برهان

قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقین‏ /البقرة ۱۱۱
بسم الله الرحمن الرحیم

در این وب‌نوشت سعی بر این داریم که شبهات موجود و رایجی که در مورد دین وجود دارد را بررسی، و پاسخ مناسبی برای آن‌ها پیدا کنیم.

مسلم است که پاسخ‌ها ممکن است ناقص بوده و یا قانع‌کننده نباشند و یا حتا ایرادی به نحوهٔ استدلال آن‌ها وارد باشد. در مورد هر یک از پاسخ‌ها اگر سؤال و یا شبههٔ جدیدی برای‌تان ایجاد شد، آن‌ها را در ذیل همان مطلب عنوان کنید.

در صورت تمایل به همکاری یا ارائهٔ پیشنهاد، با ما تماس بگیرید.
جهت طرح مسائل حدیثی-دینی-اعتقادی خود اعم از پرسش از صحت و سقم یک حدیث یا شبهات اعتقادی خویش از طریق تلگرام میتوانید با یوزرنیم m26011438@ در ارتباط باشید.

مشترک خوراک (فید) شوید

حمایت می‌کنیم

آخرین مطالب

آخرین نظرات

گوشزد: متأسفانه هنوز قسمت دوم بحث بهشتی شدن غیر مسلمانان آماده نیست. ادامه بحث إن شاء الله به وقت دیگری مؤکول می شود.

ما در این یادداشت و یادداشت‌های بعدی می خواهیم مختصراً در مورد برده داری و احکام آن بحث کنیم و بررسی کنیم که آیا مسأله برده داری یک مسأله وحشیانه و غیر انسانی است یا نه یک حکم کاملاً منطقی است که حتی الآن نیز با تمام شرایطش امکان اجرا شدن دارد؟

برای این مطلب ابتدا مقدمه ای را ذکر می کنیم.

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۱ ، ۱۵:۴۰
محمد

آقا جان من که عقلم قبول نمی‌کند امثال ادیسون، انیشتین، نیوتون، پاسکال، لاوازیه و سایر دانشمندان و مخترعین با این همه خدمتی که به بشریت کردند و اینقدر با اختراعات و اکتشافات خودشان باعث راحت‌تر شدن زندگی‌ها شده‌اند؛ صرفاً بخاطر اینکه مسلمان نبوده‌اند و خدا را قبول نداشته‌اند، بروند جهنم. اما فلان حاجی یا فلان کربلایی که در عمرش قدمی در راه کمک به دیگران برنداشته، صرفاً بخاطر همان مکه یا کربلایی که رفته برود بهشت. این ظلم است و من که این را قبول ندارم.

مطالبی شبیه به مطلب بالا را احتمالاً شما نیز تاکنون زیاد شنیده‌اید. در این پست می‌خواهیم در این مورد توضیح دهیم که بالاخره تکلیف غیر مسلمانانی که اعمال خیری انجام داده‌اند چیست. اما قبل از بحث به ۳ نکته اساسی توجه فرمایید:

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۱ ، ۲۱:۰۴
محمد

نکتهٔ مهم: در نوشتن این مقاله از بخش ارتداد کتاب «سلسله مسائل جدید کلامی» تألیف حضرت‌ آیت‌الله العظمی سبحانی حفظه‌الله استفاده شده که از طریق ۴ پیوند زیر متن کامل این بخش از کتاب در دسترس است:

۱- کلیات در مورد ارتداد
۲- ماهیت ارتداد
۳- ارتداد و آزادی اندیشه
۴- ارتداد و آزادی بیان

ارتداد و آزادی اندیشه

آقا جان خود اسلام گفته تحقیق کن. خوب من هم تحقیق کردم و به این نتیجه رسیدم همین اسلامی که می‌گوید تحقیق کن دین باطل و مزخرفی است و احکامش چرند است و مسیحیت دین بهتری است. خوب چرا مرا اعدام می‌کنید!؟ من تحقیق کرده‌ام به این نتیجه رسیده‌ام.

این سوال با ادبیات و الفاظ مختلف بار‌ها و بار‌ها از سوی مخالفین و همچنین جاهلین نسبت به حکم ارتداد بیان می‌شود. البته اینکه گفتم جاهل خدای نکرده قصد توهین یا اهانت نداشتم. اما خوب حقیقتی است متأسفانه تلخ که برخی‌ها نسبت به حکم ارتداد و جزئیات آنجاهلند بهمین خاطر این سوال برایشان مطرح می‌شود.

در این پست می‌خواهیم مختصرا در مورد مرتد و شرایط آن صحبت کنیم و بگوئیم چرا در دین اسلام، مرتد را اعدام می‌کنند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۱ ، ۰۸:۰۷
محمد
نه ناسیونالیستی نیست. چرا!؟ چون دین یک امر قراردادی نیست. که بگوئیم پیامبر ص و امامان ع چون عرب بودند پس الان ما همه کارهایمان باید عربی باشد.

بلکه دین مبتنی بر تکوین عالم است. یعنی هر عمل ما حقیقتش در تکوین و ملکوت عالم است. پس اگر مثلا دستور داده اند نماز را به عربی بخوانیم این صرفا یک امر قرارداده نیست بلکه این مسأله حقیقی و تکوینی است. که برای رسیدن به حقیقت نماز باید دقیقا مطابق شرع خوانده شود.

بلاتشبیه مانند اینکه کسی بگوید من دلم نمی خواهد آب را تا ۱۰۰ درجه بجوشانم بعد چای درست کنم؛ من دلم می خواهد آب به ۹۰ درجه که رسید چای درست کنم. خوب ما به او می گویم عزیز من درجه جوشش آب که یک امر قراردادی نیست که ما قرارداد کرده باشیم آب را تا ۱۰۰ درجه بجوشانیم که حالا شما بگوئی مثلا من از عدد ۱۰۰ خوشم نمی آید و ۹۰ را بیشتر دوست دارم. نخیر این امر حقیقی است که آب باید به ۱۰۰ درجه برسد. اگر به ۹۰ درجه رسید شما چای درست کنی بخوری ضرر دارد دل درد می گیری. اینجا نیز اینطور است.

بحث دین و احکام آن یک امر قراردادی نیست بلکه یک امر تکوینی است. پس نمی شود به دلخواه خودمان آن را تغییر دهیم.
حال اینکه هم در دین آمده مثلا نماز را باید به زبان عربی خواند نیز یک امر تکوینی و حقیقی است نه امر اعتباری و قراردادی.
این اولا.

ثانیا در دین برخی اعمال باید به زبان عربی باشد. مثلا نماز باید به زبان عربی باشد. تازه در همین نماز نیز در قنوت به فتوای برخی علما می شود به هر زبانی خواند. وگرنه شما دعا که می کنی به هر زبانی دلت می خواهد دعا کن. در سجده شکر به هر زبانی دلت می خواهد دعا کن. در مورد دعاهای صادره از معصومین ع نیز می توان ترجمه دعا را به هر زبانی خواند لکن عربی تأثیرش بیشتر است و این هم باز برمی گردد به تکوین عالم.

اما اگر پرسیده شود چرا خدا زبان عربی را قرار داد و مثلا زبان فارسی را قرار نداد در جواب می گوئیم اولا خدا به هر زبان دیگری که قرار می داد باز سایر زبانها اعتراض می کردند. اگر دین فارسی بود عربها اعتراض می کردند. ثانیا شاید یکی از دلایلش این باشد که زبان عربی به لحاظ قواعد و ساختار و صرف و نحو کاملترین زبان دنباست و در عبن حال فصیحترین زبان دنیا. ثالثا می گویم الله اعلم.
این ثانیا.

اما یک سوال جدلی. اینکه در دانشگاهها در هر رشته ای که بخواهیم درس بخوانیم حتی رشته الهیات مجبوریم زبان انگلیسی بلد باشیم و خیلی از کتب تخصصی در هر رشته ای به انگلیسی است این ناسیونالیستی نیست؟! من فارسی زبان به چه دلیل باید کتاب انگلیسی بخوانم!؟

بنده بارها و بارها در فضای نت دیده ام که مثلا وقتی برای کسی مطلبی می نویسم و در آن به حدیثی استناد می کنم که ترجمه حدیث را نیاورده ام یا مثلا او را به یک کتاب عربی ارجاع می دهم می گوید ما پارسی زبان هستیم و باید کتب را به زبان پارسی بخوانیم نه عربی.

اما نمی دانم چرا همین اشخاص مثلا اگر دانشگاه باشند و استاد به آنها یک منبع به زبان اصلی معرفی کند و آنها انگلیسیشان خوب باشد و آن کتاب را بخوانند؛ کلی کلاس می گذارند و پز می دهند که بله ما کتاب به زبان اصلی را خواندیم و ما زبانمان فول است و مطالب شبیه به این. حتی الان وضعی شده که بچه را از کودکستان یا حتی قبل از آن؛ قبل از آنی که زبان مادریش را و همچنین زبان دینش را یاد بگیرد می برندش کلاس زبان. نمی دانم واقعا یاد گرفتن زبان از آن سن چه فایده ای دارد!؟
اما سوال بعد آنکه چرا همین افراد موقع زبان انگلیسی که می شود نمی گویند ما پارسی زبانیم و باید کتب به زبان پارسی بخوانیم نه تنها این را نمی گویند بلکه کلی کلاس هم می گذارند و افتخار هم می کنند که کتاب به زبان اصلی خوانده اند؛ اما به عربی که می رسد این را می گویند. به نظر شما چرا؟! به نظر من شاید در اکثر موارد تنها دلیلش با عرض معذرت غرض افراد و عناد آنها نسبت به دین باشد. نظر شما چیست!؟

اما خوب همانطور که الان زبان علم انگلیسی است زبان دین اسلام نیز عربی است. همانطور که شما برای تخصصی کار کردن در هر رشته ای مجبوری انگلیسی بلد باشی برای تخصصی کار کردن در دین اسلام نیز باید عربی بلد باشی. این مسأله واضحی است.
همانطور که مثلا در گذشته ها زبان علم لاتین بود. همانطور که الان مثلا در رشته حقوق علاوه بر انگلیسی، فرانسوی نیز خیلی نیاز است چون خیلی از منابع تخصصی حقوق فرانسوی است.

و در پایان عبارتی از حضرت امام ره برای شما می آورم:
«ما تا خودمان را پیدا نکنیم، لغت خودمان را استعمال نکنیم- نگویید که لغت عربى هم از ما نیست؛ لغت عربى از ماست؛ لغت عربى لغت اسلام است؛ اسلام از همه است؛ آن که از ما نیست این ایسمهایى است که ما را به گرفتارى انداخته- تا نویسندگان ما از این دام بیرون نروند، گویندگان ما از این دام بیرون نروند، کتابهاى ما تطهیر نشود، خیابانهاى ما اسمائش تغییر نکند، اجناس ما را اسم کذایى روى آن نگذارند،- دواها را خودشان درست مى‏کنند، و اسم فرنگى روى آن مى‏گذارند- تا ما خودمان را پیدا نکنیم، و مغزهایمان عوض نشود، نمى‏توانیم مستقل بشویم. در هیچ چیز نمى‏توانیم مستقل بشویم.»(صحیفه امام ره ج ۱۱ ص ۲۷۷)
۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۱ ، ۱۱:۰۴
محمد
نکته مهم: در نوشتن این پست از مقاله ای با عنوان: «بررسى حکم سنگسار در اسلام» نوشته آقای محمدرضا کدخدائی که در شماره 67  نشریه فقه(کاوشی نو در فقه اسلامی) به چاپ رسیده است؛ استفاده شده است.
 
جهت مشاهده متن کامل مقاله اینجا را کلیک کنید.
 
در این پست می خواهیم در مورد حکم رجم و شرایط آن و همچنین نقد کوتاهی در مورد فیلم سنگسار ثریا داشته باشیم.
 
برخی افراد گمان می کنند حکم رجم فقط مختص زنان است و مردان رجم نمی شوند. در حالی که این پندار، پندار غلطی است. حکم رجم در مورد مرد یا زنی اجرا می شود که اولا همسر داشته باشد ثانیا به همسر خود دسترسی داشته باشد ثالثا همسر توانائی آمیزش جنسی را داشته باشد. پس رجم هم برای زن است هم برای مرد.
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۱ ، ۱۴:۴۹
محمد

سؤال معروفی که در ذهن خیلی از افراد وجود دارد این است که چرا ایران به کشورهای اسلامی دیگر مثل لبنان و فلسطین کمک می‌کند و گاهی در برابر چنین عملی جبهه‌گیری می‌کنند و ضرب المثل معروف چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است را متذکر می‌شوند. برای مثال می‌گویند «اینجا مجلس کشوری است که سالانه میلیاردها دلار پول منابع زیرزمینی اش بصورت علنی و غیر علنی تقسیم و یا شاید تاراج می گردد! در حالی که باد بر روی میز این نمایندگان فرمایشی به پرچم دیگران می وزد چه تاسف بار و خجالت آور» و همچنین گاهی به مقایسهٔ تصاویری از مناطق محروم کشور ایران با مناطق پر زرق و برق کشورهای اسلامی دیگر مثل لبنان می‌پردازند.

این سؤال را از دوستم پرسیدم و نظرش را در این مورد خواستم، که در ادامه جواب ایشان را می‌آورم:

هر چند اکثریت افرادی که این اشکالات را مطرح می کنند با این جواب‌ها قانع نمی شن اما خوب نکاتی را هر چند پراکنده عرض می کنم.

مثلا می گویند چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. خوب ما اولاً می گوییم مگر ضرب المثل برای ما حجت شرعی است که بخواهیم مطابق آن عمل کنیم؟! ثانیا بفرض که ضرب المثل درست باشد خوب خانه کجاست و مسجد کجاست؟ چه کسی گفته ایران خانه است و فلسطین مسجد است؟! اینها که مرزهای سیاسی قراردادی است و خوب این قراردادها نیز در فقه حجت نیست. یعنی مثلا اگر فرداروزی به هر دلیل مثلا استانهای آذربایجان شرقی و غربی از ایران جدا شد دیگر دولت ایران وظیفه ای ندارد به فقرای آنها کمک کند؟! یا از آن طرف مثلا اگر فلان استان عراق به ایران پیوست یا حتی همین فلسطین جزء ایران شد دیگر دولت ایران وظیفه دارد به آنها کمک کند درست است؟؟؟!!! اما در فقه ما آن چیزی که داریم دارالاسلام و دارالکفر است. دارالاسلام نیز مطابق مرزهای سیاسی فعلی نیست. ما موظفیم به تمام مظلومان عالم کمک کنیم.

من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین و لم یجبه فلیس بمسلم
من أصبح و لم یهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم

اما نکته بعد چه کسی گفته که نباید به فقرای خودمان کمک شود؟! هم باید به فقرای خودمان کمک شود هم به فلسطین و لبنان. هر دو از وظایف ما است. اما خوب چون الان یک وظیفه را انجام نمی دهند باید آن دیگری را نیز ترک کنند؟؟؟!!!

نکته ی بعد بحث اولویت است. فرض بفرمائید الان فرزند شما گرسنه است و غذا می خواهد. اما فرزند همسایه در وضعیتی است که اگر تا چند دقیقه دیگر به او نرسید او می میرد خوب شما چه می کنید!؟ آیا می گوئید بچه همسایه است به من چه!؟ یا می گوئید بگذار اول به فرزند خودم غذا بدهم و سیر شود و بعد بروم به فرزند همسایه کمک کنم!؟ یا نه سریع می روید به فرزند همسایه کمک می کنید و او را از مرگ نجات می دهید و بعد می آئید به فرزند خود غذا می دهید!؟ اینجا نیز همینطور است.

نکته ی بعد آنکه الان فلسطین و لبنان خط مقدم ما هستند در مبارزه با اسرائیل پس عقل حکم می کند که ما به اینها کمک کنیم تا اینها همچنان در خط مقدم به مبارزه مشغول باشند تا اسرائیل فعلا به ایران حمله نکند.

نکته بعد در بحث هموطن این است که آیا به نظر شما مثلا آن یهودی که در تهران زندگی می کند و سالیانه به اسرائیل کمک مالی می کند هم‌وطن ماست اما آن شیعه ای که در عراق زیر ظلم آمریکائیها هست هموطن ما نیست؟! اتفاقا نظر من را می خواهید اولی هم‌وطن ما نیست و دومی هست.

مطلب دیگر اینکه که در فقه بحثی داریم به تحت عنوان انفال؛ انفال کلاً به منابعی و درآمدهایی گفته میشود که متعلق به تمامی مسلمین است و در اختیار حاکم اسلامی است که با صلاحدید خودش و طبق موازین شرعی و مطابق با اوضاع جامعه انها را در مصالح مسلمین خرج کند. یکی از مصادیق انفال منابع زیرزمینی مانند نفت گاز و ... است. یعنی نفت ایران متعلق به تمامی مسلمین جهان است که با صلاحدید حاکم جامعه خرج می شود. حال حاکم جامعه مثلاً تشخیص داده که بخشی از این نفت مثلا خرج فلسطین و لبنان و ... شود.


‏‬ ازایشان پرسیدم: ‫یعنی اصلاً در این که چگونه این درآمدها چگونه خرج شود، مردم (مجلس) صاحب حق نیستند؟ یعنی اگر جایی هم نظر مردم در مورد چگونگی مصرف این درآمدها به میان می‌آید، این فقط یک لطف از حاکم اسلامی‌ست. درست می‌گویم؟


پاسخ دادند: بله چون این امول در اختیار حاکم است و اصلاً در اختیار مردم نیست و اما به قول شما ممکن است حاکم اسلامی در مورد چگونگی مصرف و خرج این درآمدها، از باب مشورت از مردم نظر خواهی کند.

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۱ ، ۱۱:۰۸
محمد

در هر دینی یک سری اصول وجود دارد و یک سری فروع. منطقاً برای تحقیق در مورد یک دین باید از اصول آن دین شروع کرد نه فروع. چون خیلی از فروع چه در اسلام چه در سایر ادیان فرا عقلی اند. یعنی با عقل نه می توان درستی نظریه (آن‌ها) را اثبات کرد نه غلطی نظریه (نادرستی آنها را؛ برای مثال، نماز در آیین مسیحیّت، یهودیّت، آیین زرتشت و دین اسلام وجود دارد؛ امّا نماز هر کدام‌شان به گونه‌ای است. حال کدامیک از این روش‌ها درست است؟ —طبق فرمان خداست؟— عقل در در پاسخ این سوال نفیاً و اثباتاً حرفی برای گفتن ندارد. تنها راه فهم پاسخ این سوال آن است که ابتدا درستی اصول یک دین، و بطلان اصول سایر ادیان را ثابت کنیم؛ و آنگاه با تکیه بر آن اصول، به این سوال پاسخ دهیم. مثلاً وقتی ثابت شد که رسول خدا (ص) حقیقتاً پیغمبر است، و ثابت شد که او نماز را به این شکل به جا آورده، می‌فهمیم که این روش درست است).

پس برای تحقیق در هر دینی منطقاً نباید رفت سراغ احکام و فروع آن دین؛ بلکه باید رفت سراغ اصول آن دین. یعنی باید دید در هر دینی درباره خدا چه می گوید؟ آیا به معاد اعتقاد دارد یا نه؟ نبوت در نزد آنها چگونه است؟ اصولاً آیا آن دین آسمانی است یا ساخته دست بشر است؟ اگر الهی است چه دلیلی بر الهی بودن دین خود دارند؟ آیا کتاب آسمانی نیز دارند یا خیر؟ اگر کتاب دارند آیا کتابشان تحریف شده است یا خیر؟ و مسائلی اصولی اینچنینی.

مثلاً مسیحیان می گویند که خدا در عین حالی که ۳ تا است یکی است و در عین حالی که یکی است 3 تا است. وقتی نیز به آنها گفته می شود این حکم خلاف عقل بیّن و واضح البطلان است می‌گویند در دین نباید عقل را دخالت کرد. این از اسراری است که ما نمی‌فهمیم. پس ایمان بیاور تا بفهمی. خوب وقتی اولین اصل یک دینی اینچنین خلاف عقل باشد و با عقل در تعارض باشد چگونه می توان به آن دین اعتماد کرد؟ (دقّت شود! تثلیث مسیحیان، فراعقلی نیست بلکه خلاف عقل است. در قضیّهٔ فراعقلی، عقل نفیاً و اثباتاً سکوت می‌کند و حرفی برای گفتن ندارد، امّا در قضیّهٔ خلاف عقل، عقل حرف برای گفتن دارد و اثبات می‌کند از درستی این قضیّه، تناقض لازم می آید)

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۳:۰۲
محمد

سلام،

در این وب‌نوشت به کمک یکی از دوستان سعی بر این دارم که شبهات موجود و رایجی که در مورد دین وجود دارد را بررسی، و پاسخ مناسبی برای آن‌ها پیدا کنیم.

مسلم است که پاسخ‌ها ممکن است ناقص، یا قانع‌کننده نباشند و یا حتا ایرادی به نحوهٔ استدلال آن‌ها وارد باشد. در مورد هر یک از شبهات و پاسخ آن‌ها اگر سؤال و یا شبههٔ جدیدی برای‌تان ایجاد شد، آن‌ها را در ذیل همان مطلب عنوان کنید.

در صورت تمایل به همکاری یا ارائهٔ پیشنهاد، با ما تماس بگیرید.

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۸:۳۶
محمد