع مثلثاتی، توسط احمد بن عبدالله مروزی، معروف به حبش حاسب، مطرح شد. وی از منجمان بزرگ دربار مأمون (متوفی 218 ق) و معتصم عباسی (متوفی 227 ق) بود و در نیمه‌ی اول قرن سوم هجری به کارهای علمی می‌پرداخت. حبش حاسب، برای نخستین بار از ظل (تانژانت) استفاده کرد. ظاهرا وی از کاربرد جیب (سینوس)، تمام جیب (کسینوس) و ظل تمام (کتانژانت) هم آگاهی داشت. (محمدی:1373:275) نسخه‌های خطی آثار مروزی، در استانبول و برلین موجود است.
ج) ابو معشر بلخی (متوفی 272 ق) و ابوحنیفه دینوری (متوفی 282 ق):ابومعشر بلخی، گذشته از تبحر در نجوم، ریاضیدان هم بود و بسیاری از آثار او به لاتین ترجمه شده است. امروزه بسیاری از تألیفات وی در حوزه‌ی نجوم و ریاضی، در کتابخانه‌های اروپا موجود است. ابو حنیفه دینوری، در اخترشناسی، تاریخ، زیست و ریاضیات تبحر داشته است و در ریاضیات کتابهایی مانند (الجبر و المقابله) و (البحث فی الحساب الهند) نوشته که اغلب کتاب‌های او در اروپا منتشر شده است.
د) خاندان موسی بن شاکر (بنی موسی): پسران موسی بن شاکر، از دانشمندان بزرگ قرن سوم هجری بودند. محمد بن موسی، پسر اول، در هندسه و نجوم شهرت داشت و اقلیدس و مجسطی را خوب میدانست. برادر دوم، احمد بن موسی، ریاضیدان وفیزیکدان بود و شهرت حسن بن موسی، برادر سوم، در هندسه بودحسن بن موسی –که گاهی نام او با حسن بن موسی خوارزمی، اشتباه شده است- نخستین کسی بود که به تلفیق هندسه‌ی عددی وفضایی پرداخت. (هونکه:1370: 189) نباید از این نکته غافل شد که بنی موسی در علم فیزیک و مکانیک هم سرآمد بودند. بنی موسی ثروت خود را صرف جمع آوری نسخ خطی یونانی و ترجمه آن ها کردند و مترجمان بزرگی چون اسحاق بن حنین و ثابت بن قره را به خدمت گرفتند. ابوریحان بیرونی در آثار خود از پسران موسی نام برده است. (حقیقت:1378: 355) نخستین پرگار توسط بنی موسی ابداع شد. آنان در علم هندسه، کتاب (معرفة مساحة الاشکال البسیطه و الکریه) را نگاشتند که تأثیر زیادی برعلمای هندسه‌ی غرب، در قرون وسطی داشت. (کاشفی:1387: 143) پسران موسی در این کتاب، مساحت‌های چند ضلعی منتظم محیطی و محاطی، مساحت دایره و مقدار عدد پی (π)، مساحت مثلث و حجم مخروط و کره و تثلیث زاویه را مطرح کرده اند و خودشان عنوان نموده اند که به جز محاسبه‌ی عدد پی، تمامی این مطالب از ابداعات خودشان بوده است. کتاب (مساحة الاشکال)، در قرن دوازده میلادی، توسط جرارد کرمونایی، به لاتین ترجمه شد که این ترجمه در سال 1885 م منتشر شد. این کتاب، همچنین، درسال 1902 م توسط سوتر به آلمانی ترجمه گردید. بنی موسی کتابی در ریاضیات تألیف کردند که در سده‌های میانه درباختر زمین ترجمه شد. نام این کتاب، (قسمة الزاویه الی ثلاثة اقسام متساویة) بود که نخستین ترجمه آن توسط کرمونایی صورت گرفت. (محمدی:1373: 277) این سه دانشمند بزرگ، کتاب مخروطات آپولونیوس را هم، ترجمه، تصحیح و تسهیل نمودند که این رساله‌ی ترجمه‌ی آنان، بارها به لاتینی و انگلیسی در ارپا ترجمه شد و منتشرگردیده است.
ه) ثابت بن قره (متوفی 288 ق): ثابت بن قره، حرانی و از صابئین بود. او توسط محمد بن موسی شاکر به دربار خلیفه‌ی عباسی راه یافت و از بزرگترین مترجمان نهضت ترجمه به زبان عربی گردید. او آثار ریاضیدانان یونانی، مانند ارشمیدس، بطلمیوس، نیکوماخوس و فیثاغورس را به عربی ترجمه کرد. وی همچنین مترجم مخروطات آپولونیوس و اصول اقلیدس بود در واقع ثابت بن قره را اقلیدس اعراب نامیده اند. (هونکه:1370: 192) وی در بیان اعداد کامل، یعنی اعدادی که مجموع مقسوم علیه‌های آن برابر با خود عدد است، و نیز اعداد متحاب، یعنی اعدادی که جمع مقسوم علیه‌های آن برابر با دیگری است، بسیار پیشرفت کرده بود. او به حساب انتگرال دست یافت و هندسه و جبر را به هم مرتبط ساخت. همچنین درباره‌ی «بی نهایت»تحقیق کرد و آن ها را قسمت‌هایی از بی نهایت دیگر به شمار آورد. مثلاً مجموعه‌ی بی نهایت اعداد زوج را قسمتی از کل اعداد محسوب نمود. (گارودی:1364: 110) ثابت بن قره به راه حل هندسی برخی از اشکال معادله‌ی درجه سوم و حجم سهمی دست یافت. کتاب سایه‌ی شاخص یا ساعت آفتابی، اثر ثابت بن قره، نخستین کتاب در این باره است. این دانشمند و مترجم بزرگ، در قرون وسطی، شهرت فراوانی در اروپا داشت. جیر لامو کاردان، دانشمند ایتالیایی در قرن شانزده میلادی، از روش معادلات او در حل معادلات درجه سوم بهره گرفت و این موضوع را به طور آشکار در کتابش بیان نمود. اسمیت در کتاب تاریخ ریاضیات خود می‌گوید: «سزاوار است که اینجا یادی از ثابت بن قره بمیان آوریم، وی کسی است که قاعدۀ حجم جسم حاصل از گردش مقاطع مخروطی حول محورش را وضع کرد» (نوفل: 1351: 203-204) در هر حال ثابت بن قره از بزرگترین هندسه دانان عرب بود که در اروپا مشهور و مورد تحسین همه است. او کتابهای بسیاری درباره‌ی نجوم، هندسه، جاذبه، جراثقال و علوم دیگر نوشته است که ترجمه‌ی لاتینی آن ها موجود است.
و) ابوالعباس نیریزی (متوفی 309 ق): ابوالعباس فضل بن حاتم، اهل نیریز فارس و از اختر شناسان و ریاضیدانان مشهور عصر عباسی، به ویژه در دوره‌ی معتضد (متوفی 289 ق) بود. وی شارح المجسطی بطلمیوس وآثار اقلیدس بود. از آثار مهم این ریاضیدان، کتاب (سمت القبله) است. آثار نیریزی به لاتین ترجمه است. شرحی که نیریزی بر اصول اقلیدس نوشت، در قرن دوازده میلادی توسط کرمونایی ترجمه شد. توماس هیس هم این شرح را به همراه متن اصلی اقلیدس، در اواخر قرن نوزده میلادی منتشر کرد. کورز هم در سال 1899 م، ترجمه‌ی کرمونایی از شرح اصول اقلیدس را چاپ و منتشر نمود.
ریاضیدانان مسلمان قرن چهارم هجری:

الف) ابوعبدالله محمد بن جابر بتانی (متوفی 317 ق): پس از خوارزمی، بتانی بزرگترین منجم و ریاضیدان اسلام است برای اولین بار در تمدن اسلامی ساختمان نخستین ساعت آفتابی به طور دقیق، توسط بتانی تشریح شد. (ساکت:1386: 742) بتانی نخستین کسی بود که جدول‌های ظل تمام (cot) را محاسبه و برخی مسائل مثلثات کروی را حل نمود. او بسیاری از نسبت‌های مثلثاتی را کشف نمود و ثابت کرد:  و برای مثلث کروی ثابت کرد (خسروی:1381:191) وی ارتفاع خورشید را با فرمول کوتانژانت (cot) محاسبه نمود و فرمول‌های  و  را تشریح کرد.(سیزده نفر از مستشرقین...:1325: 306) بتانی برای اندازه گیری مثلثات و زوایا، جیب و وتر را به کار برد در واقع می‌توان گفت او نخستین کسی است که مثلثات را در نجوم به کار گرفت. نام کتاب معروف بتانی در نجوم،(زیج الصابی) است که پس از ترجمه به لاتین در میان اروپاییان رواج یافت. شاید بتوان چنین نتیجه گرفت که کلمه‌ی سینوس که همان لغت جیب مسلمانان است هم پس از ترجمه‌ی کتاب نجوم بتانی توسط پلاتون تیولیایی در قرن دوازده میلادی، وارد اروپا شد.
ب) ابونصر محمد فارابی (متوفی 339 ق): فارابی مؤسس فلسفه‌ی اسلامی است و همگان او را به عنوان یک فیلسوف می‌شناسند، در حالی که او ریاضیدان بزرگی نیز بوده است. بسیاری از آثار ریاضی او به لاتین ترجمه شده است. کتاب احصاء العلوم فارابی که در فلسفه، ریاضیات، منطق و غیره است و در واقع مؤلف، تمام علوم عصر خود را به اختصار در آن آورده است، توسط کرمونایی در قرن دوازده میلادی ترجمه شد. بعدها یوحنا اشبیلی هم آن را در سال 1638 م، به لاتین ترجمه کرد. فارابی در موسیقی خود از قوانین ریاضی و لگاریتم بهره می‌گرفت. (ولایتی:1384: 276) این رساله توسط کرمونایی و سپس هیسپالنسیس به لاتین ترجمه شد.
ج) ابوسهل ویجن بن رستم کوهی (متوفی 405 ق): کوهی اهل طبرستان و از ریاضیدانان عهد عضد الدوله دیلمی (متوفی 372 ق) بوده است. او سی سال در عهد آل بویه رئیس رصدخانه‌ی بغداد بود و در ریاضی و نجوم تبحر داشت. ابوسهل از عالمان جبر بود و یکی از قضایای مربوط به اجسام کروی را که ارشمیدس موفق به حل آن نشده بود، حل نمود. او تحقیقات کاملی بر معادلات سه جمله‌ای درجه دو کرد. و مسائل جبری بالاتر از درجه دوم را حل کرده و در واقع بهترین قسمت‌های هندسه در اسلام توسط او بیان گردید. (تقی زاده:1379:206) وپکه در مقدمه‌ی جبر خیام، برخی از آثار کوهی از جمله کتاب (مراکز الدوایر) و (اخراج الخطین) را در سال 1851 م به فرانسه ترجمه کرد ومنتشر ساخت.
د) ابوالفتح محمود بن محمد اصفهانی: ابوالفتح از ریاضیدانان قرن چهارم هجری بود که مخروطات آپولونیوس را که پیش از وی به عربی ترجمه شده بود، تکمیل کرده و مطالبی به آن افزود. این تحریر در سال 1661 م توسط جوآنی آلفونسو بورلی، ریاضیدان ایتالیایی، و با کمک ابراهیم حاقلانی به لاتین ترجمه شد و اروپاییان نخستین بار با همین ترجمه، با مخروطات آپولونیوس آشنا گشتند.
ه) ابوکامل الحاسب مصری: ابوکامل تکمیل کننده‌ی جبر خوارزمی بود. مارتین لوی در مقدمه‌ی کتاب خود می‌گوید که ابوکامل کار ارزشمندی در زمینه‌ی تجرید ریاضیات نموده است. وی همچنین بیان می‌کند که اگرچه اقلیدس در کتاب دوم شرح هندسی، فرمول‌های جبری را ارائه می‌دهد، ابوکامل راه حل‌های جداگانه‌ای ارائه داده که در یکی از شیوه‌های جبری و در دیگری از روش‌های هندسی بهره می‌گیرد. (شرف الدین:1378:69-70) ابوکامل کتاب‌هایی به نام (حساب الخطأین) و (کمال الجبر) داشته مهارت وی در بهره گیری از جبر برای حل مسائل هندسی بوده است. در واقع لئوناردو فون پیزا (متوفی 1240 م) با استفاده از جبر ابوکامل و نیز آثار بیرونی و ابن سینا و کرخی، به حل معادلات مربع و مکعب پرداخت. (هونکه:1370: 191) کتاب جبر ابوکامل در سه بخش است: بخش اول آن مانند جبر الخوارزمی است بخش دوم با عنوان (المخمس و المعشر) شامل مباحثی مانند محاسبه‌ی ضلع یک پنج ضلعی منتظم، محاسبه‌ی ارتفاع مثلث متساوی الاضلاع و کاربرد ضرایب گنگ در معادلات درجه دوم است. بخش سوم هم مربوط به معادلات سیاله درجه سوم است.
و) ابومحمود حامد بن خضر خجندی (متوفی 379 ق): خجندی از منجمین دربار عضد الدوله دیلمی (متوفی 372 ق) بود. او رساله‌ای نوشت درباره‌ی این که مجموع دو مکعب، نمی‌تواند مکعب باشد. این قضیه مهم ریاضی، بعدها به نام فرما، دانشمند فرانسوی قرن هفده میلادی ثبت گردید. وپکه در ترجمه‌ی رساله‌ی (الشیخ ابی جعفر محمد بن حسین الی عبدالله بن علی الحاسب فی إنشاء المثلثات القائمة الزوایا المنطقة الاضلاع و المنفعة فی معرفتها) به فرانسوی، ایراد مؤلف این رساله را به خجندی رد کرده است. رساله‌ی (مسائل الهندسیه) خجندی در سال 1926 م توسط شوی به آلمانی ترجمه شد. رساله‌ی (العددیة) اوهم که اکنون در کتابخانه‌ی ملی پاریس است، در سال 1867 م توسط وینی به فرانسه ترجمه شده است.
ز) ابوالوفاء محمد بن یحیی بوزجانی (متوفی 388 ق): بوزجانی نظریه جیب را در مثلثات کروی تعمیم داد و مفاهیم ظل و تمام ظل و قاطع و تمام قاطع را در مثلثات بیان نمود و رابطه‌ی نسبت‌های شش گانه‌ی مثلثاتی را مطرح کرد. (شریف:1359: 97) ابوالوفا آثار بتانی را تکمیل کرد و روش‌های جدیدی را برای محاسبه‌ی جداول سینوس ارائه داد که توسط آن تا سه عدد پس از اعشار را محاسبه می‌کرد. او فرمول جمع قوس ها در مثلثات را این گونه مطرح نمود:  (سیزده نفر از مستشرقین...:1325: 307) او به میزان سینوس سی درجه(sin 30° ) دست یافت و قواعد اساسی سایه را بیان نمود. خط مماسی که در حساب مثلثات به کار می‌رود هم از ابداعات بوزجانی است.(صدر:1368: 102) او همچنین به معادله سرعت دست یافت. ابوالوفا به کارگیری تانژانت را تبیین نمود و مبدع قطر ظل به نام سکانت(sec) بود و در این باره این رابطه را مطرح کرد:  (دو وو:1363: 156) کارا دو وو درباره‌ی مطالب بوزجانی در مثلثات گفته است: «گویی این عبارات را یکی از ریاضیدانان زمان ما به رشته ی تحریر درآورده است.» (کرامتی:1381: 83) باید توجه داشت فرمول‌های مهم مثلثاتی بوزجانی چندان در اروپا منتشر نشد.مثلاً فرمول جیب حاصل جمع دو زاویه را تنها رتیکوس در کتابش آورده است.(دو وو:1363 : 157) ابوالوفا برخی کتب ریاضی یونانی را به عربی ترجمه کرد و شرح‌هایی بر کتاب‌های بطلمیوس، ابرخس و دیوفانتس نوشت.او نخستین کسی است که شعاع دایره را برابر یک گرفت و بعدها دانشمندان اروپایی این شیوه را در مثلثات متداول ساختند و دایره‌ی به شعاع یک را دایره‌ی مثلثاتی نامیدند. فرانسوا وپکه در طی مقاله اش در سال 1860م بیان داشت که ابوالئفا بوزجانی به محاسبه‌ی دقیق تری از عدد پی(π) در محاسبه‌ی محیط دایره دست یافته بود.(شرف الدین: 1380: 104) بوزجانی شارح کتاب خوارزمی بود که توانست معادلات درجه چهار را از راه تقاطع سهمی و هذلولی حل کند. وی درباره‌ی مثلث مسطح و قائم الزاویه هم چندین رابطه را مطرح کرده است.یکی از آثار مهم این دانشمند بزرگ،کتاب (المجسطی) است که شامل مباحث مربوط به مثلثات مسطح و کروی می‌باشد.تا مدت ها تصور می‌شد که المجسطی بوزجانی ترجمه‌ی مجسطی بطلمیوس است، ولی بعدها سدیو،کارا دو وو و وپکه در طی مقالاتی ثابت کردند که این کتابی است مستقل که دارای مباحثی جداگانه می‌باشد. کتاب المجسطی بوزجانی توسط کرادی فو در(مجله‌ی آسیایی) منتشر گردید.اکثر آثار بوزجانی،توسط سدیلو در سال 1845م ترجمه شده است. یکی از آثار مهم بوزجانی،کتاب هندسه‌ی اوست.ابداعات وی در این کتاب عبارتند از: 1-حل مسئله‌ی محاط کردن مربع درمثلث و به کارگیری تجانس برای نخستین بار
2-حل رسم عمود بر خط از یک نقطه‌ی واقع برآن خط که در طرح دستگاه‌های صنعتی به کار می‌رود.
3-تعیین مرکز یک کمان در دایره (شرف الدین: 1378: 61-62)
وپکه این کتاب و ترسیمات هندسی ابوالوفا را نخستین نمونه‌ی نوعی خاص از مسائل هندسی می‌داند که هندسه دانان اروپایی را از قرن چهارده تا شانزده میلادی به خود مشغول کرده است. (کرامتی:1381: 83) سوتر کتاب هندسه‌ی بوزجانی را به آلمانی ترجمه کرد. لازم به ذکر است نام اصلی کتاب، (فی عمل المسطره و البرکار و الکونیا) بوده که در آن طریقه رسم و وسایل ترسیم-از جمله پرگار و گونیا- آمده بوده است. اروپاییان به دلیل تأثیر ویژه ابوالوفاء بوزجانی در ریاضیات جهان، قرن دهم میلادی را، دوران ابوالوفا نامگذاری کرده اند. (حقیقت:1378: 392)
ح) مسلمة بن احمد مجریطی (متوفی حدود 398 ق): مجریطی نخستین دانشمند اندلسی است که به رواج ریاضیات در این سرزمین پرداخته است. او بزرگترین ریاضیدان اسپانیا است که به (امام الریاضیین) شهرت دارد و برای اولین بار ریاضیات و نجوم شرقی را وارد اندلس کرد. باید توجه داشت که اسپانیا از مراکز عمده‌ی انتقال علوم اسلامی به غرب بود.
ط) ابوجعفر محمد صاغانی خازن خراسانی (متوفی حدود 360 ق): ابوجعفر خازن از ریاضیدانان قرن چهارم هجری بود که دو رساله‌ی وی درباره‌ی مربع اعداد و مسائل مثلث قائم الزاویه، به خط سجزی، در کتابخانه‌ی ملی پاریس موجود است. رساله‌ی او با موضوع این که مجموع مربعات دو عدد فرد هرگز مربع کامل نخواهد بود، توسط وپکه در سال 1861 م به فرانسوی ترجمه شد. رساله‌ی (استخراج خطین بین خطین متوالیة) صاغانی، درباره ترسیم دو واسطه‌ی هندسی بین دو پاره خط است که چکیده‌ی آن در سال 1898 م توسط کارا دوو به فرانسه ترجمه شد و در سال 1923 م توسط کارل کهل منتشر گردید. (کرامتی:1380: 73) در پایان این مبحث جا دارد از محمد بن لره اصفهانی، ریاضیدان قرن چهارم هم یادی شود. کتاب وی به نام (الجامع فی الحساب) و آثار دیگر او در اروپا مورد استفاده قرار گرفته است.
نتیجه:

دین اسلام با اهمیت دادن به علم و علم آموزی موجب پیشرفت علوم مختلف گردید. در بین این علوم، مسلمانان به علم ریاضی توجه خاصی داشتند و پس از ترجمه آثار دیگر ملت ها در این زمینه شروع به فعالیت کردند. دستاوردهای بیشماری که مسلمانان در این زمینه به وجود آوردند باعث شد که علم ریاضی گسترش فوق العاده‌ای داشته باشد و کاربرد آن در دیگر علوم مانند مکانیک، نجوم و ... باعث پیشرفت آن علوم نیز گردید. کتب ریاضی مسلمانان در دوران ترجمه اروپایی به زبان‌های اروپایی ترجمه شد و در اختیار دانشمندان اروپایی قرار گرفت ولی متأسفانه اروپاییان در غفلت مسلمین اکثر این دستاوردها را به نام خود به ثبت رساندند.
پی نوشت ها:
1- مدرس دانشگاه و کارشناس ارشد تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی
2- ارقام الغبار یا حروف الغبار، همان حروف ابجد امروزی هستند
کتابنامه
تقی زاده، حسن، تاریخ علوم در اسلام، تهران، انتشارات فردوس، 1379.
حقیقت، عبدالرفیع، خدمات ایرانیان به اسلام، تهران، انتشارات کومش، 1380.
حقیقت، عبدالرفیع، نقش ایرانیان در تاریخ تمدن جهان، تهران، انتشارات کومش، 1378.
حکیمی، محمدرضا، دانش مسلمین، بی جا، نشر فرهنگ اسلامی، بی تا.
حلبی، علی اصغر، تاریخ تمدن اسلام، بی جا، چاپ و نشر بنیاد، 1365.
خسروی، محمدرضا، سیر تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، تهران، انتشارات آن، 1381.
دو وو، کارا، متفکران اسلام، ترجمه احمد آرام، جلد اول و دوم، بی جا، نشر فرهنگ اسلامی، 1363.
زرین کوب، عبدالحسین، کارنامه اسلام، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1348.
ساکت، محمد حسین، شیوایی و شیدایی، تهران، شرکت سهامی انتشار،1386.
سامی، علی، نقش ایران در فرهنگ اسلامی، شیراز، انتشارات نوید، 1365.
سیزده نفر از مستشرقین و استادان دانشگاه‌های انگلستان، میراث اسلام یا آنچه مغرب زمین به ملل اسلامی مدیون است، ترجمه مصطفی علم، تهران، انتشارات کتابفروشی مهر، 1325.
شرف الدین، احمد، مجموعه مقالات دومین همایش تاریخ ریاضی سال 1377، بندرعباس، نشر دانشگاه هرمزگان،1378.
شرف الدین، احمد، مجموعه مقالات دومین همایش تاریخ ریاضی سال 1378، بندرعباس، نشر دانشگاه هرمزگان،1380.
شریف، م.م، منابع فرهنگ اسلامی، ترجمه سید خلیل خلیلیان، بی جا، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1359.
صدر، موسی، اسلام و فرهنگ قرن بیستم، ترجمه علی حجتی کرمانی، تهران، انتشارات مشعل دانشجو، 1368.
عطائی اصفهانی، م.ع، تابش اسلام در اروپا، قم، انتشارات عصر ظهور، 1378.
قدیانی، عباس، تأثیر فرهنگ و تمدن ایران در جهان، تهران، انتشارات فرهنگ مکتوب، 1381.
کاشفی، محمدرضا، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، قم، انتشارات جامعة المصطفی العالمیة، 1387.
کرامتی، یونس، در قلمرو ریاضیات باز نویسی و تلخیص کتاب مفتاح الحساب اثر غیاث الدین جمشید کاشانی، تهران، نشر مؤسسه فرهنگی اهل قلم، 1381.
کرامتی، یونس، کارنامه ایرانیان در زمینه نوآوریهای ریاضیات نجوم و گاهشماری، تهران، مؤسسه فرهنگی اهل قلم، 1380.
گارودی، روژه، میراث سوم، ترجمه آریا حدیدی، بی جا، انتشارات قلم، 1364.
گوستاولوبون، تمدن اسلام عرب، ترجمه سید محمد تقی فخرداعی گیلانی، تهران، چاپ خانه مجلس، 1316.
محمدی، ذکرالله، نقش فرهنگ و تمدن اسلامی در بیداری غرب، بی جا، انتشارات دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، 1373.
مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام ایران، قم، انتشارات صدرا، 1357.
نصر، حسین، علم و تمدن در اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران، انتشارات خوارزمی، 1359.
نوفل، عبدالرزاق، مسلمانان و دانش جدید، ترجمه محمد علی میر رکنی و محمد جواد خداکرمی، تهران، انتشارات برهان، 1351.
وات، مونتگمری، تأثیر اسلام بر اروپای قرون وسطی، ترجمه حسین عبدالمحمدی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)،1378.
ولایتی، علی اکبر، پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، جلد دوم، تهران، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، 1384.
هونکه، زیگرید، فرهنگ اسلام در اروپا، ترجمه مرتضی رهبانی، بی جا، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1370.


بررسی پیشرفت علم ریاضی در تمدن اسلامی از ابتدا تا قرن چهارم هجری
http://rasekhoon.net/article/show/908412/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C%20%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%B1%D9%81%D8%AA%20%D8%B9%D9%84%D9%85%20%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B6%DB%8C%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AA%D9%85%D8%AF%D9%86%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D8%AF%D8%A7%20%D8%AA%D8%A7%20%D9%82%D8%B1%D9%86%20%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%85%20%D9%87%D8%AC%D8%B1%DB%8C/
۲۷ دی ۹۳ ، ۱۴:۵۷ حقیقت پنهان
بهاءالدین محمد بن حسین عاملی[۲] معروف به شیخ بهائی (زادهٔ ۸ اسفند ۹۲۵ خورشیدی در بعلبک، درگذشتهٔ ۸ شهریور ۱۰۰۰ خورشیدی در اصفهان) حکیم، فقیه، عارف، منجم، ریاضیدان، شاعر، ادیب، مورخ[۳] و دانشمند نامدار قرن دهم و یازدهم هجری؛ که در دانش‌های فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت. در حدود ۹۵ کتاب و رساله از او در سیاست، حدیث، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان، فقه، مهندسی و هنر و فیزیک بر جای مانده است. به پاس خدمات وی به علم ستاره‌شناسی، یونسکو سال ۲۰۰۹ که مصادف با سال نجوم میبوده نام وی در لیست مفاخر ایران ثبت گردید.[۴]  مهارت وی در ریاضی و معماری و مهندسی معروف بوده و از مهم‌ترین خدمات شیخ‌بهایی در رونق بخشیدن به شهر اصفهان تعیین سمت قبله مسجد شاه (امام) اصفهان است. این قبله‌یابی که با استفاده از ابزارهای آن زمان صورت پذیرفته هفت درجه با جهت واقعی قبله اختلاف دارد.[۴۱][۴۲] تقسیم آب زاینده رود به محلات اصفهان و روستاهای مجاور رودخانه، ساخت گلخن گرمابه‌ای است که هنوز در اصفهان مانده معروف به حمام شیخ بهائی و طراحی منار جنبان اصفهان که هم اکنون نیز پا برجاست به او نسبت داده می‌شود.[۴۳] همچنین طرح ریزی کاریز نجف آباد-اصفهان است که به نام قنات زرین کمر، (یکی از بزرگترین کاریزهای ایران) و معماری مسجد امام اصفهان و مهندسی حصار نجف و شاخص تعیین اوقات شرعی (ساعت آفتابی در مغرب مسجد امام) را به او نسبت می دهند.[۴۴]

بنا به روایتی شیخ بهایی را احتمالاً مبدع تهیه نان سنگک، حلواشکری و فرینی می دانند.[۴۵]
 
بدیع‌الزمان ابوالعز بن اسماعیل بن رزاز جَزَری (درگذشتهٔ ۶۰۲ ق.)پدر علم رباتیک جهان، مهندسی مسلمان[۱][۲] از جزیره در شمال میانرودان و جنوب شرقی آناتولی بود.[۳][۴][۵]

فرضیه‌هایی در مورد آشوری، کرد، ایرانی، ترک یا عرب بودن وی وجود دارد.[۶] بدیع‌الزمان جزری کتاب خود را به نام به زبان عربی نوشته و آن را «الجامع بین العلم و العمل النافع فی صناعة الحیل» نام گذاشته. معنی واژه‌به‌واژهٔ آن می‌شود: «دانستنی‌هایی در رابطه با مکانیزم‌های هوشمند» این کتاب در فارسی با عنوان «مبانی نظری و عملی مهندسی مکانیک در تمدن اسلامی» ترجمه شده‌است. جزری این کتاب را در سال ۶۰۲ هجری به فرمان قرا ارسلان امیر سلسله آرتوقلو در دیاربکر آناتولی تالیف کرده‌است

ابو منصور عبدالقاهر بن طاهر بن محمد بغدادی مشهور به ابن طاهر بغدادی یا عیدالقاهر بغدادی(تولد:۹۸۰ میلادی در بغداد -مرگ:۱۰۳۷ میلادی در اسفراین.ربع نیشابور) ریاضی‌دانان مسلمان، دانشمند علوم اسلامی، فیلسوف و صوفی، محدث شافعی مذهب و زبان شناس در سده چهارم و پنجم قمری بود.او متولد بغداد بود و به قبیله بنی تمیم تعلق داشت.بیشتر عمرش در نیشابور و تحصیل و تدریس در این شهر گذشت.

آثار[ویرایش]
بغدادی نویسنده آثار زیادی در حوزه های گوناگون است.مهم‌ترین اثرش در ریاضیات التکمیل است.


۲۷ دی ۹۳ ، ۱۵:۳۱ حقیقت پنهان
تمام مذاهب اسلامی، ادعا کرده‌اند که آن‌ها فرقه ناجیه هستند و دیگران فرقه باطل. اما در این میان تنها مذهبی که برای اثبات ادعای خود از قرآن و سنت؛ حتی از کتاب‌های مخالفان خود دلیل و مدرک معتبر دارد، مذهب امامیه اثنی عشریه است. هر چند که این ادله بسیار گسترده است؛ اما به دلیل اختصار تنها به چند دلیل بسنده می‌کنیم:
من مات بلا إمام مات میتة جاهلیة (هر کس بدون امام بمیرد به مرگ جاهلی مرده است)
در صحیح مسلم از کتابهای معتبر دست اول اهل سنت آمده که رسول خدا (ص) فرمود:
وَمَنْ مَاتَ وَلَیْسَ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً.
 صحیح مسلم: ج 6 ص 22 ح 4686.
هرکس بمیرد و بر گردن او بیعتی نباشد به مرگ جاهلی مرده است.
واحمد بن حبنل در مسند خود می‌نویسد:
 من مات بغیر إمام مات میتة جاهلیة.
مسند أحمد ج 4 96.
هرکس بدون امام بمیرد به مرگ جاهلی مرده است.
تنها مذهبی که بعد از رسول خدا صلی الله علیه وآله امام زمان خود را می‌شناسد و همواره بیعت یک امام مشخص را بر گردن داشته، مذهب اثنی عشریه است؛ اما سایر مذاهب این چنین نیستند.
خلفائی اثناعشر (جانشینان پیامبر صلی الله علیه واله وسلم دوازده نفر هستند)
شیعه و سنی با سندهای صحیح و متواتر نقل کرده‌اند که رسول خدا صلی الله علیه وآله بارها تأکید کرده‌اند که جانشینان من تا قیامت تنها دوازده نفر خواهند بود؛ چنانچه مسلم در صحیح خود آورده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:
إِنَّ هَذَا الأَمْرَ لاَ یَنْقَضِی حَتَّى یَمْضِیَ فِیهِمُ اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَةً.
 صحیح مسلم، ج6، ص3، ح4598.
این امر (اسلام) منقضی نمی‌شود تا اینکه دوازده خلیفه در بین آنها بگذرد (حکومت کند).
طبق این روایت، خلفای واقعی رسول خدا صلی الله علیه وآله تا زمانی که اسلام هست، تنها دوازده نفر خواهند بود.
به غیر از مذهب حقه اثنی عشریه، هیچ مذهب دیگری نتوانسته‌اند، این روایت را بر مذهب خود تطبیق دهند. تعدادی از علمای اهل سنت قاطعانه تصریح کرده‌اند که نتوانسته‌اند معنای این روایت را بفهمند و هیچ یک از علمای اهل سنت نیز معنای دقیق و قاطعی برای آن ذکر نکرده است؛ از جمله ابن حجر عسقلانی به نقل از ابن جوزی می‌نویسد:
قد أطلت البحث عنه، وتطلّبت مظانّه، وسألت عنه، فما رأیت أحدا وقع على المقصود به.
فتح الباری ج 13 ص 181.
در باره این روایت تحقیق زیادی کردم و تمام احتمالات را ملاحظه کرده و از دیگران سؤال کردم؛ اما هیچ کسی را نیافتم که معنای قطعی این روایت را متوجه شده باشد.
تنها مذهب شیعه است که می‌تواند این روایت را بر باورهای خود تطبیق دهد.
خلافت حضرت علی (ع) از کتب اهل سنت
پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام تنها مذهبی هستند که برای اثبات حقانیت مذهب خود، از قرآن، سنت، عقل و اجماع دلیل قطعی دارند که ما به اختصار به چند دلیل اشاره می‌کنیم:
ولایة علی بن أبی طالب در قرآن

آیات فروانی در قرآن کریم وجود دارد که به صورت مستقیم و غیر مستقیم می‌توان به آن‌ها برای اثبات ولایت و امامت امیرمؤمنان علیه السلام استناد کرد؛ از جمله:
آیه ولایت
{إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ ءَامَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَهُمْ رَ کِعُونَ}.
المائدة: 55.
سرپرست و صاحب امر شما، تنها خدا، پیامبر او و کسانى هستند که ایمان آورده اند؛ همانها که نماز را بر پا مى‌دارند، و در حال رکوع، زکات مى دهند.
طبری در تفسیر خود به نقل از مجاهد نوشته است:
{إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ} الآیة. نزلت فی علی بن أبی طالب تصدق وهو راکع.
تفسیر الطبری ج 6 ص 390
این آیه در باره علی بن أبی طالب علیه السلام نازل شده است و او در حال رکوع صدقه داده است.
همچنبن ابن أبی حاتم در تفسیر خود از عتبة بن أبی حکیم همین مطلب را نقل کرده است:
تفسیر ابن أبی حاتم ج 4 ص1162.
ابن تیمیه در باره تفسیر طبری و تفسیر ابن أبی حاتم گفته:
تفاسیرهم متضمّنة للمنقولات التی یعتمد علیها فی التفسیر.
منهاج السنة، ج7، ص179.
تفسیر طبری و ابن ابی حاتم از تفاسیری است که روایات نقل شده در آن‌ها، در تفسیر قرآن قابل اعتماد هستند.
آلوسی در باره شأن نزول این آیه گفته است:
وغالب الأخباریّین على أنّ هذه الآیة نزلت فی‌علی‌کرّم اللّه‌وجهه.
روح المعانی، ج6، ص167.
اکثر صاحبان روایت، بر این باور هستند که این آیه در باره علی کرم الله وجهه نازل شده است.
و همچنین گفته است:
والآیة عند معظم المحدثین نزلت فی علی.
روح المعانی، ج6، ص186.
از دیدگاه بیشتر محدثین، این آیه در باره علی بن ابی طالب علیه السلام نازل شده است.
آیه ابلاغ
{یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا اُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ} المائدة: 67.
اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است، به طور کامل (به مردم) ابلاغ کن؛ و اگر چنین نکنى، رسالت او را انجام نداده اى. خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، حفظ مى کند.
ابن أبی حاتم در تفسیر خود از ابو سعید خدری نقل کرده است:
نزلت هذه الآیة... فی علی بن أبی طالب.
تفسیر ابن أبی حاتم، ج 4 ص1172.
این آیه در باره علی بن ابی طالب نازل شده است.
آلوسی در تفسیر خود می‌نویسد:
روی ابن مردویه عن ابن مسعود قال کنا نقرأ على عهد رسول الله (ص): بَلِّغْ مَا اُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ إنّ علیّاً ولیُّ المؤمنین وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ.
روح المعانی، ج6، ص193
ابن مردویه از ابن مسعود نقل می‌کند که ما در زمان رسول الله صلی الله علیه واله وسلم این آیه را اینگونه می‌خواندیم: آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است که «علی ولی مومنین است» را به طور کامل (به مردم) ابلاغ کن، و اگر چنین نکنى، رسالت او را انجام نداده اى.
و سیوطی این روایت را این چنین نقل کرده است:
بَلِّغْ مَا اُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ إنّ علیاً مَولَی المؤمنین وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ.
الدر المنثور ج2ص298 و فتح القدیر ج 2 ص60 والمنار: ج 6ص463.
آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است که «علی مولای مومنین است» را به طور کامل (به مردم) ابلاغ کن، و اگر چنین نکنى، رسالت او را انجام نداده اى.
آیه اکمال دین
{أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمْ الاِْسْلاَمَ دِیناً}.
المائدة: 3
امروز، دین شما را برایتان کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم.
خطیب بغدادی با سند معتبر نقل کرده است که این آیه بعد از معرفی امیرمؤمنان علیه السلام در غدیر خم، نازل شده است:
وَهُوَ یَوْمُ غَدِیرِ خُمٍّ لَمَّا أَخَذَ النَّبِیُّ ﴿ص﴾ بِیَدِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ، فَقَالَ: " أَلَسْتُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ؟ "، قَالُوا: بَلَى یا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: " مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ "، فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ: بَخٍ بَخٍ لَکَ یَابْنَ أَبِی طَالِبٍ أَصْبَحْتَ مَوْلایَ وَمَوْلَى کُلِّ مُسْلِمٍ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ: {الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ}.
تاریخ بغداد ج8 ص284
روز غدیر خم، زمانی که پیامبر دست علی بن ابی طالب را گرفت، سپس فرمود: آیا من سرپرست مومنان نیستم؟ گفتند: بله ای رسول خدا! فرمود: هرکس که من مولای او هستم پس علی مولای اوست. پس از آن، عمر بن خطاب گفت: تبریک تبریک بر تو ای فرزند ابی طالب ؛ زیرا از این پس تو مولای من و مولای کل مسلمانان هستی، سپس این آیه نازل شد: امروز، دین شما را برایتان کامل کردم.
ابن کثیر نقل کرده است که عمر خطاب به امیرمؤمنان علیه السلام گفت:
أصبحت الیوم ولی کل مؤمن.
البدایة والنهایة ج 7 ص350.
تو از این پس، سرپرست تمام موم--نان شدی.
ولایت علی بن ابی طالب درسنت
حدیث ولایت
علمای اهل سنت با سندهای صحیح نقل کرده‌اند که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:
إنّ علیّا منّی وأنا منه وهو ولیّ کلّ مؤمن بعدی.
به راستی علی از من است و من از او هستم و او سرپرست همه مؤمنان، پس از من است.
حاکم نیشابوری پس از نقل این روایت گفته:
صحیح على شرط مسلم.
این روایت صحیح است و شرایط صحیح مسلم را دارد.
المستدرک ج 3 ص 110.
شمس الدین ذهبی نیز در تلخیص المستدرک این روایت را «صحیح» دانسته است.
محمد ناصر الدین البانی نیز در باره این روایت گفته:
صحّحه الحاکم الذهبی وهو کما قالا.
این روایت را حاکم و ذهبی تصحیح کرده‌اند. این روایت، صحیح است همان‌گونه است که حاکم و ذهبی گفته‌اند.
السلسلة الصحیحة، ج5، ص222.
دلالت کلمه ولی بر خلافت
برای فهم دقیق معنای کلمه «ولی» باید به سراغ کلمات خلفای اهل سنت در صدر اسلام برویم که آن‌ها از این معنا چه فهمیده است. ابن کثیر در البدایه والنهایه گفته است:
قال ابوبکر: قد وُلِّیتُ أمرکم ولست بخیرکم. إسناد صحیح.
 البدایة والنهایة ج 6 ص 333.
ابوبکر (در نخستین سخنرانی خود بعد از خلافت) گفت: من حاکم شما شدم؛ و حال آن که از شما بهتر نیستم.
مسلم در صحیح خود نقل کرده است که عمر بن خطاب گفت:
فلمّا توفّی رسول اللّه قال أبو بکر: أنا ولیّ رسول اللّه (ص)... ثُمَّ تُوُفِّیَ أَبُو بَکْر وَأَنَا وَلِیُّ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَوَلِیُّ أَبِی بَکْر.
مسلم ج5 ص 152 ح 4468.
زمانی که رسول خدا وفات کرد ابوبکر گفت: من جانشین رسول خدا هستم.... بعد ابوبکر فوت کرد من جانشین رسول خدا و جانشین ابوبکر شدم.
روشن است که نمی‌توان معنای کلمه «ولی» را در این روایات به معنای «دوست»، «ناصر» و... گرفت؛ بلکه تنها می‌توان به معنای حاکم، خلیفه، سرپرست گرفت؛ زیرا اگر به معنای دوست باشد، این معنا استفاده می‌شود که ابوبکر و عمر گفته‌اند که تا رسول خدا زنده بود، ما با شما دوست نبودیم و الآن دوست شده‌ایم.
۲۷ دی ۹۳ ، ۱۵:۴۱ حقیقت پنهان
در 8 ژوئن سال 793 میلادی دزدان دریایی با نام نورمن ها یا وایکینگ ها از سواحل اسکاندیناوی به شهر مذهبی لیندس فارن حمله کردند و این سر آغاز دو قرن جنایت در اروپا بود مردم آنها را شیطان می دانستند زیرا شهر های مقدس را ویران می کردند، راهبان و کشیش ها را میکشند و دامن پاک راهبه ها را لکه دار می کردند! در سده دهم میلادی نورمن ها در مناطق مرکزی انگلستان و سواحل شمال غربی فرانسه ساکن شدند و کابوس نورمن ها به پایان رسید

با کشف قاره آمریکا توسط اسپانیایی‌ها امپراتوری بزرگ آزتک ها و اینکاها غارت و مقادیر بسیاری طلا و نقره در کوه های آند کشف گردید.

در قرن های 14، 15، 16 میلادی در سواحل فرانسه و انگلستان دزدی دریایی کاری درست و حسابی بود که با حمایت درباریان و حتی شاه و ملکه همراه بود. 
نخستین بار شاه فرانسه به مقامات خود دستور داد اجازه نامه هایی برای ناخدایان کشتیهای دزدان دریایی صادر کند. 
ملکه الیزابت، فرانسیس دریک دزد دریایی را به عنوان قهرمان ملی انگلستان ملقب به شوالیه کرد. 
هنگام ورود اروپاییان به قاره ی آمریکا جمعیت سرخپوستان حدود 19میلیون نفر بود که طی جنگ ها و کشتار ها جمعیت آنها به کمتر از نیم میلیون نفر رسید. 
تجارت برده در آمریکا سبب رونق کشاورزی و صنعت در این قاره شد. 
اروپاییان با بردن فرهنگ غنی! خود به قاره ی آفریقا (شامل شراب و قمار و...)!آفریقایی هایی را که توسط روسای قبایل زندانی شده بودند از آنها خریدند و عده‌ای را هم دزدیدند و به بردگی بردند. این به معنی سرمایه انسانی بیشتر و بدون مزد و در نتیجه تولید بیشتر و ثروت مضاعف بود.
سر جان هارینگتون سیفون دستشویی را برای مادر خوانده اش ملکه الیزابت اول اختراع کرد! آن زمان در اغلب خانه ها به جای دستشویی لگن های مخصوصی وجود داشت! 
تا صد سال پیش توالت فرنگی سیفون دار جزو وسیله های لوکس بود برای همین آنرا به شکل گل و میوه و.... میساختند 

منبع: چرا های شگفت انگیز اختراعات، نویسنده باربارا تیلور 

اتاق های جراحی در بیمارستان های اروپا در صد سال قبل به حدی آلوده بود که احتمال داشت از هر سه بیمار یک نفر کشته شود! 

نکته خنده دار اینه که بعضی از بیماران سعی میکردند از بیمارستان فرار کنند! 

یکی از بیماران جراحی به نام رابرت لیستون (1794_1847) از دست او گریخت و توی دستشویی مخفی شد! این جراح قوی هیکل بیمار وحشت زده اش را دنبال کرد در دستشویی را شکست و او را کشان کشان به اتاق عمل برگرداند! بیمار زنده ماند. 

در دهه 1900 پزشکی یک علم کاملا نو پا در اروپا بود 
کل اطلاعات پزشکان درباره عفونت اینها بودند 
1 عفونت آدم را میکشد
2 عفونت در چرک و کثافت پرورش میابد 
3 عفونت از طریق نوعی هوای بد به نام غبار بدبو یا آب ناسالم یا غذا یا پوشاک منتقل میشود، کی می داند چه جوری؟ 
4 بالاخره دلیل عفونت چیست؟ 
اوهو! ما از کجا بدانیم!

آنچه در دوران ملکه ویکتوریا میتوانست یک زن را راهی تیمارستان کند! :
اطاعت نکردن از شوهر! 
عاشق مطالعه بودن! 
رفتن به پیاده روی های طولانی!
منبع مورد استفاده: پزشکی پر دردسر، نوشته نیک آرنولد

کریم خان زند:این فرنگیان همچنان که هندوستان را به مکر و خدعه و تزویر و نیرنگ مسخر کردند، می خواهند ایران را نیز مالک و متصرف شوند. 
اگر فکر می نمایید که فرنگی صاحب حسن سلوک است، بدانید چنانچه بر ایران غالب و مسلط گردد شما صاحب مناصب عالیه نخواهید بود، آنان همه شما را می کشند و احدی از شما را زنده نخواهند گذاشت... اگر العیاذ با الله فرنگی ایران را مالک شود برای این که خاطرش کاملا جمع شود اسلام را بر می اندازد و بزرگان ایران را خوار و ذلیل می سازد!
هنوز هم قانع نشدید که ایران و بسیاری از ملل اسلامی  تا قبل از ورود استعمارگران سرزمین هایی اباد و پیشرفته بودند ؟ ویرانگر ترین حمله به  ایران حمله مغولان بود نه اعراب که با این حال باز هم نتوانست سرزمین ما را از پیشرفت باز دارد و ایرانی ها مغولان را هم مسلمان و با علم و پیشرفت اشنا کردند 

۲۷ دی ۹۳ ، ۱۵:۴۳ حقیقت پنهان
در میان نام‌های گوناگونی که جزو یاران خاص ایرانی امیرالمؤمنین(ع) بودند نام «ابوالاسود دوئلی» همواره به چشم می‌خورد. دلیل ایرانی بودن ابوالاسود، حمایت‌های وی از موالیان در بصره است. این شخصیت مهم تاریخی اقدامات فراوانی از جمله نقطه گذاری قرآن کریم، تدوین علم نحو، دفاع از مکتب تشیع، توجه ویژه به شعر و ادبیات و قضاوت را در کارنامه خود دارد؛ ضمن اینکه در برهه ای از زمان، فرماندار بصره نیز شد. ابوالاسود دوئلی در سال 69 هجری وفات یافت.

«زاذان» که نام کامل او ابوعبدالله یا ابو عمر یا ابو عمره زاذان کندی فارسی است از جمله موالیانی بود که در عصر پیامبر دیده به جهان گشوده و بعدها جزو یاران پاک امیرالمؤمنین (ع) قرار گرفت. زاذان صدایی خوش در قرائت قرآن داشت و جزو کسانی بود که روایت غدیر را برای مردم شرح می‌داد.

از دیگر یاران ایرانی امیرالمؤمنین(ع) می‌توان «سعید بن فیروز»، «سلمان فارسی»، «عاصم ابن ابی النجود اسدی»، «عبدالله بن کثیر»، «میثم تمار» و «هرمزان» اشاره کرد که هر یک به فراخور توان و دانش خویش خدمات قابل توجهی به اسلام و بالاخص مکتب تشیع داشتند.

اصحاب ایرانی امام حسن مجتبی(ع)

در میان یاران این امام بزرگوار «محمد بن سیرین» شهرت فراوانی دارد. او یکی از محدثان بزرگ عصر خویش به شمار می‌رفت و برای حفظ احادیث اهمیت زیادی قائل بود و در نقل روایات نیز احتیاط و دقت فراوان داشت. تعبیر خواب نیز جزو ویژگی‌های او به شمار می‌رود و کتاب‌های تعبیر خوابی که از آن سال‌ها تاکنون به نام ابن سیرین منتشر می‌شود، راهنمای علاقه مندان به این‌گونه مباحث بوده است.

امام حسین(ع) و یارانی از ایران زمین

شهادت امام سوم شیعیان در جریان واقعه عاشورا در واقع آزمونی سخت برای کسانی بود که خود را شیعه واقعی قلمداد می‌کردند و در بیان، هر نوع جان‌فشانی برای مکتب اهل بیت(ع) را بر خود واجب می‌دانستند. ایرانیان شیعه همواره بر حمایت از خاندان پیامبر تاکید می کردند و برخی محققان تعداد آنها را در جریان عاشورا تا 30 نفر برشمرده‌اند که بعضی از مشهورترین یاران امام حسین(ع) در کربلا عبارتند از: «سالم بن عمرو»، «سعد بن حرث»، «شبیب»، «واضح ترکی» و شخصی به نام «سعید» که غلام عمر بن خالد صیداوی بود. از دیگر ایرانیانی که مورخان نام آنها را در صف یاران اباعبدالله در کربلا آورده‌اند می‌توان از «نصر بن ابی نیزر»، «قارب بن عبدالله دوئلی» و «اسلم بن عمرو ترکی» نام برد.

اسلم از جمله کسانی بود که با امام حسین(ع) از مکه راهی کربلا شد و در روز عاشورا نیز پس از کسب اجازه پیکار با دشمنان از مولای خویش پا به میدان نهاد و بسیاری از لشکر کوفه را کشت.

اصحاب ایرانی امام سجاد(ع)

ایرانیانی که به اسلام می‌گرویدند، پس از مدتی نام و شهرت خود را تغییر می‌دادند و کنیه رایج در میان اعراب را بر می‌گزیدند و این امر با فاصله گرفتن از صدر اسلام بیشتر می‌شد؛ به همین دلیل تعیین ملیت اصحاب ائمه اطهار(ع) با گذشت زمان مشکل‌تر می‌شود. به هر روی ایرانیان در محضر امام سجاد(ع) نیز حضور داشتند و خدمات ارزنده‌ای از خود به یادگار گذاشتند. معروف‌ترین یاران این امام همام که احتمال ایرانی بودن آنها می‌رود عبارتند از: «ابان بن ابی عیاش فیروز»، «اسحاق بن یسار مدنی»، «حبیب بن معلی سجستانی»، «ضحاک بن مزاحم خراسانی»، «طاووس بن کیسان»، «عمران بن میثم تمار» و «ابوخالد کابلی». شخص اخیر یعنی ابوخالد دارای خدمات فراوانی از جمله تبلیغ تشیع و امامت امام سجاد(ع) است که به همین خاطر سال‌ها مورد تعقیب دستگاه حکومتی وقت قرار گرفت.

امام باقر(ع) و یاران ایرانی

امام پنجم شیعیان در طول عمر گرانبهای خود شاگردان زیادی را تربیت کرد که برخی از آنها از ایران زمین در محضر او حضور یافته بودند. با توجه به منابع رجالی و پژوهش‌های صورت گرفته توسط محققان معاصر مشهورترین اصحاب ایرانی امام باقر (ع) عبارتند از: «ابان بن ابی عیاش فیروز»، «اسحاق القمی»، «الابرش کلبی رازی»، «ابوعبدالله القزوینی»، «اسماعیل بن ابراهیم فارسی»، «ثابت بن هرمز ابوالمقدام عجلی»، «سلمان بن خالد طلحی قمی»، «محمد بن یسع بن حمزة قمی»، «مقاتل بن سلیمان خراسانی» و «جعفر بن عمر بن ثابت» که البته مورخان از افراد دیگری نیز نام برده‌اند که در ایرانی بودن آنها شبهه وجود دارد. یکی از معروف‌ترین یاران ایرانی امام پنجم شیعیان، «حماد بن ابی سلیمان» است. این شخصیت تاریخی از طبقه پنجم راویان کوفه به شمار می‌رود و شیخ طوسی او را در شمار اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) آورده است. او به کثرت حدیث توصیف شده است و دانشمندان مسلمان از او با عناوینی چون امام، مجتهد، جواد و کریم یاد کرده‌اند.

ایرانیان و امام صادق(ع)

امام ششم شیعیان به دلیل شرایط خاص دوران خود جلسات درس و بحث فراوانی را برگزار می‌کرد که شاگردان زیادی نیز در آن کلاس‌ها حضور داشتند و به یقین برخی از آنها از ایرانیانی بودند که مکتب حق را یافته و خود را به مولای دوران رسانده بودند.

مورخان «ابو اسماعیل ابراهیم بن عطیة بن عبدالرحمان خراسانی»، «ابو اسحاق جرجانی»، «ابو ایوب الخراسانی»، «ابو الدیلم»، «ابو هارون اسحاق جرجانی»، «جبلة الخراسانی» و «بشار بن میمون خراسانی» را جزو یارانی ایرانی امام صادق(ع) برشمرده اند هرچند تعداد زیادی از نام‌ها در این فهرست به چشم می‌خورد.

یکی از مشهورترین این افراد «جابر بن حیان» است که بهره‌های علمی فراوانی از محضر امام خویش برد و پایه گذار دانشی نوین به نام شیمی شد. این فیلسوف، پزشک و شیمی دان نامی ایران از مردمان طوس بود که پس از کشته شدن پدرش از خراسان هجرت کرد و به مدینه رفت و به محضر امام باقر(ع) رسید و پس از شهادت این امام همام نیز جزو یاران خاص امام صادق(ع) شد. وی دارای خدمات ارزنده‌ای است به طوری تعداد کتاب‌ها و رسالات علمی جابر را تا 500 مجلد برشمرده‌اند.

اصحاب ایرانی امام کاظم(ع)

بر اساس منابع رجالی و منابع تحقیقاتی مشهوری مانند «مسند الامام الکاظم(ع)» و «احسن التراجم لاصحاب الامام موسی الکاظم(ع)» نام برخی از یاران این امام بزرگوار که ایرانی بودن آنها برای نویسندگان محرز شده به این ترتیب است: «ابراهیم بن محمد اشعری قمی»، «ابراهیم بن ابی محمود خراسانی»، «ابراهیم هاشم ابواسحاق قمی»، «احمد بن حسن بن اسماعیل تمار میثمی»، «بیاع هروی» معروف به اخی ادیم، «بشر بن الحارث بن عبدالرحمان مروزی» معروف به بشر حافی، نحسن تفلیسی»، «حسن بن علی بن مهران» و «حمزة بن یسع اشعری قمی».هرچند مورخان تعداد یارانی ایرانی امام کاظم(ع) تا 80 تن برشمرده‌اند اما به یقین ایرانیان حاضر در محضر ایشان بیش از این‌ها بوده اما به دلیلی که گفته شد، یعنی تغییر نام و کنیه توسط آنها، شناسایی ملیت ایران ائمه(ع) کاری دشوار است.

یکی از مشهورترین یاران ایرانی امام موسی کاظم(ع)، «ابراهیم بن ابی محمود خراسانی» نام دارد که با وجود نابینایی، مسائل مهمی را که از امام شنیده بود در 25 برگ نوشت و جمع آوری کرد. شیخ طوسی می‌نویسد: «ابراهیم بن ابی محمود راوی کتاب مسائل است و احمد محمد بن عیسی، مسایل را از او نقل می‌کند».

ایرانیان دیگری نیز جزو یاران امام هفتم شیعیان هستند که از مهم‌ترین آنها می‌توان به خاندان اشعری اشاره کرد. «حمزة بن یسع اشعری»، «ابراهیم بن محمد اشعری قمی» و « زکریا بن عبدالصمد قمی» از جمله معروف‌ترین افراد این خاندان هستند.

امام هشتم و شیعیان ایرانی

امام رضا(ع) به دلیل مدتی چند حضور در ایران، یاران فراوانی از میان شیعیان این سامان داشت و کتب زیادی در شرح تعداد ایرانیان حاضر در محضر ایشان نگاشته شده است. بر اساس مستندات تاریخی و منابع موثق افرادی چون «آدم بن ابی أیاس الخراسانی عسقلانی»، «أبان بن الصلت»، «ابان بن محمود»، «ابراهیم بن اسحاق نهاوندی»، «ابراهیم بن هاشم، ابو اسحاق قمی» و «احمد بن حرب الزاهد مروزی» از جمله این اشخاص به شمار می‌روند هرچند منابع تاریخی هزاران تن را در این میان نام برده‌اند ولی معروف‌ترین آنها همین افراد هستند. «ابوطالب بن صلت قم» معروف به «ابی الصلت قمی» از مفسران قرن دوم هجری نیز جزو یاران ایرانی امام رضا(ع) است که از طرف امام جواد(ع) نیز وکالت داشته است. وی عمری طولانی داشت و در سند بیش از 22 روایت نام او به چشم می‌خورد. «اسماعیل بن مهران» نیز از کوفیان ایرانی تباری بود که محضر امام هشتم را درک کرد و مورد اعتماد ایشان قرار گرفت. وی از راویان مورد وثوق بود و احادیث فراوانی از امام رضا(ع) نقل کرده است به طوری که نامش در سلسله اسناد 130 حدیث در کتب اربعه وارد شده است.

ایرانیان حاضر در کنار امام جواد (ع)

مورخان و دانشمندان معروفی چون شیخ طوسی نام‌های ایرانی بسیاری را جزو یاران امام نهم شیعیان دانسته‌اند. از این میان می‌توان به «ابراهیم بن شیبه کاشانی»، «ابراهیم بن هاشم قمی»، «احمد بن حمزة قمی»، «احمد بن محمد بن عبیدالله اشعری قمی» و «احمد حماد مروزی» اشاره کرد. یکی از معروف‌ترین یاران ایرانی امام جواد(ع)، «ابراهیم بن مهزیار» است که تا زمان امام حسن عسکری(ع) جزو یاران ائمه(ع) محسوب می‌شود. ابن‌بابویه روایت مفصلی از ابراهیم نقل کرده است که حاکی از دیدار وی با امام مهدی(عج) و بزرگی شأن او نزد آن امام است. کشی نیز روایتی از پسر ابراهیم نقل کرده است که گویای این است که وی با وکیلان امام مهدی(عج) ارتباط داشته است. «ابو یوسف، یعقوب بن اسحاق ابن سکیت» نیز از بزرگان اهل لغت، ادب و از شخصیت‌های بزرگ زمان خود به شمار می‌رود که مورخان او را ایرانی تبار و جزو یاران امام جواد(ع) برشمرده‌اند. وی تالیفات فراوانی از جمله «اصلاح المنطق»، «الاضداد»، «شرح دیوان الخنسا»، «الاجناس» و «الالفاظ» دارد.

امام دهم و اصحابی از ایران

منابع تاریخ اسامی افرادی چون «ابراهیم بن شیبه کاشانی»، «ابراهیم عبده نیشابوری»، «ابوبکر رازی»، «احمد بن اسحاق بن عبدالله اشعری قمی» و «جعفر بن عبدالله بن حسین بن جامع حمیری قمی» را جزو افرادی دانسته‌اند که با ملیت ایرانی و در محضر امام هادی (ع) تلمذ کرده‌اند. «احمد بن حمزه قمی» از جمله مشهورترین این افراد به شمار می‌رود که مورد وثوق کامل امام هادی (ع) قرار داشت. یکی دیگر از معروف‌ترین یاران ایرانی امام دهم، «سهل بن زیاد آدمی رازی» است که به گفته صاحب معجم رجال الحدیث، ابوسعید در سند بسیاری از روایات (حدود 2304 روایت) واقع شده است.

اصحاب ایرانی امام حسن عسکری(ع)

بر اساس آنچه در «الامام العکسری(ع) من المهد الی اللحد» از سید کاظم قزوینی و سایر منابع تاریخی آمده شماری از ایرانیان محضر امام یازدهم را درک کرده و جزو راویان حدیث از این امام همام به شمار می‌روند. «ابراهیم بن اسماعیل خلنجی گرگانی»، «ابراهیم بن عبده نیشابوری»، «احمد بن اسحاق رازی»، «ابراهیم بن هاشم قمی» و «جعفر بن شریف گرگانی» از جمله کسانی هستند که نام آنها در فهرست یاران ایرانی ایشان آمده است. «ابن‌بابویه قمی» مشهورترین صحابی امام حسن عسکری(ع) به شمار می‌رود که دارای ملیتی ایرانی است.وی دارای خدمات ارزنده‌ای است که موجب شد در آسمان حدیث و فقاهت شیعه بدرخشد و صاحب فتوا شود. مقام و مرتبه او در فقه و حدیث آن قدر والاست که فقها به دلیل اطمینانی که به او داشته‌اند نظریه‌هایش را بدون چون و چرا پذیرفته‌اند. ابن‌بابویه در طبقات روسای امامیه اثنی‌عشری قرار دارد. نجاشی او را شیخ اهل قم، پیشرو و مورد اعتماد آنان معرفی می‌کند و طوسی درباره‌اش می‌نویسد: «کان فقیها جلیلا».

اصحاب ایرانی امام عصر(عج)

سازمان وکالت یکی از تشکیلات شیعه امامیه است. این سازمان در عصر امام صادق(ع) به وجود آمد و امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) برای تقویت شیعه در عصر غیبت به تقویت آن پرداختند. این سازمان که همان نظام ارتباط امام با شیعیان به وسیله وکلا بود، در طی ده‌ها سال فعالیت خود با فراز و نشیب‌هایی مواجه شد. سازمان وکالت در زمان امام عصر(عج) تنها راه ارتباطی شیعه با امام محسوب می‌شد. مهم‌ترین وکلای ایرانی امام عصر(عج):1. «ابراهیم بن محمد همدانی» از سوی امام زمان(عج) با واسطه نیابت داشت و بدون اینکه از امام درباره او سوالی شود، توقیعی در وثاقت و مورد اطمینان بودن او صادر شد.2. ابراهیم بن مهزیار3. ابراهیم بن عبده نیشابوری که وکیل ارشد امام عسکری(ع) در نیشابور بود.4. احمد بن اسحاق قمی که وکیل امام(ع) در قم و آوه بود و از اصحاب خاص امام حسن عسکری(ع) به شمار می‌رفت. همچنین او وکیل اول امام در اوقاف قم بود ولی پس از شهادت امام عسکری(ع) از قم به بغداد هجرت کرد. او در بغداد معاونت عثمان بن سعید را در امور مالی به عهده گرفت و تا زمان سفیر دوم، فعالیت خود را ادامه داد.5. حسین بن اشکیب خراسانی. او فردی ثقه و از مردم خراسان و از وکلای امام عصر(عج) بود. حسین از متکلمان و مؤلفان شیعه نیز محسوب می‌شود.6. فضل بن سنان نیشابوری که وکیل امام رضا(ع) نیز بود. نام‌های زیادی در ردیف وکلای ائمه (ع) ذکر شده است که به بیان همین تعداد بسنده می‌کنیم.
اقای حقیقت من نمیدونم به چه زبونی باید بگم؟ شما دانشمندان وهنرمندان ایرانی را  اسمشونو میذازید دانشمندان اسلامی که بگید اسلام بود که اینا را دانشمند کرد؟ آخه روت میشه به حکیم عمر خیام که تا مرز الحاد رفته یا رازی که مقاله ای در رد رسالت پیامبر نوشته و ... بگی دانشمندان اسلامی؟ جنابعالی از اوج علم و هنر در دوره ساسانی خبر داری؟ چیزی از نقاشی موسیقی معماری پزشکی ساسانی میدونی؟ اگر الان چیزی به اسم تمدن اسلامی هست همش بخاطر علم وهنر ایرانیاست که حالا دینشون یا اسلام بوده یا نبوده. هرچند به دلیل شرایط سیاسی بسیاری از کتب را به زبان تازی نوشتند. پس لطفا مفاخر و بزرگان ما ایرانیارو سرقت نکن و به اسم خودتون نزن. 
من شما به خوندن کتاب گران سنگ دو قرن سکوت اثر دکتر زرین کوب توصیه میکنم
۲۷ دی ۹۳ ، ۱۵:۴۵ حقیقت پنهان
) برخی از کتاب های منسوب به امامان(ع) روایات منتسب به آنان است که توسط دیگران در یک یا چند مجموعة روایی گردآوری شده است.
اینک به ذکر تعدادی از کتاب هایی که با یکی از مناسبت های مذکور به امامان(ع) منتسب است می پردازیم:
1ـ "الجامعه": کتابی است که درباره ی‌ احکام حلال و حرام است که با املای پیامبر(ص) و خط علی(ع) نگارش یافته است.
2ـ "الجفر" مندرجات این کتاب حوادث کائنات است و امام علی(ع) آن را در پوست بُز یا گوسفند نوشت. بدین جهت که بر پوست بُز (یعنی جفر) نوشته شد، آن را "جفر"[9] نامیده اند[10].
3ـ "کتاب علی": در مورد این کتاب نوشته اند: این کتاب با املای پیامبر(ص) و خط علی(ع) نگارش یافته است و مشتمل بر مسائل مربوط به حلال و حرام است. این کتاب از امام قبلی به امام بعدی به عنوان میراث منتقل شده و بارها مورد استشهاد امامان بعدی قرار گرفته است. برخی گفته اند: این کتاب همان کتاب جامعه است.[11]
4ـ "مصحف فاطمه": برخی نوشته اند این کتاب کتابی است با املای پیامبر(ص) و خط علی(ع).[12]
برخی گفته اند: بعد از رحلت پیامبر(ص) خداوند فرشته ای را فرستاد تا حزن و اندوه حضرت زهرا(س) را بکاهد. وی با آن بانوی بزرگ هم صحبت شد و حاصل آن همین کتاب است که با املای حضرت زهرا(س) و خط علی(ع) نگارش یافته است.[13]
5ـ کتاب الاداب.
6ـ کتاب الفرائض.
7ـ جمع القرآن و تأویله یا جمع القرآن علی ترتیب النزول.
8ـ کتاب اعلی فیه ستین نوعاً من انواع علوم القرآن؛ از امام علی(ع).
9ـ کتاب فی زکاة الغنم، از امام علی(ع).
10ـ کتاب فی ابواب الفقه؛ از امام علی(ع).
11ـ کتاب آخر فی الفقه؛ از امام علی(ع).
12ـ عهدنامة مالک اشتر؛ ازامام علی(ع).
13ـ وصیت به محمد بن حنفیه؛ از امام علی(ع).
14ـ قضاوت های امیرالمؤمنین؛ (جمع آوری قضاوت های آن حضرت)
15ـ مسند امام علی(ع)، این کتاب را نسائی از روایات امام علی(ع) جمع آوری نموده است.
16ـ نهج البلاغه، سید رضی از سخنان حضرت علی(ع) آن را جمع آوری نموده است.
17ـ جنة الاسماء از امام علی(ع).
18ـ غررالحکم و دررالکلم، عبدالواحد آمدی از کلمات حضرت جمع آوری نموده است.
19ـ کتاب معماهای علی(ع).
20ـ الامثال الامام علی بن ابی طالب.[14]
21ـ الصحیفة الکاملة فی الادعیة؛ از امام چهارم(ع).
22ـ الصحیفة الثانیة السجادیة؛ جمع آوری توسط شیخ حُرّ عاملی.
23ـ الصحیفة الثالثة السجادیة؛ جمع آوری توسط میرزا عبدالله اصفهانی، معروف به افندی، صاحب ریاض العلما.
24ـ الصحیفة الرابعة السجادیة؛ جمع آوری توسط میرزا حسین نوری.
25ـ الصحیفة الخامسة السجادیة؛ جمع آوری توسط سید محسن امین، صاحب اعیان الشیعه.
26ـ رساله حقوق؛ از امام سجاد(ع).[15]
27ـ کتاب التفسیر؛ از امام باقر(ع).
28ـ رساله امام باقر(ع) به سعد الخیر.
29ـ کتاب الهدایه؛ از امام باقر(ع).[16]
30ـ جعفر ابیض، امام صادق(ع) فرمود: "نزد من جفر ابیض است و محتوایش: زبور داود، تورات موسی،‌ انجیل عیسی،‌صحف ابراهیم و حلال و حرام و مصحف فاطمه است، مصحف فاطمه قرآن نیست، بلکه در آن هر حکمی که مورد نیاز بشر باشد، وجود دارد".[17]
در روایتی دیگر آمده است است که در مصحف فاطمه(س) اخبار کائنات مندرج است، نه حلال و حرام،‌ همان گونه که در مصحف فاطمه بیان شد.
30ـ رساله امام ششم به نجاشی (والی اهواز) معروف به رساله عبدالله بن نجاشی.
31ـ توحید مفضل؛ امام صادق(ع) در مورد خداشناسی، املا نمود و مفضل بن عمر آن را به نگارش در آورد.
32ـ کتاب اهلیلجه؛ از امام صادق(ع).
33ـ کتاب مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة، منسوب به امام صادق(ع).
34ـ نثر الدرر، منسوب به امام صادق(ع).
35ـ وصیت به هشام بن حکم و ویژگی های عقل؛ از امام هفتم(ع).[18]
36ـ علل الاحکام الشرعیه؛ امام رضا(ع) در جواب مسائل محمد بن سنان نوشت.[19]
37ـ العلل فضل بن شاذان؛ او از امام رضا(ع) استماع نمود و به نگارش در آورد.
38ـ رساله ذهبیه؛ در مورد طب از امام هشتم(ع).
39ـ فقه الرضا(ع).
۴۰ـ صحیفة الرضا یا مسند الرضا از امام هشتم(ع).[20]
41ـ عیون الاخبار؛ شیخ صدوق از روایات امام هشتم(ع) جمع آوری نموده است.[21]
42ـ رساله جبر و تفویض؛ از امام هادی(ع).
43ـ اجوبة؛ پاسخ به سؤالات یحیی بن اکثم؛ از امام هادی(ع).
44ـ قطعة من احکام الدین؛ از امام هادی(ع).
45ـ تفسیر؛ منسوب به امام حسن عسکری(ع).
46ـ مواعظ قصار؛ از امام حسین عسکری(ع).
47ـ رساله منقبت؛ از امام حسن عسکری(ع).
48ـ مکاتبات الرجال؛‌ از امام حسن عسکری(ع).[22]
3. تذکر این نکته ضروری است که به طور قطع و یقین نمی توان اَسناد همه این تالیفات را قبول نمود، چون با توجه به فاصله زمانی بین زمان ما و زمان ائمه(ع) و نیز با توجه به محدودیت های اطلاع رسانی زمان معصومان(ع) و با توجه به سیاست های حاکمان مبنی بر منع کتابت حدیث[23] یا حصر امامان(ع) و ایجاد مزاحمت ها برای آنان و اصحاب ایشان از قبیل آتش زدن و تخریب منازل و یا وقوع بسیاری از حوادث طبیعی مثل سیل وزلزله[24] و یا در گیریهای قومی و قبیله ای[25] بسیاری از این کتابها ازبین رفته و بدست ما نرسیده است.
۲۷ دی ۹۳ ، ۱۶:۰۴ حقیقت پنهان
ایرانیان ملتی علم دوست و دانشمند بودند و در ان شکی نیست ولی مثل اینکه شما نظرات من رو کامل نخوندید من دانشمندانی از اعراب و سایر ملل مسلمان هم نوشته بودم که شما توجه نکردید شیخخ بهایی یک فقیه و محقق شیعه یوده که در معماری نیز دستی داشته است سوال من از شما این است اگر ایرانیان ب زور اسلام را پذیرفته بودند چرا دانشمندانی همانند خواجه نصیر الدین توسی و شیخ بهایی و ملاصدرا در فقه و فلسفه اسلامی صاحب نظر بودند ؟ نهایتا اسم خیام  رازی رو هم که از این فرست خط بزنیم هنوز خیلی های دیگر هستند درباره کتاب های منتسب به رازی که وحی رو رد میکند هم باید بگم عده ای در انتساب این کتابها به رازی شک دارند در ثانی اگر ایران در قبل از اسلام هم جایگاه علمی برابر با بعد از اسلام داشت پس چرا نامی از دانشمندان ایرانی نمیبینیم ؟ در حالیکه دانشمندان نامدار یونانی مثل ارسطو و افلاطون در یونان زندگی میکردند و یونان و اسکندریه دانشمندان بسیاری داشتند؟ اگر م بگید عمر کتابخانه را اتش زد خب مگر در بقیه سرزمین ایران کتابخانه و دانشمند نبود همه را عمر نابود کرد؟!انچنان که هیچ اثری از انها باقی نماند؟ چرا در اثار دانشمدان معاصر انها چیزی نمیبینیم؟
به طور قطع میگم بله همه را نابود کردند اما اگر شما نیک بنگرید حداقل اثار پر شکوه معماری را مشاهده میکنید گذشته از این نام بسیاری از دانشمندان فیلسوفان  پزشکان سپهسالاران نگارگران و موسیقیدانان  ساسانی هنوز هم شناخته شده هستند برای اگاهی بیشتر به متخصصان هرکدام از این گرایش ها مراجعه کنید. اینقدر هم همه کاسه کوزه ها را سر عمر خالی نکنید هرکس دیگه ای هم بود همین میشد.  
اقای حقیقت شما هم خیلی پراکنده گویی میکنی از توالت فرنگی بگیر تا اسراییل اینجا داری بحث میکنی متاسفانه در مسایل مقدماتی تاریخ علمی شما شناخت کمی داری از این جهت بحث با شما هوده ای ندارد

لطفا بقیه اسامی که اوردی رو هم خط بزن چون هیچ کدوم از اینها که اسامی اونها رو اوردی علوم خود را از اسلام نیاوردند اگر اوردن بگو از کجای اسلام اوردن(دقیقا بگو از کجای اسلام علوم خود رو اوردند)

اسامی یه سری ایرانی رو به عربی اوردن دلیل بر علم اسلام نیست

حرف شما عین این میمونه من بگم استیو هاوکینگز علم خودشو از بی خدایی به دست اورده یا انیشتن از یهود یا 99%علم از مسیحیت اومده

در مورد علم امام صادقتون کافی کتاب حلیت المتقین بخونین تا ببینین تمام صحبتهای امامت در مورد یه وجب زیر شکم من به این نتیجه رسیدم اگر امام صادق دکتر بود مطمینا دکتر ارولوژی بوده

امامان شما در جنگ با ایرانیان حضور داشتن  این حدیث هم صد در صد از حسین ابن علی هست

شما از من میخوای برم کتاب دروغ های شیعه رو بخونم تا ببینم شما داری راست میگی

تازه اگه تو همون کتب به یه حدیث عین این بر بخورم میگی برو بعدی این دروغه روتو برم بابا

عاشورا و مراسم شیعیان بر طبق اسلام ناب عین شرک هست و اسلام واقعی و ناب داعش

از این که میبینم کسانی که به ایران حمله کردن وبه ناموس ایران تجاوز کردن دونه دونه به درک واصل شدن خدا را شاکرم هر کدوم بیشتر زجر کشیده نوش جونش

۲۷ دی ۹۳ ، ۲۰:۴۴ حقیقت پنهان
اخه ادم عاقل کدوم پیغمبری رسالتش اختراع و اکتشاف بوده ؟ من نمیدونم چرا شما یک ذره اطلاعات درباره فلسفه دین نداری مدام هم محکومش میکنی؟ دین قرار است برنامه زندگی انسان را تنظیم کند قرار است انسان هایی تربیت کند که از نظر علمی و اخلاقی ممتاز و برتر باشند اگر تونست همچین کاری کنه یعنی دین خوبیه اسلام هم با این همه دانشمند مسلمان و برجسته نشون داده که اگر به دستوراتش در زمینه های مختلف و از جمله علم اموزی عمل بشه دین کاملی هست که تمام نیاز های انسان رو پوشش میده 
تا بحال به روند حرفهاتون دقت کردید ؟ اول که میگفتید اسلام برای ملل اسلامی جز ننگ و نکبت و فقر و جهل چیزی نداشت حالا که اسم دانشمندان اسلامی و عربی اومد دارید میگید دین اینا ربطی به علمشون نداشته ! در حالیکه فرهنگ حاکم بر یک جامعه است که تعیین میکنه چه چیزی خوب باشه و چه چیزی بد و دین هم فرهنگ رو تحت تاثیر قرار میده پس وقتی دین چیزی رو ارزشمند بدونه فرهنگ جامعه هم تحت تاثیر دین قرار میگیره در ثانی هر جامعه ای که به پیشرفت علم اهمیت بدهد پیشرفت میکند چه به خدا اعتقاد داشته باشد چه نداشته باشد اگر من پراکنده گویی میکنم به خاطر این است که اینها همه به هم ربط دارد شما میگویید اعراب وحشی بودند که به ایران حمله کردند در حالیکه انموقع که توی عراق و سوریه تمدن هایی مثل بابل وجود داشت یا خود عربستان حالا کار به فرهنگ مردمش نداریم وجود داشت اصلا اروپایی در کار نبود حالا عراق و سوریه با اون تاریخ شون شدن بی تمدن اونوقت اروپایی که ته تمدنش فسیل چند تا انسان نئاندرتال بوده شده متمدن !شما اگر واقعا وطن پرستی که نیستی باید ده برابر کینه ای که از اعراب داری نسبت به مغولها و صد برابرش رو نسبت به انگلیسی ها داشته باشی این وطن پرستی که الان داری   هم در نهایت منجر به تبدیل ایران به یکی از ایالات امریکا و نابودی کل تاریخ و تمدن ایران میشه! درباره عزاداری هم باید بگم در اسلام هر عملی که منجر به اسیب رساندن به بدن شود حرام است جناب مازیار پس چرا مغولها که به ایران حمل کردند نتوانستند تمام دانش ایرانی را از بین ببرند؟ شما پیشرفت های گمنام ایران در دوران ساسانی رو میبینی ولی چشمت رو به روی پیشرفت علوم در دوران بعد از اسلام بستی حاضر هم نیستی قبول کنی از تاریخ هم فقط همونی رو میبینی که موافق عقیده خودت باشه و بس فقط روی این حرف کریم خان زند یک کم فکر کن این رو هم بدون که اونموقع خبری از ولایت فقیه و جمهوری اسلامی و ...نبود که تحت تاثیر اونها حرفی بزنه این عاقبت وطن پرستی به شیوه شما است
کریم خان زند:این فرنگیان همچنان که هندوستان را به مکر و خدعه و تزویر و نیرنگ مسخر کردند، می خواهند ایران را نیز مالک و متصرف شوند. 
اگر فکر می نمایید که فرنگی صاحب حسن سلوک است، بدانید چنانچه بر ایران غالب و مسلط گردد شما صاحب مناصب عالیه نخواهید بود، آنان همه شما را می کشند و احدی از شما را زنده نخواهند گذاشت... اگر العیاذ با الله فرنگی ایران را مالک شود برای این که خاطرش کاملا جمع شود اسلام را بر می اندازد و بزرگان ایران را خوار و ذلیل می سازد!
۲۷ دی ۹۳ ، ۲۲:۵۸ حقیقت پنهان
اخر تو که نه حاضری درباره فلسفه اسلام مطالعه کنی نه حاضری کتب تاریخی شیعه رو بخونی پس چرا درباره چیزی که اطلاعاتت ازش کم هست اظهار نظر میکنی؟ درباره حلیه المتقین هم باید بگم غیر از فصل زیر شکم مطالب دیگری هم دارد شما که اصل اسلام را قبول ندارید چه اهمیتی دارد در حلیه المتقین چه نوشته شده باشد؟امام صادق کتابی به نام توحید مفضل دارد بد نیست انرا هم مطالعه کنید تا زمانی که تفکرت نسبت به شیعه منفی باشه هرچقدر هم که ایه و حدیث و نکات مثبت شیعه رو برات بگم فایده داره چون فقط دنبال عیبجویی هستی
کی از انگلیس کثیف طرفداری کرد؟ هر چی خرافات و کهنه پرستیه توسط همین انگلیسا زنده نگه داشته شده. حیف که نمیشه خیلی چیزا را مطرح کرد وگرنه از همین انگلیس کثیف خیلی حرفا هست که حتما جناب بل آگاهند

حالا که هر چی ما میگیم شما میگی نه من قبول کردم که در حمله به ایران  حسنین نبودن پس  از انجایی که به کسی توهین حساب نمیشه

خواهر و مادر همه حمله کنندگان به خاک ایران ...

لعنت بر پدر ومادر حمله کنندگان به ایران


داشتم کتب شیعه را مطالعه میکردم رسیدم به این حدیث بدنم هنوز داره میلرزه دارم ایمان میارم



زراره از امام باقر نقل می‌کند که فرمود، برای امام 10 نشانه باشد:
1- پاک و ختنه شده زاده گردد.
2- با کف دست بر زمین آید و صدای خویش را با ادای شهادتین(اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد الرسول الله) بلند نماید....
3- جُنب نشود(در خواب از او منی خارج نگردد).
4- چشمش می‌خوابد و دلش بیدار است.
5- خمیازه نمی‌کشد.
6- از پشت سر نیز مانند جلو می‌بیند.
7- مدفوعش (و باد شکمش) بوی مُشک دارد.
8- زمین او را ببلعد و وکیل پنهان کردنش باشد.
9- اگر زره فرستاده‌ی الله(رسول الله) را بپوشد اندازه‌اش باشد؛ ولی اگر کس دیگری این زره را بپوشد خواه کوتاه قد و یا بلند قد، یک وجب از او بلندتر باشد.
10- اگر نمیرد محدث شود(تا زنده است دائما حدیث گو گردد).
(اصول کافی/کتاب الحجه/باب موالید الائمه)
۲۸ دی ۹۳ ، ۱۵:۵۰ حقیقت پنهان
کارنامه اسلام، ص 2:
«کارنامه اسلام یک فصل درخشان تاریخ انسانی است.»
«فتح اسلامی البته با جنگ حاصل شد اما نشر اسلام در بین مردم کشورهای فتح شده به زور جنگ نبود.»
«مجوس (زرتشتیان) جزیه ای که به اسلامیان می پرداختند به مراتب سبک تر و راحت تر از مالیات سرانه ای بود که پیش از آن به حکومت خویش ـ ساسانیان ـ می دادند.»
«سادگی و روشنی مبانی اسلام و مناسبت عقاید اسلامی با مذاهب اهل کتاب هم خود از جهات توجه اهل کتاب به اسلام بود.»
«درست است که بعضی خلفا در معامله با اهل ذمه خشونت نشان می دادند، از تجدید بنای معابدشان جلوگیری می کردند، یا آنها را از اشتغال به کارهای مهم منع می نمودند، یا وادارشان می کردند لباسهای نشاندار بپوشند، بعضی شان حتی برخی از آنها را به عنف وادار می کردند که مسلمان شوند، عامه مسلمانان نیز گاه تحریک می شدند و به آزار آنها دست می گشادند، اما این احوال به ندرت اتفاق می افتاد و بی دوام بود، چنان که روی هم رفته اهل کتاب در قلمرو اسلام در صلح و آرامش به سر می بردند.»
«اسلام رفته رفته در سرزمینهای فتح شده انتشار و قبول می یافت و این انتشار و قبول نه از راه عنف و فشار بود.»

کارنامه اسلام، ص 3:
«اگر عامه مردم این ممالک (ممالک فتح شده بدست مسلمانان) با مهاجمان به چشم عداوت می نگریستند این فتوح چنین آسان دست نمی داد.»

کارنامه اسلام، ص 5:
«تمدن اسلامی ـ لا اقل از پایان فتوح مسلمین تا ظهور مغول ـ قلمرو اسلام را از لحاظ نظم و انضباط اخلاقی، برتری سطح زندگی، سعه صدر و اجتناب نسبی از تعصب، و توسعه و ترقی علم و ادب، طی قرنهای دراز پیشاهنگ تمام دنیای متمدن و مربی فرهنگ عالم انسانیت قرار داد.»
«تمدن اسلامی ... بی شک یک دوره درخشان از تمدن انسانی است.»
«فرهنگ اسلامی هنوز در دنیای حاضر تأثیر معنوی دارد و به جذبه و معنویت آن نقصان راه ندارد.»

کارنامه اسلام، ص 6:
«شک نیست که سهم اقوام گونه گون که در توسعه این تمدن بذل مساعی کرده اند نباید از نظر محقق دور بماند اما آنچه این مایه ترقیات علمی و پیشرفتهای مادی را برای مسلمین میسر ساخت در حقیقت همان اسلام بود که با تشویق مسلمین به علم و ترویج نشاط حیاتی، روح معاضدت و تساهل را جانشین تعصبات دنیای باستانی کرد.»

کارنامه اسلام، ص 8 :
«اسلام که یک امپراطوری عظیم جهانی بود ... همه را به هم در آمیخت و از آن چیز تازه ای ساخت. فرهنگ تازه ای که حدود و ثغور نمی شناخت و تنگ نظریهایی که دنیای بورژوازی و سرمایه داری را تقسیم به ملتها، به مرزها، و نژادها کرد، در آن مجهول بود. مسلمان از هر نژاد که بود ـ عرب یا ترک، سندی یا افریقایی ـ در هر جایی از قلمرو اسلام قدم می نهاد خود را در وطن خویش و دیار خویش می یافت.»

کارنامه اسلام، ص 16 :
«کثرت مدارس عالی در بلاد اسلام، هنوز هم که دنیا پیشرفتهای ماشینی یافته است مایه حیرت است و حاکی از وجود شوق و نشاطی بی مانند. در حیقیقت به سبب تأکید و تشویقی که در اسلام راجع به علم شده بود و همچنین به جهت توصیه و ترغیبی که به انجام دادن امور خیر می شد بسیاری از اهل بر و ارباب ثروت عنایت و توجه خاصی به انشاء مدارس مبذول کردند.»

 

کارنامه اسلام، ص 17:
«آمادگی مسلمین برای اخذ و نشر علوم، و احادیثی که از پیغمبر در تشویق به دانش طلبی نقل می شد، بعلاوه وجود اسباب و موجبات دیگر، شروع یک نهضت علمی را در قلمرو اسلام سبب شد.»

کارنامه اسلام، ص 18:
«وقتی طب از دست سریانی ها به دست مسلمین افتاد تحقیق و مطالعه در آن جنبه جدی تر و دقیق تر گرفت. به جای رساله های کوتاه علمی که معمول سریانی ها بود، دائره المعارفهای جامع طبی بوسیله مسلمین تالیف شد.»

کارنامه اسلام، ص 20:
«مسلمین در بعضی رشته های طب تحقیقاتی کردند که بی سابقه بود چنانکه در باره جذام ظاهرا اولین تحقیقات بوسیله آنها شد. فرق بین آبله و سرخک را اول بار آنها ملتفت شدند. در باره مامائی و قابلگی خیلی بیش از یونانی ها مطالعه کردند. همچنین در استعمال بعضی ادویه و پاره ای وسائل معالجه سابقه آنها محقق است ... بعضی معالجات آنها در امراض جسمانی یا روحانی ابتکاری بود.»
«طب اروپا دین زیادی به طب اسلامی دارد.»

کارنامه اسلام، ص 23:
«جبر و مقابله را اولین بار مسلمین وارد نظام علمی کردند. همچنین استعمال جبر در هندسه و بالعکس بوسیله مسلمین انجام یافت و این امر نیز در بسط هندسه تحلیلی تأثیر بسزائی داشت.»

کارنامه اسلام، ص 24:
«در تمام قرون وسطی، پیشرفت ریاضیات در واقع به نبوغ ریاضی مسلمین مدیون بود.»
«در نیمه اول قرن پانزدهم میلادی که مسلمین با مشکل ترین مسائل هندسه دست و پنجه نرم می کردند، معادلات درجه سوم جبری را به کمک مقاطع مخروطی حل می کردند و در مثلثات کروی تحقیقات ارزنده انجام می دادند، در اروپا تحقیقات ریاضی از حساب تقویم و طرز بکار بدن چرتکه ـ که غالبا در سطح حوائج روزانه بود ـ در نمی گذشت.»
«این میراث علمی عظیم مسلمین، هم از حیث وسعت موجب اعجاب است هم از لحاظ دقت.»

کارنامه اسلام، ص 26:
«مسلمین در استخراج معادن، در ساختن رنگ، در آب دادن فولاد، در تهیه چرم و کاغذ و در ساختن اسلحه طی قرنهای دراز تفوق خود را بر دنیای غرب حفظ کردند.»

کارنامه اسلام، ص 27:
«آثار جغرافیائی مسلمین در واقع بسیار غنی، متنوع، آموزنده و جالب است.»
«در جغرافیا، هم وسعت عرصه تحقیقات مسلمین خیلی بیش از یونانی ها بود و هم شور و توفیق آنها و از حیث وسعت قلمرو و دقت مواد حاصله هم، علم جغرافیا در نزد مسلمین بمراتب از آنچه نزد یونانی ها بود پیشتر رفت.»

کارنامه اسلام، ص 30:
«مسلمین در تاریخ کتابهای بسیار زیادی بوجود آوردند و هیچ قومی قبل از شروع عصر جدید درین رشته به پایه مسلمین نرسیده بود.»
«کار مورخین اسلام در مقایسه با کار قدماء یونان و روم ـ شاید با چند استثنا ـ و مخصوصا در مقایسه با کار مورخین اروپا در قرون وسطی و حتی بعد از آن شایسته تحسین و اعجاب است.»

کارنامه اسلام، ص 37:
«غلط مشهوریست که گفته اند: فلسفه اسلامی چیزی نیست جز نقل فلسفه یونانی به عربی. حقیقت آنست که آنچه فلسفه اسلامی خوانده می شود التقاطی محض نیست، جنبه ابتکار و اصالت نیز دارد. از لحاظ غایت و حاصل، حاکی از یک مرحله اساسی است در طریق تحقیقات فلسفی که بهر حال هرگز در جایی متوقف نمی شود و فردا مثل امروز در حرکت و ترقی خواهد بود.»

کارنامه اسلام، ص 44:
«با آنکه در تربیت و تعلیم توجه بیشتر به پسران بود و حتی در مورد دختران گهگاه سخن از منع تعلیم در میان می آمد، تاریخ اسلام مواردی را نشان می دهد حاکی از توجه مسلمین به تعلیم دختران یا لا اقل حاکی از عدم منع آن. وجود بعضی راویان حدیث در بین زنان نشان می دهد که اهل حدیث منعی در تعلیم کتابت و سواد زنان نمی دیده اند.»

کارنامه اسلام، ص 49:
«که گفت که در اسلام دین را با هنر سازگاری نیست؟ برعکس، این هردو با یکدیگر ملاقات می کنند و آن هم در مسجد. خدای اسلام ـ الله تعالی ـ نه فقط رحیم و حکیم است بلکه جمیل هم هست.»

کارنامه اسلام، ص 55:
«اهمیت میراث اسلامی نه به علم و صنعت آن محدود شد، نه به فلسفه و عرفان آن. ادب اسلامی نیز از همان تنوع و نشاط حیاتی بهره یافت که علم و فلسفه اسلامی را بلندآوازه کرد. در سراسر این ادب نفوذ قرآن محسوس بود، هم در اسلوب بلاغت هم در قصه ها و مواد و هم در فکر و اخلاق. از این روست که این ادب ارزنده را به هرزبانی که هست ـ خواه عربی و خواه فارسی، خواه ترکی و خواه سندی ـ جز ادب اسلامی نمی توان خواند.»

کارنامه اسلام، ص 57:
«محققی که با دنیای اسلام آشنایی درست دارد پروایی ندارد که اسلام را دینی بیابد مناسب با احوال انسانی، حتی بیش از آنچه راجع به فرهنگ فرانسوی ادعا می کنند قبایی به قامت انسانیت.»
«آنچه دنیا به اسلام و مسلمانان مدیونست آن اندازه هست که نشان دهد برخلاف بعضی دعویها اسلام هرگز جریان فرهنگ انسانی را سد نکرده است و حتی آن را به پیش رانده است.»
«که می تواند انکار کند که اسلام هرچه هست و هرچه بوده است یک مرحله از تکامل انسانیت را نشان می دهد که از هیچ مرحله دیگر کم اهمیت تر نیست؟»
«اگر اکنون دنیای اسلام ارزش و حیثیت خود را درست نمی شناسد تا حدی از آن روست که از معنویت خویش جدا مانده است. کارنامه اسلام در قرنهای درخشان آن، کارنامه یک فرهنگ انسانی است، یک فرهنگ جامع ... به قدر قامت انسان.»
«این نکته که اسلام در طی قرنهای دراز موجد یک فرهنگ پیشرو بوده است چیزیست که از تاریخ فرهنگ انسانی بدرستی بر می آید.»

کارنامه اسلام، ص 58:
«(مستشرقان) پیشرفت عجیب تمدن اسلامی را نیز ـ مثل پیشرفت فرهنگ یونانی ـ نوعی معجزه خوانده اند، معجزه اسلامی.»
«تأثیر فرهنگ اسلامی در پیشرفت علوم ریاضی، طب و شیمی شواهد بسیار دارد. حتی در قرن سیزدهم ترجمه کتب اسلامی و شروح آنها در مدارس عالی آکسفورد، با شوق و علاقه دنبال می شد.»
«اگر آنچه اروپا در قرون وسطی و بعد از آن، در ریاضی، طب و شیمی، به مسلمین مدیون است، جمع آید بی شک رقم قابل ملاحظه ای است اما در فلسفه و عرفان اروپا نیز این نفوذ اسلام کم اهمیت نیست.»

کارنامه اسلام، ص 59:
«آنچه شاید خلاف انتظار می نماید نفوذی است که فرهنگ اسلام در ادبیات اروپا داشته است و آن خود به هیچ وجه چیز بی اهمیتی نیست.»
«تمدن امروز دنیا در ادب، در فلسفه، در عرفان و در علم تا حد زیادی به اسلام و فرهنگ اسلامی مدیون است.»

کارنامه اسلام، ص 60:
«آشنایی با زبان عربی و فرهنگ اسلامی در ایتالیا و فرانسه تا حدی محرک و انگیزه آن نهضت عظیم علمی فکری شد که بعدا رنسانس خوانده شد و همه اروپا را به جنب و جوش آورد. بدین گونه اروپا حتی رنسانس خود را تا حد قابل ملاحظه ای به مسلمین مدیون است.
بیان این دعوی نه حاجت به مبالغه دارد نه نیاز به تعصب. دنیای اسلام به قدر کافی افتخارات راستین دارد که نیازی به گزاف و دعوی نداشته باشد.»
«غرب به تمدن اسلامی خیلی بیش از آنچه خود اعتراف دارد مدیون است.»
«هنوز در غرب روشن بینانی هستند که به درستی انتظار دارند تا آنجا که ممکن است الهامات تازه ای از شرق و اسلام دریافت دارند.» 
۲۸ دی ۹۳ ، ۱۵:۵۳ حقیقت پنهان
وقتی مواضع شما درباره موضوعی با دشمنان ایران یکسان باشد یعنی از انها حمایت کرده اید جملات بالا از کتاب کارنامه اسلام نوشته دکتر عبدالحسین زرین کوب است
۲۸ دی ۹۳ ، ۱۶:۲۶ نوکر مولا علی

به به

جناب بل با توجه به اینکه عاشورا رو شرک می دونی

و با توجه  به گفتارت ظاهرا از طرفداران داعش هم هستی


اصلا اصل شرک رو میدونی چیه که بخوای بگی عاشورا و اربیعن شرکه

جدا تا حالا از شیعه و اسلام چیزی خوندی و پیگیری کردی یا به حرف امثال شبکه های و وهابی گوش دادی


اصلا میدونی چند جور شرک هست که اربعین و عزاداری رو شرک حساب می کنی

پایه ای ترین اصول رو حتی خبر نداری

نمیدونم اصلا به خدا و پیغمبر اعتقاد داری یا نه که البته مثل اینکه از نوع وهابیش رو قبول داری

اما این حرفت نیاز به حلالیت طلبیدن داره و در اون دنیا باید براش پاسخ بدی

قرآن که گفته به اهل البیت پیامبر احسان کنید

قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی

پیامبر گفت که از قرآن و اهل البیت من جدا نشید تا گمراه نشید

این بهتره یا به وهابی ها که میگن پیامبر اشتباه میکرده

اونم کی

پیامبری که قرآن گفته روی هوی و هوس صحبت نمی کنه و فقط وحی هستش

ما ینطق عن الهوی الا ان یوحی

اهل بیتی که خود قرآن گفته هر گونه زشتی و پلیدی رو از اونها برداشته


مشکل شما اینه و خود قرآن بهش به روشنی اشاره کرده

به ظاهرا آیات اکتفا می کنید و اصلا نمی دونید تاویل و معنیش چیه


ضمنا فرق شما با دشمنان ایران و اسلام چیه

عربستان و آمریکا و اسرائیل و انگلیس قیمت نفت رو میارن پایین که اقتصاد ایران رو صدمه بزنن

واسه وهابی ها هزینه می کنن

جنگ شیعه سنی راه میندازن

می خوان جلوی پیشرفت و استقلال ایران رو بگیرن

روحیه خراب کنن

شما هم توی جبهه اونا هستید چون نتیجه و هدف کار شما و اونا مثل هم هستش


اعتقاد من کشور من هست برای من کم اهمیت تریه چیز شیعه و سنی بودن داره اگر توی این راه کسی به دنبال منافع ایران باشه من قبولش دارم فارغ از هر ملیتی که داره اگر امریکا و اسراییل فایده ای برای منافع ایران داشته باشن لزومی نمیبینم که دین اون دیده بشه

داعش حداقل در مورد مشرک بودن شیعه طبق خود اسلام راست میگه

باز هم میگم اگر من موافق داعش بودم باید حمله اعراب رو عین شما میستودم والان یه ایمه پرست بودم که من  با ریشه این رفتار مشکل دارم هر اعتقادی که بخواد به دیگران صدمه بزنه از نظر من مردوده

من عین شما نیستم که بگم چون خدا گفته بگیر بکش بزن پس درسته

به خدایی که میگه بکوش باید شک کرد

مشکل از روزی شروع نشد که خدا ما رو افرید مشکل از روزی شروع شد که ما یه همچین خدایی رو افریدیم

۲۸ دی ۹۳ ، ۲۱:۲۰ نوکر مولا علی

شما اگر اعتقادت کشوره پس چرا با دشمنایی که به روشنی علیه ایران جنگ دارن ساکتی

این انگلیس علیه ایران به عراق بمب شیمایی میداد

اونایی که شمیایی شدن همه شیعه و مسلمون نبودن

حتی مسیحی توشون هست و حتی غیر ایرانی توی جنگ اومد برای ایران جنگید

آمریکا این همه تحریم رو حدود سی و چند ساله علیه ایران راه انداخته فکر کردی تحریم ها همین چند سال شروع شدن

یه تحقیق کن ببین اولین تحریم از کی شروع شدن

چرا اومدن بقل ایران به اسم جنگ با تروریسم توی افغانستان شروع کردن به کاشت خشخاش که جوونای ایران رو معتاد بکنن در حالی که زیر دستشون مکزیم بزرگترین باند قاچاق بود

بله برای اینکه جوونای ایرن رو معتاد بکنن و خودشون آزاد بشن

چرا میان توی آذربایجان کارناوال همجنسگرایی رو ران اندازی می کنن

اونم آذربایجانی که 80% شیعه داره بلکه مردمش علیه دولت اعتراض و جنگ کنه تا نا امنی بشه

چرا توی عراق درگیری راه انداختن

چرا به جیش العدل وهابی رو توی ایران اونقدر پول دادن تا توی ایران جنگ راه بندازه که اونم ایران شکارش کرد

یه کم فکر کن

واقعا نفهمدیدی که همش برای دشمنی با ایرانه و زور میزنن اطراف ایران رو نا امن می کنن تا نا امنی رو به ایران بکشونن

بیشتر به نظر میاد نمیخوای این چیزا رو ببینی و بفهمی

کسی با مردم آمریکا و اسرائیل به خاطر دینش مخالف نیست اونا هم آدمن و دین خودشون رو دارن

مشکل سر دشمنی هاشونه

تویی که اینقدر ادعای وطن وطنت میشه فیلم 300 رو که آمریکایی ها علیه ایران ساختن رو ببین

توش هر نوع توهینی به ایرانی ها شد

از بچه هایی که تو آمریکا بود میگفت بعد از فیلم تو سینما همه به ایرانی ها فحش میدادن

علیه آمریکا چیکار کردی مثلا

حتی یه کامنت هم گذاشتی

حالا 300 جدید رو هم ساختن


اونوقت تو چسبیدی کوروش کوروش راه انداختی و وطنم وطنم می کنی و افتادی به خراب کردن روحیه جوونا

خیلی ادعا داری یه کار مثبتی بکن حداقل روحیه ایرانی ها رو تقویت کن به هر دینی که باشن

بیشتر فکر کن

خیلی از این دشمنی ها اونقدر روشنه که نیاز به گفتن نداره

۲۸ دی ۹۳ ، ۲۱:۵۱ نوکر مولا علی

شما اول تعریف شرک رو بگو

بعد با اعتقادات شیعه با تحقیق آشنا شو بعد اگر تونستی در موردش صحبت کن

اساتید دانشگاه الازهر خودشون به گفته خودشون که مصاحبه هاش هم توی اینترنت هست جاهایی که به مشکل میخورن از مذهب شیعه پیروی می کنن


اصلا نظر اسلام رو درباره شرک میدونی که بخوای بگی داعش درست میگه

اصلا داعش کی هست و چی هست که بخواد چیزی رو درست بگه


داعش میگه سنی ها هم کافر هستن

مسیحی ها هم کافر هستن


گوجه رو حروم میدونن

این چیزی که شما میگی صدر اسلامه


کسی که بخواد به شیعه یا هر قومی از روی جهل توهین کنه و تهمت بزنه جز اینکه باعث خنده میشه کاری نکرده

شما اصلا نمیدونی شرک چیه که بخوای در موردش نظر بدی

اگر خیلی ادعا داری تعریف شرک رو بگو و دلیلی هم برای مشرک بودن شیعه بیار

۲۸ دی ۹۳ ، ۲۲:۵۰ حقیقت پنهان
ما که هرچی به شما گفتیم درباره اصل اسلام تحقیق کن بعد بیا به جزیئاتش گیر بده گوش ندادی پس حداقل اینا رو بخون من که نفهمیدم شما تا چه حد و به چه چیزی اعتقاد داری ولی اگر خدا رو قبول داری که وطن پرستی شرک است این وطن پرستی که شما ازش دم میزنی هم در حد سطحی و فقط به کینه و دشمنی با کسانی ختم میشه که هزار و چهارصد سال پیش مردن و الان استخوون هاشونم خاک شده ولی دشمن های واقعی ایران که شما هم داری حرفهای همون ها رو تکرار میکنی قصد شون نابودی دین اسلام و ترویج سکولاریزم در ایران است بعد هم فرهنگ کثیف خودشون رو که همون ترویج عشقبازی و بی حیایی در جامعه ایرانی هست به جامعه تحمیل میکنند تا ایرانی ها رو یک ملت وابسته و بی خیال نسبت به استقلال و ابادی کشورشون بار بیارند کما اینکه الان هم دارند سعی میکنند که بگویند در ایران قبل از اسلام نه خبری از چادر بود و نه حجاب عاقبت عشق های هوس گونه امروزی هم برای جوونا به افسردگی و خود کشی ختم میشه حالا از ما گفتن بود حواست باشه داری اب به اسیاب کیا میریزی اگر در حمله اعراب به ایران چند هزار نفر کشته شدند غربی ها و مصوصا انگلیس مسبب مرگ چند میلیون ایرانی هستند اگر شما جای خدا بودی و وضع ایران انموقع و عربستان رو میدیدی کجا پیامبر میفرستادی ؟ اگر هم مخالفت شما با اسلام فقط به خاطر اینه که در بین اعراب فرستاده شده پس باید با کل پپیشرفت ها و چیزهای خوبی که اقوام دیگری که به ایران حمله کردند داشتند هم مخالفت کنی تنها توجیهت هم این است که  به ایران حمله کردند خب اینجوری ما باید با همه جا دشمن باشیم هر چیزی هم که اقوام غیر ایرانی که اجدادشون به ما حمله کردند رو کشف یا اختراع کردند بندازیم دور و ازش استفاده نکنیم از جمله اینترنت و ...ته این وطن پرستی شما میشه عقب موندگی
14 اصل در انسان از دیدگاه اسلام

اصل اول

انسان موجودى است مرکب از جسم و روح، که پس از مرگ، جسم او متلاشى مى‏شود ولى روح او به حیات خود ادامه مى‏دهد، و مرگ انسان به معناى فناى او نیست. از این جهت تا برپایى قیامت، در عالم برزخ زندگى خواهد داشت. قرآن در بیان مراتب آفرینش انسان، آخرین مرحله آن را که با نفخه روح در کالبد وى صورت مى‏پذیرد،با این جمله یاد مى‏کند:‹‹ثم انشاناه خلقا آخر›› (مؤمنون/14): آنگاه او را موجودى دیگر قرار دادیم.

نیز در آیات متعدد به حیات برزخى انسان اشاره مى‏کند و از آن جمله مى‏فرماید: ‹‹و من ورائهم برزخ الى یوم یبعثون›› (مؤمنون/100): و پیش روى (و یا پشت آنان) برزخ (1) است تا روزى که برانگیخته مى‏شوند. آیاتى که بر حیات برزخى گواهى مى‏دهند بیش از آنند که در اینجا نقل گردند.

اصل دوم

هر انسانى با فطرت پاک و توحیدى آفریده مى‏شود، به گونه‏اى که اگر به همین حالت پیش برود و عوامل خارجى او را منحرف نکنند، راه حق را خواهد پیمود. هیچ فردى از مادر خویش خطاکار، گنهکار، و یا بد سگال زاده نشده است، و پلیدیها و زشتیها جنبه عرضى داشته و معلول عوامل بیرونى و اختیارى است.وروحیات ناپسند موروثى نیز به گونه‏اى نیست که در سایه اراده و خواست انسان تغییر ناپذیر باشد. بنابراین اندیشه گناه ذاتى فرزندان آدم، که در مسیحیت کنونى مطرح است، بى‏پایه است.

قرآن کریم در این باره مى‏فرماید:‹ (روم/30): بدون هیچگونه انحراف به چپ و راست، به آیین الهى روى آور که خداوند انسانها را < 
بر اساس آن آفریده است. پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله و سلم نیز مى‏فرماید:«ما من مولود الا یولد على الفطرة‏» (2) : هیچ مولودى نیست مگر اینکه بر فطرت پاک (توحید و یگانه پرستى) به دنیا مى‏آید.

اصل سوم

انسان موجودى است مختار و انتخابگر، یعنى در پرتو قوه عقل پس از بررسى جوانب مختلف فعل، انجام یا ترک آن را برمى‏گزیند. قرآن کریم مى‏فرماید: ‹‹انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا›› (انسان/3): ما راه را به او نشان داده‏ایم، او یا سپاسگزار است و یا کفران کننده.

نیز مى‏فرماید: ‹‹وقل الحق من ربکم فمن شاء فلیؤمن و من شاءفلیکفر›› (کهف/29): بگو حق از جانب پروردگارتان نازل گردیده است. پس هرکس مى‏خواهد ایمان آورد و هرکس مى‏خواهد کفر ورزد.

اصل چهارم

انسان به حکم اینکه از فطرتى سلیم برخوردار است، و داراى قوه عقل است که مى‏تواند خوب را از بد تمیز دهد و نیز از اختیار و انتخابگرى برخوردار است - روى این جهات - موجودى است تربیت پذیر، که راه رشد و تعالى و بازگشت‏به سوى خدا به روى او در همه زمانها گشوده است، مگر در لحظه‏اى (لحظه مشاهده مرگ) که دیگر توبه او پذیرفته نیست. از این جهت، دعوت پیامبران شامل همه افراد بشر بوده است، حتى افرادى مانند فرعون، چنانکه مى‏فرماید:

‹‹فقل هل لک الى ان تزکى× و اهدیک الى ربک فتخشى›› (نازعات/18-19):اى موسى به فرعون بگو آیا مى‏خواهى تزکیه شوى و ترا به سوى پروردگارت هدایت کنم، تا خشیت‏یابى.

بر این اساس انسان نباید هیچگاه از رحمت و مغفرت الهى مایوس گردد. چنانکه مى‏فرماید:

‹‹لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا›› (زمر/53): از رحمت‏خدا مایوس نشوید، که او همه گناهان را مى‏آمرزد.

اصل پنجم

انسان به حکم اینکه از نور خرد و موهبت اختیار برخوردار است، موجودى مسئول است: مسئول در برابر خدا، در برابر پیامبران و رهبران الهى، در برابر گوهر انسانى خویش و انسانهاى دیگر و در برابر جهان. قرآن به مسئولیت‏بشر در آیات بسیارى تصریح دارد.

مى‏فرماید: ‹‹اوفوا بالعهد ان العهد کان مسؤولا›› (اسراء/34): به پیمان وفادار باشید که از پیمان سؤال مى‏شود.

نیز مى‏فرماید: ‹‹ان السمع والبصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولا›› (اسراء36): از گوش و چشم و دل سؤال مى‏شود.

باز مى‏فرماید:‹‹ایحسب الانسان ان یترک سدى›› (قیامت/36): آیا انسان گمان مى‏کند که به حال خود رها شده است.

و پیامبر گرامى اسلامصلى الله علیه و آله و سلم فرموده است:«الا کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته‏». (3)

اصل ششم

هیچ انسانى بر دیگرى مزیت و برترى ندارد مگر از طریق کمالات معنوى که از آن برخوردار است. بارزترین ملاک مزیت و برترى نیز تقوا و پرهیزگارى در همه شئون زندگى است. چنانکه مى‏فرماید:

‹‹یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثى وجعلناکم شعوبا و قبائل‏لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقاکم›› (حجرات/13):اى انسانها ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم، و شما را دسته‏ها و قبیله‏هاى گوناگون قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا گرامیترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شما است.

بنابر این خصوصیات نژادى وجغرافیایى ونظایر آن از دیدگاه اسلام مایه برترى طلبى و تفاخر و تبختر نیست.

اصل هفتم

ارزشهاى اخلاقى، که در حقیقت اصول انسانیت‏بوده و ریشه فطرى دارند، اصولى ثابت و جاودانه اند، و گذشت زمان و تحولات اجتماعى سبب تغییر و دگرگونى آنها نمى‏شود. مثلا زیبایى وفا به عهد و پیمان، یا نیکى را با نیکى پاسخ گفتن، امرى جاودانه است و تا بشر بوده و خواهد بود، این قانون اخلاقى دگرگون نخواهد شد. همچنین است‏حکم به زشتى خیانت و خلف وعده. بنابراین، از دیدگاه عقل، در زندگى اجتماعى بشر یک رشته اصول وجود دارد که با طبیعت و سرشت انسان درهم آمیخته و ثابت و پایدار مى‏باشد.

آرى در کنار این اصول اخلاقى یک رشته آداب و رسوم نیز یافت مى‏شود که از شرایط زمانى و مکانى تاثیر پذیرفته و دستخوش تغییر و دگرگونى قرار مى‏گیرد، که ربطى به مبادى و اصول ثابت اخلاقى ندارد.

قرآن کریم به برخى از اصول عقلى و ثابت اخلاقى اشاره دارد، چنانکه مى‏فرماید:

‹‹هل‏جزاء الاحسان الاالاحسان›› (الرحمن/60): آیا پاداش احسان، چیزى جز احسان است؟

‹‹ما على المحسنین‏من سبیل›› (توبه/91): برنیکوکاران نکوهشى نیست.

‹‹فان الله لا یضیع اجر المحسنین›› (یوسف/90): خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمى‏سازد.

‹‹ان الله یامر بالعدل والاحسان و ایتاء ذی القربى و ینهى عن الفحشاء والمنکر و البغی›› (نحل/90): خدا به دادگرى و نیکوکارى و کمک به خویشاوندان فرمان مى‏دهد و از پلیدى و زشتى و ستم نهى مى‏کند.

اصل هشتم

اعمال انسان، گذشته از اینکه در سراى دیگر پاداش یا کیفر دارد، در این جهان نیز خالى از پیامدهاى خوب و بد نیست.در حقیقت پاره‏اى از حوادث جهان عکس‏العمل فعل او مى‏باشد، و این حقیقتى است که وحى از آن پرده برداشته و علم بشر نیز تا حدى بدان پى برده است. قرآن کریم در این باره آیات بسیارى دارد که دو نمونه را یادآور مى‏شویم:

‹‹و لو ان اهل القرى آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماءو الارض ولکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون›› (اعراف/96): هرگاه اهل آبادیها ایمان آورند و پرهیزگار باشند، درهاى برکات آسمان و زمین را به روى آنان مى‏گشاییم، ولى آنان (آیات الهى را) تکذیب کردند، پس ما نیز آنها را به کیفر اعمالشان رساندیم.

حضرت نوح به امت‏خود یادآور مى‏شود که میان پاکى از گناه و گشوده شدن درهاى رحمت الهى و فزونى نعمت‏خداوند رابطه‏اى برقرار است. چنانکه مى‏فرماید:‹‹وقلت استغفروا ربکم انه غفارا× یرسل السماء علیکم مدرارا× ویمددکم باموال وبنین ویجعل لکم انهارا›› (نوح‏10-12):(به قوم خود) گفتم از خدا طلب آمرزش کنید، او آمرزنده گناهاست، در این صورت از آسمان بر شما باران فراوان فرود مى‏فرستد. و با مال و فرزند شما را کمک مى‏کند. و براى شما باغها وچشمه‏سارهایى پدید مى‏آورد.

اصل نهم

پیشرفت و عقبگرد امتها ناشى از عللى است که صرفنظر از برخى عوامل بیرونى، عمدتا ریشه در عقاید و اخلاق و رفتار خود آنان دارد.این اصل با قضا و قدر الهى نیز منافات ندارد، زیرا این قاعده خود از مظاهر تقدیر کلى الهى است. یعنى مشیت کلى الهى بر این تعلق گرفته است که امتها از طریق عقاید و رفتار خود سرنوشت‏خود را رقم زنند. مثلا جامعه‏اى که روابط اجتماعى خود را بر اصل عدالت و دادگرى استوار سازد، زندگى نیک و آرامى خواهد داشت، و امتى که روابط اجتماعى خود را بر خلاف آن قرار دهد، سرنوشتى ناگوار در کمین او خواهد بود. این اصل همان است که در اصطلاح قرآن «سنتهاى الهى‏» نامیده شده است. چنانکه قرآن مجید مى‏فرماید:

‹‹فلما جاءهم نذیر ما زادهم الا نفورا× استکبارا فی الارض ومکر السى‏ء ولا یحیق المکرالسیئ الا باهله فهل ینظرون الا سنة الاولین فلن تجد لسنة الله تبدیلا و لن تجد لسنة الله تحویلا››. (فاطر/42-43): آنگاه که بیم دهنده‏اى نزدشان آمد، جز دورى از بیم‏دهنده آنها را سودى نبخشید، به علت استکبار در زمین و نیرنگهاى زشت،(باید دانست که) نیرنگهاى بد جز نیرنگبازان را در بر نمى‏گیرد. آیا آنان جز سنتى که بر گذشتگان حاکم بود، منتظر چیز دیگرى هستند؟! در سنت‏خدا هیچ تحول و دگرگونى نمى‏یابى.

‹‹...و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین...و تلک الایام نداولها بین الناس...›› (آل عمران/139-140): شماها برترید اگر مؤمن باشید... و این روزها (پیروزى و شکست) را بین مردم دست‏به دست مى‏گردانیم.

اصل دهم

تاریخ بشر آینده روشنى دارد. درست است که زندگى بشر غالبا با نابرابریها و نابسامانیها همراه بوده است، ولى این وضع تا آخر ادامه نخواهد داشت، بلکه تاریخ بشر به سوى آینده‏اى روشن درحرکت است که در آن عدل فراگیر حاکم شده. و به تعبیر قرآن کریم صالحان، حاکمان زمین خواهند بود. چنانکه مى‏فرماید:

‹‹و لقدکتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون›› (انبیاء/105): ما در زبور پس از «ذکر» (شاید مقصود تورات باشد) نوشتیم که صالحان حاکمان زمین خواهند شد.

و نیز مى‏فرماید:

‹‹وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم›› (نور/55): خداوند به افرادى از شما که ایمان آورده و کارهاى نیک انجام دهند وعده داده است که آنان را در زمین خلافت‏بخشد، همان گونه که پیشینیان را خلافت‏بخشیده است.

بنابراین در آینده تاریخ و در گردونه مبارزه مستمر حق و باطل، پیروزى نهایى از آن حق است، هرچند به طول انجامد. چنانکه مى‏فرماید:

‹ل نقذف بالحق على الباطل فیدمغه‏فاذا هو زاهق›› (الانبیاء/18): حق را بر سر باطل مى‏زنیم تا آن را درهم کوبد، پس ناگهان نابود گردد.

اصل یازدهم

انسان از دیدگاه قرآن کریم از کرامتى ویژه برخوردار است، تا آنجا که مسجود فرشتگان قرار گرفته است. چنانکه مى‏فرماید:

‹‹و لقدکرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر ورزقناهم من الطیبات و فضلناهم على کثیر ممن خلقنا تفضیلا›› (اسراء/70): همانا بنى آدم را کرامت‏بخشیدیم و آنان را در خشکى و دریا جاى داده و از طیبات روزى دادیم و بربسیارى از آفریده‏هاى خود برترى بخشیدیم.

با توجه به اینکه اساس زندگى انسان را حفظ کرامت وعزت نفس تشکیل مى‏دهد، انجام هرگونه کارى که این موهبت الهى را خدشه‏دار سازد از نظر اسلام ممنوع است. به تعبیرى روشنتر، هر نوع سلطه‏گرى و سلطه پذیرى ناروا، اکیدا ممنوع مى‏باشد. امیر مؤمنان على علیه السلام مى‏فرماید: «ولا تکن عبد غیرک وقد جعلک الله حرا» (4) : بنده دیگرى مباش، خدا ترا آزاد آفریده است.

نیز مى‏فرماید: «ان الله تبارک و تعالى فوض الى المؤمن کل‏شی‏ء الا اذلال نفسه‏»: خدا کارهاى فرد با ایمان را به دست‏خود او سپرده (و او را در انجام و ترک آنها آزاد گذارده) جز خوار ساختن خویش را. (5)

روشن است که حکومتهاى مشروع الهى با این قانون منافات ندارد، چنانکه توضیح آن در بحث آینده خواهد آمد.

اصل دوازدهم

حیات عقلانى انسان از دیدگاه اسلام جایگاه ویژه‏اى دارد، زیرا برترى و ملاک امتیاز انسان از سایر حیوانات به قوه تفکر و نیروى خرد او است. از این روى در آیات بسیارى از قرآن کریم، بشر به تفکر و اندیشه ورزى دعوت شده است تا آنجا که پرورش فکر و تفکر در مظاهر خلقت را از ویژگى‏هاى خردمندان دانسته است. چنانکه مى‏فرماید:

‹‹الذین یذکرون الله قیاما وقعودا وعلى جنوبهم ویتفکرون‏فی خلق‏السموات‏والارض ربنا ما خلقت هذا باطلا›› (آل عمران/192): آنان کسانى هستند که خدا را، ایستاده و نشسته و در حالیکه به پهلو خوابیده‏اند، یاد مى‏کنند و در آفرینش آسمانها و زمین مى‏اندیشند و مى‏گویند: پروردگارا این جهان را بیهوده نیافریده‏اى(آیات مربوط به لزوم تفکر و مطالعه در مظاهر خلقت و آیات الهى بیش از آن است که در اینجا نقل شود).

بر اساس چنین دیدگاهى است که قرآن، انسانها را از پیرویهاى نسنجیده و کورکورانه از گذشتگان منع مى‏کند.

اصل سیزدهم

آزادیهاى فردى در قلمرو مسایل اقتصادى، سیاسى وغیره در اسلام مشروط به این است که با تعالى معنوى او منافات نداشته و نیز مصالح عمومى را خدشه‏دار نسازد. در حقیقت فلسفه تکلیف در اسلام همین است که مى‏خواهد با موظف کردن انسان، کرامت ذاتى او را حفظ نموده و مصالح عمومى را تامین کند. جلوگیرى اسلام از بت‏پرستى و میگسارى و نظایر آن براى حفظ کرامت و حرمت انسانى است، و از اینجا حکمت قوانین کیفرى اسلام نیز روشن مى‏گردد.

قرآن کریم اجراى قانون قصاص را عامل حیات انسان دانسته و مى‏فرماید:‹‹و لکم فی القصاص حیاة یا اولى الالباب›› (بقره/179):اى خردمندان، قصاص حافظ حیات شما است.

پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «ان المعصیة اذا عمل بها العبد سرا لم یضرالاعاملها، فاذا عمل بها علانیة ولم یغیر اضرت بالعامة‏»: هرگاه فردى به صورت پنهانى مرتکب گناه شود فقط به خود ضرر مى‏زند، ولى اگر آشکارا انجام دهد و مورد اعتراض واقع نشود به عموم ضرر مى‏رساند.

امام صادق علیه السلام پس از نقل حدیث مى‏افزاید:«ذلک انه یذل بعمله دین الله و یقتدی به اهل عداوة الله‏»:علت این امر آن است که فرد متظاهر به گناه با رفتار خود حرمت احکام الهى را مى‏شکند و دشمنان خدا از او پیروى مى‏کنند. (6)

اصل چهاردهم

یکى از مظاهر آزادى فردى در اسلام این است که در پذیرش دین اجبارى نیست، چنانکه مى‏فرماید: ‹‹لا اکراه فی الدین قدتبین الرشد من الغى›› (بقره/256).زیرا دین مطلوب در اسلام، ایمان و باور قلبى است و این چیزى نیست که با عنف و زور در دل انسان جاى گیرد، بلکه در گرو حصول یک رشته مقدمات است که مهمترین آنها روشن شدن حق از باطل مى‏باشد. هرگاه این شناخت‏حاصل شود، در شرایط طبیعى، انسان حق را برمى‏گزیند.

درست است که «جهاد»یکى از فرایض مهم اسلامى است، ولى معناى آن اجبار دیگران به پذیرش اسلام نیست، بلکه مقصود از آن برطرف ساختن موانع ابلاغ پیام الهى به گوش جهانیان است تا «تبین رشد» تحقق پذیرد. طبیعى است چنانچه سوداگران زر و زور روى اغراض مادى و شیطانى مانع رسیدن پیام آزادیبخش دین به گوش جان انسانها گردند، فلسفه نبوت (که همانا ارشاد و هدایت‏بشر است) اقتضا مى‏کند که جهادگران هرگونه مانع و یا موانع را از سر راه بردارند، تا شرایط ابلاغ پیام حق به افراد بشر فراهم گردد.

اصل پانزدهم:

وقتی کسانی برای قاتل ابا و اجداد خودشون سریال100 قسمتی میسازن تو از من انتظار داری برم جلو در سازمان ملل خودمو اتیش بزنم

دو نمونه از سریالهایی که در ایران ساخته شد

امام حسن

مختار

که جالبه در سریال مختار بارها به جنگ مختار با ایرانیان اشاره میکنه

عین جمله تو سریال رو میگم که بری خجالت بکشی انقدر فک یامفت نزنی

ای مختار که فیل عجم با یک ضربت بر زمین افکندی

در ضمن دشمن واقعی ایران تو وامسال تو هستن که تو ایران از خاک ایران ارتزاق میکنی وبرای حمله کنندگان به ایران نوکری میکنی


۲۹ دی ۹۳ ، ۰۷:۵۸ نوکر مولا علی

جناب بل

یعنی اگه یکی بابت رو  کشت و ایرانی بود کاریش نداری دیگه

میگی ایرانی بود

۲۹ دی ۹۳ ، ۰۸:۱۴ نوکر مولا علی

جناب بل

ظاهرا از دشمنان ایران شما هستی

مثل اینکه همیشه 1400 سال از تاریخ عقبی

الان حرف 1400 سال پیش رو میزنی

حتما 1400 سال دیگه حرف امروز رو میخوای بزنی

خیلی ادعا داری با دشمنای الان ایران مبارزه کن

که بچه های تو 1400 سال دیگه میگن چه بابای خائنی داشتن که یه روزی مثل امروز میدیدن انگلیس و آمریکا و اسرائیل علیه ایران چیکار می کنن اما چون کاری بلد نبودن بکنن گیر داده بودنن به سال های قبلشون


اتفاقا من الان دارم با دشمنان حال حاضر کشورم میجنگم

درود بر دلیر مردانی چون بهمن جادویه رستم فرخزاد بابک خرم دین و.......

لعنت بر دشمنان ایران چه وطنی چه روسی چه انگلیسی چه عرب

۲۹ دی ۹۳ ، ۱۷:۴۶ نوکر مولا علی
بله از عوامل شکست ایران جلوی اعراب کودتای رستم فرخزاد  بود که همزمان با حمله به قول شما اعراب علیه ایران بود
شما که میگفتی اعراب در ایران جنگ نکردن ومردم ایران با فراغ بال اسلام اوردند
۲۹ دی ۹۳ ، ۱۹:۴۳ حقیقت پنهان
 ما کی گفتیم اعراب به ایران حمله نکردند ؟ چرا حرف میزاری توی دهن ادم ؟ ما گفتیم حساب ائمه ما از بقیه اعراب جداست همه اعراب که در حمله به ایران شرکت نداشتند خیلی از اون عرب هایی که به ایران حمله کردند هم واقعا به اسلام ایمان نداشتند و هوز کافر بودند توی قیام مختار هم خیلی از ایرانی ها شرکت داشتند
۲۹ دی ۹۳ ، ۱۹:۵۷ حقیقت پنهان
میشه بگی این حمله کنندگان به ایران کی بودن که ما نوکری شون رو میکنیم ؟
اگه ائمه شیعه با ایرانی ها دشمنی داشتند پس اون استقبال بی نظیر از امام  رضا در هنگام ورودش به ایران چیه ؟
پس اون اصحاب ایرانی ائمه که بالا گفتم چی اند؟هزار و چهارصد سال پیش ایرانیان مسلمان شدند و به این فکر نکردند که اعراب دشمنشون هستند حالا جنابعالی بعد از هزار و چهار صد سال یادت افتاده کیا به ملتت حمله کردند؟
کاسه داغتر از اش شدی ؟ این همه کتاب از نویسندگان و دانشمندان ایرانی در فقه و فلسفه اسلامی چیه ؟ کل تاریخ نویسان شیعه دروغ میگند فقط همون مورخینی که حرفهاشون نتیجه گیری جنابعالی رو تایید کنه راستگو هستند ؟
ادبیات ایران توی دنیا با مولانا و سعدی و حافظ و فردوسی شیعه شناخته میشه بعد یعنی از نظر تو همه اینا اشتباه میکردند و خائن و عرب پرست بودند که مسلمان بودند فقط تو وطن دوستی سرت میشه؟

تنها حرف تو و امثال تو دشمنی با اوناییه که هزار و چهار صد سال پیش به ایران حمله کردند یه دشمنی بی فایده و احمقانه برای خر کردن ادم های احمق تا یادشون بره دشمن الان کشورشون کیه؟
تا در مقابل اسلام و حکمش برای دفاع از جان و  مال و ناموس و خاک و وطن مسلمانان بایستند تا تسلیم غرب و استعمار بشند و بذارند یه مشت وحشی دارو ندار و سرمایه شون رو به غارت ببرند و بهشون بگند بی تمدن و خودشون رو برتر از اونا بدونند
 شما توی همین تصورات محدود و احمقانه و تفکر بسته و شناخت محدودت از اسلام  بمون و فکر کن که داری با دشمن های ایران مبارزه میکنی !
ایرانیان مسلمان همونایی بودن که توی هشت سال جنگ تحمیلی رفتن روی مین اما یک وجب از خاک ایران رو به احدالناسی ندادند عرب و غیر عرب هم براشون فرق نمیکنه هرکسی که بخواد به ناموس و وطنشون چپ نگاه کنه نابود ومحکومه علمای اسلام هم همونایی بودن که در جنگ تحمیلی فتوای جهاد صادر کردند همونطور که در جنگ با روسیه فتوای جهاد دادند
منتها امثال جنابعالی فقط از دریچه نگاه بسته ی خودتون به همه چیز نگاه میکنید حاضر هم نیستید حقیقت رو درباره اسلام قبول کنید چون افسارتون را دادید دست انگلیسی ها هر جا که بخوان بکشنتون
 هرچی اونا بگویند حرف شما هم همونه لعنت بر هرچی خائن و مزدور و نوکر انگلیسه خاک بر سر هر ایرانی ای که حرف انگلیسی ها رو باور کنه یا فکر کنه اگه چیزی از دهن بی بی سی فارسی و رادیو فردا در اومد به نفع ملتشه

هم امامان شما در جنگ شرکت داشتن هم مختار بوده ظلم به ایرانی ها در دوره مولات علی هم بوده

شهربانو کنیز حسین بوده

ایرانی ها به زور اسلام رو قبول کردن

اسلامی که بعد از 1400 سال یه همچین تعفنی هست ببین اون موقع چی بوده

از عرب دشمن تر برای ایران وجود نداره

بین شیعه و سنی فرقی نیست چون وقتی اعتقاد داری باید کشت پس چه فرقی بین این دو هست هر کدوم با فتوای خودشون میکشن

تو فرانسه سب نبی دلیل بر مرگ با کلاش تو ایران طناب دار

اسهال و استفراغ

۲۹ دی ۹۳ ، ۲۰:۰۶ حقیقت پنهان
میدونم حرفم تکرار مکررات هست ولی باز هم میگم تعمیم این به قول جنابعالی وطن پرستی نتیجه اش میشه عقب موندگی و دشمنی با همه جا و همه کس و هر پیشرفت و هر چیز خوبی که در اقوام حمله کننده به ایران وجود داشت  و یا ظهور کرد راستی یه سوال اگه اسلام جای دیگه ای و در میان قوم دیگری ظهور میکرد باهاش مشکلی نداشتی ؟ فقط مشکلت با اعراب هست؟ با اون اصولی که بالا نوشتم مشکل داری یا نه؟

۲۹ دی ۹۳ ، ۲۰:۱۰ حقیقت پنهان
اهانت در شکل حمایت
از همه عجیب تر این است که عده ای به نام حمایت از ملیت ایرانی و نژاد ایرانی بزرگترین توهینها را به ملت ایران می کنند.

گاهی می گویند: «ملت ایران با کمال جدیت می خواست از حکومت و رژیم و آیین خودش دفاع کند ولی با آنهمه شوکت و قدرت و جمعیت صد و چهل میلیونی و وسعت سرزمین، در مقابل یک عده پنجاه شصت هزار نفری عرب شکست خورد» . اگر راست است، پس چه ننگ بزرگی!

گاهی می گویند: «ایرانیان از ترس، کیش و عقیده و ایمان خویش را عوض کردند» . واقعا اگر چنین باشد، ایرانیان از پست ترین ملل جهانند. ملتی که نتواند عقیده قلبی خود را در مقابل یک قوم فاتح حفظ کند، شایسته نام انسانیت نیست.

گاهی می گویند: «ایرانیان چهارده قرن است که زیر یوغ عرب هستند، یعنی با آنکه سیادت نظامی عرب یکصد سال بیشتر طول نکشید، هنوز پشت ایرانیان از ضربتی که در چهارده قرن پیش خورده، راست نشده است» . زهی ضعف و ناتوانی و بی لیاقتی و بی عرضگی! ملتهای نیمه وحشی افریقا پس از قرنها استعمار همه جانبه اروپایی زنجیرها را یکی پس از دیگری پاره می کنند و خود را آزاد می نمایند، اما ملتی متمدن دارای سابقه فرهنگی کهن از قومی بیابانی شکست می خورد و طولی نمی کشد که قوم فاتح نیروی خود را از دست می دهد اما این لت شکست خورده هنوز از خاطره شکست چهارده قرن پیش وحشت دارد، روز به روز بیشتر فکر و آداب و رسوم و زبان قوم فاتح را علیرغم میل باطنی خود وارد زندگی خود می کند!

گاهی می گویند: «ایرانیان از آن جهت شیعه شدند که در زیر پرده تشیع معتقدات و آداب کهن خویش را حفظ کنند، در همه این مدت طولانی از روی نفاق و دو رویی اظهار اسلام کردند و همه ادعاهای مسلمانی شان که تاریخشان را پر کرده

[131]
است و از هر قوم دیگر بیشتر بوده است دروغ محض است، چهارده قرن است که دروغ می گویند و دروغ می نویسند و دروغ تظاهر می کنند» . زهی بی شرافتی و نامردمی!

گاهی می گویند: «ریشه اینهمه گرایشها، فداکاریها، درک یک سلسله حقایق و معارف و سنخیت اسلام و تشیع با روح ایرانی نبوده است، بلکه فقط یک پیوند زناشویی بوده است. این ملت فقط به خاطر یک پیوند زناشویی، مسیر زندگی و فرهنگ خویش را تغییر داد» . زهی بی اصالتی و بی ریشگی!

گاهی می گویند: «ایرانی مایل بود از حکومت و آیین آن روز خویش دفاع کند و حمایت نماید اما نکرد، ترجیح داد خود را کنار کشد و تماشاچی باشد» . زهی پستی و نامردمی!

طبق اظهارات این بی خردان، ملت ایران پست ترین و منحطترین ملل جهان است، زیرا ایرانی از ترس خط قدیم خود را رها کرد و خط عربی را به کار برد، از ترس به زبان عربی بیش از زبان فارسی اهمیت داد و برایش فرهنگ و قاعده و دستور نوشت، از ترس تالیفات خود را به زبان عربی نوشت، از ترس به بچه های خود زبان عربی می آموخت، از ترس مفاهیم اسلامی را در دل ادبیات خود جای داد، از ترس دین قدیم خود را به دست فراموشی سپرد، از ترس حکومت مورد علاقه خود را حمایت نکرد، از ترس به کمک کیش و آیین محبوب خود برنخاست.

خلاصه از نظر این مدعیان، در طول این چهارده قرن آنچه در تاریخ این ملت رخ داده بی لیاقتی، نفاق و دو رویی، ترس و جبن، بی اصالتی، پستی و نامردمی بوده است، چیزی که وجود نداشته «تشخیص» و «انتخاب» و «ایمان» و «حقیقت خواهی» بوده است. از این رو بزرگترین اهانتها از طرف این نابخردان به ملت شریف و نجیب ایران وارد می شود.

اما خواننده محترم این کتاب (خدمات متقابل ایران و اسلام )متوجه خواهد شد که همه اینها تهمت به ایران و ایرانی است. ایرانی هر چه کرده به تشخیص و انتخاب خود بوده است، ایرانی لایق بوده نه بی لیاقت، راست و صریح بوده نه منافق و دروغگو، شجاع و دلیر بوده نه جبان و ترسو، حقیقت خواه بوده نه چشم به حوادث زودگذر، اصیل بوده نه بی بن و بی ریشه. ایرانی در آینده نیز اصالت خویش را حفظ، و پیوند خویش را با اسلام روز به روز محکمتر خواهد کرد. 
اون اصول بالا بر مبنای ایات قران هست ولی رفتار داعش بر مبنای تفسیر یک وری و اسلام ناب امریکایی ست

گفتم با هر اعتقادی که بخواد به حقوق دیگران تجاوز کنه مخالفم

هر مسلمانی تروریست نیست ولی هر تروریستی 100% مسلمانه واین خودش بازگوی واقعیت هست

بازم نیای بگی امریکا و استکبار جهانی باعث ای وقایع هست چون اونموقع که اسلام واعراب جنایت میکردن اینا نبودن اگرم بگی الان جنایات دین مبین

مربوط به استکبار هست که نظام ولایی امام زمانیت رو هم بردی زیر سوال

۲۹ دی ۹۳ ، ۲۰:۳۸ حقیقت پنهان
اگر مسلمانان تروریست هستند و اگر داعش و امثالهم به دستور اسلام دارند دست به جنایت میزنند پس مسیحیان هم تروریست هستند چون در جنگ های صلیبی و به دستور پاپ مسلمانان و مسیحیان و یهودیان مقیم اورشلیم رو کشتند و همچنین در هنگام فتح امریکا با همین بهانه سرخپوست های بدبخت رو کشتند و افریقایی هارو هم کشتند و به بردگی گرفتد و همچنان در افغانستان و پاکستان و عراق و سوریه دست به جنایت میزنند و غیر نظامیا رو به بانه مبارزه با تروریسم میکشند و از اسرائیل حمایت میکنند که به بهانه باز پس گیری سرزمین های مقدس دست به کشتار فلسطینیان میزنند یهودیان هم تروریست  هستند چون به بهانه دین فلسطینی هارو میکشند تو هم باید با هر سه دین بزرگ دنیا و ادیان ابراهیمی مخالفت کنی پس کلا بهتره بری شیطان پرستی رو انتخاب کنی چون خدایی که پیروان سه دین بزرگش تروریست و قاتل هستد پس خودش هم بهتر از اونا نیست راستی شیطان پرستی از فراماسونری میاد و فراماسونری هم از عرفان یهود کابالا گرفته شده ! هیچی دیگه !من حرفی ندارم! خودت یه دینی چیزی بساز وگرنه اینا که الان تو دنیا هستد به دردنمیخورند!این هم نمونه جنایات مسیحیان
نخستین جنگ صلیبی:
به زودی ارتشی بزرگ، متشکل از اقشار مختلف مردم تشکیل و راهی بیت المقدس گردید. برخی از مورخین تعداد لشکریان صلیبی را ششصد هزار نفر شمرده‎اند.
لشکر به سوی بیت المقدس راه افتاد و در طی این مسیر طولانی به غارت شهرهایی که در راهش قرار داشت اقدام نمود. پس از رسیدن به اورشلیم، آن را به مدت یک ماه تحت محاصره درآوردند و در نهایت موفق به تصرف آن شدند. مهاجمین پس از ورود به شهر به کشتاری دست زدند که نمونه‎ آن کمتر در تاریخ دیده شده است.
آنان هر یهودی و مسلمانی را که دیدند چه بزرگ و چه کودک از دم تیغ گذراندند و شهر را تبدیل به حمام خون نمودند.
یک مورخ غربی این واقعه را چنین توصیف می‎کند: تنها در داخل معبد سلیمان، ده هزار سر از بدن جدا گردید و پای انسان تا قوزک در دل خون فرو می رفت. دیگر چه بگویم؟ حتی یک تن جان به در نبرد. حتی از جان زنان و کودکان هم نگذشتند.( لوی بیئل، تیموتی؛ جنگهای صلیبی، ترجمه سهیل سمی، انتشارات ققنوس، 1385 ه ش. چاپ اول، ص 91)
به این ترتیب نخستین جنگ صلیبی، پس از سه سال به پایان رسید.
۳۰ دی ۹۳ ، ۰۰:۳۱ کوچیک امام حسین (ع)
دوستان عزیز،

عمر در حال گذر است، مرگ نزدیک و قیامت در انتظار ماست. آیا این همه بحث پایانی دارد؟ در آن پایان آیا نتیجه ای آموزنده است؟ سود و زیان از آن کیست؟

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

سوگند به عصر [غلبه حق بر باطل] (۱)

 

وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾

که واقعا انسان دستخوش زیان است (۲)

 

إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾

مگر کسانى که گرویده و کارهاى شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایى توصیه کرده‏اند (۳)

 

إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾




بله راست است ایران ننگین ترین شکست تاریخ رو از کثیف ترین مردم اون دوره حتی این دوره خورد ودلایل خودش رو داشت

اون کسی که فکر میکنه ایرانی ها با کمال میل اسلام اوردند امیدوارم روزی اسیر دست عرب شوند وبه ام القری اسلام بروند و وقتی دیدبه خواهرش ریپ میشود یکدفعه مردی خوش سیما وبسیار مهربان دلسوز بیاید و بگوید نه همه تجاوز نکنید این را میخواهم بدهم به حسینمون وبعد خواهرش رو ببرن به پیش بهترین مرد روی زمین و اون مرد اون رو به همسری خود ببرد وحالشو ببره از بین تمام ادمها من به شخصه دو نفر رو پیشنهاد میکنم(حقیقت پنهان و نوکر همونی که خواهرش رو برد)

۳۰ دی ۹۳ ، ۰۸:۳۸ حقیقت پنهان
من فکر میکردم جناب بل ادم باسوادی باشی ولی اینطور که معلومه نه سواد دای نه عقل از نظر تو ملت ایران پست ترین ملت جهان و دورو ترین ادم های دنیا و ننگ ترین ملت جهان بی لیاقت ترین ترسو ترین و بدترین ملت دنیا بودند با دیدن امثال جنابعالی بی منطق ترین احمق ترین الاغ ترین و بی عقل ترین ملت دنیا رو هم باید به این خصوصیات اضافه کرد وقتی هم که کم میاری و منطقت از جواب دادن عاجز میشه ((که شک دارم چیزی از تفکر یا بویی از منطق برده باشی) دری وری میگی ما جواب تمام حرفهات رو با منطق دادیم ولی تو باز داری دری وری هایی که اول میگفتی رو تکرار میکنی جواب سوال های منم ندادی چون جوابی نداری که بگی هر جوابی که بگی هم توهین به ملت ایران هست تو بهتره توی همون تفکرات احمقانه و مسخره و شناخت محدود و بسته ات از دور و برت بمونی تنها چیزی که میتونم بگم اینه که امیدوارم نسل ادم های احمقی مثل تو منقرض بشه که تفکرتون به جز نابودی برای ایران هیچ ثمر دیگری نخواهد داشت وگرنه مسلمانان ایرانی امثال ابن سینا و خواجه نصیر الدین توسی وملاصدرا و شهید دکتر چمران و پروفسور حسابی بودند که باعث غرور و افتخار ملت ایران هستند بحث با ابلهانی مثل تو هیچ فایده ای نداره

از کی تا حالا ادمی که کل عمرش رو به تروریستی پرداخته میشه نابغه البته مسلمون بود چمران اما نابغه...نه

بله اگه ثمره اجداد ما ایرانی ها ادمهایی امسال شما باشند که من شک دارم بله بعد از اسلام خری و بی شعوری هم به فرهنگ این مردم و مغز ادمهایی امثال شما رسیده

مثل اینکه داستان شهربانو وقتی برگردان به سمت شما شد فشار زیادی روت اومد بله اگر ایرانی باشی و یه مقدار از اراجیف اخوندا فاصله بگیری و واقعیت رو ببینی فشار بهت میاد

ابن سینا و پروفسور حسابی علم خودشون رو از کجای اسلام اوردند اگر جواب این رو ندی همه اونایی رو که به من گفتی خودتی تازه اون داستان من هم در مورد تو دیگه  صد در صد صدق میکنه

این سخنان از کسی که درراه آزادی خانواده وخودش راقربانی کرد بعید ومحال است.
۳۰ دی ۹۳ ، ۲۱:۱۳ نوکر مولا علی

جناب بل

چرا به خودت فشار میاری

ما بی سواد

تو با سوات

ایرانی ها تمدن با شکوهی داشتن درست

یه لطفی کن یه توضیح برای ما بده که اون تمدن با شکوه ایرانی رو ایرانی ها از کجا آوردن

مسخره نکردما جدی پرسیدم

میخوام بدونم تا یاد بگیرم

اصلا علم و تمدن از نظر شما ذاتیه یا اکتسابیه چند نوع داریم فرقشون چیه

خلاصه یه لطف کن در مورد اینکه اون تمدن باشکوه رو ایرانی ها از کجا آوردن یه توضیحی بده

۳۰ دی ۹۳ ، ۲۳:۱۱ حقیقت پنهان
حافظه ات ضعیفه یا گیراییت مشکل داره؟ چند بار باید یه حرف رو برات تکرار کنند؟حالا تو جواب اون همه سوال منو بده عجله نکن به اونجا هم میرسیم 

میشه بگی این حمله کنندگان به ایران کی بودن که ما نوکری شون رو میکنیم ؟
اگه ائمه شیعه با ایرانی ها دشمنی داشتند پس اون استقبال بی نظیر از امام  رضا در هنگام ورودش به ایران چیه ؟
پس اون اصحاب ایرانی ائمه که بالا گفتم چی اند؟هزار و چهارصد سال پیش ایرانیان مسلمان شدند و به این فکر نکردند که اعراب دشمنشون هستند حالا جنابعالی بعد از هزار و چهار صد سال یادت افتاده کیا به ملتت حمله کردند؟
کاسه داغتر از اش شدی ؟ این همه کتاب از نویسندگان و دانشمندان ایرانی در فقه و فلسفه اسلامی چیه ؟ کل تاریخ نویسان شیعه دروغ میگند فقط همون مورخینی که حرفهاشون نتیجه گیری جنابعالی رو تایید کنه راستگو هستند ؟
ادبیات ایران توی دنیا با مولانا و سعدی و حافظ و فردوسی شیعه شناخته میشه بعد یعنی از نظر تو همه اینا اشتباه میکردند و خائن و عرب پرست بودند که مسلمان بودند فقط تو وطن دوستی سرت میشه؟

تنها حرف تو و امثال تو دشمنی با اوناییه که هزار و چهار صد سال پیش به ایران حمله کردند یه دشمنی بی فایده و احمقانه برای خر کردن ادم های احمق تا یادشون بره دشمن الان کشورشون کیه؟

تعمیم این به قول جنابعالی وطن پرستی نتیجه اش میشه عقب موندگی و دشمنی با همه جا و همه کس و هر پیشرفت و هر چیز خوبی که در اقوام حمله کننده به ایران وجود داشت  و یا ظهور کرد راستی یه سوال اگه اسلام جای دیگه ای و در میان قوم دیگری ظهور میکرد باهاش مشکلی نداشتی ؟ فقط مشکلت با اعراب هست؟ با اون اصولی که بالا نوشتم مشکل داری یا نه؟
۳۰ دی ۹۳ ، ۲۳:۱۲ حقیقت پنهان
مصطفی چمران در سال ۱۳۱۱ خورشیدی در خیابان پانزده خرداد تهران، بازار آهنگرها، محله سرپولک به دنیا آمد. او فرزند حسن چمران ساوجی بود که از کُردهای کرمانج بودند از روستای چمران ساوه به تهران مهاجرت کردو.[۴]

وی تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه انتصاریه، نزدیک پامنار، گذراند و دوران متوسطه را در دارالفنون و البرز طی کرد. به سال ۱۳۳۲ با رتبه ۱۵ در رشته الکترومکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد. او در تمام دوران تحصیل شاگرد اول بود و از استاد سخت گیر خود مهدی بازرگان نمره بیست و دو (۲۲) را در درس ترمودینامیک دریافت کرد. چمران در ریاضیات و هندسه، آنقدر توانا بود که حریفی نداشت. در درس‌های آن روز رایانه آنالوگ، جزو مهم ترین و سخت ترین درس‌ها بود که چمران از آن هم نمره ۲۰ گرفت و در میان دانشجویان، پیشرو بود.

سپس با دریافت بورس تحصیلی به دانشگاه تگزاس ای اند ام امریکا رفت و با وجود عدم تسلط به زبان انگلیسی در سال نخست، در این رشته به عنوان دانشجوی ممتاز، درجه کارشناسی ارشد را کسب نمود. سپس برای اخذ درجه دکتری در رشته پلاسما فیزیک به دانشگاه برکلی ایالت کالیفرنیا، که یکی از پیشروترین دانشگاه‌های جهان محسوب می‌شود، رفت و در آنجا نیز درخشید به گونه‌ای که پایان‌نامه او مرجع بسیاری از مقالات علمی دانش روز در زمینه پلاسما فیزیک شد.

وی در دهه ۶۰ در آزمایشگاههای بل و هم چنین آزمایشگاه پیشرانه جت ناسا استخدام شد.

او در کنار زبان مادری خود فارسی به زبان‌های عربی، فرانسوی، انگلیسی و آلمانی مسلط بود و در کنار دانش، به هنر نیز توجه شایانی داشت. نقاشی در میان علاقه‌مندی‌های بارز هنری او بود که در این زمینه چندین اثر رنگ روغن از وی به جا مانده است.

عباس چمران، برادر او آخرین رییس دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف قبل از انقلاب بود که پس از فوت وی درگذشت[۵] و مهدی چمران برادر دیگر او سابقه ریاست شورای شهر تهران را دارد.

جناب اردلان که میگی این سخنان از فلانی بعیده اولا اون بابا برای جنگ نرفته بود که بخواد زن و بچه اش رو فدا کنه دوما اگر ایستاد و جنگید چون راه دیگه ای نداشت وگرنه عین برادرش پول میگرفت و جنگ نمیکرد سوما شما در جمهوری دروغ بزرگ شدی وتا شنیدی راستش رو نگفتن که یه موقع نون دونیشون خراب نشه یه نمونه دروغ برات میزارم با عقلت بسنج اگه درست بود تو هم قبول کن

https://www.youtube.com/watch?v=9BKUM5Rq9OQ

جناب نوکر این که ایران قدرت خود را از کجا اورد ایران متشکل از قوم های بسیار قوی بود و از نخستین کشورهای متحد دوره خودش و از با استعداد ترین مردم دوره خودش و مجموع اینها به اضافه ثروت مساوی با ایران اون دوره شاید میخوای بگی ایران به این واون حمله کرده این هیچ چیزی از ارزشهای کشور من کم نمیکنه اگر کوروش افتخاری برای من هست مطمئنا برای عرب و عرب پرست نیست  همونجوری که جنگ قادسیه اگه سر افکندگی داشت که داشت حتی تا امروز افتخارش برای عرب اون دوره و اونی که تو العربیه کامنت میزاره و تا امروز اون روز رو یاد اوری میکنه

شما باز هم نگفتی این اسامی علوم خود را از کجای اسلام اوردن

جناب حقیقت پنهان که فهمت هم مثل اسمت پنهان فردوسی و عرب پرستی بابا یه دو بیت زیارت عاشورا میخونی یه ذو بیت شاهنامه بخون  د اخه چول

عجم زنده کردم  یعنی جی تو شاهنامه تا تونسته از تازی گفته اخه نفهم اسم اون بزرکوار رو تو نبر به عنوان خائن به ایران و عرب پرست

این فیلم رو هم میزارم که هی نگی اسراییل اسراییل جنایتی که بشار اسد در این سه سال مرتکب شد اسراییل تو هفتاد سال نکرد اون زمانی که این فیلم اتفاق افتاده نه داعش بود نه ارتش ازاد مردم سوریه با دست خالی

http://www.liveleak.com/view?i=d04_1373637589

۰۱ بهمن ۹۳ ، ۰۶:۵۰ نوکر مولا علی

جناب بل

جناب حقیقت پنهان در مورد فردوسی هم صحبت کرد و غیر از فردوسی سه تا شاعر دیگه رو هم گفت

من نگفتم قدرت

گفتم تمدن

شما همش گفتی تمدن

منم پرسیدم ایران اون تمدن رو از کجا آورد

۰۱ بهمن ۹۳ ، ۰۶:۵۵ نوکر مولا علی

جناب بل

علامه محمد تقی جعفری رو شما باید بشناسی

افتخار معاصر ایران که چند سال پیش از دنیا رفتند

در بین فلاسفه معاصر دنیا کاملا شناخته شده و از افرادی که همه پیش ایشون سکوت اختیار می کردند و جدا به استادی قبولش داشتند

می خوام بدونم شما ایشون رو به عنوان افتخار ایران قبول داری یا نه البته روی دین و مذهب ایشون حساب نکنیم

۰۱ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۱۶ نوکر مولا علی

این هم از ابیات فردوسی


نبی آفتاب و صحابان چو ماه
به هم بسته یکدگر راست راه
منم بنده اهل بیت نبی
ستاینده خاک پای وصی


و این رو به هر کسی نشون بدی نه فقط مسلمان بودن بلکه ارادت شیعی فردوسی به پیامبر و اهل بیت رو نشون میده

دیگه از این روشن چه چیزی باید برای شما آورده بشه


البته شیعه بودن فردوسی رو فقط از این بیت تشخیص نمیدن بلکه بیتی داره که در اون اشاره به ندیدن خداوند می کنه که این از اعتقادات شیعه هست و غیر شیعه اعتقاد به دیدن خداوند دارند

به ببینندگان آفریننده را نبینی مرنجان تو بیننده را

که به خاطر همون مصرع هم سلطان محمود فردوسی رو طرد کرد

و فردوسی هم اینجوری جواب داد

ایا شاه محمود کشور گشای ز کس گر نترسی بترس از خدای
مرا غمز کردند کان بد سخن به مهر نبی و علی شد کُهن
منم بنده‌ی هر دو تا رستخیز اگر شه کند پیکرم ریز ریز
من از مهر این هر دو شه نگذرم اگر تیغ شه بگذرد بر سرم
منم بنده‌ی اهل بیت نبی ستاینده‌ی خاک پای وصی
گرت زین بد آید گناه من است؟ چنین است و این رسم و راه من است
بدین زاده‌ام هم بدین بگذرم چنان دان که خاک پی حیدرم
ابا دیگران مرمرا کار نیست بدین در مرا جای گفتار نیست
اگر شاه محمود از این بگذرد مــر او را به یک جو نسنجد خرد


انصافا اشاره اینقدر روشن دیگه نیاز به جستجو هم نداره

شاهنامه و ارادت  به اعراب

چو بخت عرب بر عجم چیره گشتهمه روز ایرانیان تیره گشتجهان را دگرگونه شد رسم و راهتو گویی نتابد دگر مهر و ماهز می نشئه و نغمه از چنگ رفتز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفتادب خوار گشت و هنر شد وبالبه بستند اندیشه را پر و بالجهان پر شد از خوی اهریمنیزبان مهر ورزیده و دل دشمنیکنون بی غمان را چه حاجت به میکران را چه سودی از آوای نیکه در بزم این هرزه گردان خامگناه است در گردش آریم جامبه جایی که خشکیده باشد گیاههدر دادن آب باشد گناهچو با تخت منبر برابر شود

همه نام بوبکر و عمر شود

ز شیر شتر خوردن و سوسمارعرب را به جایی رسیده است کارکه تاج کیانی کند آرزوتفو برتو ای چرخ گردون تفو

دریغ است ایران که ویران شود

کنام پلنگان و شیران شود

حواسم نبود بدون ادیت زدم

چوبخت عرب بر عجم چیره گشت
همه روز ایرانیان تیره گشت
جهان را دگرگونه شد رسم وراه
توگوئی نتابد دگر مهروماه
زمی نشئه ونغمه از چنگ رفت
زگل عطرو معنی زفرهنگ رفت
ادب خوارگشت وهنر شد بال
به بستند اندیشه را پروبال
جهان پرشد از خوی اهریمنی
زبان مهرورزیده ودل دشمنی
کنون بی غمان را چه حاجت به می
کران را چه سودی زآواز نی
که دربزم این هرزه گردان خام
گناه است در گردش آریم جام
بجائی که خشکیده باشد گیاه
هدردادن آب باشد گناه
چو با تخت منبر برابرشود
همه نام بوبکروعمرشود
زشیرشترخوردن وسوسمار
عرب رابجائی رسیده است کار
که تاج کیانی کند آرزو
تفو برتوای چرخ گردون تفو
دریغ است ایران که ویران شود
کنام پلنگان وشیران شود

۰۱ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۱۹ حقیقت پنهان
ما از اول داریم میگیم مسلمانان خدای یکتا رو میپرستند و قومیت و ملیت براشون معنا نداره تو باز داری چرندیات خودت رو میگی خب ما هم داریم میگیم هر ملتی خوب و بد داره اعراب خوب داشتند مثل پیامبر اسلام یا حاتم طایی و....بد هم داشتن منتها شما فقط حرف خودت رو میزنی اگر مسلمونی یعنی عرب پرستی پس فردوسی هم عرب پرست بوده که خودت همین الان گفتی اینجوری نیست اگر هم پذیرش هر دینی به معنای پرستش قومیت پپیامبر اون دین باشه پس همه مسیحی ها فلسطینی پرستند همه یهودیان مصری پرست هم زرتشتی ها هم ایرانی پرست هستند بقیه ایین ها هم که بت پرست هستند پس خود خدا چی میشه؟کی خدا رو میپرسته؟


توی اسلام ارزش انسان ها نه به قومیت و ملیت بلکه به تقوا و پرهیزکاری است همچنان که سلمان فارسی یار پیامبر ایرانی بود و پیامبر در موردش فرمود سلمان از ما اهل بیت است که درباره بقیه یارانش همچین حرفی نزد


فردوسی همنام پیامبر گرامی اسلام و به احتمال قریب به یقین شیعه است اما کاری انجام داده که ارزشش از این دشمنی بی خود و احمقانه تو با اعراب خیلی بیشتره پس میبینی که وطن دوستی مخالفتی با اسلام نداره



این همه شاعر و دانشمند ایرانی مسلمان داریم که باعث افتخار ایران بودند و هستند یعنی از نظر جنابعالی همه شون چون مسلمان بودند عرب پرست بودند ؟ خب پس با این حساب خاک بر سر ملتی که اکثر نوابغش دشمنانشون رو میپرستیدند (که تا الان ده بار برات گفتم که اسلام و شیعه به معنی عرب پرستی نیست ولی کو گوش شنوا) حالا یک سوال دارم اگر حمله اعراب به ایران بدترین حمله ای بود که به ایران شده بود پس چرا در قرون بعد ایرانیان سرامد علم  دانش در جهان بودند؟


و از همه مهمتر امثال تو برای ایران چیکار کردند؟ 
۰۱ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۲۳ حقیقت پنهان
1. شیخ صدوق (ره) درباره مادر حضرت امام زین العابدین(ع) این حدیث را آورده است که سهل بن قاسم نوشجانی می گوید: امام رضا(ع) در خراسان به من فرمود: بین ما و شما خویشاوندی هست. گفتم: این خویشاوندی چیست؟ فرمود: هنگامی که عبدالله بن عامر بن کریز خراسان را فتح کرد دو دختر از دختران یزدگرد پادشاه ایران را پیدا کرد و آنان را نزد عثمان بن عفان فرستاد. عثمان بن عفان یکی از آن دو را به امام حسن و یکی را به امام حسین(ع) بخشید. این دو دختر پس از زایمان، وفات کردند. همسر امام حسین(ع) امام سجاد را به دنیا آورد. پس از درگذشت همسر امام حسین، یکی از کنیزان امام حسین(ع)، امام سجاد را سرپرستی کرد."[1] بر اساس این روایت دختر یزدگرد، در زمان عثمان به مدینه برده شده نه در زمان عمر بن خطاب.
 
شیخ عباس قمی در باره این روایت می گوید: این حدیث مخالف آن حدیث هایی است که آوردن دختر یزدگرد را به زمان عمر بن خطاب نسبت می دهند و آن حدیث ها اشهر و اقوی است.[2]
 
2. کلینی (ره) در هویت مادر امام سجاد (ع) این حدیث را ذکر کرده است: " چون دختر یزدگرد را نزد عمر آوردند، دوشیزگان مدینه براى تماشاى او سر مى‏کشیدند و چون وارد مسجد شد، مسجد از پرتوش درخشان گشت. عمر به او نگریست، دختر رخسار خود را پوشید و گفت: "اف بیروج بادا هرمز" (واى، روزگار هرمز سیاه شود)! عمر گفت: این دختر مرا ناسزا مى‏گوید و بدو متوجه شد! امیرالمؤمنین(ع) به عمر فرمود: تو این حق را ندارى که به او آسیبی برسانی، به او اختیار ده که خودش مردى از مسلمانان را انتخاب کند و در سهم غنیمتش حساب کن. عمر به او اختیار داد. دختر آمد و دست خود را روى سر حسین(ع) گذاشت. على(ع) به او فرمود: نام تو چیست؟ گفت: جهان شاه. حضرت فرمود: بلکه شهربانویه.
 
سپس به حسین(ع) فرمود: اى اباعبدالله! از این دختر بهترین شخص روى زمین براى تو متولد مى‏شود و على بن حسین (ع) از او متولد گشت. آن حضرت را ابن الخیرتین (پسر دو برگزیده) مى‏گفتند؛ زیرا برگزیده خدا از عرب «هاشم» بود و از عجم «فارس»"[3].
 
این روایت از نظر سند و متن مورد نقد تعدادی از محققین قرار گرفته است؛ مثلا گفته شده است: در سند آن شخصی به نام "عمرو بن شمر" است که از نظر علماء علم رجال ضعیف بوده و قابل اعتماد نیست.[4]
 
از جهت متن نیز اشکالات متعددی شده است مثلا:
 
الف. اسارت دخترى از یزدگرد، به شدّت محل تردید است.
 
ب. ازدواج امام حسین(ع) با چنین دختری در این زمان مورد تردید است؛ زیرا طبق روایت اول اسارت این دختر در فتح خراسان یعنی در سال 22 هجری و در زمان عثمان بوده در حالی که روایت دوم می گوید در زمان عمر بوده که اگر این ملاک باشد، امام در سالی که فتح ایران اتفاق افتاده ، بین 10 و 11 سال داشته است؛ زیرا فتح ایران در سال دوم خلافت عمر بوده بنابراین استبعاد دارد که امام در این سن زن گرفته باشد.
 
ج. درباره نَسَب مادر امام سجاد(ع) نیز منابع متقدم تاریخى و روایى دچار اختلاف گشته‏اند. برخى مانند یعقوبى (متوفى 284 ق)[5] ، محمد بن حسن قمی[6] ، کلینى (متوفى 329 ق)[7] ، محمد بن حسن صفار قمى (متوفى 290 ق) علامه مجلسی[8] ، شیخ صدوق (متوفى 381 ق)[9] و شیخ مفید (متوفى 413 ق)[10] او را دختر یزدگرد دانسته‏اند، هر چند در نام او اتفاق نظر ندارند.
 
در مقابل این قول، برخى از منابع متقدم و متأخر دیدگاه‏هاى دیگرى مانند سیستانى ، سِندى ، و یا کابلى بودن او را متذکر شده و بسیارى از منابع بدون ذکر محل اسارت او، تنها با عنوان «امّ ولد» (کنیز صاحب فرزند) از او یاد کرده‏اند.[11] برخى نام‏هاى بزرگان ایرانى هم چون سبحان، سنجان، نوشجان و شیرویه را به عنوان پدر او ذکر کرده‏اند.
 
براى نقد و بررسى این روایات نمى‏توانیم به بحث‏هاى سندى این گزارش‏ها تکیه کنیم؛ زیرا هیچ‏یک از اقوال داراى سند مستحکمى نیست. علاوه بر آن که بیشتر کتاب‏هاى تاریخى همانند تاریخ یعقوبى، مطالب خود را بدون ذکر اسناد نقل مى‏کنند.
 
بنابراین باید فقط از راه محتوا به بررسى آن ها پرداخت که در این راستا اشکالات زیر خود را نشان مى‏دهد:
 
1. مهم‏ترین اشکال اختلاف این گزارش‏ها در ذکر نام او و پدرش است که منابع مختلف اسامى گوناگونى همانند شهربانو، سلاخه، غزاله براى او نقل کرده‏اند.
 
2. اختلاف این گزارش‏ها در زمان اسارت او نیز یکى دیگر از اشکالات است که برخى آن را در زمان عمر، برخى دیگر در زمان عثمان و برخى مانند شیخ مفید آن را در زمان خلافت حضرت على(ع) دانسته‏اند.[12]
 
3. اصولاً کتاب هایى مانند تاریخ طبرى و الکامل ابن اثیر که به صورت سال‏شمار جنگ‏هاى مسلمانان با ایرانیان را تعقیب کرده و مسیر فرار یزدگرد را به شهرهاى مختلف ایران نشان داده‏اند، در هیچ موردى به ذکر اسارت فرزندان او  نمى‏ پردازند؛ با آن که این مسأله، بسیار مهم‏تر از حوادث جزئى است که به آن ها اشاره شده است.
 
4. برخى از نویسندگان متقدم همانند مسعودى، هنگام ذکر فرزندان یزدگرد سوم، دخترانى با نام‏هاى ادرک، شاهین و مردآوند براى او ذکر مى‏کنند که اولاً با هیچ‏یک از نام‏هایى که براى مادر امام سجاد(ع) گفته شده، هماهنگى ندارد و ثانیاً خبرى از اسارت آن ها در تمام نوشته‏هاى خود به میان نمى‏آورد.[13]
 
به هرحال با مجموعه این قرینه‏ها و دیدگاه‏هاى دیگری که درباره مادر آن حضرت(ع)  وجود دارد و همچنین با توجه به این نکته که تا قبل از اواخر قرن سوم بیشتر ناقلان، او را از کنیزان سِند یا کابل مى‏دانستند[14]، نمی توان به یک اظهار نظر قطعی در باره مادر امام سجاد(ع) دست یافت.[15]
 
 
۰۱ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۴۶ حقیقت پنهان

وَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ ﴿۱۶۳بقره)
و معبود شما معبود یگانه ‏اى است که جز او هیچ معبودى نیست


وَمِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِیعًا وَأَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ ﴿۱۶۵بقره﴾
و برخى از مردم در برابر خدا همانندهایى [براى او] برمى‏گزینند و آنها را چون دوستى خدا دوست مى‏دارند ولى کسانى که ایمان آورده‏اند به خدا محبت بیشترى دارند کسانى که [با برگزیدن بتها به خود] ستم نموده‏اند اگر مى‏دانستند هنگامى که عذاب را مشاهده کنند تمام نیرو[ها] از آن خداست و خدا سخت‏کیفر است (۱۶۵)

آیات 135 - 141 بقره 

135- و قالوا کونوا هودا او نصرى تهتدوا قل بل ملة ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین

136- قولوا آمنا باللّه و ما انزل الینا و ما انزل الى ابراهیم و اسمعیل و اسحق و یعقوب و الاسباط و ما اوتى موسى و عیسى و ما اوتى النبیون من ربهم لا نفرق بین احد منهم و نحن له مسلمون

137- فان آمنوا بمثل ما آمنتم به فقد اهتدوا و ان تولوا فانما هم فى شقاق فسیکفیکهم اللّه و هو السمیع العلیم

138- صبغة الله و من اءحسن من اللّه صبغة و نحن له عابدون

139- قل اتحاجو ننا فى اللّه و هو ربنا و ربکم و لنا اءعملنا و لکم اعمالکم و نحن له مخلصون

140- ام تقولون ان ابراهیم و اسمعیل و اسحق و یعقوب و الاسباط کانوا هودا او نصارى قل ءانتم اعلم ام اللّه و من اظلم ممن کتم شهادة عنده من اللّه و ما اللّه بغافل عما تعملون

141- تلک امة قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم و لا تسئلون عما کانوا یعملون

ترجمه آیات:

یهودیان گفتند یهودى شوید تا راه یافته باشید و نصارى گفتند نصارى شوید تا راه یافته شوید بگو بلکه ملت ابراهیم را پیروى مى کنم که دینى میانه است و خود او هم از مشرکین نبود (135)

بگوئید به خدا و به آنچه بر ما نازل شده و به آنچه به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل شده و به آنچه به موسى و عیسى دادند و به آنچه انبیاء از ناحیه پروردگارشان داده شدند، و خلاصه به همه اینها ایمان داریم و میانه این پیغمبر و آن پیغمبر فرق نمى گذاریم و ما در برابر خدا تسلیم هستیم (136)

اگر ایمان آورند به مثل آنچه شما بدان ایمان آوردید که راه را یافته اند و اگر اعراض کردند پس بدانید که مردمى هستند گرفتار تعصب و دشمنى و بزودى خدا شر آنان را از شما مى گرداند و او شنوا و دانا است (137) 

بگوئید ما رنگ خدائى بخود مى گیریم و چه رنگى بهتر از رنگ خداست و ما تنها او را عبادت میکنیم (138)

بگو آیا با ما درباره خدا بگو مگو میکنید که پروردگار ما و شما هر دو است ؟ و با اینکه اعمال شما براى خودتان و اعمال ما براى خودمان است و ما در عمل براى او خالصیم (139)

و یا مى گوئید ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط یهودى و یا نصرانى بودند؟ اگر این را بهانه کرده بودند در پاسخشان بگو آیا شما داناترید و یا خدا؟، و چه کسى ستمگرتر است از کسى که شهادتى را که از ناحیه خدا نزد خود دارد کتمان کند و خدا از آنچه میکنید غافل نیست (.14)

بهر حال آنها امتى بودند و رفتند هر چه کردند براى خود کردند و شما هم هر چه کردید براى خود مى کنید و شما از آنچه آنها کردند باز خواست نمى شوید (141)

قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى کَلَمَةٍ سَوَاء بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ


بگو: «اى اهل کتاب، بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم، و بعضى از ما بعضى دیگر را به جاى خدا به خدایى نگیرد.» پس اگر [از این پیشنهاد] اعراض کردند، بگویید: «شاهد باشید که ما مسلمانیم [نه شما].»

إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْکِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَمَن یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِیعُ الْحِسَابِ(: آل عمران آیه : 19)

به یقین دین (حقیقى که انبیا آورده و به صورت شرایع به بشر عرضه داشته‏اند) در نزد خداوند همان اسلام است، و کسانى که کتاب آسمانى به آنها داده شده (مانند یهود و نصارى، در دینشان) اختلاف نکردند مگر پس از آنکه آنها را (به حقیقت امر) علم آمد، (آن هم) از روى حسد و برترى‏جویى. و هر کس به آیات خدا کفر ورزد پس (بداند که) خداوند زودرس به حساب است

اسلام به معنی تسلیم خدا بودن نام تنها دین الهی است

۰۱ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۵۴ حقیقت پنهان
در قرآن شریف، آیات فراوانی وجود دارد که این دین واحد را معرفی می کند و خصوصیات آن را برمی شمارد (نکات مرتبط با ایه 19ال عمران)

خدا یکی است و خدا و فرشتگان و دانشمندان گواه بر یگانگی خدایند. 
- دینی که از خداست "اسلام" است و اختلاف اهل کتاب از سر "بغی" است. 
- اگر کسی گفتگویی دارد سخن پیامبر (ص) اینست که: "من و پیروانم رو به سوی خدا تسلیم شدیم و اگر اهل کتاب امیین (به احتمال پیروان آئین مادری) نیز در برابر خدا تسلیم شوند راه را پیدا کرده اند... 
آنچه در این مقام، بسیار مهم است اینست که مراد از واژه "اسلام" را در آیه 19 بفهمیم، چون آنچه در بادی نظر، به ذهن می رسد اینست که مراد از "اسلام" همین "دین" شناخته شده ای است که در برابر سایر ادیان موجود جهان است و دارای مشخصات خاص عقیدتی و عبادی و احکام و دستورات مشخص است; در حالیکه کاربرد واژه "اسلام" در این آیات به این معنی نیست، زیرا "اسلام" به معنای دین و آئین ویژه پیامبرخاتم (ص) و اعمال و عبادات ویژه آن، پس از ظهور آخرین پیامبر - صلی الله علیه و آله - پیدا شده و امری است که به وسیله وحی بر یکی از آحاد مشخص انسانها، یعنی حضرت محمدبن عبدالله صلی الله علیه و آله - که در زمان معینی به دنیا آمده و در زمان معینی از دنیا رفته است و البته آئینی است جاودانه که پس از آن آئینی و پیامبری نخواهد آمد. به دیگر سخن: درست است که اسلام به معنای دین خاصی را، تنها دین دست نخورده آسمانی می دانیم و برآنیم که این دین، مکمل ادیان آسمانی پیشین است; اما در همین تعبیرات، نیز ما از واژه "ادیان "دیگر بهره برده ایم که به طوریکه قبلا اشاره شد، یک اصطلاح غیر قرآنی است! اگر دقت کنیم مسئله بدینصورت قابل درک است که از نظر قرآن اسلام در معنای عام، به حالت پایدار روانی انسان اطلاق می شود که عبارت است از "تسلیم محض در برابر اراده تکوینی و تشریعی خدا." اسلام به این معنی، هم بر " اسلام" جهان هستی صدق می کند که در برابر مشیت الهی، خاضع و فرمانبردار است و هم بر "اسلام "پیامبران و صلحای پیشین و هم بر "اسلام" مصطلح موجود به معنای دین خاص که جانمایه آن همان تسلیم در برابر خداست. نکته اینجاست که آئین خاص و عقاید و اخلاقیات و احکام عبادی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی خاص، به تمامی "مصادیق" آن "اسلام" عام اند که آئین همه موجودات جهان و آئین همه انبیا و پیروان آنها و آئین پیامبر خاتم و پیروان آن حضرت است. 
شواهد دیگری از قرآن 
در آیات 127 تا 140 سوره بقره درباره مسلمانی حضرت ابراهیم (ع) و دودمان او - که به پیامبر خاتم (ص) منتهی می شود - چنین می خوانیم: [1] 
. و آنگاه که ابراهیم و اسماعیل پایه های "خانه" را بالا می بردند: پروردگار ما! از ما بپذیر! که تو شنوای دانائی! . 
. پروردگار ما! ما را تسلیم خویش ساز و از دودمان ما امتی (برآر) که تسلیم تو باشند و "مناسک" مان را نشانمان ده! و توبه مان را بپذیر که تو، توبه پذیر مهربانی! . 
. پروردگار ما! و در میان آنان فرستاده ای از خودشان برگزین که آیات تو را برایشان تلاوت کند و بدیشان کتاب و حکمت آموزد و پاکیزه جانشان سازد که تو فرمانروای با حکمتی! . 
. چه کسی از آئین ابراهیم رخ برمی تابد جز آنکس که خود را به نادانی سپارد؟ و راستی که ما او را در دنیا برگزیده ایم و او در سرای بازپسین از شایستگان است. 
. آنگاه که پروردگار او به او گفت: تسلیم شو! گفت به پروردگار جهانیان تسلیم شدم! . 
. و ابراهیم همین آئین را به فرزندان خود و یعقوب سفارش کرد:ای فرزندان من! به حقیقت، خدا دین را برای شما برگزیده است، پس مبادا بمیرید مگر آنکه مسلم باشید! . 
. یا مگر شما شاهد بودید وقتی که مرگ به سراغ یعقوب آمد، آنگاه که به فرزندان خود گفت: پس از من چه می پرستید؟ گفتند: خدای تو را و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحق را، همان خدای یکتا را می پرستیم و ما در برابر او تسلیمیم.. 
. این امتی بود که درگذشت. آنچه کرد برای خود کرد و آنچه شما کنید برای خود کنید و از شما نپرسند که آنها چه کردند! . 
. و گفتند "یهودی" یا "نصرانی" باشید تا راه یابید! بگو: بلکه آئین ابراهیم که تنها رو به خدا داشت و از مشرکان نبود.. 
. بگوئید: ایمان آوردیم به خدا و به آنچه به سوی ما فرو فرستاده شده و آنچه به سوی ابراهیم و اسماعیل و یعقوب و دودمان آنان فرستاده شده و آنچه که به موسی و عیسی داده شده و آنچه به پیامبران از جانب پروردگارشان داده شده و ما در برابر او تسلیمیم. 
. پس اگر اینان همانند آنچه شما بدان ایمان آورده اید، ایمان آوردند راه یافته اند. و اگر روگردان شوند در جدایی اند... پس بزودی خدا ترا کفایت ایشان خواهد کرد و او شنوای داناست. 
. این "صبغه" خداست و چه کسی است که از خدا "صبغه" بهتر داشته باشد؟ و ما پرستندگان اوئیم! . 
. بگو: آیا شما در مورد خدا با ما می ستیزید؟ در حالیکه او پرودگار ما و پروردگار شماست و کارهای ما به سود ماست و کارهای شما به سود شماست. وما تنها به او اخلاص می ورزیم. 
. یا می گوئید: ابراهیم و اسماعیل و اسحق و یعقوب و دودمان آنان، یهودی یا نصرانی بودند؟ بگو شما داناترید یا خدا؟ و چه کسی است که شهادتی را که از خدا در نزد اوست، مکتوم دارد؟ و خدا از آنچه می کنید غافل نیست. 
. این امتی بود که درگذشت. هر چه کرد به سود خود کرد و شما هر چه کنید به سود خود می کنید و از شما نپرسند که آنان چه کردند! . 
* * * 
تامل در این آیات، شکی باقی نمی گذارد که واژه "اسلام" و اشتقاقات آن: "اسلم" ، "اسلمت"، "مسلمة" ، "مسلمین"، "مسلمون"، همگی در معنای عام اسلام و نه به معنای خصوص دین اسلام که توسط پیامبرخاتم (ص) به جهانیان عرضه شده، استعمال شده است... و چه چیزی از این روشنتر که در آیه 129 دعای حضرت ابراهیم را می خوانیم که از خدا می خواهد در میان دودمان او پیامبری برگزیند که آیات خدا را تلاوت کند و به مردم کتاب و حکمت بیاموزاند و آنان را پاکیزه جان سازد... که این پیامبر، کسی جز حضرت محمد خاتم الانبیاء (ص) نبوده است. بنابراین، واژه هایی که در این آیات از ریشه اسلام به کار گرفته شده، در معنای مطلق و عام و شامل اسلام به کار رفته که همان تسلیم کامل روحی انسان در برابر خداست. حالا پس از بعثت حضرت رسول (ص) این حالت تسلیم کامل، چه مصداقی در خارج می یابد و آیا جز پیروان دینی که حضرت محمد (ص) آورده و به دین اسلام معروف شده، کسان دیگری ممکن است این حالت روانی تسلیم محض در برابر فرمان خدا را پیدا کنند یا نه، بحثی است که در خلال این گفتار به آن خواهیم پرداخت. اما آنچه مسلم است اینست که واژه های اشتقاقی "اسلام" در این آیات به معنای خاص "دین اسلام" به معنای آئین ویژه ای که توسط حضرت محمد (ص) آمده است نیست، هر چند به طوری که اشاره شد این آئین خاص، مصداق تام و تمام و بی گفتگوی این عنوان عام است.2
۰۱ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۱۰ حقیقت پنهان
ادم عاقل کدوم پیغمبری رسالتش اختراع و اکتشاف بوده ؟ من نمیدونم چرا شما یک ذره اطلاعات درباره فلسفه دین نداری مدام هم محکومش میکنی؟ دین قرار است برنامه زندگی انسان را تنظیم کند قرار است انسان هایی تربیت کند که از نظر علمی و اخلاقی ممتاز و برتر باشند اگر تونست همچین کاری کنه یعنی دین خوبیه اسلام هم با این همه دانشمند مسلمان و برجسته نشون داده که اگر به دستوراتش در زمینه های مختلف و از جمله علم اموزی عمل بشه دین کاملی هست که تمام نیاز های انسان رو پوشش میده 
تا بحال به روند حرفهاتون دقت کردید ؟ اول که میگفتید اسلام برای ملل اسلامی جز ننگ و نکبت و فقر و جهل چیزی نداشت حالا که اسم دانشمندان اسلامی و عربی اومد دارید میگید دین اینا ربطی به علمشون نداشته ! در حالیکه فرهنگ حاکم بر یک جامعه است که تعیین میکنه چه چیزی خوب باشه و چه چیزی بد و دین هم فرهنگ رو تحت تاثیر قرار میده پس وقتی دین چیزی رو ارزشمند بدونه فرهنگ جامعه هم تحت تاثیر دین قرار میگیره در ثانی هر جامعه ای که به پیشرفت علم اهمیت بدهد پیشرفت میکند چه به خدا اعتقاد داشته باشد چه نداشته باشد


محمد عبدالسلام فیزیکدان مسلمان برنده جایزه نوبل ایه«وَمِن کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ» (الذاریات، 49) را اشاره ای به ماده و پاد ماده میداند

شما باز گفتی دانشمند اسلامی من هم باز میگم اینا از کجای اسلام علم اوردن دلیل دارم که میگم میخوام بگردی وقتی پیدا کردی یه کم برای خودت استفاده کنی شاید از این کج فهمی در اومدی البته قبل از تو خیلیا دنبالش بودن پیدا نکردن مجبور شدن حدیث بسازن و بگن ائمه ما انیشتین بودن تا یکی عین تو خیلی سرخورده تو اسلام ناب نشه

در شعر فردوسی چه چیزی شما رو به این معنا رسوند که فردوسی عاشق حسین بوده و هر شب جمعه زیارت عاشورا میخونده

بله در هر قومی احتمال ادم خوب هست ولی عربستان الانش اینه ببین 1400سال قبل چه جانورایی بودن

۰۱ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۴۷ حقیقت پنهان
جواب سوالای منو ندادیا!حداقل خوب فکر کن بعد جواب بده در ضمن اگه اسلام مایه عقب ماندگی و پستی بود پس چرا بعد از ظهور اسلام در سرزمین هایی که تا اون موقع نام و نشانی از علم و تمدن نداشت این همه دانشمند پیدا شد؟ تمدن شکوهمند اسلامی رو چی میگی؟اون هم موقعی که اروپایی ها داشتن تو چرک و کثافت زندگی میکردند ملت های مسلمان خدمات شایانی به علم و پیشرفت ان کردند
 فاطمه محمد فهری بنیانگذار نخستین موسسه اکادمیک مدرن بوده (ویکی پدیا)پدر علم شیمی جابربن حیان و پدر علم مهندسی رباتیک بدیع الزمان جزری بودند اگر هم پیشرفت این ها ربطی به اسلام نداشت پس میشه بگی چرا تا قبل از اسلام نام و نشانی ازشون نبود؟ چرا تا قبل از اسلام کشور هایی که به علم دوستی معروفند یونان و روم بودند اما بعد از اسلام پیشروترین ملت ها در علم و دانش ملت های مسلمان بودند؟ 

هدف دین تنظیم برنامه زندگی است چون خدا خالق انسان است پس تنها کسی هم که میتونه برای زندگی انسان برنامه ریزی کنه خود خدا هست و ان دینی کامل تره که برنامه اش برای زندگی انسان جامع تر و کامل تر باشه و همه جوانب رو پوشش بده در اسلام هم دستور به علم اموزی و تفکر بسیار هست و بسیاری از ایات قران دعوت کننده به سوی تعقل و تفکر هستند از جمله
الملک آیه : 10
 وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ
اگرمیشنیدیم یا تعقل میکردیم از دوزخیان نبودیم  
علت پیشرفت مسلمانان هم عمل به دستورات دین اسلام مبنی بر علم اموزی و تشویق مردم به تفکر بود که این خودش دلیلی است برای حقانیت اسلام از جمله این حدیث پیامبر :
علم اموزی بر هر مرد و زن مسلمان واجب است

۰۱ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۵۳ حقیقت پنهان
در ضمن مسلما تمدن شکوهمند ایران باستان و حکومت کوروش هم با جنگ و خونریزی بدست اومده و از نظر مردمی که کوروش بهشون حمله میکرده اون متجاوز بوده و از نظر تو چون برای شکوه و گسترش سرزمین ایران میجنگیده پس این نبرد ها غرور امیز هم هستند و این فرق بین انسانیت از نظر تو ئه با اون سربازایی که در مقابل حمله سپاه ایران به کشورشون از خودشون دفاع میکردند
۰۱ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۰۳ بچه شیعه جدم سلمان فارسی
بسم الله الرحمن الرحیم      آقای بل که اسمتم نمیدونم چیه:خوب من این سایتو خوندم خیلی عالی بود  نظراتو خوندم  تا وسطاش خوب بود  ولی حرف من اینه که  چرا باید به یکسری سبک مغز و خشک مغز اجازه بدیم که بیاد اینجوری که کاملا مشخصه از کدوم قبرستون اطلاعات جمع کرده  بیاد چرت بگه اونهم راجع به کی امیرالمومنین علی شما اگه بلد بودی حرف بزنی مث ادم حرف میزدی نه چیزی که فقط خودت میفهمی  تو مشکلت اسلامه نه ایران و نه کوروش اخه تو خودتو کی میبینی که بیای راجع به علی حرف بزنی واقعا کی هستی عمویی  اعتقاداتت واسه خودت برو اونجایی که باهات موافقن ذهن مارو مسموم نکن اصلا فرض میگیریم تو راس میگی علی ع  قاتل بود(یا علی معذرت میخوام ) تو کی هستی ؟  فک کردی مثلا اینجا با چرت و پرتات کسی از اسلام بر میگرده  فک کن یک ملیونوم درصد برو جمع کن جمع کن  کسی که واقعا علی رو از ته جون دوس داشته باشه در مقابل علی نه کوروش نه یزد گرد و نه امثال اینها رو میذاره هرچند که آنهابزرگ بودن  من از طرفداراشون معذرت میخوام ولی اگه قرار باشه به علی توهین شه و اینجا نظر آزاده من روی کوروش نه از مسلمین بلکه از کسانیکه کورورانه از یه چی دفاع میکنن منظورم همون نژاد پرستیه که خدا 1400 سال پیش پیامبرفرستاد که نژاد پرستی نکنین ولی بازم اینا افتادن تو چه قبلی  خودتون بگید من را جع به کی چطور قضاوت کنم کسی که از هردو دفاع میکنه اسلام و کشور ویا کسی که فقط میگه کشور من قطعا حرف کشوریه رو مقدم میدونم   تو آقای بل فقط منتقدی و از احترام و تمدن شیعیان علی داری سو استفاده میکنی ولی بدون قشری از جامعه شمشیرها عقایدشان را حمل میکنند مث من متن من دقیق ادبی که متن تو داشت دارا بود نه کم نه زیاد چون نوشته بودی مینویسم که البته اینم از جرئت کمته و مث  هم عقیده هات از علی و پیروانش میترسی  رو این مورد حاضرم قسم بخورم  وگرنه مث بچه کلاغ اینجا نظر نمیدادی یا میرفتی تظاهرات یا میجنگیدی که به احتمال قوی نداری که بخوای بجنگی  ولی بدون   تا من کفن نشوم      اسلام من چرنیداتی که تو و امثالت میگین نشود    اینم آخرش میگم ایشالله تودهنی باشه یه ساله داری چت میکنی چرت و پرت مینویسی    بسه دیگه بحث هایی که نتیجه ندارن بسه  دین من برای خودم  ودین تو هم برای خودت
۰۱ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۲۳ نوکر مولا علی

جناب بل

واقعا شک می کنم که شما اصلا ایرانی باشی

بیشتر شبیه اونایی هستی که بهشون پول میدن تا بیان توی سایت های فارسی و شروع کنن به فرافکنی


گفتی کجای شعر فردوسی هست که عاشق امام حسین بوده باشه

بخون

ایا شاه محمود کشور گشای ز کس گر نترسی بترس از خدای
مرا غمز کردند کان بد سخن به مهر نبی و علی شد کُهن
منم بنده‌ی هر دو تا رستخیز اگر شه کند پیکرم ریز ریز

(به روشنی میگه تا ابد بنده حضرت محمد (ص) و مولا علی (ع) هستش حتی اگر تیکه تیکش کنن)
من از مهر این هر دو شه نگذرم اگر تیغ شه بگذرد بر سرم

(میگه حتی اگر گردنشو بزنن از مهر و محبت و ارادت به این دو سرور و مولا نخواهد گذشت)
منم بنده‌ی اهل بیت نبی ستاینده‌ی خاک پای وصی

(به روشنی داره میگه که بنده اهل لبیت پیامبره که امام حسین هم یکی از اهل البیت پیامبر هستش)
گرت زین بد آید گناه من است؟ چنین است و این رسم و راه من است
بدین زاده‌ام هم بدین بگذرم چنان دان که خاک پی حیدرم

(داره میگه خاک پای مولا علی (ع) هستش)
ابا دیگران مرمرا کار نیست بدین در مرا جای گفتار نیست

(فکر کن ببین دیگران رو اینجا به کی میگه آیا جز خلفای اهل سنت با توجه به شعر به کی میتونه گفته باشه میگه با اونا کاری نداره)
اگر شاه محمود از این بگذرد مــر او را به یک جو نسنجد خرد


این یک شعر بود که ارادت شیعی خودشو اثبات کرد


البته فردوسی شناسان بارها نظر دادند

هرچند شعر به این روشنی دیگه نیازی به توضیح هم نداشت اما توضیح دادم تا بهونه ای نباشه

۰۱ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۲۵ حقیقت پنهان
 ایات قران رو خوندی؟ نگاه اسلام رو نسبت به انسان خوندی؟ هنوز حرف خودت رو میزنی؟ فکر نمیکنی وقتش باشه که حقیقت رو درباره اسلام قبول کنی نه چرندیات بی بی سی فارسی و صدای امریکا و اون دولت هایی که به بهانه مبارزه با تروریسم مسلمانان غیر نظامی افغانستان و عراق و پاکستان رو میکشند؟ کی میخوای سر عقل بیای؟ تو یک پیغمبر نام ببر که رسالتش اختراع و اکتشاف بوده باشه اونوقت یعنی حرفت درسته اسلام برای هدایت اومده نه برای اختراع و اکتشاف قران هم برای بشارت و انذار نازل شده 
از کسی که به قهرمان ملی کشورش بگه تروریست فقط چون مسلمون بوده هر چرندی بر میاد حالا یه سوال ازت دارم تو بیشتر میفهمی یا پروفسور حسابی؟اگر اسلام بد بود پس چرا پروفسور حسابی و خیلی های دیگه مسلمون بودند؟اون که حتی تمام مدت ایران زندگی نکرده که بگیم مجبور بوده اسلام رو قبول کنه 
به شرطی قبول میکنم اسلام دین تروریست هاست که حداقل نصف جمعیت مسلمانان تروریست باشند و تو هم یک ایه از قران بیاری که به داعش اجازه میده نظام سلطنتی مطلقه و صهیونیست هارو ول کنه بیاد تو عراق و سوریه به اسم خلافت اسلامی مسلمانان رو بکشه در حالی که شیعیان اصلا نظام خلافت رو قبول ندارند و از نظر اهل سنت هم خروج بر حاکم جامعه اسلامی حرامه
این همه دانشمند ایرانی مسلمون از قرون گذشته تا الان نام بردم وطن پرستانی مثل تو برای ایران چیکار کردند؟
مشکل تو فقط با اعرابه ؟اگه اسلام جای دیگه اومده بود باهاش مشکل نداشتی؟ با بقیه اقوام حمله کننده به ایران مسئله نداری؟ناراحتیت از اینه که اسلام نمیذاره با اروپا و انگلیس که دستشون به خون مردم ایران الوده است رابطه صمیمانه برقرار کنی؟ خب نگو وطن پرستی بگو عرب ستیزی!
جواب سوالای نظرات قبلی رو با اینا که الان پرسیدم بنویس 

محصولات اسپرم عرب چه جری میدن خودشونو

من از صدای امریکا پول میگیرم نوری همدانی که پول نگرفته

https://www.youtube.com/watch?x-yt-cl=84359240&v=Jt9rNLSR2uA&x-yt-ts=1421782839

اسلام تو خود عربستان با قتل و عام پیروز شد بعد تو ایران با سلام و صلوات یه مشت نفهم عرب پرست

من شیعه جدم سلمان فارسی(روزبه برده عرب که بعد از اسلام شد سلمان)

1400 سال بعد تخم و ترکه مجاهدین خلق من شیعه جدم مسعود رجوی

۰۲ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۱۴ نوکر مولا علی

همین که صحبت های بچگانه جناب بل خریداری نداره خودش نشون دهنده خیلی چیزاست

ما که غمی نداریم شما فحش بدی شخصیت خودتو نشون میدی

بیچاره ایرانی ها که یکی مثل شما بیاد و خودشو ایرانی بدونه

در سخن زشت بسیار غنی و در جواب گفتن در ضعف

اگر کسی این صحبت ها رو بخونه میبینه که شما چیزی رو میپرسی و جواب که داده میشه میگردی از توش یه چیز دیگه پیدا می کنی تا بحث رو منحرف کنی

شما به جای فحش و ناسزا گفتن و منحرف کردن بحث بهتره اولا جواب ها رو خوب بخونی

و بعد دنبال جواب سوال های ما باش هنوز هیچکدومو جواب ندادی

فحش و ناسزا و منحرف کردن بحث یکی از نشانه های بی فرهنگی هست

۰۲ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۳۰ حقیقت پنهان
دوستان شیعه
 جواب جناب بل رو ندید چون بحث منطقی با ادم بی منطق فایده نداره بذارید دلش خوش باشه داره با دشمنان جاودانه ! ایران مبارزه میکنه که هنوز هم بعد از هزار و چهارصد سال دارند از اون دنیا علیه ایران توطئه میکنند!

خودشون که نه ولی عواملشون با همون طرز فکر دارن توطئه میکنن

بعدش از کی تا به حال گفتن واقعیت میشه توهین بچه شیعه(اسپرم شیعه)

۰۲ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۳۷ نوکر مولا علی

جناب بل

مجددا به تبعیت از قرآن و ائمه به شما میگم سلام


سخنان شما بیش از هر چیز حقارت ها و عقده های شما رو می رسونه

وگرنه برای اهل عقل و فکر یک اشاره کافیه

و البته مثل همیشه قضاوت با افرادیه که این کامنت ها و مخصوصا کامنت های شما رو می خونن

از شما شیعه های عاشق کدومتون حاضره خواهرش رو بده به حسین ابن علی دستش بالا

یه کلیپ برا شیعه های عرب پرست کج فهم

https://www.youtube.com/watch?x-yt-ts=1421828030&v=ED1Tau3xa-M&x-yt-cl=84411374

دو نفر اینجا خیلی فضا اشغال کردند اینجا را با منبر اشتباه گرفتند لطفا بیش از سه چهار خط ننویسید. 
ایران تنها جایی که در اون حرف از وطن گناهه. عربا با چنگیز و تیمور هیچ فرقی ندارند فقط یکم پست ترند
۰۳ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۲۶ نوکر مولا علی

جناب جاوید

اولا میهن دوستی نشانه ایمانه طبق فرمایش پیامبر ص

ببخشید شما مدیر سایت هستید که دستور به سه چهار خط میدید

طبیعیه کسی که نتونه 10 خط بخونه نمیتونه که چندین کتاب و مرجع بخونه

علمش هم در حد همون سه چهار خط باید بمونه

۰۳ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۳۲ حقیقت پنهان
جناب جاوید سه چهار تا کامنت اخری من و نوکر مولا علی رو بخون جواب بده
چه جوریه که خوندن حرفهایی که امثال شما برای زیر سوال بردن شیعه و اسلام میزنند زیاد طولانی نیست ولی وقتی یکی میاد اساسی حرفهاتون رو رد میکنه حوصله خوندن نداری؟
 اگر هم کوتاه جواب بده که میگید داره دروغ میگه خب یگید اصلا مشکلتون راست و دروغ چرندیاتی که درباره شیعه منتشر میشه نیست کلا با اسلام مخالفید چون توی عربستان اومده حالا میخواد خوب باشه میخواد بد چون توی عربستان ظهور کرده مردوده

 این تفکرات نزاد پرستانه شما با مال هیتلر هیچ فرقی نداره اون میگفت باید نسل یهودی ها رو منقرض کرد شما هم با مسلمون ها مشکل دارید
 در ضمن اینجا یک وبلاگ درباره موضوعات دینی هست و جای همین حرفهاست خیلی ناراحتی برو جای دیگه 
از همین ادبیاتی که امثال شما برای حرف زدن استفاده میکنند مشخصه که حق با کیه؟
اگه راست میگید با منطق حرف بزنید نه با توهین 
باخت ایران به عراق رو به مقام معظم رهبری و تمام عاشقان کربلا و همچنین تمام متولدین عراق که الان صاحب منصب در دولت اسلامی ایران هستند تبریک میگوییم به امید بردن جام به کربلا

مقام معظم در جواب بل کافر

ما با عراق نمیجنگیدیم ما با کل دنیا میجنگیدیم

امام زمان عذادار شد ملک عبدالله هموطن ایشان و خادم حرمین در گذشت

به نام حق. بل عزبز لطفا تا آخر کامنتو بخون. به نظر من انسان میتونه به چیزهای اکتسابی افتخار کنه نه چیزهای تغییر ناپذیر. مثلا رنگ پوست یا ملیت یا چیزهایی مثل این که انسان هیچ دخل و تصرفی توشون نداره قابل افتخار کردن نیستند. دوست عزیزم قطعا همه ی ما خوشحالیم که روزی کوروش پادشاه کشورمون بوده، کسی که اولین منشور حقوق بشر رو نوشت. اما این هیچ منافاتی با دین ما نداره و اهل هر دین و مذهبی که باشیم فکر می کنم احترام به عقاید همدیگه جزو اصول اساسی انسانیته. نظر من اینه که اول مقدسات مارو بشناس و بعد اگر خواستی بهشون توهین کنی هیچ اشکالی نداره. تازه ما که به کسی اجبار نکردیم مسلمون باشه، این همه جنگ و دعوا چرا؟؟؟ ما حداقل هموطن هم هستیم نه دشمن خونی. ضعیف داریم، حدیث قوی داریم و انواعی از این دست، قرار نشد هر حدیثی که میخونیم درست باشه، بعدم شما که انقدر تحقیق میکنی که از اصول کافی حدیث میاری چرا به جای اون قرآن رو یکبار از اول تا آخر نمیخونی؟ کتابی که ادعا میکنه کلام خداست. تا حالا فکر کردی که به چه پشتوانه ای میگه کلام خداست؟ ازت خواهش میکنم همین الان که داری این نظرو میخونی یه سرچ ساده تو اینترنت بکن تحت این عنوان "معجزات علمی قرآن" یا "اثبات معجزات قرآن توسط ناسا". و انصافا تا آخرش بخون. حتما یکی از اولین چیزیایی که بهش برمیخوری اینه که ناسا معجزه ی شق القمر قرآن رو در سال 2006 اثبات کرده یا معجزات جنین شناسی قرآن که چندین پروفسور جنین شناسی با مطالعه و تحقیق درباره ی این آیات مسلمان شدن. بعضی از فیلم هارو هم میتونی در آپارات ببینی. ولی اگه اینارو دیدی و ایمان آوردی که این کتاب کلام خداست بالاغیرتا دست از تعصب بردار و واسه ی خدا کلاس نذار. یادت باشه که ایدئولوژی اسلام این کتابه و اگر کسی خلاف اون عمل کنه اصلا مسلمون نیست، پس اسلام رو با اسلام بسنج نه با مسلمون ها. اما اگر اون معجزات رو دیدی و باز هم قانع نشدی هیچ اشکالی نداره من به عنوان یک مسلمون بهت این اجازه رو میدم که هر توهینی خواستی به من بکنی، البنه فقط به شخص من نه دینم چون حدود 2 میلیارد مسلمون در جهان داریم که گفتم احترام به عقایدشون جوز اصول اولیه ی انسانیته. یا حق

یک انسان بر عکس شما درسته که ادم به موارد اکتسابی زندگی خودش افتخار میکنه ولی ملیت ادم چیزیه که همیشه باید بهش افتخار کنی مثلا اگر شما رو الان با ملیت افغانی یا پاکستانی  بشناسن یا با ملیت ایرانی برات فرق نمیکنه  پس مورد اول شما بی معنی بود

در مورد اینکه ما خوشحالیم که کوروش شاه ما بوده وافتخار ما بوده اگه کامنت های گذشته رو بخونی میبینی که همه اینطور نیستن مخصوصا یه سری عرب پرست که اگه  خدا پرست بودن من مشکلی با اونا نداشتم

شما همچین میگی دین ما رو بشناس انگار من از مکتب خونه فیروز بهرام اومدم دین و تفکرتون رو به خوبی میشناسم که دارم میگم

من قران رو دو بار با معانی فارسی خوندم گفتم که نگی طرف نمیدونه تو قران چی نوشته

من میدونم که احادیث شیعه صد در صد دروغه من با تکیه به حدیث در مورد حسین ابن علی نظر ندادم من با تاریخ کار دارم

در مورد معجزات قران تو خود قران مواردی هست که خودش جای شک داره مثل ما زمین را برای شما مسطح کردیم در صورتی که زمین مسطح نیست

خوب حالا که شما خودت قبول کردی ایدئولوژی اسلام قران است پس چی جوری از داعش ایراد میتونی بگیری من در صحبت های قبلیم گفتم داستان بنی قریضه و فتح خیبر  نمونه بارزی از رفتار داعش وار صدر اسلام بوده و غیر قابل انکاره چون تو همون قران که به قول شما ایدئولوژی اسلام هست اومده

باز گفتید توهین من تو حرفهای خودم توهینی نمیبینم گفتن واقعیت توهینه

شما کوروش رو با اسلام یکی نکن چون اون بابا به اصول انسانی پایبند بود ولی اسلام نه

اعراب قبل از اسلام

دزدی غارت (بعد از اسلام فقط واژه تغییر کرد شد غنیمت)

تجاوز به زنان اسیر(بعد از اسلام شد کنیز)

اسلا م به غیر از دین خودش میگه کافر به مسیحی میگه مشرک به یهودی میگه نجس بع اگه کسی بگه اسلام میگه برده داری و کنیز مشکلی نداره ولی این کار انسانی نیست میگه تو داری توهین به مقدسات میکنی

شما که یه مقدار امیدوارم دور از خشکه مذهبی باشی برای خودت تعریف برده و کنیز رو پیدا کن بعد میفهمی چه طرز فکری رو به اسم اینکه خدایی هست به ما با زور شمشیر قالب کردن در ضمن از لینکهای یوتیوب بالا هم استفاده کن

به قول جاوید چه منبری رفتیم ما

جناب یک انسان شق القمر یا به عبارتی دروغی دیگر ببین بفهم و....

https://www.youtube.com/watch?v=GcC9mGSiBWU

داداش من فیلتر شکن ندارم و نمیتونم توی یوتیوب برم، فردا میرم نگاه میکنم. ولی سوالی که هست اینه که کی میتونه مستنداتی که در سایت رسمی ناسا هست رو انکار کنه ؟! یا چیزهایی که سونیا ویلیامز هندی الاصل آمریکایی تبار بعد از رفتن به فضا بهش اقرار کرده و مسلمان شده : "زمانی که در فضای بیکران بودم صدای اذان بلا انقطاع و بدون هیچ فرکانسی در تمام 24 ساعت شنیده می شد". یا چیزهایی که باعث شد پروفسور موریس بوکای مسلمان بشه. یا پروفسور کیت ال مور جنین شناس که میگه با خوندن آیات جنین شناسی قرآن مسلمون شده. و گفتم که فیلم بعضی از معجزات هم در آپارات هست، یا معجزات ریاضی قرآن. هیچ کس نمیتونه این چیز ها رو انکار کنه تا زمانی فیلم حرف های این افراد و خیلی های دیگه موجوده. به هر حال من انقدر وقت ندارم که بخوام هر روز کلی از زمان خودمو صرف پیام دادن و پیام گرفتن از شما کنم. این جمله رو همیشه یادت باشه کسی که دنبال حقیقته حتما بهش میرسه. اگر واقعا دنبال حقیقتی چشماتو باز کن و بدون تعصب همه چیزو ببین نه فقط اون چیزایی که دلت میخواد ببینی. یا حق

جناب یک انسان

این که دیگران چه چیزهایی شنیده اند در تخیل خود من دکتر روانپزشک نیستم ولی مطمئتا بیماری است

اگر به صرف یک دانشمند هندی که معلوم نیست چی تو سرش بوده که این حرفها رو زده بخوای حقانیت اسلام رو ثابت کنی به همین دلایل باید وجود خدا رو منکر بشی چون اکثر فیزیک دانان و زیست شناسان و شیمیدانان اصلا وجود خدا رو منکر میشن نمونه اونها که شاید اون هندی که شما میگین انگشت کوچیکش نباشه استیون هاوکینگز است پس بیا تو واقعیت نه تخیل یه هندی

پ ن پ میخوای اون چیزهایی رو که شما میخوای ببینم البته اونا رم دیدما چیزی جز دروغ توش نبود

اثبات عرب پرستی حکام ایران و بعضی ها

http://upload7.ir/uploads//5d1bfe759bb86546d250e97e29de599b335c3a2b.jpg

آقای بل

وقتی میگم فقط چیزهایی رو که میخوای می بینی همینه. اولا من اسم 2،3 تا پروفسورو آوردم و شما گفتی یه دانشمند هندی که معلوم نیست چی تو سرش بوده و حتما روانیه، داداش میگم طرف فضانورده رفته فضا برگشته میگه در فضای بیکران بلا انقطاع (یعنی در تمام 24 ساعت) و بدون هیچ فرکانسی صدای اذان می آمد. حالا این که هیچی، اینا رو یه بار گفتم ولی اسم چند نفر دیگه رو هم آوردم و شما از اونها هیچ حرفی نزدید. از جمله پروفسور ویلیام براون که با کشف صدور موج و حرکات نوسانی از بعضی گیاهان استوایی که این مطلب در قرآن اومده مسلمون شده. پروفسور کیت ال مور جنین شناس که با آیات جنین شناسی قرآن در سوره ی مؤمنون مسلمون شده. پروفسور موریس بوکای که با کشف جسد مومیایی شده فرعون (که در قرآن مطرح شده) مسلمون شده و لیست بقیه افراد که در زیر میارم :  


کشیش ها و مبلغین مسیحی که اسلام آورده اند:

۱٫ رئیس هیئت مبلغین مسیحی (تنصیر) در آفریقا، کشیش سابق مصری، اسحاق هلال مسیحا

۲٫ ابراهیم خلیل فلوبوس، استاد الهیات مصری سابق

۳٫ یوسف استس، کشیش سابق آمریکایی

۴٫ دکتر ودیع احمد خادم سابق کلیسای مصری

۵٫ کنث جینکینز، کشیش سابق آمریکایی

۶٫ رئیس اسقف های تانزانیایی لوتری سابق، ابوبکر موایبیو

۷٫ راهب سابق فیلیپینی، مارکو کوربس

۸٫ دانشمند ریاضیات و مبلغ مسیحی سابق، دکتر کانادایی، گری میلر

۹٫ کشیش مصری سابقف فوزی صبحی سمعان

۱۰٫ کشیش سابق اتیوپیایی، شهید ملقاه فقادو

۱۱٫ کشیش سابق اندونزیایی اصالتاً هلندیریال رحمت بورنومو

۱۲٫ کشیش سابق مصری، عزت اسحاق معوض

۱۳٫ کشیش سابق فیلیپینی، عیسی پیاجو

۱۴٫ کشیش سابق فرانسوی، جان ماری دوشمان

۱۵٫ معلم الهیات سابق آمریکایی، ماری واتسون

۱۶٫ معلم مسیحی سابق سریلانکایی، آلدو دمریس

۱۷٫ معلم مسیحی سابق هندی، کرست راجا

۱۸٫ خادم کلیسای سابق مصری، سیف الاسلام تهامی

۱۹٫مبلغ مسیحی سابق آلمانی، جی میشل

۲۰٫ معلم الهیات سابق، دکتر آرتور میلاستنوس

۲۱٫ معلم الهیات سابق عبدالاحد داود

۲۲٫ کشیش سابق محمد فؤاد هاشمی

۲۳٫ کشیش سابق، دومین مقام بزرگ مسیحی در غنا

۲۴٫ رئیس اسقف های ژوهانسبورگ، فردریک دولامارک

۲۵٫ کشیش سابق ایرلندی، که نزد آرامگاه پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم گریست

 

دانشمندان و ادیبانی که مسلمان شدند

۲۶٫ جراح فرانسوی موریس بوکای

۲۷٫ کیث مور، دانشمند معروف جنین شناس

۲۸٫ عالم کالدشناسی تایلندی، تاجات تاجس

۲۹٫ دانشمند زیست شناس آلمانی آلفرد کرونیر

۳۰٫ دکتر فرانسوی، علی سلیمان بنوا

۳۱٫ دانشمند مجاری، عبدالکریم جرمانوس

۳۲٫ دانشمند جامعه شناس انگلیسی، حسین رئوف

۳۳٫ متفکر انگلیسی، مارتین لنگز

۳۴٫ نویسنده ی آمریکایی مایکل ولفی سیکتر

۳۵٫ دانشمند و روزنامه نگار و مولف آلمانی، دکتر حامد مارکوس

۳۶٫ نویسنده، قصه گو و شاعر بریتانیایی ویلیام بیکارد

۳۷٫ نقاش و متفکر معروف فرانسوی اتییان دینیه

۳۸٫ اندیشمند سوئیسی روژه دوباکیه

۳۹٫نویسنده ی آمریکایی کولنل دونالدس راکویل

۴۰٫ دانشمند بریتانیایی آرتور آلیسون

۴۱٫ لرد جلال الدین برنتون

۴۲٫ استاد دانشگاه آمریکایی محمد آکویا

۴۳٫ اندیشمند فرانسوی ونسنت مونتیه

۴۴٫ استاد ریاضیات دانشگاه آمریکا جفری لانگ

۴۵٫ اندیشمند اتریشی لیبولد وایس

۴۶٫ استاد دانشگاه، دکتر روسی، آلا اولینکیووا

۴۷٫ متفکر شهید اسپانیایی ماریا آسترا

۴۸٫ نویسنده ی آمریکایی مارگارت کارکوس

۴۹٫ نویسنده ی بریتانیایی ایلوین کوبلد

۵۰٫ دانشمند کانادایی صوفی بوافیر

۵۱٫ فیلسوف فرانسوی رینیه ژینو

۵۲٫ پژوهشگر آمریکایی باربارا براون

۵۳٫ استاد فلسفه ی دانشگاه فرانسه رابرت پیرژوزف

۵۴٫ دانشمند روانشناس آلمانی فیلی بوتولو

۵۵٫ استاد روزنامه نگاری آمریکایی مارک شلیفر

۵۶٫ استاد ادبیات بریتانیایی جان مونرو

۵۷٫ استاد دانشگاه اسپانیایی میچل پیرو

۵۸٫ رئیس دانشکده ی بین المللی تکنولوژی در ریاض، دکتر ابراهیم شاهین

۵۹٫ پژوهشگر کانادایی موردی دیوید کیل

۶۰٫ استاد حقوق یهودی

۶۱٫ دکتر یهودی سابق عراقی احمد نسیم سوسه

۶۲٫ متفکر انگلیسی عبدالله کویلیام

 

مشاهیری که مسلمان شدند

۶۳٫ خواننده ی سابق بریتانیایی یوسف اسلام

۶۴٫ دکتر رابرت گرین، مشاور رئیس جمهور آمریکا، نیکسون

۶۵٫ بازیکن فوتبال فرانسوی نیکولاس آنیکا

۶۶٫ بازیکن بسکتبال آمریکایی محمود رئوف

۶۷٫ بازیگر ایتالیایی جینو لو کابوتو

۶۸٫ خواننده ی آمریکایی جیرمن جاکسون، برادر مایکل جاکسون

۶۹٫ بازیگر آمریکایی ویل اسمیت

۷۰٫ موزسین بریتانیایی برایان هوایت

۷۱٫ جاناتان بیرت پسر رئیس بی بی سی

۷۲٫ قهرمان سابق اسنوکر جهان رونی او سولیوان

۷۳٫ خواننده ی آلمانی کریستان پوکر

۷۴٫ رئیس جمهور گامبیا

۷۵٫ مدیر آمریکایی دریم پارک در مصر

۷۶٫ یوسف حطاب یهودی متعصب سابق

۷۷٫ مالکوم ایکس یکی از بزرگان سیاهپوستان آمریکایی

۷۸٫ لرد هدلی از حانواده سلطنتی بریتانیا

۷۹٫ مانکن فرانسوی فابیان

۸۰٫ مانکن یونانی ماکلین سیکاروس

۸۱٫ رئیس حزب اسلامی بریتانیایی داود موسی بیتکوک

۸۲٫ سفیر سابق آلمان در کشور مغرب دکتر مراد هوفمن

 

نمونه هایی از افرادی که مسلمان شده اند

۸۳٫ عماد جوان مصری مسیحی سابق

۸۴٫ سناء دختر مثری مسیحی سابق

۸۵٫ سوسن هندی دختر مصری مسیحی سابق

۸۶٫ کودک آمریکایی الکساندر فریتز

۸۷٫ بانوی آلمانی ایوا ماریا

۸۸٫ بانوی آلمانی ایریس صفوت

۸۹٫ بانوی آمریکایی کیسی ستاربک

۹۰٫ احسان جیم چوای سنگاپوری

ترجمه: مسعود

سایت مهتدین

 ( برگرفته از سایت وااسلاماه)

 

دوما بسیاری از فیزیکدانا و شیمی دانا و ریاضی دانا خدا رو رد نکردن، من فقط اسم استیون هاوکینز رو شنیدم که نظریه ی رد خدا رو داد، که اون رو هم دانشمندا با وجود خلا های بسیار در نظریه ردش کردن. میتونی با یه سرچ ساده هم بفهمی قضیه از چه قراره. بعدم وجود خداوند از برهان های بی شمار فلسفی قابل اثباته، همچنین از دلایل عقلی، و حتی اگر همه ی این هارو نادیده بگیریم وقتی پروفسور ها و دانشمندان بزرگ جهان مثل ویلیام براون، کیت ال مور، موریس بوکای، داوود موسی بیتکوک و... که قبلا اسمشون رو آوردم معجزات علمی قرآن رو کشف میکنن یعنی همشون شهادت دادن که قرآن کلام خداونده. پس حتما خدایی وجود داره که اینا ثابت میکنن این قرآن کلام اونه! گفتم شما اگر دست از تعصب برداری و 2،3 تا سرچ تو اینترنت بکنی خیلی چیزا برات روشن میشه. سوما این کلمه ای که هی تکرارش می کنی عرب پرست، عزیزم هیچ مسلمونی عرب پرست نیست و تمام مسلمان ها فقط خدای یگانه و یکتا رو می پرستن. چهارما گفتی چیزایی که شما میگید رو خوندم و همش دروغه. خب یکی یکی دروغ ها و شبهاتی رو که خوندی با سندش برای من بگو تا یا بهت ثابت کنم که دروغ نیست، یا کم بیارم و از خداپرستی (نه عرب پرستی) دست بردارم. خب لوطی یه کمکی ام به ما بکن تا چشممون باز شه دیگه!

برعکس نظر شما بسیاری از دانشمندان بودن خدا رو انکار کردن وشما خودت اگه تو گوشت اذان بلا انتقطاع  گفت حتما بو پیش دکتر چون اونایی که الان تو امین اباد بستری هستن هم چیزهای بلا انقطاع درر گوششون میگفته

در مورد معجزات قران این قرانی رو که شما میبینی از طرف خدا تو لوح سنگی نیومده بلکه بعد از مرگ پیامبر یهنی چیزی حدود بیست سال بعد به فرمان عثمان جمع شد روالشم اینجوری بود که یک نفر میومد میگفت محمد گفت مثلا بکش دو نفر هم شهادت میدادن که اره گفت پس تصویب میشد

هیچ مسلمونی عرب پرست نیست ولی تو ایران هست نمونش کدوم کشوری برای قاتل ابا و اجدادش زیارتگاه درست میکنه عکسش رو هم گذاشتم که دیگه حرفی نباشه

شما و امثال شما اگر قرار بود از شبهه در بیاین با خوندن کامنتهای قبلی از شبهه در اومده بودید

یک نمونه برات میارم که از شبهه دربیای که اگه نیومدی توفیری با بقیه برادران عرب پرست نداری

در دین اسلام خوردن مشروب حرام است ولی برده داری ازاد

بعد حرف از دین مساوات زده میشه

به شما هم گفتم تعریف برده وکنیز رو پیداکن ولی مثل این که وقت گشتن نداشتی خوب من برات تعریف میکنم بدون جبهه فقط فکر کن

الان عربستان به ایران حمله میکنه و شما رو به عنوان برده و خواهر شما رو به عنوان کنیز به مدینه میبره بعد 1400 سال بعد نوه نتیجه شما زیر کامنتهای بل پاسخ میزارن در حمایت از کسایی که ابا اجدادشون رو به بردگی بردن و این میشه عرب پرستی

۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۲:۲۹ نوکر مولا علی

قرآن 200 سال بعد از پیامبر جمع شد

به هب حرفای بی معنی دوباره


یه سوال ساده بپرسم

اگه قرآن بعد از پیامبر جمع شد پس پیامبر امر به حفظ کدوم قرآن میدادند؟

حتما میخوای از اون جوابا بدی که به مرغ پخته بگی خندش می گیره

حتما یه قرآن دیگه بوده

کجای کاری

اون قرآن که پیامبر می گفت حفظ کنید چی بوده


دوم برده داری

میگی ایرانی ها رو بعد از حمله عمر به ایران به عربستان بردن

خب بگو ببینم پس ایرانی هایی که قبل و همزمان با پیامبر توی عربستان بودن رو کی برده بود


بچه جون

تو واقعا چی فکر کردی


واسه اون لیست 100 نفره هم جناب یک انسان آورد دیلیل بیار دیگه

اونا رو هم تک تک بگو دیوونه و روانی بودند

کلا هر کی مسلمون شده دیوونست فقط تو آدم موندی

شنیده بودیم عربا نژاد پرستن

تو که آخر نژاد پرست هستی که دیگه از مد هم افتاده

آبروی هر چی ایرانی بود بردی که

داری ثابت میکنی اکثر مسلمونا دیوونه هستن من گفتم بیست سال نه دویست سال شما بگو قران عثمان پس چیه

شما میخوای بگی قران به صورت یکجا اومده بگو رو که نیست

شما اگه بری به تیمارستان لیست بلند تری هم میبینی

مثلا اگه الان کلاغ با تو صحبت کنه میگی پیغمبر شدی نه بابا دیوونه شدی

وقتی میگیم اعراب منظور شبه جزیره عربستان هست که ائمه شما تخم و ترکه اونجا بودن وگرنه بسیاری از زمین های عرب زبان فعلی جز خاک اونموقع ایران بودن

در مورد برده داری چون شما خودت رو به عنوان برده فروختی و نوکری حرف از ازادی با تو زدن افسانه است نوکر عرب

برگردان حرف نوکر عرب به زبان حال

ما با عراق دشمنی نداشتیم اگر داشتیم حضور اونهمه ایرانی تو عراق چی کار میکرد

عرب پرست کج فهم

برای اینکه اسپرم شیعه دوباره فک نزنه

پس از جنگ یَمامه و کشته شدن قاریان قرآن (به قولی چهارصد و به قولی هفتصد نفر)، ابوبکر از پی زید بن ثابت فرستاد. وقتی آمد، عمر هم آن جا بود. ابوبکر به زید گفت: عمر پیش من آمده می گوید: یمامه در کشتار قاریان بیداد کرده، می ترسم که جنگ ها قاریان را نابود سازد. رأی من آن است که به فراهم ساختن قرآن و جمع آن فرمان دهی؛ به او گفته ام چگونه کاری را که پیغمبر نکرده، من انجام دهم. عمر گفت: به خدا سوگند! این کار، کار خوبی است. چندان به من اصرار نکرد تا خداوند سینه ام را به این کار گشاده ساخت و با رأی عمر هماهنگ نمود.
آن گاه به زید گفت: تو جوانی خردمندی که تهمتی بر تو نیست. کاتب وحی بوده ای، اکنون قرآن جستجو کن و فراهم ساز.
زید گفت: به خدا قسم! اگر مرا به جا به جا کردن کوه ها تکلیف می کردند، از این کار سنگین تر نبود.
به ابوبکر گفتم: چگونه کاری را که پیغمبر نکرده! شما دو تن انجام می دهید؟
ابوبکر گفت: به خدا قسم! این کار، کار خوبی است. چندان به من اصرار کرد تا خداوند سینه مرا به آنچه سینه ابوبکر و عمر شده بود ،گشاده ساخت. پس اوراق قرآن را جستجو کردم و از میان شاخه های نخل و تخته پاره های پالان شتر و سینه مردم فراهم ساختم . آیه های آخر سوره توبه را نزد «ابی خُزَیمه» انصاری یافتم، قوله تعالی: «لَقَدْ جَائَکُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِکُمْ...» (1)
از این گزارش گمان می رود ابوبکر مانند سایرین از جمع قرآن بیم ناک بوده است.
چون‌ همگی بر جمع‌ و تدوین‌ قرآن‌ متّفق‌ شدند، عمر در میان‌ مردم‌ برخاست‌ و گفت‌: هر کس‌ مقداری‌ از قرآن‌ را از پیغمبر تلقّی‌ کرده‌ است‌ بیاورد.
أبوبکر به‌ عمر و زید گفت‌: در مسجد بنشینید، هر کس‌ با دو شاهد چیزی‌ از قرآن‌ آورد بنویسید.
عادت‌ عمر این‌ بود که‌ حدیثی‌ را که‌ از رسول‌ خدا روایت‌ می کردند نمی‌پذیرفت‌ مگر آن که‌ دو شاهد گواهی‌ دهند که‌ ما از پیامبر تلقّی‌ نموده‌ایم‌. آنان‌ به‌ بلال‌ سفارش‌ کردند تا در اطراف‌ مدینه‌ ندا دهد: هر کس‌ نزد او مقداری‌ از کتاب‌ خدا هست‌، آن را بیاورد به‌ مسجد و به‌ کاتبان‌ تسلیم‌ کند.
روش کار زید در جمع آوری قرآن:
الف :محفوظات خود
چون از کاتبان وحی بود و به دستور پیامبر، آیات قرآنی را می‌نوشت ، از مایه‌هایی که اندوخته بود، استفاده کرد.
ب: مردم
پس از اعلان عمومی مبنی بر جمع آوری قرآن، مردم قرآنی را که حفظ داشتند یا نوشته بودند، با دو نفر شاهد برای زیدبن ثابت می‌آورند

برای اینکه اسپرم شیعه دوباره فک نزنه

پس از جنگ یَمامه و کشته شدن قاریان قرآن (به قولی چهارصد و به قولی هفتصد نفر)، ابوبکر از پی زید بن ثابت فرستاد. وقتی آمد، عمر هم آن جا بود. ابوبکر به زید گفت: عمر پیش من آمده می گوید: یمامه در کشتار قاریان بیداد کرده، می ترسم که جنگ ها قاریان را نابود سازد. رأی من آن است که به فراهم ساختن قرآن و جمع آن فرمان دهی؛ به او گفته ام چگونه کاری را که پیغمبر نکرده، من انجام دهم. عمر گفت: به خدا سوگند!

 این کار، کار خوبی است. چندان به من اصرار نکرد تا خداوند سینه ام را به این کار گشاده ساخت و با رأی عمر هماهنگ نمود.
آن گاه به زید گفت: تو جوانی خردمندی که تهمتی بر تو نیست. کاتب وحی بوده ای، اکنون قرآن جستجو کن و فراهم ساز.
زید گفت: به خدا قسم! اگر مرا به جا به جا کردن کوه ها تکلیف می کردند، از این کار سنگین تر نبود.
به ابوبکر گفتم: چگونه کاری را که پیغمبر نکرده! شما دو تن انجام می دهید؟
ابوبکر گفت: به خدا قسم! این کار، کار خوبی است. چندان به من اصرار کرد تا خداوند سینه مرا به آنچه سینه ابوبکر و عمر شده بود ،گشاده ساخت. پس اوراق قرآن را جستجو کردم و از میان شاخه های نخل و تخته پاره های پالان شتر و سینه مردم فراهم ساختم . آیه های آخر سوره توبه را نزد «ابی خُزَیمه» انصاری یافتم، قوله تعالی: «لَقَدْ جَائَکُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِکُمْ...» (1)
از این گزارش گمان می رود ابوبکر مانند سایرین از جمع قرآن بیم ناک بوده است.
چون‌ همگی بر جمع‌ و تدوین‌ قرآن‌ متّفق‌ شدند، عمر در میان‌ مردم‌ برخاست‌ و گفت‌: هر کس‌ مقداری‌ از قرآن‌ را از پیغمبر تلقّی‌ کرده‌ است‌ بیاورد.
أبوبکر به‌ عمر و زید گفت‌: در مسجد بنشینید، هر کس‌ با دو شاهد چیزی‌ از قرآن‌ آورد بنویسید.
عادت‌ عمر این‌ بود که‌ حدیثی‌ را که‌ از رسول‌ خدا روایت‌ می کردند نمی‌پذیرفت‌ مگر آن که‌ دو شاهد گواهی‌ دهند که‌ ما از پیامبر تلقّی‌ نموده‌ایم‌. آنان‌ به‌ بلال‌ سفارش‌ کردند تا در اطراف‌ مدینه‌ ندا دهد: هر کس‌ نزد او مقداری‌ از کتاب‌ خدا هست‌، آن را بیاورد به‌ مسجد و به‌ کاتبان‌ تسلیم‌ کند.
روش کار زید در جمع آوری قرآن:
الف :محفوظات خود
چون از کاتبان وحی بود و به دستور پیامبر، آیات قرآنی را می‌نوشت ، از مایه‌هایی که اندوخته بود، استفاده کرد.
ب: مردم
پس از اعلان عمومی مبنی بر جمع آوری قرآن، مردم قرآنی را که حفظ داشتند یا نوشته بودند، با دو نفر شاهد برای زیدبن ثابت می‌آورند

. صحیح بخاری فضائل القرآن الکریم، باب سوم و چهارم
2.الاتقان، ج 1، ص 107، به نقل از محمد باقر حجّتی، تاریخ قرآن کریم، ص88-89؛ المنجد فى الّلغه، ص 275، کلمة الرّقعه، ‌چاپ جدید.
3. بهاءالدین خرمشاهی، دانشنامة قرآن، ص 1233 - 1235؛ تاریخ قرآن کریم، ص 83 ـ 92، با اقتباس و تلخیص.
4. الاتقان، ج 1، ص 99.

۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۱۹ نوکر مولا علی

جدا تو مشکل داریا

اصلا برو ببین پیامبر عرب بوده یا نه بعد حرف بزن

همینا رو میگی که میگم مرغ پخته خندش میگیره


من بی سواد تو با سواد

اونم 200 نه به قول شما 20 می خوای بذارش روی اشتباه تایپی

فرقی در کل موضوع نمی کنه

بگو اون قرآن که پیامبر امر به حفظش میدادند چی بود

قرآن مگه پخش بود

اصلا عثمان جمع کرد یعنی چیکار کرد دقیقا

یه سوال رو هم تا حالا جواب ندادی

اینجا فقط داره اثبات میشه که عقده ها و حقارت های شما و امثال شما از عواملیه که باعث میشه چرندیاتی که خوش بیان میشن از لسان شما هم خارج بشن


بعدشم تو الان ایرانی هستی

چه گلی به سر ایرانی ها زدی

یه سوال رو هنوز نتونستی جواب بده

خودتو به هر دری میزنی که فرار کنی از جواب


یارو رفته فضا میگی دیونست

اول برو ببین چه گروهی و چه افرادی با چه توانایی هایی تازه میتونن توی تمریناتش و آزمون هاش شرکت کنند تا برسه به انتخاب برای رفتن به فضا


فضا نوردا که دیوونن

پزشکا که روانی هستن

پروفسور ها که هیچی نمی فهمن

فیلسوفا هم که معلوم نیست چی میگن

ریاضی دان ها هم چیزی حالیشون نیست

زیست شناسا همینطور

استاد ها هم همینطور

کلا هیچ کس چیزی حالیش نیست

تو و چند نفر توی شبکه های وهابی که هیچ وقت هیچ جواب نداشتید حالیتونه

حرف زدنتم که هست و چقدر مودبانست

خدا رو شکر که هم سواد و هم فرهنگ ایرانی پرست ها رو نشون میدی و هر چیزی میگذره بیشتر خودتو نشون میدی


نمونه ای از اسلام شیعه تربیت شده در مکتب جعفر صادق ارولوژیست

https://www.youtube.com/watch?v=NtDtxFcaxZo

من نگفتم فضانوردها یا دانشمندان دیوانه هستن گفتم کسی که اذان بلا انقطاع میشنوه یا کوه باهاش حرف میزنه مشکل دارد

من اگر وهابی بودم که الان نباید با تو مشکل چندانی داشتم مشکلمون تو مستراح رفتن با کدوم پا بود

قرانی که محمد میگفت حفظ بشه قرانی بود که حفظ شده در ذهن بود

نه جلد شده و زیر نویس الهی قمشه ای

در همین فرهنگ ایران است که دشمنانش توش راحت زندگی میکنن وگرنه عین خود اسلام با شما باید رفتار میشد

۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۳۷ حقیقت پنهان
از نظر جناب بل جمع کثیری از شعرا و فیلسوفان ایرانی به اضافه همه ی اون مسلمونایی که در جنگ عراق علیه ایران با عراقیا جنگیدن عرب پرست بودند! از سر عرب پرستی با عراقیا جنگیدند !

فقط خودش خوبه با افکار نزاد پرستانه عرب ستیزانه اش !
! چون با مغول هایی که به زنان و دختران ایرانی جلوی چشم برادرا و پدرانشان تجاوز میکردند مشکل نداره با انگلیسی هایی که مردم ایران رو مثل گاو کشتند هم نه تنها مشکل نداره که خواهان برقراری ارتباط با هاشون هم هست کلا وطن پرستی امثال این اقا خلاصه میشه در عرب ستیزی !
اگر هم پذیرش هر دینی به معنای پرستش قومیت پپیامبر اون دین باشه پس همه مسیحی ها فلسطینی پرستند همه یهودیان مصری پرست هم زرتشتی ها هم ایرانی پرست هستند بقیه ایین ها هم که بت پرست هستند پس خود خدا چی میشه؟کی خدا رو میپرسته؟


این وطن پرستی که شما ازش دم میزنی هم در حد سطحی و فقط به کینه و دشمنی با کسانی ختم میشه که هزار و چهارصد سال پیش مردن و الان استخوون هاشونم خاک شده ولی دشمن های واقعی ایران که شما هم داری حرفهای همون ها رو تکرار میکنی قصد شون نابودی دین اسلام و ترویج سکولاریزم در ایران است بعد هم فرهنگ کثیف خودشون رو که همون ترویج عشقبازی و بی حیایی در جامعه ایرانی هست به جامعه تحمیل میکنند تا ایرانی ها رو یک ملت وابسته و بی خیال نسبت به استقلال و ابادی کشورشون بار بیارند کما اینکه الان هم دارند سعی میکنند که بگویند در ایران قبل از اسلام نه خبری از چادر بود و نه حجاب عاقبت عشق های هوس گونه امروزی هم برای جوونا به افسردگی و خود کشی ختم میشه


 حالا از ما گفتن بود حواست باشه داری اب به اسیاب کیا میریزی اگر در حمله اعراب به ایران چند هزار نفر کشته شدند غربی ها و مصوصا انگلیس مسبب مرگ چند میلیون ایرانی هستند

 اگر شما جای خدا بودی و وضع ایران انموقع و عربستان رو میدیدی کجا پیامبر میفرستادی ؟

اگر هم مخالفت شما با اسلام فقط به خاطر اینه که در بین اعراب فرستاده شده پس باید با کل پپیشرفت ها و چیزهای خوبی که اقوام دیگری که به ایران حمله کردند داشتند هم مخالفت کنی


 تنها توجیهت هم این است که  به ایران حمله کردند خب اینجوری ما باید با همه جا دشمن باشیم هر چیزی هم که اقوام غیر ایرانی که اجدادشون به ما حمله کردند رو کشف یا اختراع کردند بندازیم دور و ازش استفاده نکنیم از جمله اینترنت و ...ته این وطن پرستی شما میشه عقب موندگی 

تو و امثال تو برای ایران چیکار کردید که حالا ادعاتون گوش فلک رو کر کرده؟ تو واقعا میفهمی وطن پرستی یعنی چی؟
 نه
تو فقط عرب ستیزی نه وطن پرست
با هیتلر هیچ فرقی نداری تازه اون به تو شرف داره
۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۴۰ حقیقت پنهان
راستی چون ما مسلمونیم تمام قوانین اسلام درباره کنیز و برده هم درباره ملت های دیگه قابل اجراست و به نفع ما و به ضرر دیگران

این که ایرانی ها زمان جنگ با عراق برای چی جنگیدن اون عده که برای وطنشون جنگیدن برای من قابل احترام هستند در ضمن شعار صدام فراموش نمیشه ما میخواهیم قادسیه دیگری به راه بیندازیم

من یه زیارتگاه از مغول ندیدم مثلا بارگاه چنگیز خان مغول که اگه بود اون رو هم میگفتم

اگر خدا همون چیزیه که تو دین اسلام بیان شده که عالم هست خودش فهمیده چه دینی رو برای کیا بفرسته

جالبه شما از امریکا ودر کل غرب ابزار انزجار میکنی بعد از اینترنت و ما بقی ابزار ساخت اونها استفاده میکنی بعد به من میگی... ای روت برم هی

من در مورد نفرت دیرینه دو ملیت صحبت میکنم که حتی اگر من نفرت نداشته باشم طرف مقابل داره که نمونش همین حدیث است که شما میخوای روش ماله بکشی

فرق ما با هیتلر تئ اینه که هیتلر عین اسلام برای اعتقادش ادم میکشت عین اسلام ولی ما نه

بله تمام احکام اسلام در مورد شما صحت داره که اگه اینجور نبود 35 سال ظلم نمیشد غارت اموال ایرانیان نمیشد تجاوز به زنان در زندانها نمیشد مثل کهریزک و 70 میلیون ادم برده عرب پرستهای مکتب جعفری نمیشدن

در کل اینجور حمایت تو از اعراب اینجور برای من تداعی میکنه که تو یا اخوندی یا بچه اخوندی یا تخم عرب

۰۶ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۳۳ اللهم عجل لولیک الفرج.....................
اللهم عجل لولیک الفرج.....................
۰۶ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۱۵ حقیقت پنهان
مقبره سلطان الجایتلو چیه؟ این هم دروغ ماست؟
بله من از غرب ابراز انزجار میکنم چون باعث مرگ میلیون ها انسان بیگناه در جنگ های جهانی در سراسر دنیا و چند میلیون ایرانی هستند تو چی ؟چرندیاتشون درباره حکومت  اسلام رو باور میکنی بعد هم میای میگی وطن پرستی ! کیو خر میکنی اخه؟
اونایی که مثل تو ادعای عرب ستیزی داشتد همونایی بودن که مردم ایران رو مجبور کردند پوشش چند هزار سالشون رو ول کنند لباس انگلیسی های قاتل رو بپوشند ! این دیگه اوج تحقیر یک ملت است
نفرت دیرینه ! نفرت دیرینه ات باید به یهودیان و غربی ها بسیار بیشتر از اعراب باشه چون عربستان هم نوکر همین غربی هاست  استر و مردخای یهودی در دوره خشایار شاه چند هزار ایرانی رو کشتد
 در ثانی غربی ها پیشرفتشون رو مدیون ملل اسلامی هستند چون با ترجمه کتاب های مسلمانان و به بردگی گرفتن افریقایی ها که خیلی هاشون مسلمان بودند به اینجا رسیدند 
کلا متن رو خوندی؟ حدیث مال امام صادق است و در ضمن اعراب به غیر عرب: عجم میگفتند چون نمیتوانستند حرف های انها را بفهمند و معنای عجم هم گنگ است و عرب هم در معنای مقابل ان یعنی فصیح سخن گفتن همونطور که در قران اومده
پدر و عمو ها و دایی های من اونموقع که امثال جنابعالی داشتین ادعای وطن پرستی میکردید رفتن جبهه و جنگیدن بعد حالا تفاله های احمقی مثل تو اومدن برای من وطن پرستی رو معنا میکنند ! برو یکی دیگه رو خر کن !

باز هم تو شروع به زر زر کردی اگر فک و فامیل تو برای ایران رفتن جایگاه مشخصی دارن یا نه برای خمینی یا برای اینکه تو الان منتش رو رو سر ما بگیری پشیزی ارزش نداره

تو برای کسی که میلیون ها ادم غیر هموطن تو رو کشته ناراحتی ولی برای قاتل ابا و اجدادت ناراحت که نیستی حمایت هم میکنی وتو با سابقه ای که از فک و فامیلت معرفی کردی و نحوه حرف زدنت معلومه سرت به کدوم کثافت خونه ای وصله از اون گه هایی هستی که تو خیابون برا حکومت مردم رو میکشتن

حالا که رفتی به سمت ادب اسلامی من هم از همون ادبیات استفاده میکنم و تو رو میسپارم به بیضه چپ اسب عباس

برای خر کردن کسی اول نیازه که طرف چیز دیگه ای باشه تا به خر تبدیلش کرد که شما از این قاعده مستثنی هستی جناب شعور پنهان

 سلطان الجایتلو (گوگل برای سرچ هنگ کرد مطمینی اسم واقعی خودت رو ننوشتی)

اینم یه فیلم که تو اسپرم شیعه بدونی طبق اسلام داره با مردم ایران رفتار میشه کنیز داری به سبک شیعه اثنی اشری مکتب جعفری

https://www.youtube.com/watch?v=PGNKbqR8cLM&x-yt-ts=1421914687&x-yt-cl=84503534

نمونه ای از علوم اسلامی که دنیا از ان برای رفتن به مریخ استفاده کرد

• یکى از یاران امام صادق (ع): به امام (ع) گفتم : فدایت شوم ! من کنیز مى‌خرم . دوست دارم چیزى به من تعلیم فرمایى که بر (آمیزش با) آنها توانایى یابم .
فرمود: پیاز را در روغن زیتون کمى سرخ کن ، تخم مرغى هم در ظرفى بشکن و قدرى نمک بر آن بپاش . آنگاه این تخم مرغ را روى پیاز و روغن زیتون بریز و اندکى بجوشان و سپس از آن بخور.
راوى گوید: این کار را انجام دادم و از آن پس ، هر گاه قصد آمیزش بر آن کنیزان مى‌کردم ، بر آن توانایى داشتم .

حیله المتقین 
علی ابن ابی طالب: شیر گاو دوا باشند و شاش شتر بهتر از شیر آنست.

آسمان و جهان/ ترجمه کتاب السماء و العالم/ بحارالانوار ، مجلسی/ مترجم: محمد باقر کمره‏اى‏،ناشر: اسلامیه‏، تهران‏، چاول‏:1351 ش‏. جلد6

عیاشى: از أبى بصیر که از امام ششم پرسیدم رعد چیست؟ فرمود: چون مردیکه شتردار است و آنها را براند و گوید: هاى، هاى، این چنین است، گفتم: برق چیست؟ بمن فرمود: تازیانه‏هاى فرشته‏ها است که ابر را میزنند و میرانندش بدان جا که خدا خواهد ببارد. در فقیه از أبى بصیر مانند آنست. و روایت است که رعد آواز فرشته‏ایست بزرگتر از مگس و خردتر از زنبور. آسمان و جهان- ترجمه کتاب السماء و العالم بحار، مجلسی، مترجم: محمد باقر کمره‏اى‏،ناشر: اسلامیه‏، تهران‏، چ اول‏:1351 ش‏. جلد3، برگ323

 حضرت صادق (ع):قرآنی که جبرئیل برای محمد ( ص ) آورده هفده هزار آیه بوده است

اصول کافی جلد 4 ص 446


امام جعفر صادق: هیچ عمل نیکی نزد خداوند بهتر و ثوابش زیادتر از دادن پول به امام نیست.! یک درهم که به امام برسد بهتر از دو میلیون درهمیست که در راه خیر دیگر صرف شود؛ آنگاه امام جعفر صادق به سخنان گهربار خود افزودند: «من در حالی که ثروتم از تمام اهالی مدینه بیشتر است، باز هم از شما پول میگیرم زیرا هدفم این است که شما پاکیزه شوید».! منبع: اصول کافی ، جلد دوم ، صفحه های ۴۸۸-۴۸۹

ضریس کناسى گوید: امام صادق فرمود: از چه راهى مردم گرفتار زنا مى شوند؟ گفتم : نمى دانم ، قربانت گردم . فرمود: از راه خمس ما اهل بیت (که نمى پردازند) مگر شیعیان پاکزاده ما که خمس براى آنها حلال گشت تا حلالزاده به دنیا آیند.  منبع: اصول کافى جلد 2 صفحه 502 روایت 16
واقعا دنیا با ترجمه این اراجیف به پیشرفت رسید ولی ما بدون نیاز به ترجمه حال و روزمان اینچنین است
۰۷ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۵۴ نوکر مولا علی

جناب بل

در جهل عجیبی به سر می بری

شکر خدا که با فحش ادبت رو نشون میدی

و با آوردن احادیثی که قبلا جوابشون داده شده سواد خودت رو نشون میدی

شکر خدا که دشمنان رو از احمق ها افرید


مشکل شما نداشتن عقل و فکر هستش

دامنه سواد شما خیلی محدود هستش

امثال شما تا میرن چند تا شبهه تکراری توی اینترنت میبینن و از چند نفر مریض میشونن با خوشحالی زیادی احساس می کنن که چیزی پیدا کردن که بهش می تونن تکیه کنن و به وسیله اون اقتدارشونو ثابت کنن و خودی نشون بدن

نه

همه چیزایی که الان با افتخار داری نمایش میدی قبلا جواب داده شده خیلی قبل از ما جوابش داده شده

دنبال چیز جدید باش که جواب داده نشده باشه

توی اینترنت هم همه جواباش هست

کسی که دنبال حقیقت باشه مثل احمق ها دنبال نقاط مجهول برای نمایش ضعف نمیگرده

بلکه دنبال چرایی اونها و حقیقت اونها می گرده

۰۷ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۵۷ نوکر مولا علی

ماجرای شق القمر که ماه در اون نصف شد رو همه شنیدن

توی قرآن هم هست

توی کتب تاریخی هم هست

چند وقت پیش ناسا هم بهش اعتراف کرد و توی سایتش هست


عده ای میومدن پیش پیامبر و معجزه میخواستن تا باور کنن

پیامبر هم به دستور خداوند عمل می کردند

بعضیاشون ایمان میاوردن و بعضیاشون میگفتن جادو گری بود

یه گروهی هم رفتن پیش پیامبر و معجزه خواستن و همش می گفتن جادوگری بود آخرش گفتن ماه رو نصف کنید و خدا امر فرمود تا پیامبر ماه رو هم براشون نصف کنند

روز قرار برگشتند و پیامبر هم به امر خدا ماه رو نصف کردند

و اونها گفتند انصافا عجب جادوگری هستید!!!


جناب بل جملات شما شبیه جملات همین گروهه

۰۷ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۰۸ نوکر مولا علی

برای شما هم جواب و دلیل آورده شد


اما جواب های شما جالبه

جدا مرغ پخته از جوابات خندش میگیره

مسخره ترین جواب های ممکن رو تا حالا دادی

همه دانشمندا از نظر شما مشکل داشتن و مریض بودن

این آخری هم که چون به نفعت نبود گوگل هنگ کرد

خنده داره جدا


۰۷ بهمن ۹۳ ، ۱۷:۵۸ حقیقت پنهان
چرا اینقدر بحث رو میپیچونی؟ اگر من میخواستم منت دفاع مردان خانواده ام از ایران رو سر تو بذارم این همه باهات بحث نمیکردم اینا رو گفتم که بفهمی این وطن پرستی که ازش دم میزنی فقط ادعاست و حقیقتش عرب ستیزیه 
انگلیسی ها چند میلیون نفر از مردم ایران رو کشتند کشور ما رو اشغال کردند و به مردم ظلم کردند هنوز زمان زیادی از جنایاتشون  نگذشته ولی جنابعالی تاریخ معاصر رو ول کردی رفتی چسبیدی به هزار و اندی سال پیش 
من کی از کسانی که به ایران حمله کردند حمایت کردم؟ من هم عمر رو لعنت میکنم ولی تو دوست داری حقایق رو جوری ببیی که دلت میخواد نه جوری که هست 
از نظر تو من و خانواده ام و شهید چمران و شهید فهمیده و ... تروریست هستیم که از ایران دفاع کردیم ولی کوروشی که برای کشورگشایشی به بقیه اقوام حمله میکرد انسان واقعیه! بدبخت اگه ما نبودیم که تو الان باید زیر چکمه های صدام رو میلیسیدی! 
در ضمن من دخترم و این رو هم بهت بگم که اگه کوروش بود و میدید که یکی به اسم کوروش داره به ناموس ایرانی توهین میکنه دهنش رو جر می داد!
فقط جواب همین سوال منو بده ما که تروریست  وجانی هستیم به علاوه همه شعرا و دانشمندان نامدار ایرانی تو که خوبی تو که وطن پرستی  چیکار کردی که مایه افتخار ایران باشی؟

۰۷ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۰۵ حقیقت پنهان
گنبد سلطانیه مقبرهٔ اُلجایتو است که در ۱۳۰۲ تا ۱۳۱۲ میلادی در شهر سلطانیه (پایتخت ایلخانیان) ساخته شد و از آثار مهم معماری ایرانی[۱] و اسلامی از شیوه معماری آذری به شمار می‌رود. گنبد سلطانیه در فهرست آثار میراث جهانی به ثبت رسیده‌است.(ویکی پدیا)
از بس حرف مفت میزنی گوگل هم هنگ میکنه!
۰۷ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۲۲ حقیقت پنهان
راستی یک سوال این غربی های متمدن نه با کسی می خوابند نه زن دارند نه چیزی درباره نحوه برقراری رابطه جنسی میدونند نه ....
اصلا یک فرشته های پاک مقدسی هستد که نگو معشوقه و دوست دختر و ... هم که ندارن! ذهن مسلموناست که خیلی خرابه که بهشون گفته شده با هر زنی رابطه برقرار نکنند!
 همه غربی ها هم به خاطر وطن پرستی و نه وحشی گری و برده داری و  بیگاری و دخالت و کشتار در سایر کشور ها من جمله خاورمیانه و افریقا پیشرفت کردند
 مسائل جنسی  فقط برای مسلمونای عقب مونده است مثل ابن سینا و خواجه نصیر الدی توسی و ملاصدرا و پروفسور حسابی و.....
روایت از علی (ع): اولین حیوانی که پس از رسول خدا(ص) از دنیا رفت عفیر خر رسول خدا بود! این خر با رسول خدا صحبت کرده بود ! و گفته بود : پدر و مادرم فدای تو، پدرم از قول پدرش و از قول جدش و جد جدش و ..نقل کرده که نوح (ع) جد من را در کشتی گذاشت و به مردم گفت ای مردم از نسل این خر، خری متولد میشود که رسول خدا بر او سوار میشود، و من خوشحالم که آن خر هستم ! ـ “عن امیر المومنین علی قال ان اول شیی من ادواب توفی هو عفیر حمار رسول الله ذالک الحمار کلم رسول الله فقال بابی انت و امی ………)) منبع: اصول کافی جلد ۱ ص ۱۸۴- کتاب الحجه باب ما عند الائمه من سلاح رسول الله

((هنگامیکه امام حسین به شهادت رسید بین امام سجاد و محمد ابن حنفیه فرزند علی(ع) بر سر امامت اختلاف افتاد …محمد ابن حنفیه به امام سجاد گفت تو خودت بهتر میدانی که من از تو لایق تر هستم و امام سجاد در جواب گفت پاسخ تو را حجر الاسود میدهد ! و دعوت کرد که به آنجا بروند ..آنگاه محمد ابن حنفیه حجر الاسود را صدا زد و هیچ جوابی نشنید اما تا امام سجاد حجر الاسود را صدا زد حجر به صدا در آمد و گفت امامت مال علی ابن الحسین است و نزدیک بود حجر الاسود از جا کنده شود! ـ “لما قتل الحسین (ع) ارسل محمد ابن الحنفیه الی علی ابن الحسین و ……)) منبع: اصول کافی – جلد یک ص ۳۴۸ اعلام الوری للطبرسی ۲۵۸

((علی(ع) بر روی ابرها پرواز میکند ! . خداوند ابرها را برای علی مسخر ساخت و او شرق و غرب عالم را درنوردید! . ـ “ان الله سخر لعلی السحاب فکان یسیر فی الارض شرقا و غربا” ))منبع: تفسیر المیزان جلد ۱۳ – ص ۳۷۲ بحار الانوار جلد ۳۹ – ص ۱۳۸
*خلاصه اگه یه وقت سفینه فضایی دیدید نترسید امام علی است.

((رعد و برق آسمان از تدبیر علی است! . ـ ” قال ابو عبد الله علیه السلام .. ماکان من هذا الرعد فانه من امر صاحبکم قلت من صاحبنا)) منبع: المفید ص ۳۲۷ بحار الانوار جلد ۲۷ ص ۳۳

((از حضرت صادق (علیه السلام) پرسیدند که اگر کسى زن خود را عریان کند و به او نظر کند چونست؟ فرمود که مگر لذتى از این بهتر میباشد. و پرسیدند که اگر بدست و انگشت با فرج زن و کنیز خود بازى کند چونست؟ فرمود باکى نیست اما بغیر اجزاى بدن خود چیزى دیگر در آنجا نکند. و پرسیدند که آیا مى تواند در میان آب جماع بکند فرمود باکى نیست.)) حلیه المقتین، علامه مجلسی، باب آداب زفاف و مجامعت

التوسل بالامام موسی الکاظم ینفع لوجع العین” ـ ( منبع : باقیات الصالحات ضمیمه مفاتیح الجنان -شیخ عباس قمی ص ۷۴۵ )

خوش به حال دجال!
از امام حسن (ع) روایت شده است که ایشان فرمود برای خداوند دو شهر است ( خدا دو شهر دارد) یکی از انها در مشرق است و یکی در مغرب، و در آنها ۷۰ میلیون زبان و جود دارد! و من همه آن زبانها را میدانم! ـ “عن ابی عبد الله الحسن قال ان لله مدینتین احداهما بالمشرق و اخری بالمغرب و فیها سبعون الف الف لغه و انا اعرف جمیع تلک اللغات” ـ ( منبع: اصول کافی – جلد یک – ص ۳۸۴ و ۳۸۵ باب مولد حسن ابن علی)

الاخلاق طبرسی: از امام صادق نقل شده است که فرمود «پیغمبر وقتی می خواست زن بگیرد یکی را می فرستاد او را ببیند و می فرمود: گردنش را بوی کن که اگر خوشبو باشد بویش خوب و طیب است و نیز اگر غوزک پایش پرگوشت باشد فرجش هم پر گوشت خواهد بود»

نقل از مکارم الاخلاق طبرسی: امیر المومنان علی فرمود « هر کس بخواهد هنگام جماع لذت بیشتر ببرد زن کوتاه قد و چهارشانه گندمگون بگیرد چنانچه لذت نبرد مهرش به عهده من است. (طب المومنین، قانون قوه باه، آداب زناشوئی، محمد ابراهیم آوازه برگ 19)


حضرت علی فرمودند:
مردی که کارهای او را زنی تدبیر کند ملعو نست و حضرت محمد چون اراده جنگ داشتند با زنان خود مشورت می کردند و هر چه انها می گفتند خلاف ان عمل می کردند.
(حله المتقین.باب4.فصل6) (تالیف علامه محمد باقر مجلسی

حضرت محمد فرمودند:
زنان را با چوب تأدیب نکنید، بلکه با گرسنگی و برهنگی تأدیب کنید تا در دنیا و آخرت راحت باشید. (بحارالانوار) (تالیف علامه محمد باقر مجلسی)

 حضرت محمد فرمود:
زنان عورتند و بیهوده گفتار؛ چون عورتند در خانه ها پنهانشان کنید و گفتار بیهوده آنان را با سکوت خود چاره کنید. (بحارالانوار) (تالیف علامه محمد باقر مجلسی
حالا جایگاه فاطمه رو پیدا کن

۰۷ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۰۱ حقیقت پنهان
از دیدگاه بسیاری از مفسران سوره کوثر در شأن فاطمه و فرزندان او نازل شده‌است.

قطعا ما به تو خیر کثیر (فاطمه) دادیم (۱) پس به شکرانه اش برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن (۲) و بدان که قطعا شماتت گوی و دشمن تو ابتر و بلا عقب است (۳).

فخر رازی مفسر اهل سنت در تفسیر کبیر نوشته‌است:

قول سوم این است که این سوره به عنوان رد بر کسانی نازل شده که عدم وجود اولاد را بر پیغمبر اکرم خرده می‌گرفتند، بنابراین معنی سوره این است که خداوند به او نسلی می‌دهد که در طول زمان باقی می‌ماند، ببین چه اندازه از اهل بیت را شهید کردند، در عین حال جهان مملو از آنهاست، این در حالی است که از بنی امیه (که دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذکری در دنیا باقی نماند، سپس بنگر و ببین چقدر از علمای بزرگ در میان آنهاست مانند باقر و صادق و رضا و نفس زکیه.

هزاران هزار از فرزندان فاطمه در سراسر جهان پخش شدند، در میان آنها نویسندگان و فقها و محدثان و مفسران والامقام و فرماندهان عظیم بودند که با ایثارو فداکاری در حفظ آیین اسلام کوشیدند
۰۷ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۰۴ حقیقت پنهان
توحید مفضل امام صادق خطاب به مفضل در اثبات یگانگی خدا
اى مفضل ! نخستین عبرت و دلیل بر خالق جل و علا، همین هیاءت دهى ، گرد آورى اجزا و نظم آفرینى در کار این عالم است ؛ از این رو اگر با اندیشه و خرد در کار عالم ، نیک و عمیق تاءمل کنى ، هر آینه آن را چون خانه و سرایى مى یابى که تمام نیازهاى بندگان خدا در آن آماده و گرد آمده است . آسمان ، همانند سقف ، بلند گردانیده شده ، زمین بسان فرش ، گسترانیده شده ، ستارگان چون چراغهایى چیده شده و گوهرها همانند ذخیره هایى در آن نهفته شده و همه چیز در جاى شایسته خود چیده شده است . آدمى نیز چون کسى است که این خانه را به او داده اند و همه چیز آن را در اختیارش نهاده اند. همه نوع گیاه و حیوان براى رفع نیاز و صرف در مصالح او در آن مهیاست .
اینها همه ، دلیل آن است که جهان هستى با اندازه گیرى دقیق و حکیمانه و نظم و تناسب و هماهنگى آفریده شده . آفریننده آن یکى و او همان شکل ده نظم آفرین و هماهنگ کننده اجزاى آن است . براستى که او در قدرتش ‍ جلیل و در کارش بلند مرتبه و وجهش کریم است . خدایى جز او نیست و از آنچه منکران مى پندارند منزه و از آنچه ملحدان به او نسبت مى دهند برتر و جلیلتر است .
آفرینش آدمى و تدبیر جنین در رحم
اى مفضل ! سخن خود را با بیان آفرینش انسان آغاز مى کنیم . تو نیز بکوش ‍ که از آن پند گیرى .
اول اینکه : تدبیر چنان شد که جنین ، در رحم در پس سه ظلمت ، پوشیده ماند: شکم ، رحم ، و بچه دان ، جایى که توان چاره اندیشى براى اخذ غذا و دفع ناروا را ندارد. نه صلاح خویش مى داند و نه ضرر خویش مى راند.
خون حیض براى او غذاست ، چون آب براى گیاه . پیوسته غذایش چنین است .
چگونگى تولد کودک ، تغذیه ، رشد دندان و بالغ شدن او
آنگاه که آفرینش او کامل گردد، بدنش سخت شود، پوستش بتواند با هوا سازگار آید و دیده اش تاب دیدن نور به هم رساند.
مادرش درد زاییدن گیرد و درد، چنان بر او سخت مى آید که جنین از فشار درد بیرون مى افتد. چون (از تنگناى رحم به پهناى جهان آمد و) متولد گشت ، همان خونى که غذایش بود، اینک با رنگ و بویى جز آنچه بود و در شکل غذایى دیگر، از پستان مادر سرازیر مى شود. این غذا براى نوزاد از همه چیز سازگارتر است . وقتى که به دنیا آمد، زبان خود را به نشانه خواستن غذا بیرون مى کند و پیرامون دهان مى چرخاند. در این زمان پستانهاى مادرش را که چونان دو مشک از سینه او آویخته ، مى یابد و تا زمانى که تن او تر و درونش ظریف و اعضایش نرم است از آن مى نوشد.
آنگاه که حرکت کرد و به غذایى سخت و قوى نیاز پیدا نمود تا تنش ‍ استحکام یابد، در هر طرف ، دندانهاى آسیا سر بر مى آورد تا غذا را بجود نرم گرداند و براحتى فرو برد. پیوسته حالش اینگونه است تا آنگاه که پاى در بلوغ نهد. در این وقت اگر مذکر است ، موى در رویش مى روید تا نشانه مردى و عزت او باشد و از همانندى با زنان و بچگان بدور ماند و اگر مؤ نث است ، رخش از موى پیراسته ماند تا طراوت و زیبایى اش دل مردان را برباید و نسل بشر ماندگار و پایدار گردد.
اى مفضل ! در این مراحل ، نیک بیندیش . آیا مى شود که (این همه تدبیر) بى مدبر و حکیم باشد؟ مى دانى اگر در رحم خون به او نمى رسید همانند گیاهى که آب به وى نرسد خشک و پژمرده مى گشت ؟ آیا مى دانى وقتى که بزرگ شد اگر مادرش را درد زاییدن نمى گرفت چون زنده بگور در رحم مى ماند و اگر در هنگام ولادت ، شیر با او نمى ساخت ، یا از گرسنگى مى مرد و یا با غذایى نامناسب و زیانبار تغذیه مى شد؟ و اگر در وقت مناسب ، دندانهایش نمى رویید، بر جویدن و فرو بردن غذا ناتوان بود و باید همیشه شیر مى خورد و بدن او براى کار، قوت و استحکامى نمى یافت و مادرش به خاطر او از تربیت فرزندان دیگرش باز مى ماند؟
راز رویش مو بر صورت 
مى دانى اگر در صورتش موى نمى رویید، همواره به هیاءت و صورت زنان و بچگان مى ماند، در نتیجه نه ابهت داشت و نه وقار؟
مفضل مى گوید: عرض کردم : آقاى من ! من کسانى را دیده ام که بزرگ و کهنسال بوده اند ولى مویى بر رویشان نروییده است .
حضرت (ع ) فرمود:
((این به خاطر اعمالى است که از پیش فرستاده اند و خداى جل و علا هیچ گاه بر بندگانش ستم روا نمى دارد)). (انفال ، آیه 51)
جز خدایى که از نیستى اش رهانید و هستى اش بخشید، چه کسى همواره در اندیشه برآورى این همه نیازهاى اوست و تاءمین آنها را خود بر عهده گرفته است ؟
اگر چنین تدبیر و حکمتى زاییده اهمال و رها بودن امور به حال خود بود، مى بایست از تقدیر و هدفمندى نیز اختلال و ناهماهنگى برخیزد؛ زیرا این دو ضد اهمال اند. (و باید نتیجه آنها نیز با نتایج اهمال نسازد) بى شک چنین سخنى ناشایست و ناصواب و نشانه ناآگاهى و کم مایگى گوینده آن است ؛ چه هیچ گاه در اثر اهمال و بى تدبیرى ، درستى و صواب پدید نمى آید و تضاد نیز نظم و هماهنگى را در پى ندارد. خداوند چه بسیار منزه و والاتر از گفته ملحدان است . (اسراء، آیه 43)
اگر انسان ، باهوش و اندیشه به دنیا مى آمد
اگر نوزاد فهیم و عاقل به دنیا مى آمد، وقت تولد جهان هستى را انکار مى کرد و هنگامى که با حیوانات ، پرندگان ، و دیگر موجودات غریب رو به رو مى گشت و هر ساعت و هر روز پاره اى از اشکال مختلف شگفت عالم را که از پیش ندیده بود مى دید، هر آینه عقل و اندیشه اش سرگشته و گمراه مى گشت .
بدان که اگر عاقلى را به اسیرى از سرزمینى به سرزمین دیگر ببرند (از دیدن شگفتیهاى ناماءنوس ) همواره واله و سرگشته است و بخلاف کودکى که در کودکى اسیر شود بسرعت ، زبان و آداب (آن سرزمین جدید) را فرا نمى گیرد.
۰۷ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۰۵ نوکر مولا علی

به به جناب بل

همچنان فراری از جواب دادن هستی و خودتو به در و دیوار می زنی

امثال شما به جای تفکر و جواب دادن دائما دنبال منحرف کردن بحث و فرار از اون هستند

همه اونها قبلا جواب داده شدن

توی اینترنت هم سرچ کنی پیدا می کنی

راستی حواسم نبود گوگل شما هنگ میکنه وقتی دنبال حقیقت هستی

توی عالم خودت حال کن


راستی نظرت درباره اسرائیل چیه

به نظرت اسرائیل دوست ایرانه

۰۷ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۱۲ حقیقت پنهان
مفضّل‌ می‌گوید: یَا مَوْلَایَ! گروهی‌ گمان‌ دارند که‌ اینها فعل‌ طبیعت‌ است‌، و امام‌ به‌ او پاسخ‌ می‌دهد: تو از این‌ طبیعت‌ از ایشان‌ سوال‌ کن‌! آیا طبیعتی‌ می‌باشد که‌ برای‌ انجام‌ این‌ افعال‌ دارای‌ علم‌ و قدرت‌ است‌، یا آنکه‌ دارای‌ علم‌ و قدرت‌ نمی‌باشد؟!
اگر برای‌ آن‌ طبیعت‌، علم‌ و قدرت‌ را لازم‌ دانستند، چه‌ آنان‌ را باز می‌دارد از اثبات‌ خالقی‌ که‌ اینها صفات‌ او باشد؟! و اگر گمان‌ دارند که‌ طبیعت‌ این‌ افعال‌ را بدون‌ علم‌ و اراده‌ بجا می‌آورد، و با وجود این‌ در کارهای‌ طبیعت‌ این‌ گونه‌ درستی‌ و حکمتی‌ که‌ می‌بینی‌ مشاهده‌ می‌شود، در این‌ صورت‌ معلوم‌ می‌گردد که‌: این‌ کارها فعل‌ خالق‌ حکیم‌ می‌باشد، و آنچه‌ را که‌ آنان‌ طبیعت‌ نام‌ نهاده‌اند سُنَّتی‌ است‌ از جانب‌ وی‌ که‌ در مخلوقاتش‌ جاری‌ شده‌ است‌ طبق‌ جریانی‌ که‌ خود او بر آن‌ نهج‌ اجراء کرده‌ است‌.
مظفّر گوید: بنگر به‌ سوی‌ نظریّه‌ و گفتار اهل‌ طبیعت‌ که‌ چگونه‌ بر طریق‌ و نهج‌ واحد از عصرامام‌ صادق‌ علیه السلام تا امروز کلامشان‌ را جاری‌ می‌سازند؟! گویا اصلاً این‌ جواب‌ را که‌ دلیل‌ و حجّتشان‌ را قطع‌ می‌کند تعقّل‌ ننموده‌اند، و یا آنکه‌ از روی‌ اصرار و ابرام‌ بر عِناد و انکار از آن‌ چشم‌ پوشی‌ می‌کنند.
امام‌ علیه السلام امر طبیعت‌ را منحصر در دو چیز که‌ سومی‌ ندارد میخکوب‌ می‌کند، و آن‌ این‌ است‌ که‌ یا طبیعت‌ دارای‌ علم‌ و حکمت‌ و قدرت‌ می‌باشد یا خالی‌ از همۀ اینهاست‌. اگر مراد صورت‌ اوَّل‌ است‌ پس‌ آن‌ همان‌ چیزی‌ است‌ که‌ ما برای‌ خالق‌ اثبات‌ می‌نمائیم‌، و در این‌ صورت‌ فرقی‌ میان‌ ما و میان‌ آنها نمی‌باشد مگر از ناحیۀ تسمیه‌ (که‌ ما خالق‌ می‌گوئیم‌ وآنان‌ طبیعت‌) و اگر مراد صورت‌ دوم‌ است‌ لازمه‌اش‌ آن‌ است‌ که‌ آثارش‌ مضطرب‌ و مشوّش‌ و بدون‌ حساب‌ و تقدیر و تدبیر بوده‌ باشد،

امام‌ علیه السلام مطلب‌ را دنبال‌ می‌نماید تا می‌رسد بدینجا که‌ می‌گوید:
اگر تمثال‌ انسانی‌ را بر روی‌ دیواری‌ ببینی‌ که‌ نقش‌ کرده‌ باشند و کسی‌ به‌ تو بگوید: این‌ صورت‌ در اینجا خود بخود ظاهر شده‌ است‌ و کسی‌ آن‌ را بر دیوار نکشیده‌ است‌، آیا معقول‌ می‌باشد که‌ تو این‌ کلام‌ را از وی‌ بپذیری‌؟! بلکه‌ استهزاء و تمسخر می‌نمائی‌ به‌ آن‌ گفتار. پس‌ چگونه‌ آن‌ تمثال‌ مُصَوَّر را که‌ جَماد است‌ و حسّ و حرکتی‌ ندارد انکار می‌کنی‌، امَّا در انسان‌ زنده‌ و گویا انکار نمی‌کنی‌؟!
مُظَفَّر گوید: چقدر این‌ حجّت‌ حجّتی‌ است‌ قوی‌! و چقدر این‌ بیان‌ بیانی‌ است‌ روشن‌! تو گوئی‌: هر شخص‌ نظر کننده‌ای‌ از اهل‌ هر قرنی‌ که‌ بوده‌ باشد، نزدیک‌ است‌ بگوید: امام‌ علیه السلام این‌ دلیل‌ و برهان‌ را برای‌ خصوص‌ اهل‌ زمان‌ و قرن‌ وی‌ آورده‌ است‌، چون‌ در اسلوب‌ و حجّت‌ آن‌ را ملایم‌ بیان‌ و برهان‌ می‌یابد.

۰۷ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۱۴ حقیقت پنهان
پس‌ از آن‌ امام‌ علیه السلام در گفتارش‌ متعرّض‌ ذَرَّه‌ (مورچۀ بسیار ریز) و نَمْلَه‌(مورچه‌) و لَیْث‌ که‌ مردم‌ آن‌ را أسَدُالذُّبَاب‌ (شیر مگس‌) گویند، گردیده‌اند، و در تمامیّت‌ آفرینش‌ مورچۀ بسیار ریز با کوچکی‌ جثّه‌اش‌، و مورچه‌ و کارهائی‌ که‌ برای‌ جلب‌ قوت‌ خود می‌کند، و لیْث‌ (شیرمگس‌) در صید کردن‌ مگسها بیانی‌ جالب‌ آورده‌اند.
و سپس‌ گفته‌اند: بنگر به‌ این‌ جنبندۀ حقیر چگونه‌ خداوند در طبعش‌ حیله‌ای‌ قرار داده‌ است‌ که‌ انسان‌ بدان‌ راه‌ نمی‌یابد مگر با حیله‌ و استعمال‌ آلات‌ شکار! بنابر این‌ چیزی‌ را حقیر و ناچیز مشمار زمانی‌ که‌ عبرت‌ گرفتن‌ به‌ آن‌ آشکار باشد همانند مورچه‌ و مثل‌ آن‌. زیرا بعضی‌ اوقات‌ معنی‌ نفیس‌ را به‌ چیز حقیری‌ مثال‌ می‌زنند، و این‌ از رتبت‌ آن‌ نمی‌کاهد، همان‌ طور که‌ دینار را که‌ طلاست‌ چون‌ با سنگ‌ ترازوی‌ آهنی‌ بسنجند از قیمتش‌ نمی‌کاهد.
و پس‌ از آن‌ نیز حضرت‌ در بیان‌ کیفیّت‌ خلقت‌ پرندگان‌ بحث‌ کردند که‌ چطور جسم‌ پرنده‌ را سبک‌ آفریده‌، و آفرینشش‌ را درهم‌ پیچیده‌ کرده‌، و برای‌ وی‌ سینه‌ای‌ باریک‌ قرار داده‌ تا بتواند در وقت‌ طیران‌ هوا را بشکافد، إلی‌ غیر ذلک‌ از خصوصیّات‌ خلقتش‌، و حکمت‌ او در خلق‌ آن‌ خصوصیّات‌. و همچنین‌ امام‌ گسترش‌ داد حکمت‌ را در خصوصیّات‌ آفرینش‌ مرغ‌ و گنجشک‌ و خفّاش‌ و زنبور عسل‌ و ملخ‌ و غیرها از پرندگان‌ کوچک‌، و آن‌ طبائعی‌ که‌ خداوند در آنها نهاده‌ است‌ تا با زیرکی‌ و فطانت‌ و هدایت‌ به‌ سوی‌ طلب‌ روزی‌ و غیر از اینها از آنچه‌ که‌ در بدایع‌ خلقت‌ است‌ به‌ حرکت‌ و تلاش‌ درآیند.
و سپس‌ متعرّض‌ خلقت‌ ماهی‌ گردید، و مشاکلت‌ آن‌ را با امری‌ که‌ مقدّر شده‌ است‌ بر آن‌ بوده‌ باشد بیان‌ فرمود و در اینجا می‌فرماید: اگر می‌خواهی‌ وسعت‌ حکمت‌ خالق‌ و کوچکی‌ علم‌ مخلوقات‌ را بدانی‌ نظر کن‌ به‌ دریاها که‌ چه‌ اقسام‌ مختلفی‌ از ماهیها، و جنبندگان‌ در آب‌، و صدفها، و اصناف‌ از موجودات‌ کثیرۀ دریا وجود دارد که‌ به‌ شمارش‌ در نیاید، و منافع‌ و خواصّ آن‌ شناخته‌ نمی‌گردد مگر یکی‌
ص 87
پس‌ از دیگری‌ که‌ انسان‌ به‌ واسطۀ آلات‌ و اسباب‌ بدان‌ راه‌ می‌یابد - تا آخر کلام‌ او در این‌ فصل‌.
مظفّر گوید: عجبی‌ از خالق‌ امثال‌ این‌ مورچه‌های‌ ریز و کرمها و اصناف‌ ماهیهای‌ غریب‌ و ناشناخته‌ که‌ در شکلهایشان‌ اختلاف‌ دارند، و نوع‌ حکمت‌ خدا در آنها متفاوت‌ می‌باشد، نیست‌. و عجبی‌ نیست‌ از آن‌ کس‌ که‌ به‌ وجه‌ حکمت‌ یکایک‌ این‌ مصنوعات‌ پس‌ از وجودشان‌ و تکوینشان‌ پی‌ برده‌است‌! بلکه‌ عجب‌ از آن‌ کس‌ است‌ که‌ خالق‌ آسمانها و زمینها و آنچه‌ را که‌ در آنها و در میان‌ آنها با إتقان‌ صنعت‌ و استحکام‌ خلقت‌ و بدیع‌ بودن‌ ترکیب‌ است‌، انکار می‌کند! و چنانکه‌ شخص‌ منکر به‌ خود نظر نماید که‌ چگونه‌ سازمان‌ وجودیش‌ غریب‌، و تمامیّت‌ خلقت‌ در آن‌ عجیب‌ می‌باشد، تنها همین‌ وجود او بزرگترین‌ «برهان‌ بر وجود و وحدانیّت‌ موجود» خواهد بود.
 
ـ3ـ
مُفَضَّل‌ بن‌ عُمَر چاشتگاه‌ روز سوم‌ به‌ محضر امام‌ علیه السلام رسید. حضرت‌ به‌ او فرمود: ای‌ مفضّل‌ من‌ برای‌ تو شرح‌ دادم‌ خلقت‌ انسان‌ و آن‌ تدبیراتی‌ را که‌ در وی‌ به‌ کار رفته‌ است‌، و دگرگونی‌ وی‌ در حالات‌ متفاوته‌، و اعتبارات‌ مشهودی‌ را که‌ از آن‌ دستگیر انسان‌ می‌گردد.
و برای‌ تو شرح‌ دادم‌ امر حیوان‌ را! و الآن‌ ابتدا می‌کنم‌ برای‌ تو ذکر آسمان‌ و خورشید و ماه‌ و ستارگان‌ و مدار حرکت‌ و شب‌ و روز و گرما و سرما و باد و باران‌ و سنگ‌ سخت‌، و کوه‌ و گِل‌، و سنگ‌ رخوه‌، و معادن‌ و نبات‌ و درخت‌ خرما و سایر درختان‌ و آن‌ ادلّه‌ و مواضع‌ عبرتی‌ را که‌ در آنها به‌ کار رفته‌ است‌!
بازگشت به فهرست
عجائب‌ خلقت‌ در آسمانها و کرات‌ آسمانی‌
فکر کن‌ در رنگ‌ آسمان‌ و تدبیر راست‌ و درستی‌ که‌ در آن‌ إعمال‌ شده‌ است‌. زیرا این‌ رنگ‌ از لحاظ‌ موافقتش‌ با چشم‌ و از جهت‌ تقویتش‌ با نور چشم‌ شدیدترین‌ و اکیدترین‌ نوع‌ الوان‌ به‌ شمار آمده‌ است‌ تا به‌ جائی‌ که‌ اطبّاء توصیه‌ نموده‌اند برای
ص 88
کسی‌ که‌ به‌ وی‌ رنجی‌ رسیده ‌است‌ که‌ در اثر آن‌ چشمانش‌ ضرر دیده ‌است ‌مدّتی ‌مدید به‌ رنگ‌ سبز و رنگ‌ سبزی‌ که‌ کمی‌ مایل‌ به‌ سیاهی‌ است‌ (کَبود) و چشم ‌پزشکان‌ حاذق‌ دستور می‌دهند برای‌ کسی‌ که‌ چشمش‌ خسته‌ شده‌ و از دیدن‌ عاجز مانده‌ است‌ تغار سبز رنگی‌ را پر از آب‌ نمایند و او سرش‌ را در برابر آن‌ نگه‌ دارد.
نظر کن‌ چگونه‌ الله‌ - جلّ و تعالی‌ - سفرۀ گستردۀ صفحۀ آسمان‌ را بدین‌ رنگ‌ کبود مقرّر داشته‌ است‌؟! برای‌ آنکه‌ چشمانی‌ را که‌ به‌ آن‌ دوخته‌ می‌شود نگهداری‌ کند، و به‌ واسطۀ کثرت‌ نظر و نگاه‌ دچار جراحت‌ و درد نشود. بنابر این‌، این‌ امری‌ را که‌ مردم‌ به‌ واسطۀ فکر و رویَّت‌ و تَجارب‌ به‌ دست‌ آورده‌اند، در جهان‌ تکوین‌ و آفرینش‌ خود بخود امری‌ حساب‌ شده‌ و مَفْرُوغٌ عنه‌ بوده‌ است‌. این‌ حکمت‌ بالغۀ خداست‌ تا اهل‌ درایت‌ و تعقّل‌ اعتبار گیرند، و مُلحِدین‌ به‌ فکر در افتند. قَاتَلَهُمُ اللهُ أنَّی‌ یُوفَکُونَ[5].
فکر کن‌ ای‌ مفضّل‌ در طلوع‌ و غروب‌ خورشید برای‌ برپا داشتن‌ دو دولت‌ شب‌ و روز! اگر خورشید طلوع‌ نمی‌نمود امر همۀ عالم‌ باطل‌ می‌گردید. دیگر مردم‌ نمی‌توانستند در روزی‌ و معیشت‌ خود حرکتی‌ بنمایند، و در امورشان‌ تصرّفی‌ إعمال‌ دارند، زیرا گیتی‌ را ظلمت‌ فرا گرفته‌ بود و جهان‌ بر آنها تاریک‌ بود. و چون‌ لذّت‌ و جان‌ و حقیقت‌ نور را فاقد شده‌ بودند دیگر عیش‌ برایشان‌ گوارا نبود.
باری‌، احتیاج‌ مردم‌ در طلوع‌ خورشید امری‌ است‌ ظاهر و همین‌ ظهور ما را مستغنی‌ می‌دارد از آنکه‌ در بیانش‌ تطویل‌ سخن‌ دهیم‌ و در شرحش‌ زیاده‌ بر این‌ مطلبی‌ را ذکر نمائیم‌. آنچه‌ لازم‌ است‌ تأمّل‌ و تفکّر در منفعتی‌ است‌ که‌ از غروبش‌ عائد مردم‌ می‌شود.
اگر خورشید غروب‌ نمی‌کرد مردم‌ آرامش‌ و قرار نداشتند، با وجود نیاز مُبْرَمِشان‌ به‌آرامش‌ و راحت‌ برای‌ تسکین‌یافتن‌ بدنهایشان‌ وسکوت‌ حواسّشان‌، وبرانگیختگی‌
ص 89
قوّت‌ هاضمه‌ برای‌ هضم‌ طعامشان‌، و تنفیذ غذاهایشان‌ به‌ اعضاء پیکرشان‌.
از این‌ که‌ بگذریم‌ می‌بینیم‌: حرص‌ شدیدی‌ که‌ در مردم‌ موجود است‌ ایشان‌ را وادار می‌نماید بر مداومت‌ عمل‌، و طولانی‌ کردن‌ مشاغلشان‌، تا به‌ حدّی‌ که‌ عکس‌العمل‌ زشت‌ آن‌ در اجسامشان‌ به‌ طور شدید مشهود می‌شود. بسیاری‌ از مردم‌ چنانند که‌ اگر شدّت‌ تاریکی‌ شب‌ که‌ بالاخصّ در نیمه‌های‌ آن‌ به‌ وجود می‌آید، نبود اصولاً از جهت‌ حِرص‌ بر کسب‌ و کار و جمع‌ و ادِّخار، نه‌ قراری‌ داشتند و نه‌ آرامشی‌.
علاوه‌ بر این‌ زمین‌ در طول‌ مدّت‌ روز به‌ واسطۀ دوام‌ نور خورشید حرارتش‌ شدت‌ پیدا می‌کند و حیوانات‌ و نباتاتی‌ را که‌ بر روی‌ آن‌ زیست‌ می‌نمایند گرم‌ و داغ‌ می‌کند. خداوند با حکمت‌ و تدبیرش‌ مقدّر فرموده‌ است‌ که‌ خورشید در وقتی‌ طلوع‌ و در وقتی‌ غروب‌ کند، مانند چراغی‌ که‌ گاهی‌ برای‌ اهل‌ خانه‌ بر می‌افروزند تا حوائجشان‌ را برآورند، و سپس‌ از نزد ایشان‌ برمی‌دارند برای‌ آنکه‌ آرام‌ بگیرند و قرار و راحت‌ داشته‌ باشند. بنابراین‌ نور و ظلمت‌ با وجودش‌ تضادّشان‌ هر دو منقاد و متظاهر بر آنچه‌ صلاح‌ عالم‌ و قوامش‌ در آن‌ است‌ می‌باشند.
تا اینکه‌ امام‌ علیه السلام در آخر این‌ فصل‌ می‌گوید: فکر کن‌ در عَقاقیر و گیاهانی‌ که‌ خداوند هر یک‌ از آنها را در علاج‌ برخی‌ از دردها اختصاص‌ داده‌ است‌. داروئی‌ مانند شیطَرَج‌ در مَفْصَلهای‌ انسان‌ نفوذ می‌کند، و زیادتیها را از آنجا بیرون‌ می‌کشد، و داروئی‌ مانند أفْتیمون‌ خلط‌ سودا را ریشه‌ کن‌ می‌کند، و داروئی‌ مانند سکبینج‌ بادها را می‌زداید، و داروئی‌ دگر ورمها و مشابه‌ آن‌ را می‌گشاید و متفرق‌ می‌نماید.
آن‌ کس‌ که‌ این‌ قوا را در آنها به‌ ودیعت‌ نهاده‌ است‌ چه‌ کسی‌ می‌تواند بوده‌ باشد مگر خالقش‌ که‌ آنها را برای‌ منفعت‌ آفریده‌ است‌؟! و چه‌ کسی‌ مردم‌ را بدین‌ داروها آشنا ساخته‌ است‌ مگر آن‌ خالقی‌ که‌ این‌ آثار و خواصّ را در آنها قرار داده‌ است‌؟!
تا اینکه‌ امام‌ علیه السلام می‌گوید: بدان‌ منزلت‌ و قدر و مکانت‌ اشیاء بر حسب‌ قیمتشان‌ نمی‌باشد بلکه‌ دو ارزش‌ مختلف‌ در دو بازار متفاوت‌ دارند. چه‌ بسا چیز کم‌ بهائی
ص 90
در بازار کسب‌ و کار، چیز نفیس‌ و ارزشمندی‌ در بازار علم‌ به‌ حساب‌ آید. بنابراین‌، نظر اعتبار و ارزش‌ را در اشیاء بر اساس‌ کوچکی‌ قیمتشان‌ کوچک‌ و صغیر قرار مده‌! اگر کیمیاگران‌ درمی‌یافتند که‌ در عَذَرَه‌ (نجاست‌) مهمترین‌ عامل‌ و اجزاء آن‌ (کیمیا) نهفته‌ است‌ البته‌ آن‌ را به‌ نفیس‌ترین‌ قیمتها می‌خریدند و ارزش‌ آن‌ را بالاتر می‌بردند. به‌ سرقت‌ می‌بردند. -
۰۷ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۱۶ نوکر مولا علی

خانم حقیقت پنهان همچنان ادامه بدید

با وجود شما اصلا نوبت به بی سواد هایی مثل من نمی رسه

اجرتون با حضرت صاحب الزمان

۰۷ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۱۹ حقیقت پنهان
ببین اصلا ما بد ما تروریست تو که خوبی چرا ادله منطقی نمیاری؟
چرا خودتو به در و دیوار میزنی که از جواب دادن طفره بری؟
اکثر دانشمندان و شعرای امدار ایرانی مسلمان هستند اکثر کسانی که در جنگ تحمیلی از ایران دفاع کردند مسلمان هستند(که البته از نظر تو تروریست هستند و نباید از ایران دفاع میکردند تا تو الان چکمه های صدام رو لیس میزدی )
تو و امثال تو برای ایران چکار کردید که به قول خودتون خدای شما وطن شماست و مسلمانان رو هم تروریست و عرب پرست میدانید؟ 
۰۷ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۱۰ حقیقت پنهان
این حرف شما تواضعتون رو میرسونه جناب نوکر مولا علی 
این اقا فکر میکنه ما در جریان نیستیم که توی حلیه المتقین چی نوشته در حالیکه حلیه المتقین یک کتاب برای احکام و زندگی است نه یک کتاب اعتقادی 
چون میدونه که اعتقادات اساسی شیعه مشکلی نداره رو اورده به احادیث 
و به احتمال زیاد مصداق این ایه است : صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَرْجِعُونَ
بحث ما با ایشون خیلی قبلتر تموم شد و ایشون هم شکست خورد چون نتونست دلیل قانع کننده ای بیاره و جواب سوالای ما رو بده
حالا هی کشش میده به نظر من بهتره اصلا جوابش داده نشه چون هم تفکرش نقد شده و هم دلیل منطقی نداره

حقیقت پنهان تو توی بهترین شرایط اگه صدر اسلام بودی وسط مدینه دسته جمعی بهت تجاوز میکردن البته الان هم احتمالا صیغه چند تا سید اخوندی فرق نمیکنه اینا هم تخم عرب هستن دیگه خدمت خدمت به خودشون نشد به نوه نتیجه هاشون

حسین ابن علی در جنگ علیه ایران شرکت داشته غیر قابل انکاره

در ضمن تمام احادیث اورده شده از کتب شیعه است که امثال شما به واسطه نویسندگان همین چرندیات شدید شیعه

۰۸ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۰۷ نوکر مولا علی

جناب بل

دیگه چیزایی که داری میگی کاملا تبدیل شد به چرندیات

ایرانی ای که به دختر ایرانی حرف مفت و دری وری بگه باید ...

شکر خدا که ثابت کردی وطن پرست بودن یعنی چی

بی ادب و بی فرهنگ

حرف زدن هم بلد نیستن

حرف یه مشت دیگه رو قرقره میکنن بعد از خودشون خوششون میاد فکر میکنن کاری کردن


حضور امام حسین علیه السلام هم از نظر تو و مثل تو غیر قابل انکاره وگرنه توی تاریخ اثبات شده که امام حسن و امام حسین علیه السلام حضور نداشتند اینکه نمیخوای چشمتو باز کنی و سرتو کردی زیر برف مشکل خودته


هنوز هیچ جوابی برای هیچ سوال ما ندادی

همه رو فرار کردی و خودتو به در و دیوار زدی

نمیخوام توی سرت بزنم اما واقعا تا حالا واسه ایرانت چیکار کردی که اینقدر ایران ایران می کنی

با دشمنای الان ایران چیکار کردی که چسبیدی به گذشته

عرب ستیز هستی تا وطن پرست


نظرت رو هم اگه نمیترسی در مورد اسرائیل بگو

۰۸ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۱۳ نوکر مولا علی

سرکار حقیقت پنهان

من هم با شما موافقم

ایشون بیشتر داره عقده ها و حقارت های خودش و هم کیشان خودش رو نشون میده

وگرنه تا حالا جوابی داده بود و فراری از هیچ سوالی نبود

جواب ایشون داده نشه بهتره

جواب برای کسیه که دنبال جواب باشه

۰۸ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۱۰ حقیقت پنهان
   تاریخ طبری

      تاریخ طبری منبعی سرشار از کذب و دروغ است،  ظاهرآ کتابی در تاریخی عمومی است، (از آغاز آفرینش تا 302)،  به زبان عربی و تألیف ابوجعفر محمدبن جریر طبری است.  نام اصلی کتاب تاریخ الامم و الرسل و الملوک است،  اما به تاریخ طبری مشهور شده است.  این کتاب به سبب تفصیل،  قدمت و روش خاص مؤلف،  اثری منحصر به فرد است.  تاریخ دقیق آغاز تألیف آن معلوم نیست،  ولی مسلّم است که طبری پس از نوشتن جامع البیان فی تفسیر القرآن،  به تألیف آن پرداخته است.  وی تفسیر خود را از 283 تا 290 بر شاگردانش املا می کرده،  و سپس اجازه روایت تاریخ خود را تا حوادث 294،  یعنی تا پیش از روی کار آمدن مقتدر (295ـ320)،  به شاگردانش داده است،  به نوشتة یاقوت حموی متوفی در قرن هفتم،  تألیف تاریخ طبری در 303 به پایان رسیده است.  

      تاریخ طبری مانند بسیاری از منابع تاریخی،  دروغها و کار های نشدنی بسیاری دارد،  و بعنوان کتاب تاریخ و منبع تاریخی نمی توان از آن استفاده کرد.  تحقیقات انجام گرفته روی تاریخ طبری نشان می دهد،  که تنها به شرح روایات نقل قول شده پرداخته،  و بدین ترتیب فقط امانت داری نویسنده تایید می شود.  روایات تاریخ طبری تفاوت مهمی با بسیاری از آثار هم نوع خودش دارد،  و این نشان میدهد که طبری امانت داری در نقل روایت ها را نگاه داشته است،  و اساسا به این نمی پردازد روایاتی که صد ها سال با او فاصله دارند،  تا چه حد به واقعیت نزدیکند و این امانت داری طبری در نقل روایات و احادیث بمعنای صحت مطالب تاریخی نمی باشد. 
      تاریخ طبری از دو بخش تاریخ جهان و تاریخ اسلام تشکیل می شود،  قسمت اعظم این اثر،  یعنی بخش تاریخ اسلام آن،  به ترتیبِ سالشمار هجری و منحصر به رویداد های سیاسی و شرح جنگ هاست.  بخش تاریخ جهان ترتیب سالشمار ندارد،  و ترتیب آن موضوعی است.   طبری گفته،  که هدفش در این کتاب ذکر تاریخ شاهان،  و تاریخ پیامبران است،  وقوع  و زمان را به شب و روز تعیین کنند،  و درست به همین سبب،  کتابش را با بحث در بارة زمان و ماهیت و مقدار آن از ابتدای خلق آدم آغاز نموده،  و در این خصوص بعد از نقل گزارش های مفصّل از راویان اخبار،  به عقاید ادیان و امت های گوناگون و آرای زردشتیان استناد کرده است.  طبری مسلماً اولین کسی نبوده که وقایع نگاری را بر اساس سالشمار تنظیم کرده،  اما می توان گفت که این روش را به کمال رسانده است.

      طبری نوشته هائی بجای گذارده،  که مملو از داده های غیر عقلانی است،  و نمی توان بسادگی آنها را باور کرد.  بعنوان مثال صحبت از قلعه ای یا شهری می کند،  که همیشه صد هزار سرباز بر دیوار های آن در حال نگهبانی بوده،  اما این قلعه بوسیله چند هزار سپاهی عرب فتح میشود.  او با سادگی خودش فکر می کرد و می پنداشت،  و هرگز هیچ تحلیل بکار نمی برد،  و شاید هم مزدور کسی بود،  و یا اصلاً شخص طبری واقعیت ندارد.  در هر صورت انسان قرن  21  تحلیل دارد،  شعور و فهم  و اینترنت دارد،  و هرگز مهملات را باور نمی کند،  و انوش راوید هم مچ دروغگو ها را می گیرد و آنها را افشا می کند.  

   به روایت زیر دقت کنید:

   دروغ نامه:  معاویه قیساریه را چندان در محاصره داشت . . . ..  معاویه آن را به قهر بگشود،  و در آن هفتصد هزار سپاهی مزدور،  سی هزار سامری و دویست هزار یهودی بیافت.   سیصد بازار در آنجا بدید،  که همه برپای بودند و هر شب یکصد هزار تن بر باروی شهر نگهبانی میکردند.

   انوش:  نادرست بودن چنین روایت  تاریخی آشکارتر از آن است،  که نیاز به توضیح باشد،  اما فرض کنیم که برای اینکه صد هزار نگهبان بر دیوار های شهری مثلا با فاصله ای 5 متری از یکدیگر بخواهند نگهبانی بدهند،  بنا بر این آن شهر پانصد کیلومتر دیوار دارد!،  چقدر این تاریخ نگاری احمقانه است،  و اگر  قبول کنیم که هفتصد هزار سپاهی مزدور را در خود جای داده بود،  این تعداد سپاهی بعلاوه افراد خانواده و دویست هزار یهودی و سی هزار سامری باید شهری چند میلیون نفری بوده باشد،  که تنها هفده هزار سپاهی عرب آنرا تسخیر میکنند!؟  برای چنین تعدادی از ساکنان شهر چه مقدار زمین زراعتی و یا گله های گاو و گوسفند لازم است؟  روی این زمین ها چه تعداد زارع و چوپان باید مدام کار میکردند؟  این مجموع نگهبانان، زارعین و چوپانان با زنها و بچه ها روی هم به چه تعدادی میرسیده اند؟

      واضح است که چنین قلعه ای با امکانات امروزی نیز خودش بتنهائی یک کشور میشود،  از این نمونه ها بسیار است و نشان میدهد،  که ارقام ارائه شده در این مثلاً منابع تاریخی به هیچوجه قابل اعتماد نیستند.  عجیب تر اینکه این قلعه با هفتصد هزار سپاهی و صد هزار نگهبان دائمی بمدت هفت ماه در محاصره یک سپاه هفده هزار نفری از پای در می آید!؟  وقتی انوش راوید می گوید،  دروغگو ها در تاریخ ما جولان می دهند بی دلیل نیست،  انسان قرن  21 هر چه را می خواند تحلیل می کند،  و می داند کسی که دروغ می گوید دروغگوست.
      قسمت اعظم تاریخ طبری مجموعه ای از روایات گوناگون از راویان مختلف است،  که به شکلِ معمولِ روایتِ خبر،  نقل شده است،  بدین صورت که ابتدا سلسلة راویان و سپس خبر گزارش می شود.  بنابر این تاریخ طبری صرفاً نقلی است،  و مؤلف دخل و تصرفی در منابع خود نکرده و مطالب را بدون در نظر گرفتن صحت و سقم آنها ضبط نموده است.  وی روایات متعدد و متنوع راجع به هر واقعه را آورده،  و مطالب غیر واقعی و افسانه های حماسی و دینی با اشتباه های مهم در کتابش بسیار دیده می شود.  ازینرو باید محتوای هر روایت بررسی و با روایات دیگر مقایسه شود،  و مختصات و مسائل آن معلوم گردد.  

      آنچه بنام تاریخ بجای مانده ملغمه ای از روایت هائی است،  که مملو از رجز خوانی و توجیهی جز تقدیر الهی در ذهن مؤلف نمی توانسته داشته باشد.  در واقعی بودن این روایتها باید تردید کرد،  و با بررسی های علمی و انتقادی،  تاریخ واقعی را از درونش استخراج کرد،  کاری که هنوز توجه کسی را جلب نکرده است،  ولی انوش راوید اینکار را می کند.  اگر ما تعداد کسانی را که به روایت تاریخ طبری یا تاریخ های مشابه از ابتدای شروع دروغ تجاوزات اعراب،  تا زمانی که تمام ایران بدست اعراب سقوط کرد را جمع بزنیم،  به شماره های نجومی خواهد رسید،  که با توجه به میزان جمعیت در آن زمان نامعقول به نظر میرسند.

       در داستانی که به جای تاریخ به خورد سادگان داده اند آمده:

    دروغ نامه:  قبل از جنگ قادسیه چند برخورد دیگر نیز پیش آمده بود،  که تنها در یکی از آنها بنام جنگ بویب بین سپاهیان مهران سردار ایرانی و مثنی بن حارثه سردار عرب،  نبردی در میگیرد.   گفته شده است،  کسانی که آنرا دیده اند تخمین میزدند که استخوان یکصد هزار کس کشته شده بوده است.

   انوش:  این قبیل اعداد ارائه شده واقعی نیستند،  که هیچ بلکه احمقانه است،  در رابطه با هرقل و سپاهیان روم نیز در جنگ های شام همینگونه است،  و هر چند ماهی هرقل صد،  دویست یا سیصد هزار سپاهی را در جنگ با چند هزار سپاهی عرب از دست میدهد.  در موارد زیادی ارقام نجومی نیز بسیار دیده میشود،  اعدادی مانند،  هزار هزار هزار  (میلیارد)  و یا اعداد بزرگتری که همگی اغراق آمیزند،  خصوصا که این روایت ها از جانب اعراب داده شده اند،  و اعراب بنا به آنچه آمده بیشتر از عدد هزار،  آنهم به شکل  ده تا صد تا،  را نمیتوانستند بشمارند،  و در میانشان بندرت کسی قادر به خواندن و نوشتن بوده است.

      شیوه گزارش و شکل روایات در تاریخ طبری یکسان نیست،  سبب آن میزان اهمیت و کثرت حوادث،  محتوای روایات و تأثیر زمان بر آنها بوده است.  طبری هیچ تردیدی در اینکه گاو میتواند بخواست خدا حرف بزند ندارد،  نوشته:

   دروغ نامه:  سعد در اثنای این اقامت،  عاصم بن عمرو را سوی اسفل فرات فرستاد،  و او تا میشان برفت به جستجوی گوسفند و گاو بود،  اما بدست نیاورد....  پیش رفت تا بر کنار بیشه ای مردی را بگرفت،  و از او پرسش کرد و جای گوسفند و گاو می جست،  و آن کس قسم خورد و گفت نمیدانم.  اما او چوپان چهار پایان در آن بیشه بود،  و گاوی بانگ برآورد که بخدا دروغ میگوید اینک ماییم....  بله ما این را شنیدیم و دیدیم و گاوان را براندیم،  حجاج گفت دروغ میگوئید،  گفتند اگر تو آنجا بوده ای و ما نبوده ایم چنین باشد،  گفت راست میگویید،
۰۸ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۱۶ حقیقت پنهان
حکم اولیه اسلام این است که هرگاه ملتی مشرک (به عقیده بسیاری از علماء در عهد امام معصوم (ع) یا پیامبر (ص)) اسلام را نپذیرد و حاضر به پرداخت جزیه نباشد و با مسلمین سر جنگ داشته باشد و بین آنان و مسلمانان درگیری و جنگ شود، مردان و زنان اسیر آنان در مالکیت مسلمانان در می آیند و به عنوان غنایم جنگی بین آنان تقسیم می شود که مردان را غلام و زنان را کنیز می نامند.

2)-  فلسفه این حکم :

اولا:ً این یک امر فطری است که اگر انسان بر دشمنی که از هر جهت دشمن است غلبه کند، او را از هر جهت تسلیم خود کند. و این فطرت در وجود انسانها قرار دارد. ثانیاً: با آوردن مشرکین در بین خانواده مسلمانها آداب و زندگی اسلامی و احکام و اخلاق دینی به آنان آموزش داده شده و اسلام را عملاً و از نزدیک می آموزند.

3)-  اسلام چه چاره ای برای رفع این وضع کرده است؟ دین مبین اسلام با حکم فطرت مخالفت نکرد و با مصلحت حضور آنان در جمع مسلمین هم مخالفت نکرد بلکه چاره ای جست که به سرعت غلامان و کنیزان به آزادگان تبدیل شده و به طور آزاد و بیرون از ملکیت دیگران به حق حیات آزاد خود دست یابند. اسلام کفاره و مجازات بسیاری از گناهان را آزادی بردگان قرار داد. اسلام آزادی بردگان را بسیار با فضیلت و با ثواب فراوان معرفی کرد. اسلام با وضع بعضی از قوانین ضمن آسان گرفتن بر بردگان موجبات آزادی آنان را فراهم کرد مثلاً اگر کسی غلام یا کنیزی را بر اثر ستم معیوب می کرد، آن بنده آزاد می شد. و هر کنیزی که از مردی بچه دار می شد دیگر نیمه آزاد می شد و بالآخره به آزادی او منتهی می شد، هر کس ماه مبارک رمضان بدون عذر افطار می کرد می بایست بنده ای آزاد کند و... نتیجه آن شد که در همان قرون ابتدایی اسلام بساط غلام و کنیز برچیده شد.

4)-  اینکه بسیاری از ائمه(ع) فرزندان کنیزان بودند خود درس بزرگی به انسانیت و انسانها است که بندگان خدا ممکن است به لحاظ حقوقی در شرایط خاصی متفاوت باشند ولی از حیث گوهر انسانی با هم تفاوت ندارند و به هر تقدیر هر کدام می توانند به درجات وصف ناشدنی از قرب الهی و انسانیت برخوردار باشند.

برای ما رفتار و کردار فرمانروایان مسلمان در طول قرنها ملاک نیست. ملاک ما پیامبر خدا(ص) و معصومین(ع) هستند و اینکه فرمانروایان و جبارانی که بر مسلمین حکومت میکردند چگونه با اسرا رفتار مینمودند برای ما به هیچ وجه ملاک نیست. در بین معصومین هم تنها پیامبر(ص) و امام علی(ع) فتحی داشتند که ایندو نیز تقریبا هرگز اقدام به گرفتن اسیر از بین مردم نکردند مگر در یکی یا دو مورد
. از طرف دیگر در مورد سایر فرمانروایان مسلمان که معصوم نبودند و اجرای مو به موی احکام اسلام را وظیفۀ خود نمیدانستند نیز باید پرسیده شود اگر دشمنان بر مسلمین پیروز میشدند با زنانشان چه میکردند؟ پاسخ واضح است. به غیر از مواردی مثل جنگهای صلیبی که حتی زنان را نیز از دم تیغ گذراندند، آنها را اسیر میکردند و به عنوان کنیز میفروختند. پس فرمانروایان مسلمانان هم این حق را به خود میدادند که مقابله به مثل کنند.
 
۳.باز باید دقت کنیم که این مسئله برای کفار محارب مطرح بوده است که بر ضد اسلام شمشیر میکشیدند.
 
۴.اسیر گرفتن آنها باعث میشد هم بی سرپرست نمانند و هم با فرهنگ اسلامی تربیت شوند. بخصوص که حقوق برده در اسلام بسیار بالاتر از حقوق برده در سایر مکاتب است.
 
سؤالی که اینجا پیش میاید این است که اگر اینگونه بوده است پس چرا بین مسلمانان این همه کنیز وجود داشته است؟
پاسخ اینستکه این کنیزان در جریان خرید و فروش بردگان بین مسلمانان فروخته میشدند. البته بعد از اینکه حکومت به دست افراد غیرمعصوم افتاد در برخی جنگها مردم  شهرها را اسیر میکردند و بین مسلمانان میفروختند.
 
شبهه: قرآن به مسلمانان اجازه میدهد بدون عقد با کنیزان نزدیکی کنند و این یعنی دادن حق تجاوز به کنیزان
 
پاسخ:
 
رابطۀ زن و شوهر بودن یک رابطۀ اعتباری است و نه یک امر حقیقی. در اسلام یکی از راههای برقراری این رابطه، خواندن «صیغۀ عقد» است. یکی دیگر از سببهای برقراری این رابطه مالکیت است ولی دارای شروط زیر است:
 
۱. مالک، کنیزش را به ازدواج شخص دیگر درنیاورده باشد.
۲. مالک، کنیز را به دیگرى نبخشیده باشد.
۳.اگر کنیز با شخصِ دیگرى ازدواج کرده باشد یا او را به دیگرى بخشیده باشند، پس از سپرى شدن مدّت زمان عده‏ى طلاق با شوهرش یا تمام شدنِ زمان بخشش، مجدداً کنیز بر مالکش حلال مى‏شود.
۴. کنیز در حالِ گذراندن ایّام عدّه (عدّه‏ى طلاق از شوهر قبلى‏اش) یا ایام استبراء (در آنجا که محلّل واقع شده)، نباشد.
۵. قبلًا پدر مالک کنیز با کنیز، نزدیکى نکرده باشد.
۶. کنیز، بین چند صاحب مشترک نباشد.
۷. قبلًا فرزند مالک کنیز با او نزدیکى نکرده باشد.
۸. کنیز با مولایش قرارداد نبسته باشد که پول خود را بدهد تا آزاد شود (در اصطلاح مُکاتَب نباشد).
۹. کنیز، کاملًا تحت تصرّف مالک باشد.
 
نظر به اینکه اسلام علیرغم برداشتن بسیاری از احکام سنگین بردگی برخی از آنها را سر جایشان باقی گذاشت، کنیز و برده حق این را نداشتند که بدون اذن مالک ازدواج کنند و این فرمان بدون شک برای کنیزان مفیدتر بود زیرا اگر صاحب بدانها نظر داشت نمیگذاشت با کسی هم ازدواج کنند و این باعث آزار بیشتر آنان میشد ولی چنانکه در بالا آمد اگر کنیز با کسی ازدواج میکرد صاحبش دیگر حق نزدیکی با وی را نداشت. ضمن اینکه اگر کنیز برای صاحبش بچه میاورد آزاد بود پس این حق نزدیکی برای خود کنیز هم عواقب مثبتی داشت.
 
در ضمن کنیز مجبور نبود حتما به نزدیکی با صاحب خود تن در دهد بلکه میتوانست طبق بند(۸) که در قرآن آمده است برای آزادی با صاحب خود قرارداد ببندد و حق آزادی خویش را با کار کردن بپردازد.
 
شبهه: چرا در آیۀ ۲۴ از سورۀ نساء صاحبان بردگان حق اینرا پیدا میکنند که حتی با کنیزکان شوهردار نیز نزدیکی کنند؟
 
«وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ کِتَابَ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَاء ذَلِکُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِکُم مُّحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلِیماً حَکِیماً». (نساء،۲۴)
 
پاسخ:
 
اینطور نیست. پیوند زناشویی کنیزان بعد از کنیز شدن منقطع میشد و این کنیز شدن مثل طلاق بود. پس کنیز دیگر شوهردار محسوب نمیشد وگرنه طبق بند(۶) در متن بالا، بیش از یک مرد حق نزدیکی با یک کنیز را(درست مثل هر زن آزاد) نداشت. پس بعد از ایام عده بعد از کنیزی، کنیز بر صاحب جدید خود حلال میشد و میتوانست به طرق بالا برای آزادی خود تلاش کن
۰۸ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۳۱ حقیقت پنهان
بدبخت تو که اگه زمان کوروش بودی مجبور بودی بری دختر و خواهرت رو بدی دست موبدان زرتشتی که برات دعا کنند خدا گناهانت رو بیامرزه! تو اومدی به ما گیر میدی؟ 
ببند اون دهنت رو بی غیرت بی ناموس .تو اگه راست میگی جواب ما رو بده:
اگه ایرانیان اونموقع یادشون نبوده که اعراب بهشون حمله کردند و مسلمون شدند و مغول ها  رو هم مسلمون کردند و هزار و چهارصد سال با این اعتقاد زندگی کردند

و همین امام حسین که میگی به طبرستان حمله کرده اتفاقا طبرستانی ها همونایی بودند که با تاسی از هیهات من الذله گفتند سر به دار میدهیم و تن به ذلت نمیدهیم

 چی شد این همه سال کسی یادی از جنایات اعراب نکرده ولی تا انگلیسی ها پاشون به ایران باز شد افتادند به تکاپو که اسلام رو از بین ببرند و این چرندیات روپیدا کردند تا اسلام رو خشن جلوه بدهند چون با اهدافشون در ایران که همون غارت  وچپاول هست مغایر بود حالا تو بعد از این همه مدت یادت افتاده؟

اگه کوروش بود و میدید که یکی به اسم کوروش داره به ناموس ایرانی توهین میکنه دهنش رو جر می داد!
تو جواب اینو بده به جای توهین کردن
ببین اصلا ما بد ما تروریست تو که خوبی چرا ادله منطقی نمیاری؟
چرا خودتو به در و دیوار میزنی که از جواب دادن طفره بری؟
اکثر دانشمندان و شعرای امدار ایرانی مسلمان هستند اکثر کسانی که در جنگ تحمیلی از ایران دفاع کردند مسلمان هستند(که البته از نظر تو تروریست هستند و نباید از ایران دفاع میکردند تا تو الان چکمه های صدام رو لیس میزدی )
تو و امثال تو برای ایران چکار کردید که به قول خودتون خدای شما وطن شماست و مسلمانان رو هم تروریست و عرب پرست میدانید؟ 
۰۸ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۳۵ حقیقت پنهان
قحطی بزرگ ۱۲۹۶ - ۱۲۹۸ هجری شمسی (۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ میلادی) قحطی بزرگی بود که تلفات جانی فراوانی را در ایران سبب شد.

در این دوران که مصادف با جنگ جهانی بود علی‌رغم اعلام بی طرفی در جنگ از سوی حکومت ایران بخش‌هایی از ایران توسط نیروهای روسیه، انگلیس اشغال شده بود. در همین زمان درگیری‌های قبیله‌ای نیز قدرت مرکزی را در ایران ضعیف کرده بود. همزمان اپیدمی آنفلوآنزای اسپانیایی که باعث مرگ صد میلیون نفر در سراسر جهان شد در ایران شیوع پیدا کرد. هر چند تعداد ایرانیانی که در این زمان کشته شدند محل مناقشه‌است. اما متخصصان چنین پیشنهاد می‌کنند که مجموعه‌ای از قطحی، مالاریا، آنفلوآنزا، سبب نرخ غیر عادی مرگ و میر در ایران شده بود 

ژنرال دنسترویل درباره اقدام انگلیس در خرید غله در ایران می‌نویسد: «در اثر خریدهای ما قیمت غله بالاتر رفت و هر افزایش جزئی به معنای مرگ بسیاری از افراد بود» وی در تاریخ 5 می 1918 از همدان می‌نویسد: «قحطی در این جا اسفناک است... ما محصول را 40 تومان می‌خریم و امیدواریم مقداری هم کمتر از این تهیه کنیم. هر روز بسیاری می‌میرند و بسیاری نیز در حال کمک‌رسانی مرده‌اند. اکنون که برف‌ها آب شده و بهار آغاز شده است، مردم می‌روند بیرون و مثل گاو در مراتع می‌چرند». بسیاری از این مردم نگون‌بخت در حال چریدن در مراتع مرده‌اند.

لیاقتت از این بیشتر نمیشه مثل گاو مردن
 راستی شاش گاو که ابزار طهارت بود توی ایین زرتشت اخ! ببخشید اگه به این حیوان مقدس توهین شد!
۰۸ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۴۰ حقیقت پنهان
 ببین اصلا ما بد ما تروریست تو که خوبی چرا ادله منطقی نمیاری؟
چرا خودتو به در و دیوار میزنی که از جواب دادن طفره بری؟
اکثر دانشمندان و شعرای امدار ایرانی مسلمان هستند اکثر کسانی که در جنگ تحمیلی از ایران دفاع کردند مسلمان هستند(که البته از نظر تو تروریست هستند و نباید از ایران دفاع میکردند تا تو الان چکمه های صدام رو لیس میزدی )
تو و امثال تو برای ایران چکار کردید که به قول خودتون خدای شما وطن شماست و مسلمانان رو هم تروریست و عرب پرست میدانید؟ 
۰۸ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۵۲ حقیقت پنهان
تو و امثال تو برای ایران چکار کردید که به قول خودتون خدای شما وطن شماست و مسلمانان رو هم تروریست و عرب پرست میدانید؟ 
من نمیدونم اخه این چه طرز بحث کردنه؟ خانم حقیقت پنهان اقای نوکر  و اقای بل هر سه تاتون خجالت بکشید. فقط فحش بار هم میکنید. بل هرچی که باشه نباید به یه خانم اینطوری توهین کنی هرچی باشه الان هموطنته.چند تا نکته :
خانم حقیقت شما توی هر خونه ای که بری حداقل یه شهید داده.
اقای نوکر اصول کافی جز معتبر ترین کتب شیعه هست گذشته از حرفایی که بل از سر خشم میزنه باید بگم که این احادیثی که با منبع ذکر کردند واقعا وجود داره نمیشه که به همه چیز بگید شبهه پراکنی. ایا نظری به صورت علمی در این مورد دارید؟ 
بعدم خواهشا هی حرف اسراییل و انگلیس و این چیزا را پیش نگشید بحث سر تاریخ به همه چیز ربطش ندید صحبت انگلیس و اسراییل در جای خود 
۰۸ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۱۱ نوکر مولا علی

جناب جاوید

در مورد طرز بحث اگر اطلاع ندارید پس به دوستتون جناب بل بگید باید هر سوال ما رو که جواب دادند بعد برن سراغ سوال خودشون

حتی یکی از سوال های ما جواب داده نشده در حال که ما همه سوال ها رو جواب دادیم

نکته بعدی اینکه اونی که داره فحش میده جناب بل هست پس بهتره روی حرفتون با ایشون باشه

ظاهرا شما هم از هم کیشان جناب بل هستید و ایشون هم جالبه که حرفاش میشه از سر خشم و جدای از اون ما کاری نداریم کسی از خشم حرفی بزنه یا غرض. ما جوابشو دادیم و سند و مدرک هم دادیم

جواب شما هم کاملا پیداست. میتونید درباره مولف و نظرات خود محققین و مراجع شیعه در مورد کتاب و مولف تحقیق کنید تا به راحتی به جوابتون برسید

هیچ کسی از شیعیان نگفته این کتاب بعد از قرآن صحیح ترین کتابه

شما در مورد این کتاب اول اگر بررسی می کردید و نظرات خود مراجع و محققین شیعه رو میدیدی اصلا همچین سوالی نمی پرسیدید

بررسی کنید خیلی راحت به جواب می رسید

به همه چیز هم شبهه نگفتیم بهتره متن رو بخونید و حرف توی دهن کسی نگذارید


چرا حرف انگلیس و اسرائیل پیش نیاد

ایشون حرف به قول خودشون دشمن هزاران سال پیش میزنن ما هم به دشمن حاضر اشاره می کنیم

بحث اتفاقا همین دشمن بود

پس شما خجالت بکشید و از آب گل آلود ماهی نگیرید

۰۸ بهمن ۹۳ ، ۱۴:۱۹ حقیقت پنهان
اقای جاوید اگه به خودت فحش ناموسی بدن لال میشی؟
۰۸ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۳۵ حقیقت پنهان
اولا درباره احادیثی که اقای بل در مورد اداب زناشویی اورد کتاب حلیه المتقین چهارده باب در ارتباط با زندگی دارد که احادیث معصومین را در مورد اداب غذا خوردن و سفر رفتن و پوشیدن لباس و ... دارد ولی بخشی که خیلی مورد علاقه ایشون واقع شده اداب زناشویی هست مردم اونموقع تمام سولاتشون رو از امامان میپرسیدند چون تمام علوم نزد ایشان هست و از همه چیز اگاهی دارند البته این از اصول مذهب شیعه است که شما نمیدنید چون فقط همون چیزهایی رو درباره شیعه میخونید که نظرات از پیش تعیین شده خودتون رو تایید کنه 
معجزه پیامبر شق القمر بود یعنی امام سجاد نمیتونه کرامتی داشته باشه در حالیکه امام و جانشین پیامبر است ؟((البته چون شما با اعتقادات شیعه اشنا نیستی فکر میکنی این چیزها از دید ما غیرممکنه)

درباره اون چیز هایی که در مورد حضرت علی گفتی هم برای عظمت ایشون گفته شده و معنایی غیر از ظاهرش دارد 
  پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد 
درباره زنان هم این احادیث با توجه به برخی از زنان اون دوران گفته شد مانند عایشه و نه تمام زن ها چون مسلما حضرت فاطمه و حضرت زینب و حضرت معصومه و اسیه و مریم و .... بسیار برتر از مردان هم عصرشان بوده اند
کلا بحث سر احادیث معصومین بی فایده است چون شما اصول اعتقادی مذهب شیعه رو قبول نداری دیگه سر احادیث گلچین شده دلیلی نداره که بحث کنیم بعد هم من اون مطالب رو از کتاب توحید مفضل اوردم که نشاندهنده دانش و اگاهی بالای امام صادق از پدیده هاست و بد نبود کامنت های منو هم میخوندید

این رو هم در پاسخ به جناب جاوید نوشتم که فکر میکنه ما خبر نداریم دینمون چی گفته و چی نگفته اتفاقا ما میدونیم ولی وقتی شما اصول مذهب ما رو قبول نداری بقیش رو هم مسلما قبول نداری دیگه بحث سر ان بی فایده است 
در ضمن اقای بل اینکه به یک دختر فقط به خاطر مونث بودنش و مخالفت با عقاید خودت همچین حرفهایی بزنی کمال ترسو بودنه چون اگه میتونستی جوابش رو منطقی میدادی نه با توهین 
 همچین حرفهایی رو جرات داری تو روی پدر و برادرش بگی پسر شجاع؟

۰۸ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۴۲ حقیقت پنهان
"خانم حقیقت شما توی هر خونه ای که بری حداقل یه شهید داده."
خوت هم میدونی اینجوری نیست وگرنه الان این جناب بل ما رو خیلی وقت پیش ازش اگاه کرده بود .این مطلب هایتا درباره شهر های درگیر جنگ و خط مقدم جنگ صحت داره نه همه جا که اگه راست بود جنگ هشت سال طول نمیکشید 
من نمیدونم شما چه علاقه ای داری که ارزش کار مسلمانان ایرانی رو پایین بیاری حالا اگه خودتون یک حرکت مفیدی انجام داده بودید یه چیزی 



۰۸ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۴۸ حقیقت پنهان
ما که قبول کردیم بد هستیم و شما خوب
 فقط گفتیم ما که بدیم کم برای ایران تلاش نکردیم(شهدا و دانشمندان ایرانی مسلمان)
شما که خوب بودید و فقط به وطن پرستی اعتقاد دارید برای ایران چیکار کردید؟
انصافا وجود کدام گروه برای ایران مفیدتر بوده؟
ما که تمام دشمنان ایران چه عرب و چه اروپایی رو محکوم میکنیم یا شما که فقط با اعراب هزار و چهارصد سال پیش دشمنی دارید؟
متاسفانه نقل قولهای بل از کتب مرجع کاملا موثقه حالا اینکه اون کتاب صحت داره یا نه بحث جداییه. من تحصیلات و شغلم تاریخه نمیتونید اسناد معتبر شیعه و تاریخ را صرف اینکه از حدیثی خوشتون نمیاد کلا ببرید زیر سوال. 
۰۸ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۳۹ حقیقت پنهان
جناب باربد کسی اسناد رو  زیر سوال نبرد فقط توضیحی در موردشون داده شد که فکر نمیکنم غلط باشه مگر اینکه ایات قران درباره اسیه و مریم و حضرت فاطمه رو ببری زیر سوال
نقل قول های بل از مریم اسیه و فاطمه نبود لطفا مغلطه نکنید 
۱۰ بهمن ۹۳ ، ۰۵:۴۳ نوکر مولا علی

جناب باربد بحث رو منحرف نکنید

چرا شماها همیشه سعی در منحرف کردن و فرار کردن دارید

 توصیه می کنم یک مرتبه دیگه کامنت های آخر رو بخونید تا نقل قول ها رو کاملا متوجه بشید

بسم اللله. لطفا تا آخر خونده بشه. به خصوص باربد و بل

باربد جان

اولین قانون در مصداق یک حدیث اینه که مخالفتی با قرآن از هیچ نظر نداشته باشه. قرآنی که باعث مسلمان شدن تعداد کثیری از دانشمندان و مشاهیر ( که یک لیست نود نفری ازشون در بالا آوردم ) از جمله پروفسور ویلیام براون، پروفسور کیت ال مور و... شده. پس اگر حدیثی دیدی که از هر نظر (چه عقلی، چه علمی و... ) با قرآن تطابق نداره بدون بررسی راویان بندازش دور. ثانیا درسته که کافی از مهمترین کتب شیعه است اما به هیچ عنوان قرار نیست که تمام احادیثش صحیح باشن، در هر کتابی احادیث صحیح، جعلی، ضعیف و... وجود داره که باید در علم رجال بررسی و صحت و سقم حدیث مشخص بشه.

بل عزیز

اول یه سوالی برای من پیش اومده و اینه که شما سنی هستی یا کلا مسلمون نیستی؟ چون تو حرفات هی تاکید بر شیعه میکنی، الانم که داشتم نظرات بالا رو میخوندم دیدم توی یکی از کامنتات نوشته بودی امام عمر (ع). اگر مسلمون نیستی که هیچی اما اگر سنی هستی باید بدونی که تمام علمای اهل سنت بلا استسثنا از  1400 سال پیش تا الان همگی به ائمه ابراز ارادت کردن و حرفی که میزنن اینه که میگن شیعیان هیچ نسبتی با اهل بیت ندارن و هیچکدوم از اهل بیت ادعای امامت نکردن و اصلا خودشون رو پیرو اهل بیت میدونن و شیعیان رو دورترین افراد از اهل بیت. شما اگر سنی باشی که حتما عقیدت همینه اگر نیستی پس چرا میگی امام عمر (ع)؟ اگه میشه این شبهه رو برام روشن کن. مورد دیگه اینکه قبلا گفته بودم که خیلی وقت برای اینجور بحث ها ندارم. جهت اطلاع عرض میکنم که من بازیگر تئاترم، در تلویزیونم مردم منو کمابیش دیدن و اگه قسمت باشه در آینده بازم می بینن. خلاصه تمام وقت من یا سر تمرین میگذره یا به کتاب خوندن یا تماشای فیلم یا... و تا الان هر چی که در توانم بوده برای هنر این مملکت انجام دادم و به این خاطر میگم وقت ندارم چون ترجیحم اینه که به جای بحث های اینجوری که آخرش احتمالا به هیچ جا نمیرسه وقتم رو مثل قبل برای فرهنگ و هنر این مملکت خرج کنم. اما راستش یه روز وقتی توی اینترنت بودم اتفاقی به این سایت اومدم و نظرات رو خوندم، راستش برام جالب بود و متاسفانه خیلی از وقت منو گرفت ولی بازم دوست دارم که هر چند وقت یه بار یه سری بزنم ببینم بچه ها چی گفتن. اما سوالی که ازت دارم اینه : گل من این بحث حدودا دو ماه پیش شروع شده و به نظرم تا الان بیخود ادامه پیدا کرده، اگر قرار بود دوستای من مثل نوکر مولا علی یا حقیقت پنهان با حرفای شما قانع بشن خب تا الان میشدن، اگر هم شما و دوستان عزیزی مثل جاوید قرار بود با حرفای اینا قانع بشید، میشدید. پس بهتره دیگه این بحثو تمومش کنیم نه؟ عزیزم شما که به حقیقت رسیدی دیگه غمت چیه؟ میخوای مارو هدایت کنی که از به قول خودت عرب پرستی دست برداریم؟ نه داداش متاسفانه من، حقیقت پنهان، نوکر مولا و... چشمامون کوره و نمیتونیم درستو از غلط تشخیص بدیم. این دیگه باید توی دو ماه گذشته برات ثابت شده باشه، خب پس چرا الکی وقتتو برای یه سری آدم کور تلف میکنی؟ به نظر من این بحثو تموم کنیم، شما به وطن پرستی خودت برس، مام به قول خودت به عرب پرستی خودمون. یا حق

جناب یک انسان جالبه اسامی اکثر شما در تضاد کامل با واقعیت شماست از قدیم میگن اسم کچل رو میزارن زلف علی

شروع این بحث از یک حدیث کاملا موثق به دلیل ذکر حدیث توسط شخصی هست که اتفاقا شما و امثال شما به واسطه همین اقا  کور شدید نظرات بنده در مورد حسین ابن علی کاملا از منبع تاریخ هست  ولی شما تنها منبع اعتقاد شما 

استفاده من از نام امام عمر فقط برای این بود که بگم فرقی بین این دو نفر نیست وگرنه عمر برای اهل سنت خلیفه هست نه امام

اینکه ما به وطن پرستی خود هم برسیم منوط به این میشه که اکثریت مردم دست از عرب پرستی بر دارن چون ادمهایی با طرز فکر شما دقیقا صد راه منافع این کشور هستید به خاطر گره زدن این کشور به اعتقادات شما و امثال شما

شما در ایران زندگی میکنی و برای قاتلین مردم ایران و متجاوزین به ایران سینه میزنی بعد حرف از رفتار هرکی به میل خود صحبت میکنی

شما تا الان فکر میکردی من میخوام شما رو از عرب پرستی در بیارم

در ضمن شما کور نیستی شما........

میخواستم جواب این حقیقت پنهان رو بدم ولی گفتم به تبعیت از اسلام شما رو به عنوان عورت حساب کنم و جواب شما رو ندم خدایی قوانین اسلام یه جاهایی به درد میخوره البته دلم پر حرف بود ولی ادم که با عورت صحبت نمیکنه

هی انگلیس انگلیس نکن برو ببین پدر مجلسی بنیان گذار حوضه علمیه

رابطش با برادران شرلی انگلیسی چی بود بعد اینجا برای من هارتو پورت کن تا زنجیر عزاداریتون رو از قلهک میگرفتید پس خف

سعی میکنم از این به بعد به جای بحث با کور چهار تا حدیث بنویسم برای اونایی که نمیخوان کور باشن

در ضمن حسین ابن علی در جنگ با ایرانیان حضور داشته

(جنگ طبرستان و نهاوند)


در روایت است که علی (ع) با رسول خدا به مسافرت رفت و عایشه همراهش بود و تنها یک لحاف همراهشان بود ! و علی میگوید رسول خدا بین من و عایشه خوابید ! و هنگامیکه رسول خدا شب برای نماز شب بر خاست من و عایشه در یک لحاف بودیم ! ـ ' قال علی سافرت مع رسول الله و کان له لحاف لیس له لحاف غیره و معه عائشه و کان رسول الله ینام بینی و بین عائشه فاذا قام الی اللصلوه اللیل    ..' 

ـ ( منبع: بحار الانوار جلد ۲ - ص ۴۰ دار احیاء التراث العربی - بیروت بحار الانوار ص. ۲۹۷ 

به قول میرزا آقا خان کرمانی:

اگر یک جلد کتاب از 24 جلد کتاب بحار الانوار علامه مجلسی را در هر کشوری انتشار بدهند ، دیگر امید نجات برای آن ملت کم است

علی علیه السلام در غزوه صفین ، قصد عبور از نهر فرات را داشت ولی معبرش معلوم نبود . به نصیر بن هلال فرمود برود کنار فرات ، واز طرف من ماهیی به نام کرکره را صدا کن ، و از او محل عبور را بپرس . نصیر اطاعت نمود و بر کنار فرات آمد و فریاد برآورد که یا کرکره ، بالفورهفتاد هزار ماهی سر از آب بیرون آوردند ، لبیک لبیک ، چه می گویی ؟
نصیر جواب داد ، مولایم معبر فرات را می خواهد ، هفتاد هزار ماهی آواز برآوردند که ما همه کرکره نام داریم ، بگو این شرف در حق کدامیک مرحمت شده است تا اطاعت کنیم . نصیر برگشت و ماجرا را به عرض مولایش علی رسانید .
فرمود ، برو کرکرة بن صرصره را بخوان . برگشت و ندا داد . این بار شصت هزار ماهی سر برآوردند که ما کرکرة بن صرصره هستیم ، این عنایت در حق کدام شده است ؟
نصیر برگشت و پرسید . فرمودند ، برو کرکرة بن صرصرة بن غرغره را بخوان . نصیر بازگشت و چنین کرد . این بار پنجاه هزار ماهی و ماجرای پیشین تکرار شد .
برگشت و مولا گفت : برو کرکرة بن صرصرة بن غرغرة بن دردرة را بخوان . تا اینکه در دفعه هشتم که فریاد برآورد ، ای کرکرة بن صرصرة بن غرغرة بن دردرة بن جرجرة بن عرعرة بن مرمرة بن فرفرة !
آن وقت ماهی بسیار بزرگی سر از آب برآورد و قاه قاه خندید که ای نصیر ، به درستی که علی ابن ابیطالب با تو مزاح فرموده است ، زیرا او خودش همه راه های دریا و معبر ها و دجله ها را از ماهیان بهتر میداند ، ولی اینک به او بگو که معبر فرات آنجا است .
نصیر برگشت و صورت حال را عرض کرد .
حضرت فرمودند ، آری من به همه راه های آسمانها و زمین آگاهم . پس نصیر صیحه زده غش کرد . و چون به هوش آمد فریاد برآورد ، شهادت میدهم که تو همان خدای واحد قهاری . و آنگاه حضرت فرمود . چون نصیر کافر به خدا شده ، قتلش واجب است . آنگاه شمشیر از غلاف کشید و گردنش را بزد .



خردمند کاین داستان بشنود
به دانش گراید ز دین بگسلد


پاسخ:
این روایت در هیچ منبعی از مجامع روایی ما وجود ندارد.
وَ مِنْهُ، عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یَقُولُ لَا تَزَالُ هَذِهِ الْأُمَّةُ بِخَیْرٍ مَا لَمْ یَلْبَسُوا لِبَاسَ الْعَجَمِ‏ وَ یَطْعَمُوا أَطْعِمَةَ الْعَجَمِ‏ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِکَ ضَرَبَهُمُ اللَّهُ بِالذُّلِ‏ . (بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏63، ص: 323). امیرمومنان علیه السلام می فرمود: همیشه این امت در خوبی خواهند بود تاز زمانی که لباس عجم را نپوشیده اند و غذاهای ی عجم را نخورده اند که هر گاه این گونه انجام دهند خداوند آنان را به ذلت دچار می کند

مفضّل به حضرت صادق علیه السّلام از تنگى نفس شکایت کرد و گفت:اندکى که راه میروم نفسم تنگ مىشود،به این خاطر مینشینم.حضرت فرمود:بول شتر بخور تا آرام شود.

حلیةالمتقین ص176

فاطمه زهرا (س) حیض نمیشده است! ـ عن ابی الحسن قال ان بنات الانبیاء لا یطمثن(اصول کافی – کتاب الحجه – باب مولد الزهراء – جلد یک ص. ۳۸۲ )

حالا چی جوری بچه دار میشده


پس نگاه داشتن به آن(شطرنج) کفر است و بازى کردن با آن شرک و یاد دادنش بکسى گناه کبیره هلاک کننده است و سلام کردن بر کسیکه بازى کند گناه است و کسیکه دست درمیان آن گرداند چنان است که دست درمیان گوشت خوک گرداند و کسى که نظر بسوى آن کند چنان است که بفرج مادر خود نظر کند.(منبع: حلیه المتقین علامه مجلسی)

خوردن خاک نفاق می آورد! – “اکل الطین یورث النفاق” ـ ( منبع: الکافی جلد۲- ص۲۶۵ ).
خوردن خاک حرام است مثل خون و مردار و گوشت خوک اما خوردن خاک قبر امام حسین باعث شفاء از بیماریها میشود!

پیامبر از ابوطالب شیر میخورد! ـ لما ولد النبی (ص) مکث ایاما لیس له لبن فالقاه ابو طالب علی ثدی نفسه فانزل الله فیه لبنا فرضع منه ایاما(اصول کافی – کتاب الحجه – باب مولد النبی(ص) – جلد یک ص ۳۷۳ )





۱۰ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۳۷ نوکر مولا علی

به به جناب بل دوباره

اینهایی که فکر می کنی تازه پیداشون کردی قبلا جواب داده شدن و وقتی دوباره میپرسی یعنی دنبال جواب نیستی و توی فکر دشمنی هستی

برو توی سایت ولی عصر سند علمی و تاریخی شون هست


سوالای ما رو جواب ندادی و شروع کردی به در و دیوار زدن

نظرت درباره اسرائیل چیه دوست یا دشمنه

۱۰ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۴۳ نوکر مولا علی

دانشمندان و پزشکا که دیوونه و مریض بودن

اینایی هم که کامنت میذارن چیزی حالیشون نیست

دنیای وطن پرست ها رو باش

همه مشکل دارن به جز وطن پرست

در مورد حمله های قبل و بعد از حمله اعراب به ایران هم تحقیق کن

تا حالا با اونا هم دشمنی کردی اصلا اسماشونو میدونی

بعید میدونم اگه میدونی بگو و بگو تا حالا با اونا چجوری دشمنی کردی

چون با دشمنان ایران دشمنی نداری

در واقع وطن پرست نیستی

عرب ستیزی

حتی میشه گفت با اسلام و شیعه دشمنی داری


نظرت در باره اسرائیل رو بگو

فضیل بن یسار گوید:
به امام صادق(ع) گفتم: مردم را به این مذهب شیعه بخوانیم؟

فرمود: ای فضیل نه! براستی چون خدا خیر بنده ای را خواهد به فرشته ای فرمان دهد گردنش را بگیرد و او را خواه ناخواه وارد این مذهب کند.

اصول کافی، پوشینه یکم برگ 311

پاسخ:
کاش به شروح حدیث نیز رجوع می کردید و میدانستید که اولاً حدیث ضعف سند دارد و ثانیاً علی فرض صحته و صدوره منظور چیست.
امام صادق: مى خواهم با تازیانه بر سر اصحابم بزنم تا دین را خوب بفهمند.
اصول کافى جلد 1 ص 36 روایة 8
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللّهِ قَالَ : لَوَدِدْتُ أَنّ أَصْحَابِی ضُرِبَتْ رُءُوسُهُمْ بِالسّیَاطِ حَتّى یَتَفَقّهُوا
چونکه ما تاریخمان بر باد رفت / هستی و فرهنگمان بر خاک رفت
کاوه و آرش همانجا خاک شد / پهلوان کشورم عباس شد
جای کورش را علی آمد گرفت / کل آن آتشکده آتش گرفت
نقش رستم ، تخت جمشید خاک شد / کربلا و کاظمین آباد شد
رسم ایران را اگر دانی که چیست / عید ما جشن غدیر و فطر نیست
ای عزیزان جملگی همت کنیم / سنت اعراب خاکستر کنیم
امام علی: یکى از حاملان عرش بصورت گاو است و گاو سید و بهترین حیوانات است و درمیان حیوانات خوش روتر و سرافراز تر ازگاو نبود تا آنکه بنى اسرائیل گوساله پرستیدند آن ملکى که بصورت گاو است از شرم سر در زیر افکند و باین سبب هرگاوى چنین شد و از شرم نگاه بجانب آسمان نمى کنند.
منبع: حلیة المتقین، علامه محمد باقر مجلسى، باب سیزدهم، فصل ششم
جماعتى از خراسان خدمت حضرت رضا علیه السلام رسیدند و درخواست کردند که ایشان را از پرداخت خمس معاف دارد ، فرمود : این چه نیرنگى است ؟ ! بزبان خود با ما اظهار دوستى و اخلاص میکنید و حقى را که خدا براى ما قرار داده و ما را براى آن و آن خمس است ، از ما دریغ میدارید ! ! نمیکنیم ، نمیکنیم ، نمیکنیم ، هیچ یک از شما را معاف نمیداریم .

>>> الکافی, شیخ کلینی, مترجم:هاشم رسولی,ج2, ص 504

 از ابو بصیر روایت شده است که گفت : به امام ابو جعفر علیه السّلام معروض داشتم که : خدا کارتان را به سامان داراد ! و شما را در مقام شایستهء اجتماعیتان قرار دهاد – کمترین چیزى که بنده به علَّت ارتکاب آن به دوزخ داخل مىشود چیست ؟ فرمود : خوردن درهمى از مال یتیم ، و مائیم آن یتیم .

>>> من لایحضره الفقیه, شیخ صدوق, مترجم:بلاغی ج2 ص343

اگر مرد در اثر حادثه ای با عمه و خاله اش زنا کند.مثلا شب در اطاقی در طبقه بالا خوابیده ودرست زیر همان اطاق در طبقه پایین عمه یا خاله اش خوابیده وزلزله اتفاق افتاد که بر اثر ان زلزله حائل بین دو طبقه از بین رفت و او از بالا روی عمه و خاله اش فرود امد و اتفاقی ذکرش(الت تناسلی مرد)در فرج(الت تناسلی زن) عمه یا خاله اش دخول کرده.لازم نیست خود داری کند و می تواند کارش را تمام کند و بعد هم با دختر او مزاوجت نماید.
منبع:رساله توضیح المسائل خمینی،مسئله 2401
پاسخ:
ضمن اینکه همچین چیزی تو رساله ایشون نیست؛ اگه این امر اتفاق بیفته؛ زنا محسوب نمیشه که شما گفتید با عمه و خاله زنا کنه

شیخی مقداری گندم به آسیاب برد تا آرد کند،

آسیابان گفت: امروز وقت ندارم، برو فردا بیا.
شیخ گفت: من مردی با خدا و زاهدم، اگر گندم مرا آرد نکنی و دلم بشکند، دعا خواهم کرد تا خدا آسیابت را خراب کند.

آسیابان گفت: اگر راست میگویی دعا کن تا خدا گندمت را آرد کند که محتاج من نباشی

رسول خدا فرمود : تمام خوبی ها در شمشیر است و زیر سایه شمشیر و مردم استوار نشوند مگر با شمشیر و شمشیر ها کلید های بهشت هستند…

امالی شیخ صدوق، برگ ۹۰۷

استفتا از مصباح یزدی

در زیر به برخی از سوالها و جوابها اشاره میشود .

1- آیا اعتراف گیری تحت فشار و شکنجه روحی و روانی و جسمی اعتبار اسلامی دارد ؟

ج – اعتراف گیری از ضد ولایت فقیه به هر شکلی جایز است

2- اعتراف گیری با استفاده از مواد مخدر و افیون و داروهای کدوئینه جایز است ؟

ج – اعتراف گیری از ضد ولایت مطلقه به هر شکلی جایز است .

3- آیا بازجو میتواند به زندانی تجاوز جنسی کند تا اعتراف بگیرد ؟

ج – احتیاط واجب آن است که قبل از اینکار حتما وضو بگیرد و هنگام عمل ذکر گوید .اگرزندانی زن است هم از فرج و هم از دوبر دخول اشکال ندارد بهتر است در محل بازجویی کس دیگری نباشد . اما اگر زندانی مرد است احوط است در حضور دیگر باز جویان دخول صورت گیرد .

4- اگر زن زندانی حامله شود تکلیف چیست ؟ یا آن فرزند حرامزاده است ؟

ج – فرزند ضعیفه ضد ولایت مطلقه فقیه مطابق نص قران مجید در هر صورت حرامزاده است چه توسط بازجو باردار شود چه توسط شوهرش . اما اگر بازجو فرزندی طفل متولد شده را گردن نهد ، بنابر احتیاط واجب طفل حلالزاده و شیعه اثنی عشری است .

5- آیا تجاوز جنسی در زندان به مردها و پسران جوان لواط محسوب نمی شود ؟

خیر . چون زندانی بدون میل و رغبت به آن تن داده است . البته اگر جوان مفعول را خوشامده باشد احتیاط مستحب آن است که دیگر این عمل تکرار نگردد .

6- تجاوز به دختران باکره در زندان چه حکمی دارد ؟

ج – اگر قرار است زن را اعدام کنند ، برای بازجو به اندازه یک حج تمتع واجب صواب دارد و به همان اندازه بر گناهان دختر افزوده میشود . اما اگر زندانی قرار نیست اعدام شود ، به اندازه زیارت کربلا برای بازجو صواب دارد

پاسخ:
همه اینها اکاذیب محض هستند
معجزات حضرت علی
مردی مهمان امام علی شد، علی یک قرص نان و کاسه ای که در آن مقداری آب باشد طلبید، حاضر کردند.
حضرت آن کاسه را جلو مهمان نهاد ! و قطعه ای از نان نیز میان کاسه گذاشت! و به مهمان فرمود:
«بخور» مهمان نان را بیرون آورد، ناگاه دید که ران بریان شده پرنده ای است !

آن را خورد ! بار دیگر آن حضرت قطعه نان خشکی را در میان آن کاسه نهاد ! و فرمود: « بخور ».
مهمان آن را بیرون آورد دید که حلوا است !
عرض کرد: ای مولای من! نان خشک در کاسه می نهی، ولی من آن را به صورت غذاهای متنوّع می یابم !
امیرمؤمنان فرمود:
« آری این نان خشک در ظاهر است، و آن غذای متنوّع در باطن، سوگند به خدا کار ما همین گونه است.» ( فضائل الخمسه، جلد 3، صفحه 271 )

«در ادرار و مدفوع امامان نه پلیدی وجود دارد و نه گندی و چرکی، بلکه آن دو(ادرار و مدفوع) مانند مشک بسیار خوشبو هستند؛ اما هر کس که ادرار، مدفوع و خون آنان بنوشد الله آتش جهنم را بر او حرام می‌گرداند و دخول بهشت بر او واجب می‌شود.»

الأنوار الإلهیة ، (رسالة فی لبس السواد) ص: 201-202

در روایتی از امام صادق منقول است که شخصی از ایشان پرسید بزرگترین نشانه‌ی امام معصوم چیست و ما چگونه امام زمان خویش را از مدعیان دروغین امامت تمیز دهیم؟

ایشان فرمودند: اگر سائل از مردم عادی باشد بهترین شیوه غایط‌آزمائی می‌باشد؛

سائل پرسید:
منظور شما از غایط آزمائی چیست؟

ایشان فرمودند: از مدعی بخواهد که اندکی از غایط خویش را در حقیبه‌ای قرار دهند، اگر حقیبه بوی مشک داد به یقین صاحب آن غایط امام معصوم می‌باشند؛ زیرا الله تعالی اراده فرموده است که بوی غایط ما رائحه مشک و عنبر باشد.

(اصول کافی/کتاب الحجه/باب موالید الائمه)

پاسخ:
این حدیث هم نداریم.
ابو بصیر می‌گوید بر امام جعفر صادق علیه السلام وارد شدم .او به من فرمود:‌ای ابومحمد! آیا از هنگامی که از نزد خانواده ات خارج شده ای متعه کرده ای گفتم: نه فرمودند: چرا؟ گفتم: به اندازه کافی توانایی مالی ندارم. حضرت دستور دادند یک دینار به من بدهند و فرمودند: تو را قسم می دهم که به خانه نروی مگر آن که این کار را انجام دهی.
منبع: وسائل ج 14 باب 2 حدیث 14

بسم الله

کسانی که کافر شدند برایشان یکسان است که آن ها را بیم دهی یا بیم ندهی، ایمان نمی آورند. خداوند بر دلهاشان و بر گوشهاشان مهر نهاده و بر دیدگانشان پرده ای است و آنان را عذابی است بزرگ. (قرآن مجید، سوره بقره، آیات 6 و 7)

خداوند آنها را ریشخند می کند و مهلتشان می دهد تا در سرکشی خویش سرگشته و کوردل بمانند. آنانند که گمراهی را به (بهای) ره یابی خریده اند، از این رو بازرگانی شان سود نکرد و راه یافتگان نبودند. داستان آنان داستان کسانی را می ماند که آتشی برافروختند و چون آتش پیرامونشان را روشن ساخت خدا روشنایی شان را برد و آنان را در تاریکی هایی واگذاشت که هیچ نبینند. کرانند _ از شنیدن حق _، گنگانند _ از گفتن حق _، کورانند _ از دیدن حق _، پس [از گمراهی] باز نمی گردند. (سوره بقره، آیات 15 تا 18)

اینم برای اسپرم شیعه (یک انسان)


و اذا قیل تعالوا الى ما انزل الله والى الرسول قالو حسبنا ماوجدنا علیه اباءنا اولوکان اباؤ هم لا یعلمون شیئا و لا یهتدون

آنچه پدران خود را بر آن (عقیده یا عمل) یافتم ما را کفایت مى کند (آیا این سخن را مى گویند) اگر چه پدرانشان چیزى نمى دانستند و هدایت نیافته بودند؟

امام محمد باقر:
خوشم نمی آید که دنیا و آنچه در دنیا است داشته باشم و یک شب بی زن بخوابم.
(حلیة المتقین، علامه مجلسی) (حدیث)
اگر ملخ را با دست یا به وسیله دیگرى زنده بگیرند بعد از جان دادن ،خوردن آن حلال است. و لازم نیست کسى که آن را می گیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن، نام خدا را ببرد،
ولى اگر ملخ مرده اى در دست کافر باشد و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته یا نه، اگر چه بگوید زنده گرفته ام، حلال نیست.
(توضیح المسائل) (رساله امام خمینی ، مساله 2622)
خوردن ملخى که بال در نیاورده، و نمیتواند پرواز کند حرام است.
(توضیح المسائل) (رساله امام خمینی ، مساله 2623)

امام زمان یا همان داعش


او برای انتقام سر از بدن جدا خواهد کرد….
او چون قصاب که گوسفند می‌کشد، مردم را می‌کشد. ((بحارالانوار جلد ۵۲ ص۳۵۷) او فراریان و زخمی‌ها را نیز می‌کشد ((بحارالانوار جلد ۵۲ ص۳۵۳))و شکم زنان آبستن را می‌شکافد.
( بحارالانوار جلد ۵۲ ص۳۸۹))

او بدون درخواست مدرک، قضاوت و حکم می‌کند. ((بحارالانوار جلد ۵۲ ص۳۲۵))توبه نمی پذیرد. ((بحارالانوار جلد ۵۲ ص۳۵۳))

دینی که امام زمان مردم را به آن دعوت می‌کند غیر از دینی است که پیامبر آورده است. او قرآن جدید، سنت جدید، امر جدید و قضاوت جدید دارد. (بحار الأنوار جلد ۵۲ ص۲۳۵) رسول خدا (ص) و علی (ع) با نرمش عمل میکردند ولی قائم با کشتن عمل می کند.

از قول ائمه روایت شده که او مسجد را می‌شکند ((بحارالانوار جلد ۵۲ ص۳۸۶))

مساجد چهارگانه را تخریب می‌کند. ((بحارالانوار جلد ۵۲ ص۳۳۳) او از اهل کتاب جزیه نمی‌گیرد، هر کس به بیست سالگی رسیده باشد و احکام دین را درست یاد نگرفته باشد می‌کشد. ((بحارالانوار جلد ۵۲ ص۳۸۲))

امام ناپیداهمه را با زور وادار به اسلام می‌کند و هر کس اسلام نیاورد را گردن می‌زنند. ((بحارالانوار جلد ۵۲ ص۳۴۰)) آنقدر مردم را می‌کشد تا جز دین محمد باقی نماند. ((بحارالانوار جلد ۵۲ ص۲۹۱))
از امام کاظم نقل شده است که او در شرق و غرب عالم هر کس مسلمان نشد را می‌کشد. ((بحارالانوار جلد ۵۲ ص۳۴۰))

وی دوازده هزار لباس جنگی و سلاح جنگی را بین دوازده هزار نفر یاران خود توزیع می‌کند و به آنان می‌گوید هر کس این لباس را نداشت بکشید.
((بحارالانوار جلد ۵۲ ص۳۷۷))

علامه حلی از بزرگترین علمای شیعه می‌گوید:
در اجزای مسح صورت با یک دست اشکال وجود دارد و اگر بگوییم لمس کردن واژن زن صورت گرفته به این شکل که دستش را بر واژن زنی که بر آن خاک نشسته بزند، تیمم درست است زیرا اولین رکن، دست کشیدن (مسح) است.
و فی أجزاء مسح الوجه بکف واحد اشکال و لو قلنا أن مس الفرج حدث لو ضرب یده على فرج امرأه علیه تراب، صح التیمم، لأن أول الأرکان المسح لا النقل. (نهایه الاحکام علام حلی/ ج 1/ ص 208)
امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: هر کس قبرى را بازسازى کند یا صورتى بکشد و یا مجسّمه‏اى و غیر مجسّمه را ساخته (و سمبل قرار دهد) از اسلام خارج شده است. من لا یحضره الفقیه،شیخ صدوق،مترجم: على اکبر غفارى‏،‏ نشر صدوق، چ: اول‏،1367 ش‏. ج‏1،برگ 275

عاقبت خرافات و عرب پرستی واقعا شرم اوره


https://www.facebook.com/video.php?v=502777636526733

لینک یوتیوپش برا کسایی که  برای باز کردن فیسبوک مشکل دارن


https://www.youtube.com/watch?v=5Szc3bToBnM&x-yt-cl=85114404&x-yt-ts=1422579428

۱۱ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۰۱ حقیقت پنهان
کلا بحث سر احادیث معصومین بی فایده است چون شما اصول اعتقادی مذهب شیعه رو قبول نداری دیگه سر احادیث گلچین شده دلیلی نداره که بحث کنیم بعد هم من اون مطالب رو از کتاب توحید مفضل اوردم که نشاندهنده دانش و اگاهی بالای امام صادق از پدیده هاست 

در ضمن اقای بل اینکه به یک دختر فقط به خاطر مونث بودنش و مخالفت با عقاید خودت همچین حرفهایی بزنی کمال ترسو بودنه چون اگه میتونستی جوابش رو منطقی میدادی نه با توهین 

 همچین حرفهایی رو جرات داری تو روی پدر و برادرش بگی پسر شجاع؟

تو با ایین خودت جواب بده ول کن این مسلمونای عرب پرست رو

ما که قبول کردیم بد هستیم و شما خوب
 فقط گفتیم ما که بدیم کم برای ایران تلاش نکردیم(شهدا و دانشمندان ایرانی مسلمان)
شما که خوب بودید و فقط به وطن پرستی اعتقاد دارید برای ایران چیکار کردید؟
انصافا وجود کدام گروه برای ایران مفیدتر بوده؟
ما که تمام دشمنان ایران چه عرب و چه اروپایی رو محکوم میکنیم یا شما که فقط با اعراب هزار و چهارصد سال پیش دشمنی دارید؟
۱۱ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۰۳ حقیقت پنهان
تو برای ایران چکار کردی؟ که حداقل بگیم وجودت مفیدتر از ابن سینای عرب پرست بوده؟

فهم پنهان شما که اصول اعتقادی شیعه رو قبول داری من طبق همون اصول با شما صحبت کردم اگر ناراحتی چرا اصولی رو که تو رو به اندازه بیضه چپ مرد حساب میکنه قبول داری و حالا که قبول داری چرا ناراحت شدی

در مورد اتفاقات زمان جنگ دلیلی نمیبینم که بگم اونموقع من و خانواده من چی کار کردن چون اونی که رفته از طرف  خانواده من میگه برای سربلندی ایران رفته و سربلندی ایران افتخارش نصیب خودش شده و منتی نداره

به نظر من چندش اور ترین و بی معنی ترین کلمه عمرم همین معصوم هست کسی که نمیتونه گناه کنه هیچ ارزشی نداره عین این میمونه که به کسی که خواجه هست بگی چقدر ادم خوبیه که زنا نمیکنه

البته چیزی که از نظر ما بد هست توسط همون به اصطلاح معصومین شما عین اب خوردن انجام میشده دیگه نگو معصوم ادم یاد بزغاله میفته

الان هم که جوابت رو دادم خواستم بفهمی اون چیزی که گفتم اعتقادات همون به اصطلاح معصومین بود که وقتی برگردان به شما شد بهت بر خورد بیشتر فکر کن خانم

ایا همیشه باید با هر اعتقادی که به دنیا میای همون رو بدون چون و چرا قبول کنی یعنی یه سیک هندی باید رو اشتباهات پدر و مادرش اصرار کنه

در اخر میگم اون چیزی که به شما گفتم نظر همون اسلام هست در مورد زن نه اعتقاد من پس به جای اینکه از من ناراحت باشی از خودت به خاطر قبول کردن همین خزعبلات ناراحت باش



پاسخ:
اینکه دیه زن 50 شتر هست و دیه بیضه چپ مرد 64 شتر یعنی از نظر اسلام ارزش زن به اندازه بیضه چپ مرد هست؟؟؟!!!!
یعنی واقعاً از میزان دیه میشه به میزان ارزش افراد پی برد؟؟؟!!!
اینه کل استدلال و برهان شما؟؟؟!!!
جابر گوید: از امام باقر علیه السّلام درباره علم عالم (یعنى پیغمبر و امام ص ) پرسیدم ،

فرمود:اى جابر! همانا در پیغمبران و اوصیاء پنج روحست :
1 روح خدا
2 روح ایمان
3 روح زندگى (حرکت )
4 روح شهوت

اصول کافى جلد 2صفحه 16 روایة 2

یک مسلمان ایرانی، تنها از این جهت مسلمان هست که پدرش مسلمان بوده است و پدر او نیز به همین دلیل مسلمان بوده که پدری مسلمان داشته است، و پایان این خط زنجیر به زرتشتی فلک زده ای می رسد که با شمشیر عرب لا الله الا الله گفته بود، بی آنکه حتی معنی آنرا دانسته باشد .


شجاع الدین شفا

عبد الرّحمن بن أبی عبد اللَّه به امام صادق علیه السّلام عرض کرد: من در شکم خود بادى را احساس میکنم تا جایى که بنظرم مىآید آن باد خارج شده است. آن حضرت فرمود: وضو بر تو واجب نیست تا زمانى که صداى آن را بشنوى، یا بوى آن را حسّ کنى سپس اضافه فرمود: همانا شیطان در میان نشیمنگاه شخص مینشیند و بادى رها میکند تا او را بشکّ اندازد.

من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق،مترجم: على اکبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش. ج1 ،برگ92

۱۱ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۴۵ حقیقت پنهان
یعنی از نظر شما جان انسان اینقدر بی ارزشه که بشه با پول خریدش؟واقعا متاسفم برای همچین تفکری
این حکم برای تنبیه فرد خاطی و کمکی به خاواده مقتوله نه برای ارزش گذاری روی ادم ها وگرنه طبق احادیث معتبر بهای جان انسان ها بهشت است فرقی هم بین زن و مرد نیست 
قبلا هم گفتم اگه پذیرش هر دینی به معنای پرستش قومیت پیامبر اون دین باشه پس اکثر ادم هادارند قومیت های دیگه رو می پرستند و هیچ کس خداپرست نیست
پیچوندن موضوع کمکی به اثبات حقانیت شما نمیکنه جواب این سوال اونقدر ها هم سخت نیست
شما و وطن پرستانی مثل شما برای ایران چکار کردید که حضورتون از مسلمانان برای ایران مفید تر بوده ؟ شما که در جهل اسلام (به قول خودتون )نموندید چند تا دانشمند نخبه و مشهور (با ملیت ایرانی نه اروپایی) تحویل دادید؟
۱۱ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۴۸ حقیقت پنهان
در ضمن اصول دین شیعه توحید معاد نبوت امامت و عدل هست اینا که گفتی فقط احادیث گلچین شده است نه اصول دین 

سفینه البهار:

بالاترین ایرانی از پست ترین عرب پست تر است


پاسخ:
این خزعبلات بی منبع و بی سند رو از کجات درمیاری؟؟؟!!!
پناهیان اظهار کرده بود:
« فکر نمیکنید که گریه کردن ما ایرانیها ارثی است؟ شما احساس نمیکنید؟
اجداد ما به عنوان غلام و برده در مکه و مدینه پراکنده بودند، امام سجاد، غلام ( اجداد ما را ) میگرفت و با اشک بر حسین این غلام ها را یعنی اجداد ما را چند ماه تربیت میکردند و وقتی ایرانیها تربیت میشدند بعدش امام میگفت حالا برو.
طبیعیه وقتی ایرانیها در خونه امام سجاد تربیت شده باشند با گریه بر حسین ، عاشورا که میشه برای حسین آتیش میگیرند »
 هرکسی که ازدواج موقت کند و بعد غسل کند، از هر قطره‌ای که از آب غسل او می‌چکد، خداوند، هفتاد ملک ( فرشته ) را خلق می‌نماید که تا روز قیامت، برای او طلب آمرزش و بخشش نمایند و تا روز قیامت، برکسی که از این عمل دوری کند، لعنت می‌فرستد 
(وسائل الشیعه . جلد 14 . صفحه 444)
۱۱ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۵۹ حقیقت پنهان
یعنی تمام مردم ایران توسط اعراب به مدینه برده شده و فروخته شدند به امام  سجاد و کلا ایران خالی از سکنه شد و بعد ان غلام ها به دلایلی نامعلوم ازاد شدند و برگشتند ایران و همچین زادو ولد کردند که دیگه از بقیه ایرانیان اثری ماند! 
حداقل اندازه یک نخود فکر کن بعد حرف بزن

دیدی فهم پنهان که همون عورتی اسپرم شیعه بهتر از این نمیشه


مسئله 2632 رساله آیت الله خمینی
اگر با گاو و گوسفند و شتر نزدیکى کنند بول و سرگین آنها نجس مىشود و آشامیدن شیر آنها هم حرام است و باید بدون آن که تاخیر بیفتد آن حیوان را بکشند و بسوزانند و کسى که با آن وطى کرده، پول آن را به صاحبش بدهد، بلکه اگر به بهیمه دیگرى هم نزدیکى کند، شیر آن حرام مىشود

پاسخ:
خب منظور شما از آوردن این مسأله و کلی مسأله دیگه و احادیث دیگه چیه؟
حرف حساب شما چیه؟
۱۱ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۱۴ حقیقت پنهان
اقای پناهیان منظورش اینه که محبت اهل بیت در جان ما نفوذ کرده اما جنابعالی میخواهی بگی ایرانیان شیعه عرب پرست هستند و از سر نفهمی کسانی که هزارو اندی سال پیش به بردگی گرفتنشون رو میپرستند!
اقا اصلا ما بد تو که خوبی چه عمل مفیدی انجام دادی؟
فحش رو همه بلدن اگه ادمی مثل ادم جواب بده ترسوی بی ناموس بی غیرت

۱۱ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۴۱ نوکر مولا علی

حقیقت پنهان

این بل که اهل بیت نمیفهمه که بخواد محبت اهل بیت و عمق نفوذش رو بفهمه

این که یهو کلی مطلب داره میاره و کپی میکنه خیلی خنده داره

شاید هم گریه البته

چون جایی رو دیده که از این شبهه ها توش هست و خیلیاشون حتی سند ندارند و حتی خیلیاشون دروغی هم هستن

حالا فکر میکنه چیز خاصی کشف کرده نمیدونه که همه اینها خیلی قبل جواب داده شدند و برای ما باعث تقویت روحیه هستش که دشمنان شیعه هیچ موردی رو نمیتونن پیدا کنن و دست به حرف های تکراری میزنن

و جناب یک اسنان به خوبی گفت که چشماشون بسته شده و کر و کور شدند


۱۱ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۲۰ نوکر مولا علی

جناب بل

ای هموطن

گوش کن

خود من سالها قبل شاید حدود 10-12 سال پیش به واسطه فردی که پر از اینجور شبهه ها بود کم کم از دین هم خارج شدم

چند سالی هم توی همون فضا بودم

همش حرفاش پر بود از بد گفتن به پیامبر و  ائمه و جوری دلیل میاورد که من هم باور می کردم و سواد درست و حسابی علمی هم نداشتم هر چند الان هم ندارم

با همین حرفا ها که ائمه دشمن ایرانی ها بودن و ایرانی ها رو کشتن و به غرات بردن احساسات آدم رو تحریک می کرد

دیدم وطن پرستی که چیز خوب و با کلاسیه

چند سال همین منوال بود

چند سال همش بدی به ائمه و پیامبر

بعد ها دیدم هیچی به آمریکا نمیگه که پول و طلا های ایران رو نمیده

به اسرائیل چیزی نمیگه که بدهی ایران رو نمیده

به انگلیس کاری نداره که باعث کشتار و قتل توی ایران شده

دیدم من اگر وطن پرستم پس اینا هم الان دشمن ایرانن

اما اون همه فکرش همون حمله هزار و چند سال پیش بود

یه بار اتفاقی یه جا یه مطلب از کوروش خوندم وماجرای سیزده به در و مردخای رو خوندم

منی که می گفتم کوروش آخرشه کمی از کوروش دلم چرکی شد

بعد ماجرای یونان رو خوندم و اینکه دستور داده بود تا 70 سال کسی توی  ایران غیر یونانی صحبت نکنه اما ایرانی ها اصالت خودشون رو حفظ کردن و امروز کلمه ای یونانی نیست

بعد ارتباط ایران با کشور های دیگه رو بررسی کردم و اینکه ایرانی ها هرجا می رفتن خوبی ها رو میگرفتن و اتفاقا خوبی ها رو میدادن

مثل همین کت و شلوار که ایرانی ها برای غیر ایرانی ها درست کردند

بعد در مورد زمان و ماهیتش و کوانتوم بررسی کردم و دنبال این بودم که ببینم تونل کوانتومی چیه و چطور ما توی زمان گیر کردیم

یه جا خوندم یه دانشمندی مسلمون شده چون گفته بود که نظریش رو توی سوره دخان دیده بود که اشاره شده به خلقت دنیا از گاز

جای دیگه دیدم انیشتین با توجه به حدیث معراج شیعه شده بود و با آیت الله بروجردی در ارتباط بود

بعد داستان خیر و شر و نبرد خیر و شر در دنیا رو بررسی کردم و دیدم که شیطان چطور دسترسی به عوالم داره و اینکه دنیایی که ما توش زندگی می کنیم تازه یکی از عالم ها هست

توی نبرد خیر و شر نقش ائمه رو خوندم

اون موقع ها فیلم 300 ساخته شده بود و دیدم که چطور آمریکا به تاریخ و تمدن ایران داره توهین می کنه و وطن پرستا صداشون هم در نمیاد

نقش ابوبکر و عمر عثمان و معاویه و یزدی و بقیه رو خوندم از منابع اهل سنت هم

بیرون از ایران زندگی کردم و کار کردم و اون بهشتی که می گفتن خارج از ایران هست رو به چشم دیدم و ایرانی برام شد بهشت

ارتباط حوادثی که توی دنیا داره میوفته رو با هشدار هایی که داده شده بررسی کردم دیدم همشون درستن هستن

بعد دیدم عقاید زیادی مثل ناسیونالیستی و فمینیستی و غیره رو کشور های اروپایی در کشور های مختلف راه اندازی می کنن در حالی که در کشور خودشون جواب نداده پس ارسالش می کنن برای کشور های دیگه

ازشون بدم اومد

لحظه لحظه به اینکه مسیر حق و حقیقت همین مسیر اهل بیته ایمان آوردم و خدا رو شکر که این لطف رو به من کرد که با چشم باز و با تحقیق دنباله رو اهل بیت پیامبر باشم

در مورد ساختار دنبا و نحوه آفرینش تحقیق کن و فیوضات و واسطه فیوضات رو بررسی کن

خود به خود به آرامش قلبی می رسی و میبینی دنیا اونجوری که نشونت میدن نیست و تازه میفهمی خداوند تنها باید پرستش بشه و  هیچ راهی برای رسیدن به خداوند سریعتر و مطمئن تر از تبعیت از قرآن و اهل بیت نیست


با  تشکر از جناب بل
لطفا هیچ حدیثی را بدون منبع نذارید. شادروان کسروی تلاش بسیاری کردند که بسیاری از خرافات را از ریشه بسوزانند اما چندان حمایت جدی از ایشان صورت نگرفت هیچ بسیاری از روشنفکران سیه فکر هم به مخالفت برخاستند. این حدیث های بیشمار که مورد نظر شماست در کتب معتبر شیعه پراکنده هستند ایا شما منبع خاصی سراغ دارید که اقدام به گرداوری در این راستا نموده باشد؟
ضمنا اگر بقیه دوستان هم به صورت علمی حدیث های فوق را بررسی کنند ممنون میشم
۱۱ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۲۶ نوکر مولا علی

جناب هرمز

ظاهرا از دوستان نزدیک جناب بل و از همفکران ایشان باشید

اولا اون احادیث به گفته شما بیشمار نیستند و شما فکر کرید که شیعه کلا چند حدیث داره که بخواد بیشمارش اینجوری باشه

بلکه تعداد محدودی هستن تازه به فرض گذاشتن سند و آدرس واقع ونه الکی

دوما تقریبا تمامی اونها قبلا پاسخ داده شده و می توانید به سایت ولی عصر مراجعه کنید

سوما هیچگاه شیعیان نگفتند که کتاب های شیعه بعد از قرآن صحیح ترین کتاب هستند

بحث عملی در جایی وجود خواهد داشت که عالم هم باشد نه دشمن و معاند

اگر دنبال منبع شبهه می گردید تمامی سایت های وهابی پر است از شبهه ها البته تکراری با زبان دیگر

۱۱ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۲۹ نوکر مولا علی

فاصله بین کوه صفا و مروه که مسلمانان بعد از طواف باید اون مسیر رو برن برابر با فاصله بین حرم امام حسین علیه السلام و حرم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام هستش

این عجیب نیست به نظرت

اون توی شهر مکه این یکی توی شهر کربلا


میلیون ها مسلمان چه شیعه و چه سنی به دور محل ولادت حضرت علی می گردند


عدد 19 در قرآن

http://mosaeypour.persianblog.ir/post/5/


عدد 13 چرا نحس شد؟ و کی گفت نحسه؟ در حالی که روز ولادت مولا علی

http://www.zohur14.com/839/%D8%B4%DA%AF%D9%81%D8%AA%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%AF%D8%AF-13/


اعدادی در قرآن عادی هست که همه میدونن

مثل روز که 365 بار تکرار شده و ماه که 12 بار و ساعت 24 بار و تعداد تکرار زن و مرد با هم برای و شب و روز با هم برابر و دنیا و آخرت برابر 115 و سماوات سبع 7 مرتبه سجد و مشتقاتش 34 مرتبه که مجموع سجده شبانه روزی هستش و موارد بیسایر بیشتر که میتونی جستجوی کنی که در واقع چیدمان اینها چطور ممکنه توسط انسان چیده بشه و اون هم به این شکل


و البته بیشتر بگم و بهتر بگم

تعداد چشمه هایی که حضرت موسی بوجود آورد در قرآن 12 چشمه بود

حواریین 12

لا اله الا الله 12 حرف

محمد رسوال الله 12 حرف

امیر المومنین 12 حرف

فاطمه الزهراء 12 حرف

الحسن و الحسین 12 حرف

 (الحسن المجتبى) ۱۲ حرف
و (الحسین الشهید). ۱۲ حرف
و (الإمام السجاد). ۱۲ حرف
و (الإمام الباقر). ۱۲ حرف
و (الإمام الصادق) ۱۲ حرف
و (الإمام الکاظم) ۱۲حرف
و (الإمام الرضاء) ۱۲ حرف
و (الإمام الجواد) ۱۲ حرف
و (الإمام الهادی) ۱۲ حرف
و (الحسن العسکری) ۱۲حرف
و (القائم المهدی). ۱۲ حرف
و (خلیفه النبیین) ۱۲ حرف
و (وخاتم الوصیین) ۱۲ حرف
و (و هؤلاء العتره) ۱۲ حرف
و (ساده أهل الجنه) ۱۲ حرف
و (محبهم مؤمن تقی) ۱۲ حرف
و (عدوهم کافر شقی) ۱۲ حرف

اکنون به شگفتی آیه تطهیر دقت کنیم: 
(إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا)
این آیه دارای ۴۷حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی  زیر :
فاطمه ۵    علی ۳     حسن ۳     حسین ۴     علی ۳    محمد ۴     جعفر ۴    موسى۴    علی۳ 
محمد ۴    علی ۳     حسن ۳    محمد ۴ 

در مجموع ۴۷ حرف



و این نشانه ها اونقدر زیاد هستند که هر کسی نمیتونه به راحتی از کنارش رد بشه


۱۱ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۴۳ نوکر مولا علی

پس جناب بل

بدون این مسیری که تو الان داری میری رو یکی مثل من خیلی قبل از تو رفته و آخرش میفهمی و البته شاید هم نفهمی که سرکار بودی و بازیت دادن

فکر نکن به ما گفتن امام خوبه ما هم گفتیم آره خوبه هورا

نه خود من از بهترین سال های عمرم توسط افرادی به واسطه همین چرندیات ناسیونالیستی و ایست های دیگه از بین رفت اما خدا رو شکر با چند تا نشونه برگشتم

فکر نکن اگر میگیم اشتباه می کنی برای اینه که ما پولی میگیریم

نه اینجا هستیم تا تو از این اشتباهت بیای بیرون

اگر من یکی به فحشت جواب نمیدم برای این نیست که بلد نیستم

نه بلدم بدش رو هم بلدم

آبدار

اما تو اگر تخلیه میشی باشه

فحش بده

اما نذار سرت شیره بمالن

اسیر دستشون نشو

ما اگر اینجا برای یک نفر اینقدر وقت میگذاریم برای اینه که لذت آزاد بودن و بنده بودن رو حس کنی

نه اینکه یک عمر بازیچه باشی

اونها از فکرت میترسن که توی راه بندگی خدا بگذاری و توی راه ساختن ممکلت بگذاری و توی راه تبلیغ دین خدا بگذاری


جناب هرمز نمیخواد خیلی دنبالش بگردی سه تا کتاب معرفی میکنم فایل پی دی اف داره دانلود کن حلیت المتقین اصول کافی  بحار النوار که البته 24 جلد هست تو این سه تا میتونی دنیایی از جک و توهین به شعور رو پیدا کنی

به اینجا هم سر بزنی بعضیهاش رو مینویسم به امید ایرانی بدون خرافات و عرب پرستی

نوکر فلانی من هیچ وقت نگفتم دنیا بی حساب است ودقیقا من میخوام بگم که بی صاحب نیست

در ضمن من ناسزا به کامنتهای اسپرم شیعه شعور پنهان مراجعه کن

پاسخ:
کسی که بگه بحار 24 جلده معلومه هر رو از بر تشخیص نمیده.

در حمله به سرخس، اعراب همه مردم شهر به استثنای سد نفر را کشتند. برای فتح کامل مازندران در زمان خلافت عثمان جنگ سختی بین سردار او سعید بن عاص و مردم مازندران صورت گرفت که ناکام ماند، حسن و حسین 

 فرزندان علی بن ابیطالب نه تنها در این جنگ شرکت داشتند بلکه جز سرداران لشکر سعید بن عاص بودند و رهبری این جنگها را بر عهده داشتند. .( دائرة المعارف شیعه اسلام، نگارش حسن الامین برگهای 179 تا 183، تاریخ طبری، فتوح البلدان)

علی‌ ابن ابیطالب در سال ۳۹ گریز محمد از مکه به مدینه که فارس و کرمان به هم پیوسته بودند و با تازیان پیکار میکردند ، لشگری به سرداری زیاد ابن ابیه فرستاد تا کشتار نمایند و (به زبان ترجمه سامانیان) شورش ایرانیان را در خون فرو نشانند.تازیان مردم این دو شهر را کشتند و بسیاری از زن و بچه‌ها را به بردگی بردند ،علی‌ با دیدن آنها دستور داد اسیران را در میان سربازان تقسیم کنند .در تابستان همان سال مردم نیشاپور از پرداخت باج و خراج سر باز زدند، علی‌ به دو فرزند خود حسن و حسین دستور میدهد تا به همراه لشگر تازیان به فرماندهی سعید ابن عاص ، به نیشاپور بروند و مردم را سرکوب نمایند، فرزندان علی‌ بسیاری از مردم نیشاپور را کشتند و بسیاری را دست و پا قطع کردند.یعقوبی تاریخ شناس سرشناس در دفتر خود درباره کشتار علی‌ می‌نویسد؛ دستور‌های او آنچنان هراس انگیز و سهمناک بود که در پندار نمیگنجد.پرفسور ویلیام جکسون خاور شناس آمریکای میگوید حمله اعراب چنان به ایران زیان بار بود که در حمله به نیشاپور عده‌ای از ایرانیان به فکر مهاجرت افتادند و مقداری از آتش مقدس را برداشتند (که این آتش بعد‌ها به آتش ایرانشاه معروف شد) و به هندوستان رفتند و بعد‌ها  به پارسیان هندوستان معروف شدند.هنوز هم پارسیان هندوستان در خطبه عقد خود که به بنام پتمان پتوندی   یعنی پیمان پیوندی معروف است هنگام عقد ازدواج میخوانند (به پیمان دوهزار درهم سیم سفید ویژه و دو دینار زر سرخ سره نیشاپور ) که این خود نشان میدهد که که ایشان از نیشاپور مهاجرت کرده‌اند.بحث پارسیان هندوستان و چین بسیار جالب است که ترجیحا از آن گذر می‌کنیم .در تاریخ طبری جلد پنجم برگ ۲۱۱۶ آمده است که سعید ابن عاص به همراهی حسن و حسین  از بصره آهنگ خراسان کردند ،در تاریخ بخارا و تاریخ طبرستان و فتوح البلدان(ترجمه فارسی برگ ۴۵۰) و اخبار الطوال ، هم از شرکت کردن این دو در جنگ با ایرانیان آمده است و تقریبا اجماع مورخین در این زمینه وجود دارد.


در سال ۲۱ هجری که سال پیش آمدهای بزرگ و سهمگینی برای ایران زمین بود٬ ‌روزی حسین با پدر و برادرش به صحن مسجد مدینه برای دیدار از عمر آمدند.

عمر با یارانش گفتگو میکرد و گفتارش را تازه چنین آغاز کرده بود:

پیشامدهای مهمی در ایران رو داده که می خواهم با شما در میان بگذارم و رایتان را بخواهم....

در ایران تهیه های بسیار بزرگ و خطرناک بر ضد اسلام دیده اند٬ ‌عامل حقیقی آن خود یزدگرد است......

سعدبن ابی وقاص گفت:

یزدگرد سپاه بزرگی از نقاط ایران گرد آورده است٬ ‌اسباب و ابزار جنگی آماده کرده اند و به فرماندهی٬‌ فیروزان٬ در شهر نهاوند گرد آمده اند و از دیگر شهرهای ایران بتدریج نیرو به نهاوند می رسد. نقشه آنها این است که این لشکر را بسوی مداین و استخر حرکت دهند و در دو نقطه مهم ما را بخود مشغول دارند. این را هم تذکر می دهم که اگر ایرانیان پیش دستی کنند و چنان که افسران نیروی آنها در نهاوند نقشه ای طرح کرده ان به نیروهای ما و مرزهای اسلامی حمله برند قدرت و جرات از دست رفته آنها دوباره زنده میشود و دیگر جلوی سیل سپاه آنها را نتوان گرفت. ولی اگر ما پیش دسته و حمله کنیم این برتری برای ما میماند و شاید این بار کارشان را  یک سره کنیم. من اکنون از خلیفه و از سران مهاجر و انصار می خواهم که بی درنگ نیروی ما را افزون کنند تا مبادا دیر شود و حمله آنها اغاز گردد.


وقتی سخنان سعد پایان یافت٬ ‌عمر از یکایک حاضران نظر و عقیده پرسید٬‌ همه سعد را  تایید کردند.

عمر گفت:

« من نیز با  رای یکایک شما موافقم و امروز روز مهمی است که روزهای مهم دیگر بدنبال دارد٬ ‌با امید خدا و بیاری او  به این جنگ برویم و مومن باشیم که پیروزی با ما خواهد شد. این آخرین پیروزی یا « پیروزی پیروزی هاست».

خود من هم با سپاه میروم که آنها را  به جنگ برانگیزم و برای آنها ردایی باشم تا آن هنگام که بفتح و پیروزی نائل شوند. »

بیشتر آنها که در آن مجلس بودند با رفتن عمر بمیدان جنگ مخالفت کردند و گفتند این کار لزومی ندارد. آنگاه٬ صورتها بسوی علی بن ابی طالب متوجه شد و از او نظر خواستند. همیشه در اینگونه مجالس رای و عقیده او رای برنده و قاطع بود. او گفت:

« من با عقایدی که در اینجا بیان شد موافقم٬ پیروزی و شکست ما بزیادی و کمی افراد ما نیست٬ ‌خدا خودش را به مردم عرضه کرد و سپاهیان ما در تایید و پیروزی خود قرار داد و نیروی نامرئی ملائکه را یار و یاور آنها ساخت. »

سخنان علی در میان شادمانی  و تحسن عمر و دیگر کسان بپایان رسید٬ ‌عمر گفت:

« یا ابوالحسن عقیده ترا پیروی میکنم ولی میخواهم نظر خودت را راجع بفرماندهی این سپاه بمن بگویی٬ بعقیده تو که را بر این سپاه فرمانده کنم؟

علی گفت:

« من بهتر از نعمان بن مقرن که هم لایق و هم دلاور است کسی را نمی شناسم٬ ‌یک حسابدار دانایی هم با قشون بفرست که امور مالی را در دست داشته باشد و همیشه پول را از جنگجویان دور نگهدارد. »

عمر از شوق به پا خاست و به علی تحسین فراوان فرستاد و گفت من از نعمان نامه ای داشتم و از پیش همین فکر و اندیشه را  پیدا کرده بودم.

عمر گفت ای ابوالحسن تو همیشه چیزهای می بینی که دگر کس آنها را نبیند.

  نحج البلاغه برگ ۴۴۳:

« از سخنان آنحضرت علیه السلام است به عمر بن خطاب هنگامی که برای رفتن خود به جنگ با اهل ایران با آن بزرگوار مشورت نمود.

(مورخین در زمانیکه امام علیه السلام این سخنان را فرموده اختلاف دارند: بعضی گفته اند درباره جنگ قادسیه بوده که موضعی است نزدیک کوفه از سمت مغرب بطرف صحرا و این جنگ در سال چهارده از هجرت واقع شده٬ چون عمر با مسلمانان برای رفتن خود به جنگ مشورت نمود امام علیه السلام او را از رفتن نهی فرمود٬‌ پس سعد بن ابی وقاص را  سردار لشگر گردانید که به هفت هزار نفر وارد کارزار شدند و یزدگرد شهریار ایران هم رستم فرخزاد را با لشگر بسیاری بجنگ آنان فرستاد و بالاخره لشگر اسلام غلبه یافته و رستم را با بسیاری از لشگرش بقتل رساند.........

عمر گفت یا علی پس دستور چیست؟ فرمود رای اینست که تو در مدینه مانده مرد دلیری را امیر لشگر اسلام نموده بجنگ ایرانیها بفرستی و اگر هم مغلوب شده شکست بخورند تو در جای خود مانده دوباره لشگر آماده میسازی و برای سرداری لشگر اسلام نعمان ابن مقرن لیاقت دارد٬‌ عمر این رای را اختیار نموده نامه ای به نعمان که در بصره بود نوشت و او را مامور نمود که به سپهسالاری لشگر اسلام به جنگ ایرانیها برود.....

پس رای خود را برای نرفتن عمر بکارزار از روی برهان چنین بیان فرمود:

مکان زمامدار دین و حکمران مملکت مانند رشته مهره است که آنرا گرد آورده بهم پیوند می نماید٬ پس اگر رشته بگسلد مهره ها از هم جدا شده و پراکنده گردد و هرگز همه آنها گرد نیامده است.......

اگر چه امروز عرب اندکست٬ لیکن بسبب دین اسلام (و غلبه بر سایر ادیان) بسیار است.....

پس تو مانند میخ وسط آسیا(ساکن و برقرار) باش و آسیا(ی جنگ) را بوسیله عرب بگردان (در تجهیز لشگر و آراستگی و انتظام امرایشان بکوش) و آنان را به آتش جنگ در آورده خود بکارزار مرو .....

و دیگر آنکه اگر تو وارد کارزار شوی ایرانیها ترا ببینند میگویند: این پیشوای عرب است٬ که اگر او ار از بین ببرید (بقتل رسانید) آسودگی خواهید یافت٬ و این اندیشه حرص ایشانرا بر (جنگ با) تو و طمعشان را در (نابود کردن) تو سختتر و زیاد تر می گرداند......»

« زندگی امام حسین نوشته زین العابدین رهنما »

فصل سی و یکم برگ ۲۰۸ – ۲۱۳

در زمان علی ابن ابی طالب مردم شهر ری نیز سر به طغیان برداشتند و از پرداخت خراج خودداری کردند. علی ابن ابی طالب « ابوموسی » را با لشکری زیاد به سرکوب شوروش فرستاد و امور آنجا را بحال نخستین برگرداند. ابوموسی پیش از این طغیان نیز، یکبار دیگر بدستور علی ابن ابی طالب به جنگ مردم شهر ری گسیل شده بود. (فتوح البلدان ص 150

به روزگار خلافت علی بن ابی طالب، چون پایان سال 38 و آغاز سال 39 بود، حارث بن سره عبدی، به فرمان علی لشکر به خراسان کشید و پیروز شد، غنیمت بسیار و برده ی بی شماربدست آورد. تنها در یک روز، هزار برده میان یارانش تقسیم کرد. لکن سرانجام خود ویارانش، جز گروهی اندک، در سرزمین قیقان (سرحد خراسان) کشته شد. (فتوح البلدان،بلاذری


علی بن ابی طالب، عبدالرحمن بنی جز طائی را به سیستان فرستاد . لکن حسکه حبطی وی را بکشت، پس علی فرمود : بیاید که چهار هزار تن از حبطیان را به قتل رسانیم . وی را گفتند :حبطیان پانصد تن هم نشوند. (فتوح البلدان، بلاذری

علی ولایت آذربایجان را نخست به سعید بن ساریه خزاعی و سپس به اشعث بن قیس داد . یکی از شیوخ آذربایجان نقل می کند که ولید بن عقبه همراه با اشعث بن قیس به آذربایجان می آیند .و چون ولید آن دیار را ترک کرد ، مردم آذربایجان قیام کردند . اشعث از ولید طلب یاری کرد و ولید برای یاری وی سپاهی از کوفه به در آنجا گسیل داشت. اشعث، حان به حان (حان= خانه به خانه) فتح کرد و پیش رفت . و پس از فتح آذربایجان گروهی از تازیان اهل عطا را بیاورد و درآنجای ساکن ساخت و آنان را فرمان داد که مردم را به اسلام خوانند. (فتوح البلدان، بلاذری

منبع مشاوره علی به عمر که در بالا اوردم

خطبه 146 نهج البلاغه

 در جنگ جلولا پروه های بسیار بچنگ عرب افتاد چندان غنیمت که پیش از آن نیافته بودند و زنان و دختران نیز باسارت گرفتند چندانکه عُمَر را از کثرت اسیران نگرانی در دل پدید آمد. دینوری می نویسد که عُمَر مکرر میگفت از فرزندان این زنان که در جلولا اسیر شده اند بخدا پناه میبرم. اخبارالطول برگ 123»

منظور از «فرزند این زنان»، فرزندانی است که زنان ایرانی پس از تجاوز تازیان باردار شده بودند. ترس عُمَر از فرزندان بی پدری بود که در شکم این زنان بودند.

 مردم فارس و کرمان در شورش خود بر علیه دستگاه خلافت علی نمایندگان علی را از شهر بیرون راندند و از دادن خراج سرپیچی کردند. علی زیاد بن ابیه را به فارس فرستاد که مردم را سرکوب کرد و خراج گرفت.  تبری پوشینه ۶ برگ ۲۶۵۷  و برگ 2674 –  تبری پوشینه ۷ برگ ۲۷۲۲ +  کامل٬ ابن اثیر پوشینه ۱ برگ ۳۲۸  و ۳۳۳

 مردم استخر در زمان علی دوباره دست به شورش زدند و این بار علی عبدالله بن عباس را برای سرکوبی مردم استخر فرستاد که به گفته ابن بلخی: «عبدالله بن عباس خلایقی بی اندازه بکشت». فارسنامه این بلخی برگ 278 +  فتوح البلدان برگ ۱۴۶

پس از شکست ایرانیان و پیروزی اعراب٬ علی به مردم کوفه گفت

ای مردم کوفه! شما شوکت عجمان(ایرانیان) را ببردید

طبری  پوشینه ۶  برگ 2408

۱۲ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۱۴ نوکر مولا علی

اصرار تو جز اصرار بچگانه چیز دیگه ای رو اثبات نمی کنه

توی تاریخ طبری اون کسی که اون چرندیات رو آورده علی بن مجاهد هستش

در موردش گفتند که دروغگو بوده

توی بررسی سند اینکه طرف چطور آدمی بوده مهمه بعد تو حرف یه دروغگو رو برای خودت سند قرار دادی

۱۲ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۳۷ حقیقت پنهان
عین شاش شتر که تو باید بخوری

در ضمن دشمن واقعی ایران تو وامسال تو هستن که تو ایران از خاک ایران ارتزاق میکنی وبرای حمله کنندگان به ایران نوکری میکنی (عمر هزار و اندی سال پیش مرده من نمیدونم ما چطوری نوکریش رو میکنیم!))
از کی تا حالا ادمی که کل عمرش رو به تروریستی پرداخته میشه نابغه البته مسلمون بود چمران اما نابغه...نه 
محصولات اسپرم عرب چه جری میدن خودشونو 
بعدش از کی تا به حال گفتن واقعیت میشه توهین بچه شیعه(اسپرم شیعه) 
رای اینکه اسپرم شیعه دوباره فک نزنه
در کل اینجور حمایت تو از اعراب اینجور برای من تداعی میکنه که تو یا اخوندی یا بچه اخوندی یا تخم عرب 
تو با سابقه ای که از فک و فامیلت معرفی کردی و نحوه حرف زدنت معلومه سرت به کدوم کثافت خونه ای وصله از اون گه هایی هستی که تو خیابون برا حکومت مردم رو میکشتن 
البته الان هم احتمالا صیغه چند تا سید اخوندی فرق نمیکنه اینا هم تخم عرب هستن دیگه خدمت خدمت به خودشون نشد به نوه نتیجه هاشون
 دیدی فهم پنهان که همون عورتی اسپرم شیعه بهتر از این نمیشه

نتیجه ای که از این نظرات میگیریم اینه که جناب بل همه چیز رو با مقیاس زیر شکم میسنجه


فقط باب اداب زناشویی حلیه المتقین رو خونده 

توی احادیث شیعه هم فقط به دنبال زیر شکم هست و بقیه رو نمیبینه
خودش که به بقیه هر چی دلش میخواد میگه (که البته نشاندهنده بی شخصیتی و نداشتن تربیت درسته) کار خوبی میکنه ولی وقتی بقیه جوابش رو با منطق خودش میدن کار بدی کردن!
خب مثل ادم حرف بزن تا مثل ادم باهات حرف بزنند
 صبر ادم هم حدی داره
نوکر یارو حرف نهج البلاغه از علی مجاهد است تازه اسمش علی معلومه ارادت خاصی به ایمه داشته ههههههههه

فروع کافی : امام صادق (ع) فرمود : « مردی که وقت نزدیکی با همسرش می ترسد که شیطان در این کار با او شرکت کند ، باید بگوید : « بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَ اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ » .
امام صادق (ع)در روایت دیگری فرمود : « اگر هنگام جماع نام خدا را ببرد ، شیطان دور می شود و اگر خدا را یاد نکنید شیطان الت خود را با آلت مرد داخل می کند و در جماع و نطفه او شریک می شود . »
از امام (ع)سئوال شد : از چه طریق می توان پی برد که شیطان در نطفه کسی شریک شده است ؟ حضرت در پاسخ فرمود : « کسی که ما را دوست دارد ، شیطان از او دور می شود و آن کسی که دشمن ماست ، شیطان با او شریک شده است .

خوب برای فرار از این که به شما نگن زنا زاده باید بگی هر چی شما میگید درسته حتی اگه چرت و دروغ باشه

مردی از اهل شام از امام علی درباره معنای آواز کبوتر (قمری) پرسید.
امام فرمودند:
او نوازندگان موسیقی و آوازه خوانان را نفرین میکند.

(بحارالانوار، ج79، ص252، ح8)

حضرت امام باقر فرمودند:

در ان میان که امیر المومنین در مسجد کوفه بر منبر بود. اژدهایی از طرف یکی از درهای مسجد روی اورد.مردم اهنگ کشتنش را کردند امیر المومنین کسی را فرستاد تا دست نگهدارند.مردم از کشتنش خودداری کردند و او سینه کشان می رفت تا پای منبر رسید .برخاست وروی دمش ایستاد و به امیر المومنین سلام کرد حضرت فرمود تو کیستی؟ گفت من عمروبن عثمان خلیفه شما بر طایفه جن هستم .پدرم به من سفارش کرد خدمت شما بیایم و رای شما را بدست اورم اکنون نزد شما امدم تا چه دستور فرمایی. (اصول کافی.جزء2.باب جن)

۱۳ بهمن ۹۳ ، ۰۶:۵۷ نوکر مولا علی

چه برداشت جالبی چون اسمش علی بوده از طرفداران ائمه بوده

پس یه نگاه به تاریخ بنداز تا به علی های بیشتری برخورد کنی که توی جنگ علیه ائمه بودند

دوما من گفتم تاریخ طبری

علی بن مجاهد توی تاریخ طبری رو گفتم که در موردش گفتن دروغگو بوده پس دیگه نمیشه نقلی رو در موردش آورد

و کلماتت شما نشون دهنده اینه که شما دشمن اسلام و ائمه هستی نه اینکه وطن پرست باشی

چون وطن پرستا چلوی دشمن می ایستند

شما آمریکا و اسرائیل و انگلیس رو ول کردی و هنوز توی داستان هایی که برات از1400 سال پیش ساختن سیر می کنی

تاریخ طبری یکی از منابع من بود منابع دیگری بود چشات رو به روی حقایق نبند در ضمن تاریخ طبری معتبر هست

دشمن دشمن 35 سال دشمن مجازی به عنوان دشمن حقیقی معرفی شده

در مورد انگلیس نظرم رو گفتم به حاشیه نرو شیعه خودش انگلیسی هست

دشمن 1400 سال قبل رو کی ساخته یعنی میگی دروغ بوده

در واقع اسلام سه بار به ایران حمله کرد یک بار 1400 سال قبل یک بار زمان شاه اسماعیل یک بار 35 سال قبل که در هر سه بارش جز نکبت و بد بختی چیزی به ارمغان نیاورد جناب نوکر

تو سل به امام موسی کاظم باعث جلای چشم میشود! التوسل بالامام موسی الکاظم ینفع لوجع العین -باقیات الصالحات ضمیمه مفاتیح الجنان -شیخ عباس قمی ص ۷۴۵


رعد و برق آسمان از تدبیر علی است !
قال ابو عبد الله علیه السلام .. ماکان من هذا الرعد فانه من امر صاحبکم قلت من صاحبنا؟ قال امیر المومنین علی علیه السلام
الاختصاص المفید ص ۳۲۷
بحار الانوار جلد ۲۷ ص ۳۳

نه شرقی نه غربی, نه تازی شدن را  

                  برای  تو ای بوم بر دوست دارم

امام حسین(ع) از سینه حضرت زهرا شیر نخورد بلکه پیامبر انگشتش را در دهان او میگذاشت و او می مکید و برای سه روزش کافی بود!
لم یرضع الحسین من فاطمه (س) و لا من انثی کان یوتی به النبی (ص) فیضع ابهامه فی فمه فیمص منها ما یکفیه الیو مین و الثلاث
اصول کافی کتاب الحجه - باب مولد حسین ابن علی (ع)

جناب هرمز به این سایت برو چند تا کتاب خوب هست دانلود کن بخون داداش

https://mamnoe.wordpress.com/category/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%DA%AF%D8%B1%DB%8C/

مردگان، رفته گان همسایگانی هستند که هر گاه آنان را بخوانند پاسخی نمی‌دهند و ظلم و ستمی را دفع نمی کنند و متوجه نوحه سرایی و مداحی نمی‌شوند اگر در حق ایشان نیکی شود شاد نگردند و اگر قحطی شود نا امید نمی‌‌شوند با هم هستند در حالی که تنها هستند و همسایه اند در حالی که از هم دورند به زیارت یکدیگر نمی روند. (نهج البلاغه خطبه۱۱۱)


هروی از امام رضا می پرسد: یا ابن رسول الله، در کوفه گروهی هستند که می‌پندارند که بر رسول خدا سهو و اشتباهی در نمازش واقع نمی شد. امام رضا فرمودند: خدا ایشان را لعنت کند دروغ گفته اند. آنکه سهو نمی کند فقط خدای تعالی است که جز او خدایی نیست. (جلد ۷ بحارالانوار و عیون اخبار الرضا) (همچنین: آیه قرآن: قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ (کهف :۱۱۰)


رفته گان، گورشان خانه هایشان شد و اموالشان به میراث رفت کسی را که بر سر گورشان می آید نمی شناسند و به کسی که برایشان گریه می کند توجهی ندارند و هر کس که ایشان را بخواند جواب نمی دهند. (نهج‌البلاغه خطبه ۲۳۵)



به روی مداحان خاک بپاشید. رسول اکرم (وسائل الشیعه ج ۱۲ ص ۱۳۲ حدیث اول)


قبرم را قبله گاه و محل توجه و مسجد قرار ندهید همانا خدای متعال یهود را لعنت نمود زیرا قبور پیامبران خود را مساجد قرار داده اند. پیامبر اکرم (وسائل الشیعه ج ۲ باب ۶۵ ص ۸۸۷)


امام صادق: هرگز ایستاده آب منوش و هیچ قبری را طواف مکن و در آب پاک ادرار مکن. (وسائل الشیعه ج ۱۰ باب ۹۲ سفینه البحار ج۲ ص ۹۹)


حضرت علی علیه السلام: رسول خدا ما را از ذخیره کردن گوشتهای قربانی بیش از سه روز نهی فرمود و… و ما را از زیارت قبور نهی نمود. (مسند امام زید کتاب الحج)


رسول خدا قبر فرزندش ابراهیم را مسطح نمود و قاسم ابن محمد گوید: قبر نبی اکرم و شیخین را در حالی دیدم که مسطح بود و نیز می‌گوید: قبر مهاجرین و انصار در مدینه منوره مسطح بود. (توحید عبادت سنگلجی انتشارات دانش ص ۱۴۹)

 رسول خدا در آخرین لحظات عمر شریف: اللهم لا تجعل قبری وثنا یعبد: خدایا، قبرم را بتی قرار مده که عبادت شود.


عبدالرزاق الصنعانی شیعی در کتاب خود المصنف: کسی که قبرها را زیارت کند از ما نیست. (رسول خدا) المصنف ۳/۵۶۹ حدیث ۶۷۰۵)


رسول خدا: خدا لعنت کند زائرات قبور را. و کسانی که بر قبرها مسجد می سازند. (التاج الجامع الأصول فی أحادیث الرسول ۱/۳۸۲)


دستور حضرت علی به ابی الهیاج: قبری را باقی مگذار مگر آنکه آن را با خاک یکسان سازی و تندیسی باقی مگذار مگر آنکه خرابش کنی.


حضرت علی علیه السلام : هر که قبری را تجدید بنا کند و یا مجسمه ای بسازد از اسلام خارج شده است. (من لایحضره الفقیه صدوق و المحاسن برقی و جلد ۱۸ بحارالأنوار و وسایل الشیعه باب ۴۳)


اینم چند تا حدیث برا کسایی که ادعای مسلمونی میکنن ولی معلوم نیست اسلامشون رو از کی به این شکل امروزی گرفتن (البته برای ما که معلومه از کی گرفتن)









۱۳ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۴۴ نوکر مولا علی

جناب بل

همونطور که گفتم همه اون چیز هایی که کپی پیست می کنی قبلا جواب داده شدند.

حالا بگو ببینم چطور شده که آتیش ضد شیعی گرفتی تو که عرب ستی هستی. چطور شده از اهل سنت چیزی نمیاری. و چطور شده که از وهابیت چیزی نمیاری.

حرفات دقیقا حرف های وهابی هاست. و خودت هم بایداز همونا باشی

شما وملاها استاد ماله کشی هستید.ولی دیگه حناتون رنگ نداره خیلی ازمردم بیدار شدن.کنیز وغلام .ریپ دختربچه های خردسال سربریدن وتجاوز به زنهای شوهردار وخیلی چیزای دیگه .حالاهم حسین نگفته صادق یاهرکی گفته باشه اینوبگو اصلا اونا تووطن ماچکار داشتند زنها وبچه ها رو چرا به اسیری بردن!شاید ماله برداری وبگی زنهاوبچه ها بااغوش باز به اسیری رفتند .مردهاهم خودشون خواهش کردن کشته بشن!

بسم الله

معجزات قرآن

1-

چندی پیش تیمی از دانشمندان آمریکایی دریافتند که برخی از گیاهان استوایی فرکانس هایی مافوق صوت از خود صادر می کنند که به وسیله دستگاه های پیشرفته علمی ثبت شده است.

دانشمندان حدود سه سال به تحقیق ومطالعه این وضعیت حیرت آور پرداختند و سرانجام دریافتند که این پالس های مافوق صوت به الکتریسته نوری تبدیل شده و بیش از صدمرتبه در ثانیه تکرار می شوند.

یک تیم آمریکایی این آزمایش را در برابر یک گروه علمی در انگلیس انجام دادند که در بین این گروه، یک دانشمند مسلمان هندی الاصل نیز قرار داشت. بعد از 5 روز آزمایش، گروه انگلیسی از این مساله بسیار شگفت زده شدند ولی دانشمند مسلمان انگلیسی گفت: مامسلمانان این مساله را در 1400 سال پیش تفسیر کرده ایم. دانشمندان از این سخن وی بسیار حیرت زده شدند و اصرار کردند که آن را برایشان شرح دهد. دانشمند مسلمان این آیه قرآن را قرائت کرد: «و هیچ موجودی نیست جز آن که او را به پاکی می ستاید ولی شما ذکر تسبیحشان را نمی فهمید. او بردبار و آمرزنده است

زمانی که اسم جلاله «الله» بلند شد، پالس های مافوق صوت به الکتریسته نوری تبدیل و بر روی مانیتورها ظاهر گشت.

پروفسور «ویلیام براون» مسئول این تیم تحقیقاتی با این دانشمند مسلمان برای شناخت دین اسلام به گفت و گو پرداخت و دانشمند مسلمان برای وی دین اسلام را تشریح کرده و یک جلد قرآن مجید به همراه تفسیر آن به زبان انگلیسی را به وی اعطا کرد. براون شهادتین را گفت و مسلمان شد0 منبع: وبلاگ www.mahmelha2.blogfa.com

معجزات قرآن

2- تحقیقات ناسا معجزه شق‌القمر را تأیید می‌کند

آیات اولیه سوره قمر حاکی از این است که ماه در گذشته شکاف عظیمی برداشته و دو نیم شده است و عکس‌هایی که توسط فضانوردان موسسه ناسا از سطح کره ماه گرفته شده است شکاف‌هایی را بر روی این کره نشان می‌دهد که وقوع این معجزه عظیم را اثبات می‌کند.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، متن فوق بخشی از سخنان آیت‌الله بی‌آزار شیرازی در نشست «شق‌القمر معجزه پیامبر اعظم (ص) با استناد به تحقیقات ناسا» است که به همت معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی (مرکز پژوهش‌ها و فعالیت‌های قرآن و عترت)، 12 مهرماه در نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم برگزار شد. ...

دکتر عبدالکریم بی‌آزار شیرازی با قرائت آیه «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» گفت: همان‌طور که ‌می‌دانید در قرآن سوره‌ای به‌نام «قمر» آمده است. ابتدای این سوره در مورد معجزه بزرگی است که توسط ‌پیامبر (ص) برای مردم مکه ارائه شده است و آن مسأله این است که مردم مکه مانند سایر امم پیشین وقتی با معجزات طبیعی مواجه می‌شدند آن را حمل بر سحر و جادو می‌کردند تا این که مطرح کردند که چگونه متوجه شدیم که او پیامبر (ص) است؛ زیرا هر کاری که او انجام می‌دهد می‌گویند سحر است.

وی گفت: در این رابطه سران قریش گفتند که سحر جادو در آسمان کارگر نیست بیایید یک معجزه آسمانی از پیامبر (ص) بخواهیم، نزد حضرت رسول (ص) رسیدند و گفتند: اگر تو واقعاً پیامبر خدا هستی و کارهایت گرو جادو نیست، ماه را دو نیم کن. حضرت (ص) فرمودند: اگر من از خدا بخواهم و خداوند این کار را انجام دهد آیا واقعا مسلمان می‌شوید؟ پاسخ دادند: بله.

وی افزود: ماه در حالت بدر بود که سبب هنگام پیامبر (ص) با سران قریش در طبیعت رفتند و پیامبر آن‌جا از خداوند متعال درخواست کردند که ماه شکافته شود و این معجزه را مردم مشاهده کنند.

با این دعا ماه شکافته شد به طوری که از میان دو نیمه ماه کوه احر را مشاهده می‌کردند زمانی که این منظره را مشاهده کردند ابوجهل که عناد نسبت به پیامبر (ص) می‌ورزید گفت: ما مطمئن نیستیم که این سحر نباشد، ما صبر می‌کنیم تا مردمانی که از صحرا باز می‌گردند بیایند و از آن‌ها بپرسیم که آیا این صحنه را دیده‌اند یا نه؟ و اگر گفتند که دیدیم پس جادو نیست پس از مدتی افرادی از صحرا بازگشتند و مورد سئوال قرار گرفتند و در پاسخ گفتند آری ما دیدیم که ماه دو نیم شده است در عین حال برخی دست از عناد برنداشتند.

وی در ادمه سخنانش گفت: در این زمینه آیات اولیه سوره قمر نازل شده است آن‌چه که این آیات بیان می‌کند این است که ماه در گذشته شکاف عظیمی برداشته است و دو نیم شده است و صریحا می‌فرماید: «وَانشَقَّ الْقَمَرُ» دوم اینکه شکاف آن‌قدر بزرگ است که به عنوان آیت خدا یا معجزه الهی یاد شده است «و إن یروا آیة اگر ببیند این آیت و معجزه الهی» راه سوم برخی شکافته شدن ماه را مشاهده کردند؛ اما این را باز به حساب سحر و جادو گذاشتند و «وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ» برخی این معجزه را تکذیب کردند و «وَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا» و بسیاری فعل گذشته «انشَقَّ» را به فعل مضارع که در آینده است تفسیر کردند و این دو نیم شدن به عنوان یکی از آثار ظهور صورت می‌گیرد.

وی گفت: اما این معجزه مانند معجزه قرآن یک معجزه باقیه شده؛ زیرا بزرگ‌ترین امتیاز دین اسلام این است که معجزه دارد، شما اگر از یک یهودی یا یک مسیحی بپرسید که آیا شما معجزه‌ای در دست دارید که نشان دهد دینتان بر حق است می‌گویند ما عصای موسی (ع) را نداریم که به شما نشان دهیم چگونه اژدها می‌شود. مسیحیان نیز می‌گویند ما حضرت عیسی (ع) را نداریم که برای شما مرده را زنده و یا مریض را شفا دهد تا این که شما متوجه شوید.

وی افزود: اما اگر از یک مسلمان بپرسند شما دلیلی بر حقانیت دینتان دارید پاسخ می‌دهند من یک معجزه‌‌ای داریم که معجزه باقیه است و مطالب بسیار مختلفی را در زمینه‌های متفاوت بیان کرده است که امروزه دانشمندان می‌توانند آن را مشاهده کنند یکی دیگر از معجزات پیامبر (ص) و آثارش را فضانوردانی که با آپولو به کره ماه رفتند مشاهده کردند و سال‌ها در رابطه با آن مطالعه و تحقیق کرده‌اند که بحث امشب ما در این باره است.

وی گفت: در این زمینه شخصیتی به‌نام دکتر «دیوید پیت کوک» که هم اکنون رئیس کرسی حزب اسلامی بریتانیا است می‌گوید: من به وسیله آیه «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» مسلمان شدم.

 

وی می‌گوید: من علاقه‌مند به مطالعه ادیان تطبیقی بودم درباره همه ادیان مطالعه کردم به دین اسلام رسیدم، دوستی مسلمان داشتم به او گفتم من می‌خواهم در رابطه با اسلام تحقیق کنم، قرآنی با ترجمه انگلیسی به من داد و من خوشحال شدم. شب هنگام همین که قرآن را ورق می‌زدم نظرم جلب سوره قمر شد آن را باز کردم ببنیم قرآن درباره ماه، چه گفته است دیدم قرآن بیان کرده «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ» آن قدر به فکر فرو رفتم و از خدا پرسیدم، بر فرض ماه شکافته شد چگونه دو مرتبه به حالت اولی بازگشت هرچه به فکرم مراجعه کردم برایم قابل هضم نبود به طوری که از قرآن منزجر شدم و آن را کنار گذاشتم و این آیه مرا از مطالعه قرآن منصرف کرد.

وی ادامه می‌دهد: از آن‌جایی که کارم خالصانه بود. چند شب بعد تلویزیون برنامه‌ای را دیدم که سه فضانورد را نشان می‌داد که مطالعات خود را در روی کرده ارائه می‌کنند. مجری برنامه این سوال را از فضانوران می‌پرسید که شما بودجه بسیار سنگینی را به کره ماه بردید در صورتی که در کره زمین این همه مردم نیازمند هستند آیا بهتر نبود این پول‌ها را خرج مردم کره زمین می‌کردید؟ فضانوردان در پاسخ گفتند: پول‌هایی که ما خرج این سفرها کردیم به بی‌راهه نرفته است بلکه ما به یک حقایقی دست یافتیم که اگر چندین برابر این ‌پول را خرج می‌کردیم باز هم ارزشمند بود. مجری می‌گوید این حقیقت چه بود این همه ارزش داشت؟، آن‌ها گفتند: ما از قبل با رصد کردن ماه شکاف‌هایی را بر روی این کره مشاهده کرده بودیم؛ اما به هیچ وجه نمی‌توانستیم در رابطه با آن‌ها اظهارنظر کنیم تا این که به کره ماه رفتیم و توسط آپولوی 10 ،عکس‌برداری کردیم و ما از فاصله 14 کیلومتری تصاویری را مشاهده کردیم که این‌ها به خوبی نشان می‌داد که این ماه در گذشته یک شکاف عظیمی برداشته است و زمانی که با آپولوی 11 بر سطح کره ماه فرود آمدیم از نزدیک این شکاف‌ها را مشاهه کردیم. آن‌ها ادامه دادند و گفتند ما اگر می‌خواستیم این مسائل را برای مردم بیان کنیم کسی حرف ما را نمی‌پذیرفت تا این که این سفرهای مکرر باعث شد که ما چنین کشف مهمی را انجام دهیم.

فضانوردان گفتند: موسسه ناسا سال‌ها در این رابطه مطالعه و تحقیق انجام داده است و مقالاتی فراوانی در این رابطه ارائه داده‌اند. در این رابطه شکاف‌هایی فراوانی را می‌توان توسط عکس‌ها بر روی کره ماه دید این شکاف‌ها بر سه نوع است؛ اول شکاف‌های مارپیچی است دوم شکاف‌های دایره‌ای است که گاهی قطرش به هزار کیلومتر می‌رسد و آخر شکاف‌های مستقیمی است که به طور کمربندی دور ماه را گرفته است. دانشمندان احتمال می‌دهند که شکاف‌های دایره‌ای در اثر سقوط سنگ‌های آسمانی است؛ اما شکاف‌هایی کمربندی که دور ماه را گرفته است نمی‌تواند با سقوط سنگ آسمانی پدید آمده باشد. آن‌ها ادامه دادند: طبق تصاویری که از توسط فضانوردان ارائه شده است کاملا مشخصی می‌شد که این دو نیم کره چگونه پس از جدا شده از هم به یکدیگر جوش خورده و متصل شده‌اند.

وی ادامه داد: دکتر «دیوید پیت کوک» افزود که مسئله شکاف و جوش خوردن در کره زمین هم اتفاق می‌افتد، در زیر اقیانوس‌ها شکاف‌های عظیمی ایجاد می‌شود و سپس با مواد مذاب به هم جوش می‌خورد که گاهی سبب به وجود آمدن کوه‌های عظیمی در زیر اقیانوس‌ها می‌شود. این موضوع را یک دانشمند آلمانی کشف کرده است که این قاره‌های کره زمین ابتدا یکی بودند یعنی تمام این خشکی‌ها روزی یکی بوده و لذا اگر این قطعات قاره‌ها را هم نزدیک کنیم همه به هم متصل می‌شوند و یک قاره را تشکیل می‌دهند و این در اثر شکافی است که در زیر اقیانوس به وجود آمده است و روز به روز به این امتداد قاره‌ها افزوده می‌شود و فاصله آن بیشتر می‌شود به طوری‌که سالی چند صدم سانتی‌متر این فاصله‌ها افزایش می‌یابد و این همان معجزه قرآن کریم است که فرموده: «وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا» یعنی ما خشکی را کشش و گسترش دادیم و هم می‌تواند یکی از نکات جالبی باشد که قرآن کریم آمده است و علم روز و دانشمندان آن را کشف کرده‌اند.

بی‌آزار شیرازی در ادامه سئوالی طرح کرد و گفت: یک بحثی که این جا مطرح است آن است که اگر شق القمر در زمان پیامبر (ص) صورت گرفته است چگونه مکان‌های دیگر آن را ندیده‌اند و فقط در عربستان مشاهده کرده‌اند.

وی در پاسخ به سئوالش گفت: در این باره آثاری است که نشان‌گر این موضوع است که این معجزه را تنها در عربستان ندیده‌اند بلکه در کشورهای دیگر هم دیده شده است در یکی از نسخ خطی هندی که در موزه بریتانیا در شهر لندن قرار دارد درباره مشاهده شق‌القمر در 14 قرن پیش سخن گفته شده است و یکی از دانشمندان اسلامی به‌نام دکتر «محمد حمیدا» در کتابش که درباره زندگی پیامبر اکرم (ص) است آن را نقل کرده است.

حجت‌الاسلام بی‌آزار شیرازی ادامه داد: او می‌گوید: یکی از پادشاهان منطقه جنوب غربی هند این انشقاق را در زمان خود مشاهده کرده و مردم این مشاهده را نقل کردند و بعد که عده‌ای از تجار مسلمان به هندوستان سفر می‌کنند زمانی که به این شهر می‌رسند خبر شق‌القمر را می‌شنوند و می‌گویند ما در هندوستان این واقعه را مشاهده کردیم این تجار صحت حرف آن‌ها را تأیید می‌کنند و می‌گویند این معجزه اسلام (ص) است و پادشاه هند فرزند خود را به عربستان می‌فرستند تا تحقیق کند و زمانی که متوجه می‌شود این معجزه پیامبر (ص) بود مسلمان می‌شود.

دیوید پی کوک می‌گوید: با دیدن این برنامه انقلابی در من به وجود آمد و چه عجیب معجزه خداوند به دست پیامبر خود 14 قرن قبل ارائه کرده و امروزه این فضانوردان به راحتی آن را مشاهده کردند و در اختیار ما قرار داده‌اند.

بی‌آزار شیرازی در توضیح این مسأله که دانشجویان علوم قرآن و حدیث چگونه می‌توانند در زمینه تفسیر علمی داخل شوند گفت: در گذشته بعضی‌ها آیات قرآنی را با اقوال دانشمندان مقایسه و بررسی می‌کردند بعد این اشکال به آن‌ها وارد شد که این فرضیه‌ها و نظریه‌ها تغییر می‌کند و قرآن یک امر ثابت است و اگر بخواهیم قرآن را با نظریات دانشمندان تطبیق دهیم بعد که این نظریه تغییر یافت قرآن را از آن وجاهت می‌اندازد.

وی افزود: ولی من معتقدم که آن‌چه را که قرآن بیان کرده است اصل قرار می‌دهیم و آن‌چه را که علم روز بیان کرده است اگر مطابق باشد می‌آوریم و این چنین نبود که قرآن را به خورد نظریه دانشمندان دهیم بلکه عکس این قضیه بود. امروزه کاملا وضعیت متفاوت شده است اصلا موضوعاتی را با رأس‌العین مشاهده می‌کنیم مانند معجزه شق‌القمر که به رأس‌العین توسط دانشمندان غربی دیده و توضیح و تبین شده است و این فرضیه و نظریه فلان دانشمندان نیست و تغییر در آن صورت نمی‌گیرد. مثلا کروی بودن زمین زمانی فرضیه بود به طوری که تا زمان مرحوم صاحب حدائق می‌گفتند زمین مسطح است ام امروزه کروی بودن زمین را مشاهده و عکس‌برداری کردند.

وی در ادامه سخنانش گفت: همچنین بسیاری از حقایق علمی قرآن را امروزه مشاده کرده‌اند منتهی موضوعات قرآن که علمی است به گفته خود قرآن «قُلْ أَنزَلَهُ الَّذِی یَعْلَمُ» خداوند این قرآن را با علم خودش نازل کرده است نه با علم بشری یعنی علمی وسیع که ارتباط با خدا، آخرت، طبیعت و ماورا‌لطبیعه دارد برخلاف علم بشری که بسیاری محدود است بنابراین قرآن خود وعده کرده است «سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ» مابه‌زودی آیات خود را در کیهان و آفرینش خود انسان را به انسان‌ها نشان خواهیم داد تا معلوم شود خداوند حق است.

بی‌آزار شیرازی در ‌ایان سخنانش گفت: قرآن حق است چرا که خود می‌فرماید: «وَیَرَى الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِی أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ هُوَ الْحَقَّ» آن کسانی که اهل علم هستند متوجه می‌شوند که آن‌چه که بر تو نازل شده است حق است امروزه بسیاری از دانشمندان بزرگ در آمریکا و اروپا با مشاهده این آیات درباره کیهان و آفرینش بشر و این آیات بسیار با عظمت مسلمان می‌شوند. ولی متأسفانه ما آیات قرآنی را بسیار سطحی نگاه می‌کنیم و تنها قرائت می‌کنیم «وَکَأَیِّن مِّن آیَةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ» چه بسیار آیاتی که در آسمان‌ها و زمین است و این‌ها از آن عبور کرده و روی می‌گردانند.

منابع:

 http://www.tebyan.net

 http://www.pa.msu.edu/people/frenchj/moon/index2.html 

منبع من: www.mahmelha2.blogfa.com

معجزات قرآن

3- دکتر فرانسیس کولینز کاشف رمزهای DNA

دکتر فرانسیس کولینز یکی از بزرگترین متخصصان ژنتیک در دنیا که هشت سال قبل به همراه Craig Venter توانسته بود رمزهای DNA را کشف کند به وجود خدا ایمان آورد!
کولینز 56 ساله در مصاحبه با تایمز گفت: سی سال آته ئیست بودم. اما اکنون به وجود خدا اعتقاد دارم.
وی افزود: در مورد وجود خدا یک زیرساخت واقعی وجود دارد و علم انسان را به خدا نزدیکتر هم می کند.

این دانشمند مشهور آمریکایی با ذکر اینکه به معجزات و فرشتگان اعتقاد دارد افزود: " هنگامی که در آزمایشگاه مشغول کار بودم خدا را حس می کردم. قطعا قدرتی بالاتر از ما هست و من به آن اعتقاد دارم. کشف رمز دی.ان. آ مرا به خدا اندکی نزدیکتر کرد. بارها دیده ام بیمارانی را که از درمان درمانده اند. علم از علاج آنها قطع امید کرده بود. اما دیدم که آنها به صورت معجزه وار به زندگی برگشته اند. این کار خداست.

به نقل از روزنامه وطن دکتر کولینز که اعتقاد دارد کشف رمز ژن باعث اعطای یک فرصت به وی برای شناخت خدا بوده است اضافه کرد: " هنگامی که به یک کشف مهم می رسید لحظات زیبایی را تجربه می کنید. چرا که درباره آن موضوع تحقیق کرده و به آن رسیده اید. چیزی که من کشف کرده بودم طوری بود که تا بحال هیچ انسانی آنرا کشف نکرده بود.در حالی که خدا هر زمان آنرا می داند!"

دو محقق معروف با کشف رمز DNA علم را وارد گستره وسیعتری کردند. اهمیت این اکتشاف به حدی بود که بیل کلینتون و تونی بلر به طور همزمان آنرا به تمام دنیا اعلام کرده بودند.(2)


از نظر علمی :

 DNA ها یا دئوکسی‌ریبونوکلئیک‌اسید  واحد هایی در مرکز هر سلول هستندکه حاوی اطلاعات ژنتیکی سلول ها هستند و در مرکز سلول ها وجود دارند و سلول با

استفاده از اطلاعات DNA  به ادامه فعالیت های خود می پرزد.

DNA هاساختار پروتئینی دارند و حاوی ژن ها هستنداز لحاظ شیمیایی نیز DNA  پلی مریطولانی با واحد هایی نوکلئوتیدی است و با اتصال ستون هایی از فسفات تشکیل شده است.
یک مولکول DNA  ممکن است از میلیون هانوکلئوتید تشکیل شده باشد.و مانند نردبان پیچ خورده ای است که به وسیله بازها به هم متصل شده است.

ساختار DNA  توسط فرانسیس کریک و جیمزواتسون در سال 1953 کشف شد و این دو در سال 1962 به خاطر این کشف موفق به دریافت جایزه نوبل شدند.

از دیدگاه قرآن :

سلول بدون DNA هیچ عملکردی ندارد و عملا مرده است در سوره انبیا آیه 37 به این موضوع اشاره شده است:

خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیَاتِی فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ ﴿۳۷﴾ (انبیا 37)

«انـسان از  عَـجَـل  آفریده شده است. آیات خود را "درآینده" به شما نشان خواهم داد. بنابـر ایـن بیتابی نکنید».

نکات آیه 1. انسان در آینده خواهد دید که از چه آفریده شده است


این که خداوند می گوید: «آیاتم را به شما نشان خواهم داد» به این معنی است که انسان روزی خواهد دید (یعنی با چشم خواهد دید) که از چه یا چگونه آفریده شده است. و این چیزی است که امروزه تحقق یافته است. امروزه انسان با کمک میکروسکوپ می‌بیند که سلول ها از چه و چگونه آفریده می شوند و چگونه زندگی می کنند.

2. انسان از عَجَل آفریده شده


واژه «عَجَل» به معنی اسمی و وصفی در اصل به معنی: «شتاب و شتاب‌دهی» است. بعد در معنی دوم خود به طور ضمنی و تلویحی به یک سری از
مواردی ‌که به نوعی و به نحوی کار را شتاب می بخشند اطلاق شده است. مانند:
«گل و لای بد بو (که اشاره ضمنی بوده به: «با شتاب و زودتر رد شدن» از محل مزبور)ــ برآمدگی کنار درخت خرما که با آن بالا می روند ــ دولاب ــ چرخ چاه ــ چوب های به هم پیوسته رخت‌آویزــ چوب سر چاه ــ چرخ ــ زنجیرــ پله ــ بسته طناب مرتب جمع شده».

هر سلولی مولکول های DNA در بردارد. DNA (مخفف desoxyribonucleicacid) ماده شیمیایی است که ژن را تشکیل می دهند. ژن ها اطلاعات توارثی را در بردارند و هویت های جدید را می آفرینند و آفرینش پدیده را هدایت می کنند. این مولکول شیمیایی موسوم به DNA از دوتا زنجیر درست شده که به وسیلة بازها به هم مرتبط می شوند، طوری ‌که دو مارپیچ شکل می گیرد. تصور و رسمی که انسان از آن ها دارد در 3 مورد مانند عجل می مانند. یکی در «زنجیرواری» آن ها، دیگری در «پله واری» آن ها، و سومی این که مانند «بسته طناب منظم چیده شده» می مانند». (3)

پی نوشت:

1- من علم الطب القرآنی، ص32.

2- وبلاگ ترجمه اخبار ترکیه

3-کتاب بیولوژی در قرآن

منبع : www.mahmelha2.blogfa.com


معجزات قرآن

4- مسلمان شدن موریس بوکای بویسله ی جسد فرعون

هنگامی که فرانسوا میتران در سال 1981 میلادی زمام امور فرانسه را بر عهده گرفت،ازمصر تقاضا شد تا جسد مومیایی شده فرعون را برای برخی آزمایشها و تحقیقات از مصر به فرنسه منتقل کند.
جسد فرعون به مکانی با شرایط خاص در مرکز آثار فرانسه انتقال داده شد تا بزرگترین دانشمندان

باستانشناس به همراه بهترین جراحان و کالبد شکافان فرانسه، آزمایشات خود را بر روی این جسد و کشف اسرار متعلق به آن شروع کنند.
رئیس این گروه تحقیق و ترمیم جسد یکی از بزرگترین دانشمندان فرانسه به نام پروفسور موریس بوکای بود، او بر خلاف سایرین که قصد ترمیم جسد داشتند، در صدد کشف راز و چگونگی مرگ این فرعون بود.
تحقیقات پروفسور بوکای همچنان ادامه داشت تا اینکه در ساعات پایانی شب نتایج نهایی ظاهر شد بقایای نمکی که پس از ساعت ها تحقیق بر جسد فرعون کشف شد دال بر این بود که او در دریا غرق شده و مرده است و پس از خارج کردن جسد او در دریا غرق شده و مرده است و پس از خارج کردن جسد او از دریا برای حفظ جسد، آن را مومیایی کرده اند. اما مسئله غریب و آنچه باعث تعجب بیش از حد پروفسور بوکای شده بود این مسئله بود که چگونه این جسد سالمتر از سایر اجساد، باقی مانده در حالی که این جسد از دریا بیرون کشیده شده است. حیرت و سردرگمی پروفسور دوچندان شد وقتی دید نتیجه تحقیق کاملا مطابق با نظر مسلمانان در مورد غرق شدن فرعون است و از خود سئوال می کرد که چگونه این امر ممکن است با توجه به اینکه این مومیایی در سال 1898 میلادی و تقریبا در حدود 200 سال قبل کشف شده است،در حالی که قرآن مسلمانان قبل از 1400 سال پیدا شده است؟!

« و بنی اسرائیل را از دریا عبور دادیم. فرعون و سپاهیان وی بیدرنگ مسلحانه و فراتر از حد خود آنها را دنبال کردند، تا وقتی که داشت غرق میشد گفت: ایمان آوردم به اینکه خدائی غیر از خدائیکه بنی اسرائیل (فرزندان یعقوب) به او ایمان اوردند وجود ندارد و همیشه مسلمان خواهم بود ـــ حالا! در حالیکه تا پیش از این از سپردن بنی اسرائیل سرباز زدی و همیشه نیز مفسد بودی ـــ امروز فقط بدن تو را نجات میدهیم تا برای افراد پس از خودت درسی باشد. هر چند خیلی از مردم از آیات ما غافلند».سوره یونس

چگونه با عقل جور در می آید در حالی که نه عرب و نه هیج انسان دیگری از مومیایی شدن فراعنه توسط مصریان قدیم آگاهی نداشته و زمان زیادی از کشف این مسئوله نمی گذرد؟!
و آیا ممکن است محمد(ص) هزار سال قبل از این قضیه خبر داشته؟ پروفسور موریس بوکای تورات و انجیل را بررسی کرد اما هیچ ذکری از نجات جسد فرعون به میان نیاورده بودند.
پس از اتمام تحقیق و ترمیم جسد فرعون، آن را به مصر بازگرداندند ولی موریس بوکای خاطرش آرام نگرفت تا اینکه تصمیم به سفر کشورهای اسلامی گرفت تا از صحت خبر ذر مورد ذکر نجات جسد فرعون توسط قرآن اطمینان حاصل کند. یکی از مسلمانان قرآن را باز کرد و آیه 92 سوره یونس را برای او تلاوت نمود.
این آیه او را بسیار تحت تاثیر قرار داد و لرزه بر اندام او انداخت و با صدای بلند فریاد زد: من به اسلام داخل شدم و به این قرآن ایمان آوردم موریس بوکای با تغییرات بسیاری در فکر و اندیشه و آیین به فرانسه بازگشت و دهها سال در مورد تطابق حقائق علمی کشف شده در عصر جدید با آیه های قرآن تحقیق کرد و حتی یک مورد از آیات قرآن را نیافت که با حقایق ثابت علمی تناقض داشته باشد. و بر ایمان او به کلام الله جل جلاله افزوده شد ( لایاتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنریل من حکیم حمید).
فالیوم ننجیک ببدنک لتکون لمن خلفک ءایه و ان کثیرا من الناس عن ءایتنا لغفلون/92-یونس
پس امروز بدن و جسد(بی جان تو را ) از امواج رهایی می بخشیم به این دلیل که برای آیندگان نشانه ای از سرانجام گناه باشی تا افراد ظالم از تو عبرت گرفته و دست از ستم خود بکشند و افراد مومن برا ایمانشان افزوده شود و با اراده محکم تری براساس اعتقادات خویش عمل کنند، اما بسیاری از مردم از آیات و نشانه های ما غافلند.

" قَدْ جَاءَکُم مِّنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتَابٌ مُّبِین ؛ یَهْدی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ یَهْدیهِمْ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیم ؛

 و از جانب خدا نور و کتابى صریح و آشکار بر شما نازل شده است تا خدا بدان هر کس را که در پى خشنودى اوست به راه‏هاى سلامت هدایت کند و به فرمان خود از تاریکى به روشناییشان ببرد و آنان را به راه راست هدایت کند ."7

 منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

معجزات قرآن

5- معجزه ی عددی قرآن در شمار کلمات

دنیا ۱۱۵ / آخرت ۱۱۵

ملائک ۸۸ / شیطان ۸۸

کلمه "امام" بصورت مفرد و جمع ۱۲ بار در قرآن آمده است.

زندگی ۱۴۵ / مرگ ۱۴۵

سود ۵۰ / زیان ۵۰

"حر" یعنی گرما ۴۰ بار و کلمه " برد" یعنی سرما نیز ۴۰ بار بکار برده شده اند

ملت (مردم) ۵۰ / پیامبران ۵۰

ابلیس ۱۱ / پناه جستن از  شر ابلیس ۱۱

مصیبت ۷۵ / شکر ۷۵

صدقه ٧٣ / رضایت ٧٣

فریب خوردگان (گمراه شدگان) ۱۷ / مردگان (مردم مرده) ١٧

مسلمین ۴١ / جهاد ۴١

طلا ۸ / زندگی راحت ٨

جادو ۶٠ / فتنه ۶٠

زکات ٣٢ / برکت ٣٢

ذهن ۴٩ / نور ۴٩

زبان ٢۵ / موعظه (گفتار، اندرز) ٢۵

آرزو ٨ / ترس ٨

آشکارا سخن گفتن (سخنرانی) ١٨ /  تبلیغ کردن ١٨

سختی ١١۴ / صبر١١۴

محمد (صلوات الله علیه) ۴ / شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص) ۴

مرد ٢۴ / زن ٢۴

 کلمه "حیوه" ۱۴۵ بار با مشتقات آن در قرآن بکار رفته است و به همان تعداد (۱۴۵ ) کلمه "موت یا مرگ" با مشتقاتش بکار رفته است

همچنین جالب است که نگاهی به دفعات تکرار کلمات زیر در قرآن داشته باشیم:

نماز ۵،   ماه ١٢، روز ٣۶۵

دریا  ٣٢، زمین (خشکی) ١٣

دریا +  خشکی = ۴۵=۱۳+۳۲

دریا       =  ( ۱۰۰ ضرب در ۳۲ ) تقسیم بر ۴۵  = ۷۱٫۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱

خشکی =  (۱۰۰ ضرب در ۱۳ ) تقسیم بر ۴۵ = ۲۸٫۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۹

دریا + خشکی = ۱۰۰/۰۰ درصد !!!

دانش بشری اخیراً اثبات نموده که آب ۷۱/۱۱۱ درصد و خشکی ۲۸/۸۸۹ درصد  از کره زمین را فراگرفته است.

آیا همه اینها اتفاقی است؟

سوال اینجاست که چه کسی به حضرت محمد (صلوات الله علیه) اینها را آموخته است؟

قرآن هم دقیقاً همین را بیان می‌کند.

آیا اینها تصادفی است؟ 
یک مؤلف هر قدر هم که توانا باشد هر گز نمی تواند د رذهن خود حروف و اعدادی به اندازه معین بگیرد سپس از آنها مقالات و یا کتابی بنویسد که همچون قرآن حتی شماره ها و حروف و کلمات آن نیز به اندازه و شمرده شده در آید مثلاً حروف مقطعه "الم" به ترتیب "الف" بعد " لام" و سپس "میم" از دیگر حروف در سوره های مربوطه بیشتر باشد. از طرف دیگر تعداد حروف مقطعه 14 حرف باشد یعنی درست نصف تعداد حروف الفبای عربی. اگر مشاهده کردیم انسانی در مدت 23 سال با آن همه گرفتاری ؛ سخنانی آورد که نه تنها مضامین آنها حساب شده و از نظر لفظ و معنی و محتوا در عالیترین صورت ممکن بود ؛ بلکه از نسبت ریاضی و عددی حروف چنان دقیق و حساب شده بود که نسبت هر یک از حروف الفبا در هریک از سخنان او یک نسبت دقیق ریاضی دارد. آیا نمی فهمیم که کلام او از علم بی پایان پروردگار سرچشمه گرفته است؟

منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

معجزات قرآن

6- شگفتی قرآن در عدد 19

مقاله قرآن و کامپیوتر نوشته « دکتر رشاد خلیفه» دانشمند مسلمان مصری دارای درجه پی اچ دی در رشته مهندسی سیستمها و استاد دانشگاه آریزونای آمریکاست که مدتی معاون سازمان توسعه صنعتی ملل متحد بوده است . وی با کمک عده ای از مسلمین متخصص و صرف وقت بسیار تحقیقات گسترده ای را در نظم ریاضی کاربرد حروف و کلمات در قرآن شروع نموده و با الهام از آیات 11 تا 31 سوره مدثر که عدد 19 را کلید رمز اعجاز آمیز قرآن و آسمانی بودن آن معرفی میکنند به کمک عدد 19 توانست رمز نظم ریاضی حیرت انگیز و اعجاز آمیز حاکم بر حروف قرآنی را کشف نماید. دکتر رشاد خلیفه ، نخستین بار ترجمه قرآن مجید از عربی به انگلیسی را در 12 جلد نگاشت . این ترجمه ها توسط مؤسسه « روح حق» واقع در شهرستان توسان ایالت آریزونای آمریکا بچاپ رسید. مقاله قرآن و کامپیوتر در پایان جلد اول کتاب ترجمه قرآن درج شده است.
اینک متن مقاله :
در چهارده قرن اخیر نوشته های بیشمار ادبی شامل کتاب ، مقاله . گزارشات پژوهشی درباره کیفیت معجزه آسای قرآن برشته تحریر در آمده است . دراین نوشته ها فصاحت بیان ، فضیلت ادبی، معجزات علمی، سبک و حتی جاذبه آهنگ تلاوت قرآن تشریح شده است.
با وجود این، تحقیق در اعجاز قرآن بعلت احساسات بشری، بیطرفانه صورت نگرفته و بسته به عقیده نویسنده برعلیه آن قلم فرسایی شده است . چون مطالعات وپژوهش های قبلی به بوسیله بشر انجام شده خواهی نخواهی تمایلات ونظرات ضد ونقیض نویسندگان در آنها به چشم میخورد ، این نوشته ها نتوانسته اند افراد غیرمسلمان را قانع کنند که قرآن کتاب آسمانی است و دلایل نویسندگان درایشان مؤثر نبوده است. معجزه ای که در این رساله پژوهشی ارائه می شود برمبنای اصولی بی چون و چرا و خالی از شک و شبیه و غیرقابل تغییر استوار است بدین ترتیب که فن کامپیوتر با کشف سیستم اعدادی اعجاز آمیز قرآن مدلل می دارد که قرآن مجید بدون شک ساخته فکر بشر نمی تواند باشد. خواست خدای توانا بوده است که این نظم پیچ در پیچ عددی قرآن مخفی نماند تا تایپ شود که سرچشمه غیبی قرآن از جانب خداوند متعال است و نیز در عرض گذشت قرون بوسیله ذات او محافظت میشده و از گزند تغییر ، افزایش یا کاهش در امان مانده است.
رمزهای اعجاز آمیز قرآن منحصراً از این قرارند :
1- اولین آیه قرآن « بسم الله الرحمن الرحیم » دارای 19 حرف عربی است.
2- قرآن مجید از 114 سوره تشکیل شده است و این عدد به 19 قسمت است. (6× 19).
3- اولین سوره ای که نازل شده است سوره علق (شماره96) نوزدهمین سوره از آخر قرآن است.
4- سوره علق 19 آیه دارد.
5- سوره علق 285 حرف (15× 19) دارد.
6- اولین بارکه جبرئیل امین با قرآن فرود آمد 5 آیه اولی سوره علق را آورد که شامل 19 کلمه است.
7- این 19 کلمه ، 76 حرف (4× 19) دارد که به تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم است.
8- دومین باری که جبرئیل امین فرود آمد 9 آیه اولی سوره قلم (شماره 68) را آورده که شامل 38 کلمه است. (2 × 19) .
9- سومین بارکه جبرئیل امین فرود آمد 10 آیه اولی سوره مزمل (شماره 73) را آورد که شامل 57 کلمه است. (3× 19).
10- چهارمین بارکه جبرئیل فرود آمد 30 آیه اولی سوره مدثر (شماره 74) را آورد که آخرین آیه آن « بر آن دوزخ 19 فرشته موکلند» می باشد. (آیه 30) .
11- پنجمین بار که جبرئیل فرود آمد اولین سوره کامل « فاتحه الکتاب» را آورد که با اولین بیانیه قرآن بسم الله الرحمن الرحیم (19 حرف) اغاز می شود . این بیانیه 19 حرفی بالفاصله بعد از نزول آیه «برآن دوزخ 19 فرشته موکلند» نازل شد . این مراتب گواهی ارتباط آری از شبهه آیه 30 سوره مدثر(عدد 19) و اولین بیانیه قرآن «بسم الله الرحمن الرحیم» (عدد 19) با سیستم اعدای اعجاز آمیز است که بر عدد 19 بنا نهاده شده است.
12- آفریننده ذوالجلال و عظیم الشأن با آیه 31 سوره مدثر به ما یاد می دهد که چرا عدد 19 را انتخاب کرده است. پنج دلیل زیر را بیان می فرماید :
الف) بی ایمانان را آشفته سازد.
ب) به خوبان یهود و نصارا اطمینان دهد که قرآن آسمانی است.
ج) ایمان مومنان تقویت نماید.
د) تا هر گونه اثر شک و تردید را از دل مسلمانان و خوبان یهویت و مسیحیت بزداید.
ه) تا منافقین و کفار را که سیستم اعدادی قرآن را قبول ندارند رسوا سازد.
13- آفریننده بمامی آموزدکه این نظم اعدادی قرآن تذکری به تمام جهانیان است (آیه 31 سوره مدثر)ویکی از معجزات عظیم قران است. (آیه 35).
14- هرکلمه از جمله آغازیه قرآنبسم الله الرحمن الرحیم در تمام قرآن بنحوی تکرار شده که به عدد 19 قابل تقسیم است ،بدین ترتیب که کلمه‍
‎‎‎‎‏" اسم " 19 بارکلمه " الله " 2698بار(42*19)، کلمه " الرحمن " 57 بار (3*19) وکلمه " الرحیم " 114بار (6*19)دیده می شود.
15- قرآن 114سوره دارد که هر کدام از سوره ها با آیه افتتاحیه " بسم الله الرحمن الرحیم " آغاز میشود بجز سوره توبه (شماره 9) که بدون آیه معموله افتتاحیه است،لذا آیه " بسم الله الرحمن الرحیم" در ابتدای سوره ها 113 بار تکرار شده است.چون این رقم به 19 قابل قسمت نیست وسیستم اعدادی قرآن آسمانی ساخته پروردگار باید کامل باشد یکصد وچهاردهمین آیه بسم الله را در سوره النمل که دوبسم الله دارد(آیه 27) (آیه افتتاحیه وآیه 30 )بنابراین قرآن مجید 114 بسم الله دارد.
16- همانطور که در بالا اشاره شد سوره توبه فاقد آیه افتتاحیه بسم الله است . هر گاه از سوره توبه شروع کرده آنرا سوره شماره یک وسوره یونس را سوره شماره دو فرض نموده وبه همین ترتیب جلو برویم ، ملاحظه می شود که سوره النمل نوزدهمین سوره است (سوره 27) که بسم الله تکمیلی را دارد .از این نظم نتیجه می گیریم که قرآنی که اکنون در دست ماست با قرآن زمان پیامبر از لحاظ ترتیب سوره ها یکی است .
17- تعداد کلمات موجود بین دو آیه بسم الله سوره النمل 342(18*19) میباشد.
18- قرآن مجید شامل اعداد بیشماری است .مثلاً : ما موسی را برای جهل شب احضار کردیم ،ما هفت آسمان را آفریدیم .شمار این اعداد در تمام قرآن 285(15*19) میباشد.
19- اگر اعداد 285 فوق را با هم جمع کنیم ، حاصل جمع 174591 (9189*19)خواهد بود .
20- حتی اگر اعداد تکراری را از عدد فوق حذف نماییم حاصل جمع 162146 (8534*19) خواهد بود.
21- یک کیفیت مخصوص به قرآن مجید اینست که29 سوره با حروف رمزی شروع میشود که معنی ظاهری ندارند ، این علامات در هیچ کتاب دیگری و در هیچ جایی دیده نمی شوند .این حروف در ابتدای سوره های قرآن بخش مهمی از طرح اعدادی اعجاز آمیز می باشد که بر عدد 19 بنا شده است.اولین نشانه این ارتباط اینست که29 سوره از قرآن با این علامات شروع میشود.تعداد حروف الفبا دراین رموز14وتعداد خود رمزها نیز14میباشد.هرگاه تعدادسوره ها(29) وحروف الفبا(14)راباتعدادرمزها(14)جمع کنیم ، حاصل جمع 57(3*19) خواهد بود.
22- خداوند توانا بما یاد میدهدکه در هشت سوره وسوره های شماره( 10،12،13،15،26،27،28 ،31)دو آیه اول که با این رموز آغاز میشوند حاوی وحامل معجزه قرآن هستند،باید توجه داشت که قرآن کلمه " آیه " را بمعنی معجزه بکار برده است . باید کلمه آیه دارای معانی متعددی باشد که یکی از آنها معجزه است ونیز باید دانست که خود کلمه معجزه در هیچ جای قرآن بکار برده نشده است.بدین جهت قرآن مناسب تفسیر نسلهای گوناگون بشریت است مثلاً نسلهای قبلی (پیش ازکشف اهمیت حروف رمزی قرآن )کلمه آیه رادر این هشت سوره ،آیه نیم بیتی می پنداشتند ،ولی نسلهای بعدی که از اهمیت این رموزبا خبر شدند آیه را به معنی معجزه تفسیر کرده اند. بکار بردن کلمات چند معنایی و مناسب برای همه نسلهای بشر در زمانهای گوناگون خود یکی از معجزات قران است.
23- سوره قاف که با حرف ق شروع می شود (شماره 50 ) شامل 57(3*19) حروف ق است.
24- سوره دیگری در قرآن" حروف ق را در علامت رمزی خود دارد (سوره شورا شماره 42) که اگر حروف ق را در این سوره شمارش نمائید، ملاحظه خواهید کرد که حرف ق 57 (3 * 19) بار تکرار شده است.
25- بدین ترتیب در مییابید که دو سوره قرآنی فوق الذکر (شماره 50 و 42 ) به اندازه همدیگر (57،57) شامل حرف ق هستند که مجموع آن دو با تعداد سوره های قرآن(114) برابر است. چون سوره ق بدین نحو آغاز می شود : "ق و القرآن المجید" تصور حرف ق به معنی قرآن مجید می نماید و 114 ق مذکور گواه 114 سوره های قرآن است. این احتساب اعداد آشکار و گویا ، مدلل می دارد که 114 سوره قرآن ، تمام قرآن را تشکیل می دهند و چیزی جز قرآن نیستند.
26- آمار کامپیوتر نشان میدهد که فقط این دو سوره که با حرف ق آغاز می شود ، دارای تعداد معینی ق (57 مورد ) هستند ، گوئی خداوند توانا می خواهد با اشاره و کنایه بفرماید که خودش تنها از تعداد حروف الفبا در سوره های قرآن با خبر است.
27- یک نمونه در آیه 13 از سوره ق مدلل می دارد که هر کلمه و در حقیقت هر حروف در قرآن مجید به دستور الهی و طبق یک سیستم اعدادی بخصوصی که بیرون از قدرت بشر است گنجانیده شده است این آیه می فرماید "عاد ، فرعون و اخوان لوط " در تمام قرآن مردمی که لوط را نپذیرفتند ، قوم نامیده می شوند. خواننده بلافاصله متوجه می شود که اگر بجای « اخوان » در سوره ق کلمه « قوم » بکار بدره می شد چه اتفاقی می افتاد . در این صورت ذکر کلمه قوم بجای اخوان، حرف « ق» در این سوره 58 بار تکرار می شد و عدد 58 به 19 قابل قسمت نیست و لذا با تعداد 57 «ق» که در سوره شورا مطابقت نمی کرد و جمع آن دو با تعداد سوره های قرآن برابرنمی شد ، بدین معنی که با جایگزین کردن یک کلمه بجای دیگری نظم قرآن از بین میرود.
28- تنها سوره ای که با حرف « ن » آغاز میشود ، سوره قلم است ( شماره 6 ) این سوره 133 « ن » دارد که به 19 قابل قسمت است ( 7×19).
29- سه سوره اعراف (شماره 7 ) مریم ( شماره 19 ) و ص ( شماره 38) که با حروف « ص» شروع میشوند، جمعاً 152 حرف « ص » دارند ( 8×19).
30- در سوره طه (شماره 20 ) جمع تعداد حروف « ط » و « هـ» 344 میباشد ( 18 × 19) .
31- در سوره « یس » تعداد حروف « ی » و « س» 285 میباشد ( 15×19).
32- در هفت سوره 40 تا 46 که با رمز « حم » شروع میشوند تکرار حروف 2166 میباشد (14*19) بنابراین تمام حروف اختصاری که در ابتدای سوره های قرآن قرار دارند . بدون استثناء در روش اعددی اعجاز آمیز قرآن شرکت دارند. باید توجه داشت که این روش اعدادی قرآن ، در مواردی ساده و در خور فهم اشخاص معمولی است ، اما در موارد دیگر ، بسیار مشکل و پیچیده بوده و برای درک آنها اشخاص تحصیل کرده باید از ماشینهای الکترونیکی کمک بگیرند .
33- در سوره های شماره 2و3و7و13و19و30و31و32 که با رمز « الم » شروع میشوند تعداد حروف الف ، لام ، میم جمعاً 26676 مورد و قابل قسمت به 19 میباشند ( 1404*19).
34- در سوره های 20و26و27و28و36و42 که با رمز « طس » یا یکی از دو حرف مزبور (ط ، س) آغاز میشوند تعداد دو حرف « ط » و «س» 494 مورد میباشد ( 26*19).
35- در سوره های 10و11و12و14و15 که با رمز « الر» آغاز می شوند تعدا الف ، لام ، راء به اضافه تعداد ( راء ) تنها در سوره سیزدهم ،9،97 مورد است که این عدد قابل قسمت بر عدد 19 می باشد (511*19).
36- در سوره هایی که با رمز یکی از حروف "ط" "س" و "م" آغاز می شوند ، تعداد حروف طاء و سین و میم 9177 مورد می باشد (438*19).
37- در سوره رعد ( شماره 13 ) که با حرف رمزی "المرا" آغاز می شود ، تعداد حروف (الف ، لام ، میم، را ) 1501 مورد می باشد (79*19).
38- در سوره اعراف (شماره 7) که با حروف رمزی "المص" شروع می گردد تعداد وقوع "الف" 2572 مورد ، حرف "لام" 1523 مورد ، حرف "میم" 165 و حرف "ص" 98 مورد که جمعاً عدد 5358 بدست می آید(282*19).
39- در سوره مریم (شماره 19) که با حروف "کهیعص" شروع می شود ، تعداد حروف (کاف ، ها ، یا ، عین ، صاد) 798 مورد می باشد (42*19).
40- در سوره شورا (شماره 42) که با حروف "حم عسق " شروع می شود ، تعداد حروف (حا ، میم ، عین، سین ، قاف ) 570 مورد می باشد(30*19).
41- در سیزده سوره ای که حرف "الف" در لغت رمزی آنهاست (سوره های شماره 2 ، 3 ، 7 ، 10 ، 11 ، 12 ، 13 ، 14 ، 29 ، 30 ، 31 ، 32و15 ) جمع الف های موجود 17499 مورد می باشد(921*19).
42- در سیزده سوره فوق الذکر جمع حروف "لام" 1870 مورد می باشد(620*19).
43- در هفده سوره ای که حروف "میم" در لغت رمزی آنها ست (سوره های شماره 2 ، 3 ، 7 ، 13 ، 32 ، 26 ، 28 ، 29 ، 31 ، 30 ، 40 ، 41 ، 42 ، 43 ، 44 ، 45 ، 46 ) جمع حروف "میم" 8683 مورد می باشد (457*19).
درتاریخ ، کتابی سراغ نداریم که مانند قرآن طبق یک سیستم عددی تنظیم شده باشد بر این حقیقت علاوه بر 43 بند پیشین ، موارد زیر نیز گواه صادقی است:
الف: کلمه "الله" 2698 مرتبه در قرآن تکرار شده که مضربی از عدد 19 است (142 * 19 ) و تعداد حروف "بسم الله الرحمن الرحیم" نیز 19 مورد می باشد. مسئله جالب اینکه در سوره اخلاص بعد از "قل هو الله احد " جمله " الله الصمد" آمده در صورتی که اگر "هو الصمد" می آمد ، جمله صحیح بود. از نظر دسترو زبانی باید "هو " می آمد اما با این حال "الله" آمده است ، اگر بجای "الله" "هو" می آمد ، سیستم ریاضی قران بهم می ریخت و این مسئله شباهت زیادی دارد به همان "اخوان" و "قوم" در سوره "ق".
ب: مورد جالب دیگر در سوره مریم حروف مقطعه کهیعص می باشد که بصورت حروف آغازین آمده است ، این حروف در سوره مریم ، بصورت جداگانه ، با این تعداد بکار رفته اند: حرف "ک" 137 مرتبه، حرف "ه" 168 مرتبه ، حرف "ی" 345 مرتبه ، حرف "ع" 122 مرتبه، حرف ص" 26 مرتبه. جمع این ارقام به این صورت است:
345+ 168+137+122+26= 897 که مضروب عدد 19 می باشد (42*19) یعنی مجموع تکرار حروف پنجگانه (ک، ه ، ی ، ع ، ص،) سوره مریم (سوره شماره 19) علاوه بر آنکه برعدد 19 (تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم ) قابل تقسیم است، بر عدد 14 (که تعداد حروف مقطعه است) نیز قابل تقسیم می باشد(798=57*14).

نتیجه:

«عجائب و شگفتیهای قرآن پایان ناپذیر است و قرآن ظاهرش خوشایند و باطنش عمیق است. عجائبش را نمی توان شمرد و غرائبش هرگز کهنه نشود مؤمن هرگاه قرآن بخواند بوی عطر مانندی از دهانش خارج شود.»
«امیدوارم خوانندگان گرامی در انجام وظیفه دینی و کتب ثواب اخروی و خشنودی پروردگار ، تاجایی که می توانند این معجزه را نشر و گسترش دهند تا اعجاز قرآن بیش از پیش روشن گشته و این کتاب شریف و گرانقدر از مظلومیت خارج و قانون زندگی واقعی گردد.
در پایان با تمام وجود و با فریادی بلند به امت اسلامی می گویم ای ملت اسلامی قرآن را بخوانید و عمل کنید که سعادت بشر در آن نهفته است.
یا دلیل المتحیرین

منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

جناب یک انسان اول از همه منبع شما هیچ اعتباری نداشت چون فقط گفته خودش رو بدون منبع ذکر کرده بود واین که یک سری مطالب علمی رو به اسم دین اسلام تموم کنید نشون دهنده اینه که شما دنبال اثبات اعتقادات خودتون هستید حالا که شما انقدر رو معجزات قران تاکید دارید تو قران ایات دیگه ای هم هست که به شما میگه بکش به زنان اسیر تجاوز کن راستی شما چرا عضو داعش نمیشی  از کلمه امام که 12 بار گفته شده به نظر شما البته میخوای به چی برسی  صحبتهای اماماتون رو گذاشتم که بخونی و به خدا ربطش ندی و اگه ربطش بدی خدا رو هم بردی زیر سوال

اوست کسى که براى شما شب را قرار داد تا در آن بیارامید و روز را روشن [گردانید] بى گمان در این [امر] براى مردمى که مى شنوند نشانههایى است

در ﻣﻨﺎطﻖ ﻗﻄﺒﯽ 6 ﻣﺎه از ﺳﺎل روز اﺳﺖ و 6 ﻣﺎه ﺷﺐ

کشتن انسان از مکرر ترین و مهمترین موضوعات اشاره شده در قرآن است .
هر جا مشرکان را یافتید به قتل رسانید و از شهر هایشان برانید (بقره/ 191)
ای مؤمنان کافران را بکشید که در زمین فتنه و فساد دیگری نماند و آئین همه دین خدا گردد (انفال/ 39)
شما مؤمنان چون با کافران روبرو شدید باید آنان را گردن زنید ( محمد/ 4)

یک انسان برای علم ریاضی قران فقط کافی به این سایت بری و ببینی هیچ چیزی از علم ریاضی در قران نیست

http://iran000.blogspot.co.uk/2013/03/blog-post.html

یکی دیگر از معجزه سازی های مسلمانان برای اینکه نشان دهند قرانشان کتابی ماورایی است در مورد هفت اسمان میباشد و می خواهند هر طور شده انرا به لایه های جو مربوط سازند اینک میخواهیم این ادعا را بررسی کنیم:
انها برای اثبات ادعای خود دو لایه به لایه های جو اضافه میکنند ولی واقعیت این است که اتمسفر زمین را بر حسب چگونگی روند دما، اختلاف چگالی، تغییرات فشار، تداخل گازها و ویژگیهای الکتریکی به 5 لایه اصلی زیر تقسیم میکنند که هر کدامشان خود به لایه های مختلفی تقسیم میشود:

1- تروپوسفر : از 0 تا 17.7 کیلومتر
2- استراتوسفر : از 17.7 تا 50 کیلومتر
3- مزوسفر : از 50 تا 85.8 کیلومتر
4- تروموسفر : از 85.8 تا 640 کیلومتر
5- اگزوسفر : از 640 کیلومتر به بالا

شهاب سنگ را برای زدن به شیاطین پرتاب میکنیم

بگو من اعتقاد دارم نگو علمی هست اگه ادامه بدی باز هم برات از اینا دارم بریم سر احادیث

معجزات قرآن

7- سقف بودن جو زمین

سـقـف بـودن جـو

 

« و جو را سقـفی حـفـظ کننده قـرار دادیم»! (انبیاء 32)

نکته آیـه: جو مانند سقف حفظ کننده درست شده:

جو یا اتمسفر زمین نقش بسیار مهمی در ادامه حیات در کره زمین دارند این لایه محافظ با نابود کردن شهاب سنگ های کوچک و بزرگی که به سمت زمین می آیند مانع سفوط آنها و آسیب رساندن به موجودات زمین می شود همچنین در مورد نور خورشید نیز فقطه اشعه های بی ضرر و مفید اجازه عبور می دهد همچنین امواج فرابنقش نیز که به صورت خیلی جزئی می توانند برای عمل فتو سنز گیاهان از آن عبور بکنند.

 اجرام آسمانی که

در فضا حرکت می کنند تهدید بزرگی برای زمین هستند اما به دلیل وجود این سقف اغلب سنگهایی که از آسمان بطرف زمین می آیند قطعه قطعه می شوند.

بیشتر اوقات با نگاه کردن به آسمان متوجه جنبه محافظتی اتمسفر نمی شویم. اگر این ساختار وجود نداشت زمین چه شکلی می شد؟ اگر اتمسفر نبود سالانه میلیون ها شهاب سنگ به زمین بر خورد می کنند و زمین به مکانی غیر قابل سکونت تبدیل می شد.

تصور کنید اگر اتمسفر زمین وجود نداشت زمین سالانه توسط میلیون ها شهاب سنگ از این نوع بمباران می شد.

انرژی که یک انفجار خورشیدی آزاد می کند چندان قدرتمند است که ذهن انسان به سختی قادر به درک آن می باشدو یک انفجار ساده خورشیدی انرژی معادل صد میلیارد بمب اتمی که در هیروشیما ریخته شد را دارد. اتمسفر زمین را از تاثیرات مخرب این انفجار ها محافظت می کند.

 لایه ی مگنتوسفر که میدان مغناطیسی زمین آن را ایجاد می کند سپر محافظ زمین در برابر تمام امواج و ذرات کیهانی مضر است.

علاوه بر مگنتوسفر کمربندهای وان آلن نیز سپر محافظ زمین هستند این کمربندها توسط میدان مغناطیسی زمین ساخته شده اند که در باربر تشعشعاتی که دائما از طرف خورشید و سایر ستاره گان فرستاده کی شود محافظت می کند اگر این کمربند نبود امکان نداشت بروی زمین حیاتی باشد.

دکتر Huge Ross  در این مورد می گوید در واقع زمین بین سایر سیاره های کهکشان خورشیدی بیشترین چگالی را دارد. هسته بزرگ نیکل و آهن زمین باعث ایجاد میدان مغناطیسی وسیع زمین

می شود این میدان مغناطیسی سپر ضد اشعه وان آلن را می سازد که از زمین در برابر بمباران اشعه ها مراقبت می کند اگر چنین سپری وجود نداشت زندگی روی کره زمین غیر ممکن بود عطارد تنها سیاره سخره ای است که میدان مغناطیسی دارد اما قدرت میدان مغناطیسی آن 100 برابر از قدرت میدان مغناطیسی زمین کمتر است. حتی ونوس خواهر سیاره ما هم چنین میدان مغناطیسی ندارد سپر محافظتی وان آلن مختص زمین است.

 انرژی بوجود آمده از یکی از سالهای اخیر اندازه گیری شده با انرژی 100 میلیارد بمب اتمی که در هیروشیما منفجر شد برابری می کند پنجاه و هشت ساعت بعد از انفجار دمای بالای اتمسفر زمین به 2500 درجه سانتی گراد رسید و حرکت تمام قطب نماهای مغناطیسی غیر عادی شد اما این سپر مانع از نابودی کره زمین شد.

همچنین این لایه خاصیتی دارد که به اشعه های بی ضرر و مفید اجازه عبور از خود را می دهد ولی در مقابل به اشعه های حاصل از انفجار های هسته ای خورشید اجازه ی ورود نمی دهد همچنین این لایه به مقداری از اشعه فرابنقش برای عمل فتو سنتز گیاهان اجازه عبور می دهد.

اغلب اجرام آسمانی تهدید بزرگی برای زمین هستند ولی به برکت

 وجود اتمسفر زمین خطر این سنگها برای ساکنان زمین از بین می رود.

این لایه محافظ با نابود کردن شهاب سنگهای کوچک و بزرگ باعث مانع ازسقوط آنها به روی سر ما و آسیب رساندن به موجودات زمین می شود و روزانه صدها شهاب سنگ که از اتمسفر عبور می کنند را می سوزاند.

همان طور که دیدید در سوره انبیا آیه 32 به این خاصیت اتسفر زمین اشاره شده است:

آسمان را سقفى محفوظ قرار دادیم ولی آنان از نشانه‏هاى آن اعراض مى‏کنندــ همیشه از طرف فضا سنگهای آسمانی بطرف زمین می آیـد، جو آنها را می سوزاند، و آنها ضمن چند ثانیه درخشیدن به پودر تبدیل می شوند و کم کم بدون اینکه دیده شوند به زمین می ریزند.

ـــ خورشید انواع واقسام امواج و انرژی از خود ساطع می کـند. قـشر گاز اُزون

 جو که در ارتفاع میان 30000 تا 40000 متر قـرار دارد، از به زمین رسیدن اشعه ماوراء بـنـفـش کـه می تواند خیلی از موجودات زنده را بکشد جلوگیری می کند.

ـــ قشر جو مانع از بیرون رفتن بخار آب می شود.

ـــ قـشـر دی اکسید جو گرمای زمین را در جو زمین نگه می دارد و فـقـط قسمت ناچیزی از گرما از آن به خارج از جو نفوذ می کند. در صورت نبود ایـن قـشر گرما از محدوده زمین خارج می شود و جو زمین 50 درجه سردتر از آنچه هـست می شود. به این ترتیب جو مانند یک سقـف ما را حفـظ می کند. منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

معجزات قرآن

8- موقیت ویژه ی جغرافیایی کعبه در زمین

وَ الْأَرْضِ و َمَا طَحَاهَا "

قسم به زمین و کسى که آن را گسترانیده است.
:)

بیست و پنجم ماه ذی القعده روز دحوالارض است. دحوالارض را چنین معرفی می کنند "روزی که زمین از زیر کعبه کشیده و گسترانیده شد" .
گر چه این مطلب یعنی کشیده شدن و گسترانده شدن زمین در وحله اول عجیب به نظر میرسد اما تعریف واضح تر این موضوع این است که گفته شود :

پس از آنکه تمام سطح کره زمین به مدت طولانی در زیر آب فرو رفته و خداوند خواست تا آن را از زیر آب بیرون آورد که صحنه زندگی موجودات مهیا گردد ، اولین نقطه ای که از زیر آب سر بیرون آورد همان مکان مقدس کعبه و بیت الحرام بود . این واقعه نشان دهنده اهمیت این نقطه و مرکزیت آن برای همه عالمیان است . اهمیت کعبه‌ی مشرّفه و مکه‌ی مکرمه سرزمین امن و آرامش نسبت به جهان هستی و انسانها

تحقیقات نشان داده است که کعبه مشرفه دقیقا در مرکز کره زمین قرار گرفته است. روزنامه الریاض چاپ عربستان به نقل از “مسلم شلتوت” استاد مرکز ملی تحقیقات خورشید و فضای مصر نوشته است : تحقیقات فلکی همچنین نشان داده است که رکن کعبه درست به سمت چهار جهت اصلی ( شرق ، غرب ،شمال و جنوب ) قرار گرفته است. وی افزود :
این تحقیقات تاکید دارد “حجرالاسود” به سمت شرق ، رکن یمانی به سمت جنوب ، رکن شامی به سمت شمال و رکن مقابل حجر الاسود نیز به سمت غرب قرار گرفته است. این استاد امور فلکی با بیان این که در واقع ارکان کعبه مشرفه از بدو خلقت نشانگر ۴جهت اصلی بوده است ، اظهار داشت : کعبه نشان از یک معجزه بزرگ در زمینه معماری و جغرافیا دارد. در این نوشتار می‌کوشیم تا بعضی از حکمت‌های الهی که بیانگر اهمیت خانه خدا کعبه و مکه مکرمه می‌باشد و همچنین حکمت‌هایی که بیان می‌کند چرا برای حج باید به آنجا رفت نه جای دیگر برای شما عزیزان مطرح می‌کنیم. حکمت‌هایی که علم امروزی در قرن اخیر به آن دست پیدا کرده‌ است.

این موارد درچند عنوان خلاصه می‌شود:

۱- مکه مکرمه مرکز کره زمین است. جهان در سال 1977 به شدت دچار شگفتی گشت، آنگاه که حقیقت علمی جدیدی کشف شد. مبنی بر اینکه مکه مکرمه مرکز خشکی‌ها در کره زمین است. این کشف نتیجه تلاش و کاوشهای مستمر چند ساله‌ای بود که با مطالعات زیاد و با استفاده از ابزارآلات جغرافیایی و رسم جدول و نقشه‌های جغرافیایی بدست آمد. دانشمند مسلمان دکترحسین کمال الدین(ره) داستان این کشف عجیب را چنین نقل می‌کند: بحث و کاوشم را شروع کردم و هدفم غیر از این بود و دنبال چیز دیگری بودم، هدفم ساختن وسیله‌ای بود تا به هر انسانی کمک کند تا جهت قبله را به اونشان دهد زیرا من در مسافرتهایی که داشتم به این مشکل برخورد می کردم و این مشکل برای هر مسلمانی پیش می‌آید، بخصوص در شهرهایی که در آن مسجدی نیست که جهت قبله را به ما نشان دهد. به فکر افتادم تا نقشه جدیدی برای کره زمین رسم کنم و بر روی آن نقشه جهت‌های قبله را بدست آورم. اول مدارها و خطهای شمالی و جنوبی، عمودی و افقی سپس پنج قاره را کشیدم ناگهان چیز عجیبی به ذهنم خطور کرد و حیرت‌زده شدم و آن این بود که مکه مکرمه در وسط خشکی‌های جهان قرارگرفته است.

پرگاری برداشتم و نوک آن را برروی مکه مکرمه نهادم و نوک دیگر بر روی آخرین نقطه خشکی در شرق و اندازه گرفتم و یک باردیگر نوک آن را برروی مکه مکرمه نهادم و نوک دیگر را برروی آخرین نقطه خشکی در غرب و دیدم اندازه هر دو با هم برابر است. به این نتیجه رسیدم خشکی‌های جهان بطور مساوی اطراف مکه مکرمه تقسیم شده‌اند و فهمیدم که در این‌صورت مکه مکرمه مرکز خشکی‌های جهان است. نقشه‌ی جهان قدیم را بیرون آوردم، نقشه قبل از کشف قاره آمریکا و استرالیا و مطالعاتم را ادامه دادم باز متوجه شدم که طبق نقشه قدیم هم مکه مکرمه مرکزخشکی های جهان است. ذکر چهار نکته در این مورد نیاز است.

نکته اول: اینکه مکه مکرمه در مرکز جهان هستی قرار گرفته است به این معنی است که مکه مکرمه به منزله‌ی پایتختی برای کره زمین است. و هیچ شکی نیست که بهترین و قویترین پایتخت‌ها پایتختی است که در وسط کشور و حکومت واقع شده باشد. زیرا در این صورت باعث سهولت ارتباط و رفت و آمد می‌گردد. در قرآن به این حقیقت علمی اشاره شده است آنجا که می فرماید:

 **وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطاً… (بقره/143)**

بی‌گمان شما را ملت میانه‌رویی قرار دادیم.

اسلام دین میانه است در منهج و روش، میانه است در منزلت و جایگاه و میانه است در مکان و موقعیت جغرافیایی.

نکته دوم: رحمت و عدل خداوندی اقتضاء می‌کرده است که مکه‌ی مکرمه در وسط کره زمین قرار گیرد تا از یک طرف انتشار نور اسلام برای تمام جهان آسان باشد و از طرفی دیگر این دین به طور مساوی و اندازه‌ی لازم در اختیار دیگران قرار گیرد.

نکته سوم: ازآنجایی که پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) برای تمام مردم فرستاده شده است:

 **وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا کَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِیراً وَنَذِیراً وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ }(سبأ28)**

ما تو را برای جملگی مردمان فرستاده‌ایم تا مژده‌رسان و بیم‌دهنده باشی ولیکن اکثر مردم بی‌خبرند.

حکمت اقتضا می‌کرد که مکه مکرمه مهد رسالت جهانیان باشد و این که مبعث پیامبر در این نقطه از جهان قرار گرفته اعجاز خداوندی محسوب می‌گردد.

نکته چهارم: در قرآن کریم کلمه سراج فقط در وصف خورشید و پیامبر صلی الله علیه و سلم به کار رفته است. خداوند در وصف خورشید می فرماید:

**وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِیهِنَّ نُوراً وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجاً} (نوح16 )**

 و ماه را در میان آسمانها تابان و خورشید را چراغ کرده است.

و خداوند در وصف پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)می فرمایند:

**وَدَاعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجاً مُّنِیراً}( الأحزاب46)**

 به عنوان دعوت‌ کننده‌ای به سوی خدا طبق فرمان الله و به عنوان چراغ تابان

با توجه به آنچه گذشت می فهمیم که چرا خداوند خورشید و پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به سراج تشبیه کرده است. زیرا خورشید مرکز منظومه شمسی است، مکه مکرمه مرکز زمین. پس همان‌گونه که خورشید جهان را روشن می‌کند پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز زمین را با رسالتش روشن می‌سازد.

۲- مکه مکرمه مرکز جاذبه زمین است. علوم جدید کشف کرده است که مکه مکرمه مرکز جاذبه زمین در جهان است. این چیزی است که یک دانشمند و جغرافی‌دان آمریکایی به آن رسیده است درحالی که هیچ عقیده و ایمانی نسبت به آن نداشته است. او شبانه ‌روز در کارگاهش جلو نقشه‌های زمین می‌ایستاد و با استفاده از ابزارآلات جغرافیای به این نتیجه رسید که مرکز جاذبه زمین مکه مکرمه است. این کشف پرده از یک راز برمی‌دارد و آن اینکه انسان فطرتاً به سوی مکه مکرمه متمایل است. زمین، کوهها، خیابانها و خانه‌ها و هر آنچه در آن است انسان را به سوی خود جذب می‌کند و این احساسی است که از آغاز خلقت زمین وجود داشته است. در این جا لازم است به دو نکته اشاره کنیم:

نکته اول: آیا اینگونه نیست که هر کسی به مکه مکرمه می‌رود چه برای حج، عمره، تجارت یا سیاحت دوست دارد یک بار دیگر یا صد بار دیگر به آنجا برگردد؟؟ آیا این چیزی نیست که همه آن را احساس می‌کنند؟ این خود مصداق سخن خداوند است آنجا که می‌فرماید:

**وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْناً (بقره/125)**

 بیاد آورید آنگاه که خانه‌ی کعبه را پناهگاه و مأوای امن برای مردم قرار دادیم.

(مثابةً) یعنی فطرتاً قلبها به آن تعلق دارد. فیثوبون به معنای (فیرجعون)می‌آید و این جا منظور این است که مردم اشتیاق بازگشت به سوی این خانه را (کعبه) دارند. (و أمناً) که به معنای آرامش می‌آید بیانگر این است که انسان در مکه احساس آرامش و سکون خواهد داشت. پس کسی که به سوی مکه می رود به خاطر این جاذبه، سختی‌های این راه برایش آسان شده و هماهنگ با حلقه‌های مغناطیسی به سوی مکه مکرمه کشیده می شود و این مثل شخصی است که در جهت مسیر رودخانه شنا می کند و احساس راحتی می کند برخلاف کسی که درجهت عکس مسیر رودخانه شنا می کند و احساس سختی و زحمت می‌کند.نکته دوم: از آنچه گقته شد شاید یکی از حکمتهای سخن پیامبر درباره نماز فهمیده شود آنجا که فرمود:

(ای بلال نماز اقامه کن تا به وسیله‌ی آن راحت شویم)

نماز فشار روحی، نگرانی و اضطراب را کاهش می دهد و آرامش و سکون را جایگزین آن می‌کند. هرگاه انسان رو به قبله می‌ایستد اولاً از لحاظ مادی جهتش بسوی مرکز جاذبه زمین قرار می‌گیرد و ثانیاً از لحاظ معنوی روحش با با جاذبه شرعی که همان کعبه است، هماهنگ می‌گردد. شاید کسی بگوید من به مکه مکرمه رفتم ولی این احساس راحتی و آرامش نکردم؟ در جواب باید گفت این احساس شخصی است که از دین خدا و اوامر و نواهی دورشده باشد. به عنوان مثال مردم در زمان حجاج‌ بن یوسف در مکه دچار ترس و نگرانی بودند در حالیکه آنها در شهر امن و آرامش به سر می‌بردند، و این به سبب ظلم و ستم و دوری آنها از احکام الهی بود. پس اگر طبق شریعت اسلام حکم می‌کردند دیگر هیچ کس از دیگری نمی ترسید و نگرانی نداشت.

۳- مکه مکرمه و ساعت جهانی. جهان امروز زمان و ساعتش را با زمان و ساعت شهر گرینویچ (شهری در جنوب لندن) تنظیم می‌کند در همایش سال 1884 در شهر واشنگتن کلمبیا به خاطر نفوذ و قدرت انگلیس چون ابرقدرت آن زمان بود مقررشد که شهر گرینویچ محل شروع زمان در کره زمین باشد. از آن به بعد آن شهر را نقطه شروع زمان قراردادند و بعد خطوط طولی زمین را ترسیم کرده و زمین را به 24 قسمت تقسیم نموده و نصف‌النهار مبدأ را آنجا قرار دادند. این عمل از دو جهت دارای اشکال است، اولاً خط طولی شهر گرینویچ به مقدار 5/8 درجه با خط مغناطیسی زمین زاویه دارد و ثانیاً شهر گرینویچ یک شهر نمونه با ویژگیهای خاص نیست که دیگر کشورهای دنیا ساعتشان را طبق آن تنظیم کنند. شهر نمونه‌ای که مردم باید زمانشان را طبق آنجا تنظیم کنند باید خط مغناطیس شمالی آن بر خط شمال حقیقی (جغرافیایی) قرار گرفته باشد و این جز در مورد شهر مکه صدق نمی‌کند. بسیاری از دانشمندان و مردم در این زمانه به این مطلب توجه کرده اند به طوری که کانال الجزیره و دیگر کانالهای اسلامی ساعتشان را طبق ساعت و زمان مکه مکرمه تنظیم می‌کنند. البته ساعت گرینویچ را نیز به خاطر شهرت آن ذکر می‌کنند، باید دانست که ساعت مکه مکرمه دقیقترین زمان در جهان را نشان می‌دهد.

http://www.napeivasteha.blogfa.com/post-108.aspx

منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

از موسى بن جعفر پرسیده شد: در مورد شخصى که کنیزى خریده و چند ماه پیش او مانده است و حائض نشده و این ناشى از سن زیاد هم نبوده باشد و زنان پس از معاینه او بگویند که حامله نیست آیا نزدیکى کردن در فرج او براى مالکش جایز است (چون احتمال دارد حامله باشد از صاحب اولش)؟ آن حضرت فرمود: ممکن است حیض را بادى حبس کرده باشد بدون اینکه زن حامله باشد پس باکى نیست که مالکش با او در فرج نزدیکى کند.موسى بن جعفر علیهما السلام فرمود: و اگر مردى کنیز بالغهاى را خرید که باردار نبود و کنیز نزدش بود و حائض نشد تا اینکه شش ماه از این ماجرا همچنان گذشت اگر در سنّى باشد که زنان همانند او حائض میشوند یعنى بسبب سنّ زیاد هم نباشد پس این امر عیبى محسوب مىشود که بواسطه آن میتوان کنیز را بفروشندهاش باز گردانید.

من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق،مترجم: على اکبر غفارى، نشر صدوق، چ: اول،1367 ش. ج1،برگهای 126و127

امام صادق فرمود: عایشه [از روی حسادت] گفت: یا رسول الله میبینم دهان فاطمه را زیاد میبوسی و زبانت را در دهانش قرار میدهی. پیامبر اکرم فرمودند: بله، هرگاه مشتاق بهشت میشوم، فاطمه را میبوسم و زبان در دهانش میگذارم. من از فاطمه بوی بهشت را استشمام می کنم و بوی شجره طوبی را می یابم، زیرا او زنی آسمانیست.

برگرفته از کتاب احادیثی در مورد بوسه، نوشته داوود احمدی، انتشارات صلوات، ۱۳۸۸

معجزات قرآن

9- ابرها در قرآن

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یزْجِی سَحَابًا ثُمَّ یؤَلِّفُ بَینَهُ ثُمَّ یجْعَلُهُ رُکَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ یخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَینَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ جِبَالٍ فِیهَا مِنْ بَرَدٍ فَیصِیبُ بِهِ مَنْ یشَاءُ وَیصْرِفُهُ عَنْ مَنْ یشَاءُ یکَادُ سَنَا بَرْقِهِ یذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ «النور/43»

آیا ندیدی که خداوند ابرهایی را به آرامی می‌راند، سپس میان آنها پیوند می‌دهد، و بعد آن را متراکم می‌سازد؟! در این حال، دانه‌های باران را می‌بینی که از لابه‌لای آن خارج می‌شود؛ و از آسمان -از کوه‌هایی که در آن است [=ابرهایی که همچون کوه‌ها انباشته شده‌اند]- دانه‌های تگرگ نازل می‌کند، و هر کس را بخواهد بوسیله آن زیان می‌رساند، و از هر کس بخواهد این زیان را برطرف می‌کند؛ نزدیک است درخشندگی برق آن (ابرها) چشمها را ببرد!

ابر

قرآن واژه‌هاى گوناگونى در مورد ابر به کار برده که هر یک به نوعى خاص از ابر یا به یکى از ویژگى‌هاى آن اشاره دارد.

1. سحاب:

از «سحب» به معناى کشیدن است. به ابر، سحاب گفته‌اند؛ زیرا در آسمان با باد*، کشیده مى‌شود یا به این جهت که آب را همراه خود مى‌کشاند. سحاب، اسم براى مطلق ابر، اعمّ از ابرهاى باران‌زا و بى‌باران است این واژه نُه بار در این آیات آمده است: 164 بقره/2؛ 57 اعراف/7؛ 12 رعد/13؛ 40 نور/24؛ 88 نمل/27؛ 48 روم/30؛ 9 فاطر/35؛ 44 طور/52‌.


2. غمام:

از «غم» به معناى پوشاندن چیزى است. وجه نام‌گذارى ابر به غمام این است که نور خورشید، یا صفحه آسمان را مى‌پوشاند. به گفته برخى، غمام ابرى است که فقط پوشاننده و سایه‌افکن باشد، نه باران‌زا [و این معنا از بیش‌تر موارد کاربرد آن در قرآن به‌خوبى بر مى‌آید. این واژه، چهار بار در قرآن آمده است: 57 و 210 بقره/2؛ 160 اعراف/7؛ 25 فرقان/25.

3. عارض:

از «عرض»، به معناى آشکار کردن است و از آن جهت به ابر، عارض گفته‌اند که در معرض دید انسان قرار دارد. این واژه دوبار در آیه 24 احقاف/46 آمده است.

4. ظُلّة:

از «ظلّ» به معناى سایه* و ابر سایه‌افکن آمده و در قرآن، بیش‌تر درباره ابرهاى‌عذاب آور به کار رفته است. این واژه دو‌بار‌به‌صورت مفرد در آیات 171 اعراف/7 و 189 شعراء/26 و یک‌بار به صورت جمع در آیه‌210 بقره/2 آمده است.

5. حاملات:

از«حمل»است وابررا حاملات گویند؛ چون آب را با خود حمل مى‌کند.این واژه یک‌بار در آیه 2 ذاریات/51 ذکر شده است.


6. مُعصِرات:

از «عصر» به معناى فشردن و مقصود، ابرهاى باران‌زا است. وجه نام‌گذارى ابرها به معصرات آن است که باد، هنگام نزول باران*، آن‌ها را مى‌فشرد. به عقیده برخى، مُعصِر از اِعصار به معناى طوفان است و به ابرهایى گفته مى‌شود که به همراه طوفان آورده شده و داراى رگبارى تند و قطرات بزرگ آبند، و‌مؤیّد آن، صفت «ثجّاجاً» (فراوان و پى در پى) است که قرآن براى باران‌هایى که از این نوع ابرها فرو مى‌ریزد، آورده است. این واژه یک بار در آیه 14 سوره نبأ/78 آمده است.

7. مُزن:

از «مزن» به معناى درخشندگى و بر ابر نورانى و آب‌دار اطلاق شده است. این واژه یک بار در آیه 69 واقعه/56 ذکر شده است.


8. صیّب:

از «صَوْب» به معناى فرو ریختن است که افزون بر ابر، بر باران نیز اطلاق شده است.برخى آن را ابر باران‌زا دانسته‌اند. این واژه یک بار در آیه 19 بقره/2 به کار رفته است.


9. سماء:

از «سموّ» به معناى رفعت و بلندى است و بر هر چیزى، از جمله ابر که بر انسان سایه افکند، اطلاق مى‌شود.برخى اطلاق آن را بر ابر، مجازى و برخى دیگر، حقیقى دانسته‌اند.به گفته برخى، مقصود از «سماء» در جمله «وَ أنزلَ مِنَ‌السَّماء ماءً» (بقره/2، 22)که در قرآن چندین بار به کار رفته، همان ابر است

 

نکات آیه ی ۴۳ سوره ی نور را با هم مرور می کنیم:

۱ــ ابرها برای برای جمع و مرتب شدن چرخانده می شوند.
۲-ابرها مألوف می شوند.
۳-ابرها روی هم متراکم می شوند. 
۴- قطره از خلال امتداد ابـر (از امتداد تراکم ابر) می ریزد.
۵-ابرهای کوه مانند وجـود دارد.
۶- در ابرهای کوه مانند ریزه های یخ وجود دارد که با چرخش آنها تگرگ تشکیل می شود. 
۷- برق تگرگ نزدیک به گرفتن چشم است.

۱- ابرها برای جمع و مرتب شدن چرخانده می شوند:
این تصاویر با ماهواره در طی ۱۱ روز گرفـتـه شده. چنانکه در تصویرها می بـیـنـیـم گـردبـادها ابرها را می چرخانند و گرداب ابری شکل می گیرد و ابرها را جمع می کند. قطر این ابر حدوداً ۲۰۰ کیلومتر است و سوراخ مرکز آن کـه مـانند چـشـم می ماند حـدوداً ۱۰ کـیـلـومـتـر است. («زجو» از جمله به معنی: هـل دادن یا پیچاندن یا گرداندن چیزی برای مرتب شدن یا شکل گرفـتن است).
 


2ــ ابرها مألوف می شوند:

به شکلی که در تصویر می بینیم ابرها با هم مألوف می شوند. چرا قرآن از واژه تآلیف استفاده کرده است؟ تآلیف بمعنی سازگار نمودن و آشتی دادن دو یا چند چیز مختلف و متفاوت است. علت اینکه قرآن واژه تآلیف بکار برده اینست که پاره ابرها از نظر دما و غلظت بخار آب و ترکیبات و غیره با هم فرق میکنند.

3ـــ ابرها روی هم مـتـراکم می شوند:ابرها روی هم انباشته و متراکم می شوند. گاهی تراکم آنها به چند صد متر هم می رسد.

4ـــ قطره از خلال امتداد ابر (از امتداد تراکم ابر) می ریزد:وقتی وضعیت جوی به نقطه بارش برسد ابتدا ذرات آب در بخشهای بالائی ابر با هم ترکیب می شوند و قطره های ریز در حد سقوط کردن تشکیل می شـوند. و چنانکه قـرآن گفـته از بالا در امتداد تراکم ابر سقوط می کنند. در مسیر سقوط خـود با میلیونها مولکولهای دیگر آب برخورد می کنند که جذب آنها می شود و رفته رفـته بزرگ و بزرگ تر می شوند. تا اینکه به نهایت پائین ابر می رسند و آن را ترک می کنند. قطره ای که ابر را ترک می کند تقریبا 2000 بار بزرگ تر از ذرات موجود در ابر است. (پس از ترک ابر نیز در مسیر خود می توانند با قطره های کوچکتری که پیش از آنها از ابر جدا شده اند و بخاطر سبک تری خود سرعت کمتری دارند برخورد کنند و بزرگتر شوند).
 

5ـــ ابرهای کوه مانند وجود دارد: این نوع ابرهای کوه مانند البته فقط با رفتن با هواپیما در محیط ابرها مشخص است. و تا پیش از پرواز انسان کسی از آنها خبری نداشت.
 

6ـــ در ابرهای کوه مانند ریزه های یخ وجود دارد که با چرخش آنها تگرگ تشکیل می شود:
دانه تگرگ همانطور که آیه گفته در اصل ریـزه های یـخ اسـت کـه در بـخـش بالائی ابـر است. دانـه تگـرگ وقـتی تشکیل می شود که بلورهای یخی در بالای ابر، قطره های آب را که سردی آنـها در دمای زیر صفر است ولی یخ نمی زنند جمع می کند. آن قطره ها که تا زیر درجه انجماد سرد هستند به مجردی کـه بـلـورهـای یخی آنـهـا را لـمـس می کـنـنـد سریعاً یخ می زنند. و بلورهای یخی توسط بادهای تند خشونت بار در ابر بالا و پائین برده می شوند، (یا به تعبیر قـرآن گـردانـده یـا چـرخـانـده می شـونـد) کـه باعـث بـرخـورد و تـمـاس آنـهـا با قـطـره های بیشتری می شود. و این عـمل باعث می شود که قطره های بیشتری دور آنها یخ بزند، و دانه تـگـرگ بـزرگ و بزرگتر بشود. تا جائی که وزن آنها قدری سنگین می شود کـه بـاد دیگـر نمی تواند آنـهـا را با جـریـان خود به بالا ببرد و در نتیجه سقوط می کنند. (واژه «زَجْو» که آیه برای بیان شکل گیری ابر بکار گرفته و نحوه نزول تگرگ نیز به آن معطوف نموده، از جمله به معـنی: هـل دادن یا پیچانـدن یـا گـردانـدن چـیـزی برای مرتب شدن یا شـکـل گرفـتـن است).
 


7ـــ برق تگرگ نزدیک به گرفتن چشم است:
در ابـر "باد و بوران" جریان برق مثبت و منفی درست میشود. به ایـن شکل که با بادهای قوی "ذره ها" و "قطره هـای ریز آب" و مخصوصاً "ذره های یخی" موجود در ابر، در ابر بالا و پائین برده می شـوند کـه باعـث ایجـاد جـریان مثبت و منفی برق می شود. جریان مثبت و مـنـفـی اغـلـب دور از هـم شـکل می گیرند. دست آخر تـفـاوت مـیان یک مـنـطـقـه با برق مثبت با مـنـطـقـه دیگر با برق مـنـفـی، خواه در ابر یا بر زمین آنقدر زیاد می شود که برق آنها بـشکـل جـرقـه بـسـیـار بزرگ (آسـمـان درخـش) آزاد می شود.

همینطور وقتی تگرگ از میان یک ناحیه زیر صفر و ناحیه ذره هـای یخی در ابر میافـتد ابر الکتریسیته می شـود. وقـتـی قـطره های مایع با دانه های تگرگ برخورد می کنند سریعاً هنگام تصادم یخ می زنند. و بدنبال آن گـرما را رهـا می کنند. ایـن عـمل سـطح دانه تگرگ را از ذرات یخ دور تا دور گرم تر نگه می دارد. وقـتی کـه یک دانـه تگـرگ بـا یـک ذره یـخ تصادم می کند: الکـترونها از بخش سردتر به بخش گرمتر جریان پیدا می کنند. پـس از آن دانه تگرگ برق منفی می شود. همین اثر نیز وقتی قـطـرهای با دمای زیر صفـر با دانه های تگرگ و ذره های ریز دارای برق مـثـبت برخورد می کنند رخ می دهد. این فـندکهای دارای برق مـثـبت توسط باد به بخش بالائی ابر برده می شوند. و تگرگ دارای برق منفی به ته ابر می افتد و بدین گونه بخش پائین تر ابر منفی می شود. این برق منفی بصورت نور تخـلیه و آزاد می شود. نور آن نیز چنانکه آیه گفـته قـوی است.

و آب اساساً وقتی تغییر حالت میدهد، مثلاً از مایع به جامد یا از آب به بخار تبدیل میشود انرژی آزاد میکند.

 


نقش برق در بارندگی و رشد گیاه

 

 

« و از نشانه های دیگر او این است که برق را بمثابه ترس و چشم داشت به بهره وری بیشتر به شما نشان می دهد و با آن از ابر آب فرو می فرستد و بعد با آن زمین را پس از مردن دوباره زنده می کند. در این رابطه برای اندیشمندان استدلالاتی وجود دارد». («طمع» بمعنی: چشم داشت بهره وری و برخورداری بیشتر، و چشم داشت به چیز دوست داشتنی است).

نکات آیه:
1ــ برق چشم داشت بهره وری و برخورداری بیشتر را به انسان می دهد:

برق بخشی از اکسیژن و نیتروژن جو را به هم می بندد و به ترکیبات شیمیائی تبدیل می کند که اکسید نیتروژن نامیده می شود. این ترکیبات بعداً با آب باران ترکیب می شـونـد و اسـیـد ضـعـیفی را تشکیل می دهند و بر زمین سقوط می کنند و به نیترات تبدیل می شوند. و نیترات نیز تغذیه ای بـرای گیاهان می شود. کسانیکه با کشت سر و کار دارند و یا منافعی در این زمینه دارند، از وقتی با این مقوله آشنا شوند، به برق طمع می کنند. یعنی برای بهره وری و برخورداری بـیـشـتـر از کـشـت بـه بـرق چـشـم می دوزند. 
 

 

2ــ برق از ابر آب فرو می فرستد:


برق موجود در ابر ذرات آب را به هم ترکیب می دهد و قطره های بزرگ تری که در حد سقوط کردن می رسند درست می شود. بعد قطره سقوط می کند و در مسیر سقوط خود قطره های بیشتری را جمع می کند و بزرگ تر می شود. (عمل ترکیب شدن قطره های ریز آب توسط جریان الکتریسیته در قرن بیستم در آزمایشگاه مشاهده شد).



میزان بارندگی ــ آب درون زمین

« و از ابر آبی به اندازه فرو می فرستیم و آنرا در زمین جا می دهیم و ما در بردن آن (یعنی بردن آن اندازه ای که بارانده ایم) توانائیم ـــ و با آن باغهای خرما و انگور برای شما تولید می کنیم، که هم فراورده های زیادی در آن برای شما هست و هم از آن می خورید».

نکات آیات:

1ــ میزان بارندگی و تبخیر به اندازه است:


چنانکه در آیه گفته شده میزان بارندگی آب به زمین و تبخیر شدن آب از زمین به اندازه است. برآورد می شود که در سال 513 ترلیون تن آب از زمین تبخیر می شود و به همین اندازه نیز به زمین می بارد.


2ــ آب درون زمین آب باران است و برخی از درختان از آب درون زمین استفاده میکنند:

چنانکه در آیه گفته شده آبهای درون زمین آب باران است که در زمین فرو رفته، و درختانی که ریشه در اعماق دارند آب خود را از آن می گیرند.


منابع آب درون زمین
زمر 21: « أَلَمْ تـَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْـزَلَ مِـنَ السَّـمـاءِ مـاءً فـَسـَـلَـکـَهُ یَـنابـِیـعَ فِی الاَرْضِ...»؟

« آیا نمی بینی کـه خـدا از ابـر بـاران نـازل می کـنـد و آنـرا وارد مـنـابـع درون زمین می کند»؟

آیه اظهار می کند که منابع آبی درون زمین آب باران است. در جهان دانش در این رابطه یک تئوری می بینیم که مربوط به قرن هفدهم است (یعنی بیش از هزار سال پس از گفته قرآن)، که می گوید آب منابع زمین همان آب باران است که درون زمین نفوذ می کند. البته در این تاریخ قرآنِ ترجمه شده در غرب وجود داشته و احتمال اینکه منبع برخی تئوریها قرآن باشد نیز بعید نیست.


آب باران
فرقان 48: « وَهُوَ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیاحَ بُشْرًا بَینَ یدَی رَحْمَتِهِ وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا = و اوست که بادها را با نوید رحمت فرستاد و از ابر آب طَـهُـور فرو فرستادیم».

آب باران در آیه آبِ طَهُور نامیده شده است. آب طهور یعنی چه؟ واژه طهور و طهارت (بمعنی مصدری) بمعنی: پاکی از نجاست و پلیدی است. یعنی پاکی از چرک، مدفوع، بو، عرق، کثافت، تعفن و گندیدگی و مواردی از این قبیل. و طهُور بمعنی فاعلی و وصفی بمعنی: چیزی است که موارد مزبور را ندارد یا آنها را برطرف میکند.

حالا چرا آب باران را آب طَهُور نامیده است؟ به این خاطر که اگر آب های زمین در روند تبخیر شدن و به جو رفتن و ابر شدن و باریدن نمی بودند آبهای زمین تعفن می گرفت. در سال حدوداً 380 هزار کیلومتر مربع آب از سطح آبها و خشکی ها تبخیر میشود

منابع : سایت معارف

 http://www.cloudysky

منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

معجزات قرآن

10- قسم به دریای سراسر آتش!

والبحر المسجور

«قسم به دریای سراسر آتش» [الطور: 6]

اکتشافات علمی که قرآن نیز از آنها سخن گفته است بسیارند . در این پست شما را با اکتشافی جدید آشنا می سازیم که نشان می دهد کف اقیانوس در حال آتش گرفتن است!!!
دانشمندان به تازگی فوران های آتش فشانی عظیمی را در قعر اقیانوس آرام کشف کردند . آنها می گویند این آتش فشان در اثر شکاف بسیار عمیقی بوجود آمده است که 2500 متر عمق آن است. در یک حادثه که شبیه یک انفجار بزرگ بود گدازه های مذاب به بالا آمدند و در آنجا متراکم شدند و در تنیجه دود  متراکم و غلیظیی شبیه به ابرهای بزرگ را در هوا منتشر کردند

تصویری که مشاهده می کنید مربوط به شکاف های موجود در کف اقیانوس آرام است که سنگ های گداخته از آن بیرون می آید و آب را می سوزاند!! منبع  The National Science Foundation

دانشمندان تاکید می کنند که همانند این فوران ها همیشه تکرار می شوند و برای مدت طولانی نیز ادمه می یابند تا جایی که کسی که این فوران های آتش فشانی را دنبال می کند احساس می کند که در حال مشاهده دریای آتش گرفته ای است که هیچوقت خاموش نمی شود!

دوست عزیز هنگامی که یکی از ما اخبار علمی این چنینی را می خواند فوراً به یاد قرآن می افتد و آیه ای که در آن خداوند این قسم را یاد می کند: (والبحر المسجور) [الطور: 6]،ترجمه:«قسم به دریای سراسر آتش»

حال مثل همیشه سوالی به ذهن متبادر می شود، براستی آیا محمد (ص) می توانسته از قعر اقیانوس ها خبر داشته باشد؟؟

براستی که فقط خدایی که خود خالق زمین است می تواند چنین سخنی بگوید و در ادامه همین سوره نیز خداوند  در جواب آنانی که می گویند قرآن ساخته ذهن محمد است می گوید: (أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا یُؤْمِنُونَ * فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ) [الطور: 33-34]. ترجمه:« یا مى‏گویند : قرآن را از پیش خود ساخته(بلکه قرآن وحى الهى است) ، ولى اینان ایمان نمى‏آورند .«33» پس اگر در ادعاى خود راستگویید ،سخنى مانند آن بیاورید»

ترجمه:  www.azkar.blogfa.com

منبع: www.kaheel7.com/ar

مصدر: Scientists Catch Underwater Volcanic Eruption "In Action" in Pacific Ocean Depths, The National Science Foundation, November 27, 2006.

منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

موسی کاظم


گروهی به اسلاوها و رومی‌ها (زنگباری‌ها) شبیخون زده، فرزندانشان را از دختر و پسر می‌ربایند، پسران را اخته می‌کنند، سپس آنها را (به عنوان برده) به سوی تاجران بغداد می‌فرستند. دربارة خریداری اینها چه نظر می‌دهید، در حالی که ما می‌دانیم که این غلام‌ها و کنیزها از قومشان دزدیده شده‌اند و بدون اینکه جنگی در گرفته باشد، غارت شده‌اند؟ فرمود: در خریداری آنها اشکالی نیست (و با خریداری، آنها به عنوان برده مملوک شما می‌شوند) این است و جز این نیست که آنان را از دارالشرک به دارالاسلام درآورده‌اند

تذکره الفقها _ علامه حلی ج10 ص305
هدایه الامه الی احکام الائمه _حر عاملی ج5 ص 531
وسائل الشیعه_ حر عاملی ج15 ص 131
حدائق الناظره_ محقق بحرانی ج19 ص 372
کافی _شیخ کلینی ج5 ص 210
تهذیب الاحکام_ شیخ طوسی ج6 ص 162


[بقره 191 ]بکشید!
[بقره 244]بکشید!
[توبه 5 ] بکشید!
[توبه 12 ] بکشید!
[توبه29 ] بکشید!
[توبه 123 ]بکشید!
[انفال 12 ] بکشید!
[انفال 39] بکشید!
[مائده 13 ] بکشید!
[مائده 38 ] بکشید!
[احزاب 61 ]بکشید!
[محمد 4 ] بکشید!
[نسا 89 ] بکشید!

معجزات قرآن

11- حرکت کوه ها

سپری شدن کوهـهـا مانند ابـرهـا

« و کوهها را می بینی گمان می کنی ثابت هستند، در حالیکه مانند ابرها سپری می شوند» (نمل 88)

مطالعات و پژوهش های دانشمندان زمین در قرن بیستم به نظریه ای با نام “زمین ساخت صفحه ای” منجر شد که نشان می دهد سطح خارجی سیاره ما بسیار پویاست و مدام در حال تغییر و تحول است و این تغییرات و تحولات، طی سالیان دراز سیمای زمین را دگرگون می کنند. نخستین کوشش ها برای اثبات این نظریه به سال ۱۹۱۵ ‏برمی گردد. زمانی که “آلفرد وگنر”، هواشناس آلمانی در کتابش با نام “منشا قاره ها و اقیانوس ها ” بر اساس دلایلی محکم، امکان تحرک پوسته زمین و تغییر موقعیت قاره ها و اقیانوس ها را عنوان کرد. وی اعتقاد داشت در آغاز، قاره ای یکپارچه وجود داشته که بعدها شروع به تقسیم شدن کرد و سرانجام قاره های کنونی پدید آمدند. وگنر، عامل اصلی این رویداد را نیروی حاصل از چرخش زمین و نیروی جزر و مد می دانست که در طولانی مدت، موجب پاره ‏پاره ‏شدن قاره ‏ها شده ‏است. پس از او، دانشمندان دیگری نیز در این زمینه تلاش هایی انجام دادند.” آرتور هولمز” در سال ۱۹۲۸ ‏نظریه جدیدی برای ساز و کار حرکت قاره ‏ها ارائه کرد که توجیه منطقی تری به نظر می رسید. وی اظهار داشت که قاره ها بر اثر جریان های همرفتی موجود در زیر پوسته زمین حرکت می کنند. در دهه ۶۰ ‏میلادی، “هری هس” زمین شناس آمریکایی از دانشگاه پرینستون که مطالعات وسیعی در مورد اقیانوس ها داشت، فرضیه گسترش بستر دریاها را مطرح کرد. هس معتقد بود بستر دریاها در امتداد شکاف هایی موسوم به پشته های میان اقیانوسی که با جریان های همرفتی زیر زمین مرتبط هستند پدید می آید. بدین صورت که با خروج مواد مذاب از درون زمین، بستر اقیانوس به طرفین رانده شده و پوسته جدیدی در محل شکاف ایجاد می شود. این فرضیه ، نقطه عطفی در تکامل علم زمین شناسی محسوب می شد.

‏سرانجام در سال ۱۹۶۸ ‏، از تطبیق و تلفیق نظریه ها و فرضیه های موجود، نظریه زمین ساخت صفحه ای که بسیار کامل تر و جامع تر بود متولد شد. بر پایه این نظریه، پوسته سخت و جامد زمین که سنگ کره ، نامیده می شود از ۷ ‏صفحه اصلی و تعدادی صفحه کوچک یا فرعی ‏تشکیل شده که این صفحه ها نسبت به یکدیگر دارای حرکت هستند. صفحات می توانند از نوع قاره ای یا اقیانوسی و یا هر دو باشند- در ادامه در باره این دو نوع توضیحاتی آورده ایم- . در زیر سنگ کره، بخشی وجود دارد که به علت فشار و دمای زیاد مواد درونی زمین به نقطه ذوب خود نزدیک شده و حالتی نرم و مذاب به خود گرفته اند. به این بخش سست کره گفته می شود. در واقع صفحات سخت و صلب سنگ کره بر روی سست کره سیال و روان ، در حالتی شناور سر خورده و جابه جا می شوند.

دور شدن صفحات و تشکیل یک اقیانوس

‏حرکت صفحه ها نسبت به هم، در سه حالت کلی رخ می دهد. در حالت اول ، صفحات واگرا هستند، یعنی از هم دور می شوند. در محل فصل مشترک دو صفحه، پشته های میان اقیانوسی، شکل گرفته و پوسته اقیانوسی بین دو صفحه، گسترش پیدا می کند و رفته رفته بر وسعت دریاها و اقیانوس ها افزوده می شود. هرچه از محل این پشته ها دور شویم سن پوسته اقیانوسی بیشتر می شود. اقیانوس اطلس بهترین مثال در این خصوص است. البته در بستر دریاهای جوانی مثل دریای سرخ هم این اتفاق می افتد. در اصل، پیدایش دریای سرخ محصول دور شدن صفحه عربستان از صفحه آفریقا است. گاهی هم ممکن است فرآیند دور شدن صفحات، در وسط یک قاره اتفاق بیفتد. در این صورت پوسته قاره ای شکاف برداشته و مواد مذاب از دل زمین بیرون ریخته و بلندی هایی ساخته می شوند. مانند منطقه شرق آفریقا و کوه معروف کلیمانجارو که نتیجه بروز چنین پدیده ای است.

‏در حالت دوم، صفحات همگرا هستند یعنی به هم نزدیک می شوند. که این حالت خود به سه دسته تقسیم می شود؛ اول، برخورد صفحه اقیانوسی با صفحه قاره ای. در این نوع برخورد، صفحه اقیانوسی به دلیل چگالی بیشتر، به زیر صفحه قاره ای رانده می شود و کم کم به داخل سست کره فرو رفته و ناپدید می شود. این پدیده را فرورانش می نامند. در محل این فروراندگی معمولا رشته های کوه های طویل و مرتفعی تشکیل می شوند که با فعالیت های آتشفشانی و زمین لرزه همراه است. رشته کوه های آند در حاشیه غربی آمریکای جنوبی نمونه بارز چنین برخوردی هستند. در جنوب شرقی ایران هم می توان کوه های مکران را نام برد که در اثر فرورانش پوسته اقیانوسی عمان به زیر بلوک لوت ایران به وجود آمده اند. دوم، برخورد دو صفحه اقیانوسی با یکدیگر. در این حالت یکی از صفحات به زیر دیگری فرورانده می شود و در حاشیه دو صفحه، فعالیت های آتشفشانی فراوانی رخ می دهد. این آتشفشان ها در اعماق دریا قرار دارند و در نتیجه فعالیت آن ها، جزایر آتشفشانی خاصی پدید می آیند که به جزایر کمانی معروفند. جزایر کمانی اقیانوس آرام از این جهت مشهورند. این نوع برخورد سبب کوچک شدن حوضه های اقیانوسی می شود. سوم برخورد دو صفحه قاره ای با هم. وقتی دو صفحه قاره ای به یکدیگر نزدیک می شوند منحصرا پدیده کوه زایی و چین خوردگی اتفاق می افتد. کوه های هیمالیا در آسیا و رشته کوه آلپ در اروپا حاصل این نوع فرآیند کوهزایی هستند. کوه های زاگرس هم در ایران، مثال خوبی است که در نتیجه برخورد صفحه عربستان به صفحه آسیا قد برافراشته اند.

‏در حالت سوم، دو صفحه در کنار هم حرکت می کنند و در اصطلاح می لغرند. به این نوع صفحات، امتدادلغز می گویند. معمولا در راستای لغزش دو صفحه،زمین لرزه های زیادی روی می دهد. نمونه مشخص این حالت، گسل بزرگ سن اندریاس در کالیفرنیا است.

انواع حرکات صفحات پوسته نسبت به هم

به غیر از حالات ذکر شده، فرآیند جالبی وجود دارد که حاصل عملکرد آن تشکیل ساختارهای آتشفشانی ویژه ای در اعماق اقیانوس ها است که به شکل جزیره های خطی و رشته کوه های دریایی سر از آب بیرون می آورند. طی این فرآینده مواد مذاب در نقاط ثابتی به نام نقطه داغ از زیر پوسته زمین بالا می آیند و پس از خروج، جزایری را می سازند. در واقع با عبور صفحات سنگ کره از روی نقاط داغ این جزیره ها پدید می آیند و در اثر حرکت صفحات، جزایر ساخته شده به صورت زنجیره وار به دنبال هم قرار می گیرند. مجموعه جزایر هاوایی از این دست هستند که نزدیک ترین جزیره به نقطه داغ جوان ترین؛ و دورترین جزیره پیرترین آنهاست. اصولا این فرآیند در زیر صفحه های اقیانوسی اتفاق می افتد ولی صفحه های قاره ای نیز از روی نقاط داغ عبور می کنند. تاکنون بیشتر از ۴۰ نقطه داغ در سراسر جهان شناسایی شده است. فعالیت این نقاط، جهت حرکت صفحات را به خوبی نشان می دهد. نکته قابل توجه در این مبحث که منظور ما را تامین می کند، حرکت جزایر به سمت یک صفحه نزدیک شونده به آن هاست. به عنوان مثال حرکت صفحه اقیانوس آرام جزایر هاوایی بر روی آن قرار دارند به سوی صفحه آسیا-اروپا. آینده قابل پیش بینی این نزدیک شدن، رسیدن جزایر هاوایی به حاشیه قاره ای صفحه آسیا و جوش خوردن به لبه آن خواهد بود. به طور کلی نتیجه برخورد جزایر کمانی و جزیره های خطی با یک قاره، رشته کوه هایی به وجود می آیند. هرچند این رشته کوه ها به مراتب کوچک تر از آنهایی است که از برخورد دو قاره حاصل می شوند. مانند کمربند چین خورده شمال گینه نو.

نحوه تشکیل جزایر خطی بر اثر فعالیت نقاط داغ

همان طور که پیش تر نیز اشاره شد هنگامی که صفحه اقیانوسی به زیر سنگ کره قاره ای فرورانش می کند، رشته کوهی بر لبه قاره شکل می گیرد. اگر صفحه فرورونده شامل سنگ کره قاره ای نیز باشد، تداوم این فرآیند سبب همگرایی دو قاره می شود. در این صورت رشته کوهی که در اثر برخورد قاره ها به وجود می آید در کنار رشته کوه حاصل از برخورد پیشین پوسته اقیانوسی با قاره قرار خواهد گرفت. این نوع کوه ها، رشته کوه های برخوردی خوانده می شوند و احتمال می رود در هیمالیا نیز هنگام برخورد صفحه هند به آسیا چنین اتفاقی افتاده باشد.

‏با توجه به مطالب پیش گفته می توان نتیجه گرفت کوه ها هم حرکت می کنند و در شرایط خاصی مثل همگرایی صفحه ها به یکدیگر خواهند رسید، حتی اگر این رخداد سالیان متمادی در مقیاس زمان زمین شناسی به طول انجامد. و در همین جا به مفهوم عمیقی که در آیه ۸۸ ‏سوره نمل وجود دارد پی می بریم.

 

کو ه ‏ها را می بینید و آن ها را ساکن می پندارید، در حالی که همچون ابرها در حرکت اند.

 

بنابراین شاید بهترباشد این ضرب المثل را به روز کرده ‏و این طور بگوییم که کوه به کوه می رسد، چه رسد به آدمیزاد.

شما چه می اندیشید؟

 

در پایان برای درک بهتر مطالب چند مورد را توضیح می دهیم:

 

تفاوت های قاره با اقیانوس

چیزی که ما به نام قاره می شناسیم در واقع توده ای عظیم با ترکیبی از مواد سبک و کم چگال پوسته زمین است که در اثر جدایش از سایر بخش های چگال تر پوسته به خارجی ترین سطح آن راه یافته و تجمع کرده است. ترکیب شیمیایی پوسته قاره ای به طور کلی اسیدی و غنی از سیلیس است، در صورتی که ترکیب شیمیایی پوسته اقیانوسی، بازی و عمدتا شامل بازالت است. ضخامت میانگین پوسته قاره ای حدود ۳۵ ‏کیلومتر است ولی این مقدار در پوسته اقیانوسی تنها به ۷‏ کیلومتر می رسد. سن پوسته قاره ای تا ۴ میلیارد سال برآورد شده است که سن قدیمی ترین سنگ های کشف شده در قاره هاست. اما پوسته اقیانوسی در هیچ جا سنی بیشتر از ۲۰۰ ‏میلیون سال نداشته و این نشان دهنده پیر بودن قاره ها است.

 

حرکت آهسته

حرکت آهسته همه این رویدادها در سطح زمین به صورت کاملا تدریجی و بسیار آهسته در طی میلیون ها سال رخ می دهند. مثلا داده ‏های حاصل از اندازه گیری های ماهواره ای نشان داده است که صفحه های اقیانوسی با سرعتی در حدود ۵۰ ‏میلی متر در سال و صفحه های قاره ای با سرعتی معادل ۱۵ ‏میلی متر در سال حرکت می کنند. حالا تصور کنید چند میلیون سال طول خواهد کشید تا حوضه اقیانوس آرام بسته شود یا دریای سرخ، خود به اقیانوسی بزرگ بدل گشته و یا قاره آفریقا به دو تکه تقسیم شود و …

 

 

 گردآوری: مجله اینترنتی سراج

 منبع: ماهنامه دانشمند – شماره ۵۸۰

منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

هر کی بتونه یه پیامبر عین این بیاره جایزه داره

غزوات حضرت محمد :

- غزوه ابواء 2- غزوه بواط 3- غزوه عشیره 4- غزوه بدر اول 5 – غزوه بدر 6- غزوه بنی سلیم 7- غزوه بنی‌ قینقاع 8 – غزوه سویق 9- غزوه ذی امر 10 – غزوه بحران 11- غزوه احد 12 – غزوه حمراء‌ الاسد 13 – غزوه بنی‌ النضیر 14 – غزوه ذات ‌الرقاع 15 – غزوه بدر آخر 16 – غزوه دومة الجندل 17 – غزوه بنی‌ المصطلق 18 – غزوه خندق 19 – غزوه بنی قریظه 20 – غزوه بنی لحیان 21 – غزوه ذی قرد 22 – غزوه حدیبیه 23 – غزوه خیبر 24 – غزوه عمرة القضاء 25 – غزوه مؤته 26 – فتح مکه 27 – غزوه حنین 28 – غزوه طائف 29 – غزوه تبوک


تعداد 20 زن به نامهای :

1- حضرت خدیجه 2- سوده 3- عایشه 4 – ماریه قبطیه 5- حفصه 6- زینب 7- جویریه 8- ام حبیبه 9- صفیه 10- میمونه 11- فاطمه 12- هند ، دختر یزید .13- اسماء ، دختر سیاء .14- زینب ، دختر یزید .15- هبله، دختر قیس و خواهر اشعث .16- اسماء، دختر نعمان .17- فاطمه، دختر ضحاک . 18- ام سلمه ، دختر بنی امیه 19- ریحانه 20- ام شریک


لیست اراضی باقی مانده از حضرت محمد :

1- فدک 2- برقه 3- دلال 4- اعواف 5- صافیه 6- مثیب 7- حسناء 8- وطیح 9- مشربه ام ابراهیم 10- سلائم و … ( الا موال. قاسم بن سلام . صفحه 47) (وفاء الوفا . صفحه 36 و 152

معجزات قرآن

12- کوه ها در قرآن



فقط بخش کوچکی ازحجم کوهها در سطح زمین قرار دارند وقابل رویت می باشند. پایه ها و ریشه های کوهها گاه کیلومترها در اعماق زمین همانند میخهایی عظیم در داخل زمین فرورفته است. این یافته علمی زمین شناسان که تا چند دهه پیش برای انسانها پوشیده بود در قرآن کریم بنحو مطلوبی بوضوح توسط خالق آسمانها و زمین بیان گردیده است:
والجبال أوتادا (نباء 7)
و کوه ها را همچون میخهایی (بناکرد).

همانطوری که درتصویرزیر دیده می شود، کوه ها ریشه های عمیقی دارند که همچون میخهایی در زمین فرو رفته اند.


منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

جمله نعیمه اشراقی نوه آیت الله خمینی در صفحه فیسبوک شان:
«جوک دیگرى را که براى امام تعریف کردیم و همیشه به شوخى یاد مى کردند این بود : امام خمینى :اى پاسداران بیوه شهدا را بگیرید اى کاش من یک پاسدار بودم»

معجزات قرآن

13- جدایی دو دریا

مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (19) بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ (20)  فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ (21) یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ (22) 

19. دو دریا را به گونه ای روان کرد که با هم برخورد کنند.20. اما میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمی کنند.21. پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مى‏کنید؟22. از آن دو، مروارید و مرجان خارج مى‏شود.

اقیانوس شناسان به تازگی کشف کرده اند که وقتی دو دریا به هم می رسند با یک دیگر ترکیب نمی شوند آب دو دریای همسایه به دلیل وجود نیروی کشش سطحی ترکیب نمی شوند.

آب دریاهای مختلف غلظت های متفاوتی با هم دارند.و کشش سطحی ایجاد می کنند گویی که دیواره نازکی بین آن دو برپا شده است.

در اقیانوس اطلس جریان آب شیرینی وجود دارد که آن را گلف استیریم می نامند این جریان عظیم از سواحل آمریکای مرکزی حرکت می کند و سراسر اروپا را طی می کند و به سواحل اروپای شمالی می رسد.عرض این جریان 150 کیلومتر و عمقش حدود 800 متر و سرعتش 160 کیلومتر می باشد.و حرارت آن با آبهای اطرافش 10 تا 15 درجه تفاوت دارد و در آنجا هزاران کیلومتر آب وجود دارد که با آبهای اطراف خود مخلوط نمی شوند.و در آنها موجودات زنده هم زندگی می کنند.

این خاصیت در بسیاری از رودخانه ها از جمله رودخانه های کشور خودمان نیز وجود دارد.

همچنین در کشور مصر نیز هیئتی اکتشافی از دانشگاه مصر دریافتند که آبهای خلیج عقبه از نظر خواص شیمیایی و فیزیکی با آبهای دریای احمر تفاوت دارند و با آن مخلوط نمی شوند همچنین در جایی که دریای احمر به اقیانوس هند می رسد نیز این خاصیت وجود دارد.

این پدیده در دریاری مدیترانه و اقیانوس اطلس که در تنگه جبل الطارق به هم می رسد دیده می شود اما به دلایلی مانند دما میزان شوری و شیرینی از هم جدا می شوند.

تصویر مربوط به تنگه جبل الطارق است که 13 کیلومتر بین دریای مدیترانه و آتلانتیک مرز وجود دارد که از همدیگر جدا می شوند و از هم جدا نمی شوند.

در شهر توریستی اسکاگن در دانمارک در جایی که دریای بالتیک و شمالی به هم می پیوندند این پدیده دیده می شود.

در سوره الرحمن آیات 19-20-21-22 به این موضوع اشاره شده است:

مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (19) بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ (20)  فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ (21) یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ (22) 

19. دو دریا را به گونه ای روان کرد که با هم برخورد کنند.20. اما میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمی کنند.21. پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مى‏کنید؟22. از آن دو، مروارید و مرجان خارج مى‏شود.

بیشترین دلیلی که باعث وقوع چنین پدیده ای می شود غلطت شوری و شیرینی دریاهاست که باعث جلوگیری از ترکیب آنها می شود در آیات دیگری از قرآن نیز بطور دقیق به این موضوع اشاره شده است:

 


سوره مبارکه فرقان آیه 53:

« و هو الذی مَرَجَ البحرینِ هذا عَذبٌ فُراتٌ و هذا مِلحً اُجاجً وَ جَعَلَ بَینَهما بَرزَخا و حِجراً مَهجوراً»

 و اوست کسی که دو دریا را موج زنان به سوی هم روان کرد این یکی شیرین و آن یکی شور و تلخ است ومیان آندو حریمی استوار قرار داد.

 

سوره مبارکه فاطر آیه 12:

وَمَا یَسْتَوِی الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِن کُلٍّ تَأْکُلُونَ لَحْمًا طَرِیًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْیَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْکَ فِیهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ

 این دو دریا یکسان نیستند: یکی آبش شیرین و گواراست و یکی شور و تلخ، از هر دو گوشت تازه می خورید، و از آنها چیزهایی برای آرایش تن خویش بیرون می کشید و می بینی که کشتی ها برای یافتن روزی و غنیمت، آب را می شکافند و پیش می روند، باشد که سپاسگزار باشید.

 

سوره مبارکه نمل آیه 61:

اَمَّنْ جَعَلَ الْاَرْضَ قَرَارًا وَ جَعَلَ خِلالَهَا اَنْهَارًا وَ جَعَلَ لَهَا رَوَاسِیَ وَ جَعَلَ بَینَ الْبَحْرَیْنِ حَاجِزًا ءَاِلهٌ مَعَ اللهِ بَلْ اَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿61﴾

[آیا شریکانى که مى‏پندارند بهتر است‏] یا آن کس که زمین را قرارگاهى ساخت و در آن رودها پدید آورد و براى آن، کوه‏ها را [مانند لنگر] قرار داد، و میان دو دریا برزخى گذاشت؟ آیا معبودى با خداست؟ [نه،] بلکه بیشترشان نمى‏دانند.

 

 

منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

ابو سعید ال خودری از قول محمد نقل میکنه: آیا شهادت یک زن نصف شهادت یک مرد نیست؟ زنان گفتند: بله. محمد گفت: این به خاطر این است که زنان ناقص العقل هستند. الحدیث،کتاب 2 ،صفحه692


ابو سیرما به ابو سعید الخدری گفت: آیا در باره بیرون کشیدن آلت تناسلی خود از آلت تناسلی زن در هنگام ارضا جنسی‌ (بیرون آمدن آب منی‌) جیزی از محمد رسول الله شنیده ای؟ ابو سعید گفت: بله، و اضافه کرد: ما با رسول الله در حمله به بیل موستلیق تعدادی زن زیبای عرب را به اسیری گرفتیم و جون از زنان خود دور بودیم و از فقدان سکس با آنها رنج میبردیم، میل داشتیم که با آن اسیران زن سکس کنیم. پس تصمیم به این کار گرفتیم با این شرط که آب منی‌ خود را در درون آلت تناسلی آنها نریزیم. اما فکر کردیم که ما که این کار را می‌کنیم در حالی‌ که رسول الله با ماست، جرا از او سؤال نکنیم؟ پس از رسول الله پرسیدیم و او گفت: لازم هم نیست که موقع خارج شدن آب معنی‌ آلت خود را بیرون بکشید، جون خدا از قبل تصمیم گرفته که جه کسی‌ به دنیا خواهد آمد و جه کسی‌ به دنیا نخواهد آمد.
صحیح المسلم،کتاب 88: کتاب ازدواج (کتاب النکاح) شماره 3371


اینم تقدیم به یک انسان و همفکراش


آیات زیر توجیه یامتقائد کنید آنوقت شاید!!!!!……..شاید!!!!!!…..

ء زمین صاف است. (۴۷ کهف٬ ۵۳ طه٬ ۶ و ۷ نبأ٬ ۳۰ نازعات٬ ۱۹ نوح٬ ۳ رعد٬ ۲۲ بقره٬ ۲۰ غاشیه)
ء آسمان سقفی‌ست که با ستون‌های نامرئی٬ نگه داشته شده تا مبادا به زمین فرو بریزد. (۶۵ حج)
ء خورشید در وقت غروب در چشمه‌ای گل‌آلود فرو می‌رود. (۸۶ کهف)
ء آسمان و زمین زمانی به هم چسبیده بودند٬ سپس از هم جدا شدند. (۳۰ انبیاء)
ء یا اینکه نه. آسمان و زمین هیچ وقت به هم پیوسته نبوده‌اند٬ اول زمین به وجود آمده٬ در همین حین آسمان به شکل دود بوده٬ سپس گسترش پیدا کرده است. (۹ تا ۱۲ فصلت)
ء شهاب‌سنگ‌ها و ستارگان برای طرد شیاطین هستند. (۱۰ الصافات٬ ۱۸ الحجر)
ء تگرگ از کوه‌های داخل آسمان به زمین فرو می‌ریزد. (۴۳ نور)
ء همه‌ی موجودات زنده٬ جفت‌جفت هستند. (۴۹ الذاریات٬ ۵ حج٬ ۱۰ لقمان٬ ۷ ق٬ ۳۶ یس٬ ۳ رعد)
ء کوه‌ها٬ مانند میخ در زمین افکنده شده‌اند تا مبادا زمین شما رو بجنباند. (۷ نبأ٬ ۶۱ نمل٬ ۱۵ نحل)

معجزات قرآن

14- اشاره قران به حرکت خورشید


«و خورشید در قرارگاه خود در حرکت است»!

نکـتـه آیـه: خورشید در قرار گاه خود در حرکت است:

واژه « مُـسـتـقـر» به معنی: جای ثابت و مشخصی است که شئ یا فـرد در آن است ضمن اینکه به اینطرف و آنطرف نیز رفت و آمد می کند. خورشید همانطور که آیه توصیف می کند در «مستقـر» خود در حرکت است.

«مستقـر» آن مـرکـز مـنـظـومـه شمسی است که جای ثابت و مشخص آن است. و حرکت آن از جمله حرکت آن بدور خود است که هر 27 تا 28 روز یک دور است و حرکت دیگر آن حرکت در مداری در کهکشان راه شیری اسـت که با سرعـت 900000 کـیلومـتر در ساعت در آن در حرکت است و 225 یا 250 میلیون سال طول می دهد تا آن را طی کند و کل منظومه شمسی را نیز با خود دارد. بنابر محاسباتی که فعلاً وجود دارد خورشید تا کنون 18 دور در مدار خود دور زده است.

(بنابر عـلم نجوم عصر پیامبر: زمین مرکز جهان بود و خورشید و سیارات بدور آن می چرخیدند. این تئوری تا سال 1543  بقوت خود باقی بود. ولی قـرآن خورشید را در «مستقـر» خود (که مرکز منظومه شمسی باشد) در حرکت بیان کرده است).

منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

معجزات قرآن

15- زنـبـور عـسـل

 

«و خدا به زنبورعسل وحی نمود کـه: از کوهها، درختان و از کندوهائی که مردم درست می کنند برای خود آشیانه بگیر. بعد ازهر ثمری بخور و بعد (در بازگشت) مسیرهای مشخص شده پروردگار خود را دنبال کن (یا مسیرهای ساده شده پروردگار خود را دنبال کن). از شکمهای آن نوشیدنی با رنگهای گوناگون در می آید و در آن مداوائی برای مردم وجود دارد. در این رابطه برای افراد اندیشمند نشانه ای وجود دارد». (نحل 68_69)

(«ذللاً» جمع ذلـول است و از جمله به معنی: ساده، آسان، رام، بی درد سر و بی زحـمت است. اگـر در آیه «حال» بـرای «نحـل (زنبور)» باشد، معـنی جمله آن این می شود که: زنبور از مسیری پیروی کند که برای وی مـشـخـص شـده. و اگر «ذللاً» حـال بـرای سُـبُـل باشـد، در آنصورت جمله به این معنی می شود که: مـسـیـر بـازگـشـت زنـبـور آسان و بی زحمت شـده است. و هـر دو حالـت آن درست است).

نکات آیه: 1ـــ مسیر بازگشت زنبور عسل رُند و بی درد سر است. 2ــ از شکم زنبور عسل نوشیدنی در می آید. 3ــ عسل شفا بخش است.

1ـــ مسـیـر بازگشت زنبور عسل رند و بی درد سر است:

زنبور عسل با اشعه فوق بنفش می بیند. وقتی مسیری را می رود مـغـز آن زاویه هـای نـور خورشید را ضبط می کند. در بازگشت بر اساس همان اطلاعات برمی گردد. وقتی هوا ابری باشد نیز خورشید را با تحلیل نور می تواند از پشت ابرهـا ببیند. جهات مغناطیسی شمال و جنوب نیز بکار می گیرد. و کندوی خود را هم از بوی آن می شناسد.

به این ترتیب زنبور عسل در ردیابی و مسـیـرشناسی هـیـچ مشکلی ندارد. و چنانکه آیه گفته: زنبور پس از اینکه ثمر پیدا می کند و می خورد، در بازگشت از مـسـیـری کـه برای وی تعیین شده پیروی می کند، و یا مسیر بازگشت وی آسـان و بی دردسر است، (بـسـته به ایـنکـه جـمـلـه آن را چطوری تجزیه و تحلـیـل کـنیم).

2ــ از شکم زنبور عسل نوشیدنی در می آید:

عسلی که زنبور در شکم خود درست می کند و در خـانه های کندو می ریزد 80 درصد آن آب است. یعـنی هـمـانـطـور که قرآن می گوید: «آنچه از شکم آن در می آید در واقع نوشیدنی» است. بـعـد کارکـنان کـنـدو روی آن کار می کنند تا درصـد آب آن به 18 درصد می رسد و عسل سفـت می شود و هـمـیـنـطـور از آن نان درست می کنند.

3ــ عسل شفا بخش است:

چیزیکه فعلاً انسان از خواص طبی عسل می داند موارد زیر است:

ــــ درصورت مالیدن عسلِ صاف به زخم، زیـچه ها (مـیکـروبها) را می کشد ومانع ازدیاد آنهـا می شود وزخم زودتر بهبودی پیدا می کند.

ــــ برای دستگاه هاضمه شـفـابخش است.

ــــ دردهای روماتیزم را تخـفـیـف می دهد. 

ــــ به کودک کمک می کند که کـلسیم خود را حـفـظ کـند تا استخوان و دندانهای آن رشد کند. (توصیه شده به کودکان زیر یک سال عسل داده نشود).

ــــ شفائی دور مدت برای برخی بیماریهای مزمن دارد.

ــــ برای التهاب حلق خوب است.

ــــ برای مفاصل خوب است.

منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

حالا بازم بگید ما عرب و عرب پرست نیستیم

http://upload7.ir/uploads//c2ceeaf06072498538cf58a434545c09b2b03109.jpg

معجزات قرآن

16- تاریکی دریاها

در گذشته های دور انسان تقریبا هیچ شناختی نسبت به محیط اطراف خود نداشت و اطلاعات انسانها سطحی بود کشتی می ساخت و از آن برای ماهیگیری و حمل و نقل دریا استفاده می کرد اما از سایر اسرار نهفته در دریاها و اقیانوس ها هیچ خبری نداشت.

یکی از این موارد که انسانها از آن هیچ اطلاعی نداشتند تاریکی های دریا بود در کتابی بنام اقیانوس ها نوشته شده است تاریکی اعماق دریاها و اقیانوس ها از عمق 200 متر به پایین تر شروع می شود در ای نعمق تقریبا هیچ نوری وجود ندارد و صد متر پایین تر از آن هیچ نوری وجود ندارد.

انسانها بطور طبیعی بدون کمک گرفتن از تجهیزات خاص می توانند تا عمق 40 متری دریا شنا بکنند.اما بدون تجهیزات نفوظ عمق 200 متر تقریبا غیر ممکن است و باعث نابودی انسان می شود.

وجود مناطق بسیار تاریک در دریاها و اقیانوس ها به احتمال زیاد در قرن بیستم که بشر توانست ابزار های پیشرفته غواصی و زیر دریایی بسازد کشف شد.

پروفسور « دوگارو » یکی دیگر از اقیانوس شناسان در مورد آنچه علوم جدید از آیه 40 سوره نور به آن رسیده است، اذعان می دارد:

در گذشته به علت نبودن وسایل غواصی، کسی نمی توانسته بیشتر از بیست متر در عمق دریا برود. لذا از زیر آب اطلاعات زیادی نداشته اما امروزه با بکارگیری وسایل و ابزار مدرن می توان تا عمق دویست متر به راحتی به زیر آب رفت.

اما قرآن کریم در 1400 سال قبل زمانی که هیچ ابزار غواصی وجود نداشت در آیه 40 از سوره نور به این مساله اشاره می کند:

أَوْ کَظُلُمَاتٍ فِی بَحْرٍ لُّجِّیٍّ یَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَرَاهَا وَمَن لَّمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ ﴿۴۰﴾

 

یا [کارهایشان] مانند تاریکیهایى است که در دریایى ژرف است که موجى آن را مى‏پوشاند [و] روى آن موجى [دیگر] است [و] بالاى آن ابرى است تاریکیهایى است که بعضى بر روى بعضى قرار گرفته است هر گاه [غرقه] دستش را بیرون آورد به زحمت آن را مى‏بیند و خدا به هر کس نورى نداده باشد او را هیچ نورى نخواهد بود (۴۰)

اما این آیه علاوه بر تاریکی های دریا به مساله علمی بسیار جالب دیگری نیز اشاره کرده است.

دانشمندان به تازگی کشف کرده اند که امواج درونی  وجود دارد که در میان آنها فاصله هایی وجود دارد که غلظت آبشان متفاوت است و چون این امواج مانند امواج سطحی رفتادر می کنند تشخیص آنها از هم بسیار سخت است.اما می توان با مطالعه  دمای آب یا غلظت آن در یک نقطه خاص آن را شناسایی کرد.

جدول زیر جدول بررسی تفاوت غلظت شوری و شیرینی و چگالی آب دریا و اقیانوس در اعماق مختلف است که قرآن در سوره نور آیه ی 40 دقیقا به این موضوع اشاره می کند:[کارهایشان] مانند تاریکیهایی است در دریایی ژرف که موجی آن را می پوشاند [و] روی آن موجی [دیگر] است.  

منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

معجزات قرآن

17- هفت لایه بودن جو زمین

جو اولیه و جو کنونی  ـــ طبقات جو ـــ ارتباط میان جو و زمین

« و در زمین از بالای آن (از سطح آن) کوهها قرار داد، و درون آن را شایان نمود، و منابع و ثروتهای آن را در چهار روز (دوره) تعیین نمود. چیزیکه برای همه نیازمندان به آن بطور مساوی می رسد ـــ سپس به جو پرداخت که در آن زمان دود بود. به آن و به زمین گفت: خواسته یا ناخواسته با هم همکاری دوجانبه کنید. گفتند: ما خواست ترا پیروی می کنیم. به این ترتیب آنها را در دو روز (یا دو دوره) هفت جو نمود و به هر یک کار خاص آنرا وحی نمود». (فصلت:10 ــ 12)    «آن خدائیکه هفت طبقه (هفت لایه) جو روی همدیگر را آفرید». (ملک 3)

واژه «سَماء» در اصل به معنی: "چیزی است که در بالا قرار گرفته (بالای سر قرار گرفته)، و به بالای هر چیزی سماء آن گفته می شود". و در معنی دوم خود از جمله به: سقف و آنچه در تصویر می بینیم اطلاق میشود. و در آیات به معنی «جو» بکار گرفته شده است. و «طباق»: بمعنی طبقه طبقه روی همدیگر است.

(واژه یوم در آیه احتمالاً به معنی زمان و دوره و مرحله بکار گرفته شده است. و اگر به معنی روز بکار گرفته شده باشد، در آن صورت معادل 1000 سال خواهد بود. این موضوع در آیه 47 سوره حج آمده است).

نکات آیات:

1ـــ جو در آغاز خود دودی بوده و در دو روز (یا دو مرحله) به شکل کنونی خود درآمده. 2ـــ جو هفت طبقه (هفت لایه) روی همدیگر است که هر کدام وظیفه خود را دارد. 3ـــ جو و زمین با هم همکاری دوجانبه می کنند. (در رابطه با مطالب دیگر آیه در بخشهای مربوط بخود آنها صحبت شده).

1ـــ جو در آغاز خود دودی بوده و در دو روز (یا دو مرحله) به شکل کنونی خود درآمده است:

روز اول یا مرحله اول جو:

کره زمین هنگام پیدایش خود مذاب بوده و رفته رفته سرد شده و سطح آن منجمد شده ولی در ابتدا ضخامت قشر سطح آن کم بوده، به این خاطر فعل و انفعالات درونی زمین میلیونها آتشفشان ایجاد و فعال کرده بوده است. و فعال بودن میلیونها آتشفشان نیز جو زمین را پر از دود و دودی می کرده است. با گذشت زمان و سردتر شدن زمین و ضخیم تر شدن قشر سطح زمین از آتشفشانها کاسته و کاسته شده است. و فعالیتها شدید خورشیدی بخش عمده ای از آن دودها را سوزانده و از محدوده زمین خارج کرده است.

روز دوم (یا مرحله دوم) جو:

در جای آن دودها و گـازهـای کـیـهـانی مرحله اول، یک جو دومی درست شد که از خود زمین می آمد، (چنانکه آیه مطرح می کند که زمین و جو قرار شده بوده که با هم همکاری کنند). در مرحله دوم جو فعالیتهای آتـشـفـشـانی شـدیـد رخ می دهد و زمین اندازه های زیادی از گازها از جـمـلـه: نیتروژن، امونیاک، دی اکسید کربن، متان و همینطور بخار آب را بیرون می ریزد. وقـتی دمای حرارت کاهش پیدا می کند بخار آب متراکم می شود، ابر درست می کند و باران می بارد و دریاچه و دریای اولیه ایجاد می شود. در عمق بیش از 10 متری آن آبها (یعنی پائـیـنترین عمق برای نفوذ اشعه خطرناک مـاوراء بنـفـش) گیاهان نخستین می رویند. گـیاهان در عمل فـتـوسـنـتـز اکـسیژن به هـوا پس می دهـنـد. در جو مولکولهای اکسیژن (O2) بوسیله اشعه فـوق بـنـفـش تجزیه شده و به اتمهای ساده تبدیل شده (O) و برخی از این اتمها با مـولکولهای اکسـیژن ترکیب می شوند و ازون (O3) را تشکـیـل می دهند. و به این ترتیب جـو شکل می گیرد.

 

2ـــ جو هفت طبقه (هفت لایه) روی همدیگر است که هر کدام وظیفه خود را دارد:

جو زمین از جنبه های گوناگون به طبقات گوناگون تقسیم می شود. مثلاً از نظر گرما آنرا به پنج طبقه تقسیم می کنند. قرآن آنرا از نظر کار و وظیفه به هفت طبقه تقسیم می کند. تقسیم بندی مورد نظر قرآن می تواند بترتیب زیر باشد:

1) تروپوسفر ( تروپو بمعنی متغیر است و اسفر بمعنی گرد و دایره و منطقه): این طبقه طبقه آب و هواست. ابر، باد، رعد، برق، باران، برف، مه و طوفان در این طبقه است.

2) استراتوسفر: طبقه ای است آرام و تهی از بخار آب و طوفان و دگرگونیها، و بدلیل خشکی آن معمولا ابر در آن درست نمی شود، از گسترش یافتن و پخش شدن طوفانها در تروپوسفر جلوگیری می کند و برای پرواز هواپیماها مناسب است.

3) ازونسفر: طبقه گاز ازن. این گاز نود و نه درصد از اشعه ماوراء بنفش که از خورشید میآید و برای زندگان در روی زمین خطرناک و کشنده است را می مکد.

4) مزوسفر: در این طبقه اجرام آسمانی که از فضا می آیند بدلیل داشتن سرعت بسیار در اصطکاک با جو داغ شده و می سوزند و خاکستر آنها به زمین می رسد. اگر بزرگ باشند فرصت نمی کنند کاملاً بسوزند و خاکستر شوند به این خاطر بخشی از آنها تا زمین رسیده و بر زمین سقوط می کنند.

5) یونوسفر: در خود به سه طبقه تقسیم میشود و مسئولیت انعکاس امواج را دارد هم امواجی که از زمین می آیند و هم امواجی که از خورشید می آیند. همینطور اشعه خطرناک ایکس و بخشی از اشعه ماوراء بنفش قوی را می مکد.

6) ترموسفر: اشعه قوی ماوراء بنفش (که XUV یا EUV نامیده می شود) را می مکد. و در این طبقه ذرات هوا بار دار می شوند (بار الکتریکی می گیرند).

7) اکسوسفر:  ذرات در این طبقه نسبت به طبقات پائینی خیلی کم است و این امکان حرکت سریع به آنها میدهد و این بنوبه خود امکان بیرون رفتن از جاذبه زمین به برخی از آنها می دهد. و بیرون رفتن ذرات از زمین نیز برای کم شدن از حجم و وزن زمین ضروری است.  در این طبقه ماهواره هائی نیز گردش می کنند.

 

3ـــ جو و زمین با هم همکاری دوجانبه می کنند:

اگر نسبت دی اکسید کربن در هوا زیاد شود بخش زیادی آن خود را در سطح آبها و در آب باران حل می کند و اکسیژن ضعیف درست می کـند. وقتی باران می بارد و رودخانه راه می اندازد، اکسیژنِ کوههای زمین را تحلیل می برد. و دی اکسید کربن در آب به بی کربنات تبدیل می شود کـه دسـت آخر به دریا برده می شود.

ــــ دامها گاز متان تولید می کنند و به جو می دهند. شالیزارها نیز گاز متان به جو پس می دهند.

دشت نواحی قطبی دی اکسید کربن (co2) از جو می گیرد و متان و دی اکسید کربن (co2)  را به آن پس می دهد.

ــــ در نورِ روز درختان دی اکسید کربن (co2) از جو میگیرند و اکسیژن و به جو پس می دهند. و در شب گیاهان اکسیژن مصرف می کنند و دی اکـسـید کربن (co2) پس می دهـنـد. هـمـیـنـطـور وقـتی گـیاهان بخشی از خود را می میرانند دی اکسید کربن(co2) استفاده می کنند که این دی اکسید کربن وقـتی گیاهان می پوسند از آنـهـا آزاد می شود

 

ــــ از جمله حیوانات و انسانها از جو اکسیژن می گیرند و دی اکسید کربن (co2) به آن پس می دهـند.

دریاها اندازه های زیادی  دی اکسید کربن (co2)  را از جو می مکند و بخار آب و بخشی از آن دی اکسید کربن را در نواحی استوائی به جو پس می دهند.

 

ماه و خورشید در طبقات جو و بیرون از آن

« آیا نمی بینید خدا چگونه هفت (لایه) جو روی را همدیگر آفرید، و ماه را در آنها تابشی گردانید و خورشید را چراغی روشنگر». (نوح 15_16)

(در ابتدای این بخش با معنی و کاربردهای واژه سماء آشنا شدیم. سبع سماوات در این آیه بمعنی طبقات جو است.   «طِباق» بمعنی: بصورت طبقه طبقه روی همدیگر بودن است ـــ « نور» بمعنی: تابش و روشنائی بازتابی است ـــ و « سِراج » بمعنی: چراغ روشنگر).

منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

معجزات قرآن

18- نور خورشید نور اصلی و نور ماه نور بازتابی است

 

 

«اوست که خورشید را نور اصلی و ماه را نور بازتابی قرار داد».(یونس 5)

«ضیاء و ضوء» درخشش و تابشی است که از خود شئ ساطع می شود، مانند تابش و درخشش چراغ و شمع. و «نور»  روشـنـائی و تابـشی است که از خـود شئ ساطع نمی شود بلکه بازتاب تابش ضیاء است. و اینکه آیه می گوید: خـورشـیـد «ضیاء» است و ماه «نور»، به این معنی است که تابش خورشید از خود آن است ولی تابـش ماه از خـود آن نیست بـلـکه بازتاب تابش خورشید است. (این موضوع در سوره نوح و به نقـل از حضرت نوح آمـده. یعـنی وی چند هـزار سال پـیش از میلاد حضرت مسیح به مـردم گـفـتـه بـوده که: تـابـش خـورشید از خود آن و تابش ماه بازتاب تابش خورشید است. ولی مردم طـبـق معـمـول به وی می خندیده اند).

 منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

معجزات قرآن

19- حیوانات از بخش جلو مغز خود هدایت می شوند

 

«من به خدا آفریننده خودم و آفریننده شماها توکل کردم، هیچ حیوانی وجود ندارد که او از ناحیه جلو مغزِ آن آنرا هدایت نکند». (هود 56)

تاکنون برخی از حیوانات شناخته شده اند که در مغز خود عـنصر قطب نمائی دارند، که به کمک جریانهای مغناطیسی شمالی ــ جنوبی زمین که در تصویر وضعیت آنرا می بینیم هدایت میشوند. حیوانات با عنصر قـطب نمائی خود محل زندگی  و مسیر پرواز و حرکت خود را میشناسند.

اگر آهن ربائی را در نزدیکی مغـز یک پرنده ببندیم، سیستم جهت یابی مغز وی را مختل می کند و پرنده نمی تواند مسیر و محل زندگی خود را پیدا کند. (قرآن هر جانوری را (دابة) یعنی حیوان می نامد. و منظور ما از حیوانات در اینجا مطلق جانداران است که شامل پرندگان و حشرات و ماهی ها و غیره هـمه می شود).

منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

معجزات قرآن

20- دچار سینه تنگی و خـفـقـان شدن با افـزایش ارتفاع

«به این ترتیب وقـتـی خـدا بخـواهـد کسی را راه ببرد سـیـنه وی را برای اسلام باز می کند، و هر که را بخواهد بحال خود رها کند سینه وی را تنگِ خفه کننده می کند، چنانکه گوئی که دارد در جو بالا و بالاتر میرود. به این ترتیب خدا بر کسانیکه ایمان نمی آورند زشتی و پلیدی زننده می گذارد». (انعام 125)

نکـتـه آیه: کسیکه در جو بالا و بالاتر برود دچـار احساس سـیـنـه تـنـگـی خـفــقـان آور می شود:

آیه وضعیت کسیکه اسلام را خوش نمی دارد، وضعیت وی در بـرخورد با اسلام را به وضعیت کسی تشبیه میکند که رفته رفته در جو بالا و بالاتر می رود و دچار سینه تنگی خفه کننده می شود.

در سوره جن آمده: و من یعرض عن ذکر ربه یسلکه عذاباصعدا (2)

و هر که از یاد پروردگار خود روى گرداند،او را در عقوبت دشوارى درمى‏آورد».
در سوره مدثر نیز آمده: سارهقه صعودا (3) ،او را به سخت‏ترین عقوبتى‏دچار مى‏سازم‏».

از این رو معناى‏«کانما یصعد فی السماء»چنین مى‏شود:او مانند کسى است که درلایه‏هاى مرتفع جو،دچار تنگى نفس و سختى و دشوارى فراوان گشته است.درواقع کسى که خدا را از یاد برده-در زندگى-مانند کسى است که در لایه‏هاى بالایى‏جو قرار دارد و دست‏خوش درد و رنج و سختى تنفس است.لذا از این تعبیر(اعجازگونه)به خوبى به دست مى‏آید که اگر کسى در لایه‏هاى فوقانى جو فاقد وسیله‏حفاظتى باشد،دچار چنین دشوارى و تنگى نفس مى‏گردد. این جز با اکتشافات‏علمى روز قابل فهم نیست،که در آن روزگار براى بشریت پوشیده بوده است.


منابع:
1.انعام 6:125.
2.جن 72:17.
3.مدثر 74:17.
4.ر.ک:تاریخ علوم‏«پى یر روسو»ترجمه حسن صفارى،ص 256.
5.ر.ک:بصائر جغرافیة،نوشته استاد رشید رشدى بغدادى،ص 208-205.
6.ر.ک:مبادى‏ء العلوم العامة.ص 57 و نیز کتاب‏«مع الطب فی القرآن الکریم‏»،ص 21.           

۷-سایت قرآن شناسی

منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

معجزات قرآن

21- کارکرد کوه ها

قرآن کریم توجه ما را به نقش و کارکرد بسیار مهم کوه ها از دیدگاه زمین شناسی جلب می کند: «ما کوه ها را محکم بر روی زمین فرو بردیم، به گونه ای که (زمین) زیر آنها نتواند حرکت کند» (انبیاء-31).                          

این آیه شریفه بیان می کند که چگونه کوه ها نقش جلوگیری از تکانها در زمین را ایفا می کنند. این واقعیت، یکی از نتایج مطالعات و پژوهشهای نوین انجام گرفته در دانش زمین شناسی است.

پیشتر تصور می شد که کوه ها تنها یکسری برآمدگیهایی بر روی سطح زمین اند. امروزه دانشمندان دریافته اند که این سخن درست نیست، و برآمدگیهایی که ما به عنوان کوه می شناسیم، به اندازه 10 تا 15 برابر ارتفاعشان در زیر زمین امتداد یافته است. با این ویژگی، کوه ها مشابه میخهایی اند که بر سطح زمین فرو رفته اند. به عنوان مثال، کوه اِوِرِست، که قله آن حدود 9 کیلومتر از سطح زمین بالاتر است، دارای ریشه ای عمیقتر از 125 کیلومتر است.

کوه ها در اثر حرکت و برخورد صفحات سنگینی که پوسته زمین را تشکیل می دهند پدیدار می شوند. هنگامی که دو صفحه با یکدیگر برخورد می کنند، صفحه محکمتر به زیر دیگری می لغزد و صفحه رویی خم شده و بلندیها و کوه ها را شکل می دهد. صفحه زیرین درون زمین بیشتر فرو رفته و ریشه عمیقی را به وجود می آورد.

تفاوت اساسی بین کوه های قاره ای و کوه های اقیانوسی در جنس آنهاست. اما وجه مشترک هر دو آنها، برخورداری از ریشه است که آنها را در زمین تثبیت کرده است. بنابراین طبق قانون ارشمیدس، نقش ریشه کوه ها، نگاه داشتن آنها است.

در یکی دیگر از آیات قرآن کریم، کوه ها به میخ تشبیه شده اند: «آیا ما زمین را بستر و کوه ها را به مثابه میخ قرار ندادیم؟» (نباء-6،7). در آیه دیگری می فرماید که خداوند «کوه ها را محکم و تثبیت نمود» (نازعات-32). واژه «اَرساها» در این آیه به معنی ریشه دار بودن و تثبیت شدن مشابه میخ است. به این ترتیب کوه ها با تثبیت پوسته زمین مانع از لغزش آنها بر روی توده مذاب زیر زمین یا لغزش لایه های پوسته زمین بر روی یکدیگر می شود. به عبارت ساده تر، کوه ها را می توان مشابه میخهایی درنظر گرفت که تکه های الوارهای چوبی را به یکدیگر نگه داشته است. در منابع علمی به تاثیر تثبیت کنندگی کوه ها، اصطلاحاً «ایزوستاسی» گفته می شود. ایزوستاسی همان وضعیت تعادل میان نیروی رو به بالا از طرف لایه جبه و نیروی روبه پایین از طرف پوسته زمین است. کوه ها می توانند در اثر فرسایش یا آب شدن یخچالها جرم خود را از دست داده و یا با تشکیل مجدد یخچالها یا فورانهای آتشفشانی به جرم آنها افزوده شود. بنابراین، با کاهش جرم کوه ها، به سمت بالا هل داده شده و با افزایش جرم، بیشتر درون جبه فرو می روند. باید به این نکته مهم اشاره نمود که در اثر نقش تثبیت کنندگی کوه ها است که پوسته زمین پابرجا بوده و امکان حیات و زندگی بر روی آن فراهم شده است.

جهت دوران زمین                The Earth’s Direction of Rotation

«تو کوه ها را می بینی و آنها را جامد و بیحرکت می پنداری؛ در حالیکه آنها همانند ابرها در حال حرکت اند» (نمل-88). در این آیه شریفه نه تنها به دوران زمین، بلکه به جهت دوران آن نیز اشاره شده است. جهت حرکت توده های اصلی ابرها در ارتفاعات 3500 تا 4000 متری همواره از غرب به شرق است. به همین دلیل است که در گزارشهای پیش بینی های هواشناسی عمدتاً وضعیت آب و هوایی سمت غرب یک منطقه مورد بررسی قرار می گیرد. علت اصلی اینکه چرا توده های هوایی و ابرها از غرب به شرق کشیده می شوند، جهت دوران عرضی زمین است. همانگونه که می دانیم، زمین حول محور خویش در حال دوران بوده که جهت دوران آن از شرق به غرب است. مشابهت حرکت کوه ها (در اثر حرکت عرضی زمین) با حرکت ابرها (که آن هم ناشی از حرکت عرضی زمین است) نکته ظریف و لطیفی است که در این آیه شریفه مورد اشاره قرار گرفته است.                           والسلام                         30/07/87

مراجع:

                                                                                                                              References:

1-      http://www.miraclesofthequran.com/scientific_25.html

2-      http://www.glasbergen.com/images                   

منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

معجزات قرآن

22- اعجاز علمی قرآن در انجیر و زیتون

و التین والزیتون (1) وطور سنین(2) وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِین (3) لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ

 تَقْوِیمٍ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ

رئیس گروه تحقیقاتی ژاپنی بعد از اینکه مطمئن شدند قرآن کریم 1427 سال قبل از آنان نتیجه ی پژوهش آنها را بیان کرده است اسلام آورد.دکتر طه ابراهیم خلیفه، استاد بخش گیاهان داروئی دانشگاه الأزهر مصر و رئیس قبلی این دانشگاه در مورد ماده ی متالویثوندز می گوید  :این ماده ایست که مخ انسان و حیوانات دیگر به میزان بسیار کمی ترشح می کنند. این ماده ی پروتئینی دارای گوگردی می باشد که به راحتی می تواند با روی ، آهن و فسفر مخلوط گردد. این ماده برای زنده ماندن انسان بسیار مهم می باشد. ( کاهش کولسترول – جنبه ی غذائی – تقویت قلب و تنظیم تنفّس ) ترشح این ماده از مخ انسان بعد از سن 15 سالگی تا سن 35 سالگی افزایش می یابد. و بعد از این سن تا 60 سالگی ترشح آن کم می گردد. بنابراین این ماده در انسان به راحتی قابل دستیابی نمی باشد.در حیوانات دیگر نیز میزان این ماده بسیار کم است. از این رو گروهی از دانشمندان ژاپنی اقدام به جستجوی این ماده ی سحرآمیز که باعث از بین رفتن عوارض پیری می شود در میان گیاهان کردند و تنها این ماده را در دو گیاه پیدا کردند :انجیر و زیتون
و راست گفته است خداوند متعال در آنجا که فرموده است : و التین والزیتون (1) وطور سنین(2) وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِین (3) لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ
دکتر طه ابراهیم در این قسم خداوند متعال به انجیر و زیتون و ارتباط آن با خلقت انسان در بهترین زمان و برگرداندن آن به بدترین زمان می اندیشد...بعد از نتیجه گیری از انجیر و زیتون فهمید که به کارگیری آن از انجیرِ تنها یا از زیتون تنها فایده مورد نظر را برای سلامتی انسان ندارد پس باید آن دو را باهم مخلوط کرد.دانشمندان ژاپنی نیز بهترین میزان را برای بهترین تأثیر در میزان ( یک انجیر و هفت زیتون ) یافتند.استاد طه ابراهیم خلبفه به جستجو در قرآن کریم ادامه داد و فهمید که انجیر یک بار در قرآن کریم ذکر شده و زیتون 6 بار به صورت صریح و یک بار به صورت ضمنی در سوره مؤمنون به آن اشاره شده است آنجا که می فرماید : ﴿ و شجرة تخرج من طور سیناء تنبت بالدهن وصبغ للآکلین ﴾ استاد ابراهیم طه تمام اطلاعاتی را که از قرآن کریم جمع آوری نموده بود را برای گروه تحقیقاتی ژاپنی فرستاد . و بعد از اطمینان این گروه از اینکه قرآن کریم 1427 سال قبل از آنان به نتیجه ی علمی آنان رسیده است رئیس آن گروه اسلام آورد و مجوز این کشف بزرگ را گروه ژاپنی به دکتر طه ابراهیم خلیفه داد.

منبع:www.mahmelha2.blogfa.com

معجزات قرآن

23- زیست بدن انسان از دیدگاه قرآن کریم

 ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون  .

( در اینها آیات و نشانه های است برای آنها که تفکر می کنند .)

موضوع صحبت راجع به : مطابقت یافته های زیست شناسی و آیات قرآنی

به خصوص در مورد جهان شگفت انگیز جنین و مراحل رشد جنین

کلاً اهداف نگرشی ( تغییر در رفتار ) درس زیست شناسی ( این است که )

1-  به پدیده های زیستی به عنوان نشانه های حاکمیت تدبیر الهی در جهان بنگریم

2-  با مطالعه و برسی و پدیده های زیستی به علم و قدرت خالق آنها پی ببریم

همانطور که در آیۀ 53 سورۀ فضیلت می فرماید:

بسم الله الرحمن الرحیم

سنر یهم آیا تنافی الافاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه  الحق (به زودی آیات خود را راجع به کیهان و خود شناسی و به بشر ارائه خواهیم داشت تا روشن شود برای ایشان به درستی که او حق است)

آیات آفاقی : همچون آفرینش خورشید و ماه و ستارگان با نظام دقیقی بر آنها حاکم است و آفرینش انواع جانداران و گیاهان و کوه ها و دریاها با عجائب و شگفتی های بی شمارش و موجودات گوناگون اسرار آمیزش که هر زمان اسرار تازه ای از خلقت آنها کشف می شود هر یک آیه و نشانه ای است بر حقانیت ذات پاک او .

آیات انفسی : همچون آفرینش دستگاه های مختلف جسم انسان و نظامی که بر ساختمان حیرت انگیز مغز و حرکات منظم قلب و عروق و بافتها و استخوان ها و انعقاد نطفه و پرورش جنین در رحم مادران ، تعداد سلولهای یک انسان متوسط 60 تریلیون است که 28 میلیارد آن سلول عصبی است و هر سلول شبیه یک کامپیوتر عمل می کند و از آن بالاتر اسرار و شگفتی های روح انسان می باشد که هر گوشه ای از آن کتابی است از معرفت پرودگار و خالق جهان .

در پایان این آیه بیان لطیف و جالب را با جملۀ زیبا و پر معنای دیگری تکمیل کرده می افزاید .

اولم یکف بربک انه علی کل شیء شهید (آیا کافی نیست که پروردگارت بر هر چیز شاهد و گواه است .)

چه شهادتی از این بر تر و بالا تر که با خط تکوین ، قدرت خویش را بر پیشانی همۀ موجودات نوشته است .

در صفحه برگهای درختان ، در لا به لای گل برگها و در میان طبقات اسرار آمیز مغز و بر روی پرده های ظریف چشم بر صفحه آسمان و بر قلب زمین و خلاصه بر همه چیز نشانه های توحید خود را نوشته و گواهی دهده است .

درقرآن مسائل علمی بیان شده است که بعد ها دانشمندان به اسرار شگفت انگیز آن پی برده اند چنانچه در آیه 3 سوره رعد می فرماید :

و من کل الثمرات جعل فیها زوجین اثنین ( از تمام میوه ها دو جفت در زمین قرار دارد )

اشاره به این که درختان میوه موجودات زنده ای هستند که دارای سلولهای نر و ماده می باشند که از طریق لقاح  بارور می شوند دارد . اگر لینه دانشمند و گیاه شناس معروف سوئدی در اواسط قرن 18 میلادی موفق به کشف زوجیت عمومی و همگانی در جهان گیاهان شد . قرآن مجید در 1400 سال قبل از آن ، این حقیقت را فاش ساخت و این خود یکی از معجزات علمی قرآن مجید است که بیانگر عظمت این کتاب بزرگ آسمانی   می باشد .

همچنین از آنجا که زندگی انسان و همۀ موجودات زنده و مخصوصاً گیاهان و میوه ها بدون نظام دقیق شب و روز امکان پذیر نیست در قسمت دیگر این آیه از این موضوع سخن به میان آورده می گوید .

یغشی اللیل النهار :  خداوند به وسیلۀ شب روز را می پوشاند و پرده بر آن می افکند

چرا که اگر پرده تاریک شب نباشد ، نور مداوم آفتاب ، همۀ گیاهان را می سوزاند و اثری از میوه ها و بطور کلی از موجودات زنده بر صفحۀ زمین باقی نمی ماند .

در پایان آیه می فرماید :

 ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون  .( در اینها آیات و نشانه های است برای آنها که تفکر می کنند .)

اما در مورد جهان شگفت انگیز جنین

در هفت سوره از سوره های قرآن اشاره به آفرینش انسان و چگونگی خلقت او شده است و در آیۀ 14 سوره نوح می فرماید :

   و قد خلقکم اطوارا    : ( خداوند شما را در اطوار و مراحل مختلفی بیافرید .)

مرحلۀ اول : در آیه 12 سورۀ مومنون می فرماید :

و لقد خلقنا الانسان من سلاله من طین . (ما انسان را از عصاره و فرآورده های خاک آفریدیم .)

چرا که نطفۀ انسان مولود غذاهای گوناگونی است که از گیاهان و جانوران سرچشمه می گیرد – جانوران هم از گیاهان تغذیه می کنند و گیاهان بخشی از مواد مورد نیاز خود را از خاک می گیرند بنابر این نطفۀ انسان که بعد ها بصورت انسان در می آید مولود خاک می باشد .

در مرحلۀ دوم : در آیه 54 سورۀ فرقان می فرماید:

هو الذی خلق من الماء بشراً ........   . ( اوست خدائی که بشر را از آب بیافرید )

در مرحلۀ دوم می توان گفت انسان از آب آفریده شده است .

زیرا از نظر زیست شناسان ، انسان به اسفنجی می ماند که او را آب فراگرفته است یک فرد 70 کیلویی حدوداً 65 در صد وزن بدن را آب تشکیل می دهد ، 50 لیتر آب دارد و این نسبت ثابت است و غیر ممکن است که این نسبت را تغییر داد بدون اینکه دچار ناراحتی نشود اگر 20 در صد آب بدنش را از دست بدهد دیگر سلامتی خود را باز نخواهد یافت .

آب در سلولهای بدن انسان دارای مقدار زیادی پتاسیم بوده و عملاً فاقد نمک است ولی آب خارج از سلولها پتاسیم ندارد بلکه مقدار زیادی نمک دارد و این ترکیب آب خارج از سلولها به آب دریائی شباهت دارد که میلیونها سال قبل اولین اشکال حیات در آن شکل می گرفت و بعد ها وقتیکه موجودات آبی به خشکی روی آوردند ، دریای درون را نیز با خود آوردند . چون بدون آن زندگی برایشان در خشکی ممکن نبود .

این پدیده های شگفت انگیز گفته قرآن را تأیید می کند که می فرماید . اوست خدائی که انسان را از آب آفرید در مرحلۀ سوم : در آیۀ 2 سوره علق می فرماید:

خلق الانسان من علق   . ( خداوند انسان را از علق آفرید )

علق به اسپرماتوزوئید گفته می شود که به سلول ماده می رسد و با آن ترکیب می شود .

در مرحلۀ چهارم : در آیۀ 2 سورۀ انسان می فرماید:

انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج   . ( ما انسان را از نطفه مخلوط ( سلول تخم ) پدید آورده ایم . )

ترکیب سلول جنس نر و ماده منجر به پیدایش سلولی به نام تخم می شود که تقسیمات این سلول جنین را به وجود می آورد .

اگر بهترین شرایط محیطی برای سلول نر و سلول ماده فراهم شود قادر به ادامۀ زندگی نیستند و به زودی می میرند .

مگر آنکه با یکدیگر ترکیب شوند و سلول تخم یا به اصطلاح قرآن امشاج به وجود آورند .

پس از تقسیمات سلولی متوالی این سلول جنین اولیه به صورت توده ای از سلولها وارد رحم شده تا ادامه رشد خود را در آنجا انجام دهد در آیه دیگری می فرماید( آیه 24 سوره حشر)

هو الله الخالق الباری المصور له السماء الحسنی  .( اوست خدای که آفریننده و جدا کننده و نگارنده صورت انسانی است و برای اوست اسماء حسنی .)

در مرحلۀ پنجم : در آیۀ 6 سورۀ العمران می فرماید :

خداست آنکه صورت شما را در رحم مادران هر گونه بخواهد می نگارد خدایی که جز ذات یکتا نیست که به هر کار خواهد توانا و به همه چیز داناست .

مراحل ساختمانی جنین را می توان در سه مرحله خلاصه کرد :

1-  تولید توده زیادی از سلولها

2- مجزا شدن سلولها از یکدیگر و رفتن هر یک به جای خود

3- تصویر و صورت بندی جنین

این سه مرحله را قرآن کریم در ضمن سه کلمه بیان داشته

1- هو الله الخالق   اوست خدایی که آفریننده ( انبوه سلولها ) است

2- الباری   خدایی که جدا کننده ( سلولهاست )

3- المصور  خداوند پیکر سازی که به این سلولها صورت انسانی می دهد .

در سورۀ زمره آیه 6 می فرماید :

خداوند شما را در شکم مادر می آفریند ، آفرینش به دنبال آفرینش دیگر که در سه تاریکی قرار دارد .

به تدریج سه پرده جنین را در بر می گیرد این پرده ها ظاهراً یک پوست بیشتر نیستند ولی اگر آنرا با میکروسکوپ به دقت نگاه کنیم همانطور که در آیه قرآن ذکر شده است می بینیم که از سه پرده تشکیل شده است .

1- پرده آمینون   2- پرده کوریون 3- پرده آلان تویید  

مایع 

پرده آمینون پرده ای است که از نمو سطح خارجی جنین حاصل و از اطراف توسعه پیدا می کند تا فضایی به نام حفره آمینون در پشت جنین به وجود آورد و آنگاه در حفره آمینون مایع زلالی پدید می آورد .

پرده کوریون  : خارج از پرده آمینون قرار دارد و به کمک آن جنین محفوظ می ماند .

پرده آلانتوئید : در ناحیه شکمی جنین است و به جذب غذا کمک می کند .

فاصله میان پرده آمینون و جنین مایعی وجود دارد که هر گاه ضربه ای به شکم وارد شود این ضربه به مایع منتقل می گردد و در آن خنثی می شود .

در آیۀ 14 سوره مومنون می فرماید :

  انشا ناه خلقا اخر فتبارک الله احسن الخااقین (سپس آفرینش و تحولی دیگر در جنین پدید آوردیم ( و از روح خود در وی دمیدیم ) آفرین بر قدرت کامل بهترین آفریننده .)

پس از صورت بندی جنین مرحلۀ دمیدن روح فرا می رسد .

لازمه استقرار روح در جسم پیدا شدن بستر مناسب یا به عبارت دیگر آرایش مطلوب در اجزاء ماده است .

بطور کلی با وارد شدن هر گونه نقص شدید در جسم جدا شدن روح از جسم اجباری و حتمی می گردد


منبع:

وبلاگ دنیای زیست شناسی

منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

نظر بزرگان و اندیشمندان درباره ی قرآن کریم:


1. گوته، شاعر و نویسنده معروف آلمانى مى‏گوید: سالیان دراز کشیشان از خدا بى خبر، ما را از پى بردن به حقایق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن دور نگه داشتند؛ امّا هر قدر که ما قدم در جاده علم و دانش نهادیم و پرده تعصب را دریدیم، عظمت احکام مقدس قرآن، بهت و حیرت عجیبى در ما ایجاد نمود. به زودى این کتاب توصیف‏ناپذیر، محور افکار مردم جهان مى‏گردد!

2. آلبرت انیشتاین که نیازى به معرفى ندارد، مى‏گوید: قرآن کتاب جبر یا هندسه نیست؛ مجموعه‏اى از قوانین است که بشر را به راه صحیح، راهى که بزرگ‏ترین فلاسفه و دانشمندان دنیا از تعریف و تعیین آن عاجزند، هدایت مى‏کند.

3. ویل دورانت، دانشمند امریکایى شرق‏شناس، مى‏گوید: در قرآن، قانون و اخلاق یکى است. رفتار دینى در قرآن، شامل رفتار دنیوى هم مى‏شود و همه امور آن از جانب خداوند و به طریق وحى آمده است. قرآن در جان‏هاى ساده عقایدى آسان و دور از ابهام پدید مى‏آورد که از رسوم و تشریفات ناروا آزاد است.

4. پروفسور آرتور آربرى که یکى از مترجمان مشهور قرآن به زبان انگلیسى است، مى‏گوید: زمانى که به پایان ترجمه قرآن نزدیک مى‏شدم، سخت در پریشانى به سر مى‏بردم؛ اما قرآن آنچنان آرامش خاطرى به من مى‏بخشید که براى همیشه به خاطر خواهم داشت. من در حالى که مسلمان نیستم، قرآن را خواندم تا آن را درک کنم و به تلاوت آن گوش دادم تا مجذوب آهنگ‏هاى نافذ و مرتعش کننده‏اش شوم و تحت تأثیر آهنگش قرار گیرم و به کیفیتى که مسلمانان واقعى و نخستین داشتند، نزدیک گردم تا آن را بفهمم .

5. لئوتولستوى، نویسنده معروف روسى مى‏گوید: هر کس که بخواهد سادگى و بى پیرایگى اسلام را دریابد، باید قرآن مجید را مورد مطالعه قرار دهد. در قرآن قوانین و تعلیمات حقیقى و احکام آسان و ساده براى عموم بیان شده است. آیات قرآن به خوبى بر مقام عالى اسلام و پاکى روح آورنده‏اش گواهى مى‏دهد.

6. دکتر هانرى کُربن، اسلام شناس معروف فرانسوى، سخن جالبى درباره قرآن دارد. وى مى‏گوید: اگر قرآن خرافى بود و از جانب خداوند نبود، هرگز جرأت نمى‏کرد که بشر را به علم و تعقل و تفکر دعوت کند. هیچ اندیشه‏اى به اندازه قرآن محمّد(ص) انسان را به دانش فرا نخوانده است تاآن جا که نزدیک به نه صد و پنجاه بار در قرآن، از علم و عقل و فکر سخن رفته است.

7. ارنست رنان، فیلسوف معروف فرانسوى مى‏گوید: در کتابخانه من هزاران جلد کتاب سیاسى ،اجتماعى، ادبى و... وجود دارد که هر کدام را بیش از یک بار نخوانده‏ام؛ اما یک جلد کتاب هست که همیشه مونس من است و هر وقت خسته مى‏شوم و مى‏خواهم درهایى از معانى و کمال به رویم باز شود، آن را مطالعه مى‏کنم. این کتاب، قرآن - کتاب آسمانى مسلمانان است.

8. ناپلئون بناپارت، امپراطور فرانسه مى‏گوید: امیدوارم آن زمان دور نباشد که من بتوانم همه دانشمندان جهان را با یکدیگر متحد کنم تا نظامى یکنواخت، فقط براساس اصول قرآن مجید که اصالت و حقیقت دارد و مى‏تواند مردم را به سعادت برساند، ترسیم کنم. قرآن به تنهایى عهده دار سعادت بشر است.

9. مهاتما گاندى، رهبر فقید هند هم اعتقاد داشت: از راه آموختن علم قرآنى، هر کس به اسرار وحى و حکمت‏هاى دین، بدون داشتن هیچ خصوصیت ساختگى دیگرى پى مى‏برد. در قرآن هیچ اجبارى براى تغییر دین و مذهب انسان‏ها دیده نمى‏شود. قرآن به راحتى مى‏گوید: هیچ زور و اکراهى در دین وجود ندارد.

10. ژان ژاک روسو، متفکر و روان شناس مشهور فرانسوى، برداشت منحصر به فردى از قرآن دارد؛ او مى‏گوید: بعضى از مردم بعد از آن که مقدار کمى عربى یاد گرفتند، قرآن را خوانده، امّا درست درک نمى‏کنند. اگر مى‏شنیدند که محمّد(ص) با آن کلام فصیح و آهنگ رساى عربى آن را مى‏خواند، هر آینه به سجده مى‏افتادند و ندا مى‏کردند: اى محمّد عظیم! دست ما را بگیر و به محل شرف و افتخار برسان. ما به خاطر یارى تو حاضریم که جان خویش را فدا سازیم!!

منبع: www.mahmelha2.blogfa.com

بل تو فقط داری حرفای بی محتوا میزنی. همه نشانه هایی که کارهای دیگر آوردند توسط غیر مسلمان ها ذکر شدند. انگار شما وهابی هستید چون تا جایی که من خواندم فقط علیه شیعیان صحبت هایی را آوردید و برای وهابی ها حرفی نداشتید
۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۲۰ نوکر مولا علی

دوباره بل شروع کرد

قبلا گفتم برای کسی که دنبال حقیقت باشه چند تا نشونه هم کافیه و نیازی به اینهمه نشونه نیست.

۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۲۳ نوکر مولا علی

جناب بل راستش نمیخواستم جوابتو بدم چون همونطور که گفتم قبلا جواب داده شدند و اما برای اینکه خواننده ای بتونه بفهمه که حتی چیزهایی که کپی می کنی رو خودت هم نفهمیدی میارم تا خودت هم شاید بفهمی مطالبی رو که داری میاری رو عده ای از روی دشمنی آوردن و تو هم حتی یه تحقیق کوچیک هم نکردی که ببینی چقدر درستن

جالبه که به اگر به نفعت و به ضررت باشه حتی به شعر هم استناد می کنی.

۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۲۸ نوکر مولا علی

بل

یه جا گفتی سوره کهف 47 گفته زمین صاف است

این کهف 47

"وَیَوْمَ نُسَیِّرُ الْجِبَالَ وَتَرَى الْأَرْضَ بَارِزَةً وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا"

"و (یاد کن) روزی که ما کوهها را به رفتار آریم و زمین را صاف و بدون پست و بلندی آشکارا ببینی و همه را (در صف محشر از قبرها) برانگیزیم و یکی را فرو نگذاریم."

تری الارض بارزه یعنی چی؟ خودت معنی کنی. گفته زمین رو صاف میبینی. نگفته زمین صافه

کجاش گفته زمین صافه

اولا به فرض برای حال حاضر باشه که غیر از این نیست

زمین گرده اما ما همه روی زمین اون رو صاف میبینیم

دوما گفته برای روز قیامته که گفته پستی و بلندی ها رو از بین میبره کجاشگفته زمین صافه

خودت ترجمش کن

چیزی رو که میاری بخون



۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۳۳ نوکر مولا علی

بل

بعدیشو گفتی 53 طه

الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ سَلَکَ لَکُمْ فیها سُبُلاً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْ نَباتٍ شَتَّى53
همان خداوندی که زمین را برای شما محل آسایش قرار داد و راه هایی در آن ایجاد کرد و از آسمان ، آبی فرستاد!» که با آن ، انواع گوناگون گیاهان را ( از خاک تیره ) برآوردیم.

اول آیه گفته زمین را برای شما مهد یعنی گهواره قرار داد گهواره هم که پیداست برای آرامشه
کجاش گفته زمین صافه

اینا رو میارم که هم خودت بهمی که فقط کپی پیست می کنی و سوادی نداری
هم دیگران بفهمن
۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۳۸ نوکر مولا علی

بل

گفتی 6 و 7 سوره نبا

أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً6وَ الْجِبالَ أَوْتاداً7

آیا زمین را محل آرامش ( شما ) قرار ندادیم؟!

  و کوه ها را میخهای زمین؟!


آیه اول که دوباره همون مهد رو میگه و توی کامنت قبلی توضیح دادم

اوتاد رو هم برو بخون تا بفهمی اتفاقا یکی از دلایل نوع چرخش زمین میزان بلندی کوههاست که از اون تعبیر به میخ  شده

جدای از اون دوباره کجاش گفته زمین صافه که تو میگی قرآن گفته زمین صافه



۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۴۰ نوکر مولا علی

بل

گفتی 30 نازعات

وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها30

و زمین را بعد از آن گسترش داد ،

کجاش گفت زمین صافه


۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۴۴ نوکر مولا علی

بل

گفتی 19 نوح

وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ بِسَاطًا ﴿۱۹﴾

و خدا زمین را براى شما فرشى [گسترده] ساخت (۱۹)


دوباره کجاش گفت زمین صافه

مگه غیر از اینه که زمین گسترده و پهنه

حلوتر آیه میاریم که ببینی اتفاقا قرآن گفته زمین گرده و گسترده بودنش رو تکرا کرده و نگفته زمین صافه

۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۴۷ نوکر مولا علی

بل

گفتی 3 رعد

وَ هُوَ الَّذی مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فیها رَواسِیَ وَ أَنْهاراً وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فیها زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهارَ إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ3

و او کسی است که زمین را گسترد و در آن کوه ها و نهرهایی قرار داد و در آن از تمام میوه ها دو جفت آفرید ( پرده سیاه ) شب را بر روز می پوشاند در اینها آیاتی است برای گروهی که تفکر می کنند!


دوباره حرفی از صاف بودن نیست

بلکه میگه گستردست

فرق صاف و گسترده رو که میدونی حتما نکنه میخوای بگی اون رو هم نمیدونی که فرقشون چیه


۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۵۳ نوکر مولا علی

و اما گرد بودن زمین در قرآن

- «و اورثنا القوم الذین کانوا یستضعفون مشارق الارض و مغاربها؛ و مشرقها ومغربهاى پر برکت زمین را به آن قوم به ضعف کشانده شده ( زیر زنجیر ظلم وستم ), واگذار کردیم»(1).
2- «رب السماوات و الارض و ما بینهما و رب المشارق؛ پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست , و پـروردگـار مـشـرقـهـا»(2).
3- «فـلا اقسم برب المشارق و المغارب انا لقادرون؛ سوگند به پروردگار مشرقهاو مغربها که ما قادریم»(3).

اگر زمین صاف بود یک مشرق و یک مغرب بیشتر نداشت

اما در آیات مختلف اشاره به چند مشرق و چند مغرب داشتن میشه

به روشنی پیداست فقط در حالتی ممکنه که زمین گرد باشه و مسطح نباشه

از این روشنتر دیگه چی باید ببینی

کمی فکر کن

نه فقط گرد بودن بلکه به جرکت زمین هم در قرآن اشاره شده

نه فقط زمین بلکه به حرکت خورشید هم در قرآن اشاره شده که تازه داشنمندا چند سال پیش فهمیدن

۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۰۰ نوکر مولا علی

بل

این جمله ایه که تو گفتی

آسمان سقفی‌ست که با ستون‌های نامرئی٬ نگه داشته شده تا مبادا به زمین فرو بریزد. (۶۵ حج)

حالا سوره حج آیه 65

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ وَ الْفُلْکَ تَجْری فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ یُمْسِکُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلاَّ بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحیمٌ65

آیا ندیدی که خداوند آنچه را در زمین است مسخّر شما کرد و ( نیز ) کشتیهایی را که به فرمان او بر صفحه اقیانوسها حرکت می کنند و آسمان [ کرات و سنگهای آسمانی ] را نگه می دارد ، تا جز بفرمان او ، بر زمین فرو نیفتند؟ خداوند نسبت به مردم رحیم و مهربان است!


چیزی که تو ترجمه کردی رو که تو آیه ما ندیدیم

اما اتفاقا علم هم همین چیزی که توی قرآن هست تایید می کنه

شهاب سنگ ها وقتی وارد جو زمین میشن از حرارت و سرعت زیاد تقریبا ذوب میشن و تا به زمین بخورن قسمت بزرگشون ذوب شده و از بین رفته

حتما دیدی که شهاب سنگ وقتی توی آسمون در حرکته مثل گلوله آتیشه

وهمه منجم ها میدونن که اگر آسمان زمین نبود اون شهاب سنگ ها باعث صدمه به زمین میشدن و همون آسمانه که باعث سوخت تکه تکه شدن و کوچک شدن شهاب سنگ ها میشن

۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۰۶ نوکر مولا علی

بل

این جمله رو گفتی

خورشید در وقت غروب در چشمه‌ای گل‌آلود فرو می‌رود. (۸۶ کهف)

اینم کهف 86

حـَتـى إِذَا بـَلَغَ مـَغـْرِب الشـمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُب فى عَیْنٍ حَمِئَةٍ وَ وَجَدَ عِندَهَا قَوْماً قُلْنَا یَذَا الْقَرْنَینِ إِمَّا أَن تُعَذِّب وَ إِمَّا أَن تَتَّخِذَ فِیهِمْ حُسناً(86 کهف)
تـا به غروبگاه آفتاب رسید (در آنجا) احساس کرد که خورشید در چشمه (یا دریا) ى - تـیـره و گـل آلودى فرو مى رود، و در آنجا قومى را یافت ، ما گفتیم اى ذو القرنین ! آیا مى خواهى مجازات کنى و یا پاداش نیکوئى را در باره آنها انتخاب نمائى


ووجدها یعنی اونجوری احساس کرد

کجاش گفته که قرآنمیگه زمین توی چشمه فرو میره

میگه ذوالقرنین اینجوری احساس کرد که خورشید موقع مغرب توی چشمه فرو میره


حرفات واقعا خنده داره


۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۱۰ نوکر مولا علی

بل

گفتی

 آسمان و زمین زمانی به هم چسبیده بودند٬ سپس از هم جدا شدند. (۳۰ انبیاء)


و حالا 30 انبیا

أَ وَ لَمْ یَرَ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ کانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْ‏ءٍ حَیٍّ أَ فَلا یُؤْمِنُونَ30

آیا کافران ندیدند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند ، و ما آنها را از یکدیگر باز کردیم و هر چیز زنده ای را از آب قرار دادیم؟! آیا ایمان نمی آورند؟!

در مورد نحوه تشکیل زمین یه تحقیق بکنی بد نیست

البته از منجم ها بپرس

اتفاقا وقتی ستاره ای از بین میره و تبدیل به گاز میشه دوبارهبا گاز های دیگه ترکیب میشه و ستاره و سیارات جدید پدید میان که میلیون ها سال طول میکشه

در مورد زمین هم تحقیق کن که ابتدا زمین جو نداشته و بعد که دارای جو بود فقط یک لایه بوده و بعد تبدیل به 7 لایه شده

این اتفاقا معجزه بودن قرآن رو نشون میده که تشکیل جهان و زمین رو گفته


۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۲۰ نوکر مولا علی

بل

گفتی

یا اینکه نه. آسمان و زمین هیچ وقت به هم پیوسته نبوده‌اند٬ اول زمین به وجود آمده٬ در همین حین آسمان به شکل دود بوده٬ سپس گسترش پیدا کرده است. (۹ تا ۱۲ فصلت)


و اما اون آیات

قُلْ أَ إِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذی خَلَقَ الْأَرْضَ فی‏ یَوْمَیْنِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً ذلِکَ رَبُّ الْعالَمینَ9وَ جَعَلَ فیها رَواسِیَ مِنْ فَوْقِها وَ بارَکَ فیها وَ قَدَّرَ فیها أَقْواتَها فی‏ أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ سَواءً لِلسَّائِلینَ10ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعینَ11فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فی‏ یَوْمَیْنِ وَ أَوْحى‏ فی‏ کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابیحَ وَ حِفْظاً ذلِکَ تَقْدیرُ الْعَزیزِ الْعَلیمِ12
9) بگو: آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید و برای او همانندهایی قرار می دهید؟! او پروردگار جهانیان است!
امتیاز ثبت و اعمال شد.1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 امتیاز داوران :1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازدید کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سایت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سایت شوید و یا اگر عضو سایت هستید لاگین کنید.[ عضویت در سایت ][ ورود اعضا ][ ورود میهمان ]کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.آدرس الکترونیک : <-- نظری وارد نشده است متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
10) او در زمین کوه های استواری قرار داد و برکاتی در آن آفرید و موادّ غذایی آن را مقدّر فرمود ، - اینها همه در چهار روز بود- درست به اندازه نیاز تقاضا کنندگان!
امتیاز ثبت و اعمال شد.1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 امتیاز داوران :1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازدید کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سایت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سایت شوید و یا اگر عضو سایت هستید لاگین کنید.[ عضویت در سایت ][ ورود اعضا ][ ورود میهمان ]کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.آدرس الکترونیک : <-- نظری وارد نشده است متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
11) سپس به آفرینش آسمان پرداخت ، در حالی که بصورت دود بود به آن و به زمین دستور داد: «به وجود آیید ( و شکل گیرید ) ، خواه از روی اطاعت و خواه اکراه!» آنها گفتند: «ما از روی طاعت می آییم ( و شکل می گیریم ) !»
امتیاز ثبت و اعمال شد.1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 امتیاز داوران :1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازدید کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سایت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سایت شوید و یا اگر عضو سایت هستید لاگین کنید.[ عضویت در سایت ][ ورود اعضا ][ ورود میهمان ]کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.آدرس الکترونیک : <-- نظری وارد نشده است متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
12) در این هنگام آنها را بصورت هفت آسمان در دو روز آفرید ، و در هر آسمانی کار آن ( آسمان ) را وحی ( و مقرّر ) فرمود ، و آسمان پایین را با چراغهایی [ ستارگان ] زینت بخشیدیم ، حفظ کردیم ، این است تقدیر خداوند توانا و دانا!



من که ندیدم جایی گفته باشه زمین و آسمان اولش یکی نبودن و یکی بودن

اتفاقا دوباره کامنت قبلی رو بخونی همین رو میگه

دانشمندا گفتن اول زمین ایجاد شد و آسمان و جو هم نداشته و بعد آسمان با یک لایه ایجاد و بعد لایه های دیگه تشکیل شدن

این دقیقا همون چیزیه که قرآن داره میگه

تشکیل از دود هم آخرین و نظریه دانشمنداست

بیگ بنگ رو بخون ببین چیه

هر چند تو اهل مطالعه نیستی ظاهرا

۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۲۸ نوکر مولا علی

بل

گفتی

شهاب‌سنگ‌ها و ستارگان برای طرد شیاطین هستند. (۱۰ الصافات٬ ۱۸ الحجر)


و اما 10 صافات

إِلاَّ مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ10

مگر آنها که در لحظه ای کوتاه برای استراق سمع به آسمان نزدیک شوند ، که «شهاب ثاقب» آنها را تعقیب می کند!

اینجا که چیزی از شیطان نبود


18 حجر

"إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِینٌ"

مگر آن که استراق سمع کند (دزدانه گوش دهد) که شعله‏اى روشن او را دنبال نماید.

اینجا هم که چیزی از چیزی که گفتی نبود

البته شاید بخوای اینا رو به هم بچسبونی

یعنی یک آیه از یه سوره رو به یه آیه از سوره دیگه که اونوقت بهت میخندن

توصیه می کنم همچین کاری نکنی


و اما به طور کلی در باره شیطان و قدرت شیطان یه تحقیقی بکن



۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۳۴ نوکر مولا علی

بل

گفتی

تگرگ از کوه‌های داخل آسمان به زمین فرو می‌ریزد. (۴۳ نور)


43 نور

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُزْجی‏ سَحاباً ثُمَّ یُؤَلِّفُ بَیْنَهُ ثُمَّ یَجْعَلُهُ رُکاماً فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فیها مِنْ بَرَدٍ فَیُصیبُ بِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ یَشاءُ یَکادُ سَنا بَرْقِهِ یَذْهَبُ بِالْأَبْصارِ43

آیا ندیدی که خداوند ابرهایی را به آرامی می راند ، سپس میان آنها پیوند می دهد ، و بعد آن را متراکم می سازد؟! در این حال ، دانه های باران را می بینی که از لابه لای آن خارج می شود و از آسمان- از کوه هایی که در آن است [ ابرهایی که همچون کوه ها انباشته شده اند ] - دانه های تگرگ نازل می کند ، و هر کس را بخواهد بوسیله آن زیان می رساند ، و از هر کس بخواهد این زیان را برطرف می کند نزدیک است درخشندگی برق آن ( ابرها ) چشمها را ببرد!

اینم خیلی جالبه

باز چیزی که گفتی توش نیست

اما اگر دنبال معجره هستی از کارشناسای هواشناسی بپرس که تگرگ چجوری تشکیل میشه و هر ابر در هر شکل که خصوصیتی داره

هر ابر در هر شکل و رنگ با بقیه متفاوته

بعضی دارای برف و بعضی دارای بارون و بعضی هم هیچ

اتفاقا گفته ابر هایی که شبیه کوه هستند (در آسمان که کوه نیست) ازشون تگرگ میاد


۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۳۸ نوکر مولا علی

بل

گفتی

همه‌ی موجودات زنده٬ جفت‌جفت هستند. (۴۹ الذاریات٬ ۵ حج٬ ۱۰ لقمان٬ ۷ ق٬ ۳۶ یس٬ ۳ رعد)


خب این رو که دیگه دانشمندا بهش رسیدن

نظریه دانشمندا رو در مورد جفت بودن موجودات بخون تا بفهمی چقدر از علم عقبی

۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۵۷ نوکر مولا علی

بل

گفتی

کوه‌ها٬ مانند میخ در زمین افکنده شده‌اند تا مبادا زمین شما رو بجنباند. (۷ نبأ٬ ۶۱ نمل٬ ۱۵ نحل)


7 نبا

وَ الْجِبالَ أَوْتاداً7

و کوه ها را میخهای زمین


15 نحل

وَ أَلْقى‏ فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمیدَ بِکُمْ وَ أَنْهاراً وَ سُبُلاً لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ15

و در زمین ، کوه های ثابت و محکمی افکند تا لرزش آن را نسبت به شما بگیرد و نهرها و راه هایی ایجاد کرد ، تا هدایت شوید.

یه سر به کارشناسای زمین شناسی بزن تا بفهمی لرزش های داخل زمین چطور به کوها منتقل میشه و بعدش امواج  حاصل از اون چی میشه



61 نمل

أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً وَ جَعَلَ خِلالَها أَنْهاراً وَ جَعَلَ لَها رَواسِیَ وَ جَعَلَ بَیْنَ الْبَحْرَیْنِ حاجِزاً أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ61

یا کسی که زمین را مستقرّ و آرام قرار داد ، و میان آن نهرهایی روان ساخت ، و برای آن کوه های ثابت و پابرجا ایجاد کرد ، و میان دو دریا مانعی قرار داد ( تا با هم مخلوط نشوند با این حال ) آیا معبودی با خداست؟! نه ، بلکه بیشتر آنان نمی دانند ( و جاهلند ) !


و خوب شد این آیه رو آوردی

میگه دوتا دریا هست که با هم مخلوط نمیشن

میخوای بگی این چه حرفیه

اتفاقا یه دونشو الان پیدا کردن

دریا و اقیانوس هست که آبشون با هم مخلوط نمیشن

دریای مدیترانه و اقیانوس  اطلس نکنه میخوای بگی اینم توهمه

اتفاقا از معجزات قرآنه که قبلا بهش اشاره کرده

و نه فقط اینکه خود آب با هم مخلوط نمیشن

بلکه موجوداتی که داخل آبها زندگی میکنن نمیتونن داخل آب اون یکی بشن چون میمیرن

حتما اونقدر سواد داری که بدونی ماهی آب شیرین توی آب شور نمیتونه زندگی کنه و ماهی آب شور نمیتونه توی آب شیرین زندگی کنه و اون دو تا دریا و اقیانوس یکی شور و دیگری شیرین هستن

این یک لینک

http://film.tebyan.net/film/131348

لینکای دیکه هم توی اینترنت زیاده


جناب یک انسان در مورد شهاب سنگ 7تا ایه اول سوره جن را بخونید معنیی که بل اورده درسته. در مورد مغربین و مشرقین میشه لطفا توضیح بدی که چطور وقتی زمین گرد میشه چندتا مغرب داره و چندتا مشرق؟ 
نمیدونی بیخودی ماست مالی نکن لطفا . مشرق و مغرب بر وزن مفعل اسم مکانند نه اسم زمان. از انجایی که خورشید در بهار از یکجا طلوع میکنه و در زمستان از جای دیگر و در کل محل طلوع خورشید با گردش فصلها ( البته با فرض ثابت بودن زمین )تغییر میکنه ما بیش از یک مغرب و یک مشرق داریم از این ایه نه تنها کروی بودن زمین اثبات نمیشه بلکه طبق ان زمین مرکز جهان است و خورشید حول ان در حال گردش اثبات میسود
۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۴۰ نوکر مولا علی

عجب

حرفای جدید

پس مشرق و مغرب شد اسم مکان

ظاهرا شما داری ماسمالی می کنی

خورشید از بهار و زمستان از جاهای مختلف طلوع می کنند؟ به فرض تایید حرف شما. اونوقت دلیلش چیه؟ سوال بعدی اینکه باعث چه چیزی میشه؟

جوابش رو هر کاری کنی برمیگرده به زمان.

جالبه توی جوابات از فرضیات محال (ثابت بودن زمین) استفاده می کنی بعد ازش نتیجه گیزی هم می کنی. خنده داره به خدا.

http://www.qpsh.ir/node/3639

http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,5170


مشرق و مغرب اسم زمان هستن و وقت طلوع و غروب رو بیان می کنن

و فقط در حالی زمین میتونه چند تا زمان مشرق و مغرب داشته باشه که گرد باشه


بحث رو هم عوض نکنید

فرافکنی تخصص شماست

همون بحث رو ادامه بدید



ای بابا اینم قبول ندارید شما؟ مغرب بر وزن مفعل(اسم زمان ومکان ثلاثی مجرد) مثل منزل یعنی محل نزول یا مجلس یعنی محل جلوس اسم مکانه . اگر درست بخونید منظورمو میفهمید. اگر ما به اشتباه فرض کنیم زمین صافه و خورشید دور زمین میگرده یعنی اون چیزی که در نگاه اول به نظر میاد، خورشید در بهار و زمستان از دو جای مختلف طلوع و غروب میکنه (باورت نمیشه برو رو پشت بوم خونتون نگاه کن) پس ما بیش از یک مغرب و یک مشرق داریم. اما اگر زمین را کره در نظر بگیریم اونوقت درستی این فرضیه زیر سوال میره در این حالت تنها یک مغرب داریم ویک مشرق. یعنی یک مکان برای طلوع و تنها یک مکان برای غروب. افتاد؟؟؟یعنی اگر شما بگید چند مکان برای طلوع و چند مکان برای غروب داریم اونوقت در کل کروی بودن زمین را انکار کردی و مسطح بودن زمین را درست فرض کردی. ضمن اینکه این ایه میگهmaghrebain & mashreghain اسامی مثنی یعنی اگر اینا را اسم زمان فرض کنید کلا دیگه نابوده 
۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۴۱ نوکر مولا علی

اولا گفتم جدای از اینکه اسم زمان باشه یا مکان باز هم در موضوع فرقی نمی کنه و در هر صورت جز در حالت کروی بودن زمین در حالت دیگه ای امکان پذیر نخواهد بود


عموما مفعل با فتحه اسم مکان مثل مقتل که محل قتل هستش  و مرکب که محل سوار شدن هستش هر چند استثنا هم داره

و مفعل با کسره اسم زمان هستش مثل همین مشرق و مغرب که زمان طلوع و غروب هستن هر چند اینها هم استثنا دارند


حالا شما میگی اسم مکانه

ببخشید اونوقت مطبخ چیه حتما اسم زمان میشه

مکتب هم حتما باید اسم زمان باشه


جدای از اینها گفتم و باز هم میگم در کل فرقی در موضوع نمیکنه چون سببش میشه زمان و این زمان هم به جر کروی بودن و گردش زمین امکان پذیر نخواهد بود


http://www.madresehaghani.ir/page/hawzahqom_8739


البته به شما نمیشه خرده گرفت چون یا دنبال حقیقت و تفکر در آیات قرآن نیستید در حالی که قرآن بار ها گفته در آیات تفکر کنید و یا اینکه دشمن هستید که در اون صورت هم نیازی به اثبات نیست چون قصد فریب دیگرون رو داری.

یه بار گفتم من خودم قبلا امثال شما ها یه بار گول خودرم و همین راه رو میرفتم. وسط راه همه چیز رو ریختم دور و از نو تحقیق و بررسی کردم با خیلی ها سر و کله زدم. شما هم هر چی توی ذهنتون ریختن رو یک بار بریزید دور و از نو شروع کنید تا عمرتون رو هدر ندید

۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۵۱ نوکر مولا علی
 اسم زمان      از فعل ثلاثی مجرد بر وزن ( مَفعِل ، مَفعَل ،) می آید .          مثل : مَغرب ، مَکتَب

   اسم مکان      در غیر ثلاثی مجرد هما نند اسم مفعول مزید ساخته می شود . مثل : مُجتمَع ( محل اجتماع )


فعل ثلاثی مجرد:فعلی است که اولین صیغه ى ماضی آن فقط دارای 3 حرف اصلی باشد. مانند: جَلَسوا –إجلِسْ –یَجْلِسُ

جالب بود جناب نوکر شما با تایید اینکه وقتی برای استراق سمع می ایند شهاب سنگ میره دنبالش مشت محکمی به شعور خودت زدی

در مورد اینکه منابع من از طرف شیعه است اگر از منابع سنی بیارم که کلن منکر میشی ویخوای از عید بخاری بیارم که علی و عمر سر تجاوز به یک زن با هم دعوا داشتن پس ...

برای اینکه چیزی مورد نقد قرار بگیره اول باید تقدسش از بین بره که این وظیفه ماست که انجام میدیم ودر مورد اینکه بحث من شیعه است قبلا جواب دادم اما برای فهم شما افت ایران ما فعلا شیعه است که طبق خود روایات از منابع شیعه که اوردم شرک به تمام معنا است خود اسلام و قوانینش که جک و توهین به شعور ادم حالا چرا به شما بر نمیخوره خوب واضحه

بی خیال بابا تو راست میگی. کسی اگه تا اول راهنمایی خونده بود همچین حرفی نمیزد. خدا راه راست را به سمت شما کج بفرماید
مسلمان : هشتاد ضربه شلاق حقش بود.
سئوال : چرا؟!!!
مسلمان : چون شراب حرامه.
سئوال : چرا حرامه؟
مسلمان : چون برای بدن ضرر داره.
سئوال : یعنی میخوای بگی یک لیوان شراب از هشتاد ضربه شلاق ضررش بیشتره؟

حدیثی صحیح از حضرت صادق (ع)

امام صادق جهت درمان زکام فرمودند :

پنبه ای را به روغن بنفشه آلوده کنید و در وقت خواب آنرا بر مقعد خود بگذارید!

(حلیه المتقین . فصل ششم .صفحه 224)


نوکر عرب و یک موجود زنده از این به بعد بعد از سرما خوردگی دیگه دکتر نرو روغن بنفشه رو بزار اونجا که اقات گفت

آیات متشابه در قران:

و تو در مقابل پیامبریت از آنها مزدی نمی طلبی و این کتاب جز اندرزی ، برای مردم جهان نیست. (قرآن . سوره یوسف . ایه 104)
من از شما در برابر هدایت خود مزدی نمی طلبم مزد من تنها بر عهده پروردگار جهانیان است. (قران .سوره شعراء .ایه 109)
بگو : هر مزدی که از شما طلبیده ام ، از آن خودتان باد مزد من تنها برعهده خداست اوست که بر هر کاری ناظر است. (قرآن . سوره صبا . آیه 47)
بگو : بر این رسالت مزدی ازشما ، جز دوست داشتن خویشاوندان ، نمی خواهم. (قرآن . سوره شوری . ایه 23)

متضاد آیات قران :

تو را از غنایم جنگی (انفال) می پرسند ، بگو : غنایم جنگی (انفال) متعلق به خدا و پیامبر خدا است پس اگر از مؤمنان هستید ، از خدای بترسید و با یکدیگر به آشتی زیست کنید و از خدا و پیامبرش فرمان برید. (قران . سورانفال . ایه 1)
و ای مومنان بدانید که هر چه به شما غنیمت و فایده رسد خمس آن خاص خدا و رسول و خویشان او و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان است. (قرآن . سوره انفال . ایه 41)


عبدالله بن مغیره گوید: موسى بن جعفر علیه السلام در منى به زنى گذشت که مى گریست و فرزندانش هم گردش مى گریستند، زیرا گاو آنها مرده بود. حضرت نزدیک آن زن رفت و فرمود: چرا گریه مى کنى اى کنیز خدا؟

زن گفت : اى بنده خدا: من فرزندانى یتیم دارم و گاوى داشتم که زندگى من و کودکانم از آن مى گذشت ، اکنون آن گاو مرده و من و فرزندانم از همه چیز دست کوتاه و بیچاره مانده ایم .

امام فرمود: کنیز خدا! مى خواهى آن را براى تو زنده کنم ؟

به او الهام شد که بگوید: آرى اى بنده خدا! حضرت بکنارى رفت و دو رکعت نماز گزارد و اندکى دست بلند کرد و لبهایش را تکان داد، سپس بر خاست و گاو او صدائى زد و نفهمیدم با سر عصا یا پنجه پایش بود که به آن گاو زد، گاو برخاست و راست به ایستاد.

چون زن نگاهش به گاو افتاد: فریادى کشید و گفت : به پروردگار کعبه……….

منبع:اصول کافى جلد 2 صفحه 399 روایت 6


جل الخالق از این همه خرافات

- این غیرممکن است که مردی بتواند با 50 سال سن با دختر بچه 9 ساله رابطه جنسی داشته باشد و پیغامبر خدا باشد!

2- این غیر ممکن است که مردی بتواند برای تامین نیاز جامعه مذهبی و سیاسی خود دست به غارت کاروان های تجاری بزند و پیغامبر خدا باشد!

3-این غیر ممکن است که مردی بتواند فرزند خود را تشویق به ترک همسرش کند و خود(پدر) با همسر پسرش ازدواج کند و پیغامبر خدا باشد!

4-این غیرممکن است که مردی بتواند برای ایجاد امپراطوری خود مردانی را تحریک کند که بجنگند با وعده های انچنانی دنیای دیگر» بهشت» در حالی که خود شاهد کشته شدن انهاست و پیغامبر خدا باشد!

5-این غیرممکن است مردی بتواند 800 نفر از مردان یهودی را گردن بزند فقط برای اینکه انها قبول نکردند که رهبر انها شود و او پیغامبر خدا باشد!

6-این غیر ممکن است که مردی بتواند با زنان و کنیزان بسیاری همخوابگی داشته باشد و پیغامبر خدا باشد!

7-این غیرممکن است که مردی بتواند زنی را ترور کند فقط برای اینکه از او انتقاد کرده بود و پیغامبر خدا باشد!

8-این غیر ممکن است که مردی گردن زنی را قطع کند فقط برای اینکه ان زن باعث فراری شدن شترهایش شد و او پیغامبر خدا باشد!

9-این غیر ممکن است که مردی بتواند ، شخصی از رهبران یهودی را در حد مرگ شکنجه دهد و او را بکشد و در همان شب با زن 17ساله او ازدواج کند و پیغامبر خدا باشد!

10-این غیرممکن است که مردی بتواند به پیروان خود اجازه دهد تا با بردگان و زنان اسیر شده(شوهر دار یا بدون شوهر) در جنگ ، رابطه جنسی داشته باشند و او پیغامبر خدا باشد!

این هم موجوداتی که جفت ندارند البته موارد بیشتری هست که همین مقدار کفایت میکنه قابل توجه ماله کشان عرب



1.باکتریها
2قارچها
3جلبگها
4.خزها
5.سرخسها
6.کاجها
7.بازدانگان
نحوه نازل شدن وحی به محمدبه استناد اسنادرسمی
در هنگام وحی در گوشهای محمد زنگ به صدا در می آمد,چشمانش قرمز میشد و نفسش به تنگی می افتاد ,
در این زمان یا روی زمین می افتاد و یا اینکه دراز می کشید,بدن محمد به شدت می لرزید و چشمانش باز می ماند....
کف از دهانش جاری میشد و بدنش به شدت عرق میکرد,
بعضی وقتها در هنگام وحی همانند شتر خرناس میکشید.
(صحیح بخاری , جلد دوم ,فصل 16 , صفحه 254)
۱۴ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۱۶ نوکر مولا علی

کسری

اتفاقا اون اسم زمان و مکان و ثلاثی مجرد رو از کتاب عربی راهنمایی آوردم

دوباره بخون

۱۴ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۲۱ نوکر مولا علی

جناب بل

این جملات شماست

<<برای اینکه چیزی مورد نقد قرار بگیره اول باید تقدسش از بین بره که این وظیفه ماست که انجام میدیم ودر مورد اینکه بحث من شیعه است قبلا جواب دادم اما برای فهم شما افت ایران ما فعلا شیعه است که طبق خود روایات از منابع شیعه که اوردم شرک به تمام معنا است خود اسلام و قوانینش که جک و توهین به شعور ادم حالا چرا به شما بر نمیخوره خوب واضحه>>

الان دیگه بعید میدونم حتی ایرانی باشی. از اونهایی هستی که بهت پول میدن تو سایتهای ایرانی فعالیت کنی

حتی فارسی نوشتن هم بلد نیستی

۱۴ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۲۳ نوکر مولا علی

جالبتر اینکه شماها برای اثبات چرندیات خودتون از هر چیزی استفاده می کنید

یه بار فرضیات محال مثل ثابت بودن کره زمین و بعد ازش نتیجه گیزی هم می کنید

یه بار جک میارید بعد ازش نتیجه گیری می کنید

یه بار شعر میارید جدا خنده داره دوباره ازش نتیجه میگیرید


کمی به خودتون فکر کنید

۱۴ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۲۶ نوکر مولا علی

و البته هدف اصلی من همین بود که خودتون نشون بدید که دشمنی شما با اسلام و شیعه هستش و  وطن پرستی بهونه ای برای اینکه دیگرون رو با خودتون همراه کنید

که خودتون به روشنی گفتید از شیعه شروع کردید و سر دشمنی دارید

پس طبیعیه که گفته هاتون هم از سر عقل و تفکر نیست و از سر دشمنیه

پس برای خودتون حال کنید

۱۴ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۴۲ نوکر مولا علی

اهل تشیع به طور کلی حدیثی رو قبول می کنه که صحیحی باشه

احادیث زیادی توی کتب مختلف هستند سنی و شیعه

اما فقط احادیث خاصی که صحیح هستن پذیرفته شدن

شما هم هی خودتون رو به نادونی بزنید و مطالبی بایرید که از نظر خودتون زرنگی بوده

جهت اطلاع شما هم بگم

اتفاقا از وقتی وهابی ها شروع کردند دقیقا شیعه هم رشد بسیار چشمگیری داشته

کلیپ هاشون رو هم توی اینترنت سرچ کنید

و چون شیعه ها هر حرفی رو روی هوا قبول نمی کنن از وقتی شبهه ها  شروع شده شیعه ها دائما میپرسن و اطلاعاتشون بیشتر میشه

من خودم یکیش

اینجاست که میگن عدو شود سبب خیر


۱۴ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۴۴ نوکر مولا علی

در مورد باکتری ها هم بیشتر تحقیق کن

http://spring-revolution.blogfa.com/post-408.aspx

http://92vesal.spemz.ir/page-482682.html

تو اگه صد سال هم به چرندیاتت ادامه بدی اتفاق خاصی نمیوفته

چون جوابش از 1400 سال پیش داده شده و باز هم خیلی عقبی


۱۴ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۴۷ نوکر مولا علی

در مورد زوجیت در قرآن بیشتر تحقیق کن

اینم یه جواب دیگه

http://www.askdin.com/thread29517.html

۱۴ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۴۸ نوکر مولا علی
برای زوجیت در قرآن در فیزیک نوین در مورد کوارک ها تحقیق کن تا بفهمی فکر میکنی خیلی میفهمی و تازه میفهمی که چیزی نمیفهمی
فقط خدا همین و دیگر هیچ 

خدا و وطن دیگر هیچ

خوب دلیل عقب موندگی مسلمانان معلوم شد چون جواب همه چیز رو 1400 سال قبل دادن پس دلیلی برای پیشرفت و رسیدن به جوابهامون نداریم

منطق و شعور زیر صفر


جناب نوکر عرب پنبه اغشته به روغن بنفش برات توسیه میشه

۱۵ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۰۸ نوکر مولا علی

چی شد

دوباره توی جواب دادن موندی و رو کردی به چرندیات

کمی در مورد چیزایی که گفتم تحقیق کن تا بفهمی

کاری که داعش امروز با خلبان داعش انجام داد 35 سال قبل در بدو اسلام شیعه در ایران انجام شد  اسهال و استفراغ

سوزاندن روسپی شهر نو

http://upload7.ir/uploads//592cdde1ac9daf5bb52593af1860ab653d2576f6.jpg

وقتی‌ جبرئیل به محمد گفت بخوان و او گفت خواندن را نمیدانم

هزار و صد و شصت و یک سال بود که کوروش منشور

حقوق بشر را نوشته بود

کاری که توسط انسان ها انجام شود ربطی به دینی ندارد

آقای بل در همه ادیان هر اتفاقی می افتد حساب انسانها از حساب ادیان جداست و هر کاری را توسط مردم انجام می شود به ادیان نسبت ندهید

جناب مسلمان حساب افراد از دین جداست هم از اون حرفهای مسخره ای هست که امثال شما میگید وقتی دین میگه بکش شما کاسه داغ تر از اش نشو یعنی خدا نفهمیده تو اومدی ترجمه کنی

اینم برای یک مسلمان فهمیده تر از خداش


[بقره 191 ]بکشید!
[بقره 244]بکشید!
[توبه 5 ] بکشید!
[توبه 12 ] بکشید!
[توبه29 ] بکشید!
[توبه 123 ]بکشید!
[انفال 12 ] بکشید!
[انفال 39] بکشید!
[مائده 13 ] بکشید!
[مائده 38 ] بکشید!
[احزاب 61 ]بکشید!
[محمد 4 ] بکشید!
[نسا 89 ] بکشید!

اینم سخنان امامتون در مورد رحمت اسلام تقدیم به یک مسلمان (ماله رو بیار)

https://www.youtube.com/watch?v=C8nX-IZiWFY

۱۶ بهمن ۹۳ ، ۰۶:۲۸ نوکر مولا علی

جناب بل دوباره شروع کردی چرندیات رو

تو اصلا توی کل عمرت کمی فکر کردی


بقره از 190 تا 191

190) و در راه خدا ، با کسانی که با شما می جنگند ، نبرد کنید! و از حدّ تجاوز نکنید ، که خدا تعدّی کنندگان را دوست نمی دارد!
امتیاز ثبت و اعمال شد.1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 امتیاز داوران :1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازدید کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سایت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سایت شوید و یا اگر عضو سایت هستید لاگین کنید.[ عضویت در سایت ][ ورود اعضا ][ ورود میهمان ]کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.آدرس الکترونیک : <-- نظری وارد نشده است متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
191) و آنها را [ بت پرستانی که از هیچ گونه جنایتی ابا ندارند ] هر کجا یافتید ، به قتل برسانید! و از آن جا که شما را بیرون ساختند [ مکه ] ، آنها را بیرون کنید! و فتنه ( و بت پرستی ) از کشتار هم بدتر است! و با آنها ، در نزد مسجد الحرام ( در منطقه حرم ) ، جنگ نکنید! مگر اینکه در آن جا با شما بجنگند. پس اگر ( در آن جا ) با شما پیکار کردند ، آنها را به قتل برسانید! چنین است جزای کافران!
به روشنی میگه با کسانی جنگ کنید که برای جنگ بلند شده باشند
فکر نکنم به کسی که برای جنگ بلند شده بهش آبمیوه بدن باهاش میجنگن
۱۶ بهمن ۹۳ ، ۰۶:۲۹ نوکر مولا علی

نگفته کسی که مخالفت بکنه یا هر کسی

گفته با کسی که با شما جنگ داره

۱۶ بهمن ۹۳ ، ۰۶:۳۱ نوکر مولا علی

بقره 244

و در راه خدا ، پیکار کنید! و بدانید خداوند ، شنوا و داناست.


مشکلت چیه با این آیه

۱۶ بهمن ۹۳ ، ۰۶:۳۸ نوکر مولا علی

توبه 1 تا 5


1)  ( این ، اعلام ) بیزاری از سوی خدا و پیامبر او ، به کسانی از مشرکان است که با آنها عهد بسته اید!

2)  با این حال ، چهار ماه ( مهلت دارید که آزادانه ) در زمین سیر کنید ( و هر جا می خواهید بروید ، و بیندیشید ) ! و بدانید شما نمی توانید خدا را ناتوان سازید ، ( و از قدرت او فرار کنید! و بدانید ) خداوند خوارکننده کافران است!

3)  و این ، اعلامی است از ناحیه خدا و پیامبرش به ( عموم ) مردم در روز حج اکبر [ روز عید قربان ] که: خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند! با این حال ، اگر توبه کنید ، برای شما بهتر است! و اگر سرپیچی نمایید ، بدانید شما نمی توانید خدا را ناتوان سازید ( و از قلمرو قدرتش خارج شوید ) ! و کافران را به مجازات دردناک بشارت ده!

4)  مگر کسانی از مشرکان که با آنها عهد بستید ، و چیزی از آن را در حقّ شما فروگذار نکردند ، و احدی را بر ضدّ شما تقویت ننمودند پیمان آنها را تا پایان مدّتشان محترم بشمرید زیرا خداوند پرهیزگاران را دوست دارد!

5)  ( امّا ) وقتی ماه های حرام پایان گرفت ، مشرکان را هر جا یافتید به قتل برسانید و آنها را اسیر سازید و محاصره کنید و در هر کمینگاه ، بر سر راه آنها بنشینید! هر گاه توبه کنند ، و نماز را برپا دارند ، و زکات را بپردازند ، آنها را رها سازید زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است!


از اول سوره تا 5 رو بخونی بد نیست

۱۶ بهمن ۹۳ ، ۰۶:۴۴ نوکر مولا علی

گفتی توبه 12

از چند آیه قبلش روع کن به خوندن

قبلش شرط و پیش شرط داره


7)  چگونه برای مشرکان پیمانی نزد خدا و رسول او خواهد بود ( در حالی که آنها همواره آماده شکستن پیمانشان هستند ) ؟! مگر کسانی که نزد مسجد الحرام با آنان پیمان بستید ( و پیمان خود را محترم شمردند ) تا زمانی که در برابر شما وفادار باشند ، شما نیز وفاداری کنید ، که خداوند پرهیزگاران را دوست دارد!
8)  چگونه ( پیمان مشرکان ارزش دارد ) ، در حالی که اگر بر شما غالب شوند ، نه ملاحظه خویشاوندی با شما را می کنند ، و نه پیمان را؟! شما را با زبان خود خشنود می کنند ، ولی دلهایشان ابا دارد و بیشتر آنها فرمانبردار نیستند!
9)  آنها آیات خدا را به بهای کمی فروختند و ( مردم را ) از راه او باز داشتند آنها اعمال بدی انجام می دادند!
10)  ( نه تنها درباره شما ، ) درباره هیچ فرد باایمانی رعایت خویشاوندی و پیمان را نمی کنند و آنها همان تجاوز کارانند!
11)  ( ولی ) اگر توبه کنند ، نماز را برپا دارند ، و زکات را بپردازند ، برادر دینی شما هستند و ما آیات خود را برای گروهی که می دانند ( و می اندیشند ) ، شرح می دهیم!
12)  و اگر پیمانهای خود را پس از عهد خویش بشکنند ، و آیین شما را مورد طعن قرار دهند ، با پیشوایان کفر پیکار کنید چرا که آنها پیمانی ندارند شاید ( با شدّت عمل ) دست بردارند!


حتی نیاز به توضیح هم نداره

۱۶ بهمن ۹۳ ، ۰۶:۵۲ نوکر مولا علی

توبه 29

کسانی از اهل کتاب که نه به خدا ، و نه به روز جزا ایمان دارند ، و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام می شمرند ، و نه آیین حق را می پذیرند ، پیکار کنید تا زمانی که با خضوع و تسلیم ، جزیه را به دست خود بپردازند!

این آیه نه در مورد کافران و مشرکان و نه در جامعه اسلامی در هر جامعه ای که بر خلاف قوانینش رفتار بشه برخورد میشه

جنگ برای آن است که انسان کافر مسیر هدایت دیگران را نبندد و همچنین برای کافرانی که زیر پرچم حکومت اسلامی قرار نمی گیرند. کسی با شمشیر مومن نمی شود. شمشیر زمینه رسیدن پیام حق و توحید به دیگران را باز می نماید تا افراد دیگر به خاطر کفر عده ای از سرانشان از شنیدن پیام حق محروم نشوند.

واژه «قاتلوا» در آیه: «قاتِلُوا الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ لا یُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ لا یَدینُونَ دینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ حَتَّى یُعْطُوا الْجِزْیَةَ عَنْ یَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ»،[1] به معنای کشتن نیست، بلکه به معنای جنگ و نبرد است. قرآن کریم در این آیه نمی‌گوید اهل کتاب را به مجرد اعتقادشان بکشید! بلکه در صدد بیان یک قانون در ارتباط با شهروندانی است که در محدوده حکومت اسلامی زندگی می‌کنند، اما به قوانین شهروندی پای‌بند نیستند. این‌جا است که خداوند به پیامبرش دستور می‌دهد؛ با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و روز بازپسین ایمان نمى‌‏آورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کرده‏اند، حرام نمى‏دانند، و به دین حق نمی‌پیوندند، جنگ و نبرد کنید تا تسلیم حق شوند و با دست خود جزیه بپردازند.
در حقیقت اسلام به اهل کتاب تا زمانی که قوانین و احکام اسلام را محترم شمارند و دست به تحریکات بر ضد مسلمانان نزنند و تبلیغات مخالف اسلام نکنند، اجازه مى‏‌دهد که به صورت یک اقلیت سالم مذهبى با مسلمانان زندگى مسالمت‏آمیز داشته باشند، و یکى از نشانه‌‏هاى تسلیم آنها در برابر این نوع همزیستى مسالمت‏آمیز، پرداخت «جزیه» است که یک نوع مالیات سرانه، می‌باشد.


البته بیشتر از این ازت انتظار نیست

۱۶ بهمن ۹۳ ، ۰۶:۵۷ نوکر مولا علی

بقیه آیات رو هم خوانندگان خودشون میرن میبینن و در موردش سوال می کنن


اینهایی که برای تو تازه سوال شده رو ما قبلا رفتیم دنبالش

تو خیال می کنی که به چیز تازه ای رسیدی

اینا قبلا حل شدند

تو تازه بهشون رسیدی و خیال می کنی کشف تازه ای کردی


بازم داری خودتو به در و دیوار میکوبی

جواب سوالای ما رو بده

توی جوابهای ما موندی

اول تحقیق کن بعد اینا رو بیار اینجا

تازه بیاری هم یه عده ای میرن تحقیق می کنن و تازه ایمانشون  محکم تر میشه

داعش از نوع وطنی شیعه وسنی =اسهال و استفراغ

http://upload7.ir/uploads//234a53f2302bdaf74b0922a374e427bb2063220d.jpg

ای آنکه گزیده‌ای تو دین زرتشت
اسلام فکنده‌ای تمام از پس و پشت
تا کی نوشی باده و بینی رخ خوب
جایی بنشین عمر که خواهندت کشت

 (رباعیات خیام)
ابو عبدالله جعفر صادق می گوید: هنگامی که علی نماز ظهر را خواند

متوجه جمجمه ای شد و با آن صحبت نمود …با جمجمه ای مشغول شد

تا خورشید غروب نمود پس با سه زبان انجیل با آن صحبت کرد تا

عرب سخن آن را نفهمند . حضرت علی برای اینکه نماز عصر وی قضا

نشود به خورشید دستور داد غروب نکند اما خورشید گفت : برنمی گردم

ومن رهایی یافتم،

حضرت علی نزد خداوند دعا کرد خداوند هفتاد هزار زنجیر آهنی به سوی

خورشید فرستاد، فرشتگان، زنجیرها را به گردن خورشید انداختند آنرا بر

چهره اش کشیدند تا اینکه سفید وپاک برگشت.

(بحار الانوار . جلد 41 . صفحه 166)

از حضرت امام موسی منقول است : حیواناتی که مسخ شده اند ، دوازده صنفند: اما فیل پس از آن پادشاهی بود که زنا و لواط میکرد و خرس اعرابی بادیه نشینی بود که دویتی میکرد و خرگوش زنی بود که با شوهر خود خیانت میکرد و غسل حیض و جنابت نمیکرد و شب پره خرمای مردم را می دزدید و سهیل بردی بود که در یمن عشاری میکرد و زهره زنی بود که مردم میگویند هاروت و ماروت از او فریب خوردند و میمون و خوک جماعتی بودند از بنی اسراییل که در روز شنبه شکار کردند و اما سوسمار و چلپاسه گروهی بودند از بنی اسراییل که در زمان حضرت عیسی چون مائده از آسمان نازل شد ، ایمان نیاوردند. و مسخ شدند ، پس یک گروه ایشان به دریا رفتند و دیگر به صحرا و اما عقرب مرد سخن چینی بود و اما زنبور که از ترازو دزدی میکرد.

در روایت دیگر منقول است : خرس مردی بود که مردم با او عمل قبیح میکردند و سوسمار اعرابی بود که مال حاجیان را میدزدید و عنکبوت زنی بود که از برای شوهر خود سحر میکرد و دعموص مرد سخن چینی بود که در میان دوستان جدایی می انداخت و مار و ماهی دویت بود و شب پره خرما از سر درخت می دزدید و میمون یهودانند که ماهی در شنبه شکار کردند و خوک جماعتی اند که ایمان به مائده آسمانی نیاوردند.

از حضرت امام رضا منقول است : موش گروهی از یهود بودند که خدا بر ایشان غضب کرد و پشه شخصی بود که استهزا به پیغمبران می کرد و شپش از حسد مسخ شد و روزی پیغمبری از پیغمبران بنی اسراییل نماز میکرد و یکی از بی خردان بنی اسراییل آمد در برابر او استهزا به او میکرد به صورت شپش مسخ شد و چلپاسه جماعتی از بنی اسراییل بودند که فرزندان پسغمبران را دشنام میدادند و با ایشان دشمنی میکردند . در حدیث دیگر منقول است : خار پشت مرد کج خلقی بود.
برگ :416،417
حلیه المتقین_ ملا محمد باقر مجلسی ، چاپ اول ، انتشارات جمهوری

به قول یکی از دوستان


فرق داعش با اسلام 1400 سال پیش اینه که اون موقع دوربین نداشتن از کاراوش فیلم بگیرن

داعش را نباید از اسلام جدا دانست. بلکه باید پذیرفت که داعش همان اسلام ناب محمدی است که برای نخستین بار محمدابن عبدالله درعربستان با حمله به کاروانها، کشتار مردم، غارت اموال، تجاوز به زنان، و فروش آنان در بازار مدینه پیاده کرد. داعش نیز همانند ولایت فقیه و حاکم عربستان بر اساس نوشته های قرآن و اسناد و مدارک اسلامی، دستورات پیامبر اسلام را در این عصر و زمان پیاده می کند. از این روی، کسانی که با داعش مخالفند، به درستی اسلام ناب محمدی را درک نکرده اند.
زیرا گرچه دکانداران و سوداگران دین در این ۱۴ سده تلاش کردند که بر روی چهره جنایت بار اسلام پرده ای وسوسه انگیز کشیده و آن را زیبا و دلربا نشان دهند، ولیکن داعش و گروههای دیگر اسلامی مانند بوکوحرام، ولایت فقیه، و القاعده به آسانی و سادگی این پرده را کنار زدند و چهره واقعی عفریته ای بنام اسلام را به خوبی به جهانیان نشان دادند.


داعش , اسلام را اکران عمومی کرده است

از شمال تا جنوب و از غرب تا شرق کره زمین همه بر داعش می توپند و او را تروریست و بی رحم و حکومت غیر بشری میخوانند . اما همه این کسانی که بر داعش ایراد میگیرند توجه ندارند که داعش گفته است قانون اساسی ما قرآن است !!!! داعش سنت پیامبر اسلام و آنچه او کرده و ما گاهی در کتب آنرا می خوانیم را به ما نشان میدهد .
سنگسار سنت کیست ؟.....
از کوه پرت کردن سنت کیست ؟
جزیه و خراج گرفتن سنت کیست ؟
قطع دست و کور کردن چشم سنت کیست؟
صیغه کردن سنت کیست ؟
جنگیدن و کشتن مردم بمنظور مسلمان کردنشان سنت کیست ؟
حضرت خلیفه الله البغدادی حفظ الله المسلمین , چه کاری کرده که خارج از منشور اصلی اسلام بوده ؟ کدام فعل این جانشین پیامبر اسلام بر خلاف سنت رسول الله و کتاب وحی الهی است ؟ آنچه او امروز جلوی دوربین میکند همان چیزی است که پیامبرش به آن امر کرده و خود بارها آنرا انجام داده است .
داعش , اسلام را اکران عمومی کرده است , همین ! داعش به همه مردم دنیا اسلام را نشان داده و میدهد . مگر بهشت زیر سایه شمشیر ها نیست ؟ پیامبر اسلام جز مسجد سازی , زن گرفتن و جنگ کار دیگری هم کرد ؟ چند بیمارستان ساخته ؟ چند مرکز تحقیقات ساخته ؟ چند مدرسه درست کرده ؟ کجاست ؟
اسلام یعنی جنگ , شمشیر , شلاق , جریمه , صیغه , مسلمان کردن به هر قیمتی , سنگسار و دهها خشونت ضد بشری دیگر ! شاهکار مسلمانان
از پادشاه عربستان تا رهبر ایران همین کارها را میکنند بی سر و صدا و در خفا , کسی هم صداش در نمی آید !! حالا داعش اسلام را اکران عمومی کرده از انگلیس و آمریکا و کانادا بگیر بیا تا بورکینوفاسو دارند آنرا تقبیح میکنند و به مخالفانش در مناطق کرد و عرب منطقه کمک نظامی و غیر نظامی میکنند . جان من عزیز من , اسلام یعنی همین !
داعش عبارت از ان حکومتی است که مو به مو احکام اسلام را ساری و جاری میکند , داعش حقیقت دین مبین اسلام را به جهانیان نشان میدهد , داعش اصل اسلام است و خلیفه آن به حق شایستگی جانشینی پیامبرش را دارد . زنده باد داعش و پاینده باد خلیفه الله البغدادی که چهره اصلی و واقعی اسلام و محمد ( ص ) را به ما نشان داد و دست این ماله کشان اسلامی از سرزمین حجاز تا قمبل عظیم تهران را رو کرد که 1400 سال است ماله کشی میکنند که پیامبر چنین و چنان بوده و اسلام نتیجه معجزه پیامبر است و رسول الله مهربان بود و چون خاکستر بر سرش می ریختند خم به ابرو نمی آورد و با مسیحیان و یهودیان و... رافت اسلامی داشت . ! شاهکار جانشینان پیامبر اسلام با مسیحیان و ایزدی های عراق است.

خیانت سلمان به ایران:

 پس از درگذشت پیامبر اسلام , در زمان "عمر بن خطاب" او به یاری لشگر اعراب تدارک و استراتژی یک جنگ و حمله به ایران را طرح ریزی کرده و نقاط ضعف و حساس سپاه ایران را به اطلاع خلیفه عمررسانید و از آنجا که از صحابه ی نزدیک پیامبر بود جایگاه ویژه ای نزد عمر داشت.در جنگ تیسفون اعراب به راحتی بر دژ و خندقهای شهر تیسفون فائق آمدند. پس از  جنگ و بازگشودن کتابخانه ها سلمان عمر را از محتوای تمام کتابها آگاه ساخت و این جمله از زبان عمر برخاست :    

  (هر آنچه در این کتابهاست یا در قرآن هست که دیگر نیازی به آن نیست. یا در   قران نیست که کفر است. پس همه ی این کتابها را بسوزانید ! ) "به نقل از تاریخ      طبری"

سلمان در جنگهای قادسیه و نهاوند و فتح تیسفون و مدائن فرمانده ی سپاه اعرا ب بود و از تمام نقاط ضعف و قوت سپاه ایران اطلاع داشت اعراب که از دیدن فیل ها در سپاه ایران به وحشت آمده بودند به پیشنهاد سلمان که نقطه ضعف فیلها زیر شکم و خرطوم آنهاست !

با سنگ به جان فیلهای سپاه ایران  افتادند و آنها را سرنگون کردند.     

 پس از فتح مدائن او درفش کاویانی و فرش بهارستان (فرش معروف منسوب به خسرو پرویز که تار و پودی از ابریشم و طلا و نقره داشت و مزین به جواهرات گرانبها) و تاجهای پادشاهان را که پنهان شده بود تقدیم اعراب کرد.

صدمات جبران ناپذیر حمله اعراب و همچنین به یغما رفتن میراث گرانبهای ایران ونابودی بسیاری از دودمان های ایرانی و به فروش رفتن دختران و زنان ایرانی بعنوان کنیز در بازار برده فروشان عربستان (حجاز) یعنی حقارتی که ایران درهیچ دورانی آنرا به خود ندیده بود همه و همه حاصل کینه توزی و خیانت سلمان به میهن خویش بود و بس !

وگرنه اعراب تازی هرگز خواب فتح ایران را هم نمیدیدند. یکی از اصلی ترین علل حمله ی اعراب اختلاف میان دربار و حکومتیان بود و ضعیف شدن قلب سپاه بدلیل جنگ 27 ساله با دولت بیزانس (یونان ) که اینهم توسط سلمان به اطلاع عمر بن خطاب رسیده بود ! 

سرانجام سلمان:پس از فروکش کردن جنگ , سلمان فارسی (روزبه) حکومت تیسفون را در دست گرفت . وی با دیدن جنایات فجیع اعراب و پیامدهای خیانت وی در حق هموطنان بی گناهش که حاصل کینه توزی او با دربار بود اندوهناک گشت و در پی جبران برآمد ولی دیگردیر شده بود.

وی تا پایان عمر را در این اندوه سپری کرد و وصیت کرد تا پس از مرگ جسدش رادر دروازه ی تیسفون که محل رفت و آمد بود دفن کنند تا با گذر کردن مردم ازروی قبرش به آرامش برسد و جبران خیانتش شده باشد.

با شنیدن این داستان و همچنین داستان حمله ی اسکندر که آن نیز با خیانت یک ایرانی سبب پیروزی اسکندر گشت , این تاریخ است که به ما یادآور می شود که ایرانیان همیشه قربانی خیانت خود بوده اند !و این بود داستان تلخ مردی که ایرانیان به او افتخار می کنند و او را اسطوره ....

علی علیه اون نمیدونم چی چی در حال اجرای حکم اسلام



http://www.liveleak.com/view?i=bb8_1423400372

اینم سخنان اماااااااااااااااااااااااااااام خمینی در مورد رحمت اسلام تقدیم به تمام ماله کشان خیلی جالبه توصیه میکنم حتما ببینید


https://www.youtube.com/watch?v=eTGzc1Q_HHM

امام صادق فرمود: زلیخا از حضرت یوسف اجازه ی ملاقات خواست.یوسف به زلیخا فرمود: چه باعث شد که به آن کار ناروا اقدام کنی؟ گقت: زیبایی روی تو. یوسف فرمود: اگر پیغمبر آخرالزمان «محمد» را ببینی چه میکنی؟ او از من زیباتر، اخلاقش بهتر و سخاوتش بیشتر خواهد بود.(علل الشرائع55، عده الداعی 164)
سنن النبی صفحه 361

دلیل دشمنی اسلام با سگ مشخص شد


از حضرت امیرالؤمنین منقول است که رسول الله مرا به مدینه فرستادند تا هر نقاشی که باشد محو نمایم و قبرهای بلند را هموار سازم و سگ‌ها را بکشم.
حلیه المتقین/در بیان نقاشی کردن/ص261 علامه مجلسی

نقش تاریخی حضرت علی در کشتارهای دسته جمعی:

1 – حضرت علی درکشتار قبیله بنی قریظه :
حضرت علی پس از پیروزی بر قبیله بنی قریظه تعداد 900 نفر از مردان قبیله را در مقابل گودالهایی که از پیش کنده بودند سر بریدند. (تاریخ طبری. جلد 3 . صفحه 1088) پیامبر بگفت تا در زمین گودالها بکندند و حضرت علی و» زبیر» در حضور پیامبر گردن انها را زدند. (تاریخ طبری .جلد 3. صفحه 1093)

2 – حضرت علی در کشتار خاندان » ازد » :

حضرت علی و یارانش در یک روز تعداد 2500 نفر از خاندان » ازد» را سر بریدند.بنحوی که کسی زنده نماند تا دیگری را دلداری دهد. (مروج الذهب . جلد اول . صفحه 729)

3 – حضرت علی در کشتار خوارج :


در نهم صفر سال 38 هجری در محلی واقع در دشت نهروان جنگ خونینی بین لشگریان حضرت علی و خوارج روی داد که در این جنگ در حدود 1800 نفر از خوارج بدست حضرت علی و یارانش بقتل رسیدند.

4- حضرت علی در کشتار ایرانیان :

– شهر ری :
در زمان حضرت علی مردم » ری » در ایران سر به طغیان بر علیه اعراب مسلمان گذاشته و از پرداخت خراج به والیان اعراب خودداری کردند بطوریکه در خراج آن دیار کسری پدید آمد.حضرت علی » ابو موسی » را با لشکری فراوان به سرکوب شورش مردم » ری » در ایران فرستاد. (فتوح البلدان.صفحه 150)

– فارس و کرمان :

مردم فارس و کرمان نیز در ایران بر علیه اعراب مسلمان قیام کردند و عمال حضرت علی را از شهر بیرون کردند.حضرت علی برای خاموش کردن شورش مردم فارس و کرمان در ایران » زیاد بن ابیه» را به سوی فارس و کرمان فرستاد. ( جهت آشنایی با جنایات این سردار معروف » زیاد بن ابیه» به کتاب مروج الذهب. جلد2. صفحه 29 مراجعه فرمایید)

– شهر استخر :

در زمان حضرت علی نیز مردم استخر درایران باردیگر به علیه اعراب مسلمان سر به شورش گذاشتند و این بار» عبدالله ابن عباس» به فرمان حضرت علی شورش توده های مردم استخر در ایران را به خون فرو نشاند. (فارسنامه.صفحه 136)

5 – حضرت علی در نبرد » لیله الحریر» :

حضرت علی در نبردی بنام » لیله الحریر» در حدود 500 تا 900 نفر را از دم تیغ گذراند. (منتهی الا مال . جلد 1. صفحه 153)
تعداد کسانی که در ان شب و روز حضرت علی به دست خود کشته بود 523 کس بود. (مروج الذهب . جلد 1 . صفحه 746)

6 – حضرت علی در کشتار» عبدالله خرمی و یارانش» :
عبدالله خرمی و 70 تن از یارانش از بیم جان به قلعه ای پناه برد.به دستور حضرت علی قلعه به آتش کشیده شد که در جریان آن تمامی این افراد در آتش سوختند بطوری که بوی گوشت بریان شده آنها آنچنان در هوا پخش شده بود که مردم را آزار می داد. (علی مرز نامتناهی . صفحه 199)

7- حضرت علی در کشتار کسانی که بعد از فوت حضرت محمد از دین اسلام برگشتند:

آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر در گذشت حضرت محمد نشان داده بودند حضرت علی و خالد بن ولید همه را بکشتند و اجسادشان را در آتش سوزاندند. (تاریخ طبری .جلد 4 . صفحات 1380.1464) (تاریخ طبری .جلد 6.صفحات 2420.2265)

نقش تاریخی حضرت علی در ترور مخالفان :

1 – حضرت علی در ترور شاعری بنام » حویرث بن نقیذ» :
وی شتر دختران حضرت محمد » فاطمه » و » ام کلثوم » را رم داده بود به فرمان حضرت محمد و توسط حضرت علی در جریان یک توطئه به قتل رسید. (سیره ابن هشام .جلد 2. صفحه 273)

2 – حضرت علی در سر بریدن » مغیره» :

پیر مردی بنام «مغیره» که پس از فتح مکه از ترس حضرت محمد گریخته بود بوسیله حضرت علی دستگیر و سر بریده شد. (زنان پیغمبر . صفحه 316)
– حضرت علی در سر بریدن «نضر» و «عقبه» :

پس از شکست » ائیل » حضرت محمد به حضرت علی دستور داد که » نضر» پسر» حارث » را سر ببرد.همینطور در منطقه ای دیگر بنام » الظیه » از میان اسرا «عقبه» پسر» ابی معیظ » بدستور حضرت محمد و بدست حضرت علی (کلیک) سر بریده شد. (منتهی الامال . جلد 1.صفحه 57) (سیرت رسول الله .صفحه 296)

5 – حضرت علی درسر بریدن «عتبه» :

مردی بنام «عتبه» که بخاطر عدم پخش مساوی غنایم بین لشکریان اسلام به صورت حضرت محمد تف کرده بود بوسیله حضرت علی سر بریده شد. (تاریخ طبری . جلد 5 .صفحه 1103

صحیح بخاری، جلد 5، کتاب 59 شماره 637:
محمد بن بشار، از روح بن عباده، از علی بن سوید بن منجوف، از عبدالله بن بریده، نقل کرده است که : رسول خدا علی را به سوی خالد فرستاد تا خمس (سهم پیامبر از غنایم را بگیرد) و من از دست علی ناراحت شدم، بعد از اینکه علی غسل گرفت (بعد از برقراری تماس جنسی با یکی از بردگانی که جزوی از غنایم بود) من به خالد گفتم، «آیا این را نمیبینی؟» (خوابیدن علی با برده را). وقتی به پیامبر رسیدیم، من جریان را برای پیامبر تعریف کردم. پیامبر گفت، «ای بریده آیا از علی متنفّری؟» گفتم «آری»، پیامبر گفت «از او متنفّر نباش، زیرا سهم او از خمس بیش از این است».
امام حسن : امیرالمومنین علیه السلام روزی از سرزمینی عبور می کردند که در آن هیچ آب و غذایی نبود و کسی در آن زندگی نمی کرد. و نگاه حضرت به کبکی افتاد به آن خطاب کرده و فرمودند:
ای کبک! تو از چه زمانی در این بیابان هستی؟ و از کجا آب و غذا تهیه می کنی؟
عرضه داشت: ای امیرالمومنین من از صد سال پیش تاکنون در این بیابان هستم. و هنگامی که گرسنه می شوم بر شما درود و صلوات می فرستم و بدین وسیله سیر می گردم.
و هنگامی که تشنه می شوم بر ظالمین شما نفرین می کنم تا این که بدین وسیله سیراب شوم.
(بحارالانوار 65/43 ح3)

بر پایه ی داده های باستانی ایران ، اردشیر طرحی را به اجرا درآورد،که بر بنیاد آن ماه به ماه به مردمان کم درآمد یارانه پرداخت می شده است . شگفت آن است که دولت ساسانی 1700 سال پیش یارانه را تنها به افراد کم در آمد پرداخت می کرده است و نه به همه ی مردمان !

درم بخش هر ماه درویش را            مده چیز مرد بداندیش را

دستور اجرای این قانون و طرح شگفت از سوی اردشیر در خدای نامک آورده شده بود و پس از رسیدن به دست فردوسی در شاهنامه نیز نمایان شده است .

درم بخش هر ماه درویش را                        مده چیز مرد بداندیش را

اگر کشور آباد دارى بداد                             بمانى تو آباد و از داد شاد

و اردشیر در ادامه ی فرمان و طرح خود گوشزد می کند که مردمان کم درآمد سرزمین نباید در تنگ دستی و مستمندی زندگی کنند و دولت همواره باید آنان را یاری رساند تا پایه های حکومت خود را استوار کند :

و گر هیچ درویش خسپد به بیم                 همى جان فروشى بزرّ و به سیم


درود بر ایران‏

به سند معتبر دیگر منقول است که روزی امام حسین داخل بیت الخلاء شدند لقمه نانی دیدند که افتاده است، برداشتند و به غلامی از غلامان خود دادند و فرمودند که هرگاه بیرون آیم این را به من ده. پس چون بیرون آمدند پرسیدند که چه شد لقمه نان؟ گفت: خورد: فرمود که تو را آزاد نمودم از برای خدا. شخصی پرسید که سبب آزاد نمودن غلام چه بود؟ حضرت فرمود که از جدم رسول خدا شنیدم که هر که لقمه ای بیابد و آن را پاک کند یا بشوید پس بخورد آن را، در شکمش قرار نگیرد مگر آن که خدا او را از آتش جهنم آزاد گرداند، و من نمیخواهم در بندگی بدارم کسی را که خدا از آتش جهنم آزاد گردانیده. حلیه المقتین، علامه مجلسی، باب آداب زفاف و مجامعت.
و امام صادق علیه السلام فرمود: من از غذائی که گربه بدان دهن زده باشد خود داری نمیکنم و همچنین از آن آشامیدنی که گربه از آن نوشیده باشد پرهیز نمیکنم. من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، شماره 11، بخش طهارت، برگ 24
وضو ساختن با آب نیم خورده یهودى و مسیحى، و یا ولد الزّنا و مشرک و هر کس که با اسلام مخالفت دارد روا نیست، و از آن سخت‏تر نیم خورده کسى است که ناصب (دشمن) اهل بیت علیهم السّلام باشد. من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق،مترجم: على اکبر غفارى‏،‏ نشر صدوق، چ: اول‏،1367 ش‏. ج‏1،برگهای24و25

از ابن عباس منقول است که پیامبر فرمود: اگر مسلمانی از دین اسلام بازگشت، او را بکشید. صحیح البخاری پوشینه 9 برگ 201

اکرمه روایت میکند، گروهی از مشرکین را نزد علی آوردند و او دستور داد آنها را بسوزانند. خبر این عمل به ابن عباس رسید و او با شنیدن این خبر اظهار داشت، هرگاه من بجای علی میبودم دست به چنین کاری نمیزدم، زیرا پیامبر الله سوزانیدن افراد را منع کرده و در این راستا گفته است: «سوزانیدن کار الله است، شما هیچکس را با مجازات الله که آتش زدن آنهاست کیفر ندهید.» بنابر این هرگاه من بجای علی می بودم، دستور میدادم آنها را بوسیله ای بغیر از سوزانیدن به قتل برسانند. از این پس هر مسلمانی که از اسلام بازگشت کرد، او را بکشید. نگاهی نو به اسلام، دکتر مسعود انصاری، برگ 246 صحیح بخاری 9:57 برگ 45
۲۵ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۵۲ سعید قره خانی
 با سلام عالی بود
پاسخ:
سلام
ممنون

اعجاز ریاضی در “اتل متل توتوله”
در جمله‌ی اتل متل توتوله، حرف “ت” چهار بار تکرار شده است که تعداد ۴ فصل سال است.
حرف “ل” ۳ بار تکرار شده است که تعداد ماه‌های هر فصل است.
از حاصلضرب این دو ۱۲=۴*۳ تعداد ۱۲ ماه سال بدست می‌آید، و مهمتر اینکه تعداد تمام حروف “اتل متل توتوله” ۱۲ حرف است.


ایا باز هم ایمان نمیاورید



 ﻣﻦ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺩﻳﻦ ﻋﺮﺏ ﺁﻣﻴﺨﺘﻪ ﺍﻡ
ﻛﻴﺶ ﻭ ﺁﻳﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺎﺯﻯ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ
ﻣﻦ ﻛﻪ ﺯﺭﺗﺸﺖ ﻛﻬﻦ ﺭﺍ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ
ﺟﺎﻯ ﺁﻥ ﻗﺮ ﺁﻥ ﺗﺎﺯﻯ ﺩﻳﺪﻩ ﺍﻡ
ﻣﻦ ﻛﺠﺎ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﻢ؟
 


ﻣﻦ ﻛﻪ ﻧﺎﻣﻢ ﻧﺎﻡ ﺗﺎﺯﻯ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﮔﻪ ﻏﻼﻡ ﺍﻳﻦ ﻭ ﮔﻪ ﺁﻥ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﻣﻴﺮﻭﻡ ﻣﺸﻬﺪ ﺑﻪ ﭘﺎ ﺑﻮﺱ ﺭﺿﺎ
ﮔﺮﭼﻪ ﻓﺮﺩﻭﺳﻰ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﺧﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﻣﻦ ﻛﺠﺎ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﻢ ؟


 ﻣﻦ ﻛﻪ ﺗﺎﺝ ﺷﺎﻫﻴﻢ ﭼﻮﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﺟﺎﻯ ﺁﻥ ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﻣﻦ ﻛﻪ ﺟﺸﻨﻢ ﺟﺎﻯ ﻧﻮﺭﻭﺯ ﻭ ﺳﺪﻩ
ﻋﻴﺪ ﻓﻄﺮ ﻭ ﻋﻴﺪ ﻗﺮﺑﺎﻥ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﻣﻦ ﻛﺠﺎ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﻢ ؟


 ﻣﻦ ﻛﻪ ﺑﺮ ﮔﻮﺷﻢ ﭼﻮ ﺭﻭﺣﻢ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﺯﺍﻫﺪﻯ ﺑﺎﻧﮓ ﺍﺫﺍﻥ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﺑﺮ ﺳﺮ ﻫﻔﺖ ﺳﻴﻦ ﻣﻦ ﻫﺮ ﻧﻮﺑﻬﺎﺭ
ﺟﺎﻯ ﺷﻬﻨﺎﻣﻪ ﭼﻮ ﺗﺎﺯﻳﻨﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ
ﻣﻦ ﻛﺠﺎ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﻢ ؟


 ﻣﻦ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻢ ﺯﺑﺎﻧﻢ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﺁﻥ ﺷﻜﺮ ﺷﻴﺮﻳﻦ ﻧﺒﺎﺗﻢ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﻣﻦ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﺳﻰ ﺑﻪ ﻓﺎﺭﺳﻰ ﺗﻦ ﺩﻫﻢ
ﭼﻮﻥ ﻋﺮﺏ ﺑﺎ ﻭﺍﮊﻩ ﺍﻡ ﺑﻴﮕﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ
ﻣﻦ ﻛﺠﺎ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﻢ ؟


 ﻣﻦ ﻛﻪ ﻗﻠﺒﻢ ﺑﺎ ﻋﺰﺍ ﭘﺮ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﺑﺎ ﻏﻢ ﺑﻴﮕﺎﻧﻪ ﺩﻝ ﺁﻏﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﻣﻦ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﺷﻚ ﻭ ﻏﻢ ﻭ ﺳﻴﻨﻪ ﺯﻧﻰ
ﺷﻮﺭ ﻭ ﺷﺎﺩﻯ ﺍﺯ ﺑﺮﻡ ﮔﻢ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﻣﻦ ﻛﺠﺎ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﻢ ؟


 ﻣﻦ ﻛﻪ ﺧﺮﻣﺪﻳﻦ ﺯ ﻳﺎﺩﻡ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﻣﻬﺮ ﻣﻴﻬﻦ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﻧﻢ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﮔﺮﭼﻪ ﺍﺯ ﺑﺎﻧﮓ ﺧﺮﻭﺱ ﺗﺎﺑﺎﻧﮓ ﺷﺐ
ﺣﻠﻖ ﻣﻦ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻛﺒﺮ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﻣﻦ ﻛﺠﺎ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﻢ ؟


 ﻣﻦ ﻛﺠﺎ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﻢ ﺗﺎ ﻓﺘﻨﻪ ﺍﺳﺖ
ﻣﻦ ﻛﺠﺎ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﻢ ﺗﺎ ﻓﺘﻨﻪ ﺍﺳﺖ
ﺧﺎﻙ ﻣﻴﻬﻦ ﺩﺭ ﻛﻒ ﺑﻴﮕﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ
ﻣﻦ ﻛﺠﺎ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﻢ ﺗﺎ ﻣﻴﻬﻨﻢ
ﺍﻳﻨﭽﻨﻴﻦ ﺑﻰ ﻳﺎﺭ ﻭ ﻳﺎﻭﺭ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﻣﻦ ﻛﺠﺎ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﻢ ؟


سوره مریم آیه ۹۸:

این قرآن را بر زبان تو آسان کردیم تا پرهیزکاران را مژده دهی و ستیزه گران را بترسانی.

سوره الدخان آیه ۵۸:

ما ادای سخن خویش بر زبان تو را آسان کردیم، باشد که پند گیرند.
سوره القمر آیه ۱۷:

و این قرآن را آسان ادا کردیم تا از آن پند گیرند. آیا پند گیرنده ای هست؟.

سوره القمر آیه ۲۲:

و این قرآن را آسان ادا کردیم تا از آن پند گیرند. آیا پند گیرنده ای هست؟.

سوره القمر آیه ۳۲:

و این قرآن را آسان ادا کردیم تا از آن پند گیرند. آیا پند گیرنده ای هست؟.
سوره القمر آیه ۴۰:

و این قرآن را آسان ادا کردیم تا از آن پند گیرند. آیا پند گیرنده ای هست؟



ماله کشان عرب پرست بازم بگن تفسیر لازمه

عرب هرچه باشد به من دشمن است   
                     کژ اندیش و بدخوی و اهریمن است

حضرت فردوسی

ه نام یزدان پاک



روزی کوروش در حال نیایش با خدا گفت: خدایا به عنوان کسی که عمری پر بار داشته و جز خدمت به بشر هیچ نکرده، از تو خواهشی دارم. آیا می توانم آن را بیان کنم؟؟؟
خداوند گفت: بگو ای بزرگوار بنده ی من…
-از تو می خواهم یک روز، فقط یک روز به من فرصت دهی تا ایران امروز را بررسی کنم؛ سوگند می خورم که پس از آن هرگز تمنایی از تو نداشته باشم.
- چرا چنین چیزی را می خواهی؟ به جز این هر چه را بخواهی برآورده می کنم؛ اما این را نخواه.
- خواهش می کنم. آرزو دارم در سرزمین پهناورم گردش کنم و از نتیجه ی سالها نیکی و عدالت گستری لذت ببرم. اگر چنین کنی بسیار سپاسگزار خواهم بود؛ و اگر این چنین هم برایم نکنی باز هم تو را سپاس خواهم گفت.
خداوند یکی از ملائکه ی خود را برای همراهی با کوروش به زمین فرستاد و کوروش را با کالبدی از پاسارگاد بیرون کشید؛ فرشته در کنار کوروش قرار گرفت.
کوروش گفت: عجب! اینجا چقدر مرطوب است!

فرشته تاسف خورد…
- می توانی مرا بین مردم ببری؟ می خواهم بدانم نوادگانم چقدر به یادم هستند؟؟
و فرشته چنین کرد…
کوروش برای این کار شوق و ذوق بسیاری داشت، اما به زودی ناامیدی جای آن را گرفت. به جز عده ای اندک کسی به یاد او نبود. کوروش بسیار غمگین شد، اما با صدایی رسا گفت: اشکالی ندارد؛ خب آنها سرگرم کارهای روزمره ی خود هستند.
فرشته تاسف خورد…
کوروش در راه می شنید که مردم چگونه یکدیگر را صدا میزدند: عبدالله، قاسم، جابر،…
- هرگز پیش از این چنین نام هایی را نشنیده بودم!!!
فرشته گفت: این نام ها عربی است و پس از هجوم اعراب به ایران مرسوم شدند.
- اعراب؟؟؟ آن ها دیگر چگونه موجوداتی هستند؟؟!!
- درست است؛ تو آنها را نمی شناسی. آخر آن موقع که تو بر سرزمین متمدن و پهناور ایران حکومت می کردی و حتی چندین قرن پس از آن، آنها قومی کاملا وحشی بودند.
کوروش بر افروخت…
- یعنی می گویی وحشی ها به میهنم هجوم آورده و آن را تصرف کردند؟! پس پادشاهان این سرزمین چه می کردند؟؟؟!!!!!!
فرشته بسیار تاسف خورد…
سکوت سهمگینی بین آنها حاکم شده بود.
پس از مدتی کوروش گفت: تو می دانی که من جز ایزد یکتا کسی را نمی پرستیدم؛ مردم من اکنون پیرو آیین الهی هستند؟
- در ظاهر بله!
کوروش خوشحال شد… – خدا را سپاس! چه آیینی؟
- اسلام.
- چگونه آیینی است اسلام؟
- آیینی بسیار نیک است.
و کوروش بسیار شاد شد… – خداوندا، تو را بسیار سپاس…
اما بعد از چند ساعت معنی “در ظاهر بله” را فهمید!
- نقشه ی گشایش های ایران را به من نشان می دهی؟ می خواهم بدانم میهنم چقدر گسترده شده است؟
و فرشته چنین کرد…
- همین؟؟؟!!!
کوروش باورش نمی شد، با ناباوری به نقشه می نگریست…
- پس بقیه اش کجاست؟ چرا این سرزمین از غرب و شرق و شمال و جنوب به این اندازه شگرف کوچک شده؟!
و فرشته بسیار تاسف خورد…
- خیلی دلم گرفت هرگز انتظار چنین چیزی را نداشتم. می خواهم سفری کوتاه به آن سوی مرزها داشته باشم و بگویم ایران من چه بوده. شاید این سفر دردم را تسکین دهد.
فرشته چنین کرد…
تازه به مقصد رسیده بودند که با مردی هم کلام شدند. هم نشینی با کوروش به آن مرد لذت بسیار بخشیده بود. پس از چند دقیقه که با هم گرم گرفته بودند، آن مرد از کوروش پرسید: راستی شما اهل کجایید؟
کوروش با لبخندی مغرورانه سرش را بالا گرفت و گفت: ایران!
لبخند مرد ناگهان محو شد و با ترس و عصبانیت گفت: اوه! خدای من! او یک تروریست متحجّر است!!
کوروش از این رفتار بسیار متعجب شد. عکس العمل آن مرد به هیچ وجه آن چیزی نبود که کوروش انتظارش را داشت. قلب کوروش شکست.
به آرامی گفت: – مرا به آرامگاهم برگردان…
فرشته بغض کرده بود و با بغض گفت: اما هنوز خیلی چیزها را نشانت نداده ام! دروغ، وضعیت اقتصادی، فساد، پایمال کردنِ…
کوروش رو به آسمان کرد و با فریادی اشک آلود گفت: خداوندا مرا ببخش که بیهوده بر خواسته ام پافشاری کردم. کاش هم چنان در خواب و بی خبری به سر می بردم…
و این بار دیگر فرشته گریست…
کوروش تو نخواب که ملتت در خواب است آرامــگــه ت غــرقـــه بـه زیـــر آب است
این بـار نـــه بـــیــگــانــه کـه دشــمــن(…) صد ننـگ به ما کـه روح تو بی تاب است


ﺩﯾﺪﮔﺎﻩ ﭘﺎﺭﺳﯽ
ﺩﺍﺭﯾﻮﺵ ﻫﺨﺎﻣﻨﺸﯽ : ﺍﻫﻮﺭﺍﻣﺰﺩﺍ ﺩﺭﻭﻍ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻭ
ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻦ ﺑﺪﻭﺭ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺑﺰﺭﮒ : ﻣﺮﺩ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮﯾﺪ ﺣﺘﯽ ﺑﻬﻨﮕﺎﻡ
ﻣﺮﮒ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ
ﺩﯾﺪﮔﺎﻩ ﻋﺮﺑﯽ :
ﺩﺭ 3 ﺟﺎ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﯿﮑﻮﺳﺖ : ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺟﻨﮓ ، ﻭﻋﺪﻩ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ
ﺍﺻﻼﺡ ﺑﯿﻦ ﻣﺮﺩﻡ .
} ﻭﺳﺎﯾﻞ ﺍﻟﺸﯿﻌﻪ – ﺟﻠﺪ {12

هرمز جان اسلام دین نیکویی است از شما بعید بود دینی سر تا سر توحش دین نیکویی نیست داداش

اینم از این دین نیکو با ادابش


http://upload7.ir/uploads//5262c7366930743c48e679ceaffb3f368a5bf44d.jpg


مؤمن با قوّت صد جوان با آن حوری جماع و آمیزش کند و یک آغوش با او هفتاد سال طول می کشد. مؤمن متحیّر می باشد که نظر به کدام اندام حوری بکند، بر روی او یا بر پشت او یا بر ساق او، بر هر اندام او که نگاه می کند از شدّت نور و صفا، روی خود را درآن مشاهده می نماید. پس دراین حال زن دیگری بر او مشرف میگردد که خوشروتر و خوشبویتر از اوّلی است. (بحارالانوار،ج 8، ح 205)
آبراهام دوسون درباره پیامبر تازیان و یورش سپاه تازیان به ایران اینچنین گفته است:
 یکی‌ از بزرگترین آسیب هایی که مردم خاور زمین به ویژه کشوری مانند ایران،به آن دچار شدند، آمدن اسلام به این سرزمینها بود. کشور هایی که از دیرزمان در راه شکوه و بزرگی‌ گام برمیداشتند، با پذیرفتن اسلام، به بدبختی و سیاه روزی گرفتار شدند و دیگر نتوانستند خود را از آن رهایی بخشند. کشور ایران که روزی بر جهان فرمانروای میکرد، آنچنان در پستی و خواری فرو شد که دیگر نتوانست کمر راست کند.زیرا اسلام، دین بیابانی و خشن بود و عرب‌ها جز تخت و تاز و کشتار، چیزی نمی‌دانستند. محمد ، دین را دستاویز تبهکاریهای خود کرد.
۳۰ بهمن ۹۳ ، ۰۴:۵۱ ایران دوست
بادرود ایرانی ای آنکه میفرمایی من مومن مسلمانم و ایرانی و ایران دوست نیستم و میفرمایی الله فرموده فحاشی نکنید.چطور الله و پیامبرش حق دارند به دیگر مردمان که پیامبرش گفته موسی برادر من است و روزه گرفتن را از یهودیان گرفته وبعد در 16 مورد آیه های آسمانی فحاشی میکند یهودیان را زنا زاده بوزینه موش و میخواند و ......در سوره توبه که با خون ریزی آغاز میشود و از هر فرمان رسولش قتل پیرمرد100ساله وزن شاعر گرفته تا تاجران زحمت کش را تاراج میکنند و برده فروشی را مجاز میکند و حق زنان را کف دستشان میگزارد و  میفرماید کشتزارتان هستند زنان از هر طرف وارد شوید وسنگ السود را که یادگار زن خدایی و شکل آلت زنانگیست را محترم و شفاعت سه بت بزرگ را ره گشای بهشت در سوره والنجم آورده ......اگر تازیان به ایران یورش نیاورده اند از برای تاراج بفرمایید صنعت و در آمد این الله پرستان مدینه جز دزدی در راه الله چه بوده که بعد از جنگ حنین سرتقسیم اموال دزدی شلوار رسولشان را هم میخواستند در بیاورند.تاریخ بخارا و تاریخ تبری وابن اثیر و ابن خلدون و ابن هشام وابو اسحاق و بیهقی و واقدی را کمی نگاه بنداز تا بیشتر به اجداد دزد بی هنر تازی خود مفتخر شوی.خشتک جر نده که توهین نکن به تازیان که اجداد بی هنرت هستند.به شکر ایزد پاک سنگ پرستان تازی و تخم تازیان نتوانستند تخم ونژاد پاک ایرانی را تازی کنند مانند مصر وسوریه و......را به شکر ایزد پاک ما ایرانیان پیامبر دانشمندی چون سراینده شاهنامه داشتیم و ابومسلم خراسانی و یعقوب لیث ومازیار و سندباد و استاد سیس و ابن مقفع و دیگردلاورانی چون حسن صباح را داریم ودر حال حاضر کسروی و دشتی و صادق هدایت و .......داریم که نمیگزارند گندابهای قادسیه برایرانیان چیره شوند آنان که میگویند علی(ع)بقول شما در جنگ با ایرانیان نبوده در جنگ جلولا کی بدستور عمرابن خطاب برای جنگ و راهنمایی آمده بودهمین علی بزرگوار که از سگهای مدینه کشتارکرده تا گردن زدن مردان بنی قریضه تا جنگ جمل و صفین و.......!!احتمالا خواهر مادر تو با رضایت خاطر جلو الاغهای تازیان با کنیزی رفتند وصلوات رسان پسرهایشان را به غلامی برای کامجویی تازیان بی سیرت روانه کردند جنابعالی پارسی نویسی و پارسی گو نه ایرانی آنقدر بزرگ وباشرف هست ایرانی که به دین تازیان و مسیحیان ویهودیان اعتبار و شرف بخشیده هر چند شرفی نداشته اند کمی تاریخ را بخوان نه گفته هایی که میفرمایی حدیث هستند که در اعتبارشان هیچ سندی نیست ابو حنیفه امام یک فرقه از سنی ها که افغانی هم بود بجز 17 الی 19 حدیث را از عایشه همه را چرت خواند.حال ما کلام بزرگ تشیع مجلسی را باید قبول کنیم صرصره کرکره قرقره و.........برای پیدا کردن گذر از رودخانه سخن گفتن با ماهی ها را
اگر برایت از هر کلام قرآن که برتفاوت میان انسانها نه تساوی نمونه بیاورم خشتک را جر میدهی که کلام الله هست و کورکورانه بدونه فکر باید قبول کرد .خورشید در چشمه سیاه لجن فرو میرود کوه میخ زمین هست .یکبار فکر نکردی این همه کتابهای آسمانی نازل شده یک کلام در باره دانش پزشکی که این طاعون از موش هست این آل زدگی از ناخن کثیف قابله هست این مالاریا از پشه هست یک فرمول را الله یهوه مسیح نمیتونستند با اینکه زمین و جهان را خلق کردند بگویند چطور خبر داشت عایشه فاسد نیست خبری از کهکشان نداشت که خورشید دور زمین نمیگردد وصاف نیست و برگرده ماهی سوار نیست.واقعا سود شما و امسال شما ها در نادانی مردم نهفته است.پیامبر اکرم با بازی شطرنج که فکر را باز میکرد شدیدا مخالف بود چه برسد به شما هاکه ........پاینده ایران و دوستداران خرد.و دشمنان جهل و نادانی
۳۰ بهمن ۹۳ ، ۰۵:۱۶ ایران دوست
پست تر از سلمان ایران ایرانی خاین بخود ندید رذل تر از سلمان نمونه در تاریخ نیست کثیف تر از سلمان بشر نیامد پدید.از مجمد ابن عبدالله رسول الله نقل هست اگر اسراری که سلمان بر آن و حال ما  واقف هست ابوذر مومن واقف بود کافر میگشت راستی چه رازی بود این اسرار که گوشه هایی را در کتاب بامداد اسلام از کتاب زرین کوب نقل برایتان  میکنم رسول 5محرم ویا کاتب وحی داشت روزی وارد شده بر محارم وحی گفت بنویسید این ایه را..........بعد از گفتن یکی از کاتبان که هم قبیله ای عثمان بود گفت ای رسول خدا بجای این ایه این مطلب را بنویسم بهتر نیست رسول فرمودند افرین افرین این گفته خود را هم اضافه کن بعد از کمی فکر کردن این محرم اسرار گفت عجب ایات الله هم به گفته من کم زیاد میشود فرار کرده وبه مکه رفت که رسوا کند رسول الله ار که فایده ای نداشت و بعد از فتح مکه رسوا الله میخواست گردنش را بزند که عثمان پا پیش گذاشت و رسول الله از قتلش گذشت.به به به به ؟؟؟!!!! پیدا کن جبار ومکارو رحیم را جویا شو عقل را.!!!!!

دروغ که حناق نیست همه شما داستان ابرهه رو شنیدید حالا به این عکسها نگاه کنید تا شاید بیشتر فکر کنید


http://upload7.ir/uploads//5709e792b27bf18a2b6620dbbb92e6c13142dc4b.jpg

 نیچه ، فیلسوف و شاعر و آهنگساز آلمانی‌ با مطالعه تاریخ ایران شیفته فرهنگ ایران باستان شد و نوشتار‌ها و مطالبی در این باره نوشت .دلبستگی نیچه به فرهنگ ایران باستان باعث شد تا نام کتابی‌ از کتاب‌های خود را به چنین گفت زرتشت ، نام گذاری کند . در اینجا من قصد ندارم که سخنان نیچه درباره زرتشت را تکرار کنم بلکه می‌خواهم نظر و اندیشه نیچه درباره اسلام و پیامبر تازیان را بازگو کنم.
نیچه درباره اسلام و پیامبر تازیان چنین گفته است: 
در درازی زندگی‌، گاه آدمی به پندارها و اندیشه‌ها و یا گفتار و کردار‌های بر می‌خورد که نمیتواند بگونه‌ای شگفت انگیز در شگفت نشود.آنچه را که محمد همچون دین و آئینی به پیروان خود داده و به جهانیان پیشکش نموده‌ است، اگر نام دین بر آن نمیگذاشت ، آدمی چنین می‌پنداشت که این گفتار مشتی مردم جنگلی‌ است که به شهرنشین‌ها پیشنهاد کرده‌اند.زیرا دین که نمیتواند چنین خشن و دور از روش‌های مردمی باشد.دینی که پر از فرمان کشتن و بستن و دست و پا بریدن و ربودن این زن یا آن زن مردم باشد و یا دارایی و هستیشان را باید چاپید ، دین نیست ، فرمان نابودی اندیشه و روان و کالبد است.
 من دینی به این بیدادگری و ستم پیشگی ندیده ام. راست است که این دین از بیابان آمده باشد و بنابرین شایسته همان بیابان نشینهاست و جایی در میان مرم شهرنشین ندارد و نمیتواند داشته باشد.
این نوشتار بر اساس تقویم هخامنشی در تاریخ ۱۲ اسفند ۲۵۷۱ تهیه و تنظیم شده است
در خواب ، قیامت خدای تازیان را دیدم/ برگشت تمام رفتگان را دیدم / صف بندی اجداد پدر را دیدم/ یک سمت صفی ز مادران را دیدم / از مادران همی پرسیدم / از حمله اعراب ز آنها بشنیدم / گفتند زبلایی که سرشان آوردند / بر میهن و کودکان و پدران آوردند / کشتند هر آنچه در قافله بود / بردند هر آنچه هستی طایفه بود / گر مادر و خواهرت برو رویی داشت / هر تازی به رختخواب محبوبی داشت / حالا تو برای قاتلان پدرت / با توله و با عیال چون کره خرت / پیوسته حسین و یا علی میگویی / از قاتل نسل ما مدد میجویی / بیدار شو بیچاره ،چو عمرت باقیست / ای خاک بر آن سری که از مخ خالیست
بل بهت تبریک میگم... موفق شدی دیدمو نسبت به امام ها کلا عوض کنی

جنابa.h.j

هدف بنده از اوردن اینهمه مدرک برای این بود که از خرافات خارج بشی چیزی رو قبول کن که با عقلت جور در میاد و غیر اون رو رد کن

همه ما میدانیم این جهان به احتمال زیاد خالق دارد اما چه کسی گفته اون خالق باید پیامبر بفرستد یا اصلا اسلام از جانب خداست

به این کلام قران گوش کن ببین ایا خالق هستی در مورد مخلوق خود اینچنین سخن میگوید

 سخن قران:

به درستی که بدترین صداها صدای خر است


خوب مگه خر را خدا نیافریده پس چگونه میتواند در مورد مخلوق خود اینگونه حرف بزند یا صدای خر اکتسابی است و الهی نیست

در بین حواس ادم بزرگترین حس برای درک بهتر حس بینایی است پس سعی کن از این حس به نحو احسنت استفاده  کنی

برعکس کسانی که میگویند ما به اسلام اعتقاد داریم اگر مردیم و ان دنیا بود ما برنده هستیم و اگر نبود چیزی رو از دست ندادیم من میگویم اگر ان دنیا بود واین اعتقاد شما مورد قبول نبود چه

خدایی که خالق دنیا باشد میداند که زمین گرد هست زمین میچرخد نه خورشید تمام موجودات جفت نیستند  تگرگ از چیست ووووووووو

امیدوارم همه بیندیشیم

حرفت کاملا درسته...
دیدگها منم نسبت به معصوم بودن امام ها و اعجاز قرآنو میشه به بحث مثال نقض توی ریاضیات تشبیه کرد اگر میلیون ها اعجاز و سخن درست و حساب شده داشته باشن تنها یک اشتباه و نارسایی این معصوم بودن و اعجاز ها و... بر باد میده وباطل میکنه
در کل برام خیلی جالبه که شدیدا پیگیر این مساله ای و جواب منو دادی و جالبتر برام اینه که دوباره به این وبلاگی که کاملا اتفاقی و دور از انتظار بهش برخوردم دوباره سر زدم


جنابa.h.j

در ضمن داداش باید به خودت برای دور شدن از خرافات تبریک بگی نه به من

حتما احتمالی نیومدی به این وبلاک اون معجزه الهی بوده  ههههههههه

این شعر زیبا تقدیم به ......


https://www.youtube.com/watch?v=MyOSTEPqYiw

درود بر تو بل کاری کردی که صدای عرب پرستا بیافته امیدوارم ایران از لوث وجودشون پاک بشه
اگر مرد در اثر حادثه ای با عمه و خاله اش زنا کند.مثلا شب در اطاقی در طبقه بالا خوابیده ودرست زیر همان اطاق در طبقه پایین عمه یا خاله اش خوابیده وزلزله اتفاق افتاد که بر اثر ان زلزله حائل بین دو طبقه از بین رفت و او از بالا روی عمه و خاله اش فرود امد و اتفاقی ذکرش(الت تناسلی مرد)در فرج(الت تناسلی زن) عمه یا خاله اش دخول کرده.لازم نیست خود داری کند و می تواند کارش را تمام کند و بعد هم با دختر او مزاوجت نماید.
منبع:رساله توضیح المسائل خمینی،مسئله 2401


این واقعیه؟!خدا خیرت بده مردم از خنده:-))))))))
پاسخ:
عزیز من همچین مسأله ای در رساله نیست.

شیوه مقدس  شدن به صورت صد در صد  واقعی


در کل ادیان خرافات انسان‌های اولیه بوده که کم کم به شکل دین در آماده اند. یه نگاه به ۳۰ سال ایران بیندازید. خمینی یک آخوند‌ معمولی بود. ولی‌ امروز بعد از ۳۰ سال کتاب او‌ وارد مفاتیح الجنان (یکی‌ از کتاب‌های معتبر بعد از قرآن در مذهب شیعه) شده و ننزیک به ۴۰۰ میلیون این مفاتیح الجنان را میخوانند تا حاجات آنها بر آورده شود. امروزه مردم می‌رن شب تا صبح در حرم آن ......میخوابند تا نذرشان ادا شود. همین اقا بعد از جند صد سال میشه یه معصوم که حتی ادعا خواهد شد که با الله رابطه وحی داشته. به همین راحتی‌، احمق کردن انسان‌ها حتی امروزه زیاد سخت نیست. جه برسه به جند هزار سال پیش.

بل عزیزاین حدیثای که آوردی و زیرش آدرس دادی از منابع معتبر شیعن؟! میخوام دنبال چن تاشو بگیرم... نرم یهو ببینم که اصلا اینجور چیزی نیست. ارزششو داره این کارو کنم!؟ صاحب گرامی وبلاگ شما هم نظر بده
پاسخ:
برخی احادیثی که آوردن درسته و سند و منبع هم داره و مورد قبول ما هم هست.
اما شما بفرمائید اشکال اون روایات چیه؟
به عنوان مثل چند تا احادیثی که از نظر شما مشکل دار هست رو بفرمائید تا بنده بگم حدیث معتبره یا نه. البته شما مشکل اون احادیث رو هم بفرمائید.
آقای بل کاری ندارم ولی برو آیه 19 سوره لقمان رو کامل بخون... به قبل از آیه ای که گفتی بیشتر توجه کن...
واجب شد حتما حدیثارو چک کنم
۰۳ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۵۷ نوکر مولا علی

به به جناب بل همچنان در جهل خود شناور هستند


آقا یا خانم بل  داستان شما داستان بچه کوچولوییه که بهش میگن هوا وجود داره بعد میگه پس کو

هر چی هم براش دلیل بیاری فایده نداره و باید بزرگتر بشه تا خودش بفهمه


ما هم جواب تو رو زیاد دادیم و اگر دیگه جواب ندادیم هم چون به اندازه کافی وقت بیکاری نداریم هم هر کسی ارزش جواب دادن و محل گذاشتن نداره

ما اگر بخوایم بیشتر از این جواب شما رو بدیم در واقع برای شما ارزش قائل شدیم که نمیشیم


کسانی که اهل فکر هستن با خوندن جواب ها قانع میشن و اگر هم قانع نشن دوباره سوال میکنن تا به جواب برسن نه اینکه مثل شما چیزایی رو کپی پیست کنن که خودشون هم نخوندن و حتی یا آدرسشون درست نیست یا وجود ندارن یا سندشون مشکل داره


خدمت دوست جدیدمون هم عرض کنم که هر منبعی دلیل نمیشه که تمام اسنادش قابل اعتماد و صحت باشه بلکه هر حدیثش جداگانه بررسی میشه بعد اگر سندش درست بود تا استفاده میشه

و به ظاهر کلام هم بسنده نمیشه


نمونش مسئله 2401 از رساله امام خمینی ره که جناب بل از خودش در کرده و آیاتی و روایاتی که من و دیگر دوستان جواب دادیم


شما همیشه بپرس و بررسی کن

اگر هم روایتی با عقلت جور در نیاد رد نکن اما میتونی قبول هم نکنی

این رو خود امام صادق علیه السلام فرمود

فوقش قبول نکن

ممکنه سندش مشکل داشته باشه و دشمنان رسول خدا و اهل بیت به دروغ ساخته باشن و وارد کتب شیعه و سنی کرده باشن


شما دنبال همه احادیث برو اما از اهلش بپرس از متخصص های علم رجال و حدیث


من خودم یک بار از صفر شروع کردم دانشجو هم بودم اما بیشتر این چیزایی که بل سوء استفاده میکنه رو میدیدم و شک می کردم یک بار واسه همیشه رفتم پرسیدم الانشم میپرسم

شما هم بپرس از چند جا و چند نفر هم بپرس اونقدر بپرس تا قانع بشی دلت قوت بیشتری هم میگیره

قانع نشدی هم فوقش رد نمیکنی دیگه


جناب بل فعلا باید چیزای بیشتری رو بفهمه

داستان بل داستان همون بچه کوچول هستش که اثبات وجود هوا براش سخته و باید خودش بزرگتر بشه تا بفهمه

مثل اینکه به بچه اول ابتدایی حرف از رادیکال بزنی یا به کلاس راهنمایی بگی اعداد منفی هم رادیکال دارن

این بچه قبول نمیکنه باید بزرگتر بشه علمش رو بیشتر بکنه و بعد که رفت توی ریاضیات گسسته و اعداد مختلط تازه میفهمه که هیچی حالیش نبوده و حرفایی که اون موقع میشنیده درست بوده.

حالا به همون بچه حرف از لاپلاس بزن نمیفهمه که

بعد بهش بگو احتمال زلزله توی دنیای n ام توی ریاضی چطوریه

ارتباطش با کوانتوم چیه

اصلا نمیفهمه دنیاهای موازی چی هستن

جریان اینجور آدما اینه

یه چیزی میخونن بعد فکر میکنن خیلی حالیشونه و دیگه خدا رو بنده نیستن (البته تازه اگر دشمن خدا و پیغمبر نباشن که ظاهرا ایشون هست)

آدمای بزرگ که همه عمرشون توی تححقیقات و علم بودن چیزی حالیشون نیست اونوقت ایشون حالیشونه

نظرات شما و حقیقت پنهان هم که تا حدودی خوندم ارزش و اعتبار خودشو داره... و بدون شک هر وقت خالی که گیر بیارم از دونستن این مطالب که ارزش خاصو مهم خودشو تو زندگی فرد داره امتناع نمیکنم ولی دوست گرامی اگه اسمتون ((دوستدار حضرت علی)) بود خیلی پسندیده تر بود
پاسخ:
امثال ماها اگه نوکر امیرالمومنین ع هم باشیم افتخار بسیار بزرگی هست برامون.
نوکر امام معصوم ع و حجت الهی و شخص دوم عالم امکان بودن مگه کم چیزی هست و مگه بده؟؟؟!!!
جبرئیل و ملائک مقرب الهی افتخارشون نوکری و گدایی در خونه أهل البیت ع هست ما که دیگه جای خود داریم

جنابa.h.j

احادیث اورده شده تماما درست هست و مو لا درزش نمیره

شما مختاری تا هزار بار اعتقادات خود را مرور کنی و درست و غلط بودنش رو بفهمی ولی برای فهم بهتر اول مقدس بودنش رو بزار کنار بعد نقدش کن وگرنه به نتیجه نمیرسی مثل بعضی از افراد که هیچوقت به نتیجه نمیرسن قران مملو از تناقض هست و مقدس نیست

من نمیخوام دوباره تناقضات رو بیان کنم چون در بالا هست و فقط کافی دوباره از قبل مرور کنی

در کل یه موضوع رو با تو در میان میزارم که شاید در این راه کمکت کنه


در قران دروغ اول الله بخشنده و مهربان است چرا؟


در زرتشت میگه به نام خداوند جان و خرد که درست هست خدا جان داده و عقل انسانهایی که از جان و عقل استفاده کردهاند به خوشبختی رسیده اند ولی انسانهایی که از این امکانات بی بهره اند هیچ چیزی به دست نیاوردهاند برای نمونه افریقا دور از خرد یه قاره بدبخت که از گرسنگی در حال مرگه پس کو مهربانی خدا ولی بر عکس کشور ژاپن حتی به دور از خدا فقط با خرد جز ثروتمندترین و پیشرفته ترین کشورهای دنیا است


در قران  الله میگه من به هر کسی بخوام پول و ثروت میدم و به هر کی نخوام نمیدم ایا این خودش بدبختی اسلام نیست و عدالت الله پس کجاست

از کسانی که میگن الله همون خداست هم میخوام برن تاریخ رو بخونن تا بدونن الله اسم بتی بوده که تو کعبه بوده  اسم پدر محمد گویای همین واقعیت هست

فرمول رسیدن به واقعیت دین کنار گذاشتن تقدسش هست وگرنه 2+2=5 هست چرا چون الله گفته یا یهو گفته یا هالالویا گفته بیشتر فکر کن

در پایان از عقلت استفاده کن نه از کسی که نوکری برای یه قاتل مایه افتخارش است

۰۳ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۰۳ نوکر مولا علی

دوست گرامی دوستدار حضرت علی بودن مقام خیلی بالایی هستش

از اون بالاتر مقام شیعه بودن هستش

من شخصا خیلی هنر کنم نوکر و گدا باشم در خونه حضرت علی


دوم اینکه شما مطالب رو کامل و با حوصله بخون و به اینها هم اکتفا نکن

با حوصله از متخصصین بپرس چون یکی مثل من تخصص علم رجال و حدیث ندارم

بر اساس مطالعات خودم نظر میدم

مراجعه کن به متخصصین و دفاتر علما و زنگ بزن و کتابخونه که اینترنتی هم هست

همه رو بگذار کنار هم


جناب بل هم با قاطعیت عجیبی میگه مو لای درز چیزایی که میاره نمیره

عجیبه واقعا

هر بی سواد و کم سوادی که یه ذره علم داشته باشه و بفهمه چطور میشه تشخیص داد حدیثی درسته یا نه به گفته هاش میخنده


مطالبی که جناب بل میاره نمیگیم هست یا نیست

بعضی هاش ممکنه باشه و بعضیهاش ممکنه حتی نباشه و مثل گذشته ایشون به دروغ چیزایی رو نسبت به ائمه و امامان میدن

اونهایی هم که هست تازه دلیل بر صحت نیست بلکه باید چک بشه که آیا واقعا سلسله افرادی که حدیث رو آوردن آیا قابل استناد هستن آیا راوی اون آدم مطمئنی بوده آیا دشمن بوده آیا اصلا در زمان ائمه بوده یا نه و موارد بسیار زیاد دیگه


افراد بی عقل زیاد هستن که حتی توی ترجمه قرآن هم موندن

خدا به هر کس بخواهد می بخشد و نخواهد نمی بخشد

در مورد همین جمله بپرس ببین که فاعل این جمله کیه خداست یا فردی که میخواد اگه خدا باشه چی میشه و اگر فرد باشه چی

به فرض درستی

فرق خدای اسلام و خدای زرتشت چیه که یکیش پول داده و یکیش نداده

یک خدا گفته می بخشم و یک خدا نگفته

عجب این که شد چند تا خدا

این نتیجه افکار سطحی گروهی هست که ادعای درک بالا و سواد بالا هم دارن

توجه سطحی به قرآن عامل بسیاری از حماقت های افراد هست که اینجا هم نمونش هست

اگر دین اسلام که تا مسواک زدن و حتی نحوه مسواک زدن که از بالا به پایین و پایین به بالا باشه و نه چپ و راست توصیه کرده بخواد با جملات عده ای که دشمن خدا هستند زیر سوال بره که دین نیست

۰۳ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۰۶ نوکر مولا علی

در مورد کشف پنی سیلین توسط فلمینگ

و شیعه شدن انیشتین یه تحقیق بکنید

نتایج بزرگی به دست میارید

جناب نوکر عرب جهالت شما و خود فروشی شما به اعتقادات اعراب واقعا عجیبه و میشه گفت خودش معجزه است

کشف پنی سیلین و شیعه شدن انیشتین  واقعا نفرت از حرفهای شما به ادم دست میده

چی کار کردن این عربها با جد و اباد شما واویلا

جنابa.h.j

ایه قبل یا بعد یا لقمان گفته به پسرش اینها چیزی رو تغییر نمیده این حرف مورد تایید الله بوده که در قران اومده  در دنیایی از تاریکی دنبال سو سو یه شمع برای توجیح خرافات ذهنت نباش

در قران صریحا میگه ما قران رو ساده گفتیم که همه بتونن توش تفکر کنن حالا عده ای به خاطر پیشرفت در علم و نقض حرفهای ادیان میگن قران احتیاج به تفسیر داره چون نون دونیشون داره خراب میشه


طرف میگه با یک دو تا کنیز یا چند تا کنیز(کنیز زنی که بعد از جنگ به دست اعراب افتاده چه با شوهر چه بی شوهر) جماع کن این ببو میگه تفسیر لازمه اخه جهالت ادم حدی داره

 رسول الله گفت: اگر بانگ (قوقولقوقو) خروسی را شنیدید پس از الله درخواست بخشش نمائید؛ زیرا خروس فرشته‌ای را دیده است و اگر صدای خر(خر در قرآن) را شنیدند به الله پناه ببرید، زیرا او شیطان را دیده است: 
     ان النبی صلى الله علیه و سلم قال:
      اذا سمعتم صیاح الدیکه فاسألوا الله من فضله، فإنها رأت ملکا و إذا سمعتم نهیق الحمار فتعوذوا بالله من الشیطان، فإنه رأى شیطانا. (سنن ترمذی/ کتاب الدعوات/باب ما یقول إذا سمع نهیق الحمار. و صحیح مسلم/ کتاب الذکر وا لدعاء و التوبة و الاستغفار/ باب استحباب الدعاء عند صیاح الدیک)







علی(ع) بر روی ابرها پرواز میکند ! . خداوند ابرها را برای علی مسخر ساخت و او شرق و غرب عالم را درنوردید! . ـ “ان الله سخر لعلی السحاب فکان یسیر فی الارض شرقا و غربا” ))منبع: تفسیر المیزان جلد ۱۳ – ص ۳۷۲ بحار الانوار جلد ۳۹ – ص ۱۳۸
خلاصه اگه یه وقت سفینه فضایی دیدید نترسید امام علی است.







  امام صادق می‌گوید: الله خروسی دارد که پایش درون زمین و سرش زیر عرش است، یکی از بال‌هایش در مشرق و بال دیگرش در مغرب می‌باشد و می‌گوید " سبحان الملک القدوس".      
     ابا عبدالله علیه السلام یقول: ان لله دیکا رجلاه فی الارض و رأسه تحت العرش، جناح له فی المشرق و جناح له فی المغرب، یقول سبحان الملک القدوس. 

    فرشته‌ای از فرشتگان الله به صورت خروسی که دارای کرک و پر سفید است، سرش زیر عرش و پایش درون زمین پائینی و بالهایش هم همه جا پخش است: 

     ملک من ملائکه السماوات على صوره الدیک له زغب و ریش أبیض، رأسه تحت العرش و رجلاه تحت الأرض السفلى و جناحاه منشوران. (جامع الحادیث الشیعه/السید بروجرودی/جلد16/صفحه 910)
اگر کسی برای نماز صبح بیدار نشد شیطان در گوشش ادرار می‌کند.
   
     ذکر عند النبی رجل فقیل ما زال نائما حتى أصبح ما قام إلى الصلاه، فقال: "بال الشیطان فی أذنه". (صحیح بخاری/کتاب التهجد/باب إذا نام و لم یصل بال الشیطان فی أذنه) 

    من نام حتى اصبح، فقد بال الشیطان فی اذنه. (بحارالانوار /جلد 84 / صفحه 170)

  علی ابن ابی طالب (رض) فرمود: با پبامبر در مکه بودم، هنگام رسیدن پیامبر نزد هر کوه و یا درختی آنان می‌گفتند "السلام علیک یا رسول الله":
    علی بن أبی طالب (رضی الله عنه) قال: "کنت مع النبی صلى الله علیه و سلم بمکه فی بعض نواحیها، فما استقبله جبل و لا شجر إلا قال: السلام علیک یا رسول الله. (المستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری، جلد 3 صفحه 524.- سنن ترمذی /کتاب المناقب / باب فی آیات إثبات نبوه النبی صلى الله علیه و سلم و ما قد خصه الله عز وجل به. -  البدایه و النهایه/ ابن کثیر/ سنه احدی عشره من الهجره)
خورشید زیر عرش می‌رود و طلوع نمی‌کند تا الله به او اجازه دهد.

(ابوذر می‌گوید) پیامبر (ص) هنگام غروب خورشید گفت: ای ابوذر، آیا می‌دانی که خورشید کجا می‌رود؟ گفتم الله و فرستاده‌اش داناترند.
گفت "او می‌رود تا زیر عرش سجده کند و اجازه بگیرد، پس به او اجازه داده می‌شود، نزدیک است که سجده کند، اجازه (سجده کردن) به او داده نمی‌شود و به او گفته می‌شود "برگرد از جائی که آمدی"؛ پس طلوع می‌کند از مکان پنهان شدنش و این معنی قول الله است که می‌گوید " خورشید در حرکت است به سوی مکان استقرارش (زیر عرش) ..."
قال النبی صلى الله علیه و سلم لأبی ذر حین غربت الشمس "أتدری أین تذهب؟ قلت الله و رسوله أعلم.
     قال فإنها تذهب حتى تسجد تحت العرش فتستأذن فیؤذن لها و یوشک أن تسجد فلا یقبل منها وتستأذن فلا یؤذن لها یقال لها ارجعی من حیث جئت فتطلع من مغربها فذلک قوله تعالى "و الشمس تجری لمستقر لها ذلک تقدیر العزیز العلیم ". (صحیح بخاری/ کتاب بدء الخلق/ باب صفه الشمس و القمر)
صالح بن سعید گوید: خدمت امام هادى علیه السلام رسیدم و عرض کردم : قربانت ، در هر امرى در صدد خاموش کردن نور شما و کوتاهى در حق شما بودند، تا آنجا که شما را در این سراى زشت و بدنامى که سراى گدایان نامند منزل دادند،

فرمود: پسر سعید؟ تو هم چنین فکر مى کنى ؟!

سپس با دستش اشاره کرد و فرمود: بنگر،

من نگاه کردم ، بوستانهائى دیدم سرور بخش و بوستانهائى با میوه هاى تازه رس ، که در آنها دخترانى نیکو و خوشبوى بود مانند مروارید در صدف و پسر بچه گان و مرغان و آهوان و نهرهاى جوشان که چشم خیره شد و دیده ام از کار افتاد،

آنگاه فرمود: ما هر کجا باشیم اینها براى ما مهیاست ، ما در سراى گدایان نیستیم .

اصول کافى جلد 2 صفحه 423 روایت 2

  رسول خدا در سفارشهای خود به ابوذر فرمود:
ای اباذر، من لباس زبر و خشن به تن میکنم، روی زمین مینشینم، انگشتان خود را پس از غذا خوردن میلیسم، و بر الاغ بی پالان سوار میشوم و دیگری را نیز در ردیف خود سوار میکنم، پس هرکه از سنت من روی گرداند از من نیست.

(مکارم الاخلاق 115، مجموعه ورام 306)
سنن النبی صفحه 130

رسول خدا ما را فرمان داد به کشتن سگان و ما دستور وی را تاجایی انجام دادیم که حتی سگی که همراه زنی از صحرا می آمد را نیز کشتیم.
سپس پیامبر خدا ما را از کشتنشان منع نمود.

وی فرمود: این وظیفه ی شماست که سگان تماماً سیاه رنگی که دو خال(بر روی چشم) دارند را بکشید زیرا(چنین سگی) شیطان است.

صحیح مسلم، جلد 10، شماره 281

آقا شما مالا هستید؟
شما علمش رو دارید؟
زیاد وارد نشید وگرنه گیج میشید.
همون بهتر به زندگیتون برسید.
به وقتش اسلام اصیل رو هم میبینیم. بزار قائم ما بیاد بعد تازه حالگیری شروع میشه. اونموقع هست که دوست دارم به بعضی چیزا بخندم.
یکی به این خر بگه چون عرب ها هم از قدیم الایام که خر بودن خوب یه چند صد تایی پیامبر براشون اومده. پیامبر مجبور بود یه جوری بهشون بفهمونه که خر جونم. آدم باش. همینطور یه حدیث خوب هم داریم: پیامبران نازل شده اند با مردم در حد فهمشان سخن بگویند.
فهیم بودن که 1300 ساله آدم میشدید دیگه

جناب هومن من که متوجه منظور شما نشدم که اصلا روی صحبت شما با کی بود؟

قائم شما کی خواهد امد تا از کیا حال گیری کنی تازه اگر اون قائمی که شیعه میگه بیاد باید گریه کنی

در ضمن خر نصبت به یک سری از انسانها شرافت دارد مثل دینت نصبت به خر نظر میدی این خر چیزهایی داره که به جاش میتونه برای انسانهایی امثال شما ازش استفاده کنه

خوب شد که پیامبری امد تا با شما اندازه فهمت صحبت کنه حالا در اون حد هم روی شما اثری نداشته چه برسه بخواد درست صحبت کنه

در اخر جوری صحبت کن جوابش در شان خودت باشه

سوره قصص آیه ﴿۷۶ )
إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ
به درستی که الله شادی کنندگان را دوست ندارد.

 از حضرت امام صادق(ع) منقول است که خداوند عالم هدیه فرستاد برای رسول الله (ص) هریسه ای از هریسه های بهشت، که دانه اش در باغهای جنت روییده بوده و حوریان بهشت انرا بدست خود عمل اورده بودند. پس حضرت رسول (ص) انرا تناول فرمدند و قوت چهل مرد برای مجامعت بر قوت ان حضرت افزوده شد، و این چیزی بود که خدا میدانست پیغمبرش را با ان خوشحال خواهد کرد. 

 حلیه المتقین، باب سوم، فصل هفتم

در این آیه نیز قرآن بطور آشکاری میگوید که انسان با قلبش تعقل مینماید؛
أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَکِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ ﴿حج/۴۶﴾ آیا در زمین گردش نکردهاند که (آنها) قلبهائی داشته باشند ، با آن بیندیشند یا گوشهایى که با آن بشنوند در حقیقت چشمها کور نیست لیکن قلبها ست که در سینهها کور است

میدانید پیغمبر صلی الله و آله زنا کار همسر دار را سنگسار میکرد سپس بر جنازه اش نماز میخواند و ارث او را به اهلش می سپرد. و زنا کار بی همسر را تازیانه میزد و آنگاه قسمت هر دو را از غنیمت می پرداخت و حق داشتند زنان مسلمان را به همسری بگیرند.

(نهج البلاغه خطبه 127)

سخنان شهییییییییییییییید مطهری در مورد فرهنگ ایران و نظرش در رابطه با جد و اباد ایرانی ها

البته بنده به شخصه نصار روحش حواله میکنم و خر خودش و جد وابادش هست

پریدن از روی اتش  و شادی خرافات است ولی نامه در چاه انداختن خرافات که نیست ثوابم دارد ای تو صفتت .....


http://www.iranianonline.net/watch.php?vid=482cd370f

سخنان یه تخم حروم عرب پرست در مورد کوروش

اون کسایی که پایین منبر این نشستن واقعا بی غیرتی رو به حد اعلی رسوندن

دشمن ایران خودی است عزیزان


http://www.iranianonline.net/watch.php?vid=41f15b6c8

تنبیه اعراب توسط ارتش ایران - شاپور دوم (پادشاه ساسانی)  

درود بر شاپور دوم

https://www.youtube.com/watch?v=r9DbXlHltrc

اینم تقدیم به وطن پرستان عزیز تا بدونیم تازیان چه گرفتن از ما وچه به ما دادند

توصیه میکنم ببینید

https://www.youtube.com/watch?v=OxJWqdxfxt4

آقای نسبتا محترم صاحب وبلاگ

هر مطلب چرت وپرت هرکسی رو به عنوان نظر منتشر نکن.
نمیخای که تعداد نظرات زیاد بشه یا چرا؟

ظاهرا هدف شما روشنگری است .جدا میگم این چرت وپرت های بی دین هارو منتشر نکن.پیش خدا مسئولی



جناب بنده معلوم نیست کدوم خدا


شما ثابت کن مطالب اورده شده صحت نداره و اکثر صحبتها هم روایت شده از جانب منه و اگر چرت هست بر میگرده به گویندش

 تمام مطالب اورده شده جهت روشنگری است واگر نمیپسندی دلیل بر کذب بودن سخنان نقل شده نیست


به جای رد شدن از روی سخنان اورده شده نقد کن وگرنه پاک کردن صورت مسئله مشکلی رو حل نمیکنه و ثابت میکنه به چیزی اعتقاد داری که حتی نمیتونی ازش دفاع کنی

صاحب وبلاگ هم میتونه نظرات بنده رو ثبت نکنه  و یه سوال گنده تو ذهنش بزاره البته اگه اهل فکر کردن باشه

در پایان جالبش اینه یه مسلمون از ساخته دست کفار برای تحریم نظر مخالفینش استفاده میکنه قدرتی خدا رو

۰۵ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۱۲ محمد علی فتحی
سلام بسار عالی برادر با اجازه نق میکنم به دیگران
یکی از اصول شرع ، عدم پرداختن به نشر اکاذیب ودروغیات است.آقای صاحب وبلاگ لطف کن نظرت رو بگو


آیا برخی نظرات اشاعه فحشا نیست؟چرا منتشرش می کنی مرد حسابی.

واقعا متاسفم


جناب بنده خدا شما ثابت کن این کذب است


حدیثی از موسی کاظم اگر کسی لذت جمعاع با کنیز را بداند هرگز ازدواج نمیکند.
شیخ مفید و کلینى از هشام بن احمد نقل کرده اند که گفت: حضرت موسى بن جعفربه من فرمود: آیا خبر دارى که کسى از برده فروشان مغرب آمده با
شد؟ گفتم نه. حضرت فرمود: چرا آمده است، بیا نزد او رویم. به اتفاق حضرت به محل برده فروشان رفتیم: مردى را دیدم که بردگانى چند همراه داشت. به او گفتیم بردگانت را به ما نشان بده. اوهفت کنیز آورد که حضرت هیچیک را نخواست و فرمود کنیز دیگرى بیاور. برده فروش گفت جز یک کنیز بیمار کنیز دیگرى ندارم. حضرت فرمود: چه اشکال دارد که آن را نیز به ما نشان دهى. برده فروش امتناع کرد و حضرت برگشت. روز بعد مرا فرستاده و فرمود همان کنیز بیمار را به هر قیمتى که گفت خریدارى کن. من پیش او رفتم و مرد گفت کنیز را به کمتر از فلان مبلغ نمى فروشم. گفتم به همان قیمتاو را خریدارم. مرد گفت از آن توباشد و سپس پرسید آن مردى که دیروز همراه تو بود که بود؟گفتم مردى از بنى هاشم گفت از کدام خانواده بنى هاشم. گفتم بیش از این اطلاع ندارم. مرد گفت من این کنیز را از دورترین نقاط آفریقا خریده ام. زنى از اهل کتاب به من گفت این دختر پیش تو چه مى کند؟ گفتم او را به کنیزى براى خود خریده ام. گفت سزاوار نیست که این کنیز نزد تو باشد، بلکه او باید نزد بهترین مرد روى زمین باشد و پس از مدت کوتاهى پسرى آورد که در مشرقو مغرب مانندش نباشد. هشام گوید: من او را پیش امام بردم، پس از چندى حضرت رضا(علیه السلام) از او متولد گردید.
نامها و کینه ها و لقبهای ام البنین، نجمه، سکن، تکتم، خیزران، طاهره و شقرا، را برای مادر رضا آورده اند
مکتوبات میرزا فتحلی آخوندزاده ص ۵۷ .بحارالنوار جلد ۴۹ ص۸

۰۵ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۲۲ حقیقت پنهان
جناب بل همچنان در حال کوبیدن خودش به در و دیوار هست تا از واقعیت فرار کنه 
این احادیثی که اوردی جزو اصول دینه یا فروع دین؟که بخواهی باهاش اسلام رو محکوم کنی؟ 
ادعایی که در این پرسش مطرح شده است، به خاک و خون کشیده شدن ایرانیان در زمان امام علی(ع) در دو واقعه جداگانه توسط والیان ایشان است که مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
به گمان پرسش کننده، برخورد با ایرانیان معترض در واقعۀ اول، توسط عبدالله بن عباس انجام پذیرفته و در واقعۀ دیگر نیز این برخورد توسط زیاد بن ابیه که ایرانیان وی را بدین سببب انوشیروان لقب داده اند، صورت گرفته است. اما باید گفت آنچه که در منابع تاریخی در بارۀ شورش مردم فارس ذکر شده است، با ادعای در این پرسش تفاوت اساسی دارد؛ زیرا منابع تاریخی معتبر اشاره ای به کشتار یا حتی دستور کشتن افراد به زیاد بن ابیه ننموده اند؛ بلکه جالب است بدانیم در منابع یاد شده سخنی خلاف این مدعا مطرح است. برای روشن شدن مطلب به گزارش چند منبع مهم تاریخی از این واقعه اشاره می نماییم.
بنابر نقل طبری، ابن اثیر، ابن خلدون، ابن کثیر و.... زمانی که ابن حضرمی کشته شد، اهل فارس و کرمان سر به شورش برده و والیان خود را بیرون راندند. حضرت علی(ع) در این مورد که چه کسی را برای سروسامان دادن به اوضاع روانۀ آن منطقه کند با برخی به مشورت نشست. یکی از یاران حضرت به نام جاریة بن قدامه، زیاد بن ابیه را برای این منظور پیشنهاد داد. حضرت علی(ع) نیز با پذیرش این پشنهاد به ابن عباس دستور داد تا ولایت فارس را به زیاد سپرده و او را به همراه سپاهی به آن ناحیه روانه سازد. زیاد پس از حضور در فارس و بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی منطقه و با سیاست زیرکانه ای که به کار بست، توانست بدون جنگ و خونریزی بر فارس مسلّط شود. منابع یاد شده تصریح دارند که زیاد با مردم آن سامان با عدالت و رعایت امانت رفتار نمود.[1]
بنابر این، در پاسخ به این قسمت از پرسش با استفاده از گزارش فوق باید به دو نکتۀ اساسی اشاره کرد: نخست این که، زیاد بن ابیه در تسلّط بر فارس نه تنها با شورشیان آن سامان نجنگید، بلکه با زیرکی و استفاده از روش های مسالمت آمیز توانست بر اوضاع به هم ریخته آن سامان چیره شود. نکتۀ دیگر، در بارۀ تشبیه زیاد بن ابیه به انوشیروان است. باید گفت آنچه از گزارش های تاریخی استفاده می شود آن است که تشبیه نمودن زیاد به انوشیروان توسط مردمان فارس -بر خلاف ادعای در این پرسش- به جهت نرمش، مدارا و عدل او بوده است.[2]
مسئلۀ دیگری که در این قسمت باید به آن پرداخت؛ بررسی ادعای سرکوب شورش ایرانیان توسط عبد الله ابن عباس است که در فارسنامه ابن بلخی به آن اشاره شده است.
در بررسی منابع تاریخی سندی که دلالت بر سرکوب و کشتار شورشیان فارس توسط عبدالله بن عباس کند، دیده نمی شود. شاید منشأ این ادعا آن باشد که عبد الله بن عباس در زمان خلافت حضرت علی(ع) به ولایت بصره گماشته شد و تا زمانی که آن حضرت به شهادت رسید در این مسند قرار داشت.[3] در آن دوره بصره و کوفه دو مرکز مهم به شمار می آمدند که سایر مناطق همجوار، تحت اشراف این دو مرکز اداره می شدند. از آن جمله اداره مناطقی از ایران مانند خوزستان و فارس به عهدۀ استاندار و والی بصره بود. حضرت علی(ع) در واقعۀ شورش برخی از مردم آن ناحیه بعد از مشورتی که با برخی از یاران خود نمودند به ابن عباس دستور دادند تا زیاد بن ابیه را به فرمانداری فارس بگمارد.[4] لذا زمانی که نام عبدالله بن عباس در خصوص این واقعه؛ یعنی شورش مردم فارس و تسخیر آن در تواریخ به میان می آید،[5]  به این جهت است که وی استاندار منطقه بوده و زیاد بن ابیه از کارگزاران تحت نظر او به شمار می آمد.
امّا در مورد انتساب کشتار ایرانیان توسط ابن عباس که در فارسنامه ابن بلخی مطرح گردیده است؛[6] باید به این نکته توجه داشت که منابع اصلی فارسنامه ابن بلخی که در سال 510 ق نگاشته شده است، «تاریخ طبری»، «سنی ملوک الارض و الانبیاء» و «المسالک و الممالک اصطخری» است و در این سه کتاب تاریخی گزارشی به این شکل ذکر نشده است، مگر این که این سخن نیکلسن را بپذیریم که ابن بلخی شنیده ها و دریافت های خود را نیز بر کتابش می افزوده است،[7] که در این صورت پذیرفتن این دسته از گزارش ‌ها از ابن بلخی خالی از اشکال نخواهد بود.
باید اضافه کرد که برخی از منابع متأخر نیز مانند «جغرافیای حافظ ابرو» این واقعه را بی هیچ کم و کاستی از ابن بلخی نقل نموده اند.[8]
در نتیجه از آنچه گفته شد روشن می شود که:
1. شورش برخی از ایرانیان در منطقه اصطخر فارس در زمان حضرت علی(ع) یک بار بیشتر واقع نشده است.
2. این شورش با درایت کامل زیاد بن ابیه بدون خونریزی مهار گردید.
3. گزارش کشتار مردم در این واقعه درست نیست، و سند معتبر و محکمی ندارد.
 
[1]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ ‏الطبری، ج ‏5، ص 138، دار التراث، بیروت، چاپ دوم، 1387ق؛ ابن جوزی، عبد الرحمن، المنتظم، ج ‏5، ص 159، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1412ق؛ ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج ‏3، ص 382، دار صادر- دار بیروت، بیروت 1385ق؛ ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ‏7، ص 320، دار الفکر، بیروت، 1407ق؛ ابن خلدون، عبد الرحمن،تاریخ ‏ابن ‏خلدون،ج‏2، ص 644، دار الفکر، بیروت، چاپ دوم، 1408 ق؛ ابن اثیر، عز الدین، أسد الغابة، ج ‏2، ص 318، دار الفکر، بیروت، 1409ق.
[2]. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ‏7، ص320؛ المنتظم، ج ‏5 ،ص 159؛ طبری، محمد بن جریر تاریخ ‏الطبری، ج ‏5، ص 137.
[3]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج ‏6، ص 2698، ترجمه ابو القاسم پاینده، اساطیر، تهران، چاپ پنجم، 1375ش‏؛ ابن خلدون عبد الرحمن، تاریخ ابن خلدون، ج ‏1، ص 639، ترجمه آیتى، عبد المحمد، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، چاپ اول، 1363ش.
[4]. ابن اثیر، عز الدین، الکامل، ج ‏3، ص 382. 
[5] . بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ج ‏2، ص 543، ترجمه محمد توکل، نشر نقره، تهران، چاپ اول، 1337ش.
[6]. ابن بلخی، فارسنامه، ص 289، سازمان چاپ و انشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شیراز، چاپ اول، 1374ش.
[7]. ابن بلخی، فارسنامه، ص 3.
[8]. حافظ ابرو، شهاب الدین عبد الله خوافى‏، جفرافیاى حافظ ابرو، ج ‏2، ص 106، میراث مکتوب‏، تهران‏، چاپ اول، 1375ش‏.


هنگامی که لشکر مسلمین و سپاه ایران در قادسیه به هم رسیدند ، رستم فرخ‏ زاد ، " زهره بن عبدالله " را که به عنوان مقدمه الجیش مسلمین‏ پیشاپیش آمده و با جماعت خود اردو زده بود به حضور خود طلبید و منظورش‏ این بود بلکه با نوعی مصالحه کار را تمام کند که به جنگ نکشد . به او گفت : شما مردم عرب همسایگان ما بودید و ما به شما احسان می‏کردیم و از شما نگهداری می‏نمودیم و چنین و چنان می‏کردیم . زهره بن عبدالله گفت : امروز وضع ما با اعرابی که تو می‏گویی فرق کرده است ، هدف ما با هدف‏ آنها دو تاست ، آنها به خاطر هدفهای دنیوی به سرزمینهای شما می‏آمدند و ما به خاطر هدفهای اخروی . ما همچنان بودیم که تو وصف کردی ، تا خداوند پیامبر خویش را در میان ما مبعوث فرمود و ما دعوت او را اجابت کردیم‏ ، او به ما اطمینان داد که هر که این دین را نپذیرد خوار و زبون خواهد شد و هر که بپذیرد عزیز و محترم خواهد گشت. رستم گفت : دین خودتان را برای من توضیح بده : گفت : پایه اسایش اقرار بوحدانیت خدا و رسالت‏ محمد است گفت : نیک است ، دیگر چی ؟ گفت : دیگر آزاد ساختن بندگان‏ خدا از بندگی بندگان برای اینکه بنده خدا باشند نه بنده بنده خدا . گفت‏ : نیک است و دیگر چی ؟ گفت : دیگر اینکه همه مردم از یک پدر و مادر) آدم و حوا ) زاده شدند و همه با هم برادر و برابرند : گفت : این هم‏ بسیار نیک است . 
سپس رستم گفت : حالا اگر اینها را پذیرفتیم بعد چه می‏کنید حاضرید برگردید ؟ گفت : آری به خدا قسم ، دیگر جز برای تجارت و یا احتیاجی‏ دیگر نزدیک شهرهای شما هم نخواهیم آمد . رستم گفت سخنت را تصدیقمی‏کنم‏ اما متاسفم که باید بگویم از زمان اردشیر نگذاشته اند کسی از مردم رعیت و طبقات‏ پست ازکار خویش برون شود دست به کاری که مخصوص طبقات عالیه و اشراف است‏ بزنند ، زیرا اگر پا از گلیم خویش درازتر کنند مزاحم طبقات اشراف‏ می‏شوند . زهره بن عبدالله گفت : بنابراین ما از همه مردم برای مردم‏ بهتریم ، ما هرگز نمی‏توانیم با طبقات پایین آنچنان رفتار کنیم که شما می‏کنید ، ما معتقدیم‏ امر خدا را در رعایت طبقات پایین اطاعت کنیم و اهمیت ندهیم به اینکه‏ آنها امر خدا را درباره ما اطاعت می‏کنند یا نمی‏کنند. ن.ک : کامل ابن اثیر ، جلد 2 ، صفحه 319 - . 320 + ءبری 1689 و1690
ربعی بیامد به سمت رستم و بر نیزه خویش تکیه داده بود که پیکانی بر سر ان بود قدمها را کوتاه بر می داشت و دیباها و فرشها را سوراخ میکرد و دیبا و فرشی نماند که تباه نکرد و پاره نشد چون نزدیک رستم رسید ، نگهبانان در او اویختند که او بر زمین نشست و نیزه را در فرش فرو کرد. 
گفتند چرا چنبن کردی ؟ گفت ما دوست نداریم بر تجمل شما بنشینیم. رستم با وی سخن کرد و گفت چرا امده اید؟
گفت : خدا ما را برانگیخته و خدا مارا اورده تا هرکه را خواهد از پرستش بندگان به پرستش او ببریم و از مضیقۀ دنیا به وسعت آن بریم و از ستم دینها به عدل اسلام برسانیم، ما را با دین خویش سوی خلق فرستاده تا انها را به دین خدای بخوانیم هرکه از ما بپذیرد از او بپذیریم و از او بازگردیم و اورا با سرزمینش واگذاریم که عهده دار ان باشد و هرکه انکار ورزد پیوسته با وی پیکار کنیم تا به وعده خدا برسیم .
گفت : وعده خدا چیست ؟ گفت : بهشت برای کسی که در جنگ منکران کشته شود و فیروزی برای هرکه بماند. رستم گفت سخن شما را شنیدم ، میتوانید این کار را پس اندازید تا در ان بنگریم و شما نیز بنگرید.
گفت : اری چه مدت میخواهید ؟ یک روز یا دو روز؟
گفت نه مدتی که با صاحبنظران و سران قوم خویش نامه نویسیم. » که میخواست او را جلب و دفع کند
گفت : پیمبر خدا مقرر داشته و پیشوایان عمل کرده اند که گوش به دشمنان فرا ندهیم و هنگام تلافی بیش از سه روز مهلتشان ندهیم ما سه روز صبر می کنیم در کار خویش و قومت بنگر و در این مدت یکی از سه چیز را برگزین : اسلام را برگزین و ما ترا و زمینت را واگذاریم ، یا جزیه بده می پذیریم و از تو می گذریم اگر از یاری ما بی نیازی می رویم و اگر به یاری ما حاجت داری از تو دفاع می کنیم و گرنه به روز چهارم جنگ است و تا روز چهارم جنگ اغاز نمی کنیم مگر تو اغاز کنی من اینرا از طرف یارانم و همه سپاهیان تعهد میکنم.
گفت مگر سالار قومی ؟ گفت : نه ولی مسلمانان نسبت به هم چون یک پیکرند و پایین تریشان از جانب بالاترشان تعهد می کند
انگاه رستم با سران پارسی خلوت کرد و گفت : رای شما چیست ایا سخنی واضحتر و قوی تر از سخن این مرد شنیده اید؟ گفتند : خدا نکند به چیزی از این مایل شوی و دین خویش را به سبب این ""سگ"" واگذاری مگر لباس او را ندیدی؟
گفت : وای بر شما لباس را نبینید ، رای و سخن و رفتار را ببینید عربان به لباس و خوراک اعتنا ندارند و شرف را حفظ میکنند لباسشان مانند شما نیست و نظرشا درباره لباس همانند شما نیست.
پارسیان سوی ربعی رفتند و سلاح او را دست می زدند و او را تحقیر میکردند.


۰۵ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۲۳ حقیقت پنهان
در کتاب "مسالک والممالک" نوشته اصطخری :
"اکثریت مردم فارس را در حال حاضر زرتشتیان تشکیل میدهند و هیچ شهر و یا دهکده ای نیست که در آن آتشکده وجود نداشته باشد" 
در جای دیگر این کتاب مینویسد : "در نزد بسیاری از دهقانان و مردم تصاویر پادشاهان و پهلوانان ایران با علاقه بسیار نگهداری میشود"


ویا در کتاب "تذکرالموضوعات" نوشته مقدسی:
"در بخش غربی ایران جماعت عظیمی از خرم دینان هنوز بر آیین خود باقی مانده اند"


ویا در کتاب "مروج الذهب" نوشته مسعودی:
"در خراسان و نواحی دریای خزر و طبرستان و دیلم و نیز در کرمان عده زرتشتیان بسیار زیاد است"


و یا در کتاب "صوره العرض" نوشته ابن حوقل:
"در فارس شهری و روستایی نیست مگر آنکه آتشکده ای داشته باشد و در جبل (شمال غربی ایران) هنوز زرتشتیان در اکثریت هستند"
این مطلب البته درست است و بخوبی نشان میدهد که اگر فاتحان عرب پس از گذشت چهار قرن از تصرف ایران مردم ایران رو به پذیرش اسلام وادار نکرده اند و حتی اتشکده ها رو ویران ننموده اند و همچنان در بسیار از شهر ها اتشکده ها روشن و مردم بسیاری از شهرها زرتشتی هستند چگونه از روی ترس و جبر و زور مسلمان شده اند؟؟ 
چنانکه قران از نابود کردن معابد اهل کتاب منع کرده (حج40) 
پس این خود ایرانیان بودند که به تدریج ایین اسلام رو پذیرفته اند بدو ن هیچ اجبار و ترسی و البته اگر مایل نبودند همانند زرتشتیان پیشین بر ایین پدرانشان استوار می ماندند. 
چنانکه پرفسور ادوارد برواون در کتاب تاریخ ادبیات ایران می نویسد « چه بسا تصور کنند که جنگجویان اسلام ، اقوام و ممالک مفتحوحه را در انتخاب یکی از این دو راه مخیر می ساختند یا قران یا شمشیر ! ولی این پندار صحیح نیست زیرا گبر و ترسا و یهود اجازه داشتند ایین خود را نگه دارند و فقط مجبور به دادن جزیه (مالیات سرانه) بودند و این ترتیب کاملا عادلانه بود زیرا اتباع غیر مسلم خلفا ، از شرکت در غروات و دادن خمس و زکات که بر امت پیامبر فرض بود معافیت داشتند»
نیز مینویسد « مسلم است که قسمت اعظم کسانی که تغییر مذهب دادند به طیب خاطر و به اختیار و اراده خودشان بود...» ج 1 ص 297
نیز گوستاولوبون مینویسد : «پیشرفت سریع قران موجب شده که مورخین دشمن اسلام ، این پیشرفت را معلول دوچیز دانسته اند . یکی ازادیهایی که در این دین موجود است و دیگری زور شمشیر!! ولی باید دانست که این نسبتهای ناروا روی پایه و اساس صحیحی نیست.. رسم عرب این بود که هرکجا را فتح میکردند مردم انجا را در دین خود ازاد میگذاردند و این که مردم مسیحی از دین خود دست برمیداشتند و به دین اسلام میگرویدند و زبان عرب را بر زبان مادری خود ترجیح میدادند بدان جهت بود که عدل و دادی را که از ان عربهای فاتح میدیدند ، مانندش را از زمامداران پیشین خود ندیده بودند تاریخ این مطلب را ثابت کرده که ادیان به زور شمشیر پیشرفت نکرده اند» تمدن اسلام و عرب ص 144 و 145
مرحوم زرینکوب در کتاب کارنامه اسلام چنین بدان اشاره میکند: «چندی بعد اعراب ، هم بر فارس دست یافتند هم بر خراسان و ماوراء النهر. این فتوحات خیره کننده – که تا حدی به تقدیر الهی یا معجزه اسلامی تعبیر شد – در واقع فقط بدان سبب امکان داشت که همه جا در قلمرو ایران و بیزانس مقدم مهاجمان (عرب) را عامه مردم با علاقه استقبال کردند . اگر عامه مردم این ممالک با مهاجمان به چشم عداوت می نگریستند این فتوحات چنین آسان دست نمی داد . بیزانسیها چون در مصر از سوریه نیز منفورتر بودند ، ده هزار سرباز مسلمان کافی بود تا (تمامی) مصر را از چنگ بیزانس بیرون بیاورد. چند شهری هم که مقاومت کرد، یک دوسال بیش در دست بیزانس نماند. بدینگونه ، هنوز یک ربع قرن از هجرت پیامبر نگذشته بود که بیرون از جزیره العرب، از تیسفون ساسانی گرفته تا اسکندریه بیزانسی، همه جا قلمرو اسلام بود با بانگ اذان ، که شهادت می داد به وحدت خدا و رسالت محمد.» ص3
۰۵ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۲۵ حقیقت پنهان
در مورد کشتار خاندان ازد:

آنچه در کتاب مروج الذهب آمده این است که در ضمن نقل ماجرای جنگ جمل چنین می گوید به ابى لبید جهضمى که از قوم ازد بود گفتند «على را دوست دارى؟» گفت «چگونه کسى را که در یک قسمت روز دو هزار و پانصد کس از قوم مرا کشته است دوست داشته باشم؟ آنقدر از مردم کشت که کسى نبود کسى را تسلیت گوید و هر خاندانى بکشتگان خود مشغول بود.»

چنانچه خوب به آمار هایی که توسط مورخان در باره جنگ جمل ارائه شده است نظری داشته باشید خواهیم یافت که آمار دقیقی در دست نیست.

از آمار که بگذریم دفاع امام علی(ع) از کیان اسلامی و سرکوب شورشیان جمل بود که در آغاز شورش و کودتا و در بصره ماموران مسجد و دار الاماره و زندان را و بیش از سیصد نفر از قبیله عبد القیس را کشتند و به بیت المال دست اندازی کردند و جنایات فراوانی به جا آوردند، عثمان بن حنیف استاندار علی(ع) را دستگیر کردند. او را مورد ضرب و هتک قرار دادند و موهای سر و محاسنش را کندند. دربارة قتل او مشورت کردند، ‌ولی چون از نفوذ برادرش سهل بن حنیف واهمه داشتند، او را رها کردند. (1)

پس علت پیکار على (ع) با آنان این بود که علیه او طغیان کرده بودند و براى همین به اصحابش فرمود: شما شروع به جنگ نکنید تا آنان نبرد را با شما آغاز کنند. (2)

از این جا معلوم مى شود که امام در صدد دفاع از کیان اسلام و مسلمین بوده و این حق خلیفه مسلمانان است که در برابر خروج کنندگان ایستادگى و دفاع نماید. حتى حضرت على(ع) به اصحاب جمل سه روز مهلت داد تا از شورش علیه حکومت اسلامى دست بردارند. امام با عایشه ، طلحه و زبیر سر جنگ نداشت که با آنان بجنگد .

بیهقى در این باره گوید: «على با اهل جمل نجنگید تا آن که سه روز آنان را به اطاعت و حق فراخواند. در این سه روز سپاه آن حضرت مجروحین فراوانى داد، ولى به دستور امام از جنگ پرهیز مى کردند. بعد از جنگ نیز به دستور امام کارى به مجروحان و فراریان نداشتند. بنابراین امام فقط در مقام دفاع بوده است و بس».

در گزارش دیگرى بیهقى مى نویسد: « در جنگ جمل، على میان مردم ندا کرد: هیچ کس را با تیر نزنید و با نیزه زخمى نکنید و با شمشیر مضروب نسازید و شروع کننده جنگ نباشید و با آنان با لطیف ترین نحوه ممکن سخن بگویید». (3)

پس از جنگ نیز مشغول تدفین تمامی کشتگان گشت و حتی بر کشگان دشمن نماز خواند. حتی اموال آنان را محترم شمرد و دستور داد تمام اموال مردم را به جز اموال علامت دار حکومتی به صاحبانش برگردانند. (4)

نتیجه آن که: امام در راستای حفظ وحدت امت اسلامی و منافع مسلمین وبیت المال و دفاع از جان لشکریان اسلام اقدام به جنگیدن نموده و در این راستا تعدادی کشته شده اند و پس از فرونشاندن آتش فتنه دیگر مخالفان را مجازات نکردند.

پی نوشت ها :
1.کامل، ابن اثیر، ج 3، ص 217.
2. احقاق الحق، ج 8، ص 554 ـ 550، دارالکتاب الاسلامى، بیروت.
3. السنن الکبرى، بیهقى، ج 8، ص 181 ـ 180، نشر دارالفکر، بیروت.
4. تاریخ الأمم و الملوک، أبو جعفر محمد بن جریر الطبری (م 310)، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث ، ط الثانیة، 1387/1967، ج‏4،ص 539.
۰۵ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۱۵ حقیقت پنهان
من نمیدونم شما خدا رو قبول داری یا نه؟ ولی اگه قبول داری پس باید به عدالت و حکمت و داناییش هم ایمان داشته باشی و مشخصه که توی این دنیا عدالت در جریان نیست  بنابر این لازمه که اخرتی هم وجود داشته باشه که عدالت در اون اجرا بشه من با یک زرتشتی بحث میکردم خودش گفت که اخرتی وجود نداره و خدا هیچ نماینده ای نفرستاده ! حالا اصول و فروع اسلام رو برات میگم چون ظاهرا فقط اسمشون به گوشت خورده

اصول دین اسلام : توحید:خدا منشا و مبدا جهان و یگانه خالق جهان است که در نهایت تمام انسان ها و موجودات به سوی او بازمیگردند 
نبوت : ایمان به تمام پیامبران الهی و یگانگی راه و هدف انها 
معاد:ایمان به روز رستاخیز و پاداش و جزای انسان ها در سرای باقی 
اصول مذهب شیعه
امامت: چون دین اسلام اخرین و کاملترین دین الهی است و از انجا که جهان هرگز از حجت خدا خالی نمیماند لازم است امامانی معصوم پس از رسول خدا مسئولیت تبیین احکام دین و حفاظت از اصل دین را بر عهده بگیرند تا اسلام مانند دیگر ادیان دچار تحریف نشود معصوم بودن انان به این معنا است که انان چنان درجه ای از ایمان و تقوا دارند که با اختیار خود گناه نمیکنند
عدل : خداوند عادل است و به کسی ظلم نمیکند 
فروع دین :
نماز : نیایش با خداوند در تمامی ادیان مشترک بوده است (من جمله زرتشت) و ایات بسیاری در قران به این مطلب اشاره دارند 
گفتند : چگونه با کسی که کودک و در گهواره است سخن گوئیم ؟ ( 29) . گفت : من بنده خدایم ، مرا کتاب داده و پیغمبر کرده ( 30) . و هر جا که باشم با برکتم کرده است ، و به نماز و زکات مادامکه زنده باشم سفارشم فرموده ( 31) . نسبت به مادرم نیکوکارم کرده و گردن‏کش و نافرمانم نکرده است ( 32) . سلام بر من روزی که تولد یافته و روزی که بمیرم و روزی که زنده برانگیخته شوم ( 33) . به گفتار راست ، عیسی پسر مریم که در باره او شک می‏کنند این است ( 34) سوره مریم
روزه : نیز از مشترکات ادیان بوده (در دین زرتشت هم بوده منتها به این صورت که از خوردن گوشت پرهیز میکردند  البته الان میگند روزه حرومه چون برای بدن ضرر داره! ) کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم
حج : بر هر مسلمان مکلف مستطیع واجب است که ایامی از سال را در خانه کعبه به اعمال عبادی خاصی بپردازد به جهت تزکیه نفس و پاکی باطن
تجمع مسلمانان در حج برای تحکیم وحدت  و انتقال تجربیات است لازم به ذکر است بنای خانه ی کعبه به زمان حضرت ادم بر میگردد و حضرت ابراهیم انرا بازسازی نموده
 مسلمان قبل از حج باید حقوقی که از دیگران بر گردنش است مانند قرض و زکات و خمس را بدهد و یکبار حج رفتن کافی است

زکات : در مورد چیزهایی وضع شده که انسان آنها را با کمک طبیعت به وجود می‌آورد، آن هم طبیعت سهل و ساده؛ یعنی انسان به نسبت، کار کمی انجام داده و طبیعت کار بیشتر را انجام می‌دهد و محصول را مفت و رایگان در اختیار انسان می‌گذارد.
زکات بر نه(9) چیز واجب است: «گندم» و «جو» و «خرما» و «کشمش» و «طلا» و «نقره» و «گوسفند» و «گاو» و «شتر».
یه ۶۰ سوره توبه مصارف زکات را چنین بیان می‌کند:

۱. فقیر (نیازمند)

۲. مسکین (کسی که در نهایت نیازمندی است)

۳. عاملین (مامورین جمع آوری زکات)

۴. مولفه قلوب (برای نزدیک کردن کسانی که احتمالاً کدورتی از اسلام دارند)

۵. آزاد سازی بردگان (برده داری اختراع اسلام نبود و همین حکم هم مخالفت اسلام را با برده داری را نشان میدهد ضمن انکه از ویزگی های قیام مهدی موعود این است که بردگان را ازاد میکند و برده داری را بر میاندازد )

۶. مقروضین

۷. در راه خدا)

۸. در راه ماندگان

جهاد: 
واژه «جهاد» از ریشه «ج-ه-د» به معنی کوشش و مبارزه و فعالیت است. جهاد برعکس آنچه که امروزه توسط سیاست‌مداران مطرح می‌شود تنها به معنی جنگ و خون‌ریزی نیست. بلکه در اصل به معنی کوشش و مبارزه می‌تواند در عرصه‌های گوناگون باشد. جهاد، مصادیق دیگری چون جهاد اصغر، جهاد مالی و جهاد زبانی دارد. برخی از عبادات نیز همسنگ جهاد دانسته شده‌اند. متصدی امر جهاد، حکومت دینی است. بزرگ‌ترین جهاد «جهاد با نفس» است که با نام (جهاد اکبر) شناخته می‌شود و تلاش در راه دفاع از دین اسلام یا گسترش قلمرو اسلام، جهاد کوچک (جهاد اصغر) نام دارد.
جهاد دفاعی بر تمام مسلمین از زن و مرد واجب است و باید در صورت حمله دشمنان از خود دفاع کنند
جهاد ابتدایی با کافران محارب یعنی کسانی که به سرزمین های اسلامی تجاوز کنند یا ادیان دیگری که در پناه حکومت اسلامی هستند را مورد تجاوز قرار دهند بنا به عقیده ی بسیاری از علما در زمان پیامبر یا امام معصوم و با اجازه ی وی جایز است
امر به معروف و نهی از منکر:امر به معروف، یعنی دستور به اطاعت از خدا و نهی از منکر، یعنی بازداشتن از معصیت او.
شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر

۱. آمر به معروف و ناهی از منکر، معروف و منکر را بشناسد.
برخی از متکلمان اشاعره علاوه بر شناخت معروف و منکر، آگاهی از وجه وجوب را نیز شرط می‌دانند تا مکلف با همان وجه نیت نموده و تکلیف را انجام دهد؛ مثلاً بداند که امر به معروف و نهی از منکر واجب معین است یا مخیر، مضیق است یا موسع، عینی است یا کفایی. 
عده ای علم به معروف و منکر را شرط واجب و عمل دانسته اند، نه وجوب. 
۲. تأثیر امر و نهی، در انجام معروف و ترک منکر معلوم یا محتمل باشد اگر امر و نهی بی تأثیر باشد هر چند واجب نیست، ولی در حسن آن اختلاف است.
۳. امر به معروف و نهی از منکر مفسده و فتنه و خوف بر جان و مال به دنبال نداشته باشد.
۴. اگر نهی از منکر نشود منکر ادامه پیدا کند.
۵. باعث تجسس در رفتار دیگران نشود.
با وجود شرایط یاد شده به عقیده اکثر متکلمان و فقیهان، امر به معروف و نهی از منکر واجب کفایی است، زیرا هدف از آن، انجام معروف و از میان رفتن منکر است. اگر این هدف به وسیله عده ای تأمین شود، دیگران در این زمینه تکلیفی ندارند
تولی:(به عربی: تولّی) که تولّا خوانده می‌شود، یکی از فروع دین اسلام در مذهب شیعه به معنی دوست‌داشتن اهل‌بیت و محبت آنان را در دل داشتن است.
تَبَرّیٰ(به عربی: تَبَرّی) که تبرّا خوانده می‌شود، یکی از فروع دین اسلام در مذهب شیعه به معنایی بیزاری و دوری‌جستن و دشمنی کردن از دشمنان خدا و دشمنان اهل بیت است.

در مذهب تشیع کسی نمی‌تواند شیعه باشد و به همراه محبت اهل بیت، محبت دشمنانشان را هم در دل داشته باشد. در احادیث و روایات شیعه امر بر بیزاری جستن و صلح نکردن با دشمنان اهل بیت واجب است و چون از فروع دین است زمان و مکان ندارد

اسلام، صریحاً ایمان به پیامبران گذشته را هم‌ردیف به پیامبر اسلام اعلام کرده‌است، زرتشت هم یک پیامبر الهی شناخته شده‌است. چنان که در قرآن سورهٔ حج آیهٔ ۱۷، زرتشتیان را مجوس نامیده‌است و در ردیف پیروان ادیان آسمانی آورده‌است.

البته بین اهل ایمان و یهود و صابئان و نصاری و مجوس، و آنانکه به خدا شرک آوردند محققاً روز قیامت میان آنها خدا جدائی افکند که او بر احوال همهٔ موجودات عالم (بصیر) و گواه است.

در قرآن کلمهٔ مجوس به عنوان یک دین ذکر شده‌است و چون از مشرکان جدا شده‌است، بسیاری این برداشت را کرده‌اند که در اصل دینی یکتاپرستانه بوده‌است. همچنین در برخی احادیث اسلامی از زرتشت به عنوان پیامبر مجوس نام برده شده‌است. بنابر این، از دیدگاه اسلام، زرتشت پیامبری از جانب خداوند است که دارای کتاب آسمانی بوده‌است.زرتشت نیز خود را پیامبر دانسته‌است، آنجا که می‌گوید: «اهورامزدا، مرا برای راهنمایی در این جهان برانگیخت، و من از برای رسالت خویش، از منش پاک تعلیم یافتم».[ مسلمانان باور دارند که آموزه‌های اصیل زرتشت به مرور زمان دستخوش تحریف شد و توحید زرتشت به شرک تبدیل گشت، دستورهای آن از خرافات و اباطیل پر شد و در مسیر سود طبقات حاکم جامعه قرار گرفت دلیلش هم اون احکامی که قبلا گفتم

 به علاوه اینکه زرتشتیان در زمان حمله اعراب به ایران به نوعی دوگانه پرستی اعتقاد داشتند که هنوز هم بعضی هاشون اعتقاد دارند و اناهیتا رو به عوان یک الهه میپرستیدند ولی بعد از ورود اسلام و مسیحیت به ایران علمای زرتشتی دینی که تحریف شده بود رو مجددا تحریف کردند تا در مقابل اسلام و مسیحیت کم نیارند و از پیروانشون کاسته نشه ! دقیقا به همین دلیله که دین زرتشت در حال حاضر قابل استفاده نیست


حالا تو اصول دین رو قبول داری که به فروع دین برسیم؟ اگه اصول رو قبول داری که باید فروع رو هم قبول داشته باشی اگر هم اصول رو قبول نداری که اصلا معنی نمیده سر احادیث گلچین شده بحث کنیم

در ضمن اون روایاتی که رفتی از باب مجامعت حلیه المتقین اوردی که مثلا اسلام رو محکوم کنی دقیقا مثل این میمونه که طرف بره کتاب اداب زناشویی و زفاف رو بخره بعد بگه نویسندش عجب ذهن منحرفی داشته! خب ذهن خودت منحرفه !میخواستی از کتاب زفاف و زناشویی چی پیدا کنی ؟ نظریه نسبیت؟
در ضمن چون اسلام دین کاملیه باید برای تمام موقعیت هایی که ممکنه گناهی پیش بیاد جواب داشته باشه حتی اگه از نظر تو مضحک باشه
در ضمن این اماری که درباره کشتار بنی قریظه دادی رو قبلا با منطق عقلی رد کردم که توش غلو شده تو فقط به احادیث گلچین شده که میرسی عقل و خردت شکوفا میشه ؟ در موارد دیگه نباید از مغزتون استفاده کنید؟
بعد هم واقعا سخت نیست که بفهمیم در زمان بعثت پیامبر اسلام حق با کی بوده یک طرف ستمگران و ثروتمندان بودند و سمت دیگر فقرا ضعفا و بردگان یک طرف شتر سالم رو با اهن داغ میزدند که شتر بیمار بهبود پیدا کنه سمت دیگر مردم را به تعقل و تفکر و سواد اموزی تشویق میکردند ضمن اینکه پیامبر اسلام و یارانش رو فقط به جرم یگانه پرستی شکنجه میکردند و ازار میدادند و حتی یاسر و سمیه رو به شهادت رسوندند فقط به خاطر یکتا پرستی
درباره پیشرفت علوم در جوامع اسلامی این همه دانشمند  محقق رو نام بردم تو اخرش حرف های یکی جاهل تر از خودت رو تکرار میکنی؟
بعد هم چی شده اونایی که کورش و داریوش و بقیه پادشاهان ایرانی کشتند تا یک امپراتوری ایجاد کنند نمیگی ولی حضرت علی که یتیم نوازی و عدالتش معروفه به خاطر کشتن جنایتکارانی مثل اونی که شتر دختر پیامبر رو رم داد که منجر به سقط شدن جنین زینب و فوت خودش شد سرزنش میکنی؟ تو که میگفتی اینا اعراب وحشی اند؟چی شد؟وقتی حضرت علی کشتشون شدند بیگناه؟
فقط محض اطلاعت میگم عراق و عربستان و سوریه در زمان کوروش جزو ایران بودند اونموقع که اونها مال ایران بودند که خوب بودند بعدش شدند وحشی؟میشه وطن پرستی با افزایش و کاهش مرزها تغییر کنه؟
اعراب الله رو یک موجود برتر و اسمانی میدونستند  و اصلا بتی به نام الله وجود نداشت بلکه برای اون در مقام خدایی شریک قائل بودند و قران هم به این موضوع اشاره کرده ایات قران هم در چنین مواردی کاملا قابل استناده چون اگه دروغ میگفت خود اعراب هم بهش ایمان نمیاوردند 

سلام ودرود برهمه ایرانیان.جناب بل احادیثی که شما نام بردید به احتمال نزدیک به یقین از احادیث جعلیست که به امامان منسوب کرده اند در ضمن نمینوان ایه ای از قران را خواند ومعنی وتفسیر کرد بدون اینکه به ایه قبل وبعد ان توجه نکرد ویا شان نزول ان ایه (یعنی اینکه در چه زمانی وخطاب به چه کسانی بوده )را در نظر گرفت مانند این است که ایه ای از قران که در مورد فرعون که ادعای خدایی میکرد وظلم وجنایات فراوان میکرد را فقط بکشیدش را در نظر بگیریم بدون اینکه توجه کنیم در مورد چه کسی است!اینگونه که شما قضاوت میکنید میتوان خیلی بیشترش را به مکتوبات دین زرتشت وتورات وانجیل و........ وارد نمود .برای مثال دین زرتشت با همه هزاران خیروبرکت ونیکی که داردودین اجداد ماست اما در هیچ جای کتاب مقدس پیروانش را از ازدواج با محارم منع نکرده و.............نکته مهم دیگری که میخواهم بگویم این است که طبق اسناد معتبر کشتاریکه  در زمان انقلاب کبیر فرانسه رخ داده یعنی همانیکه پایه انقلاب صنعتی وتحوی دنیا شد در انقلاب فرانسه طبق امار در عرض چندروز به اندازه چندین برابر جنگهاییکه به اعراب نسبت میدهند انسان کشته وقتل عام شد به گونه ایکه برا ی سریعتر شدن  کشتارها وسیله ای به نام گیوتین که کلمه ای فرانسویست اختراع شد وبدون هیچ محاکمه ای تمام ثروتمندان وحتی نوزادان انان گزدن زده شدند .نکته دیگر اینکه اولین حمله وجنگ را که باعث از بین رفتن تخت جمشیدوبزرگترین تمدن در ایران شد اسکندر مقدونی یعنی جد بزرگوار غربیان انجام داد که پایه همه بدبختیها بود ولی کسی به این موضوع توجه نمیکند وهمچنین به گفته اقای حسین کشتار بزرگی که یهودیان در ایران انجام دادند .گویا در طول تاریخ به صورت هدفمند دشمن کردن ایرانی وعرب برای جلوگیری از اتحاد جهان اسلام صورت گرفته است. درضمن من لیست بسیار بزرگی از نقایص ومعایب دین زرتشت را برایتان می اورم تا بیشتر اگاه شوید ودر مورد اسلام واقعی ونه احادیث جعلی تحقیق کنید.
۰۵ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۱۸ حقیقت پنهان
در ضمن صحیح بخاری و صحیح مسلم از منابع اهل سنتد نه شیعیان 
 

سپیده

شما از کجا به این نتیجه رسیدی که این احادیث جعلی است چون باب میل شما و هم فکران شما نیست

اگر شما خانم هستی این دین کمترین ارزشی برای جنس زن قائل نیست که شما برای ان سنگ به سینه میزنی این که علی و حسن و حسین برای شما خدا شده ایا حاظرید همسری مانند انها داشته باشی که شما زن چندهمین انها باشی به صرف اینکه 1400 بعد قراره شوهرت بشه ادم خوبه داستان

شما ایات قران رو قبل و بعدش رو بخون و در مورد تناقضاتش که در بالا گفته شد به ما توضیح بده تا ملتفت شیم


مثلا زمین مسطح است

این که در فرانسه چه گذشت کمترین اهمیتی  برای ما ندارد چون اثری بر روی کشور ما ندارد

شما که با اسم خانم امدی اینجا ایا حاظری در سن 7 سالگی به عقد یک مرد 54 ساله به صرف اینکه میگن پیامبر هست در بیای

این که در دین زرتشت تناقض هست دلیل بر حقانیت اسلام نیست شما و امثال شما با انکار میخواهید به حقیقت برسید

من از شما یک سوال دارم  شما که واقف به تمام علوم اسلام هستید که حتی با قلب خود میتوانید حقانیت یا کذب یه حدیث رو تشخیص بدید

اگر بعد از حمله اعراب به ایران مردم اون دوره میگفتند ما میخواهیم به دین خود بمانیم طبق خود قران و طبق سنت رسول الله چه حکمی در مورد انها به اجرا گذاشته میشد که شما الان مدافع یک مشت عرب وحشی هستید

در ضمن شما به من بگو اگر الله اسم بتی در کعبه نبود چرا اسم پدر محمد عبدالله بود

در زمانی که یک عرب در عربستان که از شما بسیار مسلط تر بر تفسیر قران و زبان عربی هست میگه کفار دروغ میگن که زمین گرده و به دور خورشید میچرخه چون عکسش در قران اومده شما ماله گرفتی دستت که چی

در کل از این که یک ایرانی برای اثبات حقانیت اعراب و مذهبشون حاظر تاریخ خودشو به لجن بکشه فقط میشه ابراز تاسف کرد

شعور پنهان شما نوشتی:


نخست این که، زیاد بن ابیه در تسلّط بر فارس نه تنها با شورشیان آن سامان نجنگید، بلکه با زیرکی و استفاده از روش های مسالمت آمیز توانست بر اوضاع به هم ریخته آن سامان چیره شود


راه های مسالمت امیزش رو بگو و این که چرا شورش کرده بودن

 

اگر جواب بالا رو ندی من به خودم  این حق رو میدم که یک حرف در شان شما بزنم  دوستان بنده در خانه ما هم از من قول گرفتن که حتما به شما بگم اون چیزی رو که لایقشی

چون شما دقیقا داری میگی جد و اباد من ایرانی بی غیرت بودن و زنانشان انکاره

اسپرم شیعه  منتظر جوابت هستم

۰۶ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۰۱ نوکر مولا علی

جناب بل اگه دنبال جوابی تا آخرشو بخون


سپیده خانم شما ناراحت نشو

جناب بل کلا وقتی جواب نداشته باشه یا از جواب طفره میره

یا خودشون به در و دیوار میزنه

یا یه چیز کاملا بی ربط میگه

شما هم نمیخواد جواب ایشونو بدی

کسی که عقل و فکر نداره که قابل بحث کردن نیست

کسی که حرفا های تکراری میزنه و دروغ توی حرفاش میراه که قابل بحث کردن نیست

کسی که بهش سند معتبر نشون بدی قبول نکنه و به جاش حرفاشو از توی سند های غیر معتبری میاره که حتی اهل سنت هم بگن مشکل قابل بحث کردن نیست

ایشون کسی نیست که واسه فهمیدن اومده باشه

دشمنه

دشمن هم جز دشمنی کردن کار دیگه ای بلد نیست

دشمن خدا و پیغمبر و مخصوصا خود ایرانه

ادعای وطن پرستیش میشه


کسی که حتی نمیدونه اون چیزی که میگه الله قبل از اسلام اسم بت بود هنوز تحقیق نکرده ببینه که اون اله بوده یا الله و محققین هنوز به نتیجه قطعی نرسیدن

هر چند در اصل موضوع تفاوتی ایجد نمی کنه

اله و الهه رو هنوز هم اطلاق می کنن و منظور خداوندگاری هستش وگرنه خدا در قالب کلمه نیست

و اصولا قبل از اسلام چه ربطی داره به بعد از اسلام

اصلا پیامبراومد که بگه خدا رو اشتباهی گرفتید

عده ای پذیرفتن و عده ای هم نپذیرفتن و عده ای هم منافق در ظاهر پذیرفتن و در باطن تیشه به ریشه اسلام میزدن و از دستورات پیامبر سرپیچی می کردن


یارو چون چیزی حالیش نیست میگه راه مسالمت آمیزش رو بگو

تو فکر کردی همه مثل خودت اهل فحش و جنگ هستن

منبع که داده برو بخون

کمی هم فکر کنی خودت می فهمی وقتی بدون جنگ سر و صدا میخوابه یعنی چی چون مردم ایران از اونهایی نیستن که از خواسته هاشون بگذرن و باید باز هم شورش میکردن

و اینکه به انوشیروان تشبیه میکردن زیاد ابن ابیه رو برای عدل ان بوده

این هم گفته من نیست

خودت از تاریخ طبری مطلب میاری پس باید قبولش داشته باشی دیگه

این مطلب رو از تاریخ طبری گفتم

ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ‌۷، ص ۳۲۰، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۷ق.     

طبری، محمد بن جریر، تاریخ ‌الطبری، ج ‌۵، ص ۱۳۷ ؟؟؟، دارالتراث، بیروت، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.

پس وقتی همون مردم بهش میگفتن انوشیروان اون هم از روی عدلش پس روش مسالمت آمیزش میشه همین عدل

بیشتر فکر کن بیشتر تحقیق کن

اگر هم کم آوردی اگه خواستی فحش بده

اما فقط باعث خنده دیگران میشی

این همه مطلب و دلیل برای هم انسان متوسطی هم کافیه

اهل تفکر که یه نشانه بگیرن تا آخرش میرن


باز هم سوال داری بپرس

بچه جون همه چیزایی که تو تازه فکر میکنی که فهمیدی و دیگران نفهمیدن یه توهمه که زدی. همه اینها قبل از تو پاسخ داده شده و فقط دارن امثال تو رو با این چیزا به بازی میگیرن همین


این چیز های پایه ای و مبتدی رو نه خبر داره نه تحقیق کرده و نه اینکه بهش بگی میره تحقیق کنه که مبادا بفهمه اشتباه میکرده تازه فکر می کنه همه چیز دنیا رو خبر داره و آخر سواده و هیچ کسی به اندازه اون نمیفهمه و فقط اون میفهمه و هیچ کس هیچی حالیش نیست

خنده داره واقعا

قبلا گفتم داستان اینجور آدما داستان اون بچه اییه که بپرسه هوا وجود داره و شما بخوای بهش اثبات کنی

خیلی فایده نداره باید بزرگتر بشه و سوادش و درکش بره بالاتر تا خودش بفهمه

حالا انتظار داری باهاش بحث کنی

ولش کن در جهل خودش حال کنه

۰۶ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۰۴ حقیقت پنهان
.سخن ابن بلخی عینناً این گونه است که نقل می کنم:

پس، حادثه امیر المؤمنین عثمان، افتاد و نوبت خلافت به امیر المؤمنین على علیه الصلاة و السّلام- آمد ، ولایت عراق و پارس جمله به عبد اللّه بن عبّاس - رضى اللّه عنهما- سپرد و در آن فور، مردم اصطخر، دیگر باره،سر برآوردند و غدر کردند، عبد اللّه بن عبّاس لشکر آنجا کشید و اصطخر به قهر بگشاد و خلایقى بى‏اندازه بکشت وچون این آوازه به دیگر شهرهاء پارس افتاد هیچ کس، سر بر نیارست آوردن، جمله صافى و مستخلص ماند. و هر روز اسلام ایشان زیادت مى‏شد، تا همگان، برگذشت روزگار، مسلمان شدند.و در پارس، تا اسلام ظاهر شدست، همگان مذهب سنّت و جماعت داشته‏اند و مبتدعان ، آنجا، ثبات نیابند و تعصّب مذهب گبرى، ندانند" (فارسنامه ابن بلخى،/ ص: 278،277)

(نقد)درباره مولف کتاب:

1-نویسنده ناشناخته!!:

لسترنج و نیکلسون نوشته‏اند که نویسنده فارسنامه را نخست حمد اللّه مستوفى" ابن بلخى" خوانده است. در هیچیک از منابع معتبر، نامى از مؤلّف فارسنامه به میان نیامده است و تنها حاجى خلیفه، در کشف الظّنون او را "ابن بلخى" خوانده ... "ابن بلخى" نامى است که حاجى خلیفه به استناد مطالب فارسنامه، بر مؤلف این اثر نهاده است. (اگر چه نیکلسن معتقد است که این نام را حمد الله مستوفى بر مؤلف کتاب گذاشته است.) و پس از وى دیگران نیز آن را به کار برده‏اند."2"

2-زمان زندگی نویسنده(آیا تاریخ به او الهام شده است؟)

ابن بلخى متوفاى پس از 510 ه.ق نام و نشان وى‏تاکنون ناشناخته مانده است.کتاب او در باب جغرافیای قرن ششم فارس و تاریخ ایالت فارس(پارس) و همچنین بیشتر در مورد طبقات سلاطین ایران پیش از اسلام است.در تاریخ در مورد حادثه ای آن سخنی بیشتر مورد پذیرش است که به اصل زمان واقعه نزدیکتر بوده و دارای اسناد روایی باشد.هر چه روایت در زمان دورتر ذکر شده باشد امکان جعلی بودن آن بیشتر است.همچنان که می بینید نویسنده این کتاب در قرن 5 و 6 ه.ق زندگی می کرده و علم تاریخ چیزی نیست که یک شبه بعد از 400 و اندی سال به نویسنده مجهول این کتاب وحی شود!و همچنین روایتی بدون هیچگونه سند و پشتوانه را ذکر کند که با کل تاریخی که مورخان پیش از او گفته اند مخالف باشد! همچنان که در ادامه بیاید بر شما خوانندگان گرامی مشخص می شود که نویسنده کتاب فارسنامه با ذکر این روایت پوشالی و غیر واقعی حتی اطلاعاتی در مورد سخنان جغرافیدانان پیش از خود نداشته حال تاریخ پیشکش او! 

نکته:خوانندگان گرامی بدانند ابن بلخی پیش ازذکراین روایت در خلافت علی (ع)،گزارش دوران عثمان بن عفان و شورش مردم استخر و فرستادن ابن عامر برای دفع شورش بر او را ذکر می کند و اینچنین می نویسد:" و بعد از آن عثمان بن عفّان، عبد اللّه عامر بن کریز را والى گردانید...................... و عبد اللّه بن عامر، از آنجا به اعمال جور رفت و شهر جور را حصار مى‏داد، در میانه، خبر رسید کى مردم اصطخر عهد بشکستند و عامل او را بکشتند و چندان توقّف نمود، کى جور را بستد در سال سى‏ام از هجرت ، و سوگند خورد و ......ادامه ماجرا) (فارسنامه ابن بلخى، ص: 277،276)

پس زمانی که در ادامه روایت بالا می گوید: " و نوبت خلافت به امیر المؤمنین على علیه الصلاة و السّلام- آمد ....... در آن فور ، مردم اصطخر، دیگر باره،سر برآوردند و غدر کردند، عبد اللّه بن عبّاس لشکر آنجا کشید"مقصود از جمله دیگر باره، بار اول شورش مردم استخر در زمان عثمان و رفتن ابن عامر به آنجا است.و بار دوم در زمان علی (ع)_اینگونه بر اساس گفتار ابن بلخی شورش استخر در زمان امام علی(ع) یکبار بیشتر نبوده. و وقتی می گوید: "حادثه امیر المؤمنین عثمان، افتاد..."منظور او حادثه قتل عثمان خلیفه سوم است.

درباره جد و ابادت نظری ندارم ولی خودت خیلی بی منطق و کوری 
اگه دو تا ایرانی مدعی پادشاهی باشند و با هم بجنگند طرف کدوم رو میگیری؟ چون ایرانی بودند که دلیل نمیشه معصوم و بی گناه هم باشند و هر کاری که میکردند درست بوده باشه 
بعد هم مخالفت تو الان با کیه؟ با اصول دین یا فروعش؟ 
اگر هم اصل برای تو وطنت باشه که باید بگم تو هیچ دخالتی در محل به دنیا اومدنت نداشتی مثلاً اگه توی عربستان یا اسرائیل به دنیا اومده بودی الان باید از اعراب به قول خودت کثیف حمایت میکردی حداقل از چیزی دفاع کن که خودت هم در انتخابش نقش داشتی نه چیزی که به واسطه اجدادت داری بعد هم اگه همه مردم دنیا بخواهند مثل تو فکر کنند که همه باید با هم دشمن باشند پس این به اصطلاح خودت اعتقادت یک چیز احمقانه است چون هیچ کمکی به برقراری صلح یا مهربانی در دنیا نداره برای تو فقط وطنت مهمه که تازه اون هم تا زمانی برای تو وطنته که اسم ایران روش باشه و زبان مردمش هم فارسی اصیل باشه و نژاد مردمش هم آریایی در حالیکه پیش از آریایی ها هم اقوامی در ایران زندگی میکردند و تمدن های بزرگی هم داشتند و این آریایی هم همزمان با به قدرت رسیدن هیتلر مطرح شد و مورد توجه قرار گرفت دلیلش هم واضحه 
ایران از اقوام بسیاری تشکیل شده پایتخت ساسانیان الان توی عراقه همونجایی که مردمش عربی صحبت میکنند و اختراع خط رو به اونجا نسبت میدهند 
درباره الله هم بهت گفتم که واقعیتش چی بوده ولی چون تو دنبال واقعیت نیستی و واقعیت برات ارزشی نداره بحث کردن باهات فایده نداره اگر هم میخواهی بحث کنی از اصل اسلام بحث کن نه از تاریخی که توش غلو شده چون وقتی اصول رو قبول نداری خب معلومه که بقیش رو هم قبول نداری 
در کل تو دنبال محکوم کردن اسلامی نه به دلیل وطن پرستی به دلیل حماقت بیش از اندازه از کل تاریخ دو هزار و پانصد ساله ایران فقط قبل از اسلام رو میبینی واز هزار و چهارصد سال بعدش هم فقط کشتار ها رو میبینی نه پیشرفت ها 
تو یکجا از زرتشت دفاع میکنی بعد که صحبت از احکامش میشه حرفت رو پس میگیری حداقل تکلیفت رو با خودت مشخص کن این همه دانشمند ایرانی مسلمان بعد از اسلام اومدن که کارهاشون دنیا رو تکون داد و باعث رنسانس علمی و فرهنگی در اروپا شد ولی تو از هیچ کدوم صحبت نمیکنی  و بهشون افتخار نمیکنی فقط چون با اسلام مشکل داری این چه جور وطن پرستی ای هست؟ چرا نمیخواهی بفهمی که ملت ایران بزرگتر و فهیمتر از اون بود که از روی زور اسلام رو قبول کنه و این همه آثار و تالیفات رو درباره مبانی فلسفی و نظری و فقهی اسلام از روی ریا و تزویر پدید بیاره ؟ 
واقعیت اینه که اسلام برترین و کاملترین دینه اگه به خدا اعتقاد داشته باشی چون تمام ادیان دیگر رو قبول داره و با اینکه در بین یک سری عرب بیابان نشین نازل شد برترین مسائل رو درباره اخلاق و معنویت در خود داره که محاله از ذهن یک بشر بیرون اومده باشه در یک جامعه کاملا خرافى مردم رو به تعقل و تفکر دعوت کرد و ملاک برتری رو تقوا یعنی میزان نزدیکی به خدا با اعمال نیکویی مثل نیکی در حق دیگران و رفتار مهربانانه با دیگران (پدر و مادر، صله رحم، همسایگان ....) معرفی کردو پیامبر اسلام هم صریحا اعلام کرد که من برای مکارم اخلاق برگزیده شدم رحالیکه تو ملاک برتری رو نه اخلاقیات که نژاد میدونی 


۰۶ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۰۸ نوکر مولا علی

این فکر کنم آخرین باری بود که جواب بل رو دادم چون واقعا ارزش وقت گذاشتن رو نداره


برای بل از کتبی که خود بل مطلب میاره جوابشو دادم

یا باید بزنه زیرش و قبول نکنه که اونوقت وقتی کتاب خودش رو قبول نکنه پس بقیه مطالبش رو هم باید قبول نکنه و بذاره کنار

یا قبول کنه چون از کتب خودشه و دست از جهالتش برداره

اونوقت هر سوالی داشت و بلد بودیم جواب میدیم

وگرنه هدر دادن وقته


راست حواسم نبود که بل حوصله خوندن همه مطلب رو نداره

کم حوصل هستش طفلکی

جوابت توی همون بخش هستش که درشت نوشته شده چند خط قبلش شروع کن به خوندن

۰۶ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۵۶ نوکر مولا علی

ظاهرا من و جناب حقیقت پنهان همزمان داشتیم جواب بل رو میدایدم

جناب حقیقت پنهان خوب و کامل جواب دادند و ازشون تشکر میشه

جواب ایشون رو هم کامل بخون

شعور پنهان من از شما پرسیدم


شعور پنهان شما نوشتی:


نخست این که، زیاد بن ابیه در تسلّط بر فارس نه تنها با شورشیان آن سامان نجنگید، بلکه با زیرکی و استفاده از روش های مسالمت آمیز توانست بر اوضاع به هم ریخته آن سامان چیره شود


راه های مسالمت امیزش رو بگو و این که چرا شورش کرده بودن



خوب شما جواب ندادید که راه مسالمت امیز این عرب دیوث چی بوده


راستی خانم حقیقت پنهان از انجایی که شما تمام اصول و فروع دین را میدانی و به تمام مسایل اسلام اگاهی مزنه متعه یک ساعته الان چند اب میخوره البته چون به صنف شما مربوط میشه از شما پرسیدم



عبد الله

عبدالهه

عبداله

خر خودتی ماس مالی نکن


جناب نوکر عرب

به همون سادگی که وجود هوا رو میشه ثابت کرد دروغ دین شما و وطن فروشی شما رو هم میشه ثابت کرد  ولی یک سری از انسانها غرق در خرافات هستن و خرافات بیماری  بسیار صعب العلاج است فقط احتیاج به مشاوره داره

تو برو اربابت سر 200 نفر دیگه رو زد شونه هاش رو بمال خسته نشه

یه تحقیق ساده در مورد دین اسلام نمازش مناسک حجش اسم خداش

میشه فهمید که محمد بت پرستی رو با یهود قاطی کرد به این ترتیب که مناسک ما طبق سنت اما خدامون تو اسمان


از تمام کسایی که طرفدار اسلام هستن میخوام به این سوال ساده پاسخ بدن تا حداقل انصاف خودشون رو پیش عقلشون به محکمه ببرن


اگر بعد از حمله اعراب به ایران مردم اون دوره میگفتند ما میخواهیم به دین خود بمانیم طبق خود قران و طبق سنت رسول الله چه حکمی در مورد انها به اجرا گذاشته میشد ؟

منتظران مهدی در انتظار پاسخ

۰۶ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۳۳ نوکر مولا علی

همانطور که گفتم جواب دادن به شما کار بیهوده ایه


شما به آب خوردن اثبات دروغ دین کن البته اگر تونستی

مناسک طبق سنت خدا تو اسمون؟ جدا مرغ خندش میگیره از این حرفا.


از کسی که منطق ندونه و ابتدایی ترین چیز ها رو ندونه همین چیزا بر میاد

کسی که فرق اله و الله رو ندونه ازش فحش بعید نیست تازه میگی ماس مالی

اله و الله و الهه رو تعریف کن ما هم یاد بگیریم


حقیقت پنهان جواب داد

من هم جواب دادم

برای کسی که دنبال حقیقت باشه فرقی نمی کنه کی جواب بده میره جوابش رو می خونه

شما فعلا خودتو به در دیوار بزن

چاره ای نداری

آخرش که کم بیاری فحش میدی و چرت و پرت میگی


جواب سوال دادن هم فایده نداره

واسه این یکی هم حتما فحش جدید میخوای بسازی

آفرین کوچولو

سرت توی بچه بازیت گرم باشه

سرگرم باش کوچولو

جناب نوکر عرب

ما که جوابی از شما ندیدیم

شما به جای مایه گذاشتن از مرغ و خنده هایش از عقلت مایه بزاری شاید مسئله حل بشه

شما جواب یک کوچولو رو نمیتونی بدی بعد مرغه به حرفهای بنده میخنده


خوش باشی


در پایان عرایضم از دوستان وطن پرست نه وطن فروش میخوام در مورد الله که بتی بوده در کعبه تحقیق کنن

گواه حرفم اسم پدر محمد یعنی عبدالله  یعنی بنده الله کدوم الله اللهی که داخل کعبه بود نه تو اسمان این اسم موقعی نام پدر محمد بود که نه اسلام بود نه محمدی که بازم بخواید ماله بکشد

واقعا بعضی ها کی میخوان از علومی که حتی تو مدارس دولت اسلامی یاد گرفتن حداقل اندازه یه نخود استفاده کنن که دیگه محتاج تفسیر دو تا گاگول نباشن

اینم یه سایت برای اینکه بیشتر با ریشه الله اشنا بشید

اینم گذاشتم که مرغه هی بخنده

http://www.ettelaat.net/allah_b_e_k_e.htm

۰۶ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۰۲ نوکر مولا علی

اتفاقا برای اینکه همین رو حدس میزدم بگی برات درشت BOLD کردم تا بهتر بخونی

و گفتم اون قسمتی که درشت کردم رو از چند خط قبلش بخون تا جوابت رو ببینی

حرفات رو از کتاب طبری زدی منم از همون کتاب طبری جوابتو دادم صفحه رو هم برات نوشتم بازم میگی جواب ندادی. اونقدر کم آوردی که فحشت یادت رفت. سنگوپ نکنی

چشماتو باز کنی میبینی

یارو نمیخونه میگه جواب ندادی

دروغ میگی خیلی واضح. دو نفر جواب دادن میگی کسی جواب نداد. حالا مرغه باید به حالت گریه کنه. ترس چیکار کرده با شماها

کل کل کردن با تو اونایی که مثل تو هستن فایده ای نداره

سبک شما همینه

تا جواب میبینید یا بحث رو عوض می کنید یا اونقدر چرندیات می بافید که از بحث و جواب دور بشید و به خیال خودتون جواب فراموش بشه

اما اینها همش خیال باطله


من نه درس حوزه خوندم نه حوزه رفتم درس و دانشگاه کارم هم هیچ ربط به دین و مذهب نداشته

گفتم یه مدت دنبال همین چیزا رفتم تا سر و تهش رو پیدا کنم تا دخمه و آتشکده و هر جایی رفتم و از نزدیک صحبت کردم و تحقیق کردم

مثل تو نبودم چیزی رو بشنوم و قبول کنم و دیگه هیچ جوابی رو نشنوم

باز هم میگم همه چیزایی که تو فکر می کنی به خیال خودت به صورت خارق العاده ای کشف کردی و هیچ کسی هنوز ندیده خیلی وقت ها پیش خونده شده و جواب داده شده

خودتو خسته کن ما تماشا می کنیم بچه کوچولو

جالب اینکه همه بی سوادن و تو با سوادی هیچ کس چیزی نمیفهمه تو خیلی فهمیدی تو خوبی و بقیه گاگول. کیا ادعای وطن پرستی میکنن خدایا

بچه جون

بیشتر فکر کن

تو تازه اول راهی چیزای بیشتری هست که باید بدونی

عَبْدُ المُطَّلِب بن هاشم بن عبد مناف (۱۲۷-۴۵ قبل ازهجرت، ۵۰۰-۵۷۹م) جدّ پدری حضرت محمد(ص)، بزرگ قبیله قریش و از بزرگان شهر مکه. او در یثرب متولد شد و در هفت سالگی به مکه آمد و در آنجا سروری یافت. واقعه شگفت‌انگیز اصحاب فیل (حملۀ ابرهه) در دوره سیادت وی بر مکه روی داد

حالا فهمیدیم دروغ ابرهه از کجا در اومده

چرا عبدالمطلب پسرش را عبدالعزی نامید؟

بزاریم مرغه هی بخنده

 

اما شرح ماجرای خراب شدن کعبه:

*حجاج ابن یوسف در نبرد با عبدالله بن زبیر که در خانه کعبه پنهان شده بود دستور داد با تمام نیرو این خانه را سنگباران کنند که به دنبال آن دو سوم کعبه به کلی ویران شد و یک سوم بقیه بصورت ویرانه برجای ماند و بعدها آن را بازسازی نمودند.

*در سال 294 قرمطیان به مکه تاختند و حجاج بن یوسف را کشته و در 11 روز کعبه را به کلی ویران کردند. آنان سنگ سیاه(حجرالاسود) را چهار تکه نموده و در آبریزگاه جای دادند.آنان هرچه در کعبه بود از جمله پوشش کعبه را که پاره پاره نموده بودند و به بحرین فرستادند.آنان پس از ویران کردن کعبه به تازیان چنین گفتند:(چون الله شما به آسمان شود و خانه خود را بیهوده بر زمین بر جای نهد باید آن را ویران کرد.)

در بالا هم عکسهایی از خرابی کعبه گذاشتم تا هر چه بیشتر به خرافی بودن داستان پی ببرید

ایا کسی هست تعقل کند



اینم یه سایت برای اونایی که دنبال حقیقت میگردن

http://digarandishan.blogspot.co.uk/2013/01/blog-post.html

۰۶ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۲۲ حقیقت پنهان
این کمال بی ادبی و بی تربیتی تو رو میرسونه که به مخافانت همچین حرفایی میزنی فقط محض اطلاعت میگم من هجده سال دارم و تا به حال هیچ رابطه ای با هیچ جنس مذکری نداشتم 

خرافات ؟ این رو چی میگی؟ مشابه مطالبی که الان میبینی توی مجله دانشمند شماره پیاپی 537 صفحات 66 تا 69 چاپ شده و هیچ جواب قطعی درباره اش وجود نداره
  در نیمه اول سده ی هجدهم  در پاریس پس از مرگ یک خادم مقدس کلیسا به نام فرانسوا دوپاری اتفات عجیب و ماورائ الطبیعه روی داد
هنگام مراسم خاکسپاری در میان سوگواران معجزات شفابخشی متعددی رخ داد و بیماری هایی از قبیل سرطان، فلج، ناشنوایی، التهاب مفاصل، روماتیسم، زخمهای آلسر، تب های مزمن، خونریزی های دائمی و نابینایی شفا یافتند. به زودی سوگواران تکانها و ارتعاشات عجیبی را در بدن خود احساس کردند و بدن آنها به طور شگفتی کج و معوج میشد و پیچ و تاب می خورد. این حالت به سرعت به خیابانهای اطراف نیز سرایت کرد و مردم دچار نوعی حالت وجد و خلسه و تشنج شدند و عجیب ترین حرکات از آنها سر میزد و انواع وحشتناکی از شکنجه ها را بر خود روا می داشتند. خود را کتک میزدند، سعی می کردند اجسام تیز به بدن خود فرو کنند. گلوی خود را تا سرحد مرگ فشار می دادند و با اشیای سنگین به خود ضربه می زدند، بی آنکه کوچکترین صدمه ای ببینند! تا سالها بعد گزارشاتی از این دست در آن گورستان به وفور مشاهده می شد.
یکی از ماموران تحقیق پارلمان فرانسه برای گزارش به آن ناحیه رفت و گزارش هایی از این دست ارائه داد: دختر متشنج 20 ساله ای به دیوار تکیه داده بود و داوطلب تنومندی را وا داشت تا با پتک 15 کیلویی به شکم او ضربه وارد کند تا بدین طریق شاید از درد ناشی از تشنج رهایی پیدا کند! پس از ضربه های متوالی دیوار پشت سر دختر خراب شد ولی خود او کوچکترین آسیبی ندیده بود. یا زن دیگری که با نیز به خود ضربه وارد می کرد بی آنکه کوچکترین زخمی بردارد. یا مردی که روی زمین خوابیده بود و داوطلبی با ضربات چکش سعی می کرد میخ درشتی را وارد شکم او کند ولی موفق نمی شد! ...
اما ماجرا به اینجا ختم نمی شد. بعضی از این افراد متشنج قدرت پیشگویی، پرواز کردن، دیدن با چشم بسته را پیدا می کردند.
حتی کلیسای کاتولیک که دشمنی سرسختی با فرقه ژانسنیست ها داشت و سعی در انکار این معجزات داشت، عاقبت به وقوع این معجزات اعتراف کرد ولی آنها را ناشی از قدرتهای شیطانی معرفی کرد.
پادشاه لویی پانزدهم که این وضع را بر نمی تابید سعی در بستن آن گورستان را داشت. ولتر می نویسد: "به فرمان پادشاه، خداوند در آنجا به جرم معجزه آفرینی بازداشت شد!"
یک احتمال برای توجیه این حالات آسیب ناپذیری از نظریه جنبش فراروانی می تواند این باشد که ترکیبی از ایمان قوی و حالات هیستری قادر است نیروهای ژرف و پنهان ذهن را به فوران در آورد، چیزی که در این معجزات نیز به وفور یافت شد. در واقع بجای اینکه جنبشهای فراروانی از این قبیل را یک فرد واحد تولید کند، آن را اشتیاق و ایمان مجموعه ای از همه کسانی که در آن مراسم حضور داشتند ایجاد کرده است. 
 این اتفاقات رو چه جوری میخواهی توجیه کنی؟  منتظر جوابت هستم البته اگه از معجزات پیامبر و کرامات ائمه می اوردم مطمئن بودم به هیچ وجه  زیر بار نمیری اینو چی میگی؟
اگر بعد از حمله اعراب به ایران مردم اون دوره میگفتند ما میخواهیم به دین خود بمانیم طبق خود قران و طبق سنت رسول الله چه حکمی در مورد انها به اجرا گذاشته میشد ؟
قَاتِلُوا الَّذِینَ لاَیُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلاَیُحَرِّمُونَ مَاحَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ‏وَلَا یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ حَتَّى‏ یُعْطُوا الْجِزْیَةَ عَن یَدٍ وَهُمْ‏صَاغِرُونَ  .
»با کسانى از اهل کتاب که نه به خدا، و نه به روز جزا ایمان دارند و نه آنچه را خداو رسولش تحریم کرده حرام مى‏شمرند و نه آیین حق رامى پذیرند، پیکار کنید تازمانى که با خضوع و تسلیم، جزیه را به دست خود بپردازند.«

آیه جزیه در قرآن به مسلمانان می‌گوید که اهل کتاب در قلمرو اسلامی باید جزیه بپردازند  جهاد و دفاع از دولت اسلامی بر مسلمانان واجب است و بر غیرمسلمانان که در حمایت دولت اسلامی زندگی می‌کنند به‌جای آن جزیه واجب شده‌است.
کودکان، زنان، پیرمردان و نابینایان از پرداخت جزیه معاف‌اند. مقدار جزیه بستگی به صلاح‌دید حاکم اسلامی و رعایت حال پرداخت‌کنندگان دارد. دولت می‌تواند اهل ذمه را از دید درآمد و ثروت طبقه‌بندی کند و بر اساس توان پرداخت آنان سالانه مبلغی را مقرر کند. کم و زیادکردن این مقدار نیز بستگی به دیدگاه دولت اسلامی دارد. در صدر اسلام مقدار جزیه از یک تا سه دینار در سال متغیر بود. اقلیت‌های مذهبی به خاطر پرداخت جزیه از پرداخت خمس و زکات هم معاف هستند. 



بی خردی خودت رو با این حرفهات اثبات کردی چون من تفکرت رو نقد کردم و اون هم نه به این خاطر که واقعیت رو قبول کنی گفتم اگه کسی این نظرات رو خوند بدونه که چقدر  بی منطقی

۰۶ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۴۳ حقیقت پنهان
اگه حرفی درباره اصول تفکر اسلام داری بیار ما هم میشنویم تو اصول اسلام رو قبول داری که بقیه رو قبول نداری؟ اگه اصول رو قبول داری باید بقیه رو هم قبول کنی اگر هم نداری که هیچ  
گواه حرفم اسم پدر محمد یعنی عبدالله  یعنی بنده الله کدوم الله اللهی که داخل کعبه بود نه تو اسمان این اسم موقعی نام پدر محمد بود که نه اسلام بود نه محمدی که بازم بخواید ماله بکشد 


۱. اسلام ستیزان هیچ سندی برای این ادعای خود معرفی نمیکنند. ما چیزی که هیچ سندی ندارد را نمیپذیریم.
۲.  در زمان یکی از خلفا، فردی پرسیده بود: الله در زمین است یا در آسمان؟ پاسخ را علی(ع) فرمود: خدا در همه جا هست چه در زمین، چه در آسمان. البته اگر الله نام بتی در کعبه بود، البته خلیفه پاسخ این فرد را اینگونه میداد: به مسجدالحرام برو و الله را ببین!
۳.یکی از شبهاتی که زنادقه در بحث با مسلمین مطرح میکردند این بود که چگونه به خدایی ایمان میاورید که نمیشود او را دید؟ خب اگر خدای مسلمانان ،یعنی الله، بتی در کعبه بود، مسلمانان فورا" پاسخ میدادند که به کعبه برو و خدا(الله) را در آن ببین!(پاسخ این شبهه که خدا را نمیتوان دید اینستکه: خدا جسم ندارد تا دیده شود. آیا میتوانیم از آنجایی که صدا را نمیبینیم، بگوییم صدا وجود ندارد؟)
۴. قرآن در بخشی از مباحثات پی در پی با اهل کتاب میفرماید:
وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِکَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ یُضَاهِؤُونَ
سورۀ توبه آیه ۳۰
بنا بر مفاد این آیه از قرآن، یهودیان و مسیحیان جزیرةالعرب، عزیر و مسیح را فرزندالله(فرزند خدا) مینامند. پس آشکار است که مسیحیان و یهودیان عربزبان نیز خدا را الله مینامیدند.
حقیقت امر نیز همین است.  در واقع الله  یعنی خدایی که فقط خودش خداست؛ یا همان خدای یگانۀ خودمان. حقیقت هم همین بود که مشرکین قریش، مسیحیان و یهودیان نیز به الله اعتقاد داشتند. زیرا الله همان خدای یکتای فارسیست. زرتشتیان با وجود اینکه اسم پروردگارشان را اورمزد میدانند، او را خدا نیز مینامند. همچنین مسلمانان، مسیحیان و یهودیان ایرانی نیز به جای الله، پدرآسمانی و یهوه که نام پروردگار در دینشان است، پروردگار را خدا مینامند. علت اینستکه در ایران و زبان فارسی خدا، همان پروردگار است و الله در عربی نیز همین خدای فارسیست ولی با این تفاوت که بر یگانه بودنش نیز تأکید است. قریش به الله اعتقاد داشتند زیرا او را از زمان ابراهیم میشناختند ولی برایش شریکهایی قائل بودند که در کعبه قرارشان میدادند. چنانکه قرآن میفرماید وقتی از مشرکین بپرسی چه کسی آسمان زمین را خلق کرده است، میگویند الله! (سورۀ عنکبوت آیۀ ۶۱)
یهودیان عرب هم الله را همان یهوه میدانستند ولی آن فرقه از یهودیان که در مدینه مقیم بودند عزیر را فرزند الله یا یهوه میدانستند.
مسیحیان عرب نیز، الله را همان پدر آسمانی میدانستند ولی عیسی را فرزند الله یا پدر اسمانی میدانستند .
مؤید این ادعای من، آیۀ ۳۰ از سورۀ توبه است که با هم آنرا دیدیم.پس جای سؤال است که این اسلامستیزان که بعضی از آنها مسیحی و یهودی هستند، در مورد یهودیان و مسیحیان مقیم عربستان که آنها نیز خدای دین خود را به لفظ عربی، الله مینامیدند، چه میگویند؟ آیا آنها هم بتی در خانۀ کعبه را میپرستیدند؟
۵.بیایید فرض محال بگیریم که الله نام بتی در کعبه بوده است. خب حال بیایید این دو آیه از قرآن را که در مورد رفتن موسی و برگزیدگان یهود به طورسینا است را ببینیم:
اِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَکَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ بقره ۵۵
وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَن تَرَانِی وَلَـکِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکّاً وَخَرَّ موسَى صَعِقاً فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ اعراف ۱۴۳
این دو آیه بیان میدارند که یهودیانی که همراه موسی(ع) بودند به او گفتند میخواهیم «الله» را "آشکارا" ببینیم. پاسخ الله این بود که «هرگز» منرا نخواهید دید. بعد در اثر اسرار این افراد، خداوند پرتویی از نور خود را بر کوه نازل فرمود ولی کوه منهدم شد و پرتو همچون صاعقه، بیهوششان کرد.
حال جای سؤال است که اگر الله نام بتی در کعبه بود؛ چرا مسلمین که در زمان نزول آیات همگی اهل جزیرةالعرب بودند همگی کعبه و بتهای آنرا دیده بودند، به این دو آیه اعتراض نکردند که "ما الله را در کعبه دیدیم چرا موسی «هرگز» نمیتوانست او را ببیند؟"
۶. نمیدانم این افراد چه دلیلی دارند که یک بت در کعبه قرار دارد؟ این افراد اگر راست میگفتند اقلا یک عکس از این بت میگرفتند تا ما هم آنرا ببینیم. حالا خوبه درب خانه کعبه رو هر سال باز میکنن و جاسوسهاشون هم برای بررسی رفتار متقابل بین مسلمین توی مکه حضور دارن!

دلیل خیلی مهمتر از شش دلیل فوق هم اینستکه اگر پیامبر تبلیغگر پرساتش یک بت بود، چرا در سخن خودش و در قرآن اینقدر از پرستش بتها بدگویی میشود؟؟
۰۶ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۴۲ حقیقت پنهان
یک ضرب المثلی هست که میگه کافر همه را به کیش خود پندارد
نه که جناب بل ادبیاتش زیر شکمی هست و فقط فصل اداب مجامعت حلیه المتقین رو خونده معلومه که چی کارست و دغدغه اش چیه فکر میکنه بقیه هم دغدغه و اولویت زندگیشون زیر شکمه
۰۷ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۰۰ حقیقت پنهان
پرفسور ادوارد برواون در کتاب تاریخ ادبیات ایران می نویسد « چه بسا تصور کنند که جنگجویان اسلام ، اقوام و ممالک مفتحوحه را در انتخاب یکی از این دو راه مخیر می ساختند یا قران یا شمشیر ! ولی این پندار صحیح نیست زیرا گبر و ترسا و یهود اجازه داشتند ایین خود را نگه دارند و فقط مجبور به دادن جزیه (مالیات سرانه) بودند و این ترتیب کاملا عادلانه بود زیرا اتباع غیر مسلم خلفا ، از شرکت در غروات و دادن خمس و زکات که بر امت پیامبر فرض بود معافیت داشتند»
نیز مینویسد « مسلم است که قسمت اعظم کسانی که تغییر مذهب دادند به طیب خاطر و به اختیار و اراده خودشان بود...» ج 1 ص 297
نیز گوستاولوبون مینویسد : «پیشرفت سریع قران موجب شده که مورخین دشمن اسلام ، این پیشرفت را معلول دوچیز دانسته اند . یکی ازادیهایی که در این دین موجود است و دیگری زور شمشیر!! ولی باید دانست که این نسبتهای ناروا روی پایه و اساس صحیحی نیست.. رسم عرب این بود که هرکجا را فتح میکردند مردم انجا را در دین خود ازاد میگذاردند و این که مردم مسیحی از دین خود دست برمیداشتند و به دین اسلام میگرویدند و زبان عرب را بر زبان مادری خود ترجیح میدادند بدان جهت بود که عدل و دادی را که از ان عربهای فاتح میدیدند ، مانندش را از زمامداران پیشین خود ندیده بودند تاریخ این مطلب را ثابت کرده که ادیان به زور شمشیر پیشرفت نکرده اند» تمدن اسلام و عرب ص 144 و 145
مرحوم زرینکوب در کتاب کارنامه اسلام چنین بدان اشاره میکند: «چندی بعد اعراب ، هم بر فارس دست یافتند هم بر خراسان و ماوراء النهر. این فتوحات خیره کننده – که تا حدی به تقدیر الهی یا معجزه اسلامی تعبیر شد – در واقع فقط بدان سبب امکان داشت که همه جا در قلمرو ایران و بیزانس مقدم مهاجمان (عرب) را عامه مردم با علاقه استقبال کردند . اگر عامه مردم این ممالک با مهاجمان به چشم عداوت می نگریستند این فتوحات چنین آسان دست نمی داد . بیزانسیها چون در مصر از سوریه نیز منفورتر بودند ، ده هزار سرباز مسلمان کافی بود تا (تمامی) مصر را از چنگ بیزانس بیرون بیاورد. چند شهری هم که مقاومت کرد، یک دوسال بیش در دست بیزانس نماند. بدینگونه ، هنوز یک ربع قرن از هجرت پیامبر نگذشته بود که بیرون از جزیره العرب، از تیسفون ساسانی گرفته تا اسکندریه بیزانسی، همه جا قلمرو اسلام بود با بانگ اذان ، که شهادت می داد به وحدت خدا و رسالت محمد.» ص3
۰۷ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۰۴ حقیقت پنهان
زرتشتیان در زمان حمله اعراب به ایران به نوعی دوگانه پرستی اعتقاد داشتند که هنوز هم بعضی هاشون اعتقاد دارند و اناهیتا رو به عوان یک الهه میپرستیدند ولی بعد از ورود اسلام و مسیحیت به ایران علمای زرتشتی دینی که تحریف شده بود رو مجددا تحریف کردند تا در مقابل اسلام و مسیحیت کم نیارند و از پیروانشون کاسته نشه ! دقیقا به همین دلیله که دین زرتشت در حال حاضر قابل استفاده نیست

 
در ضمن اون روایاتی که رفتی از باب مجامعت حلیه المتقین اوردی که مثلا اسلام رو محکوم کنی دقیقا مثل این میمونه که طرف بره کتاب اداب زناشویی و زفاف رو بخره بعد بگه نویسندش عجب ذهن منحرفی داشته! خب ذهن خودت منحرفه !میخواستی از کتاب زفاف و زناشویی چی پیدا کنی ؟ نظریه نسبیت؟
در ضمن چون اسلام دین کاملیه باید برای تمام موقعیت هایی که ممکنه گناهی پیش بیاد جواب داشته باشه حتی اگه از نظر تو مضحک باشه
در ضمن این اماری که درباره کشتار بنی قریظه دادی رو قبلا با منطق عقلی رد کردم که توش غلو شده تو فقط به احادیث گلچین شده که میرسی عقل و خردت شکوفا میشه ؟ در موارد دیگه نباید از مغزتون استفاده کنید؟
بعد هم واقعا سخت نیست که بفهمیم در زمان بعثت پیامبر اسلام حق با کی بوده یک طرف ستمگران و ثروتمندان بودند و سمت دیگر فقرا ضعفا و بردگان یک طرف شتر سالم رو با اهن داغ میزدند که شتر بیمار بهبود پیدا کنه سمت دیگر مردم را به تعقل و تفکر و سواد اموزی تشویق میکردند ضمن اینکه پیامبر اسلام و یارانش رو فقط به جرم یگانه پرستی شکنجه میکردند و ازار میدادند و حتی یاسر و سمیه رو به شهادت رسوندند فقط به خاطر یکتا پرستی
درباره پیشرفت علوم در جوامع اسلامی این همه دانشمند  محقق رو نام بردم تو اخرش حرف های یکی جاهل تر از خودت رو تکرار میکنی؟
بعد هم چی شده اونایی که کورش و داریوش و بقیه پادشاهان ایرانی کشتند تا یک امپراتوری ایجاد کنند نمیگی ولی حضرت علی که یتیم نوازی و عدالتش معروفه به خاطر کشتن جنایتکارانی مثل اونی که شتر دختر پیامبر رو رم داد که منجر به سقط شدن جنین زینب و فوت خودش شد سرزنش میکنی؟ تو که میگفتی اینا اعراب وحشی اند؟چی شد؟وقتی حضرت علی کشتشون شدند بیگناه؟
فقط محض اطلاعت میگم عراق و عربستان و سوریه در زمان کوروش جزو ایران بودند اونموقع که اونها مال ایران بودند که خوب بودند بعدش شدند وحشی؟میشه وطن پرستی با افزایش و کاهش مرزها تغییر کنه؟
۰۷ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۲۴ حقیقت پنهان
 
اینم یرای وطن پرستان مدعی 


تا ثابت بشه وطن پرستی اینا دروغیه که برای مخالفت با نظام و اسلام ساختد  



چون حاضرند هزار و چهارصد سال از تاریخ کشورشون رو نادیده بگیرند که به اون نتیجه ای برسند که خودشون میخواهند ما هم از همون تاریخ هزار و چهارصد سال پیش براشون میگیم



وقتی وطن پرستی با تغییر مرزها به دشمنی تبدیل میشه

این از عراقیای کثیف!!!!!

تیسفون نام یکی از پایتخت‌های باستانی ایران است که در کشور عراقِ امروزی جای گرفته است.این شهر در دوران اشکانیان به عنوان پایتخت غربی ایران در منطقهٔ میان‌رودان ساخته شد، و در دوران ساسانی ارزش خود را به عنوان مرکز نیروی سیاسی و اقتصادی نگهداشت

  


نقشه ایران در زمان کوروش
http://shahramkhirkhah.blogfa.com/cat-3.aspx

حالا چون بعد از ورود استعمار و به علت حکمرانی پادشاهان نالایق این سرزمین ها نتونستند به رغم تاریخ و تمدن باسابقه عظمت پیشین خودشو رو به دست بیارند بعضی ها با همونایی که این کشور ها رو از ایران جدا کردند و باعث عقب موندگیشون شدند همصدا میشوند و در کمال حماقت افغانیا و عراقیا و بحرنیا و....... میشند بد ولی اگه همینا الان به لحاظ اقتصادی و مالی وضع خوبی داشتند میشدند خوب کلا  وطن پرستی بعضیابه لباس زیبا و پول زیاد و.....بستگی داره نه مرز مشترک یا فرهنگ و نزاد مشترک


در ضمن جناب بل من هیچ توهینی به خونوادت نکردم اگه خودت خونوادت رو اینجوری میبینی حرف تو دهن بقیه نذار
۰۷ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۲۸ حقیقت پنهان
تاریخ نشان داده که ایران‌بزرگ حتی پس از صدها سال باز تشکیل خواهد شد. ایرانی که ترکیبی از همگی اقوام ایرانی: کُرد + آذری + خراسانیان + لُر + گیلک + ارمنی + گرجی + پارسی‌زبانان + بختیاری‌ها و ... است. ایران بزرگ‌فرهنگی را نباید فراموش کرد و هم‌واره باید آن را به یاد داشت.
۰۷ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۳۰ حقیقت پنهان
از نظر جغرافیایی و فرهنگی، ایران بزرگ شامل تمام بخش های فلات ایران بخش های آسیای مرکزی، بلخ و رشته کوه های هندوکش در امتداد شمال شرقی، افغانستان و غرب پاکستان در بخش جنوب شرقی و از سوی غرب، عراق و قفقاز در بخش شمال غربی است. ایران بزرگ کشوری با 5 میلیون وسعت است.
اگه اشتباه نکنم از جغرافیای دبیرسنان به یاد دارم که مساحت ایران 1648195 کیلومتر مربعه... و توی زمان هخامنشینم فکنم 32 میلیون یعنی تقریبا دو برابر روسیه کنونی
سلام
با تشکر از اصل مقاله (بررسی حدیث منسوب) با حوصله و دقت جوانب امر به طور علمی بررسی شد.
اما به نظر من بررسی سندی باید بر برسی دلالی مقدم شود یعنی اولا) باید گفت حدیث صحیح نیست !
ثانیا) با مسلمات قرآن و سنت ناسازگار است
در آخر به فرض صحت و سازگاری بررسی دلالی شود.
اما چرا حدیث منسوب با کتاب و سنت قطعی سازگار نیست؟
زیرا قرآن ملاک برتری و تکریم پیش خدا را تقوا دانسته: ان اکرمکم عند الله اتقاکم
بعلاوه قوم و نژاد و زبان و رنگ بدن افراد امری اختیاری نیست تا امتیاز دهی بر اساس آن عادلانه باشد.
گذشته از این، پیامبر اسلام تلاش فراوان نمودند تا نژاد پرستی به زباله دان تاریخ منتقل شود لذا به عبارات مختلف و در موارد گوناگون فرمودند: لا فرق بین عربی و لا عجمی
اما پس از وی متأسفانه خصوصا عملکرد خلیفه دوم منجر به زنده شدن تعصبات عرب ضد عجم شد (که تاریخچه عملکرد او شاهد این مدعاست) و تا امروز هم عده‌ای دانسته و نا دانسته بر آتش این اختلاف افزوده اند
اصولا شعار اساسی استکبار و استعمار تفرقه بینداز و حکومت کن میباشد یا به عربی گویند: فرّق تسود
اما از برخی کاربران توقع نمیرفت که با عبارات تند و تف و نفرین به جان هم افتند!
ای کاش به جای اینگونه تحریک عواطف و توهین به همدیگر به این بیندیشیم که قریب به یک ششم جمعیت دنیا که مسلمانند اگر متحد بودند جایگاه زورگویان فعلی عالم چه بود؟ !

یک پیشنهادی هم برای (بل) دارم که گویا حتی از نوشتن اسم خودش هم ترس داشته
اگر شما واقعا اینقدر اطلاعات گسترده و معلومات وسیع داری چرا به حرف دیگران حاشیه میزنی
مطالب علمی خودت رو در قالب مقاله تنظیم کن آدرس منابعت رو هم بیار
اقلا تو وبلاگ خودت منتشر کن اگر احساس میکنی وظیفه هدایت جامعه بر عهده شماست
اون وقت میایم و به استدلالت پاسخ میدیم
با زشت و بی ادبانه حرف زدن فقط شخصیت خودت برای دیگران بیشتر معرفی خواهد شد
در علم اصلا  این گونه حرف زدن جایگاهی نداره داداش!

سرکار حقیقت پنهان


اخی چرا تو توی 18 سالگی مزه ازدواج با مرد 60 ساله رو نچشیدی مگه شما مسلمون نیستی

تو 11 سال پیش باید میرفتی به خونه بابا بزرگت ببخشید شوهرت

در ضمن رعایت ادب برای کسی که به ایران و ایرانی توهین میکنه معنی نداره


خوب شما 18 سالته وخیلی از کتاب دوران دبیرستانت دور نشدی البته من باب یاداوری ارز میکنم پدر محمد قبل از به اصطلاح اسلام پرده دار کعبه بود دیگه درسته

از اول میگفتی 18 سالته میگفتم به کتاب های دوره دبستانت رجوع کنی

تو یه شیعه واقعی نیستی حتی  خانوادت که اگه بودید تو نباید عادت ماهانت رو تو خونه بابات میدیدی


مموتی جون اگر قرار بود من به پیشنهاد ادمهایی امثال شما گوش کنم که یه ادمی میشدم مثل بعضی ها و اسمم  میشد مثلا تسمه زین حسین

یا بند مشک عباس

در ضمن شما هنوز فرق بین تاریخ ادیان رو با علم تشخیص نمیدی و از من میخوای مقاله علمی بدم تا تو بیای نظر بدی خوب همین الان نظر بده

در مورد صحبت من با سر کا خانم الیه هم طبق معمول مسلمانن هستی از نوع شیعه متوهم و طبق عادت فیلم رو از دقیقه 90 به بعد میبینی

من با تو و نه هیچ کدوم از همفکران شما برادری ندارم

بل !
شما که دم از اطلاع از شیعه میزنی یک مدرک درست بیار که دختر باید در خانه شوهر عادت شود ؟

اگر ثابت کردی عمل به این روش جزو ضروریات شیعه است معلوم میشه حقیقت پنهان و ما همه شیعه نیستیم .

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در حدیثی دیگر می‌فرماید:

از سعادت مرد این است که دخترش در خانه‌اش قاعده نشود (و پیش از آن شوهر کند)

ُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَال‏: مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ أَنْ لَا تَطْمَثَ ابْنَتُهُ فِی بَیْتِهِ»؛[2]
امام صادق(ع) فرمود: از سعادت مرد آن است که دخترش در منزل وی به دوران قاعدگی نرسد


از الان جواب شما برای من مشخصه و من در سخنانم از اجبار در این عمل صحبت نکردم ولی طبق این حدیث پدر سرکار  پنهان به سعادت نرسیده

پاسخ:
بله واقعاً اگه ما به امثال این حدیث عمل کرده بودیم و شرایط جامعه اجازه عمل به این حدیث رو میداد؛ شاهد اینهمه فساد تو جامعه نبودیم.

پنهان

دقیقا من با شما در مورد اینکه فقرا به سمت محمد گرایش پیدا کردن موافقم چون تمام چیزهای نداشته خود را در وعده های اون دیدند

بکش مالش مال تو زنش و دخترش مال تو دقیقا کاری که داعش داره انجام میده و نفر جذب میکنه و شما از این به حقانیت اسلام پی بردی

از انجایی که زن نصف مرده شهادت دو تا زن تازه میشه شهادت یه مرد از این به بعد هر دو نظر شما یک جواب داره  هههههههههه

خسته نباشید میگم که این حدیث رو پیدا کردید
اما همون طور که خودت هم فهمیدی ربطی به شیعه بودن و نبودن نداره فقط زود ازدواج کردن یک امتیازه نه معار شیعه بودن.
اما این که علم رو از تاریخ ادیان جدا می‌بینید هم جای تقدیر داره چون تا بحال چنین اختراعی سابقه نداره !

شیعه واقعی کسی است که به توصیه های به اصطلاح ائمه عمل میکنه

بله حتما تاریخ ادیان از تاریخ که یه علمه جداست

خوب شما داستان نوح رو بدون قران و تورات و انجیل از یک منبع تاریخی بیان کن یا نه خیلی جلوتر افسانه ابرهه رو از یه کتاب تاریخی با ذکر منبع بیار  جناب  پروفسور

امیدوارم منبع شما مثل خودتون بی اعتبار نباشه


داداش من نگفتم علم تاریخ که از تاریخ ادیان جدا باشه
گفتم علم، شما رو به جای درشتی در کلام به دقت دعوت میکنم .
بعلاوه این تعریف شماست از شیعه که وضعش معلومه
شیعه یک سری اصولی داری و یکسری فروع که عمل و اعتقاد بهش لازمه.
شما برای حدیثی که اوردی مدرکی نیاوردی تا نوبت به اعتبار و عدم اعتبار برسه !
اگر چه در همین قسمتی که کپی پیست کردی معلومه که سند حدیث کامل نیست .
۰۷ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۱۶ نوکر مولا علی

اولا چیزی که مردم رو به سمت پیامبر جذب کرد وعده نبود و بلکه اخلاق پیامبر بود

فردی مسیحی پیامبر رو یک روز نگه داشت تا ایشون رو عصبانی کنه اما در پایان گفت که بهش وعده داده بودن پیامبر بعدی محمد نامی است در اخلاق بی نظیر

و چیزی که مردم ایران رو از خلفا دور کرد ظلم اونها بود

و چیزی که مردم ایران رو جذب علی و ائمه علیهم السلام کرد عدالت و اخلاق بود

پس سفسطه و مغلطه نکن


سعادت و اجبار هم با هم خیلی فرق دارن

باز هم سفسطه و مغلطه نکن


دوما روش بل همون روش سلفی ها هستش که هزار مطلب رو تو در تو میاره تا از جواب فرار کنه هم جواب نده هم از جواب داده شده فرار کنه

فقط جهت اطلاعت بگم

تو که احتمالا ایرانی نیستی و از مزدوران کشور های دیگه هستی

مردم ایران عاشق اینجور بحث ها هست به دانششون اضافه میشه

مشکل شماها اینه که ایرانیا رو هنوز نشناختید

تو که خودتو نشون دادی چی هستی فحاش و بی منطق و کارتو با سفسطه و مغلطه میخوای پیش ببری که واسه قدیم بود الانا دیگه نمیشه


ما سعی می کنیم روش پیامبر و ائمه رو پیش ببریم

فحش بدی هم جوابتو نمیدیم

فوقش به دستور قرآن بهت میگیم سلام

إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلاَماً


در مورد شهادت زن گفتی پس حتما دلایلش رو در کشور های غیر ایران و غیر مسلمان جستجو کن به نتایج جالبی میرسی


به توصیه های ائمه که خیلی ها عمل می کنن همه که شیعه نیستن

تعریف شیعه خیلی بالاتره

سنی های الازهر هم برای برخی احکامشون به فقه شیعه مراجعه می کنن

اطلاعاتت رو بیشتر کن


در ضمن کتاب و منبع معتبر نخواه که خودت قبول نداری

جوابای تو رو از توی همون کتاب طبری که مطلب آوردی دادیم آدرسشم دادیم که چه صفحه ایه

گفتی جواب ندادید

پیدا کن پرتقال فروش رو

بچه جون راه و روش تو تکراریه

دیگه کهنه شده

اوردن کلمه داداش اول جمله شما پسندیده نیست  و تا مادامی که شما یه عرب پرستی باعث تنفر میشه

من هنوز منتظر این هستم که شما تمام افسانه های در قران رو از نظر تاریخی ثابت کنی چون شما گفتی علم از تاریخ ادیان جدا نیست و از انجایی که علم یعنی اثبات و تاریخ خودش علم هست پس باید شما ادیان که متشکل از داستان است ثابت کنی چون در طول تاریخ رخ داده

بازی با لغات بسه پاسخ

شما وامثال شما حتی با اوردن سند هم چیزی رو قبول نمیکنید چون خرافات این مذهب در گوشت و خون شما نفوذ کرده و تنها راه این است که تقدس رو به کنار بزارید

بی معنی ترین چیز این است که میگویند این دین اسمانی اسن دینی که بر روی زمین است  دیگر اسمانی نیست و قابل نقد

در مورد سندیت این روایات که بنده اوردم خودت تحقیق کن ببین درسته یانه ولی بازم منابع رو میارم و باز هم جواب شما از همین الان مشخصه


جناب نوکر عرب


شما گفتی:

فردی مسیحی پیامبر رو یک روز نگه داشت تا ایشون رو عصبانی کنه اما در پایان گفت که بهش وعده داده بودن پیامبر بعدی محمد نامی است در اخلاق بی نظیر

منبع این حرف و در کجای دین مسیح از محمد امده

دلیل پرسش من نه حقانیت دین مسیحی بلکه کسی که 1000سال قبل گفته یکی با این اسم میاد پیشگوی بزرگی بوده

منتظر ارائه سند حرف شما هستم از کتاب انجیل

جناب نوکر عرب

استفاده از لفظ بچه توسط شما نشان دهنده اینه که شما  از بنده بزرگتری و زودتر میمیری حالا به چی این مینازی

جناب مدیر سایت گفتی



بله واقعاً اگه ما به امثال این حدیث عمل کرده بودیم و شرایط جامعه اجازه عمل به این حدیث رو میداد؛ شاهد اینهمه فساد تو جامعه نبودیم.


خوب انقدر قصه نخور اگه داری دختر بچه که هیچ اگر نداری خواهر کوچک

 که داری بده سریع بره تا جامعه رو حفظ کنی از فسسسسسساد

فساد شما و طرز فکر شماست اگر این حرف رو تو کشوری مثل امریکا زده بودی کم کم یه دو سال اب خنک میخوردی

۰۷ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۰۹ نوکر مولا علی

استدلال بل رو ببینید

عجب استدلالی محمکی

میگه بزرگتری پس زودتر میمیری

کسی که بزرگتره زودتر میمیره

ای خدا اینا شدن مدعی تفکر و سواد و وطن پرستی

منظور بنده از تکرار پی در پی لفظ بچه جون توسط شما بود نه اینکه صرفا هر کی پیرتره زود تر میمیره فهم شما و درک شما از مطالب رو ببین

برو نوکریتو بکن بابا

همون بهتر بریم سر احادیث تا شاید اونی که میخواد بفهمه متوجه این خرافات بشه

من به طبعیت از فهم خودم به شما میگم قالو بای بای

تعطیل این نوکر عرب اساسا

۰۷ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۴۹ نوکر مولا علی

عجب

پس بالاخره با منظور حرف زدی

تو با منظور حرف میزنی

بعد میگی از روایات عین مطلبی رو که میخوای رو باید ببینی

تو حق داری با منظور حرف بزنی

خدا و پیغمبر و ائمه حق ندارند با منظور حرف بزنن

منطق شماها اینه

salam
پُزِ وطن پرستی !!!! ...
۰۷ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۴۱ حقیقت پنهان
از انجایی که زن نصف مرده شهادت دو تا زن تازه میشه شهادت یه مرد از این به بعد هر دو نظر شما یک جواب داره  هههههههههه


 هههههههههه تو همون دو تا یکی جواب بده انصافا چند تا رو جواب دادی؟

اون حدیثی که اوردی فقط یک توصیه است بله اگه دختری نتونه خودش رو حفظ کنه قبل از بلوغ جنسی بره خونه شوهر خیلی بهتره 
نمونش هم همین امریکا که بالاترین میزان امار بارداری دختران زیر پانزده سال رو توی دنیا داره در حالیکه سالانه مبالغ هنگفتی برای اموزش روش های جلوگیری از بارداری خرج میکنه 
فکر کنم واضحه که اینا چه جوری باردار میشن اگه ازدواج میکردند حداقل بچشون میدونست باباش کیه  زیر سایه پدر و مادر بزرگ میشد و خودشون هم از حمایت شوهر برخوردار بودند 
توی جامعه اون زمان نه درس و دانشگاهی بود نه زندگی پیچیدگی های زندگی امروز رو داشت بعد هم هیچ کدوم از دختران امام موسی کاظم از جمله حضرت معصومه که در زمان مرگ بیست و چند سال داشت ازدواج نکردند(البته اگه برای تو اصلا این چیزا مهم باشه) چون هم کفوی و هم شانی نداشتند اگه خواستگار مناسب و هم کفو دختر پیدا شد بله باید ازدواج کنه ولی الان بهترین موقعیت ها بعد از دانشگاه و اشتغاله معمولا
این هم از شیعه واقعی
شیعیان ما را در سه (وقت) امتحان کنید؛ در وقت نماز که چگونه بر آن محافظت می کنند، در نزد اسرار آنها که چگونه آن را از دشمنان ما حفظ می کنند و در نزد اموالشان که چگونه با آن با برادران خویش همدردی می کنند.» امام صادق


حضرت صادق علیه السلام می فرماید:

 ای گروه شیعه! زینت ما باشید نه باعث ملامت و سرزنش ما، با مردم نیکو سخن بگویید، و زبانتان را حفظ کنید و آن را از زیاده روی و زشت گویی بازدارید.



ادر روایت دیگری می خوانیم که وقتی یکی از شیعیان، از گروهی از شیعیان در نزد امام صادق علیه السلام تعریف و تمجید نمود و آنها را پاک و پاکیزه خواند، حضرت فرمود: عیادت ثروتمندانشان از  فقرایشان چگونه است؟ عرض کرد: کم است. فرمود: دیدن (و سر زدن) ثروتمندانشان از فقرای آنها چگونه است؟ عرض کرد: اندک است. فرمود: کمک نمودن ثروتمندانشان نسبت به فقرای آنها چگونه است؟ عرض کرد: شما اخلاقی را بیان می کنید که نزد ما کم است. فرمود: پس چگونه آنها خود را شیعه می پندارند.»


بعد هم قرار شد اگه حرفی درباره نقد اصول اسلام داری بگی نه اینکه هی بحث رو منحرف کنی 
درباره خرافات هم بالا نمونه ای اوردم که هیچ جوابی ندادی 


مشابه مطالبی که الان میبینی توی مجله دانشمند شماره پیاپی 537 صفحات 66 تا 69 چاپ شده و هیچ جواب قطعی درباره اش وجود نداره
  در نیمه اول سده ی هجدهم  در پاریس پس از مرگ یک خادم مقدس کلیسا به نام فرانسوا دوپاری اتفات عجیب و ماورائ الطبیعه روی داد
هنگام مراسم خاکسپاری در میان سوگواران معجزات شفابخشی متعددی رخ داد و بیماری هایی از قبیل سرطان، فلج، ناشنوایی، التهاب مفاصل، روماتیسم، زخمهای آلسر، تب های مزمن، خونریزی های دائمی و نابینایی شفا یافتند. به زودی سوگواران تکانها و ارتعاشات عجیبی را در بدن خود احساس کردند و بدن آنها به طور شگفتی کج و معوج میشد و پیچ و تاب می خورد. این حالت به سرعت به خیابانهای اطراف نیز سرایت کرد و مردم دچار نوعی حالت وجد و خلسه و تشنج شدند و عجیب ترین حرکات از آنها سر میزد و انواع وحشتناکی از شکنجه ها را بر خود روا می داشتند. خود را کتک میزدند، سعی می کردند اجسام تیز به بدن خود فرو کنند. گلوی خود را تا سرحد مرگ فشار می دادند و با اشیای سنگین به خود ضربه می زدند، بی آنکه کوچکترین صدمه ای ببینند! تا سالها بعد گزارشاتی از این دست در آن گورستان به وفور مشاهده می شد.
یکی از ماموران تحقیق پارلمان فرانسه برای گزارش به آن ناحیه رفت و گزارش هایی از این دست ارائه داد: دختر متشنج 20 ساله ای به دیوار تکیه داده بود و داوطلب تنومندی را وا داشت تا با پتک 15 کیلویی به شکم او ضربه وارد کند تا بدین طریق شاید از درد ناشی از تشنج رهایی پیدا کند! پس از ضربه های متوالی دیوار پشت سر دختر خراب شد ولی خود او کوچکترین آسیبی ندیده بود. یا زن دیگری که با نیز به خود ضربه وارد می کرد بی آنکه کوچکترین زخمی بردارد. یا مردی که روی زمین خوابیده بود و داوطلبی با ضربات چکش سعی می کرد میخ درشتی را وارد شکم او کند ولی موفق نمی شد! ...
اما ماجرا به اینجا ختم نمی شد. بعضی از این افراد متشنج قدرت پیشگویی، پرواز کردن، دیدن با چشم بسته را پیدا می کردند.
حتی کلیسای کاتولیک که دشمنی سرسختی با فرقه ژانسنیست ها داشت و سعی در انکار این معجزات داشت، عاقبت به وقوع این معجزات اعتراف کرد ولی آنها را ناشی از قدرتهای شیطانی معرفی کرد.
پادشاه لویی پانزدهم که این وضع را بر نمی تابید سعی در بستن آن گورستان را داشت. ولتر می نویسد: "به فرمان پادشاه، خداوند در آنجا به جرم معجزه آفرینی بازداشت شد!"
یک احتمال برای توجیه این حالات آسیب ناپذیری از نظریه جنبش فراروانی می تواند این باشد که ترکیبی از ایمان قوی و حالات هیستری قادر است نیروهای ژرف و پنهان ذهن را به فوران در آورد، چیزی که در این معجزات نیز به وفور یافت شد. در واقع بجای اینکه جنبشهای فراروانی از این قبیل را یک فرد واحد تولید کند، آن را اشتیاق و ایمان مجموعه ای از همه کسانی که در آن مراسم حضور داشتند ایجاد کرده است. 

بر تعداد وطن فروشان و عرب پرستان اضافه شد

واقعا در ایران چه خبر است یه مشت عرب پرست و پانترک


live

بیان تاریخ و اوردن احادیث از کسایی که تو حاضری ناموست رو بدی بحشون میشه توهین

از اودن این عکس توسط شما ممنونم شما با نفهمی خود کمک فراوانی کردی تا همه بفهمن مشکل شما دقیقا با کیه

تبلیغات حقیقت پنهان همونجوری که میبینید یه رگش عرب

http://upload7.ir/uploads//bd8f85d1f184f4891ef517ac4d49742be1170e32.jpg

محمد بن مسلم گوید: روزى خدمت امام باقر علیه السلام بودم که یک جفت قمرى آمدند و روى دیوار نشسته طبق مرسوم خود بانگ مى کردند، و امام باقر علیه السلام ساعتى به آنها پاسخ مى گفت ، سپس آماده پریدن گشتند، و چون روى دیوار دیگرى پریدند، قمرى نر یکساعت بر قمرى ماده بانگ مى کرد، سپس آماده پریدن شدند، من عرضکردم : قربانت گردم ، داستان این پرندگان چه بود؟ فرمود: اى پسر مسلم هر پرنده و چاپار و جاندارى را که خدا آفریده است نسبت بما شنواتر و فرمانبردارتر از انسانست ، این قمرى بماده خود بدگمان شده و او سوگند یاد کرده بود که نکرده است و گفته بود بداورى محمد بن على راضى هستى ؟ پس هر دو بداورى من راضى گشته و من بقمرى نر گفتم : که نسبت بماده خود ستم کرده ئى او تصدیقش کرد.!

اصول کافى جلد 2 صفحه 375 روایت 4

ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما
درشتی و شدت را بیابند. و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است!

سوره ی توبه آیه ی ۲۳
---------------------------------------
چون با کافران روبرو شدید، گردنشان را بزنید. و چون آنها را سخت فرو
فکندید، اسیرشان کنید و سخت ببندید. آنگاه یا به منت آزاد کنید یا به فدیه.
تا آنگاه که جنگ به پایان آید. و این است حکم خدا. و اگر خدا میخواست از
آنان انتقام میگرفت، ولی خواست تا شمارا به یکدیگر بیازماید. و آنان که در
راه خدا کشته شده اند اعمالشان را باطل نمیکند.

سوره ی محمد آیه ی ۴
---------------------------------------
اینان لعنت شدگانند. هرجا یافته شوند باید دستگیر گردندو به سختی کشته شوند.


روز مادر شما اگر زادروز فاطمه است و روزپدر شما زاد روز علی! پس چرا به سرزمین مادر و پدر خود خود کوچ نمیکنید! تا ما ایرانیان آسوده در کشور خود زندگی کنیم؟

« گوید: و چون فرش را در مدینه پیش عمر آوردند٬ ‌خوابی دید و کسانی را  فراهم آورد و حمد و ثنای خدا کرد و درباره فرش رای خواست و قصه آنرا بگفت٬ ‌بعضی ها گفتند آنرا بگیرید٬ بعضی دیگر به نظر او واگذاشتند٬ بعضی دیگر رای مشخص نداشتند. علی سکوت عمر را دید برخاست و نزدیک او رفت و گفت: « چرا علم خود را  جهل می کنی و یقین خود را به مقام شک می بری؟ از دنیا جز آن نداری که عطا کنی و از پیش برداری یا بپوشی و پاره کنی یا بخوری و ناچیز کنی.»

گفت:« راست گفتی و فرش را پاره پاره کرد و میان کسان تقسیم کرد. یک پاره آن به  علی رسید که به بیست هزار فروخت و از پاره های دیگر بهتر نبود

و همچنین در تاریخ حبیب السیر در مورد پروه هایی که بدست تازیان افتاد و پخش آنها در میان اهل بیت و سهم علی از فرش بهارستان سخن گفته شده است.

تاریخ حبیب السیر – خواند میر –  پوشینه اول،  برگ 481

بل راه رسیدن به این وبلاگ چیه به نظرت؟! به نظرت چه کسایی به این موضوع اهمیت میدن و دنبال میکنن؟! طبیعتا اسلامگراهای تندرو ابلهی مثله live... اگه تو جامعه باشی میبینی که خیلیا نسبت به اصول دین و ...بی تفاوتن و خودشونو خیلی درگیر این مسائل نمیکنن و سرشون تو زندگی خودشونه ولی اونای که تو کار افراط و تفریط توی دینن وخیلی سنگشو به سینشون میزنن باید حتما یه اظهار نظری و یه خودی نشون بدن... پس همباز اگه میخوای ادامه بدی منتظر اینجور آدمایی باش

جناب a.h.j

فراموش نکن شما هم سر زده به این وبلاگ اومدی و به اندازه ای که دنبال حقیقت بودی بهش رسیدی تلاش برای خرافه زدایی زمانیست که توسط جوانان فهیم ایران شروع شده و مطمئنا تاثیر خودش رو گذاشته و خواهد گذاشت

خرافه بیماری است بیماری که عقل انسان رو از بین میبره و درمانش زمان بره

در ضمن اتفاقات در طول تاریخ ایران رو اگه بخونین پر بوده از خائن این چیز عجیبی نیست ولی خوب باعث تعصفه

خرافاتی که با خرج میلیاردها دلار و قبل از اون با خرج درهم و دینار به خورد مردم رفته به این راحتی ها از مغز بیرون نمیره

به این سایت سر بزن


http://www.fozoolemahaleh.com/2014/09/19/%D8%A8%D8%AF%D9%87%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D9%86

۰۸ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۴۰ حقیقت پنهان
در نیمه اول سده ی هجدهم  در پاریس پس از مرگ یک خادم مقدس کلیسا به نام فرانسوا دوپاری اتفات عجیب و ماورائ الطبیعه روی داد
هنگام مراسم خاکسپاری در میان سوگواران معجزات شفابخشی متعددی رخ داد و بیماری هایی از قبیل سرطان، فلج، ناشنوایی، التهاب مفاصل، روماتیسم، زخمهای آلسر، تب های مزمن، خونریزی های دائمی و نابینایی شفا یافتند. به زودی سوگواران تکانها و ارتعاشات عجیبی را در بدن خود احساس کردند و بدن آنها به طور شگفتی کج و معوج میشد و پیچ و تاب می خورد. این حالت به سرعت به خیابانهای اطراف نیز سرایت کرد و مردم دچار نوعی حالت وجد و خلسه و تشنج شدند و عجیب ترین حرکات از آنها سر میزد و انواع وحشتناکی از شکنجه ها را بر خود روا می داشتند. خود را کتک میزدند، سعی می کردند اجسام تیز به بدن خود فرو کنند. گلوی خود را تا سرحد مرگ فشار می دادند و با اشیای سنگین به خود ضربه می زدند، بی آنکه کوچکترین صدمه ای ببینند! تا سالها بعد گزارشاتی از این دست در آن گورستان به وفور مشاهده می شد.
یکی از ماموران تحقیق پارلمان فرانسه برای گزارش به آن ناحیه رفت و گزارش هایی از این دست ارائه داد: دختر متشنج 20 ساله ای به دیوار تکیه داده بود و داوطلب تنومندی را وا داشت تا با پتک 15 کیلویی به شکم او ضربه وارد کند تا بدین طریق شاید از درد ناشی از تشنج رهایی پیدا کند! پس از ضربه های متوالی دیوار پشت سر دختر خراب شد ولی خود او کوچکترین آسیبی ندیده بود. یا زن دیگری که با نیز به خود ضربه وارد می کرد بی آنکه کوچکترین زخمی بردارد. یا مردی که روی زمین خوابیده بود و داوطلبی با ضربات چکش سعی می کرد میخ درشتی را وارد شکم او کند ولی موفق نمی شد! ...
اما ماجرا به اینجا ختم نمی شد. بعضی از این افراد متشنج قدرت پیشگویی، پرواز کردن، دیدن با چشم بسته را پیدا می کردند.
حتی کلیسای کاتولیک که دشمنی سرسختی با فرقه ژانسنیست ها داشت و سعی در انکار این معجزات داشت، عاقبت به وقوع این معجزات اعتراف کرد ولی آنها را ناشی از قدرتهای شیطانی معرفی کرد.
پادشاه لویی پانزدهم که این وضع را بر نمی تابید سعی در بستن آن گورستان را داشت. ولتر می نویسد: "به فرمان پادشاه، خداوند در آنجا به جرم معجزه آفرینی بازداشت شد!"
یک احتمال برای توجیه این حالات آسیب ناپذیری از نظریه جنبش فراروانی می تواند این باشد که ترکیبی از ایمان قوی و حالات هیستری قادر است نیروهای ژرف و پنهان ذهن را به فوران در آورد، چیزی که در این معجزات نیز به وفور یافت شد. در واقع بجای اینکه جنبشهای فراروانی از این قبیل را یک فرد واحد تولید کند، آن را اشتیاق و ایمان مجموعه ای از همه کسانی که در آن مراسم حضور داشتند ایجاد کرده است.   



۰۸ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۵۲ حقیقت پنهان
روز مادر شما اگر زادروز فاطمه است و روزپدر شما زاد روز علی! پس چرا به سرزمین مادر و پدر خود خود کوچ نمیکنید! تا ما ایرانیان آسوده در کشور خود زندگی کنیم؟


حضرت علی پدر معنوی ما و حضرت فاطمه هم مادر معنوی ماست
ما برای قرن ها در ایران زندگی کردیم در ایران به دنیا امدیم و برای سربلندی ان تلاش کرده ایم اما هیچگاه فراموش نکرده ایم که پیش از ایرانی بودن انسانیم و هستی خود را وامدار پروردگاری دانا و مهربانیم که باید پیامش را از زبان هرکه انتخاب کند بشنویم و پذیرا باشیم زرتشت و عیسی و موسی و محمد برای ما فرقی ندارند ما به تمام انها ایمان داریم 
ایرانی بودن انتخاب ما نیست افتخاریست که خدا به ما عنایت کرده باید افتخار بندگی خدا را با انتخاب دین خدا و عمل به دستورات الهی کسب کنیم



فردوسی شاعری که اگه نبود زبان فارسی الان وجد نداشت شیعه بود 
ابن سینا که مایه افتخار ایران است و کتابهایش سالها در اروپا تدریس میشده مسلمان (احتمالا شیعه)بود
جابر بن حیان پدر علم شیمی شیعه بود 
پروفسور حسابی پدر علم فیزیک ایران شیعه بود
اکثریت کسانی که در هشت سال دفاع مقدس پرپر شدند تا امثال شما با عزت زدگی کنید شیعه بودند
خواجه نصر الدین توسی و .....

جمعیت ایرانیان مسلمان شیعه که پدرشان علی و مادرشان فاطمه است هر سال بیست و دو بهمن خیابان ها را پر میکنند  شما همان تک و توک بی وجدان های ترسویی هستید که در روز عاشورا با اسیب زدن به اموال عمومی و خصوصی و کتک زدن مردم عزادار مورد تحسین و حمایت انگلیسی ها واقع شدید چرا شما که جمعیتتان اندک است و هزار و چهارصد سال وجود نداشتید و به یکباره به وجود امده اید ایران را به مقصد  اروپا ترک نمیکنید؟تا راحت به عیش و نوش و مستی و دختر بازی بپردازید و لذت ببرید همانطور که گلشیفته رفت؟
ما برای ایران تلاش کردیم و خون دادیم ما به نسبت شما حق بیشتری در ایران داریم 
ایران بدون اسلام یدون شیعه نابود میشود چون شما هیچ فعالیت مثبتی برای ایران نکرده اید شما هیچ خاصیتی برای ایران نداشته اید 

از نظر شما تنها انان که فارسی را با لهجه تهرانی حرف میزنند ایرانی اند به شرطی که مسلمان نباشند 
ایران شما وسعتی بیش از چند هزار کیلومتر ندارد 
شما نه برای ایران و نه به دلیل خرافات با اسلام مخالفت میکنید تنها به دلیل انکه اسلام مخالف اعمال قبیح شماست با ان مخالفت میکید


ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز 
کان سوخته را جان شد و اواز نیامد 
این مدعیان در طلبش بی خبرانند 
کان را که خبر شد خبری باز نیامد
۰۸ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۱۳ حقیقت پنهان
جناب a.h.j
برات متاسفم ادمی رو تایید میکنی که منطقی به جز توهین نداره 
ادمی که از نظرش  همه دختران و زنان ایرانی شیعه مثل خودش دنبال زیر شکمند و دغدغه ای به جز ارضای غریزه ندارند 
ادم ترسویی که اگر دختر تنهایی رو توی خیابون ببینه با توهین و تحقیر اون سعی میکنه عقده های خودشو خالی کنه و جلوی پدر و برادرش سوسک میشه
برای تو و ایمانی که پیش از این متزلزل شده بود و حالا هم نیست متاسفم برای کسانی که مبناشون برای توهین و مخالفت با یک دین بزرگ الهی که یک و نیم میلیارد پیرو در دنیا داره فقط سوئ استفاده یک عده از دین برای جذب کردن چند نفر به دور خودشون و خالی کردن امیالشونه متاسفم 
برای تو متاسفم که از کسی دفاع میکی که به هیچ چیز اعتقادی نداره 
و به رغم ادعای خودش مبنی بر وطن پرستی با تمام دانشمندان و شعرای  ایرانی مسلمان و تمام پیشرفت های ایران طی هزار و چهارصد پیش دشمنه 
برای خرد و منطقی که نیست 
برای جوانانی که هویتشون و هدفشون و اعتقادشون رو از دست دادن
...
هر ادم با انصافی که نظرات قبلی منو خونده باشه میفهمه که ادعای وطن پرستی اینا میلیارد ها کیلومتر با وطن پرستی فاصله داره و در واقع وطن پرستی نیست عرب ستیزیه اینا با اسلام مشکل دارند چون اروپایی های شیک و با کلاس و پیشرفته با اسلام مشکل دارند
( مدیونید اگه فکر کنید اروپایی ها با غارت و بردگی و کشتار پیشرفت کردند و اونموقع که توی چرک و کثافت زندگی میکردندو در اوج توحش بودند دانشمندان مسلمانی مثل ملاصدرا و ابن خلدون و ابن سینا و ....در سرزمین های مسلمان زندگی میکردند و مسلمانان در اوج تمدن بودند
 کلا اسلام برای ما هیچ چیزی جز بدبختی نداشته و هیچ دانشمندی هم طی این هزار و چهارصد سال نبوده  ملت ما تا قبل از ورود انگلیسی ها ...مثل مغول ها زندگی میکردند!)

سخنان بی ربط دختر خرافاتی

مسلمونی دیگه تهمت بزن :


ادمی که از نظرش  همه دختران و زنان ایرانی شیعه مثل خودش دنبال زیر شکمند و دغدغه ای به جز ارضای غریزه ندارند 

ادم ترسویی که اگر دختر تنهایی رو توی خیابون ببینه با توهین و تحقیر اون سعی میکنه عقده های خودشو خالی کنه و جلوی پدر و برادرش سوسک میشه

برای تو متاسفم که از کسی دفاع میکی که به هیچ چیز اعتقادی نداره 


صفات ائمه ات رو به من نصبت نده


شما گفتی:


برای جوانانی که هویتشون و هدفشون و اعتقادشون رو از دست دادن

از کی تا به حال هویت یک ایرانی یه عرب وحشی بوده

بودا پرستان از جمعیت مسلمانان بیشترن ایا شما انها را تایید میکنی  ایا کثرت طرفداران دلیل بر حقانیت میشه

هر کشوری بدون خرافات به پیشرفت خواهد رسید میخواد اروپا باشه میخواد ایران

باز شما گفتید دانشمندان مسلمان من هم میگم دانش خود را از کجای اسلام اوردند

اگر تو بچه شیعه نتونی جواب این سوال من رو بدی دیگه خجالت بکش

در اخر همه بدونن هرکی انصاف داشته باشه باید هر چی حقیقت پنهان میگه رو قبول کنه عین دینش همه فقط باید بگن بععععع











شناخت شما از تاریخ واقعا من رو به فکر برد که شما از تاریخ واقعی هیچ نمیدانید شما نام ابن خلدون رو اوردید خوب جالب شد


ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون حَضرَمی (۸۰۸-۷۳۲ ه‍ ق، تونس)( تولد ۲۷ مه۱۳۳۲ - درگذشت ۱۹ مارس ۱۴۰۶ )معروف به «ابن خلدون»، تاریخ‌نگار، جامعه‌شناس، مردم‌شناس و سیاست‌مدار عرب مسلمان است


حالا نظر ابن خلدون درباره حضور حسنین در جنگ طبرستان

  ابن خلدون (808هـ)

( غزو طبرستان )

وفى هذه السنة غزا سعید بن العاصی طبرستان ولم یغزها أحد قبله وقد تقدم ان الأصبهبذ صالح سوید بن مقرن عنها أیام عمر على مال فغزاها سعید فی هذه السنة ومعه ناس من أصحاب رسول الله صلى الله علیه وسلم منهم الحسن والحسین وابن عباس وابن عمر وابن عمرو وابن الزبیر وحذیفة بن الیمان فی غیرهم.

تاریخ ابن خلدون، ابن خلدون،

ج 2 ق2 ص 135 (مؤسسة الأعلمی - بیروت - 1391هـ/ 1971م) ج 2 ص 582 (دار القلم - بیروت - 1984م)

 از همین الان معلومه پاسخ شما چی هست خانم حقیقت پنهان خرافات و عرب پرستی یعنی همین که وقتی با واقعیت روبرو میشی مغز یاری نمیکنه و از درک حقیقت عاجز میشی

این نمونه ای از سخنان ابن خلدون هست تاریخ ابن خلدون ترجمه به فارسی فایل پی دی اف موجود است دانلود کن بخون شاید از خرافات ساخته شده در ذهنت خلاص بشی خاستی فارسیش رو هم برات میارم

ابن خلدون جامعه شناس و تاریخ نگار عرب می نویسد: وقتی سعد ابن وقاص. بر تیسفون دست یافت در آنجا کتاب های بسیاری دید که از حد شمارش بیرون بودند. سپس از عمر درباره ی این کتاب ها دستور خواست عمر پاسخ داد:همه ی ان کتاب ها در اب بفرست و یا بسوزان که اگر راهنما و سودمند باشند خداوند برای ما قران فرستاده هست که راهنماتر هست؛ و اگر ان کتاب ها گمراه کننده هست خداوند ما رو از شر این کتاب ها در امان بدارد. بدین سبب تمام کتاب ها در اتش و اب انداخته شدند. مقدمه ابن خلدون ص 285

احتمالا شناخت شما از علی و حسنین هم مثل شناخت شما از ابن خلدون است شناختی روایی مثل شناخت از دینت

ابن خلدون:
خالد ابن ولید پس از پیروزی "حیره" و فتح آن شهر به فکر تصرف مناطق آرامی نشین عراق افتاد (شهر کاظمه در شمال کویت). مردمان آنجا مسیحیان ایرانی بودند. وی لشگری بزرگ روانه آنجا نمود. افسر ارشد شهر برای آنکه حاضر به تسلیم نگردید و حاضر به فرار هم نشده بود تصمیم به زنجیر کردن خود و سربازانش کرد که این نبرد بعدها به " ذات السلاسل " مشهور گردید. خالد پس از کشتن سربازان دربند که در حدود 700 نفر بودند زنجیر آنان را به عنوان غنیمت برداشت و افسر مافوق را گردن زد. وزن زنجیرها هزار رطل گزارش شد(حدود 450 کیلوگرم).
۰۸ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۱۴ حقیقت پنهان
میدونی مشکل اونایی که شیعه رو نه از روی کتب اعتقادی علمای شیعه بلکه از روی نقد های مغرضانه خوندن چیه؟
خبر ندارن خالد بن ولید از صحابه مورد قبول اهل سنت و منفور در نزد شیعیان هست و نمیخواهند بفهمند که عمر نزد شیعیان منفوره و مورد لعن غیر مستقیم 
اینکه دو تن از اىمه شیعه در یکی از جنگ ها که در طبرستان اتفاق افتاد حضور داشتند یا نه مورد تایید تمام منابع نیست بعد هم فرض کنیم که شرکت داشتند حضور داشتنشون در این جنگ ها چی رو ثابت میکنه؟ از نظر شیعیان اىمه نماینده خدا حجت خدا و ولی خدا هستند و از هر خطایی مصون اند پس شرکت اىمه در این جنگ ها دلیل بر رد حقانیت آنها نیست
به علاوه اینکه از جانب خدا بهشون الهام میشه و توانایی دخل و تصرف در طبیعت رو به اذن خدا دارند 
اون روایاتی که درباره صحبت کردن اىمه با حیوانات آوردی هم با اختیارات مقام امامت انجام شدنی هستند همانطور که سلیمان نبی میتوانست با حیوانات صحبت کند و حضرت عیسی به اذن الهی بیماران را درمان میکرد 
در واقع تمام این به اصطلاح تو خرافات توجیه میشوند اگر به اصول دین و مذهب ایمان داشته باشی 
تو اونا رو قبول داری که اینا رو قبول نداشته باشی؟ 
اگه حرفی درباره اصول داری بزن چون مادامی که اصول رو قبول نداری مطمئنا بقیه رو هم قبول نداری 
۰۸ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۴۵ حقیقت پنهان

دمی که از نظرش  همه دختران و زنان ایرانی شیعه مثل خودش دنبال زیر شکمند و دغدغه ای به جز ارضای غریزه ندارند 

ادم ترسویی که اگر دختر تنهایی رو توی خیابون ببینه با توهین و تحقیر اون سعی میکنه عقده های خودشو خالی کنه و جلوی پدر و برادرش سوسک میشه

برای تو متاسفم که از کسی دفاع میکی که به هیچ چیز اعتقادی نداره 


صفات ائمه ات رو به من نصبت نده

تو در حدی نیستی که درباره اىمه اظهار نظر کنید کنی 

بعد هم وقتی بقیه رو با تخمک و اسپرم خطاب قرار میدی و بهشون تهمت میزنی و نجابتشون رو به سادگی آب خوردن رد میکنی میخواهی چی بهت بگم؟ 

اینجا تو برای من شیر میشی و هر چی از دهنت در میاد میگی مثل همون اشغال هایی که تو خیابون به دخترانی که بدون همراهی پدر و برادرشون راه میرند متلک میاندازند فرق تو با اونا چیه؟ 

تو وقتی کم میاری توهین میکنی 

پیامبر اسلام تو سن بیست و پنج سالگی یعنی اوج جوانى با زنی که پانزده سال از خودش بزرگتر بود ازدواج کرد و تا زمانی که زنده بود همسر دیگری اختیار نکرد بقیه همسرانش هم به جز دو تا پنجاه سال به بالا بودند 

حضرت علی تو سن سی و پنج سالگیبرای اولین بار با حضرت فاطمه ازدواج کرد و تا زمانی که زنده بود همسر دیگری اختیار نکرد و بعد از فاطمه از شدت تنهایی سر در چاه می برد و گریه میکرد 

حضرت علی به زنان جوان سلام هم نمیکرد بعد تو میگی متلک میگفت؟! 

برخورد اىمه با مخالفان در نهایت ادب بود جوری که مورد ستایش اونها قرار میگرفتند و نمونه های اون هم زیاده 

تو نه به زرتشت ایمان داری نه محمد نه موسی نه عیسی نه هیچ پیغمبر دیگه ای پس به خدا هم اعتقاد نداری غیر از اینه؟ حتی اصول اخلاقی رو هم در بحث رعایت نمیکنی 

کثرت باعث حقانیت نیست اما لازمه احترام گذاشتنه همونطور که قرآن به مسلمانان دستور میده به اعتقادات دیگر ادیان و آیین ها احترام بگذارند حتی بت پرستان ولی تو چی؟از هیچ توهینی به پیامبر و فرزندانش فرو گذار نمیکنی 


اره جوانى که به جای سپندارمذگان و مهرگان و نوروز، ولنتاین و هالووین که اعیاد مقدس مذهبی مسیحیان هستند رو جشن بگیره هویت خودش رو از دست داده باید بگم تمام جشن هایی که توی ایران و از طرف ایرانیان برگزار میشه ریشه در اعتقادات مذهبی داره چه جشن های زرتشتی و چه جشن ها مسلمانان  حالا انتخاب با آدم های عاقل که هالووین رو جشن بگیرند یا مبعث رو 


تو گفتی خرافات منم یک نمونه از بسیاری از مسائلی که علم از جوابشون عاجزه و راهی به جز ایمان برای توجیهشون نیست آوردم حالا بگو اونو علمی توجیه کن تل ببینیم کی خرافاتیه؟ 


علمشون رو از کجای اسلام آوردند؟ اونا رو در جواب این که میگفتی اسلام به جز بدبختی برای ملت ما نداشته آوردم که روی تو کم بشه جواب اون رو هم قبلا دادم ولی یادآوری میکنم که جابربن حیان پدر علم شیمی شاگرد امام صادق بود و خودش بیان میکنه که علمش رو از امام صادق گرفته 

توحید مفضل هم که آوردم دیگه چی میگی؟ 

۰۸ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۵۰ حقیقت پنهان
امام کاظم(ع) به هشام بن حکم فرمودند: خداوند متعال در قرآن کریم به اهل عقل و فهم بشارت داده، می فرماید:«فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْباب» بر این اساس، دست عنایت خداوند متعال، بر سر افراد عاقل است، زیرا آنان با تفکّر خود، خوب و بد را تمیز می دهند، بدی ها را رها کرده، خوبی ها را می گیرند. 

امام صادق«ع» برخورداری از عقل را مقدمه دین داری و دین داری را لازمه ورود به بهشت می دانند: «مَنْ کَانَ عَاقِلًا کَانَ لَهُ دِینٌ وَ مَنْ کَانَ لَهُ دِینٌ دَخَلَ الْجَنَّةَ» 
آیات ‏موجود در قرآن کریم درباره تعقل‏ 
سوره/آیه/سوره/آیه 
2/73/5/58 
2/75/5/103 
2/76/6/32 
2/164/6/50 
2/170/6/151 
2/171/7/176 
2/219/7/184 
2/266/8/22 
2/242/10/16 
3/118/10/24 
3/191/10/42 
11/51/10/100 
12/2/23/80 
12/109/24/61 
13/3/25/44 
13/4/26/28 
16/11/28/60 
16/12/29/35 
16/44/29/43 
16/67/29/63 
16/69/30/8 
21/10/30/21 
21/67/30/24 
22/46/30/28 
36/62/34/46 
36/68/59/21 
37/138/67/10 
39/42/74/18 
40/67/39/43 
45/5/43/3 
49/4/45/13 
59/14/57/17
۰۸ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۵۶ حقیقت پنهان
در ضمن خدا دانا تر است که رسالتش را در کجا قرار دهد برای خدا تقوا مهمه نه قومیت وقتی خدا میخواد پیامبرش عرب باشه رد کردن حقانیت پیامبرش فقط به دلیل عرب ستیزی مخالفت با خداست

ﭼﺮﺍﻏﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺍﯾﺰﺩ ﺑﺮﻓﺮﻭﺯﺩ 
ﻫﺮ ﺁﻧﮑﺲ ﭘﻒ ﮐﻨﺪ ﺭﯾﺸﺶ ﺑﺴﻮﺯﺩ

ابن خلدون که دانشمند اسلامی بود چی شد  در ضمن  برای شناخت صفات ائمه شما همون احادیث بالا که اوردم کفایت میکنه

خدا داناتر است مخصوصا الله که حتی نمیدونه زمین گرده

در ضمن دختری تو سن 18 سالگی انقدر حمایت از عرب بکنه همون بهتر که عرب بکنه و این توهین به شما حساب نمیشه بلکه باعث افتخار شماست که پرچم عرب در محل نصب بشه


درضمن بهتره بنویسی

ﭼﺮﺍﻏﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ الله ﺑﺮﻓﺮﻭﺯﺩ 
ﻫﺮ ﺁﻧﮑﺲ ﭘﻒ ﮐﻨﺪ ﺭﯾﺸﺶ ﺑﺴﻮﺯﺩ

برای شما و همکیشان شما این بهتره

اگر کثرت دلیل بر احترام گذاشتن میشه به درک واصل شدن
 عده ای در کربلا که در حداقل بودن توسط اکثریت بهش احترام بزار


اگر محمد  در قطب شمال زندگی‌ میکرد؛

کلی حکم فقهی در باره جماع با پنگوین ها و شیرهای دریایی می داشتیم.

در قرآن ، جهنم مکانی می بود که سرما در آن بیداد می کرد و بهشت ، جایی بسیار گرم بود و مثلن ایه زیرنازل میشد:
- ” همانا خداوند بندگان نیکوکارش را به بهشت میبرد، از شدت گرما در آنجا تمام بدن ها برنزه می شود و همیشه آتشی برای گرم کردن وجود دارد ، در بهشت هیچگاه باران یا برف نخواهد بارید.

مقدار دیه به جای شتر و گوسفند، به تعداد پنگون و شیر دریایی تغییر می یافت.

در جهنم ، بنا به گفته قران ، خرس دریایی بود که با افراد در سرمای زیاد گلاویز می شد.
- طبق آیه قرآن در سال تولد محمد، یک سری خرس قطبی به خانه های اسکیموها حمله می کردند، اما توسط مرغان دریایی که برف (!) حمل می کردند، کشته می شدند.

فطریه رو به جای گندم روی گوشت فک میبستن.
حضرت محمد هر روز برای عایشه یه آدم برفی درست میکرد که باهاش بازی کنه.
شاش خرس قطبی مقدّس میشد و باهاش کلی‌ از امراض رو میشد معالجه کرد.
امام حسین هم تو قطب شمال به همراه ۷۲ نفر از یارانش یخ میزد.
سلمان فارسی‌ به اعراب چگونگی‌ ساختن ایگلو را یاد میداد،
حضرت علی‌ شب‌ها هیزم میبرد در خونه فقیر فقراها.

اگر محمد تازی در قطب شمال زندگی‌ میکرد؛

- ۵ تن آل عبا به ۵ تن ال کرسی تغییر نام میدادند.
- امام رضا ضمانت بوفالو رو میکرد.
- به علت سرمای هوا مناسک حج به یک روز کاهش میافت.
- حجاج باید آخر روز ، گلوله برفی به طرف شیطان پرتاب میکردند.
- حضرت محمد با سورتمه برفی میرفت به معراج.
- افراد زنا کار رو به جای سنگسار، یخسار میکردند.

در روز عاشورا، لشکریان یزید فالوده رو به روی لشکر امام حسین می‌بستند. از اون روز به اینور هر کسی‌ که بستنی میخورد باید میگفت: لعنت بر یزید

و خاورمیانه در قرن بیست و یکم بهترین نقطه روی زمین بود دارای ساکنانی روشنفکر و با سواد، و به جای اون کانادا و آلاسکا به مرکز ترویج تروریسم و خرافات در دنیا تبدیل می‌شدند.

ایران هم همینک امپراتور جهان بود.

 جناب بل ایرانی بودن ووطن پرستی به دشمنی با اسلام وقران نیست بلکه به این است که شجاعت داشته باشیم دین کاملتر وبرتر را بپذیریم ودر عین حال که هیچ دشمنی با هیچ قومی از جمله اعراب نداشته باشیم ولی درعین حال سنتهای اصیل ایرانی خود را حفظ کنیم شما اگرمیخواهید واقعا اسلام را بشناسید باید بدون غرض ورزی در ان تحقیق کنید راستی  چرادر زمان انهمه شکوه تمدن ایران باستان  در زمان ساسانی و.....هیچ دانشمندایرانی صاحب نامی پدید نیامدند.وتمامی دانشمندان وفیلسوفان ایرانی تاثیر گرفته از تعالیم اسلام بودند .وشکوفایی ورشد دانش ونبوغ ایرانیان بعداز دوران گرویدن به اسلام بود ازجمله مولوی که حتی در امریکا اشعارش بسیار طرفدار دارد.ویا ذکریای رازی  که از شاگردان امام جعفر صادق بود و ابن سینا که به مسلمانی خود افتخار میکرد درست است که در ایران قبل ازاسلام نیز علومی موجودبود وشکوه تمدن بود ولی در مقایسه با مثلا یونان باستان که مشاهیربسیاری از جمله افلاطون ارسطوو............ویا حتی روم باستان تعدادمشاهیروبزرگان علم ایران بسیار اندک میباشد ودقیقا رشد وشکوفایی استعداد ایرانی اززمان گرویدن به اسلام به اوج وشکوفایی خود رسید.وشما نمیتوانید این حقیقت را کتمان کنیدکه اکثربه اتفاق قریب دانشمندان ایرانی در زمان بعد از گرویدن ایران به اسلام پدید امدندونه قبل از ان. در ضمن اگر قراربود ایران در حال حاضر امپراطوری بود که بخواهد دوتا بمب اتم در هیروشیما وناکازاکی بیندازد ودر ویتنام قتل عام کند وبعد دیگران را به تروریستی متهم کند!!!!!!!!!!ویا مثل اسراییل با تاریخ جعلی ناجوانمردانه کشوردیگری را اشغال وساکنانش را قتل عام کندهمان بهتر که ایران  امپراطوری نیست در حال حاضر مفهوم تروریست بیشتر شامل حال امریکاوغرب است .وکافیست سرچ کنید وببینید که القائده چگونه در ابتدا توسط امریکا برای ازبین بردن قدرت شوروی سابق بوجود امد وسپس طالبان و داعش ازان منشعب شداتفاقا خاورمیانه قربانی تروریسم است نه خود ان واگر الاسکا وکانادا نیز مانندخاورمیانه بیشترین مخازن نفت ومعدن و.......را داشت مطمعن باشید مانندخاورمانه بودوضعش وراحتش نمیگذاشتند.من دختری هستم که به ایرانی بودن خودم افتخار میکنم وبه همان اندازه به شیعه بودن خود میبالم وهم به ارتمیس عشق میورزم وهم بانوی بزرگ شیرزن دشت کربلا زینب بسیار دوست دارم وارادت دارم وبعنوان یک دختریکه مهندس ای تی هستم افتخار میکنم که دریک جامعه اسلامی تحصیل وکار میکنم.
در ضمن شما حق ندارید نوکر مولا علی را به قصد تحقیر نوکر عرب بنامید شما حتی اولین اصول انصاف را نیز رعایت نمی کنید.حضرت علی نزادش هر چه که هست  یکی از انسانهای بزرگ تاریخ است .عرب داریم تا عرب .همانطورکه ایرانی داریم تا ایرانی . یک عرب یزید است ویک عرب امام حسین که تفاوتشان از زمین تا اسمان است .همانطورکه ایرانیان تفاوتشان اززمین تا اسمان بوده یک ایرانی کسی بوده مثل کوروش کبیر ویک ایرانی دیگر یکی از پسران کوروش بوده که برای قدرت برادرش را کشت(اگر اشتباه نکنم کمبوجیه).
جناب بل من نمیدانم چه دین وایینی داری واصلا ایا هیچ دینی را قبول داری یا نه ولی انسانیت حکم میکند که اگر دینی را قبول نداری لااقل به ان دین وپیروانش احترام بگذاری امثال شما حتی دین زرتشت وکوروش وداریوش کبیر را نیز واقعا قبول ندارندوفقط به ظاهر وبرای مقاصد نزادپرستی واسلام ستیزی از ان دم میزنند . که اگر داشتی وبر مسلک ودین انان بودی میدانستی که کوروش وقتی بابل را ازاد کرد نه تنها به دین انان هیچ توهینی نکرد بلکه انان را در دین خود ازاد گذاشت یعنی بر خلاف مسلک شما بود .
خدایا حقیقت نهان کامنتای خودت کم طولانی و زیاد بود رفتی این دوستت سفیده رو هم برداشتی آوردی؟! البته نظراتون کاملا قابل احترامن و من با دقت میخونم ولی یکم خلاصه تر... ببینم نهان تو واقعا 18 سالته؟! عجببببب...
۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۵۷ حقیقت پنهان
خدا داناتر است مخصوصا الله که حتی نمیدونه زمین گرده! 
 اینو از کدوم آیه در آوردی؟ 
ابن خلدون که دانشمند اسلامی بود چی شد 
میگن عقل که نباشد جان در عذاب است حکایت حال جنابعالی جنابعالیه من گفتم شیعیان خالد بن ولید و عمر رو لعنت میکنند چه ربطی داره به دانشمند و مسلمان بودن ابن خلدون؟ لعن خالد بن ولید باعث میشه ابن خلدون مسلمان نباشه یا جامعه شناسی و تاریخ نگاری اونو زیر سوال میبره؟ خدا شفات بده! 

خاورمیانه در قرن بیست و یکم بهترین نقطه روی زمین بود دارای ساکنانی روشنفکر و با سواد، و به جای اون کانادا و آلاسکا به مرکز ترویج تروریسم و خرافات در دنیا تبدیل می‌شدند.

ایران هم همینک امپراتور جهان بود 

خاورمیانه تا قبل از ورود  استعمارگران اروپایی و در زمان پادشاهی حکمرانان لایق مرکز علم و تحقیقات و صادر کننده علم به اروپا بود زیرا کشور های حاضر در این مناطق دین اسلام را پذیرفته بودند و در اسلام جایگاه عالمان بسیار بالا تر از عابدین است 

پیامبر اکرم(ص) دو گروه را در مسجد دید؛گروهی مشغول عبادت بودندو گروهی سرگرم مذاکره و بحث علمی . پس آن حضرت رفتن به نزد گروه دوم را بر پیوستن به جمع عبادت کنندگان ترجیح داد و درباره این رفتار خود فرمود:«من برای تعلیم فرستاده شده ام».

در خاورمیانه با سابقه تمدن های بسیار قدیمی نیز هرگاه حاکمانی فهمیده و آگاه که ارزش علم رامیدانستند به قدرت رسیدند و یا وزرایی دانشمند و مسلمان همچون خواجه نصیر طوسی داشتند علم و دانش پیشرفت نمود 

ایران امپراتور خاورمیانه بود اگر شاهان نالایق قاجاری و پهلوی خاک آنرا به اروپایی ها و روسی های متمدن و شهر نشین نمیبخشیدند و به جای خود کم بینی در مقابل پیشرفت های علمی و فناوری اروپاییان(که نه به علت مسلمان نبودن بلکه به علت اهمیت دادن به پیشرفت علم پیشرفت کردند و در اسلام و قرآن هم بسیار بر تعقل و خردورزی سفارش شده) و از دست دادن خود باوری و تحقیر روحیه ملی از پیشرفت های آنان استفاده می کردند تا ایران را همچنان در اوج نگه دارند 

شصت میلیون مسلمان در اروپا زندگی می کنند آنها همه احمق و خرافاتی اند؟ 

شاید بهتر است احمق های واقعی دست از حماقت بردارند و اسلام را همانطور که هست ببینند نه آنطور که میخواهند 


۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۰۲ حقیقت پنهان
من خانم سپیده رو نمیشناسم بعد هم کامنت های من به این دلیل طولانی اند که جناب بل حرف حساب و کامنت کوتاه سرش نمیشه اگر هم کامنت های خودشو خونده باشی فقط توهین کرده و دری وری گفته و بحث رو منحرف کرده که از زیر بار حقیقت دربره  چون حرفی نداشته کوتاه و مختصر مسخره کرده 
بله من هجده سالمه 
۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۱۴ حقیقت پنهان
چنین گفت پیغمبر راستگوی 
ز گهواره تا گور دانش بجوی 
اطلبوا العلم من المهد الی اللحد؛ 

«بخوان به نام پروردگارت که [جهان را]آفرید. [همان کسی که ] انسان را از خون بسته ای خلق کرد. بخوان که پروردگارت بزرگوار است؛ همان کسی به وسیله قلم تعلیم کرد و به انسان آنچه را نمی دانست،یاد داد».

«ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُون‏» «عظمت این سوگند هنگامى آشکارتر مى‏شود که توجه داشته باشیم آن روزى که این آیات نازل گشت، نویسنده و ارباب قلمى در آن محیط وجود نداشت، و اگر کسانى مختصر سواد خواندن و نوشتن را داشتند تعداد آنها در کل سرزمین مکه که مرکز عبادى و سیاسى و اقتصادى حجاز بود به بیست نفر نمى‏رسید، آرى سوگند به قلم یاد کردن در چنین محیطى عظمت خاصى دارد.»


طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَة کسب علم و دانش بر هر زن و مرد مسلمان واجب است.

طلبوا العلم و لو بالصّین» دانش طلب کنید هر چند در چین باشد.

) اختلاف عقاید استاد و شاگرد نیز نمی تواند مانع کسب علم و دانش شود: چنانکه امیر المؤمنین علی (علیه السلام) در این زمینه می فرماید: «خُذُوا الْحِکْمَةَ وَ لَوْ مِنَ الْمُشْرِکِین‏ حکمت و علم را فرا گیرید و اگر چه از مشرکین باشد. و در جای دیگر فرمود: «خُذِ الْحِکْمَةَ مِمَّنْ أَتَاکَ بِهَا وَ انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْهُ إِلَى مَنْ قَالَ»حکمت را از هر که بیاورد فرا بگیرید به گفتار توجه داشته باشید نه به گوینده. حضرت امام باقر، (علیه السّلام) به نقل از حضرت مسیح (علیه السّلام) می فرماید: «خُذُوا الْعِلْمَ مِمَّنْ عِنْدَهُ وَ لَا تَنْظُرُوا إِلَى عَمَلِه‏»علم و دانش را از کسى که نزد او است فرا گیرید و بعمل و کردارش ننگرید.


حضرت علی (ع): کمال دین در تحصیل علم و عمل به آن است و بدانید که طلب علم از تحصیل مال واجب تر است چه آنکه مال رزق مقسوم و تضمین شده است که عادل کریمی آنرا در میان شما قسمت کرده و به زودی به عهد خود وفا میکند لیکن دانش گوهر گرانبهای مخزون و مستوریست در کانون سینه دانشمندان پس برای به دست آوردن آن در تحصیلش بکوشی.
 حقایق { ملا محسن فیض کاشانی } جلد 1 صفحه 13
حضرت سجاد (ع): اگر مردم بدانند که در گنجینه تحصیل علم چه گوهرهای گرانبهایی نهفته است مسلما در صدد تحصیل آن برمی آیند و پیوسته در راه طلب علم می کوشند و جدوجهد میکنند هر چند به فرو رفتن در دریاها و جان بازی آنان تمام شود.
حقایق { ملا محسن فیض کاشانی } جلد 1 صفحه 13
حضرت باقر (ع): عالمیکه از علمش بهره مند شود از هفتاد هزار پارسا برتر است.
 حقایق { ملا محسن فیض کاشانی } جلد 1 صفحه 13
حضرت صادق (ع): کسیکه سخن نیکی به دیگری آموزد ( یعنی یاد گرفته و به دیگران هم یاد دهد ) پاداش کسانیکه به سخن او عمل کرده اند در نامه عملش نوشته میشود.
حقایق { ملا محسن فیض کاشانی } جلد 1 صفحه 13
حضرت رضا (ع): پیغمبر (ص) فرموده تحصیل علم بر هر مسلمانی واجب است.
حقایق { ملا محسن فیض کاشانی } جلد 1
قضاوت درباره اینکه اگر مسلمانان کاملا و در تمام ادوار تاریخ به این احادیث عمل میکردند چی میشد با اهل خرد 

شعور پنهان شما گفتی


( مدیونید اگه فکر کنید اروپایی ها با غارت و بردگی و کشتار پیشرفت کردند و اونموقع که توی چرک و کثافت زندگی میکردندو در اوج توحش بودند دانشمندان مسلمانی مثل ملاصدرا و ابن خلدون و ابن سینا و ....در سرزمین های مسلمان زندگی میکردند و مسلمانان در اوج تمدن بودند
 کلا اسلام برای ما هیچ چیزی جز بدبختی نداشته و هیچ دانشمندی هم طی این هزار و چهارصد سال نبوده  ملت ما تا قبل از ورود انگلیسی ها ...مثل مغول ها زندگی میکردند!)

بعد که همون ابن خلدون گفته حسنین در جنگ با ایران شرکت داشتند  خودتو زدی به کوچه علی چپ مشکلت میدونی چیه نمیخوای بفهمی

پس از نظر شما خدا در قران گفته زمین گرد است خوب پس حتما قران شما متفاوت از میلیونها قران دیگه است

داری میبینی که همون 60 میلیون مسلمانی که در اروپا بزرگ شدن افت اروپا هستن و تقریبا  سی هزار نفرشون دارن تو داعش اسلام ناب رو به نمایش میزارن
نمیدونم چرا هنگام نوشتن مطلبی که طرف صحبتش شما باشی احساس میکنم دارم با حجر الاسود صحبت میکنم

خانم سپیده شما گفتی


راستی  چرادر زمان انهمه شکوه تمدن ایران باستان  در زمان ساسانی و.....هیچ دانشمندایرانی صاحب نامی پدید نیامدند.وتمامی دانشمندان وفیلسوفان ایرانی تاثیر گرفته از تعالیم اسلام بودند .وشکوفایی ورشد دانش ونبوغ ایرانیان بعداز دوران گرویدن به اسلام بود


واقعا برات متاسفم با این یک حرف نشان دادی ارزش پاسخ دادن نداری

1) اسکیلاس : دوره ی هخامنشی، « زمان حکومت داریوش _ از سال 446 تا 486 ق.م » _ دریانورد و کاشف و مهندس سازنده ی قنات. 
2) ستاسپ : دوره ی هخامنشی، « زمان حکومت خشایارشا _ از سال 486 تا 521 ق.م » دریانورد و کاشف.
3) بویر اندا : دوره ی هخامنشی، « زمان خشایارشا » مهندس. 
4) آرتاخه : دوره ی هخامنشی، « زمان خشایارشا » مهندس و سازنده ی کانال آتوس. 
5) استانس : دوره ی هخامنشی، شمیدان و استاد دموکریتوس. 
6) برازه : دوره ی ساسانی، « زمان فرمانروایی اردشیر _ 226 تا 241 م » مهندس و احیا کننده ی شهر فیروزآباد ( در فارس ).
7) برانوش : دوره ی ساسانی، سازنده ی شادروان شوشتر. 
8) فرغان : دوره ی ساسانی، سازنده ی طاق کسری. 
9) جهن برزین : دوره ی ساسانی، سازنده ی تخت طاقدیس. 
10) شیده : دوره ی ساسانی، سازنده ی کاخ خورنق.

این اسامی منهای تمامی کسانی که اسامیشان در کتب تاریخی ایران توسط اعراب کثیف به اتش کشیده شد

۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۳۶ حقیقت پنهان
منطق مخالفین اسلام 
1 اگه از اصول منطقی و عقلانی دین اسلام (توحید معاد ایمان به تمام پیامبران الهی من جمله زرتشت) دفاع کنی میشی خرافاتی و عرب پرست 
2 اگه دختر باشی انواع و اقسام توهین ها رو میشنوی به بهانه اینکه اسلام گفته! (کجا گفته شده اىمه ما زنان و دختران رو با اسپرم و تخمک صدا میزدند یا جواب سوالاتشان را با تحقیر آنان میدادند خدا عالمه!) ولی برای اثبات دروغگویی این افراد چند نمونه می‌آورم 

امام علی‌(ع) در بحبوحه جنگ صفین می‌شنود که برخی از اصحاب او به لشکر معاویه دشنام می‌دهند. امام می‌فرماید من خوش ندارم که شما فحش دهنده باشید. اگر شما برای آنان اعمالشان را توصیف کنید و وضعیتشان را بیان کنید، سخن درست‌تری گفته‌اید و معذورتر هستید. به جای فحش و ناسزا برای حفظ خود ما و آنان و صلح و هدایت آنان دعا کنید. این روش باعث می‌شود که جاهلان حق را بشناسند و عنودان دست از ستیزه بردارند. (نهج‌البلاغه، خ۲۰۶)

آن حضرت در میان اصحاب خود نشسته است. امام (ع) مسأله‌ای را بیان می‌کند. یکی از خوارج که در آنجا حضور داشت با لحنی بسیار زشت گفت: «خدا این کافر [علی(ع)] را بکشد، چقدر دانا و فقیه است!» اصحاب خشمگین شده به سمت او حمله می‌کنند. امام می‌فرماید: آرام! او ناسزایی گفته و دشنامی داده، که در پاسخ او یا باید مقابله به مثل کرد و یا اینکه از گناه او درگذشت [و معلوم است که امام می‌خواهد بفرماید که راه دوم را باید در پیش گرفت، و به هر حال برخورد خشن نباید کرد.] (نهج‌البلاغه، حکمت۴۲۰)

در احادیثی آمده است که امام علی(ع) در جنگ‌ها به لشکریان خود توصیه‌هایی می‌کرده، از جمله اینکه صدای خود را بلند نکنند و زیاد سخن نگویند و کسی از دشمن که به آنان سلام کند جواب دهند و … (وسائل الشیعه، ج۱۱، کتاب الجهاد، باب۳۴)

یکی از اصحاب امام صادق(ع) به نام مفضل ابن عمر به مسجد مدینه می‌رود و در گوشه‌ای می‌نشیند. در نزدیکی او برخی از ملحدان از جمله ملحد معروفی به نام ابن‌ابی العوجاء نشسته بودند و اصول اساسی اسلام را رد می‌کردند. مفضل عصبانی شده و به آنان ناسزا می‌گوید. آنان به او می‌گویند که اگر تو طرفدار جعفرین محمد هستی روش او اینگونه نیست. او عصبانی نمی‌شود و ناسزا نمی‌گوید و سخن را با متانت گوش می‌دهد و پاسخ علمی می‌دهد. مفضل بر می‌خیزد و خدمت امام صادق‌(ع) می‌رسد و ماجرا را تعریف می‌کند. امام می‌فرماید ناراحت نباش و فردا به کلاس درس بیا. مفضل در درس آن حضرت شرکت می‌کند که نتیجه این کلاس کتاب معروف «توحید مفضل» است. (مطهری، مرتضی، پیرامون جمهوری اسلامی، ص۱۳۰-۱۳۱)

آری! امام صادق به مخالف، حتی اگر کافر باشد، ناسزا نمی‌گوید و پاسخ علمی می‌دهد و راه حلی که به طرفدار خود ارائه می‌کند، کلاس درس است، چرا که پاسخ مخالف را تنها با استدلال علمی می‌توان داد.

همین ابن ابی العوجای ملحد خدمت امام صادق(ع) می‌رسد و به بدترین شکل به امام و مسلمانان توهین می‌کند. او در مراسم حج و در رابطه با طواف به امام می‌گوید: «تا کی شما می‌خواهید مثل گاو دور این خرمن بچرخید؟» با این حال امام بدون اینکه خشمگین شود و کلمه ناشایستی به او بگوید، با او وارد بحث می‌شود و جواب شبهات علمی او را می‌دهد. (همان، ص۱۳۱)


با پیامبر اسلام و یارانش که تنها به جرم یکتا پرستی سخت ترین شکنجه ها را دیدند و چهار سال در شعب ابی طالب در حالی که یک خرما در دهان چهل نفر میگشت تا آنان را در مرز مرگ و زندگی نگه دارد تنها به جرم عرب بودن مخالفت میشود و اصلا اهمیت ندارد که دین و آیین محمد چه بود و چه میگفت چون او عرب بود مردود است! 


من از تمام انسان های متمدن جهان می پرسم آیا در قرن بیست و یکم هنوز نوبت آن نرسیده که نژاد پرستی های ابلهانه را دور بیندازیم و با واقعیت ادیان و معنویت روبرو شویم؟ 

آیا با این همه پیشرفت علم هنوز وقت آن نرسیده که به قدرت خدا ایمان بیاوریم و معاد را افسانه و خرافات نپنداریم؟ 


۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۵۳ حقیقت پنهان
بعد که همون ابن خلدون گفته حسنین در جنگ با ایران شرکت داشتند  خودتو زدی به کوچه علی چپ مشکلت میدونی چیه نمیخوای بفهمی

پس از نظر شما خدا در قران گفته زمین گرد است خوب پس حتما قران شما متفاوت از میلیونها قران دیگه است


اولا جنابعالی مفسر قرآنی یا کارشناس زبان عربی؟ دوما کجای قرآن گفته زمین صافه؟ اون آیاتی که آوردی نوکر مولا علی جوابت رو داد که گفته زمین را گستراندیم نگفته زمین صافه مگه زمین گسترده نیست؟ 
درباره حضور حسنین در جنگ با ایران هم جوابتون رو دادم که این فرض اگر هم درست باشه دلیل منطقی رد حقانیت اونها نیست مثلا اگه حاکم یک منطقه بر علیه یک پادشاه ایرانی شورش کنند و اون هم سپاهش رو بفرسته و با سپاه آنها مقابله کنند میخواهی طرف کی رو بگیری؟ مردم ایران که معصوم نیستند هر کاری کردند درست باشه در حالی که از منظر شیعه اىمه معصوم هستند پس مجددا بر میگردیم سر اصول دین اسلام 

در ضمن با این تعریفی که جنابعالی ارایه دادی خوزستان و بوشهر هم مال ایران نیست ایران فقط تهرانه و بس 


در ضمن با توهین به من و نجابتم رو زیر سوال بردن این اجازه رو به من میدی که به ناموست توهین کنم حالا خود دانی میخواهی روی طبل بی غیرتی خودت بکوبی بکوب 
دیگه هم جوابت رو نمیدم چون بیش از این ارزش وقت گذاشتن نداری 



امام حسن مجتبی(ع):کسى که عقل ندارد، ادب ندارد 
این شهر مردگان است آواز تازه ممنوع

لبهای غنچه آزاد گل بی اجازه ممنوع

دارالخلافه آباد جهل و خرافه آزاد

بیداد پشت بیداد حرف اضافه ممنوع


دقیقا بعد از سخنان سپیده حس کردم وقتی رو که افشین به بابک خرمدین خیانت کرد کسانی که از فروش نفت ایران نه با دلارهای سرزمین عربستان روزگار میگزرانند چه کمر همتی برای نابودی ایران به نفع خانه پدریشان دارند

استانس: فیلسوف بزرگ ایرانی عهد هخامنشی و استاد دموکریتوس یونانی

اقلیدس اسکندرانی: ریاضی دان مشهور.وی را یونانی دانسته اند در حالیکه هیچگاه در یونان زیست نکرده!!

مانی: فیلسوف و بنیانگذار مکتب مانوی.

مزدک بامداد: فیلسوف و مصلح اجتماعی.

بزرگمهر بختکان: حکیم و دانشمند ایرانی. وزیر انوشیروان ساسانی.

باربد: موسیقی دان و شاعر شهیر ایرانی در دوران خسروپرویز. برخی وی را واضع اولین دستگاه موسیقی جهان می دانند.

پولس پارسی: دانشمند و فیلسوف عهد ساسانی.

برزویه: پزشک نامدار ایرانی در عهد انوشیروان ساسانی. گردآورنده کلیله و دمنه


فیثاغورث: وی را شاید نتوان از مشاهیر ایرانی دانستولی از جمله دانشمندان مشهور یونانی بود که از دانش مغان ایرانی بهره گرفتو سالیان دراز در سرزمینهای امپراطوری پارس به آموزش علوم مختلف مشغول بود.



آرتاخه: دانشمند و مهندس ایرانی. وی به همراه دیگردانشمند ایرانی بوبراندا ، آبراهه آتوس را برای گذر ناوگان خشایارشا درحمله به یونان ایجاد کرد

همین یک جمله از زبان شما  برای بنده و هر کسی که اهل فکر باشه کافیه تا با اصلیت شما اشنا بشن خانم گمنام و پنهان


درباره حضور حسنین در جنگ با ایران هم جوابتون رو دادم که این فرض اگر هم درست باشه دلیل منطقی رد حقانیت اونها نیست مثلا اگه حاکم یک منطقه بر علیه یک پادشاه ایرانی شورش کنند و اون هم سپاهش رو بفرسته و با سپاه آنها مقابله کنند میخواهی طرف کی رو بگیری؟ مردم ایران که معصوم نیستند هر کاری کردند درست باشه در حالی که از منظر شیعه اىمه معصوم هستند

با تشکر از تو تخم عرب ........

سخنان رازی در کتاب اعلام النبوه چنین است:

بما خبر دهید، کی و کجا؟ امامان شما دلالت و راهنمایی کرده اند که چگونه بین غذاها و سموم تفاوت بگذاریم؟ کجا از کارکرد داروها بما خبر داده اند؟ از ائمه خودتان: بما یک ورق نشان دهید، همانطوری که از بقراط و جالینوس هزارها ورق، نه یکی دو تا نقل شده است که برای مردم نافع است، بما چیزی نشان دهید از علومی که از حرکات فلک و علل این حرکات از یکی امامان شما نقل شده باشد، یا مطلبی از طبایع لطیفه و ظریف مانند هندسه و یا غیر اینها از امور مربوط به لغات که قبلا معلوم نباشد و پیشوایان شما ان را اختراع کرده باشند.[32]

اما در آنسو میبینیم که رازی کتاب های به اصطلاح آسمانی را خالی از ارزش و اعتبار میدانسته و آثار و اندیشه های دانشمندانی همچون افلاطون، ارسطو و اقلیدس و بقراط را عامل مهم خدمت به بشریت معرفی کرده است. اما همین امام دانستن فلاسفه نیز مانند امامهای اسماعیلیان نبوده است که مبتنی بر تقلید باشد. بلکه رازی روش عقلی و خردگرایی آنها را قبول داشته است، چنانکه در مناظره خود گفته است که فرد با دقت و نظر میتواند علم گذشتگان از فلاسفه را بیاموزد و با تعقل فراوان میتواند به مطالب دیگری نیز برسد و به عبارتی از فلاسفه قبل از خود پیشی بگیرد.[33]

دکتر مهدی محقق با اشاره به کتاب فلاسفه شیعه مینویسد: «برخی او را به خاطر نام این دو کتاب شیعه دانسته که این مقدار دلیل برای چنین مدعائی کافی نیست».[34] و در جایی دیگر از کتاب خود با ذکر کنیه رازی که ابوبکر است، این مدعای شیخ عبدالله نعمه را رد میکند: «بعید است که شیعه کنیه ابوبکر داشته باشد».[35]

گفتاوردهایی از رازی:

رازی پیرامون خرد و خردگرایی چنین مینویسد: با ابزار خرد است که ساختن کشتی‌ها و کاربردن آنها را یافته‌ایم، چندان که هم بدانها سرزمین‌های دور دست آن سوی دریاها را درنوردیده‌ایم. دانش پزشکی را هم با خرد حاصل کرده‌ایم، که چندان صلاح و سود برای تن‌های ما دارد، و دیگر علوم و فنون که ما را بهره‌رسان‌اند، و هم بدان امور بس پیچیده و پنهان از دیده را شناخته‌ایم، چنان که شکل زمین و سپهر و بزرگی خور و ماه و دیگر اختران، فواصل و حرکات آنها را دریافته‌ایم، و نیز بدان خود به شناخت آفریدگار گرامی نائل شده‌ایم، یعنی بزرگترین و سودمندترین چیزها که بدان رسیده‌ایم. بر روی هم، خرد چیزی است که اگر نبود، وضع ما همچون حال چارپایان و کودکان و دیوانگان را می‌مانست، چه هم بدان است که ما اعمال عقلی خود را پیش از ظهور حسی آنها به تصور می‌آریم، پس آنها را چنان درمی‌یابیم که گویی احساسشان کرده‌ایم، آنگاه صورت‌های آنها را با افعال حسی خود می‌نمایانیم، تا مطابق با آنچه تخیل و تصور کرده‌ایم – پدیدار شوند.[36]

رازی نبوت را در تعارض با خلقت متساوی انسانها میداند و آنرا خلاف حکمت یک خدای حکیم میداند:از کجا و به چه دلیل شما این سخن را واجب شمرده اید که خداوند یک دسته ی خاص را به مقام نبوت ویژه ساخته و دیگران را نه؟ چرا پیامبران را بر سایر مردم فضیلت داده است؟ و فقط اینان را به راهنمایی مردم معین کرده است؟ و همه مردم را محتاج ایشان قرار داده است؟ و از کجا به خود اینچنین اجازه داده اید در حکمت حکیم که چنین کاری را برای مردم اختیار کند؟ و این کار مشقت بار و دور از انصاف را بر بعضی از مردم بار کند…؟ تا بدین وسیله بین مردم دشمنی ها برانگیزاند، و جنگهای (عقیدتی و دینی) فراوان ایجاد شود و بدین وسیله مردم هلاک شوند…؟[37]

رازی: به حکمت حکیم و رحمت رحیم، اینگونه سزاوار بود که بندگان خود را بوسیله الهام به فرد، فرد آنان، تمام سودها، و همه زیانها را، در نزدیک و دور به ایشان بیاموزد و هیچیک از بندگان را بر دیگری فضیلتی ندهد، و بین بندگان نزاع و اختلاف نباشد، تا هلاک شوند. این که گفتم با روش احتیاط مناسب تر است از اینکه بعضی را راهنما و پیشرو ، برخی دیگر قرار دهد تا در نتیجه هر دسته ای امام خود را تصدیق کنند، و غیر وی را تکذیب نمایند، و برخی با سلاح و جنگ به روی بعضی دیگر برخیزند، و بلا و گرفتاری فراگیر شود، و با دشمنی های فراوان و کشمکش ها هلاک شوند. و کشته های بسیار از این راه و بدین وسیله کشته شوند، چنانکه میبینی.[38]

رازی: چرا خداوند معرفت سود و زیان بندگان را در دو زمان کوتاه مدت و دراز مدت به خود بندگان الهام نفرموده است؟ چرا به بندگان الهام نکرده است تا احتیاجی به دلیل آوردن نداشته باشند و احتجاج بعضی از مردم برای برخی دیگر بندگان نباشد. ما می بینیم که این اختلاف عقاید بسیاری از مردم را هلاک کرده است. و بزرگترین بلا را در حال و آینده بر ایشان وارد ساخته است، اما بلای حال برای این است که هر دسته ای از امت پیشوای خود را تصدیق کردند و قبول دارند (نه پیشوای خصم را) و این سبب برخورد با شمشیر و اسلحه است…[39]

رازی: اگر بین مردم اسباب دین نباشد، دسته بندی ها، دوستی ها، و دشمنی ها نیز از بین می رود. چه که منازعات برای آینده نزدیک و یا دور است.[40]

رازی پیرامون غیرعقلانی بودن دین چنین گفته است: پیروان ادیان، دین خود را از بزرگان خود با تقلید گرفته اند، از نظر و دقت و بحث در اصول و ریشه های عقلی طفره رفته اند، و سخت منع کرده اند که پیروان ایشان در مباحث عقلی وارد نشوند… و از روسای خود اخباری را روایت کرده اند که موجب آن است اگر پیروان ادیان از راه دلیل بدین آثار بنگرند کافر می شوند از گذشتگان خود چنین نقل و روایت کرده و می کنند که جدل در دین و مرآء در دین کفر است. و هر که دین خود را بر قیاس عرضه بدارد، در تمام مدت دهر در التباس و اشتباه خواهد بود. و گفته اند: در ذات خداوند اندیشه نکنید، و در خلق خدا فکر کنید. قضا و قدر سر خدایی است در آن فرو مروید، کسانی که قبل از شما بودند با تعمق در این گونه مباحث هلاک گشته اند. اگر از گویندگان این سخنان دلیل بخواهیم، خشمناک می شوند و غضب می کنند، و خون سئوال کننده را هدر می دهند و از دقت نظر نهی می کنند، و پیوسته به قتل مخالفین خود تحریص می کنند. لهذا حق مدفون شده است و به سخت ترین صورت، و حقیقت به سختی پنهان مانده است.[41]

رازی: در طی روزگاران با مذهب خود الفت گرفته اند و با مرور ایام این حال عادت ایشان گشته است. اینان با ریش های بلند که در صدر مجالس می نشینند مغرور گشته اند، همانا که حلقوم خود را با گفتن خرافات و اکاذیب پاره می کنند… چنین می گویند: حدثنا فلان عن فلان… از راه دروغ و بهتان ها روایات نقیض با هم را می گویند. یکی از این اخبار خبر خلق قرآن است و دیگری نقض می کند. اینان را درازی ریش تیوس (بز نر) و سفیدی لباس شنوندگان که از اطراف ایشان جمع می شوند مغرور کرده است. چه کسانی؟ ضعیفان از مردان و زنان و کودکان، در طول مدت طبیعت و عادت اینگونه مردم شده است.[42]

ابوحاتم به رازی میگوید: به من بگو درباره کسی که هم نظر به فلسفه دارد و هم به شرایع پیامبران اعتقاد و نظر تو چیست؟… رازی پاسخ میدهد: چگونه می شود کسی که در فلسفه نظر کند و در عین حال به این خرافات هم معتقد باشد؟ و بر سر این اختلافات مقیم گردد، و بر جهل و تقلید اصرار داشته باشد؟[43]

رازی سودار بودن و بی ارزش بودن روایات مسلمانان پیرامون معجزات محمد را چنین نقد میکند: آثار و نشانه های نبوت محمد را یکی ، دو تا، سه تا نفر نقل کرده اند… و جایز است که این دو سه نفر از همدیگر نقل کرده  باشند.[44]

درباره قرآن رازی می‌گوید: شما ادعا می‌کنید که معجزه معتبر و در دسترس وجود دارد، برای نمونه، قرآن. می‌گویید: «هرکس آنرا انکار می‌کند، یکی همانند آن بیاورد.» هر آینه، ما بایست یک‌هزار مشابه تولید کنیم، از آثار سخنوران شیوا و شاعران دلیر، که بسیار بیشتر و بگونه مناسب جمله بندی شده اند و دارای ساختار بسیار فشرده و رسا هستند. آنها معنی را بهتر می‌رسانند و دارای وزن و قافیه و نثر و نظم بهتر هستند. … بخدا آنچه شما می‌گویید ما را گیج و متحیر می‌کند! شما درباره چیزی صحبت می‌کنید که بازگوکننده اساطیر باستانی است، و در عین حال پر از تناقضات است و دارای هیچ اطلاعات سودمند یا توضیحی نیست. سپس می‌گویید : «چیزی شبیه به آن بیاورید؟!»[45]

رازی: اگر واجب باشد که کتابی از جانب خداوند بر مردم حجت باشد، آن کتب اصول هندسه و مجسطی است. که آدمی را به معرفت و حرکات فلک و کواکب می رساند. مانند کتب منطق و کتب طب که در آن مصلحت بدنهای مردم است. اولی است که حجت باشند و از چیزی که نه نفعی دارد و نه زیانی، و نه امر پوشیده ای را کشف می کند.[46]

رازی:چه کسی عاجز است از تالیف خرافات بدون بیان و برهان، مگر ادعاهایی که این حجت است و این بابی است که هر گاه خصم چنین ادعاها کند، ما تسلیم می شویم و او را ترک می گوییم، چرا که وی را غفلت گرفته است و مستی هوی. با اینکه ما افضل از قرآن را می توانیم بیاوریم، از انواع اشعار خوب، و خطبه های بلیغ و رساله های بدیع، از آن انواع که فصیح تر و طلیق تر، و مسجع تر از آن باشد. اما تفاضل کلام بر کلام و یا کتابی دیگر از جهات بسیاری است که در آن منافع فراوان باشد و در قرآن از این باب چیزی نیست، و این گفتیم از باب کلام است. و قران از تمام آنچه که گفتیم خالی است و چیزی  ندارد. [47]

رازی:بما خبر دهید، کی و کجا؟ امامان شما دلالت و راهنمایی کرده اند که چگونه بین غذاها و سموم تفاوت بگذاریم؟ کجا از کار کرد، داروها بما خبر داده اند؟ از ائمه خودتان: بما یک ورق نشان دهید، همانطوری که از بقراط و جالینوس هزارها ورق، نه یکی دو تا نقل شده است که برای مردم نافع است، بما چیزی نشان دهید از علومی که از حرکات فلک و علل این حرکات از یکی امامان شما نقل شده باشد، یا مطلبی از طبایع لطیفه و ظریف مانند هندسه و یا غیر اینها از امور مربوط به لغات که قبلا معلوم نباشد و پیشوایان شما ان را اختراع کرده باشند.[48]

امام صادق میگوید


در خروس پنج خصلت هست که از خصلتهای پیغمبران است، و از جمله آنها بسیار جماع کردن است.


علی میگه


و نیز فرمود که بخواه زن گندمگون ؛فراخ چشم ؛سیاه چشم ؛بزرگ سرین (یعنی این که باسنش بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزرگ باشد)و میانه بالا. پس اگر او را نخواستی بیا و مهرش را از من بگیر. به همون مولا قسم که این‌ها همه‌اش وصف جنیفر لوپز خودمان است

 حضرت امام موسی کاظم (ع) فرمود: هر که لذت جماع کردن با کنیزان را دریافت کند هرگز آن را ترک نکند

و فرمود: اگر کسی فرج زن را ببوسد باکی نیست


و از آن حضرت پرسیدند: قرآن خواندن و جماع کردن در حمام چون است؟ فرمود که بسیار خوب است


صادق میگه

اگر مرد با زنی که در حال حیض است زنا کند یا با زن نامحرمی که در حال حیض باشد بگمان اینکه عیال خود او است جماع کند،احتیاط واجب آن است که کفاره بدهد


اینها همه سخنان ادمهای معصوم است که اوردم به خدا لات سر کوچه از اینا معصوم تره


منابعشون:


حلیة المتقین، باب سوم، باب چهارم، باب هفتم

اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الکبائر



۰۹ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۵۳ حقیقت پنهان
همه انسان ها در فطرت انسانی مشترکند و ذاتا خوب و بد رو از هم تشخیص میدهند اما بعضی با انجام دادن گناه وجدان خودشون رو از دست میدهند و به دیگران ظلم میکنند و مایه ی ایجاد فساد در جامعه میشوند وقتی حکمرانان ظالم بر جامعه حکومت کنند نیکی وبدی در جامعه وارونه میشه واقعیت اینه که انسان موجودی تربیت پذیر و تاثیر پذیر و تاثیر گذاره انتخاب خوبی یا بدی دست خودشه اما با انجام هر گناه بیشتر از نیکی ها فاصله میگیره و باید کسی یا چیزی اونو متوجه اشتباهش بکنه وگرنه در گناه غرق میشه و مایه فساد و تباهی در جامعه میشه و دیگران رو هم گمراه میکنه همانطور که در عربستان زمان بعثت پیامبر اسلام ارزش های والای اخلاقی معنایی نداشت و به جاش سرشار از فساد و حماقت بود 
لازمه باقی ماندن نیکی در جامعه به گواهی تاریخ و واقعیت استمرار و پایداری در دعوت به خیر و نیکی است لازمه عدل الهی این است که علاوه بر این جهان جهان دیگری نیز در انتظار انسان باشد که در آنجا به نیک و بد کردار آدمی رسیدگی شود و از آنجا که این بی انصافی است که بدون دعوت به نیکی و مشخص کردن نیکی ها برای مردمی که آنها را فراموش کرده اند یا از ابتدا در جهل و نادانی و ظلم به دنیا آمده و با فرهنگی غلط همانند شبه جزیره عربستان زندگی کرده اند به دلیل بی اطلاعی به عذاب ابدی محکوم شوند پس لازم است پیامبرانی وجود داشته باشند تا در هر دوره ای مردم را به نیکی دعوت کنند تا نیکی در جامعه فراموش نشود و از بین نرود 


چرا پیامبران را بر سایر مردم فضیلت داده است؟ و فقط اینان را به راهنمایی مردم معین کرده است؟ و همه مردم را محتاج ایشان قرار داده است؟ و از کجا به خود اینچنین اجازه داده اید در حکمت حکیم که چنین کاری را برای مردم اختیار کند؟
پیامبران الهی از نظر اخلاق و   فضیلت از سایر مردمان برتر بودند پیش از آنکه خدا آنان را به پیامبری مبعوث کند آنان باید مهربان و نرم خو و در دعوتشان پایدار باشند به عبارتی باید تمام سختی ها را در راه اشاعه نیکی ها به جان میخریدند و در دعوتشان استوار میبودند 

خدا در قران هم می فرماید که میتوانست همه مردم را هدایت کند اما چنین خلقتی چه ارزشی دار؟ در حالی که پیش از انسان فرشتگان خلق شده بودند و فرمانبردار و مطیع خداوند بودند و به علاوه در چنین خلقتی پاداش و جزا و سرای آخرت هم معنی ندارد چون پاداش و جزا زمانی ارزشمند است که با اختیار همراه باشد  در واقع دقیقا به دلیل حکیم بودن خداوند است که عبث بودن خلقت را نمیپذیریم زیرا جهان در تمام طول تاریخ تنها 250 سال شاهد جنگ نبوده است به عقیده برخی انسان از ریشه نسیان به معنای فراموشی می آید زیرا با رسیدن به پایگاه و جایگاهی خدا را از یاد میبرد و مغرور و خودخواه میشود چنان که در قرآن میخوانیم انسان طغیان میکند اگر خود را بی نیاز ببیند و واقعیت هم همین است اکثر انسان ها مادامی که در رنج و سختی هستند به یاد خدا میفتند و در خوشی ها غرق لذت میشوند و تجاوز و گناه میکنند لازمه حکمت الهی این است که این ظلم و تجاوز ها زمانی پایان پیدا کند و انسان به سرکشی خود خاتمه دهد و در صلح و سلامت و آرامش زندگی کند 
علت اکثریت جنگ ها نه اختلافات مذهبی که انگیزه هایی همانند پول و ثروت بوده و علت بسیاری از جنگ های مذهبی نیز در واقع دستیابی به ثروت و قدرت بیشتر بودهای وگرنه خود خدا در قران میفرمایدهیچ اختلافی در میان ادیان نبود و ریشه اختلافات ادیان آن دسته از رهبران دینی هستند که به میل و نفع خود دین را تغییر دادند 
اىمه شیعه هزار شاگرد در زمینه های مختلف داشتند و به علت محدودیت های وضع شده از جانب خلفا بر آنان حتی اصحاب ایشان نیز توانایی انتشار کتاب نداشتند چه برسد به خود آنها زیرا اگر کتابی مینوشتند نه میتوانستند آنرا انتشار دهند و اگر هم آنرا انتشار میدادند احتمال تغییر و تحریف در آنها بسیار بود به همین دلیل تنها کسانی را که لایق میدانستند و ظرف وجود شان گنجایش علم را داشت تعلیم میدادند و آنها نیز علوم نزد اىمه را منتشر میکردند 

اگر واجب باشد که کتابی از جانب خداوند بر مردم حجت باشد، آن کتب اصول هندسه و مجسطی است. که آدمی را به معرفت و حرکات فلک و کواکب می رساند. مانند کتب منطق و کتب طب که در آن مصلحت بدنهای مردم است. اولی است که حجت باشند و از چیزی که نه نفعی دارد و نه زیانی، و نه امر پوشیده ای را کشف می کند.


کتابی که از جانب خدا فرستاده شود باید برای تمام مردم قابل استفاده باشد چه آن روستایی بی سواد سوادی که تا کنون اسم هندسه هم به گوشش نخورده چه دانشمندان و عالمان بزرگ 
کتابی که از جانب خدا بیاید باید حاوی دستوراتی برای نحوه زندگی مردم باشد 

قرآن در بسیاری از آیات خود مردم را به تعقل دعوت میکند چون این کتاب باید برای تمام مردم و در تمام زمان ها قابل استفاده باشد بیش از نمیتواند بگوید زیرا اگر مطابق علم مردم عربستان سخن میگفت مردم ادوار دیگر آنرا نمیپذیرفتند و اگر مطابق با آخرین علوم صحبت میکرد به حدی پیچیده میشد که برای انسان های عادی قابل فهم نبود 
قرآن در بسیاری از ایاتش اشاره میکند که برای بشارت و انذار نازل شده است یعنی هدف اصلی آن دعوت به خیر و نیکی است چون اگر خیر و نیکی و تعقل در جامعه ای حاکم شد آن جامعه در تمام زمینه ها پیشرفت میکند 
با این حال قرآن ازدیگر جنبه ها هم غافل نمانده است مثلا می فرماید در عسل برای مردم شفا است لازم به ذکر نیست که عسل تنها ماده ای است که فاسد نمیشود و در درمان زخم ها نیز کارساز است به علاوه خواص بیشمار دیگر آن 

اگر هم همانند آوردن برای قرآن تا این اندازه ساده است پس چرا کسی تا به حال همانندی برای آن نیاورده که همانندی آن از دیدگاه مفسران و کارشناسان با قرآن قابل قبول باشد؟ 


در ضمن چطوره که نوشتن دو جلد کتاب درباره امامت دلیل بر شیعه بودن رازی نمیشه اما انتساب مشکوک چند تا مقاله دلیل بر الحاد اون میشه؟

راستی تو که این همه ادعای وطن پرستی میکنی چه کاری برای ایران و  ایرانی کردی به غیر از توهین به مقدسات اکثر مردم ایران؟ 
اون شهدای گمنامی که به خاطر آسایش امثال تو پرپر شدند اینقدرگردنت دین ندارند که به مقدساتشون احترام بگذاری؟ 
 در ضمن ملت ایران یک ملت بزرگ و علم دوست بوده اما تاثیری که دانشمندان مسلمان بر پیشرفت علم در سراسر دنیا گذاشتند قبل از اسلام تا این حد گسترده نبود 
در ضمن تخم لجن یکبار دیگه به من توهین کنی هرچی بگی برگردان میکنم به خواهر و مادرت حالا خود دانی 

البته ادم تخم لجن  باشه بهتر از اینه که تخم عرب باشه ولی در هر دو صورت این صفات کاملا با شخصیت شما میخونه

در ضمن قرار نیست هر موقع متعه شما به پایان رسید سر ما غر غر کنی


اگر اعدام و تیرباران ره دین است
اگر کشتار مردم در قوانین است
 اگر دین مبین تازیان این است
 بابک شاد و خرسند است که بی دین است 

اگر سینه زنی فرمان این دین است
قمه بر سر زدن نامش اگر دین است
عزاداری اگر کیش است و آئین است
چه بابک شاد و خرسند است که بی دین است
 
اگر دین سوره های جنگ خونین است
همه جا آیه های آتش کین است
اگر صلح و صفا محکوم تمکین است
چه بابک شاد و خرسند است که بی دین است 

اگر زن برده بی مایه دین است
اگر دین چادر چرکین و ننگین است
اگر زن در حجاب تار و غمگین است
چه بابک شاد و خرسند است که بی دین است
 
اگر دین آرزوی مرگ نسرین است
اگر پایان عشق ویس و رامین است
اگر دین دشمن فرهاد و شیرین است
چه بابک شاد و خرسند است که بی دین است
 
اگر زاهد به منبر والی دین است
ولی پائین منبر حیله آئین است
اگر زاهد ستمکار و سیه بین است
چه بابک شاد و خرسند است که بی دین است 

اگر بابک خرد را مهر و آئین است
خردمندی اگر دشمن به هر دین است
اگر کافر خردمند است و بی دین است
اگر آزاده بودن پاسخش این است
 
چه بابک شاد و خرسند است که بی دین است
یک مشت گدای عرب از راه رسیدند
در میهن جانانه ما خانه گزیدند
با روضه و با روزه در این باغ پر از گل
چون گاو دویدند و چریدند و خزیدند
با چوب و چماق و قمه و دشنه و چاقو
سرها بشکستند و شکمها بدریدند

به هر کجای زمین ، فقر وجهلِ آدمیان
نشانه ای دور ز جغرافیای اسلام است.
 
به چاره کردنِ این دین اگر که می کوشی،
بدان که دانش و صنعت دوای اسلام است.
ای مسلمین بدانید اسلامتان همین است
ایین جور و جهل است دین نفاق و کین است
اسلام دین زور است ایین مرگ و گور است
از لطف و مهر دور است با قهر و کین عجین است
کابوس خوف و خون است افسانه اش فسون است
عفوش فسانه گون است ذاتش دروغگین است
از راه راست گوید راهش ولی به گور است
پیوسته علم جوید علمش ولی به چین است
۱۰ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۴۰ حقیقت پنهان
تبلیغات مادر خود عقده ایته چون سن و سالش هم میخوره   
http://upload7.ir/uploads//bd8f85d1f184f4891ef517ac4d49742be1170e32.jpg
 من عرب نیستم ولی تو که اینقدر از اعراب بدت میاد بهتره به عربستان التماس کنی بیاد خوزستان رو بگیره حداقل مجبور نباشی  بهشون بگی هموطن بقیه ایران هم اگه دست شما ها باشه میبخشید به اروپایی ها که حالشو ببرند راستی چرا نمیری پیش گلشیفته جونت تا با هم حال کنین؟

چرا جشن های مسلمانان رو نمیگی؟ ماه رجب و شعبان و ولادت ها و اغاز ولایت عهدی امام زمان  ...اخ یادم نبودتو کوری و باید فقط جشن های اروپایی ها رو جشن بگیری خب  یکسره برو همونجا حال کن


اسیب رساندن به خود در دین اسلام حرام است
ویل دورانت دربارهٔ زنان در دوران هخامنشیان می‌گوید: «زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز درتخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند. هرگز به آنان اجازه داده نمی‌شد که آشکارا با مردان آمیزش (اختلاط) کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را، حتی پدر یا برادرشان باشد، ببینند. در نقش‌هایی که درایران باستان برجای مانده، هیچ صورت زنی دیده نمی‌شود و نامی از ایشان به نظر نمی‌رسد.»


دفاع از سرزمین اگر در دین اسلام باشد محکوم است ولی فتوحات کوروش برای کشور گشایی بسیار پسندیده است داریوش اگر شش همسر اختیار کند عادل و نیکو است حضرت علی اگر چهار همسر داشته باشد جانی و هوس باز است  ایمان به یگانگی خدا و تمام پیامبرانش عرب پرستی است و خرافات نه خدایی هست و نه پیامبری زرتشت دروغ گفت همانطور که محمد و عیسی و موسی دروغ گفتند تا قبل از ورود غربی ها ملت ایران در سالها در خرافات زندگی میکرد در خرافات جشن میگرفت و هنوز هم جشن میگیرد نوروز  سپندار مذگان خرافاتند اما هالووین عین عقلانیت است اری ایرانیان اگر میخواهند یشرفت کنند باید چشم به دست بیگانگان بدوزند و از انان تقلید کنند تا پیشرفت کنند و اعتقادات دیرینه خود را به دور اندازند  جوانان شیعه ایرانی و پیرو اسلام که در دفاع از ایران خون دادند و پرپر شدند خرافاتی و عرب پرست بودندو وحشی و قاتل باید اجازه میدادند عراقی ها ایران را زیر سلطه خود بگیرند زیرا کشتار در هر حالی که مسلمانان باید از خودشان دفاع کنند زشت  مذموم است  و حتی اگر به مسلمانان حمله کنند انان نباید از خودشان دفاع کنند چون باید نسل مسلمانان از روی زمین برداشته شود ! تاریخ هزارو چهارصد سال پیش واجب تر از تاریخ معاصر است زیرا دشمن الان ایران هم اعراب هستند و انها هستند که ایران را تهدید به حمله نظامی میکنند و کالاهای ضروری ایرانیان را تحریم میکنند همچنان که در جنگ جهانی اول کردند
رفقای ما حالا غربی هایی هستند که عربستان به اشاره انها قیمت نفت را پایین می اورد و به خودش ضرر میزند تا اقتصاد ما را دچار رکورد کند.ما باید غلام حلقه به گوش غربی ها باشیم هرچه  جشن گرفتند را جشن بگیریم و هرچه گفتند انجام دهیم این است منطق اسلام ستیزان ایرانی 

امام صادق«ع» برخورداری از عقل را مقدمه دین داری و دین داری را لازمه ورود به بهشت می دانند: «مَنْ کَانَ عَاقِلًا کَانَ لَهُ دِینٌ وَ مَنْ کَانَ لَهُ دِینٌ دَخَلَ الْجَنَّةَ
پیامبر اسلام«مؤمن شوخ و شاداب است‏»

امام رضا علیه السلام می فرماید:

اوقات خود را به چهار بخش تقسیم کنید: بخشی را برای عبادت، بخشی را برای کار و فعالیت و برای تأمین زندگی، بخشی را برای معاشرت و هم صحبتی با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیب هایتان آگاه سازند و بخشی را به تفریحات و لذایذ خود اختصاص دهید و از مسرت و نشاط ساعت تفریح و شادی، نیرو و توان انجام وظیفه های خود را تأمین کنید.

امام صادق(ع) در این باره فرمود: «شوخ طبعی، بخشی از حسن خلق است‏».( کلینی، اصول کافی، ج‏2، ص‏663).
حضرت علی «شادمانی، گشایش خاطر می‏آورد» (درآمدی، غررالحکم، ح‏2023) و «اوقات شادی، غنیمت است‏» (همان، ح‏1084) و نیز «هرکس شادی ‏اش اند ک باشد، آسایش او در مرگ خواهد بود». (بحارالانوار، ج‏78، ص‏12 )
پیامبر اسلام : در همه چیز تفکر کنید ولی در ذات خدا تفکر نکنید

)دکتر  مجد،  به بررسی علل این قحطی نیز پرداخته و دولت بریتانیا را به عنوان عامل و مسبب اصلی این نسل‌کشی بزرگ تاریخ شناسانده است. قحطی در زمانی رخ داد که ایران در زیر سلطه ارتش اشغال‌گر بریتانیا بود. در آن زمان، ایران تأمین‌کننده اصلی مواد غذایی مورد نیاز ارتش بریتانیا در منطقه به‌شمار می‌رفت و بخش مهمی از محصولات کشاورزی ایران به‌وسیله ارتش بریتانیا و پیمانکاران آن خریداری می‌شد. این سیاست سبب کاهش شدید مواد غذایی در ایران شد. عجیب‌تر اینجاست که ارتش بریتانیا مانع از واردات مواد غذایی از بین‌النهرین و هند و حتی از ایالات متحده آمریکا به ایران می‌شد. در حالی‌که در بین‌النهرین (عراق) و هند وفور غله وجود داشت، در میانه این دو سرزمین، ایران از کمبود غله در رنج بود. در این سال‌ها، دولت بریتانیا، ایران را از درآمدهای نفتی خود نیز محروم کرد. به‌طور خلاصه، به تعبیر دکتر مجد، بریتانیا از قحطی و نسل‌کشی در ایران به عنوان ابزاری برای سلطه بر سرزمین ما بهره برد. عجیب اینجاست که، به‌رغم گذشت سال‌ها، تاکنون درباره این قحطی بزرگ و شگفت‌انگیز و تأثیر آن در سرنوشت تاریخی ایران، پژوهشی منتشر نشده و این حادثه عظیم به‌کلی مسکوت مانده و به یکی از رازهای بزرگ سده بیستم بدل شده بود. قحطی بزرگ سال‌های 1917-1919 در ایران را می‌توان «هالوکاست واقعی» دانست. بی‌تردید، شناخت این حادثه مدهش بر نگرش پژوهشگرانی که درباره علل عقب‌ماندگی ایران در سده بیستم و ریشه‌های صعود دیکتاتوری پهلوی و پیامدهای آن کار می‌کنند، تأثیر عمیق بر جای خواهد نهاد.

سبک جدید پاسخ گویی به اسپرم عرب شعور پنهان از این به بعد:


ارزش پاسخ نداری

ستم سرشته بُتی کاو خدای اسلام است،
هم از درونه ی این دین، بلای اسلام است.
خدا نیافته‌ام بدتر از خدای عرب:
که مکر و قهرش خصلت نمای اسلام است.
به مکر و قهرِ "فلک"- مومنا!-مگو نفرین:
که این صفات صفاتِ خدای اسلام است.
حدیثِ مهرِ فراگیرِ او مکن باور:
ز طاغیان بشنو کاین ریای اسلام است.
پیام داد مسیح از خدای عشق، امّا
قتال و کینه پیامِ خدای اسلام است.
به کارهای پیمبر چو بنگری، بینی
چه مایه خدعه و شر در دغای اسلام است.
بزرگ و خُرد ِقبیله ی بنی قریضه بکُشت:
به حامیانِ نبی این وفای اسلام است.
و ذوالفقارِ علی را گواه می‌گیرم
که اوست،خود،که سرِ اشقیای اسلام است.
به هر کجای زمین، فقر و جهلِ آدمیان
نشانه ای دو ز جغرافیای اسلام است.
به فقر نازد پیغمبرش :چه جای شگفت،
همین به اُمّتِ خود گر عطای اسلام است؟
به ذات، خویگرِ مردم است با خفقان:
سمومِ جهل عجین با هوای اسلام است.
نه گربه پایه‌ای از جهلِ مردمانِ فقیر،
به روی چیست که بر پا بنای اسلام است؟
خطا مگیر به تفسیرِ این و آن ز آیات،
که مُبهمات به قرآن خطای اسلام است.
میانِ شیعه وسنی، جدال وخونریزی
همه بر آمده از مُدّعای اسلام است.
ظهورِ داعش و القاعده ست و بوکو حرام،
در این زمان، که خشونت نمای اسلام است.*
تنی نیآبی در هیچ یک از این سه که نز
جهادیانِ شریعت گرای اسلام است.
وآنچه در کُنشِ این وحوش گردد فاش
سرشتِ وحشی و انسان گزای اسلام است:
که کارها که کنند این دَدان به بی شرمی
به حُکمِ شرعِ بری از حیای اسلام است.*
دلیلِ دشمنی ی مسلمین یهودان را
همین شناس که دین شان نیای اسلام است.
ببین چه گونه سراسر جهان به رنج و شکنج
ز فتنه جویی ی محنت فزای اسلام است!
دگر جوانی از او دم به دم رود در گور:
که در فنای جوانان بقای اسلام است.
دگر فریب و یا خود فریب یافتم اش
هر آنکه گفت که او مقتدای اسلام است.
دغا کند، به ستایش دم ار زند زین دین،
هر آن که او ز درون آشنای اسلام است.
نشاط نیست، گر آزاد نیست اندیشه:
مجو نشاط بدانجا که جای اسلام است.
ستمگری ست فرا گیر و جهل و فقر و دروغ،
به هر کجا که، در آن، رای رای اسلام است.
و ماجرای اش اگر در دو واژه می‌خواهی،
قتال و خُدعه گری ماجرای اسلام است.
عجب مدار که خودکامه پَروَرَد :که امیر
نمادِ امرِ فراچون – چرای اسلام است.
و امیرِ باورمندان کنون بُوَد شیخی
که، رو به موجِ فنا، ناخدای اسلام است.
شگفت نیست گر از شیخ شهخُدایی ساخت:
که بُت پرستی در ریشه‌های اسلام است.
به هر کجا گذرد،درد گسترانَد و مرگ:
عبای شیخ نمادِ وبای اسلام است.
چو ریخت خونِ کسان، مُجرم است او؛امّا
جفای شیخ به مردم جفای اسلام است.
شگفت نیست که ایران شده ست کشورِ مرگ:
که این ز گوهره ی مرگ زای اسلام است.
چنین که مایه ی ویرانی ی وطن گشته ست،
بقای میهنِ ما در فنای اسلام است.
در آتش است دل و جان از این غماخشم ام
که میهن ام به کفِ مافیای اسلام است.
به سرسری مگذر از دروغ گفتنِ شیخ:
که او بُوَد که حقیقت نمای اسلام است.
چنین که مرگ ستای آمده ست و مُرده پرست،
به جانِ دوست، نبودن سزای اسلام است.
بیا و باز سپارش به تازیان، کاسلام
برای تازی و تازی برای اسلام است.
مرا نژاد گرا هم مبین، که خواستِ من
عرب ستیزی نه، بل فنای اسلام است.
روا مدار به کین از عرب سخن گفتن:
که ش این بس است که او مبتلای اسلام است.
و کاش، کاش، که این قوم نیز در یابد
که رنج‌ها که کشد از بلای اسلام است.
خوشا دلی که سَبُک خیز نیست چون پرِ کاه
وایمن از کششِ کهرُبای اسلام است.
به چاره کردنِ این دین اگر که می‌کوشی،
بدان که دانش و صنعت دوای اسلام است.
نخست شرط در این کار،لیکن، آزادی ست،
که دشمنی همه جایی برای اسلام است.
دل ام، ولیک، به لرز است از این عجوزِ شریر
که ناخدای جنایت گرایِ اسلام است
نراند ار کشتی زی کرانه ی تسلیم،
یمی زخونِ جوان خون بهای اسلام است.
ببینم،آه،ببینم که شخصِ شاهنشیخ
یگانه چلّه نشین در عزای اسلام است.
مگو: روا نَبُوَد بد زدینِ مردم گفت:
همین دروغ دلیلِ بقای اسلام است
۱۰ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۱۵ حقیقت پنهان
هرچی از دهن کثیفت در اومده به من گفتی چی شد حالا که برگردون شد به ناموس خودت زورت اومد؟ بهت گفتم اگه توهین کنی هرچی به من بگی برگردون میکنم به ناموس خودت
تو که فقط به دلیل مخالفت با عقیده باطل و چرندیات به سادگی اب خوردن نجابت دیگران رو زیر سوال میبری به دیگران هم همین اجازه رو میدی که این کارو در قبال ناموس خودت بکنن مادری که به بچش یاد نداده با این همه ادعا با یک دختر ایرانی درست حرف بزه تقصیر خودشه که همچین چیزایی رو بهش نسبت بدن
اگه میخوای توهین نشنوی توهین نکن تخم لجن 
۱۰ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۲۸ حقیقت پنهان
ترا دانش و دین رهاند درست
در رستگاری ببایدت جست
وگر دل نخواهی که باشد نژند
نخواهی که دایم بوی مستمند
به گفتار پیغمبرت راه جوی
دل از تیرگیها بدین آب شوی
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر و خداوند نهی
که خورشید بعد از رسولان مه
نتابید بر کس ز بوبکر به
عمر کرد اسلام را آشکار
بیاراست گیتی چو باغ بهار
پس از هر دوان بود عثمان گزین
خداوند شرم و خداوند دین
چهارم علی بود جفت بتول
که او را به خوبی ستاید رسول
که من شهر علمم علیم در ست
درست این سخن قول پیغمبرست
گواهی دهم کاین سخنها ز اوست
تو گویی دو گوشم پرآواز اوست
علی را چنین گفت و دیگر همین
کزیشان قوی شد به هر گونه دین
نبی آفتاب و صحابان چو ماه
به هم بستهٔ یکدگر راست راه
منم بندهٔ اهل بیت نبی
ستایندهٔ خاک و پای وصی
حکیم این جهان را چو دریا نهاد
برانگیخته موج ازو تندباد
چو هفتاد کشتی برو ساخته
همه بادبانها برافراخته
یکی پهن کشتی بسان عروس
بیاراسته همچو چشم خروس
محمد بدو اندرون با علی
همان اهل بیت نبی و ولی
خردمند کز دور دریا بدید
کرانه نه پیدا و بن ناپدید
بدانست کو موج خواهد زدن
کس از غرق بیرون نخواهد شدن
به دل گفت اگر با نبی و وصی
شوم غرقه دارم دو یار وفی
همانا که باشد مرا دستگیر
خداوند تاج و لوا و سریر
خداوند جوی می و انگبین
همان چشمهٔ شیر و ماء معین
اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد نبی و علی گیر جای
گرت زین بد آید گناه منست
چنین است و این دین و راه منست
برین زادم و هم برین بگذرم
چنان دان که خاک پی حیدرم
دلت گر به راه خطا مایلست
ترا دشمن اندر جهان خود دلست
نباشد جز از بی‌پدر دشمنش
که یزدان به آتش بسوزد تنش
هر آنکس که در جانش بغض علیست
ازو زارتر در جهان زار کیست
نگر تا نداری به بازی جهان
نه برگردی از نیک پی همرهان
همه نیکی ات باید آغاز کرد
چو با نیکنامان بوی همنورد
از این در سخن چند رانم همی
همانا کرانش ندانم همی


به دل هر که بغض علی کرد جای ز مادر بود عیب آن تیره رای
که ناپاک زاده بود خصم شاه اگر چند باشد به ایوان و گاه




گوته در دورانی جوانی نمایشنامه‏های زیادی‏ تصنیف می‏کند که یکی از این نمایشنامه‏ها، «تراژدی محمد»نام دارد. این تراژدی ناتمام‏ می‏ماند، اما از این اثر ناتمام بخشی باقی مانده است‏ که«نغمه محمد»نام دارد. نغمه محمد در واقع‏ صحنه گفت‏وگو و دیالوگی میان حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه است که آن دو پیامبر را به رودی‏ تشبیه می‏کنند که کوهساران سرچشمه گرفته‏ تا به اقیانوس برسد و در مسیر خود همه رودها را با خود همراه می‏کند و آنان را به سمت اقیانوس‏ رهنمون می‏شود:


علی: بنگر بدان چشمه‏ همان که از کوهساران می‏جوشد چه با طراوت و شاد و می‏تراود به سان چشمان ستارگان،آن گاه که‏ می‏درخشند.


 فاطمه: از فراز ابرها سرشاخه‏هایش سیراب می‏شوند برخاسته از روح‏های پاک‏ در میان صخره‏ها و در بوته‏زارها


علی: به تازگی و طراوت جوانی‏ از فراز می‏لغزد بر روی صخره‏های مرمرین‏ و آن گاه دوباره به سوی آسمان‏


نغمه محمد(ص)(سروده‏ای از گوته در مدح پیامبر اسلام)


فاطمه: و از میان صخره‏ها و از گذرگاه قله‏ها سنگریزه‏های رنگین را شکار می‏کند.


علی: و با ورودی پیشواگونه و راهبر همه چشمه‏ها را که برادر اویند با خویش همراه می‏سازد.


فاطمه: و نهرها به امتدادش‏ مشتاقانه همراه می‏شوند و او اینک به گستره دشت قدم نهاده است‏ و می‏درخشد با تلألوی نقره‏گون‏


علی: و نهرهای جاری از کوهساران‏ با نشاط او را می‏خوانند و فریاد برمی‏آورند:


علی و فاطمه(باهم): برادر! برادر، برادرانت را دریاب و با خویش برگیر... 




گوته در
 بخشی از نمایشنامه اش از زبان رسول گرامی اسلام چنین می سراید:

 

 اى قلب عاشق

 

خویش رابه سوى آفریدگارت روانه ساز

 

اینک اى پروردگار من تو را می پرستم

 

تویى که همگان را دوست دارى‏ و آنان را عاشقى‏

 

تویى که خورشید و ماه و ستارگان را آفریدى‏

 

و زمین را و آسمان را و هستی را
خانوم نهان قاعدتا تو امسال کنکور نداری؟! بشین پای درسو مشقت امسال تازه زودترم برگزار میشه ( که اینم به سنت و آداب چرت اعراب محترم مربوط میشه)... فقط موندم رشته تحصیلی شما چیه؟! بعید میدونم دور و ور علوم با ارزش ریاضی و تجربی باشی

علی بشه پهلوان ایرانیها فاحشه عرب هم میشه دختر ایرانی


اگر الله آسمان را رها نماید، بر روی زمین سقوط می‌کند (فاطر/41) و این الله است که آسمان را نگه داشته تا بر زمین نیفتد، پس او را شاکر باشید(حج/65)؛ ضمنا هر لحظه ممکن است تکه‌ای از آسمان بر زمین بیفتد(طور/4).
 وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیم  و خورشید که پیوسته به سوی قرارگاهش در حرکت است، این تقدیر الله قادر و دانا است

 انَّ اللَّهَ یُمْسِکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَکَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا (فاطر/41 )همانا الله است که گرفته است آسمانها را که بر روی زمین نیفتد و اگر افتادند, کیست غیر از خدا این دو را یگیرد اوست آمرزنده ی بردبار؟


 أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ (انبیاء/30) آیا کفار ندیدند(نمیدانند) که آسمان و زمین (در ابتدا) به هم چسبیده بودند, پس ما آنها را از هم جدا کردیم و هر چیز زنده‏اى را از آب پدید آوردیم آیا ایمان نمى‏آورند.



امیر المومنین از قول الله تعالی ما را آگاه کرد:
   از او در مورد زبان اهل بهشت پرسیده شده، فرمود: زبان اهل بهشت عربی است و از زبان اهل جهنم پرسیدند، فرمود آنان با زبان زرتشتیان سخن می‌گویند. (علل الشرائع / شیخ صدوق / جلد 2 / صفحه 597 - عیون اخبار الرضاء / جلد 2 / صفحه 223 - بحار الانوار / جلد 8 / صفحه 286 ) (1)
 و
 زبان جهنمیان فارسی است و کسی که با زبان فارسی سخن بگوید بر پلیدی‌اش افزود می‌شود و دچار کمبود ادب می‌گردد. (فتح الباری فی شرح صحیح البخاری/ ابن حجر عسقلانی/ کتاب الجهاد و السیر/ باب من تلکم بالفارسیه) (2)


 بهترین شما کسی است که با زبان عربی سخن بگوید، هیچکس با فارسی سخن یگوید که این زبان نفاق را به ارث می‌گذارد (المستدرک/ حاکم نیشابوری/ جلد 4/ صفحه 87) (3)


این علی چقدر عاشق ایرانی ها بوده

حالا پیدا کن نزاد پرست رو


علی (ع) فرمود: خوردن ابی که موش از آن خورده باشد ایرادی ندارد و با آن می‌توان وضو گرفت. وسائل الشیعه (آل بیت) / حر عاملی / جلد 1 / صفحه 241  (9)


رسول الله فرمود، خوردن ادرار چیزی که گوشتش حلال است ایرادی ندارد. (وسائل الشیعه (الاسلامیه) / حر عاملی / جلد 17 / صفحه 87 - بحار الانوار / مجلسی / جلد 77 / صفحه 107) (7)








 عایشه بخاطر روسبیگری 40 سکه‌ی طلا برای خود جمع‌آوری نموده بود (نقل از مشارف انوار الیقین صفحه‌ی 86، نوشته‌ی رجب البرسی از علماء شیعه)
     در تفسیر عیاشی که از بزرگترین منابع شیعه است بیان شده که هر نوزادی که زاده می‌شود شیطانی از شیطان‌ها نزد او حاضر می‌گردد، اگر نوزاد از شیعیان ما بود الله او را از شیطان پنهان می‌کند و غیر این صورت اگر او پسر بود شیطان در مقعدش انگشت می‌کند پس او ابنه‌ای می‌گردد و اگر دختر باشد پس او روسبی می‌شود (تفسیر العیاشی/جلد 2 صفحه‌ی 218).

حالا اگه ما بگیم هر کی مسلمونه ابنه ایه میگن به اسلام توهین نکن

حضرت آیت الله شیخ "لطف الله صافی گلپایگانی" از مراجع معظم تقلید در ۱۵ فروردین امسال - ۱۳۹۰- شعری سروده اند.

متن این سروده که توسط حجة الاسلام و المسلمین رسول جعفریان در اختیار خبر آنلاین قرار گرفته به شرح زیر است:

ما را ز کورش و کی و جم اعتبار نیست

فخری به داریوش و به اسفندیار نیست

مرده است دور رستم و سیروس و کیقباد

ما را به جاهلیت آن دوره کار نیست


حالا بازم بگید اینا تخم عرب نیستن



خطاب به اونایی که ابن سینا رو مسلمان می دونند!!

 

ابن سینا بعد زیر سوال بردن معاد و ادیان الهی و بعد تعقیب و گریز توسط آخوندهای زمان خود که قصد جانش را به خاطر مرتد شدنش داشتند به ظاهر توبه کرد و به خاطر اینکه به آیندگان بفهماند که توبه اش الکی بوده این شعر را سرود:کفر چو منی گزاف و آسان نبُود- محکمتر از ایمان من ایمان نبُود/ در دهر چو من یکی و ان هم کافر- پس در همه دهر یک مسلمان نبود

, نشنیدی میگن : مال‌بد بیخ ریش صاحابش !در ضمن الاخوی ,نظام بد بختی, که مدافع دو آتشه ش تویی, رهبرش یه آخوند شپشو- سردار سازندگیش یه آخوند دزد - مورخ دانشمندش یه بیمار روانی -نمایند‌ه ‌های مجلسش یه عده ملیجک مسخره‌- تفریحشون عزاداری - کارشون دزدی وچپاول-و دینشون زورکی! واقعا حقیره! حقیر

 


۱۲ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۱۰ حقیقت پنهان
آیت الله خمینی در شرح حدیثی از امام محمد باقر، از ابوعلی سینا به عنوان رئیس فلاسفة اسلام یاد می‌کنند. و نیز در کتاب «چهل حدیث» خود در شرح حدیثی ار امام جعفر صادق که ایشان هم از امیر مومنان علی (ع) نقل کرده‌اند، از ابوعلی سینا به عنوان امام فن و فیلسوف بزرگ اسلام نام برده‌اند. نظر آیت الله شهید مرتضی مطهری دریاره ابن سینا: استاد مطهری در کتاب «ولادها و ولایت‌ها» از شیخ الرئیس ابو علی سینا به عنوان اعجوبه دهر نام می‌برد. و در کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» می‌نویسد: «ابو علی حسین ابن عبدالله ابن سینا، اعجوبه دهر و نادره روزگار، شناختنش یک عمر و شناساندنش کتابی بسیار قطور می‌خواهد.» از عمر خیام نیشابوری پرسیدند: «درباره اعتراض ابوالبرکات به سخنان شیخ بوعلی چه مو گویی؟» گفت: «ابوالبرکات قدرت فهم سخنان شیخ را ندارد. پس چه اعتراضی می‌تواند به شیخ بکند و به نتایج افکار او چه ایرادی می‌توند بگیرد.» پس از قرن پنجم هر کس می‌خواست فلسفه بخواند، مجبور بود کتاب‌های فارابی و ابن رشد و مخصوصا بوعلی سینا را بخواند.

امین، در کتاب اعیان‌الشیعه (ج 6، ص 70-81)، زندگی‌نامة مفصلی از ابن‌سینا آورده است که می‌توان این امر را دال بر شیعه ‌بودن وی تلقی کرد. از آن‌جا که پدر و برادر ابن‌سینا از شیعیان اسماعیلی بودند و محیط زندگانی خانوادگی او در دوران حکومت سامانیان کاملاً شیعی بود و همکاری‌نکردن او با سلطان محمود تعلق خاطر او را به تشیع نشان می‌دهد (ولایتی، نقش شیعه، ص 125)
 
 زاهدنمایان زمان بوعلی مردم فریبان ومتعصبان که از روی جهالت خویشتن را علما میخواندند وهر که را خلاف نظرشان می اندیشند از زندگی و آسایش محروم میکردند به این شکل مورد تمسخر بو علی قرار میگیرند:

با یک دو سه نادان که چنین میدانند/از حمق که دانای جهان آنانند

خر باش که این جماعت از فرط خری/هر کو نه خر است کافرش میخوانند

و در برابر اتهامات اینان اینگونه میفرماید که:

کفر چو منی گزاف وآسان نبود/محکمتر از ایمان من ایمان نبود

در دهر یکی چو من و او هم کافر/پس در همه دهر یک مسلمان نبود
۱۲ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۴۸ حقیقت پنهان
رشته من فیزیکه و عاشقشم اما این دلیل نمیشه که با فرهنگ و هویت دینی و ملی ام بیگانه باشم 
بر چه مبنایی میگید که روزه سنت اعراب بوده ؟ روزه توی تمام ادیان از جمله زرتشت وجود داشته 
پروردگار را لشکری است از اهل پارس،چون بر قومی غضب کند توسط پارسیان از آنها انتقام گیرد. حضرت محمد صلی الله علیه و اله

در ایة 38 از سورة محمّد(ص) می خوانیم: « ای مسلمانان! اگر به نعمت اسلام ارج ننهید و از آن روی گردان شوید، خداوند، این مأموریت (پاسداری از اسلام) را به گروهی دیگر می سپارد؛ آنان که همانند شما نخواهند بود».

- اکثر مفسّران شیعه و اهل سنّت، در ذیل این ایه نقل کرده اند که پس از نزول این ایه، جمعی از اصحاب از پیامبر(ص) پرسیدند: «این جمعیتی که خداوند در ایه به آنها اشاره می کند، چه کسانی هستند؟». پیامبر(ص) به سلمان، که در نزدیکش بود، نگاه کرد و دست به زانو (یا شانة) او زد و فرمود: «منظورخداوند، این مرد و قوم اوست. سوگند به آن که جانم در اختیار اوست، اگر ایمان به ستارة ثریا بسته باشد، گروهی از مردان فارس، آن را به چنگ می آورند».

در ایه 54 از سورة مائده آمده است: « ای کسانی که ایمان آورده اید، هر کس از شما از ایین خود بازگردد ( به خدا زیانی نمی رساند) خداوند، در اینده، جمعیتی را می آورد که (دارای این ویژگی ها هستند):

1. خدا آنها را دوست دارد؛ 2 . و آنها (نیز) خدا را دوست دارند؛ 3. در برابر مؤمنان، متواضع و در برابر کافران، سخت و نیرومندند؛ 4. در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش ملامتگران، هراسی ندارند».

روایت شده است که شخصی درباره این ایه و مصداق آن، از پیامبر(ص) پرسید. پیامبر(ص) دست بر شانه (یا گردن) سلمان گذاشت و فرمود: «منظور از این ایه، این شخص و قوم او هستند». آن گاه فرمود: « اگر دین در ستارة ثریا باشد و در آسمان ها قرار گیرد، مردانی از فارس، آن را به دست خواهند آورد».4

- در ایة 89 سورة انعام می خوانیم: « اگر این قوم، نسبت به آن (هدایت الهی) کفر ورزند، کسانی را نگاهبان آن ساخته ایم که نسبت به آن، کافر نیستند».

مفسّران بزرگی در تفاسیر خود نقل کرده اند که منظور از این جمعیت (نگهبان دین)، ایرانیان هستند.5

در روایت آمده است: جمعی از ایرانیان به قصد انجام دادن مراسم حجّ، به حجاز رفتند. در مدینه، به حضور امام باقر(ع) رسیدند و پرسش هایی از مسائل مهم دینی نمودند و امام باقر(ع) پاسخ آنها را داد. یکی از سؤالات آنها این بود: «شنیده ایم که سلمان، تمایل پیدا کرده بودکه با دختر عمر، خواهر حفصه، ازدواج کند و از او خواستگاری کرد. لطفاً چگونگی آن را برای ما بیان فرمایید».

امام باقر(ع) فرمود: عمر [که مایل به دادن دخترش به مردی غیر عرب نبود]، از خواستگاری ناراحت شد و جریان را به رسول خدا(ص) عرض کرد و گله نمود. رسول خدا(ص) به عمر فرمود: «وای بر تو! ایا خرسند نیستی که سلمان، به تو مشتاق شود و تو به او نزدیک گردی؟ سلمانی که بهشت، مشتاق دیدار اوست، و خداوند دربارة سلمان و شما جمعیت قریش، این ایه را نازل کرد (آن گاه ایه 89 از سوره انعام را خواند). عمر گفت: « ای رسول خدا! منظور از گروه نگهبان دین (در ایه مذکور) کیست؟». پیامبر(ص) فرمود: « سوگند به خدا، این گروه نگهبان، سلمان و قوم او هستند». سپس فرمود: «سوگند به خدا این ایه (ایة 38 از سورة محمد) نیز در شأن سلمان و قوم او نازل شده است». در پایان فرمود: « ای گروه قریش! شما مردم فارس (ایرانیان) را با شمشیر (در فتح ایران) می زنید، تا به سوی اسلام بیایند. سوگند به خدا، روزی خواهد آمد که آنها شما را برای کشاندنتان به سوی اسلام، با شمشیر می زنند». حذیفه بن یمان که در آن جا بود، گفت: « گوارا باد برای سلمان و ایرانیانی که راه ایمان و تقوا را می پیمایند». رسول خدا(ص) فرمود: « اگر اسلام در لا به لای زمین گم شود، ایرانیان آن را می یابند، و اگر اسلام در آسمان قرار گیرد، جز مردم ایران، کسی به آن دست نمی یابد».

عمر با شنیدن این سخنان، غمگین شد و برخاست و رفت!  

- در ایة 133 از سورة نساء نیز آمده است: « ای مردم! اگر خدا بخواهد، شما را از میان می برد و افراد دیگری را (به جای شما) می آورد».

در روایت آمده است که هنگامی که این ایه نازل شد، پیامبر(ص) دست خود را بر پشت «سلمان» زد و فرمود: «آن افراد، از قوم این شخص (سلمان) هستند؛ یعنی مردم غیر عرب از فارس».


میشه با تکه های بریده شده کتب تاریخی و کنار هم گذاشتنشون (و صد البته کی پیست کردن مطالب از سایت های معاند اسلام) اسلام رو محکوم کرد اما این کار نه منصفانه است و نه واقع گرایانه قبل از محکوم کردن اسلام باید حداقل چند تا کتاب از دانشمندان اسلامی درباره دینشون بخونید که ببینید انتقادی که شخص دیگه مطرح میکنه اصلا وارده یانه اگر دنبال واقعیت یک واقعه تاریخی باشید باید کتب زیادی رو بخونید و مطالب رو با هم مقایسه کنید و ببینید با عقل و منطق جور درمیاد یا نه ضمن اینکه باید با مولف کتاب و نحوه نگارش کتاب و این که ایا جهت گیری خاصی داشته یانه هم اشنایی داشته باشید برای احادیث هم روال مشابهی وجود داره مثلا همین کشتار یهود بنی قریظه

آنچه در روایات حدیثی اهل سنت در صحاح امده است حرفی از تعداد نزده اند و با چند لفظ آمده است مردان را کشتند جنگجویانشان را کشتند مردان بالغ را کشتند .

اما در کتب غیر صحاح که تعداد را ذکر کرده اند نیز اختلاف است ۴۰۰ -۶۰۰ -۷۰۰ -۸۰۰ - ۹۰۰ ذکر کرده اند 
احمد بن حنبل و ترمذی و ابن حبان و نسایی تعداد کشته شدگان را به روایت جابر بن عبدالله انصاری چهارصد نفر ذکر کرده اند 

موسی بن عقبه صاحب المغازی و ابن عبدالبر آنرا ۶۰۰ نفر ذکر کرده اند

برای تحقیق موضوع باید چند نکته را در نظر داشت 

۱- اسیران بنی قریظه به مدینه آورده شدند و در خانه بنت الحارث زنی از بنی النجار نگه داشته شدند و تعدادی دیگر در خانه اسامه بن زید بودند 

۲ - محل کشتن انها در بازار مدینه بود 

۳- آنها را در بازار دفن کردند 

۴- کسانی که مامویت کشتن افراد را داشتند تنها دو نفر بودند 

۵ - مسجد نبوی که بسیار بزرگتر از همه خانه ها بود طولش ۳۵ و عرضش ۳۰ متر بود 

۶- یهود مدینه و منجمله بنی قریظه تا مدتهای بسیار بعد از این واقعه در مدینه زندگی می کردند و واقدی و ابن حزم و محمد بن اسحاق و دیگران ان را ذکر کرده اند 

۷ - افراد را پنج نفر پنج نفر می آوردند و می کشتند 

۸ - تمام این روایات را محمد بن اسحاق از قرظی های مسلمان شده روایات کرده است محمد بن کعب القرظی و پدرش کعب القرظی عطیه القرضی مسعر بن ابی الرفاعه القرظی ثعلبه ابن ابی مالک القرظی -و امام مالک طبق گفته ابن حبان این قضیه را بر او ایراد می گرفته و ذهبی نیز این را ذکر کرده است

کسانی که در صدد دفاع از اسلام بوده اند کشته شدگان را جنگجویان مجرمی دانسته اند که برای مسلمانان مدینه خطر آفرین بودند 

در این صورت که مورد قبول نیست باید دو فرض را مد نظر بگیریم یا اینکه همه مردان بنی قریظه جنگجو بودند یا اینکه فقط تعدادی از مردان جنگیده اند اگر فرض کنیم که همه مردان جنگجو نبودند باید تعداد مردان را بالای هزار نفر بدانیم و این به این معنی است که تعداد اسیر شدگان مرد بالای هزار نفر بوده است و اگر همه مردها را جنگجو فرض کنیم و همه مردان را کشتند و تعداد آنها را ۶۰۰ نفر فرض کنیم باید تمام بنی قریظه از زن و مرد و کودک حدود سه هزار نفر باشند 

حرکت دادن سه هزار نفر که حد اقل ۶۰۰ نفر آنها مرد جنگجو بودند کار آسانی نیست حتی حرکت دادن ۶۰۰ نفر از انها و جای دادن شان در دو خانه کوچک دور از عقل است طبق تحقیقات باستان شناسی غرفه خانه زن نجاری تنها برای شانزده تا هفده نفر جا داشته است 

کشتن ۶۰۰ نفر در وسط بازار مدینه و دفنشان کاری غیر ممکن و غیر عاقلانه بود در کشتارهای اخیر که با اسلحه گرم به راحتی می کشند کشتن ۶۰۰ نفر به صورت پنج نفر پنج نفر بیش از یک روز وقت می گیرد خصوصا که خندقی آماده وجود داشت تا کشتگان را در آن بیندازند چرا که کشتن و دفن افراد وسط شهر بیماری زا و باعث آزار بود 

باید دانست که اگر تعداد بسیار بود خاک بیرون آورده شده از خندق به صورت تپه در کنار خندق قرار داده بودند و می توانست میدان خوبی برای اجرای صحنه کشتار و تماشا باشد و دفن نیز آسان بود
از همه اینها که بگذریم به صورت مستدل می دانیم که تمام افرادی که در دوره ده ساله وجود پیامبر اسلام در مدینه بین مسلمانان مدینه و دیگران کشته شد دقیقا ۳۸۶ نفرند ۲۰۳ نفر از قریش و دیگر قبایل عرب و یهود بودند و ۱۸۳ از مسلمانان مدینه
--
در جنگ بدر با ان شهرتش هفتاد نفر از قریش کشته شدندو نامشان در تاریخ ثبت است و در احد هفتاد نفر از مسلمانان کشته شدند که نام انها ثبت شده است در جنگ حنین که بزرگترین جنگ دوران پیامبر بود و با دوازده هزار نفر از همراهانش ضد سی هزار نفر جنگید تنها چهار نفر کشته شدند و نام آنها ذکر شده است 

۱- ـ أیمن بن عبید ، بنی هاشم 

۲ـ یزید بن زمعة بن الأسود ، بنی أسد .

۳ـ سراقة بن الحارث بن عدی ، الأنصار .

۴ـ أبو عامر الأشعری ، الأشعریین . 

همچنین باید دانست که روش پیغمبر اسلام بر کشتار زنان و کودکان و غیر جنگجویان نبود حتی در بیشتر جنگها جنگجویان را نیز می بخشید و ان را می توان در فتح مکه و حنین و طایف به وضوح دید
از همه اینها که بگذریم متخصصان تاریخی امثال ابوعبید قاسم بن سلام ( که بسیار محقق و معتبر است کسی مانند مجتبی مینوی و محمد قزوینی است ) و حبیب ازدی و ابن زنجویه کسانی که کشته شدند را فقط جنگجویان می دانند و آنها را چهل نفر ذکر کرده اند، بنا بر روایات تاریخی و همچنین قران همه کشته شدگان از معروفین و اشراف بودند .

ابن اسحاق که روایاتش را از یهودیان مدینه گرفته است و در سال ۱۵۱ فوت شده است کشته شدگان را از معروفین و سران جنگجو ذکر کرده است 
فَرِیقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِیقًا

از آنجا که قران بسیار بلیغ و ادبی است طبق نحو عربی باید که فعل قبل از فاعل و مفعول باشد تقدیم مفعول به بر فاعل نشان از اهمیت و معروفیت دارد یعنی در اصل باید تقتلون را قبل از فریقا می آورد تقدیم فریقا بر تقتلون خلاف معمول است و علمای ادب این تقدیم را به این خاطر می دانند که فریق(گروه ) مقتولان معروف و جزیی از اسیر شدگان بوده اند و از انجا که در همین قران اسیرشدگان را (الذین ظاهروهم ) کسانی که جنگجویی می کردند نام برده حاصل معنی اینست که کسانی که کشته شدند جزیی از جنگجویان که چهل نفر بوده اند هستند یعنی شانزده تا هفده نفر از سران جنگجویان حیانتکار که محمد بن اسحاق نیز ذکر کرده است

داستان این قضیه در روایات قدیمی یهودیان نیامده است (منجمله ابن اسحاق در نیمه اول قرن دوم وقتی قضیه را از یهودیان مدینه بازجو می شود کسی درباره این کشتار چیزی نمی دانسته است 
در ضمن جناب بل اون اشعار از فردوسی بود نه اوندها 
اگر توهینی شد عذر خواهی میکنم  هیچ وقت دلم نخواسته و نمیخواهد که به یک مادر توهین کنم اما وقتی خودت به جای بحث منطقی توهین و تمسخر رو پیش میکشی همین میشه اما شما قصد نداری واقعیت اسلام رو ببینی چون با نظام مشکل داری مثلا یکجا اسلام رو به خاطر چندتا ایه درباره جهاد دین خشنی مطرح میکنی یکجا میگی چرا بسم الله الرحمن الرحیم غلطه و خدا بخشنده و مهربان نیست در حالیکه ایات درباره بخشدگی خدا در قران خیلی بیشتر از جهاده  مسلمانان اروپایی هم مثل خیلی از مناطق دیگه به خاطر تبلیغات منفی غرب روی اسلام محدود میشن و از دسترسی به مشاغل بالا منع میشن و حتی از مدارس اخراج میشن 

حقیقت پنهان


ارزش پاسخ نداری

ذهن احمق مانند مردمک چشم است:هرچه نوربیشتری به آن بتابانید تنگ تر می شود

برده داری از نوع قرانیش البته که خدا مهربان است


خدا رزق و روزی بعضی از شما را بر بعضی دیگر فزونی داده است و آنکه رزق و روزی او بیشتر شده است، زیادی به زیردستان (برده) و غلامان (برده)  ندهد تا با او مساوی شوند. (قرآن . سوره نحل . آیه71)

از حضرت امام صادق  روایت شده که امیر المومنین  فرمود:

اولین کسی که بر خدا سر کشی کرد عنا ق دختر ادم بود و اولین کشته ای که خدا او را کشت همان (عناق) بود. که نشمینگاهش یک جریب در یک جریب بود و بیست انگشت داشت که در هر انگشت دو ناخن بود چون دو داس پس خدا شیری مانند فیل و گرگی ببزرگی شتر و کرکسی باندازه استر بر او مسلط کرد و انها او را کشتند. (اصول کافی.جزء4.باب ستمگری) (تالیف ثقه الاسلام کلینی) (حدیث )

مطابق رساله (توضیح المسائل) امام خمینی در چه صورت انسان نمی تواند با دختر خاله و دختر عمه خود ازدواج کند؟
اگر انسان پیش از آنکه دختر عمه یا دختر خاله خود را بگیرد با مادر آنان زنا کند، دیگر نمى‏تواند با آنان ازدواج نماید.
(توضیح المسائل) (رساله امام خمینی ، مساله 2394)
اگر با دختر عمه یا دختر خاله خود ازدواج نماید و پیش از آن که با آنان نزدیکى کند با مادرشان زنا نماید عقد آنان اشکال ندارد.
(توضیح المسائل)  (رساله امام خمینی ، مساله 2395)
اگر زنى را عقد نماید و با او نزدیکى کند بعد با مادر او زنا کند، آن زن بر او حرام نمى‏شود، و همچنین است اگر پیش از آنکه با او نزدیکى کند با مادر او زنا نماید، ولى در این صورت احتیاط مستحب آن است که از آن زن جدا شود.
(توضیح المسائل)  (رساله امام خمینی ، مساله 2396)
 و کسانیکه زنان خود را به زنا متهم میکنند، اگر نتوانند 4 شاهد پیدا کنند میتوانند خود چهار بار شهادت بدهند در راه خدا که او از راستگویان است. ( قرآن . سوره نور . آیه 6 )

 آنان (کافران) گستاخ , خشن , زنازاده و بی اصل و نسب هستند . (قرآن .سوره قلم . آیه  ۱۳)

من به این الله میگم قالو سلاما

معصومیت محمد و تایید ان در قران


- ای رسول ما صبر کن وعده خدا حق است و بر گناه خود از خدا آمرزش طلب کن و صبح و شام به ذکر و ستایش خدای خود بپرداز .( قرآن .سوره مومن .آیه 55

2 - تا از گناه گذشته و آینده تو(محمد) در گذریم و نعمت خود را بر تو به حد کمال برسانیم و تورا به راه راست هدایت کنیم . (قرآن . سوره فتح . آیه 2)

امام جعفر صادق گفته است پیش از ظهور امام زمان دو گونه مرگ بوجود می آید : مرگ سرخ و مرگ سفید که این دو مرگ سبب می شوند که از هر هفت نفر مردم پنج نفراز آنان جان خود را از دست بدهند. بطوریکه دو سوم مردم نابود می شوند. از او پرسش کردند هنگامی که دو سوم مردم از بین بروند دیگر چه کسی باقی خواهد ماند؟ پاسخ دادند آیا شما میل ندارید جزء یک سوم باقی مانده درظهور امام زمان باشید. (بحار الانوار . جلد 13 .صفحه 981 ) (تالیف علامه محمد باقر مجلسی ) (حدیث علائم ظهور امام زمان)
امام محمد باقر گفته است که امام زمان مدت نوزده سال حکومت می کند. وظیفه امام زمان انست که ریشه دشمنان خاندان حضرت محمد و حضرت علی را از ریشه بکند. عدل و انصاف را در روی زمین برقرار کند. امام زمان پس از انجام این وظیفه سرانجام بدست یک زن ریشدار کشته می شود. پس از کشته شدن امام زمان " امام حسین " او را غسل می دهد ودر کفن می کند و به خاک می سپارد. آنگاه حکومت به "امام حسین" خواهد رسید و مدت سیصد و نه (309) سال به نام امام " منثصر " در جهان سلطنت می کند. پس از "امام حسین" نوبت به حضرت علی خواهد رسید و او مدت چهل و چهار هزار سال به نام امام " سفاح " سلطنت می کند. آنگاه " حضرت محمد " به سلطنت می رسد و او نیز مدت پنجاه هزار سال سلطنت در جهان خواهد کرد. (بحار الانوار . جلد 13. صفحه 1223) ( تالیف علامه محمد باقر مجلسی ) (حدیث امام زمان )
۱۲ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۱۰ حقیقت پنهان
شبوه بعضی ها برای بحث
 کپی پیست
 کپی پیست
 کپی پیست
فحاشی 
تمسخر
 کپی پیست
.
.
ذهن احمق مانند مردمک چشم است:هرچه نوربیشتری به آن بتابانید تنگ تر می شود

حقیقت پنهان


ارزش پاسخ نداری

۱۲ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۲۶ حقیقت پنهان
 کپی پیست
 کپی پیست
 کپی پیست
فحاشی 
تمسخر
 کپی پیست
.طرح موضوعات بی اهمیت و فرعی برای فرار از جواب منطقی
 کپی پیست
.
.
.
بل راست میگه خو... کم دیگه کپی پیست کن... یک از عقل و شعور خودت مایه بزارو خودت حدیث بساز
۱۲ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۵۲ حقیقت پنهان
فقط کافیه بخشی از متن احادیثی که جناب بل اوردن رو سرچ کید تا ببینید که منابعشون چیه سایت هایی مثل بالاترین و نقد اسلام و......
تا حالا شده این سایت ها یک حدیث در اخلاق و توصیه به تعقل از پیامبر یا ائمه بیارند ؟خب معلومه که نه چون هدفشون دین ستیزیه دنبال حقیقت اسلام هم نیستند علمای اسلام سالها درس میخونند تا بتونند حدیث جعلی رو از غیر جعلی و ضعیف و قوی رو تشخیص بدهند شما مگه چقدر تحصیلات حوزوی دارید 
تاریخدان ها سالها تحقیق و بررسی میکنند تا درباره یک واقعه تاریخی به نتیجه قطعی برسند شما احنمالا تا حالا حتی جلد مروج الذهب و فتوح البلدان رو از نزدیک ندیدید
روایت داریم اگه با زنی به خاطر دینداریش ازدواج کرد خدا ثروت وزیبایی هم بهش میده البته اگه اصلا علت دشمنی شما با اسلام این احادیث یا شرکت مشکوک حسنین در جنگ با ایران باشه
در ضمن خورشید و همه اجرام کهکشان راه شیری به دور مرکز کهکشان در حال چرخش هستند
شما قبل از اینکه روایات و تاریخ هایی که با هدف خاصی چیده شدند رو بخونید حداقل چند تا کتاب از شهید مطهری و ...خوندید ؟ شما حتی در وطن پرستی هم دروغگو هستید چون تعریف مشخصی از وطن ندارید 
چقدر احمقانه است که کل هدف زندگی یک نفر بشه دشمنی با قومیتی که بخشی از مردم کشورش رو تشکیل میدهند
شما دنبال واقعیت اسلام نیستید وطن رست هم نیستید فقط عرب ستیز هستید هویت ملی خودتون هم گم کردید برای اینکه سردرگمی خودتون رو کم کنید دنبال چنین چیزهایی هستید

حقیقت پنهان


ارزش پاسخ نداری

۱۳ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۵۵ حقیقت پنهان
تو شعور فهم واقعیت رو نداری چون بی ادبی و به جز توهین به نجابتم و تهمت زدن به من  هیچ جواب منطقی به هیچ کدوم از سوال های من ندادی و این ناتوانی تو رو از درک واقعیت و بحث منطقی میرسونه
مگه میشه ادم بگه با غربی ها دشمنه ولی مواضع اونها رو داشته باشه؟ 
اون اشعار هم از فردوسی بود چی شد تو که جون میدادی برای فردوسی حالا که نظر فردسی رو درباره دشمنان حضرت علی فهمیدی دیگه صدات در نمیاد؟
۱۳ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۱۸ حقیقت پنهان
شأن نزول آیات 8 تا 16قلم:
«شیخ طوسى» گویند: این آیات درباره ولید بن مغیرة المخزومى نازل شده و نیز گویند: درباره اخنس بن شریق الثقفى نازل گردیده است چنان که از ابن عباس نقل شده است
↑ ابن ابى حاتم در تفسیر خود از سدى نقل نماید که آیه 10 درباره اخنس بن شریق نازل شده و نیز ابن المنذر در تفسیر خود از کلبى مانند آن را روایت کرده است و نیز ابن ابى حاتم در تفسیر خود از مجاهد نقل کند که این آیه درباره اسود بن عبد یغوث نازل گردیده است.

نون . سوگند به قلم ! و قسم به چیزی که می‌نویسند
در سایه نعمت و لطف پروردگارت ، تو دیوانه نیستی

تو دارای پاداش بزرگ و ناگسیختنی هستی .‏
تو دارای خوی سترگ ( یعنی صفات پسندیده و افعال حمیده ) هستی .‏
خواهی دید و خواهند دید .‏
که کدام یک از شما مبتلا به دیوانگی است ( محمّد ، یا شما کافران و مشرکان )
پروردگار تو مسلّماً ( از هر کس دیگری ) بهتر می‌داند که چه کسی از راه او گمراه شده است ، و چه کسی راهیاب است .‏
حال که چنین است ، از تکذیب کنندگان اطاعت و پیروی مکن ( و بر دعوت خود پایدار باش و به راه آنان مرو . اطاعت از ایشان گمراهی و بدبختی است ) .‏
یشان دوست می‌دارند که نرمش و سازش نشان دهی ، تا آنان هم نرمش و سازش کنند ( بدین امید که برخی از فرمانهای خدا را به خاطر آنان ترک کنی ، و در بعضی از مسائل با ایشان همگام و همآهنگ شوی ) .‏
از فرومایه‌ای که بسیار سوگند می‌خورد ، پیروی مکن .‏
بسیار عیبجوئی که دائماً سخن‌چینی می‌کند .‏
بسیار مانع کار خیر ، و تجاوز پیشه ، و بزهکار است .‏

علاوه بر اینها درشتخوی و سنگین دل ، و انگشت نما به بدیها است .‏
« عُتُلٍّ » : درشتخو . سنگین دل . سخت روی و زشتخوی ( نگا : روح‌البیان ) . « زَنیِمٍ » : نشاندار به هرچه بدی و زشتی است . حرامزاده . البتّه کسی که مجمع بدیها و منبع زشتیها باشد ، ناانسان و ناکس بشمار است ، و از زمره انسانها محسوب نمی‌گردد .‏
( آیا این همه زشتیها و پلشتیها ) بدان خاطر است که دارا و دارای فرزندان است‌ ؟ !‏

سوره نور
«و کسانى که زنان پاکدامن را متهم (به عمل منافى عفت) مى‏کنند، سپس چهار شاهد (بر مدعاى خود) نمى‏آورند، آنها را هشتاد تازیانه بزنید»
 «و هرگز شهادت آنها را نپذیرید» 

 «و آنها همان فاسقانند»
«مگر کسانى که بعد از آن توبه کنند و جبران نمایند (که خداوند آنها را مى‏بخشد) زیرا خدا آمرزنده و مهربان است»
«و کسانى که همسران خود را متهم مى‏کنند و گواهانى جز خودشان ندارند، هر یک از آنها باید چهار مرتبه به نام خدا شهادت دهد که از راستگویان است»
«و در پنجمین بار بگوید که لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگویان باشد»
 «آن زن نیز مى‏تواند کیفر (زنا) را از خود دور کند، به این طریق که چهار بار خدا را به شهادت طلبد که آن مرد در این نسبتى که به او مى‏دهد از دروغگویان است»
«و در مرتبه پنجم (بگوید:) غضب خدا بر او باد اگر آن مرد از راستگویان باشد»
«و اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما نبود و این که او توبه پذیر و حکیم است» بسیارى از شما گرفتار مجازات سخت الهى مى‏شدید


خداوند بعضی از شما را بر بعضی دیگر از نظر روزی برتری داد ( چرا که استعدادها و تلاشهایتان متفاوت است ) ! اما آنها که برتری داده شده اند ، حاضر نیستند از روزی خود به بردگانشان بدهند و همگی در آن مساوی گردند آیا آنان نعمت خدا را انکار می نمایند ( که شکر او را ادا نمی کنند ) ؟!
سوره نحل . آیه71
از این آیه استفاده مى‏شود که مسلمانان در محیط خانواده و در برابر زیر دستان نباید براى خود هیچ گونه فضیلت و امتیازى قائل شوند.

این تفاوت درآمدها از تفاوت استعدادهایى سر چشمه مى‏گیرد که آن هم از 

 مواهب الهى است، ممکن است در پاره‏اى از موارد اکتسابى باشد ولى در پاره‏اى از موارد نیز قطعا غیر اکتسابى است، بنابراین حتى در یک جامعه سالم از نظر اقتصادى نیز تفاوت درآمدها غیر قابل انکار است، ولى با این حال آنچه پایه اصلى پیروزیها را تشکیل مى‏دهد تلاش و سعى و کوشش آدمى است.

اما نباید تفاوت استعدادها و درآمدها باعث سوء استفاده در راه ایجاد جامعه طبقاتى گردد.

و به همین دلیل در پایان آیه مى‏فرماید: «آیا آنها نعمت خدا را انکار مى‏کنند» (أَ فَبِنِعْمَةِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ).

اشاره به این که این تفاوتها در صورت طبیعیش (نه صورت مصنوعى و ظالمانه) از نعمتهاى خداست که براى حفظ نظام مجتمع بشرى و پرورش استعدادهاى مختلف ایجاد شده است.
[احزاب/33] ؛ خدا می خواهد پلیدی را از شما اهل بیت دورکند و شما را چنان که باید پاک دارد

خیلی .... معنی ایه قران هم تحریف میکنی؟

شعور پنهان


ارزش پاسخ نداری

حسین بن ابى العلاء گوید: امام صادق علیه السلام دستش را به متکاهائى که در خانه بود زد و فرمود: اى حسین ! اینها متکاهائى است که فرشتگان بارها بر آن تکیه داده اند و ما گاهى پرهاى کوچک شان را از زمین برچیده ایم .
اصول کافى جلد 2 صفحه 241 روایت 2

استاد دهخدا در روزنامه صوراسرافیل می نویسد:.....

مردی در حرم امام رضا اختیار ادرارش را از کف داد و در صحن او شاشید.

مردم خشمگین شدند به سمت او هجوم برده و خواستند که او را بکشند....
مردک هوش و فراستی داشت فریاد زد که،
ایهاالناس من شاش بند بودم و امام رضا مرا شفا داد!!!!

به یک باره مردم به سمت شاشِ مرد حمله برده آن را به عنوان تبرک!!!
به سر و صورت خود مالیدند!

روح‌الله امین آبادی نویسنده وبلاگ «بسیج جهانی» با اشاره به فیلم منتشرشده از سید حسن نصرالله می‌گوید:

سخنان مشایی در مورد مکتب ایرانی داشت به فراموشی سپرده می شد، که انتشار سخنانی از رهبر مقاومت سید حسن نصرالله موجی از تخریب علیه نظام اسلامی و سیاست خارجی انقلابی دولت نهم و دهم ایجاد کرد.

نمی دانم آیا سید این سخنان را گفته اند یا نه، ولی میدانم اگر گفته هم باشند اشکالی بر آن مترتب نیست.

"... شاید منظور، ایران باشد اما در ایران امروز چیزی به نام پارسی سازی یا تمدن پارسی پیدا نمی شود. آنچه در ایران هست تمدن اسلامی است. آنچه در ایران هست دین محمد عرب هاشمی مکی قریشی تهامی مضری [اشاره به نسب عربی و اجداد پیامبر اسلام] است، و بنیانگذار جمهوری اسلامی پدر در پدر عرب بوده و فرزند پیامبر خدا محمد است که درود خداوند بر او و خاندانش باد. امروز رهبر در جمهوری اسلامی، امام سید خامنه ای قریشی هاشمی، فرزند پیامبر خدا و فرزند علی بن ابی طالب و فاطمه زهراست که عرب بودند. شاید منظور ایران باشد ..."

من یک مسلمان ایرانی هستم نه ایرانی مسلمان. ما برای اسلام انقلاب کردیم نه برای ایران و ایرانی گری.


ایران اشغال شده توسط حروم زاده ها و تخم عربها

این عکس هم در جواب لجنی به اسم سید حسن و تخم ترکه عربش


http://upload7.ir/uploads//3892d85b39cd20f6e850500af9d8797aa67d381b.jpg

۱۳ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۰۱ حقیقت پنهان
نه ترو خدا! نه که قبلیا رو خیلی جواب منطقی جواب دادی فقط فحاشی و توهین کردی منطقت از تخمک و اسپرم بیشتر نمیشه منطقت از زیر شکم بالا تر نمیاد 

شعور پنهان



ارزش پاسخ نداری


به فردوسی بزرگ


هلا ای بزرگ خردمند راد/ درودم زجان بر روان تو باد

خردمند دانا دل، ای پیر طوس/ خداوند بس رستم و اشکبوس

خرد چون چکیده است از خامه ات/ شهِ نامه ها گشته شهنا مه ات

از آن جاودان در جهان زنده ای /که تخم سخن را پراکنده ای

همه روزگار وطن تیره شد / چو تازی به خاک وطن چیره شد

موالی چو نامید ما را عرب / غم و درد آمد به جای طرب

چو دیدی که زخمی است قلب وطن/ و خون بارد از دیده مرد و زن

قلم در کفت خنجر تیز شد/ ستم را نشان رفت و خون ریز شد

برون آمد از جان تو این سرود/ تو گویی که ایران چنین گفته بود

"ز شیر شتر خوردن و سوسمار/ عرب را به جائی رسیدست کار

که تاج کیانی کند آرزو / تفو بر تو ای چرخ گردون تفو"

سرود تو شد داروی درد ما/ شفا داد درد زن و مرد ما

چو شهنامه فرهنگ ایران بود/ دل دشمن از آن هراسان بود

"پی افکندی از نظم کاخی بلند" /خجسته بنائی اهورا پسند

که از باد وباران گزندش نبود/ نیاورد سر، پیش ناکس فرود

بنایی که باشد بنای خرد/ وزان برتر اندیشه بر نگذرد

سرود تو پیغام آزادگی است/ همه درس زیبای افتادگی است

خرد نامه ات بی همانند شد/ وطن از سرود تو خرسند شد

زیک سو میهن نامه پهلوان/ دگر سوی "آبشخور عارفان"

تویی زاده کوروش نامدار /شهنشاه پیروز دشمن شکار

که منشور آزادگی بر نوشت /بشر را به آیین برابر نوشت

تو گسترده ای پهنه رزم را /بر آورده ای صحنه بزم را

چنان رزم با بزم آمیختی /که ساغر به شمشیر آویختی

ز یک سوی آوای تیرو کمان/ بر افکنده ای بر بلند آسمان

دگر سوی در جانت آید فرود/ز یزدان چنین آسمانی سرود

میازار موری که دانه کش است /که جان دارد و جان شیرین خوش است

توئی جان رستم توئی جان گیو/ تو جنگیده ای با دد و دام و دیو

تو بگذشتی از هفت خان سرفراز /به گوش تو خوانده است سیمرغ راز

کمان کیانی به دوش تو بود / جهان پر ز بانگ خروش تو بود

تو گفتی جهان را مگر بشنوند/ "نبندد مرا دست چرخ بلند"

هلا ای سیاوش وش سر فراز/ تو بگذشتی از تل آتش به ناز

چو دیدی عرب را که ضحاک وار /ز فرهنگ ایران بر آرد دمار

تو با کاویانی درفش سخن / به پا خواستی تا نمیرد وطن

به پا کردی از شور هنگامه را/ سرودی ابر نظم شهنامه را

کنون ای خداوند کوپال وکوس/ چه گویم ترا جز دریغ و فسوس

که فرهنگ تازی سر آورده باز /"ز نیکی نیاید سخن جز به راز"

چو با تخت منبر برابر شده است/ رسوم عرب سایه گستر شده است

ز تازی گرفتند هر نام را/ سپر کرده آیین اسلام را

ز "عبد" و ز"مولا" سخن می رود/ ز تسلیم بی جا سخن می رود

زنان را پس پرده بگذاشتند/ بسی کمتر از مرد پنداشتند

به تقویمشان قصه های غم است/ تو گوئی که غمنامه عالم است

تواشیح بنشسته جای سرود / تو گوئی سرودی در ایران نبود

نه از مهرگان نام و نی از سده /نه دستی ز شادی به دستی زده

چو شب شد همه روز گار وطن/ سیه جامه شد بر تن مرد و زن

اگر چه سپید است احرامشان /سیاه است از کین دلِ خامشان

به دستار و چفیه کنند افتخار/ نشانی ز ایران نیاید به کار

همه کار ها صحنه سازی بود / "سخن ها به کردار به بازی بود"

همه سر به سر مصلحت بین شدند/ ز سستی و خواری کژ آیین شدند

نه از داد یادی نه از دادگر/ نه جانی ز بیداد، فریاد گر

جوانان به زندان افیون و بنگ / نه شوقی به نام و نه ترسی ز ننگ

همه سر به سر ضعف و ناراستی / پدید آمده کژی و کاستی

سراسر دو رنگی سراسر ریا /نشسته است ثروت به جای خدا

نه جام شرابی نه پیمانه ای /نه بر عاشقان راه میخانه ای

نه یادی ز رستم نه از اشکبوس /فسوسا فسوسا فسوسا فسوس

بر آی و خرد نامه ای ساز کن / ز جهل خودی شکوه آغاز کن

سرودی بپرداز دشمن شکار/ که باشد برای وطن افتخار

بیا و صلا ده سرود امید/ که شهنامه ای تازه آید پدید

بر آی و ببین و دوباره بگو/ "تفو بر تو ای چرخ گردون تفو"

جناب بل شما نمیتوانید انکار کنید که با وجود اینکه دانشمندان واندیشمندان ایرانی بسیاری قبل از گرویدن به اسلام وجود داشته اند اما هیچ کدام به اندازه همتایان یونانی ورومی هم دوران با خود مشهور وصاحب نام نشدند کما اینکه تمام این اندیشمندانی که شما نام بردید چندان در حافظه تاریخی مردم دنیا جای نگرفته اند در حالیکه افلاطون وارسطو وسقراط را همگان میشناسند وپایه گذار مکتبی فکری بوده اندوتمام اندیشمندان ایرانی که در ذهن وحافظه تاریخی مردم دنیا باقی مانده اند دقیقا دانشمندان اسلامی ایرانی هستند.ونه دانشمندان غیر اسلامی ایرانی. در ضمن در جواب یکی از دوستان باید بگویم ابوعلی سینا همانطورکه از نامش پیداست که مسلمان وشیعه بوده است ولی حکومت وقت اورا به دلیل همکاری نکردن با حکومت مرتد اعلام کرد وحتی شعری از او ست که :در همه دهر هچو من یکی وان هم کافر پس در همه دهر یک مسلمان نبود از همین بیت نیز کاملا اشکار است که بر خلاف ادعای دشمناننش که اورا مرتددانسته اند خود را مسلمان معرفی کرده است. این بیت در کتب تاریخی بسیاری امده است .حال جناب بل وسایر دوستان با هر چه نفرت وتعصب ونزادپرستی درسینه دارید به اینجانب حمله کنید
خانم یا اقای حقیقت پنهان خیلی دلم میخواست میتوانستم بیشتر با شما اشنا شوم .

سپیده


ارزش پاسخ نداری

خریت نه تنها علف خوردن است

مث بز چریدن سپس مردن است

زنی از زنان مدینه ختنه می کرد، پیامبر صلی الله علیه وسلم به وی متذکر شد که : « إذا ختنت فلا تنهکی فإن ذلک أحظی للمرأة وأحب إلی البعل»

یعنی : «هرگاه زنان را ختنه کردی مراقب باشد که در بریدن مبالغه نکنی، چرا که این امر (عدم مبالغه) هم برای زن و هم شوهرش پسندیده تر است». سنن ابوداود (5271) و در "سلسلة الصحیحة" (722)

اول زنی را که ختنه کردند، هاجر مادر حضرت اسماعیل(ع) بود که ساره مادر اسحاق(ع) از روی غضب او را ختنه کرد و باعث زیاد شدن خوبی او شد و از آن روز سنت جاری شد که زنان را ختنه کنند. (حلیه المتقین‏، فصل دهم، ‌در ختنه کردن پسران و دختران،‌ص 154
 سماعه از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده که فرمود:

هر گاه مرد و زن آزاد زنا کنند، به هر کدام یک صد تازیانه مى‏زنند. امّا مرد و زن همسردار باید سنگسار شوند


سنگ اول رو کی میزنه

یونس بن ربیع ‏می‌گوید: امام صادق(ع) فرمود: «بالای سر امام حسین(ع)، خاک قرمزى است که در آن شفای هر دردى غیر از مرگ می‌باشد». یونس بن ربیع ‏گوید: «بعد از این‌که، این حدیث را شنیدم نزد قبر حاضر شده و طرف سر قبر را حفر کردیم و چون به قدر یک ذراع کندیم از قسمت بالای سر قبر، خاک‌هایى مثل ریگ‏هاى ریزى که آب، آنها را با خود می‏آورد بر ما ریخته شد، رنگ آنها قرمز و اندازه‌شان قدر یک درهم بود، آنها را با خود به کوفه آورده پس آن‌را مخلوط کرده و به صورت خمیری در آورده و پنهان‌شان نمودیم و بعد به تدریج از آن به مردم می‏داده تا با آن مریض‏هاى خود را مداوا کنند


کسی که به سمت سنگ سجده کنه از خاک هم شفا میگیره دیگه

۱۷ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۰۴ کیمیا سادات حسینی
من هیچ وقت با این احادیث ساختگی نگاهم نسبت به امام سوم شیعیان ، امام حسین {ع } تغییر نمی یابد . باید شرمسار نیز باشید از این که همچین مطالب بی معنی در این سایت می گذارید.
۱۷ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۴۳ حقیقت پنهان
اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد نبی و علی گیر جای
گرت زین بد آید گناه منست
چنین است و این دین و راه منست
برین زادم و هم برین بگذرم
چنان دان که خاک پی حیدرم
دلت گر به راه خطا مایلست
ترا دشمن اندر جهان خود دلست
نباشد جز از بی‌پدر دشمنش
که یزدان به آتش بسوزد تنش
هر آنکس که در جانش بغض علیست
ازو زارتر در جهان زار کیست
نگر تا نداری به بازی جهان
نه برگردی از نیک پی همرهان
همه نیکی ات باید آغاز کرد
چو با نیکنامان بوی همنورد
از این در سخن چند رانم همی
همانا کرانش ندانم همی


به دل هر که بغض علی کرد جای
 ز مادر بود عیب آن تیره رای
که ناپاک زاده بود خصم شاه
اگر چند باشد به ایوان و گاه

نظر  فردوسی درباره دشمنان حضرت علی
۱۷ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۵۶ حقیقت پنهان
کارنامه اسلام، ص 17:
«آمادگی مسلمین برای اخذ و نشر علوم، و احادیثی که از پیغمبر در تشویق به دانش طلبی نقل می شد، بعلاوه وجود اسباب و موجبات دیگر، شروع یک نهضت علمی را در قلمرو اسلام سبب شد.»

 

کارنامه اسلام، ص 20:
«مسلمین در بعضی رشته های طب تحقیقاتی کردند که بی سابقه بود چنانکه در باره جذام ظاهرا اولین تحقیقات بوسیله آنها شد. فرق بین آبله و سرخک را اول بار آنها ملتفت شدند. در باره مامائی و قابلگی خیلی بیش از یونانی ها مطالعه کردند. همچنین در استعمال بعضی ادویه و پاره ای وسائل معالجه سابقه آنها محقق است ... بعضی معالجات آنها در امراض جسمانی یا روحانی ابتکاری بود.»
«طب اروپا دین زیادی به طب اسلامی دارد.»

کارنامه اسلام، ص 23:
«جبر و مقابله را اولین بار مسلمین وارد نظام علمی کردند. همچنین استعمال جبر در هندسه و بالعکس بوسیله مسلمین انجام یافت و این امر نیز در بسط هندسه تحلیلی تأثیر بسزائی داشت.»

کارنامه اسلام، ص 24:
«در تمام قرون وسطی، پیشرفت ریاضیات در واقع به نبوغ ریاضی مسلمین مدیون بود.»
«در نیمه اول قرن پانزدهم میلادی که مسلمین با مشکل ترین مسائل هندسه دست و پنجه نرم می کردند، معادلات درجه سوم جبری را به کمک مقاطع مخروطی حل می کردند و در مثلثات کروی تحقیقات ارزنده انجام می دادند، در اروپا تحقیقات ریاضی از حساب تقویم و طرز بکار بدن چرتکه ـ که غالبا در سطح حوائج روزانه بود ـ در نمی گذشت.»
«این میراث علمی عظیم مسلمین، هم از حیث وسعت موجب اعجاب است هم از لحاظ دقت.»

کارنامه اسلام، ص 26:
«مسلمین در استخراج معادن، در ساختن رنگ، در آب دادن فولاد، در تهیه چرم و کاغذ و در ساختن اسلحه طی قرنهای دراز تفوق خود را بر دنیای غرب حفظ کردند.»

کارنامه اسلام، ص 27:
«آثار جغرافیائی مسلمین در واقع بسیار غنی، متنوع، آموزنده و جالب است.»
«در جغرافیا، هم وسعت عرصه تحقیقات مسلمین خیلی بیش از یونانی ها بود و هم شور و توفیق آنها و از حیث وسعت قلمرو و دقت مواد حاصله هم، علم جغرافیا در نزد مسلمین بمراتب از آنچه نزد یونانی ها بود پیشتر رفت.»

کارنامه اسلام، ص 30:
«مسلمین در تاریخ کتابهای بسیار زیادی بوجود آوردند و هیچ قومی قبل از شروع عصر جدید درین رشته به پایه مسلمین نرسیده بود.»
«کار مورخین اسلام در مقایسه با کار قدماء یونان و روم ـ شاید با چند استثنا ـ و مخصوصا در مقایسه با کار مورخین اروپا در قرون وسطی و حتی بعد از آن شایسته تحسین و اعجاب است.»
من مطمانم تو کتابای مدرستو لاشم باز نکردی... ما که اسمی از دانشمند مسلمان ندیدیم... فکن اعراب مسلمانم داشته باشن خخخخ
بعد گفتی رشتت فیزیکه؟! یا ریاضی فیزیک؟ از تو که فیزیک رو دوست داری بعیده ای حرفا واقعا
البته بحث این آبرو داران ایرانو ایرانی جداس:
http://fa.m.wikipedia.org/wiki/فهرست_ایرانیان_مقیم_آمریکا

http://fa.m.wikipedia.org/wiki/ایرانیان_آمریکا
نکنه عقاید واعتقدات اینارو مثله خودت میدونی؟!

جناب کیمیا سادات حسینی که البته از اسمت میشه خیلی چیزها فهمید


من از شما یک سوال دارم لطفا پاسخ بدید


شناخت شما از حسین ابن علی روایی است یا تاریخی یا ایشون رو از نزدیک دیدین و عاشقش شدین


اگر شما حسین ابن علی رو از روی تاریخ میشناختین که الان با هم مشکلی نداشتیم

شناخت حضوری هم که نداشتی

پس شناخت شما یک شناخت روایی است یعنی به تو گفتن خوب بوده

و تو همین روایات چیزهای دیگری هم هست که شما و همفکران شما ان را نمیپسندید چرا چون از اونا بعیده این حرفها و این کارها این تمام منطق شماست

و به نظر میرسه شما و همفکران شما یک موجود خیالی به اسم حسین رو قبول دارید چون اون حسین ابن علی که تو تاریخ ازش یاد شده هیچ چیز پسندیده ای حداقل برای وطن ما نداشته که تو اون رو میپرستی

در اخر خیلی از شما و همفکران شما هم نباید توقع درک واقعیت رو داشت

چون شستشو مغزی بر روی شما به نحو احسنت انجام شده

۱۸ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۰۲ حقیقت پنهان
من مطمانم تو کتابای مدرستو لاشم باز نکردی... ما که اسمی از دانشمند مسلمان ندیدیم... فکن اعراب مسلمانم داشته باشن
الان توی کتابای کلاس ششم دبستان هم کلی اسم دانشمند مسلمان و اختراعاتشون هست یعنی اندازه یک بچه دبستانی هم سواد ندارید شما؟ بعد درباره امام حسین و اسلام نظر میدین؟ اینا اسم چند تا از دانشمندان مسلمان و کتاب هاشون هست توصیه میکنم حتما کتاب های دبستان رو بخونید چون ظاهرا علاوه بر مغرض بودن بی سواد هم تشریف دارید در ضمن جملات بالا از کتاب دکتر زرین کوب بود که سوادش با جنابعالی قابل مقایسه نیست چون ظاهرا حتی کتاب های دبستان رو هم درست یاد نگرفتید ابرو داران ایرانی اره؟ خجالت بکش یعنی دکتر شهریاری و شهید رضایی نژاد که ماندن ایران و به کشورشون خدمت کردند و شهید شدند بی آبرو بودن؟ بعد هم اعتقاد اونا هرچی باشه نمیشه بگی که چون اونا این اعتقاد رو دارند اعتقادشون برحقه پروفسور حسابی هم شیعه بود هم اروپا رفت و دکترای فیزیک گرفت و برگشت ایران و به کشورش خدمت کرد تو نصف اون که هیچی یک صدم اون میشی که میخواهی درباره اسلام و شیعه نظر بدی؟ یا بگی چون دانشمندان اروپایی اعتقاد دیگه ای داشتند و پیشرفت کردن پس اعتقادشون بر حق بوده؟ در ضمن فیزیکدان مسلمان محمد عبد السلام برنده جایزه نوبل شده پس اگه قرار بر این باشه که بگیم هر دانشمندی که به جایی رسید پس حتما اعتقادش بر حقه مسلمانان هم دانشمند زیاد دارند 
ولی واقعیت اینه که هر ملتی که به علم و دانش اهمیت بده پیشرفت میکنه حالا میخواهد مسلمان باشه میخواهد نباشه این دانشمندانی هم که از ایران میرن نه به خاطر اعتقادشون بلکه به خاطر این میرن که خیلی از رشته ها مخصوصاً علوم پایه توی ایران زیاد تحویل گرفته نمیشند و اونجا شرایط فراهم تره نه فقط از ایران از خیلی از کشور های دیگه توی آمریکا دانشمند هست که حتی شاید تعدادشون از ایرانی ها بیشتر باشه این خیلی نتیجه گیری مسخره ای بود که به خاطر این دانشمندان بخوای اسلام رو بکوبی در ضمن از کجا فهمیدی که اینا به اسلام اعتقاد ندارند؟ 


فهرست ریاضی‌دانان  و ستاره‌شناسان و نورشناسان در کشورهای اسلامی
ویرایش
فهرست کتاب‌های مربوط به ریاضی و نجوم و نورشناسیویرایش
  • آثار علوی از نیریزی
  • تحریر اصول اقلیدس از خواجه نصیرالدین طوسی
  • تحریر المجسطی از خواجه نصیرالدین طوسی
  • تحفه حاتمیه از شیخ بهایی
  • التذکره فی الهیئه از خواجه نصیر الدین طوسی
  • التفهیم از ابوریحان بیرونی
  • تنقیح المناظر از کمال الدین فارسی
  • جامه بهادرخانی از جونپوری
  • الجبر و المقابله از خیام
  • حیل بنوموسی
  • حیل جزری
  • زیج الغ بیگ از الغ بیگ
  • زیج ایلخانی از خواجه نصیرالدین طوسی
  • زیج بهادرخانی از جونپوری
  • زیج جامع از کوشیار گیلی
  • زیج خاقانی ز غیاث الدین جمشید کاشانی
  • زیج متحن از محمد بن ایوب حاسب طبری
  • شرح اصول اقلیدس از جابر بن افلح
  • شرح ما اشکل من مصادرات اصول اقلیدس از خیام
  • شمار نامه از محمدبن ایوب حاسب طبری
  • صورالکواکب از عبدالرحمان صوفی رازی
  • علل حساب الجبر و المقابله از کرجی
  • عیون الحساب از محمدباقر یزدی
  • الفصول فی الحساب الهندی از اقلیدسی
  • قانون مسعودی از ابوریحان بیرونی
  • الکافی فی الحساب از کرجی
  • کشف القناع عن اسرار شکل القطاع از خواجه نصیرالدین طوسی
  • مایحتاج الیه الکتاب و العمال من علم الحساب از بوزجانی
  • معرفه مساحه البسیطه و الکریه از بنوموسی
  • مفتاح الحساب از غیاث الدین جمشید کاشانی
  • مفتاح المعاملات از محمدبن ایوب حساب طبری
  • مقالید علم الهیئه از ابوریحان بیرونی
  • المناظر از ابن هیثم
  • میزان الحکمه از خازنی
فهرست کتاب‌های ستاره‌شناسی ویرایش
  • احصاء العلوم از فارابی
  • جامع العلوم از فخر رازی
  • جوامع العلوم از ابن فریغون
  • داننجوم علایی از ابن سینا
  • دره التاج لغره الدیباج از قطب الدین شیرازی
  • الذریعه الی تصانیف الشیعه
  • شفا از ابن سینا
  • عجایب المخلوقات طوسی
  • کشاف اصطلاحات الفنون از تهانوی
  • لغت نامه دهخدا
  • مفاتیح العلوم از خوارزمی
  • نامه دانشوران ناصری
  • نزهت نامه علایی از شهمردان رازی
  • نزهه القلوب از حمدالله مستوفی
  • نفایس الفنون از شمس آملی
فهرست شیمی‌دانان و گیاه‌شناسانویرایش
  • ابن امیل
  • ابن بشرون 
  • ابن جزار
  • ابن جلجل
  • ابن سکیت
  • ابن مسکویه
  • ابن وحشیه
  • ابوالحسن ملطی
  • ابوحاتم سجستانی
  • ابوزیاد
  • ابومسلم مجریطی
  • جابربن حیان
  • جنید
  • ذوالنون
  • سفیان ثوری
  • مهیار مجوسی
  • یحیی بن خالد برمکی
فهرست کتاب‌های مربوط به شیمی و گیاه‌شناسیویرایش
  • الاصول الکبیر از ابن وحشیه
  • سر الاسرار از رازی
  • غایه الحکیم از محریطی
  • کتاب النبات از ابوحنیفه دینوری
  • المدخل التعلیمی از رازی
فهرست پزشکان و داروشناسانویرایش
  • ابن ابی اصیبعه
  • ابن ابی صادق
  • ابن ازرق
  • ابن اسحاق
  • ابن الیاس
  • ابن امشاطی
  • ابن بطلان
  • ابن بیطار
  • ابن تلمیذ
  • ابن جزله
  • ابن جلجل
  • ابن ربن طبری
  • ابن رضوان
  • ابن زرقاله
  • ابن سرابیون
  • ابن سمینه
  • ابن سینا
  • ابن شبل
  • ابن طفیل
  • ابن قف
  • ابن قیم
  • ابن ماسویه
  • ابن نفیس
  • ابن هندو
  • ابوزید ارجانی
  • اسحاق بن حنین
  • اهوازی هبه الله
  • برهان نفیس
  • بروجردی محمود
  • بهاء الدوله رازی
  • پارسا احمد
  • تیفاشی
  • جرجانی سید اسماعیل
  • جوانشیر کریم
  • حاجی زین عطار
  • حارث بن کلده
  • حفیظی احمد
  • حنین بن اسحاق
  • خواجه نصیرالدین طوسی
  • دخوار، مهذب الدین
  • دمیری کمالدین
  • رازی
  • رشیدالدین فضل‌الله
  • رهاوی، ایوب
  • رئیس‌الاطباء میرزا علی
  • زهراوی
  • ساعی رضا
  • سمرقندی، نجیب الدین
  • شاپور بن سهل
  • شمس الدین ایلاقی
  • صدیق الحکما سید رضا
  • عدل یحیی
  • عقیلی علوی
  • علی بن عباس مجوسی
  • علی بن عیسی کحال
  • فیلسوف الدوله محمد کاظم
  • قریب محمد
  • قطب الدین شیرازی
  • کازورنی سدید الدین
  • گل گلاب محمود
  • گیلانی نظام الدین
  • لسان الحکما یحیی
  • نفیسی خانواده
  • یوسفی هروی

فاحشگی از نوع مغزی


امیدوارم دست مزد خوبی به دست بیاری بابت زحماتت

دانشمندان مسلمان توی علم ریاضی تعدادی داریم که حوضه کاری و فعالیتشون در مورد یک موضوع و دنبال کردن و گسترش دادن اون موضوع در قیاس با گستردگی و حوضه کاری دیگر دانشمندان اصلا قابل قیاس نیست
در ضمن آره نهان من خیلی بی سوادمو توی اردو تابستان 93 تونستم مدال نقره المپیاد کشوری ریاضی رو به دست بیارم و حداقل از تو یکی توی ای علوم خیلی با سواد ترم و برای خودم متاسفم که دارم جواب تورو میدم

علی و صحابه در حال انجام حکم خدا


https://www.youtube.com/watch?v=rEdHOGpjWh8

شیعه و سنی

اسهال و استفراغ


https://www.youtube.com/watch?v=PAxoqbObH68

آخرش معلوم شدازکدوم زنا زاده هایی (خطاب به بل )
۱۹ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۴۵ حقیقت پنهان
دانشمندان مسلمان توی علم ریاضی تعدادی داریم که حوضه کاری و فعالیتشون در مورد یک موضوع و دنبال کردن و گسترش دادن اون موضوع در قیاس با گستردگی و حوضه کاری دیگر دانشمندان اصلا قابل قیاس نیست


بنده خدا اگه کارای اینا نبود که بقیه دانشمندا اصلا به اونجا نمیرسیدند بقیه داشمندان هم کارهای اینا رو ادامه دادند این مثل این میمونه که بخواهی بدون یاد گرفت اعداد جمع و تفریق یاد بگیری تازه کتاب های این ها یکی از دلایل رنسانس علمی توی اروپا بود بعد هم کار های اینا الان به نظر کوچیک میاد زمان خودشون خیلی ارزشمند و مهم بوده بقیه دانشمندان هم کارهای اینا رو ادامه دادند خود اروپایی ها معتقدند که اقدامات مسلمانان در ریاضیات بی نظیر است 
اقدامات جابر بن حیان
کشف مواد شیمیایی متعددی همچون هیدرو کلریک اسید، نیتریک اسید، تیزاب (مخلوطی از دو اسید یاد شده که از جمله اندک موادی است که طلا را در خود حل می‌کند)، سیتریک اسید (جوهر لیمو) و استیک اسید (جوهر سرکه)، همچنین معرفی فرایندهای تبلور و تقطیر که هر دو سنگ بنای شیمی امروزی به شمار می‌آیند، از جمله یافته‌های اوست. او همچنین یافته‌های دیگری دربارهٔ روش‌های استخراج و خالص سازی طلا، جلوگیری از زنگ زدن آهن، حکاکی روی طلا، رنگرزی و نم ناپذیر کردن پارچه‌ها و تجزیهٔ مواد شیمیایی ارائه داد. از جمله اختراع‌های دیگر او، قلم نوری است. قلمی که جوهر آن در تاریکی نیز نور می‌دهد. (احتمالاً با استفاده از خاصیت فسفرسانس این اختراع را انجام داده‌است.) در آخر، بذر دسته بندی امروزی عنصرها به فلز و نافلز را می‌توان در دست نوشته‌های وی یافت.
من خودم  المپیادی ام هم فیزیک هم نانو هر ساله هم توی مسابقات علمی و هم مسابقات فرهگی رتبه میارم و برای تو متاسفم که از روی چهارتا حدیث و روایت تاریخی مشکوک میخوای درباره اسلام قضاوت کنی اگه قرار بر این باشه که هرتاریخدانی هرچی گفت باور کنیم که باید هر جرندی درباره نبرد سالامیس گفتن هم باور کنیم
به علاوه اینکه باید قبول کنیم بابک خرمدین  هم یک جانی بوده چون توی همون کتب تاریخی هم گفته که بابک زن و مرد و بچه و هر مسلمونی رو که دستش میرسیده میکشته 
تو اگه به خدا و عدالت و حکمتش اعتقاد داری برو بگرد ببین هیچ دینی پیدا میکنی که خداشناسیش به اندازه اسلام معقول باشه؟

این مسخره نیست که ادم به خاطر اینکه پیامبر اسلام گفته  هاجر ختنه شده یا نشده بگه اسلام بده یا خوبه؟
اگه میخواهید اسلام رو یا کلا هر تفکری رو نقد کنید باید از اصلش شروع کنید
خیلی خنده داره که تا قبل از این میگفتی مسلمانان هیچ دانشمندی نداشتند بعد الان که این دانشمندان رو نام بردم شدی المپیادی و باسواد و....
در حالیکه از ابتدایی توی کتاب های درسی اسم کلی دانشمند ایرانی و مسلمان هست اگه توی تیزهوشان درس خونده باشی هم توی فیزیک تکمیلی سال اول راهنمایی (جلد قرمز زرشکی) درباره این توضیح داده که داشمندان مسلمان و ایرانی نیروی جاذبه زمین رو قبل از نیوتون کشف کرده بودند و در واقع نیوتون جاذبه عمومی رو کشف کرد نه جاذبه زمین رو

بعد هم شما که میگید اسلام با تفکر و تعقل مخالفه پس این همه احادیثی که از پیامبر و ائمه اوردم چیه ؟نکنه فقط همون احادیثی که نظر خودتون رو درباره اسلام تایید کنه قبول داری؟ این دانشمندا هم که اصلا به حساب نمیان خب راحت بگید میخواهید اسلام رو محکوم کنید اصلا هم اهمیت نداره که این همه دانشمند مسلمان داریم یا اون موقع که اروپایی ها در جهل و خرافات زندگی میکردند سرزمین هایی که اشتراکشون اسلام بود جزو ملل پیشرفته دنیا بودند

kh

دقیقا عین دینت هرکی مخالفت کنه با دروغ دین اسلام میشه زنا زاده

خوب تو از بین تهمت به زنا زادگی و بی شعوری گزینه دوم رو انتخاب کردی تبریک


حقیقت پنهان


همچنان ارزش پاسخ نداری

در ضمن به کار بردن لفظ خدا به جای الله اصلا جایز نیست چون الله خدا نیست

نقل شده از جانب کسی


آیه ای که من نازل می کنم :
«یا ایها العاقلون لا تقتلوا الذین یلونکم من المخالفین ولیجدوا فیکم رحمه و الانسانیه واعلموا ان الله مع العادلین؛ ای خردمندان، کسانی از مخالفان که در نزد شمایند را نکشید! تا در شما ترحم و انسانیت را بیابند. و بدانید که خداوند با عدالت پیشگان است!»
«وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَهُ فَاقْطَعُواْ أَیْدِیَهُمَا جَزَاء بِمَا کَسَبَا نَکَالاً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ؛ و مرد و زن دزد را به سزاى آنچه کرده‏اند دستشان را به عنوان کیفرى از جانب خدا ببرید و خداوند توانا و حکیم است.»
آیه ای که من نازل کردم:
«دست هیچ کس را به هیچ عنوان نبرید، با فقر مبارزه کنید و حکومت های عقل محور و انسان محور ایجاد کنید تا کسی دزدی نکند.»

نهان برات آرزوی موفقیت میکنم :-)
۱۹ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۵۶ حقیقت پنهان
در ضمن به کار بردن لفظ خدا به جای الله اصلا جایز نیست چون الله خدا نیست
پس چیه؟
1. خداوند در دین زرتشت و مزدیسنا: ( اهورامزدا )

اهورامزدا » اهورا بمعنی پروردگار هستی بخش - مزدا » مز بمعنی بزرگ و  دا بمعنی دانا و دارا میباشد. اهورامزدا = پروردگار هستی بخش بزرگ.

( الته خدا در دین زرتشت بیش از 101 نام ( القاب ) دارد )


2. خداوند در دین یهود ( یَهُوَ )

یَهُوَ » واژه ای است عبری-عربی بمعنی: ای آن که او


3. خداوند در دین مسیح ( پاپ )

پاپ » واژه ای از گروه خانواده هندو اروپائی بمعنی پدر.

( مسیحیان معتقد بر اینند که خداوند پدر حضرت عیسی مسیح است, و بدین سان همانطور که میدانید؛ بر پایه چلیپای مقدس "صلیب" مسیحیان میگویند:

پدر ( خدا ), پسر ( عیسی مسیح ), روح القُدُس ( روان آزاده عیسی مسیح )


4. خداوند در دین اسلام ( الله )
پس از مرگ حضرت اسماعیل در مکه و گذشتن زمان دراز برخی از مردم مکه به بت پرستی رو آوردند. آنان از بزرگی و عظمت الله آگاه بودند و بت هایی مانند لات ، منات ، هبل و عزی را دختران خدا می دانستند و هیچگاه جسارت نکردند تا بتی از الله بسازند.
در مدتی که هنوز پیامبر بزرگوار اسلام به پیامبری نرسیده بود ، برخی از افراد بودند که به خدای یگانه و الله یکتا ایمان داشتند که در تاریخ اسلام به این گروه " حُنَفاء" (جمع واژه ی حَنیف) گفته می شود. 
هنگامی که سپاه ابرهه برای نابود کردن خانه ی کعبه به مکه حمله کرد. عبدالمطلب (پدر بزرگ پیامبر اسلام "ص") شبانه  پارچه هایی را که برای احترام روی خانه کعبه می گذازند در دست گرفت و گریه کنان از خدا خواست تا خانه ی کعبه را نجات دهد. حتی پدر بزرگ پیامبر اسلام نیز یکتا پرست بوده است و در دین اسلام عقیده بر این است که پدر هیچ پیامبری بت پرست نبوده است. 
در ضمن در کتاب آسمانی ما مسلمانان : خدای محمد (ص) خود را بت معرفی نکرده است ،بلکه او بسیار بخشنده و مهربان است. (بسم الله الرحمن الرحیم - بنام خداوند بخشنده ی مهربان)

و اما ریشه یابی واژه ی الله: برخی می گویند که واژه ی الله از کلمه خاصی گرفته نشده است. برخی نیز ریشه ی آنرا از واژه ی " اله (موجود سایسته ی پرستش) و برخی ریشه ی آنرا از وَلَهَ  و واله (موجودی که همه در شناخت او حیران و درمانده هستند. موجودی که همه عاشق او هستند.) و ریشه های دیگر می دانند.

قرآن کریم بصراحت و با بیانهای مختلف ، از هرگونه بت پرستی مردم مکّه انتقاد شدید کرده و در بسیاری موارد، از مبارزات پیامبران پیشین با بت پرستی نیز در آن گزارش شده است (در عهد عتیق نیز نشانه هایی از مخالفت صریح با بت پرستی وجود دارد رجوع کنید به هاکْس ، ذیل «بت و بت پرستی »). در این آیات ، براین نکته که بتها هیچگونه تأثیر مثبت یا منفی درکارهای عالَم و بندگان ندارند تأکید شده است (انبیاء: 66؛ مریم : 42؛ اعراف :62، 68، 139، 191ـ192) و گفته می شود که بتان تندیسهایی بیروح و غیرقابل پرستش هستند (انبیاء: 52 ـ53). قرآن خاستگاه بت پرستی را نادانی و پیروی از پندار و هوای نفس می داند (انبیاء: 54، 67؛ نجم :23) و خصوصاً از بت پرستان عرب که از دین حنیف دور شده و در ربوبیّت برای «اللّه » شریک قایل شده بودند، سخت انتقاد می کند (زمر:63؛ انعام :102؛ یونس :3) و آنها را به سبب آیینهای مذهبی که در برابر بتها به جا می آوردند، می نکوهد (انعام :140) و کسانی را که به امید گشوده شدن مشکلات یا برآورده شدن نیاز به سراغ بتان می رفتند چون کسی می داند که با کفِباز (کباسِطِ کَفَّیْهِ) آب را به دهان می برد و طبعاً آب به دهانش نمی رسد (رعد:14). حتی از برخی آیات قرآن (کافرون : 1ـ6) چنین برمی آید که بت پرستان عرب آمادگی داشتند تا دعوت پیامبراکرم صلی اللّه علیه وآله وسلّم ، را بپذیرند، به شرط آنکه بتان ایشان و آیینهای بت پرستی را نکوهش نکند ولی این ، درخواستی نپذیرفتنی بود، زیرا اساس دعوت اسلام ، نفیِ همة مظاهر بت پرستی است . نکتة دیگری که قرآن بر آن تأکید دارد این است که بیشتر بت پرستان تنها به بهانة آنکه نیاکانشان بت پرست بوده اند، از بت پرستی دفاع کرده اند (اعراف :70؛ ابراهیم : 10؛ سبأ:43؛ هود:62) و بدین سبب نیز آنان را بشدّت نکوهش می کند و بر تأمّل و بازنگری در عقاید و آداب دینیشان فرا می خواند.

قران کلامی است که بادیه نشیننان و اعراب متعصب انزمان را طوری دگرگون نمود که کمتر از یک قرن 
از نظر علمی  اجتماعی . اخلاقی . سیاسی . نظامی سرامد دوران خود شدند تا جائیکه زبان اعراب زبان رسمی دین و تمام دانشمندان از کلیه نقاط جهان برای تحصیل علم به اندلس و مدینه سفر می نمودند .  چرا اسلام وارد هر سرزمینی شد اعراب از ان خارج شدند اما اسلام در ان پایدار ماند ایا جواب این مسئله غیر از تعالیم الهی منطبق با فطرت انسان است؟

فکر کنم برای ادم های عاقل و بدون تعصب این توضیحات کافی باشه البته برای مغرضین که هرچی بگیم اخر هم حرف خودشون رو میزنند
جدیدا یک عده ای فکر میکنند اینکه پیامبر اسلام اونموقع مردم رو به یکتا پرستی دعوت کرد خیلی کار سهل و ساده ای بود بدون توجه به اینکه توی چه جامعه ای زندگی میکرد خلاصه اینکه خداشناسی و صفات خدا رو از اسلام گرفتند و قبول دارند ولی بقیش رو نه
حالا همه ادیان یکتاپرست شدند چون گذر زمان و پیشرفت علم اکثر ادم ها رو به این نتیجه رسونده که اگه قرار باشه خدایی باشه باید یکی باشه و همه هم براش یکسان باشند فارغ از هر ملیتی و همچین چیزی توی هیچ دینی در حال حاضر به جز اسلام نیست زرتشتیان هم تا قبل از اسلام الهه هایی مانند اناهیتا رو میپرستیدند که مشابه اون در اقوامی که در همسایگی اونها بودند مثل یونانیان و اشور و....هم هست با نام ایشتار و افرودیت و .....موبدان زرتشتی بعد از ورود اسلام هم دینی رو که تحریف شده بود مجددا تحریف کردند تا از پیروانشون کاسته نشه 
اینایی هم که اسلام رو قبول ندارند و توحید و خداشناسیش رو قبول دارند دیگه خودشون رو زدن به نفهمی و مغرضند و دنبال واقعیت نیستند

دقیقا عین دینت هرکی مخالفت کنه با دروغ دین اسلام میشه زنا زاده

من این همه باهات منطقی و عقلی و از روی اصول دین بحث کردم تو هی خودت رو زدی به اون راه و جواب ندادی پس اگه کسی بی عقل و منطقه خودتی چون فقط فحاشی میکنی و ابدا حرف منطقی درباره اصول دین اسلام نداشتی فقط هی دری وری گفتی و بحث رو منحرف کردی  اون هم با کپی پیست کردن از سایت های معاند نه با حرف های خودت تا از جواب دادن طفره بری پس مشکل از منطق نداشته خودته که هرکی باهات مخالفت کنه میشه فاحشه و تخم عرب و.... منم با ادبیات خودت جوابت رو دادم اونم از کسی که قبولش داشتی  دیگه ناراحتی نداره که 
البته وابت از همین الان معلومه توهین مجدد و.....اینا رو هم نه برای تو که برای کسانی نوشتم که این نظرات رو می خونند تا بفهمند منطق امثال شما چیه؟
این هم برای معبد اناهیتا
http://kermanshah.ichto.ir/Default.aspx?tabid=1442
طبق معمول ارزش پاسخ نداری

همه مواظب باشید دین اسلام به خطر نیافته


http://upload7.ir/uploads//cffeebda05311060f3817b2db6ddcd07bdfc1671.jpg

۲۰ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۱۲ حقیقت پنهان
مسیحیت دین صلح و دوستی 
جنگ های صلیبی 
لشکرصلیبیون به سوی بیت المقدس راه افتاد و در طی این مسیر طولانی به غارت شهرهایی که در راهش قرار داشت اقدام نمود. پس از رسیدن به اورشلیم، آن را به مدت یک ماه تحت محاصره درآوردند و در نهایت موفق به تصرف آن شدند. مهاجمین پس از ورود به شهر به کشتاری دست زدند که نمونه‎ آن کمتر در تاریخ دیده شده است.
آنان هر یهودی و مسلمانی را که دیدند چه بزرگ و چه کودک از دم تیغ گذراندند و شهر را تبدیل به حمام خون نمودند.
یک مورخ غربی این واقعه را چنین توصیف می‎کند: تنها در داخل معبد سلیمان، ده هزار سر از بدن جدا گردید و پای انسان تا قوزک در دل خون فرو می رفت. دیگر چه بگویم؟ حتی یک تن جان به در نبرد. حتی از جان زنان و کودکان هم نگذشتند.( لوی بیئل، تیموتی؛ جنگهای صلیبی، ترجمه سهیل سمی، انتشارات ققنوس، 1385 ه ش. چاپ اول، ص 91)


جنگ جهانی اول (که با نام‌های نخستین جنگ جهانی، جنگ بزرگ و جنگ برای پایان همهٔ جنگ‌هانیز شناخته می‌شود) یک نبرد جهانی بود که از ماهاوت ۱۹۱۴ تا نوامبر ۱۹۱۸ رخ داد. بدون هیچ زمینهٔ کشمکشی، سربازان بسیاری برای جنگ تجهیز شدند و مناطق بسیاری درگیر جنگ شدند. پیش از این هیچ جنگی به این اندازه تلفات نداشت. ازسلاح‌های شیمیایی برای نخستین بار در این جنگ بهره گرفته شد. برای نخستین بار، بگونه انبوه مناطق غیر نظامی بمباران هوایی شدند و نیز برای نخستین بار در این سده کشتار غیرنظامیان در ابعادی گسترده در طول جنگ رخ داد. این جنگ به خاطر شیوهٔ جنگی خاکریزی به ویژه در جبهه غرب نیز شناخته شده است.



در طول جنگ جهانی دوم بیش از ۷۰ میلیون نفر کشته شدند که این آمار خونین‌ترین درگیری انسان در طول تاریخ بشریت است.






دوره طلایی اسلام یا عصر شکوفایی و ترقی اسلامی، بنا بر آثار برجای مانده و نوشته‌های کهن، قرن چهارم و پنجم هجری (بین میانه قرن هشتم میلادی تا میانه قرن سیزدهم میلادی) تعریف می‌شود.[۱][۲] هنرمندان، صنعت گران، فیلسوفان،دانش پژوهان، شاعران، جغرافی دانان، مهندسان،نویسندگان، شیمی‌دانان، فیزیک‌دانان، پزشکان، بازرگانان و دیگر دانشمندان جهان اسلام، نقش به سزایی در رشد، پیشرفت و تکامل دانش‌ها و فنونی از قبیل کشاورزی، هنر، اقتصاد، صنعت، حقوق،ادبیات، دریانوردی، فلسفه، شیمی، فیزیک، جامعه شناسی، پزشکی و غیره ایفا کردند.[۳]

دانشمندان مسلمان در دوران طلایی اسلامپایه‌گذار علم نجوم و ستاره‌شناسی در جهان بودند.[۴]

یکی از دلایل رشد و شکوفایی اروپا در قرون وسطی، بهره‌گیری آنان از کتاب‌های دوران طلایی اسلام بود.[۵][۶][۷]



سخن ترنر درباره تاثیر گذاری تمدن اسلامیویرایش

[۸] هووارد آر ترنر در این باره می‌گوید:[۸]

هنرمندان، دانشمندان، پادشاهان و رعایای مسلمان دست به دست هم،فرهنگ و تمدن بی همتایی را به وجود آورده‌اند، که تمام جوامع و انسان‌های دیگر کشورها، به شکلی مستقیم و غیر مستقیم، تحت تأثیر آن قرار گرفته‌اند.

دیدگاه ذبیح الله صفاویرایش

ذبیح الله صفا می نویسد «تمدن اسلامی به درجه ای از عظمت و در مرتبتی از کمال و پهناوری است که آگهی از همه ابواب و احاطه بر همه انحاء آن به واقع دشوار است و اگر کسی یافته شود که درصدد این ادعا برآید باید به قلت اطلاع و گستاخی وی حکم کرد. مهمترین عنصر از عناصر این تمدن، علوم شرعی و عقلی و ادبی آن است که به زبان های عربی و فارسی تالیف و تدوین شده است»[۹]

دیدگاه سیدحسن تقی زادهویرایش

حسن تقی زاده درباره تمدن اسلامی می نویسد: «بعد از تمدن یونانی تا ظهور تمدن جدید اروپایی در چند قرن اخیر، بزرگترین و عالیترین و پرمایه ترین تمدن های عالم، تمدن اسلامی بین قرن دوم تا هفتم(هجری) بود که رونق علوم و فنون عقلی در آن....به بالاترین درجۀ کمال رسید و...اساس تمدن اروپایی هم تا آنجا که به علوم و فنون است به وسیلۀ ترجمۀ کتب علمی عربی از قرن یازدهم و دوازدهم مسیحی...پیدا شده»

۲۰ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۱۴ حقیقت پنهان

جنگ جهانی اول با ۱۷میلیون کشته(بدون دخالت مسلمان ها)
۲-جنگ جهانی دوم با ۵۰-۵۵ میلیون کشته(بدون دخالت مسلمان ها)
۳-بمب اتمی ناکازاکی با ۲۰۰هزار کشته(بدون دخالت مسلمان ها)
۴-جنگ ویتنام با ۵ میلیون کشته(بدون دخالت مسلمان ها)
۵-جنگ در بوسنی با ۵۰۰هزار کشته(شروع کننده جنگ مسلمان ها نبودند)
۶-جنگ در عراق با بیش از ۱میلیون و ۲۰۰هزار کشته(شروع کننده جنگ مسلمان ها نبودند)
۷-جنگ افغانستان و ….(شروع کننده جنگ مسلمان ها نبودند)
آیا شما هنوز فکر میکنید مشکل از اسلام است؟

خداوند در قرآن میفرماید:
چون به آنان گفته شود که در زمین فساد مکنید، مى گویند: ما مصلحانیم(سوره بقره آیه 11 
کارتون خیلی خوب بود. بر دشمنان لعنت کند که این قدر غرض ورزی می کنند.
خدا لعنتشان کند هر کسی این کار را کرده
۲۰ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۲۳ حقیقت پنهان
شما تصور کنین اینا نه با اصول اسلام مشکل دارند نه با فروعش مشکلشون با مجازات دزد و شرابخوار و زناکاره بعد ما حق نداریم درباره اینا فکر بد بکنیم؟
هرکسی هم که منطقی از اسلام دفاع کنه جوابش با توهین داده میشه چون مشکلشون با اسلام منطقی نیست 
البته اصل مشکلشون با اسلام هم این چیزا نیست اینا فقط دنبال بهانه اند 
بهانه جو و مغرض 
به چه دلیل حرام زاده را دشنام میدهید و یا لعنت میکنید او که در بدنیا  امدن خود نقشی نداشته است لطفا احادیث موثق در این مورد را اعلام نمایید

یه کسی اینجا جوری حرف میزنه انکار خطبه دوم نمازجمعه به امامت احمد خاتمی

تخم عرب
جناب فرهاد من هم دقیقا با حرف شما موافقم کسی که در نحوه به دنیا امدن خود نقشی ندارد مورد تمسخر خود الله هم هست

جناب فرهاد اینم احادیث


امام مسلمانان شیعه صادق فرمود که دشمن ما اهلبیت نیست مگر کسى که ولدالزنا یا مادرش در حیض به او حامله شده باشد. حلیه المقتین، علامه مجلسی، باب آداب زفاف و مجامعت. در احادیث معتبره وارد شده است که تادیب کنید فرزندان خود را بر محبت علی بن ابیطالب، اگر قبول نکنند نظر کنید در امر مادرهایشان، یعنی این علامت فرزند زناست که قبول محبت امیرالمومنین نمیکند. حضرت صادق فرمود که هر که محبت ما اهل بیت را در دل خود بیابد، مادرش را بسیار دعا کند که به پدرش خیانت ننموده است حلیه المقتین، علامه مجلسی، در آداب شیر دادن و تربیت کردن و فرزندان و رعایت ایشان حدیت کرد مارا ابوالقاسم عبدالرحمن کوفی و ابو یوسف یعقوب پسر یزید انباری کاتب از ابی محمد عبدالله وسر محمد غفاری از حسین وسر یزید از صادق جعفر بن محمد از پدرش از پدرانش که گفت : رسول خدا فرمود: هرکس که ما خاندان را دوست بدارد خدا را به اولین نعمت اش سپاس گذارد گفتند: اولین نعمت کدام است؟ فمود: حلال زادگی! زیرا دوست نمیدارد مارا مگر شخص حلال زاده. امالی شیخ صدوق، برگ ۷۴۹

جناب فرهاد


مرحوم کلینی در کتاب شریف اصول کافی ، این روایت را با سند ذیل ، این گونه نقل می‌کند :

431 عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ قُلْتُ لَهُ إِنَّ بَعْضَ أَصْحَابِنَا یَفْتَرُونَ وَیَقْذِفُونَ مَنْ خَالَفَهُمْ فَقَالَ لِی الْکَفُّ عَنْهُمْ أَجْمَلُ ثُمَّ قَالَ وَاللَّهِ یَا أَبَا حَمْزَةَ إِنَّ النَّاسَ کُلَّهُمْ أَوْلادُ بَغَایَا مَا خَلا شِیعَتَنَا

ابو حمزه مى‏گوید : به امام باقر علیه السّلام عرض کردم : برخى از هم کیشان ما به دگراندیشان دروغ مى‏بندند و آنها را به حرامزادگى نسبت مى‏دهند . امام باقر علیه السّلام فرمود : سخن نگفتن در باره آنان نیکوتر است ، و سپس فرمود : اى ابا حمزه ! به خدا سوگند! جز شیعیان ما، همه مردم زاده‌ی فحشایند .

الکلینی الرازی ، أبی جعفر محمد بن یعقوب بن إسحاق (متوفای328 هـ) ، الأصول من الکافی ، ج‏8 ، ص275 ـ 287 ، ناشر: اسلامیه‏ ، تهران‏ ، الطبعة الثانیة ،1362 هـ .ش .

پاسخ:
جناب حدیث سندش ضعیفه

جناب فرهاد خیلی راه دور نرو به این حرف اسپرم شیعه نگاه کن:


شما تصور کنین اینا نه با اصول اسلام مشکل دارند نه با فروعش مشکلشون با مجازات دزد و شرابخوار و زناکاره بعد ما حق نداریم درباره اینا فکر بد بکنیم؟

من گفتم احدیث موثق آیا هیچ حرهم زادهای نیست که در سن رشد عقلی و تحقیق به حقانیت اهل بیت رسیده باشد و یا حلال زادهای که مخالف بوده حتی از طرف والدین طرد شده باشد

شما همینجا حقانیت اهل به اصطلاح بیت رو با منبعی که سندش محکم باشه به من ثابت کن

حدیث موثق هم از اون شاموتی بازیهای شماس دیگه

هرچی مورد پسند شما حضرات باشه که خدشه ای به خرافات شما نزنه میشه درست غیر از اون میشه ضعف سند

. پیامبر خدا(ص) به امام على(ع) فرمود: «اى على! هر که مرا و تو را و امامان از نسل تو را دوست بدارد، باید خدا را بر حلال‌زادگى خود، ستایش گوید؛ زیرا ما را دوست نمی‌دارد، مگر حلال‌زاده و ما را دشمن نمی‌دارد، مگر حرام‌زاده».[1]
2. پیامبر خدا(ص) درباره امام على(ع) فرمود: «اى مردم! فرزندان خود را با [محکِ] محبّت على بیازمایید؛ زیرا على هرگز به گم‌راهى فرا نمی‌خوانَد و از راه راست، دور نمی‌شود. پس، هر یک از فرزندان شما على را دوست داشت، از شماست و هر کدام او را دشمن داشت، از شما نیست».[2]
3. امام على(ع) به نقل از پیامبر(ص) فرمود: «اى ابو ذر! هر که ما اهل بیت را دوست بدارد، باید خدا را بر نخستین نعمت، ستایش گوید». ابو ذر پرسید: اى پیامبر خدا! نخستین نعمت کدام است؟ فرمود: «حلال‌زادگى. ما را دوست نمی‌دارد، مگر کسى که حلال‌زاده باشد».[3]
4. ام سلمه گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم که به على(ع) می‌فرمود: «تنها سه گروه تو را دشمن دارند: ولد زنا، منافق‏ و کسى که مادرش در حال حیض به او حامله شده باشد».[4]

].  شیخ صدوق، الأمالی، ص 475، کتابچی، تهران، چاپ ششم، 1376ش.

[2]. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج 42، ص 288، دار الفکر، بیروت، 1415ق؛ 
[3]. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 401 – 402، نشر بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، 1381ق.
[4].  شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 142، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش.


                      الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : إنّ لِوَلَدِ الزِّنا علاماتٍ: أحَدُها بُغضُنا أهلَ البَیتِ ، و ثانیها أنَّهُ یَحِنُّ إلى الحَرامِ الذی خُلِقَ مِنهُ ، و ثالِثُها الاِستِخفافُ بالدِّینِ ، و رابِعُها سُوءُ المَحضَرِ لِلنّاسِ ، و لا یُسِیءُ مَحضَرَ إخوانِهِ إلاّ مَن وُلِدَ على غَیرِ فِراشِ أبِیهِ ، أو حَمَلَتْ بهِ اُمُّهُ فی حَیضِها .

امام صادق علیه السلام : زنا زاده نشانه هایى دارد: اول آن که با ما خاندان دشمنى مى ورزد ، دوم آن که به همان کار حرامى که بر اثر آن آفریده شده است (زنا) علاقه دارد ، سوم آن که به دین اهمّیتى نمى دهد ، چهارم آن که بد محضر است [ و مردم نشست و برخاست را با وى خوش ندارند] . و کسى براى برادران خود بد محضر نمى شود، مگر کسى که نطفه اش از حرام یا حیض بسته شده باشد

عنه علیه السلام : علاماتُ وَلَدِ الزِّنا ثَلاثٌ : سُوءُ المَحضَرِ، و الحَنِینُ إلى الزِنا ، و بُغضُنا أهلَ البَیتِ .

امام صادق علیه السلام : نشانه هاى زنا زاده سه چیز است : بد مجلس (بدخو) بودن ، علاقه مندى به عمل زنا و نفرت از ما اهل بیت


حقانیت اهل بیت نخندون بابا


حقانیت هم مثل دیگر امور نسبی است و این موضوع در مورد اهل بیت صدق میکند مگر اینکه شما از نظر تاریخی و با سند خلاف انرا ثابت کنید

با خوندن بخشی از حرفهای اونها و رفتار اونها در گذر تاریخ میشه خلاف حقانیت رو ثابت کرد مثل همین حدیث از حسین و اثبات ان در تاریخ و ماله کشی شما

راستی معصومیت این امامان هم نسبی است عین حقانیتشون ؟

۲۰ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۲۱ حقیقت پنهان
آدمی که خودش رو به خواب زده نمیشه بیدار کرد این همه این بنده خدا صاحب وبلاگ روضه خونده که این حدیث مال امام صادقه و عجم هم به هر غیر عربی گفته میشه مثل ما که به کسانی که ملیت ما رو نداشته باشند میگیم خارجی این آخرش اومده میگه حدیث مال امام حسینه تازه همون حدیثی که آوردن رو هم کامل نیاورده چون به ضررش تمام میشه مثل همون آیه قرآن که نصفه آورده تا حرف خودش رو ثابت کنه دقیقا مثل این میمونه اون تکه ای که فرعون گفته مرا بپرستید رو از آیات قرآن جدا کنی بعد بگی قرآن مردم رو به پرستش فرعون دعوت کرده!

از نظر اینا اون تاریخدانی که توی واقعه عاشورا طرف یزید و بنی امیه رو گرفته و طبیعتا از امام حسین بد گفته راست میگه بعد اون همه تاریخدانی که از امام حسین خوب گفتند دست جمعی دروغ میگند یعنی به طور کلی هرچی حرف خودشون رو تایید کنه درسته بقیه غلط!
منطق اینا همینه ولی وقتی به شیعیان میرسند اونها رو به خاطر منطقی شبیه به این محکوم میکنند! خب اگه راست میگی پس چرا خودت از همین منطق استفاده میکنی؟ تو از بین این همه حدیث و کتاب روایی و شش هزار و اندی آیه قرآن فقط همونایی رو میبینی که خودت دلت میخواهد تا حرف خودت رو تایید کنی خب اگه اینجوری باشه که قهرمانت بابک خرمدین هم به استناد همین کتب تاریخی که تو هرچی گفتن بدون تفکر قبولشان میکنی (صد البته درباره اسلام بدون تفکر درباره اینکه اصلا همچین چیزی ممکنه قبول میکنی ) آدمکش بی رحمی بوده این که از روی چند تا روایت کپی پیست شده از چند تا آدم بی سواد مغرض بخواهی درباره حقانیت اسلام قضاوت کنی دقیقا مثل این میمونه که یک بچه دبستانی بیاد درباره نظریه نسبیت و مکانیک کوانتومی اظهار نظر کنه در حالیکه حتی الفبا رو هم بلد نیست من مطمئنم امثال این جناب از نزدیک جلد این کتاب هایی که ازشون روایت نقل قول میکنند رو ندیدند فقط کپی پیست میکنند 
در نهایت خنده اصل اسلام رو ول کردند چسبیدند به روایاتی که شیعه و سنی اختلافشون دقیقا سر همین روایاته آخه کجای دنیا کدوم آدمی اصول فکری یک تفکر و دین رو ول میکنه میچسبد به روایات ضعیف و جعلی؟ من نمیدونم چرا به اسلام که میرسه هر ننه قمری فکر میکنه با خوندن چهار تا حدیث و روایت علامه دهر شده میتونه بیاد درباره اسلام نظر بده! هر چقدر هم که به شبهاتش جواب داده میشه دوباره یکی دیگه میاره چون اصلا دنبال جواب منطقی نیست اگه اسلام دین بدیه و بر حق نیست ساده ترین و عقلانی ترین کار اینه که اصولش رو زیر سوال ببرید نه اینکه هی به مسلمانان توهین کنید چون این فقط عجز طرف رو از تفکر منطقی و عقلانی نشون میده و مغرض بودنش رو 

فهم پنهان


ارزش پاسخ نداری

پاسخ:
جالبه همین متن شما که ارزش پاسخ نداری؛ خودش یه پاسخه!!!
جالبه همین کلمه (ارزش) پاسخ نداری برای شما هم جوابه
جناب بل بله معصومیت ایشان هم نسبی میباشد این معصومیت با توجه به شاخصه های اسلامی با شاخصه های دیگر مکاتب مثل اصول عقاید شما ایشان معصوم نیستند ضمنا امیدوارم بجای تمسخر عقاید دیگران با احترام به آنها در نقد نظریات آنها کوشا باشید
۲۱ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۱۸ حقیقت پنهان
تا قبل از این که جوابش توهین و فحاشی بود الان شده ارزش پاسخ نداری تا از جواب دادن طفره بره و صد البته تاییدی هست بر مغرض و بی سواد بودن و عجزش از تفکر منطقی حالا دوباره میره میگرده توی چند تا سایت یه چیزی کپی پیست کنه که یعنی خیلی بلده ! 
این شعر سهراب شرح حال همین ادم های مغرض و عاجزه
و کلام اخر من


حرف هایم ، مثل یک تکه چمن روشن بود.

من به آنان گفتم :

آفتابی لب درگاه شماست

که اگر در بگشایید به رفتار شما می تابد.

 

و به آنان گفتم :

سنگ آرایش کوهستان نیست

همچنانی که فلز ، زیوری نیست به اندام کنلگ .

در کف دست زمین گوهر ناپیدایی است

که رسولان همه از تابش آن خیره شدند.

پی گوهر باشید.

لحظه ها را به چراگاه رسالت ببرید.

 

و من آنان را ، به صدای قدم پیک بشارت دادم

و به نزدیکی روز ، و به افزایش رنگ .

به طنین گل سرخ ، پشت پرچین سخن های درشت.

 

و به آنان گفتم :

هر که در حافظۀ چوب ببیند باغی

صورتش در وزش بیشه شور ابدی خواهد ماند.

هر که با مرغ هوا دوست شود

خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود.

آنکه نور از سر انگشت زمان برچیند

می گشاید گرۀ پنجره ها را با آه.

 

زیر بیدی بودیم.

برگی از شاخه بالای سرم چیدم، گفتم :

چشم را باز کنید ، آیتی بهتر از این می خواهید ؟

می شنیدم که به هم می گفتند :

سحر میداند ، سحر !

 

سر هر کوه رسولی دیدند

ابر انکار به دوش آوردند.

باد را نازل کردیم

تا کلاه از سرشان بردارد.

خانه هاشان پر داوودی بود،

چشمشان را بستیم.

دستشان را نرساندیم به سر شاخه هوش.

جیبشان را پر عادت کردیم.

خوابشان را به صدای سفر آینه ها آشفتیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
خطاب به صاحب وبلاگ: با تشکر از اصل مطلب. برادر عزیز، آدم هایی که قصد توهین به دین اسلام رو دارند و قصد دارند با فرافکنی و مغلطه خودشون مطرح کنند و به خیال خودشون، به دین اسلام ضربه بزنند، دارای انواع و اقسام سایت و وبلاگ می باشند. پس خواهش شما وسیله ای برای نشر اکاذیب آنها نشوید. به خاطر خودتون عرض می کنم. آلت دست دشمن شده اید. اجازه دهید تا چنین افرادی در سایت خودشون مطلب بذارن و ما هم به خاطر خدا یک سایت برای بحث و گفت و گو داشته باشیم. شما دقت بفرمایید که چقدر وقت بچه ها با سخنان نادرست و مغلطه آمیز یک شخص به هدر رفته است. و بحث را تبدیل به مراء کرده و مراء در دین مبین اسلام حرام است.

خطاب به کاربران: اون دسته از برادران یا خواهرانی که به دنبال حقیقت می گردند، بیاد عرض کنم این راهش نیست که از هر گوشه ای یک مطلب بیاوریم و الکی بر روی آن بحث کنیم. با این کار به هیچ جا نمی رسیم. بعبارت برخی دوستان، بعضی ها خودشون رو به در و دیوار می زنند!!!!!!
بیایید تعصی یسجا رو در مورد هر چیزی از قبیل دین، وطن، کوروش یا هر کس دیگری رو کنار گذاشته سپس وارد بحث شویم. و برای شروع بحث موضوع انتخاب کنیم. بدون انتخاب موضوع به هیچ جا نمی رسیم.
برای اینکه بتونیم با هم بحث کنیم باید یک مبنای واحد داشته باشیم. در اینصورت بحثمان به دعوا و دشنام گویی نیز کشیده نمی شود.
بهترین کار این است که از اصول عقاید شروع کنیم. اگر در این زمینه به یک فکر واحد دست پیدا کنیم، خواهید دید که مباحث دیگر خود به خود حل می شود.
بهترین موضوع برای شروع بحث، مبحث «توحید» است.
سوال: آیا خدایی وجود دارد؟ چرا؟
و اگر وجود دارد، چرا باید حتما یک خدا باشد؟ چرا نمی توان چند خدا داشت؟
این خدا (در صورت واحد بودن) چه صفات و ویژگی هایی دارد؟
تذکر. بدلیل اینکه قرار است از ابتدا شروع کنیم، لذا استناد به احدایث، روایات و آیات قرآن صحیح نمی باشد. پس لطفا فقط دلیل عقلی بیاورید... با تشکر

بله جناب فرهاد در اصولی که بشه به زن مردم تجاوز کرد اموال دیگران را غارت کرد گردن دیگران را زد و همه اینها از جانب خدای ان دین جواز داشته باشد ائمه شما میشن معصوم چون گناهی نکردن فقط حکم الله را اجرا کردند

احترام به عقاید مسلمانها اصلا جایز نیست چرا که همین احترام به عقاید انها سبب شقاوت بیشتر انها شده و میشود من مثلا الن شما به عقاید داعش یا بوکوحرام یا انصار حزب الله که اسید به صورت دختر ایرانی میریزند باید احترام بزاری در ثانی گفتن حقیقت یک دین توهین نیست اگه به شما بر خورده دیگه ........

جناب دانشمند علوم اسلام حسن

سوال: آیا خدایی وجود دارد؟ چرا؟
و اگر وجود دارد، چرا باید حتما یک خدا باشد؟ چرا نمی توان چند خدا داشت؟

این خودش نشر اکاذیبه شما برو تو فعل با کدوم پا به مستراح


شما گفتی:


بیایید تعصی یسجا رو در مورد هر چیزی از قبیل دین، وطن، کوروش یا هر کس دیگری رو کنار گذاشته سپس وارد بحث شویم


به نوشته خودت رجوع کنی مغزت سرشار از تعصبه بعد میگی اینطور


در اخر این جمله صحیحتر است


بیایید تعصی بیجا  در مورد  دین رو کنار گذاشته سپس وارد بحث شویم

جناب بل، به جای فرافکنی، با دلیل بفرمایید به خدا اعتقاد دارید یا خیر؟ اگر مرد حق و حقیقت هستی لطفا پراکنده بحث نکن...
جناب بل،
از بحث فرار نکن. داری با مغلطه از بحث فرار می کنی. شما فرض کن ذهن من پر از تعصباته. این دلیل نمیشه جواب سوال رو ندی.
 اگر می تونی خدا رو رد یا ثابت کن. اگه نمی تونی بگو نمی تونم...

شما به عنوان یک مسلمون متعصب به من ثابت کن که الله خالق هستی یا به عبارتی خداست

از نظر بنده جهان اگر خالقی داشته باشد اون الله نیست با خوندن قران که منتصب به الله است و تناقضاتش میشه راحت این رو فهمید

خدایی که اجازه برده داری میده اجازه کشتار میده اجازه تجاوز میده اجازه غارت میده جهان از نظرش یه زمین و ماه و خورشید است و ستارگان اسمان لوستر اویزان تمام موجودات را جفت میداند زمین را ثابت و خورشید را در حرکت میپندارد میوه ها را جفت میداند زمین را صاف میداند و کوه ها رو میخ و جدا از زمین زلزله را وابسطه به کوه میداند شهاب سنگ را برای زدن شیطان میفرستد اری این خدای خالق هستی نیست


حالا الله خودت رو ثابت کن

جناب بل من گفتم به عقاید دیگران احترام بگذار این دلیل قبول آنها نیست .و حتما حق دفاع از خود در رابطه باتعدی به افراد وجود داشته ودارد .عقاید آنها محترم است اما اعمال آنها که سبب خسارت به دگران میشود را نیز باید پاسخ مناسب گفت .فرمایشات شما به من بر نخورده چرا که هر چه را درست بدانم استقبال نموده و مابقی کنار گذاشته میشود .

جناب فرهاد میشه شما یک نمونه از رفتار داعش رو به ما معرفی کنی که به عقاید انها مربوط نشه چون شما گفتی: 


عقاید آنها محترم است اما اعمال آنها که سبب خسارت به دگران میشود


معنی حرف شما یعنی این که ادم میتونه به چیزی اعتقاد داشته باشه ولی بهش عمل نکنه حرفت خنده دار نیست

جناب بل،
اولا که من نگفتم الله رو ثابت کن. گفتم به خدا اعتقاد داری یا نه؟ اگر به خالقی برای این جهان اعتقاد داری ثابت اش کن اگه نداری ردش کن.

در ضمن جواب بده، مغلطه نکن. هزار بار...
در حال حاضر به قرآن کاری نداریم فقط می خوایم از نظر عقلی برای جهان خالقی رو اثبات یا رد کنیم.

در ضمن هیچگاه اسلام زمین رو ثابت و صاف ندونسته و نمی دونه... این رو از کجات در آوردی نمی دونم!!!!!!!
ولی به قرآن هم خواهیم رسید. عجله نکن... جواب تمام شبههاتت رو خواهی گرفت... باز هم خواهشا عجله نکن...

در دفاع از فرهاد: آدم می تونه به چیزی اعتقاد داشته باشه ولی بهش عمل نکنه... مثل سیگاری هایی که می دونن سیگار ضرر داره ولی بازم می کشن... به این میگن عقل عملی و عقل نظری آقای با سواد و پر ادعا...!!!

اما در مورد خالقی برای جهان(خلاصه وار عرض می کنم):
1. بر اساس برهان نظم، برای جهان خالق ثابت میشه... یعنی چون جهان داری نظم است پس ناظمی ذارد. زیرا هر منظمی نیاز به ناظم دارد...
2. بر اساس برهان خلقت: چون هستیم پس آفریده شده ایم... زیرا هر مخلوقی نیاز به خالق دارد...
3. بر اساس رد تسلسل و دور: به دلیل اینکه تسلسل و دور، باطل عقلی هستند، و از طرفی، اگر برای موجودات ممکن الوجود عالم، واجب الوجودی قائل نباشیم، تسلسل پیش می آید لذا واجب الوجودی موجود است که وجود همه ی ممکن الوجود ها به او بستگی دارند...
دلایل دیگری هست اما به همین مقدار اکتفا می شود.
حالا قبول داری که واجب الوجودی موجود هست که خالق همه ی موجوداته؟
خواهشا جواب سوال رو بده و مغلطه نکن. اگرم قبول نداری با دلیل حرف بنده رو رد کن...
۲۱ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۳۷ حقیقت پنهان
نمیخواستم جواب بدم ولی واقعیت اینه که این اگر مغلطه نکنه و چرند نگه اصلا چیزی توی چنته نداره برای محکوم کردن اسلام این هم متن صریح آیه قرآن که گفته تجاوز نکنید و صراحتا گفته با کسانی که با شما میجنگند بجنگید نه با هر کسی دلتان خواست البته از نظر امثال بعضی ها کوروش و نادر شاه و... خوب کردند که برای کشورگشایی جنگیدند ولی اسلام دین خشن و بی رحمیه که گفته از خودتان دفاع کنید کلا نرود میخ آهنین در سنگ 
درباره احکام کنیز هم بالا به طور کامل توضیح دادم که اگر مسلمان نباشه بنا به همین آیات قرآن آنجا که میگه با کافران ازدواج نکنید 
نمیتونند با اونا رابطه زناشویی داشته باشند و کنیز هم اگر دلش نخواهد میتونه 
با صاحبش قرارداد کنه که در قبال پول ازداش کنه 

و مال یکدیگر را به ناحق مخورید و آن را به نزد قاضیان نیفکنید که (به وسیله رشوه و زور) پاره‌ای از اموال مردم را بخورید با آنکه (شما بطلان دعوی خود را) می‌دانید. (۱۸۸)
 (ای پیغمبر) از تو سؤال کنند که سبب بدر و هلال ماه چیست؟ جواب ده که در آن تعیین اوقات عبادات حج و معاملات مردم است. و نیکوکاری بدان نیست که از پشت دیوار به خانه درآیید (چه این کاری ناشایسته است) ولی نیکویی آن است که پارسا باشید و به خانه‌ها (و به هر کار) از راه آن داخل شوید، و تقوا پیشه کنید، باشد که رستگار شوید. 
(۱۸۹) (این آیه یکی از بسیار آیات قرآنی هست که اگر به شان نزول آن مراجعه نشود کلا بی معنی به نظر میرسد) 

و در راه خدا با آنان که به جنگ و دشمنی شما برخیزند جهاد کنید، لکن از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد. (۱۹۰)







حالا یکی پیدا شه به من بگه کدوم آیه قرآن به
 داعش و بوکوحرام اجازه میده به زنان مسلمان 
تجاوز کنند و کسانی رو که در پناه حکومت اسلامی 
هستند و با پرداخت جزیه که متن صریح 
قرآن هست و باید از حمایت و پشتیبانی مسلمانان 
و حکومت اسلامی برخوردار باشند بکشند و 
به بردگی بگیرند؟ و با اسرائیل و یهودیان کاری 
نداشته باشند در حالیکه اونها دارند مسلمانان رو 
به فجیع ترین وضع ممکن میکشند ؟ (البته چون من 
ارزش پاسخ ندارم بل لطفا به همون سوال آقای حسن جواب 
بده!اگه حرفی داره که بزنه ) 
پیامبر اسلام خودش گفته اگر کسی صدا بزند ای مسلمانان به دادم برسید 
مسلمانی که فریاد عدالت خواهی او را بشنود و کمک نکند مسلمان نیست 
تازه این درباره همه مظلومین جهانه نه فقط مسلمانان پس اینا 
بنا به فرمایش خود پیامبر اسلام مسلمان نیستند 
بلکه فتنه گرند و فتنه در اسلام از قتل هم بدتر است 
شان نزول رو هم که در نظر نگیریم آیات قرآن باید با توجه به آیات دیگر 
تفسیر شوند اگر هم قرار باشه به احکام 
اسلام مراجعه کنیم که از نظر اهل سنت خروج 
بر حاکم اسلام حرام است و شیعیان هم که کلا نظام 
خلافت رو قبول ندارند و خودشون هم بیشترین 
قربانیان این گروه ها رو تشکیل میدهند  حالا چی 
شده که بعد از هزار و چهارصد سال از بین یک 
و نیم میلیارد نفر فقط چند هزار تا شون فهمیدن 
اسلام واقعی چیه که تازه همونا هم با حمایت 
دشمنان اسلام روی کار آمدن و دقیقا دارند 
مطابق میل اونها عمل میکنند تا بهانه ای برای 
دخالت توی کشور های مسلمان و نفت خیز داشته 
باشند خدا عالمه! یعنی این همه سال هیچ کس 
نفهمید اسلام واقعی چیه فقط داعش که اولش 
مورد حمایت غربی ها بودو الان هم پنهانی از 
سوی آنها حمایت میشه فهمید اسلام واقعی چیه
که تازه اون هم خلاصه میشه در کشتن مسلمانان نه 
کفار و مشرکان! خب اینا اگر راست میگند که این همه 
بت پرست تو دنیا هست چرا نمیرند اونها رو 
بکشند؟ چرا فقط توی دولت ها و کشور های 
جمهوری سروکله شون پیدا میشه؟ جوابش واضحه 
ولی بعضی ها اینقدر تعصب و حماقت و 
جهل و دشمنی بیخود کورشون کرده که حاضر 
نیستند ببینند شیعه و سنی اینا رو تکفیر کردند 
بعد هنوز اومده میگه این اسلام واقعیه! 
حماقت بی پایان 


حقیقت پنهان ممنون...
داعشی های وحشی اصلا مسلمون نیستند... اونا تابع حیوونی به نام ابن تیمیه هستند که شیعه و سنی اون ملعون رو کافر و مرتد می دونند.

این ها برای خدا جسم قائل هستند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
معتقدند خدا در جسم انسان از آسمان بر زمین فرود آمده و سوار بر الاغ به مومنان سر می زند!!!!!!!!!!!!!!!!!
خیلی مضحکه... اما نکته ی جالب توجه اش اینجاست که همین مبانی عقیدتی در یهودیان نیز به چشم می خورد..


می دونم که این ها رو می دونید... صرفا جهت یاد آوری و در تکمیل فرمایش شما عرض کردم...
۲۱ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۵۴ حقیقت پنهان
حالا این بل دوباره یا میره یه چیزی از یه جایی کپی پیست میکنه یا حرف های تکراری میزنه اگه حرف تکراری درباره برده داری بزنه که خریت خودشو ثابت کرده چون چندبار جوابش داده شده و تکرار حرفهای قبلیش یعنی مهر تاییدی بر حماقتش
این که کل اداب مجامعت حلیه المتقین رو حفظه میرفت برده داری در اسلام رو توی ویکی پدیا میخوند ببینه نظر اسلام درباره برده داری چیه اداب مجامعت حلیه المتقین از برده داری در اسلام که واجبتر نبود !
تازه اون مال وقتیه که اصول اسلام رو قبول کرده باشه پس به طور کلی باید از نقد اصول اسلام شروع کنه اگه واقعا ادم منطقی و باسوادیه نه مغرض و....

دوباره کسی از لفظ خر استفاده کرد و در جوابش باید گفت خر عضو شریفی داره که میتونه برای تو فاحشه عرب ازش به نحوی استفاده کنه که حتی صادقتون هم نتونه تو حلیه المتقین در موردش چه حکمی بده

جناب پروفسور حسن

شما نمیخواد از کسی دفاع کنی من گفتم:


جناب فرهاد میشه شما یک نمونه از رفتار داعش رو به ما معرفی کنی که به عقاید انها مربوط نشه

شما میگی:


 آدم می تونه به چیزی اعتقاد داشته باشه ولی بهش عمل نکنه... مثل سیگاری هایی که می دونن سیگار ضرر داره ولی بازم می کشن


بعد به من میگی بازی با لغات نکن


شما گفتی:


بر اساس برهان خلقت: چون هستیم پس آفریده شده ایم... زیرا هر مخلوقی نیاز به خالق دارد(پس خالق خدا  کیست)؟

ایا خدایی خدا که از نظر دین بی نیاز است وابسطه به مخلوق نیست یعنی اگر مخلوقی نباشه پس خدا چه معنایی دارد و خدایی که وابسطه به مخلوقه تا بشه خدا دیگر بی نیازه؟

میشه شما بگی کدوم رفتار داعش به اسلام مربوط نمیشه؟

داعش بوکوحرام طالبان القاعده حزب الله  خود دولت اسلامی ایران

رفتار صدر اسلام رفتار خلفا هیچ کدوم ربطی به اسلام نداره ؟

شما گفتی در قران نگفته زمین صافه ببخشید شما فرش خونتون رو بیضی پهن میکنی و چی جوری میشه وقتی زمین گرد است میتونه مشرقها و مغربها داشته باشه



سوره توبه آیه 123

یَا  أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِینَ یَلُونَکُم مِّنَ  الْکُفَّارِ وَلِیَجِدُواْ فِیکُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ  مَعَ الْمُتَّقِینَ.

ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است!

سوره محمد آیه 4

فَإِذا  لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا  أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا  فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِکَ وَلَوْ یَشَاء اللَّهُ  لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَکِن لِّیَبْلُوَ بَعْضَکُم بِبَعْضٍ وَالَّذِینَ  قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَن یُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ.

چون با کافران روبرو شدید، گردنشان را بزنید. و چون آنها را سخت فرو فکندید، اسیرشان کنید و سخت ببندید. آنگاه یا به  منت آزاد کنید یا به فدیه. تا آنگاه که جنگ به پایان آید. و این است حکم  خدا. و اگر خدا میخواست از آنان انتقام میگرفت، ولی خواست تا شمارا به  یکدیگر بیازماید. و آنان که در راه خدا کشته شده اند اعمالشان را باطل  نمیکند.

سوره انفال آیه 39 صفحه 182

وَقَاتِلُوهُمْ  حَتَّى لاَ تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلّه فَإِنِ  انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ بَصِیرٌ .

با آنان نبرد کنید تا دیگر فتنه ای نباشد و دین همه دین خدا گردد پس اگر باز ایستادند ، خدا کردارشان را می بیند.

 

سوره احزاب آیه 61 صفحه 427

مَلْعُونِینَ أَیْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِیلًا.

اینان لعنت شدگانند. هرجا یافته شوند باید دستگیر گردندو به سختی کشته شوند.    

سوره مائده آیه 33

إِنَّمَا  جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی  الأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ  أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ  ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ  عَظِیمٌ.

سزاى کسانى که با [دوستداران] خدا و پیامبر او مى‏جنگند و در زمین به فساد مى‏کوشندجز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلافجهت‏ یکدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید گردند این رسوایى آنان در دنیاست و درآخرت عذابى بزرگ خواهند داشت

سوره مائده آیه 38

وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ أَیْدِیَهُمَا جَزَاء بِمَا کَسَبَا نَکَالاً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ.

و مرد و زن دزد را به سزاى آنچه کرده‏ اند دستشان را به عنوان کیفرى از جانب خداببرید و خداوند توانا و حکیم است.     

سوره التوبه آیه 28 صفحه 192

یَا  أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلاَ  یَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَـذَا وَإِنْ  خِفْتُمْ عَیْلَةً فَسَوْفَ یُغْنِیکُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء  إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ.

ای  کسانی که ایمان آورده اید، مشرکان نجسند و از سال بعد نباید به مسجد  الحرام نزدیک شوند، و اگر از بینوایی میترسید، خدا اگر بخواهد به فضل خوش  بی نیازتان خواهد کرد. زیرا خدا دانا و حکیم است.

سوره التوبه آیه 29 صفحه 192

قَاتِلُواْ  الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلاَ  یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ یَدِینُونَ دِینَ  الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ حَتَّى یُعْطُواْ الْجِزْیَةَ  عَن یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ.

کسانی  را از اهل کتاب که به خدا و روز قیامت ایمان نمی آورند و چیزهایی را که  خدا و پیامبرش حرام کرده است بر خود حرام نمیکنند و دین حق را نمیپذیرند بکشید، تا آنگاه که به دست خود در عین مذلت جزیه بدهند.  

سوره النساء (زنان) آیه 89 صفحه 93

وَدُّواْ  لَوْ تَکْفُرُونَ کَمَا کَفَرُواْ فَتَکُونُونَ سَوَاء فَلاَ تَتَّخِذُواْ  مِنْهُمْ أَوْلِیَاء حَتَّىَ یُهَاجِرُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَإِن  تَوَلَّوْاْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ وَجَدتَّمُوهُمْ وَلاَ  تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ وَلِیًّا وَلاَ نَصِیرًا.

دوست  دارند همچنان که خود به راه کفر میروند شما نیز کافر شوید تا برابر گردید. پس با هیچ یک از آنان دوستی مکنید تا آنگاه که در راه خدا مهاجرت کنند. و  اگر سر باز زدند در هرجا که آنها را بیابید بگیرید و بکشید و هیچ یک از آنها را به دوستی و یاری برمگزینید

  سوره الانفال (غنایم جنگی) آیه 12 صفحه 179

إِذْ  یُوحِی رَبُّکَ إِلَى الْمَلآئِکَةِ أَنِّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُواْ  الَّذِینَ آمَنُواْ سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُواْ الرَّعْبَ  فَاضْرِبُواْ فَوْقَ الأَعْنَاقِ وَاضْرِبُواْ مِنْهُمْ کُلَّ بَنَانٍ.

و  آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد: من با شمایم. شما مومنان را به  پایداری وادارید. من در دلهای کافران بیم خواهم افکند. بر گردنهایشان  بزنید و انگشتانشان را قطع کنید

 سورهُ توبه آیه 5 صفحه 188

فَإِذَا  انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ  وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ کُلَّ  مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّکَاةَ  فَخَلُّواْ سَبِیلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ.

پس چون ماههای حرام به سر آمد  آنگاه مشرکان را هر جا یافتید به قتل رسانید. و آنها را دستگیر و محاصره کنید . و هر سو در کمین آنها باشید. چنانچه  توبه کردند و نماز به پای داشتند و زکات دادند پس از آنها دست بدارید. که  خدا آمرزنده و مهربان است.


این هم ایاتی از ابن تیمیه


۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۵۹ حقیقت پنهان
فاحشه مادرته لاشی کثافت اگه نمیتونی مثل ادم حرف بزنی مجبور نیستی زرزر کنی

فاحشه مادرته لاشی کثافت .ههههههههههه

جواب امام صادقی

۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۱۶ حقیقت پنهان
یک نمونه از رفتار داعش رو به ما معرفی کنی که به عقاید انها مربوط نشه
متن صریح ایه گفته کافران رو بکشید نه مسلمانان رو هرکسی هم که شهادتین رو به زبان بیاره مسلمان میشه ضمن اینکه کافر کسیه که خدا رو قبول نداشته باشه تازه اهل کتاب هم با پرداخت جزیه در پناه حکومت اسلامی قرار میگیرند و هیچ مسلمانی حق کشتن یا اسیب و تجاوز به اونها رو نداره اگر هم کسی به اونها اسیب برسونه مجازات میشه
 داعش داره مسلمانان رو میکشه یا کفار رو ؟این هم نمیتونی بفهمی ؟بعد میگی خر نیستی خر هم بود تا الان فهمیده بود
فحاشی نکن تا فحش نشنوی اگه غیرت داری که مشخصه نداری مثل ادم جواب بده اگه ادمی
۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۱۹ حقیقت پنهان
هرچی من جواب نمیدم این هی گستاخ تر میشه پس معلومه دلت میخواد این چیزا رو بشنوی که به مردم فحش میدی اینا ادبیات خودت بود منم برگردن کردم به مادر و خواهر خودت پس از اونجایی که تو اول ازش استفاده کردی بهتره اسمش رو بذاری ادبیات وطن پرستان
واقعا این کشور باید خوشحال باشه که افرادی مثله شمارو توی خودش پرورش داده و ای همه بهم احترام میزارین... 
۲۲ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۲۳ حقیقت پنهان
تو بهتره به این بل بگی وقتی داره با یه خانم صحبت میکنه حرف دهنش رو بفهمه  
چه جوریه اون که فحاشی میکنه چیزی بهش نمیگی بعد که من جوابش رو با ادبیات خودش میدم میشم بی ادب ؟
واقعیت اینه که شماها توهین های اون رو تایید میکنید چون با اون هم عقیده اید
 اما یکیتون وقتی داشت به من  توهین میکرد صداتون در نیومدچون دردتون ادب یا منطق نیست 
کوروش اگه میدید به اسمش چه توهین هایی به ناموس ایرانی میشه خودش حسابی از خجالتتون در میومد
 اره واقعا این کشور باید خوشحال باشه که افرادی مثل شما تربیت کرده که از توهین به ناموس ایرانی حمایت میکنید فردا پس فردا اگه به زن و بچه خودتون هم این حرفها رو زدن بدونید از کجا اب میخوره 
حکایت امثال ما و شما اینجوریه که
فحش اگر بدهند آزادی بیان است،جواب اگر بدهی بی فرهنگی است.



سوال اگر بکنند آزاد اندیشند،سوال اگر بکنی تفتیش عقاید است.

تهمت اگر بزنند در جستجوی حقیقتند،جواب اگر بدهی می شوی دروغگو

مسخره ات بکنند انتقاد است،جواب که بدهی بی جنبه ای


اگر تهدیدت کنند دفاع کرده اند،اگر از عقایدت دفاع کنی خشونت طلبی....



چه سخت است تاوان داشتن استقلال و دفاع از خون شهدا و حریم ولایت....



ولی من این راه را با تمام تراژدی هایش دوست دارم.........


در ضمن اینکه خالق خدا کیه هم یک مغلطه است چون ما در پاسخ به اینکه اصل و مبدا جهان چیست به این نتیجه میرسیم که خالق ان (یا به طور کلی مبدا ان حالا ماده یا هرچیز دیگه ای) موجودی ازلی و ابدی بوده که نیازی به افریننده ندارد و ذات و حقیقتش مساوی موجود بودن است و در وجود داشتن نیازی به کسی یا چیزی ندارد و خودش همیشه بوده و هست
شما یعنی تو و بل... حداقل به هم توهین نکنین مادر و خواهرتون این وسط چه کارس?! 
در ضمن من کاملا با بل موافق نیستم اگه دین اسلام کلی مشکل داشته باشه همباز از یهود و مسیح و زرتشت کامل تره و برای اعمم چون خیلی از مردم کشورم بهشون احترام میزارن منم احترام میزارم ولی مثل امثال تو نمیپرستمشونو معتقد نیستم معصوم بودن اگرم بودنو من اشتباه کردم که بد به حال من و امثال من
توم که انقد ادعای خانوم بودن داری جواب فحشو با فحش نمیدادی...حداقل از خصلتای خوب امام موسی کاظم که مکتوبه درس بگیر  


شعور پنهان


ارزش پاسخ نداری

جنابa.h.j

من به خواهر و مادر کسی ناسزا نگفتم و اگر به این یارو میگم فاحشه

کلمه درستی به کار بردم چون واقعا فاحشه مغزی تشریف دارن کسی که از ناحیه مغز به دیگران ... میشه فاحشه مغزی  اگه تخم عرب باشه

میشه فاحشه عرب

از قدیم میگن فحش رو بنداز زمین صاحبش میاد ور میداره

شما میشه به من بگی دین اسلام کجاش کاملتر از باقی ادیان هست؟

خصلتهای خوب کاظم رو بگو و بگو این شناخت شما حضوری بوده یا روایی

معصومیت ائمه جک شد که داری از دست میری

جناب بل،
برای اثبات خدا سه تا برهان آوردم. یکیش رو خواستی رد کنی... یعنی دو تای دیگه قابل رد شدن نیستند و جنابعالی توانایی رد کردنشون رو نداری... پس خدا هست... اما در مورد سوال و شبهه ای که در مورد برهان خلقت گفتی: اگه دقت می کردی و یه کوچولو سواد نداشته ات رو خرج می کردی، می فهمیدی که جواب ات رو در برهان سوم دادم. یعنی بر اساس رد تسلسل، وجود مخلوقات به وجود خالقی وابسته است که اون موجود (واجب الوجود) دیگر نیازی به خالق ندارد. چرا که در صورت داشتن خالق دیگر واجب الوجود نیست. و این امر باعث تسلسل می شود. پس خلقت به یک خالقی وابسته است (وابسته رو اشتباه نوشتی دکتر!... وابسته درسته، نه وابسطه!!!... آبروی کوروش رو بردی!... کوروش هم مثل تو بی سواد بوده!) که دیگر خودش مخلوق نیست. ساده شده ی این حرف ها رو خواهر گرامی ام حقیقت پنهان توضیح داده. اگه مغزت نتونست حرف های من رو درک کنه، به ایشون رجوع کن... از این ساده تر نمی تونم توضیح بدم... به دلیل سومم دقت کن (رد تسلسل و دور)


در مورد سوال بعدت: خدا هیچگونه وابستگی به مخلوق نداره... خدا ازلی و ابدی است... همانطور که ما روزی نبودیم اما خدا بود... هیچ نبود اما خدا بود... چه مخلوقی باشد یا نباشد خدا هست... البته باید توجه داشت که برخی از صفات خدا مربوط به مخلوقاتشه... یعنی نسبت به مخلوقاتش این صفات آشکار میشه... مثلا رازق بودن... خدا زمانی رازق است که به مخلوق اش روزی بده... یا همین خالق بودن (که جنابعالی می خواستی بوسیله این صفت خدا مغلطه کنی!)... خدا زمانی خالقه که خلق بکنه. قبل از آفرینش مخلوقات، خالق نبود اما موجود بود... چرا؟... زیرا یک سری صفات دیگری هم هست که عین ذات خداست و با بود و نبود مخلوق تغییری نمیکنه... عالم بودن، قادر بودن و حکیم بودن جزء صفات ذاتیه خداست و با بود و نبود مخلوقات فرقی نمیکته...
البته بنده قصد داشتم پس از اینکه قبول کردی خدایی وجود داره در مورد صفات اش بحث کنم... اما برای جلوگیری از مغلطه ی جنابعالی مجبور شدم...
پس تا اینجا به نتایج زیر رسیدیم:
1. موجودی وجود دارد که همه ی موجودات دیگر به او وابسته هستند و او از هر چیزی بی نیاز است. حالا اسم این موجود رو هر چی دوست داری بذار؛ در فلسفه بهش می گن واجب الوجود. من بهش می گم الله
2. این موجود (الله) عالم است: یعنی نسبت به همه چیز علم دارد. اگر اینگونه نبود دیگر نمی توانست چیزی خلق کند
3. این موجود (الله) قادر است: یعنی قدرت انجام هر کاری را دارد. زیرا دارای علم بی پایان می باشد و از طرفی، همه ی موجودات به او وابسته هستند
4. این موجود (الله) حکیم است: یعنی هیچ کار بیهوده ای انجام نمی دهد. زیرا موجودی که دارای علم بی پایان است دست به کار عبث و بیهوده نمی زند.
تا اینجا این موارد رو ثابت کردم. اگه مشکلی یا سوالی هست بگو... اگر نه به بحث ادامه بدیم...

در مورد سوالات دیگه ات جواب دارم اما فعلا جوابت رو نمی دم. باید قدم به قدم بیای جلو... دائماً می خوای با فرافکنی و مغلطه از بحث در بری... اما این رو بدون که بنده فلسفه و منطق خوندم... نمراتمم همیشه بیست بوده... بچه ها بهم می گن پدر منطق!... پس با من مغلطه نکن... خیلی سریع می فهمم. اگر واقعا تونستی اصول اسلامی رو رد کنی، هر چیزی که تو بگی قبول می کنم...
من گفتم اون خصلت مکتوبه و به صورت یه حدیثه که درباره خودتو کنترل کردنو و خشمتو فرو بردنه که نهان خانوم که کاملا این افرادو میپرسته باید به خلق و خویشونم عمل کنه و من کاری به حضوری و روایی واینیکه گفته نگفته ندارم ولی جمله خوبیه:-)
این حسنم انگار ورژن جدیده سربازه گمنامه که آپدیت شده و سطح اطلاعتش رفته بالا. کل دنیا یا برای کوروش احترام قاعلن یا اصلا فرض کنیم نمیشناسن و کاری ندارن ولی این الایرانیا که از پادشاهان مقتدر و خوبشون بوده باید بهش توهین کنن
اگه منظورتون از اصول اسلام یگانگی پروردگار و رستاخیز و برانگیخته شدن پیامبرانه که توی بقیه آیین هم وجود دارن
جناب a.h.j
کل دنیا یه روزی بت می پرستیدن، دلیل نداره ما هم بت بپرستیم... حالا دارن کوروش رو می پرستن!!!

من برای پادشاهی که خون بریزه و کشور گشایی کنه احترام قائل نیستم... پادشاه هر جا هم که می خواد باشه...

در ضمن همونطور که برادر بل با دیدن چهار تا دلقک داعشی نتیجه میگیره که اسلام بده، منم با بی سوادی طرفدار کوروش نتیجه می گیرم که خود کوروش هم بی سواد بوده... این روش خودتونه نه من... پس جای ناراحتی نداره
جناب a.h.j

یگانگی پروردگار در مسیحیت = تثلیث مقدس!!!!!!!!!! این که شد سه گانگی!!!!!!!!!!!!!!!
پروردگار یهودیت هم که مفت نمی ارزه!... یا در حال کشتی گرفتنه!... یا در حال ظلم کردن!... تازه علم هم که نداره!!!!!!!!!!!!!!
در مورد زرتشت اطلاعات کاملی ندارم... اگه چیزی بگم دروغ محسوب میشه... اما یه مقاله خوندم که نوشته بود قائل به دو خدایی هستند... خدای خوبی ها و خدای بدی ها... اگه این هم صحت داشته باشه میشه دوگانگی نه یگانگی!!!!!!!!!!!!!!!1
واقعا برای کسانی که کوروش که فقط یه پادشاه قدرتمند و شاید نیکوکار و فرد درستی و پاکدامنی بودرو مثله شما که اعمه رو میپرستین قبول دارن متاسفم. و واقعا چقدر کشت و کشتار و خون ریزی در تاریخ اسلام کمبوده واقعا... 
فلسفه و منطقی که میگن اینه واقعا:-) 
منی که الآن دارم بحث دینی میکنم اصلا روی دین و کتابای مدرسم حتی وقت مطالعه نزاشتم و کل زندگیم ریاضی بوده برای همین اطلاعات زیادی ندارم و فقط براساس و عقل و چیزای که شنیدم صحبت میکنم و اگه اشتباهی کردم و از شما یاد گرفتم خوشحال میشم و گفتمم... اگه تمام دین هارو ناکامل فرض کنیم اسلام همباز ازونا کاملتره ( همون قرآن تنها) کلا دینم عقلمه که راه درست و غلطو باهاش تشخیص نیدم و اون 3 تا اصلم کاملا قبول دارم
جناب a.h.j

قبول دارم کوروش پادشاه قدرتمندی بوده... اما این نیکوکار بودن، فرد درستی بودن  و پاکدامن بودن(!) رو از کجای کوروش در آوردین؟... مخصوصاً این پاکدامن بودن من رو کشته!!!!!!!!! کسی که برای کشورگشایی خون ریزی کرده چطور پاکدمنه آخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

در ضمن ما ائمه رو نمی پرستیم... حرفی رو که می زنی ثابت کن... رو هوا حرف نزن... شیعه فقط و فقط خدای یکتا رو می پرسته... تنها کسی که قابل پرستشه خداست... اصلا الله هم معنی اش همینه یعنی کسی که قابل پرستشه(طبق قولی)... به همین خاطر هم هست که الله نام مخصوص خداونده...

شما که میگی ائمه خونریزی کردن، بفرمایید ببینم در کدوم جنگ ائمه شروع کننده ی جنگ بودن؟... یا کدوم جنگ رو به خاطر کشور گشایی انجام دادن؟... رو هوا حرف نزن...

در ضمن بنده نسبت به کوروش نفرت ندارم. بلکه بی توجهم و اصلا برام مهم نیست. کوروش پادشاهی بود در تاریخ که حکومت کرد و در آخر هم مرد... این دیدگاهم به خاطر مذهبی بودنمه... اگر قرار بود مثل امثال شما نگاه نژاد پرستانه به موضوع کوروش داشته باشم، باید از کوروش نفرت می داشتم... چرا که بنده از نژاد ترک هستم و این کوروش شما نسبت به نژاد بنده، ظلم های بسیاری کرده... و ما ترک ها یکی از نژادهایی هستیم که این کوروش شما به ما ظلم کرده و خون پدران ما رو به خاطر کشور گشایی ریخته...
البته بنده از نژاد پرستی خوشم نمیاد... زیرا اولین نژاد پرست آفرینش شیطان بود که به خاطر اینکه خودش رو برتر می دونست بر انسان سجده نکرد... به همین دلیل هم از نژاد پرستی خوشم نمیاد و نگاهم به کوروش نگاه مذهبی است... یعنی نسبت بهش بی تفاوتم...
اما خیلی جالبه که کشور گشایی و خونریزی کوروش برای شما افتخار به حساب میاد و توقع دارید ما هم که مورد ظلم کوروش قرار گرفتیم از این شخص خوشمون بیاد... اما از حمله ی اعراب به ایران ناراحتید(توجه کنید گفتم حمله ی اعراب به ایران، نه مسلمانان به ایران... چون مسلمانان به ایران حمله نکردند). و همین کینه از اعراب، شما رو نسبت به ائمه نیز بد بین کرده است.
جناب a.h.j
اینکه میگی دینم عقلمه حرف قشنگیه...اما... بهترش اینطوریه: خدا به انسان عقل داده تا به وسیله ی اون به تکامل و سعادت برسه؛ و دین رو فرستاده تا راه درست استفاده از عقل رو به انسان نشون بده...
مثل اینکه به آدم یه ماشین بدن تا با اون به مقصد برسه... برای اینکه به مقصد برسه، لازمه که طریقه ی استفاده از اون ماشین رو یاد بگیره...

پس شما اصول سه گانه ی توحید، معاد و نبوت رو قبول داری؟ در مورد اصول امامت و عدل چطور؟ اونا رو هم قبول داری؟
جناب a.h.j
اصل بحث بنده با بل به خاطر شماست... من اینجور آدما رو زیاد دیدم... ایشون معاند هستند و اگه خدا خودش هم نعوذ بالله بیاد و مستقیم بهش بگه که حق با حسنه، بازم قبول نخواهد کرد... داشتم نظرات رو چک می کردم، متوجه مغرض بودن بل شدم اما توجهی بهش نکردم چرا؟ بعدا خواهم گفت... نمی خواستم جواب شبهاتش رو بدم... تا اینکه دیدم رو شما تأثیر گذاشته... و شما از اونجایی که ریاضی دان هم هستید، حیفم اومد توسط یه همچین آدمی به راه های انحرافی کشیده بشید... به همین خاطر شروع به بحث با ایشون کردم تا شما ببینید که این شخص هیچ چیزی برای گفتن نداره... و شما برای رسیدن به حقیقت پیش شخص نامناسبی رفتید... و گرنه ایشون هرگز حرف بنده رو قبول نخواهد کرد...

روزی شیطان به چشم یکی از علما دیده میشه... عالم ازش می پرسه اینجا چیکار می کتی؟ شیطان می گه: اگه بتونی خدا رو واسه من ثابت کنی، توبه می کنم و ایمان می آرم... عالم خوشحال از اینکه فرصتی گیر آورده تا شیطان رو به راه راست هدایت کنه، شروع میکنه به بحث با شیطان... دو روز تمام وقت اش رو میذاره تا شیطان رو قانع کنه... نمازهاش رو بدون مستحبات، تندو تند می خونه... هیچ کاری نمیکنه جز بحث با شیطان... آخرش شیطان کم میاره و عالم در بحث پیروز میشه... عالم به شیطان میگه: حالا که کم آوردی توبه کن... شیطان پاسخ می ده: من از اولش هم قصد توبه نداشتم، فقط می خواست تا اونجایی که می تونم وقت تو رو بگیرم...

بله برادر عزیز یا خواهر گرامی... قضیه ی آقای بل هم دقیقاً همینه... فقط می خواد وقت بچه مسلمونا رو بگیره...
پس ای برادر عزیز یا خواهر گرامی ام که اصل هدف بنده این است که شما تحت تأثیر این آقا و مزخرفاتش قرار نگیری... وگرنه ایشون انقدر ارزشش رو نداره که بنده وقت با ارزشم رو واسش بذارم... باهاش بحث می کنم تا شما و امثال شما ببینن که این آقا هیچی بارش نیست و هیچی بلد نیست...
اگه عدل منظور عدالت خداونده من که تو این دنیا عدالتی نمیبینم ولی ازونجایی که رستاخیزو قبول دارم احتمالا عدالت اصلی اونجا برقرار میشه پس میشه گفت عدالت خداوندم قبول دارم ولی امامتو نه متاسفانه... جناب بل احادیث و متنای زیادی رو دراین باره فرستاد که واقعا از افراد معصوم چنین سخنای بعیده... من قبلنم گفتم اگه فردی هزاران جمله خوب و با ارزش گفته باشه یک اشتباه فقط در او وجود داشته باشه دیگه واژه معصومم معنی حقیقی خودشو از دست میده و حتی پیامبرانم معصوم نیستن ولی انسانای برگزیده ای هستن و اشتباهات و غفلت از خدا هم داشتن... و قرآنم شبهات زیادی داره که بعضیاش واقعا آدمو در خدایی و الهی بودن این کتاب به شک میندازه... درکل من به سخنای خوب قرآن و امام و پیامبرا کاری ندارم مشکل من با رفع نشدن مشکلاس
 من پسرم و 18 سالمه
جناب a.h.j
این روش مثال نقضیتون رو دوست دارم... واقعا اگه یک نفر هزاران حرف زیبا هم بزنه با یک حرف نادرست دیگه نمیشه اون رو معصوم دونست و بهش اعتماد کرد. ولی من می تونم به شما ثابت کنم که ائمه علیهم السلام هیچ حرف اشتباهی نزدند...
اینطور که بنده فهمیدم شما در مباحث اصول عقاید به شدت مشکل دارید. این یک نقص نیست... همه این مشکل رو دارن و تا وقتی که دنبالش نرن درست نمیشه... از اونجایی که ریاضی دان هستید و مطمئناً وقت زیادی برای این کاره ها ندارید، اگر مایل باشید بنده می تونم بهتون کمک کنم... شما در تمام مباحث اصولی مشکل دارید... شاید به ظاهر نبوت رو قبول دارید ولی در حقیقت قبولش ندارید... پیغمبری که معصوم نباشه نمی تونه پیغمبر باشه...
به هر حال من حاضرم به شما کمک کنم... اگر تمایل دارید بفرمایید
۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۵۱ حقیقت پنهان
جواب اقای حسن کامل و قانع کننده بود ودرباره فحاشی بل شما کامنت 

ها رو یکبار دیگه از اول بخون ببین چندبار به من توهین کرده اگر به خود 

شما هم این همه فحش داده بودند چیکار میکردی؟
 
من نه ایوبم نه نوح نه امام موسی کاظم .جوانم و کم حوصله. یکبار دوبار سه بار ...این توهین هارو میشنوم و صدام در نمیاد 

دفعه بعدی برگردون میکنم به خواهر و مادر خودش اگه نمیواهد 

فحش بشنوه و جواب منطقی داره خب فحاشی نکنه تازه منم 

حرفهای خودشو بهش برگردون کردم اگر حرف هاش خوب و 

منطقیه پس برای خودش هم خوب و برازنده است 

شما فقط یک نگاه به ادبیات این بکن برای خطاب بقیه از اسپرم  تخمک و 

فاحشه و.....استفاده میکنه خب این خودش دلیلی بر ناحق بودن و غلط 

بودن رفتارشه
من این همه منطقی سوالش رو جواب دادم  و در عوض چی 

شنیدم تهمت و فحاشی. خب اگه راست میگفت جواب سوال های 
منو منطقی میداد 

کامنت های خودش پر از تعصبه بعد به ما میگه متعصب مدام حرف رو به 

بیراهه میکشونه میگی خدا هست یا نه میچسبونتش به ایات جهاد  همش 
مغلطه و فرار از جواب 

احادیثی از نکوهش ایرانیان اورد و منم احادیث و شان نزول ایات قران رو 

اوردم در منزلت ایرانیان به نظرتون اینا یکجا جمع میشه؟
بقیه شبهاتش هم مثل همین حدیث جواب داره منطقی و مستدل.

 اما برای کسی که واقعا دنبال جواب باشه نه برای ادم مغرض و بی سواد

 شما مشخصا با روال کار تاریخدانان و علمای دینی اشنایی نداری ولی 

علما سالها درس میخونند تا در علم رجال همین شناختن حدیث ضعیف از 

قوی استاد بشن و اجتهاد هم بر مین مبناست 

شرکت امام حسن و امام حسین در جنگ علیه ایران در هیچکدوم 

از کتب تاریخی مورد قبول شیعه نیومده تکلیف اهل سنت هم که مشخصه 

از همون سانسور شهادت حضرت زهرا توی کتبشون و مراجعه نکردنشون 

به عترت پیامبر بر مبنای دستور خودش پیداست که از خدا میخواهند که 

چهره اونها رو بد جلوه بدن تا دلیلی برای عملکرد خودشون داشته باشند
ا
حادیث باید متن عربیشون به دقت بازرسی بشه و سندشون هم 

شما میدونی این کتاب حلیه المتقین چندتا حدیث داره ؟تازه بعضی از 

احادیثش دقیقا با همدیگه تضاد دارند من خودم این کتاب رو دیدم که میگم 

بعد هم اصلا حلیه المتقین یک کتاب اعتقادی نیست بیشتر سبک زندگیه

۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۵۴ حقیقت پنهان
امام حسین در سوّم  (یا پنجم) شعبان سال چهارم  هجری در مدینه دیده به جهان گشود‎.
سن آن بزرگوار به هنگام رحلت پیامبر خدا‌ (ص) شش سال و چند ماه بوده است.

دوران ابوبکر: در نتیجه ایشان به هنگام غصب خلافت از سوی ابوبکر کودکی شش ساله بوده‌اند.

دوران عمر: با توجه به حکومت دو ساله ابوبکر ایشان به هنگام غصب خلافت از سوی خلیفه دوم، عمر، تنها هشت ساله بوده‌اند و در پایان دوران ده‌ساله حکومت عمر سن ایشان را می‌توان حدود هجده سال دانست. در نتیجه حضرت در دوران ابوبکر وعمر اصلا شرط سنی حضور در نبرد‌ها را نداشته‌اند.

 دوران عثمان: این دوران تنها دورانی است که ایشان آمادگی نبرد را داشته‌اند.
 اما نکته قابل توجه این است که:‌
  در هیچ یک از منابع نوشته شده توسط شیعیان اشاره به حضور 

امام حسین (ع) در جنگ‌ها نشده است. اما برخی از منابع اهل 

سنت از حضور امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در بعضی از 

فتوحات آن هم در زمان عثمان (و نه زمان امام علی(ع)!) خبر 

داده‌اند

۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۰۴ حقیقت پنهان
قرآن مجید آیات خود را به دو دسته محکم و متشابه تقسیم نموده است:

«هُوَ الَّذی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ 

مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ 

ابْتِغاءَ تَأْویلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْویلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَ الرّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنّا بِهِ کُلٌّ 

مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاّ أُولُوا اْلأَلْبابِ»

یعنی:«او کسی است که این کتاب را بر تو نازل کرد که قسمتی از آن آیات

 "محکم" (صریح و روشن) است که اساس این کتاب می باشد، (و هرگونهپیچیدگی در آیات دیگر، با مراجعه به اینها برطرف می گردد) و قسمتی از 

آن "متشابه" است (آیاتی که به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر،

 در نگاه اول، احتمالات مختلفی در آن می رود، ولی با توجه به آیات 
محکم تفسیر آنها آشکار می گردد.) اما آنها که در قلوبشان انحراف است، بهدنبال متشابهاتند، تا فتنه انگیزی کنند (و مردم را گمراه کنند) و تفسیر 
(نادرستی) برای آن می طلبند، در حالی که تفسیر آنها را جز خدا و راسخان در علم، نمی دانند.
 (آنها که به دنبال فهم و درک اسرار همه آیات قرآن در پرتو علم و
 
دانش الهی اند) می گویند: ما به همه آن ایمان آورده 

ایم همه از طرف پروردگار ماست، و جز صاحبان عقل متذکر نمی 

شوند (واین حقیقت را درک نمی کنند.)

آل عمران/ آیه 7



خطاب به کسی که دوستاش بهش میگن پدر منطق

در ابتدا کوروش بزرگ ابروش رو از بنده و چهارتا وطن فروش مثل شما نگرفته که بنده و شما بتونیم ابروش رو ببریم در ضمن بی سواد پیغمبرته که حتی سواد خوندن نداشته

شما گفتی کوروش به ترکها حمله کرده و جد و اباد شما رو کشته ببخشید شما پس ایرانی نیستی ما در ایران اذری زبان داریم نژاد ترک نداریم اگر شما ترک تبار هستی در ایذان چه ... میدی

اگر جدوابادت چنگیز تیمور و اتیلا بوده کوروش بهترین کار رو کرده شما یه پانترکی و حرف از ایران و کوروش بزرگ با پان عربیسم و پانترک فایدهای نداره بنده سه روز وقت خود رو برای کسی که اصلا ایرانی نیست تلف کردم و از پروردگار سپاسگزارم که چهره واقعی شما و نزاد شما نمایان شد

شما در ایرانی زندگی میکنی که به علی و حسن و حسین شناخته نمیشه بلکه به کوروش شناخته میشه و اگر از این بابت فشار زیادی به تو وارد میشه پاشو برو جایی که اجدادت اونجا بودن زندگی کن مثلا برو پیش هم نزادت تو مغولستان یا برو تو ترکیه از اونجا خیلی راحت تر میتونه به اسلام ناب محمدی کمک کنی

ائمه شما در حدو اندازه لشگرکشی نبودن  چون حکومت در دست انها نبود در دوره حکومت علی تمام وقی امامت در حال جنگ بود و حتی رفتارش با ایرانی ها در تاریخ مشخصه

شما گفتی پیامبر باید معصوم باشد عین چی داری دروغ میگی ببینم افسانه یونس یا کشته شدن یه نفر بی گناه توسط موسی از معصومیتشون بود یا رفتار محمد با کسانی که مخالفش بودن چی

در کل میدونم این حرفها روی کسی اثر داره که واقعا ایرانی باشه و هر کسی به تاریخ کشورش افتخار میکنه و دلیل اینکه شما به تاریخ ایران اهمیتی نمیدی چون ایرانی نیستی

از اونجایی که اون اسپرم عرب با تو خواهره دیگه لازم نیست چیزهایی که به اون گفتم به تو هم بگم

روایت کسی که دوستاش بهش میگن پدر منطق رو ببینید منطق میباره ازش


روزی شیطان به چشم یکی از علما دیده میشه... عالم ازش می پرسه اینجا چیکار می کتی؟ شیطان می گه: اگه بتونی خدا رو واسه من ثابت کنی، توبه می کنم و ایمان می آرم... عالم خوشحال از اینکه فرصتی گیر آورده تا شیطان رو به راه راست هدایت کنه، شروع میکنه به بحث با شیطان... دو روز تمام وقت اش رو میذاره تا شیطان رو قانع کنه... نمازهاش رو بدون مستحبات، تندو تند می خونه... هیچ کاری نمیکنه جز بحث با شیطان... آخرش شیطان کم میاره و عالم در بحث پیروز میشه... عالم به شیطان میگه: حالا که کم آوردی توبه کن... شیطان پاسخ می ده: من از اولش هم قصد توبه نداشتم، فقط می خواست تا اونجایی که می تونم وقت تو رو بگیرم


شیطان با 6 هزار سال عبادت و دیدن کتاب افرینش وووو

به این یارو که احتمالا یه کسی بوده تو مایه های همین پدر منطق گفته خدا رو ثابت کن تا به خدا ایمان بیارم

به درستی که باید وابستگی برای یه همچین خدایی رو با ت دسته دار نوشت

جناب a.h.j

میشه بگین این کامل تر بودن اسلام رو از بقیه ادیان از کجا فهمیدی از قوانینش از سجده به یه سنگ مکعب از دروغهای کتابش از کجا دوست دارم جواب بدی اگه برات سخت نیست

جنگ بین ایران و ترک به جنگی گفته می‌شود که در سال ۵۸۸ میلادی، بین ساسانیان و خاقانات ترک رخ داد.در سال ۵۸۸ میلادی هرمز چهارم به پادشاهی رسید که در همین زمان جنگ ایران با بیزانس در مرزهای غربی جریان داشت.در همین زمان لشکریان ترک و خزر به آران و ارمنستان حمله‌ور شدند.در شرق نیز ساوه شاه فرمانروای ترکان و دایی هرمز چهارم به ایران حمله برد. پیاده نظام سپاه ایران، در برابر لشکر ترکان تاب مقاومت نیاورد که باعث آشفتگی در کشور شد.هرمز چهارم به سرعت بهرام چوبین سردار ایرانی خود  را که از مردم ری بود با دوازده هزار مرد به سوی ترکان فرستاد.سپاه بهرام چوبین از راه رسید و بین سپاه او و ترکان جنگ در گرفت که در طی جنگ فرمانروای ترکان کشته شد و در پایان هم این جنگ با پیروزی ایران پایان پذیرفت.بهرام پس از پایان جنگ یکماه در هرات ماند و غنائم بدست آمده را میان شاهنشاه و سپاه خویش بخش کرد.در شاهنامه شرح این جنگ به تفصیل آمده‌است

پاینده ایران و ایرانی

امام جعفر صادق (ع) فرمودند :
در دولت امام قائم (عج) راه میان مکه و مدینه با درخت خرما اتصال می یابد.
منبع : کتاب حکیم

امام جعفر صادق (ع) فرمودند :
در قیام آن سرور اولیاء جمله مفسدین و بد خواهان و غاصبین حقوق اهل بیت نابود خواهند شد.

پاسخ:
إن شاء الله تعالی و عجل اللهم فی فرج مولانا و امامنا صاحب العصر و الزمان روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه فداه
قال رسول الله صلَّى الله علیه وآله وسلَّم: (لا تقوم الساعة حتَّى یقوم قائم للحقّ منّا وذلک حین یأذن الله عزَّ وجلَّ له، ومن تبعه نجا ومن تخلَّف عنه هلک. الله الله عباد الله، فأتوه ولو حبواً على الثلج فإنَّه خلیفة الله عزَّ وجلَّ وخلیفتی).
رسول اکرم صلَّى الله علیه وآله وسلَّم فرمود: قیامت برپا نمی شود تا قائم بر حق از ما علیه السلام قیام فرماید واین کار موقعی صورت پذیر است که خدای عزَّ وجلَّ او را اذن دهد هر کس پیرویش نماید نجات یابد وهر که از او تخلف جوید هلاک گردد. خدا را خدا را ای بندگان خدا بخدمتش بشتابید واگر چه خود را با کشیدن روی برف باشد زیرا او خلیفه خدای عزَّ وجلَّ وخلیفه من است.

(بحار ج 51 ص 65؛ وعیون أخبار الرضا ج 2 ص 50؛ ویوم الخلاص ص 42)
در حدیث معتبری از امام باقر (علیه السلام) وارد شده است که  اول کسی که در رجعت زنده شده ، برمی گردد امام حسین (علیه السلام) می باشد ، ایشان آنقدر در زمین پادشاهی می کنند که موی ابروانشان بر روی چشمان مبارکش قرار گیرد . (مهدی موعود ترجمه ج 13 بحار متن    1190 )

شیخ حسن بن سلیمان  در کتاب «منتخب البصائر» بسند خود از حضرت صادق ع روایت می کند که فرمود:

نخستین کسى که قبرش میشکافد و زنده شده بدنیا برمیگردد حسین بن على علیه السّلام است: (مهدى موعود-ترجمه جلد سیزدهم بحار متن  1187 ) .

همچنین  در احادیث وارد است که حضرت صاحب الامر (عج) تا زمانی در میان مردم می باشد که معرفت امام حسین (علیه السلام) در دلهای مؤمنان قرار گیرد و یعنی اورا بشناسند و تصدیق کنند که امام حسین ع  است ؛ بعد از آنکه حضرت صاحب (عج) از دنیا رحلت نمودند ، امام حسین (علیه السلام) ایشان را غسل می دهد و کفن می کند و بر ایشان نماز گزارند، زیرا که فقط امام می تواند امام دیگر را غسل دهد و بر او نماز گزارد.

در روایتی از امام باقر (علیه السلام) وارد شده است که فرمودند: «امام حسین (علیه السلام) بعد از صاحب الامر (عج) سیصد و نه سال پادشاهی خواهد کرد پس چون مدت آن حضرت تمام شود، حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) ظاهر شود و نوبت پادشاهی آن حضرت باشد.» (- تفسیر عیاشی، ج2، ص326/ غیبت نعمائی، ص331/ غیبت طوسی، ص286/ اختصاص شیخ مفید، ص257/ بحارالانوار، ج53، ص 103-)


پروردگارا  انکه را که عقل دادی چه  ندادی

۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۴۴ حقیقت پنهان
شما در ایرانی زندگی میکنی که به علی و حسن و حسین شناخته نمیشه بلکه به کوروش شناخته میشه 
خیلی جالبه که تا قبل از اینکه  مستشرقین غربی کورش رو کشف کنند توی هیچ منبع تاریخی ایرانی اسمی ازش نبوده و آرامگاهش هم به عنوان آرامگاه مادر حضرت سلیمان شناخته میشده! پس یعنی توی این هزار و دویست سال چه طوری ایران با کوروش شناخته میشده وقتی حتی فردوسی هم اسمی ازش نبرده؟ و توی این هزار و دویست سال مردم ایران دسته جمعی وطن فروش بودند؟ 
البته این وطن فروش بیشتر شایسته اون خانمیه که آواز فیلم سیصد رو خونده نه ما که پدرانمان برای سربلندی ایران جنگیدند 
در ضمن قرار شد از اصل اسلام بحث کنیم و اصول اسلام چیزی که ما به خاطرش باور داریم اسلام بهترین و کاملترین دینه 

این وطن پرستی هم که دیگه تکراری شده چون بعضی ها حتی از وطن تعریف مشخص ندارند و اگه هم ایران دوران کورش رو وطن خودشون میدانند که با سوری ها و فلسطینی ها و اعراب به قول خودشون کثیف هموطن محسوب میشوند اگر هم تاریخ معاصر مد نظرشون باشه که بحرین هم (که زبان مردمش عربیه) مال  ایران بود و رضاشاه وطن پرست دادش رفت! 
اگه هم وطن پرستی اینا مدل رضاشاهیه که خودشون رو گول زدن چون اجباری کردن پوشش غاصبان ایران و نابود کردن فرهنگ ایرانی به اسم کوروش با هر منطقی خلاف وطن پرستیه 
به قول شاعر 
علم و فن را ای جوان شوخ و شنگ 
مغز می باید نه ملبوس فرنگ
روایتی به این مضمون از امام موسی کاظم (ع) در منابع روایی آمده است:

"وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عِیسَى عَنْ أَیُّوبَ بْنِ یَحْیَى الْجَنْدَلِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ‏"؛ [i] مردی از اهالی قم، مردم را به سوی حق دعوت می کند. گروهی با او هم پیمان می شوند که مانند پاره های آهن هستند، بادهای تند قدم هایشان را نمی لغزاند، از نبرد و دفاع ترسی ندارند و از آن خسته نمی شوند، و توکلشان بر خدا است.

گفتنی است که در این حدیث عنوان مردی از اهل قم آمده است، و از شخص خاصی نام برده نشده است، اما با توجه به قیام ملت ایران در سال های 1356 و 1357 و شروع آن از شهر قم، به رهبری امام خمینی (ره) برخی این روایت را بر ایشان تطبیق داده اند.

فاحشه مغزی


همچنان بی ارزشی از پاسخ

http://kafer-moslem.blogfa.com/post-2.aspx
بل این وبلاگو یکی از دوستان در مورد توضیح تناقضات قرآن برام فرستاده... من وقت خوندن ندارم تو اگه وقت داری بخونو نظرتو درباره توضیحاتش بگو
ازونجایی که من به پروردگار یگانه ایمان دارم و توی اسلام این ویژگی کاملا مشخصه و طبق گفته ی حسن آقا این مورد توی دینای دیگه مشکل داره میگم کاملتره

جنابa.h.j

متاسفانه وبلاگ مورد نظر شما از طرف انتی ویروس بنده بلاگ میشه و با خاموش کردن انتی ویروس به سایت دیگه منتقل میکنه

از اونجایی که شما به پروردگار یگانه ایمان دارید به این نتیجه رسیدید که اسلام کاملتره شما بهتره در رابطه با خود کلمه الله تحقیق کنی که در بالا اوردم منطق جالبی داری به صرف تک خدا بودن یک دین دلیل بر کاملی میشه بودا پرستان یا یهودیان یا زرتشتیان صد خدایی بودن

جل الخالق

سلام  من تازه وارد این وب شدم و در مورد نظرات نوشته شده که خوندم میخوام این اجازه رو به خودم بدم که منم نظری بدم البته شما استادید...
به نظر من این دنیا با این همه بزرگیه خودش نمیتونه پایان زندگیه ما باشه پس نتیجه میگیرم که باید( یه دنیای دیگه هم وجود داره بهشت وجهنم)که باید جواب اعمال هرکس تو این دنیا باشه و  واسه اداره همه اینا یه قدرت مطلقی وجود داره که (خداست).مهم اینکه ما خدارو بپرستیم و شکرگذار این همه نعمت در این دنیا باشیم حالا از هر راهی...با هر دینی.....چه بهتر که کاملترینشو انتخاب کنیم......و این فرقه اندازی ها(سنی  و شیعه )رو بیخیال شیم ......و اشتباهات پیروااااااان یک دین را پای اون دین نذاریم....واینقدر متعصب نباشیم تعصب برای عرب هاست که اینقدر تعصب داشتند مخصوصا رو زنان و دخترانشون که دخترهارو زنده به گور میکردند....عرب ها واقعا ادمای متعصب و ....هستند من اصلا قبولشون ندارم ولی بین اوناهم ادمای خوب وخیلی خوب پیدا میشه من پیامبرو اعمه را خیلی خوب میدانم حداقل از بقیه عرب ها که بهترننننننننن....من یک ایرانیم پس هرگز به خودم اجازه نمیدم شخصیت ایرانیمو زیر سوال ببرم و جعل و تعصب عربی داشته باشم و با یکدندگی از تاریخ کشورم یا دینم دفاع کنم....(پندار نیک گفتار نیک کردار نیک) و اسلام که همین رو تکمیل کرده رو در پیش میگیرم من یک ایرانیه مسلمان شیعه هستم ولی هرگز به جای یا الله نمیگم یا علی و حسن .....اعمه پاکند و فقط گاهی میتونن بین من وخدا ابزار باشن ولی چون درست زندگی کردند و به خدا نزدیک بودن الگوی زندگیمن مخصوصا رسوالله.....اللهم العجل الولیک الفرج

جناب a.h.j

بسم الله

قال الله الکریم:

لَّوْ أَرَادَ اللَّهُ أَن یَتَّخِذَ وَلَدًا لاَّصْطَفَى‏ مِمَّا یخَْلُقُ مَا یَشَاءُ  سُبْحَنَهُ  هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ(4) زمر

اگر [بر فرض محال‏] خدا مى‏خواست براى خود فرزندى بگیرد، همانا از میان آفریده‏هایش آنچه را خودش مى‏خواست برمى‏گزید [نه اینکه شما براى او انتخاب کنید] منزّه است او [از آنکه براى او فرزندى باشد] اوست خداى یگانه و قهّار

 

بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ  أَنىَ‏ یَکُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَکُن لَّهُ صَاحِبَةٌ  وَ خَلَقَ کلُ‏َّ شىَ‏ْءٍ  وَ هُوَ بِکلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ عَلِیمٌ(101)

[او] پدید آورنده آسمان‏ها و زمین است، چگونه او را فرزندى باشد؟! در صورتى که براى او همسرى نبوده، و همه چیز را او آفریده و او به همه چیز داناست.

 

نکته ی قابل ذکر این است که آیه ی نخست در مورد کسانی آمده که برای خدا فرزند قائل می شدند و خدا فرموده اگر می خواست فرزند بگیرد خود انتخاب می کرد ، به هیچ وجه معنی نمی دهد که می توانست فرزند داشته باشد


ایشون اصلا رعایت اصل اتفاق رو نمیکنه در صورتی که اعراب جاهلی میگفتن هبل و عزی فرزندان الله هستن نه چیز دیگه این سایت

مشکل داره اگه بتونم بازم برات میارم

جناب پس

انسان از خیلی قبلها اعتقاد به زندگی ابدی داشتن یا بهتر بگم ارزوی زندگی ابدی داشتن و این توجیهی برای یک دین واحد نیست شما گفتی ائمه ما خوب بودن میشه یه سند تاریخی نه روایی از خوبی امامان خود بیاری گفتم تاریخی نه روایی منتظر جواب شما هستم

روایت شده: وقتى حضرت نوع علیه السّلام سوار کشتى شد، عقرب را از سوار شدن بر کشتى منع فرمود: عقرب گفت: من با تو معاهده مى ‏بندم که نگزم کسى را که بگوید:


سَلامٌ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلى نُوحٍ فِى الْعالَمینَ

سلام بر محمّد و خاندان محمّد و على نوع فى العالمین

نگفتم کامله گفتم ازو یکی دینا کاملتره و بهتره
در مورد الله هم در گذشته این اسم وجود داشته تا این که تحریف شده و به اسم یکی از بت ها درومده
اما م رضا شخصی را دیدند که درد چشم داشت.فرمود می خواهی تو را چیزی بیاموزانم که اگر بجا اوری هرگز درد چشم نبینی؟ گفت بلی. فرمودند که در هر پنجشنبه ناخن هایت را بگیر.ان شخص چنین کرد و هرگز درد چشم ندید. (حلیه المتقین.باب5.فصل9) (تالیف علامه محمد باقر مجلسی)

جنابa.h.j

خوب منم میگم به چه دلیل از اون یکی دینا کاملتره


شما گفتی:

در مورد الله هم در گذشته این اسم وجود داشته تا این که تحریف شده و به اسم یکی از بت ها درومده


میشه بگی در گذشته بوده یعنی کی بوده و کی تحریفش کرد

حضرت سلیمان (ع) و کربلا
روزی حضرت سلیمان (ع) بر قالی پرنده خود نشسته بود و در حال حرکت در هوا بود . از قضا عبورش بر روی زمین کربلا افتاد.
ناگهان طوفان شدیدی سه مرتبه بساط او را چرخاند و به زمین فرودش آورد .چون اختیار باد و طوفان در اختیار حضرت سلیمان (ع) بود ٬ آن حضرت باد را مورد سرزنش قرار داد و دلیل این کارش را پرسید.
در این هنگام باد به اذن خداوند متعال شروع به خواندن مصیبت امام حسین (ع) کرد و گفت : ای پیامبر خدا ! شهادتگاه حسین (ع) در این سرزمین است. (بحارالانوار .جلد ۴۴)
سرویس بهداشتی در بهشت

در روایت است مردی از پیامبر اکرم (ص) سوال می کند : آیا شما گمان می کنید که بهشتیان می خورند و می آشامند ؟
حضرت می فرماید : بله ٬ قسم به خدا هر فردی در بهشت قوه و قدرت صد مرد را دارد و به اندازه صد نفر غذا می خورد و نوشیدنی می نوشد .
بعد او سوال می کند : بهشت که جای پاک و پاکیزه است و جای کثافات و آلودگی نیست ٬ پس اینها پس از این همه خوردن و نوشیدن احتیاج به دستشویی پیدا کنند چیکار می کنند ؟
حضرت می فرماید : آنچه را که خورده اید به صورت عرق خوشبو که بوی مشک و عنبر می دهد ٬ از بدنشان خارج می گردد و دیگر احتیاج به دستشویی ندارد .(بحارالانوار ٬ جلد ۸ ٬ صفحه ۱۴۹ )

می گویند : در جنگ بدر ٬ ابوجهل ضربتی به دست معاذ بن عفرا زد و دست او را قطع کرد . او با دست بریده به محضر پیامبر اکرم (ص) رسید.
حضرت رسول اکرم (ص) از آب دهانش به دست قطع شده مالید و آن را سر جایش گذاشت ٬ پس دست جدا شده او بهم چسبید و کاملا صحیح و سالم گردید.
همچنین منقول است که : پای عمرو بن معاذ در جنگ قطع شد و پیامبر اکرم (ص) آب دهانش را به آن مالید و پای وی وصل شده و کاملا خوب شد. (بحار الانوار ٬ جلد ۱۸)
امام باقر (ع) می فرماید:

هفتاد هزار ملائکه غلاظ و شداد از جای خود حرکت می نمایند و استخوانهای اهل آتش را خرد و گوشتهایشان را متلاشی می کنند.!
اهل آتش می گویند:آیا بر ما رحم نمی کنید؟!
آنان می گویند:ای اشقیا!چگونه ما بر شما رحم کنیم و حال آنکه خداوند ارحم الراحمین بر شما رحم نکرده.!!
آنگاه آنان را به طرف جهنم پرتاب می کنند که هفتاد سال به طرف ته جهنم فرو می روند و در حال سقوط ٬ سنگهای آتش زا به پهلوهای راستشان می بندند و از طرف چپشان هم شیطانی با ایشان قرین می شود .!
هفتاد پوست در بدن ایشان قرار می دهند که کلفتی هر پوستی بیش از اندازه است اما تا به ته جهنم برسند همه آنها خواهند سوخت و در بین راه و سقوط به جهنم مارها و عقربهای آتشین ٬ ایشان را خواهند گزید!
تا جایی که سرشان از هیبت نیش آنها به اندازه» کوه» و «لبهایشان» به اندازه خرطوم فیل می شود ! و آتش به مقعدشان داخل می شود ! و تمام امعا و احشایشان را می سوزاند و از سر دماغشان چرک و خون جاری می شود .!
وقتی به ته جهنم برسند هفتاد جامه از آتش بر بدنشان بپوشانند ! و کلاهی آتشین بر سرشان بگذارند و چنان جهنم برایشان تنگ شود که گویا میخی را به زور چکش به دیوار فرو کرده اند و از هیبت و شدت عذاب جهنم روحهایشان سیاه گردد و بدمشان بد منظره گردد و ناخن هایشان مثل ناخن حیوانات دراز شود !
اینجاست که ملائکه غلاظ و شداد با گرزهای آهنین و آتشین بر سرشان بکوبند که بار دیگر به دره های عمیق جهنم فرو روند . و این حالت همچنان ادامه دارد….! (کتاب الاختصاص ٬ مبحث نار )

شنیدم که از زمان حضرت ابراهیم وجود داشته و بعدا به دست مردم تحریف شده و مردم از دین و معنای حقیقی برگشتن...
در ضمن حدیثای که میزاری واقعا یه پا جکن برای خودشون... ازونجاییم که صاحب وبلاگ چیزی نمیگه گویا واقعیم هستن
ولی اگه پیامبرا معصوم نبودن میشه گفت توحید و معاد هم غلطه... شما خودتون اعتقاداتت در چه حده؟!

جنابa.h.j 


معصومیت مسخره ترین حرفی هست که ادم میتونه بشنوه شما اگر و انسانی که نتونه گناه کنه پس ارزشی نداره

در مورد توحید که خدا باید یک نفر باشد تا نظم برقرار شود هم میشه رد کرد هم میشه قبول کرد در مورد معاد به نظر بنده کل داستان معاد اعتقادات مردم در زمانهای دور بوده که بعدها در ادیان به عنوان قیامت ازش یاد شده

در اخر انسان اگر برای دنیا خالقی رو تصور میکنه باید خالقش در حد خدا بودن باشه که الله در قران نمیتونه خدا باشه یا تورات یا انجیل

از نظر من بهترین دین عقل انسانه و بهترین عبادت اخلاق

اخلاق همیشه از دین جلو بوده و خواهد بود تصورش را بکن که دین میگه بکش اخلاق میگه نه  دین میگه تجاوز کن اخلاق میگه نه

کسانی که دستورات دین رو چون به خدا منتصب میدون انجام بدن میشن یک داعشی و اگر به یکی از این اعضا بگی چرا به زنان اسیر تجاوز میکنید یا چرا سر میبرید یا چرا برده داری یا کنیز داری میکنید خواهند گفت ما طبق دستوراتی که دین میگوید عمل میکنیم

امیدوارم کمکت کرده باشم در مورد خدایی خدا و حرفهایی که اون پانترک گفت هم اگه بخوای حاضرم به شما پاسخ بدم

در مورد ابراهیم و ساخت کعبه خود یهودی ها هیچوقت این رو قبول ندارن ودر تاریخ هم هر داستانی در مورد کعبه هست الا اینکه کعبه رو ابراهیم ساخته


امام على علیه السّلام ـ در شرح آیه «انّ اوّل بیتٍ ...» ـ : اولین خانه اى که براى مردم قرار داده شد و خجسته بود و در آن هدایت و رحمت و برکت بود (کعبه بود) و ابراهیم نخستین کسى بود که آن را بنا کرد. سپس قومى از عرب و ازطایفه جُرهُم آن راساختند. سپس ویران شد، قریش دوباره آن را بناکرد.


حالا یکی نبود به این علی بگه اگر این ویران شد پس داستان ابرهه چیه

۲۳ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۰۱ حقیقت پنهان
ببین کی از عقل حرف میزنه همونی که تا پیش از این مصر بود یک بچه ده ساله در جنگ شرکت کرده و سربازان ایرانی رو کشته و خودش هم صحیح و سالم برگشته!



پس از مرگ حضرت اسماعیل در مکه و گذشتن زمان دراز برخی از مردم مکه به بت پرستی رو آوردند. آنان از بزرگی و عظمت الله آگاه بودند و بت هایی مانند لات ، منات ، هبل و عزی را دختران خدا می دانستند و هیچگاه جسارت نکردند تا بتی از الله بسازند.
در مدتی که هنوز پیامبر بزرگوار اسلام به پیامبری نرسیده بود ، برخی از افراد بودند که به خدای یگانه و الله یکتا ایمان داشتند که در تاریخ اسلام به این گروه " حُنَفاء" (جمع واژه ی حَنیف) گفته می شود. 
هنگامی که سپاه ابرهه برای نابود کردن خانه ی کعبه به مکه حمله کرد. عبدالمطلب (پدر بزرگ پیامبر اسلام "ص") شبانه  پارچه هایی را که برای احترام روی خانه کعبه می گذازند در دست گرفت و گریه کنان از خدا خواست تا خانه ی کعبه را نجات دهد. حتی پدر بزرگ پیامبر اسلام نیز یکتا پرست بوده است و در دین اسلام عقیده بر این است که پدر هیچ پیامبری بت پرست نبوده است. 
در ضمن در کتاب آسمانی ما مسلمانان : خدای محمد (ص) خود را بت معرفی نکرده است ،بلکه او بسیار بخشنده و مهربان است. (بسم الله الرحمن الرحیم - بنام خداوند بخشنده ی مهربان)

و اما ریشه یابی واژه ی الله: برخی می گویند که واژه ی الله از کلمه خاصی گرفته نشده است. برخی نیز ریشه ی آنرا از واژه ی " اله (موجود سایسته ی پرستش) و برخی ریشه ی آنرا از وَلَهَ  و واله (موجودی که همه در شناخت او حیران و درمانده هستند. موجودی که همه عاشق او هستند.) و ریشه های دیگر می دانند.

قرآن کریم بصراحت و با بیانهای مختلف ، از هرگونه بت پرستی مردم مکّه انتقاد شدید کرده و در بسیاری موارد، از مبارزات پیامبران پیشین با بت پرستی نیز در آن گزارش شده است (در عهد عتیق نیز نشانه هایی از مخالفت صریح با بت پرستی وجود دارد رجوع کنید به هاکْس ، ذیل «بت و بت پرستی »). در این آیات ، براین نکته که بتها هیچگونه تأثیر مثبت یا منفی درکارهای عالَم و بندگان ندارند تأکید شده است (انبیاء: 66؛ مریم : 42؛ اعراف :62، 68، 139، 191ـ192) و گفته می شود که بتان تندیسهایی بیروح و غیرقابل پرستش هستند (انبیاء: 52 ـ53). قرآن خاستگاه بت پرستی را نادانی و پیروی از پندار و هوای نفس می داند (انبیاء: 54، 67؛ نجم :23) و خصوصاً از بت پرستان عرب که از دین حنیف دور شده و در ربوبیّت برای «اللّه » شریک قایل شده بودند، سخت انتقاد می کند (زمر:63؛ انعام :102؛ یونس :3) و آنها را به سبب آیینهای مذهبی که در برابر بتها به جا می آوردند، می نکوهد (انعام :140) و کسانی را که به امید گشوده شدن مشکلات یا برآورده شدن نیاز به سراغ بتان می رفتند چون کسی می داند که با کفِباز (کباسِطِ کَفَّیْهِ) آب را به دهان می برد و طبعاً آب به دهانش نمی رسد (رعد:14). حتی از برخی آیات قرآن (کافرون : 1ـ6) چنین برمی آید که بت پرستان عرب آمادگی داشتند تا دعوت پیامبراکرم صلی اللّه علیه وآله وسلّم ، را بپذیرند، به شرط آنکه بتان ایشان و آیینهای بت پرستی را نکوهش نکند ولی این ، درخواستی نپذیرفتنی بود، زیرا اساس دعوت اسلام ، نفیِ همة مظاهر بت پرستی است . نکتة دیگری که قرآن بر آن تأکید دارد این است که بیشتر بت پرستان تنها به بهانة آنکه نیاکانشان بت پرست بوده اند، از بت پرستی دفاع کرده اند (اعراف :70؛ ابراهیم : 10؛ سبأ:43؛ هود:62) و بدین سبب نیز آنان را بشدّت نکوهش می کند و بر تأمّل و بازنگری در عقاید و آداب دینیشان فرا می خواند.

قران کلامی است که بادیه نشیننان و اعراب متعصب انزمان را طوری دگرگون نمود که کمتر از یک قرن 
از نظر علمی  اجتماعی . اخلاقی . سیاسی . نظامی سرامد دوران خود شدند تا جائیکه زبان اعراب زبان رسمی دین و تمام دانشمندان از کلیه نقاط جهان برای تحصیل علم به اندلس و مدینه سفر می نمودند .  چرا اسلام وارد هر سرزمینی شد اعراب از ان خارج شدند اما اسلام در ان پایدار ماند ایا جواب این مسئله غیر از تعالیم الهی منطبق با فطرت انسان است؟

 در زمان یکی از خلفا، فردی پرسیده بود: الله در زمین است یا در آسمان؟ پاسخ را علی(ع) فرمود: خدا در همه جا هست چه در زمین، چه در آسمان. البته اگر الله نام بتی در کعبه بود، البته خلیفه پاسخ این فرد را اینگونه میداد: به مسجدالحرام برو و الله را ببین!
۳.یکی از شبهاتی که زنادقه در بحث با مسلمین مطرح میکردند این بود که چگونه به خدایی ایمان میاورید که نمیشود او را دید؟ خب اگر خدای مسلمانان ،یعنی الله، بتی در کعبه بود، مسلمانان فورا" پاسخ میدادند که به کعبه برو و خدا(الله) را در آن ببین!(پاسخ این شبهه که خدا را نمیتوان دید اینستکه: خدا جسم ندارد تا دیده شود. آیا میتوانیم از آنجایی که صدا را نمیبینیم، بگوییم صدا وجود ندارد؟)
۴. قرآن در بخشی از مباحثات پی در پی با اهل کتاب میفرماید:
وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِکَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ یُضَاهِؤُونَ
سورۀ توبه آیه ۳۰
بنا بر مفاد این آیه از قرآن، یهودیان و مسیحیان جزیرةالعرب، عزیر و مسیح را فرزندالله(فرزند خدا) مینامند. پس آشکار است که مسیحیان و یهودیان عربزبان نیز خدا را الله مینامیدند.
حقیقت امر نیز همین است.  در واقع الله  یعنی خدایی که فقط خودش خداست؛ یا همان خدای یگانۀ خودمان. حقیقت هم همین بود که مشرکین قریش، مسیحیان و یهودیان نیز به الله اعتقاد داشتند. زیرا الله همان خدای یکتای فارسیست. زرتشتیان با وجود اینکه اسم پروردگارشان را اورمزد میدانند، او را خدا نیز مینامند. همچنین مسلمانان، مسیحیان و یهودیان ایرانی نیز به جای الله، پدرآسمانی و یهوه که نام پروردگار در دینشان است، پروردگار را خدا مینامند. علت اینستکه در ایران و زبان فارسی خدا، همان پروردگار است و الله در عربی نیز همین خدای فارسیست ولی با این تفاوت که بر یگانه بودنش نیز تأکید است. قریش به الله اعتقاد داشتند زیرا او را از زمان ابراهیم میشناختند ولی برایش شریکهایی قائل بودند که در کعبه قرارشان میدادند. چنانکه قرآن میفرماید وقتی از مشرکین بپرسی چه کسی آسمان زمین را خلق کرده است، میگویند الله! (سورۀ عنکبوت آیۀ ۶۱)
یهودیان عرب هم الله را همان یهوه میدانستند ولی آن فرقه از یهودیان که در مدینه مقیم بودند عزیر را فرزند الله یا یهوه میدانستند.
مسیحیان عرب نیز، الله را همان پدر آسمانی میدانستند ولی عیسی را فرزند الله یا پدر اسمانی میدانستند .
مؤید این ادعای من، آیۀ ۳۰ از سورۀ توبه است که با هم آنرا دیدیم.پس جای سؤال است که این اسلامستیزان که بعضی از آنها مسیحی و یهودی هستند، در مورد یهودیان و مسیحیان مقیم عربستان که آنها نیز خدای دین خود را به لفظ عربی، الله مینامیدند، چه میگویند؟ آیا آنها هم بتی در خانۀ کعبه را میپرستیدند؟
۵.بیایید فرض محال بگیریم که الله نام بتی در کعبه بوده است. خب حال بیایید این دو آیه از قرآن را که در مورد رفتن موسی و برگزیدگان یهود به طورسینا است را ببینیم:
اِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَکَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ بقره ۵۵
وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَن تَرَانِی وَلَـکِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکّاً وَخَرَّ موسَى صَعِقاً فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ اعراف ۱۴۳
این دو آیه بیان میدارند که یهودیانی که همراه موسی(ع) بودند به او گفتند میخواهیم «الله» را "آشکارا" ببینیم. پاسخ الله این بود که «هرگز» منرا نخواهید دید. بعد در اثر اسرار این افراد، خداوند پرتویی از نور خود را بر کوه نازل فرمود ولی کوه منهدم شد و پرتو همچون صاعقه، بیهوششان کرد.
حال جای سؤال است که اگر الله نام بتی در کعبه بود؛ چرا مسلمین که در زمان نزول آیات همگی اهل جزیرةالعرب بودند همگی کعبه و بتهای آنرا دیده بودند، به این دو آیه اعتراض نکردند که "ما الله را در کعبه دیدیم چرا موسی «هرگز» نمیتوانست او را ببیند؟"
۶. نمیدانم این افراد چه دلیلی دارند که یک بت در کعبه قرار دارد؟ این افراد اگر راست میگفتند اقلا یک عکس از این بت میگرفتند تا ما هم آنرا ببینیم. حالا خوبه درب خانه کعبه رو هر سال باز میکنن و جاسوسهاشون هم برای بررسی رفتار متقابل بین مسلمین توی مکه حضور دارن!

دلیل خیلی مهمتر از شش دلیل فوق هم اینستکه اگر پیامبر تبلیغگر پرساتش یک بت بود، چرا در سخن خودش و در قرآن اینقدر از پرستش بتها بدگویی میشود؟؟
حالا این بل که دوباره میره یک چندتا حدیث کپی پیست میکنه ولی شما خواهشا به این فکر کن که اگر خدای عادلی هست که عدل ان در دقیامت کامل میشود و اگر برای هدایت انسان پیامبرانی فرستاده پس یک پیامبر حداقل باید باشد که از سوی خدا امده و هم اکون هم دستورات دینش قابل عمل کردن باشد و تحریف نشده باشد
یعنی انسان با عمل... به وجود میادو بعدم چه توی دنیا خوب باشه و نباشه به مردم خدمت کنه یا اونارو آزار بده و برای جامعه مفید باشه یا اینکه به قتل و کشتار و .. بپردازه این افراد عاقبتشون یکسانه و زیر خاک  بودن پاداش و جزا اوناس؟!! اینه عدالت؟! واقعا درک اینچنین زندگی پوچی غیر ممکنو مسخرس
جناب بل


1. بنده از توهین ها، دشنام ها، تمسخرها و بهتان هایی که می زنی ذره ای ناراحت نمیشم... هر چقدر که دوست داری فحش بده... این نشون میده که خالی از تفکر و منطق هستی و هر جا که کم میاری شروع به فحش دادن می کنی... هیچ اشکالی نداره... تمام پیامبران توسط انسان های جاهل مسخره می شدند، مورد آزار و اذیت قرار می گرفتند و دشنام می شنیدند؛ اما در نهایت این پیامبران بودند که به خاطر وجود پشتوانه ی تفکر قوی و منطق قوی ای که داشتند بر جاهلان فائق آمدند... برای بنده مهم نیست که فحش بدید... خوانندگان عزیز می بینند و آنقدر عقل دارند که تشخیص بدهند چه کسی از بحث فرار می کنه و حق با چه کسی است...


2. بنده یک ترک ایرانی هستم... اینکه میگی در ایران ترک نداریم معلومه که افکار پان فارسیسمی داری... شما یک پان فارسی... ایران برای نژاد های مختلفه، نه اینکه فقط برای فارس ها باشه... رضا شاه برای اینکه به خیال باطل خودش ایران یک دست درست کنه، نیروهای فرهنگی به خصوصی رو استخدام کرد و از اونها دو چیز خواست: 1) علیه اسلام کتاب بنویسند و این دین رو در میان مردم از چشم بیاندازند... 2) علیه قومیت های مختلف ایران کتاب نوشته و همه ی ایرانی ها رو فارس جلوه دهند... افکار پان فارسی هم از همون ملعون به جا موند... یکی از این نوکران رضا شاه که هم علیه دین کتاب نوشت و هم علیه نژادهای ایرانی، احمد کسروی ملعون بود... اینکه میگی در ایران آذری داریم ولی ترک نداریم، زائده ی فکر احمد کسروی است... وگر نه ما در ایران هم ترک داریم، هم عرب داریم، هم بلوچ داریم، هم کرد داریم، هم لر داریم، و هم نژادهای دیگر... ایران متعلق به همه ی این نژادهاست، نه متعلق به فارس ها... افتخار ایران اینه که نژادهای مختلف تونستند در کنار هم زندگی خوبی داشته باشند و در تمام مراحل سختی به کمک هم بشتایند... پس این رو تو ذهن پان فارست فرو کن که من یک ترک ایرانی هستم از نسل مهدی باکری ها که برای این خاک خون دادند...


3. اینکه میگی سه روز وقت ات رو واسه من هدر دادی منظورت چیه؟ جنابعالی که به سوال های بنده جواب نمی دی!!!!!!!!!... حتی نمی تونی ردشون کنی!!!!!!!!!! دائماً می خوای با فرافکنی و مغلطه و دشنام دادن از بحث با من فرار کنی...! اگر واقعاً مردی در مورد اصول دین بحث کن...


4. اتفاقا این مملکت به نام علی و حسن و حسین شناخته میشه... این مملکت متعلق به امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف... و اونی که اگه دوست نداره باید از مملکت بره شمایی نه بنده، همونطور که خیلی از دوستان و همفکراتون رفتن خارج از کشور تلویزیون زدن...!


5. اینکه میگی حضرت علی علیه السلام در دوران حکومت اش تمام وقت در حال جنگ بود قبول دارم... من هم نگفتم ائمه علیهم السلام نجنگیدن... پرسیدم در کدوم یکی از جنگ ها شروع کننده ی جنگ بودن؟... یا کدوم جنگشون به خاطر کشور گشایی بوده؟... تمام جنگ هایی که حضرت علی علیه السلام در دوران حکومت 4 سالشون داشتند، تحمیلی بوده و هیچکدوم رو ایشون شروع نکردند... اگر اینطور بود امثال شما الان چشم ما رو با اون جنگ ها در آورده بودن!!!... خودتون هم می دونید هیچ جنگی رو امام علی علیه السلام شروع نکردند...


6. در مورد عصمت انبیاء هم صحبت خواهیم کرد و بنده ثابت خواهم کرد که انبیاء معصوم بودند... اما قبل از انبیاء علیهم السلام نوبت معاده... بعد از معاد انشاالله می رسیم به نبوت... در آخر همین پست در مورد معاد صحبت خواهم کرد

7. بنده یک ایرانی هستم و به تاریخ کشورم هم افتخار می کنم... به تاریخی که همه ی نژادهای کشورم برای دفاع از خاک کشورشون جون خودشون رو فدا کردند... به تاریخی که باکری ها و همت ها رو تجربه کرد... به تاریخی که امیر کبیر ها رو رو تجربه کرد... به تاریخی که شیخ بهایی ها رو تجربه کرد... اما نه به تاریخی که به مردم ظلم کرد!!!!!!!!


8. اون خواهر گرامی هم که جنابعالی اینطور بی ادبانه خطاب اش می کنید، به مراتب انسانی والاتر نسبت به شما و بنده است... ادب مرد به ز دولت اوست...!!!!!!!!!!


9. همون شیطانی که شما داری اینطور دفاعش رو می کنی، بعد از 6 هزار سال عبادت در مقابل فرمان خدا ایستاد!!!  این بحث بر میگرده به همون عقل نظری و عقل عملی که جنابعالی متوجه اش نشدید...


10. اما در مورد معاد:
بنده با براهین عقلی ثابت کردم خدایی وجود دارد که عالم، قادر و حکیم است و شما در مقابل دلایل بنده سکوت کردید و نتوانستید آنها را رد کنید. پس با فرض قبول این خدا از طرف جنابعالی بطور مختصر و خلاصه، معاد رو اثبات می کنیم... از اونجایی که خداوند حکیم است و کار بیهوده از او سر نمی زند، بنابراین نمی توان آفرینش انسان رو بیهوده فرض کرد. و قطعاً آفرینش انسان دارای هدف است... حال از اونجایی که پاداش و کیفر انسان در دنیا بطور تمام و کمال به جا نمی رسد، پس حتماً باید جزای کار خود را در جایی غیر از دنیا ببیند... برای مثال کسی که ده آدم رو کشته است، با یکبار اعدام شدن حق مجازاتش ادا نمی شود... در مورد پاداش نیکوکاران نیز همینطور است... بیشتر از این توضیح رو لازم نمی بینم... برای کسی که دنبال حقیقت بوده و مغرض نباشه همین قدر کفایت می کنه. البته این نظر بنده است و اگر هر یک از عزیزان سوالی برایشان پیش آمد می توانند بپرسند تا بنده به اندازه توانم توضیح دهم...


در پایان مجدداً خواهش می کنم که مغلطه نکرده و از بحث فرار نکن

جنابa.h.j

روی صحبت شما با بنده بود؟

جناب a.h.j

حرف شما دقیقاً درسته... بدون معصومیت توحید و معاد هیچه... اما شما باید اول توحید رو ثابت کنی بعد معاد رو بعد نبوت رو... توحید رو اثبات کردم... غیر از اینه؟ شما توحیدی رو که بنده ثابت کردم قبول نداری؟ چرا؟ دلیلتون برای قبول نکردن چیه؟

خدا حتما باید واحد باشه و نمیشه چند خدایی رو قبول داشت... چند خدایی یعنی چند واجب الوجود که از هم مستقل هستند... این محال عقلی است... چون اونوقت یکیشون باید واجب الوجود باشه نه چند تاشون... راه دیگه ی اثبات واحد بودن خدای متعال، نظم موجود در آفرینشه... اگر چند خدا می بود حتماً بی نظمی بوجود می اومد...

شما درست می گی... اگر جزا و پاداشی نباشه، ظالم و مظلوم یکی هستند!!!!!
شما به حرف های جناب بل دقت کن... ببین چقدر تناقض دارند... یکجا میگه معاد وجود نداره... جای دیگه میگه من به اخلاق اعتقاد دارم...
اگر معادی وجود نداره، اگر قرار نیست هیچکسی مجازات بشه یا پاداش ببینه، چرا باید انسان خودش رو به سختی بندازه و اخلاق رو رعایت کنه؟... اگر کسی واقعا به معاد اعتقاد نداشته باشه، احمقانه ترین کار اینه که اخلاق رو رعایت کنه... چرا که چند روز بیشتر در این دنیا نیست. پس بهتره تا می تونه لذت ببره... دزدی کنه... زنا کنه یا هر کاری که دوست داشت انجام بده...!!!!!!! می بینی که زندگی بدون معاد امکان نداره و این تناقضات حرف های بل بود... و بر عکس حرف بل، این دینه که آدم رو به اخلاق دعوت میکنه... دین هست که می گه به حقوق دیگران تجاوز نکن و اخلاق رو رعایت کن...
این که میگه دین میگه بکش اخلاق میگه نکش مغلطه است... به تفاوت دین اسلام و مسیحیت دقت کن:
مسیحیت میگه اگر زدن تو گوشت اون طرف صورت ات رو بگیر تا یه دونه هم اونطرف بزنن!!!!!!!! این نتیجه ی زیاده روی کشیشان مسیحی در اخلاقه؛ مثل جناب بل
اما اسلام میگه تو حق نداری تو گوش کسی بزنی (این یعنی اخلاق) ولی اگه کسی زد تو گوشت تو هم عین همون ضربه رو بزن تو گوشش (این یعنی دفاع از حق خودت)

و اما در مورد معصومیتی که این آقا داره مغلطه می کنه... معصومیت به این معنی نیست که ائمه علیهم السلام نمی تونستن گناه کنن... این نوع گناه نکردن هیچ ارزشی نداره... بلکه اون بزرگوارن می توانستند گناه کنند اما به اختیار خودشون گناه نمی کردند. نه اینکه مجبور به گناه نکردن باشن...
بله بل با شما بودم...
جناب آقای حسن من واقعا در حدی نیستم که بتونم به صورت حرفه ای بحثای دینی کنم و با چیزای مطلق و کاملا درست و بدون بحث تا حالا روبهرو بودم ولی حکومتی که در حال حاضر بر این کشور حاکمه اسلامه واقعا؟! قدرت و شکوه اسلامی که ازش دم میزنین اینه؟!
و من این حدیثام به هیچ وجه درک نمیکنم که 5 شنبه ناخن بگیرم تا چشمام درد نگیره...

من توحید و معاد و با درک خودم میپذیرم... ولی واقعیت اینه پیامبری مثله حضرت یوسف به گناه دچار شد و مجازاتم شد واینکه معصومن و میتونن گناه کنن ولی نمیکنن یعنی چی؟! خو گناهم کردن دیگه... 

جناب حسن

شما در ایران نژاد ترک نداریم ما ترک زبان داریم که به انها میگوییم اذری اگر شما نزاد ترک داری وطن شما ایران نیست


از انجایی که شما گفتید:

اتفاقا این مملکت به نام علی و حسن و حسین شناخته میشه... این مملکت متعلق به امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف


شما ثابت کردی ایرانی نیستی و صحبت کردن من با شما مانند این میمونه که بنده در مقابل ابوبکر بغدادی در مورد احکام بخوام با منطق صحبت کنم

به نظر بنده یکتا پرست ترین موجود البته طبق داستان دین خود شیطان است


این اخرین جواب من به شماست چون شما یک ایرانی نیستی و صحبتهای بنده از ایران برای شما بی اهمیت است


شما گفتی:

خدا هیچگونه وابستگی به مخلوق نداره... خدا ازلی و ابدی است... همانطور که ما روزی نبودیم اما خدا بود... هیچ نبود اما خدا بود... چه مخلوقی باشد یا نباشد خدا هست... البته باید توجه داشت که برخی از صفات خدا مربوط به مخلوقاتشه... یعنی نسبت به مخلوقاتش این صفات آشکار میشه... مثلا رازق بودن... خدا زمانی رازق است که به مخلوق اش روزی بده... یا همین خالق بودن (که جنابعالی می خواستی بوسیله این صفت خدا مغلطه کنی!)... خدا زمانی خالقه که خلق بکنه. قبل از آفرینش مخلوقات، خالق نبود اما موجود بود... چرا؟... زیرا یک سری صفات دیگری هم هست که عین ذات خداست و با بود و نبود مخلوق تغییری نمیکنه... عالم بودن، قادر بودن و حکیم بودن جزء صفات ذاتیه خداست و با بود و نبود مخلوقات فرقی نمیکنه


اولا اگر مخلوقات نبودن باز خدا بود خدا لفظی است که ما در مورد خالق به کار میبریم اگر مخاوقی نبود او دیگر خدا نبود فقط یک موجودی بوده همین پس خدایی خدا وابسته به مخلوق است و اگر مخلوق نباشه دیگر خدا معنی نداره و این با صفت بی نیازی خدا در تضاد کامله


شما میگی یکسری صفات خدا هست که وابسته به مخلوق نیست در دنیایی که هیچ کس نیست صفات چه معنایی میدهد

مثلا خدا عالم است خوب برای ثابت کردن علم خود اگر یکجا بنشیند و کاری نکند شما چگونه به علم او پی بردی

پس حتی علم خدا وابسته به خلق کردن است

شما میگویی خدا قادر است میشه بگید وقتی خدا چیزی رو خلق نکند چگونه میتواند بگوید من قادرم یا میشه گفت خداوند قادر است به خلق کردن ولی نمیکند که که در این صورت دیگر خدا نیست فقط هست همین

خدا برای ما خداست برای خودش فقط کسی هست که هست

 این اخرین پاسخ من به شما بود اونم نه برای شما فقط برای کسانی که میخواهند بدانند

چون شما ایرانی نیستی و به اصل موضوعی که بنده به دلیل ان اینجا مطلب میزارم ربطی نداری





جناب a.h.j
من نمیگم شما بحث حرفه ای انجام بده... بنده تا اونجایی که می تونم از کلمات و جملات ساده استفاده می کنم... و لی شما هر جا که متوجه نشدید بفرمایید بنده سعی می کنم بیشتر توضیح بدم...

اما در مورد حکومت: شما دارید به دنبال حقیقت می گردید اما راه رو دارید بر عکس می رید... اگر می خواهید بفهمید حکومتمون واقعً اسلامیه یا نه یا جواب هر شبهه ی دیگه ای که می خواید بدونید باید از اصول دین شروع کنید و گرنه قطعاً به جواب که نخواهید رسید بلکه گمراه خواهید شد... برای مثال اگر شما جلوی یه بچه ی ابتدایی انتگرال حل شده بگذارید و بپرسید آیا این انتگرال رو دست حل کردم یا نه، به نظرتون جوابش چیه... اون بچه اول باید یکسری کراحل ابتدایی رو بگذرونه تا به انتگرال برسه... همه همینطور هستند...
اما در کل باید بگم حکومتمون هنوز به اون چیزی که می خواد نرسیده... اما بهترین تلاش خودش رو داره می کنه و الحمدلله خوب هم نتیجه می گیره... انقلاب ما تازه نوزاده... سی سال برای یک حکومت عمر زیادی نیست... بهتره بیشتر بهش فرصت بدیم و در راستای بهتر شدن اش کمک کنیم...
این احادیثی که این آقا می نویسه معلوم نیست صحیح هستند یا نه... شناخت حدیث درست از نادرست کار هر کسی نیست... شخص باید مسلط به ادبیات عرب، علم درایه و علم رجال باشه تا بتونه حدیث درست یا نادرست رو تشخیص بده...
گردآورنده ی کتاب «بحار الانوار» جناب علامه مجلسی می فرمایند که بنده سعی کردم تمام احادیث شیعه رو در این کتاب جمع کنم اما عمرم کفاف نمی دهد که حدیث درست را از آنها جدا کنم... یعنی می گه در بحار الانوار که 110 جلده، هم حدیث درست وجود داره و هم حدیث جعلی...
جناب a.h.j

پیامبران به هیچ عنوان گناه نکرده اند... شما بفرمایید گناه حضرت یوسف علیه السلام چی بوده؟

کدوم یکی از پیامبران گناه کردن؟ و چه گناهی انجام داده اند؟
جناب بل

معلوم بود که شما به بحث با بنده ادامه نخواهید داد... هر جا که کم میارید با برچسب زدن به طرف مقابل از بحث فرار می کنید... همونطور که در مقابل حقیقت پنهان کم آوردید و با برچسب زدن به ایشان دیگر پاسخ اش را ندادید...


اشتباه اول شما اینه که خدا رو فقط بعنوان خالق می شناسید... این حرف شما یعنی اینکه زمانیکه خدا ما رو نیافریده بود اما ملائکه رو آفریده بود خدا نبود چون ما رو نیافریده بود... نخیر اینطور نیست... خالق با خدا تفاوت داره... خالق فقط یکی از صفات خداست... رابطه ی منطقیشون هم عموم و خصوص مطلقه... خدا چه بیافرینه چه نیافرینه خداست... اگر آفرید خالقه اگر نیافرید خالق نیست... اما نیافریدن چیزی از خدایش کم نمیکنه

گفتم صفاتی هست که عین ذات خداست... چه بیافرینه یا نیافرینه صفات ذات خدا موجود هستند. مثل عالم بودن... برای روشن شدن مطلب مثال می زنم:
آدمی رو فرض کن که نابغه ی علم ریاضیاته... حالا فرض کن این شخص ده سال مسأله ی ریاضی حل نکنه و بعد از ده سال یک مسأله ی پیچیده ی ریاضی رو حل کنه... نمی تونی بگی چون ده سال ریاضی حل نکرده پس علم ریاضی نداره و قادر به حل مسائل ریاضی نیست... نه... بلکه هم علم داره و هم قادره اما این صفاتش بالقوه است و در زمان مناسب اش بالفعل شده...

ایرانی نبودنم رو هم نتونستی ثابت کنی... از قدیم گفتن: به حرف گربه سیاه بارون نمیاد...

و اما آخرین نصیحت بنده به جنابعالی: با کتمان حقیقت، حقیقت تغییر ماهیت نمی دهد. خودت رو خسر الدنیا و الآخرة نکن... هر چند:

آنکس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابد الدهر بماند


جنابa.h.j

بنده نگفتم قیامت نیست یا هست گفتم قبل از این که ادیان بیان اعتقاد به رفتن پیش خدا بود حالا این حرف کجاش پوچی زندگی رو میرسونه

پدر منطق


اشتباه اول شما اینه که خدا رو فقط بعنوان خالق می شناسید... این حرف شما یعنی اینکه زمانیکه خدا ما رو نیافریده بود اما ملائکه رو (آفریده) بود خدا نبود چون ما رو نیافریده بود... نخیر اینطور نیست


افریده بود تا خدا شد

افریده بود تا خدا شد

افریده بود تا خدا شد

افریده بود تا خدا شد

افریده بود تا خدا شد

افریده بود تا خدا شد

افریده بود تا خدا شد

افریده بود تا خدا شد

بزار ملکه ذهنت بشه

یعنی اون ریاضی دانه هم وقتی بعد از ده سال مسأله رو حل کرد ریاضی دان شد... قبل اش ریاضی بلد نبود؟

اصلا می دونی بالقوه یا بالفعل بودن یعنی چی؟

تقصیر منه... اول باید از الفبا شروع کنم... جنابعالی نه می دونی بالقوه چیه نه می دونی بالفعل چیه...

برو عزیزم... برو احادیث ات رو کپی کن... وابسته رو هم تمرین کن... آفرین

وابسته
وابسته
وابسته
وابسته
وابسته
وابسته
وابسته
وابسته
وابسته
وابسته
وابسته
وابسته
۲۴ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۱۵ حقیقت پنهان
برای کسانی که از عقلشون استفاده میکنند و با عقل هرچیزی رو رد یا اثبات میکنند

از بحث هایی که شد و با دلایل عقلی و دور انداختن تعصب به این نتیجه میرسیم
1-الله نام بتی در کعبه نبوده و نیست به علاوه ایکه خدا در اسلام نام های بسیاری دارد
وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ  
و خدای شما خدایی یگانه است ، جز او خدایی ( مستحق پرستش ) نیست که بخشنده و مهربان است.

2-تنها دینی که در حال حاضر یکتاپرستی ان از تحریف مصون مانده اسلام است

3-رفتار داعش و بوکوحرام دقیقا مخالف اسلام است چون ایات میگوید کفار را بکشید(و اگر به شان نزول ایات مراجعه کنید کفار مذکور غالبا محارب و متجاوز هستند) و نه مسلمانان را و مسلمان به هرکسی که شهادتین را به زبان بیاورد گفته میشود حتی اگر واقعا اسلام نیاورده باشد مثل ابوسفیان و امثال او در اغاز بعثت پیامبر

4-خداوند در قران مسلمانان را از تجاوز بازداشته و دائما انان را از تجاوز از حدود الهی منع میکند و فقط به انان اجازه مقابله به مثل داه است

و در راه خدا با کسانى که با شما مى‏جنگند بجنگید ولى از اندازه درنگذرید زیرا خداوند تجاوزکاران را دوست نمى‏دارد (۱۹۰)بقره 


فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ ﴿۱۹۴﴾بقره

پس هر کس بر شما تعدى کرد همان گونه که بر شما تعدى کرده بر او تعدى کنید و از خدا پروا بدارید و بدانید که خدا با تقواپیشگان است


5-اخلاقمداری در دنیایی که معادی در پس ان نباشد کاری بیهوده و توجیه بازنده هاست


6-امام حسن  امام حسین در جنگ علیه ایران شرکت نداشتند چون کوچکتر از بودند که توانایی شرکت در جنگ را داشته باشند


7-اگر اخلاق از دید بعضی در توهین و تهمت به مخالفان در مقابل جواب های منطقی انان خلاصه میشود پس بی اخلاقی چیست؟
اگر کشتن بد است حتی برای دفاع از خود پس عملکرد کوروش از بد هم بدتر است چون متجاوز به حساب می اید



اخلاق میتواند گاهی دچار تناقض شود برای مثال

در دین مسیحیت پذیرش ظلم یک اصل اساسی است (و شاید همین یکی از دلایل تبلیغ مسیحیت توسط غربی ها در سرزمین های تحت تسلط انها باشد) در حالیکه در اسلام گناه فردی که ظلم را میپذیرد کمتر از ظالم نیست  حال بیایید فرض کنیم حاکم ظالمی سربازانش را برای تصرف یک مکان فرستاد و مردم ان سرزمین بنا به همین اخلاقیاتی که میگوید کسی را نکشید از خانه هایشان بیرون بروند و اواره ی کوه و بیابان شوند تا اخلاق را رعایت کرده باشند! این کار انها غنیمت های فراوانی نصیب حاکم ظالم و سربازانش میکند و انها حریص تر میشوند و مدام به این مردم در هرکجا که باشند حمله میکنند  انها را غارت میکنند و میکشند تا انجا که کسی از انها باقی نماند  وخودشان صاحب چیزهای بسیاری میشوند در حالیکه بویی از اخلاق نبرده اند و یاد گرفته اند که برای بدست اوردن هرانچه که میخواهند باید بکشند و غارت کنند پس با هم درگیر میشوند و غارت میکنند و اثری از خوبی در زمین باقی نخواهد ماند و ظالمان مالک و صاحب کل کره ی زمین میشوند چرا؟ چون انها تصمیم گرفتند که اخلاق را رعایت کنند!


درباره احکام کنیز هم قبلا توضیح دادم 


این رو برای ادم های عاقل نوشتم نه متعصبان کور
۲۴ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۲۱ حقیقت پنهان
وطن پرستی بعضی ها هم دروغ و در واقع توجیهی برای مخالفت با اسلام و سرپوشی برای عرب ستیزیشونه وگرنه اینها الان باید به سوری ها و فلسطینی ها و بحرینی ها و عراقیها هم هموطن میگفتد

بحث اصولی رو هم میسپارم به جناب اقای حسن که از من بسیار صبورتر و منطقی تر  و در بحث واردتر هستند

همچنان بی ارزش از پاسخ


چه خدمات مغزی میده این فهم پنهان

ایه ای که شیعه به استناد ان علی رو امام میدونه خوب حالا بریم سراغ ایه


برای شما مومنان گوشت مردار و خون و خوک و ان ذبیحه ای را که به غیر نام خدا کشتند همه حرام شد و نیز حرام است هر حیوانی را که به خفه کردن یا چوب زدنا از بلندی افکندن یا با شاخ زدن به هم بمیرند و نیز نیم خورده درندگان جز ان را که قبلا تذکیه کرده باشید حرام است و نیز ان را که به تیر ها قسمت میکنید که این کار فسق است امروز کافران از اینکه به دین شما دستبرد زنند و اختلالی رسانند طمع بریدند پس شما از انان بیمناک نباشید و از من بترسید امروز دین شما را به حد کمال رساندم و بر شما نعمت را تمام کردم و بهترین ایین اسلام است هرگاه به قصد گناه چیزی از انچه حرام شده مرتکب شود حق بر او سخت نگیرد که بخشنده و مهربان است


اون لا به لای گوشت مردار و خون  کثافت میگه دین شما کامل شد پس منظور علی است جل لخالق

مائده ایه3

قابل توجه آقای باسواد!!!!!!!!!!!!!!!

تزکیه درسته، نه تذکیه.... حالا به غیر از وابسته، 10 بار بنویس
تزکیه
تزکیه
تزکیه
تزکیه
تزکیه
تزکیه
تزکیه
تزکیه
تزکیه
تزکیه
خواهر گرامی، حقیقت پنهان

انشاالله که با حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها محشور بشی...

حرف حق جواب نداره...
خواهر گرامی، حقیقت پنهان

اگر موافق باشید، ادامه ی بحث اصولی رو با هم انجام بدیم؟

عزیزان متعصب کور (به قول شما!) نتوانستند بحث رو ادامه بدهند... بحث اصول عقاید تا معاد پیش رفت و سه بحث نبوت، امامت و عدل باقی ماند...
فقط مواظب باش غلط املایی نداشته باشی
۲۵ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۳۳ حقیقت پنهان
راستش دیگه تا اینجا هم زیاد وقت گذاشتم شما خودتان ماشاءالله سواد و حوصله بیشتری دارید برایتان آرزوی موفقیت میکنم 


پیامبر (ص) علی (ع) را در معراج دید

قبل از اینکه رسول اکرم (ص) به سدره المنتهی برسد، جبرئیل(ع) عرض کرد: برادرت علی(ع) کجاست؟ از خدا بخواه تا علی را به تو برساند، رسول الله (ص)فرمودند از خدا خواستم، یک مرتبه صورت نوری علی (ع) را دید.

حضرت فرمودند: وقتی که از سدره المنتهی رد شدم، نظر کردم به ساق عرش دیدم دوازده نور است در ده سطر، سطر اولش نام علی ابن ابی طالب(ع) بعد امام حسن(ع) بعد امام حسین(ع) تا برسد امام مهدی(ع) آن وقت ندا رسید، این هایند حجج ما و اوصیای تو.

حضرت فرمودند: در آسمان چهارم منبری دیدم و شخص نورانی روی آن نشسته و ملائکه دور او را گرفته اند به جبرئیل(ع) گفتم: ابن کیست؟ جبرئیل(ع)  فرمودند: نزدیک تر برو تا ببینید. رفتم دیدم پسرعمویم علی ابن ابی طالب(ع) است. گفتم: آیا علی(ع) قبل از من به معراج آمده است؟ گفت: نه، ملائک آرزوی دیدن علی(ع) را داشتند، خداوند ملکی را به صورت علی(ع) خلق کرد و هر شب جمعه هفتاد هزار ملک به زیارت این صورت نوری می آیند و ثوابش برای شیعیان علی(ع) است.

وقتی که رسول الله (ص) از سدره المنتهی گذشت، ذات احدیت به صدای علی(ع) با رسول الله (ص) حرف زد، (یعنی صوتی که خدا ایجاد فرمود به لهجه علی(ع) بود)، رسول الله (ص) عرض کرد: خدایا تو با من حرف میزنی، یا علی؟

خداوند فرمود: قلب تو را مملو از محبت علی(ع) بافتم، به سخن و لغت علی با تو سخن گفتم. آن وقت خداوند فرمود: آیا میل داری همین جا علی را ببینی؟ عرض کردم: علی در زمین است. فرمود: به بالا نظر کن.

به بالا نظر کردم در ملا اعلی صورت نوری پسر عمویم علی ابن ابی طالب(ع) را دیدم


دروغ که حناق نیست

از امام صادق (ع) در « بحارالانوار، ج41، ص 274» نقل شده که حضرت می فرمایند:


«فاطمه بنت اسد، مادر حضرت علی (ع) می گوید: هنگامی که علی (ع) مقداری رشد کرد، من او را با پارچه پهنی محکم بستم و در گهواره قرار دادم، ولی او با دستان و دندان های خود آن را شکافت. سپس او را در دو پارچه پیچیدم، آن دو پارچه را نیز شکافت. به تعداد قطعات می افزودم و او همه آن ها را پاره می کرد، تا جایی که وی را در هفت قطعه که یکی از آن ها از جنس چرم و یکی نیز از جنس ابریشم بود پیچیدم، ولی او همه آنها را شکافت...».


2- آنگونه که در «بحارالانوار، ج41، ص 274 و 275» آمده، عمر خطّاب می گوید: «زمانی که حضرت علی (ع) در گاهواره بود، ماری را دید که قصد نیش زدن آن حضرت را دارد. دستان امام بسته بود، ولی او تلاش نموده و دست راست خود را خارج نموده و با آن گردن مار را گرفت و آن چنان فشرد که انگشتانش به داخل بدن مار فرو رفته و مار در چنگ آن حضرت جان سپرد. وقتی مادرش سر رسید و مار را در دست فرزند دید، فریاد زده و از مردم کمک خواست. مردم نیز جمع شدند. آن گاه مادر حضرت، خطاب به وی گفت: کَاَنَّکَ حَیدَرَةُ؛گویا تو یک شیر خشگمین هستی!».


این احادیث از صادق باعث پیشرفت سینمای هالیوود شد

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند :

(( در شب معراج ملکی را دیدم که بر منبری از نور نشسته بود و ملائکه اطراف او بودند .

به جبرئیل گفتم :

این ملک کیست ؟

جبرئیل گفت :

نزدیک او شو و سلام کن .

پس نزدیک شدم و سلام کردم ناگهان دیدم که او علی است .

به جبرئیل گفتم :

علی از ما سبقت گرفته ؟

جبرئیل گفت :

نه او علی نیست و از ما سبقت نگرفته ، لکن چون خداوند محبت ملائکه نسبت به علی را دید این ملک را از نور علی و به صورت علی خلق کرد و ملائکه در هر شب جمعه هفتاد مرتبه او را زیارت کرده و تسبیح خداوند را به جای می آورند و همه ثواب این زیارت و تسبیح را به محب علی هدیه می کنند


از این الله انتظار عدالت داشتن کار اشتباهیست

۲۶ اسفند ۹۳ ، ۰۳:۰۶ حقیقت پنهان
عمر خطّاب می گوید 
.
.

این احادیث از صادق باعث پیشرفت سینمای هالیوود شد!

بعد این کر و کور و احمق نیست؟ 
فرق مابین بنی آدم و حیوان ادب است 
حالا چرا بعضى ها که هم کرند و هم کور و هم به تعبیر نسیم شمال حیوان فکر میکنند ما اونها رو در حدی میبینیم که ازشون انتظار داشته باشیم به سوالات ما جواب بدن خدا عالمه! 
و تازه اینقدر هم شعور ندارند که بفهمند تاریخی و روایی با هم فرق خاصی نمیکنه تاریخ رو یکی از یکی دیگه شنیده و نقل کرده تا رسیده به کسی که اون رو توی کتابش آورده روایی رو هم کسی از امام یا معصومی دیده یا شنیده به کس دیگری گفته و همینطور ادامه پیدا کرده تا توی کتاب کسی دیگر اومده 
تازه تا قبلش مصر بود یک پسربچه ده دوازده ساله عرب در جنگ با فیل سواران ایرانی شرکت کرده خش هم برنداشته تازه با خودش غنیمت هم آورده! یعنی ایرانیان اینقدر ضعیف بودند که از پس یک بچه دوازده ساله بر نیومدند!  
یک کم دیگه بگذرد شاهد بیان مطالب عجیب و غریب و جالبی از بعضی ها خواهیم بود! مثلا سخنان نتانیاهو در شان و منزلت والای حضرت علی! یا..... 

شعور پنهان


ارزش پاسخ نداری

تاریخ تولد حسین 3 شعبان 4 هجری قمری


فتوح البلدان نوشته احمد بن یحیی بلاذری صفحه 303 :

« عثمان در سال ۲۹ هجری سعید بن عاص را  والی کوفه کرد و عبدالله بن عامر کریز را والی بصره. مرزبان طوس به این دو نفر نوشت و آنها را به خراسان دعوت کرد که هر کدام فاتح شدند مالک آنجا شناخته شوند. هر دو نفر حرکت کردن عبدالله از او پیشی گرفت و سعید بسوی طبرستان رفت که آنجا را فتح کند و در سپاه او حسن وحسین هر دو بودند


بیچاره 25 سالش بوده الحق که فاحشه مغزی هستی

حالا اب رو بریز اونجا که ......

دکتر روازاده دارای مدرک دکتری از خود امام صادق


https://www.youtube.com/watch?v=whD-IFnne4U#t=240

۲۷ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۴۰ حقیقت پنهان
کامنت  بل
حسین که برای شما الان امامه اونموقع سر باز بود تو سباه امام عمر (ع)  که صد البته شهر بانو دختر یزد گرد سوم غنیمت جنگیش

کامنت من

امام حسین در سوّم  (یا پنجم) شعبان سال چهارم  هجری در مدینه دیده به جهان گشود‎.
سن آن بزرگوار به هنگام رحلت پیامبر خدا‌ (ص) شش سال و چند ماه بوده است.

دوران ابوبکر: در نتیجه ایشان به هنگام غصب خلافت از سوی ابوبکر کودکی شش ساله بوده‌اند.

دوران عمر: با توجه به حکومت دو ساله ابوبکر ایشان به هنگام غصب خلافت از سوی خلیفه دوم، عمر، تنها هشت ساله بوده‌اند و در پایان دوران ده‌ساله حکومت عمر سن ایشان را می‌توان حدود هجده سال دانست. در نتیجه حضرت در دوران ابوبکر وعمر اصلا شرط سنی حضور در نبرد‌ها را نداشته‌اند.

 دوران عثمان: این دوران تنها دورانی است که ایشان آمادگی نبرد را داشته‌اند.
 اما نکته قابل توجه این است که:‌
  در هیچ یک از منابع نوشته شده توسط شیعیان اشاره به حضور 

امام حسین (ع) در جنگ‌ها نشده است. اما برخی از منابع اهل 

سنت از حضور امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در بعضی از 

فتوحات آن هم در زمان عثمان (و نه زمان امام علی(ع)!) خبر 

داده‌اند

چی شد ؟عمر نشد عثمان ؟ حالا فاحشه مغزی کیه؟ مجددا نفهمی و مغرض بودن خودت رو ثابت کردی


بلاذری با عبارت «برخی چنین می‌گویند» به نقل این خبر می‌پردازد: حسن و حسین دو پسر علی بن ابی طالب در این جنگ(فتح طبرستان) با سعید بن عاص همراه بوده‌اند.[2]
2- طبری مورخ مشهور اهل سنت می‌نویسد: «در سال سی‌ام (و در زمان حکومت عثمان) سعید بن عاص با تنی چند از صحابه همچون حسن، حسین، حذیفة بن یمان و ... به همراه سپاهی از کوفه به قصد خراسان به راه افتادند».
3- از دیگر منابع اهل سنت که به این خبر اشاره کرده‌اند می‌توان به این موارد اشاره نمود: ابن اثیر،[3] ابن کثیر،[4]‌ ابن خلدون[5] و ...
بررسی و نقد گزارش‌های اهل سنت:
1- بخشی از گزارشها فاقد هرگونه سندی می‌باشند.
2- آن دسته از گزارش‌های تاریخی اهل سنت هم که سند ارائه کرده اند، سندشان معتبر نمی‌باشد بدین معنا که نقل کننده آن خبر یا فردی دروغ گو و جاعل است و یا فردی ناشناخته و مجهول.
3- دسته‌ای از گزارشهای تاریخی نیز فقط اشاره به حضور امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در ایران دارند و در آنها هیچ گونه اشاره‌ای نشده که حضور آنان برای جنگ بوده است.
افزون بر ایرادهایی که بیان شد، دو مسئله دیگر نیز وجود دارد که درستی گزارش‌های یاد شده را در این باره، سخت مورد تردیدد و حتی غیر قابل قبول می‌کند:
4- یکی آن که تمام روایات تاریخی که متعرض سال شرکت حسنین(ع) در فتوحات شده‌اند، بر حضور آنان در فتوحات عصر عثمان ناظراند. عصری که امیرمومنان علی(ع) حتی در حد مشاوره حاضر به همکاری با عثمان در امر فتوحات نبود تا چه رسد به اینکه فرزندان خویش را جهت انجام فتوحات به همراه لشکریان تحت فرمان عثمان به جبهه نبرد گسیل دارد.
5- مسئله دیگر آنکه علی بن ابی‌طالب(ع) در عصر امامت و خلافت خویش حسنین(ع) را از شرکت در معرکه صفین باز میداشت و چون در یکی از روزها آن حضرت متوجه شد که امام حسن آماده کارزار است فرمود: «از طرف من جلوی جوان را بگیرید تا با مرگش پشت مرا نشکند که من از رفتن این دو (امام حسن(ع) و امام حسین(ع)) به میدان نبرد دریغ دارم تا مبادا با مرگ آن دو نسل رسول خدا(ص) قطع شود».[6]
حال با چنین اکراه و امتناعی از سوی حضرت نسبت به حضور حسنین(ع) در نبردهایی که به فرمان پیشوای عادلی همچون خویش صورت می‌گرفت، چگونه آن بزرگوار حاضر می شود که تحت زعامت زمامداران مورد اعتراض و انتقادش، فرزندان خویش را که پیشوایان آینده جامعه اسلامی هستند به جبهه جنگ بفرستد؟
بنابراین با توجه به وجود چنین اشکال های سندی و محتوایی و نیز استبعادهایی که بیان شد، حضور حسنین(ع) در فتوحات عصر خلفا نمیتواند مورد پذیرش قرار گیرد.
به گمان قوی، دستِ تحریف‌گران و وارونه نویسان حقایق تاریخی در جعل چنین گزارش‌هایی بی تاثیر نبوده است. با این همه اگر بر فرض پذیرفته شود که حسنین(ع) در ایام جوانی به برخی از شهرهای ایران همانند اصفهان و گرگان و ... مسافرت کرده‌اند؛ به سبب امور دیگری (غیر از شرکت در فتوحات) بوده است و یا اصلا در عصر خلافت امام علی(ع) بوده است همچنانکه یکی از مورخین قدیمی (به نام سهمی در: تاریخ جرجان ص19)نیز به این مطلب اشاره کرده‌است.
خلفای سه گانه مورد غضب امام علی و به تبع او، فرزندانش بودند. با این حال چگونه قابل قبول است اینان زیر پرچم خلفا بروند؟ بله با توجه به اینکه در عمل اداره ی اسلام در دست آنها بود، گاهی امام علی(ع) آنان را راهنمایی می کرد اما هیچگاه جزء دار و دسته ی آنها نشد. حتی عمر در ابتدا می خواست فرماندهی سپاه اسلام در حمله به ایران را به امام علی بسپارد اما حضرت نپذیرفت.

  خلفای سه گانه که جای خود دارد، اساسا سیره ی ائمه این بود که زیر پرچم غیر معصوم نمی رفتند برای همین همواره مورد آزار و اذیت حاکمان بودند.

  اگر امام حسن و امام حسین در چنین جنگی حضور داشتند، منابع متعدد آن را نقل می کردند. مخصوصا با توجه به اینکه این قضیه مربوط به زمان حکومت عثمان است و چون بخاطر تخلفاتی، نسبت به عثمان بدبینی بوجود آمده بود، برای جذب دیگران، نیاز داشتند حضور این دو امام در جنگ را بزرگ کنند.

  طبق روایتهای متعدد، امام علی بسیار مراقب جان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بود و ظاهرا هدف اصلی امام علی این بود که آنها پس از او عهده دار امامت شوند. در عین حال از اینکه فرزند دیگرش محمد حنفیه در خط مقدم جنگ باشد، ابایی نداشت. یک بار منافقان به محمد حنفیه گفتند: چرا امیرالمؤمنین تو را در جنگ جلو می اندازد و حسن و حسین را نه؟ جواب داد: چون آن دو، چشمان اویند و من دست راست او و او با دست راستش از چشمانش دفاع می کند. (برای آگاهی از این دست روایتها به دانشنامه امام حسین(ع)، ری شهری، ج 2، ص 396 ـ 401 مراجعه شود)
از این روایتها هم به دست می آید که امام علی به آنها اجازه شرکت در جنگ ایران نمی داده است.

  خبری که در تاریخ طبری آمده از نظر سند نیز قابل خدشه است. در سند آن می خوانیم: عمر بن شبه از علی بن محمد از علی بن مجاهد از حنش بن مالک نقل می کند که گفت: ... (متن عربی تاریخ طبری، ج 4، ص 269)
  به چند نقل در مورد او توجه کنید:
ـ علی بن مجاهد حدیث جعل می کرد و او کتابی در مورد جنگها نوشت و برای سخنان خود، سندهایی را جعل می کرد. (تاریخ بغداد، الخطیب بغدادی(م 463ق)، ج 12، ص 106 همچنین نقلهای متعدد دیگر مبنی بر دروغگو بودن او را ذکر می کند؛ تهذیب الکمال، مزی (م 742ق) ج 21، ص 118)
ـ علی بن مجاهد دروغگو است. (الجرح و التعدیل، تألیف ابوحاتم رازی(م 327)، ج 6، ص 205)

گفته فاحشه مغزی:


تازه تا قبلش مصر بود یک پسربچه ده دوازده ساله عرب در جنگ با فیل سواران ایرانی شرکت کرده خش هم برنداشته تازه با خودش غنیمت هم آورده

تاریخ تولد حسین 3 شعبان 4 هجری قمری


فتوح البلدان نوشته احمد بن یحیی بلاذری صفحه 303 :

« عثمان در سال ۲۹ هجری سعید بن عاص را  والی کوفه کرد و عبدالله بن عامر کریز را والی بصره. مرزبان طوس به این دو نفر نوشت و آنها را به خراسان دعوت کرد که هر کدام فاتح شدند مالک آنجا شناخته شوند. هر دو نفر حرکت کردن عبدالله از او پیشی گرفت و سعید بسوی طبرستان رفت که آنجا را فتح کند و در سپاه او حسن وحسین هر دو بودند


بیچاره 25 سالش بوده الحق که فاحشه مغزی هستی


مغلطه گر    اخوند صفت    تخم عرب    اسپرم شیعه از این بهتر نمیشه


۲۷ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۰۱ حقیقت پنهان
 حسین که برای شما الان امامه اونموقع سر باز بود تو سباه امام عمر (ع)  که صد البته شهر بانو دختر یزد گرد سوم غنیمت جنگیش

اینا حرفای کیه ؟تو تا قبل از این نمیگفتی امام حسین توی سپاه عمر بوده ؟تو مگه نمیگفتی امام حسین که اونموقع ده دوازده ساله بود توی سپاه عمر بوده ؟
وقتی من سن امام حسین رو گفتم عمر تیدیل شد به عثمان؟
الان رفتی برای من اینو اوردی؟ تو تا قبل از اینکه من سن امام حسین رو اونموقع بگم اصرار داشتی که امام حسین تو سپاه عمر بوده هرچی هم صاحب وبلاگ گفت دلیل بیار دلیل نیاوردی 

حرف مفت نززززززززززززززززززن

۲۷ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۰۲ حقیقت پنهان
بدبخت این نقل که توی سپاه عثمان بودند رو من اول اوردم
یعنی خریت و بی شعوری و نفهمی رو به حد اعلا رسوندی فکر کردی همه مثل خودت احمق و کور و کرند ؟مردم عقل دارند کامنت های بالاییت رو میخونند میفهمند تو چه ادم بی سواد مغرضی هستی همه رو به پای خودت احمق حساب نکن 
گندیه که زدی با ماله کشی پاک نمیشه

مغلطه گر کیه؟تو که حتی نمیتونی منطقی بحث کنی یا من ؟
اینقد سواد و شعور نداری کi جواب حرف منطقی رو با منطق بدی فقط فحش میدی

فاحشه مغزی


بدبختی شما اسپرم شیعه ها اینه که تو عمر گیر کردید


در ضمن از نهج البلاغه هم از علیتون برای حمله به ایران اوردما


تخم عربی دیگه

خیلی جاه. خیلی ها خیلی چیزارو نمیدون. یا ناقص میدونن یا اشتباهی فهمیدن یا توی شرایطی بزرگ شدن که توی سرشون خیلی موضوعات به شکل خاصی شکل گرفته حالا چه غلط چه درست/
بنظرم آقایونی که از امام حسین دفاع میکنید یا ازش بد میگید یه نگاه به طرز حرف زدن باهم بندازین/من طرفدار امامم هستم کسی که توهین کنه بهش نااگاه بوده چون خیلی از مسائلی که حتی چندسال ازش میگذره و دم گوشمون اتفاق میفته انقدر عوض میشه که ما خودمون نمیفهمیم اصلش چی بوده/چه برسه اتفاقایی که هزار سالم ازش گذشته و شرایط زمانی و مکانی و ادمهای دوران خودش رو داشته/چیزی که شما اقای ایرانی ازش دفاع میکنی اگر بخواد نقض بشه خیلی از اعتقادات باید نقض بشه/وچیزی که شما آقای گمنام ازش دفاع میکنی و توهین میکنی اگر این شکلی بود که مثه شما توهین امیز بخواد باهمه حرف بزنه اینهمه ادم سمتشم نمیرفت
آخر سر همه چیز معلوم میشه


چقدر از کارایی که میکنیم درسته چقدرش غلطه؟؟
همتون قبول دارین انسانیت خوبه حالا میخواد انسان توی اعتقاد من باشه یا شما
اگر توان بحث و گفتگو ندارین به اعتقادات هم توهین نکنید
من امامم رو دوست دارم و مطمنم کسی که توی قران اثبات شده که ولیه مردم. هستو از نظر عقلی هم وجودش لازمه مورد احترامه ،دوست ندارم بهش توهین بشه
و به ایرانی بودن خودم و هویتم  افتخار میکنمو به باقی نژادها توهین نمیکنم/قابل توجه شماها که چشمتون میبنیدن و دهنتون بازه

جناب یک نفر شما میگی:


من امامم رو دوست دارم و مطمنم کسی که توی قران اثبات شده که ولیه مردم. هستو از نظر عقلی هم وجودش لازمه مورد احترامه ،دوست ندارم بهش توهین بشه


بگو چرا دوسش داری و قران خودش زیر سوال به فرض که درست باشه از قران امامت رو ثابت کن و بگو چرا از نظر عقلی باید امام باشه


گفته هات رو ثابت کن تا توهین نشه که باز هم میگم بیان حقیقت توهین نیست

منتظران مهدی منتظریم



سلام من اتقاقی این حدیث رو دیدم و بعد به نظرات حضار محترم دقت کردم این بحث هیچ وقت به نتیجه نمیرسه چون همه شما با تعصب وارد شدید از حسن گرفته تا بل به اصطلاح روشنفکر. این عادت ما ایرانیهاست یا از این طرف بوم می افتیم یا از طرف دیگر. اولا آقایی که حدیث رو بررسی کردید یه لحظه فکر نکردید مگه بحارالانوار یا هر کتاب دیگه مگه وحی منزله که هر چی توش باشه درست باشه و یا هر چی از علما میگن مگه درسته اونا نظریات و شنیده هاشون رو نوشته بودند که می تونست نادرست باشه مخصوصا اگه اونا هم نوشته ها رو با تعصب نوشته باشن. دوما چیزی که از اول تا آخر هست اینکه خدای بزرگ هیچ وقت بشر رو بدون راهنما نزاشته و همیشه فرستادگانی رو فرستاده که بشر رو به عقل و خوبی و نیکی هدایت کنند. بل آیه هایی را داره میگه که سراسر خشونته ولی هر آیه ای شرح زمان و حالی خودش رو داشته مثلا در جنگ بدر که داشتند اموال مسلمین رو به تاراج میبردن آیه جنگ با کفار فرستاده شد. در ثانی جناب بل چرا به آیه هایی که در رابطه با نیکی به پدر ومادر، حقوق همسایه، مال یتیم، پرهیز از ربا و نزول و..... و هزاران آیه اخلاقی که در قرآن اومده اشاره نمی کنید. به قول دکتر شریعتی در مورد هر آیه و هر عملکرد پیامبران باید به شرح حال و زمان و مقتضیات و آداب و رسوم مردم آن زمان باید توجه کرد. ولی چیزی که در همه انسانها مشترکه فطرت و عقله که باید همیشه از اون استفاده کنیم.
دوستان اگه کمی فقط کمی دقت کنیم می بینیم که بسیاری از احادیث اینچنینی نه تنها در مورد امامان بلکه در رابطه با شخصیتهای بزرگ دیگه در طول تاریخ تحریف شده. امام حسین ببخشید مگه عقلش رو از دست داده بود که برای هیچی ملتی رو با خودش دشمن کند. خاصه اون ملت که به خاطر حقوق مساوی بیت المال و دادن اختیارات بیشتر که توسط پدرش اعمال شده بود از بنی هاشم راضی بودن. در مورد اسلام یا هر دین آسمانی دیگه دوست عزیزم آقای بل به ارکانش توجه کن نه به حواشی. اصولی مثل معاد، توحید و عدل و استفاده از عقل و .... که خدا شرحشو با هر پیغمبری فرستاده. متاسفانه علمای اسلام به حواشی رو کردن و بر طبل نفاق می کوبند. در قرآنی که تو میگی آیه ای مثل( لااکراهه فی الدین....) هست که میگه در دین خدا هیچ اجباری نیست و در آیه ای دیگه نوشته شده به خدایان و مقدسات اقوام دیگر توهین  نکنید تا آنها هم به خدا و مقدسات شما توهین نکنند. حالا اگه در تاریخ پادشاهان و علمایی داشتیم که به نام دین به اقوام دیگه و برای بدست آوردن قدرت حمله میکردن نقص از دین نیست نقص از بی اطلاعی ملت هاست که از تاریخ و محتویاته دینشون بی خبرند. مگر علی مرتضی با خلفا به نیکی تا نمیکرد حالا چی شده که ما کاسه داغتر از آش شدیم و بر طبل نفاق می کوبیم. یا داعش و تمام افراطیهای دینی اینچنینی مثل سگسانان،  دنیا و دین رو سیاه و سفید می بینند. و یه طرفه به موضوع نگاه می کنند و چون از عقل بهره ای نبردند در گمراهی مطلقند. چون که عقل و وحی خداوندی مکمل یکدیگرند و همین کتاب مقدس قرآن چراغ ماست اگر استفاده درست ازش بکنی عامل رستگاری و اگر مثل داعش سیاه و سفید بهش نگاه کنی و برداشت نادرست داشته باشی باعث بدبختی و گمراهیت میشه خاصه بماند اینکه داعشی ها علاوه بر برداشت نادرست از دین، عاملان و مزدوران دست اموز یه عده قدرت طلب هم هستند. من به عصمت و جانشینی پیامبر و امامان اشاره ای نمی کنم چون هر کسی یه نظری داره و نظر همه محترمه و همیشه قابل احترام، ولی دوستان چرا به اصل موضوع و هدف پیامبر و اولیا توجه نمی کنیم که استفاده از عقل و ایمان به خدای واحد و قران واحد و احیای مکارم اخلاق. اگه به اونا توجه کنیم می بینیم همه انسانها(اعم از شیعه و سنی و مسیحی و...) دارای مشترکات زیادی هستند تا اختلافات.
در مورد ترکها و ایران هم که بحث شد بگم که ایران به علت موقعیت استراتژیک که داره همیشه محل عبور و مرور اقوام مختلف بوده و خواهد بود. قبل از هخامنشی و جناب کوروش، تمدنهایی مثل اوراتور و مانا و گوتی و عیلام داشتیم و با پیشرفت علم و کشفیات باستانی هر لحظه فرضیات تاریخی هم تغییر و کاملتر میشن. با این وجود میشه گفت اقوام ترک به علت تجارت و دامپروری و کشاورزی مثل اقوام آریایی همیشه در دوره های مختلف تاریخی و چه بسا قبلتر از آریایی ها وارد مملکت عزیز ما شدند. و بعلت تلفیق ژنی که در طی هزاران سال شده نمیشه گفت نژاد ترک کدومه و یا نژاد آریایی کیه. چون که ترکها خودشون دو نژاد هون زرد و سفید بودن که نژاد سفید آنها در غرب دریای خزر و مناطق قفقاز ساکن بودند و حتی امپراتوری به نام خزر تشکیل دادن که تا ظهور اسلام دوام آورد و خراجگزار امپراتوری ساسانی بود. اونی که باید دقت کنیم در رابطه با باستان شناسی نباید مصمم صحبت بشه چون همش فرضیات وحدس و گمان هم هست. پس بل عزیز اینطور مصمم نگو ما ترک تبار در ایران نداریم چون الان ژنی که در وجودته تلفیقی از نژادهای مختلفه که در تحقیقات اخیر که از افراد مختلف منطقه خاورمیانه بوجود اومده نشون داده شده که 70 درصد ژنهای موجود در افراد آزمایش شده، یکی هستند حالا تو خاورمیانه علاوه بر نژاد آریایی که میگی نژاد ترک و عرب و سامی و .... هم هست. در ثانی برادر من قبلا هم گفتم بحث نژادی درستش خوبه ولی انسانیت رو بچسب که قرن بیست و یکه.

جناب هادی


این که به نظر شما قران به نظر شما شان نزول داره ببخشید شما به قول خودت تو قرن بیست و یکم چرا قبولش داری

این تمام منطق شماست که یکسری مطالب رو که به ضرر شما و همفکران شماست نفی میکنی و به بنده میگی برو قسمت های خوبش رو ببین

خوب در قران میگه به پدر و مادرش نیکی کنید که این در رسوم اونموقع عرب بوده و چیز جدیدی نبوده که الله خودش کشف کرده باشه ولی بعدش میاد میگه اگر پدر و مادر شما جزو کفار (یعنی کسی که به چیزی که شما اعتقاد دارید اعتقاد نداره)  هستند از انها روی برگردانید یا حتی با انها قتال کنید

شما از کجا پی بردی که خدا انسان رو بدون راهنما نمیزاره؟


دقیقا شرح حال روزگار اسلام رو اگه بدونی دیگه نمیگی از جانب خدا بوده

شما قران رو نوشته خدا میدونید و میگوئید خدا کار بیهوده نمیکنه میشه بگی دست اورد عزاب قوم لوط یا عاد یا نوح ووووووو چی بود ؟


بله من به صورت صد در صد میگم کسی که خودش رو ترک تبار میدونه کشورش ایران نیست ایران کشور کوروش است نه چنگیز علی یا حسین


این که شما داعش رو از اسلام جدا میدونید نشان دهنده اینه که شما اسلامی رو که خودت دوست داری قبول داری نه اونی رو که بوده


یک سوال میکنم جواب بده

اگر یک نفر زمان خود محمد یا علی قران رو به اتش میکشید سر نوشتش چی میشد که شما اسلام رو مبری از همه چیز میدانید

جواب بده تا بدونم اهل منطقی؟


شما گفتی در قران میگه به خدای انها توهین نکنین میشه بگی خدای انها کی بوده که الله میگه به اون توهین نکنین؟

شعار زنده باد اسلام  (خوب به اسلام ربطی نداره دیگه اینها تندرو هستن)

http://www.liveleak.com/view?i=3e4_1426845234

مرگ بر اسلام

دوست عزیز معلومه دلشکستگی بدی از دین داری و البته تا حدودی درکت میکنم.در جواب اینکه اگه قرآن رو در زمان حضرت محمد اتش میکشیدند چه می شد؟ باید خود حضرت قضاوت کنند ولی پیامبری که بعد از آزار و اذیت چندساله قریش و کشتن و مثله کردن اقوام و یارانش در فتح مکه همه اونها را میبخشه یا بعد از سنگسار کردن خودش قبیله ثقفی در شهر طائف، پس از فتح طائف اونا را میبخشه بعید میدونم آدم بیرحمی بوده باشه. در ثانی اگه برداشت من از اسلام خوبه دلیل بد و سطح بینیی من نیست بلکه من حرف خوب ولو از چنگیز خان هم بشنوم، سعی میکنم تو زندگی ازش استفاده کنم. من آدم مذهبی نیستم ولی بی دینی و پوچ گرایی رو هم دوست ندارم.من اسلامی رو دوست دارم که همه رو متحد میکنه، به اصوله اخلاقی پایبنده، به اشتراکات و انسانیت توصیه میکنه نه به اختلافات و قانون ضد بشری. حتی گیریم اگر حرف تو راست باشه باز من چیزی رو از دست ندادم چون من از اصوله انسانساز مکتب استفاده کردم نه ضد انسانی آن. اصلا دنیا جالبش اینکه  هزار زبان، نژاد و عقیده وجود داشته باشه حداقل از یکنواختی در میایم. تو اگه خوبی و اصول انسانی رو از جناب کوروش یاد میگیری. یاد بگیر چه بهتر در اسلامی که من به اون معتقدم، بنده موظف به احترام گذاشتن به عقیده شما هستم.

 بعدش دوست عزیز اونی که میگی از کجا گفتم از خدا بشر رو بدون راهنما نمیزاره رو خودتون فرمودید! شرح حال آدم و نوح و....و محمد رو که شما میفرمائید و در کتب یهودیان و مسیحیان و مسلمانان هست و میراث گذشتگان ماست. لابد می فرمائید از کجا معلوم که راست باشه؟ از همان دلیل که شرح حال جناب کوروش رو شنیده اید. من خودم هم معتقدم در  تعصب و دوست  دوست داشتن کسی هم نباید زیاد روی کرد چون احساسات ایجاد شده باعث الوهیت بخشی و خارق از عادت شدن شخص موردنظر میشود و این کار باعث دوری و عدم پذیرش نسل ما میشود. همین که علی مرتضی میگوید که دو نوع انسان دشمن منند کسی که به من مقام الوهیت و خدایی می دهد و کسی که بی دلیل مرا لعن میکند.
در جواب اینکه کسی که خودش رو  ترکتبار میدونه ایرانی نیست؟ بنده میگم ایران ملک شما و بنده نیست که بگیم مال کیه مال کی نیست. وقتی میگم قرن 21 یعنی زور گویی و نژادپرستی و استبداد نه. آزادی بیان و اظهار عقیده و احترام به عقاید تمام انسانها آری. حتی اگه به تاریخ نگاه کنیم کوروشی که شما علیه السلامش کردید فقط رفتارش با یهیودیان خوب بود و قتل عام کشور لیدیه و کشتن دایی اش که پادشاه ماد بود رو در کارنامه داره بماند که هنوز اطلاعات کمی از این جناب در دسترس هست. این نوع اظهارنظر نوعی زورگویی و استبداده که شما به اصطلاح با ان مخالفید. ایران ماله ساکنان فعلی آن است و خودشان در مورد قوم و دین و آیین و تبارشان قضاوت میکنند.

خلاصه اگه به هر دین و آیینی معتقدهستیم باشم ولی آزاده و انسان باشیم و لازمه انسانیت احترام به عقاید دیگران (ولو اگه باهاش مخالف هم باشیم .) و ایجاد قانونی برای رفاه همه انسانها اعم از مسلمان و غیرمسلمان هست.

جناب هادی شما میگی:


شرح حال آدم و نوح و....و محمد رو که شما میفرمائید و در کتب یهودیان و مسیحیان و مسلمانان هست و میراث گذشتگان ماست. لابد می فرمائید از کجا معلوم که راست باشه؟ از همان دلیل که شرح حال جناب کوروش رو شنیده اید.


اولا کوروش در تاریخ ثبت هست ولی نوح و ادم در کتب دینی خوب شما از کتب تاریخی داستان نوح و ادم یا داستان ابرهه رو ثابت کن

در ضمن بنده اصلا اعتقادی به علیه السلام ندارم که بخوام به کوروش بزرگ نصبتش بدم

اعمال و رفتار محمد در گذر تاریخ هست و باز هم میگم شما فقط قسمت خوب دین رو میبینید و این توجیهی نیست که دین اسلام خوب است چون تو همون دین قوانینی هست که شاید شما حاضر به انجامش نباشید و این دلیل بر نبود اون حکم در اون دین نیست

من از شما پرسیدم دست اورد عذاب اون اقوام که شرح حالشون در کتب ادیان اومده چی بود؟

در ضمن ایران ارث پدری ما هست و این بی ربط ترین حرفی بود که از شما شنیدم

این که شما میگی هر دینی داریم داشته باشیم ولی ازاده باشیم هم بی معنیس مگه میشه شما معتقد به اسلام باشی ولی نصبت به رابطه یه زن و مرد که حکمش زدن تازیانه یا سنگسار است بی تفاوت باشی


باز هم میگم شما اسلام مورد علاقه خودتون رو قبول داری نه اسلام واقعی


اگر محمد به تو بگه گردن این کافر بزن میزنی اگر بگه با سنگ بزن تو سر این زن یا مرد میزنی اگر بگه به این زن تجاوز کن چون کنیز تو شده این کار رو میکنی اگر نمیکنی این کار رو که مسلمان نیستی اگر هم این کار رو میکنی که دیگه ماله نکش

سخنى از آن حضرت ( ع ) خطاب به خوارج

اگر گمان آن دارید که من خطا کرده‏ام و گمراه شده‏ام ، پس به چه سبب همه امت محمد ( صلى اللّه علیه و آله ) را به گمراهى من ، گمراه مى‏شمرید و آنان را به خطایى که من کرده‏ام ، بازخواست مى‏نمایید و به گناهى که من مرتکب شده‏ام به کفر نسبت مى‏دهید ؟ شمشیرهاى خود را بر دوش نهاده ، بر سر بیگناه و گناهکار فرود مى‏آورید و گناهکار و بیگناه را با هم در مى‏آمیزید . و خود مى‏دانید ، که رسول اللّه ( صلى اللّه علیه و آله ) کسى را که مرتکب زناى محصنه شده بود ، سنگسار نمود . سپس ، بر او نماز کرد و میراثش را به کسانش داد


خطبه 127 بود فکر کنم


مرتضی علی مرتضی علی بسه بابا بسه....



عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالی بود ممنون 
محمد و علی که می میشناسم بی دلیل آدم نمیکشن و اصلا با آدم کشی و جنایت مخالفند. به خدا من نمیخوام از کسی دفاع کنم ولی خطبه بالا که آوردی دلیل بر خوبی یه آدمه که میگه اگه با شخص من و عقایدم مشکل دارید پای یاران و ملت ننویسید. محمد از سال 3 ق از هجرت شروع به تبلیغ علنی میکنه از 3 تا 13 قبل هجرت در مکه فقط تبلیغ میکنه که سراسر حکم و حرفش در رابطه با نیکی و پرهیز از جنگ و خونریزی و حتی مبارزه با برده داری وحشت ناک اون موقع بوده ولی چرا برده داری رو لغو نکرده چون پیامبر به اصطلاح امروزی یه اصلاح طلب خدایی بود و قدرت مطلقه در دست شیوخ بود که به ظاهر و چون حرف پیامبر عامه پسند بود مسلمان شده بودند و حاضر به قبول اصلاحات نبودند.نمی شود اصلاحات را یک شبه اعمال کرد ولی اسلام قوانینی وضع کرد که از شدت آلام فقرا و برده ها کاسته بشه که یه روزی و همزمان با پیشرفت شعور مردم این قانون برداشته بشه.اشتباه بنده و شما این است که حقوق بشر فعلی گذشته را محک میزنیم در صورتیکه که پیامبر حتی اگر میخواست نمی توانست قوانین جاهلی را بطور صددرصد بردارد. در ثانی به کسانی که میگن اسلام دین غارت و زوره، من کتاب سیره نبوی ابن هشام رو که از اهل تسنن هستند و سیره نبوی دکتر زریاب خویی از تشیع و جهان اسلام پروفسور اشپولر رو  خوندم . همونطور که گفتم از 3 تا 13 فقط پیامبر تبلیغ اصلاحات کرد. در سال 2 هجرت بدر اتفاق افتاد که باعثش قریش بود. هیچوقت مسلمانان به طائف و مکه لشکرکشی نکردن فقط تبلیغ دین کردن در عوض کشته شدن، شکنجه شدن، مثله شدن و .... در فتح مکه عفو عمومی شد. و دستور منع قتل و تجاوز و غارتگری که مرسوم بود شد.
اونی که میگی نوح بحث دینی و کوروش تاریخی حرف بیهوده ای. دین در تاریخ جاری میشه و نوح و تمام پیامبران اصلاح طلبنانی بودن که در طول تاریخ، دین رو آوردن و اونی که از کتابا در رابطه با اعمالی ضدبشری که به پیامبرها نسبت میدن رو من قبول ندارم .چنانچه بعد وفات پیامبر هزاران حدیث و نقل قول خنده دار به شخص پیامبر نسبت دادن. شما لپ مطلب شخص رو گوش کن که چی میگه حتی آدمی مثل نجاشی از سخنان پیامبر به شخصیتش پی میبره. اگه کسی در کتابی در رابطه با جنایات کوروش اشاره کنه که رساله هفتاد من میشه رو قبوا داری. حکم سنگسار و حکمهای دیگه که متاسفانه این روزها توسط افراد نابخرد به راحتی اجرا میشه برادر من چند مرحله سخت داره که برای هر کسی اجرا نمیشه. چه بسا افرادی رو داشتیم که شخصا اومدن پیش پیامبر و اعتراف به زنا کردن و پیامبر فقط با عصانیت گفته که از پیشش دور بشن و به درگاه خدا توبه کنن حال که خودشون رسما اعتراف کردن و پیامبر نیازی به شاهد نداشت تا سنگسارشون کنه. دست آورد عذاب قوم لوط اینکه که قومی بودند که به لواط و تجاوز به کاروانهارو آورده بودن و مناطق اطراف شهر از این قوم عاصی بودن باز خدا تا آخرین روز به رسولش حکم تبلیغ داد و کار به جایی رسیده بود میخواستند به ملائکه عذاب هم تجاوز کنن. برادر من وقتی پیامبری و یا کسی به مردمش اونموقع بگه که سربه راه شن دخترهاشو به تزویج اونا میاره ببین تا آخرین لحظه خدا به فکر اوناست و هنوز ناامید نشده. این توئی که عینک بدبینی رو به چشمت زدی نه من. مگه نوح و انبیاء دیگه چی میگفتن به غیر از نیکی
اونا به کسی تجاوز کرده بودن، زنا کرده بودن، همیشه دروغ میگفتن، ربا کاری میکردن وووووو که الان ما داریم متهمشون میکنیم. جز این بود که در زمان خودشون آدمهای خوب و خیراندیش و اصلاحطلبی بودن؟؟؟؟؟
تمدن امروزی از قوانین پیامبران و اولیا و خدمات دانشمندانی مثل ابن سینا و ادیسون و.... هست که تک تک اونا قابل احتراما. ما به فکر خودمون باشیم که اگه بجای اونا بودیم چه کارایی که از دستمون بر نمی اومد. انتقاد خوبه و آسان دوست من به فکر چاره باش.
برادر من که ایران ارث پدرانته، قبول ولی چرا حاضر به قبوله این نیستی که ایران ارث پدران ترکها و عربهای حیره و ..... هم هست. چرا فکر میکنی چیزی که شخص شما میگید درسته! یه درصد هم بزار که داری اشتباه میکنی. مگه آریاییها و جناب کوروش ایران از کی گرفته بود از ازل در ایران بودن یا قولنامه کرده بودن ایرانو جز اینکه مثل اقوام دیگه مهاجرت کرده بودن و قبل از اونا اقوام و تمدنهای بزرگی در ایران بودن چرا میخوای تاریخ از 3500 سال پیش شروع بشه؟؟؟؟ در صورتیکه ما تاریخ 7000 ساله داریم و اونموقع نه خبری از آریایی بود و نه شخص کوروشی وجود داشت. بله این کوروش بود قفقاز و آناتولی و شبه جزیره سینا و فلات ایران رو به هم وصل کرد ولی اسمش رو ایران نزاشت گفت هخامنشی و این به معنای این نیست که نژادهای ترک و سامی و عرب و.... که ساکن مناطق بودن انکار کنیم همانطور که در دوره ای هم امپراتوری ساسانی(نه ایران) به دست اعراب افتاد و این معنای این نبود که نژاد آریایی دیگه عرب شد. برادر من ایران اسم فلاته و اقوام و نژادهای مختلفی در آن ساکن شدند و 400 ساله که اسم کشور به نام ایرانه. حتی در امپراتوری هخامنشی آرمانی شما به حقوق اقلیت ها و غیر قوم پارسها تجاوز صورت میگرفت. خاصه اینکه در کتیبه داریوش اذعان به قتل عام و به زنجیر کشیدن اهالی دیگر استانها اشاره شده. این عیب ما خاورمیانه نشین هاست که همه چیز رو طبقه بندی کردیم به بد و خوب. هر قانونی خوبی که بد اجرا بشه از اساس غلط نیست. و هر حرف خوبی بد برداشت بشه کلهم اجمعین نادرسته.
هیچی در وصف اون ویدیو نمیتونم بگم...واقعا جای تاسف داره
سلام و درود دوستان. هادی ازت ممنونم. جملات و سخنانه خوبی زدی خیلی خیلی ممنونم
جناب هادی خواستم ازت تشکر کنم و اینم بگم که برخلاف کسایی که میگن پیامبر غارت کرده و .... بگم تو بدر ، احد، خندق، بنی نظیر و.... کی شروع کننده بود! جالب اینکه پیامبر آدم گشنه ای نبود که فقط به فکر ثروت باشه و یا قدرت چون قریش گفت دست از تبلیغت بردار تا تو رو رئیس خودمون قرار بدیم ولی حضرات کوروش و داریوش کاخ نشین بودن و از افتخاراتشون جنگ با اقوام دیگه نه برای رفاه و سعادت اونا بلکه به اسارت و افزایش قدرت خودشون بود. ماجرای کشته شدن کوروش و ملکه سکاها موید همین مطلبه که ملکه گفت که سر کوروش رو تو تشت پر از خون بزارید تا از خوردن و دیدن خون سیراب بشه. حال اینکه پیامبر به اصطلاح عرب بل تمام ثروت خودش و زنش رو در راهه دین و هدفش فدا کرد و روی حصیر میخوابید و مثل مروم عادی رفتار میکرد. حالا چرا پیامبر چرا اینقدر زن داشته و ....میشه همین حرف دکتر شریعتی که هادی هم بهش اشاره کرد و گفت که نظام قبیله ای اون موقع عربستان اقتضاء میکرد که روابط زناشویی باعث اتحاد و تقویت رابطه میشد. حتی ازدواجش با دختر 9 ساله با خواست خودش نبوده بلکه به اصرار پدرش که خواهان تقویت و افزایش نفوذش بوده انجام گرفته و پیامبر برای تقویت دینش به شخص موردنظر و قبیله اش نیاز داشته. حالا بماند که تاریخنویسان یونانی ، از وضع حرمسرا و دربار ایران هخامنشی و ساسانی و پر شدن اونا از زن های اقوام دربند و اسیر جه ها که ننوشتند. الله پیامبر عرب خیلی ملموستر از اهورا مزدایی که شاهان ایران رو از نژاد خودش میدونه و رعیت و ملت رو فرومایه. الله عرب، پیامبر خودش رو بنده و رسول میگه و خود پیامبرش میگه من هم انسانی هستم مثل شما. اگه دین زرتشت و شاهان آسمانیشون انسانهای کاملی بودن ملت مغز خر نخورده بودن که کشور رو دو دستی به عربها بدن!!!!!!!!!!!!

بل کم مغلطه کن.
راستی تو از کدومایی انتخاب کن
1- سابقا آدم مذهبی بودی که هیچ کس از ترس تو هیچ اظهار نظری نمیتونست بکنه و بعد از ضربه خوردن از عقایدت به این روز افتادی
2- ملی گرایی هستی که از عقب موندگی کشورت  خجالت می کشی و دنبال مقصری و به دوران خیالی ابرقدرتی ایران بسنده کردی.
3-برای صاحب سایت کار میکنی که مشتری جذب کنی!
4- برای آدمهایی کار میکنی که دنبال تفرقهاند تا منافشون تضمین بشه.
5-نزدیکات و خودت از این نظام لطمه دیدی و همه چیز رو انداختی گردن اسلام بدبخت.
6- احساس فیلسوفی رو میکنی که یه حرف تازه داره و عقاید نو و عقل کل بودن
آیه ولایت هستش/دیگه آیه ای که به پیامبر نازل شد برای گفتن حدیث غدیر(حالا اثبات غدیر بماند که توی اینجا نمیشه چون دربارش کتاب مینویسن و اینجا جا نمیشه)و چندین حدیث دیگه مثه حدیث جابر/تطهیر/ثقلین(اینارو کمتر کسی،به درستیش شک داره)
از نظر عقلی:اصولا آدما بیشتر چیزایی که به نفعشون باشه تصدیق میکنن شماهارو نمیگم که جبهه نگیرین خودم رو میگم/خیلی از اتفاقایی خوبی که میفته بعد از مدت زمانی چون دهن به دهن میچرخه و کم زیاد میشه نابود میشه و یا به افسانه تبدیل میشه چون خیلی از کسایی که نیازشون هست تغییرش میدن/ما ها دلیل اصلی مخالفتامون با اسلام و اماما وضعیتی هست که توش زندگی میکنیم چیزهایی که به اشتباه فهمیدیم و بهمون فهموندن و وقتی سوال کردیم از کسی جواب قانع کننده نگرفتیم/مثلا میگن فرهنگ غرب بده همش اینو شنیدیم و رفتارای خودممون رو با مخالفت با این حرف متناسب کردیم از غرب درست و با انصاف کار کردن رو یادنمیگیریم چرا؟چون هشت ساعت کار مفید سخته و یا به دلایل دیگه حالا درست یا غلط،از کار میزنیم(مثلا یکی میگه شرایط زندگیم بده از این کار بدم میاد ولی مجبوری انجام میدیم یا چون حقوق کمه درست کار نمیکنیم که بعضی جاها هم انصافا حق دارن ولی خب درست نیس اینکار)(به کسی توهین نشه کسایی که درست کار میکنن رو نمیگم)یا رانندگی هامون که ساده ترین چیزه ازشون یاد نمیگیریم چرا؟چون سخته و از اول بهمون یاد ندادن(دوطرفه میگم چون آدم باید آموزش ببینه)کلا دنبال این نمیریم که علمهایی که غربی ها کشف میکنن و فقط ما میگیم توی قرآن بود رو خودمون کشف کنیم/ایناها یعنی توی شرایط مکانی و زمانی ما خیلی چیزاها برعکس شده و بد گفته شده و ماها هم دنبال کوتاه ترین راه بودیم/
همه این شرایط ها توی همه زمانها بوده/یه مثال خوبی هست که میگه اگر تو بلد نیستی حرکات کارته رو قشنگ اجرا کنی اشکال از کارته نیست؛کم کاریه خودته/پس گردن استاد ننداز/حالا آدما ها اینجوری هستن پس باید کسی باشه که بعد از پیامبر این چیزی رو که گفته رو حفظ،کنه دقیقا مثله زمانهای قدیم که بعد از هر پیامبر که شریعت داشته چندتا پیامبر تبلیغی هم میومده تا حفظ،کنه دین اصلی رو/حالا وقتی پیامبر ما آخرین پیامبر بوده پس نیاز بوده کسایی پاک باشن تا حفظ،کنن/
همه حدیث ها هم واقعی،نیستن/خیلی از حدیثایی که میگن دروغه/مثه اینکه یه شرکتی جنس خوب تولید کنه بعد همه جا پر از جنس قلابی و فیک میشه/پس از نظر عقلی لازمه
حالا با این شرایط  انقدر تند به اعتقادات بقیه توهین نکنید ما هم بهمون بر میخوره اگر دین شما خوبه برید دین خودتون(لااکراه فالدین)

جناب هادی


من یک سوال از شما پرسیدم چرا میپیچونی


اگر محمد که به گفته شما هر چی بگه درسته به شما بگه:


گردن این کافر بزن میزنی اگر بگه با سنگ بزن تو سر این زن یا مرد میزنی اگر بگه به این زن تجاوز کن چون کنیز تو شده این کار رو میکنی

 جواب بده


در ضمن قوم لوط لواط میکردن یا قوم نوح کافر بودن ووو لطفا بگو دست اورد عذاب کردن اونها توسط خدای دین رو بگو تفره نرو جواب بده؟؟؟؟؟؟؟

جناب احمد رضا


 شما به مشاغل پر درامد دوران محمد اشنایی دارید بنده نمیدونستم که گوسفند چرانی یا پرده داری بت خونه کعبه توسط ابا و اجدادش میتونه انقدر درامد زا باشه از اون جایی که پول داشته پس احتمالا چیزی که تو زندگیش کم بوده زنهای دیگران بوده که بعد از اسلام دور و ورش پر شد از این کمبودش ازدواج با دختر 7 ساله برای پیوند بیشتر بین قبایل بود ازدواج با زن پسرش هم به این مربوط میشد شانس اوردیم که شریعتی اونموقع نبود وگرنه زنش رو میداد به عمر و دخترش رو به علی و الان به مناسبت اون حرکت اسمش میشد هفته وحدت


شما گفتی:


اگه دین زرتشت و شاهان آسمانیشون انسانهای کاملی بودن ملت مغز خر نخورده بودن که کشور رو دو دستی به عربها بدن!!!!!!!!!!!!


بنده در مورد جدواباد شما اطلاعی ندارم که اونموقع در تمام نقاط خاورمیانه پراکنده بودن و هرجا اسلام ورود میکرد اونها میدادند و اسلام میگرفتند شما به شجره نامه خود اگاه ترید


این کشور توسط همین شاهان برای ما مانده نه توسط احتمالا اجداد تو که در حال دادن و گرفتن اسلام بودن


محصول جهاد نکاح


جناب a.h.j

شما هم بگو مرگ بر اسلام

جناب ha

شما تنها کسی هستی که در اینجا حرف درست را زدی شما احتمالا  علوم خفیه  از اهل بیت به ارث بردی که پی به واقعیت در مورد بنده پی بردی


با عرض معذرت از مدیر سایت که دیگه بنده لو رفتم و دستم توسط این دانشمند بزگ رو شد خوب دیگه مجبورم واقعیت رو بگم


داستان بل:


روزی من بی کار در خیابان در حال قدم زدن بودم و از انجایی که خانواده بنده تماما توسط حکومت ایران اعدام شده بودند داشتم به انتقام از اسلام فکر میکردم که یک دفعه دیدم یه نفر بهم میگه میخوای من کمکت کنم دیدم که مدیر سایت برهان است گفتم چی جوری گفت بیا تو سایت من مطلب بزار

بعد با هم به منزل او رفتیم در اونجا ماموران موساد و سیا و کا گه به و عده ای هم تفرقه انداز بودن نشستیم مامور موساد مبلغ 1000000000000000

دلار به مدیر سایت داد و گفت در راه نابودی اسلام این دین والا خرج کنید

مدیر سایت از انجایی که ارادت خاصی به امام زمون داشت گفت من تا اقا نگه کاری نمیکنم یکدفعه دیدیم پرده های غیب کنار رفت و نایب بر حقش اومد مارو میگی همین جوری مونده بودیم نایب گفت پول رو بده به من من از طرف امام زمون اومدم باقی کارها رو من باکمک بچه های بیت انجام میدم بعد مامور سیا هم که این معجزه رو دیده بود999999999999999999

میلیارد دلار گذاشت رو مبلغ گفت هرچی نایب بر حقش بگه

این داستان ما بود که شما با توجه به دارا بودن علم غیب به ان پی بردی

دیگران حتی اندازه این یارو( ها) هم بخار نداشتن که این رو بفهمن


برو این ایام که فاطمه مرده تو این تکیه اون تکیه شاید 17 الی 18 تا معصوم برای تو یدونه بتونن یه کاری بکنن حالت خیلی بده ( رد داده مغزت)

جناب یک نفر

 از اونجایی که بنده به زبان نفر اشنایی ندارم پاسخ بنده برای شما قابل فهم نمیباشد

علم اسلام و اخوند گرفتگی

http://upload7.ir/uploads//b82931c40101e6a9940007c300a7325426e593cd.jpg

نماز حاجت یادتون نره

 ببخش بل من سه گزینه رو یادم رفت بزارم
7- یه آدم تنهای و بیکار که میخواد با بقیه صحبت کنه و احتمالا هیچکی تو دنیای بیرون به خاطر رفتار افراطی و  کوروش پرستت همه مسخرت میکنن. آخ که اگه نبودن باستانشناسان آلمانی که به خاطر نفوذ در ایران و استعمار ملت فرضیه نژاد آریایی و برادر بودن دو نژاد رو اوردن تو کوروش جونت رو از کجا میشناختی. خدا میدونه چقدر به احمق بودن رضاخان و شونیستهای کوروش پرست خندیدند.
8- یه افسرده ای هستی که فک میکنی خدا، دنیا و دین و ملت بهت بدهکارند.
9- یه تحصیلکرده با مدرک فوق لیسانس یا دکتری هستی که هیچ کاری ازت برنمی آد و باز بیکاری و مقصر رو جامعه و بالاخص نظام حاکم بر جامعه میدونی و نظام میچسبونی به دین.
اگه نه بگو گزینه های دیگه رو بگم!!!!!!!!!!!!!1!!!!!!!!!!!!
سلام
جناب بل ما که آنچه شرط بلاغ بود گفتیم
حالا شما از کوروش و اهدافت بگو؟ خدا رو چه دیدی شاید ما هم از مرام شما خوشمون اومد.
دین ما رو که نپسندیدی حالا از مرام و مسلکت بگو. فقط خداییش انتقاد نکن و آرمانی حرف نزن و راهکار بگو.
جناب هادی شما پاسخ بنده رو ندادی

جناب ها


ای کاش مغز شما اندازه همون ها بخار داشت اما متاسفانه..........

بل این رو بخون تا یاد بگیری دیگه از روانکاوی تو دست کشیدم.

"روزنامه شرق :  آقای پورپیرار، در لابه لای صحبتتان گفتید که قوم کوروش ازمنفورترین سلسله های موجود بوده است.این با داده های کنونی همخوانی ندارد.مستندات در این زمینه چیست؟

ناصر پورپیرار : البته داده های کنونی بدون استناد است . داده هایی که من دادم خیلی ساده است . من می پرسم در تمام تاریخ کجا یادی از کوروش شده است؟از پس سلسله هخامنشی چه کسی نام کوروش را آورده است؟ آیا شاهنامه کوروش را می شناسد ؟ داریوش و خشایارشاه را می شناسد؟ وقتی شاهنامه و هیچ سند دیگری اینها را نمی شناسد پس اینها از ذهن مردم ایران خارج شدند. به خاطر جنایات و ویرانیهایی که به بار آوردند مردم اینها را اصولا از ذهنشان بیرون کردند. تا هشتاد نود سال پیش در تاریخ اسم داریوش و کوروش نیست؟چرا اسم نابودکننده آنها به طرق مختلف است؟ خود فردوسی راننده هخامنشیان را می شناسد و اسکندر را ستایش می کند و حتی اسکندر را به مکه می فرستد و حاجی می کند.اما چطور چنین چیزی ممکن است که اسکندر را بشناسد اما کوروش و داریوش را نشناسد؟اینها همه پیام ملی است. "

 

بله با یک مقایسه ساده میان ادعاهای ناصر خان پورپیرار در نامه ارسالی جهت وزیر ارشاد با متن پاسخ وی به سئوال روزنامه شرق به سادگی می توان اوج دروغگویی، ریاکاری و مغلطه گری را در میان سخنان وی دریافت زیرا :

۱- او از یک طرف مدعی است که کتاب شاهنامه کتابی یهود ساخته است.

۲- از طرف دیگر همین کتاب شاهنامه را سند ادعاهای خود در مورد منفور تلقی نمودن کوروش نزد افکار عمومی!!! قرار می دهد و معتقد است چون نام کوروش در کتاب شاهنامه نیامده است این خود یک پیام ملی است. و نشان دهنده آنست که فردوسی عمدا نام کوروش را بخاطر جنایاتی که مرتکب شده بود از کتاب خود حذف نموده است.

۳- فلذا

۳- سئوال ما از ایشان اینست که اگربپذیریم که بنا به فرمایش شما شاهنامه یک کتاب یهود ساخته است، پس چرا در این کتاب بجای آنکه از کوروش به عظمت و شکوه یاد شود ( همانطور که در تورات آمده است ) ناگهان نویسنده مزدور و اجیریهود شده آن!!! ( حکیم فردوسی ) دست رد به سینه یهود و یهودیت می زند و رسالت بازگویی پیام ملی مردمان رنجدیده وطن را عهده دار می شود!!!!

 

 

به ادامه ماجرا توجه فرمائید:

 ناصر پورپیرار در دنباله مصاحبه خود چنین افاضه می کند:

البته من هزارتا دلیل می آورم که تاریخ در ایران چنان اتفاق افتاده است که تورات نوشته است . چون تنها سند باستانی که کوروش را می شناسد تورات است.تورات حتی پیش از استیلای کوروش،کوروش را می شناسد. در تورات کوروش نه یک حاکم یا یک سلطان بلکه در تورات کوروش پیامبر یهودیان است. یعنی خطابهایی که یهوه با کوروش دارد گفتگوهایی مستقیم و بی واسطه است که این خودش نشانه پیامبری است که خداوند با کسی مستقیما صحبت کند . در تورات دو نفر این خصوصیات را دارند: موسی و کوروش.القابی که خدای یهود برای کوروش در تورات قائل است بسیار عالی شان تر از القابیست که برای موسی قائل می شود............................ تاریخ های جدیدی هم که به اینها جایگاه جدید بخشیده اند باز بوسیله همان یهودیان نوشته شده است چون نزدیک به تمامی مورخان تاریخ ایران و غیره همگی یهودی هستند حتی باستان شناسان و اسلام شناسان همگی یهود هستند. پس مسئله بازسازی کوروش و داریوش و هخامنشیان که منجی قوم یهود در  ۲۵۰۰  سال پیش بوده اند یک توطئه یهودی است.......................................البته یهودیان حق دارند به منجی خودشان ببالند ولی نزدیک هفده هیجده ملت در بین النهرین از جمله آشوریها،بابلیها و سراسر ایران،آنها را (هخامنشیان) نابود کننده نسل و هست خودشان می دانند. و این در تاریخ ما منعکس است چون نسبت به آنها بی اعتنایی محض رعایت شده است.یک عقل ساده جستجوگر از همین اشاره کوتاه و ههمچنین تجلیلی که از اسکندر شده می تواند بسیاری چیزها را بیرون کشد . ولی کسی به این مسائل علاقه نشان نمی دهد.زیرا بسیار دشوار است و من نیز به این دشواری آگاه هستم.                                                                                                         

واقعا  چگونه ممکن است  باور کرد که کتاب شاهنامه آنگونه که ناصرپورپیرار ادعا می کند، یهود ساخته باشد ودسیسه پردازان یهود با سرمایه گذاری فراوان و در جهت اهداف سیاسی و اعتقادی خود نگارش آنرا سفارش کرده باشند، ولی برخلاف تاکیدات کتاب مقدس خود ( تورات ) که بنا به فرمایش جناب پورپیرار تنها سند باستانی است که کوروش را می شناسد، نامی از  یکی از مهمترین شخصیت های اعتقادی آن کتاب  یعنی کوروش( که به ادعای پورپیرار:  القابی که خدای یهود در تورات برایش قائل شده عالی شان تر از القابیست که برای موسی قائل شده !!!)  در آن نبرند و بر عکس در این کتاب ( شاهنامه ) پیام ملی مردم رنجدیده و متنفراز کوروش گنجانده شود !!!!!! و به جای  وصف او، اسکندر مقدونی مورد تکریم قرار گیرد و به حج فرستاده شود!!!!   


دیدی بل حتی تو میون مورخین ایرانی هم در مورد کوروش اجماع وجود نداره تو  دین عرب رو ول کن بیا کوروش رو اثبات کن. من هم صحبت مخالفین رو گفتم هم موافقین برعکس تو. حالا تو بیا خوبیهای دادش کوروشه باستانیتو اثبات کن
اینکه میگن کوروش فقط به یهودیها خوبی کرده و منشور به اصطلاح حقوق بشرش شامل حال اونا میشد رو من نمیگم. نگاه کن کوته فکر خواب زده متوهم
در آخرین ادعای تاریخی صورت گرفته توسط یهودیان، کوروش کبیر به عنوان یک صهیونیست معرفی و ایرانیان به تبعیت از این صهیونیست بزرگ فراخوانده شدند.
بر این اساس شیمعون پـِرِس (شیمون پرز) (Shimon Peres) نهمین رییس رژیم اسراییل، طی یک مصاحبه زنده با یک رسانه ی عرب زبان با عنوان پانت، در پاسخ به سوال کاربر فیس بوکی این رسانه که خود را ایرانی معرفی نموده بود، مدعی شد که: کوروش کبیر یک "صهیونیست" بود و ما بطور تاریخی پیوسته با ایران دارای روابط خوبی بوده ایم.

علامه زمان، نماد سیک ها و جمهوری اسلامی چه ربطی به اسلام داره؟؟؟؟؟ داریوش و مزدوراش جانی بودن پای زرتشت مینویسی؟؟؟؟؟؟

اعجوبه قرون، ای فرزند اهورامزدا و ای وارث تاج و تخت ایران، یکی مثل هادی میاد میگه از تجربیات خوب تمام انسانها و ادیان و دانشمندا استفاده کنیم زود جبهه میگیری و توهین به عقاید گروهی از ملت اونم نه با دلیل بلکه با مارک دار کردن این و اون و رجوع به کتابهای غیرمرجع میکنی. مثلا فتوای یه آخوند چه ربطی به دین و سخنان پیامبر داره. مگه آخوندا همشون درست میگن، معیار عقله ماست. چیزی که تو با تعصبت به فنا دادی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1

ای مغ و ای سرباز همیشه در صحنه کوروش، اگر ما هم از جنایات کوروش بگیم که باید یه شاهنامه دیگه نوشته شه. حالا تو بیا ثابت کن که این نبوده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1


بل در جواب تو تخم فسیل ایران باستان،
ابا و اجداد از دست تخم سگان مغ و خرافه پرست خسته شده بودند و هرچی کوروش و داریوش و یزدگرد جانی بود حالشون بهم می زد. پس به یه دین جدید رو کردن، حالا ابا و اجداد تو اون موقع به کدام سوراخ موشی فرار کردن نمیدونم. من از عرب و هیچ نژادی متنفر نیستم حالا تو میای میگی عرب عرب معلومه از همونهایی هستی که عربها ابا و اجداد و فیها خالدونت رو کردن که اینقدر میسوزی . پس حالا برو یه آب روش بکش.
واقعا که نمیتونیم یه بحث درست حسابی کنیم. هم ملی گرایی و هم اسلام گرایی افراطی بده، من از نظرات هادی خوشم اومد و بهش مثبت میدم.

جناب الاحمد الرضا


تقارن بین حکومت ساسانیان با هخامنشیان از کجات در اوردی؟


اجداد ما در سوراخ موش نبودن بلکه جنگیدن و فتح ایران به دست تازیان سالهای سال به طول انجامید بله اعراب به ایران تجاوز کردن شکی نیست

ولی این رو همیشه بدون تاریخ دوباره تکرار خواهد شد

خرافه پرستی رو خوب اومدی یه نامه بنداز تو فاضلاب جمکران انگار که اب رو من اب رو گرفتم روش


تخم عربی دیگه

سر کار خانم مهشید


شما معتقد به تعادل هستید و میگویید اسلام به اضافه تاریخ ایران و ایران ولی حتی یکبار هم در مقابل ادمهایی با طرز فکر  ها یا  الاحمد الرضا

که تاریخ ایران و ملیت ایرانی رو زیر سوال میبرند هیچ واکنشی ندارید چون  حتی بین کشورت و دین تحمیلی اعراب  شما دین رو انتخاب میکنید و به این میگید تعادل مشکل شما اینه که سلامتی و مریضی رو در کنار هم میخواید

اتفاقا بی تفاوتی عموم ایرانیان در مقابل تخم عربهایی امثال همونایی که نام بردم باعث گستاخی بیشتر اونها میشه و شده که اکثر انها حتی خودشون رو ایرانی نمیدونن بلکه مسلمان میدونن 

در همین تعادل بود که لجنهایی درست شدن که حتی تاریخ ایران رو 200 سال بیشتر نمیدونن 

تمام کسانی که ادعای وطن پرستی دارن یا به قول خودشون تعادل دارن

اگر کسی جواب این تخم عرب (ها) رو نداد جوابش رو میدم ببینیم این تعادلها چه میکنن تا حداقل به خودتون ثابت کنید که جک نمیگید



اینکه میگم بل نژادپرستی و تخم فسیل جبهه میگری. آخه چرا قبول نمی کنی؟ از خدا میخوام حکومت دست شما نیافته چون اونقدر نژاد نژاد میکنید تا جفت پا بیام تو نژادت. تویی که دم از انسانیت میزنی و قانون. یه جا میگی اینجا جای ترکها و عربها و ....نیست. ایران ملک بابات نیست. مال کوروش هم نیست کوروش با قتل و غارت یه زمانی بدست آورد ولی به فنا دادش و مرد و تبدیل به نفت شد. باز خدا رو شکر چهار تا کتیبه به جا گذاشت که اونم بیشترش خبر از کشت و کشتاره. باز اشکانیان بگی یه چیزی که حکومت فدرال داشتن و مجلسی و... ساسانیان هم تخم کوروش نژادپرست بودند. که با گندکاریهاشون این خطه رو دو دستی به عربها دادن چون از لحاظ ایدلوژی کم آوردن. ببین مردم اونموقع چی از دست ابا و اجداد تو کشیده بودن که حاضر شدن کشور دست عرب جماعت بیافته ولی تخم کوروش حکومت نکنه. بعد اسلام هم حکومت دست ترکها بیشتر افتاد تا هشتاد سال پیش که احمقی مثل رضا خان فرضیه مسخره نژاد مقدس آریایی و اتحاد آلمان با ایران رو آورد. بر فرض نژادی هم یه زمانی بود.دیگه تو 3500 و حوادث رخ داده دیگه از بین رفته بود و ترکیب نژادی شده بود. واقعا که نژادپرستای آریایی باقیمونده نازی آلمانند. تو هم یکیش.
کوروش چگونه بود؟
) اینکه کوروش تک همسری نبود

وقتی کوروش پس از شکست آستیاگ (ایشتو ویکو)

که پدر بزرگش بود٬با دختر او (آمی تیس =خاله خودش)

ازدواج کرد در واقع حرکتی قدرتمندانه انجام داد که معنای

سیاسی خاصی نداشت. در عوض از سر عشق و میل

با یک شاهدخت هخامنشی به نام کاساندان دختر

فارناسپ ازدواج کرد که سه دختر و دو پسر برای او به

دنیا آورد‌ .کمبوجیه که جانشین او شد و اسمردیس

(بردیا) که حکومت ساتراپی های شرقی امپراتوری

را به او سپرد. ص ۲۴۷

کوروش به رغم رفتار خوب مصریان با خود می دانست

که ناچار است کشور فراعنه را تسخیر کند تا به امپراتوری

جهانی خود تحقق بخشد و شایسته لقب (شاه همگان

و شاهنشاه) شود.بنا بر این پسرش کمبوجیه را مامور

تدارک حمله به مصر کرد.کمبوجیه بر خلاف برادرش بردیا

مردی تند خو و تا حدی آشفته حال بود ، اما به نظر

می رسید شایستگی ماموریتی را که پدرش به او 

 محول کرده است ، دارد.

)کوروش برابری انسانها در انسانیت را قبول نداشت و قومیت

را عامل برتری انسانها می داسنت.

کوروش علاقه چندانی به یونانیان نداشت و آنها را مردمی تاجر مسلک تلقی

 می کرد.به علاوه چند خدایی بودن اتنیان و شکوه جشن های مذهبی

 ایشان تا حدی با عث حیرت شاه ایران میشد که خدای متعال را

قدرتی غیر مادی می دانست.بالاخره شاه هخامنشی

 این مردم را که قاره ای را تسخیر کرده بودند

که رفته رفته اروپا نامیده میشد

 شایسته این کشور گشایی

 نمی دانست و آنها را نسبت به کسانی

 که توانسته بودند از کوه های ایران

 و بیابانهای آسیا برای خود

امپراتوری بسازند پست تر می شمرد

 جنگ با یونان برای فتح اروپا قرار گرفتن در مسیری بی بازگشت بود و به ویژه

 این خطر را داشت که محاسن ملت او را از وی بستاند ...ص۲۴۸

 ۳)کوروش پدر بزرگش آستیاگ را که شاه ماد بود و کمبوجیه پدر کوروش

                        از او پادشاهی یافته بود به زیر آورد و با او نبرد سختی کرد

آستیاگ اسیر او شد و حال آنکه قبلا خود کوروش هم تحت امر او بود و زیر نظر او

بعد از مرگ پدرش پادشاه پارس ها شد. سپس با خاله خودش ازدواج کرد.

با اینکه اطاعت پارس ها از مادها تحمیلی و بسیار سنگین نبود یعنی آستیاگ

سخت نمی گرفت و برای پارس ها شاه خوبی بود.ص۹۱ تا ۹۹

۴)کوروش برخی مخالفینش را تبعید می کرد:

                          در مورد آخرین شاه بابل مستقل ،یعنی نبونید ، نیز کوروش

                          تصمیم گرفت او را به کرمان تبعید کند ،منطقه ای که از پایتخت

                          بسیار دور بود چون او این خطا را کرده بود که پایتخت خود را

                          رها کند و به کویر عربی آرامی پناه ببرد و بهترین سال های

                           عمر خود را در آنجا سپری کند. ص۱۹۶

۵) و اینکه کوروش از لحاظ تمدن در مسائل مختلف چندان رغبتی نداشت:

برای پارسیان داد و ستد پایاپای قوانین خود را داشت آنها کفش،چاروق،سبزیجات

یا مشروبات را با اشیای کوچک ساخته شده مانند باد بزن،گردن بند یا کارد معامله

می کردند.این انتقال مالکیت تا وقتی بود که در یک روستا انجام می گرفت.اما به

محض خروج از روستا انتقال کالاها یا فقدان اعتماد باعث توقف مبادلات میشد.

جنگجویان اصیل آنشان چندان در قید این مسائل نبودند.ص۱۲۳

 ۶)زبان آرامی در زمان کوروش زبان سراسری مملکت بود بین کاتبان:

پس کافی بود که در سطوح ملی و سطوح مرکزی کاتبانی باشند

که دارای یک زبان و یک خط باشند با توجه به اینکه کاتبان سطوح مرکزی

زبان مسئولان و رهبران مرکزی را می دانستند و کاتبان سطوح محلی

 نیز از زبانهای مملکتی آگاه بودند.نقش این زبان میانجی به زبان آرامی

 سپرده شد و کاتبان آرامی یا آرامی زبان بودند. در همه جای امپراتوری

 کاتبان آرامی مکاتبات و مراسلات سلطنتی را دریافت و بلا فاصله به

 زبانهای محلی ترجمه می کردند.بنا براین در زمان هخامنشیان زبان آرامی

 انتشاری جهانی پیدا کرد که برای اداره مجموعه ایالات بسیار مفید بودص۲۴۱

۷)بناء پاسارگاد با شکوه به دست کوروش:

کو روش در پیروی از اجداد خود به بناء پاسارگادی همت گماشت که پایتخت او

باشد... نکته نگران کننده برای مادها می توانست نقش برجسته ای باشد که

 شاه پارس را هنگام خروج از کاخ خود نشان می داد،ظاهری پر عظمت داشت

 و خدمتگذاری ابزار های مقام سلطنت را به دست گرفته بود.ص۹۲ تا ۹۳

۸)کوروش قوانین حمورابی را تایید می کند با اینکه بی عدالتی در آن موج می زند:

حمورابی نخستین کسی بود که قوانین رفتار اجتماعی بابلیان را تنظیم کرد و

 مجازات هایی مشترک برای تخطی از قانون مقرر داشت.قانون قصاص:

هر کس چشم کسی را کور کرده یا دندان کسی را شکسته یا به عضو مرد آزادی

 آسیب رسانده بود باید عینا همان قصاص را پس می داد اگر مردی دختر جوانی

 را می کشت قاتل او را نمی کشتند بلکه دختر قاتل را می کشتند. در عوض

 اگر قربانی یک برده یا برده آزاد شده بود مجازات مجرم سبک تر بود و با

 پرداخت پول یا انجام خدمتی جبران می شد.بنا بر این مجازات بر حسب

 شدت جرم و نیز خصوصیات قربانی(!) فرق می کرد .

برای جرایم بسیاری مجازات مرگ تعیین می شد :

تجاوز ، بچه دزدی ، سرقت ، دزدی همراه با شکستن در ، زنای با محارم ،

قتل شوهر از طرف زن با این هدف که با مرد دیگری ازدواج کند ، ورود یک کاهنه

به میکده ، پناه دادن به برده فراری ، بزدلی در برابر دشمن در جنگ ، انواع

اختلاس ، بد نگه داشتن خانه و حیف و میل اسباب و اثاثیه آن یا تقلب در آبجو.

در احکام خانواده :

... اگر زنی بد رفتار بود شوهرش می توانست او را از خانه بیرون کند بدون آنکه

 چیزی به او بدهد ...ص

شما را به خدا نگاه کنید چقدر این قوانین ضد عدالت است

در مورد برده می گوید :هیچگاه با آزاد برابر نمی شود

((حتی پس از آزادی))

و اینقدر برده را پایین می آورد که می گوید:هرکس

برده فراری را پناه دهد مجازات او قتل است

یا می گوید اگر کسی برده را بکشد نمی توان او را کشت

یا در مورد قتل پدر: می گوید باید دختر او را کشت

و

در مورد حقوق

زنان و بانوان

که

این قانونی

بی نظیر است:

می گوید:مرد می تواند زن را از منزل بیرون کند بدون انکه

 هیچ چیزی به او پرداخت کند

یا اگر زن منزل را بد نگه داشت می توان او را کشت!!!!!

قسمت زیادی از نقد این قانون و مقایسه آن با دین عدالت گستر

 اسلام عزیز شیعی مانده که وقت امان را از من گرفته و به آینده

 موکول می کنم.البته کسی فکر کند و اطلاعات سر انگشتی از اسلام

 داشته باشد واضح است.لعل الله یحدث بعد ذلک امرا

۹)کوروش چند پرست ظاهری و تک پرست واقعی بود:

کوروش با صدها عمل مذهبی اطاعت خود از مذهب بابلیان را نشان داده است

او وفا داری خود را به مردوک نشان داده و بالاتر از آن خود را برگزیده بزرگترین

خدایان معرفی کرده است.او با این کار روحانیت و مردم را طرفدار خود و پسرش

کرده است.

کوروش به هیچ وجه به مذهب آشوری بابلی نگرویده بود.

او به نام سربازان پارسی خود به طور کلی نهادهای کلدانی از جمله

 مذهب ایشان را پذیرفته بود.

او در راه خدایانی قربانی کرده بود که سلطنت را به یک مرد تفویض می کردند

او خدایان را از اجبار به اینکه شهرهای خود را ترک کنند آزاد کرده بود.مذهب را

به خلوص اصیل آن بازگردانده بود و در مقابل مقام سلطنتی را به دست آورده بود .

اما کوروش خودش خدمتگزار و معتقد به اهورا مزدا خدای نور و راستی بود که نه

 به بت ها نیاز داشت نه به معابد و قدرت حیاتی او سراسر جهان را

در بر می گرفت. ... به هر حال کوروش در سرزمین میان دجله و فرات به دنیا

نیامده بود.اما در جهان بینی خود شاهنشاه یک امپراتوری جهانی بود.

او نمی توانست به اعتقاد و کیش خاصی تظاهر کند بلکه بر عکس

باید بر مذاهب همه اقوام ومللی حاکم باشد که سرنوشت خود را به

 دست او سپرده بودند. ...این احترامی که کوروش نسبت به خدایان

 دیگر قائل می شد آزادی لازم را برای گسترش قدرت در اختیار او

 قرار می داد.ص۱۹۵

به راستی این بابل بود که کوروش را تحت تاثیر خود قرار داد.البته شهر کلدانی

همه قدرت سیاسی خود را از دست داده بود اما قدرت معنوی خود را

حفظ کرده بود .کوروش نتوانست از این قدرت بگریزد.او با شور و اشتیاق

 به خدمت خدایان بابلی در آمد تا عظمت دستگاه خدایان را که

خود بابلیان با آن بد رفتار کرده بودند به آن باز گرداند.

کوروش یکباره

خود را نماینده ی

رسمی مردوک و

 خدمتگزار آن معرفی کرد.

اکنون بابلیان نه تنهااو را یکی از خودشان بلکه احیا کننده مذهب خود

 می شناختند.شهریار ایران با پیروی از این منطق از آرامشی که در

 مجموع امپراتوری حاکم شده بود سود برد تا معبد ایشتار در اوروک را

دوباره بسازد.ص۲۳۶ 

این قسمت ها به هیچ وجه قابل توجیه نیست:

((او خود را برگزیده خدایان معرفی کرد ، او در راه مردوک قربانی کرد ،

 و یا قسمتی که در منشور جهانی می گوید من خدایان را به معبد

 برگرداندم تا مرا دعا کنند)) چون کاملا نمایان است

 که او خدایان و تاثیر آنها را پذیرفته در حالیکه

 اهورا مزدا را هم می پرستید .

و این کار جز چند پرستی هیچ راه توجیه ندارد.

۱۰)کوروش بیانیه ای می دهد که اولین قانون حقوق بشر است:

کوروش کبیر پس از ورود به شهر با شکوه باستانی بابل(۵۳۸) قبل از میلاد

 برای آزادی ملل مختلف از اسارت بابلی ها فرمانی صادر کرد . ...فرمان مزبور

 که بر سطح استوانه ای از گل رس در چهل و پنج سطر حک شده معروف به

 اعلامیه کوروش می باشد:

منم کوروش شاه جهان شاه بزرگ شاه نیرومند شاه بابل شاه سرزمین سومر و آکد

 شاه چهار گوشه جهان ... تمام شاهانی که در بارگاههای خود بر تخت

نشسته اند ... مرا خراجی گران آوردند و در بابل بر پایم بوسه زدند ... پیکره خدایانی

 را که جایگاه آنها در میان آنان بود بجای خویش بازگرداندم و در منزلگاهی پایدار

 جای دادم .خدایان سومر و آکد را که نبونید به بابل آورده  و خدای خدایان را

 خشمگین ساخته بود ، من به خواست مردوک خدای بزرگ ، به صلح و صفا به

 جایگاه پسندیده  خودشان باز گرداندم ... باشد که تمام خدایانی که من در

 پرستشگاههایشان جای داده ام روزانه مرا در پیشگاه بعل و نبو دعا کنند.

 باشد که زندگانی من دراز گردد ...

این هم بخشی از اعلامیه کوروش بود که خواندید

اما اشکالات:

اولا که از عبارت کاملا معلوم است که او هر کسی را به هر دینی که داشت

 مجاز می داند و دین خاصی را برتر نمی داند و به هر جا حمله می کند،خدای آنجا

 را می پذیرد و حقوق بشر به این معنا کاملا غلط و سر از تناقضات بی شمار در می آورد

دوما که او بت ها را خدایان می داند

سوما او از خدایانی که (نبونید) آنها را بر میدارد و (کوروش) آنها را بر می گرداند به

 پرستشگاه ، طلب دعا می کند و اینکه عمر او را دراز کنند.شما به این تناقض

 پی نمی برید؟ چه خدایانی که می توانند عمر کوروش را دراز کنند ولی نمی توانند

خودشان را بر گردانند.درست همان داستان حضرت ابراهیم با بت پرستان که قرآن نقل می کند

چهارما او در منشور خود این نکته را ذکر می کند که همه شاهان پای مرا بوسیدند

 و بر می آید که مجبور بودند چون شاهان که پای کسی را به اختیار نمی بوسیدند

 و اگر هم قبول کنیم به اختیار می بوسیدند ، باز فهمیده می شود که چنین کاری

 برای کوروش حائز اهمیت بود و او را خوشنود می ساخت که در نامه ذکری از آن کرد.

و چنین پادشاهی قطعا کشورگشایی را دوست می دارد و طالب قدرت است

که نقصی در صفات انسانی است

و ... این رشته سری دراز دارد

۱۱)کوروش پیامبر نبود و ذوالقرنین قرآن نیست به چند دلیل:

۱}کوروش در جنگ (با ملکه ما ساگت ها) مرد و مغلوب شد و هیچ پیامبری اینگونه

نمی میرد زیرا همیشه نصرت الهی با پیامبران است

۲}کوروش حرمسرا داشت طبق متنی که نقل کردم و هیچ پیامبری

حرمسرا نداشت به این معنا که هر زنی بخواهد گیرد.و آیه ۵۲ سوره

احزاب هم موید قوی این مطلب است

۳}کوروش برابری انسانها در انسانیت را قبول نداشت و قومیت را

ملاک برتری می دانست(طبق متنی که نقل کردم) در حالیکه

هیچ پیامبری اینگونه نبود.پیامبران تنها ملاک برتری را میزان اطاعت

از حضرت الله تعالی می دانستند.و عقل هم که با وحی هماهنگ است

تنهاا همین ملاک را بر می تابد

۴}کوروش با خاله خودش ازدواج کرد و هیچ دینی این را جائز نمی شمرد

و نادانان این مسئله را به ادیان نسبت می دهند و نیز به پیامبران. و حال آنکه

نزد اهل تحقیق از دانشمندان الهی ادیان ، امری پذیرفته باشد که ازدواج با

محارم در همه ادیان حرام است.و در عصر آدم ع  هم ازدواجی بین برادر و

خواهر رخ نداد.

۵} اینکه کوروش در تمدن رغبتی نداشت و حال آنکه هیچ پیامبری

در هیچ دوره ای از زندگی  مخالف تمدن نیست.گر چه کوروش

بعد ها تعدیل تر شد و به سمت تمدن رفت.

۶} کوروش پاسارگادی با شکوه ساخت ... که نقش برجسته او را هنگام

خروج از کاخ خود نشان می داد در ظاهری پر عظمت.

و اینکار را هیچ پیامبری نکرد و اصلا فارغ از این امورند مردان خدا.

۷}کوروش قانون حمورابی را تایید کرد.با اینکه در این قا نون

بی عدالتی موج می زند . وحال آنکه هر پیامبری برای خود قوانین الهی دارد.

و همین بزرگترین دلیل است بر پیامبر نبودن او.

۸} کوروش چند پرست بود و با اینکه خدای پارس (اهورا مزدا) را می پرستید

به خدایان دیگر هم تظاهر می کرد به نحوی که قابل توجیه نیست.

و آن قدر کلامش واضح است که جای توجیه ندارد تا عده ای بگویند ‌" کوروش

در ظاهر به همه خدایان احترام می گذاشت اما در باطن تک پرست بود

و تنها اهورا مزدا را پای بند بود "

ضمن اینکه اگر هم این توجیه را بپذیریم باز هیچیک از انبیا اینگونه

نبودند که به خدایان مختلف تظاهر کنند. چه واقعا (که از کوروش بر میآد)

و چه ظاهرا (که برخی ادعا می کنند)

۹}کوروش در صفات انسانی نقص داشت (که در ایراد ۴ بر منشور حقوق

بشر جا انداختیم) و هیچ پیامبری نقص ندارد . و در همه کمالات انسانی

برتر روزگاران و فوق اندیشوران بوده اند.

۱۰} او  ذوالقرنین قرآن نیست زیرا ذوالقرنین الله تعالی را می پرستید

و به هیچ مذهب دیگر تظاهر نمی کرد.

۱۱}ذوالقرنین با محارم ازدواج نمی کرد

۱۲}ذو القرنین حرمسرا نداشت به این معنا که هر زنی خواهد گیرد

۱۳}کوروش در اعلامیه حقوق بشر"قسمتی که نقل شد" همه جا نام خود می برد

 و تمام امور را به خود نسبت می دهد و هرگز نامی از خدای خدایان نمی برد

و هیچیک از انبیا اینگونه نبودند و خود را به طور مطلق شاه نمی دانستند.

و ... دلائل دیگری که بحث خیلی خسته کننده شد

برگرفته از کتاب کوروش بزرگ،ژرار ایسرائل ترجمه مرتضی ثاقب فر و برخی کتب دیگر

خدایا فقط برای دفاع از دین تو نوشتم

و هیچ منظور دیگری نداشتم

ما آفریده توییم

و همین در افتخار ما بس

باشد.

محرم ماه خود سازی می آید

بارالها به پاس این کارم

از تو امید دارم.

بد خواهان را هدایت بفرما

و تابش نور خورشید رسالت

محمدی را از آنان دریغ مدار

گر چه جز این در خورشان

نیست.


شماهایی که میگید ایران ماله کوروشه و جای دیگر اقوام نیست.
همین ایام نوروز رو از صدقه سر ترکها دارید.

در قدیمترین آثار مکتوب ریشه نوروز به سومریان التصافی زبان بر می گردد، و بعدا در آثار بابلی که میراث دار سومریان بودند ذکر می شود، و در منابع چینی مربوط به ۳۰۰ قبل از میلاد، رایج بودن آن در بین ترکهای هون ذکر میشود.

با توجه به نوشته سومرشناسانی چون "کرامر نواک" و "فریتیز هؤمل"، سومریها در مسیر مهاجرتشان از آسیای مرکزی به بین النهرین چند صد سال در آذربایجان ساکن بودند و در بین النهرین نیز در سرزمین ترکهای "گنگر". لذا این احتمال است که سومریها نوروز را از ترکهای باستان گرفته بودند. این حقیقت که آذربایجان، سرزمین اولیه نژاد ترک می باشد و ترکهای آسیای میانه در حدود ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد از آذربایجان کوچ کرده بودند لذا منشا و مبدا نوروز در آذربایجان می باشد.

مردم بابل از دوران‌های بسیار قدیم، روز اول سال را، عموماً در اعتدال بهاری (۲۱ مارس) جشن می‌گرفتند. این زمان اول بهار و آغاز فصل نو است، زمانی که طبیعت از خواب زمستانی بیدار می‌شود، درحقیقت آغاز سال نو بود. از لوحه‌ها چنین بر می‌آید که این جشن تقریباً از ۲۳۴۰ سال، پیش از میلاد، شناخته شده بود. پایان جشنهای بهاری در روز سیزدهم بهار که اولین بار در افسانه های بابلی به عنوان عدد شوم شناخته شد با رفتن همه اهالی شهر، از جمله شخص پادشاه، به طرف دشتهای خارج از شهر اعلام می شده است.

آریایی ها محاسبه بلد نبودند. آنها روزهای هر ماه را اسم گذاشته بودند،‌ ماه سی روز بود و سی نام مشخص داشت که به نام دادار هرمز یا »دی« بوده است. زرتشتی ها هفته نداشتند، لذا مفهوم چارشنبه و سیزده بدر برای آنها بیگانه بود.

مساله سیزده بدر نیز یک رسم غیر آریایی باشد که ما نظیرش را در بین النهرین و بابل داریم. در آنجا با آداب خاصی ۱۲ روز را به عنوان »اکی تو« جشن می گرفتند و مجسمه های خدایان را تطهیر می کردند. روز سیزدهم را که نشانگر آشفتگی پایان سال بوده که آن را هم جشن می گرفتند.

ابوریحان بیرونی با آن که درآثارالباقیه ،جشن نوروز را به جمشید منسوب می کند، اما یادآور می شود که : «  آن روز که روز تازه ای بود، جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود».

"آرتور کریستن سن"، ایران شناس نام‌دار دانمارکی نوشته‌است، سال ایرانیان باستان، به صورتی که آن را در سنگ‌نوشته‌های داریوش بزرگ در بیستون می‌یابیم، در پاییز آغاز می‌شد و جشن بسیار معروف مهرگان (بگیاد)، در اصل جشن اول سال ایرانیان بوده‌است. از جشن نوروز در اوستا و ادبیات اوستایی هیچ نام برده نشده‌، چنانکه از مهرگان نیز اشارتی نیست.

این جشنهای تاریخی فراتر از قوم «آریایی» به معنای قوم هندو ایرانی مهاجری که در حدود سال ۲۷۰۰ سال قبل به ایران آمدند دارند و از مراسم قبل از آریایی این فلات سرچشمه می گیرند و اقوام عیلامی، کاسی، گوتی، ماننایی، مادها و دیگر اقوام باستانی آنها را جشن می گرفته اند.


جناب ترک اگر ترک زبانی که هیچ اگر ترک تباری  برو ترکیه تازه قبر سلطان سلیمان رو هم اوردن برو ببینش

پروردگار رو شکر که دشمنان ایران ادمهای حقیری هستن


جمع دشمنان ایران جمعه تخم عرب و پانترک  گرگهای خاکستری


جمیعا همتون را ...............

در تفسیر کلبی از ابن عباس چنین نقل شده است: زن را به کتاب خدا موعظه کنید و به او بگوئید که از خدا بترسد و از شما اطاعت کند، ‏اگر قبول نکرد با او درشتی کنید وگرنه طوری او را بزنید که بدنش زخم نشود و استخوانش شکسته نشود


امام صادق(ع) فرمود: «خداوند آدم را به خواب کرد و از دنده کج او حوا را خلق کرد، ‏وقتی آدم بیدار شد حوا را بر بالین خود دید

 ابو مقدام می‏گوید: «از‏امام باقر(ع) پرسیدم: خدا از چه چیز حوا را آفرید؟ فرمود: دیگران چه می‏گویند؟ گفت: می‏گویند خداوند او را از دنده‏ای از دنده‏های آدم آفرید.‏امام فرمود: دروغ می‏گویند. آیا خداوند عاجز بود، ‏وی را از چیزی دیگری بیافریند؟ گفتم: جانم فدای تو باد! پس وی را از چه آفرید؟ فرمود: پدرم از پدرش به من خبر داد و گفت: پیامبر(ص) فرموده است که خداوند تبارک و تعالی یک قبضه از خاک برداشت آن را به هم زد و از آن آدم را آفرید، ‏سپس قسمتی از خاک باقی ماند و حوا را از آن آفرید


 کلینی از علی بن ابراهیم از پدرش از نوفلی از سکونی از‏امام صادق(ع) نقل کرده است که پیامبر اکرم(ص) فرموده‏اند: «زنان را بر غرفه‏ها اسکان ندهید، ‏نوشتن به آن نیاموزید و به آن‏ها ریسندگی و سوره نور بیاموزید


درود بر تو بل یک تنه در برابر صد تا تازی  وایسادی


اتفاقا ترک تبار ام من و به نژادم افتخارم میکنم. از شمالغرب تا خود تهران و از ترکهای قشقایی و شمال شرق برادران و خواهران ما ساکن اند. من به نژاد خودم می بالم و به همه نژادها احترام قائلم و ایران ماله همه ترکها و عربها و بلوچها و کردها و ......است. نمیتونی ببینی گم شو از مملکت برو بیرون تخم فسیل. سعی هم نکن حرف اضافی بزنی چون ایندفه چنان ژنتو دستکاری میکنم که دو درصد هم ژن آریایی نداشته باشی. نژادپرست ملعون
سلام دوستان. من الان این کامنت رو دیدم. من نه زیاد از دین سررشته ای دارم و نه از تاریخ. نظرات آخر رو که داشتم میخوندم دیدم افراط و تعصب خیلی چیز بدی و هیچ نتیجه ای رو به همراه نمیاره. حالا تو دین باشه، مذهب باشه و نژاد. به نظر من حرفای جناب هادی معقول تر به نظر میرسید و مثل مهشید منم بهش مثبت میدم. همه به عقاید هم احترام بزاریم و توهین نکنیم بهتره و آزادگی و انسانیت رو ملاک ارتباطاتمون قرار بدیم. من اهل سمنانم و به ایرانی بودن و مسلمون بودن و فارس بودنم افتخار میکنم و در عوض به تمام هم میهن هام با هر عقاید و زبونی احترام قائلم. و ایران عزیزتر از جان رو خونه مشترک فارسها و ترکها و عربها و ....میدونم که هزاران ساله بصورت مسالمت آمیز در کنار هم زندگی میکنند.
ببین کی از حقیر بودن حرف میزنه، نژادپرست شونیست!! حالا همه فهمیدن از کدوم آخور داری غذا میخوری. خدا رو شکر که حکومت دست شما نیفتاد و گرنه مثل داداشهای نازی تون همه رو سلاخی میکردید. داعش نژادی که میگن همینه بخدا. درود بر انسانیت مرگ بر نژادپرستی .
واقعا کار ما به کجا رسیده که کا دارن از عقل و دین و پیشرفت حرف میزن. کسایی که نژاد ملاک اول اصولشونه و جانی مثل کوروش رو بت خودشون کردن. کسایی که از ترسشون به یه سوراخ موش فرار کردن و حتی نمی تونن تو دنیای بیرون ابراز وجود کنن و شیر وبلاگان. مردم تو 50 سال حکومت شونیست ها عاصی شدن که انقلاب صورت گرفت. درود بر اهداف و عقاید دکتر مصدق و همکارانش که هم ایران رو داشت، هم احترام به همه ادیان و برابری همه اقوام و نژادهای ساکن در اداره حکومت رو پیش رو داشت. به تواناییهای ملت اعتقاد داشت و نوکر قدرتها نبود. ولی شاه احمق حلقه به گوش، اولین ضربه رو بهش زد چون تو ذهن کوته فکرش حرفایی از ایران باستان و عقب موندگی اسلام و.... رو چپونده بودن و اونم مثل بعضی ها کوروش پرست شده بود. ما ایران قدرتمند رو تو آینده میسازیم نه مثا بعضیها تو دوران خیالی پارینه سنگی دنبالش بگردیم.

البته  کسایی که به عقاید دیگران احترام نمیزارن، و بزرگی خودشون رو در خراب کردن بقیه میدونن ارزش جواب رو هم ندارن. من از طرف خودم و هم عقیده هام به تمام هم میهنان مسلمان، مسیحی و زرتشتی و......درود میفرستم و ایران متعلق به تمام اقوام و نژادهای ساکن اعم از فارس و ترک و عرب و....میدونم  که برادروار و با اتکا به تواناییهامون باید این مملکت رو بسازیم. مطمئنم با تجربیاتی که تو صد سال اخیر بدست اوردیم. همنسلیهای ما الان پخته ترین جوونهایه دنیان.
بل ایران محل زندگی همه اقوام بوده از دیر باز ترک و لر و فارس و عرب زبان، همه ایرانی هستند بهشون توهین نکن.توی همین هشت سال جنگ هم همه میجنگیدند و شهید میشدند که ایران دوباره به دست تازی نیافته ترک و فارس نداشت.  اما دلم میخواست همین الان یه پتک دستم بود میکوبیدم تو دهن ha و بقیه لجنهایی که میتونن تا این حد بی غیرت و بی ریشه باشند. امیدوارم حرفایی که اینا میزنن از روی نااگاهی باشه نه چیز دیگه
در جواب جهالت آشکار بگم که من به ملیت ایرانیم افتخار می کنه ولی حاضر نیست کورکورانه  مزخرفات چهار تا پروفسور آلمانی را قبول کنه و ایران رو خیلی متمدنتر از اونی میدونه که فقط به کوروش نسبت داده بشه. ایران تمدن 7000 ساله داره نه 2700 ساله. پس ریشه تو میشناسی درست بشناس حقیقت خاموش. در ثانی من کی به ایران بی احترامی کردم که زر اضافی میزنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

درود بر شرفت ha باز تو که دسته این لجنها رو بستی. دمت گرم
در جواب جهالت آشکار بگم که لجن کسایی هستن که دونسته یا ندونسته به عقاید گروهی اهانت میکنن و با آوردن مطالبی نادرست سعی در تحریف واقعیات بکنن تا مردم رو بسوی چند تا نظریه خیالی و بی پایه و اساس بکشونن. به گفته ha حکومت 50 ساله اونا رو هم دیدیم کافیه. و بیشتر از اونا لجن کسایی هستند که این اهانت ها رو میخونن و به کک مبارک نمیگزه و وقتی در رابطه با تخیلات کوروش پرستان صحبت میکنی میگن به ایران توهین شد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

جناب ترک میشه به ما بگید زبان ترکی از چه زمانی وارد ایران شد ؟

شما نمیخواد ژن بنده رو دستکاری کنی اگه تخصصی روی ژن داری برای خودت و تخم عربهای از قماش خودت استفاده کن

پانترکی دیگه این کشور ایران نامش است نه ترکیه یا مغولستان

در ایران ترک تبار و عرب تبار نداریم اگر داریم وطن شما ایران نیست و شما باید از این سرزمین سیکتیر ماق کنید

برای شناخت جد و اباد شما همون چنگیز و اتیلا کافیه

جناب حقیقت اشکار


گویش زبان ربطی به تبار نداره عزیز من مثلا یمنی ها که توسط عربستان مورد حمله قرار گرفتن که الان تخم و ترکشون اینجا داره مطلب میزاره و از کوروش و تاریخ ایران میگه یمنی ها عرب زبان هستن و عرب تبار نیستن

حالا هی ما بگیم باز یکی میاد میگه ترک یا لر یا فارس


مشکل فارس یا ترک یا لر نیست مشکل وطن فروشی هست دقت کن

یارو میگه:


درود بر شرفت ha


شرف رو خوب اومدی


تخیلات کوروش پرستان شرف دارد به شما وطن فروشان که توی هم وطن بودن شما هم شک هست چه بسا اطمینان


جواب این یارو (ها) رو میدم ولی اول بزار ببینیم معتدلها با ان همه ادعا چه میکنند

اینم برای اون یارو متخصص ژن میزارم تا بدونه

 الون اگر یاغلو دو چک کچل باشوا


http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B0%D8%B1%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C

به تمام دوستان باشعور که نظرات رو خوندن میگم که چون این سایت گندش توسط افراد احمق و نژادپرست در اومده دیگه به این سایت مراجعه نکن. بحث زمانی فایده داره که یارو تعصب نداشته باشه و یه درصد فقط یه درصد فک کنه که عقل کل نیست. یه نفر نظرشو میگه بعد بهش یکی جواب میده که بی اطلاع از همه چیزو و خودش رو مسئول میدونه که با توهین و مسخره کردن به عقاید این و اون جواب بده.
مثبت به احمدرضا.
گویا اینجا دوباره توسط اقوام وحشی دور و بر اشغال شده . تا اطلاع ثانوی اینجا اومدن وقت تلف کردنه . بل خودت یک تنه بجنگ
داداش احمدرضا من به درخواستت مثبت میدم. اینجا یه فضای گرد و خاکی گرفته و پر از فسیل شده.
مثبت به جناب احمدرضا. اینجا رو یه عده بیکار و نژادپرست به جهالت کشوندن
دشمنان ایران در حال فرار  درود بر بل درود بر کوروش کبیر تیکه ترکی رو خوب اومدی
بچه ها بیخیال شید

ماجرای بل مثل اون یاروئه است که ادعا می کرد که تمام علما رو تو بحث شکست داده. ازش پرسیدن چطوری؟... گفت: رفتم قم هر چی علما گفتن قبول نکردم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

دقیقاً بل هم مثل همین یارو داره ما رو شکست میده!!!!!!!!!!!!
باریکلا به جهالت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
۰۷ فروردين ۹۴ ، ۰۳:۳۲ ریشه ی یونانی مــعــجــزات عــلــمــی قــــرآن
www.youtube.com/watch?v=NFttifQvmig
۰۷ فروردين ۹۴ ، ۰۳:۳۵ جنین شناسی قرآن
انسان تنها از منی مرد خلق شده است.

 

سوره سجده آیه 8
سپس نسل او (انسان) را از چکیده آبى پست مقرر فرمود

 

سوره انسان آیه 2
ما انسان را از نطفه مختلطى آفریدیم و او را مى‏ آزماییم بدین جهت او را شنوا و بینا قرار دادیم (۲)

 

نطفه به معنی آب اندک است.به معنای بخشی از منی است.

محل تشکیل منی در پشت مرد است


سوره طارق آیه 5و6و7
پس انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است (5) از آب
جهندهاى خلق شده (6) [که] از بین ستون فقرات و استخوانهاى سینه بیرون
مىآید(7)


سوره اعراف آیه 172
و هنگامى را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذریه (نسل ) آنان
را برگرفت و ایشان را بر خودشان گواه ساخت که آیا پروردگار شما نیستم
گفتند چرا گواهى دادیم تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این [امر] غافل
بودیم (172)

کل نطفه و به تنهایی به عقله تبدیل می شود

 

سوره قیامت آیه 36و37و38
آیا او نطفه اى از منى که در رحم ریخته مى شود نبود (37 ) سپس
بصورت خونبسته در آمد و خداوند او را آفرید و موزون ساخت (38 ) و 
سپس از او دو زوج مرد و زن آفرید

سوره مومنون آیه 12و13و14
و به یقین انسان را از عصارهاى از گل آفریدیم (12 ) سپس او را
نطفهاى در جایگاهى استوار قرار دادیم (13) آنگاه نطفه را به صورت خون
بسته (علقه) درآوردیم پس آن علقه را گوشت جویده شده (مضغه ) قرار
دادیم و آنگاه مضغه را استخوانهایى گردانیدیم بعد استخوانها را با گوشتى
پوشانیدیم آنگاه آفرینشى دیگر پدید آوردیم آفرین باد بر خدا که بهترین
آفرینندگان است (14)

کل منی نطفه به عقله تبدیل نمی شود و تنها با منی نطفه به عقله تبدیل نمی شود.یک سلول از میلیون ها سلول منی نطفه در ترکیب با تخمک زن تبدیل به سلول تخم می شود


سوره احقاف آیه 15
و انسان را [نسبت] به پدر و مادرش به احسان سفارش کردیم
مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنیا آورد و
باربرداشتن و از شیرگرفتن او سى ماه است. 
(احقاف 15 )


سوره لقمان آبه 14
و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش کردیم مادرش به او باردار
شد سستى بر روى سستى و از شیر باز گرفتنش در دو سال است که
شکرگزار من و پدر و مادرت باش که بازگشت [همه] به سوى من است
(14)


سوره نحل آیه 66
و در دامها قطعا براى شما عبرتى است از آنچه در شکم آنهاست از
میان سرگین و خون شیرى ناب به شما مىنوشانیم که براى نوشندگان
گواراست (66)

جناب  جنین شناسی قرآن


این که انسان فکر میکرده منی باعث باروری زن میشه در زمان محمد که چه ارز کنم در زمانهای خیلی قبل تر به این اعتقاد داشتن ولی چیزی که اینجا یعنی در قران گفته نشده اسپرم است که بیضه مسئول تولید اون است واقعا در عجبم که شما هنوز دنبال علم در قران میگردی

ایا اول لخته خون میشه بعد استخون و بعد گوشت روی استخوان را میپوشاند حالا تو دنبال علم قران بگرد شاید یه چیزی اونموقع عربها میدونستن که هیچکس نمیدونست بگرد بگرد

جناب کسی که دوستاش بهش میگن پدر منطق شما گفتی


بچه ها بیخیال شید

ماجرای بل مثل اون یاروئه است که ادعا می کرد که تمام علما رو تو بحث شکست داده. ازش پرسیدن چطوری؟... گفت: رفتم قم هر چی علما گفتن قبول نکردم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!  

بله البته که علمای شما در قم هم انسانهای خشکه مذهبی امثال شما هستن که وقتی در جواب میمانند  عین شما میگویند قالو سلاما

امام علی شاهرگ مردانی را برید و بمانند مرغان نیم بسمل آنان را در بیابان رها کرد تا با شکنجه بمیرند (امام علی عبد الفتاح جلد 5 ص 27).

پس از شکست ائیل، محمد پیامبر اسلام به علی دستور داد که نضر پسر حارث را سر بریدند. همینطور در منطقه ای دیگر به نام الظیه از میان اسرا، عقبه پسر ابی معیظ بدستور محمد و بدست علی سر بریده شد. (منتهی الامال جلد اول ص 57).


عبد الله خررمی با 70 نفر از همراهانش از بیم جان به دژی پناه برد. به دستور امام علی، دژ به آتش کشیده شد که در جریان آن تمامی این افراد زنده زنده در آتش سوختند، بطوری که بوی گوشت بریان شده این انسانهای نگون بخت در هوا پخش و مردم را آزار داد. (علی مرزی نامتنهای ، حس صدر، ص 199).


امام علی در نبردی به نام (لیله الحریر) چیزی بالغ بر 500 تا 900 تن را کشت. (منتهی الامال، جلد اول، ص 153).


مردی به نام عتبه که بخاطر عدم پخش مساوی غنایم بین لشکر اسلام بصورت محمد تف کرده بود، بوسیله علی سر بریده شد (تاریخ طبری جلد 5 ص 1103).


اسلام ناب محححححمدی




پاسخ:
بله افتخار ما اینه همون امیرالمومنین ع که در هنگامه شب غذا برای فقراء میبره و با اطفال بازی میکرده در هنگام جنگ شمشیر رو میکشیده و موقعی که لازم بوده چند صد نفر رو در یک روز میکشته.
اسلام همه چیز رو داره:
بجای خودش ترحم و ملاطفت، بجای خودش نهایت خشونت و کشتن چند صد نفر در یک روز.

اصولاً امیرالمومنین ع جامع اضداد بوده: وقتی به عبادت ایشون نگاه کنیم فکر میکنیم ایشون جز عبادت کار دیگه ای نکردند؛ وقتی به جنگهای ایشون نگاه کنیم؛ تصور میکنیم جز جنگیدن و کشتن آدم ها کار دیگه ای نداشتند. وقتی به روابط با همسر و خانواده نگاه کنیم؛ فکر میکنیم فقط در خانه بودند و در حال رسیدگی به همسر و فرزندان و ....
در صورتی که ایشان جامع این امور بوده.

بله افتخار ما اینه همون امیرالمومنین ع که در هنگامه شب غذا برای فقراء میبره و با اطفال بازی میکرده


مدیر سایت یه منبع تاریخی برای گفته هات بیار ؟


در ضمن تمامی خصوصیات مولات رو برای ابوبکر بغدادی هم میارن

پاسخ:
مگه فقط منابع تاریخی برا ما ملاکه؟؟!!
روایات هم هست
خدا وکیلی چقدر هم من از جواب دادن بهت موندم!!!!!!!!!

کامنت های بالا رو بخون ببین کی کم آورد دکتر...
دوباره کپی پیست 
 واقعا خسته نشدی اگه میتونی اصول اسلام رو ببر زیر سوال .نمیتونی ساکت شو 

کفاری که توی قران دستور به قتلشون داده میشه نه به خاطر کفر بلکه به خاطر کشتن و شکنجه و قتل مسلمانان باید کشته بشند
 به خاطر قتل و غارت نه کفر 
اینکه قران باید با توجه به شان نزولش نفسیر بشه خیلی سخته؟ یعنی مردم عادی دیگه نمیتونن قران رو بفهمن ؟ در تناقض با ایاتیه که میگن قران ساده و قابل فهمه ؟چه حرفای خنده داری

همه میدونن که از نظر اسلام کافر نجسه چطوری مرد مسلمان میتونه با یک زن کافر نجس ازدواج کنه یا ازش بچه دار بشه؟
اگه زن کافر مسلمان شد چه برده باشه چه ازاد حکم اسلام اینه که از شوهرش جدا میشه یعنی اسلام اوردنش مثل اینه که طلاق گرفته باشه 

پیامبر هم به کسی دستور تجاوز به زن مردم رو نداده ایه میگه بر شما حلال شده اند یعنی اگه بخواهید میتونید اونها رو به همسری بگیرید یا اینکه مثل دخترتون با انها رفتار کنید  و شوهرشون بدید 
در ضمن کفاره بعضی از گناهان و یکی از موارد مصرف زکات ازاد کردن بردگانه به علاوه همه احادیثی که میگند نباید با برده بد رفتاری بشه 

در زمان ظهور امام زمان هم با ان معجزاتی که اتفاق میفته اکثریت مردم به اون حضرت ایمان میارند و از ویزگی های قیام اون حضرت اینه که برده داری رو بر میندازه و بردگان رو ازاد میکنه در واقع زمانی که شرایط فراهم میشه این حکم برده داری هم لغو میشه 

اون احادیث درباره علم اموزی زنان هم باید بگم پیامبر خودش گفته طلب علم بر هر مرد و زن مسلمان واجب است  یا حدیث داریم که به کوکانتان سواد یاد دهید

امامان هم اگر زن یا دختری زیرک و باهوش رو میدیدند خودشون بهش تعلیم میدادند نمونش حسنیه کنیز یکی از شیعیان امام صادقه که از ده سالگی پیش امام صادق تعلیم دید و بعدها در مجلسی علمای اهل سنت رو در بحث شکست داد و شرحش در حلیه المتقین هست

من نمیدونم چرا بعضیا به حمله اعراب به ایران که میرسند اعراب میشن کثیف  و.... بعد وقتی قران به پیغمبر میگه همین اعراب کثیف که مسلمانانی امثال یاسر و سمیه رو فقط به دلیل یکتاپرستی زیر شکنجه کشتند بکشید میشن بیگناه ؟!و پاک و معصوم و.....

ان دختر نه ساله از عمد سن خودش رو پایین میاورده و به اینکه در سنین کودکی با پیامبر ازدواج کرده افتخار میکرده حالا شما ها شدین مدافع حقوق کودکان؟!تازه همون موقع هم قرار بوده با کس دیگه ای ازدواج کنه
و سنش هم در بسیاری از منابع چهارد سال به بالا گفته شده

کتاب ها و تواریخی که به زندگی پیامبر پرداختند خیلی زیاد و گوناگون هستند در عوض هیچ تاریخدان ایرانی ای به کوروش اشاره نکرده و بعضیا هم دیگران رو به  خاطر توجیه برخی از ارقام و اعدادی که در تاریخ های مختلف به صورت های گوناگون گفته شده وبعضا اصلا با عقل جور در نمیاد سرزنش میکنند بعد پای کوروش و ...که اسناد خیلی کمی از زندگیش در دسته  میاد وسط حاضرن همون اندک اسناد رو هم ببرن زیر سوال! 
واقعا خنده داره 

جان آقای میلاد شما تازه وارد سایت شدی و گویا از نظرات قبلی بی اطلاعی. اگه یه دور وقت بذاری و نظرات رو کامل بخونی می فهمی که کسایی مثل نوکر مولا و حقیقت پنهان چجوری به تمام سوالات بل پاسخ دادن ولی بل حتی به یکی از سوالاتشون جواب نداد.

 

اونوقت میفهمی که کی از بحث فرار کرده...

اگر منصفی قضاوت با شما

شعور پنهان


ارزش پاسخ نداری البته همچنان

حضرت علی (ع )به هنگام خشم بر دشمنان خدا قاطع ولى در مقابل کودک یتیم آنقدر متواضع و مهربان بود که در برابر طفل یتیم روى خاک مى ‏نشست، دست مرحمت بر سر او گذاشته و آه مى‏ کشید و مى‏ فرمود: بر هیچ چیزى مثل کودکان یتیم آه نکشیده ‏ام. چنانکه در وصیتنامه باشکوه خود فرمود:

«اللَّهَ اللَّهَ فِی الْأَیْتَامِ فَلَا تُغَیِّرُوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا تضیعوا [یَضِیعُوا] بِحَضْرَتِکُمْ فَقَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ یَقُولُ مَنْ عَالَ یَتِیماً حَتَّى یَسْتَغْنِیَ أَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِذَلِکَ الْجَنَّةَ کَمَا أَوْجَبَ اللَّهُ لِآکِلِ مَالِ الْیَتِیمِ النَّار؛ (بحارالأنوار، ج ‏42، ص 199)

درباره یتیمان از خدا بترسید. مبادا که گرسنه بمانند و در جمع و جامعه شما تباه شوند من از پیامبر خدا شنیدم که مى فرمود: اگر کسى یتیمى را، تا آنجا که بى نیاز شود، سرپرستى کند خداوند به پاداش این کار، بهشت را بر او واجب مى کند. چنانچه اگر کسى مال یتیم را بخورد، خداوند- سوختن در- آتش را بر او واجب مى فرماید.

و در جای دیگری فرمود:

«مـا مِنْ مُۆْمِنِ وَ لا مُۆْمِنَةٍ یَضَعُ یَدَهُ عَلى رَاءْسِ یَتیمٍ تَرَحُّماً لَهُ اِلاّ کَتَبَ اللّهُ لَهُ بِکُلِّ شَعْرَةٍ مَرَّتْ یَدُهُ عَلَیْها حَسَنَةً؛ (بحارالانوار، ج 72، ص 4)

هـر مـرد و زن با ایمانى که از دلسوزى و مهر دست نوازش بر سر یتیمى بکشد، خداوند رحمان به هر تار مویى که از زیر دست او بگذرد برایش ثواب مى نویسد.

 علی را حلال کنید
روزى در کوچه‏هاى کوفه به تنهائى راه مى ‏رفت، همانند همه مسلمین در کمال سادگى با نرمى و آرامش و همه‏ جا را زیر نظر داشت، چون مسئول بود و نقش رهبریت جامعه را ایفا مى ‏کرد، در راه زنى را ملاحظه فرمود که مشک آب بر دوش و ازنفس افتاده، به آرامى نزدیک آمد و آن زن را خسته و رنجیده خاطر یافت، مشک آب را بدوش گرفت تا زن مقدارى استراحت کند، در راه جویاى احوال آن زن شد؟ زن عرضه داشت: شوهرم در یکى از جنگها در سپاه على بن ابى طالب شهید شد، حال من و چند کودک یتیم، بدون سرپرست مانده و آهى در بساط نداریم.

امام على علیه السلام برگشت و آن شب را تا سپیده صبح به ناراحتى گذراند. صبح زنبیل طعامى با خود برداشت و به طرف خانه زن روان شد. بین راه، کسانى از حضرت درخواست مى کردند زنبیل را بدهید ما حمل کنیم .

حضرت مى فرمود:

-  روز قیامت اعمال مرا چه کسى به دوش مى گیرد؟

به خانه آن زن رسید و در زد. زن پرسید: کیست ؟

حضرت جواب دادند:

کسى که دیروز تو را کمک کرد و مشک آب را به خانه تو رساند، براى کودکانت طعامى آورده ، در را باز کن!

زن گفت: خداوند از تو راضى شود و بین من و على بن ابیطالب خودش حکم کند.

حضرت وارد شد، به زن فرمود: نان مى پزى یا از کودکانت نگهدارى مى کنى؟

زن گفت: من در پختن نان تواناترم، شما کودکان مرا نگهدار!

زن آرد را خمیر نمود. امام على علیه السلام گوشتى را که همراه آورده بود کباب مى کرد و با خرما به دهان بچه ها مى گذاشت. با مهر و محبت پدرانه اى لقمه بر دهان کودکان مى گذاشت و هر بار مى فرمود:

از خدا بخواهید که على را ببخشد.

خمیر که حاضر شد امیرمۆمنان علیه السلام تنور را هیزم کرد و شعله ور ساخت و چهره مبارک خود را نزدیک مى ‏آورد و به خود خطاب مى ‏کرد: یا على آتش دنیا را مى بینی چه سوزان است! بدان که آتش آخرت بسیار سوزان ‏تر است.

در این میان یکى از زنان همسایه که امام را می شناخت، وارد شد و به مادر کودکان نهیب زد: واى بر تو! می دانى این آقا کیست؟! این پیشواى مسلمین و زمامدار کشور، على بن ابى طالب علیه السلام است .

زن که از گفتار خود شرمنده بود با شتاب زدگى گفت: یا امیرالمۆمنین! از شما خجالت مى کشم، مرا ببخش !

اما حضرت با تواضع و فروتنى زیادى فرمودند: شما ببخشید که تا کنون مشکلات شما را حل نکرده بودم، از درگاه خدا بخواهید که على را مورد عفو و بخشش خود قرار بدهد. (بحارالانوار، ج 41، ص 52)

 فرزندانم بیایند
عصر خلافت امام على علیه السلام بود. مردى ایرانى از همدان و حلوان (شهرى نزدیک بغداد) مقدارى عسل و انجیر براى امیرالمۆمنین علیه السلام در کوفه آورد.

امام هماندم دستور داد کودکان یتیم را حاضر نمایند. کودکان یتیم را حاضر نمودند، آن حضرت سر مشکهاى عسل را در اختیار آنها قرار داد تا از آن عسل ها بخورند، سپس آن عسل را در میان ظرفها ریخت و بین مردم تقسیم نمود. به حضرت اعتراض کردند که چرا اجازه مى دهید یتیمان خود از سرظرف ها بخورند؟ حضرت فرمود:

« ان الامام ابوالیتامى و انما العقتهم هذا برعایة الاباء ؛ امام پدر یتیمان است و باید به عنوان پدر به فرزندان خود اجازه چنین کارى را بدهد تا آنان احساس یتیمى نکنند. (بحارالانوار، ج 41، ص 123)

هم سیر و هم خندان
قنبر مى گوید: روزى امـام عـلى عـلیه السّلام از حال زار یتیمانى آگاه شد، به خانه برگشت و برنج و خـرمـا و روغـن فـراهـم کـرده در حـالى کـه آن را خـود بـه دوش کـشـیـد، مـرا اجـازه حمل نداد، وقتى بخانه یتیمان رفتیم غذاهاى خوش طعمى درست کرد و به آنان خورانید تا سیر شدند.

سـپـس بـر روى زانـوهـا و دو دسـت راه مـى رفـت و بـچـّه ها را با تقلید از صداى بَع بَع گوسفند مى خنداند،

بچّه ها نیز چنان مى کردند و فراوان خندیدند.

سپس از منزل خارج شدیم. گفتم : مولاى من، امروز دو چیز براى من مشکل بود.

اوّل : آنکه غذاى آنها را خود بر دوش مبارک حمل کردید.

دوم : آنکه با صداى تقلید از گوسفند بچّه ها را مى خنداندید.

امام على علیه السّلام فرمود:
اوّلى براى رسیدن به پاداش،  دوّمـى بـراى آن بـود کـه وقـتـى وارد خـانه یتیمان شدم آنها گریه مى کردند، خواستم وقتى خارج مى شوم، آنها هم سیر باشند و هم خندان. (شجره طوبى ص 407 ؛ دُرَرُ المطالب)
 
مایه غبطه یاران
آری این رفتار ولیّ خدا و امیر مسلمین است با یتیمان جامعه اش. او پدری مهربان بود که چنان محبتی بر آنان روا می داشت که دیگران بر آن غبطه می خوردند. چنانکه ابوالطفیل مى گوید: روزى دیدم على علیه السلام یتیمان را به حضور خود خواست، سپس چنان به یتیمان تفقد و مهربانى مى کرد و به آنها عسل مى خوراند که بعضى از اصحابش تمنا مى کردند که اى کاش ما نیز یتیم مى بودیم ] تا مورد توجه و لطف حضرت واقع مى شدیم[.(بحارالانوار، ج 41، ص 29


اگه حضرت علی امثال ابوجهل و ....میکشت کوروش برای کشورگشایی ادم میکشت
حضرت علی خودش حاضر بود گرسنه بخوابه ولی ایتام و فقرا رو فراموش نمیکرد 
کوروش هم اگه به فقرا کمک میکرد کار شاقی نکرده چون خودش سیر میخورد و در لذت و خوشی غرق بود ولی ارزش اطعام فقرا به اینه که از چیزی که بهش شدیدا نیاز داری بزنی و به بقیه بدی این ایثاری است که ما رو شیفته ان حضرت کرده

ای هم سند قرانی
امام حسن و امام حسین (ع) در دوران کودکی بیمار شدند پیامبر (ص) از آنها عیادت کرد و به امام علی (ع) فرمودند: ای ابالحسن اگر برای فرزندانت نذری کنی خداوند به ایشان عافیت می‌بخشد.

امام علی(ع)، فاطمه (س) و فضه(خدمتکارشان) نذر کردند که سه روز روزه بگیرند تا بیماری حسنین شفا یابد. بچه‌ها بهبود یافتند در روز اول هنگام افطار مسکینی به در خانه آمد و تقاضای غذا کرد. ایشان غذای خود را به او دادند. روز دوم هنگام افطار یتیم و در روز سوم اسیری به در خانه آمدند و آنها غذای خود را به آنها دادند و خود با آب افطار نمودند روز بیست و پنجم ماه ذی‌الحجه جبرئیل بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد و عرض کرد: ای رسول خدا (ص) آن چه خداوند متعال درباره اهل بیت تو عنایت کرده است، بنگر. فرمود: چه چیزی را بنگرم!

جبرئیل امین این سوره را که در شأن فداکاری حضرت (ع) و همسرش فاطمه زهرا (س) و فرزندانش حسن و حسین علیهماالسلام نازل شد، بر آن حضرت قرائت کرد: ««هَل اَتی عَلَی الاِنسانِ حینٌ مِنَ الدَّهرِ... اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللهِ لانُریدُ مِنکُم جَزائاً وَ لاشَکوراً...».

بنا به روایتی در آن روز برای اهل بیت فداکار پیامبر (ص)غذایی از آسمان فرود آمد و آن را تا هفت روز تناول کردند.

بدین گونه، خداوند سبحان از ایثار و خودگذشتگی حضرت علی (ع)و خانواده بی نظیرش تقدیر کرد و قلب پیامبر (ص)را تسلی بخشید.

جناب مدیر سایت


مگه فقط منابع تاریخی برا ما ملاکه؟؟!!
روایات هم هست


هههههههههههههههه

پاسخ:
سلام

جناب پدر منطق


شما و همفکران شما هیچوقت از ناحیه پر رویی کم نمیارید راست میگی


بعد به من میگه کپی پیس نکن

فاحشه مغزی

ارزش پاسخ نداری البته همچنان

تو شعور جواب منطقی رو نداری و جوابی هم نداری قبلی ها رو هم جواب ندادی اینا هم روش
بگذار همه بفهمند که چه ادم بی سوادو مغرضی هستی 
برای تو هم ننوشتم چون تو نهایتا  باید دلقک سیرک میشدی شعور و سواد بحث های اینچنینی رو نداری

اگه حضرت علی یا پیامبر شکنجه گران و قاتلان مسلمانان رو کشتند کوروش و ... ادم هایی رو کشتند که از خودشون دفاع میکردند در واقع کوروش از دید مردم سرزمین هایی که بهشون حمله میکرده متجاوز بوده 



همونطوری که ارتمیس یونانی از دید مردم خودش و هردوت خائن بوده و بعضیاز ایرانیان امروز اسمش رو میذارند رو بچه هاشون کلی هم افتخار میکنند!
به علاوه کوروش برای رسیدن به پادشاهی ایرایان رو هم کشت  ولی از دید بعضی ها چون ایرانی بود و ایران رو به یک امپراطوری تبدیل کرد اشکال نداره!

پس انسانیت چی میشه!؟ فقط پای مجازات دزد و قاتل و متجاوز و خائن در اسلام که وسط میاد انسانیت یادتون میفته؟!
بعد به من میگه کپی پیس نکن
جواب کپی پیست رو با کپی پیست میدن ! جواب پرروها و مغلطه گرا هم همینطور 

مگه فقط منابع تاریخی برا ما ملاکه؟؟
میشه بگی فرق تاریخی با روایی چیه؟ و چرا تاریخی نسبت به روایی ارجحیت داره؟
راستی چه جوریه وقتی تو میری احادیث ضعیف السند و مسخره پیدا میکنی منابع روایی مورد قبوله بعد پای یتیم نوازی و دعوت به خوبی وسط میاد منابع روایی قبول نیست؟
باز هم جواب های خنده دار
گیرشمن باستانشناس فرانسوی سخنان گیرایی در ستایش کوروش دارد : نسیمی جدید بر سراسر جهان وزیدن گرفت، شهرها را از قربانی ها و قتل های به ناحق نجات بخشید، حریق شهر های غارت شده را خاموش نمود و اقوام را از اسارت و بردگی آزاد کرد. ایرانیان کوروش را پدر و یونانیان که وی ممالک ایشان را تسخیر کرده بود، او را سرور و قانونگزار می نامیدند و یهودیان این پادشاه را بمنزله ممسوح پروردگار محسوب می داشتند.

ماخذ : ایران از آغاز تا اسلام- ر. گیرشمن

شعور پنهان ارزش پاسخ نداری

جناب پدر منطق

شما و همفکران شما هیچوقت از ناحیه پر رویی کم نمیارید راست میگی 

فعلا که تو از جواب دادن طفره میری هرکدوم از سولات و حرفهات هم که جواب داده میش دوباره یه چیز دیگه میگی و از پررویی هم واقعا کم نمیاری هرچی هم جواب میدیم یا خودت رو میزنی به اون راه یا ارزش جواب نداریم!
حالا کی پرروئه؟ 

توحید و نبوت و معاد رو قبول داری یا نه اگه نه چرا ؟

ارزش جواب نداری و ....هم به پای بی سوادیت نوشت میشه

ویلیام مویر، خاورشناس و اسلام‌پژوه اسکاتلندی که در سده نوزدهم میلادی می‌زیست، به‌رغم آن که برخی پژوهشگران نوشته‌های او درباره اسلام را عاری از غرض و بی​طرفانه نمی‌پندارند، در کتاب «زندگی محمد(ص)» نظر خود را درباره نبی مکرم اسلام چنین بیان داشته است: «محمد با سخنان‌ روشن و عمیق دینی‌اش ممتاز بود. او کارهایی انجام داد که عقل‌ها را حیران ساخت، تاریخ‌ مصلحی را به یاد ندارد که مانند محمد در اندک زمانی‌ نفوس بشری را بیدار کند و اخلاق نیکو را زنده‌ گرداند و مقام فضیلت را بالا برد.»

آلفونس ماری لویی دوپرات دو لامارتین، شاعر برجسته قرن نوزدهم فرانسه و از بزرگان مکتب رمانتیسم نیز در کتابی که با عنوان «سفر به شرق» نگاشته، محمد(ص) را ستوده و اذعان داشته «محمد بالاتر از بشر و پایین‌تر از خداست. او به حکم عقل و معجزاتی‌ که عقل آن را تقویت می‌کند، پیغمبر است، مشکلی‌ که محمد در دعوت خود به حل آن نایل گشت و ارزش معنوی آن را آشکار ساخت و به​عنوان دین‌ آسمانی به پیروان خود عرضه داشت و آنها نیز بسرعت آن را پذیرفتند، بهترین و بالاترین دستورالعملی است که خدای خالق برای اولاد آدم صادر نموده است.»

نویسنده آمریکایی سده نوزدهم، جورج دی تولدز در کتاب «زندگی» نظر خویش درباره پیامبر اکرم(ص) را چنین ابراز نموده است: «تردید درباره پیامبری محمد، به منزله تردید در قدرت خداوند است که همه کائنات را فراگرفته است.»

فیزیکدان، اخترشناس و فیلسوف پرآوازه فرانسوی قرن نوزدهم، پیر سیمون لاپلاس، دیگر اندیشمند برجسته اروپاست که محمد(ص) را ستوده است. وی به‌رغم آن که مادیگرا بود، در بخشی از کتاب «ادیان» خود چنین گفته است: «ما هرچند عقیده به ادیان آسمانی نداریم، ولی آیین محمد و تعالیم او دو نمونه‌ اجتماعی برای زندگی بشری است، بنابراین اعتراف می‌کنیم که ظهور محمد و دین و احکام عقلانی او ارجدار و بزرگ است. به همین جهت از پذیرش تعالیم محمد بی‌نیاز نیستیم.»

زویمر ساموئیل، خاورشناس انگلیسی و مدیر مسئول مجله «جهان اسلام» که در حد فاصل سال‌های 1904 ـ 1843‌ می‌زیست هم در کتاب عیسی در احیاء العلوم غزالی به ستایش پیامبر اکرم(ص) پرداخته و در بخشی از آن آورده «نبوغ محمد(ص) عامل اساسی پیروزی وی و بالا گرفتن کارش بود، که باید آشنایی کامل او را به ادیان عصر خویش و نیروی معنوی شگرف او را در جلب قلوب و توانایی‌ وی در اداره امور مردم و جنگ‌ها و پختگی او را در امر سیاست بر آن افزود.»

دانشمند مشهور فرانسوی سده بیستم، ژول لابوم که عالم به علوم اسلامی و از دقایق و رموز قرآن باخبر بود، یکی دیگر از اندیشه‌ورزان باختر زمین است که بر عظمت محمد(ص) مهر تائید نهاده است. وی در مقدمه فهرستی که بر قرآن مجید ترتیب داده باور خود را چنین مشروح داشته است: «من ظهور محمد را چنان می‌بینم که‌ جهان از نو پدید آمده و چشم خود را به روی مبادی عالی درخشانی گشوده است.»

خاورشناس نامی فرانسه، هلمان کوار که در سال1854 چشم به جهان گشود و در سال 1927 دیده از دنیا فرو بست، از دیگر مشاهیر دنیای غرب است که پیامبر(ص) را واجد خصایص و ویژگی‌هایی ارزنده و والا دانسته است. او که به واسطه نگارش کتاب «ایران و تمدن ایرانی» در ایران زمین دارای اشتهاری افزون است، در کتاب «تاریخ عرب» دیدگاه خویش را چنین آشکار کرده است: «محمد در مرحله والایی از شرافت نفس قرار داشت و به لقب امین شهرت یافت. یعنی مردی که به‌ حد نهایی اعتماد و وثوق رسیده بود، زیرا نمونه اعلای پایمردی و استقامت بود.»

دیسلانماک گوکین، تاریخ پژوه فرانسوی سده نوزدهم که کتاب مشهور ابن خلدون «مقدمه» را به فرانسوی برگردان کرده، در مقدمه و حاشیه‌هایی که بر این اثر نگاشته از محمد(ص) به نیکی سخن گفته است و از آن جمله می‌توان به​ این گفتار اشاره کرد: «پیش از آن​که دین را بشناسیم واجب است تا آورنده آن را بشناسیم. از روی حق می‌گویم که در زنجیره پیامبران و شرایع کسی مانند محمد را نمی‌‌یابم. اگر بگوییم که محمد بهترین کسی است که با شریعت آمده، مبالغه نکرده‌ایم.»
ابن خلدون  رو خوب اومدی
زنده باد تعادل و تفکر
مرگ بر تعصب
یه بار گفتم، بازم میگم انسانیت ملاکه همون چیزی که هادی گفت
۰۸ فروردين ۹۴ ، ۰۶:۰۵ معتقدین به گردش زمین به دور خورشید کافرند!!!
مفتی اعظم (سابق) عربستان «عبدالعزیز بن عبدالله بن‌باز»:

 اما بعد: فإنه لماّ شاع بین کثیر من الکتّاب، والمدرسین، والطلاب القول بأن الشمس ثابتة، والأرض دائرة کتبت فی ذلک مقالاً یتضمن انکار هذا القول، وبیان شناعته، وذکر بعض الادلة النقلیة، والحسیّة علی بطلانه، وغلط قائله، وأوضحت فیه أن القول بثبوت الشمس، وعدم جریانها کفر، وضلال .


«اعتقاد به دوران یا چرخش زمین باطل است و کسی که به این فرضیه باور داشته باشد، کافر است، برای این‌که این فرضیه با قرآن کریم «والجبال أوتادا» و قوله جل و علا «والى الأرض کیف سطحت» منافات دارد.
تفسیر روشن آیه این است که زمین کروی نیست و نمی‌چرخد و این روشن است، اما البته تنها در صورت غضب خداوند، می‌تواند چرخش یا حرکت داشته باشد، کما فی قوله سبحانه: «أَأَمِنْتُمْ مَنْ فِی السَّمَاءِ أَنْ یَخْسِفَ بِکُمُ الْأَرْضَ فَإِذَا هِیَ تَمُورُ أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِی السَّمَاءِ أَنْ یُرْسِلَ عَلَیْکُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ کَیْفَ نَذِیرِ ». و وَقَوْله «وَجَعَلْنَا فِی الْأَرْض رَوَاسِی »؛ یعنی زمین را با کوه‌ها، میخکوب کرده‌ایم تا به حرکت درنیاید و آرامش مردم برهم نخورد».

«وقد ذکر الله سبحانه أن الشمس والقمر یجریان فی فلک»؛ یعنی خداوند از حرکت خورشید و ماه خبر داده است و اگر زمین نیز بر محور خود می‌چرخید، خداوند از آن خبر می‌داد، اما خداوند از حرکت کردن زمین خبری نداده است. بسیاری از علمای دانش ستاره‌شناسی گفته‌اند: زمین می‌چرخد و خورشید ثابت است، این اقوال کفرگویی و انکار کتاب و سنت سلف صالح است.


و در خاتمه کتابش خلاصه مباحثش را اینگونه طرح میکند :


 ان القول بدن الشمس ثابتة وجاریةحول نفسها فی آن واحد کما یقوله أکثر من العلماء الهیئة. قول باطل مخالف للادلة السمعیة ، والحسیة ...

ترجمه :

اینکه گفته شود خورشید ثابت است و در همان حال به دور خود میچرخد (آنچنان که علماو منجمین می گویند) قولی باطل و مخالف ادله شنیده شده و حس شده می باشد...




هههههه مفتی وهابی عربستان !
 بهتر بود ازش میپرسیدی جهادنکاح رو از کجای کتاب خدا و سنت رسول الله دراورده

« فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ إِنَّا لَقادِرُونَ : پس سوگند به پروردگار مشرق ها و مغرب ها که ما تواناییم”
وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کَانُوا یسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ 

الْحُسْنَى عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا کَانَ یصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا کَانُوا یعْرِشُونَ : وما(پس از زوال فرعون) طایفه ای را که فرعونیان ذلیل و ناتوان می داشتند ارث مشرق و مغرب زمین با برکت(مصر و شامات) گردانیدیم و احسان خدا بر بنی اسرائیل به حد کمال رسید به پاداش صبری که در مصائب کردند و فرعون و قومش را با آن صنایع و عمارات و کاخ ظلمت نابود و هلاک نمودیم.»
به آن جمعیت که تضعیف شده بودند، مشرق و مغرب های پربرکت زمین را، ارث دادیم. این تعبیر تنها با کروی بودن زمین می سازد، زیرا اگر فرض بگیریم که زمین مسطح است، دراین صورت یک مشرق و یک مغرب بیش تر نخواهد داشت؛ اما اگر زمین را کروی فرض نمائیم، هر نقطه ای از زمین برای نقاط شرقی آن،(غرب) خواهد بود و برای نقاط غربی آن،(شرق) خواهد بود.

« و الارض مددناها ... : و زمین را گسترش دادیم...».

«مددناها» از «مدّ» به معنای «بَسَطَ» است. و معنای آیه این است که خداوند می‌فرماید: ما زمین را مبسوط و پهن قرار داده و گستردیم.

از ظاهر این آیه نمی‌توان کروی بودن زمین را فهمید، زیرا آیه تنها می‌گوید، زمین مفروش، مبسوط و پهن است و نمی‌گوید گرد و کروی است.

ولی اگر دقت کنیم می‌توانیم کروی بودن زمین را از آیه بفهمیم، زیرا آیه به طور مطلق گفته است زمین مبسوط و پهن است. معنای آن این است که تمام نقاط زمین به صورت فرش، پهن و گسترده است. این حالت تنها با کروی بودن آن سازگار است، چرا که تنها در این صورت است که اگر در هر نقطه از نقاط زمین قرار بگیریم، آن را مسطح و مبسوط وپهن خواهیم یافت، زیرا زمین اگر (به جز کروی‌شکل بودن) در شکل‌های مثلث و یا مربع و یا هر شکل دیگر از اشکال هندسی قرار داشت، خواهی نخواهی در گوشه‌ای از گوشه‌های جهان، می‌بایست به نقطه صفر یعنی غیرمفروش‌بودن زمین، بر می‌خوردیم. اما تا حالا نه تنها کسی به چنین نقطه‌ای برنخورده، که بر عکس در هر ناحیه‌ای که قدم گذاشته و پیرامونش را تماشا کرده، آن را مفروش، پهن و گسترده یافته است. و این مسئله تنها با کروی‌شکل بودن زمین سازگار است، نه غیر آن.


قراربود اصول اسلام رو نقد کنید نه اینکه هی بحث رو عوض کنید و بپیچونید
 از این به بعد هم جواب این جور فرافکنی ها داده نمیشه فقط نقد اصول دین

توحید نبوت معاد 

یعنی نقد اصول دین خیلی سخته یا شماها مشکلتون چیز دیگه است؟


حقیقت پنهان

نقد اصول دین سواد می خواد... اینا انقدر بی سوادن که نمی تونن حتی شبهه های ساده و پیش پا افتاده در اصول دین رو مطرح کنن...

شاید هم می دونن که اصول دین اسلام غیر قابل رد کردنه... به همین خاطر فرافکنی میکنن تا وارد بحث نشن...

البته به نظر بنده احتمال اولی بیشتره... آدمی که بدونه اصول دین اسلام بی نقصه و باهاش مخالفت کنه، خیلی باید کودن باشه...!
من یکبار با یکیشون بحث کردم البته اون خیلی مودبتر و باسوادتر بود ولی اخرش خدا رو انکار کرد! چون اگه به خدا ایمان داشته باشی نمیتونی اصول اسلام رو قبول نکنی

اصول اسلام بر پنج اصل است


حماقت

جهالت

شقاوت

 خرافات

یک مشت کثافت

فاحشه مغزی


نگفتی مزنه متعه یکساعته الان چنده به فرامین ائمه باید عمل کرد اصولش همچین مالی نیست امان از فروعش

زین پس به جای کلمه بل بگویید انگل(نوعی از انگل که زیاد بلغور میکند)
تمام اصول رو می توان در کوروش خلاصه کرد و نژاد آریایی. اصلا برای من مهم اسلام و پیامبر و .... نیست. مهم پاک کردن ایران آریایی از این افکار و مسلمونا با هر شیوه ممکنه است عزیزان.
خاک تو سرت بل این چه حرفیه زدی؟ واقعا که !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حالا میفهمم که الگوی رفتاری تو همون آدلف هیتلره
بل 
ارزش پاسخ نداری

اگه هم خیلی فکرت رو مشغول کرده و بدجور دنبالشی بهتره از مادرت بپرسی
دست هیتلر رو از پشت بستی...

مردم آگاه تر از اونی هستن که به مزخرفات یک مشت نژاد پرست گوش بدن... شما تلاش ات رو بکن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

انگار برادران ارزشی و تخم عربها دست به کار شدن


با نام بل کامنت گذاشتن چیزی از تخم عرب بودن شما کم نمیکنه

البته مدیر سایت میتونه صحت این کامنت رو  که از تخم عربها بوده تایید کنه البته شیعه صادق بودن از این بهتر نمیشه


تمام اصول رو می توان در کوروش خلاصه کرد و نژاد آریایی. اصلا برای من مهم اسلام و پیامبر و .... نیست. مهم پاک کردن ایران آریایی از این افکار و مسلمونا با هر شیوه ممکنه است عزیزان


بریزید بیرون چیزهایی رو که تو مکتب شیعه و اسلام یاد گرفتید



فاحشه مغزی


ای بابا صیغه که شیرین ترین لذت زن مومن بود چی شد ناراحنی


هههههههههه


ادامه بده با نام من و این و اون کامنت بزار بی خود نیست که میگم فاحشه مغزی هستی

http://upload7.ir/uploads//c107ddb31c8047867500a3f7336cc21cfefaf598.jpg


البته کسی که تو این مکتب درس اخلاق گرفته باشه از این بهتر نمیشه


فاحشه مغزی

حداقل مرد باش و پای حرفی که زدی وایستا...

شما و همفکران شما حرف از مردانگی نزنید  که بعد از این کار باعث تنفر بیشتر میشه


گزینه 5 از اصول اسلام نثار نگارنده پیام با نام من

تا دیروز که بحث در مورد اصول دین بود ارزش جواب رو نداشتم... حالا چه سریع جواب میدی... بازم اگه یه سوال اصولی بپرسم که نیاز به فکر کردن داره، سریع می گی: «ارزش جواب دادن نداری»...

یه لات بی سر و پا بیشتر نیستی که جرأت و سواد بحث کردن نداری...

الانم که دیدی همفکرات دارن با زدن این حرفت بهت می گن انگل، سریع شونه خالی می کنی...

۰۹ فروردين ۹۴ ، ۰۲:۳۸ پاسخ به حقیقت پنهان

آیه 17 سوره الرحمن : «رب المشرقین و رب المغربین»

ترجمه : «پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب»

اکثر مفسرین در تفاسیر خود دو مشرق و دو مغرب را به مشرق و مغرب تابستانی و زمستانی تفسیر کرده‌اند. چیزی که از زمان بسیار دور بشر این تغییرات را به چشم مید‌یده و متوجه تکرار آن در طول سال بوده است. از آنجا که موضع طلوع و غروب خورشید در طول سال تغییر میکند، این تغییرات در افق بین دو نقطه مینیمم و ماکسیمم قرار دارد که در نیمکره شمالی شامل بلند ترین روز سال (اول تیرماه) و کوتاهترین روز سال(30 آذر) و در نیمکره جنوبی برعکس میباشد. مثلاً اگر نسبت به شهر تهران خورشید در اول تیرماه از نقطه A طلوع میکند در روزهای بعد این نقطه طلوع به سمت نقطه B حرکت میکند تا در روز 30 آذرماه به نقطه B برسد و سپس در روزهای بعد دوباره محل طلوع خورشید به سمت نقطه A  حرکت میکند تا روز اول تیر که به Aمیرسد و همینطور تکرار میشود. دو نقطه  و B مشرق تابستانی و زمستانی و نیز مشابه آن برای غروب خورشید در غرب، مغرب تابستانی و زمستانی نامیده میشود.

A—————————-B                                                                                  

بعضی از مفسرین هم در مورد دو مشرق و دو مغرب تعبیر دیگری دارند و آن اینکه دو مشرق و دو مغرب برای طلوع و غروب خورشید و ماه است.

اما مفسرین معتقد به معجزه علمی میگویند: «این آیه به روشنی بیان میدارد زمین کروی است و مسطح نیست. چون یک سطح مسطح یک مشرق و مغرب بیشتر ندارد. اما در  مورد کره، مشرق، مغرب طرف دیگر میباشد و بالعکس. پس چون زمین دو مشرق و دو مغرب دارد بنابرین کروی شکل است.»

از دیدگاه من بازهم این عزیزان دچار نوعی اشتباه شده‌اند که از همان پیش داوری ذهنی نشأت میگیرد. اینان به احتمال زیاد تفاسیر را مطالعه نکرده‌اند یا از نظر علمی بر موضوع مسلط نمی‌باشند.

اگر نظر ایشان درست باشد، این تعبیر را میتوان برای هر جسم هندسی فضائی دیگر بکار برد. مثلا یک صفحه مستطیل شکل را در نظر بگیرید با یک ضخامت نسبتا کم( یک مکعب مستطیل که نسبت ارتفاع آن به مساحت قاعده‌اش بسیار کوچک باشد). اگر این صفحه مسطح زمین ما باشد با ضخامت مثلاً صد کیلومتر، بازهم مشرق آن در سطح روئی، میشود مغرب سطح زیری و بالعکس. پس با این استدلال آقایان، زمین میتواند مسطح (مکعب مستطیل با ضخامت کم) و یا هر شکل هندسی فضائی دیگر مانند استوانه را داشته باشد با دو مشرق و دو مغرب. همچنین در قرآن لفظ مشارق و مغارب نیز بکار برده شده که در واقع همان نقاط بین A و B را شامل میشود. اگر از این لفظ هم بخواهیم برای کروی بودن زمین استفاده کنیم، مشابه همان میتوان ثابت کرد زمین بصورت استوانه است.

پس کاملا واضح است که مراد از دو مشرق و دو مغرب در این آیه همان مشرق و مغرب تابستانی و زمستانی است. و این یک واقعیت مسلم است مانند ریزش قطرات باران از ابر. این آیه یک مطلب کاملا عینی و شناخته شده برای بشر از سالیان دور را بیان میکند و هیچگونه معجزه علمی مبنی بر کروی بودن زمین در آن نهفته نیست.

توجه داشته باشید که علت پیدایش چهار فصل و تغییر موضع طلوع و غروب خورشید در افق ناشی از چرخش زمین به دور خود نسبت به محوری مایل، و نیز چرخش زمین به دور خورشید در یک مدار بیضی شکل است. همه این موارد مطابق قوانین نیوتون در فیزیک، میتواند برای هر جسم هندسی فضائی دیگر مانند یک مکعب مستطیل یا یک استوانه نیز اتفاق بیفتد.

بد نیست در اینجا با روایتی از ابی بصیر که در تفسیر جامع جلد هفت صفحه 26 در ذیل تفسیر آیه فوق آمده آشنا بشویم. آقای سید ابراهیم بروجردی در تفسیر جامع خود می‌نویسد: «ابی بصیر ذیل آیه فوق از امام صادق علیه السلام نقل کرده فرمود: مشرقین رسول خدا و امیرالمؤمنین و مغربین امام حسن و امام حسین میباشند.» این روایت در تفسیر «اطیب البیان فی تفسیر القرآن» تألیف آقای سید عبدالحسین طیب نیز آمده. خب این هم نظری است. شیعیان میکوشند این تفسیر را به باطن قرآن ربط بدهند. چون از دید ایشان قرآن 70 بطن و هر بطنی نیز 70 بطن دیگر دارد. عقل ناقص من که نمیتواند هیچ‌گونه ارتباطی بین این بطنی که ایشان بیان میدارد با آیه فوق و بقیه آیات سوره الرحمن پیدا کند. شاید اگر الان امام زمان در بینمان هویدا بود یکی دیگر از بطون به روز این آیه را چنین بیان میداشت: «مراد از مشرقین من و آقای خمینی و مراد از مغربین آقای خامنه‌ای و احمدی‌نژاد می‌باشند.»

متأسفانه شیعیان عزیز که اسیر تعصب شدید نسبت به امامان معصوم خود هستند، نمیخواهند بپذیرند که اگر واقعا رسول خدا طبق حدیث ثقلین دو چیز گرانبها به نامهای قرآن و عترت یا همان اهل بیت از خود به یادگار باقی گذاشته و یک مسلمان برای فهم قرآن باید به اهل بیت رجوع کند، پس چرا کتاب تفسیری مدون و کامل که مخصوصا موارد غامض و متشابهات قرآن را بیان کرده باشد از ائمه معصوم بجا نمانده؟ چرا این بزرگواران در ازای تکلیفشان برای فهماندن قرآن به مسلمانان، تفسیر تألیف نکردند و فقط به چند روایت در تفسیر قرآن یا بهتر بگویم تأویل قرآن آنهم همانند موردی که در فوق ذکر شد بسنده کردند. حالا اگر کسی توانست صحت و سقم تأویل امام صادق در ذیل آیه فوق را اثبات کند، کاری بس عظیم انجام داده. متأسفانه این طرز تفکر در مورد بطون قرآن و تأویل آیات که فقط هم شیعیان به آن معتقدند، ما را با تعدادی از احادیث اینچنینی روبرو کرده که واقعا نمیدانیم باید بپذیریم یا نه. مانند روایتی که از ابوذر غفاری در مورد محلی که خورشید به سمت آن روان است از پیامبر نقل کرده که ایشان میفرمایند خورشید پس از غروب، در آسمان بالا میرود تا به مستقر خود در آسمان هفتم و زیر عرش خدا برسد و در آنجا سجده میکند و برای طلوع روز بعدش از خدا اجازه میگیرد. خب علمای شیعه میگویند یا این حدیث صحیح است و یا جعلی. و اگر صحیح باشد باید تأویل شود. خب به این طریق، یک محقق دیگر نمیتواند به صحت و سقم اینگونه روایات و به میزان دانش خدادادی ائمه واقف گردد. چون اگر مطلبی بدور از واقعیات علمی از آنان به ما برسد، عالمان شیعه یا منکر آن میشوند، یا با تأویل، آنرا معقول و منطقی میسازند. و از اینجاست که انسان در حقانیت مذهب شیعه و مستحکم بودن پایه‌های آن و حجتهای آشکار و دلیلهای روشن آن انگشت حیرت به دهان می‌گیرد.

به نظر من هیچ حدیث و روایتی قابل استناد نیست و نباید از هیچ کدام از این احادیث قضاوت بر بد بودن امامان کرد. در گذر زمان همه چیز عوض میشود. بعد از گذشت هزاران سال مطمعنا احادیث دروغین به دست ما میرسد ولی به نظر من باید از هر چیز درست و نیکی که با آن برخورد میکنیم بهترین استفاده را ببریم و طبق فطرت پاکمان و خردمان رفتار کنیم. اگر هم بر فرض محال امامی چنین سخنی گفته باشد توهین و ناسزا شایسته یک فرد نیست. هر انسانی آزاد است هر راهی که میخواهد در زندگی انتخاب کند و اگر جایی به این نتیجه رسید که مسیری که تاکنون میرفته اشتباه است میتواند مسیرش را عوض کند.
فاحشه مغزی

نگفتی مزنه متعه یکساعته الان چنده به فرامین ائمه باید عمل کرد اصولش همچین مالی نیست امان از فروعش

این کامنت های اینجوری و مشابهش رو چندین بار دیگه هم وقتی از جواب منطقی کم اوردی  گذاشتی تو اونقدر بیسواد و بی مغزی که نیازی نیست من به اسم تو کامنت بذارم قشنگ شخصیت و تربیت نداشته خودت رو نشون دادی  صاحب سایت میتونه تایید کنه که اون کامنت مال من نبود
فرق مابین بنی ادم و حیوان ادب است 
البته هر کسی هم اون کامنت رو گذاشته چهره خیلی مودبی ازت نشون داده که البته تو بویی از ادب و جوانمردی نبردی 


دوستان هم میتونن تایید کنن که کی از جواب فرار میکه و دنبال حقیقت نیست و مغزش معیوبه و حق با کیه 

ایات قران میتونن همزمان ده ها تاویل متفاوت داشته باشند که مخالفتی هم با هم ندارند 
بحث سر اصول دین بود نه اینکه قران چی میگه یا چی نمیگه شما صول دین رو قبول داری که برسیم به قران؟!
ائمه ما در طول زندگیشون به حدی تحت فشار بودند که یارانشون هم نمیتونستند با اونها ارتباط داشته باشد خیلی از اصحابشون مثل  پدر جابربن حیان فقط به دلیل علوی بودن تحت تعقیب حکومت قرار میگرفتند و کشته میشدند 
حتی یاران ائمه توانایی انتشار کتاب درباره موضوعات غیر فقی رو هم نداشتند چه برسه به اینکه یک کتاب فقهی تهیه کنند که مسلما در ان از حاکمان به بدی یاد میشه و اونها اجازه انتشار کتاب رو بهشون نمیدادند

خلاصه اینکه اگه ائمه کتابی مینوشتند اولا که حکام خر نبودند که بگذارند کتابی علیه حکومتشون نوشته بشه و نشر داده بشه دوما احتمال اینکه همون حاکمان کتاب رو به گونه ای تحریف کنند که به نفع خودشون تموم بشه زیاد بود

اگه جوابی که کوروش در قبال این سوال من که اصول اسلام رو نقد کنید میده اینه که تو فاحشه ای و..... من از کوروش و رفقا و دوستدارانش متنفرم
 چون انسانیت میگه از ادم های بی ادب و تهمت زنندگان به دیگران فقط به دلیل حرف منطقی که به مذاق بعضی ها خوش نمیاد باید متنفر بود و عملشون رو محکوم کرد 
حالا ببینم کیا انسانیت سرشون میشه
14 اصل در انسان از دیدگاه اسلام

اصل اول

انسان موجودى است مرکب از جسم و روح، که پس از مرگ، جسم او متلاشى مى‏شود ولى روح او به حیات خود ادامه مى‏دهد، و مرگ انسان به معناى فناى او نیست. از این جهت تا برپایى قیامت، در عالم برزخ زندگى خواهد داشت. قرآن در بیان مراتب آفرینش انسان، آخرین مرحله آن را که با نفخه روح در کالبد وى صورت مى‏پذیرد،با این جمله یاد مى‏کند:‹‹ثم انشاناه خلقا آخر›› (مؤمنون/14): آنگاه او را موجودى دیگر قرار دادیم.

نیز در آیات متعدد به حیات برزخى انسان اشاره مى‏کند و از آن جمله مى‏فرماید: ‹‹و من ورائهم برزخ الى یوم یبعثون›› (مؤمنون/100): و پیش روى (و یا پشت آنان) برزخ (1) است تا روزى که برانگیخته مى‏شوند. آیاتى که بر حیات برزخى گواهى مى‏دهند بیش از آنند که در اینجا نقل گردند.

اصل دوم

هر انسانى با فطرت پاک و توحیدى آفریده مى‏شود، به گونه‏اى که اگر به همین حالت پیش برود و عوامل خارجى او را منحرف نکنند، راه حق را خواهد پیمود. هیچ فردى از مادر خویش خطاکار، گنهکار، و یا بد سگال زاده نشده است، و پلیدیها و زشتیها جنبه عرضى داشته و معلول عوامل بیرونى و اختیارى است.وروحیات ناپسند موروثى نیز به گونه‏اى نیست که در سایه اراده و خواست انسان تغییر ناپذیر باشد. بنابراین اندیشه گناه ذاتى فرزندان آدم، که در مسیحیت کنونى مطرح است، بى‏پایه است.

قرآن کریم در این باره مى‏فرماید:‹ (روم/30): بدون هیچگونه انحراف به چپ و راست، به آیین الهى روى آور که خداوند انسانها را < 
بر اساس آن آفریده است. پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله و سلم نیز مى‏فرماید:«ما من مولود الا یولد على الفطرة‏» (2) : هیچ مولودى نیست مگر اینکه بر فطرت پاک (توحید و یگانه پرستى) به دنیا مى‏آید.

اصل سوم

انسان موجودى است مختار و انتخابگر، یعنى در پرتو قوه عقل پس از بررسى جوانب مختلف فعل، انجام یا ترک آن را برمى‏گزیند. قرآن کریم مى‏فرماید: ‹‹انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا›› (انسان/3): ما راه را به او نشان داده‏ایم، او یا سپاسگزار است و یا کفران کننده.

نیز مى‏فرماید: ‹‹وقل الحق من ربکم فمن شاء فلیؤمن و من شاءفلیکفر›› (کهف/29): بگو حق از جانب پروردگارتان نازل گردیده است. پس هرکس مى‏خواهد ایمان آورد و هرکس مى‏خواهد کفر ورزد.

اصل چهارم

انسان به حکم اینکه از فطرتى سلیم برخوردار است، و داراى قوه عقل است که مى‏تواند خوب را از بد تمیز دهد و نیز از اختیار و انتخابگرى برخوردار است - روى این جهات - موجودى است تربیت پذیر، که راه رشد و تعالى و بازگشت‏به سوى خدا به روى او در همه زمانها گشوده است، مگر در لحظه‏اى (لحظه مشاهده مرگ) که دیگر توبه او پذیرفته نیست. از این جهت، دعوت پیامبران شامل همه افراد بشر بوده است، حتى افرادى مانند فرعون، چنانکه مى‏فرماید:

‹‹فقل هل لک الى ان تزکى× و اهدیک الى ربک فتخشى›› (نازعات/18-19):اى موسى به فرعون بگو آیا مى‏خواهى تزکیه شوى و ترا به سوى پروردگارت هدایت کنم، تا خشیت‏یابى.

بر این اساس انسان نباید هیچگاه از رحمت و مغفرت الهى مایوس گردد. چنانکه مى‏فرماید:

‹‹لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا›› (زمر/53): از رحمت‏خدا مایوس نشوید، که او همه گناهان را مى‏آمرزد.

اصل پنجم

انسان به حکم اینکه از نور خرد و موهبت اختیار برخوردار است، موجودى مسئول است: مسئول در برابر خدا، در برابر پیامبران و رهبران الهى، در برابر گوهر انسانى خویش و انسانهاى دیگر و در برابر جهان. قرآن به مسئولیت‏بشر در آیات بسیارى تصریح دارد.

مى‏فرماید: ‹‹اوفوا بالعهد ان العهد کان مسؤولا›› (اسراء/34): به پیمان وفادار باشید که از پیمان سؤال مى‏شود.

نیز مى‏فرماید: ‹‹ان السمع والبصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولا›› (اسراء36): از گوش و چشم و دل سؤال مى‏شود.

باز مى‏فرماید:‹‹ایحسب الانسان ان یترک سدى›› (قیامت/36): آیا انسان گمان مى‏کند که به حال خود رها شده است.

و پیامبر گرامى اسلامصلى الله علیه و آله و سلم فرموده است:«الا کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته‏». (3)

اصل ششم

هیچ انسانى بر دیگرى مزیت و برترى ندارد مگر از طریق کمالات معنوى که از آن برخوردار است. بارزترین ملاک مزیت و برترى نیز تقوا و پرهیزگارى در همه شئون زندگى است. چنانکه مى‏فرماید:

‹‹یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثى وجعلناکم شعوبا و قبائل‏لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقاکم›› (حجرات/13):اى انسانها ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم، و شما را دسته‏ها و قبیله‏هاى گوناگون قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا گرامیترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شما است.

بنابر این خصوصیات نژادى وجغرافیایى ونظایر آن از دیدگاه اسلام مایه برترى طلبى و تفاخر و تبختر نیست.

اصل هفتم

ارزشهاى اخلاقى، که در حقیقت اصول انسانی ‏بوده و ریشه فطرى دارند، اصولى ثابت و جاودانه اند، و گذشت زمان و تحولات اجتماعى سبب تغییر و دگرگونى آنها نمى‏شود. مثلا زیبایى وفا به عهد و پیمان، یا نیکى را با نیکى پاسخ گفتن، امرى جاودانه است و تا بشر بوده و خواهد بود، این قانون اخلاقى دگرگون نخواهد شد. همچنین است‏حکم به زشتى خیانت و خلف وعده. بنابراین، از دیدگاه عقل، در زندگى اجتماعى بشر یک رشته اصول وجود دارد که با طبیعت و سرشت انسان درهم آمیخته و ثابت و پایدار مى‏باشد.

آرى در کنار این اصول اخلاقى یک رشته آداب و رسوم نیز یافت مى‏شود که از شرایط زمانى و مکانى تاثیر پذیرفته و دستخوش تغییر و دگرگونى قرار مى‏گیرد، که ربطى به مبادى و اصول ثابت اخلاقى ندارد.

قرآن کریم به برخى از اصول عقلى و ثابت اخلاقى اشاره دارد، چنانکه مى‏فرماید:

‹‹هل‏جزاء الاحسان الاالاحسان›› (الرحمن/60): آیا پاداش احسان، چیزى جز احسان است؟

‹‹ما على المحسنین‏من سبیل›› (توبه/91): برنیکوکاران نکوهشى نیست.

‹‹فان الله لا یضیع اجر المحسنین›› (یوسف/90): خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمى‏سازد.

‹‹ان الله یامر بالعدل والاحسان و ایتاء ذی القربى و ینهى عن الفحشاء والمنکر و البغی›› (نحل/90): خدا به دادگرى و نیکوکارى و کمک به خویشاوندان فرمان مى‏دهد و از پلیدى و زشتى و ستم نهى مى‏کند.

اصل هشتم

اعمال انسان، گذشته از اینکه در سراى دیگر پاداش یا کیفر دارد، در این جهان نیز خالى از پیامدهاى خوب و بد نیست.در حقیقت پاره‏اى از حوادث جهان عکس‏العمل فعل او مى‏باشد، و این حقیقتى است که وحى از آن پرده برداشته و علم بشر نیز تا حدى بدان پى برده است. قرآن کریم در این باره آیات بسیارى دارد که دو نمونه را یادآور مى‏شویم:

‹‹و لو ان اهل القرى آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماءو الارض ولکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون›› (اعراف/96): هرگاه اهل آبادیها ایمان آورند و پرهیزگار باشند، درهاى برکات آسمان و زمین را به روى آنان مى‏گشاییم، ولى آنان (آیات الهى را) تکذیب کردند، پس ما نیز آنها را به کیفر اعمالشان رساندیم.

حضرت نوح به امت‏خود یادآور مى‏شود که میان پاکى از گناه و گشوده شدن درهاى رحمت الهى و فزونى نعمت‏خداوند رابطه‏اى برقرار است. چنانکه مى‏فرماید:‹‹وقلت استغفروا ربکم انه غفارا× یرسل السماء علیکم مدرارا× ویمددکم باموال وبنین ویجعل لکم انهارا›› (نوح‏10-12):(به قوم خود) گفتم از خدا طلب آمرزش کنید، او آمرزنده گناهاست، در این صورت از آسمان بر شما باران فراوان فرود مى‏فرستد. و با مال و فرزند شما را کمک مى‏کند. و براى شما باغها وچشمه‏سارهایى پدید مى‏آورد.

اصل نهم

پیشرفت و عقبگرد امتها ناشى از عللى است که صرفنظر از برخى عوامل بیرونى، عمدتا ریشه در عقاید و اخلاق و رفتار خود آنان دارد.این اصل با قضا و قدر الهى نیز منافات ندارد، زیرا این قاعده خود از مظاهر تقدیر کلى الهى است. یعنى مشیت کلى الهى بر این تعلق گرفته است که امتها از طریق عقاید و رفتار خود سرنوشت‏خود را رقم زنند. مثلا جامعه‏اى که روابط اجتماعى خود را بر اصل عدالت و دادگرى استوار سازد، زندگى نیک و آرامى خواهد داشت، و امتى که روابط اجتماعى خود را بر خلاف آن قرار دهد، سرنوشتى ناگوار در کمین او خواهد بود. این اصل همان است که در اصطلاح قرآن «سنتهاى الهى‏» نامیده شده است. چنانکه قرآن مجید مى‏فرماید:

‹‹فلما جاءهم نذیر ما زادهم الا نفورا× استکبارا فی الارض ومکر السى‏ء ولا یحیق المکرالسیئ الا باهله فهل ینظرون الا سنة الاولین فلن تجد لسنة الله تبدیلا و لن تجد لسنة الله تحویلا››. (فاطر/42-43): آنگاه که بیم دهنده‏اى نزدشان آمد، جز دورى از بیم‏دهنده آنها را سودى نبخشید، به علت استکبار در زمین و نیرنگهاى زشت،(باید دانست که) نیرنگهاى بد جز نیرنگبازان را در بر نمى‏گیرد. آیا آنان جز سنتى که بر گذشتگان حاکم بود، منتظر چیز دیگرى هستند؟! در سنت‏خدا هیچ تحول و دگرگونى نمى‏یابى.

‹‹...و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین...و تلک الایام نداولها بین الناس...›› (آل عمران/139-140): شماها برترید اگر مؤمن باشید... و این روزها (پیروزى و شکست) را بین مردم دست‏به دست مى‏گردانیم.

اصل دهم

تاریخ بشر آینده روشنى دارد. درست است که زندگى بشر غالبا با نابرابریها و نابسامانیها همراه بوده است، ولى این وضع تا آخر ادامه نخواهد داشت، بلکه تاریخ بشر به سوى آینده‏اى روشن درحرکت است که در آن عدل فراگیر حاکم شده. و به تعبیر قرآن کریم صالحان، حاکمان زمین خواهند بود. چنانکه مى‏فرماید:

‹‹و لقدکتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون›› (انبیاء/105): ما در زبور پس از «ذکر» (شاید مقصود تورات باشد) نوشتیم که صالحان حاکمان زمین خواهند شد.

و نیز مى‏فرماید:

‹‹وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم›› (نور/55): خداوند به افرادى از شما که ایمان آورده و کارهاى نیک انجام دهند وعده داده است که آنان را در زمین خلافت‏بخشد، همان گونه که پیشینیان را خلافت‏بخشیده است.

بنابراین در آینده تاریخ و در گردونه مبارزه مستمر حق و باطل، پیروزى نهایى از آن حق است، هرچند به طول انجامد. چنانکه مى‏فرماید:

‹ل نقذف بالحق على الباطل فیدمغه‏فاذا هو زاهق›› (الانبیاء/18): حق را بر سر باطل مى‏زنیم تا آن را درهم کوبد، پس ناگهان نابود گردد.

اصل یازدهم

انسان از دیدگاه قرآن کریم از کرامتى ویژه برخوردار است، تا آنجا که مسجود فرشتگان قرار گرفته است. چنانکه مى‏فرماید:

‹‹و لقدکرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر ورزقناهم من الطیبات و فضلناهم على کثیر ممن خلقنا تفضیلا›› (اسراء/70): همانا بنى آدم را کرامت‏بخشیدیم و آنان را در خشکى و دریا جاى داده و از طیبات روزى دادیم و بربسیارى از آفریده‏هاى خود برترى بخشیدیم.

با توجه به اینکه اساس زندگى انسان را حفظ کرامت وعزت نفس تشکیل مى‏دهد، انجام هرگونه کارى که این موهبت الهى را خدشه‏دار سازد از نظر اسلام ممنوع است. به تعبیرى روشنتر، هر نوع سلطه‏گرى و سلطه پذیرى ناروا، اکیدا ممنوع مى‏باشد. امیر مؤمنان على علیه السلام مى‏فرماید: «ولا تکن عبد غیرک وقد جعلک الله حرا» (4) : بنده دیگرى مباش، خدا ترا آزاد آفریده است.

نیز مى‏فرماید: «ان الله تبارک و تعالى فوض الى المؤمن کل‏شی‏ء الا اذلال نفسه‏»: خدا کارهاى فرد با ایمان را به دست‏خود او سپرده (و او را در انجام و ترک آنها آزاد گذارده) جز خوار ساختن خویش را. (5)

روشن است که حکومتهاى مشروع الهى با این قانون منافات ندارد، چنانکه توضیح آن در بحث آینده خواهد آمد.

اصل دوازدهم

حیات عقلانى انسان از دیدگاه اسلام جایگاه ویژه‏اى دارد، زیرا برترى و ملاک امتیاز انسان از سایر حیوانات به قوه تفکر و نیروى خرد او است. از این روى در آیات بسیارى از قرآن کریم، بشر به تفکر و اندیشه ورزى دعوت شده است تا آنجا که پرورش فکر و تفکر در مظاهر خلقت را از ویژگى‏هاى خردمندان دانسته است. چنانکه مى‏فرماید:

‹‹الذین یذکرون الله قیاما وقعودا وعلى جنوبهم ویتفکرون‏فی خلق‏السموات‏والارض ربنا ما خلقت هذا باطلا›› (آل عمران/192): آنان کسانى هستند که خدا را، ایستاده و نشسته و در حالیکه به پهلو خوابیده‏اند، یاد مى‏کنند و در آفرینش آسمانها و زمین مى‏اندیشند و مى‏گویند: پروردگارا این جهان را بیهوده نیافریده‏اى(آیات مربوط به لزوم تفکر و مطالعه در مظاهر خلقت و آیات الهى بیش از آن است که در اینجا نقل شود).

بر اساس چنین دیدگاهى است که قرآن، انسانها را از پیرویهاى نسنجیده و کورکورانه از گذشتگان منع مى‏کند.

اصل سیزدهم

آزادیهاى فردى در قلمرو مسایل اقتصادى، سیاسى وغیره در اسلام مشروط به این است که با تعالى معنوى او منافات نداشته و نیز مصالح عمومى را خدشه‏دار نسازد. در حقیقت فلسفه تکلیف در اسلام همین است که مى‏خواهد با موظف کردن انسان، کرامت ذاتى او را حفظ نموده و مصالح عمومى را تامین کند. جلوگیرى اسلام از بت‏پرستى و میگسارى و نظایر آن براى حفظ کرامت و حرمت انسانى است، و از اینجا حکمت قوانین کیفرى اسلام نیز روشن مى‏گردد.

قرآن کریم اجراى قانون قصاص را عامل حیات انسان دانسته و مى‏فرماید:‹‹و لکم فی القصاص حیاة یا اولى الالباب›› (بقره/179):اى خردمندان، قصاص حافظ حیات شما است.

پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «ان المعصیة اذا عمل بها العبد سرا لم یضرالاعاملها، فاذا عمل بها علانیة ولم یغیر اضرت بالعامة‏»: هرگاه فردى به صورت پنهانى مرتکب گناه شود فقط به خود ضرر مى‏زند، ولى اگر آشکارا انجام دهد و مورد اعتراض واقع نشود به عموم ضرر مى‏رساند.

امام صادق علیه السلام پس از نقل حدیث مى‏افزاید:«ذلک انه یذل بعمله دین الله و یقتدی به اهل عداوة الله‏»:علت این امر آن است که فرد متظاهر به گناه با رفتار خود حرمت احکام الهى را مى‏شکند و دشمنان خدا از او پیروى مى‏کنند. (6)

اصل چهاردهم

یکى از مظاهر آزادى فردى در اسلام این است که در پذیرش دین اجبارى نیست، چنانکه مى‏فرماید: ‹‹لا اکراه فی الدین قدتبین الرشد من الغى›› (بقره/256).زیرا دین مطلوب در اسلام، ایمان و باور قلبى است و این چیزى نیست که با عنف و زور در دل انسان جاى گیرد، بلکه در گرو حصول یک رشته مقدمات است که مهمترین آنها روشن شدن حق از باطل مى‏باشد. هرگاه این شناخت‏حاصل شود، در شرایط طبیعى، انسان حق را برمى‏گزیند.

درست است که «جهاد»یکى از فرایض مهم اسلامى است، ولى معناى آن اجبار دیگران به پذیرش اسلام نیست، بلکه مقصود از آن برطرف ساختن موانع ابلاغ پیام الهى به گوش جهانیان است تا «تبین رشد» تحقق پذیرد. طبیعى است چنانچه سوداگران زر و زور روى اغراض مادى و شیطانى مانع رسیدن پیام آزادیبخش دین به گوش جان انسانها گردند، فلسفه نبوت (که همانا ارشاد و هدایت‏بشر است) اقتضا مى‏کند که جهادگران هرگونه مانع و یا موانع را از سر راه بردارند، تا شرایط ابلاغ پیام حق به افراد بشر فراهم گردد.

جناب پدر منطق حسن


شما از کجا فهمیدید که همفکران بنده بودن که نظر دادند


بلا نکنه تو تخم عرب بازی در اوردی شیعه شیطون

جناب  م.ا


به نظر من هیچ حدیث و روایتی قابل استناد نیست و نباید از هیچ کدام از این احادیث قضاوت بر بد بودن امامان کرد(اگر هیچ روایتی قابل استناد نیست شما به چه دلیل امامت را قبول داری) در گذر زمان همه چیز عوض میشود. بعد از گذشت هزاران سال مطمعنا احادیث دروغین به دست ما میرسد(شما با چه منطقی احادیث مورد قبول خودت رو درست ولی الباقی رو نادرست میدونی)  ولی به نظر من باید از هر چیز درست و نیکی که با آن برخورد میکنیم بهترین استفاده را ببریم و طبق فطرت پاکمان و خردمان رفتار کنیم(خرد رو با شما موافقم) اگر هم بر فرض محال امامی چنین سخنی گفته باشد توهین و ناسزا شایسته یک فرد نیست( استفاده از لفظ محال نشان از اعتقاد بی دلیل شما است و با لفظ خرد سازگاری ندارد)  هر انسانی آزاد است هر راهی که میخواهد در زندگی انتخاب کند و اگر جایی به این نتیجه رسید که مسیری که تاکنون میرفته اشتباه است میتواند مسیرش را عوض کند(بله هر انسانی ازاد است راه خود را انتخاب کند ولی این اسلام است که اجازه انتخاب نمیدهد و میگوید حکم حکم الله)

شعور پنهان


درباره حضور حسنین در جنگ با ایران هم جوابتون رو دادم که این فرض اگر هم درست باشه دلیل منطقی رد حقانیت اونها نیست مثلا اگه حاکم یک منطقه بر علیه یک پادشاه ایرانی شورش کنند و اون هم سپاهش رو بفرسته و با سپاه آنها مقابله کنند میخواهی طرف کی رو بگیری؟ مردم ایران که معصوم نیستند هر کاری کردند درست باشه در حالی که از منظر شیعه اىمه معصوم هستند


به این دلیل ارزش پاسخ نداری

بل 
به دلیل خریت حماقت بی ادبی بی تربیتی تکرار مکررات جهالت بی سوادی بی شخصیتی .......یک عالمه صفت دیگه ارزش جواب نداری 


بحث حضور حسنین در جنگ هم قبلا منتفی شده بود و تو دوباره وسط اوردیش که از بحث منطقی فرار کنی 

مگه کوروش برای رسیبدن به قدرت با پدربزرگش نجنگید ؟مگه کسانی که در سپاه دو طرف بودند و کشته میشدند ایرانی نبودند؟اونا اشکال نداره؟پس انسانیت چی میشه؟ این همه ایرانی بدبخت مردند فقط به خاطر خواب یکی دیگه؟



یعنی کوروش و طرفدارانش اینقدر بی مغز و بی سوادو بی شخصیت هستند که نمیتونند یک بحث منطقی داشته باشند؟

یعنی این جواب کوروش در مقابل نقد اصول دینه؟ که هی از بحث فرار کنه و به خزعبلات روی بیاره ؟

واقعا کوروش نمیتونه با من به قول پرستش کنندگانش تخم عرب یک بحث منطقی داشته باشه ؟
یعنی نزاد اریایی که میگفتن همین بود؟ از پس جواب یک دختر بچه بر نیومد؟من برای نزاد رو به انقراض اریایی خالص متاسفم!

پس حتما تمام چیزی هم که درباره عقل و خرد و شعورش میگفتند دروغه
 
همه در جریان باشند که کوروشی که دنیایی رو اداره میکرد جوابش در مقابل سوال یک دختر هجده ساله فحاشی و دری وریه

افرین به کوروش و دوستدارانش 

بحث حضور حسنین در جنگ هم قبلا منتفی شده بود ???????????????


فاحشه مغزی ارزش پاسخ نداری

یعنی کوروش و طرفدارانش اینقدر بی مغز و بی سوادو بی شخصیت هستند که نمیتونند یک بحث منطقی داشته باشند؟

یعنی این جواب کوروش در مقابل نقد اصول دینه؟ که هی از بحث فرار کنه و به خزعبلات روی بیاره ؟

واقعا کوروش نمیتونه با من به قول پرستش کنندگانش تخم عرب یک بحث منطقی داشته باشه ؟
یعنی نزاد اریایی که میگفتن همین بود؟ از پس جواب یک دختر بچه بر نیومد؟من برای نزاد رو به انقراض اریایی خالص متاسفم!

پس حتما تمام چیزی هم که درباره عقل و خرد و شعورش میگفتند دروغه
 
همه در جریان باشند که کوروشی که دنیایی رو اداره میکرد جوابش در مقابل سوال یک دختر هجده ساله فحاشی و دری وریه

افرین به کوروش و دوستدارانش 

یعنی کوروش و طرفدارانش اینقدر بی مغز و بی سوادو بی شخصیت هستند


بی مغز و بی شخصیت  تو و تمام ائمه تو  هستن

۰۹ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۳۵ نوکر مولا علی

جناب بل همچنان چرندیات رو ادامه میدن


پیامبر رو میگه بیسواد

تو هنوز نمیدونی علم اکتسابیه یا نه بعد میخوای بگی پیامبر بیسواده

علم که مخلوق خداست چطور نتونه در مخلوق دیگری پیاده بشه

بسیاری از مخلوقات در مخلوق دیگری وجود دارند

ارگانیک یعنی همین

این چیز عجیبی نیست

برای تو عجیبه که همه چیز رو از جای دیگه کپی پیست می کنی

باید کمی هم فکر کنی

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت, به غمزه مسله آموز صد مدرس شد

عجیبه افراد بیسواد به اسم پیامبر و ائمه میگن مسواک رو به صورت بالا به پایین بزنید نه چپ و راست بعد علم میفهمه که حرف هزار و چهارصد سال پیش درسته

عجیبه که میگن صورتتونو با تیغ نزنید و دانشمندا ارتباط اصلاح صورت با تیغ رو با پوسیدگی دندان پیدا می کنن

عجیبه هزاران حدیث ائمه به مرور در حال اثبات علمیه


برای تو چیز هایی عجیبه که عقلت توی پیدا کردن علتشون عاجزه

برای همین ردشون میکنی


همش فحش سفسته مغلطه فرار منحرف کردن بحث

جدا به جایی نمیرسی


جواب خیلی از شبهه هایی که مطرح کردی داده شده

البته میدونم میخوای بگی جواب داده نشده

چون به نفعت نیست نمی خونی و میگی جواب داده نشده


قبلا هم گفتم مشکل تو و امثال تو اینه که ایرانی ها رو نشناختی

ایرانی ها عاشق اینجور بحث ها هستند

میبینی که کاربرای بیشتری دائما اضافه شدن و جوابتو دادن

بیشتر هم میشن


بقیه رو نمیدونم من یکی رنگ حوزه رو هم ندیدم اما تحقیق در مورد مذهبم رو جز کارام می دونم

رشته من هیچ ربطی به دین و مذهب نداشته و کاملا فنی با مدارک و مقامات بین المللی و کشوری

اما مثل بعضی ها طبل روشنفکری نمیکوبیم

خیلیا همینطورن


شماها فکر کردین ایران یعنی همونایی که توی تلویزیونای اونور آبی نمایش میگذارن

نه

ایران پر ازنخبه هستش

ایران به خیلی جاها فرق داره

شماها خیلی مونده تا بفهمید ایران توسط امام زمان اداره میشه یعنی چی


برو به جای فحاشی و سفسته و مغلطه تعصبات حماقت آمیزتو بگذار کنار

دوباره فکر کن

شماها خیلی مونده تا بفهمید ایران توسط امام زمان اداره میشه یعنی چی


اتفاقا مردم ایران تجربه مدیریت امام زمان خیالی رو به خوبی حس میکنن


من رفتم دوباره فکر کنم  برمیگردم

یعنی اگه من نمیخواستم درباره برهان توی ریاضیات تحقیق کنم صد سال پام به این وبلاگ باز نمیشد :-)
و نوکر عزیز بدون داخل مردم ایران نخبه های زیادی وجود داره ولی داخل کشور ایران خیر!!!( البته این که منظورت از نخبه کیان بماند)
و کشور ایران داره توسط امام زمان اداره میشه؟!!! عجب.... جا داره از همینجا بگم خدا قوت امام طرز حکومت داریت بیست بیسته
سال نوم مبارک...البته ببخشی سال جدید شما اشتباه نکنم با محرم شروع میشد;-)
و نوکر عزیز بدون داخل مردم ایران نخبه های زیادی وجود داره ولی داخل کشور ایران خیر!!!( البته این که منظورت از نخبه کیان بماند)

شما هم بدون که داخل ایران هم نخبه های زیادی وجود داره ولی تا وقتی نرن خارج کسی نمیفهمه چون تفکر اکثر ایرانی ها اینه که هرکی رفت خارج نخبه است هرکی موند داخل هیچ چیزی بارش نیست 
 برای کلاس های المپیاد نجوم استادانی داشتم که یکیشون از سیزده سالگی مقاله علمی می نوشت و چندتا کتاب ترجمه و تالیف کرده یکیشون هم دکترای فیزیک داشت نمیدونم شاید اسم ببرم بشناسی 
دبیر فیزیک دبیرستانم میگفت یکی از هم دانشگاهیاش الان رفته خارج و توی سازمان فضایی کار میکنه ولی ایشون به خاطر مشکلات شخصی ادامه نداده بود 
تفکر ما اینه هرکی رفت خارج دانشمنده هرکی ایران موند خره! درحالیکه توی ایران زیاد به رشته های علوم پایه بها داده نمیشه به همین دلیل هم بعضی ها میرن خارج و اون نخبه هایی هم که توی ایران موندن کسی نمیره دنبالشون و اسم و رسمی ازشون در نمیاد چون برای ما فقط کسانی که میرن خارج نخبه محسوب میشن! و تا وقتی توی ایران هستند وجودشون زیاد دیده نمیشه مگر وقتی که اسرائیل مثل شهید قشقایی و رضایی و....شهیدشون کنه تا ما بفهمیم چقدر برای اونا حضورشون مهم بوده و ازشون احساس خطر میکردن!

کشور ایران داره توسط امام زمان اداره میشه؟!!! عجب.... جا داره از همینجا بگم خدا قوت امام طرز حکومت داریت بیست بیسته

شاید نمیدونی فقط سه تا کشور تو کل دنیا هستند که نظامشون جمهوری اسلامی هست ایران و افغانستان و پاکستان
 دورتادور ایران با کشورهایی هم مرزه که جنگزده هستند یک میلیون پناهنده افغانی و سی و چندهزار پناهنده عراقی در کشور ما زندگی میکنند اما وضع امنیتی ما با عراق و افغانستان قابل مقایسه نیست این چیزیه که میگن حمایت امام زمانه 
وگرنه بعضا با این مسئولین بی عرضه ای که ما داریم الان وضعمون یه چیزی بود تو مایه های افغانستان و...

بعد هم چرا شما هم مثل بعضیا متعصب شدی؟
اسلام یک دینه که از جانب خدا اومده فراتر از مرز قومیت و....میبینه شما میخواهی فقط به خاطر اینکه همون تاریخدانی که کلی مطالب چرت و مسخره و امار و ارقام عجیب و غریب درباره خیلی از مسائل مثل بابک خرمدین و.....داده گفته امام حسن و امام حسین که توی دوران پدرشون در جنگ شرکت نداشتند برای عثمان!رفتن کشورگشایی !اسلام و شیعه رو محکوم کنی؟

راه شناخت احادیث جعلی از اصلی اینه که اولا با قران و سنت پیامبر مخالفتی نداشته باشند و سندشون هم باید توسط علمای علم رجال  و حدیث شناسی بررسی بشه یعی اگه حدیثی از ائمه جایی دیدی که نزادپرستانه بود بدون دروغه چون خدا توی قران نزادپرستی رو ملاک قرار نداده و بارها و بارها گفته که ملاک فقط ایمان و عمل صالحه حالا هردینی که داشته باشندمعنی اسلام هم تسلیم بودن در برابر خداونده

نوروز هم از جمله جشن هایی که احادیث زیادی درباره گرامی داشتنش از ائمه رسیده 

«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرــــ اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفریدیم، و شما را ملّت ملّت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایى متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. بى ‏تردید، خداوند داناى آگاه است.»(حجرات:13)
روش بحث ائمه با مخالفان

مفضل بن عمر از اصحاب امام صادق(ع) می گوید: روزی در مسجد النبی نشسته بودم که ابن ابی العوجا (یکی از چهره های شاخص زنادقه) وارد و با تعدادی از هم فکران خود مشغول صحبت شد. آن ها در مورد پیامبر صحبت کردند و ایشان را شخصی فیلسوف خواندند. پس از این ابن ابی العوجا به رفیق خود گفت: صحبت درباره او را کنار بگذاریم، عقل من درباره او متحیر است پس بهتر است درباره دین او صحبت کنیم. او (پیامبر) ادعا می کند این جهان خالق و مدبری دارد. من ادعای او را قبول ندارم. صحبت آن ها به این جا که رسید، بسیار ناراحت شدم و با تندی به ابن ابی العوجا گفتم: ای دشمن خدا، تو خالقیت خدا را منکر شده ای، در حالی که همین نظام بدن تو مخلوق خداست و اگر تفکر می کردی دلایل وجود خدا را در خودت پیدا می کردی. ابن ابی العوجا به من گفت: تو کیستی؟ اگر از متکلمین هستی چرا عصبانی می شوی؟ بیا با همدیگر بحث کنیم. اگر بر ما غلبه کردی از تو پیروی خواهیم کرد و در صورتی که از متکلمین نیستی وارد این گونه مباحث نشو. اما اگر تو از اصحاب جعفربن محمد هستی، او هیچ گاه این گونه با ما برخورد نکرده است. او حرف های تندتر از این هم از ما شنیده است اما هیچ وقت عصبانی نشده و با تندی با ما برخورد نکرده است. او حلیم و عاقل است. ابتدا به حرف های ما کامل گوش می دهد، سپس با جمله ای کوتاه و استوار به ما جواب می دهد و معمولا در مناظره با او شکست می خوریم.

کامنت من 
اصول اسلام رو نقد کنید

جواب بل و کوروش و رفقا (البته چون بل خیلی وطن پرستی سرش میشه و از نوادگان کوروشه پس با منطق خودش جوابی که به ما میده جواب کوروشه)

اسپرم شیعه تخم عرب فاحشه مغزی و......

و اینگونه است که مدعیان وطن پرستی خواهرزاده شهید و فرزند رزمنده را مورد عنایت قرار میدهند!

یعنی به اندازه عرب کثیف زنادقه ابن ابی العوجا هم سواد و حوصله و ادب ندارند؟!نزاد پاک و خالص اریایی؟!

بحث با چنینن متعصبان کور بی ادب بی شخصیتی که حتی همفکرانشان هم قبولشان ندارند بی فایده است

 اینگونه است که مدعیان وطن پرستی خواهرزاده شهید و فرزند رزمنده را مورد عنایت قرار میدهند!


35 سال سو استفاده از این الفاظ کافی نیست؟


مورد عنایت رو خوب اومدی

35 سال سو استفاده از این الفاظ کافی نیست؟

ارزش جواب نداری این همه تهمت زدی این هم روش
 ما یک قرون هم از بنیاد شهید نمیگیریم هرکسی که رفت جبهه برای اخرت خودش رفت ولی خواستم بقیه بدونند که امثال شماها چه جور ادم هایی هستید احترام هیچ چیزی رو ندارید و هیچ کار مفیدی هم برای ایران نکردید 

ولی ادعاتون سر به فلک کشیده

 ما یک قرون هم از بنیاد شهید نمیگیریم ( خوب من چیکار کنم) هرکسی که رفت جبهه برای اخرت خودش رفت ولی خواستم بقیه بدونند که امثال شماها چه جور ادم هایی هستید(نمیدنستم اینجور مردن هم در اسلام ناب محمدی شهادت حساب میشه) احترام هیچ چیزی رو ندارید و هیچ کار مفیدی هم برای ایران نکردید ( قضاوت بی جا نصبت به دیگران)


مغز داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

در یک اتفاق نادر از کوههای اسمان تگرگ بارید این هم نشانه ای برای کافران
قضاوت بی جا نصبت به دیگران؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نسبت نه نصبت بی سواد

نخندون ما رو. تو انواع و اقسام فحش و بد و بیراه رو دادی بعد دم از قضاوت بیجا میزنی؟؟؟؟؟؟
مثل این میمونه چنگیز مغول دم از رحم و انصاف بزنه؟!!!!!!!!!!

اگه کار مفیدی برای افتخار و عزت ایران کردی بگو بذار این بار ریا بشه ما هم فیض ببریم!!!!!!!!!!!!!!!

احترام برای خواهر و مادر خودت قائل نیستی برای بقیه احترام قائلی؟!!!!!!!!!


تو با این طرز بحث کردنت هم بی مغزیت رو نشون دادی هم بی سوادی و هم منعصب بودن و بی ادب و بی تربیت بودنت رو 
هرجا هم کم اوردی یا فحش دادی یا ارزش پاسخ نداری!!!!!!!!!!!!!

همه فهمیدن چه جور موجود مسخره  و بی ادب و تهی مغزی  هستی

ادمی که نا کم میاره توهین میکنه و دری وری میگه این بود نسل اریایی ؟این بود کوروش بزرگ؟ 
این همه سال سو استفاده از اسم کوروش کافی نیست؟
نمیدنستم اینجور مردن هم در اسلام ناب محمدی شهادت حساب میشه 
چی میدونی که اینو بدونی؟
من خودم رو جای آدم بی سوادی که وابسته رو وابسطه(!) و نسبت رو نصبت(!) می نویسه جا نمی زنم...!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

حقیقت پنهان

خدا دایی تان را بیامرزد و به پدرتان طول عمر بدهد... هر چی از بنیاد شهید بگیرید حق شماست... نوش جانتان...

تا کور شود هر آنکه نتواند دید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

برای بار هزارم:
اینا سواد ندارن که بخوان اصول اسلام رو نقد کنن...
با درود فراوان.
یکی از دوستان مطلبی گفت درمورد ادرار گاو در زرتشت.
طبق مطالعات من و پرسجوهای فروان از زرتشت و قرآن.
به این یقین رسیدم که زرتشت کتاب الهیست.
پس اگر کتاب الهیست نتیجه میگیریم احکامشم الهی باشه!
این بحث از دو حالت خارجچ نیست:
1-تحریف شدن زرتشت و اضافه کردن ادرار گاو به عنوان غسل و ... .
2-دستور به استفاده از ادرار گاو با توجه به شرایط اجتماعی و مکانی و زمانی آن دوران.
با درود فراوان
حسن تزکیه رو هم تذکیه نوشت... از قلم افتاد گفتم یاداوری کنم
همیشه یزیدیان خواستند امامان را خراب خلوه دهند
ولی تاریخ می داند که که خود یزید از زنی زنا کار که با چند مرد داخل دربار بوده و حال می کرده به وجود امده
اینکه الان دنیا رو به دست گرفتند
انشا الله که یه روزی ماها نیستیم
و شما می مانید و امسال خودتان و انگاه زن و دختر خود را با همدیگر بکنید و جنده زا بوجود اورید
جنایت های پشت پرده شما در تمام کشور های دنیا مخصوصا اسلامی مشهود است و چند صباحی دیگر بصورت مالتی مدییا در اکثر نقات کره زمین پخش می شود
با تشکر
منده

کدوم عوضی بانام حقیقت آشکار کامنت گذاشته؟
خودتی حقیقت آشکار ما رو سیاه نکن!

مثل ایتکه با نام بل کامنت گذاشتن به زیر زبان بعضی ها  مزه کرده اشکال ندارد


از این به بعد کامنت بنده تیترش میشه این:

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


اگر باز ادامه بدید به اینجمله انقدر اضافه میکنم تا اسلام از مغزت پاک بشه


خوبیش اینه وقتی میخوای با نام بل کامنت بزاری باید بگی لعنت بر اسلام


ای جونم

 پدر منطق میگه:

خدا دایی تان را بیامرزد و به پدرتان طول عمر بدهد... هر چی از بنیاد شهید بگیرید حق شماست... نوش جانتان


بابا داییش مرده باباش که نمرده این بره پول بگیره همچین هم میگه نوش جونت انگار از خزانه حسین ابن علی داره میبخشه


در ضمن اگر شما معتقدی اسلام رو از صمیم قلب قبول کردی و نه با زور خوب این الت عمر و سپاهش و این دهان مبارک شما

بخورید و بیاشامید اسراف نکنید



لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


( مناقب آل أبی طالب علیهم السلام(لابن شهرآشوب)، ج‏4، ص: ۱۳۹ – 140، نشر علامه _قم،ط۱)

یعنی: «ابو جعفر ثمالى نقل مى‏کند که عبد اللَّه بن عمر بر زین العابدین وارد شد و گفت: ای فرزند حسین. آیا تو هستی که می گویی یونس بن متی به سبب قبول نکردن ولایت جدت دچار آن بلا گشت و نهنگ او را بلعید؟ فرمودند: بله. مادرت به عزایت بنشیند! ابن عمر به ایشان گفت: اگر راست می گویی این مسأله را به من ثابت کن.
در این هنگام زین العابدین دستور دادند چشمان من (راوی قصه) و ابن عمر را با پارچه ای بستند. پس از مدتی پارچه را باز کردند. ما ناگهان خود را در کنار ساحل عظیمی یافتیم. ابن عمر خطاب به امام گفت: ای آقای من. خون من در گردن شما خواهد بود. شما را سوگند می دهم به من آسیبی نرسانید.حضرت فرمود: آرام بگیر و اگر راست مى‏گویى نترس.سپس فریاد زد: اى نهنگ یونس، ناگهان نهنگى سر خود را مانند کوهى عظیم از آب بیرون آورد، در حالى که مى‏گفت: لبیک لبیک اى ولىّ خدا، حضرت فرمود: تو کیستى؟او گفت: اى مولاى من، من نهنگ یونس (ع) هستم، حضرت فرمود: ما را از اخبار خود مطّلع کن، نهنگ گفت:
اى مولاى من، خداوند تبارک و تعالى هیچ پیامبرى (از آدم تا خاتم) را مبعوث نفرمود، جز اینکه ولایت شما را بر او عرضه کرد، پس هر کس که آن را مى‏پذیرفت در سلم و خلاصى واقع مى‏شد و هر کس در پذیرش آن‏ توقّف و درنگ مى‏نمود به بلیّه و آزمایشى مبتلا مى‏شد، مانند خطیئه آدم، غرق نوح، در آتش افتادن ابراهیم، در چاه افتادن یوسف و مبتلا شدن ایّوب به بلایا، خطیئه داود و … تا آنکه نوبت به یونس رسید و خداوند به او وحى کرد: اى یونس ولایت امیر المؤمنین على و ائمه راشدین از نسل او را بپذیر و او را دوست بدار، یونس گفت: چگونه ولایت کسى را که او را نمى‏شناسم و ندیده‏ام بپذیرم و با حالت غضب به راه افتاد، آنگاه خداوند تعالى به من وحى نمود تا یونس را ببلعم، و او چهل روز در شکم من هفت دریا را سیر مى‏کرد و از میان ظلمات سه‏گانه (دریا، شب، شکم ماهى) ندا مى‏کرد: (هیچ معبودى جز تو نیست، منزّهى تو، من از ستمکاران هستم) و سپس ولایت شما را پذیرفت، وقتى به ولایت جدّ شما و ولایت اولاد او ایمان آورد، پروردگارم به من فرمان داد او را در ساحل دریا بیاندازم. آنگاه حضرت زین العابدین (ع) فرمود: اى ماهى، به خانه خود بازگرد و بعد از رفتن او آب آرام گرفت.»

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


(مناقب آل أبی طالب علیهم السلام(لابن شهرآشوب)، ج‏1، ص: ۹۳،نشر علامه _قم)

یعنی: در تفسیر آیه «ان الذین کفروا سواء علیهم» آمده است که، مالک بن صیف خطاب به پیامبر گفت: می خواهم که معجزه کنی و فرش به نبوتت گواهی دهد! و ابو لباله بن عبد المنذر گفت: می خواهم که تازیانه گواهی دهد و کعب بن اشرف گفت: می خواهم که این الاغ به تو ایمان بیاورد!
پس خداوند فرش را به سخن آورد که گفت: «گواهی می دهم که هیچ معبود بر حقی جز الله نیست و شهادت میدهم که تو ای محمد بنده و رسول خدا هستی و گواهی می دهم که علی بن ابی طالب وصی توست! منکرین گفتند: این نیست مگر جادویی آشکار! پس مالک و یارانش شرمنده شدند . بعد از آن تازیانه به سخن آمد و به نبوت و امامت گواهی داد سپس تازیانه تکانی خورد و بر صورت ابو لبابه فرود آمد و سپس گفت : همچنان تازیانه خواهی خورد که یا بمیری و یا مسلمان شوی! پس ابو لبابه اسلام آورد.
کعب نیز سوار بر الاغش آمد؛ الاغ روی دو پا ایستاد و کعب را به زمین انداخت و سپس ضربه ای به سر کعب زد و گفت: تو چه بد بنده ای هستی! تو شاهد آیات خدا بودی، باز هم به آن کافر شدی؟ پس رسول خدا گفت : الاغت از تو بهتر است و از اینکه تو بر پشتش سوار شوی ابا ورزید و دیگر هیچگاه به تو سواری نخواهد داد! پس الاغ را ثابت بن قیس خرید!

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


فضل بن شاذان در کتاب "الروضه" با اسنادی که به ابو هریره می رسد نقل می کند که گفت: «ما با پیامبر صلی الله علیه وسلم نماز می خواندیم پس از اتمام نماز به سوی ما روی گرداندند و با ما هم صحبت شدند تا اینکه مردی از انصار وارد شد و گفت: ای رسول خدا سگ فلانی مرا گاز گرفت و لباسم را پاره کرد و مانع شد که با شما نماز بخوانم روز دوم نیز یکی از صحابه آمد و چنین شکایتی را در مقابل پیامبر کرد.

پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند اگر سگ عقور باشد قتلش واجب است سپس بلند شدند و ما هم با ایشان بلند شدیم و به سوی منزل صاحب سگ رفتیم، انس در زد صاحب خانه پرسید :کیست؟ انس جواب داد: پیامبر خدا پشت در شماست، مرد در را باز کرده و می گوید پدر و مادرم فدایت ای رسول خدا چه چیزی باعث شد که شما به درخانه من بیایید ؟ در حالی که من بر دین شما نیستم! پیامبر فرمودند بخاطر حاجتی آمدیم؛ سگ تو لباس دو نفر را دریده و آنها را گاز گرفته است مرد می رود و طنابی در گردن سگ زده و نزد رسول خدا می آورد وقتی پیامبر به سگ نگاه می کند سگ به اذان خدا به زبان می آید و می گوید: السلام علیک ای رسول خدا چرا اینجا آمده ای برای چه قصد قتل مرا داری؟؟پیامبر در جواب سگ می گوید به دلیل اینکه لباس دونفر را دریدی و به آنها صدمه وارد کردی سگ جواب می دهد ای رسول خدا آن قومی که ذکر کردی منافق هستند ناصبی هستند بغض علی را دارند اگر آنها ناصبی نبودند من هرگز به آنها تعرض نمی کردم چون آنها با علی بد بودند و او را دشنام می دادند من هم این کار را با ایشان کردم وقتی پیامبر این را شنید به صاحب سگ وصیت کرد از سگ مراقبت کامل را به جا بیاورد و خواستند که برگردند صاحب سگ به دست وپای پیامبر می افتد که ای رسول خدا از خانه من میروی درحالی که سگ من به نبوتت و خلافت علی پسر عمویت شهادت داده است سپس اسلام می آورد وهمه اهل خانه نیز مسلمان می شوند
لعنت بر هرچی ادم بی تربیت و بی شخصیت و بی شعوره که هنوز بلد نیست مثل ادم حرف بزنه ادعای همه چی رو هم داره 

لعنت بر هرچی تخم عربه




هههههههههههههههه


این آدم احمق کیه همه رو دست انداخته؟


خاصیت ادم های بی تربیتی که به اسم کوروش و ایران با فحاشی و چرت و پرت با اسلام مشکل دارند برای ایران چیه ؟
دقیقا چه کار مفیدی غیر از فحش دادن و تهمت زدن به مسلمانان  برای ایران کردی بل؟
اگه جواب ندی همه اون فحش و توهین هایی که به من و بقیه دادی خودتی 

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


سر کار پنهان یه حرکت متقابل از جانب بنده بود تا شما و همفکرانت بهتر به عملکرد خود واقف بشید البته این اصول من نبود راهی بود که همفکران شما پیش پای بنده قرار دادند


البته من باب مذاح بود جدی نگیرید



لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


خدمات اسلام به ایران


https://www.youtube.com/watch?v=Bxc1frWgbmQ


اون زنه باتون به دسته شعور پنهانه که داره از خون شهدا دفاع میکنه


به درستی که :


لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


اجرت با اقا امام حسین (ع)

اون زنه باتون به دسته شعور پنهانه که داره از خون شهدا دفاع میکنه

مغز همه کوروش پرستا معیوبه؟

کوروش بهتون یاد نداده مثل ادم حرف بزنین؟

از اونجایی که دشمنان اسلام مشتی بی تربیت و بی ادب و بی مغز هستند که از نقد اسلام عاجزند و و فقط فحاشی رو یاد گرفتند برای حقانیت اسلام همینقدر کافیه

صاحب وبلاگ لطفا کامنت های حیوانات بی مغز مخالف اسلام رو از این به بعد پاک کن 

هروقت کوروش بهشون ادب یاد داد بیان زرزر کنند

 بچه ها از پرچم امام حسین ( ع ) دست نکشید دشمنان ما خیلی کثیفن و میدونن کجا رو هدف بگیرن ولی کور خوندن ما ایرانیها باهوشتر از اوناییم ما وطنمونو دوست داریم ولی آقا وسرور و مایه آبروی دو دنیای ما امام حسین و همیشه نظرش به کشور ماست و مایه برکت زندگیهامونه .
بچه ها از پرچم امام حسین ( ع ) دست نکشید دشمنان ما خیلی کثیفن و میدونن کجا رو هدف بگیرن ولی کور خوندن ما ایرانیها باهوشتر از اوناییم ما وطنمونو دوست داریم ولی آقا وسرور و مایه آبروی دو دنیای ما امام حسین و همیشه نظرش به کشور ماست و مایه برکت زندگیهامونه .
به نام خدا
سلام
دوستان ما در در بین نقل قول و انتقال مطالب و نظرات چند روش داریم:
مناظره
مباحثه
مناقشه
سفسطه یا مغالطه
و...
همونطور که میدونید مناظره یعنی تبادل نظر بر اساس قوانین و موازین خاص و دفاع هر کس از نظر خودمعمولا بین دو نفر یا دو گروه یا دو جناح صورت میگیره
که رعایت ادب و عفت کلام و پاسخ منطقی و اسنادی جز اولین شرایط اون هست
بنا بر این توضیحات:
فرد گروه یا جناحی که از نظر اطلاعات سندی و منطقی تضعیف میشه یا با کمبود اطلاعات و پاسخ برای مخاطبش رو به رو میشه برای حفظ ابرو یا نظر خودش از حالت مناظره خارج و به حالت سفسطه وارد میشه
تو این حالت هیچ حرف و یا توضیح منطقی وجود نداره و تقریبا بسیار مشکل یا نا مکن هست که بشه فرد گروه یا جناحی رو که مغالطه میکنن رو متقاعد کرد
در فرهنگ فارسی معین میخونیم:

(سَ سَ طِ) (اِ.) مغالطه کردن برای وارونه نشان دادن حقایق .

به بیان عامیانه دادو بیداد کردن واستفاده از زبان محاوره برای به بیراهه کشیدن موضوع مورد بحث و فرار از پاسخ به سوالات

.

.

.

*((((دین چیزی بر خلاف انسانیت نیست و راهنمای انسان برای سعادت دنیا و اخرت اوست لذا رعایت ادب در بحث ها از ابتدایی ترین و مشخص ترین قوانین انسان بودن هست

پیامبر گرامی ما حضرت محمد ص:

مومن اسان و راحت و نرم خو و بخشنده است و اخلاق نیکو دارد

وسائل الشیعه جلد12 صفحه159

.

امام صادق ع:ای پیروان ال محمد:بدانبد که هرکس هنگام خشمش خود را کنترل نکند و با کسانی که هم نشینی میکند خوش رفتاری نکند از ما نیست

کافی جلد2 صفحه637

.

امام علی ع:اخلاق پسندیده از ثمرات عقل است و اخلاق ناپسند ازثمرات جهل و نادانی است

غرر الحکم صفحه254

.

همون طور که مشاهده کردیم پیامبر ما پیامبر دوستی و مهربانی و حسن خلق و خوش اخلاقی هست

..............................................................................

اثبات دین اسلام

خداوند میفرماید: إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ ... ال عمران 19

اثبات مذهب تشیع

«اِنّما وَلیّکم الله و رسوله والّذین آمنوا الّذین یقیمون الصّلوة و یؤتون الزّکاة و هم راکعون» (ایه ولایت)مائده 55

ابن کثیر به سند صحیح از سلمه بن کهیل نقل کرده که گفت:(حضرت علی ع انگشتر خود رادر حال رکوع صدقه دادو در این هنگام بود که این ایه نازل شد

تفسیر ابن کثیر جلد2صفحه64

ارزو میکنم هر جا هستید موفق شاد جاوید عاقبت بخیر و سعادت مند باشید

16/1/94--بی نشون

اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فی فرج مولا صاحب الزمان


لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


مورد عنایت قرار گرفتن دو نوجوان مسلمان رو در فرودگاه جده خدمت تمام تخم عربها تبریک میگم


حالا هی برید بت خونه کعبه رو زیارت کنید


جناب بی نشون

شما گفتی:


دین چیزی بر خلاف انسانیت نیست


با خصوصیات خودت مقایسه کردی اینو گفتی

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


جناب Morteza Sedghi


اون چیزی که شما ازش به عنوان پرچم حسین یاد کردی چیز دیگریست که پرچم شده


متوهههههههههم

لعنت بر کوروش و نژادپرستان و پیروان جاهلش

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


جنابt

ت دسته دار به تو و تمام ایمه ات

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


ننگست ملخ خوار چنین خش بکشد
بر روی نجابت سیاوش بکشد
ای کاش خشایار شبی برگردد
تا خاک ریاض را به آتش بکشد

این روایت از نظر سند کاملا ضعیفه و هیچ اعتباری نداره.بنا بر این ارزش بحث کرن هم نداره.
اتفاقا اون ط رو برای شما و همفکران شما در نظر گرفتم و.645حالا هم اگه به مزخرفات و فحاشی ادامه بدی. ما هم تو فحاشی دستی داریم .

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


جنابt


حالا که شما دست داری این دست شما و ماتت جنابعالی تا سازمان حج مجبور به اعزام شما به حج عمره نشه


البته اگه شما جزء اون دو نفر نباشی که دیگه کار از کار گذشته


تخم عرب

شما هروقت تونستی یک جواب قانع کننده بیاری که چرا دربیش از ١٠٠٠شهردنیا (به دلایل جغرافیایی )نمی توان نماز (ستون دین) و روزه (از واجبات بزرگ اسلام)، را بجا آورد من هیچ حرفی ندارم ! لطفا اینهمه به همدیگه دشنام ندین و را ه دور هم نروید! اسلام هرچه هست برای برخیها خوبه اما جهانی بودنش همینه که گفتم ، البته بزرگانتون هم نتونستن این تضاد رو حل کنن ! پس عیسی بدینش و موسی هم بدینش لطف کنید این چماقی هم که بالای سرمردم نگه داشتید بردارید ؛ مردم ایران تو خونه ى خودشون آزادن ، همین! 

لعنت بر اسلام وتخم عربهای طرفدارش


جناب مش رجب


به همون دلایلی که الله احتمالا زمان محمد همون دورو  ورای خودش بوده

علمش هم محدود به همون مکه و مدینه بوده همین


البته نماز و روزش رو نمیشه به جا اورد ولی تجاوز به زنان شوهر دار و گرفتن جزیه و گردن زدن رو میتونن به نحو احسنت اجرا کنن

من اگراجازه بدهید پرسشهای فراوانی درذهن دارم که نمیدانم از که میشود پرسید! ما به اشتباه حتی به دانشگاه هم رفتیم ! اما درآنجا هم عاقلان سری تکان دادند ! و فرمودند: که برادر بخطا آمده ای ! این بو که میشنوی نه بوی کباب است ! هیس! واگرنه آن خربعدی که داغ خواهد شد تویی!اینجا رسالتشان پاسخ به پرسش نیست بلکه ...  . گفتم شگفتا ! مگر اینجا دانشگاه نیست ؟ فرمودند خلاصه خوددانی اینجا جای این حرفها نیست.حالا من شاگرد کوچک شما اگرپاسخگو باشید!

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


این که ادیان نمیتوانند جواب مخالفینشان را بدهند خوب دلیلش واضح است چون ادیان برای قبول کنندگانش امده نه برای اهل خرد


به صورت عامیانه اگه بگم هر چی دین یا پیامبرش میگه بگو بعععععع

اگه بگی چرا میگه کافری و میشه داستان همون خره که شما گفتی

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


دوستی گفت حضرت هالو
در زمینی که وحی جاری شد
شد تجاوز به حرمت  دو جوان
تو فرو بسته ای لب از لب خود

گفتم اخر بگو چه می دانی
از سیاست، هنر، ادب، تاریخ
همه این ها به همدگر وصلند
تو چرا مانده ای به دمبه و سیخ؟

اولن قبل از آن تجاوز شد
زیر گوشت درون کهریزک
تو کجا بودی و چه می کردی
نگزید آدمیتت را کک؟

دوم این که فقط دوتایش را
تو شنیدی و غیرتی گشتی
یکهزار و چهارصد سال است
همه مان مورد . . . بله مشتی

سوم این که بگو که آن دو نفر
در دیار عرب چه می کردند
رفته بودند پول این ملت
خرج کرده دوباره برگردند؟

دیده است این همه فقیر و گدا
که در این شهر پر بلا باشد؟
آنکه هرگز نمی کند باور
که خدا توی قلب ما باشد

پول خود را فرو کند با میل
توی جیب گشاد قوم عرب
خب عرب هم فرو کند با میل
من چه گویم دگر، نگو چه عجب

چارم این که شعارتان چل سال
مرگ بر انگلیس و امریکا
چند ملیون مهاجر از ایران
زندگی می کنند در آنجا

هیچ آیا شنیده ای حتی
یک نفر مورد تجاوز بود؟
در عوض سالیانه صد میلیارد
ریختی توی جیب آل سعود

کم کم دارم ناامید میشم ، چرا مفسرا ومدیران سایت پاسخی نمیدن؟ منهای بددهنیهایی که بیان میشود ، اطلاعات بسیار خوبی گذاشته شده بود ؛ کم لطفی نکنید ما باید برای جداکردن درست از نادرست تلاش کنیم !
حضرت عقل کل جناب آقای بل:
به جای این همه انتقاد راهکار بگو و اسلام رو ول کن و از عقایدت بگو تا بدونیم آرمانشهر تو چیه اصلن
درست پنج ساعته دارم همه کامنتاتونو میخونم ادمی نیستم که زیاد دنبال اینجور مباحث باشم اما اتفاقی این کامنتا منو کشوند....واااقعا به وجود ایرانیایی مث شما افتخار میکنم طرف رسمن خودشو جر داد و رید ب خودش اما همچنان سعی میکرد نشون نده و خودشو حفظ کنه.ههه..کاملا ملوم بود که تحصیل کرده و ادم حسابی هستید و طرف مقابل یه شاسگولیه که هیچی بارش نیست فقط تو کار کپی کردن استفراغ یه مشت ادمیه که ملت ایران به هیچیشون حسابشون نمیکنن ینی کل حرفاشو میذاشتی روهم اندازه گوز اسکندر مقدونیم نمیرزید ....دمتون گرم که این دایناسور بی مغز در حال انقراض عهد حجرو لوله کردید....مایه ابرو ریزی ایرانیان اصن مایه ابرو ریزی نوع بشرن اینا احتمالن بازمانده دایناسوراس که همین روزا اینم منقرض میشه...اولین بار بود که همچین بحثاییو میدیدم خیلی استفاده کردم انصافن پرچم بالاس  بل و دارودستش که بش خط میدن رسمن عن شدن ....حیف اینهمه اطلاعات خفن شما دوستان که برا یه بی خاصیت مفت خور داره خرج میشه ... مثلن میخاد اسلامو ازبین ببره این چسونه گنده هاش زاییدن این خرمگس فک کرده خیلی ادمه...به گور ببر که کسی برا حرفت تره خورد کنه ...موقع سقت شدن و جون کندنش میخاد چیکار کنه این بدبخت...عذاب قبرش زیاد شه وقتی میذارنش تو گور...بی نوای فلک زده بخاطر فشار روانی و مالی و خانوادگی این دنیاش سوختو تباه شد اون دنیاشم که دهنش با اسفالت یکیه....بدبخت دوعالم اینه هاااا زودتر بمیر که کمتر عذاب بکشی اقلن بیچاره خلاص کن خودتو تا خر خره تو گوهی حالیت نی
این خود درمانی هم از بدبختیهای جامعه ماست ! ببینید ، آقایان دشنام ازسربیچارگی و درماندگی و ناتوانی است ، یک نوع خود درمانی است بدون مجوز ، بدور از اخلاق، واثر آن بسیار ناچیز است و ناپایدار! امیدوارم باهمه بلاهاییکه برسرمان آمده باز هم فراموش نکنیم که ما کی بودیم ، جای امیدواری زیاد است ؛ تصادف هرچه شدید باشه ، بنز تصادفی با پراید تصادفی متفاوته !  ببینم چکار میکنید ، ما برای ایرانی بهتر و براى جهانی بدون جنگ تلاش میکنیم! ومیدانید که تعصب از هرگونه که باشد سرمایه جنگ است.
خلفا نماینده اسلام نیستن بلکه امام علی  جانشین رسول خداست  و حجت خدا بر روی  زمین است و امام شخصی است معصوم که خلفا  چنین ویژه گی را نداشتن خود امام رضا چندین برادر داشت ولی هیچ کدام امام نبودن اولین ویژه گی امام 1. قرآن ناطق بودن 2.علم غیب داشتن 3.زبان حیوانات بلد بودن4.صحبت کردن با جن ها 5.چشم برزخی داشتن6.دارای معجزه بودن7.جنب نمی شدن8.حیوانات درنده باآنها کاری ندارند و... اسلام بدست عمر وارد ایران نشد چون عمر چیز جدید ی برای گفتن نداشت فقط آدم می کشت با دین مردم کاری نداشت دشمنی او بیشتر با زبان فارسی و نژاد ایرانی بود  مردم ایران به جرم فارسی صحبت کرد ن لال می کردن برای همین به ایرانیها عجم
میگفتن یعنی لال نگفت اسلام بیارید تا در امان باشید  به  هر صورت  مردم کشته می شدن پیامبر مردم را به اسلام دعوت کرد برای همین نامه نوشت نه برای جنگ با مردم عمر برای اسلام با ایرانی ها  نجنگید برای اسلام خلیفه نشد بلکه به اسلام خیانت کرد 
میگفتن 

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


جناب یاشار من فقط میتونم به شما بگم


خسته نباشی دلاور خدا قوت پهلوان



لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


جناب مسلمان شما میگی:


ویژه گی امام 1. قرآن ناطق بودن 2.علم غیب داشتن 3.زبان حیوانات بلد بودن4.صحبت کردن با جن ها 5.چشم برزخی داشتن6.دارای معجزه بودن7.جنب نمی شدن8.حیوانات درنده باآنها کاری ندارند


خوبی مسلمان تقریبا از نظر فهم تو رنج یاشاری



لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


جناب علی


شما همچین میگی راهکار بگو انگار ما داریم اینجا بحث اقتصادی میکنیم


قربون بره مامانش بحث سر تاریخ ایران و ظلم اسلام و خرافات و دروغ این دین حالا من راهکار از کجات در بیارم

بعدشم من بل هستم محمد و دار و دستش نیستم که برا تطهیر اسلام دست به تومبون بنده شدی


چقدر ادم حال خوب اینجا هست اینم از معجزات اسلام ناااااااااااب محمدی

جناب بل درایرا ن ادیان مختلفی هستن یهودی، زردشتی،مسیحی،مسلمان و..... چرا گیر دادید به مسلمونا بیشتر جمعیت ایران مسلمون هستن یا شما کافرین یا منافق یا اقلیت هستید ملت ما برای اسلام قیام کردن  شما دارین با اکثریت مبارزه می کنید  اسلام دین جهانی است اسلام تا چین،ترکیه،الجزایر،بوسنی،هند،آفریقا،مصر، افغانستان،پاکستان،استرالیا،آمریکا، آلمان،فرانسه و.... مگه همه اینا عرب هستن زردشت  کجا را گرفته افکار شما به تاریخ پیوسته جهان سه دین رسمی بیشتر نمی شناسند یهودی، مسلمان ،مسیحی 
خیلی خوب، حالا گیرم مردم دست از اسلام کشیدن. برنامه چیه؟
زرتشتی بشن؟ آیا اون یه برنامه بی نقصه؟؟؟
اصلا اسلام چی گفته که باهاش مخالفت کنیم؟
اصولا اگه هر قانونی  بد اجرا بشه نقص قانون نیست یه احتمال بده که نقص خود ما و فرد اجراکننده است. یعنی هرچی که حاکمان و سلاطین و علما تو این برهه تاریخی نوشتند میشه گفت عقاید خودشون رو هم وارد دین کردن. و به نام اسلام به مردم معرفی کردن. در کجای دین گفته تلویزیون و آهنگ و ....حرامه. در کجای دین گفته هر کی بی دلیل آدم بکشید. پیامبرش که مردم عادی رفتار کرد و مرد. حتی نگقت برای من بارگاه بسازید. ولی قبل اون پادشاهاش و رهبراش میگفتند که ما با طبقه عامه متفاوتیم .
در اسلام گفته شده علم بیاموزید. مرکب قلم از خون شهید بالاتر است و زکات علم در آموختن آن است. در حالی که در ایران باستان فقط طبقه خاصه حق آموختن داشتند.
در اسلام گفته شد که پیامبر بنده و رسول خداست و خود پیامبر گفت که من هم بشری هستم مثل شما.در حالی که در ایران باستان شاهان به نژاد پاک و خاندان خدایی نسبت داده میشدن.
در اسلام گفته شد که بالاترین افراد، با تقواترین آنهاست و شخص موردنظر فارغ از رنگ و نژاد و طبقه، می تواند هر کسی باشد. در حالی که در هیچ دینی به صراحت چنین مطلبی نوشته نشده.
در اسلام به پیامبر گفته شد که مثل مردم عادی و حتی ساده تر از فقیرترین مردمش زندگی کند. در حالی که در تمام زمانهای قبل و بعد از شخص پیامبر رهبران و علمای ادیان در کاخ ها و مکانهای بالاتر زندگی کردن.
پیامبر اسلام گفت که از خصوصیات رهبر این است که مردم عادی بدون لکنت زبان با او صحبت کنند. در حالیکه در کدام مکتب مردم با رهبرانشان به راحتی صحبت میکردن. پیامبر مثل مردم و در ملت ادغام بود. چنانچه کسی برای دیدنش وارد مسجد میشد، پیامبر رو نمیشناخت چون نه بارگاهی داشت و نه ظاهر خاصی و نه زیورآلات قیمتی.در حالی که در ایران باستان چنین چیزی نداریم.
در اسلام به مشورت، به نیکی به پدر و مادر، به حق همسایه و ...... حقوق دیگر اشاره شده حالا توسط افرادی سو استفاده شده تقصیر  دین نیست. پیامبرش که تا آخرین نفس زحمت کشید و ادعای آنچنانی نداشت.

اصلا گیریم اسلام دین و قانون کاملی نباشه، ولی اگه ما عاقلیم از تمام نکات مثبت این قانون استفاده کنیم. که قانون ناقص و به گفته شما بد از بی قانونی بهتره!!!!!!!!!!!!!


لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


جناب علی پاسخ شما در کامنتهای قبل گفته شده و تکرار مکررات چیزی از خرافات ذهن شما کم نمیکنه


ولی در اخر جمله شما گفتی:


اصلا گیریم اسلام دین و قانون کاملی نباشه، ولی اگه ما عاقلیم از تمام نکات مثبت این قانون استفاده کنیم. که قانون ناقص و به گفته شما بد از بی قانونی بهتره


از این جمله شما میشه فهمید که شما از فهم درستی برخوردار نیستی

 اجرای همین قوانین اسلام که به نظر شما باشه بهتره تا نباشه دلیل کشته شدن میلیونها ادم قطع دست سنگسار تازیانه خوردن به بردگی گرفتن وووووووووو حالا این کجاش بهتره بر عکس اگر این دین و قوانینش نبودن انسان راحت تر زندگی میکرد

در ضمن اگر شما قسمت خوب و بد دین رو میفهمی و انتخاب میکنی ادم به نتیجه میرسه که الله و محمد اندازه تو خوب و بد رو تشخیص نمیدادن

و یکی دیگه اینکه هر کسی از خوب و بد تشخیص خودش رو داره از نظر داعش قوانینی که داره اجرا میکنه قوانین خوبی است حالا دیدی رو هوا حرف میزنی



لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


جناب یک مسلمان


مردم ایران هیچوقت برای اسلام قیام نکردن  ماجرای انقلاب ایران خارج از بحث ماست من نمیخوام در مورد مجاهدین خلق یا حزب توده یا شبکه حقانی وووو که اتفاقا انقلاب شما مدیون همین ها بود که منجر به سقوط حکومت پهلوی شد بشم

ولی بدون مردم ایران برای نان بیشتر و رفاه اقتصادی بیشتر به خیابان امدند و فقط به روحانیت اطمینان کردند که مزد اطمینان به مبلغان دینی رو هم گرفتند


در کل ارزش پاسخ نداری چرا که شما و امثال شما ایران رو به دین اعراب فروخته اید

بل جون ! شماخیلی باسوادی ، اینو بدون شوخی میگم؛ اما به راهی برای استفاده بهتر از دانشت ، و سود رسوندن به همزبونات بیاندیش ! منظورم اینه که اگه لحن شما از دشنام خالی بشه کمک بزرگی خواهد بود . من خودم خیلی چیزها ازشما آموختم که بلد نبودم . پیروز باشی !
جناب بل ما عجم هستیم مثل شما  مجوس نیستیم که با محارم خود ازدواج کنیم ویا غسل جنابت  نکنیم و اجساد خود را در بیابان رها کنیم شما در دوره قبل از اسلام  موندی و مغزت کپک زده کشتار اعراب را پیراهن اعثمان کردی که چه چشمت را به جنایت های انگلیس ، شوروی ، پرتغالی ها ، مغول ها ،آمریکایی ها ، اروپایی ها  در ایران بستی تو با دین مشکل داری حالا هر دینی که باشد اجداد شما احکام زردشت را تغییر دادند و مردم را به انحراف کشیدن حالا نوبت اسلامه تو یک طرفه به قاضی می ری اسلام چه بد وچه خوب مردم ایران آزاد هستن دینی که دوست دارند انتخاب کنند تو حق نداری به دینی توهین کنی من به زردشت توهین کردم  یک طرفه به قاضی رفتم 
جناب مسلمان سلام
خوب گفتی ، میخواستم طبق اصول خودت و بدون دشنام! بپرسم که: در دیدگاه شما انسان از آدم و حوا زاده شد! درسته ؟ تا جاییکه من میدونم همسایه اى هم نداشتند، چون اینها را از بهشت پرت کرده بودن بیرون ، خوب حالا بفرمایید این زن مرد همسربراى فرزندانشون از کجا آوردن؟ اگر هم پسرها و دختراشون (خواهرها با برادرها) ازدواج نکردن! پس چرا نسلشون گم نشده؟ من درعجم از فهم شما که فقط خوب بلدین جوگیر بشین! خوب اگه عرب نیستی درسته که امروز سرورهمگان هستی ، بلاخره اجدادت عجم بودن ای مطهر، ای حلال زاده. 
میگم بل ! درسته من مدت کوتاهیه همسایه شما شدم ، ولی خیلی وقته از حقیقت پنهان خبری نیست ؛ نکنه براش اتفاق بدی افتاده باشه؟ که بدبخت میشی ! که میخواد باهات کَل بندازه؟ 


مش رجب کاشف

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


جناب مش رجب


بنده در سخنانم توهینی نمیبینم اگر منظور شما تیتر بنده است که اگر به کامنتهای قبلی رجوع کنید علت این رو میفهمید


این جناب مسلمان از انجایی که ایرانی نیست و عجم است سخنانش هم گنگه و قابل فهم نیست

اصلا دین زرتشت بد چه توجیهی برای دین اسلام است

مردم ایران در انتخاب دین ازاد نیستند همونجوری که حق بازگویی وقایع تاریخی اسلام جرم و توهین به مقدسات حساب میشه


شما تجسم کن کسی ادم کشته به زنان شوهردار یا بی شوهر تجاوز کرده جزیه یا همون باج گرفته گردن انسانهای بی شماری رو زده یعنی به تمام معنا یه ادم  عوضی بوده حالا یکی بگی این یارو این کار رو کرده طبق این سند و این سند حکم تو اعدامه به جرم توهین به مقدسات


به درستی که باید به این مقدساتتان ......


این خانم حقیقت پنهان و امثال ان  سبک بحث کردنشون به این صورت بود که با انکار میخواستن به حق بودن خودشون برسن که دستشون رو شد


تجسم کن از ابن خلدون به عنوان دانشمند مسلمون پرورش یافته در مکتب اسلام نام میبره ولی وقتی همون ابن خلدون میگه حسنین در جنگ با ایرانیان حضور داشتن میگه خوب اونا معصوم بودن و هر کاری میکنن  درست بوده ولی مردم ایران اینجوری نبودن


به درستی که لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش

بل بزرگ! 
شما بهتر از من میدانید که آنچه ما را به اینجا رسانده خرد نبوده بلکه احساس بدون اندیشه (همان که امروزه به جوگیری شناخته میشود) بوده ، ببینید باران اگرنبارد نهایتش مرگ است ، اگر بیش از حد ببارد سیل است که ویرانیست؛هرکس بخواهد به ایران کمک کند درگام نخست باید به ما بیاموزد که چگونه احساسات خود را کنترل کنیم!!!(نفرمایید من این وآن نیستم که شما برای راهکار به بند تنبانم... .)همیشه اینگونه بوده که وقتی کارسخت میشود میگوییم مانیستیم ! فراموش نکن زمان درگذراست ومشکلات حل نشده ، بلکه تلنبار شده و شرایط به نفع کشور ما نیست . همچنانکه ناپایداراست، باید دنبال راهی برای جانشین کردن اندیشه بااحساس بود.آنچه که صدور انقلاب خوانده میشود را اثراتش میبینید! همینهاییکه به این نوشته هاسرمیزنند گمکرده خود را میجویند! آنچه میآبند نباید عصبانیت باشد ، نباید نامیدی باشد . فراموش نکنید اگر ایران آرام باشد خاورمیانه آرام خواهد بود. اشتباهات را باید درست کرد. شما اگر صدد رصد حرفتان درست باشد مردم دنبال غلطهایش میگردند ، پس برای اثربخشی بیشتر سخنت که بسیار از نکته سنجی ، نشان دارد؛ پاکیزگی را چاشنی آن کن. به زودی اثراتش را خواهی دید ودیگر آنچه که درکوزه خودمان یافت میشود!!!! را برخیها از گمشدگان لب دریا نخواهند جست. بدبختی این مردم همین است که نخبگان خودرا دربدر جهان میکند و داراییش را خرج بی هنران جهان! اینها را میدانم ، عصبانیت شما را نمیدانم ، شماییکه درد را میدانید این نمک پاشیدن برزخم چیست؟ پیروز باشید!

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


جناب مش رجب


بنده جوگیر وارد این سایت نشودم حتی اصراری هم به پاسخ گویی نداشتم اما نظراتی بعضی ها بنده رو وادار به پاسخ گویی کرد که حتی به اندازه یک  شمع در این ظلمات دروغ و خرافات بتوانم نوری بندازم تا شاید کسانی که واقعا دنبال حقیقت هستن درک بهتری از واقعیت داشته باشند

دقت کن کسانی که واقعا دنبال حقیقت هستند نه کسانی که با دانستن حقیقت سعی در ماله کشی دارند

در ضمن بنده عصبانی نیستم بلکه متاسفم برای کسانی  حاضر هستن

گیت فرودگاه جده رو عین کودکانی که بر روی پله برقی خیابانها میروند و می ایند بروند و بیایند و به ارائه خدمات خود به اعراب ادامه دهند  فقط برای حفظ خرافات ذهنشان

آقای بل بیشتر از این اسم امثال کوروش رو خراب نکن وخودت رو به آنها نچسبون 
اونها نژاد پرست و عقده ای و بد دهن  نبودن .
خواهشنم در مورد اسلام نظر نده و به فکر خودت باش که به هیچ اصولی پایبند 
نیستی و دچار خود شیفتگی شدی .

جناب بل :من جنایت اعراب را نسبت به ایرانی ها تایید نمی کنم خیانت در اسلام  یعنی بعد از فوت پیامبر کسانی روی کار آمدن که چیزی از اسلام نمی دانستن و طاقوت محسوب میشوند و هر گونه جزیه دادن به آنها  حرام است و در قرآن آمده آیا از شما عهد نگرفتیم از شیطان پیروی نکنید بعضی مواقع شیطان با لباس دین وارد می شود و علت آن کنار زدن ولایت الله و پذیرفتن ولایت شیطان رژیم عربستان طاقوتی است اگر به ایران حمله کند به بزرگ و کوچک رحم نمی کند چه بلایی سر مردم یمن آورد یمن زمانی جز ء ایران بود و مسلمان هستن در جنگ ایران و عراق چه رفتار بدی با اسرا ایرانی داشتن نظامیان صدام به زخمی ها تیر خلاص می زدن به گفته امام خمینی :جنگ ما جنگ اسلام با کفر است نه جنگ عرب و عجم رفتار حضرت سلیمان با ملکه صبا بدون جنگ  ملکه صبا پیامبری حضرت سلیمان را پذیرفت عمر نه معجزه داشت نه علم نژاد پرست هم بود غاصب خلافت بود حتی نماز خواندن با لباس غصبی باطل است به جای این کار ها به وهابی ها فش دهید 
جناب مش رجب
یا از کجا معلوم، شاید همان بل هستی که اسمت را عوض کردی و از خود تعریف می کنی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!... الله علم... از منطقی بودن یا نبودنتان مشخص خواهد شد...

به هر حال... جنابعالی از جوگیر نشدن حرف می زنی در حالیکه خود شما به شدت جوگیر و احساساتی هستین... یک نگاه به کامنت های بل بیندازید... این آقای بل کبیر شما، از بحث های اعتقادی فرار می کنه... میگه خدا شاید باشه شاید نباشه(!)... شاید یکی باشه شاید نباشه(!)... شاید معاد باشه شاید نباشه(!)... بعد شما به یک همچین آدمی می گی استاد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

این علامه ی دهر شما هر جا که کم میاره یه بر چسب می چسبونه رو طرف مقابل و از بحث باهاش فرار می کنه... بعد شما این شخص رو نابغه خطاب می کنید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

پیشنهاد می کنم کامنت های قبل رو با تفکر و دقت بیشتری بخونید...

اگر دو صفحه منطق بخوانید انقدر جوگیر نمی شوید... این همان راه حل جوگیر نشدن است... همان برچسبی که در دست گرفته اید و به دیگران می چسبانید...

ادعا می کنید که به دنبال پاسخ برای سوالات خود هستید. به دانشگاه رفتید و آنها را مطرح کرده اید، گفته اند اینجا جای این حرفها نیست...
سپس یک شبهه مطرح کردید که اگر پانزده دقیقه برایش وقت می گذاشتید جواب آن را می یافتید... یا دانشگاهتان دانشگاه نیست یا شما در دانشگاه از دوستان خود سوال کرده اید نه از متخصصین...

در مورد ادامه ی نسل از حضرت آدم و حوا علیهما السلام اقوال متعددی وجود دارد... اما آنکه بنده به آن رسیده ام و آن را معقول تر می دانم، بطور خلاصه برایتان نقل می کنم:
اینکه می فرمایید هیچ کس به جز آدم و حوا بر روی زمین وجود نداشت حرف درستی نیست... دلیل این حرفتان را هم اینطور مطرح می کنید که چون آنها از بهشت آمده اند پس به جز آنها کسی در زمین زندگی نمی کرد... این دو هیچ ربطی به یکدیگر ندارند... از امام باقر علیه السلام پرسیدند آیا قبل از ما خدا انسانهای دیگری آفریده بود؟ ایشان فرمودند: بله میلیون ها نسل قبل از ما زندگی می کردند... این حدیث از امام علی علیه السلام هم نقل شده است... برخی بزرگان یکی از دلایل اعتراض فرشتگان به خدا را زمان خلقت آدم همین مسئله دانسته اند... زیرا فرشتگان به چیزی که اتفاق نیفتاده علم ندارند. پس قبل از آن انسانها را دیده بودند و به آفرینش آن اعتراض کردند...
حضرت آدم و حوا علیهما السلام اولین انسان های دارای عقل بودند نه اینکه اولین انسان ها باشند... دقت بفرمایید: اولین انسانهایی که دارای قوه ی عقل بودند...

در مورد اقوال دیگر هم خودتان زحمت بکشید تحقیق کنید. این قول به نظر بنده بهترین قول در مورد این شبهه می باشد...

خواهشا جوگیر شدن را کنار گذاشته و درست تحقیق کنید... اگر بنده بروم و از سوپر مارکت محلمون در مورد پیوند سلول های بنیادی سوال کنم و ایشون نتونه جواب بده، دلیل بر این نیست که پیوند سلول های بنیادی وجود نداره(!)... از متخصص سوال کنید لطفا...

پیشنهاد آخرم به شما این است که ابتدا از اصول دین شروع کنید نه از شبهات... این کار مثل این می ماند که یک بچه اول ابتدایی بخواهد یک انتگرال سه گانه را حل کند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!... از مقدمات شروع کنید آنوقت خواهید دید که پاسخ به شبهات چقدر آسان است...

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


جنابMorteza Sedghi


به فرض که من بد باشم این چیزی از جایگاه کوروش بزرگ کم نمیکنه چون جایگاه خود و احترامش رو از افکار عموم جهان میگیره

بنده خودم رو به کوروش نچسبوندم بلکه چه بخوام چه نخوام اون صاحب ایران زمینه و بنده فرزند ایران


بنده در مورد اسلام نظر میدم  چون اسلام در مورد من نظر میده و تو مسائل زندگی من دخالت میکنه به کشور من حمله میکنه به شما هم هیچ ربطی نداره

بنده خود شیفتگی ندارم بلکه خود شناسم


لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


جناب مسلمان بنده و یکسری اینجا کلی مطلب تاریخی قرار دادیم تا ثابت بشه که نه محمد نه علی حسن و حسین از باقی اعراب جدا نبودن شما تازه میگه لیلی زن بود یا مرد

از رفتار محمد بگیر تا مشاوره علی به عمر برا ی حمله به ایران حضور حسنین در جنگ با ایران کشتار ایرانیان در دوره خلافت خود علی  تا خود این روایت هنوز نتونسته شما رو مجاب کنه که حقیقت رو ببینید به بنده حق بدید که از این به بعد در جواب تمام مطالب شما بگم


ارزش پاسخ نداری

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


جناب مش رجب شما با خواندن مطالب حسن متوجه این گفته من شدید:


متاسفم برای کسانی  حاضر هستن

گیت فرودگاه جده رو عین کودکانی که بر روی پله برقی خیابانها میروند و می ایند بروند و بیایند و به ارائه خدمات خود به اعراب ادامه دهند  فقط برای حفظ خرافات ذهنشان


فرق شیعه و وهابیت همینه که وهابی دین اسلام رو همونجوری که هست قبول کرده ولی شیعه در حال اپدیت دینش است


این اپدیت ها این دین واپسگرا رو قابل مصرف نمیکنه

۲۵ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۴۷ مش رجب(بلاگرفته)
حسن آقا ! منت گذاشتی پاسخ دادی ؛به نظرخودت برد این استدلال شما چقدر است؟من  فرض براین میگذارم که شما این پاسخها را از یک منبع معتبر(؟)نقل کرده باشی ،آیا همه مردم باید اینفرمایشات را بپذیرند؟ ما گبر و ترسا و ... رها میکنیم و فقط شیعه را ملاک قرار میدهیم ما درآستانه انقلاب اسلامی ٧٢ فرقه شیعه داشته ایم ! آیا یک علی اللهی یا یک زیدی یا یک اسماعیلی باید سخن شما را بپذیرد؟ درحالیکه یک علی اللهی ازاسمش پیداست که چگونه میآندیشد!من تفکرات آدمها را کار ندارم ، مادامکه مانع نشر اندیشه دیگران نباشند، قابل احترامند . اما سانسور عقاید دیگران به هربهانه ای ممنوع است به همان دلیل که طبق اصول حقوق بشر گردش اطلاعات آزاد است.
فرموده اید: "به نظر بنده این بهترین قول است! آیا آزادی عقیده هرجا به نظرشما درست بود ، درست است؟ منظورم این است که اگر کسی نظرمبارک شما را نپذیرفت چه؟ از منطق گفته بودی حالا طبق اصول خودت اجازه بده دیگران هم نظر بدن چه درست باشد ، چه غلط حق نداری مانع از انتشار آن شوی(رویه ای که تاریخی شده وهرچه فساد است از همین رویه میآید این اینترنت هم چندسالیست که زمینه گفتگو را فراهم کرده ودشمنانش هم شناخته شده اند شما همه نگرانیتان از گول خوردن طرفدارانتان است درحالیکه سالهاست فرصت داشته اید که به مردم یاد بدهید که گول نخورند !  پس کی میخواهید به خردمردم میدان بدهید؟؟)
فرمودید: از اصول دین شروع کن ! عرض میکنم من بااصول وفروع دین کاری ندارم ؛عرض میکنم باکارکرددین کاردارم باآنهاییکه برای توجیه کارهایشان همیشه از دین سرپوش میسازند!با آن آدم پررویی کاردارم که به او میگویند برودادگاه پاسخ بده چرا مال مردم ایران را خوردی؟ میگوید : شمامیدانید چه کسی رابه دادگاه میبرید !؟من معاون اول نظامم!!این رویه شده ، حالا خدانکند!سروکاریک آفتابه دزد بدبختی به دادگاه بکشد! تلافی کارهای آقای م.ر. هم سر او درمیاورند!تاشایدم.ر. درس عبرت بگیرد!باریکلا.
من ازشما میپرسم که ماشاا... افلاتون رادرس دادهاید، چرا دربیش از١٠٠٠شهر دنیا نمیتوان نماز(ستون دین و روزه راازواجبات دین مبین اسلام )بجاآورد؟اینهارابزرگواری کن پاسخ بده ، نامردم اگر دررکاب تو بر غیر مسلمان شمشیرنکشم!اگرچه میدانم بعد از فتح جهان کفر از گشنگی... . دلیلش هم همانکه یه بنده خدایی که همه تاییدش کردید گفت:تحریم کاغذپاره است و کشور را به این روز انداخت ؛ دوسال بعد همه التماس میکننداو ل تحریم لغو شود!!!یعنی چندتا کاغذپاره اینهمه مهم شده؟ چیو باور کنم قسم دروغ یادم خروس؟(شماکه بقال محله مانیستی!؟ پاسخ بده.)
البته لزومی ندارد که بگویم بل نیستم اما حالا که قرارشد همه نظربدهند من اگربل بودم خودرا ارزشمندترازآن میدانستم که به عربهادشنام بدهم که نشان ضعفم باشد ! خداوند عربهارابه اندازه کافی بدبخت آفریده ؛ دلیلش هم همین که مثل گرک به خودشان هم رحم نمیکنند  .ایرانی گوهریست کم یاب من خاک پای همه همیهنانم هستم.
مش رجب بلاگرفته

 جناب بل :کی گفته زبان فارسی جهنمی هست  و این حدیث جعلی هست ،به دلایل مختلف 1.در قرآن به حرف زدن اهل بهشت و اهل جهنم اشاره شده است اگر زبان هم را نمی فهمند چطور با هم صحبت کردن 2.حضرت علی خود به زبان فارسی با دختر شاه ایران صحبت می کرد و با احترام و انتخاب خود دختر او را به عقد پسرش در آورد و حتی او را به کنیزی نگرفت 3.چطور پیامبر و حضرت علی با سلمان فارسی همنشین می شدن و با او هم صحبت می شدن4.نیت نماز ، نیت غسل، نیت وضو ، خواندن دعا به زبان فارسی گفته می شود حتی خواندن عقد هم می شود با ترجمه فارسی خواند حتی می شود قرآن ، مفاتیح و کتاب های مذهبی را به زبان فارسی ترجمه کرد و معصومین سفارش می کردن به معانی آیات الهی توجه کرده و به آن عمل کرده 5.مردم ایران احکام و مشکلات شرعی خود را به زبان فارسی با معصومین مطرح می کردن صحبت امام رضا با شکارچی ایرانی و ضمانت آهو     

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


بدون شرح


http://upload7.ir/uploads//fc0a0e4c194754833fc768829513d1697457d058.jpg

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


البته تصویر بالا جناب مسلمان بود در قاب تصویر

6.زردشت پیامبر بود و از نظر اسلام زردشتیان اهل کتاب هستن چطور زبان جهنمی داشتن 7.باید زبان ها ی دیگر هم باید جهنمی باشد چرا فقط فارسی بیشتر احدایث ممکنه جعلی باشد شما از روی کینه روی احادیث مجهول دست گذاشتی جعل حدیث معصومین در اعراب بوده و زمانی گفتن حدیث ممنوع بوده و در مورد کعبه که در آب فرورفته خداوند می تواند خانه خود را خراب کند و می تواند خانه خود را درست کند و یا از آن محافظت کند و امام علی«ع» هیچ وقت شروع کننده جنگ نبود و همیشه جنگ به او تحمیل می شود ، بگفته پیامبر : هر کس امام زمان خود را نشناسد به مر گ جاهلیت از دنیا رفته فرق شیعه و وهابیت این است اینان امامان ما را شهید کردن تا در زمین فساد کنند و احکام الهی را تغییر به دهند ولی دستشان به امام زمان نرسیده، پیامبر :در زمان من و در آینده دو گروه هلاک می شوند کسانی که بر دشمنی با من و اهل بیتم افراد کنند و گروهی در دوستی من و اهل بیتم افراد کنند شیعه شرکی در آن نیست و یکی از فروع اسلام دوستی با دوستان خداست و دشمنی با دشمن خداست دوستان خدا انسان های آزاده، امامان،شهدا،صدیقین و دشمنان خدا مشرکین ،منافقین،کفار، دروغ گویان و در قرآن و احادیث آمده از حد خود تجاوز نکنید و در روایتی دیگر روزی پیامبر شیطان را می بیند که ضعیف شده است پیامبر خطاب به شیطان می گوید چگونه اینقدر ضعیف شدی شیطان می گوید از دست امت تو چون هر وقت نام تو می آید همه صلوات می فرستند و هر وقت مشکلی با هم دارند بحث وگفتگو میکنند  و در مورد کوه های آسمان در بله در آسمان ابر هایی متراکم  هستن هم مانند کوه ها وقتی یک هواپیما قول پیکر در آسمان این قدر کوچک است ابر ها متراکم از هواپیما بزرگتر هستن وقتی در سفر هوایی هستی بیرون که نگاه کنی ابر ها مانند کوه و متراکم اطرافت هستن و این مطلب از لحاظ علمی ثابت شده و در مورد کوه ها که زمین را نگه می دارند کوه ها آتشفشانی در روی گسل هستن و ظیفه ندارند همیشه زمین را نگه دارند چون دیگر قاره ها بوجود نمی آمد کوه مانند جوش جلو ی جدا شدن زمین را می گیرند اگر مواد مذاب قدر ت بیشتری داشته باشند دیگر نمی توانند مقاومت کنند و انرژی خود را تخلیه می کنند اگر شما مشکلی در فهم قرآن داری برید تفسیر آن رابخوانید آیات قرآن پراکنده هستن نمی توان به یک آیه اکتفا کرد
در اسلام منفور است کسی بار خود را بر دوش دیگری قرار دهد و در احادیث زیادی آمده شخصی همیشه در مسجد بود و عبادت می کرد و هر روز پیامبر او را می دید که به نماز مشغول است پیامبر از او پرسید چه کسی خرج زن وبچه ات را می دهد گفت برادرم به راستی که برادر تو از تو سزاوارتر است به رفتن به بهشت ،اگر توانستید با برده مثل برادر  خود رفتار کنید با او هم غذا شوی ، برای او حق ازدواج قایل باشی ، او را بپوشانی ،به اندازه توانش از او کار بکشی ، آبروی او آبروی تو باشد ،مشکلش مشکل تو باشد ،برای خدا  از او بگذری ،سرش داد نزنی ، به اندازه کارش به او حقوق دهی ،او را بخاطر رنگ و نژادش مسخره نکنی ، به او شلاق نزنی و هر برده ای که به او ظلم می شود از حق او دفاع کنی و اگر پولی داشتی برده ای را برای خدا آزاد کردی مانند پیامبران و امامان آن وقت حق داری برده داشته باشی زیرا بردگان در قیامت جلوی تو را می گیرند که چگونه در دنیا باما رفتار کردی چگونه ما را اسیر کردی وخداوند از حق خود میگزرد اما از حق مردم نه و روایتی از رفتار معصومین با برده ها 1.امام علی با برده خود وارد بازار شد لباسی گران قیمتی در بازار بود که لباس بزرگان بود و لباسی هم بود متوسط امام علی لباس گرانقیمت را به برده اش داد و خود لباس متوسط را پوشید برده اش لباس  رانپذیرفت اما امام اسرار کرد و برده پذیرفت 2.غلام سیاه پوستی زنی از خاندان بزرگی را خواستگاری کرد اما به او زن ندادن پیامبر پا در می یانی کرد و به او همسر داد ن و روایتی  دیگر  عمر غلامی داشت به اسم لؤلؤ  و ایرانی بود وچون خلیفه بود ورود ایرانیها را به مدینه ممنوع کرد مگر اتبایی که بومی بودن لؤلؤ رفت پیش عمر که اجازه ورود به مدینه را بگیرد تا در مدینه برای عمر آسیاب بسازد لؤلؤ دل خوشی از عمر نداشتومنتظره فرصتی شد تا اورا بکشد و سرانجام در پلوی مسجد او را کشت طرفطرفدار های عمر بیشتر مردم ایرانی را که مقیم بودن را کشتن امام علی در حد توانش داشت جلوی این افراد را گرفت تا افراد بی گناه بیشتری کشته نشوند 
۲۶ فروردين ۹۴ ، ۰۶:۴۹ بلا گرفته مش رجب
جناب مسلمان ! ازاین برنامه ها امروزه هم اجرا میشه(بند١ و ٢رامیگم)شماازاختلاسهای کذا و کذا بگو!اگه زمان حکومت شاه بود میگفتید؟حالا چی میگی؟اون داستانها که هرگزعملی نیست من از تو بهتر بلدم ، البته باسند ! راستش بخواى ما گول همین داستانها راخوردیم.
این خانم حقیقت پنهان و امثال ان  سبک بحث کردنشون به این صورت بود که با انکار میخواستن به حق بودن خودشون برسن که دستشون رو شد
نمیدونم بخندم یا گریه کنم!  این جناب از اول بحث هر سوالی ازش پرسیدم پیچونده و زده به جاده خاکی! بعد هم دلیل اینکه ما میگیم از نقد اصول دین شروع کنید و شما هیچ طفره میرید اینه که اگه اصول دین اسلام حق و حقیقت باشه پس بقیش هم حقه اگر هم دروغ باشه که معلومه بقیش هم دروغه اصلا نیازی به این همه وقت گذاشتن نیست البته از اونجایی که امثال شما ها مدام از بحث اصولی فرار میکنید معلومه که در این رابطه حرفی برای گفتن ندارید وگرنه اگه میتونستید اسلام را اینجوری نقد کنید این همه بیراهه نمیرفتید 
هروقت بل جواب سوالات قبلی منو داد و به خاطر توهین ها و تهمت های بی اساسش عذرخواهی کرد منم جواب سوالاتون رو میدم هرچند من مطمئنم اگه خود خدا به اینا بگه اسلام حقه باز هم قبول نمیکنند! 
مشکل شما هم نه با اسلام بلکه با نظامه 
راستی چطوری که وقتی یکی به اسم اسلام توهین یا جنایتی میکنه پای پیامبر اسلام حساب میشه ولی وقتی بعضی ها به اسم کوروش بدترین و زشت ترین فحش ها رو به مسلمانان میدن ربطی به کوروش نداره؟! 
شما ها فقط عرب ستیز هستید نه دنبال حقیقتید نه وطن براتون کوچکترین ارزشی داره آدمی که مرزهای وطنش رو بیگانه براش تعیین کنه مصداق بارز وطن فروشیه 
وهابیت پیرو ابن تیمیه هستند و چیزهایی میگند که با اصل اسلام منافات داره ولی برای یک عده بی سواد مغرض که معلومه از کجا خط میگیرند میشن اسلام واقعی تا نظر خودشون رو به بقیه تعمیم بدن! 
راستی چند تامطلب از اعتقادات و تاریخ به وجود آمدن وهابیت وشرایط جزیه و بقیهاحکام غیر انسانی اسلام مثل سنگسار مرد یا زنی که جلوی چشم پنج نفر آدم به همسرش خیانت میکنه برای ما کپی پیست کنید ببینیم شما که اینقدر عالم و دانشمند هستید! چقدر درباره وهابیت اطلاع دارید؟ تا اینجا که فقط حرف مفت بدون سند زدین 
اگر هم قرار به جنایت به اسم دین باشه که دنیای متمدن پیشرفته امروز غرب با چسباندن برچسب کافر به سرخ پوست هاو سیاه پوست های بدبخت هم اسیرشون کرد هم به بردگی گرفتشون هم بهشون تجاوز کرد هم سرزمیناشون رو از چنگشون درآورد و پیشرفت کرد! حالا یک سوال شما که میگید اسلام همه اینکارها رو مجاز دونسته و هیچ سندی هم برای گفته های خودتون ارائه نمیکنید چطوریه که از نظر اسلام واقعی به قول شما کفار فقط بقیه مسلمانان هستند؟ چرا کفار در کشور های جمهوری و جمهوری اسلامی زندگی میکنند؟ این مسلمانان واقعی که بچه پنج ساله رو به جرم کارتون نگاه کردن توبه میدن چطوریه که صبح تا شب تو اینترنت و کامپیوتر ند؟ این مسلمانان واقعی چرا با اسرائیل کاری ندارند؟ 
چرا با بقیه کشورهای عرب که دست بر قضا همگی حکومت سلطنتی دارند مشکل ندارند؟ چرا توی این شصت سالی که اسرائیل مسلمون ها رو میکشت اعلام جهاد علیه اسرائیل نکردند؟ چرا اسرائیل اعلام میکنه که از جانب داعش خطری تهدیدش نمیکنه؟ چرا..... 
راستی اکثریت مردم ایران مسلمان شیعه هستند و از اسلام دفاع میکنند میخواهید به همشون برچسب تخم عرب و فاحشه و.... بزنید؟ اینکار رو برید انجام بدید و ذات خودتون رو برای مردم مشخص کنید ببینیم مردم طرف کی رو میگیرند؟ 
راستی جناب مش رجب نمیدونم چرا یک حسی به من میگه شما همونی هستی که تا قبل از این به اسم این و اون کامنت میذاشت و به طرز جالبی سعی در تطهیر چهره بل داشت؟! 
شما بهتره تو همون دشمنان هزار و چهارصد سال پیش ایران بمونی اصلا مهم نیست  انگلیسی هایی که الان منابع خبریشون مهم ترین منبع برای شما ست باعث مرگ چند میلیون ایرانی شدند اونهم نه هزار و چهارصد سال پیش، دویست سال قبل 
شماها دردتون اختلاس نیست اگه یک نظام سکولار توی ایران به قدرت رسیده بود این اتفاقات نمیفتاد؟ اون موقع میخواستید چی بگید؟ اونموقع میخواستید اختلاس رو گردن کی بندازید؟ 

راستی چون توی نظام جمهوری اسلامی اختلاس شد جنابعالی کاشف به عمل اوردی که اسلام میگه اختلاس کن؟
اگر قرار به جنایتکار بودن باشه دین مسیحیت و یهود جنایتکارترین ادیان هستد ولی فرقش اینه که از کارهای انها توی اینترنت کمتر عکس و فیلم پیدا میشه
اسلام از زرتشت خیلی بهتر و عقلانی تره اصلا قابل مقایسه نیست به همین دلیل هم اجداد ما مسلمان شدند
چندتا از احکام دین زرتشت

بیست هزار تازیانه مجازات کشتن سگ آبی
بنا بر متن اوستا ، وندیداد ، فرگرد چهارده ، بند دوم اگر کسی یک سگ آبی را بکشد باید بیست هزار تازیانه بر او زد.
شخص گنهکار یعنی کسی که به دروج نسو مبتلا شده، نباید به آب و یا هیچ گیاهی دست بزند، اگر چنین کند باید هشتصد تازیانه بر او زد.

اوستا ، وندیداد ، فرگرد ( فصل ) هشت، بند بیست و چهار و بیست و پنج ، دو هزار تازیانه مجازات کسی است که بدن برهنه ی مرده را بپوشاند

 منبع این حرفت چیه؟
در١٠٠٠شهردنیا  نمی توان نماز و روزه  را بجا آورد
من که چیزی ندیدم 
درباره برده داری: یهودیان که الان به عنوان ثروتمندترین افراد شناخته میشن این توی دینشون تجویز شده زرتشت  هم مجاز دونسته  مسیحیت هم به نرخ روز میچرخیده !
در عربستان پیش از اسلام، بردگان در تملک کامل صاحبانشان قرار داشتند.

  با ظهور اسلام، محمد پیروانش را به خریدن و آزاد ساختن بردگان تشویق کرد. در مدت کوتاهی از بعثت محمد، بردگانی چون عمار یاسر، بلال حبشی، هلال حبشی، ابوفهیره و کنیزانی چون لبینه، زنیره، نهدیه و ام‌عبیس آزاد گشتند.اسلام تمام افراد را با هم برابر دانست و تنها ملاک برتری را تقوا دانست.
[پانویس ۱]
 قرآن نیز بندگی غیرخدا را ممنوع ساخت
[پانویس ۲] و تمام انسان‌ها را با یک‌دیگر برادر دانست.
[پانویس ۳] اسلام، برده‌داری را ممنوع نکرده، اما اقدام چشمگیری که اسلام در احیای حق بردگان انجام داد، ملاطفت با ایشان بود چنانچه رفتار با ملاطفت همراه با انسانیت را به صاحبان بردگان توصیه کرد، در جامعه اسلامی برده به مثابه عضو خانواده تلقی شده‌است، پیامبر اسلام برده‌ای به نام زید بن حارث را به فرزند خواندگی خود برگزید، امامان مذهب شیعه نیز رفتار همراه با مهربانی با غلامان و کنیزان پیشه کرده‌اند و همواره سر یک سفره با ایشان غذا می‌خوردند، ولی اربابان بردگان در به خدمت گرفتن و نیز کامجویی جنسی از بردگان آزاد بوده‌اند

.[پانویس ۴] پیغمبر اسلام، کسی را که بنده خودش را بزند از بدترین مردم خوانده بود و وقتی نیز توصیه کرد که بندگان را عبد نخوانید بلکه مرد جوان(فتی) بخوانید.
[پانویس ۵] پیغمبر اسلام با این سخن که بدترین مردم آن‌است که مردم را می‌فروشد، مخالفت اسلام را با تجارت برده علنی کرد

.[پانویس ۶] بندگان درم‌خرید در غزنه، هند و مصر سلطنت‌هایی را به وجود آوردند و بعضی نیز به خلافت رسیدند. در بین بندگان مسلمان کسانی بودند که در امور اجتماعی و امور حکومتی نقش داشتند و در مجالس ادبی و سیاسی شرکت می‌کردند
.[۲]بندگان مسلمان حق تصرف در دارایی خود را داشتند و به راحتی می‌توانستند کار کرده و از عواید آن بهره‌مند شوند. پیغمبر اسلام در جنگ بدر، تمام اسیران را آزاد کرد و فقط در جنگ بنی‌المصطلق برای این که مشرکان در بین خانواده‌های مسلمان پخش شوند و به تدریج اصلاح شوند؛ دستور داد که افراد قبیله به بندگی گرفته شوند که آن‌ها هم پس از ازدواج محمد با جویریه آزاد گشتند.[پانویس ۷]

ویکی پدیا
یکی از مصارف زکات و کفاره برخی از گناهان ازاد کردن برده است
در زمان ظهور امام زمان هم حکم برده داری به طور کلی منسوخ میشه (خطبه 150 نهج البلاغه) ضمن اینکه به اعتقاد بسیاری از علما در زمان غیبت امام زمان جهاد ابتدایی و برده داری غیر مجازه

اما درباره زن شوهردار :اولا کافر از نظر اسلام نجسه یعنی مسلمانان نمیتونند بهش دست بزنند اگه کنیز کافری در میدان جنگ به اسارت مسلمانان در اومد اگه مسلمان شد و شوهر داشت از شوهرش جدا میشه این حکم درباره زن ازاد هم هست بعد از پایان مدت عده اش صاحبش در صورتی که قبل از او با صاحبش قرار داد نبسته باشه که با پرداخت پول ازاد بشه میتونه باهاش رابطه جنسی داشته باشه مثل همسرش یا اینکه شوهرش بده که در اینصورت نمیتونه باهاش رابطه داشته باشه اگه هم بچه دار شد ازاد میشه هم خودش هم بچه اش 

نظر زرتشت ایین پیشینیانمان درباره برده داری 
کتابِ قانون مادَیانِ هَزار دادستان، که قانون مدنی زرتشتیان در عصر ساسانی است، کتابی به زبان پهلوی می باشد، که مجموعه ای است از قضایای حقوقی که فَرُّخْ مَردِ وَهْرامان در قرن ششم میلادی آن را گرد آوری کرده است.

  واژۀ مبهم «تَنْ» به معنای «بدن» در مادَیان برای معرفی شخصی به کار رفته است که به مدت معینی، به عنوان وثیقه ی وام، به طلبکار واگذار می شد و طلبکار او را مدتی مقرر در بردگی نگه می داشت و درصورتی که بدهکار از پرداخت بدهی خود سر باز می زد، طلبکار می توانست او را برده کند.

 

  این کتاب به همت موبد بزرگ زرتشتی، مرحوم رستم شهزادی، به فارسی برگردانده شده و با عنوان «قانون مدنی زرتشتیان در زمان ساسانیان» به چاپ رسیده است. احکام بردگان را از صفحه ی 65 تا 67 می خوانیم. به برخی از این احکام توجه کنیم:

-    «بندگان کسانی شمرده می شوند که توسط رعایای شاهنشاهی در جنگ به اسارت در آمده باشند.»

-    «همان گونه که در هر ده روز یک روز غلام آزادی دارد، دهمین فرزند کنیز نیز از قید بندگی آزاد است.»
(در اسلام کنیزی که از صاحبش دارای فرزند بشه هم خودش ازاده هم فرزندش)
-    «اشخاص آزاد و بنده هر دو، ممکن است خادم معبد گردند ولی بنده نمی تواند مانند آزاده قبول هدایا و تحف زوار کند.»

-    «هرگاه بندۀ اکدینی(کافری) به همراهی آقای خود به دین مزدیسنی در آیند، بنده در خدمت آقای خود باقی خواهد ماند.»

-    «بنده ای که به عنوان کارگر به دیگری کرایه داده شود، کارفرما باید مزد او را به مالک بنده بدهد.»

-    «بندگان می توانند با اجازۀ آقای خود آزادی خود را با پول خریداری نموده یا دیگری را حاضر نمایند قیمت آنان را به مالک پرداخته، آزاد نمایند.»

در صفحه 101 نیز حکمی در مورد بردگان آمده است:

-    «اگر کسی دو عدد از غلام بچگان خود را به قیمت دویست درهم به دیگری بخشد، در هنگام تسلیم نمی تواند به عذر این که غلامان بزرگ شده اند قیمت آنان را طبق سند نپذیرد، بلکه باید غلامان را تسلیم کند.»

 برده داری از ابتدای تاریخ بشر توی تمام ادیان و جوامع وجود داشته حالا اینکه توی یک برهه ای کوروش برده داری رو لغو کرده دلیل این نمیشه همه اجداد و پیشینیان ما با برده داری مخالف بودند 
اون ایاتی هم که به مسلمانان دستور جهاد داده جناب نوکر مولا علی کامل توضیح دادند حالا بل میخواد روی چرت و پرت های خودش تاکید کنه باشه بذار همین احمق فحاشی که هست باقی بمونه

 
من از صاحب وبلاگ خواهش میکنم نظرات رو ببنده یا پاک کنه این بحث تموم شده است تا وقتی ادبیات بعضی ها از زیر شکمشون بالاتر نمیره حاضر به قبول حرف ما هم نیستد 

من میگم اصول اسلام رو نقد کن جواب بعضی ها اینه
فاحشه مغزی

نگفتی مزنه متعه یکساعته الان چنده به فرامین ائمه باید عمل کرد اصولش همچین مالی نیست امان از فروعش


یک همچین ادمی ارزش جواب دادن نداره بزار با این فکر خوش باشه که همه زنان و دختران ایرانی مسلمان صیغه و فاحشه اند من با همیچین ادمی و همفکرانش هیچ بحثی ندارم 


از اونموقع تا الان هر شبهه ای که ما جواب دادیم یکی دیگه اوردند اینا اگه دنبال جواب بودند تا حالا قبول کرده بودند هر توضیحی هم که ما درباره برده داری و جهاد میدیم اخر حرف خودشون رو میزنند اصول اسلام رو هم که نمیتونند نقد کند همش توهین میکنند و حرف مفت میزنند 

پس بهتره چرندیاتشون رو برای خودشون نگه دارند

اگر واقعا دنبال جواب هستد کاری نداره
یک سر به سایت های پاسخگویی به سوالات دینی بزنند جوابشون رو بگیرند نه وقت ما رو بگیرند نه هرکجا کم اوردند بهمون توهین کنند 

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


مسلمان


فاحشه مغزی


هر دو ارزش پاسخ ندارید


جناب مش رجب خیالت از بابت حقیقت پنهان راحت شد زندست و همچنان در حال ارائه خدمات به جد و ابادش

۲۶ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۳۶ مش رجب (عصبانی)
اصلا من هرچه میکشم،ازاین بل گردن شکسته است!! بابا،آخه بل!بگم خداچکارت بکنه!!هزاربارگفتم:بل مؤدب باش!بفرما،خانم دلش شکست!حالاخوب شد؟دلت خنک شد؟آقای محترم درست حرف بزن !این خانمهاحق دارن، نباید نازکترازگل به هیچ خانمی گفت؛البته بی بی شهربانو وهزاران چون اورا که بعنوان کنیز بین جوانان رعنای قریش تقسیم شدند حقشون بود!چون حکم؟شما بگوخانم  پنهان ما فرض میکنیم شما جای شهربانو باشی!فرض؛پدرشمادرجنگ بارسول ا... شکست بخورد!گناه شما چیست؟شما چرا باید به اسارت بروید؟منهم توصیه میکنم شما به ادبیات غنی ما ایرانیان سری بزنید آنجاکه  می فرمایید: گنه کرد در بلخ آهنگری     به ششترزدندگردن مسگری!
حالا شما که از دشنام بل (که کار خیلی بدی میکنه ؛گردنش خورد)اینهمه آشفته شدهاید چرا به ما أجازه نمیدهید از خویشاوندان شما شاکی باشیم ؟ هم اکنون هم دنیا پر از به نظرشما"کافر"است بفرمابروهمه را مسلمان کن!ببینیم چکارت می کنند؛خانم ! دین زرتشت هرچه شما بگویید ،اجدادشمابه چه حقی کشور مارا به خاک وخون کشیدند ؟ امروزه اگر کشوری به کشوردیگر به هربهانه ای حمله کندچه خواهد شد؟این حرفها وپاسخ ها که شما میدهید اگربه خودتان بدهندتازه مزه آن را می فهمید! بیشتر بیاندیش!!!!!!!!!
کوچک همه رجب . (١٩ رجب سال تجاوز لشکریان عرب به نوجوانان ایرانی!!!!!)

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


اگر فاحشه مغزی در کوبانی بود و داعش اونجا رو گرفته بود


هزار سال بعد  گفتگو فاحشه مغری و پدرش:


ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺁﻏﻮﺵ ﺑﺎﺯ ﺩﺍﻋﺶ ﺭﻭ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﯿﻢ ﺍﻭﻧﺎ ﺑﺎ

ﺯﻭﺭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺣﻤﻠﻪ ﻧﮑﺮﺩﻥ ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﺩﺍﻋﺶ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﺰﺍﺭﯾﻢ .

ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺍﺑﻮﺑﮑﺮ ﺍﻟﺒﻐﺪﺍﺩﯼ ﺁﺩﻡ ﻣﻘﺪﺳﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯾﻦ ﺍﺩﻡ

ﻣﻘﺪﺱ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻪ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ۷۰۰ ﻧﻔﺮ ﺭﻭ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﺰﻧﻪ .

ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺩﺍﻋﺶ ﻣﺮﺩﻫﺎﯼ ﻣﺮﺍ ﻗﺘﻞ ﻋﺎﻡ ﻧﮑﺮﺩﻧﻨﺪ ﺯﻥﻫﺎ ﻭ

ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﻣﺎ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻧﮑﺮﺩﻧﻨﺪ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺳﺎﺭﺕﻧﺒﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ

ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﮐﻨﯿﺰ ﺑﻪ ﺗﺎﺯﯾﺎﻥ ﻭ ﺗﺎﺯﯼ ﺻﻔﺘﺎﻥ ﻧﻔﺮﻭﺧﺘﻨﺪ

ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺯﻧﻬﺎﯼ ﻗﺒﻞ ﺩﺍﻋﺶ ﻫﺮﺯﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﭼﻮﻥ ﺣﺠﺎﺏ

ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﻭﻟﯽ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺍﻋﺶ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﻪ ﺯﻧﻬﺎﯼ ﻣﺎﺣﺠﺎﺏ

ﻭﮐﺮﺍﻣﺖ ﺩﺍﺩ




لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


وطن ای همه ذره های تنم فدایت همه جانم ای میهنم

ببین بازم این مردم دد زده تبربرته ریشه ی خود زده
همه مردم خاک پاک کیان شدن پیرو سنت تازیان

میون همه مردم بی وطن که گم گشته درسایه ی اهرمن
فقط من هنوزم یه ایرانی ام من از نسل پاک اهورایی ام


لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش



به پاس حرمت خون سیاوش هنوزم در دل این خاک غوغاست

 الا ای تازیان چشمانتان کور خدای سرزمین من اهوراست
خدای ماخداوند خرد بود خدای دانش و آیین زرتشت

نه آن اهریمن آیین پلیدی که در روح بشر اندیشه را کشت

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش



دد آمد و نفرت صفت ما همگان شد

جهل عرب اندیشه ی این ملک کیان شد


با جهل برون کردن از این خانه خدارا
                                         

خاک من و تو منبر آن بی خردان شد


آماج کتاب سوزی آن دد منشان را 
                                              

ننگ بشری دردل تاریخ جهان شد


ازرستم و پیروز دراین خانه نگفتند 
                                          

جولانگه تازی صفتان خاک کیان شد 

جناب من مال یکی از استان های شرقی ایرانم 
دقیقا یک حرف رو برای شما چندبار باید تکرار کنند؟

در کامنت های قبلی نه یکبار چندبار توضیح دادم کنیزی که نخواد با صاحبش رابطه داشته باشه میتونه باهاش قرارداد ببنده که در مقابل پول ازادش کنه تازه این مال وقتیه که اسلام رو پذیرفته باشه اگه کافر باشه اصلا صاحبش نمیتونه بهش دست بزنه!!!سعی کنین اگرچه درکش برای امثال شما خیلی سخته اما قبول کنین  اسلام اونجوری که شماها میخواهید باشه نیست!!!!
شهربانو به انتخاب خودش با امام حسین ازدواج کرد این چیزیه که توی منابع اومده چرا میخواهید این قضیه رو احساسی کنید؟!

چرا مغزتون انتخابی کار میکنه؟

 اخه کی حمله اعراب به ایران رو تایید کرد؟

 اونی که به ایران حمله کرد همونی بود که به دختر پیامبرش رحم نکرد میخواستی به ایرانیان رحم کنه ؟چرا شماها هی از بحث منطقی طفره میرید؟
برای صحبت درباره حقانیت یک دین باید به اصولش توجه کرد نه قومیت گرایی که فقط اینجور مواقع کار میفته 

ندیدم شماها و امثال شما چیزی درباره ایران و مرزهاش بگی ؟
ایران دقیقا از کجا تا کجاست؟
 ایران شما همین ایران الانه؟
 اون جنایاتی که اعراب توی هزارو چهارصد سال پیش کردند دویست سال پیش بدترش سر ملت اومد چرا از اون هیچی نمیگین ؟

 چرا نمیگی همین انگلیسی که شما الان از سایت های مورد حمایت اون کپی پیست میکنی هم افغانستان رو از ایران جدا کرد هم بحرین رو
 و روسیه و بقیه دنیاهای متمدن امروز که از نظرشون دین محکومه به اسم حقوق بشر بدترین جنایات رو کردند؟

 شما ها هم مغزتون انتخابی کار میکنه هم وطن پرستیتون مردم ایران اینقدر عقل دارند که بفهمن وطن پرستی چیه؟ 

حالا کی خواست همه رو مسلمون کنه؟ کی از حمله به بقیه ملت ها صحبت کرد؟ نه توی سنت پیامبر همچین چیزی بوده نه توی قران 
چرا همش از بحث منطقی طفره میری ؟ چرا با احساسی حرف زدن تلاش دارین بحث رو بپیچونید؟چرا از هر دری حرف میزنید ؟ شان نزول ایات قران   رو هر کس بخونه میفهمه کفار به دلیل رفتارهای ضد انسانی و ضد عقلیشون مورد نفرت مسلمانان بودن نه فقط کفر
چیزی که شماها دارین خودتون رو میکشین که به خورد مردم بدین غلط و بی اساسه

کفار کسانی بودند که مومنان رو زنده زنده در اتش سوزاندند (قتل اصحاب الاخدود.....)دخترانشون رو زنده به گور میکردند(زمانی که از دختر زنده به گور شده سوال شود....)مسلمانان نباید از حق زندگی و ازادی بیان برخوردار میشدند؟ نباید برای این حقشون میجنگیدند؟
با وارونه کردن حقایق به جایی نمیرسید وقت ما رو هم نگیرید

حالا هرچی میخواهید فحش بدید و شصیت خودتون رو نشون بدین 
اونایی که حرف از نژاد پرستی و اسلام ستیزی می زنید زمان 8سال دفاع مقدس کجا بودین از ترس مرگ دنبال سوراخ موش می گشتید کدام عملیات به اسم کوروش بود کدام وصیت نامه شهید حرف از اسلام ستیزی بود کدام شعار جنگ اسلام ستیزی بود و بگفته امام خمینی جنگ ما جنگ اسلام و کفر است نه جنگ عرب و عجم شما مانندافرادی هستید که با تفرقه دنبال اهداف اسرائیل،آمریکا،عربستان هستید فقط لب و دهن هستید و می خواهید روحیه مقاومت اسلامی را از بین ببرید تا خوش خدمتی خود را به ارباب های  کثیف خود اثبات کنید هر شخصی با هر دین و عقیده ای  محترم است چه 
زردشتی ، مسیحی ،یهودی و... دیدار رهبر با شهدای زردشتی ، مسیحی و... دوست داشتن وطن از ایمان است شما با شعار اسلام ستیزی دنبال  تجزیه هستید سخن پیامبر اسلام به کافرین : نه من به آیین شما می آیم و نه شما دین من را مقبول می کنید «مقصودش هم عرب بود و هم عجم و تمام مردم جهان » خود را خسته نکنید کم عرب وعجم کنید برید دلار های آمریکایی را بشمارید « من اقلیت های مذهبی را توهین نکردم همه شما برادران دینی من هستید من با آن دسته افرادی مشکل دارم که به اسلام خیانت میکنند و خود را پشت ملی گرایی قائم می کنند ،تمام شهر  های ایران را به دشمنان تحویل دادن بحرین ،افغانستان و تمام کشور های شمالی ایران را تنها مسلمین حکم جهاد
دادن بی حجابی اجباری ،نوکری انگلیس و آمریکا  حالا حرف از ملی گرایی می زنند  چه رویی دارند » 
 داعش دشمنان خدا و رسولش و اهل بیت هستن و از منافقین هستن به یاری خدا عراق  و سوریه را گورستان آنها خواهیم کرد و اسلام ناب محمدی را به جهان نشان  می دهیم و پرچم اسلام را به امام زمان تحویل می دهیم  جناب بل: اجداد شما سند بردگی آمریکایی ها را امضاء می کردن حالا ما را متهم می کنی
خدای ماخداوند خرد بود خدای دانش و آیین زرتشت
نه آن اهریمن آیین پلیدی که در روح بشر اندیشه را کشت

یعنی رو که نیست سنگ پای قزوینه! این همه از تازیانه و احکام غیر عقلی زرتشت اوردم هنوز اونا خردمند بودن اسلام بی خرد و جاهل !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خیلی ناراحتی برو خودتو با شاش گاو بشور ناموست هم بده دست موبدهای زرتشتی قشنگ خردت رو نشون داده باشی
صاحب وبلاگ نظرات اینا رو یا پاک پکن یا خودت از این به بعد جوابشون رو بده مردم رو گمراه نکنند

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


جناب مسلمان شما گفتی


 اسلام ناب محمدی را به جهان نشان  می دهیم و پرچم اسلام را به امام زمان تحویل می دهیم


فقط موقعی که دارید پرچم رو میدید دستش دسته پرچم انقدر بزرگ باشه که به کارش بیاد


متوهم





لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


فاحشه مغزی میگه


خیلی ناراحتی برو خودتو با شاش گاو بشور (لیوان اول شاش گاو رو بخورتا بعد)ناموست هم بده دست موبدهای زرتشتی قشنگ خردت رو نشون داده باشی(از انجایی که شما خود رو ناموس ایرانی میدانی  شما رو به عنوان گزینه اول پیشنهاد میکنم )


لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش



در کنز العمال (جلد سوم ص ۶٩) از محمد بن منگدر روایت مى‌کند: «خالد بن ولید براى ابوبکر نوشت که مردى در میان قبایل عرب ملوط و منکوح واقع مى‌شود (یعنى با او جماع مى‌کنند)


چون نامه به ابوبکر رسید، با اصحاب و از جمله حضرت امیر مشورت کرد، على (ع) گفت او را به آتش بسوزانید.
 ابوبکر داورى على را به کار بست.»




حقیقت خانم!انگلیس هرکاری کرد درکنارش آب و برق (البته نه رایگان) تلفن ، رایانه ، ماشین و هرچه اسمش زندگیه! رو هم باخودش به ایران آورد عربها چی برات آوردن ؟ البته ماکه چیزی ندیدیم !آنچه دیدیم دعوای شما سر سوغات انگلیس بودالبته روشهای ماست مالی رو نباید فراموش کرد که از هدایای زیبای اعراب بود.
 پس شما حاضری مردم ایران رو میلیونی بکشند نفت و منابعش رو غارت کنند بعد تازه از مصونیت قضایی هم برخوردار باشند فقط به خاطر اینکه یک عده ی کمی در رفاه باشد؟ خسته نباشید
 میلیونی مردم رو کشتد اب و برق برای کی بود ؟ برای جنازه ها؟ تو گورشون برق میخواستند؟
بعد هم مگه اب و برق و تلفن رو توی جنگ جهانی اول به ما دادند ؟مگه مفتی دادند؟ مگه در برابر کشته ها دادند؟ تا تونستن خوردن و بردن و کندن!الان منشور کوروش هم توی موزه انگلیسه
من واقعا نمیدونم  چندبار باید یک حرف رو برای نزاد پاک ! و فهمیده ! و غیور ! اریایی تکرار کنند تا بفهمد ؟بگو ما هم در جریان باشیم شما با چندبار تکرار میگیری؟

کسی حمله اعراب به ایران رو تایید کرد؟

چون اعراب به ایران حمله کردند اسلام دین بدیه؟
پس چرا وقتی صلیبیون به اورشلیم حمله کردند و همه مردم رو از دم تیغ گذروندند مسیحیت چیز بدی نبود؟
چرا توی جنگ جهانی اول و دوم مسیحیت بد نبود ؟
چون فقط شماها به اسلام که میرسین یک دفعه غیرتون میزننه بالا
هم مغزتون انتخابی کار میکنه هم غیرتتون 

چرا هی بحث رو عوض میکنی؟
 چرا هی طفره میری؟
چرا با احساسی کردن بحث از جواب منطقی طفره میری؟
 اگه راست میگی و چیزی حالیته از نقد اصول دین شروع کن اگرهم مغزتون انتخابی کار میکنه هی تکرار کنین این حرفها رو تا بقیه هم در جریان میزان فهم شما قرار بگیرند

از این به بعد فقط نقد اصول دین جواب داده میشه ما بیکار نیستیم برای یک مشت زبون نفهم ده بار یک حرف تکرار کنیم 
برای ادم عاقل یک حرف رو بیشتر از یکدفعه تکرار نمیکنن  
از این به بعد فقط نقد اصول دین جواب داده میشه ما بیکار نیستیم برای یک مشت زبون نفهم ده بار یک حرف تکرار کنیم برای ادم عاقل یک حرف رو  از یکدفعه تکرار نمیکنند"
میگم خانم حقیقت شما هم خیلی بى اعصابی!این چه طرز ارشاده اگرمن نفهمم شما چقدر دانایید که میخواهید منو هدایت کنی؟!غلط نکنم این بل بنده خداهم اولش این نبوده از دست بی اعصابی شما اینطوری شدهخوب حالا برای بهبود وتمدد اعصاب جنابعالیه عرض میکنم که هرکس چیزی میده پولش میگیره دراین که حرفی نیست گرفتاری سر میزان قیمته مگه اوناییکه اسلام عزیز رو بما دادن مفتی دادن؟ نه سألانه ملت دارن میرن حج وپول میدن این مگه قبول نیست؟تازگیها هم  که اولیا مخدره درجریان هستند که غیراز پول چیزای دیگه میخوان ... روم به دیوار من باخانوما نمیتونم راحت برخی چیزا رو درمیان بذارم خودتون بروید بیشتر بخونید ؛حالا اگه شما انصاف دارید آیا اسلام با این قیمتها میارزه؟؟

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


جناب مش رجب چرا روت نمیشه با این خانم در مورد بعضی مسائل شفاف صحبت کنی این خانم حلیه المتقین رو از بر هستن این یعنی چیزهایی این فاحشه مغزی بلده که  اگه اینجا بنویسه من و شما دیگه رومون نمیشه اینجا بیایم دست پرورده خود صادقه

فاحشه مغزی در باب انگشت اشاره از اقات چیا یاد گرفتی بگو

همین نفت که همه ثروت خود میدانید اگر انگلیس نبود ، به چکارشمامیآمد؟ تشریف ببرید دویاسه مورد مصرف محدود نفت را تا پیش از ورود انگلیس به خاورمیانه بخوانید و بخندید!آدم نمک نشناس مایه انقراض خودش ودردسردیگران است!آیا امام علی نفرمود: آنکس که به من حرفی بیآموزد مرا بنده خود ساخته؟ فیلمهای ٥٠سال پیش را ببینید وبازندگی امروز بسنجیدچقدر متفاوت است؟ لابد خودمان تلاش کردهایم !به به چه منطقی و چه زیبا! حالا با تلاش شبانه روزی شما وهم فکرانتان ما نعمت تحریم را بدست آوردایم! به تعبیر امام جمعه بزرگ تهران (جناب خاتمی)غربیها خودشان را تحریم کردند !!؟!؟!؟!؟ ٢سال پس از این فرمایشات همه میگویند :لغو تحریم همه چیزه !!!!شگفتا این تحریم را ماجشن گرفته بودیم !حالا چه شده که لغوش بزرگترین باید ماشده؟ ما به آنهاییکه به ما روش جدید زندگی آموخته بودند با سیلی پاسخ داده بودیم ؟این هم بندگی ما برای آنکه حروفی به ما آموخته بود! براستی ، ما با آنکه به ما حرفی آموخت ، چه کردیم؟این افتخار ما از آن شما باشد مرا بدان نیازی نیست.
شما پاسخ نده ! چون پاسخی نداری ، پاسخت بدردخودت میخورد.

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


لپ مطلب طرفداران اسلام کثیف در ایران


هر چه میخواهی بکن اما براندازی نکن

با نوامیس خدا آخوندها بازی نکن
خط سرخ مملکت در پشم و ریش رهبریست
هر چه وز وز میکند خمپاره اندازی نکن
تا دلت خواهد بدزد اما زکاتت را بده
با اصول فقه ما آهنگ ناسازی نکن
در بهشتت هم شراب و سکس و حوری میدهند
توی دنیا هم سراسر جز که زنبازی نکن
گر که کشتند و که بردند و که خوردند ای پسر
خویش را درگیر با غارتگر تازی نکن 
پایه خوشبختی ات در اختلاس است اختلاس
حاکم شرعی ما را هم که ناراضی نکن
شیخکان از برکت اعدام و زندان مانده اند
جز که در مدح شریران نغمه پردازی نکن
می رسد یک تکه ای از استخوانی هم تو را 
مثل سگها دم تکان ده جز که طنازی نکن
غیرت و ناموس تو یعنی فقط حفظ نظام
گر « بگا »هت داده اند اصلا بدآوازی نکن



لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


گفتا که بدحجابی گفتم مگر فضولی
در کوچه بی نقابی گفتم مگر فضولی
گفتا که روسری را بگذار روی موهات
تا کی چنین به خوابی گفتم مگر فضولی
گفتا که دین و ایمان آخر مگر نداری
تو لایق عذابی گفتم مگر فضولی
گفتا که امر معروف این نهی منکرات است
دیگر مده جوابی گفتم مگر فضولی
این عطر و بوی و مویت گفتا همه حرام است
 لبهای چون عنابی گفتم مگر فضولی
گفتا هنوز بینم در کشور مسلمان
اهل گل و شرابی گفتم مگر فضولی
 بر طبق شرع انور گفتا دهم بپیچند
بر گردنت طنابی گفتم مگر فضولی
گفتا که روی زیبا باید شود به چادر
دارد قسم صوابی گفتم مگر فضولی
گفتا منم که ملا حرفم کلام الله
تو ضد انقلابی گفتم مگر فضولی
شمشیر را به مشتش ، با کینه ها بیفشرد
گفتا در اضطرابی گفتم مگر فضولی
اسلام یا که ایران ، گفتا به خشم عریان
کافر کن انتخابی گفتم مگر فضولی
شمشیر زد به فرقم با آیه های قرآن
گفتم به گاه مردن پاینده باد ایران

زنان ایرانی قبل از اسلام حجاب داشتن،دلیل آن  کتیبه های باز مانده از قدیم است ، اونایی که یک رکعت نماز به سبک زردشتی نخواندن ، حتی لایه کتاب زردشتی را باز نکردن ،اصلا کافر هستن خودشونو پشت زردشت مخفی می کنند اصلا زردشتی نیستن  
شدن نماینده زردشت و با اسلام مبارزه می کنند اصلا امام زمان زردشتی را نمی شناسند  
اگر واقعا زردشتی هستید بجای تخریب از دین خود بگید اگر دین را قبول داری و یا دنبال 
بی دینی  هستید بگید این نفاق را کنار بگذارید شما می خواهید فرهنگ غربی را جایگزین فرهنگ غنی ایرانی اسلامی کنید فرهنگ غربی و عربی فاسد را به خورد ایرانی ها بدید هر کی دوست داره زردشتی می شه یکی هم مسیحی  میشه این که توهین نداره 
جناب بل : داعش که ساخته آمریکاست داره عقب نشینی می کنه به لطف سربازان اسلام شما به فکر خودت باش داعش وطنی که افکار وهابی را تبلیغ می کنی و وهابت را نماینده اسلام می دانی حالا میفهمم چرا امام زمان در غیبت است امام علی چه زجری از دست اعراب کج فهم کشید حق را دیدن اما انکار کردن حکایت شماست کسی که حق را انکار کند منحرف می شود حتی اگر به ظاهر مسلمان و زردشتی باشد امام حسین چرا قیام کرد،چرا حضرت زهرا شهید شد ،چرا تمام امامان را شهید کردن همین اعرابی بودن که مردم ایران را به خاک و خون کشیدن 
اون حدیث توی همین وبلاگ نوشته که سندش ضعیفه

اون موقع که صلیبیون داشتند مردم اورشلیم رو میکشتند و غارت 

میکردند و کتابهای ابن سینا و بقیه دانشمندان مسلمان رو ترجمه

 کردند و همین پایه ای برای رنسانس علمی اروپا شد از مسلمانان

 تشکر کردند؟ یا به قول جنابعالی بنده مسلمونا شدند!؟

واقعیت اینه بعضی ها اینقدر حقیر و وطن فروش و

 احمق اند که فکر میکنند اروپایی ها علم و فناریشون رو مادرزاد به

 دست اوردند ! فقط میتونم بگم برای این ادمای وطن فروشی که

 وطن فقط موقع مخالفت با اسلام یادشو میفته متاسفم !


 تا حدود اوایل قرن بیستم زنان در دانشگاه های پزشکی پذیرفته نمیشدند در همین اروپای متمدن امروزی زمانی افتخار ملکه انگلستان این بود که سالی چهار بار حموم میرفته! و اونموقعی بود که اسلام با قوانین  خشن و غیرانسانیش! به پیروانش دستور میداد که بدنشون رو پاک نگه دارند 
اجداد همین اروپایی های متمدن به افریقا و امریکا مهاجرت کردند و با به بردگی گرفتن و کشتن صاحبان اصلی اون سرزمین ها پیشرفت کردند



  واقعیت اینه که اروپا و غرب چه در مهاجرت به استرالیا و امریکا و چه در جنگ جهانی اول و دوم خیلی بیشتر از اینکه به بومیان مناطق تحت تصرف کمک کنند به خودشون کمک کردند!


 در اشغال کشور ما هم دنبال منافع ما نبودند چه بسا اگر اونا 

مملکت ما رو اشغال نمیکردند ما الان از اونا جلوتر بودیم کریم خان

 زند هم امتیازی به فرنگی ها نداد و هم به دنبال پیشرفت کشور و

 استفاده از علم اونا بود

اما برای بعضیها بردگی و نوکری عادت شده !عادت کردند که هر

 چیزی رو نه عزت مندانه بلکه با نوکری بگیرند!

جلال ال احمد در غرب زدگی میگه که ما باید دنبال تولید علم باشیم نه مصرف تولیدات وارداتی چیزی که امثال شما وطن فروش ها میخواهید به اقرار خودت بردگی اروپا و امریکاست اما اسلام به پیروانش اجازه نمیده برده کسی باشند

راستی مگه اونایی که مقابل پیامبر اسلام ایستادند عرب نبودند؟ 

مگه خدا در قران اعراب رو سرزنش نکرده و ایرانیان رو حامی واقعی دینش ندونسته؟
منتها چشم و گوش بعضیها به روی حقیقت بسته است اما حقیقتی که از دید شما پنهان مونده یا مخصوصا پنهانش میکنید اینه که اسلام دینی فراتر از قومیته

خدمتی که ایرانیان به اسلام کردند هیچ قومی حتی خود اعراب نکردند دستور زبان عربی رو ایرانیان نوشتند

 قران و اسلام خیلی جاها رفتار اعراب رو نکوهش کرده اما مخصوصا نادیده اش میگیرین
 اتفاقا عربستان باید از اسلام متنفر باشه چون پدرانشون بعضا امثال یزید و بقیه خلفای عباسی و اموی و..... بودند که تا تونستند بر اهل بیت پیامبر ستم کردند و اونها رو کشتند تا انتقام بگیرند

بد نیست یک کم با تاریخ غرورافرین! اخیر تمدن اروپا و پیشرفتی که برای ملت ما و دیگر ملل اورد اشنا بشیم
  در 8 ژوئن سال 793 میلادی دزدان دریایی با نام نورمن ها یا وایکینگ ها از سواحل اسکاندیناوی به شهر مذهبی لیندس فارن حمله کردند و این سر آغاز دو قرن جنایت در اروپا بود

مردم آنها را شیطان می دانستند زیرا شهر های مقدس را ویران می کردند، راهبان و کشیش ها را میکشند و دامن پاک راهبه ها را لکه دار می کردند! در سده دهم میلادی نورمن ها در مناطق مرکزی انگلستان و سواحل شمال غربی فرانسه ساکن شدند و کابوس نورمن ها به پایان رسید

با کشف قاره آمریکا توسط اسپانیایی‌ها امپراتوری بزرگ آزتک ها و اینکاها غارت و مقادیر بسیاری طلا و نقره در کوه های آند کشف گردید.

در قرن های 14، 15، 16 میلادی در سواحل فرانسه و انگلستان دزدی دریایی کاری درست و حسابی بود که با حمایت درباریان و حتی شاه و ملکه همراه بود. 

نخستین بار شاه فرانسه به مقامات خود دستور داد اجازه نامه هایی برای ناخدایان کشتیهای دزدان دریایی صادر کند. 

ملکه الیزابت، فرانسیس دریک دزد دریایی را به عنوان قهرمان ملی انگلستان ملقب به شوالیه کرد. 

هنگام ورود اروپاییان به قاره ی آمریکا جمعیت سرخپوستان حدود 19میلیون نفر بود که طی جنگ ها و کشتار ها جمعیت آنها به کمتر از نیم میلیون نفر رسید. 

تجارت برده در آمریکا سبب رونق کشاورزی و صنعت در این قاره شد. 

اروپاییان با بردن فرهنگ غنی! خود به قاره ی آفریقا (شامل شراب و قمار و...)!آفریقایی هایی را که توسط روسای قبایل زندانی شده بودند از آنها خریدند و عده‌ای را هم دزدیدند و به بردگی بردند. این به معنی سرمایه انسانی بیشتر و بدون مزد و در نتیجه تولید بیشتر و ثروت مضاعف بود.


سر جان هارینگتون سیفون دستشویی را برای مادر خوانده اش ملکه الیزابت اول اختراع کرد! آن زمان در اغلب خانه ها به جای دستشویی لگن های مخصوصی وجود داشت! 

تا صد سال پیش توالت فرنگی سیفون دار جزو وسیله های لوکس بود برای همین آنرا به شکل گل و میوه و.... میساختند 



اتاق های جراحی در بیمارستان های اروپا در صد سال قبل به حدی آلوده بود که احتمال داشت از هر سه بیمار یک نفر کشته شود! 

نکته خنده دار اینه که بعضی از بیماران سعی میکردند از بیمارستان فرار کنند! 

یکی از بیماران جراحی به نام رابرت لیستون (1794_1847) از دست او گریخت و توی دستشویی مخفی شد! این جراح قوی هیکل بیمار وحشت زده اش را دنبال کرد در دستشویی را شکست و او را کشان کشان به اتاق عمل برگرداند! بیمار زنده ماند. 

در دهه 1900 پزشکی یک علم کاملا نو پا در اروپا بود 
کل اطلاعات پزشکان درباره عفونت اینها بودند 
1 عفونت آدم را میکشد
2 عفونت در چرک و کثافت پرورش میابد 
3 عفونت از طریق نوعی هوای بد به نام غبار بدبو یا آب ناسالم یا غذا یا پوشاک منتقل میشود، کی می داند چه جوری؟ 
4 بالاخره دلیل عفونت چیست؟ 
اوهو! ما از کجا بدانیم!

آنچه در دوران ملکه ویکتوریا میتوانست یک زن را راهی تیمارستان کند! :
اطاعت نکردن از شوهر! 
عاشق مطالعه بودن! 
رفتن به پیاده روی های طولانی!
منبع مورد استفاده: پزشکی پر دردسر، نوشته نیک آرنولد

کریم خان زند:این فرنگیان همچنان که هندوستان را به مکر و خدعه و تزویر و نیرنگ مسخر کردند، می خواهند ایران را نیز مالک و متصرف شوند. 
اگر فکر می نمایید که فرنگی صاحب حسن سلوک است، بدانید چنانچه بر ایران غالب و مسلط گردد شما صاحب مناصب عالیه نخواهید بود، آنان همه شما را می کشند و احدی از شما را زنده نخواهند گذاشت... اگر العیاذ با الله فرنگی ایران را مالک شود برای این که خاطرش کاملا جمع شود اسلام را بر می اندازد و بزرگان ایران را خوار و ذلیل می سازد!


هنوز هم قانع نشدید که ایران و بسیاری از ملل اسلامی  تا قبل از ورود استعمارگران سرزمین هایی اباد و پیشرفته بودند ؟ ویرانگر ترین حمله به  ایران حمله مغولان بود نه اعراب که با این حال باز هم نتوانست سرزمین ما را از پیشرفت باز دارد و ایرانی ها مغولان را هم مسلمان و با علم و پیشرفت اشنا کردند 

( مدیونید اگه فکر کنید اروپایی ها با غارت و بردگی و کشتار پیشرفت کردند و اونموقع که اروپایی ها در اوج توحش بودند دانشمندان مسلمانی مثل ملاصدرا و ابن خلدون و ابن سینا و ....در سرزمین های مسلمان زندگی میکردند و مسلمانان در اوج تمدن بودند
 کلا اسلام برای ما هیچ چیزی جز بدبختی نداشته و هیچ دانشمندی هم طی این هزار و چهارصد سال نبوده  ملت ما تا قبل از ورود انگلیسی ها ...مثل مغول ها زندگی میکردند!)

این هم سند عرب دوستی !قران
خداوند متعال می فرماید:
«... إِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لا یَکُونُوا أَمْثالَکُمْ  ــــ و هر گاه سرپیچى کنید، خداوند گروه دیگرى را جاى شما مى‏آورد پس آنها مانند شما نخواهند بود»(محمد:38)

و فرمود:
«فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ ما أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَیْکُمْ وَ یَسْتَخْلِفُ رَبِّی قَوْماً غَیْرَکُمْ وَ لا تَضُرُّونَهُ شَیْئاً إِنَّ رَبِّی عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ حَفیظٌ  ــــ پس اگر روى برگردانید، من رسالتى را که مأمور بودم به شما رساندم؛ و پروردگارم گروه دیگرى را جانشین شما مى‏کند؛ و شما کمترین ضررى به او نمى‏رسانید؛ پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چیز است »(هود:57)


ابوهریره ـ که خود از اعراب متعصّب و مخالف شیعه است ـ درباره ی آیه 38 محمّد (ص) نقل نموده که:
«أَنَّ نَاساً مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ ذَکَرَ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ وَ کَانَ سَلْمَانُ إِلَى جَنْبِ رَسُولِ اللَّهِ فَضَرَبَ ص یَدَهُ عَلَى فَخِذِ سَلْمَانَ فَقَالَ هَذَا وَ قَوْمُهُ وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَوْ کَانَ الْإِیمَانُ مَنُوطاً بِالثُّرَیَّا لَتَنَاوَلَهُ رِجَالٌ مِنْ فَارِس‏ ــــ چند تن از اصحاب رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله گفتند: یا رسول اللَّه کیانند آنان که خدا در قرآنش یاد کرده ؟ و سلمان در پهلوى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله بود و آن حضرت دست بر ران سلمان زده و فرمودند: این است و قومش. سوگند به آن که جانم به دست اوست، اگر ایمان آویزان به ستاره ی ثریا باشد مردانى از فارس به آن دست می یابند.»(بحار الأنوار ،ج‏64،ص168)


مردى به امام صادق علیه السّلام گفت: مردم می گویند:هر که عربى اصل یا مولا و وابسته صریح نباشد سفلى (دون مایه) و زبون است. امام پرسیدند: وابسته ی صریح کدام است؟ و آن مرد گفت: آنکه پدر و مادرش مملوک (برده) بودند و او آزاد شده است. امام فرمودند: براى چه این را گویند؟ مرد گفت: براى اینکه رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرموده اند: مولا و آزاد کرده مردمى از خود آنهایند. امام فرمودند: سبحان اللَّه ! آیا نرسیده به تو که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: منم مولاى هر که مولا ندارد و منم مولاى هر مسلمان از عرب و عجم. پس آنکه مولا و وابسته ی رسول خداست آیا از خود رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نیست؟! و آنگاه فرمودند: کدامیک شریفترند؟ آنکه از خود رسول خداست یا آنکه از خود یک عرب جِلف است که بر پاشنه‏هاى خویش ادرار می کند؟!

و آنگاه فرمودند: آنکه با میل قلبی مسلمان شده بهتر از آن کسی است که از ترس مسلمان شده ؛ و منافقان (اعراب منافق) از ترس مسلمان شدند و موالى (عجمها) از روی میل خود مسلمان گشتند.» (بحار الأنوار ، ج‏64، ص169)

هدف من ارشاد کسی نیست  فقط نشون دادن حماقت و بی سوادی بعضی هاست جناب رجب که قبل از این با اسم بقیه کامنت میذاشتی 
اگه به هر کس دیگه ای اینقدری که امثال شما به من توهین کردید تهمت میزدی و توهین میکردی الان با فحش جوابتون رو میداد !فقط یه نگاه به کامنت های این رفیق همفکرت بل بنداز ببین چه الفاظی عین اب خوردن از دهنش بیرون اومده بعد به بقیه انواع و اقسام تهمت ها رو میزنه ! از کل کتب روایی شیعه حلیه المتقین و یک بخش به خصوصش رو حفظ کرده بعد به بقیه گیر میده!

امیدوارم این اخرین بار باشه که برای چندین و چندمین بار یک مطلب رو برای نزاد پاک!و  خالص ! و اهورایی! و فهمیده! اریایی توضیح میدم!
میدونم درکش یرای ذهن کوچیک شما خیلی سخته ولی حداقل سعی کنین فقط سعی کنین حرف تکراری نزنین!
توهین بدجوری به نزاد اریاییییییییییییییییییییییییییییی میشه که بعد از ده بار گفتن هم نمیتونن یک مطلب رو درک کنند!!!!!!!!!!!!!!
روم به دیوار من باخانوما نمیتونم راحت برخی چیزا رو درمیان بذارم خودتون بروید بیشتر بخونید ؛حالا اگه شما انصاف دارید آیا اسلام با این قیمتها میارزه؟؟
امیدوارم توضیحات بالا کافی باشه فقط محض اطلاعت مگه دست بوس عرب ها میرن ایرانیها؟مگه به اعراب تعظیم میکنن؟ مگه مجبورن برن عمره؟ اونجا هم جنس های چینی میفروشن پول تو جیب کسی بره تو جیب چینیها رفته جوش نزن
 مگه میرن از اونجا اسلام بیارن؟مثلا ما قران یا کتاب تفسیر وارد میکنیم از اعراب؟
قرار باشه اسلام رو از جایی بیارند خود اعراب باید برند کتب نویسنده های ایرانی رو بخونند!!
مدیریت خیلی از هتل ها و رستوران ها هم با ایرانیهاست 
نزاد پاک اهورایی  میدونه چکار کنه غصه نخور
(البته تا قبل از این اتفاق از اونجایی که هر ایرانی مسلمانی عرب پرست بود اینا هم تخم عرب محسوب میشدند! منتها وطن پرستی انتخابی یکدفعه اینجا هم به کار میفته و نزاد رو تغییر میده!)
مثلا تو بقیه کشورها از این اتفاقا نمیفته؟ توی همین کشور خودمون افغانی ها از این کاها نکردند؟  تازه تا قبل از از جدا شدن افغانستان از ایران توسط همین انگلیسی های نازنین که در مقابلش به ما برق و گاز و .....ووووووووودادند و دستشون رو هم میبوسید مال ایران بود و شما باید بهشون میگفتی هموطن!!  حالا شما جلوی این اتفاقا رو تو خاک ایران بگیر بعد گیر بده به ملخ خورها!
هلاک این نزاد پاک اهوراییم من! با این غیرت و وطن پرستیش!!!!!!!!!!!!

این بحث و صحبت ها چه فایده ای داره آخه شما های ی که دو از وطن پرستی می زنید و ادعای دین زرتشتی دارید فقط گفتار نیک کردار نیک و پندار نیک را سرلوحه کار خودتون بکنید اینقدر هم مغلطه و بی ادبی نکنید.
و شماهایی که رگ تعصب مذهبیتون ورم کرده و دم از عشق به علی و اولادش می زنید یه کمی از رفتار و منش این بزرگواران را سرلوحه کارتون قرار بدید. با این بحثا به جایی نمی رسید و فقط شبهه و شک و تردید رو بیشتر می کنید.
یه اتفاقی 1400 سال پیش افتاد تمام شد رفت به فکر حال باشید و در زمان حال زندگی کنید و فتنه دشمنان واقعی دوری کنید و تلاش کنید کشورتون رو آباد کنید که از هر خدمتی بالاتره
اینو هم بدونید که آدم بزرگ با حرف منو شما ها کوچیک نمیشه
بله جناب اریو حق با شماست مشکل امروز ما کم خردی بعضی هاست که تعصب و وطن پرستیشون فقط برای هزارو چهارصد سال پیش به کار میفته حاضر به پذیرش حقیقت هم نیستد ما نمیخواهیم کسی رو مجبور به اسلام اوردن بکنیم یا کسی رو ارشاد کنیم ولی وارونه جلوه دادن حقیقت به قصد  تخریب شخصیت هایی که برای بخش زیادی از مردم مقدس هستند عقلانیه؟ بعد هم اینا دم از زرتشت میزنن اما نه خودشون زرتشتین نه احترامی برای زرتشت قائلند 
همه اینا بهانه است برای مخالفت با نظام 
اینا میخواهند رفتار و اخلاق خودشون رو که برگرفته از فرهنگ غربه به اسم ایران باستان به خورد مردم بدن
در واقع میخواهند با چسبوندن خودشون به ایران باستان چیزهایی که هیچ وقت مورد پذیرش مردم ما نبوده رو در نظر مردم مقبول جلوه بدهند

 در حالیکه تاریخ حرفشون رو تایید نمیکنه اگه قراره اسلام نقد بشه باید اصولی نقد بشه و اگه مخالفت اینا با نظامه ربطی به حقانیت اسلام نداره

حداقل اینقدر شجاعتش رو داشته باشند که پشت شخصیت های مورد احترام و بزرگ قایم نشن
بگن این خواست خودمونه که مثل غربی هایی زندگی کنیم که کشورمون رو اشغال کردند و مردممون رو کشتند! وطن پرستی و این حرفها هم کشکه 
والسلام 
من هم می توانم مقابله به مثل کنم اما به احترام پیامبر زردشت سکوت کردم اگر به حدیث جعلی باشه در تمام ادیان حدیث و روایت جعلی داره مثل یهودی ها نیستم که به پیامبر خود کلی توهین کردن هر وقت از دین خود ابهام زدایی کردی  بعد در باره اسلام نظر بده 

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


جناب اریو


بنده از شما خط نمیگیرم بر عکس این بحث ها خیلی فایده داره البته برا کسی که قدرت فهم و درک داشته باشه در همین سایت مطالب اورده شده روی یکسری ها تاثیر گذاشته

ایا اتفاقی که 1400 سال پیش افتاده از نظر شما درست بوده یا نه

یکی از کسانی که این اتفاق رو در حق ایران رقم زد رو شما با لفظ  بزرگواران ازشون یاد میکنی و این نشون دهنده اینه که مطالبی که اینجا اوردیم روی شما حداقل تاثیر نداشته که علت رو خود شما جویا شی بهتره

 بله کردار نیک درست است اما کسانی که در حق ایران ما انقدر ظلم کردن که امثال شما برای حفظ خرافات ذهنتان حاضرید بین بوجود اورندگان ان فجایع تفکیک قائل شی نشان چیست؟

ایا باید همچنان برای ان قاتلان اجداد ما باید احترام قائل بود ایا کسانی که به ایران حمله کردند فرزندانشان را برای حمله به ایران فرستادند به حمله کنندگان مشاوره دادند ارزش احترام گذاشتن دارند

بزرگی هرکسی به رفتارش بوده نه روایات یک مشت اخوند دغل باز برای گرفتن خمس و زکات و سواری گرفتن

اولین بی احترامی را اسلام کرده در حق تمام کسانی که به چیز دیگری اعتقاد داشتن ولی مجبور به ترک دیار یا دادن جزیه یا محکوم به مرگ شدن

پس لطفا خط ملی مذهبی رو برای خودتون نگه دار ادمهایی با نگرش شما یکی از عوامل بدبختی ایران حداقل در 36 سال گذشته بودن

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


دو نفر اخر هم که ارزش پاسخ ندارند

پادشاه ایران را یک آسیاب  بان ایرانی در مرو کشت حکومت ساسانیان پشتوانه مردمی نداشتن برای همین سقوط کردن صدام 8سال جنگید تمام دولت های استکباری پشتش بودن شیمیایی داشت ایران اسلامی 8سال مقاومت کرد آمریکا یک هفته صدام را کله پا کرد فاصله طبقاتی تا حدی بود که ازدواج محارم رونق داشت ،مردم عادی از کوچکترین امکانات محرو م بودن انحراف ازآیین زردشت ،خسرو پرویز  خود را خدا می دانست،وجود خرافات در دین و در جبهه اعراب فوت پیامبر،وجود منافقین و مشرکین و کافرین ومنحرفین درسپاه اسلام، خیانت به امام علی و بیعت با عمر ،تبلیغات مصموم بر علیه امام علی توسط منافقین،وجود خوارج،اموی ها ، نژاد پرستان ، ظلم خلفا، در این فضایه مصموم کی به روایت هایی که شما آوردی توجه می کند راه مستقیم تنها علی است قرآن ناطق علی است پیامبر: هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست به لطف معصومین اسلام حقیقی در ایران هست و با تفکرات وهابی گری مقابله می شود 
۳۱ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۳۵ سپاه امیرالمومنین (ع)
بل جان عجله نکن!!! از فساد حاکم بر پادشاهان قبل از اسلام هم بگو از همجنس بازیشان از ازدواج با محارمشان ( خواهر و برادر ) از جنایاتی که کوروش صغیر در هنگام کشورگشایی انجام داده هم بگو... از نژاد تخیلی آریایی هم بگو.. از توهم امثال شماها که سیاه و سوخته هستید ولی خودتونو هم نژاد با آلمانی های سفید و بور میدانید!!! هم بگو.. از کاخ های کویر ایران ( شیراز ) دفاع میکنید در حالیکه از بادیه نشینان عرب ایراد میگیرید! از این همه تناقض بگو.. تو را چه به عدالت خواهی امیر مومنان (ع)٬ به از جان گذشتگی سیدالشهدا (ع) به مظلومیت فاطمه زهرا(س)... تو و امثال تو به دلیل حقارتی که در خود دارید از رویاهایتان٬ داستان میسازید در حالیکه تاریخ گواه همه چیز هست. از فتوحات پادشاهان قبل از سلام میگویید ولی تا بخاطرم هست٬ پر از شکست و تحقیر است! از شکست در برابر اسکندر بگو .. از شکستهایتان در برابر مغولان٬ افغان ها٬ اعراب و ... هم بگو.. بل جان ( به کارتون سباستین مراجعه کن )

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش


جناب تخم عرب سپاه فلان جاکش


تو از تخم عربی خودت بگو از این که چرا نوکر یک عربی از این که مادرت قبل از اینکه تو سنده رو پس بندازه باید به بابات میگفته با این مبلغ حاضرم به تو ...

از به درک واصل شدن حسین توسط یه تخم عرب دیگه به اسم یزید بگو از ارینب بگو از علی و کنیزانش بگو از امام زمان تخیلیت بگو  از رنگ پوست فاطمه لیدی گاگای دو عالم بگو


بسه یا بازم از باورهای به رنگ قهوه ایت بگو


هر چی فحش چیز کش دار هست نثار تو و روح پر فتوح ....

۳۱ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۵۰ سپاه امیرالمومنین (ع)
بل جان چرا عصبانی میشی؟! جوابی برا سوالات من نداری؟ حالا که همه رو از تخم اعراب میبنی٬ لطفا در مورد اجدادت هم یه تحقیقی بکن. اصلا به این فکر کردی پدرت کی بوده؟ عرب بوده یا مغول؟ مقدونی بوده یا افغان؟ تا حالا به این فکر کردی یا نه؟ من از اینکه جدم به اعراب میرسه خوشحالم چون جد من ( حضرت محمد (ص) ) دو میلیارد طرفدار داره تو دنیا... ولی تویه مجهول الهویه چی میگی این وسط؟! فقط بلدی فحش بدی در حالیکه زمان پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت گرانقدرش هم کسانی بودن که فحش و ناسازا میدادند ولی حالا کدام یک مقدسند و کدام یک شیطان صفت؟ آریایی متوهم! تو و امثال تو مثل داعشی های مثلا اسلامی متوهم٬جایگاهتان جهنمیست که سرکردگانتان ( کوروش ها و ابوسفیان ها ) در آن آرمیده اند ( به درک واصل شده اند ).....
« انکحتک و زوجتک نفسی الی صداق المعلوم» این عبارت مربوط به زمانی است که خود عروس بدون وکالت عاقد( آخوند یا غیر آخوند) می خواهد عقد را بخواند. زیرا ترجمه عبارت مذکور این است که من خودم را به عقد تو درآوردم و روشن است که عاقد نمی خواهد خود را به عقد داماد درآورد. بلکه عاقد با کسب إجازه از عروس و داماد وکیل شده تا موکله خود(عروس) را به عقد موکل (داماد)در آورد و لذا وقتی آخوند و عاقد از طرف عروس عقد را جاری می سازد به این صورت است که می گوید: «زوجتُ موکلتی لموکّلی علی الصداق المعلوم.» یعنی «من موکله خود(یعنی عروس) را به عقد موکل خود(یعنی داماد) در آوردم به مهریه مشخص و معین(اگه صداق رو دقیق معنا کنیم میشه من موکله خود را به عقد موکل خود در اوردم در قبال انچه که به عنوان نشانه ی صداقت داده میشود چون صداق از صدق میاد به معنی نشانه صداقت تازه میشه خطبه رو به هر زبونی خوند با حفظ معنی اصلی زوجت هم که کلا معنی رو توضیح میده)»
اوج بی سوادی این شخص جایی است که حتی کلمه «نکاح» را به معنای «در اختیار گذاشتن زن در مقابل مرد» معنا میکند و با این دید جنسی و بردگی تعبیر نیت میکند ...
در لغت نامه ها برای نکاح دو معنا بیان شده که یکی جماع و آمیزش است و دیگری پیوند زناشویی و عقد ... نویسنده مذکور بدون تذکر این مسئله، این گونه جلوه داده که واژه نکاح در زبان عربی صرفا به معنای جماع بکار می رود!
حتی اگر در لغت نامه دهخدا آمده که معنای نکاح جماع کردن است در همین لغت نامه به معنای عقدزناشویی نیز تصریح شده است. ولی نویسنده مذکور به آنها اشاره نکرده است. در لغت نامه دهخدا ذیل واژه نکاح معانی زیر نیز نقل شده است:
عقد زناشویی بستن، شوی کردن، عقدی که به موجب آن علاقه زناشویی بین زن و مرد ایجاد شود...

عقد زرتشتیان
 عروس در صدر مجلس می نشیند و پارچه سبزی بر روی سر او انداخته می شود به طوری که صورتش پیدا نباشد و زنهای دیگر در دو طرف او می نشینند. دهموبد و همراهان او در حالی که لاله های روشن در دستشان است با آهنگ هیبروشاباش (زرتشیتان در مجلس عروسی به جای هورا کشیدن هیبروشاباش می گویند) وارد شده به جلوعروس می روند و دهموبد چنین آغاز سخن می کند: به نام خدا از شما (نام دختر) دخت (نام پدر) می پرسم آیا با زناشویی با (نام پسر) پور (نام پدر) راضی هستی. دهموبد این سوال را چندین بار در میان هلهله، شادی و هیبرو حاضرین تکرار می کند که غالبا عروس در بارسوم یا هفتم بله را می گوید. سپس دهموبد می پرسد: چه شخصی را نماینده یا وکیل خود قرار می دهی؟ و عروس پدر یا برادر خود را به این سمت نامزد می نماید. پس از شنیدن این اقرار نماینده عروس به اتفاق عده ای از میهمانان و دهموبد به خانه داماد می آیند و همراه خود یک سینی لرک، یک سینی نقل، یک دانه انار شیرین، یک قیچی، یک تخم مرغ، یک تکه پارچه سبز، لباس داماد و چند کله قند با مقداری شیرینی، آویشن و سنجد را می آورند...

جناب صاحب وبلاگ نظرات رو از این به بعد یا ببند یا پاک کن 

مسلمانان و شیعیان عزیز
با امثال اینا وارد بحث نشین
  چون جوابشون کامل داد شد و از الفاظ مورد استفاده اینا معلوم که چی اند و کی اند و چکاره اند و دنبال چی اند؟
اینا حتی تعریف مشخصی از وطن ندارند خودشون هم نمیدونند دارند از چی حرف میزنند فقط میخواهند یک غلطایی بکنند که اسلام و قوانین نظام بهشون اجازه نمیده واسه همین خودشون رو میچسبونند به کوروش و....

صاحب وبلاگ هم همکاری کن نظرات رو از این به بعد پاک کن اگه کسی اینا رو خوند و براش شبهه ایجاد شد گناهش پای شماست  
سلام
واقعا آدم خندش میگیره از بعضی نظرات. اونایی که تا یه مدت قبل ادعای 7000 سال فرهنگ و تمدنشون میشد الان دارن به زمین زمان توهین میکنن. آغا جون وقتی تونستید بشینید نیم ساعت بدون توهین بحث منطقی کنید اونوقت سعی کنید بقیه رو آگاه کنید و ما درخدمتیم. اگه هم میخوای دعوا کنی و فش بدی بازم بیا. از پشت کامپیوتر زور خودتو نشون نده
راجبه موضوع این مطلب هم اولا باید صحت این متنی که به امام حسین نسبت میدن معلوم بشه بعدا به دنبال توجیه باشین. حدیث جعلی زیاده
سلام
واقعا آدم خندش میگیره از بعضی نظرات. اونایی که تا یه مدت قبل ادعای 7000 سال فرهنگ و تمدنشون میشد الان دارن به زمین زمان توهین میکنن. آغا جون وقتی تونستید بشینید نیم ساعت بدون توهین بحث منطقی کنید اونوقت سعی کنید بقیه رو آگاه کنید و ما درخدمتیم. اگه هم میخوای دعوا کنی و فش بدی بازم بیا. از پشت کامپیوتر زور خودتو نشون نده
راجبه موضوع این مطلب هم اولا باید صحت این متنی که به امام حسین نسبت میدن معلوم بشه بعدا به دنبال توجیه باشین. حدیث جعلی زیاده
جناب بل حضرت مسیح اروپایی نبود الان تمام اروپا مسیحی هستن حضرت مسیح نه بچه داشت ونه حکومت هیچ اروپایی نگفت مسیح از ما نیست پیوندما با پیامبر اسلام و تمام پیامبران و امامان پیوندی ایمانی است  نه نژادی در ضمن پیامبر سگ سیاه را نمی 
کشت بلکه سگ سیاه جن ضعیف شده بود و سفارش شده جلوی این سگ ها غذا نخوریم
نه اینکه آن ها را بکشیم جن مخلوقات خداوند هستن لطفا حدیث جعل نکنید
بحث ها را خوندم خیلی جالبه کلا سه چهار نفر دارن متضاد هم بحث میکنن جالب تر از اون اینه که اونایی که اهله دین نیستن آخرش یه توهینی میکنن و خودشون را میبندن به نام بزرگ ایران و در ضمن بحث را به سیایت و وضعیت اقصادی گره میزنن
آقایون و خانم ها به شیری که خوردم قسم هیچ دینی که الهی باشه بد نیست فقط کسی که داره دین  را اجرا میکنه امکانش هست که اونجوری که خودش دوس داره اجرا کنه وگرنه هیچ دینی بد نیست فقط مجری دین میتونه بد باشه
در ضمن ملاک بد بودن یا نبودن را خودمون تعیین میکنیم پس انتظار نداشته باشیم همه به چیزهایی که ما میگیم بد بگن بد
درباره حدیث هم که همه میدونیم ماشاالله تو این دوره اینقدر شایعه و جعل زیاد که به جان خودم اگه خود امام حسین هم الان بیاد میپرسه واقعا من این حرفا زدم یا این کار را کردم؟ پس بهتره اول به موضوع بحث فکر کنیم بعد نظر بدیم نه اینکه یک بحث دینی را به سیایت بکشونیم
عزیزان من در زمان ایران باستان داریوش بزرگ به جرم رشوه گرفتن یه قاضی وی را آتش زده و پوست وی را کنده و در ورودی شهر آویزان میکند تا برای دیگران درسی باشد که دیگه رشوه نگیرن
در زمان امام علی حضرت دست کسی را که درخواست تصرف از بیت المال را داشته با آتیش داغ میکنن
این دو نمونه را گفتم تا بگم اگه تو تاریخ از گردن زدن و حکم هایی میخونیم که با عقل امروزی ما جور درنمیاد زیاد تعجب نکنیم چون هیچ وقت نباید عقل یه آدمی که بیش از 1000 سال پیش از ما زندگی کرده را با عقل یه آدم قرن 21 مقایسه کرده در ضمن به خدا قسم در زمان هخامنشیان یا ساسانیان یا حضرت علی آدم ها با این جور حکم ها درس عبرت میگرفن ولی خوب دیگه این جور حکم ها جایگاهی نداره یا کم اهمیت شده
کلا در مطلبی را بگم به نظر من اگه وارد یه بحثی با کسی شدین و دیدین داره توهین میکنه دیگه جوابشا ندین بالاخره واسه اینکه نتونسته جواب شما را بده و نمیخواد به قولی کم بیاره باید یه چیزی بگه که دهانش بسته نباشه پس بذارین هر چی دوس داره بگه شما با جواب ندادن به توهین شخصیتتون بزرگ میشه
یا علی
ببین چقدر ما ها بدبختیم که گیر یک حکومت نعلینی افتادیم که به جای اینکه جوانانش درگیر علم و بحث روز باشن دغدغشون شده که فلان احمق آیا حدیثی گفته یا نگفته و یک عده هم برای خودشون اشتغال زایی کنن و برای ما اثبات کنن که اینها دروغ است یا نه. واقعا خاک بر سر این ملت که گیر همچین حکومت عقب افتاده نعلینی افتاده.
پاسخ:
درست صحبت کن. احمق تویی نه امام معصوم حجت من عندالله
عزیز دل برادر آقا شاهد ارزش هر کس تا وقتی سخن نگفته معلوم نمیشه شما دهان باز کردی و ارزش خودتون را نشون دادی متاسفم واسه شما که با این نوع سخن گفتن نشون دادی عجب مخالف های بی فرهنگ و کم سوادی دارد دین اسلام در ضمن شما به عنوان یک فرد از هر جامعه باید اطلاع از تاریخ داشه باشی تا بتونی از هویت خودتت دفاع کنی
آقا شاهد اشتباه بزرگ شما این است که بحث دینی را به بحث سیاسی تبدیل میکنی اگر الان همه چی عالی بود و حکومت همه چیز را آزاد گذاشته بود شما از طرفداران سر سخت حکومت بودی در ضمن کلا توهین کردن درست نیست نمیدونم چرا جدیدا آدم ها فکر میکنن با مخالفت با دین روشن فکر و بزرگ میشن بابا یه مقدار انسانیت داشته باشیم تا اجازه توهین به این اشخاص بزرگوار را به خودت ندهیم فقط کمی آدم باشیم
در ضمن آقا شاهد این حرفمم که گفت افرادی که اهله دین نیستن توهین میکنن درست از آب دراومد حالا میفهمم مخالفه دین من آدم منطقی و با فرهنگی نیست بلکه فقط یاد گرفته توهین کنه که ساکت نبوده باشه
پرفسور یا محقق یا هر پخی که هستی کتاب دو قرن سکوت عبدالحسین زرینکوب رو بخون هر چند تو مغزت پهن ریختن 
همه اینا ب کناااار!یکی ب من ثابت کنه اخه این چ خداییه ک تووی سوره احزاب ایه 4گفته خدا کسانی ک در راهش ادم میکشن رو دوست داره؟؟؟چرا خدا باید ادم کش رو دوست داشته باشه؟؟ قران پره از تضاد و تناقض گویی,فقط این وسط ی عده میان هی با تفسیر ماست مالیش میکنن!!ب قول معروف:هیچ چیز ب اندازه ی دین باعث قتلو خونریزی نشده!!!خدایی ک دستور قتل ادماشو میده چ خدایی میتونه باشه,غیر از اینه ک این کتابهای ب اصطلاح اسمانی از تورات و انجبل و قران گرفته همشون زاده ی فکر بیماره ی مش ادم غارتگر قاتل و قدرت طلب میتونه باشه
پاسخ:
خب این تصور تصور غلطیه که خشونت مطلقاً نسبت به هر کسی تحت هر شرایطی بده. نخیر برخی اوقات باید خشونت بخرج داد خود خدا هم در عین حالی که ارحم الراحیمن هست؛ اشد المعاقبین هم هست. ترحم به پلنگ تیز دندان ستمکاری بود بر گوسفندان
از غفلت دوستان مسلمان و موحدم در ندیدن دست شییطان در این مباحث، متعجبم، فتنه گری معاندان در کشورمان با همین مباحث در حال گسترش است که سرانجامی جز سوریه و عراق ندارد، سخنرانی استاد رائفی پور درباره مباحث آخرالزمان رو ببینید، برای حفظ مقدساتمون و جلوگیری از توهین به اونها به اندازه کلمه ای به مجادله ادامه ندین(برهان شرعی آن در قرآن آمده).
لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش
۱۳ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۵۹ در پی حقیقیت
سلام به دوستان

واقعا جای تعجب و تاسف داره از اینکه کسی با خوندن چند کتاب و یکسری مطالعات گاهی انقدر ادعای فضل و سواد میکنه که دیگران را  که مخالف او حرف می زنند ولو اینکه اطلاعات کمتری هم داشته باشه به بیسوادی و احمق و بی منطق بودن متهم میکنه و کار به فحش میکشه . من با فحش  یا بکار بردن کلماتی که برای تحقیر طرف مقابل استفاده میشه اصلا موافق نیستم . نمی دانم چه اصراریه که می خواهیم  بزور هم که شده عقاید خودمون رو به دیگری تحمیل کنیم. خانم حقیقت پنهان باید این رو بپذیریم که سوالات  و شبهات بسیاری وجود داره که جوابهای آنها گاهی قانع کننده و گاهی حتی درست نیست هرچند از نظر گوینده ممکن است کاملا منطقی و درست باشد پس این دلیلی بر بیسوادی و یا بی منطق بودن طرف مقابل نیست. چطور دوستی با استفاده از چند برهان فکر میکند در عرض چند دقیقه می تواند خدا را اثبات کند بعد هم میگه حالا که خدا را اثبات کردیم بریم سراغ معاد و ... واقعا اگه به همین راحتی باشه پس چرا کسی مثل ابوعلی سینا با حرکت جوهری ملاصدرا مشکل داره فکر میکنید چرا برتراند راسل فیلسوف انگلیسی که بنیان گذار منطق جدید و فلسفه تحیلی هست خدا را باور ندارد چون میگه اگر هر موجودی قراره خالقی داشته باشه پس خود خدا هم باید خالق داشته باشه البته الان احتمالا یکی از دوستان می خواد از برهان رد تسلسل و دور استفاده کنه که بهرحال برای همه ی ممکن الوجود ها بالاخره باید یک واجب الوجودی باشه و از نظر خودش همه چیز حله اینکه چرا برتراند راسل که یک فیلسوفه نه فیزکدان و به این نتیجه نرسیده حتما از نظر بعضی ها خنده داره. بعضی ها هم میگن خب بجای اینکه خدا را ازلی و ابدی فرض کنیم  ماده را ازلی و ابدی فرض میکنیم هرچند بعضی دیگر در جواب انها از قانون دوم ترمودینامیک و آنتروپی برای رد آن استفاده میکنن. اینکه مکاتبی مانند معتزله و اشاعره بوجود آمدند و اینکه هیچ مذهب و مکتبی دیگری را قبول نداره همه اینها نشون از این داره که هر مکتب و مذهبی دلایل خودش را منطقی میدونه پس باید بپذیریم که قرار نیست دیگران براحتی حرف و حدیث و دلایل ما را بپذیرین. البته به نظر من هر کسی باید دلیل و منطق خودش را در معرض عموم قرار بده اونوقت بقیه مختارن که ان را بپذیرن یا خیر
۱۳ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۳۳ در پی حقیقیت
خانم حقیقت پنهان

یکی از سوالاتی که وجود داره و نتونستم یک جواب قانع کننده پیدا کنم ( البته جوابهای سطحی زیاده) اینه که قران از یکطرف ما رو به تفکر و تعقل دعوت میکنه و میگه چرا بدون دلیل و تفکر از دین پدرانتان پیروی میکنید (خطاب به بت پرستان) یعنی بعبارتی برید برای دینتان تحقیق و جستو و تفکر کنید و بدون دلیل انرا نپذیرید. تا اینجاش کاملا درست و متین اما داستان از اینجا شروع میشه که من مسلمان شناسنامه ای هستم و خودم در انتخاب دینم نقشی نداشتم بنابر دستور قران نمی خوام کورکورانه از دین پدرم تبعیت کنم بنابراین به دنبال تحقیق دینم می رم بعد از کلی تحقیق و بنا بر دلایلی که برایم محرز شده به این نتیجه می رسم که دینم کامل نیست و تصمیم می گیرم دینم را عوض کنم اما اسلام چنین اجازه ای به من نمیده و اگه دینم را عوض کنم بعنوان مرتد شناخته شده و حکمش اعدامه. به نظر شما این یک تناقض نیست. اگه فکر و تعقل در دین قراره آخرش فقط به اسلام ختم بشه به نظر شما اونوقت فکر و تعقل چه معنی می تونه داشته باشه؟ مثل این میمونه که یک نفر بخواد از بین چند مسیر یک مسیر رو انتخاب کنه بعد یک نفر هم بالا سرش با شمشیر ایستاده بهش میگه با تحقیق  راهتو انتخاب کن اما اگه از این راهی که من میگم نری با همین شمشیر نصفت میکنم .منتظر جواب شما هستم
پاسخ:
اولاً آیا کسی که به این رسیده که دینش کامل نیست و مثلاً مسیحیت دین حق هست تحقیقی درست و منصفانه و بدور از تعصب و کامل و جامع داشته و به همچین نتیجه ای رسیده یا نه صرف دیدن 4 تا گزاره از اسلام و 4 تا گزاره از مسیحیت به همچین نتیجه ای رسیده؟؟!!
ثانیاً اینم از بدفهمی خیلی از جوونای امروزی هست که فکر میکنن به مجرد اینکه کسی دینشو تغییر داد میشه مرتد و حکمش اعدامه در صورتی که مرتد خیلی شرایط و جزئیات داره و به همین راحتی نیست که تا یه کسی دینشو تغییر داد یا یه حرف خلاف زد حکمش اعدام باشه.
۱۳ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۳۴ در پی حقیقیت
 سلام

سوال کاملا واضح و روشنه احتیاج به هیچ توضیح و تفسیری هم ندارد. کسی بعد از تحقیق و بررسی از نظر خودش ( دلایل هر کسی برای خودش منطقیست در اولین پیام هم به این موضوع اشاره کردم پس خواهشا خلط موضوع نفرمایید ) به این نتیجه رسیده است که باید دینش را عوض کند:
 1- آیا اسلام چنین اجازه ای می دهد
2- اگر در شرایط خاصی چنین اجازه ای می دهد خواهشا این شرایط را بفرمایید .

پاسخ:
سلام
بحث مفصل است بنده در یکی از پست های وبلاگ مفصل به بحث ارتداد پرداخته ام. خواستید مراجعه بفرمائید
http://borhan.blog.ir/1391/03/08/apostasy-freedom-of-speech-and-thought-and-why-executing-apostates-in-islam
۱۴ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۵۸ در پی حقیقیت
دوست گرامی حتما خودت بهتر از من میدونی که اسلام برخلاف سفارش به فکر و تعقل و تحقیق در اصول دین به هیچ وجه اجازه برگشت از دین اسلام و یا انتخاب یک دین دیگه رو نمیده. اینکه کسی مخفیانه  و بدون اظهار کردن، دین دیگری را انتخاب کنه اصلا جای بحث نیست چون نه تنها در این مورد که حتی بسیاری از اعمال  غیر شرعی مثل شراب خوردن و زنا کردن و... بصورت مخفیانه و بدون اظهار کردن می تواند انجام شود ولی حکم آن اجرا نشود. مخفیانه انجام شدن این اعمال غیر شرعی دلیلی بر جواز دین اسلام بر این اعمال نیست.
حکم اعدام برای مرتد ملی را می توان پذیرفت چون خود شخص با اختیار و تحقیق دین اسلام را انتخاب کرده پس باید همه شرایط و قوانین این دینو بپذیره.  اما حکم اعدام برای مرتد فطری یعنی کسی که اصلا در انتخاب دین خودش نقشی داشته و اصطلاحا از پدر و مادر مسلمون به دنیا اومده و با توجه به سفارش خود قران به تفکر و تعقل در دین پدرانتان جای سوال و تامل داره. نکته ای که باعث تعجب بیشتر میشه اینه که به مرتد ملی اجازه توبه داده میشه ولی به مرتد فطری حتی اجازه توبه هم داده نمیشه.

خخخخخخخخخخخ

باسلام خدمت همه.اینایی که ادعا میکنن ما زرتشت هستیمو از این جور حرفای الکی میزنن .اگه یخورده به حرفای پیامبر پیشین ایران که میگن همون کوروش کبیر هست گوش بدن وعمل کنن بازم خوبه.گفتار نیک. کردار نیک.پندار نیک.....

اینگونه تفسیر حدیث و روایت واقعا مزحک و مسخره می باشد...اقوالتان پر از دروغ و تدلیس است..اهل کوفه هستین...
پاسخ:
ادعای بدون دلیل ارزشی نداره

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش     https://www.facebook.com/BabakDelnavaz.official/posts/10205596292466811?pnref=story                                        پیروان راستین اسلام

سلام برعرب پرستان
می خواستم تشکر کنم از این داستان نویسیت و که اصلاً مغرضانه نیست
حرفات و جبهه گیری هات
ما با اندازه کافی مطالعه کردیم
برو به شرع و احکام دین قشنگت خوش باش
ببینی بعضی از دوستان خیلی اجدادم اجدادم می کنند یه دفعه یه تخته سنگی بگیر بکوب تخته سینت هی بگو بمیرم بمیرم چه بلاها سر اجدادم نیومده این تعصبات چیه؟؟؟من خودم از نظر حقوق زن با دین اسلام مشکل دارم وبه نظرم از بسیاری جهات توهین آمیزه اما به هر حال مسلمونم وشیعه نمی تونم کلا از همه چی دست بکشم درسته که به بعضی چیزها اشکال دارم اما خوب باید منصف هم بود چه خبره اینهمه تعصب اصلا با دین اسلام کار ندارم که تو قرآن واحادیث بارها اشاره شده همه انساها چه عرب چه عجم با هم برابرند وکسی گرامیتر هست پیش خدا که پرهیز گار باشه برای خدا که فرقی نمی کنه تو ایرانی هستی یا عرب خودش همه رو خلق کرده پس همه ما بنده خداییم همه ما انسانیم 
اصلا با توصیه های دینی کار نداریم تو حقوق بشر هم نژاد پرستی مذموم سناخته شده یعنی تعصب رو خاک وقبیله وقون ونژاد اصلا کار انسانی نیست همه انسانها انسانند وبرابر از دیگاه اسلامی هم نگاه نمی کنم از دبدگاه انسانی گاه کنیم باز هم نژاد پرستی مذمومه چه خبره هی سنگ اجدادمون رو به سینه بزنیم هر چند شخصا از عربها بدم میاد ولی زیاده روی هم خوب نیست با انسانهای خوب وفهمیده چه عرب چه عج ما هیچ مشکلی نداریم همه انسانند یعنی تعصب روی کشوروایرانی بودن ونژاد پرستی تا جایی که هی بیاییم از پیغمبر وامام حسین به بهانه ها ودایل ضعیف ایرادهای بزرگ بگیریم وبی جهت محکومشون کنیم آنچه که مسلمه در زمان حمله اعراب به ایران حکومت دست امام علی وفرزندانش نبوده وامام در آن زمان حقش غصب شده بودوبیست وپنج سال بخاطر حفظ دین سکوت کردامام آنقدر در این مورد صبروتحملبه خرج دادن که بخاطر همون اسلا م حتی وقتی همسرباردارش رو کک می زدند صبر کرد چه بسا که در زمان حکومت عمروابوبکر وعثمان با بسیاری از کارهای اونها موافق نبوده وسکوت می کردن بخاطر حفظ مصلحت حضرت علی در آنزمان بسیار مظلوم بود حتی زمانی هم که حکومت دست ایشان بود مردم عرب چندان به حرفشان توجه نمی کردن امام گاهی از اینکه مردم حرفشان را در نمی یابند روی منبر گریه می کردند چه بسا با بسیاری از اعمال حاکمان آن زمان عمر ،ابوبکروعثمان موافق نبوده اند اما برای اینکه تفرقه نسود دست به شمشیر نبردند جنگ نکردن چکار میتونستن بکنن اگر این خلفا تابع سخنان حضرت علی بودن که باید حقشو بهش بر میگردوندن خیلی بی انصافیه حماقت اعراب رو بندازیم گردن اسلام وبزرگان دینمون به امام علی وامام حسن وامام حسین نسبت بدیم مظلومیت تا کجا؟؟؟؟جنگی بین اعراب وایرانیان درگرفته که پاسخش رو باید خلفای اون زمان بدن عمر ،ابوبکر وعثمان مسیولیتش با اونهاست ربطی به اسلام نداره ربطی به ایمه نداره ایمه اون موقع کسی به سخنانشون توجه نمی کرد حقشون غصب شد کاری نمیتونستن بکنن تازه شما خودتونو در نظر بگیرید تو ی اون زمان واون شرایط میبینید تو شهر شما یه عده اسیر وبرده آوردن وحراج کردن یه عده سود جو دارن اونارو میخرن ومیفروشن شما درچنین شرایطی چکار میکنید اگر بگید نه من انسانی رو به بردگی نمی گیرم نمیخرمش گناهه یکی دیگه ماد میخرتش وتازه اوتی که انسانیتر رفتار میکنه اگر بخره که بهتره این اسیران به هر حال فروخته وخریده میشدن پس چه بهتر درکنار انسانهای نجیب وخوش خلق باشند وآزار بیشتری نبینند به نظرم کار انسانی این بود که بخرید وآزاد کنید هر چند باز هم آزادی ایرانی که عرب با هاش در جنگه در یگ کشور دشمن باز هم محاله بهترین کار اینه که شما هم بخرید ولی باهاش رفتار انسانی داشته باشید که در اینجا هم گفته شده امام علی (ع)شهربانو را از بردگی نجات دادند وبه همسری امام حسین درآوردند چه ظلمی کردن اینجا به ایرانیها ایمه که ظلمی نکردند به ایرانیها تازه این حدیث با یقین میتونم بگم جعله در قرآن اومده که انسانها عرب وعجم از یک زن ومرد آفریده شدن. وبر یکدیگر برتری ندارن مگر انسان پرهیزگار اونوقت میشه تصور کرد امام معصوم خلاف گفته های قرآن حرف بزنه ؟؟؟؟وتازه آنقدر رابطه اهل بیت با ایرانیها خوب بوده که پیامبر در مورد سلمان فارسی فرمودند سلمان از ما اهل بیته یعنی این سلمان ایرانی آنقدر برای ما عزیز وبه ما نزدیکه که انگار جزو خانوادمون هست کجای این رفتارها نشون میده ایمه نژاد پرست بودن ؟؟؟؟؟رفتار نادرست خلفای آنزمان واعراب متعصبی که حتی امام علی رو هم درآنزمان تنها گذاشتن رو به حساب اسلام وایمه واهل بیت نزارید 
لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش  زهرا خانم متاسفانه انگار شما تو باغ تشریف نداری وگرنه بعد خوندن مطالب بالا این حرفها رو نمیزدی به نظر میاد تعصب در کلام شما بیشتر هست تا مخالفین نظر شما                                                 
۰۶ دی ۹۵ ، ۱۰:۰۸ مهدی سرزهی از زاهدان
درمورد مطلب نگاشته شده : همین بس که دل به دل راه دارد ما آقایمان آقا امام حسین (علیه السلام ) رادوست داریم /حالا هرکی هرچی می خواهد رجز خوانی کند
۰۶ دی ۹۵ ، ۱۰:۲۰ مهدی سرزهی از زاهدان
 دوست نویسنده این مطلب درست می گویند چون بنابرصریح قران مسلمانان همدیگر راباید براساس تقوای الهی و قرب الی الله بشناسند بنابراین ،  نباید شبهه به دل وارد نمود . این قبیله و قوم و تبار که به کاررفته منظور همان  نزدیکی به این عزیزان که از صنف آل الله هستند می باشد.
اگر یکی از زنان امام حسین دختر یزدگرد است که این در تارخ هست پس در جنگ و حمله به ایران نقش داشته و شاید یکی از فرمانده هان بوده .
همه جای دنیا می دادند که عرب و یهودی از پست ترین نژاد های دنیا می باشند و موی گندیده یک ایرانی به هزاران نفر از آنان شرف دارد . در حمله اعراب به ایران همگی آنها دست داشتند . عمر و امام و پیامبر هم نداشت . راهنمایی امام علی به فرماندهان اعراب در جنگ دوم نهاوند که تسخیر ایران کنونی پس از عراق کنونی بود در خود نحج اابلاغه آمده است که برای حفظ اسلام این حمله دوباره صورت گرفته تا ساسانیان تومار همشون رو در هم نپیچند . از شانس بد هم ایران ار داخل دچار ضعف شده بود .
من قبلا خیلی مذهبی ومتعصب بودم اما با خوندن کامنت های آقای بل ودیگران عقایدم سست شد، مدیر وبلاگ هم در مقابل شبهات ایشون کاملا لال بود. یکی از کامنتا خیلی برام جالب بود آقای بل اشاره به جنگ های حضرت علی وکشتار های ایشون از منابع روایی مختلف کرده بود ومدیر وبلاگ برگشته بود گفته بود اصولا امیرالمونین جامع اضداد بوده وموقع جنگ در یک روز صدها نفر رو از دم تیغ میگذرونده گویا کاری جز جنگ وکشتار آدم ها نداشته
مدیر وبلاگ تف به اینهمه پررویی شما
پاسخ:
شما الان دقیقاً با جنگ کردن یا کشتن افراد تو جنگ مخالفید یا مشکلتون چیز دیگه هست؟ یعنی میگید کلاً جنگ و کشتن انسانها بده تحت هر شرایطی هر انسانی که باشه؟!
اگه مردید جواب بدید
شما اگر یک نفر نمیگیم ۱۴۰۰سال پیش همین امروز سر ۴۰۰یا۵۰۰نفرو یک روزه ببره چه دیدی نسبت بهش دارید
یک الگوی اخلاقی!
یا یک قاتل بی رحم
پاسخ:
بستگی داره اون شخص کی باشه و با چه هدفی سر اون 400 نفر رو بریده باشه و اون 400 نفر چه کسانی بودند و به چه دلیل سرشون بریده شده باشه.
ممکنه فردی باشه اگه حتی سر یک نفر رو بریده باشه بهش بگیم قاتل بی رحم و ازش متنفر بشیم. یکی دیگه هم سر 2000 نفر رو هم در یک روز ببره بگیم دستش درد نکنه کاش بیشتر بریده بود.
بسته به شرایط و دلیل و هدف قاتل داره و اینکه مقتولین چه کسانی هستند.
تاریخ اسلام رو که باید خونده باشی 
قتل عام بنی قریظه وگردن زدن صدها نفر توسط حضرت علی
سربریدن کسی که به خاطر عدم پخش مساوی غنائم به صورت حضرت محمد تف کرده بود توسط حضرت علی
اینارو چی داری بگی
پاسخ:
مستند و دقیق مطرح بفرمایید دوست گرامی تا بررسی بشه.
ضمن اینکه شما به سوال بنده پاسخ ندادید:
آیا کلاً کشتن هر انسانی تحت هر شرایطی از نظر شما مذمومه؟
در پاسخ به سوال شما باید بگم که نه مذموم نیست اما این دیدگاه افراده که راجب خوب یابد بودن دیگران قضاوت میکنه
مثلا از دیدگاه داعش شیعیان واهل سنت ومسیحیا وایزدی ها همگی انسان های کافر و نجس وپلیدی هستند وکشتن وجهاد با اونا واسطه رفتن به بهشت میشه
از دیدگاه حضرت علی هم یهودی های بنی قریظه هم اینچنین بودن
پاسخ:
خب اگر اینطوره باید رفت دنبال ملاک درست و حق و چیزی که فردای قیامت در نزد خدا حجت داشته باشیم.
کامنت های کاربران رو خوندم واقعا اظهار تاسف دارم که در یک کشور اسلامی برخی فرصت پیدا میکنند به اسلام و شیعیان از روی جهالت  اهانت کنند اگر یک انسان ذات خداجویی داشته باشد هرگز به خود جرأت نمی دهد به اقوام و قبایل توهین کند جای شرم است که معجزه رسول گرامی را در مقابل چشمانت ببینی و احادیث آن بزرگوار را در خصوص تایید ائمه علیهم السلام بخوانی و عنادورزی کنی 
من شخصا اینجا لازم میدانم به کسانی که به اسلام و ائمه اطهار توهین میکنند بگم که سخت در اشتباهید شما فرقه شیطان و شیطان پرستان هستید بهتر است از وجدان و فطرت خود کمک بگیرید و به فرمایش امام حسین علیه السلام اگر دین ندارید لااقل آزاد مرد باشید و کورکورانه اهانت نکنید حداقل این را باور داشته باشید که نسل شما از حضرت آدم و حوا علیهما السلام می باشد که خداوند  آدم و حوا را به خاطر وجود نازنین و مبارک رسول اکرم و ائمه اطهار آفریده است اصلا هدف آفرینش انسان همین ائمه بودند همه پیامبران همدیگر را تایید نموده و به امامت ائمه اقرار داشتند و بدانید که خداوند حضرت آدم علیه السلام را به خاطر ذکر نام پنج تن آل عبا بخشید و شما جاهلانه در مورد آن بزرگواران سخن پراکنی میکنید امیدوارم خدا همه شما و ما را هدایت کند ان شاء الله 
۲۰ خرداد ۹۶ ، ۱۱:۲۲ حجت اله عرفانیان
به ابجد دین 64 الله محمد علی 64 جانشین محمد علی 64 دین واقعی اسلامه 64 به ابجد صغیر و کبیر دین خود را ثابت نمائید یک مرد می خواهم با سه کلمه دین و پروردگار و پیامبر و امام خود را ثابت نماید آنجا که عقاب پر بریزد از پشه ریزو کوچکی چه خیزد علامه های اهل سنت که شیعه  شدند شیر مادرتان حلالتان باشد نام شیعه چندین بار در قرآن آمده پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 25شیعه 25اصل اسلام 25 کربلا25کعبه25شیعه25 اصل اسلام25نام الله 25نام آدم هم25بار در قرآن آمده آدم باش و حق را بپذیر اصل حق25    
کی گفت حسین بر سر خویش بزن با تیغ به فرق خویشتن نیش بزن
تیغی که زنی بر سر خود ای غافل بر فرق ستمگران بد کیش بزن
قمه زنی به شیوه غیر متعارف بهداشتی نمی باشد و باعث امراض لا اعلاج ایدز استفاده چندین نفر از یک قمه و سوء استفاده دشمنان اسلام می گردد و دنیا به چشم حقیر و دائشی به شما می نگرند ما میخواهیم اسلام واقعی  اصل اسلام را به دنیا ثابت کنیم که شیعه 12 امامی مثل ساعت مثل ماه های سال 12 رگهای عصب مغز انسان هم 12 رگ میباشد به ابجد 12 اصل اسلام12  اصل حق12شیعه12 بار در قرآن آمده است با سلام وقتی پیشوایان شیعه همگی از نوابق تاریخ اسلام بوده اند فقط شاگردان 12 امامی شیعه که نامشان در قرآن 12 بار آمده می توانند بدرخشند رسول خدا همیشه برای فرزندانش دعا فرموده که قرآن و اهل بیت را دریابید که فقط آنان دارای انوار درخشان نور و معرفت الهی میباشند 
خلافکاران دین اسلام 1128-1202 سه خلیفه به ابجد کبیر =74 ابجد سه خلیفه قاصب که باعث شدند دین اسلام 74 فرقه شود به ابجد صغیر 74 والشجرتها الملعونه74 ابوبکر27+22عمر 25عثمان =74به ابجد= سبب اختلاف اهل دین 1276-1202 سه خلیفه = 74 به ابجد صغیر ابوبکر عمر عثمان 74 میباشد دین اسلام را 74 فرقه نمودند به ابجد آشوب گران دین های اسلام 772-541 عمر ابوبکر= 231  ابوبکر 231 رکب وبا231 خبیث اهل دین 772 -541 عمر ابوبکر= 231 نفاق 231 ابوبکر 231  مردان شیطان615 -541عمر ابوبکر=74عمر عمر22+27 ابوبکر+ 25عثمان= 74 والشجرتها الملعونه 74 اینم آیه قرآن به ابجد ابوبکر عمر عثمان74  ان من المجرمین منتقمون74        با فرقه های باطل اسلام 74قرآن می فرماید ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفت حج نرفته ها اصلا" ناراحت نباشند گناه آنان به گردن آل سعود 171 میباشدآل سعود171+370 شیطان= 541 عمر ابوبکر حج نرفته ها اصلا" ناراحت نباشند گناه آنان به گردن آل سعود 171 میباشدبه ابجد =   آل سعود171+370 شیطان= 541 عمر ابوبکر541 فاجران دین اسلامی541نامردان اصلی دین541 مجرمین بدین اسلام541 عمر ابوبکر541قاتلی541مرگ کافر541 نامرد گمراه 541کافرپلیددین اسلام541 مقصرا دین الهی541 به ابجد سفیان 201-372 اسرائیل = 171 آل سعود  آمریکا 272+38 دجال = 310 گمراه دین 310جهل عرب 310عمر 310 شرور فاسدی 851-541=310 عمر310گمراه دین 310 فاسق دینه310 تخریب گر اهل دین 1512-1202= 310 عمر310 بدعت کنندگان651 - 110دین الهی= 541عمرابوبکر 541فتنه ها541اهله شر541دشمنه اسلامی541عمر سفیان 201+171 آل سعود = 372 اسرائیل372بدترین گروه49 فضای آلوده 49یاگروه ها فاسد 49 یاگروه ها فاسق49 عمر ابوبکر49  و آل سعود همان سفیانی دائش میباشند آمریکا 272+38 دجال = 310 عمر 310 اباجهل در دین310گمراه دین 310میباشد
اهل دین کافران کوردل712 -541عمر ابوبکر فتنه ها = 171 آل سعود171 بیدادگران دینها342-171=171آل سعود171+370 شیطان= 541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 کافران کوردل612 -541عمر ابوبکر = 171 آل سعود171                   بیدادگران دینها342-171=171 آل سعود 171نااهلی دینی 171یاننگین171یا نادان پلید171بانااهل به دینی171با آل نادان یزید171با آله معاویه 171 آل سعود171نااهلی دینی171با اهل معاویه 171اهل عذاب جهیم171 اهل اعذاب ها الهی171کافران کوردل 612-541 عمرابوبکر=171 آل سعود 171 صدام یزیده 171 با اهل معاویه 171
فریب کاران منافق دین اسلام1031 - 1202سه خلیفه =171 آل سعود 171 آل سعود171+370 شیطان=541عمر ابوبکر 541 فتنه ها541بقاصبان نامرد541به اول قاصب بدین اسلام541زور گویانی فاسقی 541 نامحرم ها دین اسلام541 فتنه ها541 عمرابوبکر541 به ابجد ظالم 971- 430 مقصر =541 نامردان اصلی دین541عمر ابوبکر541 فتنه ها 541 اهل کل خلاف کار دین1082-541=541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 اهله شر541 دشمنه اسلامی541 توهین دین ها 541 عمر ابوبکر541 فتنه ها 541 به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر541 مقصر 430+231 ابوبکر = 661 عثمان 661+310 عمر = 971 ظالم به دست می آید ظالم 971+231 ابوبکر = 1202 ابجد کبیر ابوبکر عمر عثمان 1202 اینم آیه قرآن به ابجد سه خلیفه قاصب دین اسلام 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 این ایه قرآن هم به ابجد صغیر هم به ابجد کبیر ابجد ابوبکر عمر عثمان 1202 میباشد (والشجرتها الملعونه ) ان من المجرمین منتقمون  1202 قرآن میفرماید ما مجرمان را سخت عقوبت خواهیم کرد
مقصر 430+231 ابوبکر = 661 عثمان  661+310 عمر = 971 ظالم به دست میآید ظالم  971+231 ابوبکر= 1202  ابوبکر عمر عثمان 1202 بکافران محض1202 ارتش کفار1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202  مقصر اصلی دین 615 -541 فتنه ها عمر ابوبکر = 74 فرقه گمراه دین 74 ابجدصغیر عمر ابوبکر عثمان 74 باعث 74 فرقه شدن دین اسلام شدند فتنه های دین 615-541 = 74 فرقه ابجد سه خلیفه فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر541+430 مقصر=971ظالم+231 نفاق ابوبکر231قاصب ابله231به لعین دین231یا اهل خبیث نابکار1433-1202=231 ابوبکر
به ابجدآدم کشان ملحد تاریخ 1276-1202سه خلیفه قاصب=541 عمر ابوبکر541 اختلاف دین 1276-1202 ابوبکر و عمر و عثمان = 74کسانی که باعث شدند در دین اسلام اختلاف بیفتد و دین اسلام را به 74 فرقه از هم متلاشی نمودند74 ابجد صغیر 74عمر ابوبکر عثمان 74 بودند ابوبکر27+22عمر+25 عثمان = 74
دزدان نامرده دینه اسلام 467-541 عمر ابوبکر= 74 ابجد سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467-541 عمر ابوبکر= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74 عمر22 ابوبکر27+25 عثمان =74

به ابجد تروریست 1276- 1202 سه خلیفه = 74بزرگترین گناهان کبیره دین 1276-1202 سه خلیفه لامذهب قاصب = 74 کافرا پلیدبی دین 74بی دینها کافران اسلام  74 تروریست 1276-1202 سه خلیفه = 74 کسانی که باعث 74 فرقه شدن دین اسلام شدندابوبکر 27+22 عمر+25 عثمان = 74 قیامت دین 615 -541 عمر ابوبکر541 مجرمان دین ها اسلامه= 74 بمنافقان پلید بدین اسلام74 قیامت دین 615-541 نامردان اصلی دین=74 عمر ابوبکر عثمان 74اینم آیه قرآن هم به ابجد صغیر و هم به ابجد کبیر جدا جدا 74 ان من المجرمین منتقمون 74 قرآن میفرماید ما مجرمان را سخت عقوبت میکنیم 74
به ابجد کبیر166دین آقا 166 لا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه 385حرم امن الهی 385 مرد عالم 385شیداء 385با آل قرآن 385شهید الله 385پیامبر فرمودهیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه 385 فقط شیعیان قائم آل محمد علی اهل نجات دین555-541 عمر ابوبکر= 14 معصوم  خانواده پیامبر اعظم محمد (ص)
یاخیانت جنجالی1128-1202 سه خلیفه =74  فرقه 74 ابجد ابوبکر عمر عثمان 74 فرقه شدن دین اسلام به ابجد
فتنه های دین 615-541 عمر ابوبکر= 74 فرقه ابجدابوبکر27+22عمر +25عثمان = 74 سه خلیفه باعث 74 فرقه شدن دین اسلام شدندکه پیامبر فرمود 73 فرقه آن در دوزخ جای دارند
با بت پرستان دین اسلام 1312 -110 دین الهی = 1202  ابوبکر و عمر و عثمان1202  واقعا بت پرست بوده اند منافق دین اسلام 467-541= 74 فتنه های دین 615-541 = 74 فرقه 74والشجرتها الملعونه 74فرقه شدن«نوالی ولیکم و نعادی اعدائکم». به ابجد فتنه های دین 615-541 عمر ابوبکر عثمان = 74 فرقه نه 74  ابجد سه خلیفه ابوبکر27+22 عمر+25 عثمان باعث 74 فرقه شدن دین شدن به ابجد تروریست 1276-1202 سه خلیفه = 74 بازم ابجد سه صغیر سه خلیفه که موجب 74 فرقه شدن دین اسلام شدند 74 ابجد ابوبکر عمر عثمان 74 والشجرتها الملعونه 74  اینم آیه قرآن 74 ان من المجرمین منتقمون 74 ما مجرمان را انتقام خواهیم گرفت 74 ابجد ابوبکر عمر عثمان74 میباشدبه ابجد بزرگترین گنا هان کبیره دین 1276 -1202 سه خلیفه عمر ابوبکر عثمان = 74 تروریست 1276-1202= 74 چرا دین اسلام 74 فرقه شد 74دوزخیان پلید دین ها 74 دوستان پلیده شیطانی 74 قاصبان ملحد بدین اسلام   74 اشداء علی الکفار 74 والشجرتها الملعونه 74 بمفسد ها فی الارض دین 74 مفسد فی الارض اسلامین74 ان من المجرمین منتقمون 74 ولو کره المشرکون 74 ابوبکر عمر عثمان 74

چرا دین اسلام 74 فرقه شد ابجد صغیر ابوبکر27+22 عمر +25 عثمان = 74 میباشد اینم آیه قرآن به ابجد سه خلیفه قاصب 74  والشجرتها الملعونه 74 ان من المجرمین منتقمون 74 قرآن میفرماید ما مجرمان را سخت عقوبت خواهیم کرد 74ان من المجرمین منتقمون 74 دین اسلام مثل دین مسیح 74 فرقه شد ابجدصغیر  ابوبکر27+22 عمر+25 عثمان=74 قاصبان ملحد بدین اسلام 74فرقه میگویم74 باشیطان دین های اسلامه 74 شیطان ها  مکار پلیده 74  مکار پلیده شیطان ها 74بنامردان پلید روزگار 74بپلید به نامردان74 نامرده پلید روزگار 74 عمر22+27 ابوبکر+25 عثمان = 74 ان من المجرمین منتقمون 74 والشجرتها الملعونه 74 منافق پلید بدین اسلامه 74میباشند 74با عهد شکنهای دین 74با نامردان عهدشکن پلید 74=74دشمنان اصلی دین اسلامی74 عمرابوبکرعثمان74 قاصبان ملحد بدین اسلام  74 اشداء علی الکفار 74 والشجرتها الملعونه 74 بمفسد ها فی الارض دین 74 مفسد فی الارض اسلامین74 ان من المجرمین منتقمون 74ولو کره المشرکون 74والشجرتها الملعونه 74به ابجد الْأَعْرابُ أَشَدُّ کُفْراً وَ نِفاقاً توبه97به ابجد بانی شر 563-541=22 شیطان22شیطان22عمر22ابابکر 22بدبختی22مقصر22دشمن اسلام22 عمر22ابابکر22گنده لات 22شرور22نابکار22قلدر22منافقان22مجرمان 22شیطان22عمر 22ابابکر22سست ایمان22عمر22گنده لات22شرور22نابکار22قلدر 22نابحقه22ناخلفه22درآتشه22دوزخه22نابکار22دینها22دروغ22کلک 22نیرنگ22 مکارا 22روباه22لواط22آلوده22تباهی22ایدز22فاحشه22 تباهی22بدیها22آلوده22شیطان22عمر22ابابکر22بدبختی22مقصر22 عمر22شیطان22ابابکر22مقصر22 فساد تباهی563-541 =22عمر22

به ابجد منافقان قرآن 673-132 اسلام = 541 عمر ابوبکر 541 فتنه ها 541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی541 به ابجد541 مقصرادین الهی 541دشمنه اسلامی 541 عمر ابوبکر541فتنه ها 541پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 ابجد نامشان 541 میباشد

 به ابجد ظالم 971 -430 مقصر = 541 عمر ابوبکر 541 به ابجد  فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر541 فتنه ها 541+430 مقصر = 971 ظالم + 231 ابوبکر = 1202 ابجد سه خلیفه کفر 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 ظالم 971 - 310 عمر =661 عثمان 661  - 231 ابوبکر = 430 مقصر430 +231 ابوبکر = 661 عثمان661-231 ابوبکر= 430 مقصر  ابوبکر و عمر طبق معادله ظالم و مقصر از شیطان پست تر بوده اند  

فریب کاران اهل عالمی 715 -541 فتنه ها عمر ابوبکر = 310 عمر 310 گمراه دین 310 اباجهل در دین 310 جهل عرب 310 عمر310 منکر310 کفری310 یامرتد دین اسلام851-541=310 عمر به ابجد خائنان 772-541عمر و ابوبکر=231 ابوبکر231 نفاق231 عصیان231خائن ها شرور1433-1202= 231 محکومان بدین 231 منافقان قرآن673-132 اسلام = 541 عمر ابوبکر541 فتنه ها 541احمقان فاسد دین اسلام541 

به ابجدسرکشای خائن1312 -110علی= 1202 ابوبکر231+310 عمر +661 عثمان=1202با قاصبه خلافت 1312-110علی =1202اینم آیه قرآن به ابجدسه خلیفه قاصب 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 قرآن می فرماید ما مجرمان را سخت عقوبت خواهیم کرد این آیه قرآن هم به ابجد کبیر هم به ابجد صغیر ابجد 1202ابوبکر و عمر و عثمان 1202 میباشد ان من المجرمین منتقمون 1202به ابجد مفسد فی الارض ها 1312 - 110 دین الهی علی= 1202 سه خلیفه ابوبکر عمر عثمان 1202             تخریب گر اهل دین 1512-1202=310 عمر310گمراه دین310 فاسق دینه 310 منکر310 جهل عرب310 اباجهل در دین 310نامردیه 310حرامیان310جاهل منافق310 ابله منافقا310 عمر310بقاصبان دین310 قاصبان بدین310   خیانت کاران اهل دین1433-1202سه خلیفه=231ابوبکر رکب وبا231 ابوبکر 231نفاق231231 لعین بدین231 خائن ها شرور1433-1202=231 ابوبکر231به لعین دین 231 نفاق231 عصیان231 به ابجد مقصر430+231 ابوبکر=661عثمان 661 +310عمر=971ظالم به دست می آید ظالم 971+231 ابوبکر=1202میباشد تفرقه در ادیانه اسلامی1202 نقض اسلامی1202 بدبختان بعالم1202 دین الهی 1202پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 یعنی ظالم 971-430 مقصر = 541 فتنه ها 541 عمر و ابوبکر میباشند پیامبر فرمود علم ابجد را یاد بگیرید که همه آن شگفتیست وای بر عالمی که علم ابجد نداند همه قرآن به علم ریاضی نوشته شده فقط کمی حوصله عشق می خواهددروغگو 1216-14معصوم اهل بیت پیامبر=1202 ان من المجرمین منتقمون1202قرآن میفرمایدما مجرمان را سخت عقوبت خواهیم کرد1202 ابجدکبیرابوبکر231+310عمر+661عثمان =1202بکافران محض1202 ارتش کفار1202نقض اسلامی دین الهی1202 خیانت کاران اهل دین1433-1202سه خلیفه=231 ابوبکر231 محکومان بدین231 رکب وبا231 ابوبکر 231نفاق 231عصیان231 به ابجد مقصر430+231 ابوبکر= 661 عثمان 661+310 عمر = 971 ظالم به دست می آید ظالم 971+231 ابوبکر= 1202 ابجد سه خلیفه 1202 این آیه قرآن هم 1202 میباشد سوره سجده آیه 22 ابجد ابوبکر عمرعثمان میباشد 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 قرآن میفرماید ما مجرمان را سخت عقوبت خواهیم کرد1202
پرتگاه منافقا 878-337 محمد علی فاطمه = 541 عمرابوبکر541 فتنه ها 541 اهله شر541 دشمنه اسلامی   با پرتگاه اهل دین اسلام 851-541 عمر ابوبکر = 310 عمر ظالم 971- 310 عمر = 661 عثمان  661مردان رجس یا ابله پلید661عثمان661 -971 ظالم = 310 یامردان رجس ملحد 651 بله اسراف کاران 651 مردانه فاسده دینه اسلام 651-110دین الهی=541 فتنه ها 541 مکافات541عمرابوبکر541 اهله شر541 آفت کلی 541 آفتین 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541
 به ابجد توطعه شیطان 860-319 فلسفه دین = 231 ابوبکر رکب وبا یا آتش معرکه های شیطان 1433-1202 سه خلیفه = 231 نفاق 231 عصیان 231 ابوبکر 231 رکب وبا 231 توطعه شیطان بود یا فریب کاران بدین اسلام 772-541فتنه ها =231 ابوبکر با فریب کاران دین اسلامی 772-541= 231 ابوبکر به ابجد خائنان 772-541 عمر ابوبکر= 231 ابوبکر بزرگترین خائنان بوده است به ابجد فریب کاران 563-541=22عمر22شیطان22ابابکر22 بدبختی22 دشمن اسلام 22 مقصر22 ملحد 22 لعنت 22 هذیان22عمر22 دیوانه تر از عمری در جهان وجود ندارد ببین اوضاع کشورهای عمری را عمر خود را تباه می کنند به ابجد فساد تباهی 563-541 عمر ابابکر= 22عمر ابابکر22 دشمن اسلام 22 مقصر22 بدبختی22 درآتشه 22دوزخه22
  به ابجد خیانت امانت در قرآن به علم ابجد خیانت امانت 1553-351 قرآن = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 بکافران محض1202
خط قرمزیه971 ظالم 971-430 مقصر=541 عمر ابوبکر541 فتنه ها541 به ابجد بدعت کنندگان651-110 دین الهی=541عمرابوبکر 541فتنه ها541اهله شر541دشمنه اسلامی541عمر ابوبکر541فتنه ها541دشمنه اسلامی 541مکافات541آفت کلی541 پیامبرفرمودبعدازمن فتنه هابپا خیزندبه ابجدفتنه ها541عمر ابوبکر 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 ظالم971-430 مقصر=541عمر ابوبکر541{ قال رسوالله}  کتاب الله و عترتی1575 +12 امام =1587-1202 سه خلیفه = 385 شیعه385قال رسول الله = پیامبر فرمود من و علی پدران این امتیم  انا و  علی ابواه هذاه الامه"275 +110علی = 385 شیعه 385 شیعه یعنی چه385مردعالم 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله385به ابجدکبیرلااله الاالله 166+92محمد 92+110علی +17 نماز = 385 شیعهپیامبر فرمود من و علی پدران این امتیم اهل بیت پیامبر شیعیان میباشیم به ابجد شیعه 385 از راست بخوان میشود 583 محمد علی فاطمه حسن حسین 583 عاشوراه 583 اهل بیت فاطمه583 محمد علی فاطمه حسن حسین 583امت اسلامی583 اهل دین اسلام قرآن 583اهل بیت فاطمه583عاشوراه 583 شیعه بدین اسلام 583 با آبروی قرآنی 583با کلید دین اسلام583 اهل محمد علی583احد عشر 583 بذات الله 583 یا برحق اهل اسلامی محمدی 583 سربلند اهل دینه 583 درهای بقرآنی583شبکه نور 583 اهل دین قرآن اسلام 583عاشوراه 583 با شور دینی 583اهل بیت فاطمه 583 امت اسلامی 583اهل بیت فاطمه 583 ابجد پنج تن آل عباء 583 شیعه بدین اسلام 583 شیعه بدین اسلام 583 این عدد نورانی را از راست بخوان583 میشود 385 شیعه براستی شیعیان فرزندان بحق اهل بیت پیامبرند پیامبر فرمودهیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385بصاحبان اصل اهل دین 385 مرد عالم 385 اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام 385 به ابجد خانواده محترم پیامبر583 محمد علی فاطمه حسن حسین 583 عاشوراه 583 شبکه نور 583 به قرارداد الله 583 اهل بیت فاطمه 583 امت اسلامی583اهل دین قرآن اسلام 583 لا اله الا الله 167+ 132 اسلام +202 محمد علی +59 مهدی 23 = 583 اهل بیت فاطمه 583 اهل دین اسلام قرآن 583  به ابجداهل دین 100+351 قرآن +132 اسلام=583شبکه نور 583 شبکه نور583 اهل بیت فاطمه 583 این عدد نورانی را از راست بخوان براستی شیعیان فرزندان اهل بیت محمد علی فاطمه حسن حسین 583 اهل دین قرآن اسلام 583با کلید دین اسلام اهل محمد علی 583 این عدد نورانی 583 از راست بخوان میشود 385 شیعه 385با اسلامی دین الله  275 +110 دین الهی = 385 شیعه385 با اسلامی دین الله دین الهی 385 اهل دینی بقانون الله 385  فلسفه دین الله 385شیعه385با آل قرآن 385 دین پیامبر385
بدعت کنندگان651-541 فتنه ها541عمرابوبکر=310عمر310 گمراه دین310جهل عرب310 اباجهل در دین310منکر 310کفری 310حرامیان310 فاسق دینه 310 جاهل منافق310عمر310ابله منافقا310 جهل عرب310 سم ری310عمر وقتی به ایران حمله کرد مثل دائش 145 هزار نفر را که بخاطر اسلام دین جدید نجنگیدند همه را سر برید برای گرفتن غنایم جنگی ننگ بر ایرانی عمری خیلی ... سامری قوم محمد عمر گاو بوود لعنتی بی پدردر حدیث صحیح ازقول امام علی میفرمایدعمر8 پدرداشت هشت پا بوده است


وحشت وهابیون از گسترش تشیع: یکی از انگیزه های تهاجم وسیع وهّابیت بر ضدّ مذهب اهل بیت (ع) ترس و وحشت آنها از گسترش فرهنگ برخواسته از قرآن در میان جوانان و دانشمندان تحصیل کرده و استقبال آنان از این مکتب نورانی مطابق با سنت راستین محمّدی (ص) می باشد که چند نمونه را در اینجا می آورم: شیخ ربیع بن محمّد ، از نویسندگان بزرگ سعودی می نویسد:آنچه که باعث فزونی شگفتی من گردید این است که برخی از برادران وهابّی وفرزندان شخصّیتهای علمی و دانشجویان مصری اخیراً به سراغ مکتب تشیّع رفته اند. شیخ محمد مغراوی از دیگر نویسندگان مشهور وهّابی میگوید: با گسترش مذهب تشیع در میان جوانهای مشرق زمین ،بیم آنرا داریم که این فرهنگ در میان جوانان مغرب زمین نیز گسترده گردد. شیخ ناصر قفاری استاد دانشگاه های مدینه مینویسد :اخیراً تعداد زیادی از اهل سنّت به طرف مذهب شیعه گرایش پیدا کرده اند و اگر کسی کتاب « المجد فی تاریخ البصرة و نجد» رامطالعه کند به وحشت می افتد که چگونه برخی از قبایل عربی به صورت کامل مذهب شیعه را پذیرفته اند. جانم به فدایت یا صاحب الزمان مولاء و مقتدای عالم  همه در رکاب شما آماده اند آنقدر با وقاری که همه شیفته وقار تو خواهند شد
http://www.aaaali110.loxblog.com/post/466
جناب حجت الله عرفانیان 
خودتم حال خوندن کسشعرا وجنفنگیاتتو داری؟؟؟؟؟
۰۷ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۰۷ حجت اله عرفانیان
فلانی کم نوشتم اگر توانستی علمی به علم ریاضی جهانی علم ابجد قرآن دین خود را ثابت نمائیداین جانب دینتان را میپذیرم به علم ریاضی64دین64 الله محمد علی64جانشین محمد علی 64 الله محمد علی 64 حکم الله علی64 بهترین دینه الله 64 فرقه اصلی دین64 بهترین دین کدام است 64 دین الله شیعه است 64مولای دین عالم 64 جانشین محمد علی64 دین اصلی قرآنی64 یعنی دست بیعت دست دوستی64 انگشت شصت و چهار انگشت میشود 64 کف دستت نوشته 18 الله 18 +64= 92 محمد 92+18= 110 دین الهی110 علی 110ولی دین 110 با 5 پنج کلمه جانشین پیامبرتان را مشخص کنید کیست این جانب به مذهب شما در خواهم آمد 110 امام جانشین اصلی  محمد ابن عبدالله110  امام جانشین محمد علی ابن ابی طالب110به ابجد کلمه الله 41+25 {شیعه} اصل اسلام = 66 الله 66+66 امام بدین الله محمد 66به دین الله اصل اسلام66+66 الله = 132 اسلام 132قلب 132 اسلام 132 امام کل 132 بدین الله 132+64 دین = 196 دین اسلام 196 امام کل دین 196 کلید اسلام 196 ضرب 14 معصوم خانواده محترم پیامبر میشود 196 دین اسلام 196
ای کاش به جای وقت گذرندان در مورد باطل کردن اعتقادات یکدیگر والقای اعتقادات خود به یکدیگر ذره ای به همدیگه یاد می دادیم که چطور میشه از وجدان به عنوان یک دین خدایی پیروی کرد وانسان بود.تمام ادیان الهی برای تربیت کردن بشریت فرستاده شدن وهدف تمام ادیان دو چیز بوده اول خداپرستی وبعدی مهربان بودن با همدیگر ،که مهربان بودن شامل تمام وجوه انسانیته.که متاسفانه نود درصد عزیزان با بی احترامی کردن به یکدیگر انسانیت که اصل مقدم دینداری هستو زیر پا گذاشتند،ای کاش همه میفهمیدیم که پیامبران و امامان دوستدار تعصبات جاهلانه وبی احترامی کردن نیستند.آنها خواهان بی احترامی کردن برای اثباتشون نیستند.امامان با تمام بزرگان ادیان الهی زمان خودشون مباحثه میکردن اما هیچگاه توهین نمیکردن،بیایید خوبی ها رو یاد بگیریم و وجدانمون رو سر لوحه رفتارمون قرار بدیم تا عاقبت به خیر بشیم. 
امیدوارم این بحث های سست پایه کلیشه ای که قرن هاست با تکیه بر احادیث بی پایه تر، خرافات، پریشان گوئی و نشانه هائی که در آن ها فراخوانی به تقلید و اطاعت کورکورانه به جای اندیشه و آخرین استدلال ها از ناحیه اندیشمندان و فلاسفه بزرگ با شدت و حدت تبلیغ و توجیه می شود هرچه زودتر پایان پذیرد و مردم بیگناه ما طعم دانائی، راستی و درستی را بچشند و پست هائی مانند پست بالا بیشتر و ژرف تر به نگاهی دقیق برسند تا مردم دریابند گیریم که چنین حدیث هائی ثابت شد یا نشد چه به درد ما می خورد؟ همه شان خوب یا بد، زشت یا زیبا، ستمگر یا ستمکش، برحق یا بناحق رفته اند و ما مانده ایم با هزاران سختی و کیلومترها عقب ماندگی. کدامیک از آن بزرگان و رهبران دینی هستند که ما را یاری کنند؟ آیا مدعیان جانشینی آن ها توانسته اند ما را از جزئی ترین بن بست های کنونی رد کنند؟ چرا به جهانی شدن نمی اندیشیم؟ چرا فاشیزم را دامن می زنیم؟ چرا اندیشه جرم است؟ و چرا آری گفتن به خزعبلات و شرکت در آئین های واپسگرایانه ارزش بشمار می آید؟ و... هزاران چرای دیگر. من به راست یا دروغ این جور چیزها باور ندارم. من می گویم ایرانی، عرب، ترک، شرقی، غربی و... همه در یک کشتی نشسته ایم و باید پارو بزنیم تا به ساحل امن و امان برسیم و حربه ما دوستی بر پایه خرد، یگانگی، راستی و درستیست. بقیه صوت ها انگل هستند و به نوشته فلانی کس شعر.
پاسخ:
ببخشید شما چقدر علم الحدیث دارید که احادیث رو بی پیاه میدونید؟؟؟!!!
دقت نکردی جانم: منظور گوینده اصلیست نه خبرنگاری که مصاحبه کرده و به من و شما رسونده. اون گوینده ای که مثلأ گفت" جبرئیل فلان کرد عزرائیل بیسار گفت" دوربین هم نداشته مجبور شده تمام آنچه را که دیده!!!(اروا باباش) نشونی بده و از سوختن بالش هم بوی پر سوخته اونو تشریح کنه.
سپاس که دیدگاه مرا پخش کردید. من هر کسی را که با آن از پایه مخالفست به مباهله دعوت و استجابت آن را به دو دهه آینده موکول می کنم. بیگناهان، ارادتمندان اهل بیت و قدیسان آماده شوند و خود را بنمایانند. شوربختانه منهم از قبل تلقینات علمای اعلام و مقلدان چشم و گوش بسته ایشان خرافاتیم.
پاینده و خردمند بمانید آنان که اندیشه خود را برانگیخته و از پاسخ رد نشده از سلول های خاکستری مغزشان برای یک ماه پرهیز کردند. در اینجا باید گفت یک آن اندیشه بهترست از هزار سال بندگی و پرستش. راه اندیشه و پاسخ یا گسترش برخورد باورها باز است. با مهر به یکدیگر بیاموزیم.
آب در هاون میکوبید
خانه از پای بست ویران است
خواجه در بند نقش ایوان است
در چارچوب یک نظام اسلامی، دروغ و ریا و اختلاس و رشوه و رانت و نابرابری دارد کیان جامعه مان را منهدم میکند و سال به سال هم وضع بدتر میشود حالا ما میتوانیم هر قدر دوست داریم درباره حقانیت این یا آن امام یا این یا آن پادشاه با هم بحث کنیم معلوم نیست فایده این بحثها چیست وقتی نمیتوانیم جامعه را به درستی مدیریت و ساماندهی کنیم 
 آرش: آب در هاون کوبیدن کنایه از کار بیهوده انجام دادنست. در حالی که این چرت و پرت ها نه تنها بی هوده نیست که زیان آور هم ست. چرا که همچون سی و چند سال گذشته ما را خواب و غافل کرده و چنان که افتد و دانی ثروت های ملت گول خورده رابه جیب دزدان و چپاولگران داخلی و خارجی ریخته و افزون بر این ما را از فناوری، دانش و منش نوین جهانی قرن ها عقب انداخته و این یعنی حرکت قهقرائی در سراشیبی تاریخ. من بیم آن دارم که تمدن و فرهنگ ایرانی با این روندی که می بینیم بزودی از یاد مردم بومی کشور رخت بر بندد و در سینه تاریخ و جویندگان آن جای گیرد و یک خاک سترون بماند و بیگانگانی که آن را خورده اند. همچنان که علی و حوضش.
۲۶ اسفند ۹۶ ، ۰۲:۴۸ البهروز محمدی
مادر جنده خارکسده، خواهرم!! چرا من که با توجه به اعمال اصلاحی و که بر رویت دهه هاست صورت میدهم البته بسیار شبیه گاییدن است منتها در سیاه دانه اش و ارتباطش با اسلام مواردی بود ظن و گمان و عجبایی بود،  بعداً ادب درونی! نسبت به محضر مقدس!! من نداشته باشی بی ادب کس کش،  چرا ادبو رعایت نمیکنی؟ کم چوب تو کونت کردم و با توجه به اخوت مومنین و شرکت سهامی انقلاب یک یک بهره مند شدیم از این خیرات و اصلاحگری ها و راه های ثواب بردن و رسیدن به خدا؟موسوم به دعا و غیره  که اعمال صالحه و ادعیه صور بیرونی دارند این شکلی است البته؟ و خواهش کردم! همان گاییدن بای نحو کان در همه ابعاد تا جایی که خدا یاری دهد و ازت حداقلش را در شرایطی که تحت بزرگ ترین توطئه تاریخ خلقت با پروپاگاندای عظیم سراسری بین الملل و تحزب آخوندکان و  جمیع انیرانیان نفوذ کرده در فلات ایران و سرزمین های ایرانی و انماالمومنون اخوة ابلیسیون و فنای همگانی در او !! رب اعلا!!  برای نیل به مقصود ابلیسیسم نهایی با داروهای خواب آور و شوک برقی و هرچه دستمان برسد من اراد بالحق ولو بالباطل  واقع شده بودید خواست که همان همه اش تا جا دارد میشود!! طرف میخاست کسی را بگاید پول نصف را داد سپس تا دسته فرو نمود و با نگاهی عارفانه و ملکوتی فرمود خدعه کردم منظورم نصفه آخرش بود... شکر خدای را که امیرالمومنین یزید را یاری نمود و دروغگو و پیروانش را کشت
با عرض سلام

پاسخ پرسش ها، ایرادها و شبهه هایی که در نظرها وجود دارد در اینترنت هست و مخاطبان می توانند در گوگل سرچ کنند و با کمی صرف وقت پاسخ های اسلام شناسان را بیابند.

علاوه بر این که شماره تلفن 6 رقمی 096400 شماره تماس مرکز ملی پاسخگویی به پرسش های مذهبی در زمینه های اعتقادات، تاریخ اسلام، علوم قرآن و حدیث، اخلاق و... پاسخگوی شماست.
با عرض سلام

پاسخ پرسش ها، ایرادها و شبهه هایی که در نظرها وجود دارد در اینترنت هست و مخاطبان می توانند در گوگل سرچ کنند و با کمی صرف وقت پاسخ های اسلام شناسان را بیابند.

علاوه بر این که شماره تلفن 6 رقمی 096400 شماره تماس مرکز ملی پاسخگویی به پرسش های مذهبی در زمینه های اعتقادات، تاریخ اسلام، علوم قرآن و حدیث، اخلاق و... پاسخگوی شماست.
هیچ یک کتاب های حدیث مثل نهج البلاغه، اصول کافی، بحارالانوار و... به طور صد در صد مورد تایید شیعه نبوده و نیستند و هر حدیثی باید توسط دانش های تشخیص صحت حدیث مورد بررسی قرار گیرد یعنی برخی حدیث های اصول کافی و... هرگز از امامان معصوم علیهم السلام نیستند.
مخالفان و دشمنان ما سه دسته اخبار و روایت در فضایل ما جعل کرده اند: 
1. غلو (درباره ما)
2. تقصیر و کوتاهی در امر ما
3. بدگویی آشکار از دشمنان ما.

لینک مطلب برای مطالعه بهتر:
https://hawzah.net/fa/Article/View/95222/%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%BA%D9%84%D9%88
هزاران حدیث جعلی، آماری است که برخی آن را تا چهارصد هزار حدیث جعلی هم برشمرده اند...

مخاطبی که با نام "بل" نظرهایی را نوشته است با این که -بیچاره- خیلی کم از برخی حدیث های جعلی اطلاع یافته بود اما متاسفانه چقدر راحت بازی خورده، فریب خورده و باخته بود.

کاش خدا ترحمی بکند.

من بسیار متاسفم.

لعنت بر اسلام و تخم عربهای طرفدارش

...  برای خودت متاسف باش همونجوری که من هستم

هزاران حدیث جعلی...

پیشوایان معصوم ما به قدری از احادیث دروغین نگران و ناراحت بوده اند که به ما دستور داده اند که آن قدر از احادیث ساختگی بدمان بیاید که این احادیث را به دیوار بکوبیم یعنی با بی اعتنایی، بی احترامی و تنفر با احادیث ساختگی برخورد کنیم.
اول سلام.
بد دین نم  مهمه ۱۲ امام
بد تو جایه مدادی حکایت ما را دادی .مکافات عمل قافل نشو..
قران دین شیعه..فروتن باشید..بقابل خدا کم میاری .جوشت میده غم میاری..خدا توبه..فرمادهی به دست خداست.

...


اسلام علیک یا اباعبدالله الحسین
سلام درود بر حضرت مهدی  موعود
یا ثارالله

صلی الله علیک یا ابا عبد الله (علیه السلام)

 

اجرکم عندالله

۰۵ آبان ۹۸ ، ۱۲:۳۴ حامد گلزار

سلام و عرض خسته نباشید 

خدمتتون عرض شود که خداییش خیلی بیکارید که به اینجور احادیث پاسخ می دهید و مثلا توجیه میکنید گفتاری را که هیچ دلیلی بر توجیه ش نیست یک آدمی یک حرفی از ته دلش زده ......چرا بیخودی میخواهید براش دلیل بیارید یا حرفش را جور دیگه جلوه بدید 

یکی مثل من و شما فکرش همین حرفش بوده و هیچ چیز دیگه ای هم نبوده 

حسینی که چند سال تو ایران آدم میکشت را چرا میخواهید مثبت نشون بدید 

تمام این مقاله ارزش خوندن نداره و البته من خوندم و نتیجه ای هم بدستم نیامد جز اینکه قصد توجیه داشتید 

بقول بزرگی : بدترین مردم کسی است که برای دنیای دیگران خودش را بفروشد 

نویسنده وبلاگ می خواهد متن حدیثی را تبیین کند که اساسا معلوم نیست جعلی است یا واقعا سخن معصوم است.

 

ما نباید این قدر ساده لوحانه و سریع متن یک حدیث را به یک امام معصوم نسبت دهیم.

 

ابتدا باید یک حدیث شناس ماهر درستی سند آن و درستی انتساب آن را به امام معصوم علیه السلام با فنون حدیث شناسی بررسی کند.

 

ما در متون دینی مان احادیث جعلی و دروغین خیلی زیاد داریم.

 

کاملا واضح است که اگر حدیثی با مبانی اعتقادی، اخلاقی و فقهی ما سازگار نباشد، ساختگی و جعلی است.

با سلام و درود بر خداپرستان و قبول کنندگان سخن حق. تمامی پیامبران وامامان از نسل ابراهیم ع بوده و ربطی به اعراب ندارند.اعراب ملتی وحشی هستند که خدا از آفریدنشون پشیمونه.حق پرست باشید و وطن پرست و خانواده دوست.تمامی ملت هایی که حتی در زمان های بسیاردور پدرانشان به این مملکت و این آب و خاک نگاه چپ کردند دشمنان ما بوده و خواهند بود.روس ها و انگلیس و اعراب و... بهشون رحم نکنید چون اونا به شما رحم نخواهند کرد.جانیم قوربان آذربایجان...

۰۱ مهر ۹۹ ، ۱۱:۱۱ محمد حسن نجفی قدسی

جوانب مختلف مطلب خیلی خوب توضیح داده شده است . اما برای اینکه حوصله خوانند ه ازبین نرود تقاضا میکنم در تقدم و تاخر مطالب مقاله تغییراتی داده شود و این چند نکته در ابتدای مقاله بیاید : 1) اینکه امام معصوم هرگز برخلاف قرآن و فرمایشات پیامبر اسلام سخن نمیگوید و چون این حدیث مخالف آیه قرآن است نمیتواند مربوط به معصوم باشد .    2) کسی که دستور فروش زنان و به بردگی گرفتن اسرای ایرانی را صادر کرده خلیفه دوم بوده است و امام معصوم آن زمان حضرت امیرالمومنین برخلاف دستور اورا اعلام فرموده اند . 

   3) آیات و روایات در شأن ایرانیان بیان شود       4)  ضعیف بودن برخی از سلسله راویان حدیث و نتیجتا غیر قابل استناد بودن حدیث مطرح شود      5) روایات در مورد تعریف عرب و عجم و اینکه مردم سه دسته اند : عرب و موالی و سایر آورده شود      6) توضیح متن حدیث که از امام صادق نقل قول شده و مربوط به امام حسین نیست و اگر درعین غیر قابل استناد بودن بپذیریم که از امام صادق است ، با توجه به سایر روایات صحیح و موثق از آن حضرت و سایر روایات از سایر معصومین و آیات قرآن ، مفهوم حدیث عبارت است از : ..... 
تشکر . موفق باشید . التماس دعا . نجفی قدسی   

۰۱ مهر ۹۹ ، ۱۱:۱۷ محمد حسن نجفی قدسی

جوانب مختلف مطلب خیلی خوب توضیح داده شده است . اما برای اینکه حوصله خوانند ه ازبین نرود تقاضا میکنم در تقدم و تاخر مطالب مقاله تغییراتی داده شود و این چند نکته در ابتدای مقاله بیاید : 1) اینکه امام معصوم هرگز برخلاف قرآن و فرمایشات پیامبر اسلام سخن نمیگوید و چون این حدیث مخالف آیه قرآن است نمیتواند مربوط به معصوم باشد .    2) کسی که دستور فروش زنان و به بردگی گرفتن اسرای ایرانی را صادر کرده خلیفه دوم بوده است و امام معصوم آن زمان حضرت امیرالمومنین برخلاف دستور اورا اعلام فرموده اند . 

   3) آیات و روایات در شأن ایرانیان بیان شود       4)  ضعیف بودن برخی از سلسله راویان حدیث و نتیجتا غیر قابل استناد بودن حدیث مطرح شود      5) روایات در مورد تعریف عرب و عجم و اینکه مردم سه دسته اند : عرب و موالی و سایر آورده شود      6) توضیح متن حدیث که از امام صادق نقل قول شده و مربوط به امام حسین نیست و اگر درعین غیر قابل استناد بودن بپذیریم که از امام صادق است ، با توجه به سایر روایات صحیح و موثق از آن حضرت و سایر روایات از سایر معصومین و آیات قرآن ، مفهوم حدیث عبارت است از : ..... 
تشکر . موفق باشید . التماس دعا . نجفی قدسی   

آقا واقعا لذت بردم دمتون گرم.   فقط من موندم اینا رو آدم چجوری برا مردم توضیح بده 

متن خیلی دقیق و از قوت کافی برخوردار بود اما کلی از آدم انرژی میگیره 

 

قربونتون برم 

 

 

 

 

 

سلام  احسند که حدیث های اشتباه که افراد جاهل  و بد می گویند را شما اصلاح کردین و گفتین

که انهاحدیث رابه اشتباه گفتند و به نظر من آن افراد  جاهل گناهی بزرگ مرتکب شدند و  حدیثی از دروغ  وبرای شک و تردید گفتند

حاجی قرانتون رو قبول داری یا نه ؟ حاجی تو قرانتون نوشته : در دین اجباری نیست ، حاجی چند میگیری دست از سر ما برداری و خودت به تنهایی به بهشت بری  ؟حاجی میدونستی فکر شما فقط محدود به خشتک شماست و تمام عقده های شما از خشتک میاد ؟ حاجی شما خشتک رو تو ایران مهم کردید و با این کار باعث شدین که جوون ها زیاد به خشتک فکر کنن ، حاجی دیدم که تایید کردی که خدا تجاوز به زنانی که از جنگ بدست میارید رو دستور داده ، شوهرشون رو میکشید و زنانشون رو برای تجاوز به اسیری میگیرید نه ؟ یا اینکه با چند تا کلمه عربی برا خودتون حلالش میکنید ؟ حاجی دو ضربدر دو میشه چند ؟اصلا حاجیتو رو چه به دونستن علم وقتی علم غیب داری و از فرشتگانی ؟ حاجی عقده داری که یه دختر نوجوون رو بخاطر یه تار مو توی گوشه زندون پیر میکنی یا اینکه میترسی این دختر باعث بشه شکم گنده ات گرسنه بشه و برگردی به دورانی که با صدقه سری گرفتن از مردم روزگار میگذروندی ؟راستی حاجی اتوبوسو مجانی نمیکنی؟حاجی تموم مردم دنیا دارن حسودی میکنن که خدا اینقدر تو رو دوست داره ، داشت یادم میرفت حاجی مگه دخترای تربیت کرده ات هم مثل تربیت کرده های پسرات فقط به خشتکشون فکر میکنن که تو یه مانتو میپوشی و یه جادر روش میپوشی و ریشتو دراز میکنی و سرتو هم میپوشونی ؟ میترسی از نگاه به هیکل گنده و شکم گنده ات مست بشن ؟ حاجی چرا داری از تکنولوژی جهنمیان برای کامنت گذاشتن و راه انداختن مزخرفاتت استفاده میکنی مگر نه اینکه خودت جادو و جمبل بلدی ؟ حاجی چرا کارات همیشه نسیه هست مثل وعده بهشتت ؟حاجی چرا پشت سر کسی که مرده و جون نداره افسانه سرایی میکنی و مردمو میترسونی اونم فقط به نفع پایداری زندگی خودت ؟حاجی کسی که مرده چه نیازی مثلا به حمام داره که برای خودت کار و کاسبی راه انداختی و با این کارا با احساسات مردم به نفع خودت استفاده میکنی ؟ حاجی چرا میگی دنیا دروغ میگه و فقط من راست میگم ؟حاجی حجاب رو برا گنجشک ها و این مرغ و خروس ها و سگ های خیابونی هم اجباری کن که با دیدنشون یاد خشتکت نیفتی و خیس نکنی و از جهنمیان باشی ، حاجی میدونی چرا تو با اون شکم گنده ت نمیتونی چیزی کشف کنی ؟چون فکرت فراتر از خشتکت نیست ، تابستون زیر کولر و زمستون کنار بخاری هی صلوات میدی که یهو مغزت نره به سمت خشتکت ، دلیلی که وقتی راه میری همش زمین رو نگاه میکنی هم همینه چون تا 40 شبانه روز فکرت مشغولش میشه ، حاجی حقیقت در موردت خیلی حالا خودت هم تونستی در مورددخودت بیشتر بگو مردم بیشتر باهات آشنا بشن فقط جون مادرت راستشو به مردم بگو هر چند نمیگی چون دروغ مصلحتیه و اگه بگی خدا ثواب مینویسه برات ، حاجی اون مهری که میپرستی چیه دقیقا ؟ بت هست درسته ؟حاجی نمیدونم چرا خدا با اینکه اینقدر دوستت داره علمشو بهت نمیده که محتاج کافرهای جهنمی باشی ،آهان حتما تو این کار هم یه حکمتی هست ، در آخر حاجی اگه حیوون نیستی و میفهمی خدات تو قرانت گفته لا اکراه فی الدین ، پس مثل حیوون های وحشی رفتار نکن و مردمو زوری و با سرکوب به بهشتت نبر ، حاجی الان میتونی به ریش ملت بخندی که بخاطر اتوبوس مجانی گولت رو خوردن، خدات نگهدارت باشه حاجی ریش دراز عمامه به سر که اگه عکست ه با عکس یه داعشی بزارن کنار هم یکی هستی البته تو واقعیت هم یکی هستی ، برو خوشحال باش که بیشتر برات ننوشتم چون میخوام برم ، حاجی آیه 51 و 52 سوره احزاب هم برا تربیت کننده هات تفسیر کن ولی جون حاجی بهشون دروغ مصلحتی نگو

 

لعنت خدا بر اهانت کنندگان بر اهل بیت(ع).لعنت خدا برکسانی که دیگران را بدبین می کنند اهل بیت(ع)را در نظر مردم. لعنت خدا بر کافران

۲۵ دی ۰۰ ، ۰۸:۴۶ در گوگل حقیقت را بررسی کنید

در گوگل سرچ بزنید و حقیقت این حدیث جعلی و ساختگی را مطالعه فرمایید

و جالب تر از همه، نظر پیامبر و امامان را در مورد ایرانیان و رفتار ایشان را با ایرانیان مطالعه فرمایید.

که یکی از دلایل گرایش ایرانیان به تشیع رفتار و برخورد عالی 14 معصوم علیهم السلام با ایرانیان بوده است.

و در آخر؛ عروسک خیمه شب بازی مطالب زرد و فیک نباشید و اجازه ندهید بر روی عصبانیت و نارضایتی شما موج سواری کنند.

۲۵ دی ۰۰ ، ۰۸:۵۱ این لینک حقیقت سخن است

https://www.yjc.news/fa/news/5352439/%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%86%D8%AF

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی